بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
37437
متن پرسش

سلام استاد: میشه لطف کنید و یه کتاب یا فایل صوتی معرفی کنید که کمک کنه ما با قواعد عالم جبروت یا عالم عقل کامل آشنا بشیم؟ چطور میشه از تصویر یا صور رها بشیم و وارد عالم عقل بشیم؟ خدا بهتون خیر بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضوری که انسان بتواند با عالم جبروت و عقل آشنا شود، نیاز به سلوک دارد. در این رابطه مرحوم آیت الله محمد شجاعی در سه جلد کتاب «مقالات» خود سخن‌ها دارند تا انسان به مرور متوجه عالم عقل و جبروت بشود. عرایضی در شرح آن کتاب‌ها شده است که در سایت می‌توانید به صوت آن‌ها رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/750?mark=%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D8%A7%D8%AA موفق باشید         

37436
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده: در یکی از گروه‌های تلگرامی بحثی صورت گرفت و عده‌ای اصرار داشتند که جمهوری اسلامی به دین آسیب زده و مردم را از دین جدا کرده! در پاسخ به این افراد مطلبی را نوشتم. نظر مبارک استاد را تقاضامندم. ✍عنوان: «خطای جریان روشنفکری ضددینی و غربزده!»/ جریان روشنفکریِ غرب پرست و غرب گدایِ کشور ما که تمام هستی و عمر شان یک سجده طولانی به غرب است، از فرط مستی و هوس شدیدی که نسبت به مدرنیته دارند، آن را پایان و کمال تاریخ می پندارند و می پندارند که تاریخ و تمدن غرب برای ابد باقی است و باید تمام بشریت در راه تجدد و توسعه گام بردارند و هیچ راه دیگری جز حضور در تاریخ تجدد و توسعه وجود ندارد! غافل از اینکه متفکران و فلاسفه هوشیار و بزرگ غربی، خیلی زودتر از این ها متوجه بحران ها و بی آیندگی تمدن غرب شدند و گزارش آن را به همگان اعلام کردند. ما هم طبق نظر به سنن جاری در هستی و بر طبق مبانی و قواعد ِ قرآنی خودمان، به راحتی می توانیم آینده و افق ویران این تمدن مادی را از هم اکنون به نظاره بنشینیم و به صدای فرو ریختن و خرد شدن اسکلت و استخوان های این تمدن گوش بسپاریم. آنچه در ایران در حال وقوع است، نوعی پوست اندازی از یک دینداری کهنه به سوی یک دینداری ناب و اساسی تری است. بشر جدید می خواهد حقایق را با جان خودش احساس کند و با اگزیستانس خودش با حقایق هم آغوش شود. به همان معنایی که آن مرد بزرگ تاریخی گفت: «در میخانه گشایید به رویم شب و روز /  که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم» حقیقتاً مساجد و مدارسی که ما را در علوم حصولی و مفاهیم دینی متوقف می کنند جای بسیار خسته کننده ایست. ما نیاز به میخانه ای داریم که دائم در مستی و شعف حضور در محضر انوار متعالی عالم قدس باشیم و همه وجودمان با حقایق مأنوس باشد. جریان روشنفکری ضددینی مطلقاً شعور فهم این مطالب را ندارد. لذا تا ذره ای از مظاهر ضد سنت در جامعه می بیند با دمش گردو می شکند و با همه وجود قر کمر می دهد. غافل از اینکه افق دیگری در راه است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر دینداری به معنای کاتولیکی آن در صحنه باشد و صورت متافیزیکی باورها، دینداری به حساب آید؛ جمهوری اسلامی از آن دینداری که حضور انسان را در تاریخ و تاریخ خود و در اجتماع و در سیاست بدون حضور دینی می‌خواهد، جمهوری اسلامی از دینداری عبور کرده است. ولی اگر دینداری به همان معنای جمهوریت است در عین اسلامیت، این مائیم و مردمانی که زیباترین حضور را تنها در چنین نظامی دنبال می‌کنند و مردمان در بستر دین الهی بنا دارند سرنوشت خود را در دست گیرند و در آینده‌ای حاضر شوند که به جای دوگانگی خواجه و برده، به یگانگی بین انسان‌ها ذیل حضور دینداری در تاریخ برسند. حضوری که رهبر آن می‌فرمایند: «اگر به من بگویند خدمتگزار، بهتر از این است که بگویند رهبر؛ رهبری مطرح نیست، خدمتگزاری مطرح است». موفق باشید        

37435
متن پرسش

«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللّٰهِ فِي أَرْضِهِ، وَحُجَّتَهُ عَلَىٰ عِبادِهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ». جلسه ۲۶ ام «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» را چند وقت پیش استماع کردم. یکی از حضار عزیز به پرسش جناب کمیل از امیرالمؤمنین سلام الله علیه در مورد چیستی حقیقت اشاره کردند. ۱. این سوال و حیرت برای بنده پیش آمد که اصلاً چرا جناب کمیل در محضر پرتو تابان و درخشانِ خورشیدِ حقیقت، از حقیقت پرسش می کند؟! این خیلی عجیب به نظر می رسد. و گویا تفسیر حقیقی «هو الظاهر و الباطن» را در همین گفت و گوی جناب کمیل با امام می توان به نظاره نشست که چگونه در محضر حقیقتی که برای او ظاهر است احساس پنهان بودن حقیقت را می کند و در نتیجه پای پرسش به میان می آید. ۲. استاد جنابعالی اگر در محضر مولی الموحدین علیه السلام بودید چگونه با ایشان گفت و گو می کردید؟ (پرسش شماره ۲ بیشتر برایم اهمیت دارد)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت که جناب کمیل نتوانستند در محضر آینه حقیقت، حقیقت را بیابند؛ او را از صحابه متوسط حضرت دانسته‌اند. در حالی‌که به نظر می‌آید در محضر آن حضرت که آینه حقیقت‌اند باید گفت: «چون یافتمت جانان / بشناختمت جانان» و این امر مهمی است که انسان متوجه باشد حقیقتْ امری متافیزیکی نیست که با سؤال معلوم شود. در همین رابطه جناب مولوی می فرمایند:
گر نپرسی زودتر کشفت شود
مرغ صبر از جمله پرّان تر بود
فهم این که بعضاً شرایطی در میان می باشد که سکوت، معرفت بخش تر است، مسئله بسیار مهمی است. لذا جناب مولوی می فرمایند:
چون گهر در بحر گوید بحر کو؟
وآن خیال چون صدف دیوار او
گفتن آن کو حجابش می شود
ابر تاب آفتابش می شود
اگر انسان در این موارد در موطن سؤال باشد، در موطن رجوع به مفهومِ واقعیات است. در حالی که مفهوم، نوعی آگاهی از چیزی است که انسان بدان آگاه است و این غیر از حسّ آن چیزی است که واقعیت دارد. این جا باید دوگانگی بین «آگاهی» و «آگاهی از آگاهی» رخت بربندد و فقط تمام وجود انسان، آگاهی به حقیقت باشد. گفت:
جان شو و از راه جان، جان را شناس
یارِ بینش شو نه فرزند قیاس
این جا باید فقط «دیدن» شد و به وسعت خود و به وسعت جهان در خود و در عالم حاضر گشت، بدون ابژه کردن جهان. در این حال انسان تماماً «دیدن» است در عین معرفتی که تمام وجود او را فرا گرفته است. موفق باشید     

 

37434
متن پرسش

سلام خدمت استاد طاهرزاده عزیز: فرمول دقیق کشف رسالت فردی در زندگی را بفرمایید، (تحصیلی و شغلی) و لطفا کلی گویی نفرمایید، دقیق چه مراحلی باید طی کنیم؟ برنامه محور

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بیش از این چیزی نمی‌دانم که هر انسانی در عین اصالت‌دادن به اجتماع، باید بتواند در امور فردی خود بدون تقابل با نظام اجتماعی، انتخاب‌هایی داشته باشد. مثل اموری که در دین اسلام برای هر فرد به طور جداگانه روشن کرده‌اند که مربوط به خودِ او می‌باشد. موفق باشید

37433
متن پرسش

با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: به صوتهای کتاب هدف زمینی آدم را چگونه دست پیدا کنم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم صوت‌های آن موجود باشد. با اینهمه از آقای توکلی که در جریان هستند سؤال می‌شود. موفق باشید

37432
متن پرسش

سلام: کارم به جایی کشیده که با که سخن بگویم، به حسین بچه گی هایم میگوم کجا میخای بری چرا منو نمی بری. کم کم داره یادم میره حال و هوای حریم و حرم رو، آواز دلم پیچیده در بین کوچه و محله های قربت و محتوا، صدایی با آهنگ سنگین قلب که با حالی مالامال در حرم اولیاء الهم که بر سینه می‌گوبم به گوش دل می‌رسد. ندایی با وضوح زهرایی در جپهه ی صحرایی دفاع مقدس، من رو در ایرانم شیری ساخته با شور و وفای عباس. یا حسین... خداوندا این ها را به حرمت گلایایی که از تو کردم ببخش و راهت که به این ظرافت و از آن طرف بسیار محکم است به من بخش. روزهایی که آغوشت را گم کردم چشمانم کور شد از زاری و اشک. و حال بعد مدت ها یوسفم را یافتم. قرآن چه آوای بی صدایی دارد این اسم در دل تاریخ. زبان قرآن شده آرزوی دیرینه ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله به خوبی متوجه شده‌اید که محور جان و روح و روان و عقل و قلب انسان با قرآن است که زنده و زنده‌تر می‌شود و ائمه «علیهم‌السلام» همه تلاش‌شان این بود که ما با قرآن به عنوان گمشده اصلی بشرِ آخرالزمان انس بگیریم منتها با فکر و فرهنگی که آن عزیزان در مقابل ما قرار می‌دهند. موفق باشید

37431
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: حدود چندین سال است مباحث شما را با استادی شروع کردیم. جدیدا همین استاد حدود چهار پنج ماه است ادعا می‌کند درباره شما تحقیق کرده و جریان انحرافی در شما وجود دارد و همه ما شاگردانش را حذر می‌کند که کفتمان شما را ادامه دهیم و به نظر ایشان شما مثل شریعتی هستید. گاهی می‌گوید استاد طاهرزاده اینقدر مباحث انقلاب اسلامی برایشان مهم است که اگر کسی بین انقلاب و زندگیش بخواهد انتخاب کند به سمت طلاق هدایت می‌کند. ادعا دارد حوزه اصفهان با شما مخالف است. ادعا دارد شما با گذاشتن عکس حاج قاسم و رهبر درصدد حذف امام هستید یا با پیروی و حمایت جدی از مباحث دکتر داوری و و دارای جریانی انحرافی هستید. خواهش می‌کنم مرا قانع کنید که بتوانم از کفتمانی که اینقدر مرا تغییر داده دفاع کنم. الان برای من بحث شخص نیست بحث یک کفتمان است من خیلی علاقمند به ادامه گفتمان شما هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما انسان‌ها با عقل و شرع ذیل ولایت فقیه زمانه باید زندگی کنیم و هرکس باید با توجه به چنین اموری راه حق را تشخیص دهد. البته بنده نشنیده‌ام که حوزه علمیه با بنده مخالف باشند!! در حالی‌‌که نه‌تنها خود را عضوی از آن جریان می‌دانم و اتفاقاً چند ماه پیش بود که حوزه علمیه زنجان مصاحبه‌ای را با بنده ترتیب داده بودند https://eitaa.com/serat_ir1/9129  تحت عنوان «روحانیت و مردم». و دعوت‌های مکرری که از مدارس مختلف جهت صحبت با طلاب عزیز می‌شود، حکایت دیگری را به میان می‌آورد و عجیب‌تر از همه آن برداشتی است آن فرد محترم در رابطه با بحث طلاق پیش کشیده‌اند که عجیب‌تر از عجیب است. امری که درست خلاف مشی و روش بنده است. با اینهمه بنده خود را بی‌نقص نمی‌دانم. امید است حضرت رب العالمین با کرم خود اعمال ناقص ما را به احسن وجه پذیرا باشد. موفق باشید

37430
متن پرسش

با سلام: بنده دو پسر دارم و الان میخاهم مجدد بچه دار شوم ولی دختر میخاهم و میخاهم از روش آی یو آی پزشکی استفاده کنم. میخاهم بدانم این کار یعنی دخالت در کار خدا یا نه استفاده از علم پزشکی است؟ و اینکه چون در این روش توسط پزشک نطفه وارد رحم می‌شود و تشکیل نطفه با شهوت و شرایط و زوابط خاص نیست آیا در روح جنین تاثیری دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. ولی به هر حال بعید است مشکلی به وجود آید. موفق باشید

37429
متن پرسش

سلام و عرض ادب: با توجه به جلسات راز طلوع بشر جدید و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه سها ضرورتی در جمعی از بانوان در این بابت ایجاد شد و به تازگی جلسات تفسیر ملاصدرا توسط سرکار خانم ملاباشی در موسسه پُرسا برگزار می‌شود. خواستیم به اطلاع شما برسانیم که در صورت صلاحدید به اطلاع علاقمندان برسانید. این کلاس ها در این کانال ایتا اطلاع رسانی می‌شود: https://eitaa.com/porsa_andishe

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بسیار خوبی است. امید است علاقه‌مندان به آن مباحث که در واقع با نظر به «اصالت وجود»، اندیشه انسان مفتخر به فتح‌الفتوح می‌گردد؛ بتوانند استفاده نمایند. موفق باشید    

37428
متن پرسش

سلام و عرض ادب: ما شنیدیم برخی از بزرگان و اولیای الهی با خواندن قرآن حالات خاصی بهشون دست میده. ظاهراً در خطبه متقینِ مولای متقیان سلام الله علیه هم اشاره ای شده. آیا شهود مثالی و مشاهده صورت و معنا در باطن کلمات قرآن رخ میده واسشون؟ پرده ها کنار میره و با همین چشم سر و در بطن این کلمات قدسی صحنه‌های خاصی می بینن؟ چجوری میشه به اینجا رسید؟ اینکه رهبر معظم انقلاب هم در ابتدای ماه مبارک امسال فرمودند:«قرآن هنر تصویر دارد. یعنی حوادث را تصویر می‌کند...» آیا میشه گفت شاید منظور اصلی شون همین شهود مثالی باشه؟ استاد اگر این برداشت های بنده توهمی است به من بگید. من ناراحت نمیشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست موضوعی را که از طریق انس با قرآن پیش می‌آید، به شهود مثالی تعبیر کنیم. مهم توجه به اشاراتی است که باطن انسان را منوّر می‌نمایند و انسان متذکر معانی عالیه می‌شود که در عزم خود صاحبِ روحیه اولو‌العزمی می‌گردد و بهترین انتخاب‌ها را انجام می‌دهد. موفق باشید

37427
متن پرسش

سلام علیکم: حفظکم الله! استاد عزیزم، این همه تاکید برای خواندن وصیت نامه شهدا برای چیست؟ مگر قرار است، شهدا در این وصیت نامه به ما چه بگویند؟ مگر قرار است شهدا ما را متذکر چه کنند؟ با خواندن وصیت نامه ها قرار است به چه برسیم؟ مگر یک شهید با مدرک های علمی پایین چه دانش و جهتی را به ما می دهند که از آن غافلیم؟ لب الکلام، سود خواندن این وصیت نامه ها چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنانچه ملاحظه بفرمایید خداوند به جهت نوری که در شخصیت آن عزیزان ایجاد کرده، آنان دارای معرفت و بصیرتی شده‌اند که عموماً در کلام‌شان و بخصوص در وصیت‌نامه‌هایشان به ظهور آمده و در واقع، آن وصیت‌نامه‌ها حکایت انوار الهی است برای معنابخشیدن به زندگی در این زمانه.
در این موارد عرایضی داشته ام که یکی از نکات آن خدمتتان ارسال می شود. موفق باشید
درک انسان از خود در جهان و در حوادث گوناگون، در عین حضور در «وجود» خویش، به عنوان اساس فهمْ نوعی فتح و دست‌آوردی است شگفت‌انگیز. زیرا کسی میفهمد که می‌اندیشد که بگذارد در درخشش خود به قلمرو «وجود» حاضر شود با همه گستردگی و شدتی  که در ذاتِ «وجود» هست و در عین حال هیچ چیز نیست و این یعنی ما آنچه که نیستیم، هستیم و نه آنچه که گمان می‌کنیم هستیم، هستیم که این اصالت‌دادن به ماهیت است که حجاب بودن هر بودنی است. در حالی‌که انسان در استقراری که در «وجود» پیدا می‌کند، بودنی است بی‌تعیّن، بر عکس اومانیسم که به انسانی نظر دارد که با خود بنیادی‌اش می‌خواهد محور همه چیز باشد، امری که درست مقابل حضور خلیفۀ اللهی انسان است که بنا دارد به حضوری نظر کند. در وصف او داریم: «وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى» این یعنی خودآگاهی به بی‌تعیّنی خود، بر عکس حضوری که در وصف آن داریم: «فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ» که انسان در حالت حضوری الهی را در خود احساس می‌کند بدون خودآگاهی به آن حضور و از این جهت خطر دنبال‌‌نکردن آن حضور او را دنبال می‌کند برعکس شهید آوینی که در خودآگاهی تاریخی خود را ادامه دهد و در زبان‌اش درخشید. زیرا متوجه بود عالم را و تاریخ را جدا از وسعت خود نداند.

و وصیت نامه شهدا از این گونه است.

37426
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده: ۵. وقتی عقل انسان رشد می‌کند و عقلانی برخی کارها و رسالت‌های بسیج‌ را انجام می‌دهد، متوجه می‌شود که بسیاری از این کارها پوچ است. اگر عقلانی تصمیم نگیرد و خود را به دست جریانات بسپارد، عمر و وقتش تلف می‌شود. چاره چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید کارها و فعالیت‌های ما مطابق عقل و شرع و سیره عقلا و علما باشد و به بقیه نیز باید کمک کرد تا فعالیت‌های خود را در این مسیر شکل دهند تا پس از مدتی به نتایج مربوطه برسند. موفق باشید

37425
متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده در جواب بنده گفتن «با انس با عالِمی که بهتر است از سادات باشند، امیدوار به رفع این مشکل باشید.«چ» سوالم اینه: «انس با عالم زنده یا مرده؟ انس گرفتن یعنی چی؟ یعنی بروم مشکلم را به ایشون بگویم تا راه حلی بدهد یا...؟ منطور از سادات همون سید هست یا سیده؟ عاقبت به خیر باشید ممنون/

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور روحانیون سادات می‌باشند مانند امام جماعت مساجد. که خوب است با دعوت ایشان به منزل از برکات علم و سیادت ایشان جهت دفع موانع استفاده شود. موفق باشید

37424
متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام فراوان خدمت استاد بزرگوار و دلسوز و صبور: من یک معلم تربیتی پرورشی در سطح نوجوانان متوسطه هستم. یک استدلال کوتاه و منطقی و مفید و عاقلانه در مورد اینکه چرا ولی فقیه نایب امام زمان علیه السلام هست و واجب الاطاعت می‌خواستم ازتون. چون خیلی ازم می‌پرسند و حوصله شنیدن جوابهای طولانی هم ندارند. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود بعد از مطالعه قسمت «حکومت دینی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» رجوع شود آن هم به روایتی که از حضرت امام صادق «علیه‌السلام» داریم که: رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «يَحْمِلُ هَذَا الدِّينَ فِي كُلِّ قَرْنٍ عُدُولٌ يَنْفُونَ عَنْهُ تَأْوِيلَ الْمُبْطِلِينَ وَ تَحْرِيفَ الْغَالِينَ وَ انْتِحَالَ الْجَاهِلِينَ كَمَا يَنْفِي الْكِيرُ خَبَثَ الْحَدِيد»  در هر قرن انسان‌هاي متعادل و عدولي هستند که اين دين را حمل نموده و هرگونه تأويلِ اهل باطل و تحريف افراطيون، و ادعاهاي جاهلين را از آن دور مي‌گردانند، همان‌طور كه کوره‌ي آهنگران پليدي و چركي آهن را‏ پاک مي‌کند. موفق باشید

37422
متن پرسش

با سلام: در مورد سیر مطالعاتی کمی گنگ هستم. سیر مطالعاتی پیشنهادی به این شکل تدوین شده که : ۱. مقدمات اولیه ۲. مباحث قرآنی ۳. مباحث نهج البلاغه ۴. مباحث پایه ۵. مباحث اخلاقی .آیا دقیق با همین ترتیب ها باید مطالعه بشه یا میشه موازی از هر کدوم پیش رفت؟ اگر به ترتیب بخوایم مطالعه کنیم یعنی باید بعد از چند سال به شماره ۵-( مباحث اخلاقی) وارد بشیم ؟ اگر موازی ممکن هم میشه با چه ترتیب هایی میشه ؟ ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از مقدمات اولیه، می‌توانید بر اساس ذوقی که دارید عمل کنید ولی به هر حال از ارتباط با قرآن از طریق مباحثی که شده است، نباید کوتاهی کرد. موفق باشید

37421
متن پرسش

چرا بعضی در نوزادی، یا پیش از تولد به مرگ طبیعی می‌میرند؟ چرا مثلا من یکی از آنها نشدم؟ در اینصورت از عذاب و... راحت بودم و بهشت رفتنم قطعی، فرق او که در نوزادی مرده با من چیست و چرا من جای او نیستم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته مهمی است و سعی شده در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «خدا چرا ما را خلق کرد» دریچه‌های اندیشیدن به این موضوع گشوده شود از آن جهت که ما استعدادهایی برای کمال‌یافتن داریم که با خلق‌شدن و با انتخابهای بزرگ پیش می‌آید. بنابراین این لطف خداوند است که ما را خلق می‌کند، مگر آن‌که بنا به مصلحتی صلاح نباشد که آن نوزاد وارد زندگی خاص دنیایی‌اش شود. پیشنهاد می‌شود به هر حال سری به کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

37420
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی. استاد عزیز برای شما آرزوی سلامتی دارم. فدای سخنان و اندیشه ها و تفکر نجات بخشتان کنم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:
 من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم
لطف‌ها می‌کنی ای خاک درت تاج سرم
دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
خرم آن روز کز این مرحله بربندم بار
و از سر کوی تو پرسند رفیقان خبرم
موفق باشید
 

37419
متن پرسش

سروده‌‌ای داشتم که تقدیم استاد طاهرزاده عزیز و لب المیزانی‌های عزیز می‌کنم:
اگر یک روز درماندی به پیغمبر توسّل کن / به برق ذوالفقار حقّه‌ی حیدر توسّل کن
اگر در جستجوی هیبتی، بابایمان حیدر / اگر هم غرق رحمانی به آن مادر توسّل کن
اگر گفتند در مشت تو چیزی غیر گردو نیست / به مروارید لب‌های علی اکبر توسّل کن
اگر پیچید کار تو، به آن نحوی که خونین شد / به آن قنداقه‌ سرخ علی اصغر توسّل کن
اگر رویش نداری روبرویش، مات ابرویش / نرو جایی بمان اینجا ز پشت در توسّل کن
اگر حیدر تو را پس زد که این احوال یاران نیست / سمج شو بر غلام او، به آن قنبر توسّل کن
به جای جستن حال خوشی در گوشه‌ محراب / به حرب فتنه رو گاهی به این رهبر توسّل کن
حجاب روی وهّاب است وهّابیّت تاریک / نترس از سربریدن‌ها، بدون سر توسّل کن.  ۲ فروردین ۱۴۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مائیم و راه‌هایی که انسان‌های الهی در سیره و سخن و شخصیت خود نشان‌مان دادند و توسل به آن‌ها همان‌طور که متوجه شده‌اید یعنی میدان حضور خود را در زندگی و در اهداف، با نظر به شخصیت آن بزرگان معنا کنیم. و این است معنای توسل به اولیای الهی و نتایج فوق‌العاده‌ای که در بر دارد. و جنابعالی بحمدالله در سروده خود متذکر آن شده‌اید. موفق باشید

37418
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام و عشق و ارادت به پیشگاه حضرت حجت ارواحنا له الفدا. استاد شجاعی در کلیپی فرمودند که وفاداری خودتون رو به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف اثبات کنید، امام زمان علیه السلام به تعبیر حضرت علی علیه السلام اگه ۱۴۰۰ ساله آواره هستند، بدلیل این هست که یار وفادار ندارن مثل حضرت عباس علیه السلام، تا قیام کنند. وفاداری به نماز و روزه و هیئت و سینه زنی نیست، اینها برای زنده کردن وجدان و وفاداری. ما نسبت به امام هست. ممکنه ما لحظه ای که باید کاری بکنیم که وفاداری نسبت به امام زمان علیه السلام هست انجام ندیم و بریم هیئت و حال کنیم ولی بصیرت و تشخیص در میدان عمل سربزنگاه نداشته باشیم. فرمودند سرتون رو خلوت کنید از دلمشغولیهای دنیایی و حتی معنوی غیرمرتبط با حضرت حجت ارواحنا له الفدا، فقط دغدغه تون رو وفاداری کنید. چطوری؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دغدغه حضور هرچه بیشتر حضرت صاحب الأمر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» تا رسیدن به میدان حضور؛ همه و همه در راستای تحقق توحید ربوبی و به میان‌آوردنِ ایمانی است که در راستای آن ایمان، دینْ در جان‌های افراد به ظهور آید و اجتماع، اجتماع توحیدی گردد و شرایط عبور بشریت از حاکمیت استکبار فراهم شود امری که در این زمانه، انقلاب اسلامی و ولیّ امر مسلمین پیش آورده‌اند برای فراهم‌کردن شرایط ظهور. و بدین لحاظ همه همت ما باید تلاش هر چه بیشتر در حاضرشدن در میدان انقلاب باشد و دنبال‌کردنِ منویّات رهبر معظم انقلاب. موفق باشید    

37416
متن پرسش

استاد سلام: بنده نبی ام از دانشجومعلم های اصفهان که چند باری صبح ها محضرتون بودیم. خواستم ببینم این کلید واژه ی بشر جدید یا انسان امروز که استفاده می کنید معنیش چیه و مگر قید زمان می تواند انسان را به قدیم و جدید تقسیم کند؟ ملاک جدید و قدیم از نظر شما چیست و این مرز که انسان را به قدیم و جدید تقسیم کرده از نظر شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی تحت عنوان «بررسی شیوه‌های تبیین معارف دین» روی سایت هست، إن شاءالله بتواند جوابگوی سؤال جنابعالی باشد. موفق باشید

37415
متن پرسش

«الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابداً» سلام و عرض ادب: در کتاب «اسماء حسنی دریچه های نظر به حق» مطرح شده: «گوهر حضرت يوسف در چاه بيشتر به نمايش آمد و اين‌که چگونه آن حضرت در سخت‌ترين مراحل، نظرشان تماماً به حق است. حضرت يوسف در چاه و زندان يوسف شدند،‌ چون ديدند چگونه ربّ در چنين شرايطي در صحنه است. وقتي حادثه‌اي برايتان پيش آمد قبل از هر چيزي متوجه باشيد که پروردگار عالم از اين طريق مي‌خواهد با رفع حجاب‌ها خود را بنماياند، در اين صورت هرچيزي را به حق ديده‌ايد و نه مستقل» پرسش حقیر این هست: با توجه به اینکه خدای متعال خودش بدون هیچ سختی و رنج و زحمتی در اوج کمالات و لذات مستقر هستند، چرا برای رسیدن انسان به کمالات، راهی را قرار داده اند که پیچیده به انواع رنج ها و سختی ها و بلاهاست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: او یعنی حضرت حق که در ذات خود عین کمال و ربّ العالمین است در مسیر ربوبیت و بنده‌پروری‌اش راه‌های کمال انسانی را در راستای قرب به خودش برای بندگان فراهم می کند. و آن‌هایی که در این راه قدم بگذارند، به آنچنان شرایط زیبایی می‌رسند که انسان به ربوبیت زیبای او اقرار می‌کند که او بهترین ربّ است. موفق باشید

37414
متن پرسش

با سلام: در زمانی که بیدار هستم. می‌بینم. چرا؟ چون نور خورشید سبب دیدن اشیاء می‌شود. هنگامی که می‌خوابیم و خواب می‌بینیم ، با کدامین نور می‌بینیم؟ در خواب که خورشید نیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مائیم و نفس ناطقه و قوه بینایی، و لذا برای او خواب و بیداری معنا ندارد. موفق باشید

37413
متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی و عزیز وقتتان پر برکت: مطالبی که در زیر آمده صحبتهای عده ای از دوستان هست که بنده انتقال می‌دهم، البته شخصا هم بعد از جریان آقای امید دانا همین نظر را نسبت به آقای علیزاده دارم و جنبه احتیاط را رعایت و مانند قبل که کلیپهای آقای امید دانا را از مطالب ویژه نشر می‌دادم، در مورد آقای علیزاده این کار را انجام نمی دهم 👇👇صحبت تعدادی از دوستان یه مساله‌ای رو بعضا سوال داشتند و برخی تذکر و اعتراض یه مدت کانال مطالب ویژه مکرر مباحث امید دانا را ارسال می‌کرد، علی‌رغم هشدار بعضی نیروهای انقلابی بر ناسالم بودن ایشون تا اینکه علنا وضعیت این شخص مشخص شد. الان هم در مورد اپیزودهای آ.علیزاده همین طوره در مورد ایشون هم احتمال فتنه و... وجود داره و متاسفانه مدام در کانال و با متن‌های استاد مطلب گذاشته میشه آ.علیزاده با تخریب برخی مسئولین به اسم حمایت از نظام، در مقابل فرمایشات آقا عمل میکنه، تحلیل‌های غیر منصفانه داره و... متاسفانه کثرت پستهای علیزاده با زیرنویس استاد طاهرزاده، وجاهت مناسبی نداره در مورد امید دانا و بعضی کلیپها و پستهای استاد هم من خیلی اعتراضات دریافت کردم این اعتراض رو یه عده نسبت به عدم تشخیص صحیح یا مسامحه یا سهل انگاری یا دقیق رؤیت و فهم نکردن دارن یعنی صرف بیان ظاهری نسبت به حمایت انقلاب نباید اینقدر ساده‌انگارانه تلقی بشه، اون هم در شرایط فتنه‌های عمیق امروز.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مکرر عرض شده  از جمله در پرسش و پاسخ‌های شماره ۳۴۶۸۰ و۲۶۰۷۴ ، بنا بر این نیست که ما مقلد کسی باشیم، ولی اندیشه هر انسانی او را دعوت می‌کند که سخنانی که ارزش نشان‌دادن به غیر را دارد، متذکر شویم. مگر آن‌جایی که آقای امید دانا مطالب خوبی در رابطه با رهبر معظم انقلاب گفتند را می‌توان انکار کرد؟! و یا آن‌گاه که سخنانی گفتندکه ارزش همراهی با ایشان را نداشت، مگر جز این است که باید آن سخنان را نقد کرد؟! البته تصور بنده آن است که تازه آقای علیزاده را نباید با آقای امید دانا مقایسه کرد. با این‌همه آن‌جایی که ایشان نکات دقیقی نسبت به موقعیت انقلاب اسلامی و ایرانِ امروز مطرح می‌کنند؛ نکاتی است که خوب است رفقای انقلابی ما در جریان آن باشند حتی ضرورت دارد که متوجه باشند در میدان تفکر اهل نظر چه می‌گذرد و اگر ملاحظه فرموده باشید آن‌گاه که پیشنهاد می‌شود که آن سخنرانی خاص از آقای علیزاده مورد توجه قرار گیرد، سرفصل‌های آن سخن مورد تأکید قرار می‌گیرد. و بر عکس، با توجه به این امر بنده صد در صد با صحبت‌های اخیر ایشان تحت عنوان «بازگشت گشت ارشاد چه تبعاتی دارد؟» درچهارصد و شصت و نهمین اپیزود رادیو جدال کاملاً مخالف هستم. و ایشان در نهایت بی‌انصافی نسبت به دولت جناب آقای دکتر رئیسی سخن گفتند. موفق باشید           

37412
متن پرسش

با سلام و تحییت خدمت شما استاد طاهرزاده:  بعد از مدتی تمام تدریس‌ها و مطالبتون حالت انتزاعی برای من پیدا کرده و شنیدن این مطالب اون لذت و حال خوش روزهای ابتدایی را ندارد. چاره و عیب کار چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر فرمودند: «اول قدم آن است که او را یابی / آخر قدم آن است که با او باشی»؛ بنابراین ما در قدم اول باید باورهای خود را نسبت به حقایق محکم کنیم و پس از آن با حضور در تاریخ توحیدی انقلاب و با نظر به ایمانی که ما را در میدان‌های مختلف حاضر و حاضرتر کند؛ باید راه را ادامه دهیم. بنابراین شاید بتوان گفت چند طاهرزاده در میدان است، طاهرزاده اول و کتاب «آشتی با خدا» و «مبانی نظری نبوت و امامت». و طاهرزاده دوم کتاب‌های «انقلاب اسلامی و بازگشت به عهد قدسی» و طاهرزاده سوم، کتاب‌هایی که با کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» شروع شد و طاهرزاده چهارم با کتاب‌هایی که تحت عنوان «انقلاب اسلامی جهانِ بین دو جهان» آغاز شد و طاهرزاده پنجم که هنوز در حال تولد است؛ مباحثی است که تحت عنوان «انسان؟!!!» و نسبت او با انسان کامل در حیات فعّال امروزین‌اش، در حال تدوین است. به هر حال شرطِ در صراط‌بودن آن است که قدم‌قدم جلو و جلوتر آییم و این‌جا است که باید از خود بپرسیم اکنون با کدام طاهرزاده هستیم که گویا مباحث حالت انتزاعی پیدا کرده است؟ در این مورد آخرین عرایضی که در اعتکاف ماه رمضان تحت عنوان «حقیقت ایمان در منظر امامان و عرفا» پیش آمد، می‌تواند میدان تفکر باشد. موفق باشید          

37411
متن پرسش

سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد طاهرزاده، پدری دلسوز و مهربان. با عرض تبریک بمناسبت پیروزی در حمله به رژیم اسراییل. سؤالی از خدمت تون دارم. بنده مادری هستم صاحب دو فرزند پسر ۱۱ ساله و دختر ۵ ساله و مثل همه مادران دیگه نگران آینده فکری و اعتقادی و علمی فرزندانم هستم. و همیشه از لحاظ درسی و تربیتی خیلی به فرزندانم دقت دارم البته در حد عقل و تجربیات و توانایی‌های خودم و الگوگیری از فرمایشات اساتید. پسرم بازیگوشه و خیلی سربه هواست و خیلی برای درس خواندن تلاش نمیکنه. من و پدرش در هوش و تحصیلات موفق بودیم (البته با توجه بشرایط تربیتی و فرهنگی و امکاناتی زمان گذشته خودمون، من دانش آموز المپیادی بودم و مهندسی برق می‌خوندم و در آزمون جامعه الزهرا نفر اول شدم، حافظ قرآن بودم و پدرش هم مهندس برق هستند و بسیار بسیار باهوش و تیز). من همیشه تلاش می‌کنم پسرم مؤدب باشه، برنامه ریزی کردن رو یاد بگیره، درست فکر کردن و تجزیه تحلیل کردن رو یاد بگیره نه اینکه صرفا خشک و خالی درس بخونه، آزمایشهای عملی بهش یاد میدم، مدرس خطاطی و خوشنویسی هستم. خلاصه جوری که از درس خواندن لذت ببره براش شرایط مهیا می‌کنم. مدرسه دولتی هم درس میخونه. ولی پسرم کلا بیخیاله، همیشه دنبال از درس خواندن و بار مسئولیت شونه خالی کردنه، اصلا براش مهم نیست که تکالیفش رو ننوشته یا دیر از خواب بیدار بشه، دیر میرسه مدرسه، تمام بازیهاش رو میکنه، کارتن میبینه، فیلم و سریالهای تلویزیون میبینن می‌ره مسجد بازیگوشیهاش رو می‌کنه و آخر میگه خوابم میاد نه امتحانش رو میخونه نه تکالیف می‌نویسه. ولی اگر بهش بگی صد دفعه برو نون بخر و بیا، یا توی هیئت کار کن میوه و میره، ولی وظایف سن خودش رو انجام نمیده، می‌ره مدرسه و معلم بازخواست می‌کنه و تجربه می‌کنه که نمیتونه سر امتحان جواب سؤالات رو بده ولی براش درس عبرت نمیشه و به نمره ۱۵ و ۱۶ راضیه. و من ناراحت این شیوه زندگیش هستم که راحت طلب و بیخیاله، با اینکه من حافظ قرآن بودم و مربی حفظ مسجدم و مربی خطاطی ام ولی با اینکه استعداد زیادی برای حفظ داره تلاشی نمیکنه، یا خطش خیلی بده. دنبال سریعترین و راحت ترین راهه و کمترین تلاش و زحمت و فقط بازی و وقت تلف کردن و مهمونی و خوش گذرانی.... هرچه با بزرگترها مشورت می‌کنم و راهنمایی های بقیه اساتید رو می‌پرسم، میگن بذار استرس نداشته باشه، لازم نیست کارنامه اش عالی باشه، ۱۷ هم نمره خوبیه. ۲۰ گرفتن اصلا مهم نیست. ولی من هدفم نمره کارنامه اش نیست. من از راحت طلبیش نگران و ناراحت میشم. من از اینکه صبح از خواب بیدار میشه برای تمام زمانش تا شب بی برنامه هست و تن نمیده به هیچ کاری و انجام وظایفش ناراحت میشم. وی خاطر همین خیلی سعی می‌کنم خودم رو کنترل کنم ولی بالاخره لابلای این همه کنترل کردن یکدفعه هم عصبانی میشم و پرخاش می‌کنم. بعدشم کلی از دست خودم ناراحت میشم. با خودم میگم شاید در آینده این بچه شهید شد آنوقت من چطوری میتونم سرم رو بالا کنم؟ که در بچگی چقدر سرش داد و بیداد کردم! ممنونم میشم مثل همیشه راهنماییم بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره 37410 به صورت تخصصی عرض شد؛ به هر حال ما در جهان و تاریخی هستیم که حتی جوانان ما نمی‌دانند معنای آن‌ها چیست و بحران معنا، همه آن‌ها را فرا گرفته از آن جهت که در معنایی که ما در دیروز خود به‌سر می‌بردیم، برای آن‌ها معنا ندارد و در این رابطه به نظرم توصیه آن‌هایی که پیشنهاد می‌کنند به نحوی باید آن‌ها را درک کرد و نباید نوعی اضطراب در آن‌ها شکل داد، هرچند می‌توان متذکرشان کرد به وسعتی که می‌توانند در آن حاضر شوند. و امید است نگاهی که در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» مطرح شده، در این‌جا کارساز باشد و نسبت به حضورش در جلسات مذهبی می‌توان نوعی امیدواری را با معنای دیگری که از خود دارد، مدّ نظر قرار دارد. موفق باشید

نمایش چاپی