باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحمداللّه در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» مطالبی هست. خوب است که به آنجا رجوع فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» در این مورد هست مبنی بر اینکه امروز بسیاری از کارهایی که تا دیروز در خانه انجام میشد، به بیرون از خانه منتقل شده است و لذا صرفِ کار در بیرون خانه نمیتواند غیر عاقلانه باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! همسر انسان هم رزق انسان است و همانی که برای ما پیش آمده است، رزق ما است و باید مورد پذیرش ما قرار گیرد و با حرصِ به داشتنِ بقیه، از زیباییهایی که به لطف خدا به ما رسیده است، خود را محروم نکنیم 2- آری! همانطور که میفرمایید تلاش اضافه لازم نیست 3- به نظر بنده نیز همینطور است که میفرمایید 4- آری! اگر جوانان ما در عین صبر و تلاش معمولی و تواضع لازم جلو بروند، حتماً کاری که مسیر رسیدنِ رزق به آنها است در مقابل آنان قرار میگیرد 5- با اینهمه نباید رزق خود را با بداخلاقی و ترکِ صلهی رحم تنگ کرد 6- شاید هم کاری کرده باشیم که از آن به بعد آن مالی که تا دیروز باید در اختیار ما بود، دیگر از آن ما نباشد. مثل آنکه از دادنِ صدقهی لازم به مستحق کوتاهی کرده باشیم 7- مسلّم گناهان و حرص و بیتقواییِ چنین افرادی کارشان را به اینجا کشیده است. ولی با اینهمه جز رزقِ مقسومشان برایشان نمیماند، تنها خود را بیآبرو کردهاند 8- بالاخره در راستای تحرک لازم برای یافتنِ رزق مقسوم، حفظ آن رزق نیز لازم است و وقتی خداوند رزقی را برای بندهی خود مقدّر میکند اگر آن را کسی از او قاپید، باید برود از دستش بگیرد و قصهی مبارزه با مستکبرین از این جنس است و قرآن در این رابطه میفرماید: وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً وَ ارْزُقُوهُمْ فيها وَ اكْسُوهُمْ وَ قُولُوا لَهُمْ قَوْلاً مَعْرُوفاً (5)/ نساء) اموال خود را، كه خداوند وسيله قوام زندگى شما قرار داده، به دست سفيهان نسپاريد و از آن، به آنها روزى دهيد! و لباس بر آنان بپوشانيد و با آنها سخن شايسته بگوييد! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید نگاه جناب آقای مستحسن به موضوعِ سختپیچیدهی آیات مربوط به ذیالقرنین، نگاهی است در کنار سایر نگاهها که از بعضی جهات، بعضی از ابعاد آیات را روشن میکند و همانطور که المیزان در حدّ خود به این موضوع پرداخته است ولی با نظر به تفسیر المیزان در این موضوع باز ابهاماتی در میان است؛ عیناً همین مسئله در مورد نگاه جناب آقای مستحسن هست. خوب است اگر فرصت کردید به عرایضی که بنده از سورهی کهف در این مورد داشتهام و در قسمت کتابها، متن آن هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعات خاص تخصصی در این مورد ندارم، فقط ذکر خیر ایشان را شنیدم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کهنهشدن پدیدههای مادی غیر از ثابتبودنِ حقایق است. به همان معنایی که هیچوقت 2 به اضافهی 2 از چهاربودن خارج نمیشود. از طرفی وقتی در تحقیق تاریخی متوجهی استمرار یک موضوع در طول تاریخ میشویم این امر موجب اعتماد ما به آن موضوع میشود. مثل آنکه ملاحظه میکنید قرآنهایی را که از صدر اسلام تا حال، همه ثابت و یگانه هستند 2- کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که بر روی سایت هست میتواند در مورد اخیر کمککار باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر ما با نگاه تشکیکی به موضوع بنگریم، به تفکر بهتری دست مییابیم. به این معنا که وجوهِ مخالفت آیت اللّه مصباح با آقای هاشمی را در کنار وجوهِ موافقت آیت اللّه جوادی با آقای هاشمی مدّ نظر قرار دهیم تا به چشماندازِ تفکری برسیم که بنده آن را عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ میدانم که ما را از کلافهی صفر و صددیدنِ افراد آزاد میکند و نه گرفتار لیبرالیسم و إباحهگری میشویم و نه نگاه متافیزیکیِ صرف، ما را اشغال میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «كُنْتُ كَنْزاً مَخْفيّاً؛ فَاحبّبْتُ انْ اعْرَفَ، فَخَلَقْتُ الْخَلْقَ لِكَىْ اعْرَف»؛[1] من گنجى مخفى بودم، دوست داشتم كه شناخته شوم، پس خلق كردم تا شناخته شوم. معلوم میشود خداوند را باید در مظاهر او شناخت وگرنه شناخت خدا، شناخت مفهومی و ذهنی خواهد بود. و عالیترین مظهر حضرت حق، آدم بود که در وصف او میفرماید: «علّم آدم الاسماء کلّها» و به تعبیر آیت اللّه محیالدین الهی قمشهای؛ «جرمش آن بود که در آینه، رویِ تو ندید / ور نه بر بوالبشری، ترکِ سجود اینهمه نیست». یعنی جرم شیطان آن بود که در آینهی آدم، انوار الهی را ندید، وگرنه برای ترک سجده به آدم که خروج از ساحت ربوبی را در پی نخواهد داشت. روش شیطان شبیه تفکر وهّابیون است که متوجه نور خدا در مظاهر نیستند و آن را شرک میدانند و به همین جهت مثل شیطان، خود را میبینند و «أنا خیرٌ منهْ» سر میدهند و چون نگاه به خود، با ناتوانی همراه میشود، تکیه به غیر خدا برایشان پیش میآید و به اسلحهها و آمریکا تکیه خواهند کرد. موفق باشید
[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 84، ص 199- شرح مقدمهى قيصرى، آشتيانى، ص 1225.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت رضا«علیهالسلام» میفرمایند: چون بر مزار متوفی وارد شدی برای او 7 مرتبه سورهی «انّا انزلنا» بخوان و سپس برای او دعا کن و او نیز برای تو دعا خواهد کرد و از این طریق جنابعالی از دعای پدر محروم نخواهید شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان رحم نمیتوان به طور کلّی با آنها قطع رابطه کرد. ولی در عین عدم بی احترامی، نباید گرم گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «داستان راستان» برای ابتدای کار نیز مفید است. جمع بین تاریخ اسلام و احکام و عقاید و زندگی شهداء هنر است. کتاب «فروع ابدیت» برای فهم تاریخ اسلام، شروع خوبی است. نوشتههای آقای امیرخانی و مهدی شجاعی کمک میکند. حضور در کانونهایی که میفرمایید خوب است به شرطی که افراد ممحّض کار علمی که مباحث دینی را به حاشیه میبرد، نشوند. تذکرات اخلاقی به هر نحوی خوب است. کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» بسیاری از نکاتی که به دنبال آن هستید، حضرت برای فرزندشان به میان آوردهاند. دانشجویان بصیر و فهمیدهای داریم که در این مورد کمک کنند. مباحث معرفت نفس به عنوان کلیّات عقیدتی کمک میکند. عرایضی تحت عنوان «عالَمِ عفاف» در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جبر به همان معنایی که فرمودهاند در میان نیست ولی طبق همان سخن، تفویض هم که به معنای به خودواگذشتهشدن باشد نیز نیست. و جمع این دو کار مشکلی است و هنر شیعه در جمع این دو است که نه جبر است و نه تفویض. عرایضی در جزوهی «جبر و اختیار» که بر روی سایت هست شده است، خوب است به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که ملاحظه فرمودهاید در لایهای از لایههای جامعه، قضیه همینطور است که میفرمایید و مردم ناراضی و نگراناند. ولی در لایهی دیگر به نام حضور انقلاب اسلامی در مقابل استکبار در این تاریخ قضیه فرق میکند و قصهی اصلی این تاریخ در این لایه جریان دارد و رهبری انقلاب متوجهی چنین حضوری هستند و نظر به مردمی دارند که خود را در این حضور معنا کردهاند، نه مردمی که به یک معنا با بادی میآیند و با بادی میروند. واقعیت جامعه و تاریخ ما چیز دیگری است و ما باید به جای حضور در سقیفه، حضور خود را در غدیر معنا کرده باشیم تا هیاهوی سقیفه را روح اصلی جامعه و تاریخ نپنداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بهشتی که ما در ابتدا در آن بودیم شیطان هم داشت ولی با کسب فضائل و پشتسرگذاشتن شیطان در دنیا، إنشاءاللّه به بهشتی میرسیم که دیگر شیطان ندارد. 3- در مورد موضوع سوم عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» مبنی بر اینکه آن عصیان، عصیان در مقابل امر ارشادی بود و نه امر مولوی و موجب خروج از عصمت نمیشود؛ شده است. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه هر نهادی از جمله وزارت ارتباطات نسبت به این موضوع وظیفهای دارند، بحثی نیست. ولی عنایت داشته باشید که این پروژه حدّاقل 25 سال پیش به همین شکل که میفرمایید کلید خورد و چیز جدیدی نیست و خروجی آن هم، آن نبود که دشمن میخواست. با این همه راهکارِ اصلی آن است که انسانها با نور ایمان متوجهی کثافت و زشتی این حرفها و این کارها بشوند. و از این جهت دین اسلام، دین آخرالزمان است که توان رویارویی با همهی فتنههای آخرالزمان را دارد. لذا حضرت سجاد«علیهالسلام» میفرمایند: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يَكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ وَ الْآيَاتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ إِلَى قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُور»[1] خداوند مى دانست در آخرالزمان اقوام متعمّقى مى آيند كه براى آنها سوره توحيد و شش آيه اول سوره حديد را نازل كرد. اين خبر نشان مى دهد براى فهم سوره ى توحيد و شش آيه ى اول سوره ى حديد نياز به روح آخرالزمانى است. موفق باشید
[1] ( 1)- الكافى، ج 1، ص 91.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هم میتوان مخاطب متوسط باشد و جوابی متوسط به موضوع بدهد و هم میتواند مخاطب متوسط نباشد، ولی جواب متوسط بدهد. و هم میشود زبان ارائهی سؤال، ظرفیت جواب متعالی نداشته باشد. و این حالت اخیر به جهت شاعرانه و چندلایهنبودنِ سؤال خواهد بود. نمونهاش همین نوشته که جنبهی متافیزیکی آن بر جنبهی شاعرانهبودنِ آن غلبه دارد تا جایی که نمیدانم با چه عقلی آن را بفهمم؟ با عقل استدلالی و یا با عقلی که اشارات را درک میکند؟ قبول دارم دوران، دورانِ در عسرتبودنِ زبان شاعرانه است، ولی نه برای بنده و جنابعالی که موضوعاتمان برای ظهور در این تاریخ به صحنه آمده است، نه آنکه قصهی مفاهیم گذشته را بخواهد بیان کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤالهای شمارهی 17230 و 17231 داده شد که میتواند فضای جواب به این سؤال را تا حدّی روشن کند. در عین آنکه نمیدانم آیا حقیقتاً برجام در همان بستر تاریخیِ صلح حدیبیه واقع شده است و یا بر عکس است؟ در فضای تاریخی صلح حدیبیه مسلمانان شرایط حضور سال آینده را در مجمع حج فراهم نمودند و به یک معنا با آن حضور، همهی هیبت استکبار ابوسفیانی ذوب گردید و عملاً فتح قلعهی استکبار به صورت فکری و فرهنگی شروع شد. در حالیکه با بیطاقتیِ دولتمردانِ ما گویا این ماییم که در حال ذوبشدن قرار میگیریم و تنها قرارگاهِ هیبت انقلاب که توسط مقام معظم رهبری مدیریت میشود؛ ما را و دولتمردان را از این ذوبشدن تا حدّی رهانید. در زمانی که میرفت تا با اندکمقاومتِ ما در مقابل استکبار، نهتنها معنای تحریم از بین برود، بلکه معنایِ حضور استکباری غرب از صحنهی این تاریخ بهشدت کاهش یابد. آری! تحریمها دریچهای بود که خداوند برای طیکردنِ ره صدساله در یکشبه در مقابل ما قرار داد، ولی ما این راه را به جهت روحیهی اشرافیگریِ بعضی از مردممان نتوانستیم طی کنیم. پس باید در جدّیتِ کار فرهنگی بیش از این کوشا باشیم، وگرنه باز تحریم و باز بیقراریِ طیف خاکستری و باز متوقفشدن در راه بزرگی که باید طی کرد!!!! ما در شعب ابیطالب به جهت مقاومتی که داشتیم، توانستیم خود را معنا کنیم و در این جا بود که خداوند مستقیمتر از هر مستقیمی به کمک ما آمد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در کتابهای «بصیرت و انتظار فرج» و «مبانی معرفتی مهدویت» و «عالم بقیة اللهی» و «شرح دعای ندبه» در این مورد شده است. همهی کتابها بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید ما در تاریخی قرار داریم که «زن» گمشدهی این تاریخ است و بسیاری از مردان و اساساً فرهنگ ما با برداشت کهنهای که از مذهب در آن هست، معنای زن را نمیفهمند. و اینجا است که زنان با حوصله و نه با درگیری و نه با ردّ خواستگار، بلکه با سعهی صدر قدم به قدم راهِ جدیدی را در این تاریخ برای زنان و برای خود بگشایند. و بیش از همه، زنان باید نشان دهند که چهکاری باید انجام داد تا شرایط مناسب فهم زنان از مردان و فهم مردان از زنان به ظهور آید. مطمئن باشید تا اینجا بهترین راه را انتخاب کردهاید، تلاش کنید تا بهترین راههای دیگر در همین بستر در مقابل شما گشوده شود، نه آنکه خود را با دخترانی مقایسه کنید که در زندگی مجرد خود فعالیت میکنند. کار اصلی زنان مدیریت هستهی توحیدی خانواده است، ولی مدیریتی نرم، آنچنانکه در کتاب «زن آنگونه که باید باشد» تا حدّی به تفصیل بیان شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا تذکرات ما اکثراً در بستری مناسب انجام نمیشود و زیرا متأسفانه بعضاً مخاطبانِ تذکرات ما، سعهی لازم را جهت فهمِ دلسوزی ما ندارند. از این جهت باید به فکر اصلاح هر دو طرف بود و این خونِ دل میخواهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 17230 شده است. نگاهتان باید نگاه تاریخی باشد و متوجه مردمی باشید که این دولت میتواند آنها را نسبت به خود امیدوار کند. اگر به اهداف بالاتری فکر میکنید، باید به تعالی تاریخی ملت فکر کرد و بستری را جهت ارتقاء فرهنگی فراهم نمود و این کار خونِ دلِ طولانی میخواهد نه مقابلهی مستقیم. عرایضی در جواب سؤال شمارهی 17236 شده است، خوب است به آن سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به همین سخنان و تنگناهایی که با آن روبهرو هستیم، بنده جواب خود را در چند قسمت ارائه کردم. یکی آنکه بین سخنان آقای هاشمی قبل از صحبت مقام معظم رهبری در آن مورد خاص و بعد از صحبت ایشان تأمل شود که البته فضای رسانهای اصولگرای حزبی از این جهت کاملاً در غفلت است. و دیگر، عبور از روحیهی قبل از انقلاب که روحیهی صفر و یا صد بود. تا در این فضا هر دو موضوع یعنی سخنان آقای هاشمی و مواضع آیت اللّه جوادی در این رابطه مورد تفکر قرار گیرد؛ وگرنه آن میشود که جنابعالی در فضای سؤال خود به میان آوردهاید. و این نهتنها مشکلی را حل نمیکند، بلکه ما را وارد تاریخی سختْ ظلمانی مینماید. بسیار آسان است که در یک جمله آقای هاشمی را اینطور توصیف کنیم و بگوییم «با آن همه انحراف و انحطاط و عدول از مسیر امام و انقلاب و از همه مهمتر به مذبح بردن عدالت و تقسیم جامعه به تضاد طبقاتی دهشتناک ضد اسلامی و استقرار توسعه لیبرالیسم و اشرافی گری شخصی و اجتماعی و به تبع آن به مذبح رفتن بسیاری از ارزشها و آرمانها و نهادینه شدن اشکالات که تا سالیان متمادی انقلاب باید هزینه بپردازد». در نظر بگیرید اگر آقای هاشمی همین است که در این جملات فرمودید اولین کسی که باید مورد سؤال قرار گیرد شخص رهبری است و واقعاً اگر تنها آقای هاشمی همین است و لاغیر؛ چرا باید توسط نظام و طرفداران او تحمل شود؟ به هر حال مشکل عجیبی است! نه آنطور است که بشود راحت از آقای هاشمی دفاع کرد و خونِ دلهای خود را نادیده گرفت، و نه آنچنان است که بتوان هیچ جایگاهی در انقلاب اسلامی و در این شرایط تاریخی برای او قائل نشد و محوریت او و پدر معنویبودنِ او را توسط جبههی اصلاحطلب حمل بر جهل و حماقت آن جبهه دانست. آیا برای ادامهی انقلاب، عقل و ادب دیگری نیاز نیست؟! عرایضی در جواب سؤال شمارهی 17236 شده است، خوب است به آن سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. و مشکل آقای منتظری نیز در آن بود که متوجه جایگاه تاریخی انقلاب و جایگاه جریان نفاق نبود. ایشان میگفت آقای خمینی یک فقیه است و برای خود نظراتی دارند؛ من هم یک فقیه هستم و برای خود نظر دارم. غافل از آنکه حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» روحِ تاریخ این زمانه بود و هست، چیزی که حضرت امام خامنهای«حفظهاللّه» متوجه آن هستند. اخیراً در شرح کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» عرایضی نسبت به غفلت آقای منتظری از جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی عرض شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! آری! 2- آری! و در همین رابطه کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» تدوین شده است. این که به موقعیت خودمان در تاریخ نظر دارید خوب است .موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1. اشارات موسیقی در هر حال به محتوای آن که همان اشعار باشد، مربوط است. حتی سنفونیهای بتهون که به ظاهر موسیقی صرف است، با تداعیِ معانیها مخاطب خود را متذکر میشود مثل سرورد فیلم امام علی«علیهالسلام» که تنها یک سرود نیست، معانیِ مورد اشارهی آن سرود را متذکر میگردد 2. علم پزشکی به اعتبار تجربه و آزمون یک حرف است، و نگاه آن به انسان بدون در نظرگرفتنِ روح حرف دیگری است. در قسمت اول است که میتوان از هر علم تجربی، آزاد از تفسیر اومانیستی آن استفاده کرد. موفق باشید