باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱ و ۲. ما هرکدام به سوی دین خدا رجوع میکنیم و بدون سختگیریهای بیجا و با نظر به سیرهی اولیاء معصوم «علیهمالسلام» جان تشنهی خود را سیراب میکنیم. لذا در إزاء تشنگیِ خود سعی کنید آب معرفت بنوشید. ۳. وقتی از خدا توحید بخواهیم، خودش میداند چگونه مناسب روح ما، ما را هدایت کند. ۴. با توجه به جملهی مشهور ابنعربی در مورد «اعیان ثابته» که فرمود: «ما شمّت رائحة الوجود» اعیان ثابته در مقام علم خداوند یعنی در مقام فوق اسماء که همان احدیت است، قرار دارد. ۵. خیر! درجهی توحیدها متفاوت است. آنها نیز در مقام خود به ولایت که شرط نبوت است، رسیدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم چیز خلاف شرعی باشد. حتی ممکن است آن نوع تمرکزی که در یوگا واقع میشود، در احساسِ سعهی بودنِ ما در هستی کمک کند به شرطی که متوجهی آموزههای اصالت وجود باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظر ابنعربی هم همین است که انسان در عذاب، مخلّد نیست. ولی علامهی طباطبایی دلایلی دارند بر مخلّدبودنِ عذاب، از آن جهت که وقتی انسان در شرک فرو رفت در دوری از رحمت الهی فرو رفته است و این همان مخلّدبودن در عذاب است. ۲. الحمداللّه، شکر کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. إنشاءاللّه با نیّت خیر اثر خود را به همراه خواهد داشت. ۲. فرق نمیکند، در ایام معذوریت هم وظیفهای ندارند. ۳. بستگی به روحیهی خودتان دارد. بر روی عصر جمعه یا بینالطلوعینِ صبحگاهان فکر کنید. ۴. نماز صبح را در مسجد خدیجهی کبری «سلاماللّهعلیها» هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفکری که بالاتر از ذکر است، تفکر توحیدی است و در همین رابطه از حضرت صادق «علیهالسلام» داریم: «افضل العبادة، إدمان التّفکر فی اللّه و فی قدرته» که حضرت امام در حدیث ۱۲ در کتاب «چهل حدیث» نکات ظریفی در شرح آن فرمودهاند. ۲. تفکر، طریقهای نیست که بتوان به کسی آموزش داد. خودِ انسان باید با نظر به موضوعاتی که قابل تفکر است مثل سرنوشت ظالمین، به تفکر فرو رفت. ۳. سری به جزوهی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است بزنید خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه کار اولیای الهی چنین است که میدانند در هر حرکتی در نظام احسن الهی برای مؤمنین، مصیبتی نهفته است و لذا در بلا هم الطاف او را میچشند، حتی به نظر میآید در جریان کروناویروس در نسبت با ایران، چنین مصلحتِ نهفتهای در میان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شمارهی ۱ و ۲ را بگذارید بعد از مباحث «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کار کنید. ۲. بعد از شروع سیر مطالعاتی و در ادامه با استماع شرح چند سوره مثل سورهی زمر و آلعمران؛ با توجه به جزوهی «روش کار با المیزان» که بر روی سایت هست، وارد تفسیر المیزان شوید. ۳. همان سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست را میتوانید دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در بستر عقل دینی و قرآن، میتوان در یک رشته متخصص شد ولی نمیتوان شخصیت خود را به آن رشته محدود کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشفرضنداشتن برای فهمِ سخنان آسمانی، غیر از گرایشنداشتن نسبت به آن سخنان است. یادداشتهایی که در مورد «زبان قرآن» اخیراً تایپ شده است، قسمتی از آن را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید
۱. قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن هایی که در قلب هایشان زیغ است آن است که[1] کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه میکنند.
۲. آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن میگوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان میدهد. اگر او را بشناسیم میتوانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، قرآن خدایی است که به سخن آمده و با ما در کتابش آشکار میگردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن میگوید. امام صادق«علیهالسلام» در همین رابطه میفرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون» (بحارالأنوار، ج ۸۹، ص ۱۰۷.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و ليكن آن ها نمی بینند.
۳. قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز میکند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و اگر هرکس در کلامش حاضر میشود، خداوند در قرآن ظاهر شده آنهم در عین همزبانی با انسانها. قدرت درستدیدن را به انسانها هدیه میکند.
۴. قرآن همان بودن خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد و از محدودهی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدتنگریعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.
۵. برای شنیدن کلامی اینچنین گسترده که خدا را مینمایاند باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِاخلاق خود را آزاد نماییم وگرنه سخن گستردهی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر میکنیم، و این است معنای تفسیر به رأی.
۶. برای گوشسپردن به سخن خدا لازم است ابتدا به «خود» گوش فرا دهیم تا بیابیم فطرت ما چهچیزی را طلب میکند و با این گشایشِ اولیه میتوان به سراغ خدا رفت و از ضیقِ قلبی آزاد شد. شنیدن سخن خدا با گوشِ فطرت ممکن است و آن تنها گوشی است که همواره در مقابل سخن خدا گشوده است. مگر نه آن است که تنها کسی که میفهمد گوش فرا دهد؟
۷. زبان واقعی که سطحی و همراه با پراکندهگویی نباشد، حتماً زبانی است که تأویلبردار است، زیرا بیبنیاد و بیریشه نیست. و زبان قرآن، زبانی است که به عالیترین شکل میخواهد حقیقت را ظاهر کند. لذا به همان اندازه وجوهِ مستور و تأویلی دارد در عین آنکه دریچهای به سوی حقیقت است و هنر قرآن به ظهورآوردنِ حقایقی است که مستورند و این غیر از گزارشکردنِ حقایق است و به همین جهت حقیقت را در متن حادثههای تاریخی نشان میدهد و هر آنچه هست را با زبان اشاره نشان میدهد.
۸. قرآن، عامل اظهارِ حقایقی است که در هستی پنهاناند و از این جهت خداست که سخن میگوید و نه انسان. خداوند خود سخن میگوید و تجلیِ آن حقیقت، صورتِ گفتار میشود و اولین کسی که از آن گفتار بهرهمند میگردد، رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میباشند. این معجزه نیست که خدا سخن میگوید؟
۹. با نظر به قرآن، «بودنِ» ما برای ما روشن میشود و احساسی به وسعت حضور در همهی عوالم به سراغ ما میآید.
۱۰. اندیشیدن به سخن خدا در قرآن، یک نوع گوشدادن به ندای خداوند است و این مهمترین و سختترین کاری است که انسان باید برای شخصیت خود شکل دهد از آن جهت که خداوند در عین آشکاری در کلام قرآن، خود را در همان کلام مخفی نگه داشته و در صورتی انسان میتواند این دو نحوه نگاه را در خود بپروراند که به توحید جمعِ اضداد برسد، توحیدی که حضرت حق در عین اولبودن، آخر است.
[1] - اشاره است به آیهی ۷ سورهی آلعمران که میفرماید: «أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ» اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه انگيزى كنند و به دنبال تاویل آن هستیند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوشحال شدم که متوجهی ضعف نگاهِ آقای مهدی نصیری شدهاید. ریشهی یأس آقای نصیری را باید در آقای نصیریِ ۳۰ سال پیش پیدا کرد که چگونه میخواستند بدون فلسفه و عرفان اسلامی، راه آینده را شکل دهند و مخالفتهای صریح ایشان با فلسفه و عرفان برایشان بنبستی ایجاد کرد که حاصل آن بنبست، چنین یأسی است که ملاحظه میکنید. در حالیکه جهان تشنهی حیاتی است که کاملاً بیرون از عالمی میباشد که دنیای مدرن پیش آورده. و در همین رابطه حضرت امام در مقابل گورباچف، حکمت صدرایی و عرفان ابنعربی را قرار دادند. گویا آقای نصیری عکسالعملهای نیهیلیستیِ جهان مدرن را که منجر به آن نوع سرگمیهای سراسر غفلت شده است را، نوعی از زندگی گرفتهاند و پیشنهاد میکنند که ما چندان مقابلهای برای بیرون از آن اردوگاه را پیشه نکنیم. ولی شهادت حاج قاسم نشان داد که مردم چه اندازه به دنبال نوعی از زندگی هستند که با روحیهی قدسی در جهان حاضر شوند و اگر اسیر زندگیِ غربیاند ولی آن را به رسمیت نمیشناسند. آری! برای حضور در تاریخی دیگر، همتِ همتها را نیاز داریم که آن در حضرت امام و مقام معظم رهبری بهخوبی به چشم میخورد. چرا از این همتهای بلند غافل باشیم و چنین توصیههای که مربوط به روحهای بیمار و ناتوان و شکستخورده است را مطرح کنیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معارف الهی در مقابل انسان افقی میگشاید که زندگیکردن در آن افق امکانِ حضور در ابعاد باطنیِ عالم را فراهم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به مردم توسط مجامع فرهنگی و تلویزیون و متفکران جامعه راهی است که باید در پیش است. مشکل آن است که هنوز زبان مناسب این تاریخ در مجامع فکری و فرهنگی ما به ظهور نیامده است زیرا تفکر، تاریخی است و معانی گذشتهی الفاظ، پس از مدتی دیگر تأثیر گذشته را ندارد و در اینجاست که باید از نگاه هرمنوتیکی غافل نبود و این هنوز برای متفکران دینی ما بهخوبی روشن نشده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای پرورندان عقل، انسانها نیاز به راهی دارند تا عقل رشد کند و قرآن و روایت و سیرهی ائمه، همان راه پرورش عقل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم بنده در خدمت رفقا هستم و جوابدادن به سؤال رفقا مزاحمت نیست. انسانِ کامل مظهر اسم اعظم حضرت حق و مظهر اسماء جمالی و جلالی حضرت حق است و از این جهت، سیرهی ائمه «علیهمالسلام» آینهی نظر به اسماء الهی است و در آن آینه، خداست که ظهور میکند به همان معنایی که رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» فرموده باشند: «مَن رآنی فقد رأی اللّه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه اصل سخن جناب صدرا در حرکت جوهری است آن است که حرکت، ذاتیِ عالم ماده است و تغییرات ظاهری، حکایت از آن ذات دارد و لذا آنچه در مثال سیب مورد نظر است وقتی هم که تجزیه شود از مادهبودن و حرکتِ ذاتیِ مادی خارج نمیشود. ۲. جزوهای در رابطه با حرکت جوهری علاوه بر کتاب «از برهان تا عرفان» بر روی سایت هست، خوب است که به آن نظری بیندازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید به نحوی با دانشجویان مرتبط باشید و فلسفهی اسلامی و فلسفهی غرب، هر دو را بشناسید چرا مؤثر نباشید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با مدارا و رفاقت با جوانان باید با آنها صحبت کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف آن مرحوم حرف درستی است. در رابطه با ظنّ مذموم به جواب سؤال شمارهی ۲۷۰۴۶ رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن ظنّ و گمانی که در سورهی حجرات مطرح است و از آن نهی شده است، در رابطه با گمان بد به مؤمنین است و این غیر از حدس علمی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آرامآرام محرم میشوید تا به امکان رابطهی بدون حجاب برسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتابهای مرحوم دکتر مددپور رویهمرفته در این رابطه خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعات خوب، حرفهای مفیدی برای گفتن پیدا میکنید و حضورتان در جمع برای خودتان و بقیه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین اعمال ماه شعبان همان روزه و استغفار و دعای هنگام زوال و مناجات شعبانیه و صدقه است. ۲. فکر میکنم با آثار شهید مطهری شروع کنید به عمق بیشتری میرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، اگر با خرید جنس ایرانی ضرر هم بکنید، آن ضرر در حکم صدقه خواهد بود و صدقه موجب رفع بلا است. موفق باشید