بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29741
متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال ۲۹۷۳۵ خواستم بگم پس چطور گاهی وقتا آنچنان غرق در خیال می‌شویم که دیگر محسوسات مادی را درک نمی‌کنیم؟ آیا این به این معنی نیست که در عالم دیگری حاضر شده ایم؟ اگر جواب آری است سوالم اینست که تفاوت این دو حضور چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود آن کسی که در جهانِ کیفی حاضر می‌شود، متوجه‌ی این امر می‌گردد. توصیه می‌شود مباحث مطرح در سوره‌ی جاثیه که صوت آن روی سایت هست، در این رابطه با حوصله و پشتکار دنبال شود. موفق باشید

29740
متن پرسش
سلام استاد: اینکه در جواب ۲۹۷۲۹ فرمودید عرفان ادیان دیگه در جای خود معتبراند چند سوال به ذهن حقیر رسید. ۱. اگر عرفان شناخت و شهود است مگر از غیر راه ولایت و انسان کامل میشه به اون رسید؟ ۲. حتی در مورد عرفای بزرگ مثل ابن عربی و مولوی و ... خیلی از بزرگان در مقام اثبات تشیع این ها حرف هایی دارند و معتقدند غیر شیعه به مقام های عرفانی و حقایق نمی رسند. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. و می‌توان از سخنان ابن‌عربی این‌طور برداشت کرد که بعد از حضور اسلام، بقیه‌ی ادیان هم به نحوی محمدی هستند. به همین جهت بحث موسای محمدی و یا عیسای محمدی را مطرح می‌کنند. و در قرآن نیز داریم: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه‌ای از آنها معتدل و به راه راست‌اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند. موفق باشید

29739
متن پرسش
سلام بر استاد: سوالی مطرح شده بود در مورد سخن یکی از عرفا که برخی از جهنمیان بعد از خروج از جهنم در رتبه بالاتری نسبت به برخی بهشتیان قرار می‌گیرند و بنظرم شما فرمودید از نظر عمل مشکل داشتند و از نظر معارف بهتر از آن بهشتیان بودند. ۱. جایگاه العلم حجاب الاکبر چیست؟ آیا مواخذه نمی‌شوند شما عالم بودید چرا عامل نبودید؟ ۳. این معارف باید در چه سطحی باشند تا موجب سعادت شوند همین که بخوانیم یا تصدیق عقلی لازمست یا نه مراتب بالاتری لازمست؟ ۴. اگر معارف خود را در حد مثلا امام یا علامه برسانیم اما در بند عمل نباشیم نهایتا به مقام آنها می‌رسیم؟ چون این معارف ملکه آن فردست چگونه در جهنم ولو موقتا از فرد گرفته می‌شود و آیا ممکنست فرد در عین اینکه در جهنم است در همان حال در بهشت باشد چون ملکات متضاده دارد؟ ۶. اگر فرد گناهانی مرتکب شده است که مستلزم خلودست مثل قتل در عین حال معارفش خوب باشد باز نجات می یابد؟ آیا این نجات نهایی مختص معارف است یا اگر کسی مثلا انسان صادقیست اما شهوتران است ملکه صدق او را نجات خواهد داد؟ ۸. آیا می‌شود گفت اگر فرد فقط یک صفت نیک را ملکه کرده باشد نور آن صفت او را نهایتا نجات خواهد داد و کسانی مخلد دوزخند که هیچ ملکه حمیده ندارند به نام امام رضا هر ۸ تا را پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن معارف که در عالم غیب و قیامت مطرح است، عین عمل است و بیشتر، حالت حضوری دارد و مباحثی که ذیل آن مطرح فرمودید با توجه به این امر منتفی است. موفق باشید

29738
متن پرسش
سلام: در سوالات دیدم که شما رهبری را اعلم می‌دانید. اینکه در مسائل سیاسی اعلم باشند یا در رهبری احدی را متصور نیستیم که قابل قیاس با ایشان باشند همه درست. اما بالاخره همه مسائل اجتماعی و حکومتی نیست و نیاز به عالم به زمانه بودن ندارد و فقهایی هستند که ممحض در فقه فردی هستند و در نتیجه احیانا درین مسائل اعلم از رهبری هستند، چرا از نظراتشان استفاده نشود. رهبری مشاغل بسیاری دارند و این از فرصت تحقیقات فقهی می‌کاهد اگر به جلسه خبرگان ۶۸ رجوع شود و خصوص صحبت های هاشمی مشخص می‌شود ایشان اینگونه نیست که از جایگاه بالای فقهی برخوردار باشند و انتخاب جامعه مدرسین هم حسب آنچه ظاهرا از یکی از اعضایش خواندم خالی از پاره ای ملاحظات نبوده است. ایشان تالیف بخصوصی ندارند که به استناد آن بتوان قائل به برتریشان بر بقیه شد. درسهایشان هم که چندان در سایت نگذاشتند که مقایسه شود. تدریس اصول هم که ظاهرا ندارند. پس چطور می‌توان مقایسه کرد. بنظرم در این مسئله حقیقت را پاس بداریم بی طرفانه نظر شود. واقعا رهبری در مسائل نماز طهارت روزه و... برتر از بقیه اند و اگر ایشان رهبر نمی‌شدند ۱. جامعه مدرسین ایشان را معرفی می‌کرد و ۲. شما حاضر به معرفیشان به عنوان اعلم بودید؟ بنابراین خواهشمندیم مسائل خلط نشود. در منصب رهبری اعلمند آن هم با چه فاصله ای. اما در مسائل فقه فردی به ما اجازه بدهید لااقل اثباتا به مراجع دیگر بیندیشیم یا شما اگر ادله ای بر اعلمیشان دارید بفرمایید. حقیر نظرم بر یکی از مراجعی است که با نظام ظاهرا میانه ای ندارد حتی درین نظام حصر هم شده است. اما بحث اعلمیت و مرجعیت بجای خود و بحث رهبری بجای خود که گاه فکر می‌کنم رهبری از بعضی جنبه ها شاید توانستند از امام هم پیشی بگیرند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان ابتدا که بحث اجتهاد رهبر معظم انقلاب بود، بحث‌های مفصلی به میان آمد. در جلسه‌ای که به صورت هفتگی رهبر معظم انقلاب با شورای نگهبان آن زمان داشتند که آیت الله صافی و آیت الله خزعلی نیز تشریف داشتند، آیت الله خزعلی در گزارشی نکات مفصلی در رابطه با احاطه‌ی فقهی رهبر معظم انقلاب فرمودند. البته با این‌همه، نباید نفیِ بقیه‌ی مراجع در میان باشد. موفق باشید

29735
متن پرسش
سلام استاد: چرا اگر در بیداری من در عالم خیال بروم و مثلا خودم را زیر آب ببرم خیس نمی‌شوم ولی اگر همان خیالات را در خواب ببرم و خواب ببینم که زیر آب رفته ام خیس می‌شوم؟ مگر عالم و موطنی که در آن رفته ام یکی نیست؟ به عبارت دیگر جرا مفاهیم من در بیداری «معلوم مرده» هستند ولی همان مفاهیم در خواب «معلوم زنده» می‌شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌که انسان خودش با نفس ناطقه در عالَمی حاضر شود، غیر از آن است که در خیالِ خود، فکرِ آن حضور را بکند. موفق باشید

29733
متن پرسش
سلام و عرض ادب: تشکر از زحماتتون. استاد بزرگوار بنده مدرس حوزه هستم، دیدم که دختران جوان به امید رسیدن به خدا و معنویات به حوزه اومدن ولی خب با حجم درسها و... مواجه شدن و حاصل چندانی براشون نداشته. امروز یکی از طلبه های ترم یک از بنده پرسید «من دلم میخاد به خدا برسم، حجابهام کنار بره، تا الان کاری برای رسیدن به این هدف نکردم و بخاطر این هدف اومدم حوزه اگر شما میدونین که به هدفم نمی‌رسم و اشتباه اومدم بهم بگید تا رها کنم تحصیل در حوزه را» واقعا نمیدونم باید بهشون چی بگم. کمی توضیح دادم ولی شناخت کافی ازشون ندارم نمیدونم در مقام مشورت چی بهشون بگم. لطفا شما راهنمایی بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این نسل باید در حضور تاریخی که با حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» ظهور کرده است، خود را احساس کند. در این رابطه خوب است در کنار دروس رسمی، بحث «ده نکته در معرفت نفس» و کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» با آن‌ها در میان گذاشته شود. کتاب اخیر «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» می‌تواند تذکراتی برای این نسل باشد. موفق باشید

29732
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: روایتی هست که اگر بندگان خدا گناه نمی‌کردند خداوند قومی را می آفرید که گناه کنند و طلب مغفرت کنند تا خدا آنها را ببخشد. نمی‌دانم این روایت از معصوم است یا یک روایت قدسی؛ اما از زبان استاد پناهیان شنیدم. از طرفی آیه ای در قرآن هست که خداوند از مردانی که به عهد خود وفا می‌کنند تقدیر کرده و گفته آنها رستگار می‌شوند. جناب استاد من بارها از گناهی که سالها ست دامن گیر من شده و پدر مرا دراورده توبه کردم ولی این روایتی که از جانب استاد پاهیان نقل شد باعث شده در لحظات حساس فشار به پشتوانه این روایت گناه کنم و توبه خود را بشکنم و بعد کلی عذاب وجدان و خود خوری که چرا گناه کردم؟ نمی‌دانم جمع این دو روایت و آیه چگونه است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن روایت از معصوم صادر شده و روایت دقیقی است. به این معنا که خداوند می‌خواهد مؤمنین، مُعجَب نشوند و عُجب و خودخواهی آن‌ها را نگیرد. ولی به هر حال ما باید مواظب باشیم به گناهان که موجب دوری از رحمت خداوند می‌شود، آلوده نگردیم. موفق باشید

29730
متن پرسش
سلام: در عالم جبروت تفاوت عقل اول و زوج آن یعنی نفس کلیه در چیست؟ آیا در رتبه متفاوتند؟! همچنین در عالم ملکوت تفاوت نفس کلی و طبیعت کلیه؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عقل اول در مقام صدور است و نفس، در مقامِ قبول. و مسلّم مقام قبول ذیل مقام صدور است. ۲. نمی‌دانم تفاوت نفس کلی و طبیعت کلیه در چیست. موفق باشید

29729
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و تشکر. ۱. لطفا در مورد مصرف گوشت راهنمایی بفرمائید مصرف آن چه اثری روی روح می زاره؟ سنگدلی و بی رحمی میاره؟ بچه ها بخورند یا نه؟ ۲. در بحث عرفان عملی چه کتاب هایی را معرفی می کنید؟ (مقالات استاد شجاعی را خواندم) ۳. عرفان های غیر اسلامی، که تعالیمی را میدن و فرد ادعا یا احساس تجربیات معنوی هم داره، اینها معتبر هست یا نه؟ تفاوت رشد عرفانی با مبنای اسلامی با غیر اسلامی آن در چیست؟ از کجا شروع می شه؟ ۴. در مورد راه چهارم و گورجیف و اسپنسکی راهنمایی بفرمائید. این ها هم جزو عرفان کاذبند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌فرمایند هر روز گوشت نخوریم ولی ترکِ کلی آن هم جایز نیست یک روز در میان، اشکال ندارد و فکر نمی‌کنم این برای کودکان و نوجوانان و جوانان موردی داشته باشد زیرا که بیشتر آن‌ها در موقعیت نفس بهیمه‌ی هستند. ۲. علیکم به منازل السائرین عارفِ واصل جناب پیر هرات، شیخ عبدالله انصاری. در این مورد می‌توانید جزوات ترجمه و شرح «منازل‌السائرین» را همراه با شرح صوتی آن از حاج آقا نظری بگیرید. ۳. عرفان‌های سایر ادیان در جای خود معتبرند، ولی عرفان‌های کیهانی بیشتر القائیات روان‌شناسانه می‌باشد و ریشه در واقعیات و فطریات انسان ندارد و عملاً نوعی توهّم را شکل می‌دهد. ۴. در جریان آن‌ها نیستم. موفق باشید

29728
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: من مشاور مدرسه هستم. یکی از دانش آموزان کلاس هفتمم سوالی از من پرسیده مبنی بر اینکه پدرم من رو مجبور به پوشیدن چادر می کنه در صورتی که من اصلا دوست ندارم و هر چی می گم مانتویی با حجاب می شم قبول نمی کنن. ببخشید من چه جوابی باید بدهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم بهتر است به آن دانش‌آموز گفته شود به خاطر احترام به پدرش، پیشنهاد پدر را بپذیرد زیرا موجب پاداش چند برابر برایش می‌شود. موفق باشید

29727
متن پرسش
با سلام: اینکه پس از مرگ با ملکات روبرو خواهیم بود برایم مبهم است. چون ملکات امری مطلق نیست. مثلا بسیاری درست است که دابشان بر صداقت است اما گهگاهی دروغ می‌گویند یا در مواردی مشخص نیست کدام ملکه است فرد ممکن است مدتی خوش خلق باشد چندی بعد بدخلق شود دوباره خوش خلق و این سخن پایان ندارد فرد با برخی افراد برخورد خوبی دارد با برخی دیگر نه برخی افراد ملکه مشخصی ندارند نه صفت رذیله در جانشان به آن صورت ریشه دوانده نه صفت حمیده ملکه وجودش شده تکلیف افراد بی ملکه چیست؟ یا برخی افراد مذبذب هستند و ملکات مختلفی در طول حیات دارند آیا ملاک لحظه مرگ است، فردی در طول عمرش صادق بوده سال آخر به دروغگویی مبتلا می‌شود از سویی بسیار می‌شود که توبه کردیم اما هنوز ملکه گناهان در روحمان است تکلیف چیست؟ اگر ملکه ملاک است قاعدتا فرد معذب خواهد بود و اگر بخواهیم قبول توبه را منوط به این کنیم که فرد آن ملکه رذیله را زائل کرده باشد که فکر کنم در روایات اینگونه نباشد توبه فرد با استغفار جدی قبول است بعد از آن نباید گناه را ادامه دهد و با توجه به اینکه بسیاری توبه را می‌شکنند که نشان از رسوخ ملکات است اگر فرد پس از استغفار فوت شود در حالی‌که رسوخ ملکات را زائل نکرده چه سیری در برزخ و قیامت خواهد داشت؟ بنده گمان می‌کنم بحث ملکه در راستای اثبات تجرد اعمال است تا ابدی بودن عذاب نسبت به این امد بسیار کوتاه توجیه شود که با این مشکلات که مطرح کردم بنظر صحیح نمی آید بهتر است ابدی بودن بهشت را تفضلی دانست و عذاب جهنم را همچون عرفایی چون ابن عربی نهایتا عذب دانست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت اخیر سؤال، اختلاف هست. به گفته‌ی آیت الله طباطبایی و آیت الله جوادی، بالاخره انسانی که در کلیّت شخصیت خود مطابق فطرتش عمل نکرده و شخصیتی جدای امور فطری خود دارد، پس از مرگ دائماً با آن شخصیت در تضاد به‌سر می‌برد تضادی بین شخصیت او و فطرت او، و حقیقتاً این امری آزاردهنده است. مگر آن‌که بپذیریم آن انسان وقتی رحلت کرد به‌کلّی از انسانیت خارج می‌شود و نه آن‌که انسانی است که گناه کرده است؛ که این امری است غیر قابل قبول. ولی اگر شخصیت کلّی افراد رویهمرفته جدای از فطرتش نبود، اعمالِ گاه و بی‌گاهِ خلاف او، او را مخلّد در آتش نمی‌کند، زیرا ملکات یا شخصیت اصلی او جهت مخالف فطرتش نداشته. موفق باشید  

29726
متن پرسش
سلام بر جناب استاد طاهرزاده: سر اینکه تقریبا عمر آدمی ۷۰ یا ۸۰ سال است و البته بسیاری به همان هم نمی‌رسند چیست؟ اگر بیشتر عمر می‌کردیم امکان عبادت و علم آموزی بیشتر نبود؟ و با توجه به تغییر و تحولی که آدمی در طول حیاتش پیدا می‌کند فرد کافر می‌تواند ادعا کند درست است که در ۸۰ سال ایمان نیاوردم اما اگر عمری هزار ساله داشتم در سال هزارم ممکن بود ایمان بیاورم، چرا خدایا به من عمری طولانی ندادی و می‌بینیم که بنظر می‌رسد محاجه این فرد با حق بسودش تمام می‌شود و حق به سکوتی عمیق فرو می‌رود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اندازه‌ی مرگ و زندگی را خداوند است که تعیین می‌فرماید و لذا فرمود: «نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ مَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ» (واقعه/۶۰) مائیم که اندازه‌های مرگ را تقدیر می‌کنیم و هرگز عاملی و امری نمی‌تواند آن را جلو و عقب بیندازد. زیرا خداوند می‌داند هرکس در چه فرصتی می‌تواند به آنچه باید برسد، برسد. موفق باشید

29725
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد می گویند علوم حکمی نظری به دنبال کشف حقیقت است و علوم حکمی عملی به دنبال خیر و مصلحت: ۱. با توجه به اینکه علوم عملی مربوط به اخلاق و رفتار انسان است آیا فاقد حقیقتی برای کشف شدن است؟ چطور؟ ۲. فرق علم حضوری با حکمی عملی چیست؟ ۳. فقه در کجا قرار می‌گیرد؟ باتشکر و آرزوی سلامتی برای شما استاد گرانقدر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مبنای علم اخلاق و تزکیه باید معارفی باشد که آن اعمال را پشتیبانی کند و موجب انگیزه‌ی عمل اخلاقی باشد. ۲. در علم حضوری، معلوم عند العالم است. ۳. فقه، آداب قرب الی الله را برای انسان روشن می کند. موفق باشید

29724
متن پرسش
سلام: شما قائل به انفتاح باب علم در زمان غیبت هستید یا انفتاح؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه خداوند در تجلی است و بستگی به قبول قابل دارد. موفق باشید

29723
متن پرسش
بسم الله سلام بر استاد طاهرزاده: برخی معتقدند احادیث ولادت امام زمان ضعیف است در راستای نقض این ادعا چند حدیث معتبر از منظر رجالی بیان فرمایید البته توجه دارید که کار به مباحث عقلی یا عرفانی انسان کامل و ... ندارم احادیث معتبر در مورد تولد امام از امام عسکری (ع) را خواستارم اینکه امام عسکری (ع) پسری داشتند خواه به امامت رسیده باشد یا نه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن افرادی که در این مورد تحقیق کرده‌اند، هیچ شکی در فرهنگ شیعه در مورد احادیث مذکور ندارند، ولی چون فضا، فضای امنیتی و مخفی‌کاری بوده، شرایط طوری نبوده که بشود به طور رسمی اسناد آن را ثبت و ضبط کرد. ولی همان احادیثی که متذکر این امر هستند که هیچ زمانی عالَم بدون حجّت نمی‌شود، کافی است که متوجه شویم حجّت خدا از مسیر ائمه «علیهم‌السلام» ادامه خواهد یافت. موفق باشید

29722
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و عرض احترام به شما استاد گرامی. ببخشید یه سوالی مدتهاست برای من پیش آمده و آن این هست آیا این جمله که گفته می‌شود هر انسانی یه استعداد خاصی دارد که اگر بتواند آن را کشف کند نه انسانی قبل از او و نه انسانی بعد از او این استعداد را ندارد مثل اثر انگشت که هر انسانی یه اثر انگشت خاصی دارد؟ و اگر چنین چیزی هست ما چگونه باید این استعداد خاص خود را بشناسیم و پرورش دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر شریعت الهی و رعایت دستورات آن، خود به خود گرایش انسان به اموری می‌افتد که استعداد او در آن امور است و موجب شکوفاییِ استعدادهای او می‌شود. موفق باشید

29721
متن پرسش
با سلام به استاد عزیز: استاد ان مسئله به ذهن بنده رسید شاید قفل گشای ازدواج جوانان باشد. این چیزی که بنده متوجه میشم آینه که بعضا جوانان ملاک قابل پرستاری و راحتی در زمانه فعلی دردسترسشان نیست آن طورکه باید باشد میکنه و ارایه منبع برای انتخاب به گمانم کم و یا جامع آن و مختصر آن کم است در بعض کانالها هم مطالبی هست ولی به نظرم بعضا سطح آن یا بسیار بالاست که خواننده نمی‌تواند چنین عمیق تفکر کند و یا در شرایط سیاسی فعلی آن را یک مسئله دست نیافتنی می‌داند. مثل صحبتهای رهبری و.. درمورد آسان گرفتن ازدواج که طبیعتا با امر و نهی هم نمی‌توان مسئله را حل کرد. بهترین روش به نظر بنده معرفی کتاب است در این زمینه تا جوینده خودش به دنبال حل مشکل خود‌ برود و اینطور چون تلاش می‌کند احتمال اینکه محکم قضیه را بگیرد بیشتر است. بنده یه سری سه جلدی از کتب آقای نیلی پور پیرامون مدیریت خانواده دیده ام که بین کتابهای بحث خانواده انصافا هم جامع است شامل مهارت های بحث خانواده و هم مطالب روانشناسی اسلامی و هم فقه و مباحث فقهی اما مسیله این است که اگر بخواهیم کتاب را معرفی کنیم، یک چون سطح تقریبا قوی است بیم آن هست که عده ای که اینطور تصمیم نگرفتن تو شرایط فعلی طلاق بگیرن و مایوس بشن و مسئله دوم قسمت انتخاب خانم هاست در این کتاب که ترس این هست که به زنان توسط آقایان سخت گرفته شود و باز زنان مظلوم واقع شوند. استاد از طرفی به گمانم انتخاب فقهی ازدواج لازم و از طرفی مشکلاتی که گفتم. این مطالب را گفتم اگر صلاح می‌دانید لطفا مدیریت بفرمایید چون بنده سواد قوی ندارم ولی به گمانم این فتحی هست. محض اطلاع سه جلد کتاب در کتابفروشی حاج آقانیلی پور در کانون آینده پژوهی خ سروش موجود هست. ولی بنده نمی‌دانم چطور باید عملکرد چون کتاب از مبانی حلیه المتقین هم مطلب دارد ولی به نظر می‌رسد با یک نوع مدیریت خاص باید این کار را انجام داد تا مشکل ازدواج حل شود. ضمن اینکه به متاهلین هم ضربه نخورد. ممنون استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب استاد حاج آقا نیلی‌پور عزیز و مجاهد با آن تجربه و تعهد و دلسوزی و سعه‌ی صدر و صفا و اشرافی که در موضوع جوانان دارند حتماً آثار ایشان برای جوانان مفید خواهد بود. امید است که رفقا از نوشته‌های ایشان غفلت نکنند. موفق باشید

29720
متن پرسش
سلام استاد: اگر وحدت هویت و ثبات روح وجود دارد چطور باور و علایق ما تغییر می‌کند و بعد از سال ها ممکن است یک انسان دیگری شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در معرفت نفس این نکته روشن می‌شود که نفس در ذات خود یگانه است و این یکی‌بودن را احساس می‌کند به طوری که می‌فهمد او همان کودک ۲۰ سال پیش است، ولی تعلق او به بدن موجب می‌شود که در عین یگانگی، تغییراتی را در خود حس کند. ولی بعد از انقطاع از بدن، دیگر آن تغییرات را ندارد. لذا در روایت داریم: «الیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب». موفق باشید

29719
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: تمامی انتخاب هایم و تفکرم تحت‌ سیطره‌ شهوت و بر اساس هوی و هوس است چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با رجوع به حضرت پیامبر اسلام «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در شریعت و رعایت احکام الهی و با رجوع به حضرت علی «علیه‌السلام» در ولایت و رعایت مدیریت اولیای الهی و نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌علیه» راه عبور شیطان را در قلبتان ببندید. موفق باشید

29717
متن پرسش
بسمه تعالی. سلام علیکم: استاد راجع به بعضی از عرفا مقامات بلندی شنیده می شود که ظاهرا ابوسعید می گوید اگر عرش را در قلب من جای دهند ذره ای جا اشغال نمی کند این مقامات با مقامات ائمه معصوم چه تفاوتی دارد؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ائمه «علیهم‌السلام» یعنی انسان‌های کاملی که در جامعیتِ حضور در همه‌ی عوالم هستند، از عرش تا فرش در همه‌جا حاضرند. ولی ممکن است عارفی در وجهی حاضر و نسبت به وجوهی غایب باشد. موفق باشید

29716
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در مباحث از ارتباط با معقولات سخن می گویید، ارتباط با حق و چیزهایی که پایدار هست، این معقولات چه چیزهایی است؟ خداوند، معصومین، ملائکه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر آنچه عقل متوجه‌ی حضور آن باشد، مربوط به عالم معقولات است و هر آنچه را وَهم توهّم کند، معقول نیست و مربوط به توهّمات می‌باشد. موفق باشید

29715
متن پرسش
سلام خدمت استاد: استاد در یکی از کتاب هایتان فرمودید که «هر کسی که از مرگ می ترسد از خودش می ترسد.» این عبارت یعنی چه؟ چطور ممکن است که یک انسان از خودش بترسد؟ به چه علت هایی‌؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه‌ی ابعاد مجرد و غیر مادی خود شد، همواره خود را در ابدیت احساس می‌کند. ولی وقتی از آن ابعاد غفلت کرد از مرگ می‌ترسد. پس در واقع از خودش که ابعاد متعالی خود را فراموش کرده است، می‌ترسد. در حالی‌که افراد حاضر در ابدیت هرگز از مرگ که عامل هرچه بیشتر به خود نزدیک‌شدن است، ترسی ندارند.

جناب مولوی در همین رابطه می فرمایند:

آنک مي ترسي ز مرگ اندر فرار

آن ز خود ترساني اي جان هوش دار

موفق باشید

29714
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله با عرض ادب و خسته نباشید. در گفتگو با آقای دخانچی فرمودید که فقه برای آنست که قبول باطنی برایش پیش آمده و مثلا می‌خواهد روزه بگیرد حالا میاید سراغ فقه و فقه برای او مشخص می‌کند چگونگی و حدود روزه را، این نسبت به قسمی از احکام است و مثلا در مورد حدود با این طرز نگاه چگونه برای کسی که مثلا روزه خواری کرده ما مجازات قرار می‌دهیم؟ در صورتی که اگر برای او هم قبول درونی پیش آمده بود دست به اینکار نمی‌زد ولی می‌بینیم در فقه حد مشخص شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متعرض نظام اجتماعی جامعه‌ی مسلمانان باشند، به اعتبار آن‌که قواعد و قوانین جامعه را رعایت نکرده، بر او حدّ جاری می‌شود. ولی اگر تظاهر به روزه‌خواری نکند، مشکلی ندارد. مشکلش بین خود او و خداوند است. موفق باشید

29713
متن پرسش
سلام: در علم خدا و مقام احدی یا واحدی همه انسانها فقط یک حقیقت و یک عین ثابته هستند یا متکثرند؟ مثلا حسن یک عین ثابته هست و بتول یک عین ثابت؟ همچنین برای بقیه موجودات؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم خداوند وجود علمی مخلوقات به همان شکلی می‌باشند که در عالَم و از جمله در عالم کثرات هستند. هرچند از نظر فطرت، همه در مقام توحید می‌باشند و در شهود الهی در عهد الست، حقیقت انسان گفت: «بلی شهدنا». و از این جهت فرموده‌اند همه در امر واحدی بوده‌اند. موفق باشید

29712
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: در مورد شهید عزیز فخری زاده. یک نکته اینکه ایشان را به عنوان دانشمند مطرح می کنند. کشور ما بشکر خدا در جایگاهی نیست که محتاج دانشمند های خاصی باشد، دانشمندان و محققین زیادی در کشور وجود دارند، مشکل کشور ما مشکل مدیریت مجموعه های مختلف است، و شهید بزرگوار از این جنبه که مدیر بزرگ و توانمندی بودند خار چشم دشمنان بودند. کاری که یک مدیر انجام میده شاید صدتا دانشمند نتونن انجام بدن. تا حدودی که آشنایی داریم می بینیم معمولا کارها از این بُعد مشکل دارند «کمبود مدیران توانمند، با اخلاص، مجاهد، انقلابی» نکته دوم زمان ترور شهید بزرگوار هست: اول از نگاه دشمنان، که گمان می کنند می توانند با یک ترور حساسیت بر انگیز و با یک تهییج رسانه ای (رسانه ها بودند که برای شخصی که برای اغلب ما ناشناخته بود لقب معادل سردار سلیمانی در امور هسته ای می دادند و اتفاقا این هماهنگی زیاد و بافاصله زمانی کم خبر از یک کار مشترک می داد) باعث تهییج مردم انقلابی شوند، که نتیجه آن تصمیم و اقدامی از سوی ایران انجام بشه که بتونن از اون سوء استفاده کنند. غافل از اینکه این کشتی را نوح است کشتیبان و ان شاء الله برسیم به آن جایی که فرمود: «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا» و نکته دوم که بنظرم می رسه اینکه، گویا چنین انسانهای بزرگی، در سطحی فراتر از زندگی ما، خود تصمیم می گیرند که خودشان را در این شرایط فدای انقلاب کنند. نه اینکه بگوییم دشمن آمد ترور کرد. نه اینکه با پهباد هدف حمله قرار گرفت. در مورد این دو مورد که عرض شد نظر شریفتون رو خواست جویا شوم. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی راهی از طرف خداوند به سوی بشر در تاریخی گشوده شود، اگر انسان‌ها در آن راه قدم بگذارند، این خداوند است که مسیر را برای آن‌ها می‌گشاید تا در همه‌ی ابعادی که نیاز آن تاریخ است، رشد کنند و قصه‌ی شهید حاج محسن فخری‌زاده و شهید حاج قاسم سلیمانی قصه‌ی به ظهورآمدن انسان‌هایی است که در همه‌ی ابعاد مناسب این تاریخ و از جمله در مدیریت رشد لازم را داشته‌اند، اینان پروریده‌های دست خداوند هستند. ۲. آری! قبلاً هم عرض شد وقتی ما متوجه باشیم دشمن این انقلاب به تعبیر حضرت سجاد «علیه‌السلام» احمق و جاهل است، حتماً انسان‌های احمق و جاهل نمی‌توانند کاری به نفع خود انجام دهند. موفق باشید      

نمایش چاپی