بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
7505
متن پرسش
باعرض سلام اخیرا شنیده ام که در شهرداری مسابقه ای در رابطه با کتاب آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود برگزار می شود آیا این موضوع با اصل این کتاب در تناقض نیست؟شاید به نظر بنده روح این کتاب خارج از هیاهوی فهمیدن و حصولی شدن است و حیف است که...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متذکر این نکته باشند که باید آن کتاب را به عنوان تذکر به عالم معنا نگاه کرد و مسابقه را زمینه‌ی خواندن کتاب با این رویکرد بپذیرند، بد نیست، وگرنه مشکل همان است که جنابعالی متذکر شده‌اید. موفق باشید
7503
متن پرسش
سلام علیکم بنده یکی از کسانی هستم که مباحث شما را دنبال می کنم اما از احزاب و گروهها چیزی نمی دانم . خواهش می کنم مختصرا کمی توضیح دهید و احزاب مطرح را برایم تبیین کنید و آیا باید افراد در احزاب خاصی جای گیرند؟ و اصولا کار اینها چیست و شما موافق کار کدامیک می باشید. اگر ممکن است پاسخ را به ایمیل ارسال بفرمایید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدم حسابی! کسی رهبری به این خوبی دارد و می‌تواتند زیر سایه‌ی او بهترین شعور سیاسی را داشته باشد دیگر چه نیازی به این حزب و آن حزب. خیلی به این چیزها حساس نباشید، سیاست را از زبان رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» بگیرید تا سیاست شما از دیانت‌تان جدا نباشد. موفق باشید
7502
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی بنده چند وقتی است عضو بسیج شده ام آیا ورود به بسیج را برای جوانان مثمر ثمر می دانید؟بنده در سر دوراهی مانده ام نظر شما برایم خیلی مهم می باشد. با تشکر ایمیل هم فرستادم .
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار خوبی کرده‌اید به‌خصوص که امروز وظیفه‌ی بسیج بیشتر فرهنگی است و باید در صدد ارتقاء فکری و فرهنگی جامعه باشد. بسیج امروز یعنی جایگاه حکیمانی سلحشور. موفق باشید
7501
متن پرسش
سلام استاد مطلبی با عنوان " روح الله جان جان انقلاب " نوشته شده که دوست داشتم شما ببینید. این مطلب در وطن امروز منتشر شد: http://www.vatanemrooz.ir/newspaper/page/1262/12/839/0 که متاسفانه به علت کمبود جا ، سخنان آقای جوادی را حذف کردند، متن اصلی را در وبلاگم آوردم. http://iran-velait.blogfa.com/post-94.aspx البته معانی همان سخنان شماست که شاید الفاظش تغییر کرده است و نیازی به درج در سایت گرانقدر شما نیست. من فقط برای عرض ارادت مطلب را خدمتتان می فرستم، اگر چه از این که وقت شما را می گیرم شرمنده ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه همین هوشیاری‌های امثال جنابعالی است که ما را نسبت به احساسی که در رابطه با حضور تاریخی انقلاب داریم، مطمئن‌تر می‌کند و امیدواریم در ماوراء لایه‌‌ی ظاهری اجتماع امروزی که هنوز حقیقت انقلاب در آن ظهور نکرده‌است انسان‌ها متوجه لایه‌ی باطنی‌تر انقلاب شوند که در آن لایه آنچه به ظهور می‌آید معنویت و تحقق تمدن اسلامی است. موفق باشید
7500
متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید من خدا رو شکر از وقتی با آثار شما آشنا شدم رغبت زیادی به فلسفه اسلامی پیدا کرده ام و آثار بزرگان را در حد بضاعت خود دنبال میکنم . چند روز پیش دوستی گفت ببین ابن سینا در یک جمعی برای عده ای توسط براهین عقلی اثبات کرد که الان روز است در حالی که شب بود و این قضیه را در شب باز انجام داد و با براهین عقلی اثبات کرد که الان روز است در حالیکه شب بود. در جایی دیگر شیخ الرئیس عده ای را کنار حوض آب جمع کرد و استدلال کرد که درون حوض هیچ آبی نیست . و در حالیکه درون حوض آب بود . این عزیز معتقد بود فلسفه خیلی حساس است و ممکن است شما را به نتایجی بر خلاف عقیده ی معصوم سوق دهد.حال دوتا سوال داشتم و اول اینکه انسان توسط چه خط کشی میتواند بفهمد حاصل براهین عقلی اش مماس با عقید ی معصوم است یا خیر؟ اینکه بیایی شب را بگویی روز است و روز را بگویی شب است و آن هم با براهین عقلی به نظرتان نشان از خطا رفتن عقل نمیدهد؟و سوال دوم اینکه آیا روایتی هست که مضمون آن تفکرات فلسفی و برهانی را به ما گوشزد کند و ما را دعوت به تعقل عمیق(فلسفه اسلامی )‌کند یا خیر ؟ آخر بعضی از روایات اهل بیت که معمولا علامه مجلسی هم اگر اشتباه نکنم به آنها استناد میکند بر این مفاد است که عقل فقط حسن و قبح و امثال مسائل در این سطح را میفهمد و از درک مسائل هستی و عمیق عاجز است.حال اگر شما روایتی میدانید که ماا را دعوت به تفکر عمیق فلسفی کند به من بدهید . در ضمن من کتاب منزلت عقل در هندسه معرفت دینی را هم نگاهی کردم ولی زیاد متوجه نشدم . کمی دشوار بود . با تشکر برای شنا استاد گرامی
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نسبت‌دادن سخنانی این‌چنان سخیف به بزرگانی مثل ابن‌سینا که در پیروی از عقل آنچنان محتاط است که مواظب است با شعر که عموماً از مقام خیال صادر می‌شود، حریم انضباط عقلی محفوظ بماند و حفظ حریم عقل را برای شخصیت خود واجب می‌داند چه رسد که بخواهد با پشت‌کردن به احکام عقل مباحث تناقض‌آمیز را که در دل آن یک نحوه مغالطه و فرونشاندن عقل است را دامن بزند. در مورد جایگاه عقل فلسفی در روایات در آثار حضرت آیت‌اللّه حسن‌زاده نکاتی هست که باید به آن‌جا رجوع شود و فراموش نکنیم که در زمان ائمه عموماً معتزله خود را مدعی فلسفه می‌دانسته‌اند که ائمه«علیهم‌السلام» با نگاه آن‌ها مخالف بودند و این غیر از فلسفه‌ای است که از طریق جناب فارابی و ابن‌سینا ظهور کرد. موفق باشید
7499
متن پرسش
با سلام محضر استاد بزرگوار سؤالات 7474 و 7436 را خوندم. و دو تا سؤال برایم پیش آمد. سؤال اول این که من چند وقت پیش مقدمه کتاب المیزان را می‌خواندم. علامه طباطبایی در آن مقدمه اصرار داشتند که برای فهم قرآن هیچ نیازی به فلسفه و کلام و عرفان و حتی حدیث نیست. و حتی خودشان با دلیل ثابت می‌کردند که تمام کسانی که سعی کرده اند که با فلسفه یا عرفان و یا کلام و حدیث قرآن را بفهمند، راه را اشتباه رفته اند. حاج آقا احساس کردم بین نظر شما و نظر علامه اختلاف وجود داره. و خصوصاً که علامه اصرار دارند که در تفسیر قرآن باید معانی اصطلاحی را بر الفاظ قرآن حمل نشه. بلکه معنای هر تعبیری از خود قرآن فهم بشود. به همین دلیل این فرمایشتون که نوشته بودید، چون خود قرآن به ما دستور دادند که در آن تدبر کنیم، پس باید فلسفه بخوانیم. در حالی که تدبر در قرآن معنای خاص خودش را دارد که باید آن را با روش تفسیر آیات به آیات از سایر آیات استفاده کنیم. و احساس کردم که ممکن است معنای تدبر در قرآن منظور نظر است دقیقاً با آن چیزی که ما در تفکر فلسفی داریم، یکی نباشد. و مثلاً تدبر قرآن اعم از تفکر فلسفی باشد. سؤال دوم این که ما همواره از شما شنیده ایم که تاریخ جدید، با امام شروع شده و تو کتاب سلوک این مطلب را خیلی خوب توضیح دادید که هر عصری نیاز به یک مجدد دارد و مجدد عصر ما امام خمینی هستند. اگر برداشت من درست باشت، در این صورت دیگه چه نیازی هیست که ما همان سیری که امام رفتند را طی کنیم؟! مگر ما قرار است که مانند حضرت امام تاریخ جدیدی را تأسیس کنیم؟! و اصلاً معلوم نیست که ما توانش را هم داشته باشیم. استاد من شنیدم که حضرت امام این قدر از نعمت خدادای هوش بالا برخوردار بودند که خودشان به تنهایی و بدون این که از استاد کمک بگیرند، عمده کتاب اسفار ملاصدرا را خونده اند. و شنیدم که آیت الله جوادی آملی می‌فرمودند که بخشی از مباحث اسفار واقعاً،‌ سنگینه. بعد که از برخی دوستان که اسفار را خوانده بودند پرسیدم، این فرمایش آقای جوادی را تأیید کردند. با این توضیحات واقعاً چه لزومی هست که همه ما همان راهی که امام رفتند را برویم؟ اگر قرار باشد با حکمت متعالیه یک تاریخ جدید تأسیس بشه، که این کار با امام اتفاق افتاده اگر هم قراره ما سر سفره امام بنشینیم و همان طور که بسیجی ها راه صد ساله را یک شبه طی کردند، دیگه چه نیازی هست که ما این همه بحث‌های سنگین فلسفی بخونیم؟! خب مگه شهدای ما از این بحثا اطلاع داشتند؟! مگه همین که شهداء خودشان را کاملاً ذیل شخصیت ذی وجود امام تعریف کرده بودند و طی طریق می کردند، موجب نمی‌شد که کمبودهای فلسفی شان جبران بشه؟! احساس من این بوده که شهداء با امام قرار دادن حضرت امام، توانستند، از حاصل زحمات امام بزرگوار در فلسفه و عرفان را بدون آن که آن زحمات را خودشان متحمل شوند، بهره مند شوند. خب چرا ما هم همین کار را نکنیم؟! و اگر هم واقعاً احساس می کند که وظیفه تاریخ سازی و تأسیس یک تاریخ جدید دارد، وظیفه دارد همان طور که بزرگان تفکر ما عمل کرده اند، عمل کند. و ببیند که چطور افرادی مانند صدرالمتألهین، کارهای بزرگی را انجام داده‌اند؟! مگر غیر از این است که ایشان دست به دامن قرآن و اهل بیت شده اند و از باغ معارف قرآن و حدیث، آن نظام فکری را تأسیس کرده اند؟! خب اگر واقعاً کسی احساس می کند که باید تاریخ جدیدی را تأسیس کند،‌ او هم باید برود و مانند ملاصدرا دامن همت به کمرش بزند و با استفاده از منابع اصیل ما یعنی قرآن و روایات، یک فتح تاریخی برای ما رقم بزند. و این وظیفه هم همان طور که خود شما فرموده اید، در هر قرنی تنها به عده خاصی اختصاص دارد و نه این که همه افراد موظف به چنین کاری باشند. ممنون می‌شوم اگر این تناقضاتی که در ذهن من بوجود آمده را با بیانات روشنگر خود، برطرف بفرمایید. و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را سپاس می‌گویم از داشتن مخاطبانی مثل جنابعالی. در سراسر سخنانتان احساس همدلی شدیدی نسبت به جنابعالی داشتم و در همین راستا می‌خواهم چند نکته را عرض کنم تا این همدلی ادامه یابد 1- حقیقتاً حرف همان است که علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» زدند که باید مواظب بود قرآن را در نگاه فلسفی خود محدود نکنیم، زیرا به فرمایش جنابعالی تدبّر در قرآن اعم از تفکر فلسفی است، چیزی که هست عرض بنده در آن است که فراموش نکنیم وقتی حکمت متعالیه حاصل تدبّر یک عالم اسلامی است با آن‌همه نبوغ و پشت‌کار، به اسم فلسفی بودن آن تفکر خود را از آن محروم نکنیم، همان‌طور که خود را از تفسیر قیّم المیزان نباید محروم کرد 2- در رابطه با هماهنگی با حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» برای حضور در تاریخ جدید باید به موقعیت خود نگاه کنیم. آری یک وقت در موقعیت شهداء هستیم که با دقت به سخنان حضرت امام می‌فهمیم تکلیف ما در این تاریخ چیست و عمل می‌کنیم. ولی یک وقت وظیفه‌ی ما فهم جزئیات سخنان امام و تبیین آن‌ها است، در این موقع است که با علم به حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین می‌توانیم سخنان حضرت امام را به نسل‌های آینده که بسیار به تفکر امام نیاز دارند، برسانیم. تازه وقتی ما از حکمت متعالیه و عرفان محی‌الدین درست استفاده می‌کنیم که در ذیل شخصیت حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عمل کنیم. با همه‌ی این حرف‌ها جمع‌بندی جنابعالی را بنده قبول دارم. موفق باشید
7498
متن پرسش
سلام لطفا خاستگاه سکولاریسم.خطر سکولاریسم.جایگاه سکولاریسم. تبیین کنید.امروز ما دچار چه نوع سکولاریسم هستیم؟سکولاریسم پنهان یا عریان؟لطفا توضیح مبسوط دهید که ما در جلسات مطالعاتی می خواهیم بحث داشته باشیم.چه طور رو این مسئله تحقیق کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد سکولاریسم را باید از طریق کتاب‌هایی که در این مورد نوشته‌ شده دنبال کنید. بنده هم عرایضی در کتاب«گزینش تکنولوژی» داشته‌ام. در مورد سکولاریسم پنهان؛ بحث در این است که وقتی شرایط تاریخی عوض می‌شود عرصه‌هایی ظهور می‌کند که دین و دین‌داران باید در آن صحنه‌ها حاضر شوند، حال اگر فکری پیدا شود که بخواهد دین را از آن صحنه‌ها جدا بداند، از آن‌جایی که سکولاریسم به معنای جدایی دین از سیاست واز امور اجتماعی است، آن نوع موضع‌گیری را سکولاریسم پنهان می‌گویند چون متوجه نیست آن نوع حضور اجتماعی در آن شرایط تاریخی عین دین‌داری است. رهبری عزیز«حفظه‌اللّه» در بجنورد فرمودند اگر امروز روحانیت نسبت به مسائل انقلاب حساس نباشد، گرفتار یک نوع سکولاریسم پنهان هستند. موفق باشید
7496
متن پرسش
سلام علیکم. درمان عملی توهم چیست؟ درضمن سوالی رانوشته بودم اما هنوز جوابش را نداده اید. باتشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید ایمیل خود را در دادن سوال ثبت کنید تا نخواهید به دنبال سؤال‌تان بگردید، به‌خصوص که اگر سؤالات به اشخاص بر‌گردد در معرض دید عموم کاربران قرار نمی‌دهیم. در مورد رفع توهّم همچنان‌که در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شده باید با تعقل بر روی متونی که با عقل نوشته شده، جنبه‌ی عقلانی خود را تقویت کرد. مثل کتاب‌های شهید مطهری و آیت‌اللّه جوادی و آقای صفائی حائری. و از همه مهم‌تر تفاسیر قرآن است. موفق باشید
7495
متن پرسش
سلام استاد بنده در باره اقتدا به امام جماعتی که نمی شناسم مشکل پیدا کرده ام. قبلا خیلی اهمیت نمی دادم و هر جا جماعتی بود اقتدا می کردم. و حتی به خانمم که به همین دلیل فرادا می خواند ایراد می گرفتم. وقتی حکم مسئله را خواندم متوجه شدم لازم است عدالت امام احراز شود و این برای بنده در بسیاری از موارد ممکن نیست. حتی پرسیدم اگر کسی را امور مساجد هم تعیین کرده باشد برای احراز عدالت کافی نیست و در خیلی از مواقع ماموم آشنا نیز دیده نمی شود تا به اعتبار اعتماد آنها عدالت را احراز کنیم. حال بخواهیم در کنار جماعت فرادا بخوانیم اشکال شرعی دارد. به جماعت بخوانیم اشکال دارد. واقعا وظیفه ما در این موارد چیست؟ جای حسرت دارد وقتی می بینم همه مشغول جماعتند و من فرادا بخوانم. و اگر همه مردم بخواهند به این وظیفه شرعی خود عمل کنند چه بسا اصلا نمازهای جماعت خیلی حداقلی تشکیل شود.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید بسیاری از مسائلی که امامان معصوم«علیهم‌السلام» در این رابطه جواب می‌دادند مربوط به شهرهایی بود که ترکیبی از شیعیان و اهل سنت بود و عموماً ائمه‌ی جماعت اهل سنت را حاکمان اموی و عباسی انتخاب می‌کردند که صلاحیت لازم را نداشتند و شیعه حساس بود باید امام جماعت را بشناسد تا به امام جماعتی اقتدا نکند که عادل نیست. ولی موقعیت ما در ایران کاملاً متفاوت است در حدّی که احتمال ضعیف هم نمی‌دهیم که امام جماعت عادل نباشد و از آن جهت که یقین ما شرط است قطع قریب به یقین داریم ائمه جماعتی که در سراسر کشور اقامه‌ی جماعت می‌کنند عادل‌اند و تنها باید خلافش ثابت شود و لذا به هر مسجدی که رسیدیم با طیب خاطر باید اقتدا کنیم. موفق باشید
7493
متن پرسش
با سلام و عرض ادب ابتدا از استاد ارجمند تشکر می کنم بخاطر تحلیل های زیبایی که نسبت به مسائل زنان دارند و پیشنهادی را خدمت ایشان عرض می نمایم که بنده بعد از شنیدن جلسه سخنرانی مشهد در مورد زن و خانواده و با توجه به صحبتهای استاد در مورد جلد دوم کتاب زن آنگونه باشد و تشویق ایشان در مورد تفکر و تدبر زنان در مورد مسائل مربوط به خود، در خواست داریم و علاقه مندیم در صورت صلاحدید با یک گروه تحقیقی و علمی مناسب و قوی در جهت روشن شدن هر چه بیشتر مسائل زنان و حانواده و حتی نقش زن در جامعه از راهنمایی های استاد بهره مند شویم-تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یکی از ضرورت‌های جامعه‌ی ما است تا زنان ما در تاریخی که در آن قرار داریم، حاضر شوند و آرمانی که زنان در آن نقش خود را دارند بشناسند. عمده آن است که بفهمیم هرکدام از ما در نظام‌سازی چه جایگاهی داریم و حقیقتاً آن‌طور که باید هنوز زنان، تعریف مناسبی از نظام‌سازی برای خود تعریف نکرده‌اند، نباید منتظر نقشی بود که مردان برای زنان در نظام‌سازی آینده پیشنهاد می‌کنند. روح زنان اقتضائات خود را دارد باید در این مورد خودشان احساس مسئولیت کنند که جایشان کجاست و خود را مسئول بدانند. همان‌طور که تنها خانواده‌هایی به نتیجه رسید که زنان، خودشان مطابق ساختار فکری خودشان در آن خانواده احساس مسئولیت کردند. این‌ها بزرگ‌ترین انسان‌های تاریخ بوده‌اند هرچند تاریخ را مردان نوشته باشند و مردانه هم نوشته باشند، توفیق نوشتن تاریخ را از زنان دارند. البته مواظب باشید در جاده‌ی فمینیسم نرویم. موفق باشید
7492
متن پرسش
باسلام . ظلمت که عدم نور است میشود عدم. حال آیا به عدم خلقت تعلق میگیرد؟ یا خداوند نور را آفریده و عدم آن میشود ظلمت؟ پس چرا در دعای شریف سمات فرموده : خَلَقْتَ بهَا الظُّلْمَةَ وَ جَعَلْتَهَا لَیْلا ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که حضرت حق اراده کرده‌ است شب و روز در عالم باشد و برای تحقق شب اراده‌ای لازم است حتی اگر آن اراده، اراده به عدم حضور خورشید در قسمتی از زمین باشد و لذا از این جهت می‌فرمایند ظلمت را خلق کردی، مثل آن‌که به شما می‌گویند شما به خانه‌ی ما نیامدید. درست است که «نیامدن» فعل نیست ولی اراده به نیامدن فعل است. موفق باشید
7491
متن پرسش
با سلام حضور مدیریت سایت در صورت مقدور لطفا زمینه ایی فراهم کنید که تراک های صوتی موجود در سایت را بتوان همچون دروس تفسیرِ سایت آیت الله جوادی بدون دانلود در خود سایت پخش کرد.باتشکر
متن پاسخ
مسئول محترم سایت
7490
متن پرسش
باعرض سلام وطول عمرباعزت برای استادجهت فیض بیشتر دوسوال داشتم یکی درموردسایت است که درشرح کتاب معادبخش صوتی تعداد50جلسه ان موجوداست ودرپایین ان کلمه ادامه داردرا نوشته ولی برای باقی جلسات فعال نمی باشدنحوه استفاده ازمابقی جلسات راتوضیح بفرماییدودرخصوص جزوات تفاسیرقران ونهج البلاغه درسایت هرچه جستجوکردیم یافت نشدراهنمایی بفرماییدودرخصوص بحث معرفت النفس همانطورکه مستحضرهستیدودریات قران هم امده نفس اماره داریم ولوامه ومطمئنه این مراتب درکجای من انسان قرارداردتوضیح بفرماییدباتشکرفراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مشکل به مسئول محترم سایت ارسال شد 2- موضوع معرفت نفس یک بحث فلسفی است ولی موضوعاتی مثل نفس امّاره و یا نفس مطمئنه موضوعات اخلاقی هستند. بدین معنا که نفس ناطقه طوری است که می‌تواند دارای هرکدام از این فضائل یا رذائل باشد. موفق باشید
7487
متن پرسش
اگر همه ی اهل بیت یک حقیقت نوری هستند (کلهم نور واحد) چرا در بعضی وقایع تاریخی از جمله توبه حضرت ادم بوسیله ی اسما اهل بیت و دیگر مواردفقط اسم بنج تن ال عبا امده است
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به آن جهت است که بقیه‌ی‌ ائمه«علیهم‌السلام» ادامه‌ی همین فرهنگ‌اند و این پنج بزرگوار بنیانگذاران توحید آخرالزمان‌اند در همه‌ی ابعادی که قابل ظهور است. موفق باشید
7486
متن پرسش
تفاوت معناومعنویت چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها را سعی کنید از خود جمله بفهمید وگرنه هر دو واژه به یک موضوع اشاره دارد، موضوعی که ماوراء حسّ است. موفق باشید
7485
متن پرسش
سلام لطفا مقاله جدیدی بنویسید.خسته شدیم که دیگه چیزی نمی نویسید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیشتر مشغول چهار جزوه‌ای هستم که صحبت آن را در مدرسه‌ی معصومیه‌ی قم انجام دادم. احساس کردم نیاز است به صورت عمیق‌تری روی آن جلسات کار شود. فکر می‌کنم اگر دنبال بفرمایید نکات قابل استفاده‌ای در آن ها باشد. موفق باشید
7484
متن پرسش
با سلام کتاب شرح و نقد مثنوی علامه جعفری ره را چگونه ارزیابی میکنید؟ تهیه کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هرحال شرح مثنوی علامه محمدتقی جعفری«رحمة‌اللّه‌علیه» یک کار بزرگی است که در فرهنگ ما در آینده نیز نقش خود را نشان خواهد داد. موفق باشید
7483
متن پرسش
سلام علیکم در سوال 430 فرموده بودید که شرح کتاب تفسیر سوره حمد را علاوه بر کتابخانه مرکزی در دانشگاه صنعتی هم داده اید اما در قسمت صوت فایل صوتی این مطالب را نیافتم. اگر ممکن است این فایلها را هم در کنار همان فایل تفسیر سوره حمد در قسمت صوتی بگذارید. با تشکر از همه شما عزیزان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جناب آقای توکلی موضوع را جویا شوید. موفق باشید
7482
متن پرسش
با سلام .در صورت امکان اگر می شود جهت روشن شدن موضوع قضایای نسبت به آیت الله آذری قمی را تشریح بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوعات دارای وسعتی است بیرون از یک سؤال و جواب و نمی‌دانم منظورتان از قضایایی که می‌فرمایید چیست. موفق باشید
7481
متن پرسش
باسلام خدمت استاد بزرگوار اگرانسان درشرایط استجابت دعا قرار بگیرد ایا دران شرایط ازخدا طلب مقام یقین کردن می تواند بهترین دعاباشد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنیئاً لک؛ گوارایت باد. زیرا تنها با نور یقین است که هیچ حجابی بین عبد و ربّ باقی نمی‌ماند و خداوند برای برآوردن این دعا چه الطافی که به ما نخواهد کرد، از رفع دغدغه‌های دنیایی بگیر تا محبت به اهل‌البیت«علیهم‌السلام» که عامل تحقق یقین عینی هستند. موفق باشید
7480
متن پرسش
سلام علیکم. روایاتی داریم که 8ساعت از شبانه روز به عبادت باید گذرانده شود(گروه اول) و ذیل آیه وما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون داریم که باید همه اعمال مومن چه کارش چه خوابش چه تفریحش و چه عبادتش یعنی همه ی شئوناتش نیت عبادی داشته باشد (گروه دوم). حال بنده اینطور به نظرم آمده که گروه اول روایات میخواهد همان عبادت ظاهری را تعیین کند یعنی میخواهد بگوید علاوه بر اینکه کل شبانه روز باید صبغه ی عبادی داشته باشد 8 ساعتش هم باید ظاهر و باطنش عبادی باشد مثل نمازهای پنج گانه و مسجد و ... به این نشان که 8 ساعت خواب و تفریحات سالم نیز که یک قسمت دیگر از تقسیمات3گانه گروه اول روایات است منظور همان خواب و تفریحات سالم (ظاهری) است. نظر بنده درست است یا خیر؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید، زیرا در یک رویکرد کلّی همه‌ی جهت‌گیری‌ها باید به سوی حضرت حق باشد و در ذیل آن زندگی را برای درست‌انجام‌دادن آن جهت‌گیری کلّی مدیریت می‌کنیم. موفق باشید
7479
متن پرسش
با سلام حضور مدیریت سایت فایل چهارم جلسات شرح کتاب سلوک ذیل شخصیت امام قابل دانلود نیست ظاهرا لینک دانلود فایل ا خراب است ممنون می‌شوم اگر لینک فایل را ترمیم کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دانلود انجام شدومشکلی نداشت.موفق باشید
7478
متن پرسش
خشم درچه مواردی مفیداست ودرچه مواردی بداست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما خشم خدا را که خشم در مقابل مستکبرین و گناهکاران است اظهار کردیم، منوّر به خشم مفید هستیم بدون آن‌که از تعادل خود بکاهیم. ولی وقتی خشم خود را به طرف مقابل اظهار کنیم که چرا به میل ما عمل نکرده، به خشم ظلمانی که حاصل نفوذ شیطان است گرفتار آمده‌ایم و توصیه‌ها در رابطه با کظم غیظ برای نجات از خشم اخیر است. موفق باشید
7477
متن پرسش
ضمن سلام و احترام. استاد بزرگوار ، سؤالم کوتاه اما خیلی جدیه. تا الآن عطش کسب معرفت داشتم و به خاطر تکلیف دینی ، از دانشگاه به حوزه آمدم و خداوند علاقه ی آن را هم در من ایجاد کرد. سؤال اساسی و جدی من اینه که با توجه به روش هایی که امروزه اومده و نیم کره ی راست مغز را فعال می کند مثل فراخوان و موارد مشابه ، کسب معرفت و گذراندن سطوح مقدماتی و عالی حوزوی و ... را می توان نهایتا دو سه ساله گذراند ، لذاست که سقوط پایه های نظام آموزشی امروزی و به طور کلی سیستم کارشناس پروری امروزی چه سیستم حوزوی چه دانشگاهی به عینه مشاهده می شود. و به اندازه ای که سیستم ها حفظ محور تر باشند بیشتر نابودی آنها دیده می شود. سؤال جدی و اساسی بنده این است که الآن که رفتن به متاریدینگ و امثالهم اپیدمی شده و عالم یا دانشمند بودن به معنای مصطلح امروزی ، زیر سؤال می رود برای تمدن آینده باید سراغ چه چیزی برویم ؟؟؟ ظاهرا یکی دو ساله با این سیستم کسی می تونه مجتهد یا دانشمند بشه ، واقعا ما سراغ چه کاری بریم که بعد از فروپاشی نظام های حفظ محور ، جایی برای کار کردن در انقلاب داشته باشیم ؟ هم به لحاظ توانایی خودمان هم به لحاظ جایگاه اجتماعی. صدای لرزه ی پایه های نظام لیبرالیسم غربی با تمام ابعادش به گوش می رسه. نظام آموزشی غربی داره منهدم میشه. چه کنیم که عقب نمانیم ؟ به غیر از ارتباط با خدا و تقویت رابطه ی حضوری و حقیقی با خدا ، دنبال چه کاری بریم که در تمدن آینده ی بشر جایگاه داشته باشیم و بتوانیم گره های کور انقلاب به سمت ظهور حضرت مهدی (عج) را بگشاییم ؟؟؟؟ چه کاری ما را از دیگران جلو می اندازد برای کارکردن برا انقلاب؟؟ حتی اعتبار مدارک دانشگاه یا حوزوی هم زیر سؤال خواهد رفت . حقیر واقعا نابودی نظام آموزشی(دانشگاه بیشتر از حوزه) کنونی را مقابل خود می بینم. خیلی خیلی متشکرم از توجه و پاسختون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از ابتدایی که در فضای فرهنگ غرب پژوهش جای اندیشیدن را گرفت و به جای تلاش برای کشف سنت‌های جاری در عالم با آزمون و خطاهای علم تجربی خواستند بر طبیعت مسلط شوند، معلوم بود کار به این‌جاها کشیده می‌شود ولی این ربطی به مراکز حوزوی ندارد که در فقه قدرت تربیت مجتهد را دارد و ماوراء مجموعه‌ی اطلاعات، راه‌های فهم و کشف تکلیف مکلَّف را در این زمان به عهده دارد و در حکمت و عرفان نظر به حقایق وجودی عالم دارد و درصدد تحقق تمدنی است که به جای جمع کثرات عالم ناسوت، جامعه را باید با ملکوت آشنا کند و در منظر آن نوعی دیگر از زندگی را قرار می‌دهد. این‌هایی که متذکر شده‌اید همه دلیل بر آن است که به قول هیدگر تمدنی که با تفکر ریاضی و جمع کمیّت‌ها شکل بگیرد از درون متلاشی می‌شود، تلاش آن تمدن به همین است که به ضدّ خود تبدیل می‌گردد. موفق باشید
7476
متن پرسش
باسلام خدمت استاد محترم مدت ده سالی است که با مباحث شما آشنایی دارم وبه نوعی وارد یک مراحلی از سلوک وحملات شدید خیالات،دیدن خوابهای گوناگون وگاهی خطرناک وترسناک وبسیاری دیگر از حالات دیگر تقریبا این اواخر خودم را در عالم برزخ حس می کنم وخودم را مثل پر کاهی در عالم حس می کنم انگار که نیستم وفقط خیال است به طوری که بیشتر حالاتم در روز در حال سکوت ودر خود می گذرد حتی زمانی که سر کار هستم زیاد با کسی حرف نمی زنم انگار متوجه خودم شده ام ودچار یک حالت حیرت در من شده است که باعث سر درگمی اینجانب شده است ودچار یک بی نظمی در ظاهر وباطن شده ام حتی دیگر از جواب های شما نیز خسته شده ام چون کاربردی نمی بینم وخودم را نسبت به حرفهای شما بیگانه احساس می کنم از نظر شما این حالات را چگونه احساس می کنید اون غم غربتی که گفتید شدیدا گرفتاریم که ما را از زندگی کردن انداخته است وفقط در پی کشف حقیقت نفس می کشیم استاد چه کنیم؟ راه کار شما چیست ؟حب اهل البیت را هم خوانده ایم ولی روح مان سیر نشده است باید چه کرد ؟دیگر نه اشتهایی !نه تفریحی !نه زندگی ای برایمات نمانده است . چه کنیم ؟ کمک کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن صبری که در آیات قرآن توصیه می‌شود برای همین است که در این حالت شکیبایی به‌خرج دهید و در ظاهر مثل همه عمل کنید تا إن‌شاءاللّه روحیه‌ی جمع بین کثرت و وحدت در زیر سایه‌ی حضرت حق نصیب شما بشود. از مباحث مربوط به انقلاب اسلامی و حضرت امام غفلت نفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی