بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
17917
متن پرسش
با سلام استاد عزیز: من کتابهای زیبای شما را خوانده ام اما راستیتش در مورد شر و بدی ها هنوز کاملا برایم روشن نشده، که آیا با توجه به اینکه خداوند خیر و کمال مطلق است و از او جز خیر صادر نشود، آیا شر و بدی مثل قتل و فساد و بدی وجود دارد در این دنیا اما به آن معنی که ما از آن به معنای شر و بدی یاد می کنیم نیست، بلکه ذیل حکمت الهی است این موارد؟ مثلا این جمله که ظلمت در نبود نور است نه اینکه وجود داشته باشد را نمی فهمم. مگر می شود نور وجود نباشد، خواهشا راهنمایی فرمایید. اگر من اشتباه برداشت کردم لطفا کمی توضیح فرمایید. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم شهید مطهری«رحمه‌اللّه‌علیه» در کتاب «عدل الهی» به‌خوبی روشن می‌کنند که «شرّ» از آن جهت که شرّ است یا عدم است مثل جهل که عدمِ دانایی است و یا منشأ عدم می‌باشد مثل سیل که عامل تخریب است. موفق باشید

17916
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز این مباحث روانشناسی جدید که امروزه در حال رواج بین مردم است و بیشتر دیده می شود که انسان را تشنه ی طلب دنیا و نگاه استقلالی به انسان می شود را چگونه می بینید؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول پروفسور «فریتیوف شوان» بعضاً روان‌شناسی به جای دین می‌نشیند و این خطرناک است، زیرا تنها صاحب انسان‌ها یعنی خداوند است که می‌تواند تکلیف انسان‌ها را مشخص کند و حالات انسان را درست تحلیل نماید. موفق باشید

17915
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز منظور دقیق از کلمه طیبه که در قرآن آمده و فرموده اصل آن ثابت و فرعش در آسمان است چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «کلمه» در اصطلاحات دینی به معنای سیره و تشخص افراد است و سیره‌ی پاک و بدون غرض نفسانی را «کلمه‌ی طیبه» گویند که این سیره تحت تأثیر امور زودگذر دنیایی قرار نمی‌گیرد و نظر به آسمان معنویت دارد. موفق باشید

17911
متن پرسش
سلام علیکم: به نظرتون این چله ای که استاد حسن زاده فرمودن برای کسی که در مشکلات زندگیش به بن بست رسیده میتونه موثر باشه؟ منطورم اثر مادی این چله است. روزى يكى از ياران درس، مصرانه و عاجزانه از حضرت استاد حسن زاده آملى تقاضا كردند كه: حضرت آقا عنايتى بفرماييد ذكرى، دعايى، چيزى بفرماييد، بلكه از اين گرفتارى روحى نجات پيدا كنم، خيلى گرفته و در قبض هستم. حضرت استاد (دام عزه) كه تا آخر لحظه سر به زير انداخته بودند و در سكوتى پر معنى و مراقبه اى ملكوتى به سر مى بردند سر را بلند كرده و فرمودند: آقا جا! من هم گرفتارم، من هم از شما بدترم!!! چند لحظه اى درنگ فرمودند و ادامه دادند: دو مطلب به شما عرض ‍ مى كنم، يقينا اثر دارد به شرط اينكه اقلا يك اربعين (40 روز) بر آن مداومت داشته باشيد. ذكر شريف «يا حى يا قيوم يا من لا اله الا انت» كه گفته اند، اكثار در آن سبب حيات و زيادت عقل مى شود و مجرب هم است. سوره غنى (واقعه) را بخوانيد تا غنى در علم و بعدا هم چيزهاى ديگرى شويد چون روايت شده كه: ابن مسعود از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نقل كرده كه، از پيامبر (صلى الله عليه و آله ) شنيدم كه فرمود: هر كس سوره واقعه را هر شب بخواند هيچ گاه محتاج نمى شود. منبع: صراط سلوک / علامه_حسن زاده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد ایشان پیشنهادی اصولی و کارآمد است و این به معنای چله‌گرفتن نیست، بلکه مواظبت چهل روزه است در امورات خود. موفق باشید

17910
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم: استاد این جمله درست است که وظیفه ما کارکردن است نه پول درآوردن؟ یعنی ما وظیفه داریم که خودمان را در معرض رزق قرار دهیم، اینکه به رزق برسیم یا نرسیم دیگر به ما ارتباطی ندارد؟ در این صورت اگر جایی پیشنهاد کاری رایگان به ما شد و ما شرایطش را داشتیم باید قبول کنیم زیرا وظیفه ما این است که کار کنیم ولو به رزق نرسیم. درست است استاد؟ ممنون خدا خیرتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی نیاز به رزق داریم جهت کسب آن وظیفه داریم فعالیت نماییم بدون این‌که حرصی در کار باشد. ولی نمی‌شود وقتی نیاز به کسب روزی داریم کاری را بپذیریم که رایگان باشد. موفق باشید

17909
متن پرسش
با سلام خدمت استاد و عرض خسته نباشید: حقیر طلبه ای هستم و می خواستم 1. درباره حوزه انقلابی تحقیق کنم اگر مقدورتون هست چند منبع معرفی فرمایید و 2. بایسته های اصلی حوزه انقلابی در عصر حاضر چیست؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قسمت جزوات، جزوه‌ی «وظیفه و نحوه سلوک طلبه عصر انقلاب اسلامی» می‌تواند در این مورد کمک کند. موفق باشید

17908
متن پرسش
سلام استاد: توی سیر مطالعاتی سوالات زیادی پیش اومد. ازتون هم پرسیدم. ولی گفتین امکان پاسخگویی به‌ این حجم سوال رو ندارین. تکلیف چیه؟ سیر رو ادامه بدیم و این سوالا حل میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. زیرا به مرور خودتان صاحب اندیشه‌ای می‌شوید که جواب سوال‌هایتان را می‌دهد. موفق باشید

17906
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: بنده سر و کارم با مسجد زیاد است. چون در احکام داریم صحبت دنیایی در مسجد مکروه است 1. صحبت های دنیایی در مسجد انجام می دهیم ولی اهداف معنوی هم در آن هست مثلا حل مشکلات دنیایی مردم یا موارد دیگر. 2. محبت معنوی که با برادر ایمانی هنگام صحبت دنیایی در مسجد داریم هم به تبع آن صحبت دنیایی مکروه می شود یا ارتباطی با هم ندارد؟ 3. بعضا آن صحبت دنیایی در مسجد منجر به نتیجه معنوی می شود. مثلا پیرمردی در مسجد شروع به صحبت دنیایی می کند و من هم در جواب ایشان صحبت دنیایی می کنم. در پایان به خوبی متوجه می شوم انس من با آن پیر مرد بیشتر شده و آن پیر مرد از همزبانی با ما خوشحال و شاد می شود. در این صورت آیا نتیجه بدست آمده از این صحبت یعنی انس و احترام. مکروه حساب می شود؟ سپاسگذار خواهم بود سوالات جداگانه پاسخ فرمایید و چون درباره مکروه است بصورت شخصی سوال مطرح کردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- صحبت‌های دنیایی در مسجد یعنی صحبت هایی که صرفاً منافع دنیایی در آن باشد مثل خرید و فروش 2- خیر 3- خیر. موفق باشید

17905
متن پرسش
سلام: چند روز است در فضای مجازی می گویند ربیع الاول را تبریک‌ نگویید. گاها از صحبت های حضرت آیت الله وحید هم استفاده می کنند که سوم رسول الله، یعنی روز اول ربیع روز شکسته شدن سینه حضرت زهرا سلام الله علیهاست. و از یک سری منابع ذکر می کنند که معصوم فرموده روز ۹ ربیع روز از تن درآوردن مشکی هستش. اما در جواب سال پیش یکی از دوستان، شما فرمودین که ماه ربیع ماه شادی اهل بیت (ع) است. در صورتی که در این یک‌هفته یکی از سخت ترین روزهاست. می خواهم بدانم تکلیف در این چند روز چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کسی که تبریک می‌گوید نظر به 17 ربیع‌الاول دارد. موفق باشید

17901
متن پرسش
عرض سلام و تسلیت ایام سوگواری: بنده کتاب «اسماء الحسنی» را مطالعه کرده ام، به صورت خاص برای نزدیک تر شدن به اسم جمال الهی باید چه کرد و چه اعمالی انجام داد. متشکر از لطف همیشگی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه تعلقات دنیایی مطابق آموزه‌های شرع کم‌تر شود، حضرت حق زیبایی‌های خود را بیشتر می‌نمایاند. موفق باشید

17900
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامي: جناب استاد چنديست درگير موضوع منتظري شده ام و بسياري از حرفها و گفته هاي ايشان را از طريق خاطراتشان مطالعه گرده ام، در مورد شخصيت و نوع نگاه ايشان تضادهاي زيادي به چشم مي خورد، تضادهايي که حتي باعث مي شود قاطي کنم بين درست و غلط، اما مي خواهم حقيقت را دريابم. مي خواهم نوع برداشت خودم را عرضه کنم تا شما بهتر توضيح دهيد برايم. آقاي منتظري در کتاب انتقاد از خود موضوعات مختلفي را بيان کرده و نظرات الان خودش را با نظرات دوران انقلاب مقايسه و نقد کرده است که چند مورداز مطالب کتاب ایشان را مختصر بیان میکنم: 1. اشتباه ديگر من تسخير سفارت آمريکاست من در آن فضا اين عمل را تاييد کردم در حالي که امروز بر اين باورم اين کار بدون اينکه فايده چنداني براي کشور داشته باشد ضررهاي فراواني به بار آورد و ملت آمريکا و ديگر ملت ها را نسبت به جمهوري اسلامي بدبين کرد. 2. در ماههاي اول انقلاب به امام گفتم در دنيا رسم است بعد از هر انقلابي هيئت هاي را به عنوان حسن نيت به اطراف مي فرستند و سياستهاي خود را توضيح مي دهند و... که امام گفت ول کن اين حرفها را و... در نتیجه منجر به حمله صدام به ایران شد! 3. نقد ديگري که بسا بيش از همه متوجه من گردد اين است در تدوين قانون اساسي بيشتر اختيارات را براي مقام رهبري قرار داديم و تقريبا قدرت را در وي متمرکز کرديم بدون اينکه براي پاسخ گويي و نظارت واقعي و مردمي بر عملکرد رهبري تمهيدي بيانديشيم. 4. اشکال ديگري که هم به من و هم مرحوم امام و هم ساير آقايان اهل مبارزه متوجه است اين است که همگي در فکر سقوط رژيم شاه بوديم بدون ابنکه به معضلات بعد از آن فکر و مطالعه جدي کرده باشيم و اينکه از تجربيات ساير کشورهايي که با انقلاب رژيم فاسدي را ساقط کرده و نظام مورد قبول خود را به جاي آن قرار داده اند مطلع باشيم. اين نکته را بارها گفته ام که انقلاب ما هنگامي که پيروز شد ما حداقل هزار قاضي مجتهد عادل عاقل نياز داشتيم در صورتي که ده تا قاضي واجد آماده نداشيم و از اين راه بسيار اسيب ديديم. 5. جو داغ و ملتهب اول انقلاب موجب شده بود که برخي تندروي ها و طرح هاي نپخته و نسنجيده و به اصطلاح انقلابي انجام پذيرد و يا صحبت هاي تندي بر زبان جاري شود که من هم کم و بيش در پاره اي از اين موارد تحت تاثيرقرار گرفتم. اينجانب در سالهاي اوايل انقلاب تحت تاثير شرايط ويژه آن زمان از جمله کساني بودم که از اين نهادها و مصوبات آن دفاع کرده ام و اين موضع گيري و دفاع امروز از موارد قابل نقد در مواضع من به شمار مي آيد جالب اينکه چندي پيش يکي از بستگان نزديک جمله اي را که من در آن سالها درجلسه اي خصوصي در دفاع از مصوبات فرا قانوني اين شورا گفته بودم و ضبط شده بود بدون ذکر نام گوينده براي من آورد من با خواندن آن جمله با ناراحتي گفتم: «اين حرفها چيست که نوشته اي؟!» و او بلافاصله گفت: صحبتهاي خود شماست که در آن سالها گفته بوديد!! 6. پس از حملاتي که در سال 1368 به بيت من شد و مهاجمان از من در شعارها به عنوان ضد ولايت فقيه!! ياد کردند، در سخناني که در جلسه درس بعد از حمله کردم ضمن ياداوري اين که اصولا من پايه گذار ولايت فقيه بوده ام و حدود چهار جلد کتاب در استحکام مباني فقهي دولت اسلامي نوشته ام و ذکر اين نکته که مرحوم آيت الله بروجردي اصل حکومت اسلامي را از ضروريات اسلام مي دانستند چنين تعبير کردم که هر کس مخالف ولايت فقيه باشد من چشم او را در مي آورم، و منظور من ولايت فقيه جاري که عموما از آن مي نالند نبود، بلکه ولايتي بود که مظهر آن پيامبر اکرم و امام علي بودند اما بسياري از دوستان مرا مورد نقد قرار دادند که چرا اين تعبير را به کار برده ام. من اکنون که روزگار ولايت فقيه به وضعيت تاسف بار کنوني رسيده است نقد دوستان را مي پذيرم و خودم را مورد سرزنش قرار مي دهم و مي گويم: چنين تعبيري در هيچ شرايطي صحيص نيست و آن تعبير من در حقيقت يک موضع انفعالي در واکنش به شعار ضد ولايت فقيه نسبت به من بود.) .پایان کلام منتظری. جناب استاد طاهرزاده قبل از اینکه سوالاتم را مطرح کنم چند نکته از برداشتهایم را بگویم: چقدر منتظری خودش را می بیند و حساب می کند!! در همه نوشته هایش خود را در حد امام حکیم حساب می کند!! مدام می گوید من و امام!! آخر اگر امام خمینی نبود کدام حرکت به ثمر می نشست ؟ و اگر منتظری نبود کدام حرکت ابتر می ماند؟؟!!! نمی دانم اما هرچه فکر می کنم خیلی خودش را بالاتر از آنچه هست مطرح می کند شاید باورش آمده رهبر جهان اسلام بوده و هست!! آقای منتظری بارها بیان می کند که من جوگیر شدم!! من احساساتی شدم!! آخر اگر یک جوان پرشور کم سن و سال بگوید من جوگیر شدم شاید بشود قبول کرد که آن هم قابل قبول نیست، اما این حرف را ظاهرا فقیهی می گوید که سن و سالی ازش گذشته بوده و خودش را در حد امام خمینی آن حکیم خبیر بصیر می بیند!! واقعا عجیب است جناب استاد، به نظرم این انتقاداتی که منتظری از خودش کرده می خواسته خودش را عاقل نشان بدهد و شاید می خواسته بگوید من عاقل شدم اما شخص امام عاقل نشد!! اما بیش از آنکه بخواهد چهره ای عقلایی از خودش برای ما ترسیم کند چهره ای کم فکر و ساده و لجباز از او برای ما روشن می شود!!!! این صحبت های منتظری برای ما روشن می کند که نظرات ایشان در اول انقلاب نه تنها فقیهانه نبوده بلکه بسیاری از آنها هیچ فکری پشتش نبوده است صرفا تحت تاثیر بوده و اصلا به راه ایمان نداشته است!! چه راحت می گوید احساساتی شدم!! من نمی خواهم بگویم احساسات در انقلاب و افراد نقشی نداشت، اما قطعا بزرگان مبارز و در راس آنها شخص امام خمینی به هیچ وجه از روی احساسات صحبت نمی کرد، اما منتظری امام خمینی را هم مانند خودش می بیند و امام را در حد خودش پایین می کشد!! مگر می شود شخصی هر روز حرکاتی انجام بدهد فردا بگوید جوگیر شدم چنین خطایی از یک جوان ساده هم بعید است!! اما انگار منتظری متوجه نیست دارد تمام مبانی خود را زیر سوال می برد، حرکاتی مانند تسخیر لانه جاسوسی که امام فرمود انقلاب بزرگتر است را به راحتی می گوید جوگیر شدم، تایید کردم!! پس فقاهت چه می شود تحقیق و کار روی مبانی چه می شود؟! منتظری می فهماند نه در انقلاب مبنای دقیقی داشته نه الان!!! احساس می کنم منتظری انقلاب را اصلا نمی فهمد! انقلاب را مثل انقلاب فرانسه می بیند! مانند آن یا کمی متفاوت، اما گویی ولایت فقیهی را که ادعا می کند خودش پایه گذاری کرده اصلا این ولایت فقیه را نمی فهمد و نمی بیند!! گویی هیچ نمی فهمد، نمی دانم چه بگویم!! بیشتر گفته های منتظری خوراک بی بی سی و منافقین بوده و است بیشترش خیانت است. منتظری در انقلاب بود اما با انقلاب نبود احساس می کنم همیشه زاویه داشته اما خودش را نشان نمی داده است!! چند سوال دارم جناب استاد: 1. الان هر روز بی بی سی فارسی خاطره و صحبتی را از منتظری علم می کند و جار و جنجال درست می کند واقعا منتظری متوجه نبوده چه خدمتی را به شیطان می کرده است؟؟!!! 2. جناب استاد آیا برداشتهای من صحیح است یا سطحی است؟ 3. در جایی منتظری گفته من گفتم چشم ضد ولایت فقیه را در می آورم و الان پشیمانم و می گوید منظورم از ولایت فقیه شخص پیامبر است یعنی چی استاد؟ چرا پشیمان است؟ 4. در جایی گفته من با ولایت فقیه مخالف نیستم منظورش اینست با شخص ولی فقیه مخالف است، استاد آیا همچین حرفی جایز است؟ اگر این سخن درست باشد دیگر ولی فقیه به چه کار می آید؟؟!! هر کسی می تواند بگوید من ولایت فقیه را قبول دارم با شخص مشکل دارم!!؟؟ 5. آیا منتظری پایه گذار ولایت فقیه است؟؟ مگر در نجف امام خمینی ولایت فقیه را شرح نداد؟ 6. من یقین دارم منتظری برای بعد از سقوط شاه هیچ برنامه ای نداشته است، اما آیا امام خمینی هم برنامه ای نداشت؟؟ 7. قانون اساسی را منتظری نوشته؟؟ 8. تمرکز قوایی که می گوید یعنی چی؟ مگر امام خمینی نفرمود اختیارات ولی فقیه بیش از آن چیزی است که در قانون اساسی آمده؟؟ 9. ایشان در جایی گفته بعد پیروزی انقلاب بیت امام را غرور گرفت و احساس می کنم منظور از بیت امام خود امام است، آیا چنین است؟ آیا امام از روی احساسات کاری انجام داده است؟ 10. ایشان گفته هزار قاضی مجتهد باید قبل از انقلاب می داشتیم، اصلا چنین چیزی در خفقان دوران شاه امکان داشت؟؟ این نحوه حرف زدن یک جور پرت و پلا گویی نیست؟؟ خیلی خیلی ببخشید از اینکه متن طولانی شد استاد واقعا به روشن گریهای شما نیاز دارم. خداوند شما را حفظ کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه می‌توان گفت: آقای منتظری جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی را که بنا است بیرون از اردوگاه غرب و ارزش‌های غربی به صحنه آید، نشناخت و بنا داشت با به رسمیت‌شناختن غرب، زندگی را ادامه دهد و این موجب این‌همه پراکنده‌گویی‌ها شد که غرب امروز از آن بهترین بهره‌ها را در راستای مقابله با انقلاب اسلامی می‌برد. موفق باشید

17899
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز: من چند وقتی هست که مباحث معرفت النفس شما را دنبال می کنم شاید نزدیک به یک سال. با توجه به این نکته که نفس حاکم بر بدن است و دستور می‌دهد من در برخی مواقع نماز صبحم قضا می‌شود یعنی بیدار می‌شود ولی بلند نمی‌شوم. و حس می‌کنم که بدنم اطاعت نفس نمی‌کند یا اینکه شاید اطاعت می‌کند ولی این نفس است که نمی‌خواهد بلند شود. وقتی هم که صبح شد متوجه کارم می‌شوم به هم می‌ریزم و عصابم خورد می‌شود و از دست خودم عصبانی هستم. با این وجود که تا شب یا تا وعده نماز بعدی حالم بد است در بین این زمان نمی‌توانم کاری بکنم معمولا با عصاب خوردی ساعت ها در رخت خواب افتاده ام و از همین هم ناراحت هستم. و در چنین روز هایی معمولا به کلاس و درسم نمی‌رسم. لطفا کمک کنید که از این مشکل رها شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «خویشتن پنهان» عرض شد؛ وقتی نفس گرفتار پرحرفی و کینه و تعلقات دنیایی باشد، در تدبیر بدن ضعیف می‌گردد. موفق باشید

17898
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یکی از دوستان حقیر که طلبه می باشد گفت بزرگان می گویند وقتی می خواهید لباس عوض کنید جلوی یکدیگر این کار را نکنید و حیا را رعایت کنید. و این کار موجب سلب توفیقاتی می شود. در جایی هم خواندم اگر اشتباه نکنم پیامبر (ص) هنگام شنا داخل آب لباس را بیرون می آوردند. آیا این درست است و امروزه برای شنا چه باید کرد با این وضع موجود و این بحث رعایت حیا با شنا چگونه قابل جمع است؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف اول درست است و معلوم نیست آن خبر در مورد پیامبر صحیح باشد. موفق باشید

17897
متن پرسش
میانه رو شدن در سیاست های داخلی به چه معناست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: میانه‌روِ واقعی یعنی کسی که بدون افراط و تفریط، جامعه و تاریخ خود را بشناسد و در عین حال از حقوق خود در مقابل نظام استکباری دفاع کند. پس در حال حاضر میانه‌روِ واقعي حضرت آیت اللّه خامنه‌ای«حفظه‌اللّه» است که فرمودند من دیپلمات نیستم، انقلابی‌ام. موفق باشید

17896
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: استاد حضرتعالی می فرمایید که ما برای ظهور حضرت ولی عصر روحی له الفدا باید زمینه سازی کنیم مبنی بر این که با رجوع تفکر مردم به «وجود» که به عبارتی به مقام نوری امام زمان (عج) نظر دارند ان شاء الله از امام بهترین استفاده را خواهند کرد. از طرفی هم استحضار دارید که طبق حدیث امام معصوم (ع): به مجرد ظهور عقول مردم کامل می شود. پس بنا بر این حدیث با ظهور امام زمان (عج) مردم آمادگی پذیرش امام را پیدا می کنند نه قبل از ظهور. لطفا توضیحات لازم و تکمیلی را بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مثل آن است که امام معصوم می‌فرمایند شما در قیامت به صورت انسان محشور شوید تا ما شما را شفاعت کنیم. مردم لااقل باید جایگاه امام را بشناسند و سخن حضرت را بفهمند تا امام آن علوم لازم را به عقل آن‌ها برساند. موفق باشید

17894
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه از قول محیی الدین نقل می کنند که باطن شیعه را به شکل خوک دیدم و جواب امام به آن که باطن خود را در آئینه شیعیان دیده صحت دارد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این شکل نگفته است. بلکه می‌گوید رجبیون گفته‌اند روافضه را آن طور دیده‌اند که روافضه صرفاً با شیعه منطبق نیست، بلکه فرقه‌های مختلفی را تحت این عنوان مطرح می‌کند مثل اسماعیلیه. و برعکس اهل تحقیق مثل آیت اللّه جوادی«حفظه‌اللّه» معتقدند محی‌الدین بسیار به شیعه نزدیک است. موفق باشید

17893
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز، مسئله برده داری و مطالعه در این قضیه مرا وارد به پرسشی سخت نمود، اینکه خداوند با چه ملاکی، عده ای را چنان سیاه آفرید و رنج هایی به آن سنگینی که واقعا تصورش هم برای آدم سخت است بر دوش آنان نهاد؟ و از طرفی عده ای دیگر را سفید، تقدیر نمود و در ناز و نعمت و بر تخت سروی آفرید؟ ملاک خدا چه بود؟ ملاک قدر های الهی چیست؟ اگر بگویید اعیان ثابته آنان از خدا چنین طلبی داشتند می پرسم، آنها با چه ملاکی و با چه سطحی از آگاهی و چرا رنج می خواهند و عده ای دیگر ناز و نعمت می خواهند؟ آیا به اختیار می خواهند یا به اجبار می خواهند؟ لطفا پاسخ مشروح بفرمایید و حتی الامکان، به منبعی ارجاعم ندهید چون به خاطر شرایطم، وقت خواندن کتاب های قطور را ندارم. به خاطر جسارتم مرا ببخشید. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام ارزشیِ حضرت حق، سیاه و سفید معنا ندارد. قرآن در این رابطه می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبيرٌ» (13)/حجرات) در نتیجه فرقی بین سیاه و سفید نگذاشته. مشکل امروز تاریخ جهان، مشکل سیطره‌ی ارزش‌های غربی است. در حالی‌که در اسلام مقداد و بلالِ سیاه‌پوست با سلمان سفیدپوست، همه در یک ارزش از درجه‌ی انسانی هستند. می‌ماند که شرایط جغرافیایی خصوصیات خاصی به بدن‌های اقلیم‌های مختلف می‌دهد که این ربطی به وجه انسانی آن‌ها ندارد. موفق باشید

17892
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: استاد میگن حضرت عباس (علیه السلام) اگر در کنار علقمه آب می نوشیدند قدرت و توانشون افزایش می یافت و بهتر و بیشتر می توانستند از امام حسین (علیه السلام ) دفاع کنند. پس چرا این کار را نکردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بالاتر از این‌ها بود که با توان بیشتر حضرت ابالفضل«علیه‌السلام» حل بشود. در حالی‌که شب قبل حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» فرموده بودند فردا حتی علی اصغر«علیه‌السلام» هم شهید می‌شوند. موفق باشید

17891
متن پرسش
با سلام محضر منور استاد گرانقدر: استاد عزیز این که جنابعالی در آثارتان که ناظر بر تمدن غربی یا فرهنگ مدرنیته هست، یک سئوالی از جنابعالی دارم مبنی بر این که آیا اساسا صحنه گردانان خاصی در پشت پرده تمدن غرب وجود دارد که هدایت این تمدن را برعهده دارند؟ و در صورت مثبت بودن پاسخ چه کسانی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم باید روی این موضوع فکر کرد که بعد از قرون وسطی یک رویکرد کلی در غرب به‌وجود آمد که منجر به فرهنگ مدرنیته شد. موفق باشید

17890
متن پرسش
با سلام خدمت مبارک استاد بزرگوار: استاد عزیز حضرتعالی همواره در آثار گوهر بارتان از عبارت «عالم ملکوت» یا «عالم قدس » استفاده می نمایید، خواستم بدانم مقصود شما از این عالم چیست؟ عالم برزخ است؟ یا عالم قیامت است؟ به طور مشخص ذهن شنونده یا خواننده وقتی که این عبارت را می شنود باید به چه کسی یا عالمی معطوف گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالم ملکوت وجهِ مجرد عالم ماده است مثل نفس ناطقه که وَجهِ مجرد انسان است و عالم قدس یعنی همه‌ی عالم غیب اعم از عرش و کرسی. موفق باشید

17889
متن پرسش
سلام من عادتی درون وجودمه که خیلی تلاش کردم ترکش کنم گاهی تا یکی دوهفته ترکش می کنم ولی باز میاد سراغم، نمیدونم چیکار کنم. افکار مزاحم دارم. تخیل منظورمه و دوس دارم بهشون فکر کنم به اون خیالات و بعد از مدتی پشیمون میشم. دوباره هی عهد می بندم نذر می کنم ولی باز می زنم زیرش هرچی هم به به اون دنیا و نذر و عهدم فکر می کنم تو اون لحظه هیچ فایده ای نداره میگم مگه گناهه؟ یا کلا میزنم زیرش. کتاب ادب خیالتون و محبت اهل بیت رو هم خوندم چند روزی خیلی روم تاثیرگذاشت ولی بعدش باز رفتم سرخونه اول. نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره همان‌طور که در آن کتاب عرض شد باید «ذهن» را با افکار و اعمال خوب مشغول کرد تا «ذهن» ما ، ما را مشغول امیال خود نکند. موفق باشید

17887
متن پرسش
سلام استاد عزیز و معلم فرزانه: اولا عرض کنم این تفسیر قرآن شما بهم جان میده که مُرده بُدَم زنده شدم. استاد بعد از مدتها خواستم به عنوان یک طلبه ای که دغدغه ی تمدن سازی اسلامی رو دارم و الان پایه پنج هستم یه گزارش از وضعیت سیر علمی و عملی ای که دارم طی می کنم به لطف خدا و دعای شما، خدمتتون عرض کنم و به نتایجی برسم ان شاء اللّٰه تعالی در علم ادبیات عرب الحمدلله مشکلی ندارم در منطق هم همین طور و یک دور المقرر رو حد اقل خوب خوندم در اصول فقه غیر از الموجز و اصول فقه جناب مرحوم مظفر قصد دارم حلقات رو هم بخونم در فقه هم همین روش حوزه رو پرسیدم گفتن خوب کار کنم به اجتهاد می رسم و البته به توصیه آیت الله صمدی آملی مشغول کار بر روی قواعد فقهیة هم هستم در کنار فقه و اصول در زمینه فلسفه البته متاسفانه دیر شروع کردم و الان برنامه ام این هست: اول بدایه بعد نهایه بعد اسفار و در عرفان نظری هم فعلا کتاب «کلیات و فلسفه و تاریخ عرفان نظری» استاد امینی نژاد و اصول و مبانی عرفان نظری آیت الله استاد یزدان پناه و سپس فقط فصوص الحکم و در عرفان عملی هم شرح رسالة الولایه شما و استاد یزدان پناه و سپس منازل السائرین رو با شرح استاد یزدان پناه ان شاء اللّٰه البته در این سایت « http://alhekmah.blog.ir/category/درس-عرفان-در-وادی-عمل/ » صوتهایی از استاد یزدان پناه گذاشته اند با موضوع عرفان در وادی عمل که قسمتی از آن شرح رسالة الولایه هست و نمیدونم همش رو کار کنم یا نه. جلسات حضوری شما رو هم فقط چهارشنبه ها رو میام چون فرمودید طلبه ها خیلی بیشتر ممحض در درس بشن و حتی مباحثتون رو هم در کنار درس کار می کنم و اصل رو ملا شدن در دروس تخصصی حوزوی گذاشتم به توصیه خودتان در صوت انگیزه طلبگی. و هم اکنون دارم مباحث شما رو هم کار می کنم و در مباحث سلوکی هم همین مباحث شما مثل شرح دستورالعمل های آیت الله بهجت فعلا دارم کار می کنم و بعدش مباحث شرح جامع السعادات و هر هفته هم تفسیر قرآن شما رو کار می کنم که بسیار عالیست واقعا و مقالات آیت الله شجاعی رحمة الله علیه هم اگه صلاح بدونید در کنار مباحثتون با شرح خودتون کار کنم چون بسیار مشتاق اونها هم هستم و خیلی دیدم به کارم میومد ولی نمی خواستم سیرم پراکنده بشه. چون فعلا دارم فلسفه می خوانم و هنوز وارد عرفان نظری و عملی به اون معنا ک عرض کردم نشدم می خواستم نظرتون رو درباره این ها بدونم. متشکرم استاد جانم. ببخشید که طولانی شد التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این عزم و برنامه که ریخته‌اید، إن‌شاءاللّه خداوند مدد لازم را مقدّر می‌دارد. شرح «مقالات» را به اوقات تعطیلی حوزه مثل تابستان‌ها موکول کنید. موفق باشید

17886
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی خدا سایه شما را کم نکند. دارم هلاک می شوم کمکم کنید: دیشب قرآن را گشودم و به آیه سوم سوره زمر رسیدم «أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاء مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ» یک مرتبه توجه کردم نکند آنچه وهابیون راجع ما شیعیان می گویند درست است؟سراغ المیزان رفتم سر در نیاوردم. استاد خواهش می کنم پاسخم دهید اینکه خدا می فرماید بعضی اولیایی می گیرند غیر از خدا و می گویند صرفا قصد ما تقرب به خداست مشمول حال شیعه هم می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن برای این کارها است؟؟! قرآن برای تدبّر است آن‌هم نه در یک آیه، بلکه در مجموعه‌ی یک سوره و سوره‌ها. موفق باشید

17883
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیزم: با آرزوی قبولی زیارت امام حسین علیه السلام. در باب زیارت حضرت سید الشهدا علیه السلام، چهار سوال داشتم. 1) قید «عارفا بحقه» در زیارت امام یعنی چه؟ و آیا اگر زیارتمان عارفا بحقه نباشد، فایده ای ندارد؟ 2) اینکه در روایت هست «کسی که سید الشهدا علیه السلام را عارفا بحقه زیارت کند، خداوند گناهان گذشته و آینده ی او را می آمرزد» یعنی چه؟ 3) آیا گناهان فردی مثل دروغ و غیبت و....، باعث حبط ثواب و آثار زیارت می شود؟ یعنی اگر کسی به زیارت سید الشهدا علیه السلام برود و پس از آن دچار گناهانی بشود، به کلی ثواب و آثار زیارتش از بین می رود؟ 4) این جمله را به شهید آوینی نسبت می دهند ولی من منبع قابل اعتمادی برایش پیدا نکردم: کربلا به رفتن نیست، به شدن است، اگر به رفتن بود، شمر هم کربلایی بود. نظرتان راجع به این جمله ی بالا چیست؟ اگر کسی زندگی حسینی داشته باشد ولی به زیارت کربلا نرود. ولی فرد گنه کاری به عشق امام حسین علیه السلام به زیارتش برود و سختی های راه را تحمل کند، کدام یک برترند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مسلّم هرکس به زیارت امام می‌رود به نحوی به جایگاه آن امام عارف است منتها هرچه این معرفت بیشتر شود بهتر می‌تواند با امام ارتباط برقرار کند 2- زیرا در فضایِ عصمتِ امام قرار می‌گیرد 3- خیر. نور آن زیارت در جای خودش محفوظ است 4- موضوع محل و مکان مطرح نیست. لذا اگر فرد گناه‌کاری به عشق امام حسین«علیه‌السلام» به زیارت آن امام برود، به کمک نور آن امام، دیگر نمی‌تواند از گناه لذّت ببرد. موفق باشید

17882
متن پرسش
سلام علیکم: آیا درست است که حب به اهل بیت (ع) باعث رسیدن به سررشته های حکمت است؟ این حب چگونه حبی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حبّ به انسان‌های معصوم، حبّ به خوبی‌ها و کمالات انسانی است و عملاً در افکار انسان مؤثر خواهد بود. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری و عملی حبّ اهل‌البیت«علیهم‌السلام» رجوع فرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی