بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
21489
متن پرسش
استاد سلام علیکم: داستان مشهوری از آقای قاضی نقل می کنند: روزی در حجره تدریس در خدمت مرحوم استاد قاضی بودیم و بحث توحید را بیان می‌کردند، ناگهان سقف حجره طوری تکان خورد که گویا زمین لرزه‌ای رخ داد. حاضران با عجله در صدد خروج از حجره به طور ایجاد مزاحمت با یکدیگر بر آمدند! ولی بعداً با نبودن خطر بازگشت نموده و ایشان [آیت الله قاضی رحمه الله] بعد که از جای خود تکان هم نخورده بود، فرمود: بفرمایید ای آقایان موحد و آشنای با معارف! لطفا بفرمایید چرا فرار کردن از زیر سقف هنگام زلزله مخالف توحید است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید افعالی، حکایت از آن دارد که هیچ فعلی بدون اراده‌ی الهی محقق نمی‌شود و در آن شرایط اقتضای زمان آن بوده که آقایان باید متوجه‌ی این امر می‌شدند و هول نمی‌شدند، وگرنه دفعِ خطر در جای خود لازم است. موفق باشید

21488
متن پرسش
با سلام محضر استاد حفظه الله: آیا ممکن است کسی در برزخ اهل بهشت باشد اما در قیامت جهنمی شود؟ اگر بله لطفا قدری توضیح دهید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرگز نمی‌شود. ولی می‌شود اهل بهشت باشد و برای پاک‌شدنش کمی در برزخ و در قیامت عذاب بکشد. در این مورد خوب است به کتاب «معاد یا بازگشت به خدا» از آیت اللّه شجاعی رجوع فرمایید. موفق باشید

21487
متن پرسش
با سلام محضر استاد عزیز دامت برکاته: آیا در بهشت برزخی عذاب راه دارد؟ علامه طهرانی (ره) در کتاب معادش مکاشفه مرحوم نراقی را چنین نقل کرده: کسی را در بهشت دیدم اما هر ساعت ماری او را نیش می زد. آیا این مکاشفه پاسخ سوال فوق را مثبت می کند؟ آیا روایات، بهشت برزخی را ترکیبی از ثواب و عقاب دانسته اند؟ یا نه مثل بهشت اخروی اول شخص را عذاب می دهند و بعد از تزکیه وارد بهشت و سعادت خالص و بدون عذاب و ناراحتی می شوند؟ تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از حساب که در قیامت واقع می‌شود، اگر طرف از آن بهشت شد، دیگر برای او عذاب نیست. ولی اگر چنان پاک نیست که اهل بهشت باشد، در جهنم می‌ماند تا پاک شود و بهشتی گردد. در برزخ چون قبل از یوم‌الحساب است، این نوع عذاب‌ها که می‌فرمایید برای مؤمنان که به نهایت پاکی نرسیده‌اند، هست. موفق باشید

21486
متن پرسش
سلام: استاد همانطور که مستحضرید چند روز پیش آیت الله قاینی به رحمت خدا رفتند، بنده از میان عرفا یکی به علامه طباطبایی و علامه حسن زاده خیلی قلبا ارادت دارم و یکی هم به ایشان با اینکه اسیر اوهام هستم ولی خوب دیگر چه می شود کرد. حال می شود در یک جمله محکم و بدون کم و کاست بگوئید چگونه به مقاماتی که اینها رسیدند ما هم برسیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان کامل به آن‌چه از طرف خدا آمده، و ارزش خاص برای عبادات قائل‌بودن. موفق باشید

21485
متن پرسش
سلام استاد: بانو امین رحمت الله علیه در کتابشان اسماء را ذکر و ترجمه کرده اند. برای خواندن اسماء باید یاء ندا را بیاوریم یا مقصود مطلق اسم بدون نداست؟ و اینکه در مورد اسمای الهی اگه میشه کتابی معرفی کنید که اسماء را با معنا بیان کرده باشه. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عموماً باید با «ندا» اسماء الهی را مخاطب قرار داد، مگر آن‌که خودِ متن چنین اقتضایی نداشته باشد 2- کتاب «اسماء حسنا» از جناب ملاهادی سبزواری و کتاب «کامی از نام» شرح جوشن کبیر از سیدعلی نجفی خوب است. موفق باشید

21484
متن پرسش
استاد گرامی و عزیز سلام: ۱. بهترین راه رسیدن به یقین کدام راه است؟ آیا این راه که ابتدا با برهان و استدلال عقلی به یقین عقلی برسیم و بعد از طریق عبادات به یقین قلبی برسیم؟ یا اینکه بدون استدلال و برهان از همان ابتدا با عبادت و اذکار به یقین قلبی برسیم؟ ۲. علت و ریشه شک و حتی انکار اعتقادات مذهبی درست که شاید تا چندی پیش کسی به آنها یقین داشته ولی اکنون شک دارد و حتی انکار می کند چیست؟ در نفس این شخص چه پیش آمده که اینگونه شده و دیگر آن استدلال های محکم او را قانع نمی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- فکر می‌کنم حالت اول، قابل اعتمادتر باشد 2- وقتی انسان رشد کند متوجه می‌شود باید یقینیات خود را با عمق بیشتری به‌دست آورد. موفق باشید

21483
متن پرسش
سلام علیکم: می خواهم به شناخت ولایت امام زمان برسم لطفا راهنمایی کنید و بهم سرفصل مطالعاتی بدهید مثلا بگویید گام اول این مسئله گام دوم...تا.... می خوام علاوه بر اینکه خودم به شناخت برسم مطالب جمع آوری سده را در اختیار دوستانم قرار بدهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر مبانیِ فکری و اعتقادی، خوب است به کتاب «مبانی معرفتیِ مهدویت» رجوع فرمایید و از نظر عملی، رعایت کامل دستورات شریعت ما را به امامی که عینِ عصمت است و هیچ خلاف شرعی از او سر نمی‌زند، نزدیک می‌کند. موفق باشید

21481
متن پرسش
سلام علیکم: ازکجا می توان تشخیص داد گناه آدمی از ناحیه نفس است یا شیطان؟ از زنجان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه‌ پایه‌ی هر گناهی، نفس امّاره‌ی انسان است و شیطان بر اساس همین نفس امّاره وسوسه می‌کند. بدین لحاظ شیطان در قیامت به افرادی که آن‌ها را گمراه کرده است، می‌گوید: «فَلا تَلُومُوني‏ وَ لُومُوا أَنْفُسَكُم‏»(ابراهیم/22)  مرا ملامت نکنید، خودتان را ملامت کنید. موفق باشید

21478
متن پرسش
به نام خدا استاد عزیز سلام علیکم: با توجه به پاسخی که به سوال ۲۱۴۵۱ فرمودید و اینکه انسان ها در اصل خلقت و مرتبه وجودی یکسان هستند. پس خلقت ائمه معصومین (ع) و انبیا (حضرت مسیح (ع) و ... ) که از بدو تولد (و حتی قبل آن) به گونه ای دیگر می باشند و نیز ولدالزنا که داریم حتی بهشتشان از دیگران جداست (بر فرض بهشتی بودن) و نیز انسانهای دیوانه، چگونه توجیه می شود. درست است که پیامبر (ص) بشری مثل ماست ولی آیا مرتبه وجودی او هم با ما یکی است؟ مگر غیر این است که ما هر قدر هم پاک و پاکیزه باشیم به پیامبر (ص) نخواهیم توانست رسید. (البته از ما هم این را نخواسته اند) عقل ناقص بنده این را از این موضوع برداشت می کند که هر موجودی باید به کمال مرتبه وجودی خودش برسد تا موجود کامل (انسان کامل) شود و ۹ هیچ گاه به ۱۰ و ۱۰ هیچ گاه به ۱۰۰۰ نخواهد رسید و.... [یوم الله ۲۲ بهمن را نیز تبریک عرض می کنم]
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که انسان‌ها از نظر فطرت یکسان‌اند و همچنان که عرض شد آیه‌ی 30 سوره‌ی روم می‌فرماید: «لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ» یعنی از نظر فطری، تفاوتی بین انسان‌ها نیست. آیه‌ی مذکور چنین است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها لا تَبْديلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ» می‌ماند که هرکس باید نسبت خود را با اختیار خود با فطرت الهیه‌ی خود روشن کند. و البته این غیر از مقامِ خاص انبیاء و اولیاء معصوم است که در جهت هدایت مردم به آنان موهباتِ خاص شده است. موفق باشید

21477
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: سختی و شرایط بدی که فی الحال گریبان گیر کشور و آحاد مردم من جمله جوانان بیکار است، باعث شده که اکثرا از نظام جمهوری اسلامی متنفر شوند و شکاف عمیقی میان مردم و کار آمدی نظام جمهوری اسلامی ایجاد شده است بطوری که هر کسی راکه می بینم می گوید نظام شاهشاهی بسیار بهتر از این نظام آخوندی فاسد بود و مردم ایران سال 57 مرتکب اشتباه تاریخی بزرگی شدند که انقلاب کردند، حتی در حدی که خواستار بازگشت نظام پهلوی هستند. متاسفانه این گونه از نظرات میان مردم و فضای مجازی و حتی رسانه ی ملی دارد همه گیر می شود، جو اجتماعی مردم یک جو ناامید کننده ایی است، لطفا راهنمایی بفرمایید که عاقبت این مملکت و این نظام با توجه به وضع موجود چه می شود؟ چند سال دیگر باید تحمل کنیم؟ آیا اصلا باید تحمل کنیم یا اینکه باید اقدام خاصی انجام شود؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نظرخواهی که اخیراً در بهمن‌ماه دانشگاه مریلند آمریکا نسبت به مردم ایران انجام داده است، حکایت از آن دارد که بیش از 90 درصد مردم معتقد به همین نظام هستند و البته اکثراً طالبِ اصلاح امور می‌باشند. به نظر شما راهِ دیگری هست؟ در حالی‌که تلاش دشمن آن است که نظام اسلامی را ناکارآمد نشان دهد و مسلّم ما نباید در جاده‌ای قرار گیریم که دشمنان ما برایمان ترسیم کرده‌اند. به نظرم خوب است به این یاد داشت استاد سیدمحمّدمهدی میرباقری توجه شود که می گویند:

"در آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی، نباید در زمین دشمن بازی کنیم. آنها جنگ روانی راه می‌اندازند و می‌خواهند ما را منفعل کنند تا بگوییم آقا، خیلی بد شد! اشتباه کردیم! و توبه کنیم.

این، جنگِ روانی است. تحلیل شخصی بنده این است که اکثریت و قاطبه مردم بزرگوار ایران برنگشته‌اند. اینها استقلالشان را می‌خواهند، عزتشان را می‌خواهند، آزادی‌شان را می‌خواهند و نمی‌خواهند اسیر قدرت‌ها و کشورها بشوند و دیگران برایِشان تصمیم بگیرند، دینشان را می‌خواهند، اسلام را می‌خواهند. شما شک نکنید! منتها در کنار آن، یک مطالبات حقی هم دارند که این مطالبات هم حتماً باید مورد توجه قرار بگیرد.

21475
متن پرسش
سلام علیکم: سوال : همانطور که شما فرمودید ، در روایت داریم که منظور از قبر همان برزخ است و نیز خود شما داستان سعد بن معاذ را بازگو کردید و فرمودید که اگر عذاب در همین قبر خاکی بود که همه می دیدند. حالا سوال اینجاست یکی از اهل علم فرمودند که بخشی از عذاب در همین قبر خاکی صورت می گرد و نیز گفتند که حتی نکیر و منکر هم در همین قبر خاکی سوال و جواب می کنند، ایشان در ادامه گفتند که بعد از مرگ روح تا نصفه، به بدن باز می گردد و ... من زمانی که داستان سعد بن معاذ را به منظور اشکال بر حرفشان مطرح کردم ایشان گفتند که در روایت آمده که آن جریان زمانی بوده که دیگر روی قبر پوشانده بوده ، برای همین هم کسی آن را نمی دیده. خلاصه ایشان معتقد بودن هم عذاب در قبر خاکی است و هم در برزخ. حال نظر شما چیست ، چنین چیزی درست است ؟ لطفا توضیح دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر علمایی مثل علامه‌ی طباطبایی و حضرت امام خمینی «رحمة‌اللّه‌علیهما» که در این مورد به صورت تخصصی کار کرده‌اند، همان بود که بنده عرض کردم و آن‌ها جایی برای این قبر خاکی قائل نیستند، مگر تعلقی که روح به بدن خاکی خود دارد، ولی تمام مراحل، بر روح انسان می‌گذرد. موفق باشید

21473
متن پرسش
سلام استاد: بین جسم و نفس و روح یک سه گانگی هست. اینو تونستم درک کنم که هست جسم رو میدونم. ولی فرق روح و نفس چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث فلسفی تفاوتی بین روح و نفس گذاشته نمی‌شود و بُعدِ مجرد انسان را به‌عنوان روح یا نفس مطرح می‌کنند. ولی در نگاه عرفانی که نظر به مراتب نفس ناطقه دارد پایین‌ترین مرتبه‌ی نفس ناطقه را تحت عنوان «نفس» مطرح می‌کنند و باطنِ آن را «قلب» می‌گویند و باطنِ قلب «روح» و باطنِ روح «سرّ» می‌باشد. موفق باشید

21471
متن پرسش
با سلام: جمله ای از شهید باقری نقل است که خطاب به رزمندگان می گوید: «نکند خدای نکرده جنگیدن را به عنوان یک حرفه نگاه کنیم.» چند روزه که این جمله منو به خودش مشغول کرده. آخه کار حرفه ای و تخصص که خوبه! اگه بد باشه اونوقت خیلی از تلاش های ما تو زندگی بد میشه چون دنبال تخصص هستیم. حالا یا تخصص تو صنعت، یا تو فن، یا هنر، حتی تخصص تو برخی علوم حوزوی و... نظر شما چیه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور آن شهید بزرگوار آن است که جنگیدن با دشمنان نظام اسلامی یک وظیفه‌ی الهی است، نه آن‌که بخواهد با این جمله تخصصی‌جنگیدن را نفی کند. موفق باشید

21470
متن پرسش
سلام: استاد در قصه موسی سلام الله علیه چه سری است و ما را متوجه چه حقیقتی می کند که خداوند ۱۳۶ بار نام این بزرگوار را در قرآن ذکر کرده و به تفصیل در سوره ها به داستان ایشان اشاره شده؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پيغمبر (ص) مى ‏فرمايند: «سَيَكُونُ فِي أُمَّتِي كُلُّ مَا كَانَ فِي بَنِي إِسْرَائِيلَ حَذْوَ النَّعْلِ بِالنَّعْلِ وَ الْقُذَّةِ بِالْقُذَّةِ حَتَّى لَوْ أَنَّ أَحَدَهُمْ دَخَلَ جُحْرَ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمُوه»[1] به‏ زودى در امت من آن‏چه كه در بنى ‏اسرائيل واقع شد واقع مى ‏شود حتى اگر يكى از آن‏ها در سوراخ‏ سوسمارى رفته باشد امت من نيز همان كار را مى‏ كنند. اين به جهت آن است كه حضرت پيش ‏بينى مى‏ كنند روحيه‏ ى يهودى‏ گرى بر جامعه‏ ى اسلامى سرايت مى ‏كند و با توجه به همين روحيه كه در قرآن تبيين شده مى‏ توانيم بفهميم چرا حضرت روحيه ‏ى آن گروه از امت خود را به يهود تشبيه مى‏ كنند. موفق باشید  


[1] ( 1)- بحار الأنوار، ج 53، ص 127.

21467
متن پرسش
سلام حاج آقا: اینکہ ما در حدیث داریم کہ اگر قبر والدین را ندانیم ہر گاہ نشان قبر قرار بدھیم ھمان جا می توانیم فاتحہ بخوانیم آیا ما می توانیم قبر جناب زھرا را کہ نمی دانیم کجاست آیا می توانیم در ھر جا نشان قبر درست کنیم و زیارت بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که پنهان‌بودن قبر حضرت فاطمه زهرا«سلام‌اللّه‌علیها» حکایت یک اعتراض بزرگ است و نباید با ساختن یک قبر مصنوعی این موضوع، مورد غفلت قرار گیرد. موفق باشید

21465
متن پرسش
سلام: اوقات متعالی. میشه از استاد محترم بپرسم راجع به اینکه اگر از اخلاق و منش کسی که نه دیده ایم و نه می شناسیم آگهی یافتیم. به قصد آشنایی بیشتر مثلا در فضای مجازی در وبلاگ ها، ارتباط بیشتری از طریق همان گفتگوهایی که در پست ها کامنت می شود، برقرار کنیم، آیا این خلاف با مقام رضا هست؟ یا با کسی که در سیر و خودسازی هست ایراد دارد؟ اصلا مقدمات ازدواج چگونه باید اتفاق بیفتد؟ آیا این دست تلاش ها هر چند ممکن هست گاهی کمی احساسات را بر انگیزد و اصل و بنایش اگر همان اخلاق و کسب شناخت باشد آیا ایرادی در آن وجود دارد؟ خیلی تمایل دارم راضی باشم. و موقعیت ازدواج خودش حاصل بشود. نمی دانم چه کنشی درست و معقول تر است. متشکرم از راهنمایی شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید که این حرکات که می‌فرمایید جهت ارتباط با افراد، در صورت رعایت شئون اسلامی، طبیعی باشد به‌خصوص به عنوان مقدمه‌ی ازدواج. ولی باید مواظب بود خیالات و توهمات بر ما غلبه نکند. مواردی داشتیم که خانمی تصور می‌کرد آن آقا بر اساس انگیزه‌ی ازدواج در فضای مجازی ورود می‌کند؛ ولی بعد معلوم شد این‌طور نیست و یک حالت توهمی برای آن خانم بوده است. موفق باشید

21464
متن پرسش
سلام عليكم استاد: استاد بنده در اين سوال دنبال دليل ولايت فقيه نيستم، بلكه سوالم اينه كه چرا دلايل عقلى كه برای ولايت فقيه با اين سبك و وسعت فعلى آورده شده برای بعضى از علماى بزرگ قانع كننده نيست، و اين كه اصولا خود مقام معظم رهبرى هم مانند بعضى ديگر از علما مثل آية الله بهجت ولايت فقيه را امرى شرعى و تعبدى و تقليدى ميدونن نه عقلى مثلا: آيا اعتقاد به اصل ولايت فقيه از جهت مفهوم و مصداق يك امر عقلى است يا شرعى؟ جواب: ولايت فقيه كه عبارت است از حكومت فقيه عادل و دين‎‏شناس حكم شرعى تعبدى است كه مورد تأييد عقل نيز مى ‏باشد، و در تعيين مصداق آن روش عقلايى وجود دارد كه در قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران بيان شده است. آيا ولايت فقيه يك مسئله تقليدى است يا اعتقادى؟ و كسى كه به آن اعتقاد ندارد چه حكمى دارد؟ جواب: ولايت فقيه از شئون ولايت و امامت است كه از اصول مذهب مى ‏باشد. با اين تفاوت كه احكام مربوط به ولايت فقيه مانند ساير احكام فقهى از ادّله شرعى استنباط مى ‏شوند و كسى كه به نظر خود بر اساس استدلال و برهان به عدم پذيرش ولايت فقيه رسيده، معذور است. منبع: رساله اجوبة الاستفتائات مقام معظم رهبري - باب تقليد* با اين حساب عقلى و كلامى كردن اين بحث، حتى بحث شئون و مطلقه و غير مطلقه نبودن آن، از طرف برخى علما چه وجهى داره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت در مبانیِ آن‌ها نسبت به ولایت فقیه است. حضرت امام ولایت فقیه را از شئون امامت می‌دانند و چون امامت از اصول دین می‌باشد و پذیرش آن، عقلانی است، ولایت فقیه را نیز بر این مبنا مطرح می‌کنند. ولی بعضی در آن موضوع به این صورت که ولایت فقیه از شئون امامت است، ورود نکرده‌اند، که بحث آن مفصل است. موفق باشد

21463
متن پرسش
سلام: یک سوال راجع بہ سورہ کوثر و معنای کوثر یک نکتہ چندین سال است در زھن بندہ است کہ کوثر بمعنای کثرت وجودی باشد زائد بر زات نباشد چون فاطمہ بضعہ منی یعنی من نور واحد و از نور رسالت است و نور رسالت را کثرت می دھد. یعنی فاطمہ کثرت در ذات رسول است و خداوند در اصل رسول را سعہ وجودی عطا فرمودہ است. آیا این درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. بگو! فاطمه «سلام‌اللّه‌علیها» تفصیلِ جان رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» است و این تفصیل را در ظهور ائمه «علیهم‌السلام» می‌یابیم. موفق باشید

21462
متن پرسش
سلام و خدا قوت: بنده دوره مربی نقاشی کودک را می گذرانم خواستم بپرسم که نقاشی صورت و حیوانات و درست کردن تابلو آنها مشکلی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به فتوای مقام معظم رهبری اشکال ندارد. موفق باشید

21460
متن پرسش
سلام علیکم: استاد آیا اکنون زمانی نیست که باید از عینیت انقلاب اسلامی صحبت کرد؟ آیا صرف وجود قوه تمدن زایی در شیعه و یا حقیقت وجودی انقلاب اسلامی، عقول را جهت تفکر و قلبها را جهت پذیرش آماده می کند؟ آیا نباید تاریخ انقلاب را روایت کرد؟ روایتی از نوع حکمت و تفکر و وجود. آیا نباید وجودی بودن حقیقت انقلاب اسلامی را در صحنه عین، روایت کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! هر اندازه بتوانیم بنا به فرمایش جنابعالی روایتی از نوع «حکمت و تفکر و وجود» از انقلاب اسلامی داشته باشیم، به اندیشیدنی‌ترین موضوعِ این تاریخ نظر انداخته‌ایم و نظرها را به آن جلب کرده‌ایم. موفق باشید

21459
متن پرسش
سلام علیکم: سوالی خدمتتون داشتم. 1. همان طور که شما هم سفارش کردید بنده علاقه مند به دنبال کردن و خواندن کتاب «معرف نفس و حشر» هستم ، اما بعضی که خود اهل فلسفه هستند با چنین مضمونی به ما سفارش می کنند که هنوز زود است چرا که این بحث ، بحث بسیار سنگین و دقیقی است و شما باید ابتدا یک مقداری فلسفه بخوانی و بعد این بحث را دنبال کنی ، حال نظر شما چیست ، این بحث الان برای ما سودمند است یا باید بعدا کار شود. (ما برخی از کتب شما را مانند معاد و ... را تقریبا به پایان رساندیم.) ۲. لطفا بفرمائید اگر بخواهیم این بحث را به خوبی کار کنیم آیا لازم است صوت سخنان شما را علاوه بر کتاب گوش دهیم یا صرف خواندن کتاب کافی است؟ التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید لااقل «بدایة‌الحکمه» را قبل از ورود به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» مطالعه کنید، بهتر است. ولی اگر تا بحث معاد در سیر مطالعاتیِ سایت جلو آمده‌اید، إن‌شاءاللّه کتاب جواب می‌دهد. استفاده از صوت‌ها در عین کیفیتِ پایین آن‌ها کمک می‌کند. موفق باشید

21458
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: حضرتعالی معتقد هستید که برای نیل به اهداف عالی انقلاب بایستی افرادی ظهور کنند که ذیل شخصیت امام (ره) سلوک فردی و اجتماعی کنند و آن هم از نوع «اشراقی» یعنی هر تفکری که دارند و تصمیمی که اتخاذ می کنند «الهام» الهی باشد. اولا بفرمایید برداشت این حقیر صحیح است؟ و پاسخی که برام خیلی مهم است اینه که فرض کنید بنده می خواهم در مورد تغییر ساختار اجرایی کشور از نیم ریاستی و نیم پارلمانی که هم اکنون در کشور مستقر هست را ارزیابی و بررسی کنم، سئوال بنده اینجا است که من باید تفکر و تحقیق کنم و نظر خود را ارائه بدم مثل بسیاری از متفکران و محققان؟! یا خیر بایستی با نماز شب و قرب الهی قلب خود را آماده کنم تا بهترین ایده و کارآمدترین آن ساختار سیاسی کشور بر قلب این حقیر تجلی بیابد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برداشت جنابعالی، برداشت درستی است. آری! ابتدا باید روحی که انقلاب اسلامی به عنوان نور خدا در این تاریخ از طریق حضرت امام آورده است را بشناسیم و این نیاز به سلوک دارد، ولی نظر به افقی که امام در سیره و سخن خود مدّ نظرها قرار داده‌اند. حال که متوجه‌ی روح تاریخی انقلاب شدیم در بستر آن نگاه، به هرکاری دست می‌زنیم، کارِ بیرون از تاریخ انجام نداده‌ایم. مثل نحوه‌ی اعمالی که مقام معظم رهبری دارند. آری! می‌شود هم نظام پارلمانی داشت، هم نظام ریاستی داشت، ولی عمده آن است که جهت‌گیری‌ها درست باشد، وگرنه هیچ‌کدام از این نظام‌ها به خودی خود نمی‌تواند مثمر ثمر گردد. موفق باشید 

21457
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا بفرمایید: 1. نفس ناطقه انسان که جسمانیه الحدوث است چگونه قبل از تولد و در زمان بارداری جسم خود را می سازد؟ 2. لطفا بفرمایید اگر بخواهم در مورد انسان کامل از منظر حکمت متعالیه تحقیق کنم به چه آثاری از ملاصدرا بپردازم؟ ممنونم و التماس دعا. خدا یار و نگهدارتون باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: طبق بحث «حرکت جوهری» که همواره هر موجودی با تبدل قوه‌هایش به فعل، تحقق می‌یابد، نطفه به همان اندازه که به عنوان نقطه‌ی اولیه‌ی انسان موجود است بدن مناسب تصوری که بالقوه در خود دارد را، شروع می‌کند. و هر اندازه از عالم بالا فیض به او برسد، مطابق آن بدن خود را شکل می‌دهد و همچنان جلو می‌رود تا آن نفسی بشود که جنبه‌ی انسانی داشته باشد و بدین معنا نفس، جسمانیة الحدوث است 2- یادم نمی‌آید که جناب ملاصدرا به صورت مستقل چنین بحثی را داشته باشند ولی در جلد 8 و 9 اسفار، اشارات و نکاتی دارند. موفق باشید

21452
متن پرسش
۲- بنده اتفاقی کتاب «آشتی با خدا» ی استاد طاهر زاده را خواندم، شور و شعفی از فهم بعضی حقایق به بنده دست داد. از طریق آن کتاب «۱۰نکته از معرفت نفس» و بعد «خویشتن پنهان» و الان نیز کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می شود.» را به پایان رساندم. شاید بتوان گفت به طور تئوری کاملا انسان فهم شده ام که من بنده با تن بنده متفاوت است و حقیقت روح است. ولی در به در از این کتاب به آن کتاب دنبال یک سیر و سلوک عملی از استاد بودم و هستم تا این شور و شعف را توشه راه کنم ولی متاسفانه تا کنون به طور جامع چیزی نیافتم و شاید مدتی هم مصداق «بدان امید که قصری بنا کنی روزی / به تیشه کلبه آباد خود مکن ویران» شدم و به جای جلو رفتن یا حتی در جا زدن، یک عقب گرد نصیبم گشت. خلاصه می خواستم بدانم که آیا از این تعداد کتبی که استاد عزیز به رشته تحریر درآورده اند (که اجرشان با خداوند متعال باد)، کتابی هست که راه عملی را شفاف و پله پله بفرماید یا اینکه همه از نوع دانستنی هستند. (منتها از نوع دیگرش)؟ هر چند که علم به عمل هم خود علم است ولی علم فلسفی عملی که استاد در بعضی از جاهای کتبشان ارائه دادند (مانند فلسفه روزه و زمان ها و مکان های خاص) انسان را بیشتر ترغیب به عمل می کند تا صرفا علمی که جهت اطلاع رسانی باشد) با تشکر. التماس دعا. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمل صحیح همان دستورات شرع است. معارف الهی کیفیت عبادات شرعی را شدت می‌بخشد و تأثیر آن را زیاد می‌کند. در راستای معرفت‌بخشی به عبادات کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» را همراه با شرح صوتی آن پیشنهاد می‌کنم. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

21451
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام خدمت استاد عزیز و برادران زحمتکش لب المیزان ۱. بنده مطلبی خواندم که از آن در طول بودن مخلوقات از جمله انسانها را برداشت کردم [که البته با عقل ناقص بنده در تعارض نبود هر چند با معلومات سابق بنده متعارض بود] قسمتی از متن را در زیر می نویسم: «این ادّعا که همه ی انسان در اصل خلقتشان یکسانند و همه ی انسانها در یک مرتبه ی وجودی خلق شده اند، اگر چه باوری است مشهور بین عوام، امّا در حقیقت هم با براهین عقلی فلسفی در تعارض است هم با متن دهها و بلکه صدها حدیث صحیح السند. چون از منظر عقلی، وجود، ذاتاً دارای مراتب می باشد، و هر موجودی نیز مرتبه ای از وجود است. لذا محال است حتّی دو موجود در اصل خلقتشان دارای مرتبه ی وجودی یکسان باشند. انسانها در اصل خلقتشان با هم تفاوت دارند؛ کما اینکه تک تک موجودات چنین هستند؛ و طبق براهین عقلی، هیچ موجودی در اصل خلقتش با موجود دیگر برابر نیست؛ و محال هم هست که برابر باشد.» این را با چند کارشناس اعتقادی در میان گذاشتم که نظرشان خلاف ایشان بود. حال می خواستم اگر استاد لطف کنند ابتدا در طول و در عرض بودن را تعریف نمایند و بفرمایند که برای چه مفاهیمی کاربرد و معنا دارند؟ و نیز برداشت خود را از این نوشته بفرمایند و به درستی یا نادرستی آن اشاره فرمایند. (سوال دومم را هم در ارسال بعدی مطرح می کنم) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به آیات 172 و 173 سوره‌ی اعراف که همه‌ی انسان‌ها به ربوبیت حضرت حق اعتراف کردند و با توجه به آیه‌ی 31 سوره‌روم که همه‌ی انسان‌ها با فطرت توحیدی سرشته شده‌اند و این‌که امام صادق «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «فطرهم علی التوحید» یعنی همه‌ی انسان‌ها بر مبنایِ توحید سرشته شده‌اند؛ نمی‌توان گفت ذات و فطرت انسان‌ها یکسان نیستند. آری! در انتخاب راهی که فطرت در مقابل آن‌ها قرار می‌دهد، متفاوت است. موفق باشید

نمایش چاپی