بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25630
متن پرسش
با سلام: آیا پیامبر به قیامت کبری رفته است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت سعه‌ی وجودی‌شان در آن‌جا حاضرند. موفق باشید

25629
متن پرسش
سلام استاد: من مدتی است که با عرفان آشنا شدم و تغییر کردم و سعی خودم را کردم ولی احساس نیاز شدیدی به استاد راه می کنم. و اینکه خیلی حالاتم بالا پایین دارند بعضی اوقات سیر نزولی و بعضی اوقات صعودی و اینکه مراقبه در جامعه فعلی مخصوصا در دانشگاه ها با وضع فعلی جامعه خیلی سخت است و اینکه اگر هم بخواهم اعمال عبادی و سیر مطالعاتی و.. را انجام دهم از درس هایم باز می مانم واقعا سردرگمم (علت اصلی آن سیر نزولی در بعضی از اوقات) متنی خواندم که می گویند اگر شخص بدون استاد سیر کند ممکن از ضرر های جبران ناپذیری به خود وارد کند و دیگر به درد سلوک نمی خورد. و اینکه ۲۰ سالمه و هنوز در های معرفت و توحید به رویم باز نشده. خیلی می ترسم که به مقصود نرسم. نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خوب است که سری به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت هست بزنید. ۲. سیر مطالعاتی بر روی سایت می‌تواند مفید باشد. ۳. انسان در این زمان، وسعتی دارد که می‌تواند علاوه بر دروس رسمی خود به دروس حاشیه‌ای نیز بپردازد. باید وسعت خود را زیاد بفرمایید. موفق باشید

25626
متن پرسش
باسمه تعالی سلام خدمت استاد عزیزم: استاد من از بحث عالم دینی که مطرح کرده اید بسیار لذت بردم. فقط کتاب عالم دینی کمی موجز است و البته دیده ام در بحث های مختلف اشاراتی به عالم دینی داشته اید. سوال بنده از محضر شما این است که آیا بحث عالم دینی پایه و مبنای اصلی کار شماست و سایر مباحث به گونه ای تفصیل آن هست یا این که یک بحث مستقلی است؟ لطفا راهنمایی بفرمایید چگونه می توانم تفصیل این بحث را دنبال کنم؟ سوال دیگر این است که رابطه حکمت انسی با حکمت متعالیه چگونه است؟ در این زمینه می خواستم منابعی را معرفی فرمایید. من وقتی کتب استاد مدد پور (ره) را مطالعه می کردم. این بحث برای من بسیار لذت بخش بود فقط می خواهم یک مقدار به صورت علمی و تخصصی با حکمت انسی آشنا شوم. با آرزوی سلامتی شما التماس دعا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فضای همه‌ی عرایض بنده در بستر استقرار در عالّمِ دینی به ظهور می‌آید و إن‌شاءاللّه مفید می‌افتد. ۲. فکر می‌کنم علاوه بر کتاب مرحوم معارف، در مورد «حکمت اُنسی» با بحث‌های «جهان گمشده» بر روی کانال اشارت، بتوانید رابطه برقرار کنید. موفق باشید

25625
متن پرسش
سلام: در زندگی زناشویی و روابط بین زوجین وقتی که از حرف و عمل دیگری رنجیده خاطر و گرفته دل می شوی درست است که صبر می کنیم و از گناهش می گذریم اما به هر حال قلب که فشرده شده و اذیت شده تا مدتی نمی تواند انس بگیرد و رحم کند و از خودش به نسبت دیگری رقت نشان دهد، چه کار کنیم تا قلبمان آنقدر فعال باشد که حتی در آن لحظات سخت در اوج محبت بماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر به خوبی‌های ذاتیِ انسان‌ها باید داشت. به هر حال کلیّتِ آن‌ها خوب است حتی حاضرند در بعضی مواقع فداکاری‌هایی نیز داشته باشند. موفق باشید

25624
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار وقتتون بخیر: اگر ممکنه نظرتون رو در مورد اغتشاشات اخیر بفرمایید و یه مساله دیگه اینه که استاد، بعد از طرفداری رهبری از طرح افزایش بنزین جو خیلی بدی نسبت به رهبری ایجاد شده و بد و بیراه میگن به ایشون و دولت رو ول کردن و دشمن رهبری شدن، حتی بعضی از انقلابی و ولایی ها هم انتقاد کردن از دفاع رهبری و این بخش از صحبت ایشون که فرمودن: بنده متخصص نیستم، میگن همه افراد عادی میدونستن که این طرح خوبی نیست و در این وضعیت معیشتی بار تازه ای بر دوش اقتصاد مردم اضافه شده، پس چه جوری رهبری این رو نمیدونستن؟ و میگن رهبری به فکر مردم نیستن، اگر ممکنه این شبهات رو جواب بفرمایید و اینکه چه جوری و با چه استدلالی در این مورد ذهن مردم رو نسبت به رهبری اصلاح کنیم؟ تشکر استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب سؤال‌های شماره‌ی ۲۵۶۰۴ و ۲۵۶۱۱ نکاتی را برای رفقا متذکر می‌شود. متوجه باشید که بالاخره وضع مصرف بنزین ما اگر همچنان ادامه پیدا می‌کرد، سال‌های آینده باید بنزین وارد می‌کردیم، در حالی‌که با نخریدنِ بنزین ما، دلاری برای واردکردن بنزین نداشتیم. چاره ای نبود که چنین تصمیمی گرفته می‌شد. در روش، چندان موفق نبودیم. آقای دکتر سعداللّه زارعی در کیهان امروز نکته‌ای تحت عنوان «غائله‌ی مغلوب» داشته‌اند. عین متن خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

غائله مغلوب (یادداشت روز) اغتشاشات اخیر کشور پس از آنکه دولت نرخ‌های جدید بنزین را اعلام کرد که از افزایش بین ۵۰ تا ۳۰۰ درصد خبر می‌داد، دارای نکات فراوانی است و بررسی آن‌ها می‌تواند در شرایط و وضعیت ایران مؤثر باشد. حجم خسارت‌ها و آسیب‌هایی که وارد شد و اقدامات جدیدی که از سوی دشمنان کشور و مردم به اجرا گذاشته شد، موضعگیری نسبتاً متفاوت برخی جریانات و افراد داخلی و در نهایت نحوه مدیریت نظام برای کاهش خسارت‌ها و آسیب‌ها از جمله مواردی هستند که باید مورد بررسی قرار گیرند: ۱. میزان مصرف بنزین در کشور و هزینه‌های «بسیار سنگینی» که از این ناحیه بر بودجه عمومی- ارزی و ریالی- دولت وارد می‌کرد، به گونه‌ای بود که تغییر جدی و اساسی در آن را ضروری می‌نمود. مصرف روزانه حدود ۱۰۰ میلیون لیتر بنزین در کشور که روندی رو به افزایش هم نشان می‌داد، حدود ۵۰۰ میلیارد تومان در روز و حدود ۱۸۲۵ هزار میلیارد تومان در سال بود. در این میان یک چهارم این مبلغ از شهروندان گرفته می‌شد و بقیه از جیب همه مردم می‌رفت و به واسطه فشاری که بر بودجه دولت وارد می‌کرد، دولت را مستأصل کرده بود. در این میان نه این حجم مصرف قابل قبول بود و نه حجم یارانه‌ای که بابت آن هزینه می‌شد. در این بین منطق دولت این بود که با اصلاح نسبی قیمت بنزین می‌توانم زمینه انجام خدماتی که به آن متعهد هستم، فراهم کنم و هم می‌توانم با صادرات بنزین ناشی از کاهش مصرف، بخش قابل توجهی از نیاز ارزی‌ام را تأمین کنم، ضمن آنکه متعهد می‌شوم که این افزایش نرخ بنزین روی سایر کالاها و از جمله فراورده‌های دیگر نفتی اثرنگذارد. این منطق بطور طبیعی در جلسه مشترک سران قوا به تصویب رسید که از یک سو دربردارنده منافع مردم و از سوی دیگر تأمین کننده نیاز دولت بود. در این بین، دولت محترم به گمان اینکه با مطرح شدن پیش از اقدام افزایش قیمت بنزین قادر به مهار آثار روانی آن بر بازار نیست و با واکنش تند اجتماعی هم پیش از اعلام نهایی مواجه شده و برای کنار گذاشتن جمع‌بندی تحت فشار شدید قرار گرفته و تصمیم را با تزلزل مواجه می‌گرداند، رویه «کتمان» و سپس «غافلگیری» را در پیش گرفت! این جمع‌بندی مردان دولت هر چند چندان بلاوجه هم نبود، اما از دقت و همه جانبه‌نگری هم بهره‌ای نداشت. چرا که از یک سو ذات جمهوری اسلامی، ذات بیان است نه کتمان و در طول این سال‌ها، نظام با بیان صادقانه توانسته است بسیاری از مسایل را با کمک مردم حل کند که اگر غیر از این بود، نوعاً قادر به حل آن‌ها نبود. از سوی دیگر تصمیم به این مهمی که تقریباً زندگی همه مردم را در شئون مختلف- و نه فقط حمل و نقل- تحت تأثیر قرار می‌داد و در واقع طرف اصلی ماجرا مردم بودند، در عمل نمی‌توانست بدون متقاعد کردن آنان به اجرا گذاشته شود. براین اساس اعلام تصمیم دولت در روز جمعه با بهت عمومی و اعتراض و نگرانی شدید مردم مواجه گردید و فضا را برای شکل‌گیری اعتراضات فراهم کرد و کاملاً پیش‌بینی می‌شد که دشمنان ایران که در جریان مسایل دی ماه ۱۳۹۶ نتوانسته بودند برنامه خود در شکل‌دهی به اغتشاشات عمومی در ایران را به جایی برسانند و از این رو ناگزیر به شکل‌دهی گروه‌های آموزش دیده و مسلح روی آورده و در این حدود دو سال بطور جدی کارکرده بودند، از این فرصت استفاده کنند. ترکیب اعتراضات طبیعی مردم و برنامه منسجم دشمن برای به دست گرفتن اوضاع کار را سخت می‌کرد و در دو روز اول تخریب زیادی را پدید آورد و میزان تلفات را به نسبت رویدادهای مشابه افزایش داد.
کمی بعد با موضعگیری روز شنبه رهبر معظم انقلاب اسلامی- دامت برکاته- مردم از اغتشاشگران تروریست فاصله گرفتند و کار نیروهای انتظامی و امنیتی برای مهار حرکت تروریست‌ها آسان گردید. در این میان تعداد زیادی از آنان توسط سه دستگاه مسئول کشور دستگیر شدند و در واقع ضمن سوار شدن بر روند اوضاع توانستند سرمایه‌های هنگفت آمریکا و... را برباد بدهند.

۲. حوادث چندی درکشور پدید آمده بود که خبر از برنامه‌ریزی سرویس‌های اطلاعاتی در ایران می‌داد. دراین چند سال بعضی از گروهک‌هایی که واقعا به آخر خط رسیده و مضمحل شده بودند، بازسازی شدند که یک نمونه آن حادثه حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حادثه دیگر آن قضایای سال پیش یکی از خیابان‌های فرعی منطقه پاسداران تهران بود. بعضی گروهک‌های تروریستی هم نوپدید بودند که از سوی بعضی از رژیم‌های فاسد عربی مدیریت می‌شدند. روند حرکت آنان در هفته‌ای که پشت سر گذاشتیم نشان داد که این ظرفیت‌ سازماندهی شده، یک جا به خدمت گرفته شده‌اند و حوادث روی داده در متن این اغتشاشات نشان می‌دهد که ماجرا به نیروهای کف آشوب‌ها محدود نبوده است. استفاده از سلاح‌های گرم و سرد در این آشوب‌ها یک راهبرد بود که از سوی کسانی که در ساختمان‌های اطراف نقاط آشوب به‌وسیله تک تیراندازها پشتیبانی می‌شدند تعداد قابل توجهی از کشته‌ها نه از جلو بلکه از عقب و در فاصله نسبتا دور مورد اصابت گلوله قرار گرفته‌اند و این نشان می‌دهد، در این صحنه «کشته‌سازی» و به هم ریختن اعصاب مردم و نیروهای انتظامی و امنیتی به‌عنوان راهی برای گسترش اغتشاش و منفعل کردن نیروهای مسئول مدنظر بوده است.
تلاش برای گسترش تخریب، یک روی مسئله بوده است. بستن اتوبان‌ها و راه‌های اصلی در استان‌هایی که درگیر این آشوب‌ها بودند، حمله به بانک‌ها و سایر مراکز خدمات عمومی و کشاندن دامنه تخریب به خانه‌های مردم برای عمق بخشیدن به اغتشاشات و ناامید کردن مردم و به‌خصوص نیروهای مدافع امنیت صورت گرفت. البته در این میان بعضی از طراحی‌های سران خارجی تروریسم مثل حمله به زیرساخت‌های مخابراتی در شیراز و اصفهان که لااقل ۲۰ استان کشور را پوشش‌ مخابراتی می‌دادند و نیز حمله به انبار اصلی مایحتاج عمومی کشور که مواد غذایی، دارویی و... سالانه کشور نگهداری می‌کرد، با رشادت نیروهای مدافع امنیت کشور ناکام گذاشته شد.

در نهایت در روزهای اول هفته گذشته، ما شاهد «دوئل امنیتی» نیروهای انقلاب و معاندان داخلی و خارجی بودیم که غلبه سریع و شوق‌انگیز نیروهای انتظامی و امنیتی بر برنامه‌ریزی و ساماندهی پیچیده دشمنان و معاندان نشان داد، ایران و جمهوری اسلامی علی‌رغم مواجه بودن با توطئه‌های پیچیده، از اقتدار  بسیار بالایی برخوردار است. در این میان یک نکته مهم که از چشم ناظران پنهان ماند، اقتدار ایران در حفظ ارتباطات داخلی بین بانکی و... بود که دشمن را وادار به اعتراف کرد. آمریکایی‌ها و... گمان می‌کردند ایران در مواجهه با اینترنت با بن‌بست مواجه است چراکه اگر آن را باز بگذارد، خدمت بسیار ویژه‌ای به مخالفان و اجرای برنامه‌های دشمنان خود کرده است و اگر اینترنت را مسدود نماید ارائه خدمات بانکی و... آن بهم می‌ریزد و کشور مختل می‌گردد که خود این به معنای تن دادن به سطحی از فروپاشی است. اینها توجه نداشتند که در طول این سال‌ها ایران در کنار اینترنت به یک زیرساخت مخابراتی در داخل رسیده و می‌تواند سیستم‌های حساس خود را روی آن سوار کرده و از آسیب‌های قطع اینترنت مصون بماند. این سبب عصبانیت شدید آمریکا، اروپا و... گردید و در عین حال یک درس هم برای کشور بود که برای بومی‌سازی اینترنت عمومی نیز وارد عمل گردد. ۳. یکی از جنبه‌های مهم و قابل تحلیل در مقوله افزایش قیمت بنزین و حوادث پس از آن، موضع‌گیری امام خامنه‌ای «دامت برکاته» بود و البته مثل بسیاری از موارد دیگر، گذشت زمان عمق این موضع‌گیری را بیش از حالا نشان خواهد داد.

مواضع رهبر معظم انقلاب اسلامی در دوره حضرت امام خمینی - قدس سره- و در دوره حضرت امام خامنه‌ای -دامت برکاته- همیشه دو جنبه را پوشش داده است؛ یک جنبه آن «ایدئولوژیک» بوده‌ به این معنا که معظم‌لهما به‌عنوان سنگربان نظام فکری اسلام و اصول آن در مواجهه با رخدادها بوده‌اند و جنبه دیگر آن «مصالح» مردم بوده است که نوعاً در قاعده «عدالت اجتماعی» جلوه‌گر بوده است. مردم نیز همواره از معظم‌لهما همین دو انتظار را داشته‌اند و مقتضای رهبری توأمان دینی و دنیوی مردم هم جز این نیست. در این صحنه، رهبری با هدررفت سرمایه ملی از یک سو و برنامه ارائه شده از سوی دولت و سپس سران سه قوه برای مهار این معظل مواجه بود. در عین حال کاملاً پیدا بود که اجرای برنامه دولت ولو به‌صورت موقت فشار سنگینی را بر مردم وارد می‌کند و دفاع از چنین برنامه‌ای برای رهبری «هزینه» جدی دارد و البته حفظ وجاهت رهبری بزرگترین سرمایه کشور و پشتوانه اداره آن می‌باشد و یک واجب بزرگ به حساب می‌آید و بر این اساس حضرت امام می‌فرمودند «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به کشور شما آسیبی وارد نشود».

با توجه به حساسیت بالای این موضوع، بعضی‌ها توصیه‌هایی داشتند که این توصیه‌ها در نهایت ناظر به جداشدن حساب رهبری از حساب این تصمیم‌گیری بود. در این صحنه رهبری معظم انقلاب اسلامی با چند گزینه مواجه بودند؛ مخالفت با طرح دولت و مصوبه سران قوا، سکوت در مقابل طرح، گرفتن موضعی دوپهلو که مسئولیت را متوجه او نکند، اما امر دادن کاملا مسئولیت به سران قوا و کنار کشیدن از صف قوا و در نهایت اعلام صریح پشتیبانی از تصمیم دولت و سران قوا به نحو مشروط که رهبر معظم انقلاب، راه پنجم را انتخاب کردند. درخصوص تحلیل این موضوع باید به نکته‌هایی توجه کرد:

- واقعیت این است که ادامه روند کنونی هدررفت سرمایه ملی به مصلحت کشور نیست و رهبری نظام نمی‌تواند نسبت به آن بی‌توجه باشد و در اینجا ترجیح حفظ وجاحت بر مصلحت کشور معنا و مفهومی ندارد و در قاموس رهبر معظم انقلاب نیست کما اینکه چنین چیزی در قاموس حضرت امام- روحی له‌الفداه- هم نبود؛

- پیامدهای سنگین طرح دولت به‌گونه‌ای نبود که بدون حمایت قاطع رهبر معظم از آن، به جایی برسد. مسلماً بدون پشتیبانی رهبری، حتی اگر دولت طرح را اعلام و شروع به اجرا می‌کرد، قادر به ادامه راه نبود و طرح به شکست می‌انجامید و خسارت هنگفت هدررفت سرمایه کشور استمرار می‌یافت؛

- در صورتی که رهبری از طرح اصلاح نرخ بنزین به صورتی که ذکر آن رفت، حمایت نمی‌کرد هم مردم و هم مسئولین دچار دودستگی شدید می‌شدند. با عدم حمایت رهبری حتماً پدیده‌هایی در مجلس شکل می‌گرفت که در روزهای اول در قالب استعفای برخی از نمایندگان و ارائه طرح استیضاح رئیس‌مجلس و استیضاح رئیس‌جمهور از سوی برخی دیگر شکل هم گرفت و این سبب بگو مگوی زیاد میان مسئولین کشور می‌گردید. از سوی دیگر عدم موضع‌گیری صریح رهبری در حمایت از طرح، بخش زیادی از مردم ارادتمند ایشان را که فقط به یک جنبه ماجرا توجه داشتند هم به صحنه اعتراضات می‌کشاند و طرح اصلاح قیمت بنزین عملاً از بین می‌رفت و از آن پس این دولت جرأت نمی‌کرد در هیچ زمینه اصلاحی دیگر که کشور به آن نیاز داشت، پا پیش بگذارد و این یعنی عملاً کشور قفل می‌شد! موضع‌گیری صریح رهبری سبب شد ضمن حفظ وحدت درونی نظام، وحدت مردم نیز تأمین شود و دولت هم فرصت پیدا کند تا برای جنبه‌های نگران‌کننده طرح افزایش قیمت بنزین فکر کند این در حالی بود که برخی از خناسان آماده بودند تا پس از مخالفت رهبری بر طبل بسته بودن دست دولت بکوبند و فریاد وا دولتا سر دهند.

در واقع موضع‌گیری صریح رهبری سبب شد تا از یک سو، دولت بحران ناشی از تصمیم اخیر- که از جنبه‌هایی قابل نقد هم هست- پشت سر بگذارد و خود را برای بخش دوم ماجرا که مدیریت قیمت‌هاست آماده کند.-

موضع‌گیری رهبری سبب جدا افتادن اعتراضات طبیعی مردم از توطئه‌های بسیار پیچیده خارجی گردید. سخنان روز شنبه رهبری تکلیف دو دسته را معین کرد یکی تکلیف مردم در جداکردن صف خود از معارضین و هوشیاری آنان و دوم تکلیف نیروهای انتظامی و امنیتی در تردید نکردن در مواجهه با طراحی پیچیده دشمن. و از این رو بود که این توطئه در زمان بسیار کوتاهی مهار گردید و حجم خسارات- که دشمن تخریب حداکثری را مدنظر داشت- به شدت کاهش پیدا کرد.

رهبری در این صحنه به وظیفه خود به درستی عمل کرد و خدا خوداو را محافظت می‌فرماید.  سعدالله زارعی

25623
متن پرسش
سلام معلم عزیزی که به من و امثال من حیات حقیقی دادی به اذن الله: تقریبا یک سال پیش سر جلسه شرح کتاب ادب و عقل ادامه انقلاب اسلامی برای اولین بار در مورد علم پدیدارشناسی شنیدم و اخیرا هم باز از شما شنیدم که فرمودید این یک روش است که گوینده، حول محور یک موضوع، بسیار سخن می‌گوید، تا دریچه های موضوع گشوده شود بر مخاطب و همچنین بر خود گوینده (فکر کنم منظور شما همین بوده و بنده هم درست متوجه شدم). روش شما هم از ابتدا بر همین منوال بوده و هست. هرکسی هم بخواهد به عمق مبانی اسلامی از طریق آثار شما دست پیدا کند، نیازمند همین شیوه هست. امروزه با مخاطبینی روبه‌رو هستید که حوصله ندارند و حاضر به شنیدن جلسات طولانی و مبسوط نیستند. (گرچه جوانان با حوصله هم کم ندارید الحمدلله) آن هایی که مختصر حرف می زنند، مخاطبین بیشتری دارند، چون مردم از اینها بیشتر استقبال می کنند. قطعا یکی از دلایلش فضای مجازی می‌باشد که آدم ها را کم عمق و پراکنده و تنوع طلب و بی‌حوصله و عجول بار می‌آورد. از آنجایی که ویژگی حفظ زمان، همیشه سبب ایجاز در بیان می شود آیا این ایجاز، آهسته آهسته گوینده و مخاطب را به سمت سطحی کردن و سطحی شدن سوق نمی دهد؟ بنده افراد زیادی را دیده ام که علاقه مند به شما و آثار شما هستند، ولی حوصله گوش کردن به جلسات صوتی را ندارند به جهتی که عرض شد و در عین حال به نظرم راه دیگری ندارد و باید جلسات صوتی و همچنین کتب کار شود با حوصله، دقت و مداومت. بعضی از دوستان توجیه می‌آورند و می‌گویند ما کتابی هستیم؛ یعنی با صوت اصلا نمی توانیم مأنوس شویم. و می گویند ای‌کاش مثلا جلسات تفسیر، یا شرح صوتی آداب الصلاة و سایر شروح و جلسات صوتی استاد تبدیل به نوشتار می شد گرچه شاید تا حدی بی‌راه نمی گویند در مورد برخی از صوتها. البته بعضی ها هم برعکس، صوت را خیلی بیشتر و راحت تر گوش می کنند. گویا اصل را بر راحتی و بی‌حوصلگی گذاشته ایم. (چون خودمم از این مسئله مستثنی نیستم متاسفانه) خواستم نظر فنی شما استاد فرزانه را جویا شوم. و منبعی جهت مطالعه بیشتر در مورد مسئله پدیدار شناسی می خواستم. خدایا هم ممنونتم هم شرمنده‌تم که هرگز مرا رها نکردی گرچه من بارها به عشقت پشت کردم و تشکر بابت اینکه در زندگی کوتاه دنیایی ام، معلم الهی‌ای را روزی‌ام گرداندی که در این ظلمات آخرالزمان، با نور او حرکت کنم، بی‌نهایت بی‌نهایت شکراً یا ربی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنده نگران نسلی نیستم که مطالب را خیلی مختصر و به اصطلاح، ساندویچی می‌خواهند. ما باید بتوانیم با طرح کلمات متعالی و اشارت‌گونه، دل‌های آن‌ها را نورانی کنیم مثل کاری که مرحوم شهید آوینی در «روایت فتح» و یا در کلمات و گفتارش داشت. ۲. آری! به نظرم باید بتوانیم بعضی از بحث‌ها را به صورت نوشتاری درآوریم، مثل کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود». ۳. کتاب «مرلوپنتی» ترجمه‌ی خانم مرضیه‌ی پیراوی در مورد «پدیدارشناسی» نکات خوبی دارد. موفق باشید

25622
متن پرسش
سلام استاد عزیز: بین دو راهی خیلی سختی گیر کردم و از شما کمک می خواهم. استاد بنده سه ساله ازدواج کردم طلبه متاهل هستم و همیشه دارای دغدغه مالی معیشتی بودم به خاطر شهریه بسیار کم و ناچیز طلبگی. از طرفی بسیار عطش مطالعه کتب معارف دینی را دارم و الحمدلله روزانه چند ساعت مطالعات جنبی دارم. از طرفی هیچ؛ هیچ علاقه ای به دروس حوزه ندارم نه فقه و نه اصول. یکی از دوستان به بنده پیشنهاد دادند که بروم در مغازه ساندوچی ایشان کار کنم. حال موندم آیا بروم یا خیر؟ نکته اینجاست که مثلا می توانم از ساعت سه بعد از ظهر تا ده شب هم بروم و صبح ها هم برم سر کلاسهای حوزه. ولی موندم آیا کلا حوزه رو رها کنم و بچسبم به مطالعات جنبی خودم و فعالیت تبلیغی که در فضای مجازی دارم و بعدازظهرها بروم ساندویچی یا اینکه صبح ها برم حوزه و بعدازظهر ها برم ساندویچی؟ ازتون خواهش می کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید «کج‌دار و مریز» هم که شده است ارتباط‌تان را با حوزه حفظ کنید، بهتر است. ولی اگر به‌کلّی روح‌تان در آن‌جا نیست و با موضوعات مطرح‌شده در آن‌جا نمی‌توانید رابطه برقرار کنید، بالاخره دینداری و تدیّن منحصر به حوزه‌رفتن نیست. موفق باشید

25621
متن پرسش
سلام بر استاد معظم: مطلبی در جزوه زنان آورده اید که بنده هر چه فکر کردم نتوانستم آن را متناسب با نظام فکری شما درک کنم و احتمالا بنده مقصود شما را درست درک نکرده ام. در جزوه آورده اید: «زن در نظام جدید دیگر به آن صورتی که عرض شد، نیست. در این نظام زن آزاد است تا هرچه خواست انتخاب کند و خود برای خویشتن تصمیم بگیرد. پرسشی که اغلب برای بسیاری طرح می‌شود تطبیق ارزش‌های عالم جدید با عالم قدیم است. در گذشته زمانی که گفته می‌شد «حق»، تلقی خاصی از حق می‌شد آن حق و آن تلقی از حق، مبتنی بر جهان‌بینی دینی بود. اما اکنون تلقی آدمیان از حق تغییر کرده. انسان در این عصر و در این نسل، طالب است بر خلاف گذشته که موجودی مکلّف بود. طرح این سؤال که آیا قرآن با دموکراسی سازگار است یا خیر؟ و پاسخ آن - حال بلی باشد یا خیر- صحیح نمی‌باشد. مثل آن می‌ماند که بپرسیم آیا حضرت محمد (ص) با توجه به روایاتی که از ایشان مانده، با هواپیما و هواپیماسواری موافق بودند یا خیر؟ اساساً هیچ تلقی و هیچ تصوری از هواپیما مطرح نبود.» بنده منظور شما را نفهمیدم. اگر منظورتان آن است که ما نباید برای پاسخ به سوالاتی همانند نسبت اسلام و دموکراسی به دنبال لفظ دموکراسی در قرآن و احادیث باشیم و در اسلام اصلا تصوری از این مفاهیم وجود نداشته از لحاظ فقهی و مبانی فکری شما صحیح است. اما آیا منظورتان این است که اصلا اسلام و قرآن در مورد دموکراسی و به تعبیر دقیق تر «نظر اسلام درباره ی جایگاه نظر مردم در حکومت داری» نظری ارائه نکرده است؟ آیا اسلام تنها درباره ی عالم قدیم نظر داده است؟ فقها قائل اند که عمومات و اطلاقات قرآن و احادیث حتی شامل موارد مستحدثه هم می شود و شارع با توجه به آن موارد ردع و نهی باید در آن موارد بیان می کرد. در این مورد شما با همه ی فقها و اصولیون هم نظر هستید که مثلا ««فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَة» ناظر بر ماهیت زن چه در عالم قدیم و چه در عالم جدید است و حال این یک فقیه متفکر است که باید این روایت را در این تاریخ به نطق درآورد. علامه طباطبایی و خود حضرتعالی نیز درباره ی نظر اسلام درباره ی زن و حق مردم در حاکمیت سخن گفته اید و بحث کردن شما فرع بر آن است که اسلام را در این حوزه صاحب نظر بدانید. اما ظاهر کلام شما این است که اساسا سوال دراین باره را از دین جائز نمی دانید و مثل سوال درباره ی هواپیما می دانید. ما درباره ی هواپیما هم می توانیم از نصوص دینی پرسش کنیم و اگر بنای عقلا و عرف آن را می پسندد – با توجه به تمامی قیودی که درباره ی بنای عقلا و عرف در فقه و اجتهاد وجود دارد- شارع باید در قالب یک نص عام و یا مطلق آن را ردع می کرد و بر فرض عدم ردع استفاده از آن صحیح است. همین مطلب درباره ی بیمه و سایر مسائل مستحدثه وجود دارد. کتاب فقه و عقل و فقه و عرف آقای علیدوست هم در حال تنقیح و تنظیم همین مطالب و مبانی فقهای ماست. به عنوان مثال در مورد قرارداد بیمه نیز همین مطلب بیان شده است، البته بنده قرارداد بیمه را حکم عرف و بنای عقلا نمی دانم و اجرای آن به صورت فعلی را موجب پیشرفت فردگرایی و لیبرالیسم در جامعه می دانم که ان شاءالله طی فرصتی بحث فقهی آن را خدمتتان ارائه می کنم. البته این کلام درستی است که اگر بخواهیم به روش اخباری گری، جمود بر الفاظ داشته باشیم، علاوه بر ناکارآمدی دین و فقه و ایجاد بن بست در فهم دین، متوجه تغییر موضوعات نمی شویم. به احتمال زیاد کلام شما را ناظر بر همان سخن امام خمینی می دانم که در منشور روحانیت فرمود: «اینجانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمی‏ دانم، اجتهاد به همان سبک صحیح است، ولی این بدان معنا نیست که فقه اسلام پویا نیست، زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند، مسئله‏ ای که در قدیم دارای حکمی بوده است. به ظاهر همان مسئله در روابط حاکم بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است ‏حکم جدیدی پیدا کند، بدان معنا که با شناخت دقیق روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است، واقعا موضوع جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی می ‏طلبد. مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد» به نظرم سخن شما اگر درست متوجه شده باشم تذکر این مطلب است که مسئله زن نیز با توجه به روابط سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جدید یک موضوع جدید بوده و نیاز به تفکر مجدد داشته تا حکم آن واضح شود. خیلی ممنون و تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در سطور آخرِ فرمایشاتتان متوجه‌ی اصل موضوع هستید. آری! قرآن یک حقیقتِ فراتاریخی است و هیچ زمانی و زمانه‌ای پیام آن را محدود نمی‌کند و مطابقِ هر زمان می‌توان زیر سایه‌ی قرآن و سیره‌ی اولیاء معصوم عمل کرد. مثال هواپیما از آن جهت عرض شد که نباید انتظار داشته باشیم که خدا و رسول عیناً نسبت به موضوعات جزئی نظر دهند و اگر نظر نداده‌اند بابِ اجتهاد مسدود شود. در حالی‌که اصولی از متن دین در اختیار ما است که می‌توانیم در امور مستحدثه نیز نظر دین را اعلام کنیم. موفق باشید

25620
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: آیا می شود در اعمال خیر به جای نیت قربت الی الله بگوییم برای اطاعت و خشنودی امام زمان؟ و آیا این نوع نیت کردن باعث نزدیکی بیشتر به خدا نمی شود؟ از جهت نزدیکی به عین الانسان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل، قربِ الهی است و نیّت اصلی در هر حال باید قرب الهی باشد. موفق باشید

25619
متن پرسش
سلام: با مسأله ارتداد و حکم آن در اسلام چه کنیم. واقعاً توجیه آن برای افراد منتقد سخت است. از ترس رسیدن بحث به این نقطه اصلا جرأت نمی‌کنیم وارد بحث شویم. فقط یک پاسخ ضعیف می توان به آن داد و آن هم این است که ارتداد شرایطی دارد که منجر به اعدام می شود و ... ولی باز هم توجیه خوبی نیست. به هر حال یک غیر مسلمان وقتی می‌بیند که در صورت پذیرش اسلام و سپس پشیمانی، حق بازگشت ندارد مگر این که همواره ساکت باشد و تبلیغ علیه اسلام نکند، نمی‌تواند این را هضم کند. خواهشمندم چاره خوبی برای آن بیابید. این زمانه، زمانه توجیه های سطحی نیست. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه‌ی «ارتداد» به این معناها نیست که کسی اگر امروز مسلمان شد و فردا از اسلام دست برداشت، به معنایِ مرتدّ بالفطره باید کشته شود! قضیه مربوط به توطئه‌هایی است که با نقشه می‌آمدند و مسلمانیِ خود را اظهار می‌کردند و بعد برای ضربه‌زدن به اسلام می‌گفتند ما رفتیم و اسلام را بررسی کردیم، چیزی نداشت و در نتیجه از اسلام برمی‌گردیم. از این طریق می‌خواستند یک نوع مقابله با اسلام انجام دهند. آری! در این مورد باید با توطئه برخورد کرد شبیه کار سلمان رشدی که کار را از این هم جلوتر برد، حتی به عنوان یک مسلمان، تهمت‌های صریحی به نوامیس اسلام زد و از اول هم معلوم بود که مأموریتی در این کار دارد. موفق باشید

25618
متن پرسش
محمودوند: سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر سوالی که ذهن بنده رو درگیر نموده این است که بعضی از اساتید با توجه به حدیثی که می فرماید توبه کننده همانند کسی است که گناه نکرده است کاف تشبیه را دلیل بر شباهت می دانند نه عین انسان گناه نکرده لذا می گویند توبه آثار گناه را به کلی از بین نمی برد. و روایت و آیاتی هم دال بر این امر که همه آثار گناه با توبه از بین می رود وجود ندارد. ممنون از صعه صدرتان بخاطر خواندن مطالب و پاسخ گویی تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا از رحمت واسعه‌ی حضرت حق غافل باشیم وقتی می‌فرماید: «إنّ اللّه یحبّ التّوابین»؟! موفق باشید

25617
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، شرح اسفار آیت الله مصباح یزدی برای آشنایی با حکمت متعالیه و شروع تدبر در متون ملاصدرا (ره) را چه میزان موثر می دانید و آیا می تواند آن جنبه جستجوگری و تعمق و تفکر در مباحث برای مخاطب فراهم کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کارهای آقای استاد یزدان‌پناه در این مورد، سرزنده‌تر است. موفق باشید

25616
متن پرسش
سلام علیکم: استاد، مدتی است پس از انتشار سند جهانی خانواده توسط سازمان ملل و موسسه مطالعات خانواده، علاقه مند شدم که در باب نهاد خانواده در عصر جدید و تربیت خانوادگی تحقیقی انجام بدم. ویژه از نکات مهم این سند، این بود که غالب کشورهای غربی در برخی مولفه های حیاتی مثل مصرف قرص های افسردگی، تولدهای نامشروع، ارتباط فرزندان با والدین با آماری حیرت انگیز رو به رو بودند و حتی آمارهایی عجیب از همجنس گرایی و ارتباط جنسی با حیوانات مرقوم شده بود. بحمدالله در این سند، ایران اسلامی در بالاترین رتبه ها از جهت حلال زادگی و تولدهای مشروع و کاهش بزهکاری های جنسی بود. در راستای تقویت نهاد الهی خانواده و تربیت توحیدی با توجه به این مباحث و تاکیدات ویژه رهبر معظم انقلاب مبنی بر تقویت خانواده و ایستادن مقابل موانع رشد این نهاد (که حتی حضرت آقا در دیدار مداحان، کاهش رشد خانواده را توطئه دشمنان انسانیت خواندند) چه نکاتی مد نظرتون هست که در این راستا کاربردی باشد؟می خواهم ویژه روی این سه کتاب «عالم انسان دینی» و «فرزندم اینگونه باید بود» و «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» برای این تحقیق استفاده کنم، خودتون به‌عنوان مولف در این سه کتاب چه نکاتی میتونه به انجام تحقیق کمک کند؟ موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توانم به نکات خاصی اشاره کنم. روح مباحث را باید در نظر داشته باشید و مبتنی بر آن در موضوعِ مورد نظر خود ورود کنید. موفق باشید

25615
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: استاد، قصد بر این دارم که درباره مواجهه تمدنی با غرب بر اساس قرآن کریم تحقیق انجام بدم و این مبحث رو با توجه به آیات کلام الله علی الخصوص در سوره مائده، تبیین کنم. چقدر این مبحث رو به‌عنوان شرایط جنگ تمدنی که ما در آن هستیم و سبک زندگی ایرانی_اسلامی مورد هجمه سنگین هست و توسعه و مدرن شدن بدون در نظر گرفتن اصول و مبانی فرهنگی برنامه مد نظر بسیاری مسئولین نظام بوده و حتی رنگ و بوی زندگی شخصی شان هم همینطورست و مروج ارزش های مدرنیسم شده اند، چقدر موثر می دانید و چه توصیه کاربردی در این زمینه دارید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بزرگی است و بسیار زمان‌بر می‌باشد. غرب باید درست شناخته شود و معیارهای مواجهه‌ی تمدن اسلام با تمدن غرب معلوم شود. به هر حال کار خوبی است ولی نباید سطحی انجام بگیرد. بحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» به نظرم افقی را در مقابل شما بگشاید. موفق باشید

25613
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: از کجا بدانیم به چه چیزی تعلق و وابستگی داریم؟ و معیار تشخیص تعلق مذموم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر چیزی که مانع عبودیت ما و مانع رعایت دستورات شرع در امور فردی و اجتماعی گردد و موجب کینه به خلق شود؛ نوعی وابستگی است و آزادی انسان را در انتخاب امور صحیح می‌گیرد. موفق باشید

25612
متن پرسش
جناب استاد سلام: آیا گناه مخصوصا گناه کبیره می تواند باعث لغو پاداشی که خداوند برای ما در نظر گرفته بشود ، مثلا خداوند یک حال معنوی خوب و مسیر الهی را به جهت اعمال نیک ما در نظر گرفته که در آینده به ما عطا کند اما با انجام گناه کبیره آن مسیر و حال معنوی را لغو کند؟ آیا همانطور که دعا و اعمال صالح تعیین کننده آینده و تبدیل کننده آینده بد به عاقب نیکوست، گناه هم تبدیل کننده آینده و عاقبت نیکو به عاقبت و آینده بد است و باعث می شود نعمتی که خداوند برای ما در آینده قرار داده حذف شود و دیگر آن نعمت را به خاطر ارتکاب آن گناه به ما ندهد؟ ممنون از پاسخگویی شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا که اصرار بر گناه، توفیق رسیدن به حسن عاقبت را از انسان می‌گیرد. حتماً تجربه کرده‌اید افرادی را که زمینه‌ی خوبی برای سعادت داشتند، ولی با سهل‌انگاری نسبت به دستورات شرع، از آن سعادت محروم و گرفتار سوء عاقبت شدند. موفق باشید

25611
متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت حضرت استاد: غرض از مزاحمت، گفتم در این اوضاع احوالتان را بپرسم، خیالم راحت شود. نمی دانم چرا اصلا نه ترسی نه وحشتی از این اوضاع در دلم نیست، حتی ذره ای ... در صورتی که پایگاه را پشت خانه ما آتش زدند و تمام شیشه های منزل ما شکست و یک نفر را در ساختمان ما اشرار کشتند. در چنین وضعی کوچکترین رعبی در دلم نیست، و این کار ها را در حد یک سری کارهای مسخره و بچه گانه بیشتر نمی دانم و گمان می کنم دارند به بلوغ انقلاب کمک می کنند، یعنی این شیوه بهم ریختن کشور نیز دارد از اثر میفتد، و عبور از آن دارد صورت می گیرد، درست است شاید برخی کشته شوند. ولی ولله راضی ام یکی از کشته شدگان من باشم، ولی انقلاب زودتر به بلوغ خود برسد، لذا کوچکترین ترسی در دل ندارم. ناراحتی دارم از ناراحتی ضربه خوردگان از اشرار، ولی ترس را بی معنی می دانم. از حضرت استاد هم التماس دعا داریم. کوچک شما. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه شده‌اید دشمنان این انقلاب تا این اندازه از نظر هویت، تقلیل یافته‌اند. یعنی خدا خواست به ملت ما بفهماند دشمنان‌شان در حدّ اشرار بی‌سر و پایی هستند که هیچ ارزش انسانی را رعایت نمی‌کنند و ادعاهای فکری و فرهنگی، دروغی بیش نیست و این خبر از عزّت تاریخی انقلاب اسلامی می‌دهد و این‌که چرا رهبر معظم انقلاب متوجه شدند اهل اندیشه به جای نقد افراطی به تصمیمات سران سه قوه نسبت به تصمیمی که در رابطه با قیمت بنزین گرفته‌اند؛ موضوع را به یک اصل مهم سیر دادند و انقلاب را وارد جبهه‌ی مقابله با دشمن با هویت اشرار بنمایند و در این راستا مثل همیشه معلوم شود که در این جبهه نیز دشمن شکست‌ خورده و انقلاب اسلامی به جهت کلیّت توحیدی‌اش پیروز است. کلان‌نگریِ رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در تقویت تصمیم سه قوه، حکایت از آن دارد که نباید برای «یک دستمال، قیصریه را آتش زد». اصلِ اصل‌ها آن است که حفظ نظام به تقویت تصمیمی است که سه قوه گرفته‌اند و فرع قضیه آن است که اگر تبعاتی هم آن تصمیم پیرو خود دارد اصل را فدای فرع نکنند. یعنی برای آبادکردنِ دهی نباید شهری را خراب کرد. امید است که ما نیز در زندگی خود، این نحوه فهم را داشته باشیم، وگرنه قصه‌ی ما قصه‌ی آن کاریکاتوری است که طرف تا نیمه در لجن فرو رفته بود و همه‌ی حواسش مشغول مگسی بود بر روی دستش نشسته است. برای کارهای بزرگ که از همه بزرگ‌تر، امنیت یک کشور است، هر کار دیگری کوچک است. موفق باشید.

25610
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرانقدرم: با توجه توضیحات جنابعالی در خصوص فلسفه وضو، خواستم بدونم حقیقت الانسان اگر خطا کرده و به شجره و کثرات نگاه انداخته اینجا آیا اولیاء ما نیز در آن حقیقت شریک بوده اند؟ چون آنها نیز وضو می گرفتند و این سوال ذهن مرا بخود مشغول کرده است. سوال دوم اینکه آیا اعراض ماهیت اند یا وجوی اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. قسمت اول سؤال قبلاً جواب داده شد و بهتر است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» رجوع شود. ۲. در نگاه صدرایی همه‌چیز شئونِ «وجود» است. یعنی «وجود» است که به صورت اعراض ظاهر می‌شود و دیگر تقسیم عرض و جوهر در آن‌جا تقسیم کاملی نیست. موفق باشید

25609
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: ۱. منظور از حکمت نظری و حکمت عملی چیست؟ ۲. منظور از عقل نظری و عقل عملی چیه؟ (چرا در جایی از کتاب خویشتن فرموده اید: بعد از معرفت به خود، عقل نظری را چراغ عقل عملی قرار می دهد....و در جای دیگر فرموده اید: نعلین خود را خارج کن، منظور از نعلین، عقل نظری و عقل عملی است.!!) خدا خیرتان دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که انسان دارای دو بُعدِ «دانایی به واقعیات» و «عملِ مطابق به واقعیات» است؛ بحث حکمت عملی و نظری پیش می‌آید. آری! در این مورد عقل نظری، چراغی است تا انسان در عمل، مطابق واقعیات عمل کند و نه بر اساس وَهمیات. این در حالتی است که با خود حقیقت روبه‌رو نباشد که در آن‌جا دیگر عقل عملی و نظری جا ندارد، همه‌ی کار عقل نظری و عملی آن بود که ما به حقیقت برسیم. وقتی حقیقت به ظهور آمد نعلین عقل عملی و نظری رها می شود و انسان با خودِ حقیقت روبه‌رو گردد. موفق باشید

25607
متن پرسش
با سلام: استاد خواستم بدونم از نظر شما قوی ترین فیلسوف حال حاضر کیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فلسفه مثل دویدن نیست که بگوییم چه کسی تندتر می‌دود. فلسفه، نوعی تفکر است با ابعاد گوناگون. و به همین جهت اساساً بحثِ قوی‌ترین فیلسوف معنا ندارد. موفق باشید

25604
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در شرایط امروزِ انقلاب اسلامی با فضای اقتصادی بدی که بر مردم حاکم شده، در نسبت با ندای بی صدای انقلاب که ما معتقد به اصالت آن هستیم؛ چه اتفاقی در حال وقوع است و به چه ندایی از انقلاب در این شرایط باید گوش سپرد تا تحلیل درستی از موقعیت خود داشته باشیم؟
متن پاسخ


باسمه تعالی: سلام علیکم. خارج از ناشی‌گریِ های پیش آمده در مورد نحوه‌ی گرانیِ بنزین که  به نظر می‌اید باید مجلس برای آن فکری بکند و به گفته رهبر معظم انقلاب « ان‌شاء‌اللّه به کمک مردم، به هم‌فکری و هم‌افزایی مسئولین و دلسوزی و پیگیری آنها و لطف الهی ان‌شاء‌اللّه این کار به بهترین وجهی پیش برود.»؛ موضوعِ سوء استفاده‌ی دشمنان از این پیش‌آمدها مدّ نظر است. تصور دشمن آن است که چون ما در زیرساخت‌های اقتصادی خود آن‌طور که در سیاست تحول ایجاد کردیم، تحولی ایجاد نکرده‌ایم، از طریق ایجاد مشکلات اقتصادی، انقلاب اسلامی را زمین‌گیر می‌کند. حتماً می‌دانید که ۱۰ سال پیش گفته شد اگر یک دلار برابر ۵ هزار تومان بشود امکان ندارد مردم تحمل کنند، غافل از این‌که مردم ما پا به پای حضور تاریخی انقلاب اسلامی و درکِ درست دشمنی‌های دشمن، تحمّلی غیرقابل تصور پیدا کرده‌اند. مثل همان تحمّل فوق‌العاده‌ای که در نسبت به تجاوز صدام حسین از خود نشان دادند. با این‌که هم در آن‌جا ضررهای شدیدی به مردم وارد شد و هم در حال حاضر ضررهای اقتصادی شدیدی بر ما وارد می‌شود. عمده مطلب آن است که متوجه باشیم دشمن با این فشارها به اهدافی که دنبال می‌کند نمی‌رسد. نمونه‌اش برنامه‌ریزی‌های همه‌جانبه‌ای که در فتنه‌ی سال ۸۸  انجام دادند و تصور آن را هم نمی‌کردند که شکست بخورند. خوب است به مرحله‌ی بعدی این فشارها فکر شود که ملت ایران چگونه کارآیی و تاثیر چنین ابزارهایی را از بین می‌برند. تنها اسلحه‌ی حاضر دشمن همین تحریم‌های اقتصادی شده است. مثل کاری که در دفاع مقدس انجام دادند ولی آن‌چه دشمن می‌خواست واقع نشد. این طلیعه‌ی سقوط یک تمدن است، زیرا پدیده‌ی مقاومت در برابر اسلحه‌های بسیار مخوف توانسته در این تاریخ برای خود جایگاهی داشته باشد. نمونه‌اش مقاومتِ مردمی یمن است که بسیار جای بحث و تفکر دارد. دشمنان هر کاری که امکانِ شدنش بود در یمن انجام دادند، ولی روندِ مقاومت به‌خوبی سرِ پا ایستاده است. این یعنی آن‌چه استکبار در این تاریخ در مقابل انقلاب اسلامی عمل می‌کند به نتیجه نمی‌رسد چون روحی بر مردم حاکم شده است که در بستر آن روح آن نقشه‌ها خنثی می‌گردد و در نتیجه امکاناتی را که استکبار با آن امکانات تا به حال خود را ادامه داده، از دستش می‌رود، به همان معنایی که در روایات داریم چون حضرت مهدی (عج) ظهور کنند اسلحه‌ها کاراییِ لازم را ندارند. امکاناتی که استکبار دارد یا اقتصادی است و یا تسلیحاتی. امکانات تسلیحاتی او به‌خصوص در یمن از کارآییِ لازم خارج شد و اقتصاد استکباری هم با مقاومت ما و حضور ما در ساحتی دیگر، از کارآیی می‌افتد و این طلیعه‌ای می‌شود برای ظهور حضرت مهدی (عج). 
 تلاش آمریکا آن بود که اقتصاد را به اسلحه‌ای در مقابل ما و سایر ملت‌ها تبدیل کند و گویا رسالت ایران انقلابی این است که کارآیی این اسلحه‌ را نیز از بین ببرد و حقیقتاً روح ایرانی در این مورد مهارت قابل ملاحظه‌ای از خود نشان داده و با توصیه‌های رهبر معظّم انقلاب، مقاومتی که شایسته‌ی ملت است، در حالِ انجام است که منجر به قطع امید، حتی سیاسیونِ ما از آمریکا و اروپا می‌شود. با مراجعه به توانمندی‌های داخلی و آزادشدن از اقتصادِ نفتی، همه‌ی این‌ها معجزه‌ی مقاومت است که مکتب حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» به این تاریخ عطا فرمود.
دیگر چه کار می‌توانند بکنند که نکردند؟ ولی ما همچنان در حال ادامه‌ی خود هستیم. آل سعود هر کاری بکند شکست خورده است، دوباره شروع کرده‌اند زیرساخت‌های یمن را بمباران کنند، مگر تا به حال این کار را نمی‌کردند؟ نه می‌توانند صلح کنند زیرا مجبورند حوثی‌ها را به رسمیت بشناسند و نه می‌توانند این تجاوز را ادامه دهند. معجزه‌ی مقاومت یعنی این‌که عملاً با مقاومت، دشمن از پا در می‌آید و شما به بهترین شکل به نتیجه‌ای که به دنبال آن بودید می‌رسید.
 ملاحظه کنید که در عالم چه خبر شده، هزاران هزار دلار برای نابودکردن انقلاب اسلامی علاوه در ایران، در لبنان و یمن و سوریه خرج کردند ولی به اهداف خود نرسیدند. عرض بنده آن است که باید متوجه بود چیزی در حال وقوع است که به ظاهر بستر آن را حمله‌ی دشمن به ما برای ما فراهم می‌کند، مثل وقتی احزاب در جنگ خندق به ما حمله کردند و ما فهمیدیم در این حمله باید در جستجوی پیروزی نهایی بر استکبار باشیم. علی‌القاعده باید مسلمانان با محاصره‌شدنِ مدینه در جنگ احزاب بیشتر می‌ترسیدند ولی آیه‌ی ۲۲ سوره‌ی احزاب می‌فرماید «وَ لَمَّا رَاَ الْمُؤْمِنُونَ الْأحْزاب‏» وقتی مؤمنین احزاب را دیدند - یعنی جبهه‌ی متحد کفر را – گفتند: «هذا ما وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ ما زادَهُمْ إِلاَّ إيماناً وَ تَسْليماً» این است وعده‌ی خدا و رسولش. خدا و رسولِ خدا راست گفتند و در این راستا ایمان‌شان به خدا و تسلیم در مقابل اوامر الهی بیشتر شد. بنده در این قضیه‌ی تحریم‌ها بسیار امیدوار و آرام هستم، آنچه دشمن می‌خواست همین کاری بود که کرد. جبهه‌ی توحید با بانک توحید و از این طرف، جبهه‌ی کفر با بانکِ کفر به ظهور آمده‌اند و معلوم است که در این رویارویی حتماً جبهه‌ی توحید پیروز است. حال وقتی کارایی دشمن از بین رفت خود به خود جبهه‌ی توحید صحنه را در دست می‌گیرد و بسیاری از مشکلات فرهنگی مثل مشکل بی‌حجابی خود به خود رنگ می‌بازد. مهم آن است که رهبر معظم انقلاب برای تهدیدهای جبهه‌ی استکبار جایگاهی قائل نیستند که جای شکر بسیار دارد. موفق باشید.

 

25603
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: حقیر مدتی است با ابجد کبیر روی آیات قرآن کار می کنم و به مطالبی قابل توجه رسیده ام چقدر این مطالب می تواند قابل اعتماد و استناد باشد؟ به عنوان مثال: در آیة الکرسی می‌فرماید: «لا‌اله الاهو» الهی نیست بجز هو، حال این هو کیست؟ در انتهای همین آیه آمده: «و هو العلی العظیم» و این هو، علی عظیم هست اینکه در کل، قرآن برای شناساندن خداوند می‌باشد شکی نیست این اله و هو خود خداست که بلندمرتبه و بزرگ «علی العظیم» است اما وقتی علی (ع) خود می‌فرمایند کل قرآن و قرآن ناطق منم پس می‌شود نتیجه گرفت که بعد از شناساندن خدا، قرآن به معرفی وجود امام معصوم (ع) و ولی می‌پردازد که این موضوع با حساب ابجد «لااله الا هو» که برابر ۱۱۰ و آن‌هم برابر با نام مبارک علی (ع) هست اثبات می‌شود که الهی نیست بجز هو، آن هو علی (ع) می‌باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مسئله‌ی حروف ابجد مورد سؤال است. به چه دلیل ما باید به این نوع مسائل و مطالب اعتماد کنیم؟ بد نیست به جواب های شماره ۱۷۱۱۸ و ۵۰۹۴ و ۳۴۰۷ رجوع فرمائید. موفق باشید

25602
متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد از اینکه وقت تون رو می گیرم استاد برای جشن عروسی و شروع زندگی تاریخی که میخوایم بگیریم تو تقویم نگاه کردیم شروع زندگی تو اون روز رو ناپسند فرمودن الان شرایط طوری هست که امکان تغییر تاریخ وجود نداره استاد اگه تغییر ندیم تو زندگی به مشکل میخوریم؟ یا راهی هست مثل صدقه دادن که بشه انجام داد تا اثرات بد اون رو دفع کنیم و به مشکل نخورم؟ ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً خیلی نمی‌توانیم به چنین مواردی اعتماد کنیم. آری! با نیّت خیر، عمل خیری که به عهده داریم انجام می‌دهیم و امیدوار به لطف حضرت حق هستیم. موفق باشید

25601
متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد بنده وقتی میخوام روی مسائل معرفت نفس (مثل ۱۰ نکته و فراتر آن که مطرح فرموده بودید) نمیدونم بدلیل بودن و عادت به وهم هست و خیال پراکنده و بیماری یا ضعف وجودی یا ضعف فکر یا. (کلا در عالم ذهن و مقایسه هی گیر می کنم و نمیتونم جمعش کنم) نمیتونم متمرکز بشم و هی در فضایی غبار آلود آشفته میشم و انگار دور خودم می چرخم! و امثال این سوالات که نکنه این بهترین راه نیست، یه وقت داری وقتت رو تلف می کنی مثلا بجای این درس میخوندی یا دنبال استادی که راهنماییت کنه می گشتی یا کتب علمای درقله این زمینه را میخوندی یا با ورود در اجتماع معارف جدید و حضوری را در صحنه واقعیت با تمام جان حس می کردی یا الان واقعا داری بهترین کار رو می کنی؟ نکنه بهترین نباشه ؟و نتونی بهترین فرد باشی و... و این آشفتگی‌ها نه فقط در این مسئله که در موضوعات مختلف پیش میاد و نمودش مثلا در فقه باعث وسواس مانند شاید شده (هی جوانب ماجرا بررسی میشه) و خودم هم احساس بدی نسبت به آن دارم اما نمیتونم بیرون بیام. البته بنده ۴/۵ پیش تصمیم گرفتم قفسه اعتقادیم رو بهم بریزم و مبتنی بر عقل بچینم و حتی آن موقع در اینکه هستم یا نه هم فکر می‌کردم و مثل جهنم برام شده بود البته حالا هم بصورت کلامی این اعتقادات هنوز در بوته نقدن و طلبه شدنم برای حوزه نبود بلکه بستر حوزه را مناسب تردیدم برای پیگیری این مسائل خدمتتون در کوه هم رسیدم و شما افقی بالاتر از ۱۰ نکته را نشان دادید اما هم خیلی خلاصه و مجمل بود هم با این حالاتم و ماندن در مقایسه و عالم ذهن نمی توانم روی آن تمرکز کنم در درس خواندنم هم این مشکلات به شدت تاثیر گذاشته و فکر کن با حل آن درست بشه همچنین یکی از اساتید به روشی که حضرتعالی ارائه می فرمایید نقد وارد می کرد که ارتباط با حضوریات و... با یه باد بهم میخوره، باید اول از لحاظ عقلی شناج بندی صورت بگیره ولی جدای از حرف ایشون بنده وقتی میخوام به مسائل عقلی فکر کنم این آشفتگی ها مانع میشه - همچنین استاد این نگاه های کلامی که الان باید سریع به اسلام معتقد بشی و گرنه می میری و میندازن تو جهنم و بصورت کلامی باید اعتقاد داشته باشی و... که حتی از سوی برخی بزرگان علوم عقلی القا میشه هم خیلی مشکل ساز هست و حتی با وارد شدن به فضای قرآن هم بهم می ریزم که این همه علوم نیاز داره و نداری و کلا نسبت به مسائل وادادگی و احتیاط غیر عاقلانه شاید دارم. استاد تک تک این جملات مسئله جدی برام بوده و هستن لطف می فرمایید راهنمایی بفرمایید؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم خوب است با هر موضوعی که با آن روبه‌رو می‌شوید به این فکر باشید که فعلاً این رزقِ شماست، اگر با آن درست برخورد کردید، خداوند رزق عمیق‌تری را برایتان می‌گشاید، به همان معنایی که فرموده‌اند: شکر نعمت، نعمتت افزون کند. موفق باشید

25600
متن پرسش
سلام علیکم: اساسی ترین نقدی که جناب آقای نصیری و میلانی بر فلسفه دارند این است که در فلسفه به یکی بودن خالق و مخلوق تصریح شده و اساس تفکر فلسفه آن است که خداوند در تمام اشیا فرو رفته و اجزای جهان جزئی از خدایند و برای اثبات آن به عبارات زیادی از محی الدین و ملاصدرا استناد می کنند و می گویند این شرک مسلم است که با دین تعارض دارد و بخاطر این طور مسائل می گویند اساس فلسفه ضدیت با عقل است و آن را کلا نفی می کنند در ضمن در نظر آنها ضدیت با فلسفه مخالفت با تعقل نیست. چگونه می توان اثبات کرد که منظور قواعد فلسفی مثل وحدت وجود و قاعده الواحد و سنخیت علت و معلول معنایی غیر از معنای شرک آمیز آن است؟ به سایت ها هم رجوع کردم ولی جواب کاملی داده نشده بود. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم در این مورد اگر کتاب «جدال با مدعی» دکتر غفاری را دنبال بفرمایید متوجه می‌شوید این آقایان چه اندازه در غفلت‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی