باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان کامل در مقامی است که مقامِ تعلیم همهی اسماء الهی است و لذا اولیای معصوم «علیهمالسلام» در مقام ذات، حاملِ همهی اسماء الهی هستند، هرچند در مقام ظهور بستگی به ظرفیت شرایط دارد. مولایمان حضرت بقیة اللّه «عجلاللّهتعالیفرجه» در شرایطی به ظهور میآیند که ظرفیت ظهور نور همهی اسماء رویهمرفته فراهم است. مانند همین تاریخی که ما در آن قرار داریم و نمیتوانیم در محدودهی ظهور اسلامی در میدان باشیم که مثلاً ۵۰۰ سال پیش برای مسلمانیمان کافی بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلها که هنوز تایپ کامپیوتری نبود، آن جزوه تهیه شد. فکر نمیکنم خودم هم بتوانم آن را پیدا کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسانها در منش و شخصیت پذیرفتهی خود مستقرّند تا در داناییهایشان. و به همین جهت در توصیههای دینی به ما میفرمایند باید معارف بهدستآمدهی خود را به قلب برسانیم تا جزء شخصیت و بصیرت و منش و ملکه ما شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته در این تاریخ، المیزان را افقی جهت حضور قرآنیِ ملتها در این تاریخ میتوان در نظر گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. زیرا وقتی هم که تمدنی در عین جداییِ از دین مدعی ضد دین هم نباشد، عملاً با دینی که میخواهد همهی مناسبات انسانی را در توحید معنا کند، به مقابله با آن دین میرسد و این هم یکی از تزویرهای فرهنگ مدرن است که در عین ادعایِ ظاهری غیر دینیاش، عملاً ضد دین خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی نفس امّارهی انسان، محور شود دیگر نمیتواند به خدایی دل بسپارد که مانعِ خداییِ نفس امّاره است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم با توجه به ثقلینخواندن آن دو حقیقتِ سنگین، یکی را میتوان آینهی تمامنمایِ دیگری گرفت به همان معنا که مولایمان فرمودند قرآن ناطق منم. ۲. قرآن از محل الوهیتِ حضرت حق یعنی اسم «اللّه» صادر شده است به همان معنایی که در قرآن داریم: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ» بگو: طریقه من دعوت است به سوی «اللّه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! حتی در کتاب «سلوک...» اشکالات اساسی که در فلسفهی غرب منجر به دوگانگیِ سوبژه و ابژه میشود، با خوانندگان محترم در میان گذاشته شده است. ولی مسئله را به آن راحتیها نمیدانم و همچنانکه مکرر عرض شده بعد از چشیدن فلسفهی صدرایی، در جریان فلسفهی غرب قرارگرفتن، برای اهل تحقیق لازم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. یک موحد اگر در امور جزئی وارد شود، درک او جامعتر و همهجانبهتر است. ولی در هر حال آنچه انسانهای غیر موحد بهکار بردهاند و مثلاً کامپیوتر را ساختهاند؛ در حیطهی عقلی است که اصطلاحاً به آن عقل جزیی میگویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همینطور است. نماز، وقتی با حساسیت دنبال شود تمام وجود انسان را وارد عالمی متعالی میکند که اقلّ آن نجات از فحشاء و منکر است و موجبِ ساختن شخصیتهایی میشود که دقیقاً برای خود و دیگران مؤثر خواهند بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه در هر موطنی، ما بدن داریم ولی بدنِ مناسبِ آن نشئه. در این مورد خوب است به جزوهی «نحوهی حیات بدن اخروی» که بر روی سایت هست رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به شرطی که به خاطر خوبیهای آن انسانها آنها را دوست بدارید و نه با انگیزه های سودجویانه و یا احساساتی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بیشتر این نوع مباحث را عزیزانی که مباحث قبلی را دنبال کردهاند، میشناسند. پیشنهاد میشود کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید اگر همانطور که فرمودید با سیکل وارد حوزه شوید و در این امر، جدّی باشید بهتر است. و تجربهی بنده در مورد بعضی از افراد که میشناسم، همین نکته را تأیید میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علمِ به آینده که اختیار را نفی نمیکند. مثل اینکه خدا میداند فردا با اختیار خود به مسجد میرویم. در این مورد خوب است به جزوهی «جبر و اختیار» که در قسمتِ نوشتار سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین طور است. وقتی قرآنِ مجسم یعنی امام معصوم در ابعاد مختلفاش درک نشود، حتماً قرآن مهجور خواهد ماند. زیرا امام است که باید قرآن را به ظهور آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه حکمت صدرایی راهِ گشودهای در این تاریخ است، برای حضور در چنین جهان پرآشوب و تأکید حضرت امام نیز بر همین اساس است؛ شکی نیست. ولی امثال شهید مطهری در برخورد با فیلسوفان غربی اینطور که شما برخورد میکنید، برخورد نکردند و به قول آقای دکتر طالبزاده از اساتید فلسفهی دانشگاه تهران، با رجوع به فیلسوفان غربی و برگشت به فلسفهی اسلامی میتوانیم نشاط و طراوتِ از دسترفتهی فلسفهی اسلامی را به آن برگردانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر بتوانید به قصد یک بازخوانی اساسی سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» همراه با شرح صوتی آن بزنید، فربهتر به میدان میآیید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع نوشتهها که بیشتر در فضای نوعی از تفکر فلسفی و منطقی نوشته و شرح داده میشود، غیر از کتابهایی است که علمای دین بر اساس شخصیت خود مینویسند مثل کتاب «المراقبات» از ایت اللّه ملکی و یا کتابهای حضرت امام. با اینهمه، قسمتهای توحیدی «منظومه» مرحوم سبزواری با روحی که توحید را چشیده است، به ظهور میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم تفاوت چندانی برای آن دو واژه بتوان قائل شد. بیشتر در دلِ جملات و روایات و آیاتی که بهکار میرود، باید ببینیم به چه معنایی اشاره میشود. البته حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه» نکات ظریفی در رابطه با مشیت اللّه فرمودهاند که بحث آن مفصل است و میتوانید به آن رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که حتماً مستحضرید در این موارد بحث رویکردها مطرح است که در نگاه توحیدی به پدیدهها، با آن رویکرد نگاه میشود، نه صرفاً در محدودهی تجربه و نتایج آزمون و خطا. و این موضوع حساسی است که بدانیم طبیعت در إزای آنچه ما از آن میخواهیم به ما رُخ مینمایاند، چیزی که آقای مارتین هایدگر در مقالهی «پرسش از تکنولوژی» بهخوبی تجزیه و تحلیل میکند و خلاصهی آن مقاله تحت عنوان «ماهیت تکنیک» در قسمت جزوات سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای هیوم در شخصیت خود شکاک نیست. او متذکر این امر است که با واقعشدن در حسّ، جایی جز شک در تفکر نمیماند و مسئلهی او بسیار جدّی است در آن حدّ که کانت میگوید هیوم بود که مرا از جزمیت نجات داد. در جزوات «فلسفهی غرب» که بر روی سایت هست، مختصری از هیوم گفته شده است، با این نگاه که اگر تاریخی،تاریخِ مفاهیم شد خواهی نخواهی کار، به حسّگرایی میکشد و امثال کانت هم با همهی تلاشی که کردند نتوانستند از گردونهی دوگانگی بین سوبژه و ابژه راحت شوند، که بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه. ماه، ماه ضیافت الهی است یعنی میزبان که حضرت حق باشد ما را دعوت کرده است تا از آنچه به میهمانش میخواهد عطا کند، به میان آورد. در حالیکه او همچنانکه در دعای جوشن کبیر میخوانید اسماء حسنایی است با چنین وسعتی. یعنی بنا دارد بندهی خود را آماده کند تا بر او رُخ بنمایاند و اسماء حسنای خود را از در و دیوار وجود، همچون تابلویی که زیباییها را به نمایش میآورد، به ظهور آورد و در یک کلمه ماه گشودن جهانی است در مقابل ما که دیگر دنیای کمّیّتها همهی افق جان انسان را اشغال نکند و حضور در جهانِ کیفی از ما دریغ گردد. بنا نیست به جهان دیگری کوچ کنیم، بنا است با افقی که کیفیتها در مقابل ما میگشایند، همهچیز را با وجهِ حقّانی آن بنگریم. و این یعنی آنکه خدا به استقبالِ بندهاش آمده به همان معنایی که وعده داده است: «سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ ۗ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ» (فصلت/۵۳) به زودی آیات خود را در آفاق و در جان خودشان نشانشان می دهیم تا آنجایی که برای آنها مشخص شود جز حق در صحنه نیست، آیا این کافی نیست براینکه پروردگار تو در هرچیزی مشهود است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در چنین شرایطی هستیم و انتخاب بزرگ امروز ما حضور دیانت است در جهان با جمع بین یگانگی با خدا و وسعتی که این حضور در مقابل ما قرار داده است. پیشنهاد میشود سری به مقدمات جلسهی ۱ و ۲ شرح «مناجات التّائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هرگز با فرهنگ موجود پایانه نویسی نتوانستم کنار بیایم. شما هم یکطوری مطلب را برای این که از سرتان باز شود، تمام کنید و به همان روشی که علمای ما تحقیق میکردند، مطالب معرفتی را دنبال کنید. موفق باشید