بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29293
متن پرسش

سلام و صلوات بر محمد و آل محمد ص و سلام و رحمت خدا بر شما استاد عزیز و بزرگوارم و همه اهل ایمان این مطلب را در جمعه 25 مهر 1399، روز 28 صفر 1442 سالروز شهادت رسول اعظم سیدنا محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و شهادت آقا امام حسن مجتبی (علیه السلام) می‌نگارم، ضمن عرض تسلیت به شما و همه خوانندگان، از آن انوار مقدسه برای خلوص در جلب رضایت خدای عزیز استمداد می‌طلبم. (متن پرسش کمی طولانی است، پیشاپیش طلب عفو دارم). مطلبی صوتی از یکی از اهل منبر موفق در شیراز و کتابی پیرامون داستان شهید يونس زنگی آبادی یکی از اهل ایمان از کانال خوب مطالب ویژه برایم فرستادند، که بنظرم اصلاحیه‌ای ضروری لازم دارد که در ادامه ارائه می‌دهم و از شما استاد عزیز هم تمنای راهنمایی و ارشاد دارم. بسم الله الرحمن الرحیم بنده این کتاب ظهور (پیرامون شهید یونس زنگی آبادی) را در آغاز دوره طلبگی در سال ١٣٨٧ خوانده ام، و با اینکه قبل آن در اوایل دوره دانشگاه سخنرانی تصویری آقای حجت‌الاسلام انجوی نژاد را پیرامون آن دیده بودم، ولی با خواندن آن نسخه چاپی کتاب (چاپ جدید آن سالها) متوجه اشتباهی در نوع روایتگری برادر طلبه ام شدم. چون اساسا داستان چیز دیگریست. اگر ما امور خیالی را بجای واقعیت جا بزنیم، دیگر مکاشفات و کرامات واقعی هم در مخاطب جدی گرفته نخواهد شد و همه چیز همان صورت خیالی خواهد گرفت. چرا؟ چون این کتاب ظهور فقط یک رمان خیال انگیز است!! اولا، نویسنده کتاب علی مؤذنی هست، نه کریم صفایی. نام کریم صفایی شخصیت داستانی ساخته شده‌ در کتاب قبل از این رمان (کتاب رمان «ملاقات در شب آفتابی») است که نویسنده (آقای موذنی) در این کتاب رمان «ظهور» هم راوی قصه را با این شخصیت داستانی خلق کرده است. ثانیا، کتاب ظهور، نوشته‌ی علی مؤذنی، یک «رمان تخیلی» است که لابلای خیال انگیز کردن داستان می‌خواهد خاطراتی از زندگی واقعی شهید یونس زنگی آبادی (در زمان حیات دنیویشان) را با رنگ و لعاب احساسی و ماورایی بگوید. به تصریح خود نویسنده در مقدمه چاپ جدید و مصاحبه ها و صفحه اینستاگرام خودش و ناشر (نشر نیستان) پیرامون این رمان، تمام این وقایع بظاهر ماورائی در داستان (مانند تماس تلفنی شهید با راوی داخل داستان و حرکت قلم و نگارش متن توسط شهید برای همان راوی قصه، و حضور شهید بصورت کبوتر و گریه آن کبوتر و ...) ساخته‌ی خیال نویسنده‌ی رمان (آقای علی مؤذنی) است، برای ایجاد جذابیت و برانگیختن احساسات مخاطب بسوی عالم ماوراء و ارتباط با ارواح، و هیچکدام از این اتفاقات واقعیت خارجی نیافته است، و صرفا ساخته و پرداخته رمان نویس است. ایشان حتی اصل تخیلی بودن وقایع داستان را که هیچ ربطی به شهید عزیز نداشته (ولو امکان وقوعی آن از شهدا هست) در خاطره ای در سال 75 از بیان شهید عزیز سردار قاسم سلیمانی هم اعتراض دوستانه شان به تخیلی بودن اکثر داستان را نقل می‌کنند و اصرار نویسنده بر اینکه این کتاب رمان است و آمیخته بودنش به تخیلات، طبیعی است، و نهایتا هم نویسنده بخاطر عدم استعداد خودش به بیوگرافی نویسی، نسبت به نوشتن کتاب مستند زندگی نامه از شهید موافقت نکردند. نویسنده صراحتا در پستی که اخیرا درمورد نحوه تدوین این رمان در اینستاگرام منتشر کردند می‌نویسند: «اواخر سال هفتاد و پنج طی سفری با حاج قاسم آشنا شدم. آن موقع فرماندۀ لشکر بود و هنوز خبری از سپاه قدس نبود. دست گذاشت روی دستم و با لبخندی شکرین گفت کاش نویسنده ای پیدا بشود و کتابی شبیه نه آبی نه خاکی یا ملاقات در شب آفتابی برای حاج یونس بنویسد. دستش را از روی دستم برداشت و گفت: حاج یونس دست راستم بود. شیرینی و تاثیر آن دیدار باعث شد ناباورانه رمان ظهور را خیلی زود بنویسم و برای حاج قاسم بفرستم. کمتر از یک هفته بعد دعوتم کرد به کرمان. تا رسیدم، جلسه گذاشت. بیست نفری از سردارانش هم حضور داشتند. شگفتی اش را از سرعت عمل من در ارائۀ رمان ابراز کرد و گفت: خیلی تاثیر گذار است. من که همۀ مراتب گریه را تجربه کردم. نه من که بیشتر دوستان حاضر در این جا. آن هایی که خوانده بودند، تایید و تحسین کردند. من هم خدا را شکر کردم که قضیه به خیر و خوشی دارد انجام می شود. حاج قاسم ادامه داد: اما علی جان، اکثر مطالب این کتاب که هیچ ربطی به حاج یونس ما ندارد. گفتم: رمان عرصۀ تخیل است و از واقعیت کپی برابر اصل نمی سازد. بحث در گرفت. و بالا گرفت. لُب کلام من این بود که شما از من رمان خواستی. آدرس دو تا رمان از خودم را دادی، پس طبیعی است که از همچو منی رمان تحویل بگیری، و حرف دیگرم این‌که شما اگر دنبال نوشته شدن زندگی نامۀ حاج یونس بودی، باید پیشنهادش را به یک زندگی نامه نویس می دادی نه به یک رمان نویس.» www.instagram.com/p/CGAYuO2J0FI/?igshid=1jajt570u3slg بنده علاوه بر دیدن مستندات مذکور (که برخی دیگر را در پی نوشت اشاره می‌کنم) شخصا هم از دایرکت صفحه رسمی ایشان در اینستاگرام پرسیدم (با آیدی @alimMoazeni.officialNews )، و با نام بردن از تک تک وقایع مذکور، صراحتا گفتند: «بله، فرمایش شما صحیحه. وقایع رمان تخیلی هستن»، و همچنین از صوت خطیب مذکور هم که هفته پیش بخشی از آن را شنیده بودند اظهار تعجب کردند! و نهایتا بنده از ایشان خواستم این موضوع را در مصاحبه ای هم باز تاکید کنند، که گفتن مصاحبه زیاد شده ولی بازهم انجام خواهد شد. (تصویر مکالمه مذکور را خدمتتان در ایتا فرستادم، و در استوری و هایلایت صفحه اینستاگرامم ( @salehi.786 ) هم قرار دادم. لذا، در این مصداق کتاب مذکور، اصلا این صوت آقای انجوی نژاد عزیز را نباید بعنوان یک مستند واقعی پخش نمود (متاسفانه، ایشان ظاهرا چاپ ناقص دهه هفتاد کتاب را دیده اند و نه تنها مقدمه دیده نشده، بلکه حتی اسم مولف کتاب را هم ندیده و نویسنده واقعی را همان شخصیت داستانی کریم صفایی تلقی کرده و بخیال واقعی بودن اتفاقات روی منبر آن را گفته اند). البته از آنجا که اصل وقوع چنین وقایعی از شهدای عزیز امکان وقوعی دارد، و بلکه وقایع مستندی از این دست تصرفات را زیاد دیده و شنیده و خوانده ایم (کما اینکه در پی نوشت به چند مورد اشاره می‌کنیم)، لذا خطیب ارجمند هم با حسن ظن به مشابهت وقایع داستان با برخی مستندات واقعی دیگر، آن را نقل نموده است. ثالثا، وقایع اصلی و واقعی داستان، همان خاطرات جنگ و جبهه و بیانات شهید قبل شهادت به همسرش هست که پاهایم را خوب نگاه کن و به حافظه بسپار (چرا که بعد از شهادتشان همسرش فهمید که باید شهید را از روی پاهایش شناسایی کنند، چرا که پیکر مطهر شهید نه دست داشت و نه سر). لذا تلاش نویسنده در خلق یک رمان جذاب برای نقل خاطرات زندگی یک شهید عزیز بوده، و نباید گمان کنیم حذف عناصر خیال انگیز داستانش چیزی از مقام بلند شهید کم می‌کند، بلکه اساساً قدرت نفوذ و تصرف شهدای عزیز در وصف و خیال ما نمی‌گنجد! لذا ضمن تشکر از برادران بزرگوار در نشر آثار فرهنگی، و نیز تشکر از کانال بسیار خوب مطالب ویژه، اما بهتر است این صوت آقای انجوی نژاد را بردارند (چون در این مصداق خاص، تلقی خلاف واقع از یک رمان خیال انگیز ایجاد شده) و بالخصوص بیان تکمیلی شما استاد عزیز طبق مبانی و فارغ از این مصداق در این باره منتشر شود. سه پی‌نوشت تکمیلی: 1. آقای علی مؤذنی این شیوه نگارشی خیال پردازی برای ایجاد رمان از زندگی شهدا و اولیاء را دارد، مثلا در مورد رمان دیگرش با نام «احضاریه» می‌گوید: «واقعیت برای من دستمایه تخیل می‌شود / اصل بر تخیل است، البته با حفظ اصالت وقایع / موضوع رمان تخیل است. واقعیت برای من جز این که دستمایه تخیل شود، هیچ جذابیتی ندارد.» www.yjc.ir/fa/news/6732591/واقعیت-برای-من-دستمایه-تخیل-می-شود-اصل-بر-تخیل-است-البته-با-حفظ-اصالت-وقایع ۲. روزنامه همشهری در تاریخ چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۸۲ (شماره ۳۱۲۸) ضمن انتشار مصاحبه شان با آقای مؤذنی، در مطلبی با عنوان «يادداشتي بر رمان «ظهور» نوشته علي مؤذني»، تاکید بر عناصر تخیلی آن و ایجاد یک دنیای داستانی برای مخاطب در آن می‌نمایند، و حتی این را از هنر نویسنده محسوب می‌کند که طوری وقایع تخیلی را با مستندات خاطرات شهید درآمیخته که مخاطب همه را باور کند: «علي مؤذني در رمان ظهور دنياي داستاني را خلق مي كند كه در آن نويسنده اي به نام آقاي صفايي با اثرش يگانه مي شود. ... به اتكاي اين شگرد، تداخل مستندات و انديشه تخيلي شده است كه خواننده همه حوادث را تا انتهاي داستان مي خواند و مي پذيرد.» https://images.hamshahrionline.ir/hamnews/1382/820515/world/litew.htm ----------------- ۳. تکمله نهایی، پیرامون درک حضور شهدا و حضور تاریخی شان ذیل مکتب امام و انقلاب اسلامی: بنظر این بنده، باید توجه ویژه به مصادیق حقیقی کرامات شهدا، بلکه بالاتر توجه معرفتی و سلوکی خاص به مقامات شهدا ذیل مکتب اشراقی امام داشت. مثلا شهید علی اکبر دهقان، شهیدی که بدون سر یا حسین گفت حدود ۱۰ - ۱۵ نفر در اطراف پیکر بی سر او ۵ دقیقه این ندا را از حلقوم بریده اش می شنیدند و آن شهید این عنایت را در وصیتنامه اش از خدا خواسته بود، که این واقعه توسط راوی زنده ماجرا، و شهید زنده حجت الاسلام محمد صادقی سرایانی، در سایت خودشان در خاطرات خودشان نقل شده { malakoot.ir/مردان-بی-ادعا/ } می‌نویسند: «من صحنه‌ای دیدم که همیشه در ذهنم باقی است؛ دیدم که دستی از بدن کسی کاملاً جدا شده و آن طرف روی زمین افتاده بود. در این دست جدا شده کتاب دعایی بود که ظاهراً می‌بایست با پرت شدن دست، کتاب هم جدا می‌شد ولی کتاب دعا محکم به دست چسبیده بود. یک طرف کتاب‌ دعا نوشته بود ارتباط با خدا و طرف دیگر فرازهایی از زیارت عاشورا بود که خون آن شهید روی آن ریخته بود، نوشته شده بود، «السلام علیک یا ثارالله و ابن ثاره». شما چنین صحنه‌ای را هر کاری بکنید نمی‌توانید به قلم بیاورید و در صحنه‌های هنر زنده کنید. خدا در آن جا می‌خواسته یکی از درسهای خودش که نتیجة خلوص است را بدهد. و این خون هم خون خداست. یا شهید علی‌اکبر دهقان که وقتی ما می‌خواستیم جنازة او را در جاده بصره ـ خرمشهر جمع کنیم، دیدیم سر بریده‌اش در محوطه دارد می‌رود، سری که از پشت قطع شده بود و روی زمین داشت می‌غلتید و تنش هم داشت می‌دوید. سر این شهید حدود ۵ دقیقه فریاد یا حسین، یا حسین سر می‌داد. این فریاد را همة ما که حدود ۱۰ ـ ۱۵ نفر بودیم، (از جمله برادران حدادی، آذربیک، مصطفی خراسانی، طوسی و .. . .) می‌شنیدیم و همة به جای اینکه جنازه را جمع کنند، داشتند گریه می‌کردند. یا در کتاب «پیشانی سوخته‌ها» آورده‌ا‎م که طلبه‌ای به نام آقاخانی در کربلای ۵ شهید شده بود که پس از شهادت از حنجره بریده‌اش چند بار صدای «السلام‌علیک یا اباعبدالله» می‌آمد. این نمونه‌ها در صحنه‌های جنگ بسیار بوده است. البته این شهید یک وصیتی هم داشت که ما از توی کوله‌پشتی‌اش پیدا کردیم. یک تکه کاغذ بود که نمی‌دانم شب نوشته بود یا همان روز: «خدایا من شنیدم که امام حسین با لب تشنه شهید شده، من هم دوست دارم این‎گونه شهید شوم.» نمی‌دانم لابد لب تشنه هم بوده چون مسائل مشابه دیگری که ما دیدیم اتفاق افتاده بود. نوشته بود «خدایا من شنیدم که امام حسین سرش را از قفا بریدند، من هم دوست دارم سرم از قفا بریده شود. بعد دیدیم که یک ترکش از پشت سر، سرش را قطع کرد یا نوشته بود: خدایا من شنیدم که سر امام حسین بالای نی قرآن خوانده. من که مثل امام حسین اسرار قرآنی نمی‌دانستم که بتوانم با آن انس بگیرم که حالا بعد از مرگم قرآن بخوانم ولی به امام حسین(ع) خیلی علاقه و عشق دارم، دوست دارم وقتی شهید می‌شوم سر بریده‌ام به ذکر یا حسین یا حسین باشد و ما آن صحنه را دیدیم.» خود ایشان (حجت الاسلام صادقی سرایانی) برای خودش هم واقعه زیبایی اتفاق افتاده که ٢۵ روز در برزخ بوده، و با عنایت امام رضا (علیه السلام) پس از مرگ زنده شدند. خاطره شفای خود ایشان خیلی متذکر کننده است: تصویری: aparat.com/v/3iQJD dalfak.com/w/i4jhw صوتی: malakoot.ir/wp-content/uploads/2018/02/Shahid_zende_malakoot01.mp3 متنی (از سایت خودشان): http://malakoot.ir/دیدار-با-امام-رضاعلیه-السلام/ http://malakoot.ir/خاطرات-بیمارستان-تا-شفا-گرفتن/ *** همچنین وقایع بی‌شمار مستند واقعی که در کتب و مستندات دقیق پیرامون حضور شهدا به نگارش درآمده، مانند: حضور شهید حجّة الاسلام سیّد مجتبی صالحی خوانساری، که بعد از شهادتش، اهل خانه و فامیل و دوستان صداى تلاوت قرآن و دعا و مناجات شهید را مکرر در خانه می‌شنیدند و نور سبزی از حضور او میدیدند، و حتی شهید عزیز کارنامه امتحانات ثلث دوم دخترش (خانم زهراسادات صالحی) را برای مدرسه اش امضا نمود: shohadayeiran.com/fa/news/171748 یا حضور شهید سید مرتضی دادگر (اهل ساری) که بعد از شهادتش، قرض‌های یک بسیجی گروه تفحص شهدا را به تمام مغازه ها و قصابی و میوه فروشی محله اش داد و مبلغی هم برای امورات زندگی به اهل خانه او رساند (و همه این وقایع در همان روزی که پیکرش در تفحص پیدا شده بود و اهل خانه و مغازه دارها و ... با دیدن تصویر مدارک شناسایی شهید متوجه حضور او برای دادن قرضها شدند): www.mashreghnews.ir/news/331021 یا حضور شهید سید مرتضی آوینی (ره)، که راوی دفاع مقدس مرحوم حجت الاسلام ضابط می‌گفت: «خیلی دلم می‌خواست سیدمرتضی آوینی رو ببینم. یه روز به رفقایش گفتم یه موقعیتی جور کنید ما سیدمرتضی رو ببینیم، نشد. بالاخره سید شهیدان اهل قلم تو فکه رفت روی مین و شهید شد و من نتوانستم سید مرتضی رو ببینم. بعد از مدتی قسمت شد با یکی از کاروان‌های راهیان نور آمدم برای بازدید از مناطق جنگی. یک جایی شب ماندیم و مستقر شدیم. شب که خوابیدم دیدم شهید آوینی آمد به خوابم. در خواب به او گفتم: آقا سید! من خیلی دوست داشتم وقتی زنده بودی ببینمت ولی توفیق نشد. شهید آوینی توی خواب به من گفت: نگران نباش! فردا صبح ساعت ۸ بیا سر پل کرخه منتظرتم. صبح بیدار شدم و من بیچاره که هنوز به زنده بودن شهید شک داشتم گفتم: آخه این چه خوابی بود! آوینی که خیلی وقت است شهید شده. بلند شدم رفتم سر قراری که با من گذاشته بود و نیم ساعت دیر رسیدم. دیدم خبری از آوینی نیست. دیگر داشتم مطمئن می‌شدم که خواب و خیال و اینجور چیزها واقعیت ندارد که یه دفعه سربازی که آن نزدیکی‌ها پست می‌داد آمد پیش من و گفت: آقا شما منتظر کسی هستید؟ گفتم بله با یکی از رفقا قرار داشتم. گفت: چه شکلی بود؟ برایش توصیف کردم. گفتم: موهای جو گندمی، محاسنش اینجوری بود، عینکش... سرباز گفت: رفیقت آمد اینجا و تا ساعت ۸ منتظرت شد، نیامدی. بعد که می‌خواست برود، به من گفت: یک کسی می‌آید با این اسم و این قیافه، بهش بگو مرتضی آمد. خیلی منتظرت شد، نیامدی، کار داشت رفت. کنار پل، یک چیزی برایت نوشته برو بخوان. رفتم دیدم کنار پل با انگشتش نوشته : "فلانی! آمدیم نبودید، وعده ما بهشت. سیدمرتضی آوینی".» www.tasnimnews.com/fa/news/1391/12/15/31049 آخرالکلام، مقامات شهدا و حضور و تصرّفشان در عالم هستی، و حضور تاریخی‌شان ذیل حقیقت اشراقی قلبی امام روح الله (رحمة الله علیهم)، از آن جهت که ظهور شعاع اشدّ اتصال ایشان به روح الهی در شمس نور محمّدیه (ص) است، قابل توصیف و تصور اذهان بشری نیست (إِنَّ رُوحَ الْمُؤْمِنِ لَأَشَدُّ اتِّصَالًا بِرُوحِ اللَّهِ مِنِ اتِّصَالِ شُعَاعِ الشَّمْسِ بِهَا - اینکه اشدّ اتصالاً هست، دیگر چقدر شدیدتر قابل توصیف با الفاظ و بیان نیست). ان شاء الله ما بتوانیم ادامه دهندگان راه امام و شهدا و مجاهدین به نتیجه رساننده انقلاب با اتصالش به قیام قائم (علیه السلام) باشیم. ضمن تشکر از شما استاد طاهرزاده عزیز و مخاطبین گرامی، پیشاپیش از بذل توجه و عنایت شما در تبیین موضوع کمال تشکر و سپاس را دارم. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته. ظهر جمعه 25 مهر 99. قم مقدسه. محمد حسین صالحی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

با سلام و ارادت و با تشکر فراوان از تذکری که نسبت به کتاب «ظهور» فرمودید. برای بنده این سؤال هست که آیا جناب آقای موذنی که زحمت کتاب «ظهور» را کشیدند و آن را به عنوان یک رمان تنظیم کردند؛ آیا برای شخصیتی که کاملاً مشخص است، تنظیم رمان به معنای آن است که همان شخصیت را و با حرکات و سکنات واقعی‌اش به صورت رمان بنمایانند؟ و با هنرمندی خود آن حرکات و سکنات را به صورت رمان تنظیم کنند؟ و یا شخصیتی خیالی از او بسازند که مربوط به شخصیت آن نباشد؟ که در حالت دوم عملاً فاجعه‌ای رخ داده است، زیرا شخصی که در مورد آن رمان را تنظیم کرده‌اند، غیر از آن شخصی می‌شود که حقیقتاً هست.

تصور بنده آن است که از آقای مؤذنی چنین بر نیاید که شخصیت دروغینی را به حاج یونس نسبت دهند زیرا آن شخص مشخص و معین است و این فرق می‌کند با رمان‌هایی که نویسنده‌ی آن از ابتدا شخصی را می‌سازد و پیرامون آن صحنه‌آرایی می‌کند.

نکته‌ی بعدی مواردی است که در آن کتاب به شهید حاج یونس زنگی‌آبادی نسبت داده شده که همه‌ی آن‌ها امکان وقوعش هست. و در همین رابطه بنده و امثال بنده به راحتی نمی‌توانستیم آن موارد را انکار کنیم و همان‌طور که جنابعالی می‌فرمایید مواردی بس عجیب‌تر از طریق شهدا به ظهور آمده است که بنده از ارائه‌ی آن‌ها به سهم خود تشکر می‌کنم. با توجه به این‌که حاج قاسم کتاب «ظهور» آقای مؤذنی را خوانده‌اند به دختر حاج یونس در مورد کتاب می گویند:« زیاد خودتون رو درگیر کتاب نکنید حاج یونس چیزی فراتر از این ها بود.» با این‌که انتظار داشته‌اند که آقای مؤذنی زندگینامه‌ی حاج یونس را بنویسند و نه آن‌که حالت رُمانی به شخصیت ایشان بدهند.

موفق باشید

29292
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به یکی از پرسش های قبلی فرمودید که این برکت تشیع است که در جهان نیهیلیسم زده می‌تواند به ما معنای حیات را عطا کند. چگونه می‌توان این حقیقت را درک کرد و متوجه شد که امروز راه عبور از نیهلیسم عالم در تشیع عزیز و فکر می‌کنم البته به فرمایش خودتان در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی در خود ذات انقلاب اسلامی است که تجلی حرکت منزل به منزل غدیر و تجلی «والله یعصمک من الناس» است و عقبه غدیری و افق مهدوی دارد؟ چگونه تشیع در برابر نیهلیسم عالم قرار می‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا حرکت اربعینی و یا دفاع مقدس و شخصیت‌هایی مثل حاج قاسم در این رابطه نیستند؟ سال های قبل عرایضی در رابطه با رخداد اربعینیِ این سال‌ها شد که إن‌شاءالله می تواند در این رابطه متذکر این امر باشد که چگونه آموزه‌های تشیع توان عبور از نیهیلیسم را دارا می‌باشد. در این مورد می توانید مطالبی را در قسمت یاد داشت ویژه سایت دنبال بفرمائید.     موفق باشید

29291
متن پرسش
سلام: از آنجا که بنده در مجلس شورای اسلامی مشغول به کار هستم و تقریبا جریانهای سیاسی و بعضا مباحثی را می‌شنوم که شاید اتفاقی و... باشد و از آنجا که در منطقه ی جنوب شهر تهران زندگی می‌کنم و تقریبا از فضاهای موجود و جریان های به اصطلاح کف خیابان آشنایی دارم از حضرت عالی سوال و درخواست راهنمایی دارم که با توجه به شرایط موجود احساس شدید می‌شود که جامعه روحانیت خیلی کم کاری می‌کنند. حداقل برای دفاع و پشتیبانی از رهبر غریب که از سخنان ایشان پر واضح است تنها مانده اند و از اطرافیان هم این موضوع شنیده می‌شود. و مردم که این فشار اقتصادی و روحی اجتماعی را دارند از طرف یک شخص روحانی به جامعه تحمیل شده (رییس جمهور) را به حساب جامعه روحانیت و به اسم اسلام آخوندی می‌گذارند! حامعه روحانیت باید حداقل حرکتی عملی (اعتصاب، راهپیمایی مصالحت آمیز با یک پیام واحد و یک لیدر و نقشه ی واحد مثل زمان انقلاب ورود کنند تا حداقل مردم شخص ولی جامعه را (نه ولایت فقیه) را هدف قرار ندهند تا مردم کمی به لباس پیغمبر امیدوار بشوند و دیگر لازم نباشد همه چیز را از ملا جماعت ببینند. البته درسته که عوامل سیاسی و دیگر جریان ها هم شدیدا دخیل اند ولی جامعه روحانیت باید ورود عملی بدون ترس از هیچ فضایی حتی شهید شدن اقدام عملی کنند. شاید دیگر به اصطلاح جام زهری در کار نباشد ان‌شاءالله البته که نیست ما به اسلام، انقلاب، رهبر مقتدر و حکیم خود ایمان داریم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید از هر مسیری آماده ی جهاد و حمایت از ولی فقیه هستیم تا کسی جرات نکند هر حرفی را به لباس پیامبر بزند و فکر و عمل غلط در مورد این انقلاب بکند. باور بفرمایید اهل احساس و هیجان نیستم، اول بخاطر حرف ها و رفتار های آقایون سیاسی و رجال بعد هم عدم مطالبه گری که دارد به صورت تحریف اسلام و انقلاب و تبلیغات شدید خارجی و داخلی صورت می‌گیرد و مردم را به این سو می‌برد عرض می‌کنم تا ان‌شاءالله با ورود عملی نه فقط شعار و محکوم کردن جامعه روحانیت بساط این فتنه هم جمع شود که خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده راه‌کارِ اصلی آن است که روحانیت با نشان‌دادن سجایای اخلاقی و ساده‌زیستی و خدمت به مردم و تواضع، نشان دهند روحانیتِ اصیل چه جایگاهی دارد. کاری که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» یک‌تنه انجام می‌دهند. عمده آن است که همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند کاری انجام شود که موجب هتک حرمت رئیس جمهور و تضعیف دولت نباشد. موفق باشید

29290
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: بنده سوالی داشتم از محضر جنابعالی: خیلی وقت است که به فکر هستم در شهر خودم یک کار فرهنگی با کیفیتی انجام بدم خیلی فکر کردم و این مسأله به ذهنم رسیده که؛ در راستای آشنا کردن مردم با مکتب شهید سلیمانی شروع به تهیه ی مختصات این مکتب کنم و اون را در بروشور هایی چاپ کنم. مثلا بیست شاخصه از مکتب شهید سلیمانی همراه با توضیحات را جمع آوری کنم و در بیست بروشور مجزا چاپ کنم و اونو به تعداد هزار عدد تکثیر کنم و بعد آنها را در پاکت نامه هایی قرار بدم و یک عدد برگ سفید نیز درون اون پاک نامه بزارم و به دانش آموزان، جوانان، کسبه، مسجدی ها و... بدم و از آنها بخوام بعد از خوندن اون بروشور یک نامه به شهید سلیمانی عزیز بنویسد و بعد از مدتی اون نامه ها را جمع آوری کنم و به بهترین نامه ها سفر مشهد مقدس جایزه بدم. اسم ایده را گذاشتم نامه ای به علمدار ولایت. امیدوارم این ایده موجب بشه اولا مردم با مکتب شهید سلیمانی آشنا بشن و هم اینکه با نوشتن نامه ارتباطی وجودی با شهید سلیمانی پیدا کنند و.... . به نظرتون آیا این یک کار فرهنگی محسوب میشه؟ اگر بله تا چه حد مثمر ثمر است؟ ممنون از استاد بزرگوار و عزیز. محسن از شیراز ارادتمند همه علما و اولیای الهی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید به عنایت الهی داشته باشید و کار را شروع کنید خود آن شهید بزرگوار راهنمای خوبی خواهد بود. موفق باشید

29288
متن پرسش
با سلام و احترام و آرزوی سلامتی شما بزرگوار: بحث در مورد آسمان های هفتگانه را در کدام یک از از بیانات شما می‌توان پیدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص و منظم عرایضی نداشته‌ام. در شرح کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام در موضوع آسمان اول عرایضی شده است. موفق باشید

29285
متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: خسته نباشید، ان شاءالله سلامت باشید و نگاه رحمت خداوند همیشه همراهتون، استاد حالتی بهم دست داد که انگار تشنه خدا و ارتباط و قرب به خدا شده بودم و نمیدونستم این عطش رو چه جوری خاموش کنم یا جواب بدم، حتی در ظاهر هم احساس عطش و تشنگی شدیدی داشتم و هر چی آب می‌خوردم سیر نمی‌شدم، نمی‌دونم توهم باشه یا اینم یکی از آثار و جلوه ظاهری اون باشه، استاد این جور مواقع باید چیکار کرد تا این آتیش درونی درست هدایت بشه؟ تشکر استاد و التماس دعا
متن پاسخ

بسه تعالی: سلام علیکم: هر عنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حق بدان، نه کرده‌ی خویش.

می‌توان هر دو حالت را آهنگی به سوی وحدت حضرت احدی دانست و سینه را گشاده کرد برای معارفی بالاتر، بالاتر از معارف مفهومی. مثنوی جناب مولوی در این مورد ، آب گوارایی خواهد بود. موفق باشید

29281
متن پرسش
سلام حضرت استاد: علما اهل فن و دیگر دوستان میگن آخرزمان هست و امتحان شدید الهی و... ما و اجدادمون در طول تاریخ که جز بدبختی و دویدن دنبال یه لقمه نون کاری نداشته و نداریم. پس این امتحان که میگن چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که امروز این تشیع است که می‌تواند معنای زندگی را در جهان نیهیلیسم زده به ما عطا کند، بهترین برکتی است که در امتحانِ دوران شکست نخورده‌ایم. موفق باشید

29280
متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه حضرت علامه علوم بسیاری را از امام رضا (ع) گرفته اند میشه ازشون سوال کنید با توجه به این که شما علم لدنی دارید درمان این ویروس کرونا رو بگید؟ مردم کشته نشن ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم منظورتان علامه‌ی حسن‌زاده است که ما هیچ ارتباطی  با ایشان نداریم، جز ارادت. موفق باشید

29278
متن پرسش
حداقل کتبی که برای رسیدن فصوص برای یک طلبه پایه مقدمات توصیه می‌کنید چیه با توجه به اینکه من برخی آثار شما را پراکنده مطالعه کردم و اینکه در یک متنی خواندم شما فصوص خواندن را برای طلاب قبل از درس خارج مفید نمی دانید در حالی که در جایی خواندم که حضرت امام به عروسشان گفته بودند ما باید به جایی برسیم که طلاب قبل جامع المقدمات فصوص درس بگیرند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! امید است که طلاب به این‌جاها برسند که در عین جدّیت در دروس رسمی حوزه متوجه‌ی حضور در معارف عرفانی نیز باشند. توصیه می‌شود بعد از دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» به مباحث کتاب «معاد» بپردازید. هر سه کتاب و شرح صوتی آن در سایت هست. موفق باشید

29277
متن پرسش
سلام بر شما: خدا قوت. ببخشید سوالی داشتم: نظر فلسفی نسبت به علوم ماوراء الطبیعه و علوم غریبه چیست و چه راه اثباتی برای این علوم وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث «معرفت نفس» برای فهم آن موضوعات کمک می‌کند. خوب است به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن که هر دو روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید

29274
متن پرسش
سلام: استاد کل مجلات سال اول کیهان فرهنگی را گشتم و مطلب آن دانشمند سوئدی را که در کتاب رزق نقل کردید نیافتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ذهنم هست که از کیهان فرهنگی گرفتم. عمده دقت خوب آن دانشمند است که هرکس می‌تواند با نظر به سیر تفکری که از رنسانس به بعد شروع شد، آن را تصدیق کند. موفق باشید

29273
متن پرسش
با سلام استاد و عرض تشکر: ببخشید سوالی داشتم و آن این هست میشه در مورد ۷ مرحله عرفان یه کم توضیح بدهید و راهنمایی بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است . در این مورد خوب است که جزوه‌ی «عرفان نظری» را که در سایت هست دنبال بفرمایید. موفق باشید ادرس جزوه

http://lobolmizan.ir/leaflet/1344/%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C-%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%AD%D8%AB-%C2%AB%D8%A7%D8%B9%DB%8C%D8%A7%D9%86-%D8%AB%D8%A7%D8%A8%D8%AA%D9%87%C2%BB%C2%AB%D9%88%D8%AC%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D8%B5%C2%BB

29272
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در روایات آمده وقتی دعا می‌کنید حاجت خود را پشت درببینید منظور از آن خود حاجت است یا اجابت حتمی خدا به طرق مختلف در دنیا، آخرت و به صورت حاجتی دیگر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید قسمت دوم منظور باشد. زیرا محال است خداوند جواب دعاکننده را ندهد. ولی به حکم ربوبیتش آن‌طور که مصلحت دعاکننده است جواب می‌دهد. موفق باشید

29271
متن پرسش
سلام: در بحث جنود عقل و جهل فرمودید، اگر خداوند خالق نباشد نقص نیست، یا فرمودید خداوند از سر رحمت عالم را خلق کرد، ولی در فص آدمی مشخص می‌شود که خداوند فقط برای اینکه خود را ببیند عالم را خلق کرد و خالق بودن ذاتی حضرت حق است و نمی‌شود خداوند روزی خلقت را متوقف کند و «کل یوم هو فی شان» پس اگر خداوند خالق نباشد نقص محسوب می‌شود و دیگر خدا نیست. لطفا توضیح فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نگاه علم کلام، خالقیت، صفتِ فعل خداوند محسوب می‌شود و در این رابطه می‌فرمایند اگر صفت فعل را از خداوند حذف کنیم، نقصی بر ذات وارد نمی‌شود برعکسِ صفات ذات مثل علم و حیات. ولی در عرفان، خالقیت به عنوان جوادبودنِ ذاتی اوست و از شئونات ذات حضرت حق است تا خود را در آینه‌ی مخلوقات بنگرد. موفق باشید

29270
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. در مورد آموزش پرورش یه سوال داشتم. دقیقا آسیبهای آموزش پرورش رو با چه ترفندی میشه برطرف کرد؟ استاد کاش می‌شد فلسفه و عرفان را از اول دبستان تا پیش دانشگاهی سلسله مراتب تالیف کرد و به آموزش پرورش پیشنهاد داد. می شه از نظر شما؟ اگر بله از چه طریق میشه ورود پیدا کرد به این قضیه؟ من آزمون استخدامی می‌خواهم شرکت کنم اما از بس این دستگاه را عقب مانده می‌بینم جرات ورود پیدا نمی‌کنم و بین اهداف حوزوی خودم و استخدام شدن در آموزش و پرورش مردد شده ام. با خود می‌گویم هستند معلم هایی که بتوانند کارهایی برای دانش آموزان کنند و تو برو دنبال علاقه ی قلبی خودت. از طرفی دلم به حال دانش آموزان می‌سوزد و وقتی تنفر آن ها را به درس می‌بینم پیشنهادات فلسفی و عرفانی و تالیف و... به سرم می‌زند و ورود به این دستگاه پر مساله! واقعا چگونه باید ورود پیدا کرد؟ دیدگاهتان را کامل بیان کنید. تشکر استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کار که مدّ نظر دارید خوب است و بستگی به ذوق خودتان دارد. بالاخره با همه‌ی ضعف‌هایی که در نظام آموزش و پرورش هست، زمینه‌ی کار فراهم می باشد. موفق باشید

29269
متن پرسش
سلام استاد: لطفا در مورد تقسیمات عقل متصل و منفصل بگید و اینکه چه کسی عقل را به متصل و منفصل تقسیم کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آنچه در عقل فرد فردِ انسان‌هاست، عقل متصل است به اعتبار آن‌که متصل به عقل فعّال است. و عقل فعّال را می‌توان نسبت به عقل ما، عقل منفصل نامید. ۲. نمی‌دانم. موفق باشید

29268
متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. ۱. به نظر شما الان بزرگترین مشکل جامعه ی ما چیه و اولویت و ضروری ترین ها کدام هستن که برای آنها هدف گذاری کنیم؟ ۲. در سطح جامعه چطور میشه نفوذ داشت؟ آیا غرفه های معمولی بدون رنگ و لعاب مذهبی با عناوین معمولی ولی محتوای فکری با کیفیت در سطح شهر اقدام کنیم. مثلا عنوانش باشه پرسش و پاسخ های فردی یا اینکه از طریق بسیج و فرهنگسراها و نهادهای دیگه بهتر میشه اقدام کرد. یه چیزی برام سوال هست همیشه ما میریم دنبال علم و خودمان را قوی می‌کنیم و مطالعه و صوت و عرفان و مذهب و... کار می‌کنیم چجوری این رو به افرادی که نمیدونن بسط بدهیم؟ مثلا همین افراد بازاری، همین عوام، نوجوان ها و جوان ها در سطح شهر و.... ۳. بطور کل نظرتان در مورد جناب آقای صمدی آملی چیست؟ سیر مطالعاتی ایشان در کتاب حامل اسرا، مباحث ایشان و شرح و.... ۴. از علما کدام بوده اند که به تمام علوم دین تسلط داشته اند از جمله رجال و فقه و کلام و ریاضی و فلسفه و عرفان و..... ۵. آیا میشه در تمام علوم دین که حدود یه سی تا هستن تخصص پیدا کرد و صاحب نظر شد و آنها را به زبان عامیانه از نو نوشت و لقمه را به دست همه داد؟ حالا به زبان عام هم نوشته و یا بیان نشه میشه در همه زمینه ها تخصص عمیق و اصیل و حقیقی پیدا کرد؟ ۶. اگر براتون ممکنه تمام علوم دین را عنوان بفرمائید. ۷. یک کتاب معتبر در زمینه اذکار و تعداد آن ها و... معرفی بفرمائید. در پایان از خداوند متعال همه ی خداوند را برایتان مسالت دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب همه‌ی سؤالات مذکور زمان زیادی می‌خواهد که برای بنده چنین فرصتی نیست. آری! ما در آن حدّ که بتوانیم باید در کسب معارف الهی و تدبّر در قرآن و روایات تلاش کنیم و سپس هرطور که خداوند شرایط را پیش آورد، آن معارف را به مردم برسانیم، بقیه‌اش مربوط به خود خداوند است. موفق باشید

29267
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده، چند وقت پیش سوالی پرسیدم که تا الان پاسخی دریافت نکردم، سوالم راجع به این بود که در پاسخ به سوال بنده خدایی که پرسیده بودن طبق آیه ی قرآنی همه چیز زوج آفریده شده پس چرا خیلی ها مجرد می مانند و مجرد از دنیا می روند، فرمودید که با اختیار خودشونه، سوال بنده این است که الان من کسی را می شناسم که در اوایل جوانی خواستگار مناسبی داشته اما اطرافیانش بدون اطلاع دختر خانم خواستگار را به بهانه های بنی اسرائیلی رد کردند دختر خانم بعد ها متوجه شده بدون اطلاعش خواستگارانش را رد کرده اند اعتراض هایش هم بی نتیجه بوده و الان دختر سنش بالا رفته و مجرد مانده، سوال اینجاست اختیار در اینجا برای دختر خانم چه معنایی می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دو مرتبه به این سؤال به صورت شخصی جواب داده شد و این‌طور عرض شد:

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد در نظام عالم حتی در مورد انسان‌ها هم زوجیت جاری هست ولی چون انسان‌ها مختارند می‌توانند خود را هماهنگ نظام زوجیت قرار ندهند. با این‌همه نباید فکر کنیم بهانه‌های ما یا بقیه‌ی افراد، نقش اصلی را در عدم زوجیت داشته، شاید مصلحتی در کار بوده که آن بهانه‌ها را پیش می‌آورده است. موفق باشید

29266
متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد و برادر بزرگوارم: حقیر همیشه دعاگوی جنابعالی و همه ی عزیزانی که برای انقلاب عزیز ایفای نقش مستمر دارند، هستم. استاد ارجمندم، حقیر خواستم نظر حضرتعالی رو درباره، کتاب با عنوان حرکت و نامه های بلوغ، و... یا دقیقتر عرض کنم. در مورد، نویسنده کتاب مرحوم علی صفایی چیه؟ خیر دنیا و آخرت رو برای استاد خوبم و همه ی دوستان فعال و انقلابی لب المیزان از خداوند متعال مسئلت می‌کنم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب خوبی است. خداوند مرحوم آقای صفایی را رحمت کند. موفق باشید

29265
متن پرسش
سلام استاد: من دچار تناقض شدم به خاطر همین در انجام اعمال عبادی سست شدم تا حدی که وقتی صحبت آیه یا روایتی می شنوم برخلاف قبل نمی تونم قبول کنم دلیلش تناقض شنیده و دیده هام هست. مثلا بحت دعا و نماز برای ازدواج بود اما سرنوشتم مدام می گم اگه با دعا و توسل این لیست خواستگار و شوهر منه اگه انجام نمی دادم چی می شد؟ وقتی شوهرم می بینم کاهل و نماز تو جمع همکارا می خونه و فحاش و خسیس و... روز به روز روزی داره و من که فلان کار روزی وسیع می شه و دستورات دیگه مثل گدا باید التماس کنم بعد کلی فحش و ناسزا و تحقیر شدن یک دهم نیازت بهت نمی دهند که برای نون ساده مواخذه بشی. از خودم می پرسم چرا اون اعمال را انجام دادم وقتی می بینم جاریم اهل نماز و... نیست اما شوهر خوش اخلاق و لارج گیرش اومده با تعجب به همه چیز نگاه می کنم. وقتی سیلی خوردم، وقتی کبود شد بدنم، وقتی خانواده و جد عموی شهیدم سر هیچی فحش و ناسزا شنیدم تا طرف دلش خنک شه. وقتی رفتم در خونه اهل البیت و دیدم اتفاقی نیافتاد. حالا میان اشک هام میگم کی صدا می کنی وقتی از افرادی می پرسم می گند امتحان. می گم برای منه پس طرفم چی ولی این جواب پرسش های من نیست. اگه شما هم بگید نمی دونید به نتیجه می رسم جوابی نیست. یک عمر با توهم زندگی کردم. خودم را از خیلی لذت ها محروم کردم به اسم گناه و ... ممنون خدا هستم به خاطر نعمت هاش. این سیوال ها اونقدر اذیتم می کنه که شوهر و آدم های مثل اونا را عزیز کرده های خداند که کاری بکنند اشکال نداره و امثال خودم چی را گذاشم بگذریم. امیدوارم از طرف شما جوابی بدستم برسه که از حس فریب خوردگی نجاتم بده یا حق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا به این موضوع فکر نمی‌کنید که اهل دنیا بالاخره اهل دنیا هستند و ما می‌توانیم در دل همین رنج‌ها و سازگاری‌ها قد بکشیم و رشد کنیم و سختی‌ها را وسیله‌ی حضور در جهان معنوی بگیریم؟ امیدوار باشید شرایط تغییر می کند. موفق باشید

29264
متن پرسش
سلام علیکم: ذکر یونسیه که به عدد ۴۰۰ در سجده توصیه شده آیا باید دقیقا به همین مقدار گفته شود؟ یا اینکه می‌شود زمان را طوری تنظیم کرد که مطمئن شویم اقلا ۴۰۰ مرتبه را گفته ایم؟ آیا اگر مثلا به ۴ سجده که در هر سجده ۱۰۰ مرتبه بگوییم همان اثر را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید چنین امکانی باشد. آیت الله جوادی پیشنهاد نیم ساعت را جهت آن ذکر و آن سجده دارند و آیت الله ناصری پیشنهاد ۳۲ مرتبه را. به هرحال بستگی به ذوق و حال خود فرد دارد. به گفته‌ی آیت الله جوادی حضرت یونس «علیه‌السلام» آن ذکر را یک مرتبه گفتند و از آن ظلمات نجات یافتند زیرا عزم عمیقی در اظهار آن ذکر در جان آن حضرت شکل گرفته بود. موفق باشید

29263
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار: بنده پسری دو سال و ۷ ماهه دارم به راهنمایی یکی از دوستان که فرمودند برای ایشان داستان های قرآنی را بخوانم خواستم مرجع و منبع معتبری به بنده معرفی بفرمایید. سپاسگزارم از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است. کتاب‌های فراوانی با عنوان «داستان‌های قرآنی» هست که همه‌ی آن‌ها قابل استفاده می‌باشد. در ضمن از کتاب «داستان راستان» آقای شهید مطهری هم غفلت نکنید. موفق باشید

29262
متن پرسش
سلام علیکم: آیا معنای نزول وحی بر قلب وجود مقدس پیامبر اعظم (ص) به این معناست که حالتی رویاگونه برای ایشان حادث می‌شود که به کشفی می‌رسند و اموری رو می‌توانند تجربه کنند و این ها را در قالب الفاظ برای مردم در قرآن بیان می‌کنند چنانکه آقای سروش اخیرا باز هم روی این مسئله دست گذاشتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از اسامی حضرت حق، کلام است و چون خواست به نور آن اسم جلوه کند، پیامبر خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» کلام حضرت حق را با صوتی خاص می‌شنوند و در این رابطه قرآن به عنوان کلام الهی ظاهر می‌شود آن‌هم در جلوه‌ی ربوبیت که حاصل آن می‌شود نبوتِ نبیّ. در نقد سخنان آقای سروش جزوه‌ای در سایت هست. موفق باشید

http://lobolmizan.ir/leaflet/1314/%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D9%86%D9%82%D8%AF-%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%D9%87-%D9%82%D8%A8%D8%B6%D8%A8%D8%B3%D8%B7-%D8%AA%D8%A6%D9%88%D8%B1%DB%8C%DA%A9-%D8%B4%D8%B1%DB%8C%D8%B9%D8%AA

29261
متن پرسش
سلام علیکم: چرا حضرت رسول (ص) که در مقام عقل اول و تعلیم به ملائکه اند، برای دریافت وحی به واسطه که حضرت جبرائیل باشد نیاز دارند و باید این ملک بر وجود مقدس حضرت وحی را ارائه کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب جبرائیل، مقامِ تعیّن اسم علیم خداوند است و این خداوند است که چون بخواهد به اسم علیم خود به ظهور آید و با تعیّن خاص کلمات ظاهر شود به صورت جبرائیل جلوه می‌کند. موفق باشید  

29258
متن پرسش
سلام خدا قوت:‌ اینکه با بالا و پایین اومدن بورس ما خوشحال و یا ناراحت می‌شویم و در کل مادیات سبب تاثیر گزاری در ما می‌شوند آیا به خاطر این هست که روح ما هنوز اون قدرت لازم را جهت بندگی کسب نکرده و آماده نشده؟ باید چه کرد که تلاطم زندگی چه بالا و چه پایین ما را نه خیلی خوشحال و نه خیلی ناراحت کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما می‌توانیم جهان خود را جهانی ماورای این جهان‌ها انتخاب کنیم، جهانی که در کتاب «جایگاه رزق در هستی» به کمک روایات در مقابل ما قرار می‌دهد. موفق باشید

نمایش چاپی