بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35860
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: مدتی پیش بنده در محیطی بودم که در آنجا بخاطره تذکر یه پیرزن سالخورده به خانم بی‌حجاب متاسفانه درگیر لفظی به همراه رفتارهای ناشایست و نازیبایی پیش آمد. دیگه با منطق چنین افرادی آشنا هستید که چه می‌گویند و چه می‌کنند! و حاجت به بیان حادثه نیست. اما مسئله‌ای که برای خودم بعد از این حادثه پیش آمد، تنفر شدیدی در قلبم نسبت به افرادی که عامدانه با پوشش نامناسب و برهنه وارد جامعه می‌شوند، به وجود آمده. انسان هستیم و زیست ما اجتماعی‌است و نیازمند به اجتماع پس نمی‌توان روی از این نیاز گرداند. من با این تنفر بوجود آمده چه کنم؟ آیا تحلیلی برای چنین حس قلبی در مسیر بندگی هست؟ جایگاهی دارد؟ اگر ندارد چگونه متعادل و درمانش کنم؟ چگونه این آتش خشم و انزجار را به حق هدایت کنم؟ چگونه در دام شیاطینی که جامعه رو به سوی دوقطبی سازی سوق می‌‌دهند نیافتم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مسیر رعایت دینداری راهی و سبکی در این جهان برای زندگی خود داریم که آن، همراهی با حجاب و عفاف است. اگر طرف آماده بود تا متذکر ضعف‌های او شویم به او تذکر می‌دهیم وگرنه با جدیّت راه خود، میدان حضور انحراف مسلّم کم و کم‌تر می‌شود و اینان در اقلیت خود که چون راه‌شان باطل است، تحمل آن را ندارند و معلوم است خود را به در و دیوار می‌زنند حتی به قیمت خودکشیِ خود. این هنوز اول راه است. عمده آن است که متوجه شوند راهی که ما برگزیده‌ایم هر روز با نعمتی و رحمتی و نشاطی بس گشوده روبه‌رو هستیم . به گفته آن عزیز:
آنجا که یاران میروند، ماغم گساران می رویم                تا  آسمان  آبی  و  دلهای  یاران  می رویم
دلهای  ما را همرهان  مانند خود   آبی   کنید                        در این کویر تشنه کام ما سمت باران می رویم
دلها اگر  آبی نشد ، مانند گل   سرخش   کنید               تا دشت لاله چون دوان، دیوانه واران می‌رویم
با دست های  لاله ها، ایران ما آباد   شد                         توران اگر جنت شود ما سمت ایران می‌رویم
آنجا که یاران می‌دمند ، هردم به هر معبر دمی                        با آن صدای  آشنا، با  یاد  جانان   می‌رویم
از یاد یاران شهید، دل چند خون است و وحید                    با عطر و بوی لاله ها ما هم به میدان می‌رویم
دشمن اگر ناقوس را آهنگ جنگش  سر دهد                 با بیرق سرخ آمدیم‌، چون سربداران می‌رویم

آنجا که یاران می‌روند ، با ناز و شادان می‌رویم                     این کوله بار انداختیم، این بار عریان  می‌رویم
موفق باشید    

 

35859
متن پرسش

سلام: آیا عین هستی می‌توانسته هستی های تنزل یافته رو خلق نکنه؟ این سوال رو از این جهت می‌پرسم که در تعریف ممکن الوجود می‌گوییم می‌تونسته باشه می‌تونسته نباشه از طرفی از عین هستی فقط هستی صادر میشه همون جور که خورشید کاری جز نوربخشی ندارد آیا می‌توان گفت عین هستی (خدا) نمی‌تواند هستی بخشی نکند؟ اینجوری به تعریف ممکن الوجود نمی‌خواند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عین هستی، عین وجود و بخشش است. «گل خندان که نخندد چه کند». جبری در کار نیست. موفق باشید

35858
متن پرسش

سلام استاد عزیز: بنده توفیق در مباحث نورایتان را داشتم و دارم، نه تنها شما بلکه دیگر اساتید دیگر، عالمی که از آن سخن می‌گوید همیشه برایم زنده و سرشار از حضور است اما، دیگر از خودم خسته شدم دیگر از این بودن خسته شدم و دلم تنها مرگ می‌خواهد تا از تمام ترس و احساس گناه و نگرانی و انتظار و درد رها شوم، از آدم ها رها شوم، و مهم تر از آن از خودم، خودی که هیچ برکتی و اثری بر این کره خاکی نداشته و تنها رفتن جواب گوست. احساس تنهایی عمیق که هیچ کس و هیچ چیز و هیچ عمل نداری و خودت را باری بر دوش همه می‌بینی، از عممق جان خواهشمندم از شما استاد عزیزم که این قلب بیمار را دعا کنید که هر بار عهدی بسته می‌شود گناه و فاجعه بدتری رخ می‌دهد و سیاهی های ته نشین شده سر ریز می‌شود و دیگر تحمل خود را ندارم. بریده‌ام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم چاره کار همین است که به گفته جناب مولوی: «همچو چَه کن خاک می کن گر کسی / زین تنِ خاکی ، که در آبی رسی». اگر واقعاَ کسی هستیم، مانندِ چاه کن از این تنِ خاکی، خاک باید بکنی تا به آب معنویت برسیم. یعنی اگر واقعاً آدمی با کلنگِ ریاضت از این جسمِ خاکی، اوصاف پلید را بکند و جدا کند؛ به آبِ لطیف حقیقت می‌رسد.
کار می‌کن تو به گوش آن مباش  ** اندک اندک خاک چَه را می‌تراش
هر که رنجی دید گنجی شد پدید  ** هر که جدی کرد در جدی رسید
موفق باشید

35857
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: با صد شرمساری، مشکلی که برای بنده بعضاً در سفرهای زیارتی پیش می آید وسوسه هایی است که از طرف شیطان به جانم می افتد. قبل از سفر، نیت می کنیم و به این امید می رویم به زیارت امامان معصوم علیهم‌السلام تا در افق تاریخی عظیمی که گشوده شده است وارد شدیم و قدم بزنیم و جان مان در معرض انواری که از شخصیت و قبور مطهّر این عزیزان متجلی و جاری است قرار بگیرد و به تعبیر حضرتعالی در کتاب مبانی معرفتی مهدویت، مبادی میل مان اصلاح شود. ولی متأسفانه نمی دانم این چه دردی است که گاهی شیطان بدجوری به جان مان می افتد و وسوسه ها ما را می گزند. کار به جایی رسیده است که گاهی فکر می کنم بی‌خیال بشوم و از خیر این زیارت بگذرم. ولی باز دلم قبول نمی کند و با روی گرد آلود و انواع دردها و گرفتاری ها به در خانه اولیای خدا حرکت می کنم. چه کنم استاد؟ اگر توصیه ای دارید کمک مان کنید. التماس دعا.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همین حالات هم از الطاف امام است که متذکر عیب‌های ما می‌شوند تا با اصلاح نفسِ بیشتر در محضر حضرت حاضر شویم زیرا متوجه آمادگی‌های ما هستند. به گفته جناب مولوی:
 مرده بدم زنده شدم، گريه بدم خنده شدم           دولت عشق آمد و من دولت پاينده شدم
گفت كه ديوانه، نه‌اي، لايق اين خانـه نه‌اي          رفتم و ديوانه شدم سلسله بندنده شدم
گفت‌كه‌سرمست نه‌اي، روكه ازاين دست نه‌اي       رفتم وسرمست شدم وزطرب آكنده شدم
گفت كه تو زيرككي، مست خيالي و شكي           گول‌شدم، هول شدم وزهمه بركنده‌شدم
گفت كه تو شمع شدي، قبله اين‌جمع‌شدي             جمع نِيَم، شمع نِيَم، دود پراكنده شدم
تابش جان يافت دلم، واشد و بشكافت دلم            اطلس نو يافت دلم، دشمن اين ژنده شدم
زهره بدم، ماه شدم، چرخ دو صد تاه شدم             يوسف بودم، زكنون يوسف‌زاينده شدم
از توام اي‌شهره‌ قمر، در من و در خود بنگر             كز اثــر خنــدة تو، گلشـن خندنده شدم
موفق باشید

35854
متن پرسش

سلام استاد: سوال کننده ۳۵۸۵۲ هستم اگر منظور نسبت به انسانهای مومن است پس چرا وقتی به حضرت موسی ندا شد که کسی بدتر از خودش را معرفی کند فرعون را معرفی نکرد!؟ حتی از معرفی یک سگ ابا کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این در رابطه با نسبت خود حضرت بود با خداوند از نظر وجودی. این غیر از نظر به نظام ارزشی است که مسلّم خود خداوند متذکر می‌شود مؤمن و کافر مساوی نیست. ولی در عالم وجود اگر ملاحظه کنید هر موجودی نقشی دارد. شاید یک پشه نقش مهم‌تری حتی از یک انسان دارد. موفق باشید

35853
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: بنده اکثر کتب شما رو مطالعه کردم و در حال گوش دادن صوتهای شرح نهج البلاغه هستم ۱. صوتهای اخیر شما برای من قابل فهم نیست، با اینکه طلبه هستم و فلسفه خواندم، ولی اصلا متوجه تفاسیر جدید مثل تفسیر انفسی سوره مرسلات نمیشم، راهکار چیست؟ ۲. من از شنیدن صوتها و خواندن کتابها خیلی خیلی لذت می‌برم، ولی با عمل به این مباحث هم خیلی فاصله دارم، آرزوی متقی شدن دارم ولی با یک فرد متقی زمین تا آسمان فاصله دارم، آیا ممکن است با این وجود گوش دادن به صوتها باعث قساوت قلب من بشود؟ چه راهکاری پیشنهاد می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بیشتر سعی بفرمایید روی موضوع «وجود» در «برهان صدیقین» متمرکز شوید. ۲. ان شاءالله اجمالی است که در طول زندگی به تفصیل می‌آید. موفق باشید

35852
متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: چند سوال در یک راستا داشتم: ۱. اینکه باید همه را بهتر از خودمان بدانیم را درک نمی‌کنم، یعنی مثلا زهیر خودش را بدتر از شمر می‌دانست؟ امام خمینی خودشان را بدتر از صدام می‌دانستند؟ و... ۲. اینکه نمی‌توانیم همه را بهتر از خودمان بدانیم نشانه کدام رذیله اخلاقی ست؟ خودم گاهی فکر می‌کنم نکند از تکبر باشد؟ ۳. راه درمان تکبر را می‌فرمایید؟ برای کسی که فقط در حد دانستن می‌داند که عین ربط به خدا و فقیر بالذات است، ولی این مساله را درک نکرده است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظور نسبت به مؤمنین و انسان‌هایی است که پشت به انسانیتِ انسان‌ها نکرده‌اند. ۲. باید متوجه خوبی‌های انسان‌ها بود و در این راستا به خود متذکر شویم وقتی دلیلی بر بد بودن آن‌ها نداریم چرا به خوبی‌های آن‌ها نظر نکنیم؟ ۳. کتاب «شرح جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در این مورد نکات خوبی را با ما در میان می‌گذارد. شرح صوتی آن کتاب روی سایت هست. موفق باشید

35851
متن پرسش

سلام علیکم و خسته نباشید خدمت شما استاد گرامی: بنده یک دانش آموزی هستم که باید برای کنکور به مقدار زیاد درس بخواند شما در جلسه آخر «آشتی با خدا از طریق آشتی با خود راستین» فرمودید که توجه به پراکندگی ها باعث می‌شود وحدت وجودی انسان از بین برود و در تشخیص حق دچار اشتباه گردد. و هزاران مشکل دیگر. با این مقدمه نظر شما چیست و بنده چه باید بکنم برای کنکور؟ ( همانطور که می‌دانید، برای کنکور درس خواندن نیاز به این دارد که در درس حل شد)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال حضور در این مرحله با تمرکز کافی، تجربه خوبی خواهد بود. موفق باشید

35850
متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم با تسلیت ایام اربعین حسینی به امام زمان علیه السلام به حضرتعالی و تمام شیعیان ۱. برای بیشتر شناختن عاشورا و اربعین و معرفت به وجود مقدس آقا ابا عبدالله حسین چه کتابی بخوانم و چه کنیم؟ کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها از حضرتعالی هست مقداری آن‌را خوندم و استفاده کردم. ۲. استاد خیلی دلم می خواست در پیاده‌روی اربعین شرکت کنم ولی نمی توانم. نیت کردم بعد از اربعین بروم اگر خداوند توفیق دهد بروم آیا همان ثواب اربعین دارد؟ استاد عزیز من اعتقاد دارم دست امام زمان روی سر و عنایت ویژه به زیارت کنندگان و این پیاده روی اربعین هست ۳. برای استفاده بیشتر از زیارت آداب زیارت و شناخت بیشتر چه کار کنیم چه کنیم از زیارت بهره ببریم؟ با تشکر از حضرتعالی و التماس دعا دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «حماسه حسینی» مرحوم شهید مطهری و کتاب «پس از پنجاه سال» از جناب استاد مرحوم دکتر شهیدی کمک خوبی است برای حضور در کربلایی که قصه دیروز و امروز و فردای ما است. ۲. ان شاءالله با حضور در پیاده‌روی روز اربعین در شهر خود به سوی گلزار و گلستان شهدا، نسبت خوبی با زائران حاضر در جاده به سوی کربلا پیدا خواهید کرد زیرا تاریخی است که شروع شده است. در هر کجای این تاریخ باشیم، در این تاریخ حاضریم ۳. جزوه «همراه با زائر عتبات» که روی سایت هست ان شاءالله مفید واقع می‌شود. https://lobolmizan.ir/leaflet/179?mark=%D8%B9%D8%AA%D8%A8%D8%A7%D8%AA موفق باشید

35849
متن پرسش

سلام حاج آقا: ببخشید ، «...» از خدا می خواهم اگر وظیفه ای از این جهت دارم و قرار است کاری انجام دهم به حق امام زمان شرایط را محیا کند تا کمترین قدمی برای آگاهی بشر بردارم. آیا این فکر من توهم است یعنی درگیر خودخواهی کور شدم که فکر می کنم هدایت جوانها و افراد مختلف از دریچۀ من می تواند محقق شود و باید این کار را انجام دهم؟ و ممکنه بدون اینکه بتوانم هیچ کاری انجام دهم بمیرم و اگه بمیرم تمام این آگاهی، نابود میشه و در حد فردیِ خودم باقی می مونه؟ چقدر باید این مسئله را جدی بگیرم و به عنوان یک رسالت به آن نگاه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش» با ورود در دل مباحثی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» خود را بپرورانید و سپس از استعدادهای خود جهت کمک به دیگران استفاده کنید؛ کار خوبی است. موفق باشید

35848
متن پرسش

سلام و احترام آقای استاد طاهرزاده: ۱. اینکه گفته شده «صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی» آیا دربارۀ فضای مجازی هم صدق می کنه؟ ۲. با توجه به پاسخی که در قسمت اول دادید، استفاده از «هدست واقعیت مجازی» ، «از نظر فلسفی» چگونه است و چقدر میشه تجربه های واقعی با کمک اون داشت؟ لطفا بگین هم برای انسان معمولی و هم برای عرفا، استفاده از این هدست ها برای امور مذهبی و زیارت و اینا چجوریه؟ به این صورت که هدست رو روی چشم می‌ذارید و می‌تونید صحنه های کربلا رو ببینید با تمام جزئیات و بسیار واقعی. یا مکه رو زیارت کنید. مثلا می‌تونید خودتون رو کنار اهل بیت، کنار خیمه های امام حسین در کربلا ، و... ببینید. منظور من مدلهای پیشرفته اونه  مدل های کارتونی بچه ها که در ایران می فروشن منظور بنده نیست. بی زحمت هم از نظر فلسفه و هم شهودات شخصی و فردی خودتون رو در این باره با بنده در میان بگذارید بسیار برام اهمیت داره.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! چون این نکته مربوط به موجودات واقعی عالم است و فضای مجازی در هر صورت چنین واقعیتی ندارد. ۲. آن نوع حضور که می‌فرمایید ما را وارد واقعیت صحنه نمی‌کند زیرا روحی در آن مکان‌ها هست که اگر خود ما در آنجا حاضر شویم تحت تأثیر فرشتگانی که اطراف آن مکان‌ها حاضرند قرار می‌گیریم. می‌ماند که این نوع حضور که می‌فرمایید موجب زنده‌شدن خاطراتی است که از طریق حضورهای قبلی برای انسان پیش می‌آید. ولی به هر حال قابل مقایسه نیست. موفق باشید           

35847
متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده بزرگوار: عاقبتتون بخیر. سوالی داشتم خواستم نظر شما رو درمورد اسم سوفیا بدونم دخترم ۸ سالشه و اسمش سوفیا هست من با توجه به معنی خوبی که داشت این اسم رو انتخاب کردم اما الان شخصی به من گفتن از نظر ماورایی خوب نیست و زنان بدکاره غربی این اسم رو میزارن نظر شخص شما برلم مهم هست که آیا این اسم نیکو هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان معنای اسم مذکور نیستم ولی در هر حال در فرهنگ ما اشاره به نماد خاصی نیست. در حالی که در فرهنگ خود نمادهای خاصی داریم که اشاره به شخصیت‌های اصیلی می‌باشد و انسان نام خود را در نمادی که آن نام بدان اشاره دارد، احساس می‌کند. موفق باشید

35846
متن پرسش

سلام علیکم استاد: در شرح نامه ی ۳۱ حضرت امیرالمومنین علیه السلام فرمودید سر سفره های رنگین نشینیم چون آسیب های جدی داره برای روح و ایمان، و اونها رو نهی از منکر کنیم و بهشون بگیم آیا سفره ی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم اینگونه بود! سوالم اینجاست اگر برنج و قیمه یا قرمه سبزی یا مرغ که در توانمون هست برای مهمانمان درست کنیم آیا اشتباه کردیم و تاسی به پیامبرمان نکردیم؟ آیا این غذاها به عنوان غذای ساده محسوب نمی‌شود حتما باید مثلا نون و ماست یا نون املت یا نون و سبزی برای مهمان اونم در دوره ی الان بذاریم؟ آیا جنبه افراط بودن نمیگیره؟ و سوال دیگرم این است که فرمودید آقایمان امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمودند صاحب تفقه در دین باشید دینتان را عمیق بفهمید، آیا تفقه در دین راهش حوزه درس خواندن است یا راهی غیر از حوزه نیز دارد؟ آیا بنده خودم طلبه هستم می‌خواهم بدانم اگر غیر از حوزه راه دیگری برای تفقه دین هست بفرمایید تا برای دیگرانی که نمی‌توانند بخاطر سن بالا یا نارضايتي همسر در حوزه شرکت کنند و درس بخوانند، بگویم. ممنون میشوم طوری پاسخ بفرمایید که کاملا متوجه شوم ببخشید استاد، التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر می‌آید موضوع احترام به میهمان بحث جدایی باشد. البته در آنجا هم چرا چند خورشت؟!! در مورد خودمان باید سعی کنیم طالب سفره‌های رنگین نباشیم. ۲. تفقّه در دین، با تعمق در قرآن به کمک تفاسیر و توجه به روایات و مباحث «معرفت نفس» ان شاءالله پیش می‌آید. موفق باشید

35845
متن پرسش

سلام: فکر می‌کنم ملاصدراست که گفته ست در برهان صدیقین حتی لازم نبود عالم محسوسات وجود داشته باشد تا پی به خدا ببریم. می‌خواستم بپرسم منظورشون چی بوده چون ما ابتدا با دیدن موجودات اطراف وجودشان رو تصدیق می‌کنیم و سپس ادامه برهان رو جلو می‌بریم تا به عین الوجود می‌رسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال «هستی» به همان معنای مطلق‌بودنش، حکایت حضور توحید الهی است بخصوص که ما با هستی خود تعلّق به هستی مطلق را می‌توانیم درک کنیم. موفق باشید

35844
متن پرسش

سلام و ادب: اول مطلب بگم که دلتنگ شما هستم. استاد یک مسأله ای برایم پیش اومده، من نه اهل فلسفه هستم نه عرفان و نه از این علوم بهره ای نصیب من شده است، اما از کتب شما بسیار بهره ها برده ام و عشقی عجیب به مباحث عرفانی دارم! چند مدتی است علاقه ای عجیب به جناب ابن عربی پیدا کرده ام، وقتی به ایشون فکر می کنم، احساس می کنم همه وجودم می‌خواد به سمت ایشون حرکت کنه! می‌خواستم بفهمم علت این مسأله چی می‌تونه باشه! و الان چه کاری باید بکنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این لطف شما است به بنده، وگرنه بنده قابل نیستم. ۲. در مورد تعلق خاطر نسبت به جناب ابن عربی، شاید بتوان گفت با توجه به مطالبی که مطالعه کرده‌اید و در آن مطالب، روحِ علمی و عرفانی جناب ابن عربی حاضر بوده، این علاقه پیش آمده. می‌ماند با مباحث کتاب «معاد، بازگشت به جدی‌ترین زندگی» و شرح صوتی آن که صدرا تحت تأثیر ابن عربی سخن گفته، به جناب ابن عربی نزدیک شوید. موفق باشید

35843
متن پرسش

با عرض سلام و احترام! من سوال کننده پرسش ۳۵۸۴۲ هستم. در رابطه با سوال مذکور برداشت های به ذهنم رسیده است. لطفاً راهنمایی بفرمایید. اینکه کلا در جهان هستی، یکی بیشتر نیست. این حقیقت خداوند است. و این خداوند ذاتی است که هیچ نشانی از او نیست. بعد این خداوند تجلی می‌کند. تجلی اول احدیت، تجلی بعدی واحدیت و ... تا به اعیان خارجی می‌رسد. که اعیان خارجی همان خداست که در اعیان خارجی ظهور کرده است. پس در سرای هستی فقط خداست با تشکر! .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه می‌توان اعیان خارجی را همان خدا دانست، در حالیکه خداوند هستی مطلق و کمال مطلق است. موفق باشید

35842
متن پرسش

با عرض سلام و احترام! بنده صوت های عرفان نظری را کار کردم و به یک مشکلی برخوردم. و آن اینکه خدا را تکه تکه برداشت می‌کنم. که بخشی مرتبه احدیت، بخشی واحدیت و... چگونه از این مسئله عبور کنم؟ در ضمن صوتهای فصوص‌الحکم را چگونه تهیه کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله را باید در «برهان صدیقین» به عنوان مقدمه این مباحث حل کنیم. در مورد فصوص با جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

35841
متن پرسش

با عرض سلام. خدا کیست و چیست و با این عظمت غیرقابل وصفش، چرا اصلا من رو خلق کرده؟ حس می‌کنم خدا بیش از حد منو جدی گرفته. خودم تا این حد خودم رو جدی نمی گیرم. یعنی چرا خدا اینقد آدما رو جدی میگیره؟ یه حال حیرتی دارم. بعد از مرگ همه چیز رو می فهمیم و از حیرت در میایم؟ یا ادامه داره؟ ببخشید مزاحمتون میشم و تشکر خاص و التماس دعا دارم‌.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! «نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش / خیمه در آب و گل مزرعه‌ی آدم زد.» ۲. خداوند بعد از آن‌که انسان‌ها در قیامت حاضر شدند و از این‌همه حقایق و واقعیات در حیرت آمدند می‌فرماید: «لَقَدْ كُنْتَ فِي غَفْلَةٍ مِنْ هَذَا فَكَشَفْنَا عَنْكَ غِطَاءَكَ فَبَصَرُكَ الْيَوْمَ حَدِيدٌ» و تو از این روز در غفلت بودی تا آنکه ما پرده از کار تو برانداختیم و امروز چشم بصیرتت بیناتر گردید. موفق باشید

35840
متن پرسش

سلام. سه سوال دارم. ۱. منظور از انسان ناسپاس چیست که خداوند هیچ انسان ناسپاس و گناهکاری را دوست ندارد؟ بقره ۲۷۶. ۲. آیا گیاهان احساس تشنگی را حس می‌کنند؟ ۳. آیا راسته که تفکر مثبت باعث جذب چیزای خوب میشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. انسانی که نسبت به الطاف الهی مانند شریعت اسلام و قرآن مبین و اولیای معصوم بی‌تفاوت باشد، انسانِ ناسپاسی است. ۲. باید این‌طور باشد. زیرا گیاهان نیز دارای نفس نباتی هستند. ۳. این واژه‌ها بیشتر، روانشناسانه است برای آن‌که انسان حال خوبی پیدا کند. در حالی‌که معارفی مانند «معرفت نفس» ما را به حضوری غیر قابل تردید می‌رساند. موفق باشید 

35839
متن پرسش

سلام استاد: چند وقتی است خداوند تفضل فرموده، موفق شده‌ام با کتاب مقالات مرحوم آیت الله شجاعی انس بگیرم. جلد اول را با شوق فراوان تمام کردم. اکنون بخشی از جلد دوم را مطالعه کرده‌ام. الان به شک افتادم که آیا با همین شوق و ذوق هر سه جلد را تمام کنم و ان‌شاءالله پس از آن به دستورات آن عمل کنم یا نه، هر بخشی را که خواندم در خود پیاده کنم و بعد سراغ بخش بعدی بروم که در این صورت و در صورت توفیق به همراهی عملی کتاب، شاید بیست سی سال طول بکشد تا سه جلد پایان یابد. نظر حضرتعالی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که همچنان مطالعه هر سه جلد را ادامه دهید تا به صورت اجمال، آن تذکرات خوب و معنوی در شما حاضر شود و إن شاءالله در طول زندگی آنچه اجمالاً مدّ نظر دارید به تفصیل در آید. موفق باشید

35838
متن پرسش

سلام علیک و ریحانه و رضوانه. عذر خواهم بابت مزاحمت برای استاد و مخاطبان سایت.
 وقتی گوش هایی که آوازهای هوس آلود آنها را از شنیدن نغمه های ملکوتی محروم کرده آمادگی شنیدن را از دست می دهند باید با وجدان تاریخی انسان ها سخن گفت زیرا امروز انسان بیش از دیروز محتاج تاریخی جدید و زیستی نو در تاریخی می‌گردد که نه دیروز اش باشد و نه فردای نامعلوم! باید با وجه تاریخی و وجدانی که امروز بشر با آن مواجه شده است که تاریخی دیگر در حال ظهور است و انسان با مرحله ی جدیدی از حضور تاریخی اش مواجه است. (انقلاب اسلامی را می توان در این وجدان تاریخی بشر امروز یافت و پیدا کرد نیازی نیست مستقیم او را متوجه این تاریخ توحیدی کرد بلکه کافی است تا او را به تاریخی برای زندگی جدید و پس فردایی اش روبرو کنیم مطمئن باشید او آمادگی حضور در آن تاریخ را در خود پیدا می کنند و منتظر گشودگی آن تاریخ در فردای زندگی اش خواهد شد) اربعین دقیقا از سنخ همین زندگی پس فردایی بشر با زیستی نو و گذر از پوچی تاریخی و حضور انسانی جدید در عالمی با تاریخی جدید است. خوب است با زبان اربعین که همان وجه وجدان تاریخ جدیدی است با انسان ها گفتگو کنیم حتی آن انسان اروپایی که خارج از اتمسفر مذهب است آنگاه او هم با ما هم زبانی خواهد کرد. اربعین حضور شهودی فردای تاریخ انسانی است که می خواهد فارغ از مفهوم و الفاظ و عبارات در ساحت حقیقت و وجود با خود روبرو شود و این با قدم، قدم های انسان در اربعین محقق می شود. آمدم جستجو کنم خود را با خدا روبرو کنم خود را تاریخ گسیخته ی از حقیقت انسان را در توهم و تخیلات سرگرم می کند تا آدمی درد پوچی را کمتر احساس کند و هر روز به دنبال سرگرمی ها و آزادی های بی معنایی که بیش از آنکه آزادی باشد انسان را اسیر می کند بگردد و اربعین درست در مقابل این نقطه ی تاریک تاریخ قرار گرفته است تا انسان را با حقیقت و اصیل ترین نوع بودن تاریخ خودش روبرو کند و حسین پرچم دار این تاریخ است. «و بذل مهجته فيك، ليستنقذ عبادك من الجهالة و حيرة الضلالة. و مگر امروز حیرت ضلالت و جهالت همین تاریخ مدرن و عالم غرب مدرن نیست که انسان را در بر گرفته است و رنج پوچی دورانی که فریاد انسان ها را بر آورده است؟! خوب است زبان اربعین حسینی را در تاریخی که انسان ها از دیروزشان فارغ و نسبت به فردای شأن نا امید هستند در میان بگذاریم تا با زبانی زنده در تاریخی روشن انسان ها را از ضلالت و حیرتی که دچار شده اند نجات دهیم و شاید بتوان همین معنا را از این فراز حسین منی و آنا من حسین و یا روایت إن الحسین مصباح المهدی و سفینة النجاة باشد. باید حسین علیه السلام را در در اربعین به حضور تاریخی فردای انسان ها پیدا کرد تا بهره ای را که می خواهیم از این حرکت عظیم در زندگی فردایی مان بیابیم ان شالله و گرنه رنجی از سفر با خود بهمراه می بریم بدون آنکه در تاریخ اربعین حسینی حاضر شده باشیم.... و حرف بیش از این است که هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه با این سخن شما همراه هستم که می‌فرمایید: «و حسین«علیه‌السلام» پرچمدار این تاریخ است» و این‌که آن حضرت خون مبارک خود را به بشریت بذل و عطا نمود تا انسان‌ها در سرگردانی‌های امروزین به خود آیند که چه اندازه می‌توانند استوار و امیدوار از حیرت ضلالت و سرگردانی‌های ناشی از ناآگاهی عبور کنند.
مردی که هیچ رغبتی به سروری بر دیگران نداشت، مهرورزی و بخشش را والاترین ارزش‌های انسانی می‌دانست، در عین شجاعت و بی‌باکی و عدم ترس. کیست که نداند در کربلا با مردی روبرو هستیم که در او شجاعت و حکمت در حدّ کفایت موجود است تا ما در امروز خود در نسبت با او به خود بیندیشیم؟ گوش جان به او بسپاریم تا آهسته‌آهسته نغمه‌ای به گوش جانتان برسد که هرگز سستی و دون‌مایگی و تحقیر دیگران با فضیلت نمی‌سازد. امری که این روزها در رخداد اربعینی می‌توان در نسبت همه با هم بخصوص در نسبت خادمان و زوّار احساس کرد. ما آمده‌ایم تا در این رخداد اربعینی با جهانی سراسر دروغ در هر لباسی که باشد همانند مولایمان مقابله کنیم تا انقلاب اسلامی با باطن نورانی خود که وجدان تاریخیِ بشریت را فراگرفته همچنان ادامه یابد و وجدان انسان‌ها را به خود آورد که راه نجات، راهی نیست که زالوصفتان به جان انقلاب اسلامی افتاده‌اند تا بمانند بلکه راه، راهی است که خادم و زوّار در بستر تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل حضور شهدا شروع شده، آن را یافته‌اند. موفق باشید 

 

35835
متن پرسش

سلام استاد: فرمودید فهم حضور انقلابی رو از حاج یونس زنگی آبادی یاد بگیرید مدتی باهاشون ارتباط بگیرید. میشه بیشتر راهنمایی بفرمائید چه باید کرد؟ چطور رابطه گرفت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد از مواردی است که با حضور بر سر مزار آن شهید و ارتباط روحی با او پیش می‌آید. به قول معروف، چشیدنی است و نه شنیدنی. موفق باشید

35834
متن پرسش

با سلام و سپاس: دو سوال دارم: خطبه های توحیدی نهج البلاغه را از چه طریق می‌توان دنبال کرد؟ در کدام کتاب شما آمده؟ و سوال دوم، مدتی است افرادی در محل کار من را آزار روحی می دهند و هر کاری کردم از شرشان خلاص شوم باز ول‌کن نیستند. در حدی که ممکن است در جوانی، سکته کنم. برای آرامش روحی چه کتابی بخوانم؟ چه دعایی بکنم‌ تا نجات پیدا کنم؟ از خیر درآمد و... هم گذشتم و فقط می خواهم از شر اونها نجات پیدا کنم. لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری؛خطبه شماره 1    https://lobolmizan.ir/sound/717?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 و خطبه 182 https://lobolmizan.ir/sound/729?mark=%D8%AE%D8%B7%D8%A8%D9%87 نکات خوبی در رابطه با توحید به میان آورده‌اند. ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و شرح کتاب «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که صوت آن روی سایت هست إن شاءالله مفید خواهد بود. موفق باشید

35833
متن پرسش

سلام استاد عزیز: یه سوال داشتم. نظر شما در مورد حرزهایی که از اهل بیت نقل شده هست چیست؟ مثل محج دعوات و انیس صادقین و... این حرزها سندیت دارند یا خیر؟ خداوند توفیقی حاصل کرده آثار شما را دنبال کنیم. خدا اجرتون بده

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: نظردادن به این موارد بسیار مشکل است زیرا باید اهل نظر که سند روایات را بررسی کرده‌اند، نظر بدهند. می‌ماند نکاتی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح در مورد حرزها مطرح فرموده‌اند که رویهمرفته قابل اعتماد است، به اعتبار سند. و بحث تأثیر آن به خود شخص و آمادگی‌های روحی وی بستگی دارد. موفق باشید

35832
متن پرسش

سلام: استخاره صفحه ی ۲۸۳ قرآن «عسی ربکم آن یرحمکم » چطور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فضا، فضای بی‌توجهی یهود است و بدین معنا نباید امیدی داشت. موفق باشید

نمایش چاپی