سلام و عرض ادب: مادر سه دخترهستم، و معلم با ۲۰ سال سابقه. امسال دختر کوچکم ۳ ساله است و بشدت اضطراب جدایی داره، که فکر کنم از اثرات پرستار پارسالی باشه سر دوراهی موندم که امسال برم سرکار یا مرخصی بگیرم، هنوز وضعیت کارم مشخص نیست و با توجه به کمبود معلم، مرخصی هم به این راحتی نمی دهند، اما اگر نیاز باشه به مدد الهی میگیرم الان نمیدونم تکلیفم چیه؟ آیا با این وضعیت مدارس و ضعف آگاهی اعتقادی، و گاها عناد بعضی معلمین، نیاز آموزش پرورش هست که با تمام سختی، دخترم رو بذارم و برم مدرسه، یا اولویت بندگی ام، موندن پیش دخترم هستش؟ حضرت آقا میفرمایند اگر مادری، بیرون سرکار نره هستند کسانی که جای او را پرکنند، اما اگر مادری رو کنار بگذاره کسی نمیتونه جاش رو پرکنه حالا آیا با وضعیت نگران کننده ی دانش آموزان الانه، این سخن حضرت آقا شامل بنده هم میشه؟ لطفا راهنماییم کنید که بهترین مسیر بندگی رو انتخاب کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر سر دو راهی سختی هستید. آری! اگر بتوانید به نحوی برای فرزندتان مادری کنید و از طرفی دانشآمزان را هم تنها نگذارید؛ جمع بین دو خوبی را به میان آوردهاید. موفق باشید
سلام: خیلی زیاد گفتارهای شما را گوش میکنم ولی بهخودمکه رجوع میکنم برای یاد گرفتن مطالب جهت جواب دادن به شبهات سایرین است به محض این که یه چیز خیلی خوب میشنوم به خودم میگم خب این رو اگه به فلانی بگم دیگه جوابی ندارم، نمیگم حتی ولی فکرش میاد. چه کنم که بهره بهتری ببرم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضوری که در مواجهه با این کلمات برایتان پیش میآید، نظر کنید، مرحلهای بعد از مرحلهای تا راه خود را همچنان ادامه دهید، راهی که خود بگوید چگونه باید ادامه یابد و به حکم «إقرأ» میگویید آنچه را باید بگویید. موفق باشید
آینه دفاع مقدس، آینه صورت و معنا. چه زیبا جملهای و مقدس روایتی! این حرف مرا میبرد به سالهای خیلی دور که هزاران روایت و صدها آیه در موردش شنیده ایم و به آن ایمان آورده ایم، که روزی رسولاللهی بود و دستش در دست وحی، جانش آینهای که اراده و فعل خداوند را در آن سرزمینها بازتاب میداد. در جدال حق و باطل ها بود که این رسول جهاد را برای آنان که تشنه خدا بودند معنا میکرد. آیه آیه از وحی میگفت که چطور جانهایی را که در راه خدا پیکار میکنند میخرند و جز ربّ، روزی دهنده شان نیست، چطور رازهایی هست در این عالم که جز با خون فاش نمی شود، این که آدم هایی هستند در این عالم که وقتی از بین شما میروند، آنان را مرده می پندارید ولی اینها زندهگان حقیقیاند، حیات دارند و هم اکنون در این عالم، کار راه می اندازند، سرنوشتها میسازند و اصلاً رسولانی خواهند شد برای راهگمگشتهگان در آینده. روزگاران گذشت، مردم آمدند و رفتند و آن جهاد، در پیِ حوادث یادشان رفت. آن صورت و معناها در غبارهای زندگی بیرنگ شد. تا اینکه در عصری که جانها به ستوه آمده بود از دست مردمانِ نامقدس؛ دفاعی مقدس جان گرفت. رسولی که دستش در دست همان رسولِ الهی بود، آینه گَردانی میکرد و جلوه حق را بازتاب می داد. مثل وقتی که نور را در آینه میچرخانی چطور در انعکاس نورش ذراتی که می پنداشتی در سکون و جمود و سکوتاند، جان گرفتهاند و مستانه به دور خود رقص سماع میکنند. آری! مردمانی برخاستند و خروش کردند. دشمن جانهای زیادی را گرفت، خونهای زیادی خونبها شد. این خونها شدند آیه، تا بعدها نازل شوند بر قلبهایی که قرار است خریده شوند و بریده شوند از هر آنچه بیمعنا میکند زندگی را. در کوی و برزنها نام این آیهها نشست بر پیشانی آبروی محلّهها. سالهای مدیدی است که هنوز آیههای به جا مانده از آن کتاب مقدس رخ نشان میدهند، گاهی با نام و گاهی گمنام. و تو چه میدانی که چه دلهایی با این آیهها زنده میشوند، دلهایی که تشنه معنا و صورتِ دیگری هستند و عطشِ «جُستن» و «شدن» دارند. این آینه مقدس هنوز که هنوز است انعکاس میدهد صورتها را و معناها را برای آنان که طالبند، عاشقند، و یا برای آنانی که این طلب هنوز زیر خاکستر است برایشان و سر برنیاورده. برای فرزندانِ من و تو حتی اگر در سرزمینی باشند دوردست و یا حتی آنان که هنوز پا به عرصه این دنیا نگذاشتهاند. آری! روایت همچنان باقیست، اما زیباترین جلوه از این روایت را روزی خواهیم دید که معنای حقیقی این صورتها، قرارگاهی زده باشد در این عالم. روزی که این طنین در همه جا بپیچد که یا اهل العالم...
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! «الیس الصبحُ بقریب»؟ نمیدانم ما در کجا به دنبال دمیدن صبح هستیم؟! در حالیکه به گفته جنابعالی با تولد آخرین پیامبر، صبح، دمیدن گرفت و با هر روز در افقِ روشنایی نور اسلام با حقیقتی روبهرو شدیم که حکایت ظهور آن صبح بود تا از اجمال به تفصیل آید. آیا انسانی همچون حضرت علی «علیهالسلام»، همان به ظهورآمدنِ صبحی نیست که انسانها از آن طریق بتوانند راه انسانیت خود را ادامه دهند؟ و باز صبحی دیگر همچون نور امام حسن «علیهالسلام» و آنهمه حکمت و طمأنینه، تا صبحی که با غیبت، در دلِ تاریخی که با اسلام به ظهور آمد، تا در دل آن غیبت خاص انواری ظهور کند که از سلطه غیبت، سر بیرون آورد که این صبح، صبح در دل غیبت است تا معلوم شود صبحِ نهایی، صبحِ بعد از غیبت و از درون غیبت سر بر میآورد و آن، نهاییترین صبح است. انقلاب اسلامی صبحی است تا معلوم شود تاریخ، آماده عبور از آن غیبت است و به فردایی اشاره دارد که ظهور بر غیب سلطه مییابد. پس «الیس الصبح بقریب»؟ که هر روز با تولد آخرین پیامبر همواره طلوع میکند و برای صبحی دیگر که آن نیز نزدیک است، ما را جلو میبرد. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: استاد آیا همین که انسان متوجه باشد که هست و خودش هم منحصر به فرد است و دو تا نیست، یکی هست و هر جا هم که برود حتی کره ماه باز هم خودش همراه خودش می باشد و هر عملی هم که انجام دهد باز هم خودش آگاه است، این احساس همان حضور است؟ واینکه چگونه میتوان بر شدت این حضور افزود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همواره خودمان نزد خودمان هستیم، ولی گاهی با تعلق خاطر به امور محدود دنیایی، این حضور را محدود میکنیم و عملاً از حضور بیکرانه خود غفلت مینماییم. در حالیکه باتذکر به خود نسبت به امور بیکرانهای که داریم، خود را در انتخابهای بزرگ و بزرگتر مدد میکنیم. موفق باشید
با سلام و احترام: یک نکته ای که جدیدا متوجه شدم، این است که، اگر بین خواب و خواندن نماز و انجام عبادت مخیر شوم، خواب را ترجیح میدهم. اگر در جایگاه امام حسین (ع) بودم، و بین یک روز شهادت زودتر و یک روز عبادت مخیر میشدم، تعجیل بنده در شهادت بود. سخت است در این دنیا بودن، و هرچند عبادت شیرینش میکند، ولی شاید چون حین عبادت من را میبینم ولی حین خواب هیچ نمیبینم. بعضا وقت سحر و برای نماز صبح، بیدار میشوم، به شکلی که خوابم نمیبرد، ولی دوست دارم بخوابم. هرچند دوست دارم بیدار شوم و حس و حال سحر را درک کنم ولی ترجیحم خواب است. بیشتر بخاطر اینکه، خواب برادر مرگ است، با خواب خودم را فراموش میکنم، ولی در نماز من حضور دارم. در حالیکه حین عبادت لذت میبرم، ولی با توجه به شرایط فعلی بنده خواب خوشایند تر از نماز است. باید چه کنم که از این فرصتها استفاده کنم و با این حال از دست ندهم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال انسان چه در خواب و چه در بیداری نزد خود حاضر است منتها در خواب، تنها در اختیار ملکات خود میباشد بدون آنکه بتواند اراده جدیدی داشته باشد. ولی در بیداری همواره میتواند راههای نرفته را در مسیر سلوک الی الله طی کند و از این جهت، بیداری و زندگی در دنیا فرصتی است تا بر تعالی خود بیفزاید تا در خواب و مرگ از آن ارادهها به صورت ملکاتِ برتر بهرهمند شود. موفق باشید
آیا اخلاق نسبی هست یا مطلق و اینکه دلیل هر کدام از جواب ها چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اخلاق نسبی یعنی یک امر اخلاقی در زمانی، درست است نسبت به آن زمان، و در زمانی با توجه به زمان دیگر درست نیست. در حالیکه وقتی اخلاق، مبتنی بر حقایق باشد همیشه ثابت است و بدین معنا نیست که مثلاً موضوعی در زمانی درست باشد و در زمان دیگر درست نباشد. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله. وقتتون بخیر استاد. استاد یه راهنمایی میفرمایید در مورد فرقه حجتیه؟ و اینکه وقتی این دسته فرقه را در جامعه باهاشون روبرو میشیم استاد باید چگونه رفتار کنیم؟ منظورم جواب قانع کننده ای که باطل بودن این فرقه را اثبات کند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینها به این معنا منتظرهستند که در غیاب آن حضرت هر کاری مجازند انجام دهند و گویا از نظر آنها در غیاب آن حضرت، مسئولیتی بخصوص مسئولیت حاکمیت نظام اسلامی بر عهده ما نمیباشد. در حالیکه وظیفه اسلامی اعم از وظیفه فردی و یا اجتماعی هرگز تعطیل نمیشود. حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب «ولایت فقیه» مطلب خوبی مطرح میفرمایند و یا میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست به قسمت «مبانی حکومت دینی» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AA&tab=posts&inner_tab=book موفق باشید
سلام علیکم: ۱. در ارتباط با ده نکته در معرفت نفس؛ ارتباط بیماری با نفس چگونه است؟ چرا انسان بیمار می شود؟ ۲. با توجه به اینکه هیچ انسانی نقصی ندارد ذاتاً، پس چگونه تفاوت ها ظهور میابد؟ تفاوت ها در چیست؟ و ظرفیت وجودی یعنی چه؟ ۳. پسری هستم که در فضای زنانه بزرگ شده ام و مأنوس بوده ام، حال چگونه روحیه مردانه را در خود تقویت کنم و به جدیت و عزم مردانه برسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی رابطه نفس با بدن مختل شود، نفس، بدن را آن طور که لازم است تدبیر نمیکند و این ریشه بیماریهایی است که در این رابطه پیش میآید جدای اینکه امر خارجی موجب بیماری بدن شود. ۲. تفاوتها به جهت زمینههای متفاوتی است که امکان ذاتی موجودات پیش میآورند و امکانِ ذاتی هر موجودی از آنِ خودش است به همان معنایی که خداوند، مردبودنِ مرد را به مرد نداد، بلکه امکان ذاتیِ او مردبودن بود و خدا آن را بر اساس امکان ذاتیاش «وجود» داد. ۳. خوب است انسانهای بزرگ مانند حضرت امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و حاج قاسم را مدّ نظر داشته باشید و شخصیت آنها را مطالعه کنید. موفق باشید
با سلام: چرا جبرئیل وقتی بر پیامبر (ص) و مریم (ع) متمثل شد، بصورت مرد بود؟ مگر فرشتگان مذکر هستند؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب ابن عربی، ظهور جناب جبرائیل به صورت مرد در آن شرایط، جهت القاء امری بود که موجب باردارشدنِ حضرت مریم «سلام اللهعلیها» میشد ولی برای پیامبر به صورت فرشته میآمدند مگر آن موقعی که بنا بود اصحاب، جناب جبرائیل را بنگرند که در آن حالات به صورت شکل مأنوسی که آن اصحاب از زیباییِ خاصی داشتند، جناب جبرائیل به صورت دحیه کلبی ظاهر میشدند. موفق باشید
با سلام: شما می فرمایید که: در قیامت حرکت جوهری نیست، پس چگونه است که در جهنم پوست جهنمیان میسوزد و دوباره پوست جدید می آید. این رخداد خودش تغییر است. نتیجه آن که آنجا هم حرکت جوهری است. لطفاً جواب این شبهه را بدهید. با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته مرحوم آیت الله محمد شجاعی در کتاب خوب «معاد یا بازگشت به خدا» این موارد، صورتِ حالات و ملکاتی است که برای نفس انسان در آن عالم پیش میآید و ربطی به ذات جهانی که در آن قرار میگیریم، ندارد که ذاتی باشد عین حرکت. موفق باشید
باعرض سلام خدمت استاد: با شروع پاییز دچار نوعی افسردگی و بعضاً شیدایی میشوم، و به تجربه آموختهام بیشتر تصمیمات اشتباه و احساسی را در پاییز و زمستان گرفته ام و بیشتر میل به پناهگاه عاطفی را نیازمندم، تشکر از راهنماییهای جنابعالی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بیشتر خود را با معارف الهی مأنوس کنیم، بهتر و بیشتر میتوانیم از این موارد عبور کنیم. موفق باشید
با سلام وعرض ادب: استاد گرامی با این جنس گفتگو ها در این کلیپها اگر احیانا نسبتی برقرار می کنید با ما هم به عنوان برنامه ریزان مراکز قرآنی در میان بگذارید آدرس کلیپ های مورد نظر،🔻 https://eitaa.com/tafakkor_qurani/2892 ویا 🔻 https://eitaa.com/35505591/1012 ویا 🔻 https://eitaa.com/khamenei_ir/4827
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار از عهده ما بیرون است. آری! اگر کسی سؤالی در رابطه با مباحثی که عرض شده است؛ داشته باشد و از طریق سایت سؤال بفرمایند؛ میتوانیم در خدمتشان باشیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب و خسته نباشید به شما استاد عزیز و همه ی گروه لب المیزان: استاد امروز یک مطلبی در نقد شما میخواندم که در کنار زحمات و تلاش های بی وقفه ی شما در راستای بسط نظام فکری اسلام و انقلاب و.... اما ۳ عیب هم از شما استاد انقلابی و مخلص گرفته بود که محضرتان عرض میکنم ۱. در سخنرانی ها و نوشته ها استاد این امر را به خواننده القا می کند که نویسنده نوعی شیفتگی مفرط به فلان نحوه تفکر دارد ۲. راهی که شاگردان وی میپیمایند بیشترین خطر را در ساختن ایدئولوژی از مباحث استاد میدانم. ارائه مباحث فکری وی به مثابه یک بسته ایدئولوژیک به مخاطبان و چشم پوشیدن از نواقص و خلاهایی که دارد، و نیز بیتوجهی به این موضوع که این فکر باید راهی دراز را بپیماید تا به پختگی برسد، میتواند آن را کم اثر و کم فروغ نماید. از منظر برخی شاگردان، استاد طاهرزاده تکلیف همه چیز را معلوم نموده است و همین امر باعث شده است خود و نیز دیگران را صرفا به کتب وی دعوت نموده و از مطالعات دیگر احساس بینیازی کنند. حداکثر آن است که به مطالعاتی میپردازند که هم راستا با نظرات استاد است مانند کتب داوری و فردید و نصر ۳. اشکال دیگری که در فعالیتهای مجموعه استاد طاهرزاده میبینم عدم فعالیت تشکیلاتی و منظم برای بسط این تفکر در جامعه است. روشنفکران ایرانی در برهه هایی توانسته اند تفکراتی بیمایه را با نظم تشکیلاتی، جذابیتهایی که در عرصه نشر ایجاد کردهاند، و بهرهگیری مناسب از رسانه، در جامعه نشر دهند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره معلوم است که بنده بیاشکال نیستم. تلاش بنده آن است که همه متذکر انقلاب اسلامی به عنوان روحِ دینداری در این زمانه باشیم، بدون آنکه نیاز به گروه یا تشکیلات خاصی داشته باشیم. ذیل نظام اسلامی و ولایت فقیه، به خودی خود نوعی تشکیلات نامرئی است بدون آنکه آفات تشکیلات مرسوم در آن باشد و البته باید مواظب باشیم در این مسیر، نفی دیگر نظرات که متذکر دینداری میباشند؛ نشود. موفق باشید
سلام و احترام: من و همسرم، در موارد متعددی و بارها و بارها مورد ظلم دیگران، و حتی مورد نارو زدن و فریب، قرار گرفتیم. وقتی درباره اش حرف زدیم و فکر کردیم، متوجه شدم جامعه بسیار وضعیت وخیمی دارد. مردمی که اصلا حتی فکرش را نمی کردیم، به گونه ای برای نارو زدن برنامه ریزی کردند که دهانمان از تعجب باز ماند. آنچه اتفاق افتاده برای ما اهمیت ندارد. چیزی که برامون مهمه نوع تعامل ها، و تعجب من از جانب این حجم از ناجوانمردی و نیرنگ و حیله گری است. توسط کسانی که اصلا قابل هضم نیست برایمان. من و همسرم در این باره حرف زدیم و نهایتا دیدیم فایدۀ دنیوی این حیله ها یا افزایش شهرت یا افزایش ثروت است که من شخصا نه شهرت می خواهم و نه ثروت به چنین قیمت هایی. نهایتش اینکه تا وقتی در دنیا باشیم و زحمت بکشیم در حدی که اموراتمان با خوشی بگذرد خداوند رزق را می دهد. هم رزق دست خداست و هم اعتبار و آبرو. آخر این دنیا چیست که به خاطر آن چنین می کنند؟ اخیرا نیز در چند ماه اخیر، سه مورد عجیب غریبی را دیدیم که متأسفانه همه اش فعلا از جانب افراد بسیار مذهبی بوده است. همسرم همین هفته ها، مورد ظلم واقع شد. من هم در محیط کارم به طرز برنامه ریزی شده طوری که فکر همه چیز را کرده بودند، طوری نارو خوردم و مورد حیله قرار گرفتم که واقعا باورم نمی شود. یعنی از اینکه منافعی از دست بدهم اینقد ناراحت نیستم که از این حجم از وقاحت یک مدیر موجه، احساس غربت می کنم. اساسا هرگز در زندگی دنبال منافعم نبودم. در طی صحبت با همسرم، فهمیدیم بارها مورد ظلم قرار گرفتیم. ایشون معتقدند افراد معمولی (نه غیر مذهبی) هم همین طورند و اهل فریب و نیرنگ و حیله گری هستن. ولی من تجربۀ کار باهاشون رو نداشتم. احساس می کنم خیلی ساده هستم و جامعه رو نمی شناسم. واقعا باورم نمی شود که مردم اینگونه برای اسم و رسم و پول و مطرح شدن ، ناجوان مردانه، مرزهای انسانیت رو پشت پا میذارن و نارو می زنن. گاهی به اسم افراد موجه چنین کاری میکنن. درحالیکه خود اون فرد رو که می شناسیم نمی تونیم چنین نیرنگی را بهش نسبت دهیم. یه حالت آچمز شدن از شدت وقاحت کارهاشون بهم دست داده. می خواستم نظرتون رو بدونم. شما جامعه رو چجوری می بینید؟ حس حیرت دارم و نمی تونم درکشون کنم به چه قیمتی و چرا چنین می کنند. اون هم در چه قالب و لباسی و در چه کارهایی. نظرتون چیه؟ شما هم با چنین مواردی برخورد کردید؟ و چه تحلیلی داشتید؟ سوال دیگم اینه که اینها در قیامت حساب می شه؟ اینقدر با خیال آسوده و با اعتماد بنفس و با ظاهر موجه، حیله گری و سپس توهین و دفاع از حیله هایشان می کنند که گاهی فکر می کنم نکند قیامت طور دیگه ای است و من درست نفهمیدم. بی صبرانه منتظر تحلیل و نظر و برداشت شما هستم. سپاس خیلی زیاد دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که مکرر عرض شده آن باورهای دیروزین برای حضور در این دوران که دورانِ آخرالزمانی است؛ کافی نمیباشد و از این جهت حتی مذهبیهای عرفی، نمیتوانند با برداشتهای دیروزین از دین، دیندارانه عمل کنند و در همین راستا بود که حضرت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» در اواخر عمر خود بحث تفسیر سوره «حمد» را با تذکرات عرفانیِ خاص آن به میان آوردند. و ما باید جامعه و افراد را با این زاویه تحلیل کنیم که حتی خودشان هم نمیدانند چه بلاهایی بر سر خود می آورند و البته مطمئناً اکثراً میرسند به آنکه باید در دینداری عمیقتر شوند تا بتوانند از وهمیّاتی که موجب حبّ دنیا و حبّ نفس میشوند، عبور کنند. موفق باشید
با سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: مدتی هست توفیق دارم در یکی از موسسات فرهنگی، مربی گروهی از نوجوانان دبیرستانی هستم، در این گروه تعدادی از نوجوانان هستند که با وجود شرکت در جلسات معرفتی فراوان و... هم از لحاظ استعدادی، استعداد معرفتی کمتری دارند هم دچار مشکلات متفاوت مانند اعتیاد، شرکت در هیئات تقریبا منحرف و .... هستند هرچقدر برای کمک به این دوستان تلاش میکنم فایده ای ندارد به نظر شما تا کجا باید برای هدایت دیگران تلاش کرد؟ و برای این نوجوانان با توجه به استعداد معرفتی کمتری که دارند چه کاری میتوانم انجام بدهم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل عمده امروزینِ جوانان ما، ابهام در معنای بودنِ خودشان است. از این جهت باید در موضوع «معرفت نفس» و توجه به حضور بیکرانه اکنون جاودانه آنها با آنها صحبت کرد و با حوصله، آنها را متوجه بودنی بس متعالی نمود. موفق باشید
سلام استاد خسته نباشید: استاد عزیز مدتی هست که احساس میکنم دعاهایم مستجاب نمیشود، نا امید نیستم از درگاه الهی ولی توقع برآورده شدن دارم، در روایات آمده که هرکس به کربلا برود رزقش زیاد می شود، بنده منکر این قضیه نیستم ولی از زمانی که از کربلا اومدم خیلی وضع مالیم بهم ریخته و حسابی اعصابم بخاطر این قضیه خرد شده، از این که بخوام تو زندگی درجا بزنم بدم میاد، دوست دارم رو جلو حرکت کنم و پیشرفت داشته باشم چه از لحاظ مالی و چه از لحاظ معنوی ولی موفق نیستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به توحید الهی که افقی است در مقابل انسان، توجه شود و در دل آن حضور است که معنای زندگی و معنای هر آنچه پیش می آید، روشن میگردد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: پیرو بحث نیهیلیسم و پوچ انگاری زمانه به بحث حضور در اکنون بی کرانه خود رسیده ام منتهی هنوز ریشه ایی مطلب برایم کامل ادا نشده است. کتاب برهان صدیقین را چند بار مطالعه داشته ام چه راهنمایی میفرمایید؟ در کدام مباحث این حضور اکنون را کامل تشریح کرده اید؟ این حضور اکنون را چگونه بدست بیاورم؟ چه کتبی مطالعه کنم؟ و در نهایت این حضور را چگونه حفظ کنم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم توجه و حساسیت به این موضوع است و البته بحث، همچنان باید ادامه داشته باشد. کتاب «شرح سوره مرسلات» و صوتهای شرح آن إن شاءالله موجب حضور خوبی در این موضوع خواهد شد. موفق باشید
سلام و عرض ادب: استاد بنده راجع به مسائل اعتقادی زیاد مطالعه میکنم و از لحاظ عقلی قبول میکنم مسائل اعتقادی رو ولی همش شک میکنم که این مسائل حقیقت داشته باشه. چه کار کنم که به یقین و به باور قلبی برسم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید باورها، درونی باشد و اینجا است که نقش معرفت نفس حساس میشود. پیشنهاد میگردد پس از دنبال کردن کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح آن به کتاب «رسالۀ الولایه» از علامه طباطبایی و شرح آن پرداخته شود. شرح «رسالۀ الولایه» روی سایت هست. موفق باشید
سلام: خسته نباشید استاد. اگه بخوایم دانشگاه فرهنگیان خدمت شما باشیم امکان و فرصتش رو دارید؟ حالا یا جلسه عمومی یا سیر یا دوره
باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه شرایطم طوری نیست که بتوانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید
سلام وقتتون بخیر. درباره ی توحید. شرح شماره گوش کردم سوره ی توحید و آیت الکرسی رو. و از گوگل هم شرح توحید استاد عابدینی رو گرفتم که ایشون فقط سه قسمت روی سایت گذاشتن و در قسمت سوم تاکید کردند که بقیه قسمت ها مخصوص آدمهای خاص هست. خوب ما چه کار کنیم که بتونیم اون قسمت ها رو هم داشته باشیم. هر چه که میشنویم درباره ی توحید به جای اینکه سیراب بشیم تشنه تر شدیم و این آتش رو باید یه جایی براش سرچشمه پیدا کنیم. البته من بیسوادم و فقط با گوش دادن شرح ها بلکه به یه چیزی دست پیدا کنم. به لطف الله راهی برام بزارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید «برهان صدیقین» در امر توحید بسیار افقگشا میباشد که البته متن برهان و صوت شرح آن روی سایت هست. موفق باشید
سلام: خدا قوت. منظور این روایت چیست؟ «عنه عليه السلام القَرابَةُ إلى المَودَّةِ أحْوَجُ مِن المَودَّةِ إلى القَرابَةِ»; امام على عليه السلام: خويشاوندى به دوستى نيازمندتر است تا دوستى به خويشاوندى» ; نهج البلاغة : الحكمة 308 .
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه مهم است دوستی است و حتی در دل خویشاوندی آنچه مهم است آن نوع دوستیهایی است که بین ارحام پیش میآید. حال چه آن دوستی در بین خویشان باشد و چه بین غیر ارحام. مهم، دوستی است و دوستداشتن، و دوستداشتن را دوستداشتن.https://eitaa.com/dastanak_ir/13862. موفق باشید
با سلام و خدا قوتک ببخشید، جایگاه هادی و مرشد راهبر، برای افرادی در زمان حاضر، سالک طریق معرفت میشوند چه کسانی باید باشد؟ دسترسی به پیر و مرشد به آن شکل و طریقی که در زندگی عارفان آمده برای ما مهیا نبوده، و یا ما شناخت نداریم. در این مورد تکلیف چیست؟ راهنمای ما فقط قرآن و روایات و فهم و ادراک عمل در حد توان شخصی از مسائل بوده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید سخن مشهور آیت الله بهجت در این زمانه بسیار مهم است که میفرمایند: علم تو استاد توست. در این رابطه خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت (رحمةالله علیه)» که روی سایت هست، رجوع فرماییدhttps://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA موفق باشید
سلام استاد: اضافه وزنی که دارم گاها در مسیر بندگی برایم مشکل ساز میشود. خواب و خوراکم زیاد میشود برای نماز خواندن خسته میشوم به زانوهام فشار میاید و... سوالم این است که با توجه به اینکه شما خیلی از جریانات حاکم بر جامعه رو دستپخت مدرنیته میدانید و درست هم هست، برنامه های کاهش وزن در غالب رژیم های غذایی که بالاخره توجه انسان را به خود میکشاند و تا حد زیادی ناخوداگاه توجه به تن رو برای انسان افزایش میدهد میتواند روش مناسبی برای کاهش وزن باشد؟ یا پیشنهاد دیگری دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه باید در این مورد مدّ نظر قرار داد اولاً: کنترل غذا و ثانیاً: تنقلات نخوردن و ورزش و پیادهروی داشتن است. چیز دیگری نمیدانم. موفق باشید
چگونه متوجه درستی این روایت وکلا هر روایتی شویم؟ روایت شده: هرگاه طفل بیمار شد، مادرش بالاى بام برود، و مقنعه از سر برگیرد، به گونه اى که مویش آشکار گردد، آنگاه به سجده رود و بگوید: اَللّهُمَّ رَبِّ اَنْتَ اَعْطَیْتَنیهِ وَ اَنْتَ وَهَبْتَهُ لى اَللّهُمَّ فَاجْعَلْ هِبَتَکَ الْیَوْمَ جَدیدَةً اِنَّکَ قادِرٌ مُقْتَدِرٌ خدایا، پروردگارا تو او را به من عطا کردى، و بخشیدى، خدایا بخششت را امروز تازه کن، به درستى که تو توانا و نیرومندى سر بر ندارد تا فرزند او خوب شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم در روایات، سند و محتواست که اهل درایت در حدیث، روی سند روایات کار میکنند و اهل معارف روی محتوا. در روایت فوق، از نظر محتوا مشکلی نیست باید تحقیق کرد که آیا از نظر سند مشکلی ندارد؟ موفق باشید
با سلام: استاد مسجد سید اصفهان دارای سه درب که یه درب آن مختص زنان میباشد البته «بنده خودم مال اون محل بودم ولی مسایل سیاسی وعدم نزدیکی مراکزعلمی به محل مورد نظر،عدم هویت اصیل زن و همچنین هویت طلبگی، که یه مقدارش هم مقصر دول مختلف بوده و هست زمان حضورم در آن محل را به هم زد» نمیدانم مال عهد قاجار انگار باید باشه ولی آیا اینکه برای ساخت مسجد به بحث زنان و عدم اختلاط اونها اهمیت داده شده قابل تامل نیست؟ یکی هم خانه بنکدارها که اونم دوران قاجار بوده و طبق خوابی که صاحب خونه در مورد برپایی روضه داشته اونجا روضه سالانه هست و الان هم زیر نظر یکی از سادات همان نسله، در کدوم دوران تاریخ بیشتر این اهمیت به بحث زن مورد توجه بوده شاید هم مسایل سیاسی و دین در زمانهایی قوی تر بوده که به دنبال آن حفاظت از زنان بیشترحس میشده و از کدوم منبع میشه پی گیر بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که چگونه ما در فرهنگ دینی خود جایگاه خاصی برای بانوان قائل بودهایم و با حضور فرهنگ تجدد، این امر مورد غفلت قرار گرفت. ولی منبع خاصی در این رابطه که بشود در این موضوع تحقیق کرد، در نظر ندارم. موفق باشید