ذیل پرسش و پاسخ ۳۶۷۹۸ از چه سخن میگویی ای مرد!؟ از چه!؟ از کدام دیار حرف به میان آوردهای؟ چرا اینقدر خویش را کور و بیدرد در مقابلت مییابم!!! چرا انگار همه چیز درست است اما باز در مقابلت یخزدهام!؟ یاد آن سخن آن کشیش در برادران کارامازوف میافتم: بالاترین دروغ، دروغ به خویشتن است، که سرآغاز تمام ندیدنها و تمام دروغهاست. و آنگاه که این دروغ باور شود، دیگر هیچ ارزشی نه برای خویشتن و نه هیچ چیز دیگر نمیماند. اینگونه سخن گفتن و پرسشهایم نه از جنس اعتراض است، نه از جنس غر زدن و نه هر چیزی که بوی بدبینی داشته باشد. این شاید پرسش از خویشتنم باشد و دادی از تنگی وجودم. آری باید رفت اما چرا اینقدر گرفتار خیالم هستم. آری و صد آری که افقی روشن احساس میشود، اما چقدر دست و پا میزنم. برایم بگویید، این همه خویش را در چنگال خیالها و گناهان دیدن چگونه است؟ این ارادههای بینتیجه و سرد شدن و باز نیافتنهایم مرا خواهد کشت. میدانم که باید طور دیگر به صحنه آمد، و افقی که گشوده شده است دریابم تا شاید معنایی سراغم آید، اما به قول دکتر داوری: زمانْ، زمانِ قحط آرامش است. چرا فرصت تاملی نمییابم؟ آری! از دروغ به خویشتن میترسم. آری! این نیهیلیسم است که استخوانمان را شکسته، ولی با من بگویید که چرا در طلب ادراکش بودن نیز به نیست میانجامد. آیا اراده به درک چنین بیخانمانیای نیز نباید کرد؟ در کتابها، در نسبتها، در گاه به انتظار نشستنها، در گاه اندیشیدنها... در کجاست که میتوان آن را ادراک کرد؟ و البته که گفتهاید بارها: مردی چنان خمینی میخواهد. و باز هم گفتهاید : بدون درک نیستانگاری، ادراک انقلاب اسلامی و تجربه مردی به نام خمینی در تجربه انسانیمان امکان ندارد. و حال این ما و این چنین زمینخوردگی... و ما خود مهیای چنین زمینخوردگی شدیم و آن را طلب کردیم. و نه پشیمانیم و نه پشت کردهایم، فقط گاه قصه بیتابی و کم وسعتیمان را وا گفتهایم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما را از این طوفان که از آن میگویید، گریزی نیست. نه گریز از آن ممکن است و نه چندان گریز از آن دلپذیر میباشد که بخواهیم از آن راحت شویم. آری! دروغگفتن به خود بد است، ولی آگاهی از اینکه به خود دروغ میگوییم نهتنها قدمی به جلو میباشد بلکه تأمّلی است مهم، مانند آگاهی به نیهیلیسم، که نه گریز از آن است و نه غفلت از آن. در این صورت به «نیست» که میفرمایید، نمیانجامد. به حضوری به وسعت اقیانوسها میانجامد، به وسعت حضورِ حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در نزد خود. کوهی که تا این اندازه نرم و لطیف بود. امری که گاه گاه به سراغتان میآید تا معلوم شود «خبری در پیش است». مگر نه آن است که حقیقت در نسبت با «شدن» پیش میآید، برای رویارویی با چهرهای دیگر از آن؟ مگر جز این است که در همین طوفانهایی که گویا همهچیز رفته است؛ حقیقت، این بینشانترین «وضعیت»، خود را نشان میدهد؟ موفق باشید
سلام، وقت شما بخیر: استاد حضور و چگونگی آن در نزد خود را یکم ملموس تر و به معنای واقعی اگر لطف بفرمایید ممنون میشم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: از معرفت نفس شروع کنید و سپس به متنی که تحت عنوان « ارتباط رسانهای با انسانهای آخرالزمانی» در کانال مطالب ویژه قرار خواهد گرفت، رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام: وقتتون بخیر. عذر میخوام. یک سوال داشتم از خدمتتون. خوانندگی برای خانم ها از نظر رهبر چه حکمی داره؟ یجا خوندم نباید موجب تحریک شهوت بشود اما از کجا باید بفهمیم موجب شهوت میشود یا خیر؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود انسان رویهمرفته تشخیص میدهد که فضا، فضای تحریک شهوات است و یا فضای تذکر به محتواهای آن موسیقی. و رهبر معظم انقلاب میفرمایند در جایی هم که شک داریم، حمل بر حلّیّت بکنیم. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: ببخشید من مادرم حدود سه ساعت قبل از اذان صبح بیدار میشن برای عبادت ذکر قرائت قرآن و... و سعی میکنن بین الطلوعین هم بیدار باشن، وقت صبح که خانواده میخواهند روز خودشون شروع کنن، مثلا کنار هم صبحانه بخورن مادر به خاطر شب زنده داری که داشتن، یا خواب هستن یا بی حوصله و بی انرژی، سوالم از جناب عالی این است آیا این عبادت در راستای رضای الهی است ، که خانواده این بی توجهی را ببینن هر وقت هم شکایت میکنیم میگن شما هم باید ابن سبک زندگی کنین اگر مثل من بیدار بشید با من هم بخوابید مشکلی پیش نمیاد. اگر واقعا این سبک زندگی درسته که ما قبول کنیم با ابن مسئله کنار بیاییم توقع خودمون از مادر خانواده برداریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید شرایط فرق کرده است نسبت به زمانی که بنا به توصیههای دینی بعد از نماز عشاء بیداری نداشتهایم و به جهت تغییر شرایط عروس حضرت امام در جایی میفرمایند حضرت امام کمی قبل از طلوع فجر جهت نماز شب بیدار میشدند و پس از اقامه نماز صبح و تعقیبات لازم میخوابیدند و رجوع مکرر ایشان به قرآن در روز بود. موفق باشید
با سلام و درود ویژه خدمت شما: متاسفانه آقای خامنه ای هرچه به جلو رفتند انعطاف ناپذیر و سخت گیر تر شده اند و این شیوه حکمرانی قبول اسلام نیست بلکه شبیه دیکتاتوری غربیست. به هیچ عنوان نصیحت پذیر نیستند و با خود رایی عملا یک ملت و کشور را به قهقرا کشانده اند. تندروها معتقدند همه قدرت باید در دست ما باشد، چه انتخاب بشویم و چه انتخاب نشویم، آن ها می گویند نسل حاضر نباید دیده شوند، و اصلا نباشند. این نظر آنها است. ولی نظر خدا این نیست. من از طرف خدا حرف نمی زنم. ولی میفهمم خدایی که ما قبول و بهش ایمان داریم، این گونه به انسان نظر ندارد. خدا میگوید شما خودتان را درست بکنید تا آن ها هم شما را قبول داشته باشند، و آن گونه که شما می خواهید زندگی کنند. اگر خودتان را درست نکنید، باید آزادشان بگذارید، تا خودشان انتخاب کنند. اگر حکومت تجدید نظر بکند و روش هایش را تغییر بدهد، در جذب نسل ها و مردم موفق می شود. ولی اگر این گونه که دارد پیش می رود ادامه بدهد، موفق نمی شود و آن ها زندگی خودشان را خواهند کرد. شما هم یک عده تندرو افراطی تربیت کرده اید که متاسفانه محبوبیت خودتان هم از بین رفته است. الان فروش کتابهای شما در بازار همین را اثبات میکند. اقای طاهرزاده با مردم باشید و همان طاهرزاده قبل بمانید. تا در دلها جای بگیرید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بنده با توجه به سوابق فعالیتهای اجرایی که دارم و با توجه به تجربههای خود، معتقدم رهبر معظم انقلاب فوق العاده زمان شناسند و به عالیترین شکل سعی دارند از طریق انقلاب اسلامی جواب بشری را بدهند که تشنه حقیقت است. به بنیانگذار انقلاب اسلامی و تاریخی که در پیش است فکر کنید. آیا جز این است که حضور مدام حضرت امام خمینی در زندگی ما ریشه در اندیشه اشراقی حضرت امام نسبت به انقلاب اسلامی دارد و اینکه ما نسبت به آن اشراق بیگانه نیستیم، به این معنا که اندیشهای با حضور حضرت امام خمینی رضوان الله تعالی علیه در این تاریخ به ظهور آمده ، تا ما را به سلوک در تقدیر توحیدی زمانه وارد کند و با توجه به این امر که امری است اندیشیدنی، نمیتوان آن را نادیده گرفت و گمان کنیم در اندیشه و اندیشیدن حاضریم.
باید از خود پرسید آیا انقلاب اسلامی چیزی است که امام آن را به این تاریخ آوردند و یا انقلاب اسلامی مظهر سنت اراده خاص الهی میباشد در این دوران و حضرت امام خمینی متذکر آن شدند؟
باید از خود پرسید حیات دینی فعال در این دوران چگونه است و آیا معنای زندگی ذیل انقلاب اسلامی و شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی در این راستا همان حیات فعال دینی نیست که بشر امروز سخت به دنبال آن است تا تنها با خدایی که در جانها غایب است خود را محدود نکنیم؟ موفق باشید
سلام و عرض ادب: سوالی داشتم من باب این موضوع که اینکه چگونه علت محرومیت از توفیقاتی که قبلا قسمتان میشد و الان از آن محروم میشویم را بفهمیم. اینکه قبلا گویا خیلی وصل بودیم به خدا و ائمه (ع) و الان انگار همه آن حب و توفیق گرفته شده. علت های معمول آن چه میتواند باشد چطور دوباره به آن حالت وصل برسیم و توفیقات را شامل حالمان کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن ایمان، مربوط به آن زمان بود و آن شرایط، و آن معارفی که به نور آن ایمان و آن شرایط توانستید انقلاب را تا اینجاها حفظ کنید. ولی باید متوجه باشید که هرچه حقیقت بیشتر جلوه کند، ظلمات نیز بیشتر از پیش ابعادِ ظلمانی خود را به میان میآورد تا ما باز با رجوع به اسلام با ایمانی عمیقتر خود را به صحنه آوریم. اینجا است که ملاحظه کردید چرا حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در آخر سالهای عمر خود در تفسیر سوره حمد ما را متذکر ایمانی عرفانی و حِکمی نمود.
باور کنیم که برهوت در حال گسترش است، حال باید از خود پرسید آن ایمان، چه ایمانی است که در مقابل چنین برهوتی تاب مقاومت دارد؟ جز همان ایمانی است که حضرت امام خمینی خیلی زود در آثاری مانند «مصباح الهدایه» و «شرح دعای سحر» متذکر آن شدند. وقتی امری چون انقلاب اسلامی در اوج ایمان و عرفان در این تاریخ به ظهور آید، ایمانی باید در صحنه جانها طلوع کند که متوجه حقیقت این رخداد توحیدی باشد وگرنه انسان گرفتار ریزشهایی همچون مهدی نصیریها خواهد شد. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: از محضرتان دو تا پرسش دارم: ۱. برخی معتقدند که شورای نگهبان با قلع و قمعی که در جریان رد صلاحیت ها انجام می دهد، از یک طرف خطر نفوذ برخی از افراد و افکار را در بدنه حکومتی و مدیریتی کم می کند ولی از طرف دیگر با این کار خطر دیگری برای نظام ایجاد می کند. و آن خالی شدن صندوق های رأی از حضور اکثریت مردمی است. نظر حضرتعالی چیه؟ ۲ با مشکلاتی که وحوش غربی و استکباری ایجاد کردن، ما نگران حضور مردمی در انتخابات آینده هستیم و دشمن هم به شدت امیدوار است. در این رابطه هم نظرتان را بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر میآید حقیقتاً شورای نگهبان تا آنجا که ممکن است مدارا میکند مگر جایی که حجّت برایشان تمام است و امکان مدارا برایشان نیست. حتی در مورد آقای علی لاریجانی بعداً که بنده در جریان پشت پرده کارهای ایشان نسبت به برجام قرار گرفتم و اینکه با تلاش ایشان کمتر از یکساعت، برجام در مجلس تصویب شد؛ متوجه شدم چه اندازه حسابشده ایشان را ردّ کردند، هرچند که معلوم بود در مقابل آقای رئیسی رأی نمیآورند ولی شورای نگهبان با آگاهیهایی که نسبت به شخصیت ایشان پیدا کرده بودند، شرعاً نمیتوانستند ایشان را تأیید کنند. و نباید در مورد ایشان گفته شود اگر ایشان میآمدند تعداد رأی بیشتر میشد. بلکه بحث در مورد حجت شرعی است در عین مدارا. و مدرا تا آنجایی که ملاحظه کردید امثال آقای همتی و آقای مهرعلیزاده را نیز نتوانسته بودند ردّ کنند. ۲. ابداً جای نگرانی نیست. مردم ما بحمدلله در کلیتِ قضیه هم انقلاب را میشناسند و هم دشمنانشان را، حتی در فتنههای اخیر بیش از قبل متوجه شدند دشمنان آنها چه کسانی هستند. موفق باشید
سلام علیکم وعرض ادب خدمت استاد گرامی: ببخشید سوالی ذهن من را مشغول کرده اگر قبول زحمت بفرمایید و بنده را راهنمایی بفرمایید ممنون میشم. استاد در نظر بنده امام خمینی (ره) مظهر قدرت هستند چون اتقلاب بزرگی را ایجاد کردند. استاد آیا این قدرت فقط مختص فردی مثل امام بوده یا نه ما هم میتوانیم در زمان کنونی دارای چنین قدرتی بشویم؟ اگر جواب مثبت هست چه سیر مطالعاتی باید داشته باشیم و چه تمریناتی انجام دهیم؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! میتوان گفت حضرت امام خمینی نماد قدرت الهی در این زمانه جهت احیای انسان و نفی استکبار بودند و در دل تاریخ توحیدی که آن مرد بزرگ بوجود آوردند، هر قدمی که برداریم حکایت ادامه همان قدرت است مانند آنچه حاج قاسم سلیمانی انجام دادند. ما نیز باید بنگریم که برایمان در شرایطی که هستیم در بستر انقلاب اسلامی ذیل ولایت فقیه چه پیش میآید همان کار در عمل، نماد قدرت ما در بستر توحیدی خواهد بود مانند همین صبر و استقامتی که مردممان در مقابل تحریمهای استکبار انجام میدهند و به شرف صبرِ صابران میرسند. کسانی ضرر میکنند که با عدم صبر و استقامت خود در این شرایط، از قدرت الهی خود غفلت میکنند. موفق باشید
سلام: قرار است تا دو سال دیگر قدرت اول منطقه باشیم اگر قدرت را مردم بدانیم مشارکت مردم ایران در انتخابات قبلی را با مشارکت اخیر مردم ترکیه مقایسه کنید تا واقعیت مشخص شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم مقایسه درستی نیست. نه به معنی انکه انتخابات ترکیه، انتخاباتی معقول نبود، بلکه به خاطر آنکه در پشت انتخابات پیش آمده در ایران هزاران فتنه نهفته است که این بسیار عمیق تر از ضعفهای جزیی است که ما داریم. عظمت کار در انتخابات ایران را در این بدانید که چگونه بالاخره رئیس جمهورهای متقاوتی با گرایشهای متفاوت در دل انتخابات ما پیش می آید و انقلاب، تحمل این نوع حضورها را دارا است. امید است با هرچه بیشتر تعالیِ معنوی مردم و درک جایگاه جریانهای متفاوت، انقلاب اسلامی نمادی از برگشت معنا و معنویت به جامعه ایرانی و جهانی بشود. امری که بنده با تمام ضعفهایی که می شناسم به آن امیدوار هستم به جهت روح توحیدی انقلاب اسلامی. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: هرچند جشن تکلیف برای پسرها در سن ۱۵ سالگی کمتر برگزار می شود اما همین که در ذهنها هست که برای ورود پسرها به سن تکلیف برنامههایی هست که بیشتر توسط مربی پرورشی مدارس برگزار می شود را خوب و پسندیده می دانیم. آیا جای کار هست که این موضوع که رابطه سن و مقدار شناخت از تکالیف دینی و انجام عملی آنها به صورت جامع تهیه گردد. به عبارت دیگر اگر یک مربی دینی بخواهد برنامه یی برای جوانان ۱۵ سال و بعد برای جوانان ۲۰ سال و بعد برای ۳۰ سال و در نهایت برای ۴۰ ساله ها داشته باشد در متون دینی چنین تفکیکی انجام شده که به آنها مراجعه نماید و اگر بر فرض جوانان ۳۰ ساله را در محل خود در مراسمی جمع نمود و خواست ببیند که رشد دینی آنها بعد از ۱۵ سال دینداری به چه سطحی باید رسیده باشد و حاضرین در چه سطحی هستند چه از لحاظ نظری و چه از نظر علمی. در صورتی که منبعی هست معرفی و در صورت امکان نظرات خودتان را در این خصوص که آیا چنین کاری ضروری و لازم هست .آیا طریقه سن بندی صحیح است و هر چه لازم است بدانیم را بفرمایید. با تشکر فراوان
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینکه در آستانه تکلیف جوانان، جوانان ما متذکر این امر بشوند که از آن به بعد از طرف خداوند نسبت به عباداتشان به رسمیت شناخته میشوند و خداوند آنان را به طور رسمی شایسته بندگی قرار داده، و از این جهت تکالیفی را به عهده آن عزیزان گذاشته؛ کار خوبی است. و جناب سید بن طاوس در این رابطه برای خود جشن تکلیف گرفتند ولی از آن به بعد است که خود فرد است که باید جهت هرچه بیشتر درک توحید، تلاش کند و آموزههای دینی بحمدلله در این رابطه به خوبی او را کمک میکند، با همه تفاوتهایی که افراد با یکدیگر دارند. در این مورد امید است کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» افقی را در مقابل جوانان بگشاید. موفق باشید
سلام و عرض احترام محضر عالم ارجمند استاد طاهر زاده!! از عالمی انقلابی که دمخور با موضوعات عرفانی نیزمیباشد و در این مباحث، مطالعات فراوانی داشته اند و هم اکنون از ائمه جمعه نیز هستند، در جمعی خصوصی، شنیدم که اعتقاد و یا عدم اعتقاد به ولایت فقیه اثری در سرنوشت اخروی انسان ندارد و موجب ثواب و یا عقاب اخروی نخواهد شد!! که واقعا از این مطلب شوکه شدم! آیا این مطلب رو میتوان باور کرد یا خیر؟ که اگر واقعا این موضوع صحت داشته باشد پس این همه تلاش و مجاهدت در راستای حفظ ولایت فقیه چه جایگاهی دارد؟ و به تبع سوال اول، سوال دوم پیش می آید و آن هم اینکه، باز تاکید میکنم از نگاه اخروی چه تفاوتی بین کسی که اعتقاد بخدا و اهل بیت دارد بطوریکه تا نام امام حسین ع را میشنود اشک چشمانش جاری میشود ولی به قول خودش ضد حکومتی ترین فرد از نگاه پهلوی و سلطنت طلبها میباشد (یعنی محبت به خدا بدون اعتقاد به انقلاب)، و کسی که همچون حاج قاسم تمام عمر خود را در راه دفاع از ولایت فقیه و حکومت اسلامی گذاشت و ایشان هم به خدا و اهل بیت اعتقاد راسخ داشتند (یعنی محبت به خدا با دفاع از انقلاب) وجود دارد؟ که اگه این باشد آیا نباید در عدالت خدا شک کرد؟! البته بر این واقفم که «کل یوم هو فی شان» بطوریکه خدا در این عصر در انقلاب ظهور کرده و اعتقاد به خدا بدون دفاع از حکومت اسلامی و انقلاب، اعتقاد به خدایی بی اثر و مرده است. اما خواهشا از نگاه اخروی آرامم کن و بفرمایید آیا دفاع از نظام و حکومت و خاصه ولایت فقیه دارای جسم برزخی و آخرتی هست یا خیر؟ و یا فقط اعمالی چون نماز و روزه و... سایر اعمال عبادی دارای صورت و جسم برزخی و آخرتی هستند؟ ممنون و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: چگونه میتوان نسبت به ولایت حضرت حق در این امور فردی توجه داشت و نسبت به امور اجتماعی و سیاسی بیتفاوت بود؟ و در عین حال گمان کنیم که مصداق آیه «یخرجهم من الظلمات الی النّور» در دنیا و آخرت باشیم؟ عرایضی در بحث «حکومت ولایی» در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» در این رابطه شده است که خوب است به آن فصل از آن کتاب که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید
آیا جن زدگی یا اینکه جن با وجود انسان ارتباط داشته باشد و سبب آزار شود مانع از استجابت دعا می شود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر، جنّیان مخلوقات محترم خداوندند که هیچ مانعی در امور انسانها ایجاد نمیکنند مگر شیطان که البته به تعبیر قرآن کید او هم ضعیف است و هرگز مانع استجابت دعا نمیشود. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: رفتار ما با دوستان و اقوامی که ضد انقلاب هستن، به رهبری اهانت میکنند و البته برخی اصلا اسلام را قبول ندارند چطور باشه؟ تا چه حد حساسیت نشون بدیم در مقابل اهانت به رهبری و ...؟ من دوستانی داشتم که به خصوص در این دوره فتنه اخیر، اختلافات ما بر سر این مسائل خیلی بیشتر شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید این افرادبیش از اینکه مغرض باشند، جاهلاند و تحت تأثیر فضایی هستند که دشمنان اسلام برایشان شکل دادهاند. چیزی نمیگذرد که متوجه فریب خود میشوند و به همین جهت به ما فرمودهاند: «إِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین چون با امور لغوی روبهرو شوند با بزرگواری و بدون آنکه خود را درگیر آن امور کنند، از آن میگذرند. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد گرامی: از آن روی که دست تقدیر مرا تبدیل به شغل مشاور سلامت جسم افراد کرده، با مردمان زیادی روزانه ارتباط دارم و ناخوداگاه به مسائلی برمیخورم که ریشه در تفکرات آنها دارد. متاسفانه در بعضی برخوردها میبینم که افراد در طول زندگی به علت ناملایمتها و بدرفتاریهای برخی از مسئولین نسبت به اصل دین بدبین میشوند و بدتر اینکه با وجودیکه در خانوادههای مذهبی بدنیا آمده و رشد کردهاند، با مطالعهی کتبی که از آنها به «ممنوعه» یاد میکنند و معانی تحریف شده یا سطحی از قرآن (مثل نساءکم حرثٌ و مانند آن) دریافت کرده و آنها را با انسان بی محتوا و لذتطلب غربی مقایسه میکنند، ذهنهایی بسته و تفکراتی متاسفانه شرکآلود و کفرآمیز برایشان ایجاد شده که پس از ساعتها صحبت و مثال و دلیل و برهان باز از دری دیگر صحبت به میان میآورند و شبهه پشت شبهه... سوال من از شما استاد عزیز و فهیم این است که در این غوغای آخر الزمان که رسانه و قلم و زر و زور تلاش میکند که بر خیل مشرکان و کافران بیافزاید وظیفهی ما برای تبیین و تاثیرگذاری روی چنین افرادی چیست؟ چه بسا تعداد این افراد زیاد است و شبههها و درستهای آمیخته با غلط فراوان و گوشهاشان پر از کلمات و ذهنها اما خالی از معانیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده شکلدادن سبکی از رفتار است که باید افراد معتقد به اسلام و انقلاب از خود نشان دهند تا حکایت کند از خرد و اخلاق انسانیِ انسانها. در این حالت است که انسان جدید متوجه میشود برای عبور از پوچی، چه راهی را باید انتخاب کند. در این فضا به جای جدال و طرح شبهه بیشتر، رفاقتها جای خود را باز میکند که البته هنوز ما به جهت ضعف رفتارمان از یک طرف و تبلیغات منفی دشمنانمان در ابتدای این راه هستیم. موفق باشید
با سلام: آیا در قیامت داخل و خارج داریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. آنجا، حضور است. بیرون از جان ما، انعکاس همان درون ما میباشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد بزرگوار: کتاب هدف حیات زمینی آدم رو میخوندم که سؤالی برام پیش اومد. بعد از اینکه فهمیدم جهنم یعنی همین زمین و تعلقات آن و بهشت فارغ شدن از این زمین و تن و توجه به سمت خدا، دو تا سؤال پیش میاد یکی اینکه در فلسفه بحث حرکت جوهری و رشد انسان را میخوانیم و اینکه در عالم بعد از دنیا هم برای انسان رشد وجود دارد و انسان متوقف نمی شود، جمع بین این حرف و آیات و روایاتی که فرصت انسان را فقط عالم دنیا میدانند چیست؟ و سؤال دوم هم اینکه خوب انسان با عمل خودش باعث شده به وضعیت و شاکله ای برسد که یا جهنمی است یا بهشتی که البته نسبی هم هست، خوب مسئله دعا و توسل در این دنیا را متوجه می شوم که موجب زمینه سازی و کمک به انسان می شود ولی خوب خود انسان انتخاب گری میکند لکن مسئله شفاعت در عالم پس از دنیا را متوجه نمی شوم، که اگر قائل باشیم که آنجا دیگر عمل انسان نتیجه ای ندارد پس یعنی هرچه هست از شافع هست و در اینجا شافع با نفسی که من ساخته ام چه میکند که موجب ارتقاء می شود و نقش من چیست؟ ممنون میشم پاسخ بدین. اگر هم نیاز هست برای فهم آن ارجاعی به مباحث گذشته اتان داشته باشم بفرمایید لطفا. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «حرکت جوهری» روشن میشود حرکت به معنای تبدیل قوه به فعل منحصر به همین دنیای مادی میباشد. ۲. بحث شفاعت، بحث بسیار عمیق و دقیقی است. آری! وقتی انسان در هویت انسانیِ خود حاضر باشد و با این حضور در قیامت با انسانهایی روبهرو شود که در اوج انسانیتاند، انعکاس همان شخصیتی که او به اجمال در آن بود را در آینۀ وجود مقدس آن انسانهای کامل مییابد و روبروشدن با آنها، همان شخصیت انسانی او را با تفصیل و شفافیت بیشتر در او حاضر میکنند و از همین جهت به ما فرمودهاند اگر انسان محشور شویم و از ابعاد حیوانی عبور کرده باشیم، ما را شفاعت میکنند. موفق باشید
سلام: در آستانه ماه مبارک رمضان حدیثی پیشکش حضور عزیزان. درتفسیر المیزان علامه طباطبایی رحمت الله علیه در بحث روایتی در معنای (حق تلاوت قرآن) آورده اند: در ارشاد دیلمی از امام صادق علیه السلام روایت کرده که در ذیل آیه «الذین اتیناهم الکتاب یتلونه حق تلاوته» (۱۲۱ بقره) فرموده : آن را شمرده شمرده می خوانند، و در معنای آن تدبر نموده، به احکامش عمل می کنند، وبه وعده هایش امید می بندند، و از تهدیدهایش می هراسند، و از داستانهایش عبرت می گیرند، اوامرش را بکار بسته، نواهیش را اجتتاب می کنند و بخدا سوگند، معنای حق تلاوت این است. نه اینکه تنها آیاتش را حفظ کنند، و حروفش را درس بگیرند و سوره هایش را بخوانند و بندبند آن را بشناسند که مثلا فلان سوره ده یکش چند آیه و پنج یکش چند است. و بسیار کسانی که حروف آن را کاملا از مخرج ادا می کنند، ولی حدود آن را ضایع می گذارند، بلکه تلاوت به معنای تدبر در آیات آن، و عمل به احکام آن است همچنانکه خدای تعالی فرموده: «کتاب انزلناه الیک مبارک لیدبروا آیاته» کتابی است مبارک که به تو نازل کردیم، تا در آیاتش تدبر کنند. التماس دعا از استاد عزیز وهمه بزرگواران.
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای تلاوت قرآن در فضای «حقّ تلاوته» حدّاقل به این معنا می باشد که متوجه باشیم آیات قرآن چه افقی و چه حضوری را در مقابل پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» - آن کاملترین انسان- گشود تا عالَمی خاص برای آن حضرت پیش آمد. ما نیز آن حضور و آن عالَم را در مواجهه با قرآن میتوانیم مدّ نظر قرار دهیم و به «لِيَدَّبَّرُوا آياتِهِ» فکر کنیم که چگونه میتوان به امری و حضوری عمیقتر از معنای ظاهریِ قرآن اندیشه کرد، امری که در این ماه مبارک رمضان، جوابگویِ نیاز امروزین ما باشد. موفق باشید
سلام علیکم: بنده چند پرسش داشتم لطفا مجزا پاسخ دهید: ۱. استاد برای ورود به عالمی که عالمان داشتند و علمایی که در کتاب خیال فرمودید این ورود و انس با مطالعه آثارشان و تمرکز روی مباحثشان امکان دارد درسته؟ منظور چیست؟ ۲. برای فهم حکمت صدرایی و عرفان محیی الدین و حرکت جوهری و... نیاز است یک دوره فلسفه اسلامی مطالعه شود؟ چگونه در این مباحث عمیق شویم؟ ۳. بنده دوست دارم روی مباحث انسان شناسی و خداشناسی و امام شناسی و معرفت نفس عمیق مطالعه کنم به نظر شما آثار امام و علامه حسن زاده و آقای شجاعی و آقای مصباح را هرکدام بر اساس سیر مطالعه کنم یا با توجه به موضوع کتب مختلف را؟ در آخر بنده معتقدم یکی از خلا های موجود عدم ارتباط علما با مردم است که شما با توجه به وقتی که میزارید قابل تقدیرید. بنده دعای گوی شما در حرم رضوی خواهم بود. برای بنده و ازدواجم دعا کنید. تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! وقتی سعی کنیم با آثار علما نظر به احوالات و روحانیت آنها داشته باشیم، خود به خود عالم آنها برایمان گشوده میشود. ۲. بهتر است حداقل «بدایه الحکمه» از علامه طباطبایی در ابتدا خوانده شود. ۳. آثار هر کدام از علمای مذکور که با ذوق خودتان بیشتر همراه است، ابتدا در آثار آن عالم تعمق بفرمایید. ان شاءالله موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله. وقتتون بخیر استاد. استاد یه راهنمایی میفرمایید در مورد فرقه حجتیه؟ و اینکه وقتی این دسته فرقه را در جامعه باهاشون روبرو میشیم استاد باید چگونه رفتار کنیم؟ منظورم جواب قانع کننده ای که باطل بودن این فرقه را اثبات کند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینها به این معنا منتظرهستند که در غیاب آن حضرت هر کاری مجازند انجام دهند و گویا از نظر آنها در غیاب آن حضرت، مسئولیتی بخصوص مسئولیت حاکمیت نظام اسلامی بر عهده ما نمیباشد. در حالیکه وظیفه اسلامی اعم از وظیفه فردی و یا اجتماعی هرگز تعطیل نمیشود. حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب «ولایت فقیه» مطلب خوبی مطرح میفرمایند و یا میتوانید به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست به قسمت «مبانی حکومت دینی» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/search?search=%D9%85%D8%A8%D8%A7%D9%86%DB%8C%20%D9%86%D8%B8%D8%B1%DB%8C%20%D9%86%D8%A8%D9%88%D8%AA&tab=posts&inner_tab=book موفق باشید
سلام استاد: چند وقتی است خداوند تفضل فرموده، موفق شدهام با کتاب مقالات مرحوم آیت الله شجاعی انس بگیرم. جلد اول را با شوق فراوان تمام کردم. اکنون بخشی از جلد دوم را مطالعه کردهام. الان به شک افتادم که آیا با همین شوق و ذوق هر سه جلد را تمام کنم و انشاءالله پس از آن به دستورات آن عمل کنم یا نه، هر بخشی را که خواندم در خود پیاده کنم و بعد سراغ بخش بعدی بروم که در این صورت و در صورت توفیق به همراهی عملی کتاب، شاید بیست سی سال طول بکشد تا سه جلد پایان یابد. نظر حضرتعالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که همچنان مطالعه هر سه جلد را ادامه دهید تا به صورت اجمال، آن تذکرات خوب و معنوی در شما حاضر شود و إن شاءالله در طول زندگی آنچه اجمالاً مدّ نظر دارید به تفصیل در آید. موفق باشید
با سلام: لطفا پاسخ این پرسش را طوری بیان کنید که کسانی که اعتقاد کمتری به ائمه و پیامبر دارند قانع بشن. سوالی که مطرحه چرا پیامبر چند زن داشتن و اصلا دلیل اینکه اسلام گفته یک مرد میتونه ۴ تا زن داشته باشه چیه؟ شاید توجیه تعدد زن در زمان پیامبر و جنگ ها منطقی بوده اما این قانون به چه کار جامعه مدرن امروز میاد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث، مباحث بسیار گستردهای است و بزرگان دین بحثهای خوبی در این مورد کردهاند که در محدود سؤال و جواب نمیگنجد. علامه طباطبایی در تفسیر سوره نساء و سوره احزاب نکات دقیقی در این مورد فرمودهاند. در بحث سوره احزاب و نساء در تبیین فرمایشات علامه عرایضی از طریق بنده شده است. https://lobolmizan.ir/sound/637?mark=%D8%A7%D8%AD%D8%B2%D8%A7%D8%A8 https://lobolmizan.ir/sound/698?mark=%D9%86%D8%B3%D8%A7%D8%A1
موفق باشید
سلام استاد: خدا قوت. عرض ارادت، با توجه به سؤال شمارهی ۳۵۳۱۹ و جوابی که فرمودید، ابهام بوجود آمد. مگر ما قبل از مرحلهی انشاء، هیچ نیستیم؟ و بعد خدا به ما افاضهی وجود میکند. ما در چه عالمی و کی انتخاب داشتهایم؟ اصلا مگر به جز دنیا که ذاتش انتخابگری و ارادهی ماست، در عالم دیگری ما انتخاب و گزینش داریم؟ اگر بگوییم خود افراد انتخاب کردهاند در چه رحمی باشند، چه مبنایی برای آن هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مطالب مربوط به مباحثی است که در عرفان تحت عنوان «اعیان ثابته» پیش میآید. همین اندازه به این آیه فکر کنید که قرآن میفرماید: «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» یعنی چون خداوند اراده کرد که چیزی را خلق کند، مثل آن است که به آن شیئ خطاب کند که «بشو» و آن شیئ «میشود». و این حکایت از آن دارد که قبل از خلقت آن شیئ توسط خداوند، آن شیئ مدّ نظر حضرت ربّ العالمین بوده است و خداوند جواب طلبِ بودنِ آن شیئ را با همان نحوه بودنی که آن شیئ یعنی آن مخلوق طلب میکرده، داده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز گرانقدر: در ماه گذشته و در مجله سوره مطلبی از شما منتشر شد که دارای نکات نافذ و ظریفی بود. در بخشی از سخنانتان فرمودید که مردم ما متفکرانی هستند که میدانند تنگناهایی وجود دارد و به راحتی برطرف نمیشود. شما در این جا مردم را متفکر معرفی کردهاید و در اندیشه شما این ادبیات متواتر است. حتی وقتی به اندیشه امام نگاه میکنیم جمله طلایی ایشان را میبینم که فرمودند میزان رای ملت است. حال سوالی که مطرح میشود این است که ما در قرآن آیاتی داریم که در تضاد با این اندیشه هستند آیاتی همچون اکثر الناس لایعقلون و یا اکثرهم جاهلون و آیاتی از این دست. حتی در سوره عصر تمامی انسانها را در خسران بیان میکند و چهار شرط میشمارد که انسان از خسران خارج شود. وقتی به افراد جامعه نگاه میکنیم عموما آن چهار شرط را ندارند و در یک معنا اکثرهم لا یعقلون هستند. حالا چگونه قرار است میزان رای ملت باشد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در دو نوع حضور است. حضورِ مقابل با آموزههای دینی انبیاء که البته همانطور که میفرمایید مصداق افرادی است که وصف آنها «لایعقلون» است. ولی برای آنهایی که در بستر حضورِ آموزههای انبیاء قرار دارند، اگر ضعفهایی هم در آنها هست به جهت سیطره فضای کفر جهانی است. ولی جهت روحی آنها جهت دیگری است. اینجا است که عرض میشود باید امیدوار بود. به عنوان نمونه خوب است که به کلیپی نظر کنید با این آدرس https://eitaa.com/matalebevijeh/13033 موفق باشید
سلام استاد و تاج سرم جناب آقای طاهرزاده عزیز: خواشمندم سوال ها را سانسور نکنین بالاخره ما هم آدم هستیم و بنده خدا واما یا من نمیفهمم یا شما در پس پرده صحبت میکنید و متوجه نمیشم اما خواهشا با زبان ساده روشن بفرمایید که این انقلاب که جز بدبختی و نگون بختی برای مردم و کشور و اسلام داشته افقش کجاست؟ فکر کنم ضربه ای که اینا به اسلام زدن و اعتقاد مردم را از بین بردن مغول و چنگیز نکردن. آیا فقط ما حافظ اسلام هستیم و اسلام در طول این مدت از بین رفته که ما آمدیم نجاتش بدیم با دروغگویی و توهم و اختلاس گری و دیکتاتوری؟ آیا اینا بیش از آیت الله سیستانی میفهمند؟ این آیت عظمای الهی که از اوتاد هستند پدر مردم درآمد دیگر جوانان امروزی به خدا هم بدبین شدند در اثر رفتارهای اینا، شما هم حمایت میکنید و مرتب از افق صحبت میکنید. آقای طاهرزاده لطفا روشن بین باشین. مگر شما تو فامیلتون دختر بزرگ یا پسر بزرگ ندارید؟ پدر مردم را درآوردند با یکدنده بازی و لج بازی و سربه سر دنیا گذاشتن. من شما را قلبا دوست دارم امام دارم برمیگردم. اینا ظالمند ستمگرند، رییسی کم دروغ میگه؟ شما یک حرف راست از ایشون بفرمایید. من تسلیمم
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه این مشکلات که میفرمایید، هست. ولی برای عبور از گردونه روح استکباری که موجب اینهمه مشکلات در جهان بشری شده، تنها باید به انقلاب اسلامی و آینده آن فکر کرد. در این رابطه عرایضی تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است. خوب است به صوت آنها نظری بیندازید.https://eitaa.com/matalebevijeh/12989 البته حضرت آیت الله سیستانی نیز شدیداً امیدوار به آینده انقلاب اسلامی جهت تغییر سرنوشت جهان هستند. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: با مدرسه دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران آشنایی دارید؟ نظرتون راجع به کتب و آثار این مجموعه چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، اطلاعی ندارم. موفق باشید
