بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34411

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یا محبوب. درود حضرت پروردگار بر شما باد. استاد من یک دانش آموز هستم برای پیشرفت درسی و انجام رسالتم مجبورم با استادانی که خوب درس میدن کلاس بگیرم متاسفانه در این کلاس ها عقاید و بعضا روضه و مداحی و نام امامان طوری به کار گرفته میشه که تمسخر میکنن، از طرفی من هزینه کلاس رو پرداخت کردم نمیدونم چکار باید بکنم اگر میشه لطف کنید راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند به ما فرموده‌ است: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» این‌جا است که شما با بی‌محلی و بی‌توجهی به چنین افرادی فعلاً خوب درس‌تان را می‌خوانید تا به وقتش خداوند میدان دفاع از عقاید اصیل را برای شما فراهم می‌کند و می‌یابید که چگونه آن‌‌ها با افسردگی و بی‌ثمریِ کار خود، پوچی زندگی خود را در جان خود احساس می‌کنند. موفق باشید

33388

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در بحث های یکی از فضلا گویا این بود که طبق دیدگاه صدرا کل بدن از ابتدا تا انتها در قیامت حضور می یابد چون آن عالم فرازمان است. سوالی که دارم الی الابد باید این بدن عنصری را تحمل نمود؟ گفتیم بدن را در قبر می گذاریم و از تنگنایش رهایی می یابیم ولی گویا تا ابد ما را رها نخواهد کرد. سوال بعد دو بدن دیگر داریم بدن مثالی و بدن عقلی صحیح است؟ آیا آدمی الا و لابد باید بدن داشته باشد؟ راهی نیست که از شر تمام بدن ها رهایی یافت؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بدنِ برزخی و بدنِ قیامتی مطابق نشئه قیامت و برزخ است. ۲. بدن برزخی و قیامتی عین نفس است با اتحاد کامل و مثل بدن دنیایی که ابزاری است در اختیار نفس؛ نمی‌باشد. در این مورد خوب است به جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» رجوع فرماییدhttps://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C . موفق باشید

40047

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و گرامی: ان شاء الله همانطور که راه صحیح را به ما نشان دادید قرآن و اهل بیت علیهم السلام همیشه همراهتان باشند. سوال بنده درباره محل حضرت آدم قبل از هبوط است. برداشت بنده از کتاب هدف حیات زمینی آدم ص ۳۹ این بوده که: حضرت آدم علیه السلام در زمین دنیا خلق شده اند ولی نظرشان به عالم معنا بوده که همان بهشت برزخی می باشد. ولی ظاهرا در متن تفسیر المیزان و تسنیم این هست که خلقت حضرت آدم علیه السلام در بهشت برزخی بوده نه در دنیا. سوال دوم اینکه اگر بپذیریم خلقت حضرت آدم علیه السلام در بهشت برزخی بوده، این اشکال پیش می آید که طبق آیه ۱۲ سوره مومنون وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ ﴿۱۲﴾و به يقين انسان را از عصاره‏ اى از گل آفريديم؛ خلقت اولیه از گل بوده در حالیکه بهشت برزخی در عالم مثال هست. حال چگونه ممکن هست بدن مادی درست شده از گل در عالم مثال وارد شود؟ این امر محال است. مگر اینکه بگوییم منظور از سلاله من طین، مادی دنیایی نیست. یا اینکه آن بهشت برزخی مثالی نیست. ممنون از وقتی که می‌گذارید. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام  علیکم: اتفاقاً همانطور که اخیراً در جلسه شنبه با متن مرحوم علامه بحث به میان آمد؛ علامه نیز متذکر همین نکته ای هستند که می فرمایید. یعنی اول زمین، سپس حضور در بهشت برزخی و امتحانی که پیش آمد و هبوط، تا معلوم شود بهر حال آدم باید در زمین مأموریت خلیفة اللهی خود را انجام دهد. موفق باشید

39732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خسته نباشید: برای اینکه عقل ما بالفعل شود و او را بارور کنیم چه سیر و مسیری پیشنهاد می‌فرمایید؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان مباحث معرفت نفسی مانند «ده نکته در معرفت نفس» و مباحث فلسفی مانند «برهان صدیقین» ان شاءالله در این رابطه مفید خواهد بود. موفق باشید 

36483

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: با توجه به حدیثی که در ادامه آورده شده است، منظور از این که خداوند افراد مجرد را از راه مباح بی نیاز می کند چیست؟ مگر رفع نیاز جنسی غیر از ازدواج دائم و موقت و در زمان قدیم ملک یمین امکان پذیر است؟ امیر مؤمنان علی (علیه السّلام) برای گریز از خطر آلوده شدن و رهایی از دام شیطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، این گونه رهنمود می دهد: اگر یکی از شما زنی را دید و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود که آنچه او دیده است، همسرش نیز دارد و مواظب باشد که شیطان را بر دل خویش راه ندهد و آن که متاهل نیست، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد سپاس گوید و صلوات بر پیامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نیز با رحمت خویش او را از راه مباح بی نیاز می گرداند. منبع حدیث: http://lib.eshia.ir/۱۲۰۲۴/۳/۵۸۹/٪D۹٪۸۸٪D۹٪۸۱٪D۹٪۸A٪D۹٪۸۷  

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هم از آن جهت که انسان از طریق همسر خود نسبت به دیگر زنان مستغنی می‌شود و هم از آن جهت که احوالاتی در روح انسان پیش می‌آید که این نوع جذبه‌ها نسبت به نامحرم برایش سرد می‌گردد. موفق باشید

35949
متن پرسش

با سلام و احترام: مدت ۱۰ سال هست، در زمینه‌های مختلف فرهنگی، فعالیت دارم، اما الان هر چه به عقب نگاه می‌کنم، چیزی نمی‌بینم، کانه آب در هاون کوبیده‌ام. چه به لحاظ درونی و چه به لحاظ بیرونی. علت چنین ذهنیتی چیست!؟ اصلا جایی قرار هست خود ما متوجه شویم، چه کردیم؟ یا دنیا و کار دنیا از ما بی نیاز است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مسیری که حضرت ربّ العالمین به حکم ربوبیتش پیامبران را به میان آورده است؛ می‌توانیم فعالیت فرهنگی خود را معنا ببخشیم و جهت بدهیم. زیرا فعالیت فرهنگی چیزی نیست جز آنکه انسان جهت هرچه بیشتر نزدیک‌شدن به حقیقت که همان ربّ العالمین است، تلاش کند و به همین جهت خداوند به حکم ربوبیت خود پیامبران را ارسال فرمود و پیامبران نیز جهت هرچه بیشتر تعالی انسان به میدان آمدند. حال با توجه به این امر، وقتی هرکس وظیفه خود را انجام داد دیگر به عهده افراد است که بپذیرند یا نپذیرند. همچنانکه بسیاری از هدایت‌های پیامبران سر باز زدند ولی پیامبران وظیفه خود را انجام دادند و در راه هدایت بشریت به تعداد هدایت‌شدگان نظر نداشتند به همان معنایی که مولایمان علی «علیه‌السلام» در خطبه ۲۰۱ فرمودند: «أَيُّهَا النَّاسُ لاَ تَسْتَوْحِشُوا فِي طَرِيقِ الْهُدَى لِقِلَّةِ أَهْلِهِ». ای مردم! در طريق هدايت از کمى پويندگانش وحشت نکنيد سپس به دليل آن اشاره کرده، مى فرمايد: «زيرا مردم گرد سفره اى اجتماع کرده اند که سيرى آن کوتاه و گرسنگى آن بس طولانى است» (فَإِنَّ النَّاسَ قَدِ اجْتَمَعُوا عَلَى مائِدَة شِبَعُهَا قَصِيرٌ، وَ جُوعُهَا طَوِيلٌ). اشاره به اينکه اگر رهروان جاده هدايت کم هستند به جهت جاذبه هاى دنياست. امام (عليه السلام) در اين کلام پرمعنا دنيا را به سفره رنگينى تشبيه مى کند که موادّ کم ارزش يا بى ارزشى از نظر تغذيه در آن گذارده شده; ولى آنها را با زرق و برق آراسته اند. دنياطلبان اطراف آن را مى گيرند غافل از اينکه موادّ غذايى آن تنها در مدّتى آنها را سير مى کند و به دنبال آن گرسنگى طولانى در پيش است.
با توجه به امر فوق، انصافاً مردم ما با مردم زمان امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» تفاوت اساسی دارند. حقیقتاً اگر با آن نوع حکمتی که مولایمان با آنان سخن می‌گویند، ما با آنان آن نوع اندیشه‌ها را در میان بگذاریم، بسیاری از آن استقبال می‌کنند هرچند بالاخره عده‌ای از اهل دنیا هستند که به دنبال حقیقت نمی‌باشند. موفق باشید      

 

34831

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما. عمری ست به بیهوده گذراندم. شدیدا احساس ندامت و غم دارم. از کجا شروع کنم که بعد از این سجده به دیدار برم نه دیوار؟! لطفا برای شروع و قدم های بعد بفرمایید چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود سری به سیر مطالعاتی سایت بزنید. موفق باشید

34781

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: آقای ملکیان نقدی در مورد کتاب المیزان دارند. ملکیان: من همیشه وقتی این حرف را می‌شنوم، یاد حرفی نظیر این می‌افتم از مرحوم علامه طباطبایی که در اول تفسیر المیزان می‌گویند کتاب قرآن، کتابی است که یفسر بعضه بعضا، تکه‌ای از قرآن، تکه‌ای دیگر را تفسیر می‌کند و برای همین ما باید به خود قرآن مراجعه بکنیم. یعنی برای تفسیر یک تکه، به تکه‌های دیگر باید مراجعه کنیم. من کاری به این ندارم که علامه طباطبایی خودشان این روش را مطلقا رعایت نکرده‌اند. اما این حرف عجیبی است که ایشان می‌گویند قرآن اینجور است. هر کتابی همین‌جور است. شما اگر کتاب کانت را هم بخوانید، فقط وقتی می‌توانید یک جمله از کتاب را تفسیر کنید، که عطف نظر کنید به بقیۀ جمله‌های آن. علامه طباطبایی طوری حرف می‌زنند که انگار این اختصاص به قرآن دارد. نه آقا! هر کتابی یفسر بعضه‌ بعضا. بگذریم از اینکه مرحوم طباطبایی، خودشان القرآن یفسر بعضه بعضا را رعایت نکردند. در تفسیر المیزان الی ماشاءالله چیزهایی به قرآن نسبت می‌دهند که مدرک قرآنی ندارند. اما کاری به آن ندارم. هر کتابی اینجور است. مگر کتابی هست که یفسر بعضه بعضا نباشد؟ می‌شود اجمالا توضیح دهید اینکه قرآن یفسر بعضه بعضا چه تفاوتی با کتب دیگر دارد بفرمائید و اینکه چرا قرآن در تفسیر نیازمند به روایات و قواعد عقلی فلسفی و عرفانی و...است ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید آقای ملکیان متوجه روایتی که علامه طباطبایی بر مبنای آن روایت آن نکته را فرموده‌اند؛ نشده‌اند. که بحث در تأویل آیات و باطن‌داشتن آن‌ها است و این‌که بعضی آیات، متشابه هستند و باید به وجه تأویلی آن‌ها نظر نمود و در این رابطه قرآن، میدانی است که «یفسر بعضه بعضا» و هرگز کانت و امثال کانت چنین ادعایی ندارند که سخنان آن‌ها تأویل‌بردار است و مثلاً متشابهات آن‌ سخنان را باید با وجه تأویلی و باطنی آن سخنان معنا کرد. در این مورد خوب است به آیات اولیه سوره آل‌عمران و نظر علامه طباطبایی در این مورد رجوع شود. و یا به کتاب «زبان قرآن، اصیل‌ترین زبان» که روی سایت است. موفق باشید

34738

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

یا محبوب! عرض سلام حضرت معشوق بر شما باد. نیمه ی شعبان این روز جلوه ی خاص معشوق و تلاوت آیه ی شریف وصال حضرت مهدی (عج) مبارک باد. استاد از درون اعماق این روزها یک سوال بر می خیزد، انسان مادّه گرا چگونه چشمش کور می شود؟ این جواب که خوب غرق می شود و دیگر نمی بیند منطقی است امّا برای مثال افرادی که در زمینه نجوم کار می‌کنند ابن القا را دارند که خیر اصلا ما معمولی فکر نمی‌کنیم و بلند پروازیم از جمله بنده که سال گذشته در این دام بودم. حال دقیقا در پی نجات دوستانم هستم در تعجبم از آنانی که به خواب می روند به وجود آمده اند و می میرند و وجود ورای مادّه را انکار می‌کنند. به نظر شما در این باب برای آگاه نمودن افراد باید ناقل چه سخنانی باشد؟ چنانچه: ما ز فلک برتریم وز ملک افزون تریم. التماس دعای فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌‌آید معرفت نفس، شروع خوبی باشد تا متوجه شویم وجه متعالی ما، ابعاد مجرد و ملکوتی ما می‌باشد که در اتصال با حضرت حق معنا پیدا می‌کند و غفلت از آن اتصال، موجب سرگردانی و افسردگی ما می‌شود. موفق باشید

34596

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: امیدوارم باعث تلف شدن وقت شما نشوم. حقیر تصمیم دارم ان شاء الله مقاله‌ای پیرامون شخصیت سیّد العارفین و آیت لله سید علی قاضی طباطبائی مرقوم سازم. قاعدتاً از کتبی که در این مورد نگاشته شده استفاده خواهد شد اما حقیر خواستم اگر حضرت استاد در این رابطه فرمایشی در گذشته داشته اند معرفی بفرمایند تا لحاظ شود و در غیر این صورت خواهشمندم اگر تمایل داشتید مطلبی در این مورد بیان بفرمائید. و همچنین در صورت تمایل شما می‌توانم در پیام رسان ایتا با شما مرتبط شوم تا به جهت سهولت از پیام صوتی بهره مند شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی سلام علیکم: هر اندازه به شخصیت مرحوم قاضی طباطبایی بپردازیم، جادارد؛ ولی بنده نکات خاصی غیر از آنچه در کتاب «آیت الحق» و یا «کهکشان نیستی» مطرح شده و مؤلف محترم زحمت وافر کشیده، در نظر ندارم. موفق باشید

34548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد گرانقدر: وقتتون بخیر. فردی خواب شهید گرانقدری را دیده بود که ایشان بعد شش سال بعد از شهادت گفته بود من تازه خان بیست و پنجم را طی کردم. به بهانه این خواب میخوام بدونم همه ظرفیتهای وجودی شهید تکمیل نیست که باید مراحلی رو طی کنه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی بس متعالی در پیش دارند تا آن عزیزان در ابعاد متعالی خود حاضر شوند و شخصیتی گردند برای «رجعت» در کنار امامی معصوم، و این غیر از آن است که برای بهشت‌رفتن مشکل داشته باشند. موفق باشید

33458

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز سلام علیکم: حدود سه و نیم سال پیش، قبل از خوابیدن به عادت همیشگی آیت الکرسی خواندم و با خود گفتم خدایا حال دنیا و حال مسلمانان در افغانستان، یمن، سوریه و عراق چه خواهد شد؟ در خواب کسی دو بار به من گفت صفحه ی چهارصد قرآن را بخوان! و صفحه چهارصد سرنوشت اقوام پیشین است. می دانم شما تعبیر خواب نمی کنید اما به نظر شما آیا این خواب با فراگیری مرض کرونا و اوضاع جاری جهان می تواند به هم مرتبط باشد؟ از این که وقت تان را گرفتم معذرت می خواهم. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در این موارد چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید

38522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: در مورد مطالبی که راوی مستند شنود گفتن، فرموده بودید که توهمات شخص هم دخیل بوده، پذیرفتم، مخصوصا وقتی جناب ظریف استعفا داد گفتم خب الحمدالله، ظریف رفت و آنجه این بنده خدا دیده بود که مواضع ظریف ایران رو در معرض جنگ و... قرار میده و خود راوی شنود می‌گفت می ترسم برای جبهه مقاومت مشکلی پیش بیاره، کان لم یکن شد، اما با این صحبت‌هایی که در نیویورک شد و حملاتی که به به لبنان میشه و.... نمی دونم چی بگم؟ حالا ما که امیدمون به خداست ولو بلغ مبلغ....

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در غلط و درست بودن آن سخنان نیست. بحث در آن است که ما نباید مبنای اندیشه خود را در این امور قرار دهیم همان‌طور که به ما فرموده‌اند به خواب اعتماد نکنید. در حالی‌که بعضاً خواب‌ها صادق‌اند ولی حجّت نیستند. موفق باشید

37765
متن پرسش

سلام بر استادِ فهیم مسائل و بصیرِ زمانه: از روح حاکم بر حرفها و روایتهای کاندیدای اصلاح طلبان، متوجه شدم که چرا رئیس جمهورها، بعد از ریاست جمهوری، اپوزسیون می‌شوند و منتقد جدی یا برعلیه نظام می‌شوند؟! البته به گمان بنده : دلیل خاصی داره و آنهم اینه که این افراد برای «رأی اوردن» از اول بنا را بر این می‌گذارند که; با نظام درگیر شوند به نظام حمله کنند و علی الظاهر، خود را مدافع سر سخت مردم بدانند و کارهای عجیب و غریب دیگر و عملأ آگاهانه یا نا اگاهانه از ساحت انقلاب خارج می‌شوند و در میدان دیگری وارد می‌شوند که عملأ فرهنگ نفاق و طاغوتست اما و صد اما; که هدف اینگونه رفتارهای پوپولیستی و عوام فریبانه، رأی آوری و قدرت طلبیست. افرادی مثل شهید رئیسی، کم پیدا می‌شوند که صادق باشند و هدف خدمت برای رضای خدا و مردم را داشته باشند. مثلأ روش اصلاح طلبان این بوده که، سعی در انتقاد جدّی، تو ام با عصبانیت و تا حدی (کم یا زیاد) سعی درتخریب دارند. فقط از نقص ها می‌گویند انقدر از بدبختی و رنج می‌گویند که مردم فکر کنند بدبخت ترین آدم های روزگار درطول تاریخ بوده و هستند و مردم به این نتیجه برسند که; در حال غرق شدن، ویرانی و نابودی هستند. (غربگراها، توطئه ی القاء شکست و القاء بدبختی و شاید در اینده القاءات دیگر مثلأ القاء نکبت و نحوست و... را بکار ببرند) خب قدم بعدیشون چیه؟ ـــ خود را بهترین و یگانه منجی نشان دهند خود را دلسوز ترین آدم جا بزنند خود را شریف ترین، با وجدان ترین جا بزنند مگر آقای روحانی همین روش را بکار نبردند؟ رمز کلید آقای روحانی چی بود؟ و الان کاندیدای اصلاح طلبان که البته خیلی بی پرده حمله نمی‌کند اما تقریبأ همان مسیر را می‌رود اما چه کنیم از دست نفاقی که در لاک انقلاب وارد شد و از دست دنیا طلبان و الان دارم زمانه حضرت علی علیه السلام را می‌فهمم و البته ملت ما، ملت امام حسین است و ما یک تاریخ، فتح و گشودگی در پیش داریم و این چیزها، ما را از حضوری که هم اکنون در آینده داریم غافل نمی‌کند یا به عبارتی آینده ای که اکنون پیش ماست و ما در شعف و امید هستیم. ما می بینیم که آینده جهان، از آنِ جبهه انقلابست نه اینکه فکر می‌کنیم و رؤیا بافی می‌کنیم. آری می بینیم ماییم و یک تاریخِ وسیع و عزیزی که اجمالأ (در کلیات) داریم فی لوحٍ محفوظ!! آری می بینیم و ان‌شاء الله این آینده نورانی به دست آقای دکتر جلیلی; که انصافأ دید وسیع و افق بلند دارد; محقق خواهد شد. بصیر به زمانه هست از همه مسلط تر و محیط تر به مسائل جهانست چون تا کسی، جهان و روابط جهان را نشناسد، نمی‌تواند ایران و مسائل ایران را بشناسد. دکتر جلیلی متفکریست که از افق بالا، همچون یک ماهواره نگاه وسیعی دارد و جهان را در هم تنیده می‌داند و راه برون رفت از این نقطه را می‌شناسد. موفق باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری برادر! تبارنامه این ملت بسی خواندنی است که چه زیبا حضرت معبود فرصت‌هایی را در مقابل یک ملت قرار می‌دهد تا او همین‌که به خود آید متوجه می‌شود چه اندازه شرایط برای تعالی و صعود فراهم است. کافی است ما بدانیم فرصت‌های فوق‌العاده‌ای در این شرایط تاریخی برای ایران فراهم شده که به گفته آقای دکتر محمد مرندی https://eitaa.com/jedaaltv/2373 در دو سال آینده می‌توانیم بهره‌های عظیمی در نسبت با ریشه‌دارشدن فرهنگ و اقتصاد خود ببریم. آن شهید بزرگوار، مقدمات خط خاصی را که در مقابل ما گشوده شده است، فراهم نمود که در عین آرمان‌گرایی، سخت عمل‌گرا بود آنهم در شرایطی که غرب، قدرت نسبی خود را از دست داده است و بحمدالله دست ایران پر شده و به خوبی و به هوشیاری به عدم اعتماد به رقیب رسیده است با مردمی که در تشییع شهدای عزیز عملاً ما به یک مانور قدرت دست زدیم تا معلوم شود جایگاه ایران دگرگون شده و توازن قدرت به هم خورده و متحدان‌مان قوی‌تر شده‌اند. 
ای کاش! نامزدهای انتخابات کمی و کمی بیشتر از کمی به شعار حکیمانه آقای دکتر سعید جلیلی می‌اندیشیدند که چرا می‌گویند: «یک جهان فرصت، یک ایران جهش». ما در چنین شرایطی هستیم. موفق باشید  
 

37509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: این خطبه ۴۳ نهج البلاغه که حضرت علی می‌فرمایند: امروز، روز عمل است و حسابی نیست، و فردا روز حساب است و عملی نیست با این حدیث شریفِ الآن قیامتی قائم برایم تضاد آمیز هست، چرا که اگر طبق حدیث الان قیامتی قائم بخواهیم دنیا را تفسیر کنیم پس علاوه بر روز عمل، روز حساب هم هست و گویا در این حدیث، حضرت علی، حساب را در آینده و فردا معنا می‌کنند نه الان، ممنون میشم توضیح بدین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ما با رعایت دستورات شرعی و رعایت تقوای الهی کار را جلو ببریم؛ حجاب‌های بین ما و ابدیت‌مان طوری برطرف می‌شود که إن شاءالله حضورِ قیامتی خود را احساس می‌کنیم. ولی به جهت آن‌که هنوز در دنیا هستیم، تکالیف همچنان باقی است. همان‌طور که برای پیامبر خدا (ص) آن تکالیف باقی بود و اتفاقاً با رعایت تکالیف دینی آن حضور برای آن حضرت می‌ماند و بعد از مرگ است که دیگر آن تکالیف به عهده انسان نیست. موفق باشید

36771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: به برخی ها که در مورد حجاب تذکر می‌دهیم در جواب بهمون میگن که تو قرآن گفته البقره «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» ﺩﻳﻦ‌ﺩﺍﺭی ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ‌ﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ‌ﺯﻭﺭ ﺩﻳﻦ‌ﺩﺍﺭ ﻛﺮﺩ؛ ﭼﻮﻥ‌ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﺯ ﭼﺎﻩ ﻛﺎﻣﻠﺎً ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﻫﺮﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺗﻌﺎﺭﺽ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺩﻭﺭی ﻛﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﺗﻜﻴﻪ‌ﮔﺎﻩ ﻣﻄﻤﺌﻨﻲ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻲ‌ﺑَﺮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺗﺰﻟﺰﻟﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍی ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ.(٢٥٦) لذا میگن چرا کسی رو به اجبار می خواهید به حجاب وادار کنید؟ جواب اینگونه افراد در مورد حجاب رو چی بدیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بعد از آن‌که فرمود: « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، می‌فرماید: « قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» یعنی آنچه دین می‌گوید روشن‌کردن راهِ راست است از کج راهه، و تذکرات ما نیز در رابطه با وظایف دینی افراد است نسبت به خطری که انسان ممکن است گرفتار کج‌راهه‌ها یعنی همان«غَیّ» شود. موفق باشید

36446
متن پرسش

با سلام جناب استاد: در خصوص آیه اربعه من طیر قرآن و تفسیر مثنوی معنوی اگر ممکن است نظری بفرمایید. آیا می‌شود این چهار طیر را با چهار کیفیت ساختاری ذهن تطبیق کرد منظور همان ذهنِ دانایی که از دارایی _طبق تئوری حضرتعالی _دورمان نگه می‌دارد؟ و طیر و مرغ در این آیه استعاره است؟ و آن چه می‌تواند باشد؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، آن واقعه که قرآن بدان اشاره دارد در همین عالم برای حضرت ابراهیم «علیه‌السلام» واقع شده، تا شور ایمانیِ خاصی که ماورای باور به احیای مردگان است در شخصیت آن حضرت بوجود آید و آن حضرت، اراده احیای مردگان را در خود احساس کنند. و این‌جا است که می‌توان گفت عملاً حضرت خواسته‌اند «دانایی» را به «دارایی» سیر دهند؛ امری که بشرِ امروز، ابراهیم‌گونه نیاز دارد آن حضور را در خود بیابد. آگاهی به خوبی‌ها برای او کافی نیست باید راهی در مقابلش گشوده شود تا حضور در خوبی‌ها را بچشد دیروز اگر به او گفته می‌شد شایسته است که دروغ نگوید کافی بود تا دروغ نگوید ولی امروز باید در عالمی حاضر شود و افقی را در مقابل خود گشوده بیابد که با دروغ گفتن، آن عالم از دست برود و آن افق تیره و تار گردد. موفق باشید
 

 

35639

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

امروز در پارک نوجوانی بود بخاطر نیافتن معنی خود در زندگی لازمه اش به مشکل بزرگی خورده بود شاید او تنها خدا لازم داشت تا زار زار با صدای بلند در آغوش دوستش از تجاوز و صد اتفاق بدی که سر خودش و خانواده اش آمده خبر ندهد... من رویم نشد چهره او را ببینم تنها صدایش را شنیدم اما می‌دانم صراطی عاقبت باید به داد ما برسد که همه راه های راست راه های خدا هستند و شهدا با شهادت معنا کردند تا چنین نوجوانانی با یافتن خود در عین زندگی و معنا و سمت و سوی آن هیچ وقت آسیب های اَنفسی نبینند. ای شهادت تو را به خدایت ما را نجات بده. آری ما تنها نیاز به دانشگاه نداریم زیرا نه آنکه عقل بشر جدید را انکار کنیم بلکه همه آن عقل ذره را به آنی میابیم و زمان خود را صرف چنین موضوعاتی می‌کنیم تا از دست کُند روان که از درد های بسیار با استقرار در دانشگاه فرار می کنند راحت شویم همانهایی که ما را نمی‌فهمند بلکه بررسی می کنند، این ملامتی است برای ما. ای امام علی علیه السلام ای عشق دست نیافتنی اما نزدیک، صدای سخنان تو قلب مرا می‌لرزاند و مورد خطاب قرار می‌دهد که گویا هنوز می‌فرمایی: «شگفتا! چگونه از خطای این فرقه ها با اختلافی که در چالش های دینشان دارند در شگفت نباشم! نه راه نبی را پی می‌گیرند و نه از کردار وصی پی روی می کنند نه به غیبی ایمان دارند و نه از عیبی چشم می‌پوشند، در شُبهِ ها از عمل دوری نمی جویند و راه شهوت ها را می‌پویند، شایسته نزدشان کسی است که آنان بپسندند و ناشایست کسی که ایشان نپسندند در مشکلات پناه به خود می آرند و در کار های مهم به رای خویش تکیه دارند چنان که گویی هرکس امام خویشتن است».

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بشر دارد به این آگاهی می‌رسد که خودش به تنهایی و بدون برنامه‌هایی که پروردگارش برای او تنظیم کرده نمی‌تواند به آنچه باید برسد، برسد. در این رابطه عرایضی در بیت آخر غزل شماره ۱۲۶ شده است که ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید
نفاق و زَرق نبخشد صفایِ دل حافظ          
       طریقِ رندی و عشق اختیار خواهم کرد
آری!  به خوبی معلوم است که نباید به دورویی‌ها و نفاق‌ها و تجملات ، به امید صفای دل و آرامش جان ، دل بست که این بی‌راهه‌ای بیش نیست، باید طریق عشق که دل بستن به امام شهیدمان یعنی حضرت سیدالشهدا «علیه‌السلام» و دل‌بستن به دیگر شهدا است را به میان آورد و رندی پیشه کرد که آن آزاد شدن از رسومات اهل دنیا است، تا این محرم با عظمتی که مناسب امروز تاریخ ما است برای‌مان ظهور کند.
گریختن به سوی امورات موهوم کار اکثر مردم این زمانه شده است وانسان متفکر پشتِ این وضع تهی را می‌بیند و متوجه تهی‌بودن پناه‌گاه‌های بشر امروز می‌باشد. کربلا و نظر به امام شهید، زمینه‌ای است جهت اندیشیدن به تهی‌بودن پناه‌گاه‌ها، یعنی اندیشیدن به نیست‌انگاری از آن جهت که در آن صورت غیب و حقایق ماورای محسوسات برای بشر معنا ندارد. ولی با کربلا با انسان‌هایی روبه‌رو هستید که  در آغوش اموری هستند که ظاهر نیست ولی واقعی است و این یعنی کربلا عین تعلّق‌داشتن به اموری است که در حضور نیستند ولی حقیقتاً انسان را فرا می‌گیرد.
ما در غفلت تاریخی خود، بخش مستور عالم را فراموش کرده‌ایم و با این غفلت، متجدد شده‌ایم و متأسفانه هستیِ ما در ارتباط با آن بخشِ مستور هستی معنا نمی‌شود. این‌جا است که جناب حافظ در بیت آخر می‌گوید: «نفاق و زَرق نبخشد صفایِ دل حافظ /  طریقِ رندی و عشق اختیار خواهم کرد».
اگر تفکرِ آینده، با نظر به کربلا، تفکری باشد که بشر را متذکر هستی می‌کند، ما از تاریخ نیست‌انگاری رها می‌شویم  و به جای مشغول‌شدن به ذهنیات خود، در «وجود» سُکنی می‌گزینیم و دیگر در استیلای تکنولوژی و هوش مصنوعی که حاصل سوبژکتیویته است قرار نخواهیم گرفت. و این‌جا است که باز امام حسین «علیه‌السلام» و باز با نظر به تاریخی ماورای جاهلیت جدید، ما خود را در ساحت انسانی متعالی یعنی امام حسین «علیه‌السلام» و شهدای همه تاریخ جستجو می‌کنیم و در نزد خود به نهایی‌ترین حضور که عین ربط به حضرت محبوب است نایل می‌شویم.

 

35536

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه‌الله: پرسشم درباره این است که روش سیر و سلوک مرحوم آیت الله بهجت و آیت الله حسن زاده آملی و امام خمینی رحمه‌الله تعالی علیهم چه تفاوت هایی با هم دارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان تفاوت خاصی قائل شد مگر این‌که سلوک آیت الله بهجت «رحمت الله‌علیه» بیشتر تأکید بر عرفان عملی دارند و آن دو بزرگوار در عین تأکید بر عرفان عملی، بر عرفان نظری نیز تأکید خاص دارند. ولی در هر حال هر سه، ذیل سیره و عمل اولیای معصوم خود را جلو می‌برند. موفق باشید

34821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام استاد عزیز: یه سوال داشتم ازتون ما یه خانواده مذهبی هستیم. معمولا توی خونه نمازمونو به جماعت میخونیم ولی یه خواهر ۱۹ ساله دارم که روزه میگیره ولی توی نماز خوندن کاهلی میکنه به طوری که روزه بی سحری میگیره و نمازاش قضا میشه نظرتون چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین صحبت با او و بازنگهداشتنِ مسیر گفتگو، سخت‌گیری به او نکنید تا خودش انتخاب کند. موفق باشید

34806

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام‌ و خدا قوت استاد: یک سوال و درخواست داشتم. سوالم اینه چجوری استاد اخلاق و استاد راه پیدا کنم؟ استاد اخلاقی داشتم که متاسفانه بنا به دلایلی از حضورشون محروم شدم، از وقتی ایشون رفتن احساس می‌کنم از معنویت دور شدم و مثل قبل نیستم، چیکار کنم؟ خیلی ناراحتم بابت این موضوع. درخواستم اینه میشه یک نکته ای بگین و بنده رو به کلامی زیبا مهمان کنین؟ سخت محتاج دعای خیرتون هستم🙏 التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جمله مشهور آیت الله بهجت نظر کنید که می‌فرمایند: «علم تو، استاد توست» رجوع شود به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت«رحمه الله»» که روی سایت هست. https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark . موفق باشید

34705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: با پدر و مادری که نماز و روزه را می‌گیرند اما مدام به آقا و امام ناسزا می گویند و مخالف انقلاب هستند و بیشتر وقتشان را به تماشای شبکه های ماهواره ای می‌گذارند چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بدون درگیری و همراه با مهربانی از کنار چنین فضاهایی عبور کنیم به امید آن‌که به نور تشیع متوجه حیله‌های دشمن بشوند، باید عجله نکرد. موفق باشید

34606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: به نظر می رسد کار حجاب (روسری داشتن) را باید در ایران تمام شده دانست و از این به بعد مراقب بود که بی حجاب تر نشوند. اما افسردگی و ... که مطرح نمودید این سرخوشانی که من می بینم بعید می دانم گرد ملالتی بر خاطر شریفشان بنشیند و نیز در ادامه همه ی آنها که بدون روسری می آیند قصد تقابل با نظام را ندارند بلکه چون به مرور در جامعه عادی شده است و آنها نیز تقیدی به حجاب ندارند بدون روسری آمدند و حتی ممکن است در راهپیمایی های ۲۲ بهمن شاهد حضور بی روسریان باشیم و ای بسا صدا و سیما تصاویرشان را پخش کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این در صورتی است که کشف حجاب، نوعی همراهی با جهان استکبار در استنباط مردم نباشد. موفق باشید

34557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام‌ استاد بزرگ آقای طاهر زاده: پس از ۴۴ سال که از وقوع انقلاب در ایران می گذرد وجود نابسامانی های بسیار در ابعاد مختلف این سئوال را در ذهن می آورد که چرا این انقلاب با آن پشتوانه عظیم مردمی، نتوانست انتظارات شهروندان را برآورده سازد و ایجاد شکوهمندش را به بقایی پرعظمت پیوند بزند؟! می دانیم که انقلاب کبیر فرانسه که از انقلاب های مادر تاریخ، محسوب می شود توانست تحولات گسترده ای را در سطح فرانسه و اروپا به وجود آورد و حکومت سلطنتی را پس از فراز و نشیب های بسیار به نظام دمکراتیک و ایجاد لائیسیته، سوق دهد تا جایی که توسعه این کشور و حتی اروپا اکنون محصول دگرگونی های آن انقلاب است. انقلاب مشروطیت و تلاش های بعدی آن در ایران نیز می توانست منتج به چنین نتیجه ای شود و از جمله تلاش هایی مانند نهضت ملی، ملی شدن صنعت نفت، انقلاب اسلامی، اصلاحات و... آن انقلاب منحرف شده و ناکام را به ریل اصلی خود بازگرداند. اما انگار تحولات هم در کشور ما جهان سومی است و با آزمون و خطا و شکست و پیروزی های مکرر و عدم ثبات و نتیجه گیری، همراه است و به جای صعود به قله های هدف، ما را گرفتار مار و پله های اصلاحی کرده به طوری که با مجموعه ای از تلاش ها بر پلکان آرزوها چند گامی صعود می کنیم و از مار ناامیدی ها و شکست ها حتی بیش از صعود قبلی مان سقوط می نماییم. دست کم اکنون این تجربه تاریخی را چون چراغی در دست داریم مراقب باشیم دوباره ترس امام زادگی، ما را به ورطه شاهزادگی نکشاند و به عقب باز نگردیم و در عصر گسترش و استیلای هوش مصنوعی، خود را گرفتار قدرت پرستان تاریخ گذشته نکنیم و با هشیاری و نظام مندی به سمت هدف های روشن و آزموده شده، پیش برویم در این مسیر حتی آن ها که آرمان اصلاحی در سر دارند اگر نتوانند خود را از بند عنکبوت باورها و تجربه های شکست خورده، رها کنند و از اسارت کلیشه ها و تعلقات فرسوده خود را برهانند هیچ تفاوتی با واپسگرایان نشان دار نخواهند داشت و تاریخ و افکار عمومی داوری واحدی در باره آن ها خواهد داشت. مراقب باشیم که علاقه مندی های گذشته ما را از نگاه به افق های بلند فردا و گام نهادن در مسیر آن غافل نکند و باور کنیم با شاخص های جهان سومی، نخواهیم توانست به قلمرو جهان اول گام نهیم. انگار حضرتعالی هم در توهم بزرگی به سر می‌برید و از بی عدالتی و تبعیض بی خبرید یا زبان لال خودتان را به خواب زده اید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین نکات، اخیراً عرایضی شد. فکر می‌کنم با دنبال‌کردن آن نکات بتوانیم نسبت به موقعیتی که در آن هستیم فکر کنیم و متوجه باشیم چه آینده‌ای در دل همین مشکلات در پیش داریم. https://eitaa.com/matalebevijeh/12933 و https://eitaa.com/matalebevijeh/12934 موفق باشید

34453

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار! یک سوال دارم، امیدوارم با سعه صدرتان پاسخ بفرمایید. سوال اول: در فلسفه طبق ضرورت علی و معلولی، علت و معلول هیچ گاه از هم جدا نمی‌شوند. خدا هم علت عالم است. نتیجه آنکه خدا و عالم هر دو قدیم هستند. در حالیکه در احادیث در حد توا ترمی گوید که عالم خلق لا من شی است. لطفا بفرمایید که این تناقص بین وحی و عقل را چگونه حل می فرمایید. با سپاس!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نسبت وجودی که بین علت و معلول هست، یک بحث است که البته همان‌طور که می‌فرمایید معلول چیزی نیست جز ظهور و تجلیِ علت. ولی در عالَم حرکت، همان‌طور که جناب صدرا در بحث «حرکت جوهری» می‌فرماید ذات حرکت طوری است که مرحله قبل آن مقدمه مرحله بعد آن می‌شود و بدین لحاظ خلقت، به عنوان امری زمانی و حادث معنا می‌دهد و به همین جهت بحث خلقت مربوط به عالم ماده است. در حالی‌که در عالم غیر ماده یعنی عالمِ «امر» بحث خلقت و تدریج معنا ندارد. موفق باشید

نمایش چاپی