سلام علیکم: برهان صدیقین که در کتاب از برهان تا عرفان آورده اید از جناب ملاصدرا است؟ اگر آری ممنون میشم منبع آن را بفرمایید که ملاصدرا در کدام کتابش این برهان را آورده است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مربوط به جناب صدرالمتألهین است ولی نه بدان معنا که ایشان بدون اصطلاحات و به طور مشخص به این صورت مطرح کردهاند. تا آنجا که به یاد دارم میتوانید در جلد هفتم اسفار مطلب را دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: بنده سواد کلاسیک دینی ندارم. اما مدتهاست به یک باوری رسیده ام که خواستم نظر جنابعالی را در این زمینه جویا شوم. به ما گفته شده که پیامبر مکرم اسلام (ص) خاتم پیامبران است و بنده هم این را باور دارم اما بنده فکر میکنم که دینی که ما اکنون به صورت رسمی به آن پایبندیم آخرین دین نیست در واقع پیامبر اکرم غیر از این دین رسمی دین دیگری را هم برای بشریت آورده اند و اما دلایل این سخن ۱. گفته شده که سلمان عقایدی دارد که اگر به ابوذر عرضه کند ابوذر وی را تکفیر خواهد کرد ( پس این میطلبد که ما از دو دین صحبت کنیم) ۲. شنیدهام که یکی از اصحاب امام محمد باقر (ع) گفته است امام علیه السلام هزاران حدیث به من فرمودهاند که من اجازه نقل عمومی را ندادهاند (پس این میتواند دلیلی باشد که حداقل دین دیگری با پیروان دیگری وجود داشته باشد) ۳. ما شخصیتی داریم مثل ابن عربی که برخی وی را تکفیر و برخی وی را تقدیس میکنند که در هر دو گروه هم علمای بزرگی وجود دارند (و این میتواند نشانهای از وجود دو دین باشد) ۴. همینطور شخصیتی مثل مولوی _ مثل ملاصدرا_ مثل علامه طباطبایی _ مثل سید علی قاضی و... که چنان اختلافات در موردشان شدید است که گویی ما با بیش از یک دین طرفیم. البته بنده گمانم میکنم پیامبر اکرم دو دین آوردهاند که لازم و ملزوم یکدیگرند ولی مخالف هم نیستند آیا واقعاً اینگونه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همانطور که میفرمایید حقیقتاً شریعت محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» ظاهری دارد و باطنی، و اتفاقاً در این زمانه آنچه نیاز بشر جدید است حاضرشدن در ظاهر و باطن شریعت است تا انسان ابعاد متعالی و درونی خود را باز یابد. باید توجه کرد که مشغولشدن به امور محسوس، حجاب درک بیشتر حقیقتِ خود میشود، حقیقتی که همواره در معرض الهام فجور و تقوای خود میباشد تا در مراقبهای حضوری و زنده، حق را از باطل تشخیص دهد و بیش از پیش به خودش و بنیادش نزدیک گردد. اینجا است که جایگاه تذکرات دینی برای دوری از حُبّ دنیا معلوم میشود، زیرا با حبّ دنیا انسان از حقیقت خود فاصله میگیرد. موفق باشید
سلام علیکم استاد: در رابطه با حدیث: دشمن ترین دشمن تو، همان نفسیست که در درون توست. نوشتار یا گفتاری دارید به تناسب آن، ارجاعی میدهید یا اینکه توضیح بدهید، تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل روایت به این صورت است که رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند: «أَعْدَى عَدُوِّكَ نَفْسُكَ اَلَّتِي بَيْنَ جَنْبَيْكَ» : «دشمنترين دشمنانت، همان نفس تو است كه با خوددارى . آری! این خود انسان است که اگر انانیّت و خودبزرگبینی را در خود رشد دهد، عملاً خودش، خودش را نابود کرده. در این مورد کتابهای اخلاق ظرایف خوبی را مطرح کردهاندانسان آگاه به خوبى تصديق مى كند و مى فهمد مانع راه يعنى چه. از خدا تقاضا مى كند:
باز خر، ما را از اين نفس پليد
كاردش تا استخوان ما رسيد
كسى كه به دنبال راه است و راه افتاد تازه مىفهمد اين راه موانعى دارد كه بايد پشت سر گذاشت و بايد از خود شروع كند و خود را از آرزوهاى آينده و خاطرات گذشته برهاند تا در حضور و حال درآيد. موفق باشید
سلام علیکم: با عرض معذرت در صفحه ۴۳ از کتاب با دعا در آغوش خدا، پاراگراف اول، شاعر شعر(مژده بده مژده بده) مولانا ذکر شد در صورتی که شعر متعلق به مرحوم هوشنگ ابتهاج (سایه) است. امیدوارم بی ادبی و جسارت بنده رو ببخشيد. استاد عزیزم وظیفه دونستم که بیان کنم تا در نسخ بعدی تصحیح بشه. نسخه موجود در دست بنده نوبت چاپ اول است. ان شاءالله خدا خیرتون بده استاد جانم
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر از تذکری که دادید. حقیقتش در ذهن بنده آن بود که آن شعر خوب از مولوی باشد. خدا رحمت کند آقای هوشنگ ابتهاج را با آن شعر خوبشان که موجب امیدواریِ انسان نسبت به راهی است که به سوی او میرود. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد مهربان و راهنمای آخرت ساز ما: استاد من متاسفانه به خاطر اضافه وزنی که دارم چند روزی هست که باشگاه بدنسازی میروم و در باشگاه هم آهنگهای ناجوری با صدای بلند پخش میکنند. و من خیلی اذیت می شوم و احساس میکنم روحم افت میکند از یک طرف اضافه وزنم و از طرف دیگه جو باشگاه که با روحیات من جور نیست و مهمتر است و اطراف ما هم دیگر باشگاه نیست. لطفا راهنمایی فرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع آهنگها حکم موسیقی مطرب را ندارد. بنابراین شما کار خودتان را بکنید و به خود، سختگیری در این مورد ننمایید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرامی: ۱. استاد گرامی آیا گناهی وجود دارد که انجام آن از طرف خدا بخشیده نشود و با وجود توبه باز هم اثرات دنیایی آن حذف نشود و باعث بدبختی دنیای او شود و آن گناهان چه هستند؟ ۲. آیا رد کردن خواستگار توسط دختر میتواند گناهی باشد که پس از سالها هیچگاه اثر دنیایی آن رفع نشده و در زندگی آینده او تأثیر گذار باشد؟ و رد کردن چه شخصی موجب این گناه خواهد شد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم هیچ گناهی نیست که اگر انسان به خداوندیِ خدا ایمان داشته باشد، با توبه رفع نگردد. میماند که بعضاً تقدیراتی هست که ربطی به مثلاً ردّ کردن خواستگار ندارد، بلکه گویا خداوند نحوه دیگری از زندگی را برای انسان رقم زده. اصل را باید بر تواضع و صداقت گذاشت تا إنشاءالله موانع برطرف شود. موفق باشید
با سلام: ۱. در مورد حادثه تروریستی اخیر در شیراز مگر شهید سلیمانی رسما پایان داعش را اعلام نکرده بود پس چگونه این اتفاق آن هم در کشوری مثل ایران با توجه به قدرت نظامی و امنیتی اتفاق افتاد؟ ۲. اگر در سایت ها برخورد ماموران نظامی و امنیتی با پزشکانی که مقابل سازمان نظام پزشکی تجمع کردن برای اعتراض بدون شعار و آشوب و... را دیده اید لطفا نظرتان را بفرمائید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. جناب شهید حاج قاسم، بحث پایان حاکمیت داعش به عنوان یک حکومت و کشور را اعلام فرمودند، ولی تحریک جریان تروریسم که امری است دشمنساز همواره بوده و خواهد بود. به امید آنکه امنیت کشور را به اختلال بکشانند. که البته آب در هاون میکوبند. ۲. خودم ندیدهام. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: استاد در حال بهره بردن جانانه از درسهای ماه رجب جنابعالی هستم و هر شب دعاگوی شما هستم. استاد اگر خداوند برای ارتباط با بنده اش، واسطه گرانقدری چون فرستاده اش را کنار می گذارد تا بگوید ای بنده من اگر مرا بخوانی، من خودم جوابت را می دهم. چرا نظر شیعه و عمل شیعه در تاریخ اساسا بر تقویت نقش ائمه بزرگوار تا جائی است که اصولا دست یافتن و ارتباط با خدا را بدون اتصال به ولایت ناممکن می شمارد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدایشان شوم آن عزیزان مگر میشود واسطه به معنای حجاب بین ما و حضرت حق باشند؟!!! خدا میداند که آنان آینهاند تا در جمال آن عزیزان از یک طرف خود را در وجهی متعالی تجربه کنیم و از طرف دیگر انوار اسماء الهی را به تماشا بنشینیم. چه اندازه مولایمان علی «علیهالسلام» به ما نزدیکند و چه اندازه بدون او ما از خود دوریم. به گفته جناب عمّان سامانی:
به پرده بود جمال جمیل عزوجل
علی (ع) شد آینه خیرالکلام قل و دل
موفق باشید
ســـلام و درود: استاد وقت شما عزیز است ولی بخاطر روشن شدن موضوع مجبورم شرحی دهم حلال کنین. بنده به لطف خدا حدود چند سالی هست که سیر معرفت النفس رو طی میکنم و کتابهای ده نکته، براهین صدیقین و حرکت جوهری، معاد و حشر رو گذراندم و واقعا از این سیر مطالعاتی بهره ها برده ام تا اینکه پارسال طی یک تشنج و بیهوش شدن درگیر بیماری تومور مغزی شدم و حدود ١ ساله بخاطر بیماری از کلاسها و مباحث جاموندم یک بار کتاب عقل ادب خیال و دو بار کتاب جایگاه جن شیطان رو خوندم خیلی سوالات برام حل شد از ماهیت بد و جنس آتشین جن تا جایگاه جن، از شیطان و وسوسه هاش تا ملک نبودن و از جنس جن بودن و... ولی مطلبی برام هنوز جانیافتاده این بیماری بسیار اذیت شدم ولی برکاتی هم برایم داشت استاد وقتی یکباره تشنج کردم یاد مباحث ده نکته و کتاب خویشتن پنهان افتادم چون به تمامه خودم رو جدا از بدن دیدم، چون پاها دستها زبان و گوش یکباره از تسلط من خارج شد و فقط میدیدم که انگار حال غریبی بر من وارد میشود و بینایی هم گرفته شد و بیهوش شدم یکی از برکاتش اون لحظه خودم و واقعا فقیر الی الله حس کردم به هیچ بودن خودم پی بردم به هست بودن خودم به خواست هست مطلق یعنی خدا پی بردم. اون مباحث خواب و رویا بسیار عالی برایم جا افتاد. استاد من خیلی خیلی کم خواب میبینم البته قبلا زیاد خواب میدیدم ولی وقتی مباحث خواب و رویا رو خوندم و متوجه شدم باید نفس به اتحاد برسه دیدگاهم تغییر کرد و چند سالی هست که خواب کم میبینم ولی هر بار خوابی دیدم ببشتر حالت رویای صادقه داشته و مدتی بعد اتفاق افتاده نمونه قبل بیماری کرونا خواب دیدم کرونا گرفتم و یک سال بعدش همون شد یا تو این بیماری خواب بستری شدن تو بیمارستان صدوقی و حتی دکتر خانم مغز و اعصاب که امد معاینه کنه رو دیدم و بعد از بستری در بیمارستان الزهرا مدتی بعد دقیقا همون خواب برام اتفاق افتاد البته ادمی نیستم که به خودم امورات رو تلقین کنم یا تو قوه وهمیه خودم ایجاد کنم و باهاش زندگی کنم خوابها بدون انگیزه یا فکر قبلی ایجاد میشن زمانی که کتاب عقل و ادب و خیال رو میخوندم خیلی کلنجار رفتم که چقدر وهم و خیال در من اثر داشته ولی در مورد خواب چیزی از وهم و خیال نیافتم بگذریم. چند سال قبل کتاب معراج السعاده رو خواندم و به معایبی در خودم پی بردم و سعی در اصلاح ان برداشتم و شاید یکی از عللی که باعث شد سمت مباحث معرفت النفس برم استارتش از همین کتاب زده شد. استاد چندین نوبت از من MRI گرفتن و چند بار سرم و تراشیدم و قرار بود عمل باز انجام بدن و تومور رو خارج کنن ولی هر دفعه انگار قسمت نبود تا اینکه مرحله اخر جراح مغز و اعصاب شب قبل عمل امد و گفت این عمل ٢٠ درصد عوارضی مثل فلجی تکلم حافظه و .. داره و درصدی هم احتمال بدخیم شدن داره و گفت فکرات رو بکن تا یک ساعت دیگه جواب بده و رضایت هم باید بدی من بهم ریختم و جالبه خود دکتر وقتی شرایط روحی من رو دید انگار به دلش انداختن و گفت من جاتو بودم استخاره میگرفتم استاد تو اون شرایط یه حالت اضطراری بهم دست داد و با اون حال مریض و سخت وضو گرفتم و به نیت انجام عمل جراحی استخاره کردم سه بار انجام دادم هر سه بد امد رفتم و رضایت شخصی دادم و از بیمارستان ترخیص شدم. پیش هفت تا جراح رفتم همه نظرشون این بود دست به سرت نزار و عمل نکن منم مرتب حالت تشنج و مشکلات خاص این بیماری بودم و بسیار بلاتکلیف. حالت اعضا بدنم طوری بود که تعادل نداشتم و سرگیجه اذیتم میکرد و حتی تمام نمازها رو نشسته میخوندم تو ایام فاطمیه متوسل شدم به اهل بیت و خانم خواستم راهی پیش پام بزاره تا اینکه یه روز بعد نماز صبح دارو رو خوردم و خواستم بخابم یکباره فکر زیارت امام رضا (ع) به ذهنم افتاد درصورتی که نه قبلش به مشهد فکر کرده بودم نه خواب دیده بودم با توجه به مخالفت شدید خانواده بخاطر تشنج هام با خانومم راهی مشهد شدم و همه چیز سریع جور شد و یکباره خودم تو حرم دیدم و وقت نماز درها بسته شد و وبا عده ای کنار ضریح بودیم خادم گفت همین جا مهرت و بزار نماز بخون منم وایسادم به نماز و وقتی تموم شد به خود امدم که من چند ماهه نشسته نماز میخوندم و اینجا چی شد یادم رفت و ایستاده انجام دادم اونجا به قلبم الهام شد عنایت حضرت بوده منم ازش خواستم راهی پیش پام بزاره و از این بلاتکلیفی دربیام تا اینکه برگشتیم و یکی از دوستان یه نوبت طب اسلامی در تهران برام گرفته بود و وارد مسیر درمان از این طب شدم و شکر خدا الان بعد از حدود هشت ماه با این نسخه ها که بصورت جامع شامل هم توکل به خدا و امید و توسل به اهل بیت هم عطر درمانی هم ذکر و هم خوراک طیبات هم پرهیزات و .. بود شرایطم بهتر شده و در حال درمان هستم و بهم گفت باید پرهیزات غذایی داشته باشی و صبور چون زمان بره ولی به لطف خدا و اهل بیت درست میشه این مقدمه لازم بود تا بتونم الان مشکل رو بگم. استاد با توجه به بحث وهم و خیال جن شیطان و ... من تو تمام MRI ها که ازم گرفتن یه چیز بسیار ذهنم و درگیر کرده سمت چپ سرم درست محل تومور شکل و نقش یه صورت هست که هم مو هم چشم هم دماغ و دهان داره هر سه زاویه نقش کامل یه صورت زشت داره که نمیدونم صورت ادمیه یا جن و شیطان و از زاویه چهارم دقیقا یه تک چشم که به وضوح شکل چشم مشخصه یه روز تمام عکس ها رو در MRI ها بررسی کردم و از زوایای مختلف عکس ها رو کنار هم چیدم این نقش صورت تو تمام زوایای مختلف سر که عکس گرفته شده دقیقا رو محل تومور دیده میشه با طبیب طب اسلامی صحبت کردم گفت ما درمان رو با توجه به کل انجام میدیم علت بیماری شامل گناه، غذای ناپاک و طیب نبودن غذا، سردیجات، چشم زخم و ... هر چی باشه نسخه جامع میدیم که همزمان بیمار با توبه توکل به خدا، توسل و زیارت اهل بیت پرهیزات غذایی خوراکهای طیب عقیقه و انگشتر فیروزه یا عقیق و خاصیت عطر ها برای سردی و خشکی مغز و غذاهای مقوی و ورزش میریم جلو و اگر چشم زخم هم باشه با تدابیر جامع بودن نسخه به امید خدا حل میشه از زمانی که کتاب معراج زندگی من رو تغییر داد خیلی رو چشم پاک بودن حساس بودم و خیلی مراقبت میکردم ولی از قبل بیماری احساس کردم داره از کنترل خارج میشه و میل به نگاه نامحرم داره. استاد خیلی تلاش میکنم کنترل کنم ولی انگار سر دعوا داره البته قبل این مشکل چشم چندین سال مراقبت کردم احساس کردم از ناحیه چشم خیالم راحت شده ولی انگار فریبم داده حتی تلوزیون هم زیاد نگاه نمیکنم سعی میکنم نگاهم یا رو به زمین یا رو به اسمان باشه الانم خیلی در تلاشم این چشم و کنترل کنم که هر روز تیرهای ذهر الود ابلیس نفس ضعیف من و تحریک نکنه رو قلبم و کدر نکنه. استاد من آدم خیالاتی یا وهمی نیستم میخام عقلانی متوجه بشم با توجه به مطالعه کتاب جن و شیطان بازم گیرم. ۱. آیا امکان داره جن با توجه به ماهیت جنسش که با ما فرق داره بتونه اصلا داخل بدن کسی بره یا این نقش صورت جن باشه. ۲. با توجه به این که شیطان قدرت وسوسه داره ایا باز هم میتونه در بدن نفوذ کنه؟ جایی دیدم در سوالات که امکان داره در زبان شخص و کلامش نفوذ کنه ایا این نقش امکان داره شیطان باشه؟ ۳. هر کاری مطلبی حرفی میخوام بزنم انگار دو نفر تو مغزم نشستن یکی میگه مثلا این کلام بد رو نگو گناهه از اون ور اون یکی میگه انجام بده خوب طبق مباحث مشخصه الهام اول ملک هست و نفس مطمئنه و الهام دوم وسوسه شیطان هست برای تحریک نفس اماره خوب ایا این الهامات از درون نفس انجام میشه یا از خارج از بدن؟ ۴. امکان داره این نقش چشم صورت خیالی یا برزخی خودم باشه بخاطر مشکل چشم که خودم دارم از خودم کتک میخورم و نشون میده استاد این نقش صورت اینقدر ذهنم رو مشغول کرده که خواستم حضوری بیام پیشتون ولی هر بار دیدم دورتون شلوغه بعد نماز صبح هم قبلا امدم دیدم بازن چند نفری منتظرن بعد نماز یا استخاره یا مطلبی رو با شما در میان بزارن روم نمیشد تو جمع بهتون بگم استاد من توکل کردم به خدا و توسل کردم به امام زمان (عج) و تلاش میکنم مسیر رو درست برم شدیدا مقید به نماز اول وقت هستم لقمه و حروم حلال رو حواسم و جمع میکنم احترام پدر مادر رو نگه میدارم تو تربیت فرزندان حساسم هر هفته سه شنبه ها جلسه استغاثه به امام عصر و ۵ شنبه ها دعا کمیل در گلستان شهدا رو مقیدم و نماز شب هم میخونم و هر وقت نخوندم همان روز قضا میکنم خوراک مقوی و پاک میخورم تا وهم خیال نباشه ولی ا نگار نیست انگار مشکل دیگری درمیانه چی بگم نمیدونم امتحان الهی هست ایا این چند سال معرفت نفس و باید نزد خدا ازمون بدم گاهی پیش خودم میگم نکنه نقش چشم تو عکس ها همان چشم ناپاک خودمه یا نقش چهره همون صورت درونی خودمه خدا داره بهم نشون میده دوباره گاهی میگم نکنه جن در من نفوذ کرده استاد حتی تو جلسات دعا و نماز شب هم ول کن نیست جنبه منفی رو جلوه میده میترسم این مشکل فکرم رو هم الوده کنه تلاش میکنم خدا عنایتی کنه از این مشکل رها بشم نمیدونم این چه شرایطی هست بسیار برام غریب و سخت شده نمیخوام ناامید بشم جنگ با نفس جهاد اکبره ولی حریف قدره کتک میخورم از شما تقاضه دارم برایم دعا کنین نفس شما حق است و راهنمایی جامعی بفرمایید چکار کنم مجبور بودم شرح بدم. ببخشید طولانی شد بلاخره ادم دکترم میره باید شرح حال کامل بده پیدا کردن راه حل بیماری منم گفتم این مشکل متخصص روح میخاد گفتم چه کسی بهتر از استاد امیدوارم با نفس پاک و مطهرتون هم جواب سوالات هم نظرتون رو بگین و راهنمایی کنین لطفا در جیمیل پاسخ بدین دوستان سوال و ببینن شاید شبهه بشه درد و دلی بود که خیلی وقت بود میخواستم بتون بگم دنبال حضوری امدن بودم ولی اطرافیانتون روم نشد و نشد بیام
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه به هر حال کید شیطان ضعیف است؛ اگر در همه امور، شخصیتی مانند مقام معظم رهبری را و یا شخصی را که از نظر عزم و اراده محکم و جدّی میشناسید، مدّ نظر قرار دهید و در هر حال هرگاه احساس ضعف و یا مشکل کردید، با عزم او راه را ادامه دهید؛ ان شاءالله مشکلات رفع میشود. موفق باشید
با سلام: آیا از شاگردان علامه طباطبایی، کسی معاد مورد نظر ایشان را تبلیغ و بیان کرده اند؟ در کدام آثارشان؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در شرح جلد نهم اسفار و آیت الله محمد شجاعی در کتاب «یاد معاد» و آیت الله حسینی طهرانی در مجلدات درسهایی از معاد به نام «معاد شناسی»؛ همه تحت تأثیر نگاهِ آیت الله طباطبایی مطالب مربوط به معاد را عرضه داشتهاند. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد گرامی اصغر طاهرزاده: استاد ذیل مباحث ارزنده جناب عالی راجع به تکنولوژی و آینده بشر خواستم این سوال مبنایی را مطرح کنم که آیا راهی که تمدن غرب با انقطاع از وحی از رنسانس تا به الان برای آینده بشر پیش گرفت به محدود کردن هر چه بیشتر اختیار بشر و به سلب آزادی او برای تعیین سرنوشت خود نیانجامید؟ اگر آزادی بشر را به معنای عمیق تر آن یعنی آزادی در تعیین سرنوشت خود و مختار بودن انسان بگیریم آیا این تمدن غرب نیست که با شعار آزادی روز به روز حق تعیین سرنوشت و اختیار را از بشر سلب میکند و بشر را با مناسبات سرمایه داری عملا به بردگی تکنیک در می آورد؟ این امر برای کسی مثل بنده که تجربه زندگی چندین ساله در غرب را دارم حتی امروز که هنوز هوش مصنوعی چندان به عرصه ظهور نیامده کاملا محسوس میباشد. چنانکه در غرب گویی راههای زندگی همانند ریل های از پیش ساخته شده مبدأ، مسیر و مقصد مشخصی دارند که به عنوان فرد آدمی اگرچه حق انتخاب ریل را دارد ولی حق تأیین راه و مقصد آن را نه!
باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً سخن درستی است و اتفاقاً همه متفکران متذکر این امر هستند که هرچه غرب جلو برود این تکنولوژی است که بر انسان و بر علم و بر اراده او سیطره پیدا می کند. عرایضی اخیر تحت عنوان «نسبت هوش مصنوعی با انسان!؟» : https://eitaa.com/matalebevijeh/14168 شده است . خوب است به آن رجوع شود. موفق باشید
هرچه حوادث بیشتر برای آخرالزمانی شدن آغوش باز می کنند دارم از خودم بیشتر نگران و در آشوب می شوم. سلامی به رسم ادب، به رسم دعاگویی، به حکم تسلیم! سلامی به آرزوی پناه جویی؛ سلامی به همه ی مجاهدان از اولین تا آخرین می دهم بلکه کسی این میان به فریادم برسد. گاهی از خواب بیدار می شوم و در تاریکی صبح گویی این هیبت سوره ی عنکبوت است که قلبم را در دام نفسم به بند می کشد، آنقدر از خودم می ترسم که نمیدانم چه کنم؛ و این از معقولانه ترین ترسهایی است که تا کنون داشته ام... انگار می بینم که خدای عزیزم؛ خدای مهربان، خدای ارحم الراحمین به وقت سوره ی عنکبوت ... و نوبت امتحان که میرسد هیچ رحمی به دلش نیست، هیچ رحمی! سر این حرف با کسی شوخی ندارد؛ با هیچ بشری! اصلا شاید همین رخش بوده که در اصرار ارنی های موسی تجلی داده که موسی در دم جان داده! وگرنه موسی که دم به دم با خدا می گفته و همراز و همدم بوده! ... و حالا من به میدان آمده ام تا شما را قسم بدهم که هر مستجاب الدعوه ای می شناسید بگویید به او که برای من دعا بکند؛ آخر ترسوها شهید نمی شوند! و تاریخ تخته گاز دارد به سوی غربال آخرالزمانی می تازد... به خانواده ام نگاه می کنم که چطور می شود بتوانم ازشان بگذرم برای راه خدا؛ یعنی آیا می توانم؟ اینجا بود که گفتم به امام حسین که عجب کاری کرد!... و این سوره ی عنکبوت است که این روزها انگار هر روز دارد بر زندگی ام وحی می شود .. دعا کنید قلبم این میان نمیرد، ایمانم ذبح نشود که این ذبحی عظیم و الیم خواهد بود! ... کاش خدا کرمش بیشتر از همیشه گل کند و دلش مشتی تر از همیشه شود و در هم بخرد؛ وگرنه من زمین می مانم که می مانم ... دلم برای روزهای ساده زیستی تنگ شده؛ خیلی تنگ شده، برای دلم هم خیلی دعا کنید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه زندگی در طوفان زیباست. آری! آنگاه که حضرت محبوب که ربّ العالمین ما نیز هست؛ در جایگاهی فرمود: «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ» (عنکبوت/۲) که به گفته جنابعالی در اینجا و در این امتحان به هیچ وجه کوتاه نمیآید تا بزرگیهای نهفته در جان انسانها به ظهور آید و سره از ناسره جدا گردد. در همین طوفانها است که باید نظر به مظاهر حضرت حق در هر میدانی که باشد، بیندازیم همانطور که در میدان فتنه مهرماه ۱۴۰۲ دیدید که با قهرش چه ها که نکرد و این به یک معنا یعنی خطاب به حضرت کلیم الله که در جواب تقاضای آن حضرت که خواست ذات را بنگرد، فرمود: «... لَنْ تَراني وَ لکِنِ انْظُرْ إِلَي الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَکانَهُ فَسَوْفَ تَراني فَلَمَّا تَجَلَّي رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَکًّا وَ خَرَّ مُوسي صَعِقاً..» (اعراف/۱۴۳). بنگرید که چگونه خداوند از در و دیوار عالم به ظهور آمده تا هر کوهی که باشد از جایگاه و جای خود بر کنده شود و او بماند و او، تا جهانی دیگر در منظر ما به میان آید و با نظر به آن جهان، شهادت هم حضور برتر ما در همین زندگی خواهد شد. در این مورد آقای علیزاده و خانم پریسا نصرآبادی در رابطه با حضور ما در نظم جهانیِ جدید و نسبتی که در خلیج فارس پیش آمده، صحبتهایی شده است که میتوانید آن را دنبال کنید. https://eitaa.com/matalebevijeh/13944 موفق باشید
سلام بر شما: مباحث معاد را تا نیمه جلو رفتهام. اینکه اعمال ما شخصیت ما را میسازد خیلی مطلب فوقالعادهای است و برایم قابل فهم است اما تجسم اعمال را درک نمیکنم. به هر حال هر عملی که داشتهایم جزو وجود و شخصیت ما میشود و همین شخصیت در برزخ خود است. چطور عمل من که با آن شخصیت من ساخته میشود و جزو وجود من است به طور مستقل تجسم مییابد؟! چطور حتی عمل مرا به دیگری میدهند؟!! (من که از عملم جدا نیستم. این عمل همین شخصیتم است. تجسم اعمال و اینکه عمل افراد مورد معامله قرار بگیرد باز حس قراردادی بودن را تداعی میکند. همان اصلی که در معاد، جنابعالی به خوبی روشن نمودید که اینها قراردادی نیست.) التماس دعا استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جزوه «حیات بدن اخروی» عرض شده، تجسم اعمال، اموریاند که با شخصیت انسان همواره ربط دارند و همان ابعاد شخصیتیشان است که برای آنها و در اطراف آنها ظهور میکند. و در مورد دادن عمل کسی به کس دیگر، بحث در آن است شخصیتی که آن عمل خوب را مثلاً انجام داده، از سر عادت بوده و حقیقتاً خودش انجام نداده تا جزو شخصیتش شود. موفق باشید
سلام علیکم: حقیر از طلاب حوزه علمیه هستم که برای تبلیغ رمضان میخوام برم یه روستایی که از لحاظ معارف دینی کم کار شده. میخواستم از شما مشورت بگیرم که از کجا شروع کنم و چه مباحثی و چه فعالیتهایی برای مدیریت و رشد دینداریشون انجام بدم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر از قرآن شروع کنید و در دل آیات الهی، متذکر مبحث معرفت نفسی و معاد بشوید، کمک خوبی به مخاطبان خواهید کرد. إنشاءالله. موفق باشید
بسمه تعالی. با سلام و آرزوی توفیقات. اینجانب اعتقاد به حضرت مهدی علیه السلام با توجه به روایات و تعبدی دارم ولی اخیرا یکی از دوستان استدلال عقلی از من خواست راجع به ضرورت وجود آنحضرت در حال حاضر. لطفا چنانچه مصلحت میدانید پاسخی کوتاه یا ارجاع به منابع موثق و قابل قبول که بتوان به جوان امروزی ارائه داد بیان فرمائید. تشکر و سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله عرایض نسبتاً مفصلی در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» که روی سایت هست، در این مورد شده است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم ۱. گر تو آدم زاده هستی عَلَّم اَلاَسمٰا چه شد / «قابَ قَوْسَینت» کُجا رفته است «أَوْ أَدْنیٰ» چه شد / بر فراز دار فریاد «أَنَا الحَق» میزنی / مُدّعیِّ حق طلب! اِنیَّت و اِنّا چه شد / صوفی صٰافی اگر هستی بکن این خِرقه را / دَم زدن از خویشتن با بوق و با کرنا چه شد / زُهد مفروش ای قلندر! آبروی خود مریز / زاهد اَر هستی تو پس اقبال بَر دنیا چه شد / این عبادتها که ما کردیم خوبش کاسبی است / دعوی اِخلاص با این خود پرستیها چه شد مُرشد! از دعوت بسوی خویشتن بردار دست / «لاالهت» را شنیدستم ولی «الّا» چه شد / ماعَر بیمایه! بشکن خامِۀ آلوده ات / کم دل آزاری نما، پَس از خُدا پروا چه شد ۲. در رابطه با امیّ بودن پیامبر اسلام رجوعاتی میفرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذیل سایه نورانی پیامبر امّی قرارگرفتن، همان شوری خواهد شد که حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در آن غزل متذکر میشوند. حضور در ذیل پیامبر امّی، راهی میگشاید به غیر از این دینداریهای عادی، راهی است و روحی است مادرانه. عرایضی در جواب سؤال شماره 34600 شد. امید است راهگشا باشد. موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد معظم: سوالی داشتم از محضر تون آیا در باره انسان میتوان گفت صاحب اراده تکوینی و تشریعی است؟ یا فقط مختص به ذات اقدس خداوند متعال است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اراده تشریعی، حالتی است که ارادهکننده بخواهد خواست خود را عملی کند و فعلیت ببخشد. در مورد انسان، ظاهراً اراده تکوینی معنا ندارد. موفق باشید
با سلام: ما در شرکت های دانش بنیان فعالیت میکنیم که محصولاتی را تولید میکند که هم صرفه اقتصادی دارد هم بعضا مورد تحریم واقع شده و بعضاً در موارد حساس کشور مورد استفاده است. اگر این فعالیت ها با هدف سربازی امام زمان و کمک به اهداف انقلاب اسلامی است، چه چیزی باعث می شود که همین فعالیت علمی در نماز توجه ما را به خود جلب کند و بعضا مانع نماز اول وقت هم بشود؟ ضمناً این فعالیت ها چرا در رفتار و اخلاق ما چندان اثری نگذاشته است؟ در موراد دیگری هم در زندگی مشابه این وجود دارد که کارهایی با مقاصد الهی انجام می دهیم ولی اثر عکس هم از آن دیده می شود، به عنوان مثال تربیت فرزندی صالح ما را دچار غفلت در خیلی از امور کرده است. خلاصه اینکه کجای کار می لنگد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به رویکرد ما دارد که با چه انگیزهای به سراغ عبادات برویم. عبادات برای هرچه بیشتر رابطه ما میباشد با خداوند و مددگرفتن از او در همین اموری که مشغول آن هستیم. آری! پس موضوع، به رویکرد ما بستگی دارد که با چه انگیزهای به سراغ خدا رویم و در زندگی دینی خود حاضر گردیم. موفق باشید
سلام و خدا قوت: چرا هر زمانی که میخوایم شروع کنیم و قدم بهتر و موثرتری به خصوص در جهت کسب معارف برداریم، همیشه اتفاقی میوفته و ما رو از ادامه مسیر مایوس میکنه؟ برای من این اتفاق همیشه میوفته. خسته شدم از این همه زمین خوردن و بلند شدن. تا تصمیم جدیدی میگیرم و برنامه جدید میریزم و میخوام شروع کنم به خوندن، اتفاقات زندگی نمیذاره و همیشه ذهنم درگیر مسائل دیگه میشه... چرا اینطوریه و چه کنم؟ نزدیک ۴۰ سالمه و همیشه این مشکل رو داشتم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره «دوست دارد یار این آشفتگی/ کوشش بیهوده بِه از خفتگی». با همین افتان و خیزانها و لنگانلنگانرفتنها إنشاءالله به مقصد خواهید رسید. نه مأیوس باشید و نه به خود سختگیری کنید. موفق باشید
سلام و رحمت و برکت خدا بر شما استاد صبور: استاد مطلبی از کتاب تفسیر جزء سی ام استاد مرحوم علی صفایی برداشت کرده ام. اگر زحمتی نیست نظر شریفتان را مرقوم فرمایید. با تشکر. سوره فیل و قریش با هم یک سوره حساب میشود و در نماز هم هر دو باید با هم خوانده شود. سوره قریش مفسر کید و نقشه پنهانی قدرتهایی است که قصد دارد انس و الفت جامعه منتظر پیامبر آخر الزمان را بهم زند تا آنها از هم پراکنده شوند و در تنهایی و غربت خودشان هلاک شوند. ولی خداوند با کوچکترین پرندگان اصحاب قدرتمند فیل سواران را در هم میشکند و کیدشان را نابود میکند. علت تمام ترورها و تحریم ها در این چهل و چهار سال انقلاب اسلامی، کید و نقشه پنهانی دشمنانی است که میخواهند امنیت و اقتصاد جامعه ایرانیان منتظر را بر هم زنند. (الذی اطعمهم من جوع و آمنهم من خوف).
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این نکته قابل تفکر است که چگونه خداوند دشمنان خود را با آن هیبتِ فیلسواری با ریزترین مخلوقاتش، تبدیل به زباله میکند و از آن طرف، راز همراهی قریش با یکدیگر را بندگی خدای کعبه میداند که بستر همراهی دلها میتواند باشد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله: استاد ذیل یکی از سوال هایی که خدمت شما فرستادم فرمودید: تقویت ابعاد معرفتی از یک طرف و ابعاد سیاسی از طرف دیگر کار ساز است. برای بعد معرفتی از سلسله مباحثی که در سایت گذاشته اید استفاده مینمایم برای بعد سیاسی چه پیشنهادی دارید؟ تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید در موضوع ابعاد سیاسی در این زمانه، تمرکز بر رهنمودهای مقام معظم رهبری و تلاش بر توجه به بنیانهای آن سخنان درک حضور تاریخی ما در بستر انقلاب اسلامی، حقیقتاً به زیباترین شکل در جهان سیاست وارد خواهیم شد. آنجا است که میفهمیم چه اندازه روشنفکرانِ گرفتار ِ پیشفرضهای نئولیبرالیسمی از صحنه جهانی که در آن زندگی میکنند، عقب افتادهاند و چه اندازه مقام معظم انقلاب در همین جهان، آری! در همین جهان حاضرند. موفق باشید
سلام علیکم: درِ میخانه گشایید به رویم، شب و روز كه من از مسجد و از مدرسه، بیزار شدم چه مسجد و چه مدرسه ای مدنظر امام خمینی رحمت الله علیه بود که از آن بیزار شدند و کجاست آن میخانه ای که مدنظر ایشان هس؟ .فضای نیست انگاری آنقدر جهان ما را پر کرده و افراد و دانشگاه و حوزه و... را دربرگرفته که آگاه شدن به این نیست انگاری گویا فقط درد را بیشتر میکند. کجاست آن میخانه ای که شب و روز انسان در آن مستی میکند و از این مسجد و مدرسه که پر از مشهورات شده رهایی میابد و فریاد اناالحق سربدهد. مگر نگفت: بار دانش که چهل سال کشیدیم به دوش به یکی جرعه فکنیدم و یبک بال شدیم براستی راه تعامل با افرادی که میخواهند ما را به سوی مسجد و مدرسه ای که امام خمینی از آن بیزار بود بکشند چیست؟ شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین حایل / کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً در عرایضی که در رابطه با سوره «اخلاص» شدhttps://lobolmizan.ir/sound/962?mark=%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D8%B5، به همین نکته اشاره گردید که آن مسجدی که تنها ما را در ظاهر عبادات متوقف کند و آن مدرسهای که ما را در حدّ مفاهیم حتی مفاهیم توحیدی قرار دهد؛ جوابگوی بشر امروز نیست زیرا بشر امروز به گفته جناب آیت الله طباطبایی پرستشی را نیاز دارد که همراه با مستی و دلدادگی باشد که همان حضور میخانهای است. در این رابطه ایشان میفرمایند: «پرستش به مستی است در کیش مهر / بروناند زین جرگه، هشیارها». آری! هوشیاری بس است، باید به دنبال مستی و هستی بود. موفق باشید
سلام استاد: دکتر پارسانیا در برنامه جریان شبکه یک درباره کشتار کودکان در فلسطین این گونه اظهار داشتند (نقل به مضمون) دلیل واکنشهای جهانی اینست که روح اطفال در نفوس بشریت اثر می گذارد زیرا ارواح اطفال هنوز حامل عهد الهی است و نفوس بشر ناخودآگاه متاثر از نفس کودکان می شوند. سوال: امکانش هست صورت فلسفی این اظهارات را بفرمایید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته خوبی است و به نظر میآید از آن جهت که امکان ندارد خداوند از حقّ مظلوم بگذرد، آن احوالات را در روح و روان مردم جهان پیش آورده است که در واقع نوعی انتقام خون شهداء از قاتلان آنها است که شاید اگر در قید حیات بودند و در مبارزه با رژیم صهیونیستی وارد میشدند این اندازه مؤثر نبوده باشند. موفق باشید
آینه دفاع مقدس آینه صورت و معنا. چه زیبا جملهای و مقدس روایتی. این حرف مرا میبرد به سالهای خیلی دور که هزاران روایت و صدها آیه در موردش شنیده ایم و به آن ایمان آورده ایم. که روزی رسولاللهی بود و دستش در دست وحی، جانش آینهای که اراده و فعل خداوند را در آن سرزمینها بازتاب میداد. در جدال حق و باطل ها بود که این رسول جهاد را برای آنان که تشنه خدا بودند معنا میکرد. آیه آیه از وحی میگفت که چطور جانهایی را که در راه خدا پیکار میکنند میخرند و جز ربّ روزی دهنده شان نیست، چطور رازهایی هست در این عالم که جز با خون فاش نمی شود، این که آدم هایی هستند در این عالم که وقتی از بین شما میروند، آنان را مرده می پندارید ولی این ها زنده گان حقیقی اند، حیات دارند و هم اکنون در این عالم کار راه می اندازند، سرنوشت ها می سازند و اصلا رسولانی خواهند شد برای راه گمگشتهگان در آینده. روزگاران گذشت، مردم آمدند و رفتند و آن جهاد، در پی حوادث یادشان رفت. آن صورت و معناها در غبارهای زندگی بی رنگ شد. تا اینکه در عصری که جان ها به ستوه آمده بود از دست مردمانِ نامقدس، دفاعی مقدس جان گرفت. رسولی که دستش در دست همان رسولِ الهی بود، آینه گَردانی می کرد و جلوه حق را بازتاب می داد. مثل وقتی که نور را در آینه می چرخانی چطور در انعکاس نورش ذراتی که می پنداشتی در سکون و جمود و سکوتاند، جان گرفتهاند و مستانه به دور خود رقص سماع میکنند. آری مردمانی برخاستند و خروش کردند. دشمن جان های زیادی را گرفت، خون های زیادی خون بها شد. این خون ها شدند آیه تا بعدها نازل شوند بر قلب هایی که قرار است خریده شوند و بریده شوند از هر آنچه بی معنا می کند زندگی را. در کوی و برزن ها نام این آیه ها نشست بر پیشانی آبروی محلّه ها. سال های مدیدی است که هنوز آیه های به جا مانده از آن کتاب مقدس رخ نشان می دهند، گاهی با نام و گاهی گمنام. و تو چه میدانی که چه دلهایی با این آیهها زنده میشوند، دلهایی که تشنه معنا و صورت دیگری هستند و عطش جُستن و شدن دارند. این آینه مقدس هنوز که هنوز است انعکاس می دهد صورت ها را و معناها را برای آنان که طالبند، عاشقند و یا برای آنانی که این طلب هنوز زیر خاکستر است برایشان و سربرنیاورده. برای فرزندانِ من و تو حتی اگر در سرزمینی باشند دوردست و یا حتی آنان که هنوز پا به عرصه این دنیا نگذاشته اند. آری روایت همچنان باقیست، اما زیباترین جلوه از این روایت را روزی خواهیم دید که معنای حقیقی این صورتها قرارگاهی زده باشد در این عالم. روزی که این طنین در همه جا بپیچد که یا اهل العالم. بیکرانگی و دلدادگی
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه خوب متوجه شدید که این مسیر، مسیری است که دوباره رسولی در میان آمده که دست او در دست همان رسول الهی است تا ما را که معنای خود را گم کرده بودیم و حقیقتاً اگر متوجه غفلت خود از حقیقت نشده بودیم، آن آینه گردان حقیقت یعنی حضرت روح الله فهم نمیشد. آری حال ماییم با یک دریا نور که در میدان انقلاب اسلامی و در پرتو نور شهدا به ظهور آمده است تا معلوم شود در این غوغای امروزینمان از کدام قبله و قبیله هستیم؟ از آنانی که خداوند در وصف آنها فرمود: «أُولَئِكَ هُمْ شَرُّ الْبَرِيَّةِ» و یا ازآنهایی که در وصف آنها فرمود: «أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ»؟ سختترین انتخاب و تمام حق در مقابل تمام باطل به صحنه آمده است و این گویا همین امروز ماست تا عطش بهترین حضور را در این نهاییترین منزل جوابگو باشیم و به راحتی بیراههها را رها کنیم و دیگر رسانهها نتوانند جای جلاد و شهید را تغییر دهند. در راستای انقلاب اسلامی است که امروز بهخوبی میتوان فهمید جایگاه اسرائیل کجاست و جایگاه فلسطینیان کدام است. زیرا ما آموختهایم که جبههها را از هم تفکیک کنیم وگرنه خواه ناخواه باز فریب رسانهها را خواهیم خورد. موفق باشید
سلام علیکم استاد گرانقدرم: آیا کتبی مانند اشارات، اسفار و تمهید القواعد از کتبی هستند که حتما باید برای فهم فصوص خوانده شوند؟ میشه در این باره مقداری توضیح بدین؟ برای فهم شرح فصوص شما چطور؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور میشود با ورود به مسائل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» و مباحث کتاب «معاد» و دنبالکردن شرح صوتی آنها بتوان وارد فصوص شد. موفق باشید