بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: مطالب خوبتان در رابطه با شخصیت و تفکر دکتر سروش در سایت رو مطالعه کردم. از آنجا که هر شخصیتی با ویژگی های مثبت و منفی هست و بنده نقدهای شما و دوستان رو در این سایت مطالعه کردم، اگر بخواهید به صورت سرفصلی چند جنبه مثبت از تفکر دکتر سروش رو نام ببرید که واقعا قابل استفاده باشد و دچار آلودگی نیست از چه نکاتی نام می‌برید؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از هوش سرشار ایشان متعجبم که چطور با این‌همه هوشیاری، در تعقل نسبت به موضوعات، خلاف آن‌طور که شایسته است، ناتوانند. موفق باشید

34134

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم استاد: اگر کسی پرسید که خداوند همه چیز را به نحو احسن و کامل خلق فرمود و بعد از آن دیگر کاری ندارد و فقط ناظر است و هیچ کاری نمی‌کند پس دعا هم اثر ندارد پاسخ چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! خدا همواره خدایی می‌کند به معنای حضور مطلق او در همه عالم، و دعا موجب می‌شود تا حجاب‌های بین ما و حضرت محبوب برطرف شود و ما هرچه بیشتر، او را بیابیم. به همین جهت فرموده‌اند: «اول قدم آن است که او را یابی / آخر قدم آن است که با او باشی». موفق باشید

39317

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و عرض ادب: بنده در حال مطالعه کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» هستم، فرمودید حرکت ویژگی عالم ماده است و زمان نیز از حرکت فهم می‌شود و اگر انسان بخواهد راهی به مراتب قرب و رشد و کمال بیابد باید از قید زمان آزاد شود. اینکه می‌گویند آدم حسود اولین ضربه را به ایمان خود می‌زند به این دلیل است که دائماً حسرت گذشته را می‌خورد و نگران آینده است. و راهش رها کردن خود از بند زمان گذشته و آینده و نظر به اکنونیت و حضور خویش در کران هستی است. سؤالم این است که چگونه برخی می‌گویند همانطور که انسان ها و اشیاء طبیعی نشان دهنده وجهی و وصفی از وجوه و اوصاف خداوند متعال هستند، ماه ها و روزها و قطعات زمان نیز همین‌گونه اند. اگر زمان معنایی در عالم ملکوت ندارد و آنچه هست بی زمانی و بی مکانی ست و حضور است و حضور چگونه این با بیان قبل جمع می‌شود؟ اینکه برخی ماه ها و روزها قوت و شدت و ظهورشان بیشتر از بقیه ماه هاست، حال آنکه اصلاً زمان در عالم غیرماده معنا ندارد، این بیان و اشاره به قطعه ای از زمان دقیقاً چه معنایی دارد؟ آیا از باب تسامح است؟ آیا اینکه گفته اند از دست رفتن فرصت رجب و شعبان و رمضان موجب افسوس و حسرت آدمی ست و باید منتظر سال بعد باشد که از دست ندهد. منافات ندارد با رهاشدن از بند زمان و حسرت گذشته و آینده را نخوردن؟ معنای زمان چیست؟ بی زمانی و بی مکانی عالم مجردات چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در «برهان صدیقین» و «برهان حرکت جوهری» روشن می‌شود که بعضی صفات، ریشه در مرتبۀ وجودی نازلۀ آن‌ها دارد مانند شوری در نمک، که به جهت مرتبۀ نازلۀ وجود است در این مرتبه. و در مرتبۀ بالاترِ وجود، این شوری وجود ندارد. و در این رابطه هرجا حرکت هست، زمان مطرح است و در مرتبۀ عالیۀ وجود، حرکت، معنا ندارد تا زمان، معنا پیدا کند. ۲. در این‌که مراتب پایین وجود از جمله زمان، ظرفیت‌های متفاوتی در ظهور انوار الهی دارند اخیراً عرایضی در مقدمۀ بحث «ماه رجب و اخلاص و درک امکانات تاریخی» در این مورد شد. خوب است که به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

https://cdn.lobolmizan.ir/uploads/ayam/rajab/speech/Twt_mahe_rajab_va_ekhlas_va_darke_emkanat.MP3 

38522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد جان: در مورد مطالبی که راوی مستند شنود گفتن، فرموده بودید که توهمات شخص هم دخیل بوده، پذیرفتم، مخصوصا وقتی جناب ظریف استعفا داد گفتم خب الحمدالله، ظریف رفت و آنجه این بنده خدا دیده بود که مواضع ظریف ایران رو در معرض جنگ و... قرار میده و خود راوی شنود می‌گفت می ترسم برای جبهه مقاومت مشکلی پیش بیاره، کان لم یکن شد، اما با این صحبت‌هایی که در نیویورک شد و حملاتی که به به لبنان میشه و.... نمی دونم چی بگم؟ حالا ما که امیدمون به خداست ولو بلغ مبلغ....

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در غلط و درست بودن آن سخنان نیست. بحث در آن است که ما نباید مبنای اندیشه خود را در این امور قرار دهیم همان‌طور که به ما فرموده‌اند به خواب اعتماد نکنید. در حالی‌که بعضاً خواب‌ها صادق‌اند ولی حجّت نیستند. موفق باشید

37509

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: این خطبه ۴۳ نهج البلاغه که حضرت علی می‌فرمایند: امروز، روز عمل است و حسابی نیست، و فردا روز حساب است و عملی نیست با این حدیث شریفِ الآن قیامتی قائم برایم تضاد آمیز هست، چرا که اگر طبق حدیث الان قیامتی قائم بخواهیم دنیا را تفسیر کنیم پس علاوه بر روز عمل، روز حساب هم هست و گویا در این حدیث، حضرت علی، حساب را در آینده و فردا معنا می‌کنند نه الان، ممنون میشم توضیح بدین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر ما با رعایت دستورات شرعی و رعایت تقوای الهی کار را جلو ببریم؛ حجاب‌های بین ما و ابدیت‌مان طوری برطرف می‌شود که إن شاءالله حضورِ قیامتی خود را احساس می‌کنیم. ولی به جهت آن‌که هنوز در دنیا هستیم، تکالیف همچنان باقی است. همان‌طور که برای پیامبر خدا (ص) آن تکالیف باقی بود و اتفاقاً با رعایت تکالیف دینی آن حضور برای آن حضرت می‌ماند و بعد از مرگ است که دیگر آن تکالیف به عهده انسان نیست. موفق باشید

36862
متن پرسش

با سلام خدمت استاد طاهرزاده: بنده پیرامون سخنان رهبر انقلاب در مورد غزه و تعابیر ایشان در مورد انصارالله یمن سوالات و ابهاماتی داشتم. رهبر انقلاب در مورد مردم غزه گفتند دست خدا مشهود و نمایان است و ما از حضرت عالی یاد گرفتیم دست خدا از دریچه قلب اولیاءالله نشان داده می‌شود همچنین در مورد انصارالله یمن تعبیر جهاد فی سبیل الله را به کار بردند همچنین ایشان قبلاً فرموده بودند فلسطینیانی که در جنگ با اسرائیل کشته می‌شوند شهیدند و اطلاق کلام ایشان اعم از سنی شیعه و یا مسیحی است و البته انصراف آن به اهل سنت که غالب مردم فلسطین هستند بیشتر است. اطمینان داریم عقیده حق دین اسلام و مذهب تشیع است از طرفی بارها در کتب کلامی ذکر شده است افعال علاوه بر حسن فعلی نیاز به حسن فاعلی هم دارد حال سوال این است که چگونه مردم اهل سنت فلسطین که ولایت اهل بیت را قبول ندارند توانسته‌اند تجلی یدالله بر روی زمین شوند؟ در این باره دو نظر متضاد وجود دارد عده ای معتقدند این سخن صحیح نیست و فلسطینیان اهل سنت شهید نیستند همچنانکه انصارالله یمن که امامت امام سجاد (ع) تا امام زمان (عج) را قبول ندارند مجاهد فی سبیل الله نیستند. البته قبول داریم که فلسطینیان جبهه حق و اسرائیلی‌ها جبهه باطل در روزگار ما هستند ولی طبق روایات تمام اعمال آنها حبط و نابود است و شرط پذیرفتن اعمال آنها اقرار به ولایت اهل بیت است که آنها ندارند و در نتیجه افعال آنها حسن فاعلی ندارند آنها مسلمان هستند ولی مومن نیستند و شرط قبول اعمال ایمان است در نهایت می‌توان مردم فلسطین و یمن را مستضعف دانست که روز قیامت به عنوان مستضعف اگر محب اهل بیت باشند شاید مورد بخشش الهی قرار بگیرند ولی اینکه آنها را دست الهی بر روی زمین یا شهید یا مجاهد فی سبیل الله بدانیم کاملاً غلط و جملاتی احساساتی و سیاسی یا تقیه ای است. در مقابل عده‌ای هم معتقدند آنچه در ولایت اهل بیت (ع) امروز برای اهل سنت اهمیت دارد نه قبول و رد زمامداری حضرت علی در سال ۱۰ هجری (در عین اهمیت آن) بلکه قبول مرجعیت علمی اهل بیت است و این قبول مرجعیت امروز از زبان فقیهی که نائب امام زمان است بیان می‌شود و در اصل امروز قرار گرفتن در ذیل فرامین رهبری و انقلاب اسلامی ملاک اصلی قبول ولایت اهل بیت و ایمان است در حقیقت حسن فاعلی امروز با قبول دستورات نائب امام زمان محقق می‌شود و هر کس حتی اهل سنت و زیدیان یمن با وجود عدم اقرار لسانی به امامت اهل بیت امروز با پذیرفتن دستورات رهبری در مبارزه با اسرائیل بستن شریان‌های حیاتی این رژیم در بابلندب در حقیقت تحت بیعت ولی فقیه و و امام زمان قرار دارند و شرط حسن فاعلی آنها نیز محقق است. از این منظر اهل سنت غزه و زیدی‌های یمن تجلی یداللهی و مجاهد فی سبیل الله هستند البته هر دو نظر در اینکه تشیع ۱۲ امامی تنها عقیده مذهب قابل دفاع در دین اسلام است اشتراک دارند اگرچه برخی از متحجرین قصد دارند از چماق همیشگی تکفیر استفاده کنند حال نظر حضرت عالی چیست؟ تفسیر سخنان رهبری و حدود حسن فاعلی برای فلسطینیان و یمنی ها چیست؟ تشکر و سپاس

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مردم غزه و مردم یمن به کمک انقلاب اسلامی و با نظر به شخصیت قدسی حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» طوری در بستر فرهنگ اهل بیت«علیهم‌السلام» در این تاریخ حاضر شده‌اند که به واقع همه حسینی‌اند و کشته‌شده‌گان‌شان که در مواجهه با کفر جهانی این چنین مقاومت می‌کنند، همانند یاران حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» همه شهیدند و چه اندازه جمله اخیر شما، بازگوکننده حقیقتِ دوران است، از آن‌جایی که فرموده‌اید:  «در حقیقت تحت بیعت ولی فقیه و امام زمان قرار دارند و شرط حسن فاعلی آنها نیز محقق است. از این منظر اهل سنت غزه و زیدی‌های یمن تجلی یداللهی و مجاهد فی سبیل الله هستند». به این جمله فکر کنید که سال‌های قبل در مورد مردم غزه فرموده‌اند شیعیانی که دست‌بسته نماز می‌خوانند. موفق باشید

36476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: نقد پرسش و پاسخ شماره ۳۶۴۳۴ 🔰 در مراکز علمی مرسوم است که ابتدا یک ارائه دهنده، نظرش را مطرح می‌کند، سپس یک داور آن را نقد می‌کند و سپس آن ارائه دهنده با جواب به نقدهای داور، دوباره از نظر خودش دفاع می‌کند. استاد طاهرزاده عزیز که واقعا برای بنده قابل احترامند، در این پست 👈 اینجا، به تحلیل بنده درباره علی علیزاده نقدی وارد کردند و آن را خطرناک دانستند! حالا بنده برای دفاع از نظر خودم، مطلبی می نویسم 1️⃣ اولا تشکر می‌کنم از این استاد عزیز که قبلا چندبار نظر لطف و مثبت خود را نسبت به بنده ابراز کردند، در پست اینجا و اینجا و اینجا می توانید مشاهده کنید در کانال ایشان. 2️⃣ ثانیا، استاد عزیز، اگر حرفی طبق قواعد و مبانی زده شود، نامش پیشگویی نیست که شما آن را خطرناک نامیدید! به آن می گویند طبق قاعده حرف زدن، نه پیشگویی! همان قاعده که امام عزیز فرمود کمونیست از بین می رود، همان قاعده که رهبری فرمود اجلاس کمپ دیوید به جایی نمی رسد، همان قاعده که رهبری فرمود حزب الله در جنگ ۳۳ روزه پیروز می شود و.... هیچ کدام اینها پیش گویی نبود، بلکه طبق قاعده حرف زدن بود. 👈 بنده هم طبق قواعد قرآنی که خدا پیامبر را برحذر می‌داشت از اعتماد به منافقینی که با ظاهر خوب جلوه می کردند و طبق قاعده دوری از افرادی که با نقاب دوست سعی بر نزدیکی خود به جبهه خودی دارند، گفتم امید دانا مورد اعتماد نیست و مشاهده کردید که حرف بنده درست بود، اما متاسفانه شما چندین بار در کانال خودتان فریب ظاهر او را خوردید و گفتید پشیمان شده و حتی چندبار طبق گفته یکی از سوالات درج در کانالتان کلیپ های او را نشر دادید! به طور مثال اینجا و اینجا. اما تازه بعد از حرفهای زشت او علیه امام بعد از قضایای حمله به سلمان رشدی در سال قبل، متوجه شدید او چه کسی هست و چه صورتی پشت نقابش دارد. 3️⃣ خب گناه بنده چیست که طبق قواعد قرآنی و مبانی امام و رهبری که هیچوقت ما را سوق به چنین افرادی ندادند از همان اول گفتم امید دانا هدفش خیر نیست و به گذشته اش دوباره رجوع می کن؟! این مورد را بنده تشخیص دادم و شما ندادید، مقصر بنده هستم؟! استاد عزیز بنده بارها گفتم این فرد حتی سواد ساده سیاسی و تاریخی هم ندارد! پس اصلا مصداق آن حدیث که می‌گوید از منافق هم علم آموزی کنید، نمی باشد. چون علمی ندارد که از آموزش بگیریم! 4️⃣ در بحث علیزاده هم همین روش است استادجان، پیشگویی در کار نیست که شما آن را خطرناک دانستید، بلکه طبق مبانی حرف زدن هست. در ضمن اتفاقا استاد رحیم پور ازغدی و استاد راجی بارها در بحث های سیاسی کلان و ژئوپلتیک حرف زدند و نیروی انقلابی ما می تواند به آنها رجوع کند، چه نیازی به علیزاده بی مبنا است که هنوز هم حرفهای منافقانه می زند؟! 5️⃣ فرمودید که تفکر هرکسی غیرفکر ما دارد را نفی کرده ایم! اتفاقا اشتباه فرمودید، خود بنده بارها به عزیزان انقلابی گفتم در تاریخ اسلام و معاصر از کتب استاد «رسول جعفریان» غافل نشوند، با آنکه ایشان تفکری مخالف ما انقلابی ها دارد. گفتم کتاب جناب «کوک» که یک فرد خارجی هست را در موضوع امر به معروف بخوانند که بسیار عالی هست اتفاقا. پس ما تفکر مخالف را نفی نکردیم، 👈👈 اما می گوییم کسی مثل علیزاده که لابلای حرفهایش، هنوز همان منش منافقانه را دارد، به درد نیروهای انقلابی نمی خورد. 6️⃣ شاید بگویید کلام های خوب هم دارد، بنده در جواب می گویم بله! قطعا! اصولا افراد منحرف و منافق حرفهای خوب هم دارند، اما یک سوال جدی از شما دارم استاد عزیز. چه تضمینی می دهید آن عزیز انقلابی که هنوز مبانی اعتقادی سیاسی خود را کامل نکرده و پای حرفهای علیزاده نشسته، متوجه درست و غلط حرفهای او بشود. تضمین می دهید؟! اصولا اسلام در برخورد با موارد شبهه ناک چه دستوری داده؟! 7️⃣ بهتر از بنده می دانید فتوای مراجع را در باب حرام بودن خواندن کتب ضاله، چرا؟! مگر همان کتب ضاله مطالب خوب هم ندارند؟! دارند، پس چرا حرام؟! چون اکثر مردم ممکن است متخصص نباشند و توان تشخیص نداشته باشند، برای همین خواندن آن کتب برای محققین متخصص حرام نیست. اما برای عموم مردم که تخصص آن موضوع را ندارند حرام است. 👈 با استدلال شما، این فتوای مراجع هم غلط و بی اساس است !! بله، حرف مخالف را باید خواند، حرف افرادی مثل علیزاده را باید گوش کرد، اما چه کسی؟ همه افراد؟ حتی آنهایی که هنوز مبانی خود را کامل نکرده و احتمال دارد اشتباه کنند؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید به جای جواب‌دادنِ تک تک نکاتی که فرمودید چون احساس می‌شود فضایی که در این نوشتار حاکم است، فضای مراء می‌باشد و به ما توصیه شده است از مراء بپرهیزید؛ گفتگو را ادامه ندهیم زیرا این نوع گفتگوها ما را به نتیجه‌ای که روشنگر موضوعات باشد، نمی‌برد به همان معنایی که از حضرت اباعبدالله «علیه السلام» داریم. خدا رحمت کند کسی را که از مراء بپرهیزد. تصور بنده آن است که این اندازه غیر خودی  را نفی‌کردن، روشِ حاج قاسم سلیمانی‌های این انقلاب نیست، با آن سعه صدر و افق بلندی که متوجه آن بودند. موفق باشید

36089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: دلمان هوای غزه کرده و کمک به مجاهدین اسلام. آیا راهی دارد برای رفتن و اگر راهی نیست چه کنیم؟ ضمنا حداقل می توانیم کمک مالی نماییم به صورت زیر: (سلام امروز روزیه که باید دست ولی مقتدر خدا رو پرکنیم جنگ پول لازم داره توی سایت آقا قسمت وجوهات https://www.leader.ir/fa/monies توی عنوان کمک ها رو انتخاب کنید و زیر عنوان کمک به غزه رو انتخاب کنید هرچقدر توان دارید پول بریزید، شده هزارتومن امروز باید سطل آبو بریزیم روی اسرائیل ساده نگذرید از ماجرا)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد خوبی است. شایسته است که رفقا مدّ نظر قرار دهند. موفق باشید

35771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اینکه فرمودین اربعین لز عزینه دولت نیست کاملا نادرسته و اشتباه به شما گفته اند. حتی رهبر‌معظم انقلاب هم به این امر راضی نیست دولتی که حرام را حلال می کند‌ و بالاترین ربا در دنیا را در سیستم بانکی دارد و پول مردم را بدون رضایت شان هزینه می کند حق ندارد روسری را بهانه شرعی آزار زنان و اخذ جریمه مالی قرار بدهد. اگر راست می گوید جلو فساد و دزدی و اختلاس را بگیرد. زمانی به مردم می گفتند اگر دکمه پیراهن تان غصبی باشد نمازتان باطل است. حالا بذرپاش وزیر راه شان گفته وزارت راه برای اربعین بیش از سه هزار میلیارد تومان اعتبار در نظر گرفته است. این رقم غیر از بودجه دستگاههای دیگر و نیز وام‌های ربوی و‌حق مأموریت ها برای تشویق به شرکت در راهپیمایی اربعین است درحالی که بسیاری از مردم، حتی افراد مسلمان متشرع هم راضی نیستند. کسی با راهپیمایی اربعین که کاملا مردمی و با هزینه شخصی خود علاقمندان باشد مخالفتی ندارد و این جزو حقوق شهروندان است اما در کشوری که طبق آمار خود مسئولان ۲۹ میلیون نفر زیر خط فقرند بدون رضایت صاحبان این پول، حاتم بخشی می کنید. مگر ارث پدرتان است؟ با پول حرام (ناشی از عدم رضایت صاحبان آن) تکریم امام‌حسین (ع) می کنید؟  این‌پیاده روی اربعین کاملا سیاسی شده و حالت توریستی پیدا کرده متاسفانه بگذارند مردم مثل عراق با علاقه و دل خودشون برند زیارت. یا حسین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید هزینه‌هایی که جهت وسعت‌دادن به جاده‌های کشور می‌شود؛ به هر بهانه‌ای که باشد موجب توسعه آن کشور می‌گردد و افتخاری است برای یک ملت که کوره‌راه‌ها تبدیل به بزرگراه شود و یکی از افتخارات نظام اسلامی بعد از انقلاب اسلامی در چشم جهانیان، همین گستردگیِ جاده‌ها است و بنده نیز به جهت مسئولیت‌های اجرایی که داشتم متوجه تفاوت بین هزینه جهت جاده‌‌ها و هزینه برای افراد خاص می‌باشم. و همچنان که عرض شد ابداً دولت کوچک‌ترین هزینه‌ای برای زوّار اربعین به طور خاص نمی‌کند و این دشمنان ما هستند که سعی می کنند با فریب‌کاری، هر افتخاری از این ملت را تبدیل به تحقیر کنند. در این رابطه پیشنهاد می‌شود سخنان جناب آقای دکتر سید محمد مرندی را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/14387. ملاحظه می‌کنید    به محض اینکه یک پیروزی و موفقیت مانند همین تبادل زندانیان با آمریکا و برگشت پول هایی که آمریکا از ملت ایران دزدیده بود پیش آید ، دشمن سعی می‌کند با یک حادثه و اتفاق ناگوار مثل حادثه شاهچراغ کام مردم رو تلخ کند. چقدر خوب است که ما متوجه دشمنیِ دشمن باشیم و همواره با بدبینی به دشمن بنگریم. به گفته علامه طباطبایی چون آدم و حوّا، دشمنیِ شیطان را فراموش کردند، گرفتار هبوط شدند. موفق باشید

35463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام محضر استاد گرامی: استاد با توجه به اینکه جواب این سؤال را می‌دانم ولی باز می پرسم استاد وقتی نفس ما همه جا هست یعنی در ذات هم هست؟ در محضر ذات هم هست؟ یعنی اگر من خالی از تعلقات رجوع به ذات کنم یا به الله یا به واحد یا ائمه واقعا در محضر قرار می‌گیرم؟ استاد یعنی واقعا وقتی من به ذات رجوع کنم در محضر ذات قرار می‌گیرم؟ استاد من کجا این حرفا کجا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در رابطه با سالک در فنای فی الله در حديث قدسى داریم: «لَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ مُخْلِصاً لِي حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا» بنده‏ من از طريق نوافل خالصاً همواره به من نزديك مى‏‌شود تا آن‏جايى كه محبوب من مى‏ گردد و چون او را دوست داشتم، من گوش او مى ‏شوم كه با آن بشنود و چشم او مى ‏شوم تا باآن ببيند و دست او مى ‏شوم كه با آن بگيرد. يا مثل اين‏كه خداوند در قرآن به پيامبر (ص) مى‏ فرمايد: «ما رَمَيْتَ اذْ رَمَيْتَ وَلكِنَّ اللهُ رَمي» تو نيستى كه نيزه پرتاب مى‏ كنى، بلكه خدا است كه چنين مى ‏كند. در اين آيه تمام وجود پيامبر خدا (ص) در احاطه‏ حضرت حق قرار مى ‏گيرد. موفق باشید

35203
متن پرسش

سلام علیکم: استاد نحوه مواجه ما نسبت به مقام معظم رهبری و حضرت امام (ره) چگونه باید باشد؟ آیا باید ایشان را یک پدر معنوی بدانیم یا در کنار یک پدر معنوی یک مرجعیت علمی و فکری و معرفتی و... هم قائل شویم. در بحث های شما احساس می‌کنم جایگاه فکری و معرفتی استاد داوری اردکانی از مقام معظم رهبری بالاتر است و مقام معظم رهبری از حیث معنوی از استاد داوری بالاتر است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» عرض شد که حضرت امام به جهت مسئولیتی که بر عهده دارند مؤیّد به تأیید الهی هستند؛ مسلّماً مقام معظم رهبری نیز ذیل تأییدات حضرت حق این‌چنین پا بر جا و محکم و با آینده‌نگریِ دقیق در میدان مدیریت انقلاب می باشند و نسبت ما با ایشان، نسبتِ معناکردن همه ابعاد زندگی است. آری! در کنار این نوع حضور و این نسبت، معلوم است که می‌توان به متفکرانی همچون دکتر رضا داوری رجوع کرد زیرا هر اندازه تفکر نسبت به انسان در جایگاه تاریخی‌اش عمیق‌تر باشد، نسبت انسان با دیانت، دقیق‌تر و عمیق‌تر خواهد بود و این‌جا است که در واقع افق‌های مدّ نظر مقام معظم رهبری بهتر و بهتر روشن می‌شود و جایگاه رهنمودهای آن مرد بزرگ روشن می‌گردد. ملاحظه کنید این نوع نگاه به مقام معظم رهبری را با سقوطی که امثال آقای مهدی نصیری نسبت به رهبر انقلاب پیدا کرده است و در مناظره بین آقای دکتر مهدی خانعلی‌زاده و آقای مهدی نصیری می‌توانید آن را ملاحظه کنید. موفق باشید
https://eitaa.com/matalebevijeh/13828

 

35079

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام مجدد: ممنونم از توجهتون و پاسخی که دادید. در هر صورت چون بحث در مورد ارز ترجیحی بحث بنده هم راجع به همین بود. تو مناظره ای که فرمودید کجا حرف آقای طغیانی منطقی بود؟ اونجایی که از فولاد مبارکه ای دفاع می کرد که بدون یک درصد افزایش تولید فقط از راه فروش دلاری به همین ملت سودهای هزاران میلیاردی کسب میکنه؟(رهبری هم اخیرا در مورد فروش دلاری این شرکت ها صحبت کردند) یا اونجایی که پیش بینی خودشون که گفتند حذف ارز ترجیحی فقط ۸ درصد تورم داره؟ کدومش دقیقا منطقی بود که ما هم بپذیریم ضمنا اینم بدونید که تو مناظره دفاع می کرد از حذف ارز ترجیحی ولی بعد از اون در توییتر اونو به کلیت نظام منسوب کرد!! https://eitaa.com/h_abasifar/5563 یعنی گفت آقای جبرائیلی می خواد بگه حذف ارز ترجیحی کار من بود. اولا که بله کار شما بود که موافق سرسخت این سیاست بودید و حتی مناظره می کردید در جهت موافقت با حذف ارز ۴۲۰۰!! ثانیا شما که تو برنامه جهان آرا دفاع می کردید، چطور الان میگید کار من نبود و کلیت نظام رو مقصر دونستید؟ مثل برجام که بعد از اینی که معلوم شد ثمره اش هیچه، بعضی اصولگراها و حتی حسن روحانی گفتند برجام تصمیم نظام بود! استاد جان ملاحظه بفرمایید این کارشناسان وقتی نتیجه عملکردشون که منجر به تورم بالا و حذف گوشت و مرغ از خیلی از سفره ها شد رو نپذیرند و گردن نظام بیفته، مردم عادی متاسفانه این رو به گردن رهبری می اندازند. فرمودید بنای ورود به مباحث اقتصادی ندارید و فقط رصد می کنید. مشکلی نیست ولی مطالب جریان اقتصاد اسلامی رو هم رصد کنید که خدای نکرده ندانسته از سیاست های نئولبیرال ها دفاع نکنیم. ارادتمند شما التماس دعا دارم از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها عرض بنده آن بود که جناب آقای جبرائیلی در نکاتی که به آقای طغیانی نسبت می دادند دلایل قانع کننده ای پیش نمی آوردند و از طرفی واقعاً در مورد ارز ترجیحی و حذف و یا عدم حذف آن، دلایل متفاوتی هست. همان طور که در جریان هستید آقای علیزاده و آقای جبرائیلی و آقای قلی زاده در مباحثی که در کانال «جدال» داشتند، همگی مخالف حذف ترجیحی در آن شرایط بودند و از طرفی عده ای از اقتصاددانان حتی معتقد بودند در همان ابتدای دولت باید آن اقدام انجام می گرفت. هرچه هست در یک اقتصاد بیمار، هر حرکتی بدون بازخورد نیست و البته همان طور که رهبر معظم انقلاب تأکید داشتند؛ آری! به هر حال نباید ارز ملّی گرفتار دلار باشد به هر معنایی که هست. موفق باشید

34963
متن پرسش

یا محبوب! به اسم خدایِ آرمان علی وردی: عرض سلام و رضوان حضرت معشوق بر شما باد و عیدِ مبارک و سعیدِ عاشقان نیز برایتان پر از قرب باشد.

 شاید دیگر این صفحه و این نام کاربری نشان دهنده‌ی انسان پریشانی باشد که خودش هم در کار خودش مانده، اما این از الطاف الهی است که کسی سخن دل را بشنود. من در مورد مکاتب غربی و پوچ گرایی و این نیست‌انگاری که گریبان بشر امروزی را گرفته است چیزی نمی‌دانم و به حدّ خود تقریباً بی‌سوادم. اما همین را می‌دانم آن‌جا که آرمانِ علی وردی درون آن خفته و سید مرتضی آوینی روایت می‌کند و چمران مناجات می‌خواند، یک خبری دیگر است. هر قدر بیشتر عزم مواجه می دهند من بیشتر در می‌یابم که وای! جز این جهنم است! به راستی که این است آنچه است که جز آن هیچ نیست! و این جز خدا نیست تمام آنچه از سواد و کلمات بی‌حس از او در ذهن ریخته بودم به آنی به برون رفت، انگار می‌گفت سخن از چه می‌گویی اگر چیزی در دنیا هست این است! آری! اصلاً نمی‌توانم بگویم چه خبر است، جان تصدیق می‌کند و عقل می‌خندد. لیک این چیست؟!! انگار هر بار قوی‌تر از قبل این فریاد مرا سراسیمه صدا می‌زند و انگار هر بار آن‌قدری قوی‌تر از قبل هست که به حذف‌شدن مانند آن راضی نباشد. از هدف خلقت و اسفار اربعه هیچ نمی‌دانم ولی می‌دانم هرچه هست این است. از طرفی این مستی را فقط «بغض» و «اشک» معنا می‌کنند. انگار عقل راحت است که نمی‌فهمد ولی دل فقط گریه می‌کند. باید با آرمان علی وردی و شهید چمران و حاج حسین چه کرد؟! نمی‌دانم!! اما می‌دانم بی یاد آنان و چیزی فراتر از آن که نمی‌دانم چیست، نیست می‌شوم...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً باید به شهدا و عطشی که نسبت به شهادت‌شان داشتند، فکر کرد. از آن جهت که با تمام جان، یافته بودند در دل شهادت است که می‌توانند حیاتی فعّال ماورای حیات دنیایی و برزخی را به‌دست آورند و فهمیده بودند به حکم «بل احیاء» حیاتی به سراغ آن‌ها می‌آید که می‌توانند به نور آن حیات، جواب دغدغه‌های‌شان که نجات انسان‌ها است، بهتر و بهتر بدهند. و این‌جا است که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» همین نکته را رازگشایی کردند و فرمودند: «همین تربت پاک شهیدان است که تا قیامت‌ مزار عاشقان و عارفان و دلسوختگان و دارالشفای آزادگان خواهد بود.» موفق باشید        

34942

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت خدا بر استاد طاهرزاده شرمنده دو سوال داشتم: ۱. در مشهد الرضا برای استاد اخلاق به چه کسی مراجعه کنیم؟ ۲. در مورد حق الناس فیلم های مستهجن که کمک به جبهه کفر هست و کمک به ضلالت برای جبران کامل آن چه کارهایی می تونیم بکنیم؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد فردی را به صورتی خاص نمی‌شناسم به‌خصوص که به نظر بنده باید به پیشنهاد آیت الله بهجت توجه کرد که موضوع «علم تو، استاد تو است» را در این زمانه به میان می‌کشند https://lobolmizan.ir/leaflet/231?mark=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA 

۲. هر اندازه از طریق معرفت نفس بتوانیم روح توحید را مدّ نظر قرار دهیم، زشتی این نوع گناهان و کثافت‌ها، بیشتر و بیشتر برای روح‌مان مشخص می‌شود. موفق باشید

34901

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

حضرت استاد سلام الله علیکم: طاعات و عبادات تان قبول. با تشکر و سپاس، من پاسخ پرسش شماره 34886 را در این بخش از فرمایش حضرتعالی یافتم که بیان فرمودید: «هرگز ربوبیت حضرت حق بدون فاتحة الکتاب نمی‌شود. از آن جهت که عبد با ظهور عبودیت خود در نماز، انوار خلیفه اللهی خدا را به نمایش می‌گذارد، تا خداوند در درک حضور خود در جامعیت باشد. هم درک حضور خود در خود، و هم درک حضور خود در اسماء و انوار تفصیلی اش.» و از اینکه دریچه دیگری را در موضوع «فقیر الی الله»، به رویم گشودید، سپاسگزارم. «هیچ اگر سایه پذیرد منم آن سایه هیچ» التماس دعای فراوان در سحرهای خاص دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله به گفته جناب مولوی با توجه به آن‌که فرموده‌اید:

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد... از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور.... تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

ای پیشرو مردی، امروز تو برخوردی.... ای زاهد فردایی فردات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد.... حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

در خانقه سینه غوغاست فقیران را.... ای سینه بی‌کینه غوغات مبارک باد

این دیده دل دیده اشکی بد و دریا شد.... دریاش همی‌ گوید دریات مبارک باد

ای عاشق پنهانی آن یار قرینت باد.... ای طالب بالایی بالات مبارک باد

ای جان پسندیده جوییده و کوشیده.... پرهات بروییده پرهات مبارک باد

خامش کن و پنهان کن بازار نکو کردی.... کالای عجب بردی کالات مبارک باد

موفق باشید

34698
متن پرسش

یا محبوب! در میان الهی گفتن‌های مناجات شعبانیه سوالی به ذهن می‌رسد که خود جواب است لیک آنقدر در باب نیستی آن درمانده و دست به دامان هستی شدم که دگر خود از آن جریان نمی شناسم و جز کلامی به نقل شما به عنایت حضرت معشوق راه ندیدم. استاد نمی‌دانم چگونه توصیف کنم این «عادّی انگاری» را اینکه به قول خودتان سید جمال الدین اسد آبادی فهمید در این جهان خبری است مولانا گفت: «در غم ما روزها بیگاه شد». حافظ گفت: «کجا دانند حال ما سبکباران ساحل‌ها». لیک این درد چیست و این بی دردی چیست؟ این فراغ ز فراغ چیست؟! این عادی انگاشتن این درد که: «ما به فلک می‌رویم عزم تماشا که راست؟» و این آنقدر در میان مخازن گفته‌ی‌های اهل این روزگار(اهل غالب) نمایان گشته که دگر خون به جگرشدن طالبان حق را خدمتتان عرض کردم. غرق در بی‌سوالی عجیبی هستم، راهکار دارد (خوب ایمانمان را باید قوی کنیم) لیک می‌خواهم بدانم اینکه احساس کرده‌ام خوب این‌که فلسفه و عقل و جان است و با حقیقت انسان هماهنگی دارد و جهان آن را می‌خواند این بی‌توجّهی و بی‌عقلی دگر چیست؟ این مطالبه‌ی امروزین ماست؟ امید است سؤال بیهوده نبوده باشد. التماس دعای فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه، همین است. پیدا نیست، ولی هست. مگر ما در افق، با امری جز خودِ افق روبه‌رو می‌شویم؟! بی‌حساب نیست که فرموده‌اند در این راه، و همچنان باز، ادامه راه «خود راه بگویدت که چون باید کرد». این «عادی‌انگاری» نیست، قصه راه است که هرچه بیشتر در آن حاضر شویم و به آنچه پیش می‌آید همچنان با حضور خود مأنوس گردیم؛ باز می‌یابیم که: «هنوز، نه!». و به گفته عزیزی:

گفتم سزاست هر دم و هر گه، هنوز نه؟

گفتی چه باک رنج در این ره؟ هنوز نه!

بینم به چشم میکده‌ای را ز دور، لیک

بشنیده‌ام ز هر در و درگه، هنوز نه!

لندی که سوخت در طلب آفتاب صبح

بودش سؤال از خور و از مه، هنوز نه؟

گویی بسوز تا که بسازی مسیر را

گویم به دوست بی تو در این ره، هنوز نه!

مطلع از آن سیدنا الشهید باد

آن دم که گفت در بر الله، هنوز نه!

موفق باشید               

34581
متن پرسش

سلام به استاد گرامی: حقیقتش حیرت خود را در نسبتی که بین اعتکاف امسال و ۲۲ بهمن برایم پیش آمد را، نتوانستم در درون خود نگه دارم و از این جهت احساس کردم به عنوان دل‌نوشته‌ای خدمت جنابعالی ارسال کنم تا اگر تذکری برای بنده دارید، بفرمایید.

باسمه تعالی: خلوت و سِرّ اعتکاف در جلوت و ظهور ۲۲ بهمن خود نمایی کرد و بار دیگر دست قدرتمند الهی در جمعیتی میلیونی تجلی کرد و جلال و جمال الهی در آئینه خلق درخشیدن گرفت. حضور حق، قلعه‌‌های قلوب را فتح کرده بود و انتهای جاده زیبایی‌ها نوید عبور از پیچ تاریخی را می‌داد. آری! خیز بزرگ انقلاب و خروش عاشقانه ملت بخصوص دهه هشتاد و نودی‌ها، حس غروری مقدس را در جانمان به سرور و شیدایی می‌کشاند و اقیانوس متلاطم معرفت را به تصویر می‌کشاند. این معجزه الهی، سحرِ امپراطوری رسانه را در هم خواهد پیچید و نور امید را در اعماق جانِ آزادگان جهان زنده‌تر خواهد نمود و سرانجام به زودی شکوفه‌های انقلاب بر گلدسته‌های رفیع آن، اذانِ شهادت و رشادت خواهند داد و جایگاه و حضور تاریخی خود را بیش از پیش خواهند یافت.

 راستی که چه شورانگیز و شوق‌آفرین بود حماسه‌ای که آغازی برای عبور از مدرنیته و تجربه جهان قدسی در بنیاد خود و در ارتباط با انسان و جهان خواهد شد. اشک شوق در چشم حلقه می‌زد، چرا که انقلاب به جلواتی بس عمیق‌تر و اسرار آمیزتر به ظهور آمده بود. فتح مطلق آنچنان میسر می‌نماید که گویی هم اینک در مشت ما بلکه در آغوش ماست. باید شاکر بود، جبهه شکر به پیشگاه حضرت احدیت سایید به خاطر این همه ظرفیت آخر زمانِ بشرِ امروز در ذیل انقلاب اسلامی. نقش آفرینی شهدا و آرمان نهایی شان بیش از هر زمان در حال ظهور و بروز و تکامل است. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸❤️❤️❤️❤️❤️❤️

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً نکات خوبی را با قلم زیبای خود به رشته تحریر آورده‌اید. حکایتی است از موقعیتی که در آن قرار داریم. و در همین رابطه عرض شد؛

کجای دنیا چنین امری، یعنی بسیج اجتماعی در ابعاد ملی در چنین شرایطی پیش می‌آید که در ۲۲ بهمن‌های هر سال به ظهور می‌آید؟ حتی بعد از ۴۴ سال که از آن ۲۲ بهمن سال ۵۷ گذشته است. هر اندازه انسان نسبت به این شور انقلابی و تعلّقی که نسبت به انقلاب در صحنه است؛ فکر کند، جز یک معما برایش پیش نمی‌آید. مردم ما نشان دادند انقلاب اسلامی یک خط تاریخی است که در درون روح ایمانی آن‌ها متولد شده است. و این‌جا است که باید باطن جامعه را در این نوع راهپیمایی‌ها ارزیابی کرد و نه در نظرسنجی‌ها. ملاحظه می‌کنید چگونه در روز ۲۲ بهمن دوگانه شهری و روستایی از بین می‌رود و در شرایطی که با هزار دلیل برای شرکت‌نکردنِ مردم، مردم به صحنه می‌آیند. آیا چنین نظامی از طریق اپوزیسیون حقیر خارج کشور، قابل براندازی است؟!! در حالی‌که ملتی در صحنه انقلاب‌اند که این‌چنین در مقابل مشکلات، تاب می‌آورند و باز در صحنه می‌مانند. در حالی‌که ملاحظه کردید جریان برانداز حتی ۴ ماه نتوانست بدنه اجتماعی خود را نگه دارد. آیا جز این است که دل‌های این مردم در دست خدا است؟ موفق باشید          

34480
متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی! من قبلاً خیلی به فلسفه و عرفان اسلامی اعتقاد داشتم تا اینکه مناظرات تفکیکی ها و فلسفه و عرفان به دستم رسید. انتقادات آنها را درباره فلسفه و عرفان شنیده و حق را به تفکیکی ها می‌دهم. الان آن شخصیت فلسفی و عرفانی من بهم ریخته. احساس می‌کنم تو خالی شده‌ام. به نظر شما آیا باید راه کلام را بروم و دست از فلسفه و عرفان بردارم؟ با تشکر منتظر راهنمایی شما هستم!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برای حضور در ایمانی زنده که جوابگوی مسائل امروزینِ ابعاد معنوی ما باشد، نمی‌توانیم از فلسفه صدرا و عرفان ابن‌عربی فاصله بگیریم، مگر آن‌که بتوانیم خود را راضی کنیم به هر آنچه از ظاهر شریعت فهمیده‌ایم برایمان کافی باشد. به نظر می‌آید بی‌حساب نیست که حضرت امام در دعوت گورباچف به اسلام، شخصیت صدرا و ابن عربی را به میان می‌آورند، زیرا عقل بشر جدید، جهت فهم اسلام نیاز به چنین حضوری دارد که آن حکیم بزرگوار و آن عارف فرهیخته به میان آورده‌اند. آیا نگاه رهبر معظم انقلاب به فلسفه صدرایی حکایت از حضور آن فلسفه در آینده ما ندارد که می‌فرمایند: «به گمان ما فلسفه‌ اسلامي در اسلوب و محتواي حکمت صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه‌ انسان اين روزگار مي‌جويد و سرانجام آن را خواهد يافت.» موفق باشید          

33650

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا بین ما و خواب‌هایی که می‌بینیم رابطه ایجادی است؟ یعنی آیا این نفس ناطقه است که همه خوابها را ایجاد می‌کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته همین‌طور است، ولی تعبیر آن کار هرکسی نیست. موفق باشید

33432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: از آیه هشت سوره نمل «فَلَمَّا جَاءَهَا نُودِيَ أَنْ بُورِكَ مَنْ فِي النَّارِ وَمَنْ حَوْلَهَا وَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» می توان وحدت وجود را استنباط کرد؟ داخل آتش خدا بیرون آتش خدا با اینکه درون و برون اوست از همه اینها منزه

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکال ندارد ولی به این نکته فکر کنید که حضرت حق در آن صحنه به نور خاصی برای جان حضرت موسی «علیه‌السلام» به ظهور آمده‌اند تا در دل همان چیزی که حضرت به دنبال آن بودند، خدا را بیابند. موفق باشید

33405

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: تشکیک در وجود نظر نهایی حضرتعالی است؟ چون ظاهرا عرفا وجود را مشکک نمی دانند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع این دو مهم است که در یک نگاه متوجه تشکیک وجود باشیم و در نگاه دیگر متوجه تشکیک حضور. زیرا که «یار همین‌جاست همین‌جاست». موفق باشید

39330
متن پرسش

«رسید مژده که دلمرده می‌شود دلشاد / مهار خرمن کهنه به باد باید داد» «بدون هیچ سرانجام، گرم مستی باش / برقص! قاصدکی باش بی‌هوا در باد» «زمام امر خودت را به دست دوست بده / بصیر اوست که دارد نظر به حال عباد» «همیشه پشت زمین گرم آسمان بودست / ببین که تکیه‌‌زده هر گزاره‌ای به نهاد» «به جای طعنه‌زدن‌ها به کار آینه‌ها / میان دل بنشانیم نور جای سواد» «مرا گذر بده از هر پلی به سوی خودت / اگر به هر کس و ناکس مسیر دل افتاد» «نترس، غصّه به پایان رسیده، شادی کن / فرارسیدن ماه رجب مبارکباد...» ۱۴ دیماه ۱۴۰۳

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باز امیدواری به رحمت الهی و باز نظر به آینده‌ای که تنها از طریق ایمان می‌توان حضور آن را در دوردست‌ها احساس کرد. ایمان، آری! ایمان، این بزرگ‌ترین سرمایه‌ای که هر روز متذکر مژده‌ای است که خبر از سرآغاز رحمت دیگری است به همان معنایی که جنابعالی در سرودۀ خود می‌فرمایید:  «همیشه پشتِ زمین گرم آسمان بوده است». پس ما را و یأس چرا؟! هرگز. زیرا: «إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ». الحمدلله که خداوند راهی مقابل ما گشوده که هرگز بن‌بست ندارد. شعر زنده و خوبی سروده‌اید. موفق باشید    

38359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 سلام علیکم: در پرسشی منصور حلاج را شیعه ی درحال تقیه بر روح و فرهنگ اهل بیت معرفی کرده اید. این اظهار نظر سطحی را با اطلاع از مطالب زیر بیان فرموده اید؟: علمای بزرگ شیعه معاصر با حلاج، ابو سهل نوبختی و علی بن بابویه و مرحوم شیخ صدوق و قطب راوندی رحمه الله علیهم چهار تن از پیشوایان شیعه، حلاج را ساحر و ملعون و مطرود خدا و رسول و امام علیهما السلام دانستند. شیخ صدوق رحمه الله حلاج را تارک نماز می داند. شیخ مفید و علامه حلی علیهما الرحمه نیز او را لعن نموده اند. شیخ مفید کتابی به نام «الرد على اصحاب الحلاج» ، در رد حلاج و اعتقادات او و پیروانش تالیف نمود. شیخ طوسی رحمه الله می فرماید: حلاج ساحر بوده و به دروغ ادعای وکالت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را نموده است. مرحوم شیخ طبرسی که از فضلای به نام مذهب امامیه است، در کتاب احتجاج، حلاج را از دروغگویان شمرده که لاف وکالت حضرت صاحب الامر می زده است و گفته که: توقیع از ناحیه مقدسه در لعن حلاج وارد شده است. شیخ طوسی در کتاب الغیبه از جناب حسین بن روح نائب خاص امام زمان علیه السلام، خطاب به ام کلثوم چنین نقل می کند: «وَ لَا تَلْقَیْهَا بَعْدَ قَوْلِهَا فَهَذَا کُفْرٌ بِاللَّهِ تَعَالَى وَ إِلْحَادٌ قَدْ أَحْکَمَهُ هَذَا الرَّجُلُ الْمَلْعُونُ فِی قُلُوبِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ لِیَجْعَلَهُ طَرِیقاً إِلَى أَنْ یَقُولَ لَهُمْ بِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اتَّحَدَ بِهِ وَ حَلَّ فِیهِ کَمَا یَقُولُ النَّصَارَى فِی الْمَسِیحِ ع وَ یَعْدُو إِلَى قَوْلِ الْحَلَّاجِ لَعَنَهُ اللَّهُ. » دیگر او را پس از این سخنانش، ملاقات مکن. همانا این حرف ها کفر به خدا و الحادی است که این مرد ملعون (شلمغانی) در دل های این مردم وارد کرده تا از این راه بتواند به آنها بگوید: خدا با او (یعنی با شلمغانی) متحد شده و در وی حلول کرده است. همان سخنانی که نصاری درباره حضرت مسیح گفتند و او می خواهد به قول «حلاج» لعنت الله علیه معتقد شود. و یا همچون دکتر دینانی این علمای شیعه که برخی به دعای امام متولد شده اند و برخی صاحب توقیعات هستند را متکلمین نفهم مشرک می‌دانید چون قائل به وحدت شخصی وجود نبوده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که عرفا زبان خاص خود را دارند و اهل ظاهر را تا آن‌جا تحملِ برداشت‌های غیر خود را ندارند و در برداشت‌های خود متوقف‌اند که حتی ظرفی را که فرزند حضرت روح الله از آن آب نوشیده است به جرم آنکه آن ظرف نجس شده، آب می‌کشند. و حضرت امام خمینی از خون دلی سخن می‌گویند که آن مقدسان نادان بر اسلام تحمیل کردند و البته این بدان معنا نیست که هر سخن مدعی عرفان را بپذیریم. تعجب از کسانی است که به جای فهم جایگاه سخنان حلاّج، او را ساحر بدانند. موفق باشید

http://www.imam-khomeini.ir/fa/n25396/%D8%A2%D9%86_%D9%82%D8%AF%D8%B1_%DA%A9%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85_%D8%A7%D8%B2_%D8%A7%DB%8C%D9%86_%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3%DB%8C%D9%86_%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C_%D9%86%D9%85%D8%A7_%D8%B6%D8%B1%D8%A8%D9%87_%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%AA_%D8%A7%D8%B2_%D9%87%DB%8C%DA%86_%D9%82%D8%B4%D8%B1_%D8%AF%DB%8C%DA%AF%D8%B1_%D9%86%D8%AE%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%87_%D8%A7%D8%B3%D8%AA

37717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوارم: حقیقتا حق پدر معنوی به گردنم دارید، دعا کنید عاقبت بخیر بشم. استاد برای من کعبه و مسجد النبی جاهایی هستند غیر از همه مکانهای روی زمین حتا حرمهای اهل بیت، اینکه این دیدگاه رو نسبت به حتا کربلا ندارم نشانه اینه که ایمانم کمه که نسبت به جایی که بر کعبه فضیلت داره چنین دیدی ندارم؟ یا شاید هم با باطن اونطور که باید مرتبط نیستم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال همان‌طور که عرض شد محور زمین، کعبه است و اولیای الهی همه و همه با محوریت خانه توحید یعنی کعبه، خود را به تعالی و قرب می‌رساندند هرچند البته مظاهر توحید در اولیای الهی بیشتر قابل احساس و تفصیل است و بدین لحاظ انسان، راحت‌تر می‌تواند با مضجع شریف آنان به نور توحید منتقل شود. ولی به هر حال با همان زمینه توحیدی که در کعبه ادراک می‌شود. موفق باشید 

36771

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: به برخی ها که در مورد حجاب تذکر می‌دهیم در جواب بهمون میگن که تو قرآن گفته البقره «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ» ﺩﻳﻦ‌ﺩﺍﺭی ﻭﺍﺟﺐ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣﺎ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﻧﻤﻲ‌ﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﻧﺒﺎﻳﺪ ﺑﻪ‌ﺯﻭﺭ ﺩﻳﻦ‌ﺩﺍﺭ ﻛﺮﺩ؛ ﭼﻮﻥ‌ﻛﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﺯ ﭼﺎﻩ ﻛﺎﻣﻠﺎً ﻣﺸﺨﺺ ﺍﺳﺖ. ﭘﺲ ﻫﺮﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺗﻌﺎﺭﺽ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺩﻭﺭی ﻛﻨﺪ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻪ ﭼﻨﺎﻥ ﺗﻜﻴﻪ‌ﮔﺎﻩ ﻣﻄﻤﺌﻨﻲ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﻲ‌ﺑَﺮﺩ ﻛﻪ ﻫﻴﭻ ﺗﺰﻟﺰﻟﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺧﺪﺍ ﺷﻨﻮﺍی ﺩﺍﻧﺎﺳﺖ.(٢٥٦) لذا میگن چرا کسی رو به اجبار می خواهید به حجاب وادار کنید؟ جواب اینگونه افراد در مورد حجاب رو چی بدیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بعد از آن‌که فرمود: « لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ»، می‌فرماید: « قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ» یعنی آنچه دین می‌گوید روشن‌کردن راهِ راست است از کج راهه، و تذکرات ما نیز در رابطه با وظایف دینی افراد است نسبت به خطری که انسان ممکن است گرفتار کج‌راهه‌ها یعنی همان«غَیّ» شود. موفق باشید

نمایش چاپی