سلام استاد: وقتتون بخیر. در این دو سه سال اخیر خیلی از مقامات سابق و یا کارشناسان و روزنامه های آمریکایی از افول و فروپاشی آمریکا صحبت میکنند که البته آمار و ارقام هم ارائه میکنند و گواه این امر هست. سوالی که برای بنده پیش آمده اینه که چطور اینها با غرور و تکبری که داشتند و میخواستند آمریکا و لیبرال دموکراسی را مدینه فاضله و غایت بشر جلوه بدهند، اینجور دارند از افول حرف میزنند؟ آیا به نظر شما قصد شومی مثل منحرف کردن افکار یا اینکه بخواهند دشمنانشان آن ها را دست کم بگیرند ندارند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه این قاعده قرآنی جاری است که قدرتهای استکباری فرعونی از درون خود ویران میشوند. زیرا معنای انسان و انسانیت را که موجب امید و پایداری است در ملت خود از بین میبرند. آقای دکتر فؤاد ایزدی در برنامه «جهانآرا» نکات خوبی را در این رابطه فرمودند که آقای ثابتی در کانال خود گذاشتهاند خوب است به آنجا رجوع شود. https://eitaa.com/sabeti/2274 موفق باشید
سلام: خانمِ بنده دچار وسواس طهارت هست. هر کاری هم کردیم، تاثیر زیادی نداشته (مشاوره، روانشناش، روانپزشک، مشاوره مذهبی و..). خودشون و اطرافیان را دچار سختی و عذاب می کنند. البته این کار را عمدی نمی کنند و می گویند یک چیزی در درونم آزار می دهد و باید بشویم و یا به دیگران بگویم که فلان چیز را بشویید تا آرامش پیدا کنم. بهرحال به هر دری زدیم، درمان نشده. ۱. به نظر حضرتعالی درمانی داره؟ ۲. وظیفه ما (اطرافیان ایشان) چیست؟ با ایشان مقابله کنیم یا دستوراتی که می دهند انجام دهیم؟ ۳. صبر بر این بلا، اجری هم دارد؟ التماس دعای ویژه از حضرتعالی برای ایشان و دیگر مبتلایان
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با تمرکز در معارف الهی مثل «معرفت نفس» و تدبّر در قرآن، قوه عاقله بر قوه واهمه غلبه مییابد و وسواس که امری است به جهت غلبه قوه واهمه؛ از میان میرود. ۲. بدون مقابله با چنین افرادی، لازم نیست از سخن آنها تبعیت کنیم. ۳. إنشاءالله به جهت صبر و شکیبایی که انجام میدهید نتیجه میگیرید. موفق باشید
سلام و عرض ادب استاد گرامی: آیا کتاب درمان با عرفان وین دایر را مطالعه فرموده اید؟ نظرتان در مورد این شخص و این کتاب چیست؟ فارغ از ارجاع فوق، سوالم اینست ک چرا برخی افراد، به اشراقات معرفت النفس نزدیکتر هستند و حضور نفس خویش و معرفت به آن را بهتر از دیگر افراد، ادراک میکنند؟ فارغ از اینکه معارف شیعی نصیبشان شده باشد یا در آمریکا و بدون هیچ زمینه دینی، زندگی کنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن کتاب و آن شخص را نمیشناسم. ۲. حتماً میدانید که استعدادها مختلف است بعضی سالک مجذوباند یعنی باید راه بیفتند تا به نتایج عالیه در نهایت برسند بدین معنا که اول کوشش است و آنگاه کشش و بعضی مجذوب سالکاند، بدین معنا که از همان ابتدا صفایی در درون آنها هست و باید با عبادات و تلاشهای دینی سعی کنند آن را برای خود نگه دارند. یعنی اول کشش است و آنگاه کوشش. موفق باشید
سلام و ادب: استاد خدا قوت. خیلی به بعضی از مسائل فکر کردم و آسیب های فرهنگی و اجتماعی و... را بسیار دقت کردم. به مناسبات اجتماعی و... خیلی نظر کردم به یک نکته ای رسیدم. احساس میکنم همه مناسبات بشر در زندگی اجتماعی حول محور یک مجموعه ای از حروف الفبا هست که اگر یک حرف از اون را بپذیری، قهرا بقیه حروف با هزاران جملات مجمل و مبهم را پذیرفته ای! و احساس می کنم این قصه زندگی ما در این عصر هست که از هر حرفی به حروفی دیگر پناه میبریم باز در دل همان حرف اولیه با جملات جدید و گمراه کننده تر و شکننده تر روبرو میشیم. نظر جنابعالی چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما بحمدلله در آموزه های قدسی و توحیدی خود که سخت کاربردی می باشند تعاریف بسیار روشنی نسبت به عدالت و تقوا و انفاق داریم که منجر به حضور در جهانی غیر از جهان سرمایه داری میشود. عمده آن است که در باورهای خود جدی باشیم و متوجه باشیم در جهانی که فرهنگ سرمایه داری انسان را معنا میکند نه تنها در همان جهان انسان نسبت به آینده مضطرب و نگران خواهد شد بلکه انسانهایی که آرزوی آن جهان را دارند نیز گرفتار انواع افسردگیها و پوچی ها میشوند. عظمت انقلاب اسلامی در آن است که چشم اندازی دیگر را مقابل ما گشوده است هرچند هنوز بسیاری از ماها به زندگی آمریکایی و اشرافیت آن نوع زندگی فکر میکنیم. موفق باشید
سلام استاد این لینک دست نوشته ها هست https://uupload.ir/view/قصّه_های_کوچک_من_wpz.docx/ استاد این روزها درحال مطالعه کتاب شرح اسم هم هستم و از راهنمایی تان به این کتاب ممنونم آقا ببخشید سوالی هم داشتم، فتح الفتوح ورود به ساحت و جناب مهدی و سبیل ملاقات ایشان چیست؟ آن تبر بزرگ ابراهیمی که این خودم را بشکند یا بشکنم و از شر مستمر آن خلاصم کند و راحتم کند چیست؟ تسویف رهایی از این غفلت ها و هوس پردازی ها تمامم دارد می کند
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار جالب و دل نشینی را به میان آورده اید. آیا اجازه دارم فایل آن را برای رفقا بفرستم تا در فضای مجازی به صورت عکسنوشته در آورم؟
2- در این مورد خوب است که اولاً: به کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» و ثانیاً: به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی«رضواناللهتعالیعلیه» رجوع فرمایید. موفق باشید
در ادامه سوال ۳۵۶۶۶ چگونه صدقه باعث کاهش فشار به قلب حضرت میشود؟ رابطه بین صدقه و کم شدن فشار چیست؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: صدقهدادن به عنوان عملی است که موجب ریزش الطاف الهی و رحمت واسعه حضرت پروردگار میشود. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: ۱. -سوال یکی از دانش آموزان دبیرستان دخترانه؛ در کتاب طهارت علامه حسن زاده رحمه الله علیه قسمت تطهیر قوه خیال به نقش استاد در تطهیر قوه خیال خیلی تاکید کردن خب برای تطهیر قوهی خیال من فکر میکنم وجود استاد کمک کننده ست شاید از این جهت که کمک میکنه زودتر به اهداف معنوی برسیم. من کاملا قانع شدم که تطهیر قوهی خیال چیه و چرا میخوایمش ولی متوجه نشدم که دقیقا وجود استاد چه لزومی داره و اینکه اون استاد چه کسی میتونه باشه؟ حتما باید درس دین خونده باشه؟ حتما باید یجوری باشه که مثلا بتونم برم ببینمش یا صرفا اینکه یک شخصی که در جای دیگه ست و من کتاباشو بخونم و صوت های مربوط به اونو گوش بدم کافیه؟ ۲. به نظر شما استاد بزرگوار بهترین کار تبلیغی و تربیتی در دبیرستان دخترانه که فعالیت دارم چه میباشد. باید چکار کنم؟ لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. استاد را باید بیشتر به عنوان نماد اندیشه و سلوک دنبال کرد، و مدّ نظر قرار داد. در همین راستا میتوان در این زمانه سخن آیت الله بهجت را مدّ نظر قرار داد که میفرمایند: «علم تو، استاد توست» زیرا نماد شخصیتیِ حضرت امام جایگاهی که در مسیر سلوک نیاز به استاد باشد را تأمین کردهاند. در این مورد عرایضی در جزوه « شرح مختصر دستورالعمل آیه الله بهجت «رحمتاللهعلیه»
https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D9%87%D8%AC%D8%AA&tab=posts&inner_tab=leaflet
۲. به نظر میآید مباحث معرفت نفس به عنوان مقدمه درک حقیقت مجرد نفس، شروع خوبی باشد. موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: حدیثی از امام کاظم علیه السلام هست که میفرمایند به اخلاص کامل نمی رسد کسی که با تعریف کردن مردم از اون خوشحال شود و با بدی گفتن در موردش ناراحت میشود. استاد من خیلی زود رنج هستم و کارهامم برای رضای خدا انجام میدم ولی مشمول حدیث بالا هم میشوم. اگر کسی باهام بحث کنه همینجور تا چند ساعت یا چند روز خود خوری میکنم و از این صفت رذیله کلافه هستم. اگه میشه راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال با حضور در معارف توحیدی و الهی و استمرار در عبادات به لطف الهی آن حالتی که حضرت میفرمایند به مرور پیش میآید عمده صبر و شکیبایی در مسیر دینداری است آنهم در همه ابعاد آن. مگر حاج قاسم سلیمانی از همان ابتدا، حاج قاسم سلیمانی شد آنطور که جناب آقای سعدا لله زارعی در روزنامه کیهان در مقاله خوبشان تحت عنوان «سلیمانی، انسان مسلمان در تراز جمهوری اسلامی» مطرح میکنند. موفق باشید
سلام علیکم آقای طاهرزاده: چکار کنیم با اینکه میدانیم عصبانیت لشگر عظیم شیطان است باز هم عامدانه غضب میکنیم بالاخص موقع درس و مشق فرزند، بنده بچه هایی دارم بسیار پر زحمت، جایی جا ندارم بخاطر اینکه بچه هام یکجا نمیشینند و الحمدالله بسیار فعالیت و پرجنب و جوش هستند. دلم برایشان میسوزد که مادری چون من دارند، دارم بهشون ظلم میکنم با عصبانیتم، خیلی دوست دارم قوه ی کنترلم بالا بره و به هیچ وجه از جا کنده نشم، حرفای صحیح درباره ی غضب زیاد شنیدم اما یک نسخه ی قوی و ۱۰۰ درصد میخواهم آقای طاهرزاده که برای همیشه با غضبم خداحافظی کنم، بسیار ناراحتم از خودم چون شیطان از همین طریق پشتم را خاک کرده، از شما نسخه میخواهم هم برای این رذیله ی جانکاه هم برای تربیت والدین نسبت به رفتارهای فرزندان زیر ۷ سال.
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود فرصتی را جهت مطالعه کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» قرار دهید خوب است. شرح صوتی آن را میتوانید از جناب حاج آقا نظری به شماره 09136032342 بگیرید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد بزرگوار: استاد بنده مدتی پای صحبت های استاد معمار منتظرین بودم تا بعد از مدتی به پیشنهاد یکی از دوستان با شما آشنا شدم و از هر دو بهره بردم به حمدالله، ولی یه بار یه کاربری سوال از شما کرده بود، گمانم شما یه نقدی اگر اشتباه نکنم داشتید. استاد الان یه وقتهایی خیلی موضوع درگیرم میکنه و دوست دارم بدونم نقد شما دقیقا چی بود؟ با تمام احترامی که برای هر دو بزرگوار و همه خدمتگذارن نظام قایلم، استاد قبلا یه ثباتی داشتم در سلوک ولی مدت زیادیه هرکی یه عالم معرفی میکنه، وقتی حرفهای هر کدوم را گوش میدم دقیق گاه میبینم همه یه چیز میگن ولی به زبان های مختلف، یه بار هم ازتون سوال کردم فرمودید برای این که به یه وحدت برسید بیاید ذیل شخصیت امام، به حمدالله خیلی نتیجه دیدم ولی چون در اجتماعی هستم که به قول یکی از دوستان صد میلیون آدم دارن کار فرهنگی روت میکنن اذیت میشم، قبلا خیلی لطیف با اهل بیت ارتباط برقرارمیکردم ولی متاسفانه به دلیل سخت گیری یه عده دچار مشکلاتی شدم، نمیتونم حرکت کنم. قبلا راحت مسافرت میرفتم الان نمی تونم، قبلا نمیدونستم خدا همه جا هست و ازم محافظت میکنه ولی خیلی راحت تا توی دل مشکلات میرفتم الان میدانم خدا برعالم حاکم است و نمیتونم تکون بخورم، الانم پر از سوال و ایده و نظر راجع به مطالبی که از شما یاد گرفتم هستم ولی اگر بخواهم صحبت کنم طومار میشه استاد. التماس دعا ممنون ازتون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید وقتی در راهی که راه توحیدی است، قدم می گذارید تازه وسوسههای شیطان شروع میشود و اینجا است که با صبر و شکیبایی در مسیر دینداری به مرور راههایی گشوده میگردد که خودتان جواب سؤالهایتان را خواهید داد و مزه دینداریتان برایتان شیرین میشود. موفق باشید
ضمن عرض سلام و آرزوی صحت و سلامتی خدمت استاد بزرگوار: استاد میشه بفرمائید رنگین کمان کدام حقیقت قدسی هست که تنزل کرده و در عالم عنصری بدین صورت ظاهر شده است؟ مثلا فرمودید آب تجلی اسم لطیف هست. شیطان تجلی اسم مضل هست. بنده احساس میکنم رنگین کمان باید یک حقیقت مستتر به سر باشد. ممنون از شما و کمک های بی دریغ شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان شعری که از جناب حافظ عرض شد، بپردازید که میفرماید: «ابرو نمود و جلوهگری کرد و رو ببست». آری! در دل فضای بیکران رُخ مینمایاند و جلوهگری میکند در حالیکه هیچچیز مشخصی نیست جز همان هوای بیرنگ. و قصه حقیقت همیشه همینطور است که تنها حقیقت است، هرچند به صورتهای گوناگون جلوهگری کند. اما باز حقیقت است و لاغیر. موفق باشید
با سلام: می خواستم بدانم تا چه اندازه خودم را مشغول نوشته ها و قلم کنم؟ دوباره نوشته های دیگری دارم، نمی دانم ادامه شان دهم یا نه. نمی دانم اصلا بنویسم باز یا نه دیگر؟ ممنون میشوم راهنمایی ام بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در مواجهه با تفکرِ متفکران و تأمّل در آن افکار و بررسی آن افکار نسبت به مسائل خود، چرا قلم به دست نگیریم و در حضور تاریخیِ خود سخن به میان نیاوریم؟! موفق باشید
سلام استاد عزیز: عزاداری هاتون قبول باشه ان شاءلله. دوستی از من اینگونه پرسید: خداوندی که نظام خلقت را با این عظمت و نظم آفریده که تلسکوپ جیمز وب توانسته تازه گوشه ای از این عظمت را به تصویر بکشد، چگونه ممکن هست هدف و منتهای خلقتش رساندن بنده اش به بهشت باشد، و آن بهشتی که بخورد و بگردد و بیاساید تا ابد، که چه شود؟ آیا این هدف هدفی پوچ و کوچک نیست؟ لطفا پاسخی منطقی برای ارائه به ایشان بفرمایید ممنون میشم، همواره دعاگو هستیم🌷
باسمه تعالی: سلام علیکم: این بحث را میتوانید در کتاب «آشتی با خدا» جلسه دوم کتاب تحت عنوان «خداوند چرا ما را خلق کرد؟» دنبال بفرمایید. باید تصورمان از بهشت، درست باشد مبنی بر اینکه بهشت، مقامِ تجلی اسمای الهی است و جایگاه اُنس با حقیقتالحقایق است تا در بهترین بودن در نزد خود در اُنس با آن حضرت باشیم. موفق باشید
با سلام: چند سوال دارم: ۱. آیا در عالم قیامت کبری انسان بدن جسمانی دارد؟ چون در جایی شما فرمودید که موجودات عالم عقل و قیامت جسم ندارند. ۲. آیا این که گفته می شود موجودات عقلی بدن دارند، منظور جسمانی است یا ما بدن غیر جسمانی هم داریم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوه «چگونگی حیات بدن اخروی» https://lobolmizan.ir/leaflet/171?mark=%D8%A8%D8%AF%D9%86%20%D8%A7%D8%AE%D8%B1%D9%88%DB%8C رجوع فرمایید. ۱.آری! عقل، به خودی خود جسم ندارد، ولی همینکه در مظاهر به ظهور آید در مظاهر خود عملاً حالت جسمانی به خود میگیرد. ۲. در هر صورت حقایق عالم در مقام خود، حقیقتاند و در مظاهرشان خود را مینمایانند. موفق باشید
به جهت برگزاری اعتکاف در چند روز آینده؛ از جوابگویی به سؤالات عزیزان معذور هستیم. التماس دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این زمان بگذار تا وقت دگر.
خدمت استاد عزیزم سلامی دوباره عرض میکنم و بابت پاسختون به سوال ۳۲۳۶۰ تشکر میکنم هرچند که این حق رو واسه خودم قائلم که قانع نشده باشم و البته حرف زیاد است و تنها امیدوارم که خسران بزرگی رخ نده برای تشکر ترانه احمد ثانی خدمت شما ارسال میشه، این ترانه با شعر و تنظیم و آهنگ سازی مرحوم ناصر عبدالهی ساخته شده استاد ببینید که چطور در ترانه خود معانی والایی از امامت و ولایت رو قرار داده و با خواندن حضرت علی به عنوان احمد ثانی و درخواست رجعت از او به مقام نوری اهل البیت نظر داره من پیگیری کردم ایشون سفارشی خوان و یا برای گرفتن مجوز این آهنگ ها رو نخواندند و یه روح خاصی از توحید در همه ترانه های ایشون جاریست و با این همه ارادتی که به اهل البیت داشتند هنوز پرونده فوت یا بهتر بگم قتل ایشون در ابهام است. علی ای احمد ثانی به رجعت بالها وا کن / علی ای مرد دین باز آی و فتح کل دنیا کن / تمنای وصال تو همیشه بر زبان جاریست / بیا ای ذوالفقار حق که خود تنها جهان داری / امین حکمت احمد طلیعه دار علم جان / بیا ای زاده کعبه بیا ای حرمت ایمان / بیا ای آیه رحمت پیام عشق و وصل آور / دراین تاریکی تردید بیا آیین اصل آور / زجا برخیز ای سلطان که اختر خانه ویران شد / قمر در خانه خاموش است و جنگ دیو و انسان شد / زمین از کفر می سوزد سپهر از درد می بارد / بگو دست خداوندی ز رویت پرده بردارد / لا اله الا الله لا اله الا الله علی ولی الله ..... سپاه آسمان برگیر سلاح عشق را بردار / براق خسته را زین کن زجانها کینه را بردار / علی بنگر شب ما را شب تاریک ویرانی / بیا خورشید عدل افروز ای جان نورانی / لا اله الا الله لا اله الا الله علی ولی الله .. و در آخر اگر مایل به تماشای این کلیپ که زمانی از صدا و سیما پخش شده است هم هستید هر چند با یک سرچ ساده میتوان دید ولی برای راحتی لینک آن تقدیم میشود https://www.aparat.com/v/JRnIi
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که بنده در مواجهه با سؤال کاربران محترم تنها در حدّ گفتگویی که باید بین ما باشد؛ عرایض خود را مطرح میکنم و بنا نیست سخن یکی غالب و سخن دیگری مغلوب گردد، بلکه خوب است که انسان از نگاه دیگران برای تفکر خود استفاده کند و از این جهت معلوم است که از نظرات امثال جنابعالی در سؤال قبلی، استقبال نمودم. موفق باشید
سلام خدمت استاد محترم: بنده به عنوان یک معلم متوجه هستم که علت بی رغبتی دانش آموزان به مدرسه و درس محتوای ناکارآمد وغیر مطابق با طلب نورانی بچه هاست و چقدر در این شرایط هم معلمان در زحمت اند و هم بچه ها تا تحولی اساسی در این محتوا رخ دهد ان شاالله، اما استاد این را هم می بینیم که ما و جوانان مان در رجوع به معارفی اصیل که طلب امروز جان های ماست و از طریق امثال شما ارائه گردیده سستی می کنند بهجهت موانعی که از طریق رسانه ها و حتی اختلالات مزاجی به جهت بحران های زیستی و.... برایشان حاصل گردیده و اینجاست که کار ما خیلی سخت شده و در تهدیدی دوسویه قرار داریم و گویی زبانمان بسته است، هر چند از طرفی خوشحالیم که آخر باید امید به این نظام فکری و فرهنگی و آموزشی به کل از وجود ما ریشه کن شود تا شاهد صبح ظهور تمدنی اصیل باشیم، گویی باید به نظاره بنشینیم کشته شدن و تلف شدن ما و عزیزانمان را تا فرجی رخ دهد چنانچه شاعر می گوید: صد هزاران طفل سر ببریده گشت تا کلیم الله صاحب دیده گشت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه به حکم : «روح پدرم شاد که می گفت به استاد، فرزند مرا عشق بیاموز و دگر هیچ» اگر معلم با متانت و دلسوزی با دانشآموزان روبرو شود تأثیر خود را میگذارد و بعدها که همان دانشآموزان با بحرانهای روحی که ممکن است به جهت دوری از معنویت برایشان پیش آید؛ به خود میآیند که با نظر به گفتهها و شخصیت معلمشان، مسیر خود را تغییر دهند و این است که ما همراه با شهید آوینی عزیز به حکم وجدان تاریخی این ملت به جهان دیگر و آیندۀ دیگری امیدواریم و این از طریق معلّمان دلسوز معجزهوار محقق خواهد شد. موفق باشید
سلام و ادب خدمت استاد: تشکر از لطفتون بابت وقتی که به مخاطبین هدیه میدید: استاد در جلسه دوشنبه هفته پیش به دعایی در زیارت امیرالمومنین اشاره فرمودید: «اللهم ارزقنی عقلا کاملا و لبا راجحا...» با توجه به اینکه مقام عصمت مقام یقین به معنای: لاریب فیه است و در مقام عصمت انتخابگری ونخبه گزینی بی معناست وهرچه هست فقط حق وحقیقت است؛ آیا این دعای منقول از امام سجاد را میشه در راستای اشارت و دعوت ما دانست؟ و آیا میشه گفت: به میزانی که قوت عقل و ایمان شدیدتر بشه، انتخابگری بشر از معنا میافتد به این لحاظ که فقط حق را می بیند و برای غیر حق ظهوری نیست تا جایی که حتی انتخاب خوب و خوب تر هم رنگ می بازد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا میداند آنچنان میدان گشودۀ نظر به حق بیمنتهاست که: «چه عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها» چه مشکلی از این زیباتر که انسان بهخصوص اولیای الهی هر اندازه در آن حاضر و حاضرتر شوند و در راستای عبودیت حضرت محبوب جلو و جلوتر روند؛ باز «حجاب چهره جان میشود غبار تنم /
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم». اینجا است که از درون جان ندا سر میدهد: «اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي عَقْلاً كَامِلاً وَ لُبّاً رَاجِحاً...». حال آن، چه عقل مبارکی است که متوجۀ نور «ربّ» میگردد و منوّر به آن حکمت میشود که خیر کثیر است «که صاحبدل بداند وان چه حال است». از آن عجیبتر تقاضای «وَ لُبّاً رَاجِحاً» که انسان در این فراز طلب بنیانی را میکند که از هر خوبی به خوبترینها نظر نماید و روحی رجحاندهنده در او شکل بگیرد که آن احوالِ احوالها میباشد، حضوری که به کم قانع نشود یعنی: «غرقِ حق خواهد که باشد غرقتر». موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض ادب و احترام خدمت شما استاد عزیز و فرزانه که تلاش بسیاری در زمینه روشنگری و آگاهی به جان های تشنه ی معرفت می نمایید و حقیقتا خلا پاسخگویی به انبوه سؤالات ذهن های جستجوگر را تا حدی مطلوب اما با حداکثر توان خود پر نموده و می نمایید و این بسیار ارزشمند است و اجر آن نزد خداوند محفوظ می باشد. استاد عزیز لطفاً درباره نظرات و سخنان و منش وروش استاد حمید رضا مروجی سبزواری (علامه مروجی سبزواری) اگه امکان دارد نظرتان را بیان بفرمایید. با بررسی سؤالات متوجه شدم که چندین سؤال درباره ایشان شده و شما فرمودین فرصت مطالعه نظرات ایشون رو نداشتین، اگه برای شما استاد عزیز مقدور است و می دانم که چقدر وقت شما گرانبها بوده و فرصت ندارین اما حتی الامکان با بررسی گوشه هایی از نظرات ایشون ممنون میشم پاسخی اطمینان بخش وروشنگر برای پاسخگویی به این تردید ذهنی ما بفرمایید چرا که ایشان مطالب بسیاری در زمینه های عرفانی و شرح های زیبا و شیرین و روشنگری در زمینه مفاهیم قرآنی، اخلاقی دینی و مثنوی و منطق الطیر و ... و اسرار نماز و ... دارن که متاسفانه با تردیدی که یکی از عزیزان روحانی نسبت به ایشون بیان داشتن ما را دچار سرگردانی وتردید نمودن، به همین خاطر به استاد و مرجعی مطمئن چون شما رجوع نمودیم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این کار مشکلی است. زیرا لازم است فرصت زیادی صرف شود. خود عزیزان با تأمّل در نظرات ایشان ان شاءالله با حجّتقرار دادن سیرۀ حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب میتوانند به جمعبندی لازم برسند. موفق باشید
سلام استاد عزیز: وقتی ما گناه کارا تکیه می کنیم به غیر و خوشیم و با زندگی حال میکنیم هنوز نمک اهل بیت و خدا زیر زبونمونه ولی اون غیر پشتمونا خالی میکنه شدیدااااا تو این دنیا احساس تنهایی میکنیم نه راه پس داریم نه راه پیش. خدا را که از دست دادیم و دل خوشی ای تواین دنیا نداریم که بهش تکیه بزنیم وقتی توبه میکنیم و بر میگردیم سراغ خدا بیشتر اوقات از گناه توبه میکنیم و این احساس تنهایی هنوز هست حالا ما نه خدا را داریم و نه دنیا و ادماش رو اونجا انگار صد تکه شدیم و قلبمون میخواد از جا کنده بشه اونجا باید چیکار کنیم!؟ من هیچ وقت نتونستم بدون عشق زندگی کنم و حالا در این برهوت بی عشق باید چیکار کنم؟ هیشکی نیست تغذیمون کنه و خلاصه اون صبر بر طاعت برای بازگشت خدا را نداریم و انگار محبوریم برگردیم به همون ادمای دنیا و وقتی این قصه بارها و سال ها تکرار شده قلبم انکار زنگار زده و چه سخت و چه سخت حالا هر بار میخوام برگردم و توبه میکنم به هفته و روز نکشیده که برمیگردم به همون عالم قبل چون خدایی ندارم و این قلب پر ازگناه و پر از ادم اشتباهی ظرفیت پذیرش خدا را نداره جوری توی گل گیر کردم که خیال میکنم تا الان کسی شبیه من نبوده چه کنم استاد عزیز!؟ چهکنم
باسمه تعالی: سلام علیکم: در راستای حضوری متعالی با خود باید به قرآن رجوع کرد. در این رابطه پیشنهاد رجوع به عرایضی است که در سوره «بلد» شد. https://lobolmizan.ir/sound/1065?mark=%D8%B3%D9%88%D8%B1%D9%87%20%D8%A8%D9%84%D8%AF. موفق باشید
سلام علیکم استاد: طاعات و عبادات قبول. استاد بنده ۲۲ ساله هستم اما متاسفانه زود عصبانی و غیرقابل کنترل میشوم و همین موضوع به ارتباط با خانواده به خصوص با والدین آسیب میزند. راهکار این مساله چیست؟ واقعا از خودم بدم میاد درگیر این غول هستم و توانایی مقابله با آن را ندارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست. پیشنهاد میشود پس از مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، به شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/660?mark=%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%AF موفق باشید
سلام خدمت استاد عزیز: پوزش بابت مزاحمت بنا به توصیه حضرتعالی بارها سعی کرده ام تفسیر وزین المیزان را مطالعه کنم. ولی هر بار بعد از مدتی به دلیل سنگینی مطالب دلسرد شده و مطالعه را رها کرده ام و از این بابت حسرت میخورم. اخیرا متوجه شدم کتاب ۴ جلدی «خلاصه تفسیر المیزان» را خانم فاطمه مشایخ ترجمه کرده اند. اصل کتاب به زبان عربی از آقای کمال مصطفی شاکر است. آیا مطالعه این کتاب را به عنوان مقدمه ای برای مطالعه تفسیر المیزان مناسب میدانید؟ آیا میتوان بخشی از برکات و انوار مطالعه تفسیر المیزان را با مطالعه این کتاب بدست آورد؟ ممنون و متشکر و با آرزوی قبولی طاعات
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد جناب آقای عباس پورسیف قبلاً این زحمت را کشیدهاند و در مقایسه با کتابی که میفرمایید تصور بنده آن است که آقای پورسیف دقت بیشتری نسبت به آقای کمال مصطفی شاکر داشتهاند. با اینهمه در دل تفسیر المیزان، همان تقابل آراء است که ذهن انسان را میپروراند. ولی اگر صرفاً بخواهیم نظر علامه را نسبت به آیات بدانیم، همان دو کتاب تا حدّی کمک میکند. موفق باشید
سلام علیکم: ان شاء الله در پرتو عنایات حضرت ولیعصر(عج) باشید بصورت نسبتاً عجیبی، بویژه در این دو ماه اخیر، سؤالات بسیار تند و از موضع نقد رویکرد حکیمانه و ذات نگرانه حضرتعالی به انقلاب اسلامی و سيره زعامت نائب الامام (دام ظله)، در سایت از سوی برخی کاربران که با غالباً ادبیات و تعبیرات همسان و با جمله بندی های مشابه نگاشته میشود و محتوای قاطبه آنها نیز تاختن بر رهبر فرزانه انقلاب و مسبب ناکامی و شقاوت خواندن معظم له و لا ابالی و جائر بودن تمام کارگزاران و ساختارهای صدر تا ذیل نظام و به حضیض رفتن جامعه ایران چه از حیث اقتصادی چه از حیث اخلاقی و چه از حیث بی اعتقادی به هویت دینی و محو دیانت از صحنه اجتماع و لا مذهبی جوانان است و گاهی انسان با خواندن این تعبیرات برخی کابران محترم حقیقتاً از خود می پرسد با این همه فقر نابودگر و فساد از قله تا دامنه و رذائل متنوع شایع رفتاری و بی اعتقادی معرفتی و انجماد کامل ملک و ملت، اصلاً چگونه کشور سرپا است و انقلاب منهدم نشده است و اگر از جمهوری اسلامی فقط یک پوسته مانده است، چرا سرنگون نمیشود و هنوز درمقیاس تمدنی و بین المللی، وزنه و شان و موازنه دارد و بعنوان عنصر راهبردی در سطح کلان بشمار می آید؟ هرچند این سنخ رویکردها و ضد تبلیغ های ادامه دار در پرسشها که غالباً هم از سر انتقاد و دلسوزی برای حضرتعالی است که چرا موضعی نمیگیرید و از افق انقلاب و ذات توحیدی حرکت امام (ره) میفرمایید و می نویسید، اما با دیدن آنها، انسان حقیقتاً بهتر و بیشتر تأثیرات جنگ شناختی و جنگ اراده ها در محاسبات برخی هموطنان از شرایط پیرامون خود و تأکیدات بی وفقه رهبر حکیم مان بر فریضه تبیین و گشودن گره های تحلیلی و غبار زدایی از القائات جریان تحریف و دستگاه امپراطوری رسانه ای جهانی (که در سال گذشته دیدیم چگونه با تمام قوا، کانون توجه و فعالیتهای مستمر خود را بر منهدم کردن مسیر انقلاب اسلامی متمرکز کردند) را در می یابد. بی سبب نیست که رهبر انقلاب در دوره پسا اغتشاش، اینگونه بر دو مؤلفه ایمان و امید و تحلیل کلان از انقلاب و شرایط کشور همت می گمارد و حتی با صدای گرفته، بیش از یک ساعت در حرم امام (ره) باید پاسخ و تبیین مطالبی را بفرماید که روشن نمودن و بیان آنها برای عموم جامعه، وظیفه بنده و امثال بنده است؛ باید به القای گزاره رویگردانی مردم و جوانان از دیانت و هویت ایمانی و انسلاخ از استقامت بر تدین و غایات متعالی خود، پاسخ بگوید و بحثی تطبیقی از شرایط صدر اسلام و دوران دفاع مقدس و استقامت کنونی جوان ایرانی در برابر لغزشگاه ها و ناملایمات و پیشروی هسته های مقاومت در اقصی نقاط کشور و رویش های پرطراوت و فعال و بازتولید هسته معرفت انقلابی در امثال مصطفی صدرزاده بکند؛ درخواست کند که از نگاه ارتجاعی به عیوب کشور پرهیز شود و با امید صادق و تأمل دقیق در شیوه حصول دستاوردها، به رفع معضلات پرداخته شود و با آنانی که برای رفع همین گره ها در صحنه اند، همیاری صورت پذیرد و از همه مهمتر، طلب نماید که پدیده های امید آفرین و توفیقات و کامیابی ها بویژه در سطح کلان تمدنی، هرچه بیشتر و از حنجره های مختلف اعلام گردد. کما اینکه خود ایشان پیشقراول این امور در همه این ایام بودند تا جاییکه بنده به زعم خودم معتقدم اگر متن سخنرانی مثل ۲۸ آبان ۱۴۰۱ حضرت آقا در جمع مردم اصفهان یا ۲۹ بهمن ۱۴۰۱ در جمع مردم تبریز را بدون اشاره به گوینده این مطالب، برای بعضی از حتی دلسوزان متدین و نیروهای متعلق به گفتمان انقلاب بازگو کنیم، میگویند این سخنان، خود را راضی و تسکین دادن و از سر توهم و ساده لوحی تحلیل کردن و عدم ارزیابی واقعیات علی الارض است؛ تنها همین سخنرانی حضرت ایشان با نوع نگاه برخی از ما چنان تفاوت دارد و چنان امید و ایمان و کلان نگری و پرهیز از نگاه ارتجاعی، در جای جای این سخنان جاریست که جا دارد واقعاً تأمل کنیم چرا ایشان چنین به عرصه می نگرد؟ و حتی ایشان باید کم کاری ها و کمبودهای ما را در صحنه تبیین جبران کنند و در هر جلسه، به پدیده های امید آفرین و دستاوردهای کشور حتی در بحبوحه اغتشاشات و فشارها اشاره کنند و شیوه نقد و ارزیابی منتقدانه را در اختیار ما بگذارند؛ یعنی صریحاً مانند کنشگر کف صحنه ایشان باید رسم تبیین و آداب روایتگری را در مقابل مان شفاف نماید و کمبودها را بشخصه جبران نماید. واقعاً با مرور همین بیانات و سيره ایشان در دوره پسا اغتشاش، باید دید چرا معظم له این میزان رو به پیش و با روشنای افق آتیه و ارزیابی جامع امیدبخش و مشحون از ایمان و رجاء سخن میگوید و به تعبیری چرا آقا امروز امیدوارتر و استوارتر از هر زمان دیگری سخن میگوید و به مسائل و نقاط قوت و ضعف می نگرد و این میزان سبک نگرش امثال بنده با منظومه فکری او، افتراق دارد؟ اگر که قائلیم ایشان کانالیزه و محدود شده اند یا خدای ناکرده، کذب میگویند و ناروا سخن می رانند که حرفی نیست اما اگر صدق و جامع نگری و کلان نگری و عمق زمان شناسی این مرد از شرایط بین الطلوعین گونه ای که در آن هستیم را می پذیریم، واقعاً جای تدبر و تانی است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه میفرمایید که بحمدلله چه جنگ و محاربهای بین جبهه انقلاب اسلامی و استکبار جهانی در فضای فرهنگی بوجود آمده است و به گفته جناب مولوی: «در جهان جنگ این شادی بس است / که بر آری بر عدو هر دم شکست». از آن جهت که دشمن واقعی ما شیطان است در هر چهرهای که باشد، حال این ماییم که به گفته رهبر معظم انقلاب دشمن را گم نکنیم و این عزیزانی که ممکن است با سؤالات خود بعضاً سخنان تندی را بر زبان آورند خدای ناخواسته آنان را دشمن بپنداریم، هر گز چنین نیست. همانطور که فرمودهاید آن اندازه قدرتمند هستیم که اینهمه غوغا که به ظاهر باید فردایی برای ما نباشد؛ گردی بر دامن کبریاییِ این نظام مقدس نمینشاند و در این جنگِ شناختی، این جوانان عزیز ما هستند که فربه و فربهتر میشوند و بیش از دیروز که در جنگ نظامی بحمدلله «ایمان» و «امید» را به شیرینترین شکل احساس کردیم، خدا میداند صد مرتبه بیشتر در جنگِ شناختی و جنگ ارادهها، جوانانمان به ایمان و امیدی میرسند که پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» بر این انسانهای آخرالزمانی سلام و درود فرستادند. اگر امروز، محبوب دلمان و این امیدوارترین انسان از امیدواری نسبت به جهان پیش رو سخن میگوید، به جان دوست قسم! این راستترین سخنِ این زمانه است و اگر دشمنان این مسیرِ توحیدی با تمام امکانات به صحنه آمدهاند، مطمئن باشید خداوند نیز با تمام اسماء حسنایش به صحنه میآید.
گفتید و درست گفتید که دشمنان ما وقتی هیچ سخنی علیه رهبر معظم انقلاب برای گفتن ندارند، ایشان را متهم میکنند به اینکه ایشان، کانالیزه شدهاند. غافل از آنکه مردان الهی در کنار اخبار روزمرّه این روزنامه و آن رسانه متوجه سنتهای الهی هستند و اساساً ظاهرِ صحنه، امری نیست که اندیشه آنان را تغذیه کند. مگر فراموش کردهایم جنگ حنین را که به ظاهر، همه چیز حکایت از شکست میکرد ولی رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» و علی مرتضی «علیهالسلام» که متوجه سنت پیروزی حق بر باطل بودند؛ تاریخ حکایت از آن میکند که هیچ تزلزلی به خود راه ندادند. در اینجا است که باید گفت دروغترین سخن در این زمانه آن است که گفته شود حضرت روح الله و یا حضرت امام خامنهای کانالیزه شدهاند. به روح زمانهای بیندیشیم که به گفته جنابعالی در این بین الطلوعین بناست ما جهان را به ساحتی دیگر که در آن ساحت، انسان معنایی ماورای انسانِ اومانیستی دارد، دعوت کنیم و اینجا است که کافی است به وعده الهی که آن آغازِ دیگری است و شهدا به خوبی متوجه آن بودند؛ امیدوار باشیم و به جوانانی امثال صدرزادهها فکر کنیم که به گفته رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» کم نیستند و حکایت حضور فردایِ ما میباشند. موفق باشید
سلام استاد: اخیرا به لطف خداوند متعال، من شیوه صحیح دعا کردن رو یاد گرفتم، میخواستم بپرسم اینکه الان معرفت به شیوه صحیح دعا به لطف خداوند پیدا شده است، آیا شرایط خاصی یا نکاتی هست که باید رعایت کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شیوه دعا آن است که ما در دعا با یگانهای که راز هستی ما را میداند و میداند هر کدام از ما سزاوار چه نوع صورتی از زندگی باید باشیم؛ روبهرو هستیم. با دعاهایی که انسانهای کامل یعنی ائمه معصومین «علیهمالسلام» به ما رساندهاند، این مسیر در مقابل انسان گشوده و گشودهتر میشود. موفق باشید
سلام استاد عزیز: خدا قوت. استاد چیکار کنم من با هیچ کس صلاح نمیرم، با خانواده، با همکاران، با همسرم و.... هرکسی که با من در ارتباط هست باهاشون دعوا دارم، همیشه اعصابم خورده، خیلی دقیق و نکته سنج هستم و اگر یه ذره ببینم کسی داره بهم ظلم میکنه سریع واکنش نشون میدم و کارم رو با دعوا پیش میبرم. بخاطر همین هم با کسی صلاح نمیرم. بخاطر همین همش دارم شغل عوض میکنم و تا الان نزدیک به ۳۰ شغل عوض کردم. کتاب معرفت نفس شما را هم خوندم ولی تاثیر نداشت. بعضی ها میگن با مزاجت رو معتدل کنی. لطفاً راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همواره به وجه انسانیِ انسانها نظر کنید زیرا آنها حتی آن موقعی که اشتباه میکنند، در وجه انسانی خود به دنبال حقیقتاند. یکی از نکاتی که در دستورات دینی بدان تأکید شده، «اغماض» است نسبت به اعمال انسانها، بهخصوص اغماض نسبت به اعمال مؤمنین، زیرا اراده اصلی انسانها، اراده به سوی حق است و در همین فضا بحث «تغافل» یا نادیدهگرفتن ضعفهای افراد به میان میآید. از حضرت علی (علیه السلام) داریم که: «وَ إِنَّ الْعَاقِلَ نِصْفُهُ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ» به درستی که نیمی از رفتار عاقل تحمل و نیمی از رفتار او نادیدهگرفتن است و یا میفرمایند: «أشرَفُ أخلاقِ الكريمِ تَغافُلُهُ عَمّا يَعلَمُ» برترین اخلاقِ انسان بزرگوار، نادیدهگرفتن آن چیزی است که میداند. امری که در شهید حاج قاسم سلیمانی به وضوح ملاحظه میکردید و برای ادامه انقلاب اسلامی نیاز داریم این روحیه را در جامعه و در خود رشد دهیم به همان معنایی که اقیانوس، آبهای گِلآلود را در بر میگیرد و آلودگیهای آن را فرو میگذارد و آب را در آغوش میگیرد. موفق باشید
