بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
34249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: پیرامون سوال ۳۴۲۳۱ عنوان می‌کنند که ماده اولیه ای در کار نیست و انرژی صرفا هست به معنای ازلی و ابدی در این صورت پاسخ چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال چیزی می‌تواند ازلی و ابدی باشد که در ذات خود و در وجود و بودنش، محتاج غیر نباشد و عین وجود و بودن باشد و این برای موجودی معنا می‌دهد که هیچ نقص و محدودیتی نداشته باشد و به یک معنا کمال مطلق باشد و این جز خدای واجب‌الوجود نیست. بحثی که جناب صدرالمتألهین تحت عنوان «برهان صدیقین» به میان آورده‌اند. موفق باشید

33775

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من یه ضعف شخصیتی دارم که خیلی بده و اجازه دفاع از حق رو بهم نمیده. من یه حالت ضعف و ترسی در وجودم غالبه که حتی نمیتونم جواب آدمایی که اطرافم هستن و وهمیات فضای مجازی رو باور کردن بدم. دقیقا مصداق مومن ضعیف هستم. علی رغم اینکه از نظر علمی و مطالعاتی خیلی فعالیت دارم. و این خیلی عذابم میده. لطفا منو راهنمایی کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که در ابتدای امر با آن‌هایی که گرفتار توهّمات فضای مجازی شده‌اند، همراهی نمی‌کنید نصف راه را رفته‌اید. در کنار این حضور اگر شرایط تذکری دوستانه پیش آمد، تذکر می‌دهید. ولی جدال، نیاز نیست. موفق باشید

33434

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در بحث اسماء الله شما فرمودید که اسم یعنی ذات به صفت خاص. سوال: آیا منظور از ذات الله است؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در تفسیر شریف «حمد» فرموده‌اند: «الله» نیز اسمی است از اسمای الهی، در عین جامع‌بودن. و لذا حضرت ذات در همه اسماء حتی در اسم «الله» نیز ظاهر است. موفق باشید

33354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد سوالی برای من پیش آمده خواستم شما راهنمایی بفرمایید: کتابی است به اسم تکلیف بندگان نسبت به حضرت ولیعصر (عج). استاد در این کتاب اینگونه نوشته شده: هر گونه بیعتی پیش از ظهور حضرت قائم (عج) بیعت کفر و نفاق و نیرنگ است خداوند کسی را که این بیعت را انجام دهد و کسی را که با او بیعت شود را لعنت کند. بعد سندش رو هم زده بحار الانوار. استاد یکی از دوستان من این سوال را پرسیده که آیا باید رهبری را به عنوان نائب امام زمان (عج) قبول داشت که چنین پاسخی بهش دادند. بعد استاد از اون طرف هم یه فرقه ای پیش آمده به اسم فدایی رهبری یعنی اینها در مجالسشان بیشتر از اینکه از امام زمان (عج) صحبت کنند از رهبر صحبت می‌کنند. استاد من واقعا گیج شدم واقعا مسیر درست کدام هست؟ ما فرقه ها را چگونه می‌توانیم تشخیص دهیم که خدایی نکرده وارد گرداب آنها نشویم؟ بعد آیا این پاسخ درست بوده؟

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: روایاتی که متذکر هستید، می‌فرماید هرکس به عنوان امام زمان قبل از ظهور حضرت مهدی«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» به میان آید، طاغوت است و بیعت با او در حکم بیعت با طاغوت می‌باشد. ولی ارادت به رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام زمان در آن حدّ است که حتماً ملاحظه فرمودید آیت الله ناصری به طلاب می‌فرمایند گوش‌تان به دهان رهبر انقلاب باشد به عنوان نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه». موفق باشید

33169

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد بزرگوار مجددا سلام علیکم: با عرض معذرت ازاینکه وقت شمارا می گیرم . سوال دیگری ازمحضرتون داشتم: بنده معلم هستم؛ مداحی هم می کنم، فن سخنوری خیلی قوی هم دارم ولی بعضا حس می کنم در ارتباط گیری با دیگران کمی مشکل دارم و با هرفردی نمی توانم ارتباط دوستانه و طولانی مدت بگیرم مگر اینکه مدت طولانی باشد آن فرد را شناخته باشم اصطلاحا آدم خیلی بجوشی نیستم. و تقریبا شخصیت آرومی دارم. به نظر شما جایگاه این قضیه در زندگی چقدر است؟و برای اینکه این مسئله را اصلاح کنم باید چه کنم؟ گاهی با خودم می گویم مسائلی بسیار مهم تراز این مسئله در زندگی وجود دارد و علاوه بر اینکه کمی ذهن من را به خود مشغول کرده ناراحت هم هستم که چرا ذهن من درگیر این قضیه شده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حکم آن‌که مؤمن، برادر مؤمن است؛ هر آن‌کس که در بستر اسلام و در تاریخ انقلاب اسلامی ذیل ولایت رهبری حاضر است، محبوب ما می‌باشد باید به او دل سپرد و به حکم «السلام علینا و علی عباده الله الصّالحین» بر او و بر ما سلام. موفق باشید

32822

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

خدمت استاد عزیز سلام عرض می‌کنم. امید وارم حالتون خوب باشه. خواستم ازتون خواهش کنم اگه سفری به استان همدان کردین، به منزل ما تشریف بیارین و چند روز مهمان ما باشید. بنده ساکن شهر رزن در استان همدان هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امید است که در ملاقات دوستان، توفیق حضور در شهر همدان و زیارت بزرگانی همچون شهید حسین همدانیان و مجاهد بزرگ حاجیه خانم مرضیه دبّاغ و از آن مهم‌تر زیارت مرحوم میرزا محمد بهاری داشته باشیم. موفق باشید 

32816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: وقت بخیر. نحوه ارتباط روح انسان با بدن دنیایی چگونه است؟ ممنون میشم منابع احادیث و روایی رو هم بگید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای گرفتن جوابی مناسب نسبت به سؤالی که فرموده‌اید، خوب است که به کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن رجوع فرمایید. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87%20%D8%AF%D8%B1%20%D9%85%D8%B9%D8%B1%D9%81%D8%AA%20%D9%86%D9%81%D8%B3&tab=sounds

https://lobolmizan.ir/book/71

32240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: عرفان یهودی وحدت وجودی نیست پس احتمالا به طرف کدام قوس نگاه می‌کنند به طرف جلال خدا؟ چون می‌دانم در این دین جلال خدا پررنگ است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. موفق باشید

39904
متن پرسش

سلام استاد: من سوالم رو کوتاه می‌کنم که کمتر مزاحم شوم. متن های شما رو در مورد آینده انقلاب خواندم ولی آینده ایران برای من پر از ترس و نگرانیست! زبانم لال بعد فوت رهبری عزیز چه بلایی سر ما خواهد آمد، خداوند ما رو چگونه امتحان می کند! امتحانهای آخر الزمانی رو چگونه طی خواهیم کرد! این افکار حرکت رو از من گرفته و بی اندازه نگرانم کرده، با توجه به اینکه می بینیم که چه گرگ هایی در کمین هستند و از طرفی ما و جامعه چقدر ناشکر نعمت های انقلاب و اسلام هست، و از طرفی فوت کثیری از علما و خالی شدن زمین از آنها استاد ما می گفتند دوران امام سجاد پیش روی ماست. لطفا یاری بفرمایید حقایق رو از دل واقعیت ها ببینم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آغاز تاریخی بیندیشید که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» آغاز نمود. یگانه مردی که بی‌نظیر بود و همان تاریخ در ادامۀ خود مردی از همان جنس را در ادامۀ آن تاریخ به ظهور آورد. و این یعنی آن آغاز، جهانی را مدّ نظر آورده است که موانع بزرگ جبهۀ مخالف، قدرت نفی آن را ندارد زیرا حکایت، حکایتِ به ظهورآمدنِ جهانی است که مردان آزاده در جستجوی آن بودند و به خوبی با آن موانع در هر چهره‌ای که باشند – اعم از متحجّرین و یا روشنفکرها-  مقابله می‌کنند و زندگی جز مقابله با همین موانع نیست. از این جهت باید به سَبکی فکر کرد که نیروهای حزب الله باید ذیل حضرت روح الله و حضرت امام خامنه‌ای، روز به روز بهتر و بهتر در مقابل ما قرار می‌دهند. و این است سبکِ خاصی که جریان حزب الله جدا از متحجّرین و روشنفکران غرب‌زده مدّ نظر دارد. موفق باشید         

38910

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی: گروهی هستیم که کتاب ده نکته را مطالعه کرده ایم، با توجه به شرایط کنونی کشور و جهان و تحولات، پیشنهاد شما برای ادامه ی مطالعاتمان چه کتاب یا کتابهایی است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به سخن رهبر معظم انقلاب که می‌فرمایند: «فلسفه در اسلوب و محتواي صدرايي، جاي خالي خويش را در انديشه‌ انسان اين روزگار مي‌جويد و سرانجام خواهد يافت»؛ خوب است برای نزدیکی به فلسفه صدرایی بحث «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید و در کنار آن نیز به کتاب «جايگاه إشراقي انقلاب اسلامي‌ در فضاي مدرنيسم» رجوع شود خوب است. موفق باشید

36385
متن پرسش

سلام استاد وقتتون بخیر: من از سال ۹۴ با آثار شما محشورم و تقریبا همه کتابهاتون رو دارم، امسال توفیقی داشتم که کتاب رساله الولایه علامه رو، رو حساب ذوق شخصی و احساس اینکه لازمه اطرافیانم یا جامعه فرهنگی ما با این کتاب آشنا باشن ترجمه کردم و اسمش رو گذاشتم راز ولایت. برای شرحش جهت استفاده شخصی از شرح شما و آثار استاد یزدان پناه و امینی نژاد استفاده کردم یه چیز جالب این بود که اواخر ترجمه این کتاب با کتاب «سرباز روز نهم» که زندگی نامه شهید صدرزادست آشنا شدم و به این نکته هدایت شدم که رساله الولایه چشم اندازی برای معنویت مطلوب در گام دوّمه و باید درست مناسب تاریخ بهش نگاه بشه تا امثال این شهید ثمرش باشند و خیلی جاها در این کتاب احساس کردم که ظهورات سلوکی که در رساله الولایه ترسیم می شه دیده می شه. استدعا داشتم برای مقدمه این کتاب ترجمه، چند جمله ای جهت نشون دادن اهمیتش بنویسید اگر خواستید خود ترجمه رو هم براتون می‌فرستم میدونم وقتتون کمه ممنون ضمناً پاسخ این سوال لطفا، خصوصی برای من فرستاده بشه

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که خوب است کاربران محترم نسبت به اهمیت کتاب «رسالۀ الولایۀ» آگاهی بیشتری داشته باشند؛ اجازه بدهید تا موضوع را با همه کاربران در میان بگذاریم.
در مورد کتاب شریف «رسالۀ الولایۀ» به این نکته باید اندیشید که حضرت آیت الحقّ سید حسین طباطبایی «رحمۀ‌الله‌علیه» به کدام افق چشم دوخته‌اند که برای گزارش نسبت به آنچه یافته‌اند؛ کتاب «رسالۀ الولایۀ» را در مقابل ما گشوده‌اند؟ آیا حکایت، در آن کتاب حکایتِ نظر به انسانی نیست که باید در این آخرین دوران، همه ابعاد خود را در نزد خود بیابد و تجربه کند و وجهِ زمینی خود را به آسمان معنویت متصل گرداند؟
بی‌حساب نیست که حضرت علامه طباطبایی «رحمۀ‌الله‌علیه» میدان نظر به انسان را از طریق معرفت نفس در مقابل مخاطبان‌شان گشوده‌اند تا معلوم شود انسان در جدّی‌ترین برخوردی که باید با خود داشته باشد، باید وسعت خود را به علم حضوری در خود تجربه کند و در این‌جا است که آری! خود را عین ربط به حضرت حق یعنی به وجود مطلق می‌یابد و این، بلندترین سخنی است که جناب علامه طباطبایی در افقِ «حکمت متعالیه» جناب صدرالمتألهین به روشن‌ترین شکل با ما در میان می‌گذارند تا ما در این آخرین دوران، که از یک طرف ظلمات و خودبنیادیِ انسان به اوج رسیده است و از طرف دیگر، خود را در عالی‌ترین حضور دریابیم و احساس کنیم. این است رازی که کتاب شریف «رسالۀ الولایه» با ما در میان می‌گذارد. امید است با دقت و حساسیت لازم در آن کتاب، در جستجوی این «راز» باشیم. موفق باشید          

 

34979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از اساتید مورد تایید شما در زمینه تفسیر در شهرضا که بتوان استفاده کرد

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور خاص متاسفانه کسی را نمی‌شناسم. موفق باشید

34296

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به صحبت های زیاد و خوبی که از دو شخصیت امام خمینی رحمه‌الله علیه و شخصیت هایدگر از شما شنیدم و دیدم، اگر در نهایت بخواهیم از استاد طاهرزاده که با این دو شخصیت و تفکر دمخور بوده اند سوال کنیم که به نظرتان اگر حضرت امام بخواهند از تفکر هایدگر استفاده و بهره ببرند، به نظرتان حضرت امام کدام قسمت و چه چیز از تفکر هایدگر را واقعا می‌پسندند و در مسیر توحید و این انقلاب از تفکر هایدگر بهره می‌برند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حضرت امام با سعه شخصیتی که در معارف الهی دارا هستند و فهمی که از انسان دارند، نیاز به هایدگر و امثال او ندارند. ولی ما می‌توانیم با مواجهه با بحث «دازاین» هایدگر برای تبیین عقل بشر جدید، روشن‌تر مباحث انسان‌شناسی را مطرح کنیم. ولی آن را در بستر تاریخیِ خود باید دنبال کنیم. این‌جا بود که از عظمت کار حضرت امام یاد شد که چگونه ما را متذکر جلد هشتم و نهم «اسفار» کرد که نوعی حضور در خود است. آری! و در دل همین حضور در خود، او در خودش از انقلاب اسلامی برای ما سخن گفت و انقلاب اسلامی یعنی حضور در نزد خود به وسعت حضور در نزد همه انسانیتی که بنا است وسعت آخرالزمانی خود را در خود تجربه کند ، تا جهان در نزد او باشد و او در نزد جهان. این‌جا است که دنیای دوگانه ابژه و سوبژه فرو می‌ریزد. از انسان چیست که کانت به میان آورد و از دازاینی که هایدگر متذکر شد؛ خود را در ادامه، در انقلاب اسلامی می توان دنبال کرد. انقلاب اسلامی «راه » است؛ وقتی انسان جدید بنا داشته باشد خود را راهی بداند به سوی خودی که در اجمالِ کم‌تری است. موفق باشید

34278
متن پرسش

سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: مدتی است لازم می‌دانم مساله‌ای را با حضرتعالی مطرح کنم اگر صلاح دانستید برای کاستن از مشکل، اگر راه حلی به نظرتان رسید بزرگواری کنید، دست فرزندان‌تان را بگیرید. چند سالی است با مرکز فرهنگی آشنا شده‌ام که بحمدالله دغدغه انقلابی هم دارند و ظاهرا اهل فکر و مطالعه هم هستند اما از آنجا که کار بشری بی نقص نیست، نقائصی در این جمع می‌بینم که از صمیم دل مایلم رفع شود. ۱. گاهی از زبان شما هم شنیده‌ام که می‌فرمایید این حرف را یا این توصیه را یک توصیه اخلاقی نبینید مساله فراتر از این حرفهاست یا مساله، مساله وجودی است، آیا این فرمایش شما به معنای عدم ضرورت پایبندی به مسائل و تعهدات اخلاقی است؟ جلسات حضرتعالی کاملا منظم و سر وقت برگزار میشه ولی این بزرگواران هیچ تعهدی نسبت به کسی که بهش قولی می‌دهند ندارند جلسات بی نظم هست گاهی واقعا اتلاف وقت زیادی هست ولی حتی بابت تاخیر یا عدم حضورشان عذرخواهی هم نمی‌کنند. ۲. وقتی فردی جدید وارد جمع می‌شود به جهل او درباره برخی مسائلی که به نظر آنها بسیار مهم است رحم نمی‌کنند و متاسفانه بارها مورد نقد و ملامت قرار می‌گیرد که فلان حرف تو موجود بینی بود آن دیگری شرق شناسانه و آن دیگری مشهورات، هیچ مسیری برای دستگیری و حرکت فرد از ندانسته‌هایش به آنچه باید بداند ترسیم نکرده اند. بسیاری افراد با شنیدن کلمات پرطمطراق این بزرگواران آنچنان زمین گیر می‌شوند و خود را می‌بازند که یا مطیع کامل می‌شوند یا یاس آنها را فرامی‌گیرد. و متاسفانه خیلی از افرادی که برای کمک فکری و نفس کشیدن در فضای فکری_ انقلابی به آنها پناه می‌آورند یا کسانی که دوست دارند در این زمینه باری به دوش بگیرند، آزرده و سرخورده از مرکز فاصله می‌گیرند. ۳. تاکید بیش از حد به دستاوردها یا تحلیل‌های برخی بزرگان هم راه تنوع فکری را بسته و هم پویایی را از جمع گرفته، مثلا اگر بنده به حضرتعالی ارادت دارم اگر فقط کتابهای شما را بخوانم فقط اراء شما را بپذیرم و نه راه نقد را بازبگذارم نه با اندیشه‌های متنوع ارتباط داشته باشم و نه مسیر علمی و سلوکی شما را داشته باشم، برای کسانی که با من به عنوان پیرو اندیشه شما مواجه می‌شوند، سوء تفاهم ایجاد می‌شود که من حاصل اندیشه شما هستم و مسیر رسیدن دیگران به حقیقتِ اندیشه شما را مسدود یا دشوار می‌کنم. و خود را از شنیدن اندیشه های دیگر و فهم دیگران از اندیشه و آثار شما محروم می‌کنم ۴. نگاه از بالا. یا همان نگاه عاقل اندر سفیه این دوستان اجازه شنیدن نظر دیگران را از آنها گرفته. مسلم می‌دانند که درست فهمیده‌اند، درست می‌روند و بی هیچ درنگی دیگران را زیر شنی تانکهای کلمات بی تعریف، ادعاهای بی دلیل و حتی تمسخرهای فکری شان له می‌کنند. بنده واقعا متاسفم که مجبور شدم در این سطور ضعفهای عزیزانی را بگویم که هنوز هم به زعم خودم برای خدمت به اسلام و انقلاب دور هم جمع شده اند و از بسیاری آسایش ها و مزایا چشم پوشیده اند‌. این سطور پر درد را نوشتم چون هنوز به صفای باطنشان اعتقاد دارم اما آنها را دچار خطا می‌دانم. لطفا در جلساتی که با این بزرگواران دارید نه در حد چند جمله تذکر، چند جلسه آسیب شناسی خودمانی داشته باشیم. از صبر جنابعالی ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! اگر گفته می‌شود با واژه‌های اخلاقی بحث را شروع نکنیم، بدان معنا است که فرموده‌اند نگاه عقل عملی باید مبتنی بر عقل نظری باشد، نه آن‌که اخلاق را به عنوان آثار عقل عملی نفی کنیم، بلکه باید تلاش کرد با تأکید بر مبانی نظریِ آن، اهمیت آن را بیشتر نمود. ۲. این حقیقتاً یک ضعف است و حکایت از محدودیت تفکر می‌کند هرچند آن تفکر، بزرگ باشد تا آن‌جایی که پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» یعنی همان کسی که دین اسلام را که کامل‌ترین دین است، آورده‌اند باز می‌فرمایند: «اطلبوا العلم  و لو بالصین فان طلب العلم فریضه» و بدین لحاظ آن کس که  طالب علم است واز علم برخوردار است نسبت به دیگران گشوده می‌باشد. امید است مباحثی که بنا می‌باشد تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» در روزهای سه شنبه در مرکز «سُها» انجام گیرد، بتوانیم برای خود و دیگران متذکر امر گشودگی نسبت به سایرین و از بالا نگاه‌نکردن به افراد باشیم. موفق باشید

34194

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: اگر امکانش هست در مورد «وَ اِذالْبِحارُ سُجِّرَت» در فص نوحی ییشتر توضیح بدهید؛ من فکر می‌کنم با مطالعه و سعی در یافتن فصوص و منازل و دیگر کتاب ها در حال یافتن علم الهی هستم. ان شاءالله پس از یافتن این معارف در قلب و حرکت کاملا جدی به سوی این معارف دریای علم تبدیل به آتش شوق می‌شود. آیا این طور است؟ اگر ممکن است کمی توضیح فرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع مباحث، مباحث مربوط به سؤال و جواب سایت نیست. بیشترین مطلب در همان مباحث بسیار دقیق «فص نوحی» باید دنبال شود که البته استحضار دارید که فصّ مذکور از مشکل‌ترین قسمت‌های فصوص الحکم است و سعی شده است با شرح صوتی، کمی از سنگینی آن کم شود. موفق باشید

33735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ۱. هدف از آفرینش انسان، هدف از خلقت چیست؟ ۲. هدف و وظیفه طلبه چیست؟ ۳. هدف و غایت و کمال انسان چیست؟ ۴. منظور از اینکه شهدا به بالاترین درجه نزد خداوند رسیده اند چیست؟ ۵. آیا روح مرگ دارد؟ اگر دارد چگونه است؟ ۶. عالم ذر چگونه است و اقوال در اون چیه و بهترین قول چیه؟ ۷. عرفان چیست و خوب است یا خیر و....؟لطفا در مورد اون توضیح بدید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌دانید که جواب این سؤال‌ها در جای خود چند کتاب هست. پیشنهاد ما آن است که با سیر مطالعاتی سایت شروع بفرمایید. https://lobolmizan.ir/page/seyr .اکثر کتاب‌ها روی سایت هست.  موفق باشید

33435

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: در رابطه با سوال ۳۳۴۳۱ من به کتاب معاد شما مراجعه کردم اما مطلبی به عنوان (دوگانگی صورت و معنا) پیدا نکردم. لطفاً دقیق تر راهنمایی بفرمایید. با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که موضوع یگانگی صورت و معنا از مباحث بسیار مهمی است که در صورت درک مقام برزخی و قیامتی انسان روشن می‌گردد و چنانچه مایل باشید در این موارد قدم بزنید؛ باید تمام بحث کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با ۷۵ جلسه شرح صوتی آن را دنبال بفرمایید تا موضوع برایتان معنا پیدا کند. موضوعی نیست که با یک سؤال و جواب و یا با یک تیتر و عنوان بتوانید چیزی از آن بیابید. موفق باشید

33238

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدا استاد عزیز: می‌خواستم نظرتون را درباره شخصیت حجت الاسلام قنبریان و مباحثی که مطرح می‌کنند چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حساسیت این عزیزان نسبت به تحقق عدالت ارزشمند است و باید ادامه داشته باشد. می‌ماند که در نظام اجرایی برای تحقق این اهداف نیاز به حوصله و برنامه‌ریزی دارد و از این جهت به نظر بنده دولت در مسیر تحقق عدالت تلاش لازم را به عمل خواهد آورد ولی محدودیت‌های اجرایی چیز ساده‌ای نیست که گمان کنیم یک شبه حل می‌شود. موفق باشید

33113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: لطفا جلسات دوشنبه ها رو نیم ساعت تا چهل و پنج دقیقه قبل از اذان قرار دهید، بعد از اذان خیلی دیر میشود می‌توانید در کانال مطالب ویژه هم نظرسنجی بگذارید یا در مسجد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد بحث شده. متأسفانه امکان چنین پیشنهادی نیست. البته بعد از جلسه امشب تا بعد از روز عاشورا، جلسه دوشنبه‌ها تشکیل نمی‌شود. موفق باشید

33060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمة الله: خبرگزاری رسا پس از مصاحبه با حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی اینگونه بیان می‌کند: [ایشان ولایت فقیه را نماینده و نائب امام معصوم دانست و تأکید کرد: «فقیهی در جایگاه ولایت و حکومت قرار می­‌گیرد که از نظر عدالت و تقوا تالی تلو معصوم است.»] منبع: https://rasanews.ir/fa/news/212752/%D9%88%D9%84%DB%8C-%D9%81%D9%82%DB%8C%D9%87-%D8%AA%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%AA%D9%84%D9%88-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D9%85%D8%B9%D8%B5%D9%88%D9%85-%D8%A7%D8%B3%D8%AA حال، اینکه به عنوان مثال امامین انقلاب تالی تلو معصوم می باشند، در ابتدا احتیاج به توضیح برای ما (مؤمنین انقلابی) دارد تا در حد کفایت این مفاهیم را درک نمائیم تا بتوانیم خود، آنها را برای سایرین تبیین و اثبات کنیم. لذا از حضرتعالی تقضای کمک داریم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به سنت پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌واله» و ائمه هدی «علیهم‌السلام»، فقیه را در ولایتش و إعمالِ حاکمیتش مدّ نظر قرار می‌دهیم و هرچند انتظار عصمت از او نیست، ولی دنبال‌کردن سیره اولیای الهی مدّ نظر است. موفق باشید

32912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه هستید که این موارد، مواردی نیست که این سایت بتواند در این موارد ورود کند. با این‌همه تصور بنده آن است که راه خوبی را دنبال کرده‌اید و إن‌شاءالله نتیجه خواهید گرفت. موفق باشید

36376

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام و ادب: متن زیر برگرفته از سخنرانی حضرت آیت‌الله مصباح یزدی در جمع اساتید مراکز آموزش عالی قم در تاریخ 1391/02/21. هست و سوالی برای بنده ایجاد کرده که مرحوم استاد با استناد به چه دلیل و توضیحی می‌فرمایند که می‌شود از گفته های فروید درباره ضمیر ناخودآگاه فهمید که وجود ناخودآگاه متکی به وجود روح است و اصالتا ناخودآگاه مربوط به روح است و نه روان یا جسم! این مسئله برای بنده بسیار مهم است من دانشجوی روان‌پرستاری هستم و دائما با این گذاره ها درگیر هستم اگر اثبات شود که واقعا ضمیر unconscious به روح بازمی‌گردد خیلی مطالب باید تجدید نظر شوند. متشکر واقعا اما گفته های آیت الله مصباح: در روان‌شناسی و علوم دیگر مکاتبی هم هست که بر اساس آنها، روح هم واقعیتی دارد، خواه در این صدد برآمده و تصریح کرده باشند، یا لازمه حرف‌هایشان این باشد. حالا این خیلی گفتنی نیست و شاید هم از این حرف سوء استفاده بشود که بعضی از نظریات فروید ناخودآگاه بر پذیرفتن وجود روح مستقل از بدن مبتنی است، هرچند من تصریحی از خودش ندیده­ ام؛ این مسأله، فلسفی است و در روانکاوی مطرح نمی‌­شود، اما بعضی از نظریات را اگر تحلیل فلسفی کنیم، بر اصل وجود روح مستقل از بدن مبتنی است.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که فروید بی‌ارتباط با نگاه هایدگر به انسان نیست، و در هایدگر، انسان به عنوان دازاین، امری است گشوده نسبت به وجود، می‌توان فروید را با قرائتی غیر از قرائت روان‌شناسانه دنبال کرد از آن جهت که علم روان‌شناسی نظر به عکس‌العمل‌هایی در انسان دارد که از طریق جسم ظهور می‌کند ولی روح، امری است وجودی که در نزد خود مستقر است که البته بحث آن مفصل است. از آن جهت که پرسش از «وجود»، پرسشی است که باید همواره گشوده بماند، بدون آن‌که از چیستی آن سؤال شود، همان‌طور که گل سرخ بدون چرا است، می‌شکفد چون می‌شکفد. وجود نیز چون وجود است، حاضر است و وجود دارد، امری که اندیشه اصالت‌دادن به وجود، متذکر آن است. موفق باشید

34869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام عرض می‌کنم خدمت استاد گرامی، می‌بخشید استاد ممکنه کارهای لغو را مثال بزنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند سخن بی‌جا، و یا مانند تجملات و آنچه لازم نیست بگوییم و یا داشته باشیم و یا انجام دهیم و ما را از حضور توحیدیمان باز می دارد. موفق باشید

34852
متن پرسش

یا محبوب! عرض سلام و رضوان حضرت معشوق بر شما باد: ماه رمضان با یازده روز «گذشت» بر شما مبارک باد. در گفت و گو با یکی از دوستان، نام خدا آمد و معشوق می‌گفت من می‌خواهم به خدا برسم و عشق زمینی مرا به آسمان می‌رساند. خدایا! من حال دیوانگان را دارم! عشق زمینی و آسمانی دیگر چه صیغه‌ای است! در تفکر خود می‌پندارم وقتی تنها هست اوست، و اصلاً «موجودی» جز او نیست و حیات و قدرت و هرچه که «هست» اگر فکرش را بکنیم از اوست، پس اصلاً موجودی جز او نمی‌ماند که بخواهد زمینی باشد یا آسمانی باشد تا بعد، جدا جدا عشق بورزیم. استاد: من از عشق هیچ نفهمیده بودم تا این‌که: من از تمام دنیا شبی بریدم که دیدم «دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم»، عشق مجازی اصلاً برای همین مجازی است و توهّم این‌که از برخی دوستان اهل معرفت، این زمینیِ آسمانی‌ها را می‌شنوم، برایم دردناک است، در حالی‌که در کوچه پس‌کوچه‌های دردِ دوری و بغض، چنگ می‌زنم بر نوری که تابیده، و عشقی که سوزانده، و سعی در پاک‌کردن نگاه از کثرات دارم که وهم است و عنایت اوست. شنیدن این حرف‌ها مرا در دلْ آواره‌تر می‌کند. سؤال قبلی که فرمودید ابهام‌دار است هم در همین مورد بود. سپاس‌گزارم اگر سخنی دیگر از حق را ناقل باشید. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد عشق، سخن بسیار است تا آن‌جایی که جناب مولوی می‌فرمایند:

  چون قلم اندر نوشتن می‌‌شتافت ** چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت‌‌

  عقل در شرحش چو خر در گل بخفت ** شرح عشق و عاشقی هم عشق گفت

معلوم است که عشق، در ذات خود جز نظر به نور کمال مطلق نیست که جان را فرا می‌گیرد. در آن حدّ که به گفته جناب مولوی:

عشق شنگ بی قرار بی سکون   ....     چون درآرد کل تن را در جنون

از آن جهت که عشق، نوعی حضور است و جان را در نزد «جان» به شکوفایی و وسعت می‌آورد و عشق مجازی یعنی او را در مظاهردیدن، مثل عشق به اولیای معصوم. ولی آنچه بدون نظر به حضرت معبود پیش می‌آید، با هر عنوانی که باشد نوعی از توهّم است و نباید به نام عشق از آن نام برد، هرچند هر توهّمی هم بد نیست. مثل دوست‌داشتن دو دوست که همدیگر را دوست بدارند. به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرمایند:

عشق هایی کز پی رنگی بود ** عشق نبود عاقبت ننگی بود

و این غیر از آن است که در مورد عشق مجازی فرمود:

عاشقی گر زین سر و گر ز ان سر است ** عاقبت ما را بدان سر رهبر است‌‌

بدان معنا که چه از طرف خدا شروع شود تا ما را به سوی خود رهنمون گردد، و چه با عشق به اولیاء، عشق شروع شود که در این صورت نیز ما را به عشقِ به حضرت محبوب منتقل می‌کند. موفق باشید    

34401
متن پرسش

سلام: در مورد حضور تاریخی شهید روح‌الله عجمیان بیشتر توضیح می‌فرمایید. بنده هرچی بیشتر به ایشون و حضوری که داشتن فکر می‌کنم به نورانیتی که در وسط پوچی و تاریکی تو اون لحظه ضرب و شتم ایشون رخ داده بیشتر پی می‌برم. نمی‌دانم. گویا هنوز جامعه توان شناخت نقشی که شهید عجمیان داشته را ندارد که به شکلی تقریبا ساده ازش عبور کرد، درحالیکه در شهادت شهید حججی غوغا بپا شد اما شهید عجمیان آنطور که باید خیر، نمی‌دانم در این چه رازی‌ست. بنظر حقیر شهید عجمیان نقشی به مراتب بیشتر از شهید حججی بازی کرده، نورانیتی که به صحنه آورده انگاری بیشتره. نمی‌دانم آن لحظه که به ایشون حمله کردن او در صحنه چه می‌دید که وقتی سوار آمبولانس شد با همان حال زخمی و شکستگی و...، از تخت پایین آمد و سجده شکر رفت و در بیمارستان به شهادت رسید. واقعا در شهادت ایشون جز زیبایی چیزی یافت نمی‌شود، لذت بخش‌ترین صحنه آنجایی دیده می‌شود که پیکر نیمه‌جانش را بر زمین می‌کشیدند. من که نمی‌فهمم. اما احساس می‌کنم در این زمان باید شهید عجمیان شد و صد البته شهید عجمیان شدن را به هرکس ندهند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شهید عجمیان و زوایای شخصیت عجیب او همین اندازه می‌توان فهمید که حقیقت او عامل رسواییِ رسواهایی شد که چهره خود را پنهان کرده بودند و این کم عظمتی نیست. چه کسی باور می‌کرد فرزندان عمو سام تا این اندازه در انسانیت سقوط کنند و چهره همه جنایتکاران آخرالزمانی را که نهایت ظلمات است در مقابل نور، یک‌جا به نمایش بگذارند؟!! مطمئن باشید هرگز چنگیز خان مغول این اندازه پست و رذل نبود. به فکر فرو روید که آیا آخرالزمان جز این است که نهایت ظلمات در مقابل نهایت نور قرار می‌گیرد؟ و حکایت شهید روح الله عجمیان چنین حکایتی است و انسان حقیقتاً در می‌ماند که این انسان، چه انسانی است که این اندازه می‌تواند در نشان‌دادن حقّانیت همه شهدای ما توانا باشد. تنها می‌توانم بگویم:

 یک دهان خواهم به پهنای فلک

تا بگویم وصف آن رشک ملک

ور دهان یابم چنین و صد چنین

تنگ آید در فغان این حنین

این قدر گر هم نگویم ای سند

شیشهٔ دل از ضعیفی بشکند

شیشهٔ دل را چو نازک دیده‌ام

بهر تسکین بس قبا بدریده‌ام

حقیقتاً طاقت فکرکردن در این مورد برای ما نمانده است. بنده این شهدا را نماینده همه شهدای همه تاریخ می‌دانم. شهدایی که در همه تاریخ بنا داشتند استکبار را در همه جلوه‌هایش رسوا کنند و نقشه‌های دشمن را به هم بریزند تا به تعبیر مقام معظم رهبری نقشه‌های مهندسی‌شده بسیار دقیق، قابل پیاده‌شدن نباشد. همه این‌ها را باید به حساب شهیدان این دوران گذاشت. بنده حیرانم که اینان در درون خود به دنبال چه تأثیری بودند که خداوند تماماً جواب تقاضای این‌ها را در بیشترین تأثیر ممکنه گذاشت از خانواده محترم اینان نیز حیرانم، از مادر آرمان عزیز بگو تا خواهر روح الله عجمیان و مادر شهید دانیال‌زاده. اینان چه دیدند که این اندازه با حقیقت در متن انقلاب آشنا شدند؟!! این نیز صفحه دیگری از انقلاب است که هنوز خوانده نشده است!!

همراه جناب مولوی باید گفت:  «شیشهٔ دل را چو نازک دیده‌ام / بهر تسکین بس قبا بدریده‌ام»

این گفته‌ها تنها برای تسکین دل خودمان بود که شیشه دل نشکند و از عظمت کار، قالب تهی نکنیم. موفق باشید   

نمایش چاپی