با سلام و عرض ادب: استاد میخواستم بدونم در عرفان اسلامی، جایگاه این کلمات که در عرفان های شرقی به خصوص خیلی مطرحه چیست؟ روح کهن، جفت روحی، ماتریکس، نیمه تاریک وجود و امثال این موارد. متاسفانه برخی تحت عنوان تجربه نزدیک به مرگ و اعتقادات بظاهر اسلامی و شیعی در حال جذب افراد از طریق این مفاهیم هستند که حتی افراد متاهل را به عنوان جفت روحی خود معرفی میکنند. ممنون میشم در این خصوص راهنمایی بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هیچ مبنایی در این نوع سخنان ندیدم. بیشتر توهّمات افراد است که به میان آمده، و به همین جهت امکان ورود شیطان هست. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: من بسیار علاقه به مطالعه و خودسازی در زمینه مذهبی و معنوی دارم. اما متاسفانه نمیتوانم زمانم را مدیریت کنم و روزم با کارهای روزمره تمام می شود و به هیچ کارمفیدی مثل مطالعه، مراقبه، دعا و... نمیرسم. شدیدا احساس نیاز به یک راهنما و پشتیبان دارم ولی هیچ کس را سراغ ندارم. لطفا راهنمایی بفرمایید. از این گذشتن عمر بیهوده خیلی رنج میبرم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با دنبالکردن بحث مشخص مثل «معرفت نفس» بتوانید از این مشکل عبور کنید. موفق باشید
سلام علیکم استاد: طاعات و عبادات قبول ان شاءالله. ببخشید نظرتون در مورد این مطلب چیه؟! 🏴 به بهانهی وفات نادر، «خالی شدن دست انقلاب از نوادر» 📆 زمستان ۱۳۹۹ بود. جلسهای یک روزه در خصوص مسائل راهبردی و مغفول کرونا در منزل مرحوم دکتر طریقتمنفرد شکل گرفت که جمعی از بزرگان در حوزههای مختلف، از جمله استاد #نادر_طالبزاده حضور داشتند. ✅ منظور از موضوعات مغفول، نگاه به کرونا، نه صرفاً بهعنوان یک بیماری بلکه بستری چندجانبه برای طراحی دشمن در راستای تحقق نظم_نوین_جهانی است و جالب آنکه تمامی اعضای حاضر در آن جلسه، تدریجا بابت مواضعشان، کم و بیش مورد هجمه و بایکوت رسانهای قرار گرفته و بعضی نیز از دنیا رفتهاند. ⭕️ قصد بر مرور مسألهی کرونا و فضای دو سالهی آن ندارم؛ بلکه نیتم طرح یک پرسش است. پرسشی که شاید همهی ما باید نسبت به آن تأمل ژرف داشته باشیم. ⬅️ کرونا هر چه که بود و نبود، در بخشی از آن پیروز شدیم و در بخشی دیگر، سنگرهای دشمن کماکان فتح نشده است. 🔵 اما فرض کنیم امروز، اوایل سال ۱۳۹۸ است: - نه کرونایی است، نه بیماری، نه شرایط اضطراری و ... - همه چیز عادی است؛ - هنوز علمدار عزیز اماممان، سردار دلهایمان هست؛ - نخبهی عزیزمان، شهید فخریزاده هست؛ - مراجع گرانقدر هستند؛ - علمای بینظیرمان هستند؛ - فعالان دلسوز فرهنگی اعم از طلبه و غیر طلبه هستند؛ - برخی سردارانمان هنوز هستند؛ - دلسوزانی همانند مرحوم طریقتمنفرد هستند؛ - همه هنوز هستند و نادر هم هنوز هست... از آن سو: - تشتتهای کاذب درون جریان انقلابی نیست؛ - برچسبزنیهای شیطانشادکن نیست؛ - «هرکه از ما نباشد، ضد ولایت است» نیست؛ - تنگتر و تنگتر کردن دایرهی انقلاب و ولایت مداری نیست؛ - فراموش کردن دشمن_اصلی و سرگرم شدن به فرعیات نیست... ⏰ حال بیاییم به امروز و این ساعت؛ به اردیبهشت ۱۴۰۱؛ با فرض آنکه تمام پیچ و خمها و فراز و فرودهای این بیش از دو سال، رخ نداده است. ناگهان چشم باز میکنیم و میبینیم جمع کثیری از نوادر_انقلاب در بینمان نیستند❗️ اما از جبههی دشمن، اعم از داخلی و خارجی؛ از اصلاحاتیهای امید نتانیاهو گرفته تا منافقین رانده شده، از بزرگان جهانی یهود گرفته تا وزنههای فکری و مالی آنها؛ تا حتی پیر ملکهی لندنیشان احدی کم نشده‼️ ⬅️ در حالی که بعضاً هم بهلحاظ سنی، هم وضعیت سلامت و ... از بسیاری عزیزان رحلتکردهی ما، به مرگ نباتی نزدیکتر بوده و هستند. آیا شک نمیکردیم که چه شده؟! نمیپرسیدیم چرا دست روزگار فقط به گلچینی افتاده و با علفهای هرز کاری ندارد؟! قطعاً چنین میکردیم❗️ کما اینکه برای عزیزانی مثل دکتر کاظمی آشتیانی و فرجالله سلحشور، تا مدتها چنین بررسیهایی بهصورت عمومی و خصوصی مطرح بود. چرا؟! چون هنوز کرونایی نبود که همه چیز را عادیانگاری کنیم... 💠 خیلیها میگویند کرونا، حس بویایی را تضعیف میکند اما ظاهراً شم_دشمنشناسی ما را بیش از دیگر موارد از بین برده! 🔴 بهخود بیاییم و از خود بپرسیم چرا فقط نوادر و نخبگان انقلاب؟؟ آن هم در شرایطی که: ۱. اولاً در نظام عالم الهی، چیزی بهنام اتفاق اصلأ تعریف نشده، ۲. ثانیاً دشمنی داریم که برای تأخیر در ظهور حجتالله و عقب انداختن شکست حتمیاش، نسبت به کوچکترین مسائل برنامهریزی میکند! آری❗️ 🔶🔹 نادر طالبزاده هم در روز_قدس که برایش جهادها کرد، آسمانی شد؛ و آیا همچنان نادرهای دیگر هم؟ ✍️مهندس شکوهیانراد
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نظرات آقای مهندس شکوهیان راد نسبت به کرونا از قبل بودهام و البته به عنوان یک نگاه باید نسبت به آن فکر کرد. ولی نتوانستم نگاه ایشان را نگاه همهجانبه نسبت به چنین موضوعاتی بدانم. بالاخره باید فکر کرد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام الله علیکم: استاد ممنون می شوم اصلاح فرمایید. چون انسان مظهر اسماء و صفات پروردگار عالمیان است. و از آنجا که ذکر و ذاکر و مذکور یکی است. میتوان در نظر داشت که در هنگام نماز و ذکر و دعا، خود را با حقیقت آیات و اذکاری که در همه عالم یکی است، هم جهت کرده ایم تا آنها به ذهن و زبان ما جاری شوند. و ما در این لحظه با هرچه که مظهر این کلمات است یکی شده آیم. و با اراده خود میشود با ذکر دیگری هماهنگ شد، به آن منتقل شد و آن را بروز داد؟ به همین طریق همه اعمال دیگرمان را؟ و غفلت از این حضور همان گناه و معصیت است؟ سایه حضرتعالی مستدام. آمین 🤲
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رحمت حضرت حق همچنان گشوده و واسعه میباشد و ما را به سوی افقهای بلندمرتبه میخواند تا در آن عوالم عالی حاضر شویم. پس چرا با اذکاری که موجب قرب بیشتر به حضرت «الله» که جامع جمیع اسماء است و با اعمالی که ما را در آغوش حضرت محبوب قرار میدهد، ورود نکنیم؟ آری! «کم نخواهد شد بگو دریاست این». موفق باشید
سلام: عرفان یهودی وحدت وجودی نیست پس احتمالا به طرف کدام قوس نگاه میکنند به طرف جلال خدا؟ چون میدانم در این دین جلال خدا پررنگ است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم. موفق باشید
به نام خدای زمان و سلام بر او که خدا پیمان آن را برگرفت و محکمش کرد، سلام بر او که وعده خدا آن را ضمانت نمود، حال سلام بر تو ای مولایمان حضرت صاحب الأمر: هنگامیکه نماز میخوانى و قنوت بجا میآورى، سلام بر تو زمانىکه رکوع و سجود مینمایى و سلام بر تو هنگامی که با زبان مبارکت قرآن میخوانی. بخاطر تو هرکاری کردیم در غزه و لبنان خون دادیم و مقاومت و صبر و سلحشوری کردیم در یمن شمشیر کشیدیم و در ایران انقلاب اسلام کردیم و در کره زمین و کشورهای مختلف زمان را بسرعت به تبدیل کشاندیم و همه اینها به امر و لطف و مختاری خدا بوده و هست که ما بندگی اورا کردیم حال نمیدانیم چگونه بیش از این بسوی تو برگردیم خودت بیا که تا دورت بگردیم. ز ظلم خشن دشمنان بکلی گشته ایم فارغ و ماورای آنها حضور یافتیم و بحمدالله والمنت ز خیل باده نوشان و زندگی کنندگانیم. گر عشق از پرده سرزند به جان ما عَلم آزَرد، و او سلطان شود در تن هم او باشد دین و ایمانمان. اگر کشته شدیم در عشق و اگر عابد به راه دین و اگر گناهی از ما سر زد مثل گمشدن در دام شرک غرب، میدانیم که خدا آیه «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا ۚ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» را اصلاً برای ما نازل فرموده پس هرکه از ماست میداند گناه و توبه نیز هردو در راه پرورش ماست از حضرت رب تبارک تعالی پس مقدس است. ای امام زمان ماییم ز مستی سر در جهان نموده چون شمع آتش تو بر فرق جان نهاده، تو همچون آفتابی تابنده از همه سو ما همچون ذره پیشت جان در میان نهاده. خدایا ما دیگر منتظریم چرا که جان ما شرابی از جام او کشیده است، سرمست افتاده و دلمان جز او نخواسته خدایا ما منتظریم تو را در او ببینیم. خدایا اعلان متعین نهایی و نیز بدنی حضرت صاحب الامر ارواحنافداه را برای ما تعجیل بفرما بحق محمد و آل محمد صلوات الله علیهم. استاد آنچه راه پیمودیم بلطف خدا نتیجه اش این است، شما توضیح بفرمایید در این باب لطفاً.
باسمه تعالی: سلام علیکم: و این نظر به نهاییترین حضوری است که انسان باید در طوفانی چنین سهمگین که طوفانی است آخرالزمانی، مدّ نظر داشته باشد و اینجا است که با ایمانهای نیمبند نمیتوان به آن شکوفاییها رسید که به تعبیر شهید آوینی بزرگ، شأن این آخرین انسان در این آخرین دوران است. آیا با نظر به حضور نهایی بشر نزد خود که از طریق اسلام به عنوان نهاییترین دین، آغاز شده، آن حضور نهایی حکایتِ زندگی حقیقی در این دوران نیست که در مواجهۀ روحهای آزادیخواه با شخصیت سید حسن نصرالله و با تشییع او برای انسانِ این دوران پیش آمد، تا آینده گم نشود و بشر گرفتار بیآیندگی نگردد؟ موفق باشید
با سلام و احترام: کاش کتاب خویشتن پنهان، جلد دوم داشته باشد و تمام مسائل مربوط به نفس را بیان می کردید. به نظرتان حل مسائل نفس چقدر به درمان بیماری ها کمک خواهد کرد؟ یا اینکه جهل انسانها به مسائل و قدرت نفس و چگونگی استفاده از آن چقدر باعث می شود در گرفتاریهای دنیا گرفتار شوند و فرصت خود را از دست بدهند؟ استاد قبول دارم که بلا برای مومن، از طرف خدای حسن البلا آمده ولی وقتی می بینم طرف بدون دین و اهل بیت؛ بیمار را با انرژی درمانی خوب می کند و به بقیه هم می گه برین پیش امام تون، خیلی سخته. همه ی معارف را داشته باشی و دستت بهش نرسه و یک کافر اینجوری مسخره ات کنه، واقعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «معرفت نفس» و «معرفت حشر» در رابطه با حضور بیکرانه انسان است نزد خود و درک حضور ابدیاش. در حالیکه انرژی درمانی، نوعی تحریک قدرت واهمه نفس است در حوزه بدن که به گفته بعضی از افرادی که تحت درمان قرار گرفتهاند اگر خودشان فعالیتهای بدنیشان را دنبال نکنند، حتی آثار کار انرژی درمانی خنثی میشود. موفق باشید
بسمه و رحمته و رضوانه «وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» (آیه ۷ سوره حجرات)
در راستای جایگاه تفکر تاریخی امروز و سخن از دین و جایگاه دین در تاریخ و حضور تاریخی دین در عصر بشر امروز به نظرم آمد در ذیل کلام حضرت امیر با جنابتان سخنانی را در میان بگذارم تا از کلام جنابعالی بهرهمند شویم. امیرالمومنین (علیه السلام) میفرمایند: كسي كه ديندار شد خود را در پناهگاه در آورده است آری، اینچنین است که در روزگاری که انسان ها از آوارگی و پوچی و بن بست های دوران تاریخ مدرن فریاد می زنند و از مناسبات جهان بهم پیوسته احساس نارضایتی دارند و از نظم عالم تکنیکی بهم ریخته شده اند و زندگی ماشینی روح شان را مانوس عالم مکانیکی کرده است و از غیب بی بهره شدند این دین است که همچون حصاری امن و قلعه ای محکم می تواند آدمی را دربرگیرد و از رنج بیهودگی و افسردگی دوران برهاند و این مائیم در این زمانه که دین را به عنوان طریق زندگی سر زنده و راه جدید و معهود فطری بشر پیش روی تاریخ زندگی اش قرار دهیم تا او دین را، راه نجات از مسیری ببیند که در آن گیر افتاده است... دین، همان طلب نهفته و پنهان جان بشر امروزی است که زیر خروارها نفسانیات و شهوات و میل های سردرگم پنهان شده است و انسان بی دریغ در تلاش های نامعلوم در زندگی چنگ می زند تا دامن آسودگی را به دست آورد اما غافل از آنکه در مصداق طلبی که می خواهد به اشتباه رفته است. حال چه کنیم با گوش هایی که صدای فریاد دین و مسیر حصن تاریخ آخرالزمانی را نمی شنود؟ باید بگذاریم تا او سخن بگوید و ما گوش باشیم تا در دل سخن هایش مسیری را که دوای جانکاه دردهای روز شب زندگی اش شده است را به او نشان دهیم... آیا این رویه اثر دارد؟ آری، همانگونه که تشییع شهید حججی عزیز همچون گوش پذیرای درد جان انسان به بن بست رسیده ی این زمانه شد تا آن جوان به ته خط رسیده فریاد به گل نشستگی اش را در تشییع این جوان عزیز فریاد زد و طلبش را با حججی ابراز کرد که من همانی را می خواهم که این جوان در پی اش رفت یا آنچه در تشییع شهید حاج قاسم عزیزمان پیش آمد که یک امت و ملت و نه تنها ملت که یک جهان تشنه ی معنویت به تشییع این جهان گشوده آمد تا فریادخواهی کند و حیثیت و هویت از دست رفته ی تاریخی اش را از بن بست لیبرالیسم و اومانیسم بستاند و به نظرم توانست. اگر به امتداد تاریخ و حضوری که تاریخ و انسان بعد از این سالها با تجلی گاه های انقلاب اسلامی با خود مرور کرده است و روبرو شده است نظر بیفکنیم نوید این اتفاق و شروع تازه ای که به راه افتاده است را به وضوح در عالم می بینیم. از همه گمراه تر خفاش بود کاو عدو آفتاب فاش بود امروز، دین آن مسیر گمشده ی بشری است که می خواهد علیه یک عالمه توطئه و استعمار و استثمار تاریخ انسانیت فریاد خواهی کند و بپاخیزد. دین، جواب طلب فطری بشر است بایست دین را همانگونه که شهیدان و امامین انقلاب در تاریخ و در بستر عالم تاریخ قدسی در برابر عالم غربی به میان آوردند به صحنه ی زیست انسان ها حاضر کرد و به میان آورد آنگاه انسان ها خودشان را در آن عالم به جستجو می یابند و به تماشای انسانیت و هویت ملکوتی انسان دست دراز می کنند آنچنانی که جوانانی از دل فساد و فحشای دوران پهلوی با ظهور انقلاب اسلامی به دل جبهه های جنگ رفتند تا بیش از دیروز خودشان در تاریخ حاضر باشند و نه در تاریخ خود که در فردای تاریخ قدسی انسانیت و این شدنی است و اولین گام آن ظهور انقلاب اسلامی بود که با امام آغاز شد و گام دوم آن که در آن حاضر شدیم بست و گسترش آن است در رویارویی کامل و تمام قد تاریخی در برابر عالم غربی و این تازه شروعی است در پی شروع ها و آنچنان که آقا فرمودند خرمشهر هایی که در پیش است.... به نظر می رسد سخنان رهبری عزیز در این تاریخ و سخنان دینی او خبر از افق های گشوده ای از دین را به ما گوشزد می کند که دینداری دیروز ما نیست بلکه حضور زنده ی دین قدسی ای است که طلب انسان عالم مدرن نیز می باشد و تشنه ی آن است
باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اندازه جای سخن جنابعالی در مکالمات امروزین بشر جدید خالی است. از آن جهت که آیا میتوان به این نکته تاریخی فکر کرد که انقلاب اسلامی اشاره به آیندهای است که باید در راستای همین انقلاب در انتظار آن آینده بود؟ راستی! چرا ما خود را با آنچه نیستیم، پریشان میکنیم و به آنچه پیش آمده است نظر نمینماییم که همان میدان حضور ما میباشد نزد خودمان؟ سختگیری نسبت به خود، روح لطیف و پاکیزه انسان را که با خود میتواند بهسر برد، منجمد میکند. اینجا است که حتماً شنیدهاید آن نوجوان شهید در مقابل اصرار پدرش که آمده بود به قرارگاه بسیج تا فرزندش را به خانه برگرداند؛ فقط سر خود را پایین میاندازد و چون سر بالا کرد، چشمان او از اشک پر شده بود. یعنی بگذارید خودم راه خود را انتخاب کنم. او آنچه بود را در همان جایی که آمده بود، احساس میکرد و پدرش میخواست او در جهان دیگری باشد که جهان او نبود.
آیا جوانانی که در جهان گشوده خود، دیروزِ دینداری ما را تجربه کردهاند و نمیتوانند آن باشند و امروز و فردای بشر مدرن را نیز تجربه کردهاند و میفهمند باز خود را در آنچه نیستند مییابند؛ جز به پسفردایی که همان پریروز است نظر دارند؟ پریروزِ درک هستی خود در تاریخ توحیدی.
بگذارید به عنوان درد و دل و نیز به عنوان تأکیدی که همواره باید داشته باشم، عرض کنم؛ آن کس که با هیچ خواستی متلاطم نمیشود و به هیچ روی نمیخواهد چیزی جر آنچه هست، شود و همچون دریایی آرام است؛ همان کسی است که متوجه «حضور اکنون بیکرانه جاودانه» خود شده است. در این حال وقتی به ارزشمندترین امیدها و اهداف بشر مدرن مینگرد مییابد درآن جهان، جدّیماندنی که توصیه میکنند چه اندازه دشوار و چه اندازه با توهّمات همراه است. پس باز مائیم و «حضور اکنون بیکرانه جاودانه خود» و ادامه راه.
فرمودید که بشر جدید باید از زندگی ماشینی خود به سوی غیب سیر کند و این دین است که همچون حصاری امن و قلعهای محکم میتواند آدمی را در برگیرد و از رنج بیهودگی و افسردگیِ دوران برهاند؛ و بنده در پیش خود گفتم این عزیز از کدام دین سخن میگوید که بعد متوجه شدم در سطور آخر خود می فرمایید: «بایست دین را همانگونه که شهیدان و امامین انقلاب در تاریخ و در بستر عالم تاریخ قدسی در برابر عالم غربی به میان آوردند به صحنه ی زیست انسان ها حاضر کرد و به میان آورد آنگاه انسان ها خودشان را در آن عالم به جستجو می یابند و به تماشای انسانیت و هویت ملکوتی انسان دست دراز می کنند آنچنانی که جوانانی از دل فساد و فحشای دوران پهلوی با ظهور انقلاب اسلامی به دلِ جبهه های جنگ رفتند تا بیش از دیروز خودشان در تاریخ حاضر باشند و نه در تاریخ خود که در فردای تاریخ قدسی انسانیت و این شدنی است و اولین گام آن ظهور انقلاب اسلامی بود که با امام آغاز شد.» و در رابطه با آخرین سخنتان که فرمودید: «به نظر می رسد سخنان رهبری عزیز در این تاریخ و سخنان دینی او خبر از افق های گشوده ای از دین را به ما گوشزد می کند که دینداری دیروز ما نیست بلکه حضور زنده ی دین قدسی ای است که طلب انسان عالم مدرن نیز می باشد.» بسیار باید سخن گفت. در این رابطه طیّ سه جلسه عرایضی شد، باشد که تذکری نسبت به سخنان ایشان باشد. https://eitaa.com/matalebevijeh/14719 هنوز باید پرسید: راستی! چرا ما خود را با آنچه نیستیم، پریشان میکنیم. یعنی به جای آنکه به حضور بیکرانه اکنون خود نظر کنیم، خود را از صندوقی به صندوقی میبریم. در نتیجه: «او سمایی نیست صندوقی بود». موفق باشید
سلام و عرض ادب و احترام من هم کودک دوسه ساله ام، در غفلت و جهل من، پناه آورد به تبلت و موبایل. و من هم (واقعا از سر ناآگاهی، از محتوای کارتونها) کلی برنامه کودک و انیمیشن و.. دانلود کردم و در گوشی به دستش میدادم. و او که با ذوق و شوق نگاه میکرد، خیالم اینجوری راحت بود، که حداقل گوشی جای منو براش پر کرده!! و غرق در افسردگی و تلاطم روحی خودم و رنج های درونی ام، بی توجه به او، روزگار میگذراندم. که قطعا کارم فقط بودن با او بود، و اسمش رو نمیشد بذاری تربیت! این مادری نبود! این توهم مادری کردن بود. خلاصه بعد از گذشت تقریبا دو سال از سن او، متوجه رفتارهای عجیب غریب فرزندم شدم، اون خیلی کارتون باب اسفنجی میدید. باورتون نمیشه استاد، نمیدونم کارتون باب اسفنجی دیدیدن یا نه؟ (خخخ) البته الان میخندم. اینها همه درد است... وقتی موضوع خنده داری پیش میومد، پسرم، مثل شخصیت پاتریک در آن کارتون، خودش رو مینداخت رو زمین و قل میداد و میخندید! یا دقیقا مثل شخصیت بختاپوس شانه هاشو میداد جلو و راه میرفت! تمام مدتا!! کلا وجودش و کلامش، و دیدگاهش به دنیا، و حرکات و سکناتش شده بود مجموعه ای از شخصیتهای اون کارتونها که دیده بود. نه یک انسان معمولی! حتی زمانیکه رفت پیش دبستانی، زنگ میزدن میگفتن بیا ببرش خونه، این همه ی بچه ها رو مثل خودش باب اسفنجی کرده، و کلاس چون بچه های دیگه هم مثل اون میشن، از کنترل خارج میشه!! حالتی بیش فعال، با انجام حرکات و راه رفتن تند و حرف زدنهای خشن شخصیتهای خشن کارتونهای دیگر و... اصلا باید میدید چه شده بود، در کلام و گفتار نمیگنجد و از حوصله خارج است که بخام کلی توضیح بدم، کمی توضیح دادم که بگم و متوجه عمق فاجعه و تاثیر کارتون در روح و روان یک بچه بشین که واقعا تاثیرگذاره. تاثیری که به شخصه مشاهده کردم و بشدت پشیمون و ناراحت بودم که چرا اینجور چیزا رو اصلا دادم دستش دیده. که حالا بماند با چه رنج و زحمتی باز الگوی رفتاری جدید پیش روی او گذاشتیم و سالیان طول کشید که عادی و معمولی بشه. بازم خوب شد کرونا اومد، نخواست حضوری بره مدرسه که دیگه حتما کار ما صد چندان سخت میشد! الان الحمدالله همه چیز آرومه. و طوفانی که به پا خواسته بود نشست، ولی چون خودم این تجربه را از سر گذرانده ام، و نظر شماره ی 35014 را خواندم، خواستم منم در پی آن نظر مطلبی بیفزایم. قبلترها، مطلبی خواندم که این تعلیم و تعلم است که فرهنگ جامعه را رشد می دهد و انسانها را به سوی کمال رهنمون می سازد. این تعلیم و تعلم است که آدمیان را از اخلاق ناپسند دور می کند و به سوی اخلاق پسندیده فرا می خواند . این تعلیم و تعلم است که عمل مردم را پاک و خالص می گرداند و انسان از شرک و ریا دور می سازد. استاد، والا بخدا ما دستمان حرفمان به مسولان نمیرسد. همین شبکه ی شاد که درسی است. بهترین موقعیت است کارتونهای با محتوای خوب برای بچه ها تولید و پخش کنند. یا حداقل معرفی کنند. که البته گروه سنی هر کارتونی، مشخص شده باشد و با نظارت پدر و مادر دانلود شود. میگویند برای کارتون گروه سنی نمیشود مشخص کرد. مگر بدست آوردن خیلی از علوم چیزی جز نظریه و امتحان نیست؟ پس بنده هم نظرم رو طبق تجربه ای که در زندگیم داشتم که در بالا عرض شد، میگم. شاید مثمر ثمر واقع شود. بنظر بنده. میتوان کارتونها را اینطور طبقه بندی کرد. کارتون زیر هفت سال. کارتون مخصوص سن بالای هفت سال. کارتونهای زیر سن هفت سال اصلا و ابدا نباید حرف و دیالوگ و رفتار بدی داشته باشند. چون در سنین زیر هفت سال، کودک تمرکز و فهم به کل موضوع کارتون را ندارد. و فقط تقلید است. همان چند تا دیالوگ بد یا رفتار بد را که در لحظه مشاهده کرده است را حفظ، و درونی سازی، میکند و شخصیتش میشود، چون او تجزیه و تحلیل نمیکند و اساسا قدرتش و منطق آن را ندارد. عرض کردم که فقط تقلید محض است! پس باید مطلقا فقط بهترین و مثبت ترین دیالوگها در کارتون این سنین، بکار برده شود. تا کودک دیگه هر دیالوگی را گرفت و تکرار کرد مشکلی بوجود نیاید. مثل کارتون قصه های ریرا که صد قسمت، یا شب بخیر بچه ها از خاله رعنا که سیصد قسمت ساخته شده. که قدم مثبت و شروع خوبیست و تولیدات داخلی است. خیلی ها شنیدم میگن بچه هامون، کارتون هیجانی میخان، ولی باید گفت: عزیز دل این هیجان خواهی کاذب رو تو خودت داری در وجود کودکت نهادینه میکنی!! اون طفل معصوم، وقتی کلا ندیده همچین کارتونهای هیجانی اصلا هست، از کجا بدونه هست که اصلا بخاد؟! شمای مادر دانلود میکنی خب نکن. توجه داشته باشیم کودکی که مهارگسیخته پای گفتار تلویزیون وهر کارتونیست، آن گفتار، افکار او میشوند وآن افکار درونی شده و شخصیت و رفتار او میشوند. البته بهتره بگیم اختلال شخصیت او میشوند تا شخصیتش!!! پس آیا ارزشش را دارد که بی توجه و بی خیال بود؟ واقعا چرا نباید مهم باشد، که هر کارتونی لیبل سن داشته باشد؟ این درد است... و اما، کارتونهای مناسب سن هفت سال به بالا. در این سن به بعد، چون کم کم کودک خواه ناخواه، وارد گروه همسالان و مدرسه ی خود هم میشود، و با بچه های بد رفتار در مدرسه و محیط های اجتماعی هم مواجه میشود پس، نیاز به الگو های کلامی و رفتاری بیشتری دارد. و چه عالی که اکنون در کودک منطق و استدلال و الگوهای رفتاری بیشتری، را نهادینه کرد. پس از هفت سال به بعد، وقت دیدن کارتونهاییست که یک یا چند شخصیت منفی هم، دارد. تا کودک عکس العمل درست در مقابل آن شخصیتهای منفی را ببیند، بفهمد و الگو برداری کند. البته اینکار نیاز به همراهی و همکاری والدین دارد که سر بزنگاه به کودک تفهیم کنند که ببین قهرمان داستان با مواجهه با رفتار بد، چطور رفتار کرد. پس باید همپای کودک بزرگ شد... و خود نیز همواره مثل یک معلم کنار کودک باشیم.. . واینجاست که نقش مادری باید بسیار پر رنگ اجرا شود. و مادران متوجه نقش و اهمیت نقش خود در این صحنه ی گیتی باشند. که این است که مهمترین کار آنهاست. یعنی تعلیم و تربیت... که اگر حوصله ی این کار را ندارند، با عرض معذرت پس، لطفا لطفا از مادری استعفا بدهند!... اغلب کارتونهای تولید شده به تازگی، فرهنگ و اخلاق را وارونه نشان داده اند وروی مسائل جنسی فوکوس کرده اند و یا فضای کلی القا شده به کودک، از او، کودکی قانون گریز تربیت میکند. در اغلب دیالوگها به گوش میخورد ما قانون نمی خواهیم. یا ما قانون خودمونو داریم. ویا بسیار تخیلی ست که با پرورش وهم و خیال و افسانه، کودک را از واقعیات دنیا جدا میکند. البته انیمیشنهای خوبی هم به تازگی ساخته شده. که برای سن بالای ۷ سال. بسیار عالیست. بنظرم پینوکیو البته محصول ۲۰۲۲ آن است. این انیمیشن، حاوی پند اخلاقی مهمیست، شخصیت اصلی که پینوکیوست با رها کردن وجدانش و خانواده. و همراهی با روباه و گرگی مکار، و دوستان بدون خانواده ی دیگر، و رفتن به شهر لذت و شادی، آخر داستان تبدیل به حیوان و چون خر میشوند. این انیمیشن بسیار واقع بینانه و جذاب ساخته شده است. من که به شخصه اگر مدیر آموزش پرورشی چیزی میشدم، زیاده روی نیست اگر یکی دو زنگ در روز اختصاص میدادم به بچه های پیش دبستان و دبستان که در کلاس درسی فقط کارتون خوب، مناسب سن خود، ببینند.به جای اینهمه تنبیه و کتک و مواخذه! در مورد رفتار بدشان، اونم تو اون سن، که باز با تنبیه بد از بدتر میشه. یا بزرگتر که شدند، ساخت این همه ندامتگاه برای جوانان و برای پیری آنها ساخت آسایشگاه روانی!! (خواهشا سرچ کنید آسایشگاه روانی، و در چهره بیماران در عکسها، نگاه کنید، آیا چیزی جز شناخت و فکر و بینش آنهاست که آنها را به این حال و روز انداخته است؟). شناخت و بینشی که در کودکی آنها پی ریزی شده است؟ و چه روشی راحت تر از دیدن کارتون، برای گرفتن الگوی کلامی رفتاری درست، در کودکی برای آموزش میبود؟ پس اگر کسی بخواهد خدمتی به نسل آینده بکند باید در این زمینه هزینه کند که بنظرم مهمترین کار است. حتی اگر یک کودک کمی شناختش درست شکل بگیرد، ارزشمند است، چون تمام نسل بعد از او شناختشان صحیح پیش میرود و درست شکل میگیرد. چون بالاخره آن کودک، پدر یا مادر نسل بعد میشود و حامل این شناخت صحیح است دیگر! پس آتش به اختیار کار فرهنگی باشیم در این زمینه. ببخشید پرحرفی کردم. گفتم شاید در مباحث تربیت کودک جای بگیرد. و تجربه ام به درد مادری بخورد. و تشکر از صبوری و همراهی شما. که این فرصت رو در اختیار ما قرار دادین که نظری بدیم
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی را متذکر شدهاید بخصوص آن نکتهای که در مورد تقلید صرفِ کودکان کمتر از ۷ سال را به میان آوردهاید. نکاتی که برای مادران و مسئولان تربیتی خوب است به آن توجه نمایند و به همین جهت بهترین جواب در رابطه با نکاتی که فرمودهاید را این میدانم که کاربران محترم دعوت شوند به مطالعه مطالبی که فرمودهاید. موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: حلول ماه مبارک رجب المجرب را به شما تبریک عرض میکنم. ۱. در این ماه دعاها و نماز هایی وارد شده اگر مقداری از آنها را خوندیم و نتوانستم تمام ماه روزه بگیریم چون فرمودند وارد این دین اگر بشویم با رفق مدارا باید باشد. ۲. برای فهم بیشتر این دعاها باید چه کنیم؟ ۳. -سوال سیاسی داشتم در این اغتشاشات اخیر من بجز گریه و ناراحتی هیچ کاری نکردم. فقط دلم به حال آن روحانی بی گناه سوخت و نیروی امنیتی بی گناه کشته شدند به دست این یزیدیان وشمر خولی سنان زمانه بودند اینها حرام لقمه حرام زاده بودند. حالا در این شرایط فتنه وظیفه ما مردم عادی چیست؟ آیا باید ما هم برویم در صحنه دفاع کنیم؟ ولی ازاین فتنه گران خیلی می ترسیدم ولی در دلم آرزوی شهادت دارم و این روایت شامل حال این فتنه نبود چون من این جور فکر می کنم یکی عالم متهک و جاهل متنسک بود دو طایفه کمر پیامبر را شکسته اند یا اینکه عالمان بد عمل کردند یا اینکه امرا بد عمل کردند. الناس اعلی ملکهم چون زورشان به آنها نرسید تلافی را تو سر مردم و روحانی درآوردند و خواص بد حرف زدند ابوموسی اشعری زمانه، حسن کلید نباید حرف می زد، بد حرف زد و دیر و خاتمی همین طور چون هیچ کدام از مردم از دست روحانی راضی نیستند و به او چیز می گویند. تو قضیه بنزین و فتنه تو برجام لعنتی، تو بی سی لعنتی، تو قضیه واکسن در تاریخ ثبت شد، تو پیشانی ماند، در تاریخ ثبت شد این دولت ننگین سیاه که داشت. آقای سید حمید روحانی گفتند دولت حسن کلید دولت مثل خلفا عباسی وبنی امیه عمل کرد عوضی توسرش بزند برای بنزین اظهار بی اطلاعی کرد، مردم رو عصبانی کرد، یکی از کارهای که کرد مردم را از انقلاب و انقلاب را از مردم جدا کرد، ولی خلاصه به این ملت شهید داده ظلم کرد، دست با این اجنبی ها دست داد و به سردار سلیمانی توهین کرد، به رهبری توهین کرد، علیه لعنه نسبت ناروا به اهل بیت داد و بدعت گذاشت که خود مقام معظم رهبری به اعتراض برخاست مقایسه کرد مذاکره با آمریکا را و گفت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام با عمر سعد علیه لعنت بند و بسط کرد و کنار آمد، با کدخدا بست و ده چاپید و دل رهبری را خون کرد و رهبری از اینها راضی نیستند. من نظرم این هست حضرت آیه الله امام خامنهای نسبت به مرحوم رفسنجانی و خاتمی و روحانی و موسوی نظر منفی دارند، رفسنجانی تهمت بزرگی به آقای کروبی زد و با کمال بی شرمی و بی حیایی نسبت بدی داده که زنی بچه بغل میرود این ور و آن وراز کروبی هست و آن را رها کرد رفته، اینها سید حمید روحانی گفته تهمت به رفیق ۷۰ ساله اش زد به خاطر اینکه انتقاد کرده از ایشان به هم زندانیش این جور زجرش داد، مثل یک دیکتاتور مثل صدام عمل می کرد و غرور او باعث شد به این وضع دچار شود و موسوی آقای کروبی را مسخره می کرد و موسوی اصلا اعتقاد به روحانیت نداشت، فراماسونی و التقاطی بود و این شهید دیالمه گفته من هم از وقتی از حجت الاسلام و المسلمین سید حمید روحانی زیارتی که تاریخ نهضت امام سلام علیها را نوشته شنیدم دیدم نسبت به اینها بد شده، قبلاً زیاد قبول نداشتند اینها را رفسنجانی مردود نظام بود به خاطر فرزندانش، به خاطر اینکه بی بی سی و جبهه ملی نهضت آزادی از او حمایت کردند، به خاطر اینکه برجام را تحمیل ملت کرد، فیضیه شعارهای خوبی دادند این گفته امام هست مذاکره حرام هست، ای آنکه مذاکره شعارت استخر فرح در انتظارش و غیره... حالا با این تصاویر چه سرنوشتی برای انقلاب و نظام می شود و وظیفه مادر مقابل اینها چیست؟ و این خواص نآگاه و بی بصیرت، دوست نادان و دشمن دانا و مردم بی آگاه باید چه کرد؟ هر اینتر اشغال گفت مردم خواص دیکته کردن و اغتشاشگران تبل رسوایی زدند «و مکرو و مکرالله و الله خیر ماکرین» دیری نپایید رسوا شدند، ننگ ابدی در دنیا و آخرت برای خودشان خریدند ولی تمام برای این بود دولتی سر کار آمد انقلابی و جهادی برای همین می خواستند این ام قرا را از ریشه بزنند ولی این دفعه نتوانستند رسوا شدند. عرض خود می برند و زحمت به ملت می دارند. ببخشید خیلی اطاله کلام کردم
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. و ۲. به هر حال «آنقدر ای دل که توانی بکوش» در مورد دعا نیز شرح ادعیه و تأمّل روی معانی آن در تعالی روح انسانی بسیار مؤثر است. میتوانید به «شرح دعای توقیع شریف در ماه رجب» در کانال مطالب ویژه رجوع فرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh/12757 3- به این فکر کنید که رهبر معظم انقلاب چگونه با درایت و صبر استراتژیکی خود بدون درگیری مستقیم با افکار انحرافی بعضیها که خود را به انقلاب تحمیل کرده بودند، انقلاب را از آنها عبور دادند و بحمدلله نظام جمهوری اسلامی هر روز بهتر از روز قبل در حال عبور از تنگناهایی است که موجب ایجاد مشکلات برای مردم شده است. موفق باشید
سلام و عرض ارادت خدمت استاد گرانمایه: استاد همسر بنده مدتی است به جلسه خانمی که گویا دارای احوالات خوش و پر مایه و حتی صاحب کتاب هستند ورود پیدا کردن که جلساتشون هم خیلی پر شور هست ولی عمومی نیست و یه جور تشکیلات خصوصی و غیر علنی دارن و توی مکانهای عمومی هم برگزار نمیشه، محتوای جلسات هم تا اونجایی که بنده در جریانم بیشتر در مورد مبحث ولایت هست و صحیحه، ولی موردی که باعث شد مزاحم شما بشم اینه که بعضا جلسه تا بعد اذان طول میکشه حتی مورد بوده تا ده پانزده دقیقه بعد اذان، و ظاهرا ادامه جلسه (سخنرانی یا نوحه و روضه) را مهمتر میدونن تا نماز اول وقت، حالا با فرض این که محتوای جلسه صد در صد مورد تایید باشه و ایشون هم صاحب نفس سلیمی باشن از نظر شما چنین جلسه و چنین استادی مورد تایید هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تأخیر مختصر وقت نماز، نباید حساس بود. زیرا بالاخره خداوند چنین رخصتهایی را داده است. مهم آن است که حاضران بعد از مدتی خود را ذیل ولایت فقیه در افق تاریخی که انقلاب در مقابل ما حاضر کرده است و منجر به ظهور حاج قاسمها شده است؛ حاضر بیابند. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: سخنرانی میگفتند کسانی که از صراط رد میشوند اندکند و بعد صراط مقام محمود است که همان شفاعت هست. درسته؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با شفاعت اولیای الهی، انسانهای اهل توحید بهتر و سریعتر از صراط عبور میکنند. مثل صراط دنیا که شهدای عزیز با نور ولایت، سریعاً عبور کردهاند و ننگ به شهادت رساندن آنها بر پیشانی قاتلانشان گذاشته شد. در حالیکه همان قاتلان به آنها کمک کردند تا سریعتر راهی که باید طی کنند طی نمایند و با دستانی هرچه گشودهتر به مدد اسلام و انقلاب وارد شوند. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز که معرفت های عمیق عمیق عمیق دین رو لقمه لقمه در دهن ما گذاردند که اجر آن فقط در خزانه ی الهی یافت می شود. استاد عزیز به لطف الهی در سال های اول جوانی در کنار مباحث شما به معرفت های عمیقی از توحید اسلام رسیدم و برهان صدیقین من را تا اوج به پرواز درآورد که تا کنون که سال هایی از آن دوران می گذرد با اینکه عین حقیقت را در حضور ندارم ولی هر متنی که بوی معرفت بدهد یاد آن روزها را برایم زنده می کند ولی گرفتاری های تحصیل و بچه داری و متاسفانه عدم برنامه ریزی من را از آن دوران دورکردن است. حال سوالم این است که: این که بوی هر سخن بامعرفتی من را مست و مشتاق می کند این نشان می دهد که چیزی از آن معرفت موجود هست یا همه اش شده ذهن و خیال؟ جواب این سوال از جهت اینکه به من امید میدهد برایم مهم است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نه آن است که حضرت حق عقل را حجّت درک حقیقت قرار داده و این عقل است که مرز بین واقعیت و توهّم را مشخص میکند؟ با توجه به این امر هر اندازه ما بر اساس عقل زندگی کنیم و نظر به سنن الهی داشته باشیم، از توهّمات آزاد خواهیم شد. موفق باشید
سلام علیکم: خوبین ۱. هنگام هجوم تفکرات منفی و حساسیت های بیجا چه کار کنیم؟ ۲. راه درمان خطورات منفی و اصلا عالم خیال چیه؟ ۳. چجوری خوش بینی و مثبت اندیشی رو تو خودمون تمرین کنیم؟ ۴. درمان خوف بیش از حد و ناامیدی از خدا چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءالله در این مورد و مواردی که میفرمایید راهگشا خواهد بود. کتاب روی سایت هست. موفق باشیدhttps://lobolmizan.ir/book/78?mark=%D8%A7%D8%AF%D8%A8%20%D8%AE%DB%8C%D8%A7%D9%84
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرانقدر: در حال تنظیم پژوهشی هستیم با محوریت موضوع آزاد اندیشی. پرسش هایی طراحی شده است که تحت عنوان مصاحبه در پژوهش قرار داده میشود. لذا از شما استاد عزیز تمنا میکنم منت بگذارید و پرسش ها را جواب بدهید. ممنون از توجه شما. مقدمه زندگی بشری با گره، معضل و مسأله همراه است، به ویژه اگر در اندیشۀ تعالی باشد، خاصتر این که این تعالی در اندازه های یک تمدن باشکوه دیده شده باشد. دیدن این گره ها و معضلات اول گام پژوهش است. پژوهش زمانی آغاز می شود که معضلات را به مسأله تبدیل کنیم. طبیعی است جامعۀ مسلمانی که با شعار و نگاه توحیدی برخاسته است و این خواستۀ بزرگ را مطمح نظر خویش قرار داده به مسأله هایی بربخورد که در این مسیر قرار می گیرند و باعث رکود و باعث آزار می شوند. بلیه ای که در روزگار ما گریبانمان را گرفته این است که ما بدون توجه به زیست موحدانۀ تمدنی و بدون در نظر گرفتن مسأله های واقعی این حیات نوین به طرح اموری می پردازیم که در حیات غربی مسأله است و مربوط به آن سوگیری و آن بوم و اقلیم است. این اتفاق آنقدر طبیعی تکرار می شود که فرصت هشیاری به انسان مسلمان برخاسته نمی دهد. جهان غرب پس از اعراض از دین به یک زندگی مدرن رو آورد که خصیصۀ اصلی آن رها کردن همۀ دغدغه های ماورائی و عطف توجه به زندگی مادی بود. طبیعتاً این انسان جدید (مدرن) مسأله های خاص خود را داشت و با آنها معرفی می شد. این مسأله ها در دفتر فاخری به نام علم ثبت افتاده است و با چهره ای موجه و خواستنی خود را به جوامع دیگر حتی جوامع اسلامی تحمیل می کند. غربزدگی بالاترین محمل ناهشیاری علیه این نامسألگی است. «آزاداندیشی» در جهان غرب به عنوان یک مطلوبیت حیات مدرن مورد رصد قرار گرفته است؛ هم به خاطر توجه به «اندیشه» و هم به خاطر توجه به «آزادی». نگاه مادی انسانگرای غربی تفسیری خاص خود از حقیقت و مرتبت «اندیشه» دارد و وقتی آن را به عنوان یک ارزش و مطلوبیت مطرح میکند چیزی را رصد میکند که با نگاه الهی و توحیدی نمیتوان آن را دید یا به رسمیّت شناخت. همچنین است، آنگاه که از «آزادی» نام میبرد و سود یا زیان آن را برمیشمرد. حال پرسش ما از شما فرهیخته گرامی این است که: • آیا با دوگانه مسئله توحیدی (اسلامی)/ مسئله مدرن همراه هستید؟ اگر نه به نظرتان چه دوگانهای اصالت دارد؟ • تعریف جوهری مسئله مدرن چیست؟ به عبارت دیگر مقوم مسئله مدرن بودن به چیست؟ • به چه مناطی ما مسائل را به مسئله توحیدی/مدرن تقسیم کنیم؟ • آیا «آزاداندیشی» در حیات مدرن از چنین موقفی برخوردار بوده است (یک مسألۀ مدرن بوده است)؟ • آیا «آزاداندیشی» میتواند یک مسألۀ توحیدی باشد؟ • آیا میتوان همان چیزی که در آن جامعه و آن تاریخ و آن زندگی منتخب به عنوان یک مطلوبیت مطرح میشده است را در حیات اسلامی نیز به عنوان یک مطلوب قرائت نمود؟ • آیا امکان این هست که اندیشمند مسلمان یا جوان جویای سعادت در این زندگی الهی در تعریف مسأله و بیان مطلوبیّت آن از ادبیات غیراسلامی و زاویهنگاههای مادی و غربی استفاده نماید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم! حتماً عنایت دارید که این سؤالات و مباحثی که به میان آوردهاید نیاز به یک مثنوی هفتاد من دارد و اتفاقاً با توجه به وسعت این مباحث در همین راستا یادداشتهای «رابطه مردمیبودن نظام اسلامی و آزادی» https://eitaa.com/matalebevijeh/11928 تنظیم گشت و جلساتی در همین رابطه برقرار شد که جلسه یازدهم آن در روز سه شنبه 17 آبانماه برقرار شد
https://eitaa.com/matalebevijeh/11995 . إنشاءالله با دنبالکردن مطالبی که در یادداشت مذکور هست و شرح صوتی آن مباحث، بتوانیم جوابگوی نکاتی باشیم که مطرح کردهاید. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت: پیرو پرسش شماره ۳۳۶۸۶؛ دانشگاه فرهنگیان ۱. طلبه، شخصی که طالب وصال یار است خواهان آیینه شدن را دارد که وصلت پریطلعتان را می طلبد. خلیفة الأرض، انسان کاملی است که جز حضور حق را در جمادات و نباتات و حیوانات نمیبیند و زمان آن فرا میرسد که زمین را با عشق در آغوش بگیرد. از آن جهت که در حضور حضرت رب العالمین غرق است همه چیز و خودْ نیز خودی از خود ندارد. ۲. به یاد دارم که استاد طاهرزاده میفرمود: دوره آخر الزمانی، دوره فرزندانی است که وقتی از آنها پرسیده شود که میخواهی چکاره شوی، پاسخ به هیچ کاره شدن میدهند. خاطرم هست که هر زمانی که در جست و جوی مسیر آینده و موقعیت شغلی بودم، هیچگاه راضی نبودم و همیشه به دنبال مسیری بودم که یکی نباشد بلکه در عین حال همه باشد و همه جا باشد، راحتتر بگویم اصلا تصور اینکه محدودْ به فرض مثال منسب دکتری یا مهندسی باشم، خاطرم را آزرده میکرد. ۳. پیروعرایضی که در موضوعٍ تحت عنوان « پیدا کردن معلوم زنده» داشتم، (البته مردد هستم اما) از ظاهر شدن به شکل مردمانی که دم از دین میزنند اما دنبال خود پرستی هستند، بیزارم. حرکت های توحیدی اخیرِ سلام فرمانده و خیابان ولی عصردر روز ولادت امام زمان و پیاده روی اربعین که با عنوان موضع سیاسی به آن مینگرند، جوش و خورشی را در وجودم به ظهور میرساند که عیناً یدالله مع الجماعة دیده میشود. متأسفانه به دلیل دوری فضای آخوندی با عامه مردم که حتی سلام کردنمان نیز با مردم عادی متفاوت است (البته اشتباه برداشت نشود که منظورم همین سلام کردن است) و میشود اینطور برداشت نمود که یک امرِ خشک و نامأنوسی برایشان است، که ارتباط گیری بسیار ضعیف یک شخص معمم با عامهی مردمم باعث این ضعف شده است ۴. گمانم اینست یا به تعبیر بهتر میتوانم بگویم که خواهان زندگی با عموم مردم با حفظ تمام مراتب و شؤنات انسانی هستم، چرا که رشد و تعالی ام را در این مسیر با سعه صدری که به دنبال دارد، میبینم ۵. پیروعرایضْ تحت عنوان «موقعیت درآمد زایی و شرافت طلبگی» و صفات اخلاقی بسیار ویژه خودم از کسب در آمد، در راه طلبگی و فکر در رابطهء کسبِ مالْ در راه طلبگی بسیار بیزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال آنچه مهم است قدمگذاشتن درست و صحیح در راهی است که مقابل انسان گشوده میشود. اگر آن راه با تقوای لازم طی شود و حتی از امور لغو پرهیز گردد، آنچه میخواهید مثل «زندگی با عموم با حفظ مراتب و شئونات» پیش میآید. موفق باشید
المنه لله که در میکده باز است. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و احترام: کدام اگزیستانسیالیسم؟ اگزیستانسیالیسم ژان پل سارتر یا اگزیستاسیالیسم جناب هایدگر؟ و اگر اگزیستانسیالیسم حقیقی تفکر جناب هایدگر است، پس چرا ایشان خود را یک رهرو اگزیستانسیالیسم نمیداند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا آقای ژانپلسارتر این عنوان را برای خود انتخاب کرده و مدعی بوده آن را از هایدگر گرفته. در حالیکه هایدگر معتقد است سارتر هیچ مطلبی از فلسفه هایدگر را متوجه نشده. و بدین لحاظ سعی دارد از سارتر فاصله بگیرد. موفق باشید
با عرض سلام و خداقوت: موقعیت درآمد زایی و شرافت طلبگی ۱. اگر کمی دقت داشته باشیم این موضوع برایمان روشن خواهد شد که هر علتی معلولی دارد و نمیتوان به چیزی دست یافت مگر اینکه تحت تأثیر مؤثرش قرار خواهیم گرفت. صفت این دنیای دنی و خاکی، غفلت است و خواه نا خواه دچار غفلت خواهیم شد از آن جهت که به تکامل اکمل نرسیده ایم وهمچون انسان کامل نمیتوانیم کاملاً حجاب های پیش رو را کنار بزنیم و تابش آفتاب جمال حق را در دل احساس کنیم، مگر با قرار گرفتن در مسیرِ انسانِ کامل (که بحث بنده اینجا نیست و میگذرم) ۲. بر هیچ احدی پوشیده نیست که طلب روزی حلال از مفزوضات است و سفارش هایی نیز در این زمینه است که هر انسانی به طریقی خود را مشغول کسب روزی بکند. ۳. طلبگی، طالب وصال یار بودن است در عاشقانه ترین راه ها. اگر از بنده بپرسید، خواهم گفت که هدف خلقت را: که همگی باید مسیر طلبگی را در پیش بگیریم چرا که حضرت حافظ میفرماید: ما بدین در نه پیِ حشمت و جاه آمده ایم از بد حادثه این جا به پناه آمده ایم / رهروِ منزل عشقیم و ز سرحدِّ عَدَم / تا به اقلیم وجود این همه راه آمده ایم. یا حداقل بنا را بر این میگذاشتم که این نظام ۱۲ سالهء صهیونیستی آموزش و پرورش، برنامه عمیقی برای دین شناسی و دین داری داشته باشد و این انسانِ نوپا از شدت عشقی که از به سر حد کمال رسیدن دید حقیقتی دارد، بداند اللخصوص در این نظام مقدس جمهوری اسلامی چه وزیر باشد چه رفتگر هیچ فرقی میان آن ها نیست و حامل توجه خواهند بود که هر دو در مسیر رشد و تعالی این انقلابی هستند که به تعبیر حضرت علامه حسن زاده: همانگونه که حضرت حجت غیبت صغری و کبری داشتند، حضور نیز صغری و کبری ای دارد و این انقلاب اسلامی ظهور صغری حضرت است. ۵. دنیا به خودی خود دار تزاحمات است و هیچ جای سخن نیست اما در مذهب عشق معصیتی کبیره میدانم که کسی لباس هادی طریقت علیاء و صاحب شریعت کبری را بپوشد و سخنش را بر زبان جاری کند و عامل به عمل او باشد و وقت لقمان را به لقمه ای نا چیزْ حرام کند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این ماییم و زمان و زمانهای که در آن هستیم و هنر اولیای الهی و انبیای ربّانی همین بود که در ظلماتِ زمانه، جهان را به نور دعوت کنند زیرا فرار از آن جهان، عاقلانه نبود، تسلیم ظلمات هم عالمانه نیست. سعی آنها آن بود که در همان جهان و در درون و در مواجهه با همان جهان متذکر حقایق انسانی شوند. امری که در مباحث «جهان بین دو جهان» با مخاطبان محترم در میان گذاشته شد که عبارت باشد از حضور در جهان جدید و در عین حال با نظر به هویت قدسی انسانها. موفق باشید
سلام استاد وقتتون بخیر: من دختری ۲۱ ساله هستم میخواهم شروع کنم به خوندم کتاب های معرفتی و دینی کتاب معاد شما رو هم خوندم معاد بازگشت به جدی ترین زندگی که واقعا هم عالی بود خدا قوت میگم بهتون. شما برای شروع چه کتاب هایی رو پیشنهاد میدید؟ قبلا سپاس از پاسخگویی شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. إنشاءالله که شرح صوتی آن کتاب را نیز دنبال کرده باشید. زیرا در شرح صوتی آن کتاب نکات ظریفی پیش آمده که إنشاءالله برای درک عمق مطلب، لازم است. ۲. پیشنهاد ما سیر مطالعاتی سایت میباشد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: بنده معلول هستم و از ویلچر استفاده میکنم. چگونه میتوانم تسلیم باشم؟ خیلی استرس دارم استرس مدام. حتی این مشکل تمرکز من را گرفته است و نمیتوانم یک خط کتاب را دنبال کرده و حفظ کنم. چه کنم؟ حتی در نماز مقداری تمرکز ندارم. احساس میکنم زندگی را باخته ام. اگر روی این ویلچر نبودم حتما شرایط بهتر و لذتهای بیشتری از زندگی را تجربه میکردم! خشم و نارضایتی زیادی از شرایط و موقعیت و واقعیتی که با آن روبه رویم، دارم که برایم غیرقابل کنترل است. از آن طرف عشق و علاقه ی شدیدی به اهل و بیت و خدا دارم و زبانم از شکایت به آنها بسته است. ولی این احساسات درونم را ضد و نقیض کرده است. در درونم همواره جنگی به پاست! چه کنم!؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امر بسیار مهمی است که انسان بتواند در هر موقعیتی که به هر حال برایش پیش آمده است، خود را در همان موقعیت بپذیرد تا حضور او برایش حضوری الهی شود. در این مورد به سخن رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» نظر کنید که میفرمایند: «لَأَنْ تَصْبِرُوا عَلَى مِثْلِ مَا أَنْتُمْ عَلَيْهِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ أَنْ يُوَافِيَنِي كُلُّ امْرِئٍ مِنْكُمْ بِمِثْلِعَمَلِ جَمِيعِكُمْ وَ لَكِنِّي أَخَافُ أَنْ تُفْتَحَ عَلَيْكُمُ الدُّنْيَا بَعْدِي فَيُنْكِرَ بَعْضُكُمْ بَعْضاً وَ يُنْكِرَكُمْ أَهْلُ السَّمَاءِ عِنْدَ ذَلِكَ فَمَنْ صَبَرَ وَ احْتَسَبَ ظَفِرَ بِكَمَالِ ثَوَابِهِ ثُمَّ قَرَأَ «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا» (بحار الأنوار، ج79، ص: 138) و اگر شما بر آنچه هستيد صبر كنيد در نزد من بهتر است از اين كه هر يك از شما به اندازه همه، عمل انجام دهد ولى مىترسم بعد از من دنيا بر شما گشوده شود، آنگاه يك ديگر را انكار نماييد. در آن وقت اهل آسمان شما را انكار نمايند. پس هر كه در راه خدا صبر كند به كمال ثواب و پاداش خويش نايل مىگردد.» سپس حضرت اين آيه را قرائت فرمود: «ما عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ وَ لَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما كانُوا يَعْمَلُونَ» (نحل/96) بنابراین پیامبر اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند اگر بر آنچه هستید شکیبا و پایدار باشید برای من پذیرفتنیتر و دوست داشتنیتر است تا آنکه عبادات همه اصحاب را داشته باشید، زیرا شکیبایی در آن «بودن» که برایمان پیش آمده، عملاً انسان را در مرکز «وجود» حاضر میکند. موفق باشید
بسمه تعالی. با عرض سلام: اگر انسان در شرایطی قرار بگیرد که مورد آزار و اذیت دیگران قرار بگیرد و آن افراد هم با احترام و زبان خوش رفتار خود را تغییر ندهند و بر رفتار خود تاکید داشته باشند و فرد هم با توجه به ایمان واعتقادی که به خدا دارد همه ی امورات را به خداوند بسپارد و آن افراد نتیجه رفتار خود را ببیند اما باز هم بر رفتار خود تاکید داشته باشند و نتوان به آنها گفت که از خوف خدا هم که شده باید رفتار خود را تغییر بدهند آیا این مسیر را باید ادامه داد چون ممکن است که اتفاقات نا خوشایندی برای آنها بیفتد و باز هم به مسیر خود ادامه دهند (با اعتقاد به اینکه همه امورات به دست خداست واعتقاد قلبی به آیه فقل حسبی الله لا اله الا هو علیه توکلت و هو رب العرش العظیم) با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال گاهی شرایط آنچنان است که باید به این توصیه قرآنی عمل کرد که میفرماید: «فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّىٰ يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ» (زخرف/83) آنان را به حال خود واگذار تا در باطل غوطهور باشند و سرگرم بازی شوند تا روزی را که به آنها وعده داده شده است ملاقات کنند و نتیجه کار خود را ببینند! موفق باشید
با سلام: منابع ما برای فراگیری علم هرمنوتیک چه چیزهایی باشد؟ با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرمنوتیک، علم جدیدی است و با حساسیتی خاص میتوان از آن نسبت به متون تاریخی و رخدادهای تاریخی بهرهمند شد. در این مورد آثار گادامر آثار خوبی است. از جمله اساتیدی که در رابطه با هرمنوتیک مطالبی داشتهاند، جناب آقای دکتر محمود خاتمی میباشند که خوب است به صوت مباحث ایشان رجوع فرمایید. موفق باشید
با عرض سلام: یکی از اقوام قبلا مردم میگفتن که نزول خور بوده و خودم ندیدم شنیدم و مطمئن نیستم که نزول خور هست... الان اگه من ازش پول قرض کنم بدون ربا مشکل داره؟ (قرض کنم ولی سودی بهش ندم و عین پول بهش برگردونم) ممنون میشم پاسخ بدین🙏🙏🙏🙏
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. در ضمن به جهت کمکی که به شما میکند بهانهای خوب است تا از خجالتش در آیید. مثل دادن هدیهای. موفق باشید
سلام علیکم: احتراما مستدعی است در صورت امکان در مورد نگاه درست به مسأله متاورس و ارتباط آن با ابعاد شناختی و عملی توضیح فرمایید. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هم موضوع بسیار پیچیده است هم بنده در این مورد بسیار ناشی هستم. موفق باشید
با سلام: استاد بنده مدتی بین بچه های این گروه که در دفاع مقدس بودن بودم، استاد گمانم بهترین نوع مدیریت بر اینها همون معرفت نفس هست و گمانم دستاورد خیلی خوبی هم داره چون از عقبه فرهنگی پدرانشان هم میتونن استفاده کنن گاها دیدم افرادی اینها را مدیریت میکنن در حالی که اینها خودشون بالاترن و اون گروهها دارن آسیب میزنن و در مواردی باعث از بین رفتن اینها که یا ضعیفن و ناتوان وسایلی لطیف میشن و یا باعث سرخوردگی اینها میشن. استاد بنده صدایم به اون افراد که کار فرهنگی میکنن نمیرسه و از طرفی حرف من رو اصلا قبول ندارن برحسب وظیفه این را گفتم گرچه شاید خودتان متوجه باشید الحمدلله ولی شاید شما بتونید این مطلب را اگر صحیحه به گوش افراد برسانید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم آن است تا با حوصله و بدون نفی دیگر جریانهای فرهنگیِ حاضر در انقلاب، به سبک خودتان یعنی معرفت نفس ادامه دهید به امید آنکه انسانِ این دوران متوجه «حضور اکنون بیکرانه جاودانه» خود بشود و خود را جهانی بیابد که باید نسبت به دیگر انسانها گشوده باشد. در مباحث جناب حاج آقا نجاتبخش تحت عنوان «غزه، آری! کربلا گشته» طی بیش از ۲۰ جلسه، نکات حکیمانه و عمیقی مطرح میشود. جلسه اول آن بحث https://eitaa.com/soha_sima/4056 . موفق باشید