سلام علیکم: استاد مطالعه معرفت نفس زمان بره؟ صوت جلسات شما رو گوش دادم و با یکی از دوستان مباحثه هم دارم ولی فکر میکنم دیره و بایستی زودتر رد بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت هرطور که خودتان صلاح میدانید عمل کنید. موفق باشید
فضای مجازی و تریبونهای نماز جمعه خیلی مردم مومن رو برای برخورد با بی حجابی و امر به معروف تهییج میکنن، به نظر شما وظیفه شرعی ما با دیدن خانم بی حجاب چیه؟ در صورتی که میدونیم امر به معروف نهایتا سی ثانیه ای براشون هیچ تاثیری نمیذاره و بعضا برخوردای بدی فرد مقابل و اطرافیانش انجام میدن؟ وظیفه ما چیه که مدیون شهدا نشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید نسبت به این نوع بیحجابی که پیش آمده است، حساس بود. و وزارت کشور در این رابطه بیانیه درستی داده است. ولی در مورد جایگاه این پدیده که مربوط به شرایط امروزی ما میباشد باید تبیین کافی انجام گیرد. در همین رابطه عرایضی در جواب سؤالهای شماره 34654 و 34827 داده شده و این امر بسیار مهمی است که معلوم شود بیحجابیِ اخیر چه نوع بیحجابی است و نگاه پدیدارشناسانه تاریخی آن را چگونه میبیند؟ و جوانانی که بدان دست میزنند، چه چیزی را دنبال میکنند؟ آنچه در این مورد باید با دقت دنبال کرد، جایگاهِ نیستانگاری این پدیده است و این غیر از آن نوع بیحجابی است که در قبل از انقلاب جهت حضور در جهان مدرن مطرح بود. موفق باشید
«إِلَهِی إِنْ کَانَتِ الْخَطَایَا قَدْ أَسْقَطَتْنِی لَدَیْکَ فَاصْفَحْ عَنِّی بِحُسْنِ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ» سلام استاد: به نظر شما چرا ما با حضور سرمایههای بزرگی مثل خدا و اهل البیت در هستی که در امثال کتاب حقیقت نوری اهل البیت و مقام لیلة القدری حضرت فاطمه سلام الله علیها متذکر هستید، نمی توانیم مسائل خودمان را حل کنیم و خودمان را نجات بدیم؟ به نظر شما مشکل ما در کجاست؟ و چرا نمیتوانیم از آن همه حضور و تصرف در جهت نجات از باتلاق و گرداب گرفتاری ها استفاده کنیم؟(چگونه می توان مثل چشمه ای که همیشه جوشان و جاری است و همواره می توان از آن آب برداشت، از وجود همیشه جاری و جوشان خدا و اهل البیت، زندگی و آب حیات برداشت کرد؟)
باسمه تعالی: سلام علیکم: خودمان را درست نمیشناسیم که چه ظرفیتهای گسترده و گشودهای داریم و کجاها باید خود را دنبال کنیم و چرا متوجه حضور ابدی اکنون خود نیستیم؟ پیشنهاد میشود جهت ماه رمضانی که در پیش است، برای درک این موضوع، سوره مرسلات همراه با شرح صوتی آن دنبال شود. موفق باشید
با عرض سلام خدمت شما بزرگوار: من هنوز خیلی با شما آشنا نیستم. فقط یکی از دوستان در رابطه با کتاب جایگاه رزق در جهان هستی مطالبی را ارائه دادند آیا رشته ای مثل رشته حسابداری در دین قابل توجیهه؟ حسابداری اول از همه برای نظم دادن به حسابهاست که این قسمتش شاید قابل توجیه هست و خیلی نیاز به علم حسابداری نیست چون با نرم افزارهایی که الان وجود داره همش بدون علم حسابداری قابل محاسبه است. ولی در قسمت دوم که الان درس خواندن در دانشگاه بیشتر با این هدفه. نظرتان راجع به این رشته چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مدیریت درآمد مالی یک امر عقلانی و دینی است و علم حسابداری میتواند در این رابطه هزینهها و درآمدها را معنا کند که در اصطلاح دینی به آن «تقدیر المعیشة» میگویند. به نظر میآید ما نیاز به این عقل داریم. موفق باشید
استاد عزیز و گرامی سلام و رحمت و برکت خدا بر شما. اگر زحمتی نیست نظرتون را راجع به متن زیر بفرمایید. کمال تشکر. امروز روزی است که هر آنچه از واجبات یا مستحبات یا مباحات منجر به اتحاد و همدلی ما ایرانیان شود، نه تنها اشکالی ندارد بلکه امری لازم و ضروری است. و فوتبال و بازیهای تیم ملی از مباحات ضروری است. أَلَم يَجعَل كَيدَهُم في تَضليلٍ ان شاء الله با برد تیم ملی، همه کیدهای دشمنان مبنی بر فرقه فرقه کردن ایران اسلامی نابود شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز این سخن، سخنی است بسی درست و آگاهانه. حقیقتاً برای از بینبردن گسلی که بین مردم ایجاد کردهاند، به هر کارِ مباحی که دست بزنیم آن کار مباح برای ما برکت هزار امر واجب را پیش میآورد. به هر حال بخواهیم و نخواهیم، امروز ما در جهانی زندگی می کنیم که بیرون از جهان مدرن نیست و از این جهت فوتبال، جزو جهان ما شده است، آری! باید تلاش کرد از وجوه توهّمی آن کم کنیم و با انگیزههای دیگری به آن بپردازیم. مثل آنکه آن را یک بازی برای تقویت بدن و راههایی برای تمرین هماهنگیها بدانیم. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در کجای قرآن خداوند متعال خودش را اثبات می کند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا» (نساء/82) آیا در قرآن تدبّر میکنند تا بنگرند اگر این سخنان و اشارات و راهکارها از غیر خدا صادر شده باشد، مسلّم اینچنین انسجام و یگانگی در آن نمیبود. از اینجا است که میتوان گفت وجود قرآن دلیل بر وجود خداوند است و در واقع هرکس با کمی تدبّر در قرآن وارد شود، مییابد که با سخن خدا و انوار الهی روبهرو شده است. در این مورد خوب است به کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به قسمت «دریچههای اعجاز قرآن» رجوع فرمایید. کتاب روی سایت هست. موفق باشید
با سلام: وقت بخیر. آیا اداراک من از جهان درست است؟ ببینید وجود انسان محدود است به حدود جسمانی، در مماس با این وجود فضای اطراف ما قرار دارد ولی وجود انسان متصل به این فضاست اینطور نیست که بین انسان و فضای اطرافش نیستی حاکم باشد، فرشتگان هم به نحوی در این عالم متصل به وجود انسانند و اینطور نیست که بین انسان و فرشتگان نیستی فاصله انداخته باشد. حالا فرض کنید یک مجموعه از انسان و فرشتگان و فضای اطراف انسان داریم جمعا این مجموعه چون به تصور در میایند محدودند یعنی فرض کنید موجودی است که یک قسمتش انسان است یک قسمتش فرشتگان یک قسمتش فضا. کل این مجموعه اگر به تصور دراید حدودی دارد. پس خدا مجموعه این موارد نیست. حالا خدا چیست؟ اگر وجود را گسترش دهیم مثلا وجود انسان را هیچگاه این وجود به عدم نمیرسد تا در جایی تمام شود این وجود بینهایت خداست و انسان قسمتی از این وجود است که قابل رویت شده فقط قسمتی از کمالالت این وجود را نشان میدهد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که وجود به اعتبار وجود، تقسیمبردار نیست، آنچه در صحنه شامل کثرت میشود مظاهر وجود است. در مورد انسان هم اگر انسان بتواند در وجود خود حاضر شود، خود را در بیکرانگیِ وجود احساس میکند در عین محدودیتی که در وجود خود دارد که عین ربطبودن به وجود مطلق است که بیکرانه میباشد. موفق باشید
با عرض سلام و خدا قوت: پیدا کردن معلوم زنده ۱. بعد از بالغ شدنِ نطفه بسته شده، فطرت انسان اقتضای بر تعامل دارد، اصلا یدالله مع الجماعت است، انسان نمیتواند بدون تعامل اجتماعی رشد کند، اصلا معنایی ندارد. اولین ارتباط اجتماعی یک انسان با جنس مرد، پدر اوست و با جنس محبت و لطافت که تعبیر اعم آن زن است، مادرِ اوست. ۲. اینجاست که نقش پدر و مادر بیش از پیش رنگ میگیرد و شخصیت اجتماعی فرزند شکل میگیرد. ۳. فضای مدرسه و دانشگاه جدای از اینکه فضای آموزشی هستند، اولین و بزرگترین و مهمترین محل شکلی گیری انسانیتِ انسان و شخصیت و تفکرات اوست. ۴. در همین حال و هوای رشد نوجوان در دنیای امروزی که در هیچ عنوان قابل قیاس با انسان های دیرین ندارد و در جستجوی خود در بستری فراتر از آنچه که هستْ هست، فضای مجازی را می جوید و خود را در جای جای جهان حاضر می بیند. طبیعتاً تا حدودی می تواند خود را آرم کند. ۵. تولدِ بدون فرهنگ فرزند، تحصیلِ بدون فرهنگ انسان و در نهایت فعالیت در جامعه و بسترِ بدون فرهنگ یا به بیان بهتر کج فرهنگْ، که دشمن تمام توان ازلی و ابدی اش فرهنگ بوده، مطمئناً وی را با پوچی روبروی میکند. توضیح اضافه است اما خوب است برای تکمیل نوشته اشاره ای شود؛ مستحضرید که کشور های غرب زده به چه شکلی تشنه حقیقت از فضای مذهبی حوزه های علمیه هستند، البته دین را به عنوان یک مجموعه احکام مذهبی و به طور کلی دین را یک حضور مذهبی نمیبیند، البته منافاتی ندارد این عرض بنده با اینکه فعالیت های مذهبی نیز انجام بدهند، عرض بنده اینجاست که تشنه حقیقت اند و در رسیدن به مقصود حاضر به انجام احکام مذهبی نیز می شوند. ۶. در فضای انقلاب اسلامی بعد از اینهمه تاکید سرداران این انقلاب، هنوز فرهنگ از همیشه زخمی تر و خسته تر است. نوجوان ما، جوان ما، یا راحت تر بیان کنم خوده بنده پس از تلاش های فراوان در پی جستجوی خود پناه آوردم به دین که آنهم متاسفانه در جمهوری اسلامی جز حوزه های علمیه، آنهم به صورت ضعیف در مکانی دیگر قابل جستجو نیست یا به بیان بهتر نقطه شروع دیگری نیست. ۷. حالا من هستم و یک خدای ساختگیِ به ظاهر زیبا در حوزه علمیه!!! با تنها هدفی که شهید عزیز، بهشتیْ فرمودند: ما به دنیا آمده ایم برای تلاش پر نبرد و پر رنج در راه تکامل خویش و انسانیت.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حوزه به عنوان بستری است که پس از طی مقدمات مثل آموزش ادبیات عرب، میتواند زمینهای باشد برای انس با معارف عالیه قرآنی و روایی و انسانشناسی. پس از اینکه انسان تا حدّی در این موارد توانا شد خداوند میدان حضور ما را برای ارتباط بیشتر با انسانها در موقعیتهای مختلف فراهم میکند. هنر ما در اینجا خواهد بود که بتوانیم با درک انسانها و احترام به انتخابهای آنها، آنها را متوجه حقایق و معارف الهی بکنیم. موفق باشید
با سلام: در بحث حرکت جوهری، که ماده عین حرکت است، آیا می توانیم بگوییم که حرکت جوهری آغازی ندارد؟ چون عین حرکت است نه اینکه چیزی باشد که حرکت میکند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آریً ماده از نظر حرکت، آغازی ندارد ولی وجودی است که عین حرکت است بنابراین از نظر وجود، آغاز برایش مطرح است نسبت به عدم. موفق باشید
سلام علیکم و رحمه الله: خدمت استاد بزرگوار بنده ۱۶ سال سن دارم و منطقی که مدرسه آموزش داده است را گذرانده ام ولی مطمئنم کافی نیست و آن طور که باید درک نکردم میخواستم منطق جناب منتظری مقدم را شروع کنم آیا به نظر شما مناسب هست یا منطق مظفر را شروع کنم؟ بعد از پایان منطق چه سیر مطالعاتی برای ورود به فلسفه باشد پیشنهاد می کنید ممنون. (این منطق و فلسفه را بر اساس صوت های اساتید بزرگوار میخواهم بگذرانم)
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. «منطق مظفر» را که بنده میشناسم، کتاب خوبی است بخصوص که اساتید خوبی نیز آن را شرح کردهاند. ۲. کتاب «بدایة الحکمه» با شرح آقای امینی نژاد برای شروع خوب است. موفق باشید
سلام وقت بخیر: من تا حدودی درباره دین و مذهب و قانون های این دنیا (قانون جذب) میدونم و الان تا جایی رسیدم که از زندگیم راضیم و حالم عالی شده اما میخواستم بیشتر بدونم و دنبال آرامش بیشتر وعظیم تری هستم و به خاطر همین خیلی دنبالش گشتم اما چون پیدا نکردم تصمیم گرفتم حوزه برم به نظرتون حوزه میتونه جای خوبی برای من باشه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر سعی شود با جدّیت و با روحیه دنبالکردن مباحث فلسفی و قرآنی وارد شوید، إنشاءالله نتایج بسی ارزشمند و گرانقدرنصیبتتان خواهد شد. موفق باشید
بسم اللّه... سلام علیکم ...
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید حساسیت نشان دهید. احساساتِ پدر بزرگ و مادر بزرگ آنها ماورای این حرفها، جانِ این کودکان را تغذیه میکند و آنان احوالات خوشی را به آن کودکان هدیه مینماید. موفق باشید
سلام خدمت استاد ارجمند: بنده در چند ماه گذشته مطالبی راجع به استاد و لزوم آن در طریقت برای شما ارسال کردم و در پی اشکال به سخنان شما برآمدم. اما الان فهمیدم که تا انتها میشود حتی بدون استاد طی کرد چرا که استاد یک حقیقت باطنی است که از درون ذات هر شخص سرچشمه میگیرد و اگر کسی مجرای آن را به روی خود باز نکند حتی اگر خارجاً نزد صدها کامل برود و دستور بگیرد برای او بی فایده است. البته این طی کردن بدون استاد برای همه شاکله ها ممکن نیست بلکه عموم مردم در ابتدا برای عبور از برخی عوالم نیاز به کسی دارند و پس از آن سیر تا آخر از طریق الهامات صورت میگیرد. اشکال من و امثال بنده به شما از جهل و نقص ماست و شما عزیز هستید. واقعا شرح صدر شما مهمترین درس شما به من است در عمل.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این لطف شما است. إنشاءالله موفق باشید. عرض بنده آن است که در شرایط تاریخی حاضر، با توجه به افقی که حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» در مقابل ما گشودهاند، با رعایت تقوای الهی و عبادات شرعی، حتی مانند شهدا إنشاءالله میتوانید ره صد ساله را یکشبه طی کنید. موفق باشید
سلام استاد: کوتاه عرض میکنم وقتی بعضی مراجعه میکنند و راهکار میخواهند برای نماز خوان کردن شخص تارک نماز، راهکار قرآنی و روایی چیست؟ خودمان چه صحبتهایی با تارک الصلوة داشته باشیم که نماز خوان شود؟ ممنون خدا حفظتون کنه
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید این افراد را متوجه حضور ابدیشان نمود که مباحث «معرفت نفس» چنین توانی را دارد. پیشنهاد میشود مباحث مطرح در کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» که همه در سایت موجود است؛ را با آنها در میان بگذارید. موفق باشید
با عرض سلام و سپاس فراوان از لطف بی دریغ شما: استاد شما در یکی از سخنرانیها جمله ایی با این مضمون فرمودید که اقوام بر ما حق بیشتری جهت توجه و صله رحم دارند، چرا؟ منظورم این است که مگر ما قرار است چه خدمتی به آنها بکنیم یا اینطوربگویم که توقع از ما چیست؟ مثلا من به دیدن کسی بروم چه کمکی به او می کند؟ فرمودید ما به افرادی که مثل حافظ عشق را به جامعه بر گردانند نیاز داریم، چطور باید این عشق و محبت به جامعه باز گردد؟ یعنی منظورتان فقط مدارا بود؟ آیا می توان جهاد تبیین را در همین سمت و سو معنا کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. رویات مکرری در رابطه با صله رحم داریم حکایت از آن دارد که ارحام نسبت به سایرین حقوق خاصی دارند که نباید از آن غفلت کرد. رعایت ارحام موجب حُسن عاقبت میشود. ۲. به هر حال باید به انسانیت انسانها نظرمان مثبت باشد و به همین جهت میفرمایند با گناهِ گناهکاران مخالف باشید و نه با خودشان. آری! یکی از نمونههای برخورد انسانی با انسانها، همان مدارایی است که میفرمایید. موفق باشید
سلام و عرض ادب: آیا روح در جهان دیگر مثل گیاهان حال نباتی میشود؟ بخاطر اعمال بدش یا کفر و نفاق و بی نمازی و .. و این خود جهنم است؟ لطفا متن سوال رو پاک کنید و فقط جواب بدهید. ۲. استاد برای اینکه توحید را خوب درک کنیم چه کتابهایی برای من مبتدی پیشنهاد دارید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حال نباتی که برای بعضی پیش میآید ربطی به نفس ناطقه آنها و اراده درونی آنها که مطابق آن ارادهها در قیامت حاضر میشوند؛ ندارد. ۲. همانطور که در سیر مطالعاتی سایت در مورد مباحث توحیدی عرض شد؛ پس از مباحث «آشتی با خدا» و «ده نکته از معرفت نفس»، خوب است به این مباحث پرداخته شود: «برهان صديقين» و «برهان حركت جوهري» در كتاب « از برهان تا عرفان»، همراه با سیدی و تفسير سورههاي حديد جلسات ۱ تا ۴ - سوره زمر- شرح نهجالبلاغه خطبههای ۱ و ۱۸۶ و ۱۶۳ و ۱۱۴. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوارم من همیشه روحیه حضرت آقا رو که می دیدم امیدوار می شدم حرفهای حضرتعالی رو که می شنیدم، دیگه از آینده ترسی نداشتم، اما پریروز صوتی حدودا ۱۲ دقیقه ای در کانال استاد امینی شنیدم که جلسه ای استغاثه برای پیروزی جبهه انقلاب تشکیل دادند در حاشیه آن با راوی کتاب شنود که ظاهرا فردی موثق و از نیروهای امنیتی است صحبت کردند، که در آنچه در تجربه نزدیک به مرگ دیده بودند و قبلا به آقای امینی خواه گفته بودند را در این جلسه گفتند. اینکه بعد از حضرت آقا، جمهوری اسلامی رهبر دیگری نخواهد داشت که یا به ظهور منتهی می شود یا در محاق می رود انقلاب اسلامی و... اینکه آقای ظریف رو دیدند آمریکا و اسرائیل عریان جلوی تانک بستن و وارد کشور شدن و... یعنی اینقدر امیدم را از دست دادم که خدا می داند، من این صوت رو برای آقای نظری ارسال کردم، نظر شما چیست؟ چون راوی شنود میگفت همه چیز به نتیجه این انتخابات بستگی داره و جبهه انقلاب باید همه تلاشش رو بکنه و... ممنون از لطف و محبتتون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً آن صوت را گوش دادهام و همان زمان عرض شد آن عزیز، توهّمات خود را مشاهده کرده است. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: با خودم که فکر میکنم میبینم که چه آفرینش زیبایی داریم؛ هنگامی که با خواندن چند کلمه از یک متنِ یک کتاب، از عالم جسم ها به عالم خیال ها پرواز میکنیم. از کودکی در فن نوشتن استعدادی در خودم حس کردم و این موهبت الهی را در قالب داستان های کودکانه در دوران نونهالی بر خودم عرضه کردم. حال که دغدغه مندتر از گذشته شده ام حس می کنم که فراتر از اینها باید بود تا بتوان گوهری آفرید که راز درونی جوهر انسان را بر همگان برملا کند. خواهان خلق اثری هستم که شخص وقتی آنرا میخواند، با دیدن هر کلمه و گذشتن از هر فصل کتاب، از کالبدش رهایی یابد و به اصل خویش نزدیکتر شود. گویا می خواهم انسان را به نمایش انسان بیاورم. نمیدانم! کتاب هایی را درباره سردارِ شهید حاج قاسم سلیمانی خواندم که روحیه مناسبی داشتند. با خودم می گویم که چگونه باید ایشان را وصف کرد که ایشان وصف شود؟! اگر خواننده ای تصویر درونی ما از سردار دلها را ببیند، در هرجای دنیا بدون هیچ تعصبی می پذیرد که آری! این است «انسان» آنگونه که باید باشد. مانده ام چگونه متنی بیافرینم که هر انسان با هر نگرشی را به اصل خویش فرا بخواند؟ این متن و این اثر چه ویژگی و یا ویژگی هایی دارد؟ آن تصاویری که در عالم خیال نقش میبندند گاهی اوقات آمیخته با اباطیل است و همین، تشخیص صلاح نوشته را سخت میکند. اصلا چگونه آن خیال پاک را به عرصه بیاورم؟ اصلا آیا منشأ این تفکرات، خیالات ما هستند؟ قضیه برایم موهوم است و روشنایی میطلبم. خواهانِ پیشنهاد شما استاد بزرگوار هستم. با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور است که میفرمایید. بشر امروز با روحیه آخرالزمانیاش در جستجوی خودش میباشد. خودی به وسعت همه اسمائی که بر جان او دمیده شده است. به همین جهت باید او را با «خودش» آشنا کرد. عرایضی در این رابطه در جلسه اخیر صحبت از سوره «الشمس» شده است. خوب است به آن جلسه نظری بفرمایید. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/12566
https://eitaa.com/matalebevijeh/12574
سلام: بنده سوال شماره ۳۳۸۹۳ را پرسیدم، اما متاسفانه احساس میکنم جوابم را کامل دریافت نکردم. لطفاً بفرمایید در مورد غیر اهل کتاب هم همین مطلب صحیح است یا خیر؟ با سپاس
باسمه تعالی: سلام علیکم: منحصر به اهل کتاب نیست. آری! هر آن کس که رویی به سوی حقیقت دارد و در همین رابطه در قرآن داریم: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (بقره/۶۲) ملاحظه میکنید که در آیه میفرماید: «مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا» که حکایت هر انسانی است که نسبت به حضور حضرت حق و ابدیت خود ایمان داشته باشد و عمل صالحی مطابق آن ایمان و آن ابدیت انجام دهد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در لشکر دوم جنود عقل و جهل، حضرت امام در بخشی میفرمایند: «با ذکر حقیقی، حجابهای بین عبد و حق خَرْق شود، و موانع حضور مرتفع گردد، و قسوت و غفلت قلب برداشته شود، و درهای ملکوت اعلی به روی سالک باز شود و ابواب لطف و رحمت حق به روی او گشوده گردد.» و در ادامه میفرمایند: «برای زنده نمودن دل، ذکر خدا و خصوص اسم مبارک «یا حَیُّ یا قَیُّوم» با حضور قلب مناسب است.» من که هر چه تلاش میکنم در طول روز یادآوری خدا را در دل داشته باشم، باز هم حواسم جای دیگر است و پی دلخوشی خودش میرود. مدتی که میخواهیم هی یاد خدا کنیم، حواسمان پرت اینور و آنور است. راهی سریعتر و شتابان تر برای حضور یاد خدا وجود دارد؟ برای دل مرده ی ما که قرار است با ذکر خدا زنده شود، چه راهکار عملی وجود دارد؟ آیا مقصود همین اذکار و اوراد است که با تسیبیح بگوییم؟ در وادی عمل راهکاری وجود دارد تا بهتر به این امر دست یافت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: اذکار دینی در جای خود دل را متذکرِ مذکور میکند. مثل ذکر «یا حیّ و یا قیّوم» که حیّ حضرت حق دل را متوجه حیاتبخشی او در همه عالم مینماید تا دل انسان زنده بماند و قیّومبودنش، انسان را در عزم و اراده و در میدانماندن کمک میکند. با اینهمه همین عبرتگرفتنها که انسانهای اهل ایمان نسبت به حادثهها بهدست میآورند، در جای خود توجه به حضور خدا و نوعی ذکر است. امام صادق (ع) در توصيف اباذر «رضوان الله تعالى عليه» مىفرمايند: «كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِى ذَرٍّ رَحِمَهُ اللَّه خَصْلَتَيْنِ، التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار»[1]
بیشترين عبادت اباذر دو خصلت بود يكى تفكر و ديگر عبرت گرفتن از حادثه ها. چشم بصيرى مى خواهد كه آدم متوجه شود در همه ى واقعه هاى عالم جاى عبرت گرفتن است، به معنىِ عبور از ظاهر يك حادثه به سنتِ باطنى آن حادثه. ملاحظه مى فرمائيد كه حضرت مى فرمايند: اباذر اهل تفكر بود و اين بيشترين عبادت اباذر بود و اين را امام معصوم مى فرمايند و آن كار را تأييد مى كنند. از خود بايد پرسيد اباذردر اين كار به چه چيزى رسيده و اين تفكر چه تفكرى است كه بيشترين عبادات اباذر را تشكيل مى داده است؟ اين همان تفكرى است كه با ورع و از طريق ورع به دست مى آيد . موفق باشید
[1] ( 1)- الخصال، شيخ صدوق، ج 1، ص 42.
با سلام و عرض ادب! سوالی داشتم از محضر استاد گرامی! امیدوارم که پاسخ آن را بدهید! سوال: شما که ما را تشویق به معرفت النفس می فرمایید، لطفا در صورت امکان بفرمایید که شما که در طی این سالها روش معرفت النفس را رفته اید، به چه نتایجی رسیده اید؟ چون حق شاگرد است که بداند استادش در چه راهیست. امیدوارم که صادقانه پاسخ دهید. لطفا توجیه نفرمایید. منتظر پاسخ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله «معرفت نفس» امری نیست که مربوط به بنده باشد. موضوع بشر جدید است که نیاز دارد ابعاد گسترده خود را بیابد، حال یا از طریق معرفت نفسی که امثال علامه طباطبایی و یا آیت الله حسنزاده به میان میآورند؛ یا از طریقی که جناب هایدگر در موضوع «دازاین» مطرح میکند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. چطور میتوان برای زنان اثبات کرد که اگر فرزند آوری نکنند به پوچی میرسند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 32960 رجوع فرمایید. موفق باشید
طبق نظر کارشناسان، انسانها از نظر فکری به دوقسمت تقسیم میشند، اول افرادی که در حیطهی خاصی ولی عمیق فکر میکنند (مثال دریاچهای که عمق زیادی دارد)، ثانی افرادی که خیلی گسترده ولی سطحی، تامل و زندگی خود را میگذرانند (مثال دریای بزرگ ولی کمعمق) بنده تا به الآن هرکسی که عمیق فکر میکند را خیلی موفقتر دیدم تا دسته دوم!خودم به این نتیجه رسیدم که جزو دسته دوم هستم، دوستانی که دارم جزو دسته اول. هرجور نگاه میکنم میبینم این افراد بهتر فکر میکنند، بهتر تصمیم میگیرند و بطورکلی موفقتر هستند. اما برای دسته دوم که خودم جزوشون هستم حداقل شخصا چیز خاصی ندیدم و این مسئله من رو اذیت میکنه. وقتی میبینم رفقام خوب میفهمند خوب تحلیل میکنند و خوب بحث میکنند و سوال میپرسند و... ولی خودم هیچ، یک ناامیدی خاصی در وجودم پدید میاد، البته نه به این معنا که کاملا ناامید باشم و تو سر خود بزنم و...، از این جهت که بالاخره یک اذیت و آزار روحی خاصی داره و این رو نمیدونم چطور درمان کنم. حالا هم نمیدونم چقدر تونستم مسئلهای که تو ذهن هسترو روشن کنم، خواستم راهنمایی بفرمایید که برای درمان این روحیه چه کنیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: تعمّق در معارف توحیدی و رعایت دستورات شرعی در امورات فردی و اجتماعی، انسان را به فطرتش نزدیک میکند که به گفته قرآن آن فطرت در همه انسانها یکسان است و میتواند از طریق دستورات شرع در گستره حضور انسانهای مؤمن حاضر شوند و از پوچیها و تنهاییهای مربوط به دنیاطلبی آزاد گردند. موفق باشید
عرض سلام و تشکر فراوان: استاد محترم برای مراقبه مخصوصا در مورد خطورات قلبی چه راهی توصیه می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در معارف توحیدی عمیقتر شویم، به همان اندازه خطورات، ضعیفتر میشوند. مباحث «معرفت نفس» جهت این امر میتواند مفید باشد. موفق باشید
سلام استاد خدا قوت: با این احساس تنهایی باید چکار کرد؟ خیلی مراجعه میکنن ودنبال راهکار هستن غافل از اینکه بنده خودم بیشترین احساس تنهایی رو دارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: با حضور در تاریخ انقلاب اسلامی و محبت و ایثار. موفق باشید