بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33048

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: روزتون بخیر. من یه مدته از این که رزقم کمه و از خیلی از نعمت ها محروم بودم احساس تنگنا می‌کنم و هر روز خودخوری. نمیدونم چیکار کنم. حس می‌کنم عقب افتادم یا حس می‌کنم خدا کم محلی بهم کرده. چه کار کنم از این جهنم بیرون بیام؟ ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که خداوند در این موقعیت‌ها نیز ما را امتحان می‌کند به همان معنا که می‌فرماید: «وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلَاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ» و چون او را باز برای آزمودن تنگ روزی کند (دلتنگ و غمین شود و) گوید: خدا مرا خوار گردانید. موفق باشید

32961

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض ادب فراوان محضر استاد عزیز: در اینستا مشغول وقت تلف کردن بودم که به مطلبی برخوردم از یکی از این اساتید قانون جذب به این آدرس https://www.instagram.com/p/CegqPAvIXZt/?igshid=YmMyMTA2M2Y= مطلبش برام جالب شد که طی دو روز حدود 5800 لایک و2400 کامنت خورده بود. مطلبش روک خوندم دیدم ی آش دهن سوزی هم نیست بلکه... دلم نیومد جواب بهشون ندم ی پاسخی رو من براش از درسهایی که از مباحث برهان صدیقین تون آموختم کامنت کردم که در ذیل👇👇👇 میارم لطفا مطالعه بفرمایید و درس پس دادنم رو تایید و یا رد و یا رفع اشکال کنید. سپاس فراوان و التماس دعا متن پاسخ 👇👇👇 ببخشید باید یک منی باشه که تمرکز کنه روی یک چیز یا نه؟ اما در واقع منی در کار نیست که تمرکزی بخاد داشته باشه یا نداشته باشه😂😂😂😂   ابن مطلب رو ملا صدرا حدود ۳۰۰  سال پیش ثابت کرده در برهان صدیقین نش. حالا اون چیزی که هست چیه؟؟؟؟؟ واضح هست اون خداهست و بس>>> نتیجه اینکه چون من بی عرضه فقیر نیستم پس خدای باعرضه غنی هست. پس من این وسط چی هستم؟؟؟!!! یک هست نمای قلابی که نه تنها باید 68 ثانیه بلکه باید مافوق زمان یعنی همیشگی که حتی ی لحظه غفلت از این تمرکزم نداشته باشم، به این هست نما بودنم توجه داشته باشم تا اینکه به همه چیز برسم و به اصطلاح به غنی بذات وصل بشم که گفته اند «چون از او گشتی _همه چیز از تو گشت»***** نتیجه طلایی اینکه این قانون جذب شما یک قطره از دریاهای بی کران حقیقت  رو هم به من نداده بلکه اگر دقت کنین آن‌چیزی که می‌دهد سرابی  ببش نیست زیرا که منی که اشرف و بزرگ مخلوقاتم در کار نیست چه برسد به چیزی مثل ثروت که بخاهم به اون چیز 68 ثانیه تمرکز کنم «ای هیچ برای هیچ بر خویش مپیچ» 😂😂😂😂😂

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! انسان با نسبتی که با حضرت حق پیدا می‌کند، بودنِ خود را که عین فقر است، به وجودِ بیکرانه حضرت حق متصل می‌نماید و خود را در بیکرانگی پروردگار عالم هستی احساس می‌نماید. موفق باشید

32550

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا انجام کار تربیتی توسط مربی و مبلغ برای کودکان و نوجوانان واجب است؟ اگر مربی گری در بسیج و انجام امورات فرهنگی باعث مشغولیت ذهنی شود و بدنبال آن منجر به عدم تمرکز در عبادات بخصوص نماز گردد، اهم و مهم کدام است؟ و وظیفه من چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این نکته فکر کنید که انسان در وسعت توحیدی خود می‌تواند در شرایطی قرار گیرد که کاری از کاری بازش ندارد. بنابراین جمعِ دو امر فوق برایتان پیش می‌آید إن‌شاءالله. موفق باشید

32546

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرامی: پیشاپیش ماه مبارک رمضان رو بهتون تبریک میگم. استاد عزیز چه کنم خشم و غضب خودم رو کنترل کنم که امانم رو بریده؟ استاد الحمدالله ۱۵ ساله دراصفهان که فقط خواست خداوند بوده و سرنوشت من گره خورده در جمع رفقای مذهبی و مومن زندگی می‌کنم و اگر توفیقی باشه پای درس کلاس شما و کلاسهای مذهبی نشستم و به تازگی درس حوزه و طلبیگیم رو تمام کردم استاد نمیگم که انسانی خوبی هستم. خیلی رعایت می‌کنم که اعتقاداتم و دینم زیر سوال نره لباس قشنگ می‌پوشم در حین حفظ حجاب و اینکه شان طلبگیم زیر سوال نره و خیلی مسائل دیگه رو رعایت می‌کنم. سعی می‌کنم بیشتر الگوی عملی باشم نه اینکه فقط حرف بزنم ولی عمل نکنم ولی استاد چه جوری خشمم و غضبم رو کنترل کنم در مقابل خانوادم در مقابل عزیزانم که هر ساله دارن بدتر میشن عزیزانم روی آوردن به شراب خواری؛ فیلم و صحبت‌های نامشروع؛ رقص در مکان‌های عمومی و خنده و شوخی با نامحرمان و بی حجابی و هزار درد دیگه. استاد من به خاطر مادر مریضم میام شهرستان و خانواده من هم تشریف فرما میشن اینجا وقتی کارهاشون رو می‌بینم بهشون چیزی نمیگم که چرا اینکارا رو می‌کنید چون میدونم دعوا میشه و به خاطر حال مادرم رعایت می‌کنم ولی چرا منی که نمیتونم مثل اونها باشم اینقدر مورد اذیت و آزار قرار می‌گیرم؟ چرا اینقدر تحقیر میشم؟ چرا مورد تمسخر قرار می‌گیرم؟ همسرم میگن شما باید بهشون گیر بدید و گرنه اونا بهت گیر میدن ولی من رعایت می‌کنم چون از دعوا و ناراحتی می‌ترسم. ولی استاد من نتونستم در برابر این‌همه گناه و درباره این‌همه توهین کردنشون تحمل کنم و کاری که نباید می‌شد انجام شد و من باهاشون دعوام شد. دعوایی که فک نکنم دیگه این جمع با بودن من در کنارشون اتفاق بیفته. نتونستیم خشم و غضبمون رو کنترل کنیم. استاد بی حیایی و بی بند و باری به اوج خود رسیده بود نمیدونم چیکار باید می‌کردم من خانوادم رو دوست دارم. استاد من به خاطر دیدار مادر راهیان نور رو از دست دادم و به جای زیارت شهدا اومدم زیارت مادرم چون میدونستم بودنم در کنارشون واجبتره و برکت دیگه ای برام داره به خودم قول دادم که عید هر اتفاقی در کنار خانوادم افتاد خودمو کنترل کنم تا ماه رمضان خوبی داشته باشم ولی هیچکدوم نصیبم نشد. برای حال دل من دعا کنید. راهنمایی کنید من باید چه می‌کردم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست باید فراموش نکنیم ما با اعمال بدِ انسان‌ها باید مخالف باشیم و همواره انسانیت آن‌ها را با احترام مدّ نظر قرار دهیم تا انسانیت آن‌ها به ظهور آید، مگر آن‌که انسان‌های معاندی باشند که بنا دارند با حقّ و حقیقت مقابله نمایند. موفق باشید

32202

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز و گرانقدر: یه سوالی داشتم در مورد دکتر خسرو باقری البته اگه در مورد ایشان اطلاع و آگاهی دارید که در حوزه تعلیم و تربیت اسلامی تالیفاتی داشته اند و نظریه ای هم بر مبنای المیزان به گفته خودشان به نام عاملیت انسان در حوزه تعلیم و تربیت ارائه کرده اند و طبق گفته خودش نظرش در حوزه علم اسلامی با نظر امثال ایت الله مصباح و علامه جوادی و دکتر گلشنی در جامعیت علم اسلامی متفاوت هست و دلیل سوال من این هست که در اصفهان مدرسه ای طبق نظریه اشاره شده تاسیس شده و ادعای تعلیم و تربیت به سبک اسلامی دارند و ما برای اینکه بدانیم آیا این نظر و روش ارائه شده با مبنای صحیحی هست که بتوان فرزند خود را به آن مدرسه بفرستیم ؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اخیر کارهای ایشان نیستم. ولی همین اندازه می‌دانم ایشان شخصیتی تحصیل‌کرده و دقیقی هستند و کتاب «نگاهی دوباره به تربیت اسلامی» ایشان حکایت از دقت‌شان نسبت به متون دینی دارد. موفق باشید

32169

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام در خصوص سوال 32165 ببخشید از اینکه وقت شما رو گرفتم حلال کنین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در خدمت رفقای عزیز هستم. منتها اگر بتوانند به اختصار موضوع خود را مطرح کنند، بهتر می‌توانم در إزای آن موضوع خاص جواب دهم. موفق باشید

34482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت: مطالعه پرسش و پاسخهای‌تان درباره عرفان عملی، چنین می‌نماید که میان اهل کرامات و اهل عرفان تفاوت قائل هستید. به‌طوری که امثال مرحوم شیخ رجبعلی را از دسته اول و امثال مرحوم قاضی را از گروه دوم دانسته‌اید. در صورتی که بسیاری از زبدگان عرفان از جمله همین آیت الحق قاضی و امثالهم، کرامات عدیده داشته‌اند؛ مشهور در این میان مرحوم بهجت است! آیا صرف کرامت داشتن یا نداشتن را ملاک درستی یا اشتباهی مسیر اشخاص قرار دادن کار اشتباهی نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که ملاحظه می‌کنید صرف کرامت‌داشتن و یا نداشتن، ملاک درستیِ راه نیست؛ ملاک درستی راه، حضور در شریعت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در عقاید و اخلاق و احکام است. آنچه هست باید متوجه باشیم هر اهل کرامتی را نمی توان اهل عرفان به معنای حضور توحیدی نامید و این امر را می‌توانید در یکی از پاورقی‌ها مفصل کتاب «آیت الحقّ» که جریان رجوع مرحوم شیخ رجبعلی خیاط به آیت الله قاضی را نقل می‌کند ملاحظه فرمایید. موفق باشید

34364

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: سوالی که داشتم اینکه ما در عرفان و سیروسلوک داریم که از سخنان لغو دوری و پرهیز کنین، در قران داریم که اگر سخن لغو شنیدین بگین شما به راه خودتون و ما هم به راه خودمون و با سلام ازشون دوری کنین. من همسرم خیلی پرحرفه و خیلی حرفای بیهوده میزنه. مثلا شما در یکی از کتابهاتون راجع به زن گفته بودین که روحیه زن و لطافت و خدمت گزاری که داره با مسائل اجتماعی و اقتصادی بیرون بهم میخوره و نباید زیاد در این مسائل باشه ولی هرچی به همسرم میگم به من نگو مسائل اقتصادی رو اعصابم بهم میریزه بازم میگه. کلا پرحرفیش و بیهوده گوییش خیلی داره عصبیم میکنه. واقعا جوری که به شدت سردرد می‌گیرم چیکار کنم؟ چند بار بهش گفتم که سرم درد گرفته به خاطر پرحرفیت ولی بازم ادامه میده نمیتونه انگار، نه فقط من، خانوادشم اعصابشون خورد میشه چیکار کنم من؟ همش عصبی میشم و از عصبیت خودمم ناراحت میشم که چرا نتونسم کنترل کنم ولی خب نمیخوام زندگیم همش این بیهوده گذرونی ها و بیهوده گوییا باشه. من بیشتر وقتم پای کتاب و صوت گوش دادن مذهبیه ولی همسرم از صبح که پا میشه تا شب حرف میزنه. اونم حرفای بیهوده به خاطر همین باهمه دعواش میشه. من نمیدونم دیگه چیکار کنم؟ چند وقت دیگه میریم سرزندگی و من بجای شادی عزا گرفتم که چجوری هر روز تحملش کنم. لطفا بگین چیکار کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هنر انسان‌های مؤمن همین است که بتوانند چنین افرادی را تحمل کند. آیت الله بهاءالدینی می فرمودند روایتی را که از پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» داریم که می‌فرمایند: «مَا أُوذِيَ نَبِيٌّ مِثْلَ مَا أُوذِيتُ» هيچ نبىّ آن مقدار ايذا نيافت كه من يافتم. در همین رابطه بوده است که آن‌ها را که می‌دانید تحمل می‌کردند. ولی نباید به‌کلّی هیچ توجهی به سخنان این افراد نداشت. مگر نفرموده‌اند: «دست در کار و دل با یار؟»  اگر صحبتی که در دوشنبه اخیر مطرح شد را با ایشان در میان بگذارید، إن‌شاءالله رفع مشکل خواهد شد. موفق باشیدhttps://eitaa.com/matalebevijeh/12597

34319
متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید: استاد در مورد صدای گوساله سامری از آقای پناهیان عزیز شنیدم که امام باقر علیه السلام فرمودند: حضرت موسی علیه السلام از صدای گوساله از خداوند سوال پرسیدن خداوند در جواب فرمودند: این صدا فتنه من بود برای... در موردش تحقیق کردم در تفاسیر متفاوت حتی از علامه طباطبایی بزرگوار هم تفاسیری خوندم ولی واسم مشخص نشد که جریان صدا واقعن چی بود. از طرفی راستش بخواین به شخصه من به فتنه های خدا واسه عیار سنجی و الگو کردن اجتماع اعتقاد دارم. ولی خواستم بدونم نظر شما در مورد این حدیث امام باقر علیه السلام چی هست و آیا معتبر هست یا خیر؟ خدا شما را حفظ کنه🙏

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیبایی کلام مولای‌مان حضرت باقر«علیه‌السلام» در همین است که متذکر حقیقت صدای آن گوساله هستند که کارش فتنه‌ای بود که در بنی‌اسرائیل ایجاد کند. آری! ظرائف معارف اهل بیت در همین جا است که ما را به جایگاه واقعه‌ها سوق می‌دهد و امروز ما در فضای مجازی صدای خُوارِ گوساله‌هایی را می‌شنویم که به ظاهر، شبیه موجودات زنده سخن می‌گویند ولی چیزی جز گوساله‌های فریب‌کاری که توسط سامری‌ها به صدا در آمده‌اند، نیستند. موفق باشید 

34172

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: كسانى معتقدند كه خداوند جهان را آفريده و قوانينى براى آن قرار داده است و براى تدبير آن، ديگر نيازى به خداوند نيست و او تأثيرى در گردش عالم ندارد. به قول يكى از غربى ها، عالم مانند ساعتى است كه وقتى آن را كوك مى‌كنند، عقربه هاى آن به صورت خودكار حركت مى‌كند. بر اساس اين پندار، خداوند تنها خالق عالم است؛ حال استدلال عقلی در خصوص تاثیر خداوند در حال حاضر چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اینان متوجه رابطه وجودی بین خداوند و مخلوقات نیستند که رابطه خدا با مخلوقات مانند رابطه لامپِ روشن با نورِ آن است که اگر رابطه لامپ با نورش قطع شود، عملاً نوری نمی‌ماند. خداوند همواره با جلوات خود عالَم را خلق می‌کند. در این مورد خوب است به «برهان صدیقین» رجوع شود. موفق باشید

https://lobolmizan.ir/search?search=%D8%A8%D8%B1%D9%87%D8%A7%D9%86

34146

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: چند وقتیست در به در دنبال شرحی، تفسیری میگردم که بشود از آن آیه‌های قرآن یا دعاها یا نهج‌البلاغه و یا به هرحال متونی که از معصومین باشد رو شرح بدهند. خسته‌ام از اینکه قرآن میخونم ولی نمیدونم واقعا چی میگه. دنبال فهم قرآن هستم که البته میدونم طبعا آسان نیست. دعا میخونم همینطور، احادیث و... اما چاره چیست!؟ تا کنون ۲۳ سال از خدا عمر گرفتم اما هنوز درکی از قرآن و نهج‌البلاغه و سایر ادعیه و اینکه چه می‌گویند ندارم. مسیر طولانیست و عمر دنیا کم و یک بار بیشتر فرصت زندگی نداریم. در حالی‌که اینا محتوای اصلی ما هستند برای رسیدن به حقیقت ولی نمیدونیم چطور باید بخونیم و استفاده کنیم و بفهمیم‌. خواستم تفسیرالمیزان شروع کنم منتها گیر آوردن کتابش در شرایطی که هستم فعلا سخت هست و اینکه نمیدونم چقدر اصلا میتونم با این تفسیر پیش برم. از طرفی می‌دانم که جانم بیشتر و بالاتر از کتب متفکرین و... میخواد (در عین اینکه دارم میخونم) اما از طرف دیگر ذهن جایی‌رو قد نمیده. چرا که نمی‌دانم چه بخوانم که پاسخ جانم باشد و چگونه بخوانم. در این مورد راهنمایی بفرمایید. ممنون میشم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین دغدغه‌ها، بحث‌های مطرح‌شده در سیر مطالعاتی سایت پیشنهاد می‌شود تا آرام‌آرام کاربران محترم را به سوی قرآن و نهج‌البلاغه و روایات سوق دهد. موفق باشید

33400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شما استاد گرامی: می خواستم بدانم که اگر مرجع تقلید من مطالعه تفسیر المیزان را مناسب نداند، من باید چکار کنم؟

متن پاسخ

بسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در این موارد هم می‌توان تقلید کرد؟ و مگر مرجع تقلید که در مقام کشف وظایف فقهی هستند؛ می‌توانند در این مورد هم به عنوان مرجع تقلید نظر دهند؟! موفق باشید

33044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرامی: در یکی از پاسخ ها گفتین فایل های سیر تاریخی الهیات اسلامی رو گوش بدین خوبه. این فایل ها رو می خواستم در سوال 17833 فرمودین (بنده خیلی به شما علاقمندم سوال جواب های ده سال پیش رو هم می خونم این سوال مال شش سال پیشه سال 95 ) https://lobolmizan.ir/quest/17833?mark=%D8%B3%DB%8C%D8%B1%20%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DB%8C%20%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C%D8%A7%D8%AA%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که بحث مذکور مربوط به جناب آقای دکتر مهدی امام جمعه است. فکر می کنم بتوانید مباحث فوق را در کانال تلگرامی ایشان پیدا کنید. موفق باشید
https://t.me/smemamijomee

 

32717

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: محضر جناب استاد طاهرزاده طاعات و عبادات قبول. لطفا تفاوت و وجه اشتراک تمرکز، تفکر، تعقل و توجه رو بفرمائید؟ ممنون میشم جواب و با ذکر جزئیات و مثال توضیح بفرمائید. تفصیل: اینکه در مکتب معرفت نفس توصیه به توجه به نفس شده و گفته شده انسان توجهش به هر ساحتی معطوف بشه بعد از مدتی خودش رو در اون ساحت خواهد دید و فطرتش باز خواهد شد به چه معناست؟ تمرین این توجه به من حقیقی و تمییز اون از تمرکز و تفکر و تعقل چه جوریه؟ متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این نوع موارد مفصل است. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءالله زمینه تفکر در این موارد را می‌گشاید. موفق باشید

32388

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد گرامی: انسان همین‌که می داند یکی در گوشه ای از دنیا او را دوست دارد در تمام ناملایمات زندگی هم حال اش خوب است، خوشحال است و در واقع احساس رضایتی دارد. حال همین انسان می داند یک هستی بی نیاز همیشه بی نهایت دوستش دارد اما این باعث نمی شود حالش خوب باشد. به نظر می رسد یک جای کار می لنگد. در صورت امکان راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

31892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا می‌شود درموقع بیداری وهوشیاری روح ازبدن جدا شود وعالم دیگری برود اما هم زمان جسم خودش رو احساس کند و اطراف خودش رو حس کنه و این اتفاق هرازگاهی بیفته و دست خود انسان نباشه و فقط نیمه شب اتفاق بیفته و اگرمی‌شود این موضوع میتونه چی باشه؟ میشه کامل توضیح بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان حکایت تجرد نفس است با ساحات مختلفی که دارد. مفصّل آن را در کتاب «خویشتن پنهان» می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

36433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرانقدر‌: استاد نظرتان در مورد آیت الله محمدرضا نکونام که مدرس عرفان نظری، اقتصاد اسلامی در حوزه علمیه قم است و کتابهای تفسیر قران و استخاره ایشان چیست؟ آخه من نظر خیلی ها را در مورد رد صلاحیت دکتر سروش و ملکیان که خواندم ....

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

35935
متن پرسش

سلام و نور: عرض تسلیت به مناسبت ایام شهادت. از مجموعه خانه طلاب جوان قم (نشریه خط) هیئت تحریریه در شماره جدید نشریه علاوه بر پیگیری موضوع اصلی آن که به نظم نوین جهانی می‌پردازد، همچنین به دنبال بررسی و تبیین سبک زندگی علمی طلبه عصر انقلاب هستیم، در این میان برخی ریزموضوعات انتخاب شده اند که به پیوست خدمت تان تقدیم می شود، لکن اگر فراغت بالی برای حضرت استاد حاصل است توفیقی است که از قلم جنابتان در رابطه با موضوع عرفان نظری و سوالاتی که ذیل این موضوع مطرح شده استفاده کنیم. سوالات درباره عرفان نظری: اولا عرفان نظری آری یا نه؟ (با توجه به کلیپ معروف رهبری و موضع ایشان نسبت به عرفان نظری که منجر به حرف و حدیث هایی است) چرا عرفان نظری ضرورت دارد؟ ثانیا آیا این درس باید عمومی باشد یا خصوصی (نظر حضرت امام نسبت به تعطیلی درس فلسفه مرحوم علامه و ممشای ایشان در طرح مباحث عمیق عرفان نظری در جلسات تفسیر سوره حمد از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به ظاهر متناقض به نظر می رسد)؟ عرفان نظری چه کاربردی دارد آیا مبانی این علم در جامعه شناسی سرریز دارد؟ می توان از مباحث عرفان نظری در تحلیل های سیاسی بهره برد؟ چه میزان در امامت و رهبری امت دخیل است؟ شیوه مطلوب تحصیل این علم چیست؟ برای تعمیق در اندیشه و مکتب علمی امام آیا تحصیل عرفان نظری لازم است یا خیر؟ و در نهایت اگر عرفان نظری نخوانیم از چه چیزی محروم خواهیم شد؟ پیشاپیش از بذل توجه حضرتعالی سپاسگزاریم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

۱. عرفان نظری به عنوان مبانی معرفتی که دستورات شریعت بر آن بنا شده است، همواره مورد توجه دین و ائمه هدی «علیهم‌السلام» بوده است. در آن حدّ که امام صادق «علیه‌السلام» مى‏ فرمايند: «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِي اللَّهِ وَ فِي قُدْرَتِه»؛ بالاترين عبادت ادامه‏ تفكر در باره ‏خدا و قدرت او است. در اين روايت، خداوند و آلاء و نشانه ‏هاى قدرت او موضوع تفكر است. مى‏ فرمايند تفكرى كه موضوعش خدا و آثار قدرت پروردگار باشد، بالاترين عبادت است. ولی عرفان نظری به عنوان موضوعاتی که تحت این عنوان بحث می‌شود مثل «اعیان ثابته» و یا «احدیت» و امثال آن، موضوعاتی نیست که نیاز همگان باشد و ملاحظه فرمودید که شهدای ما ره صدساله را یک شبه طی کرده‌اند آنهم با نظر به شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» و اشاراتی که ایشان نسبت به حقایق داشتند و به نظر می‌آید رهبر معظم انقلاب متذکر این امر هستند که فکر کنیم همه مردمان باید متوجه این اصطلاحات باشند.

۲. به هر حال مباحثی که در عرفان نظری مطرح است از آن جهت که نظر به اسمای الهی دارد بسیار مهم است و قرآن می‌فرماید: «وَلِلّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا»؛ (اعراف/۱۰۸) براى خداوند اسماء حسنايى هست، او را به آن اسماء بخوانيد. يعنى گاهى حق به صفت رحمان جلوه مى‏‌كند، به آن تجلى مى‏‌گويند: «اسم رحمان» يا به صفت رحيم جلوه مى‏‌كند، به آن تجلى مى‏‌گويند: «اسم رحيم» اين‏ها اسماء حسناى الهى هستند يعنى حق ‏اند در صفاتى خاص. آن وقت آن اسماء مظهر مى‏ خواهد تا به نمايش در آيند: امام صادق«علیه‌السلام» در رابطه با آيه‏ فوق مى‏ فرمايند: «نَحْنُ وَ اللّه الاسْماءُ الْحُسْني» به خدا سوگند ماييم اسماء حسناى الهى. ملاحظه كنيد امام خودشان را چطورى به ما معرفى مى‏ كنند و ما را به كجا راه‏نمايى مى‏ فرمايند. ابتدا بايد متوجه بود «اسماء حسنا» يعنى چه که عرفان نظری در این مورد به ما کمک شایانی می‌نماید بخصوص اگر گرفتار اصطلاحات نباشیم و اشارات مطرح شده در عرفان نظری را مدّ نظر داشته باشیم. بعد از آن است که می توانیم متوجه باشیم چرا ائمه‏ معصومين (عليهم السلام) اسماء حسناى پروردگار هستند.

۳. همان‌طور که متوجه هستید حضرت امام در مرحله‌ای از تاریخ متوجه هستند مباحث عرفانی اگر عمومی گردد و لقلقه زبان عده‌ای شود، علاوه بر آنکه آن معانیِ بلند از جایگاه خود تقلیل می یابند، حتی ممکن است مورد سوء استفاده قرار گیرد ولی با ظهور انقلاب اسلامی و افق جدیدی که برای مردم ما پیش آمد، اصطلاحات عرفان نظری اشارات خاص خود را به میان آورد و ملاحظه فرمودید که چه اندازه حضرت امام در شرح سوره «حمد» از آن اصطلاحات به طور خاص استفاده کردند و چه اندازه جایگاه آن خالی بود تا معلوم شود آموزه‌های دینی تا کجاها انسان را جلو می‌برد و چه اندازه جای تأسف دارد که ما آن راه را با جوانان خود در میان نگذاشتیم تا آن حدّ که آن‌ها گمان می‌کنند دین، تنها همین اصطلاحات عرفی و تکالیف ساده است. در حالی‌که بشر جدید و نسل جوان ما نظر به نهایت‌ها دارند که مباحث عرفانی متذکر آن می‌باشد.

۴. مسلّماً عرفان نظری به معنای خاص آن که جایگاه انسان را در هستی در ابعاد متعالی آن مدّ نظر قرار می دهد، امری نیست که در مباحث سیاسی بتوان از آن سخن نگفت و جامعه ایده‌آل مدّ نظرِ اسلام را از آن طریق تبیین نکرد.

۵. مسلّماً شخصیت حضرت امام خمینی از مباحث عرفانی ایشان جدا نیست و اگر متوجه باشیم امروز که انسان‌ خودش برای خودش مسئله شده است و موضوع سوبژگیِ انسان در میان است؛ شخصیت فکری حضرت امام مدّ نظر نیاید، عملاً انسان جدید همواره از گمشده خود محروم خواهد بود و این‌جا است که با نظر به شخصیت امام و مباحث حِکمی و عرفانیِ ایشان می‌توان بشر امروز را که به نهایت‌ها نظر دارد؛ مورد خطاب قرار داد و با او به گفتگو نشست.

۶. به نظر می‌آید امروز بیش از هر روز ما نیاز به معارف عرفانی و حِکمیِ موجود در آموزه‌های دینی خود داریم زیرا بشر آخرالزمانی بشری است که اگر نتواند خود را در نهایتِ خوبی‌ها حاضر کند, خود به خود برای جوابگویی به خلأ درونی خود در میدان ظلمانی‌ترین ظلمات‌ها قرار می‌گیرد و این امری است که متفکران امروز متوجه آن شده‌اند و نباید جایگاه طرح سوره «حمد» امام را در تلویزیون را ساده گرفت و یا از آن غزل خاصی که خانواده حضرت امام پس از رحلت ایشان مطرح کردند را ساده گذشت. غزلی که در یکی از ابیات می‌فرمایند: «در میخانه گشایید به رویم شب و روز / که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم». باید از خود پرسید این میخانه کدام میخانه‌ای است که حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» طالب گشوده شدنِ در آن می‌باشند و آن مدرسه و مسجد کدام مدرسه و مسجدی است که حضرت ایشان از آن بیزار گشته‌اند؟ در حالی‌که همه می‌دانیم آن مرد بزرگ فرزند مدرسه و مسجد بوده‌اند. موفق باشید      

35882
متن پرسش

سلام علیک بجوامع السلام: با عرض پوزش از حضرت استاد و کاربران بابت زحمت و اذیت مطالعه ی مطلبی که قرار داده می شود.
کربلا و صیرورت تاریخی انسان
همچنان که انسان در سیر الی الله در ذیل تاریخ توحیدی از مقطعی یا از طوری در طور دیگر حاضر می شود و خود را پیش از گذشته در تعیین حقانی می یابد و احساس می کند که از آن به شدنی بعد از شدن یا بودنی پس از بودن می گوییم این صیرورت تاریخی که ذیل تاریخ قدسی معنا می‌شود از حضور آدم ابو البشر آغاز و تا حضور ختمی نبوی ادامه یافت و بعد همین صیرورت با حسین علیه السلام در تاریخ تعینی دیگر یافت و معنایی دیگر از انسان را به تاریخ گمگشته و حیرانی بشر امروز بخشید تا انسان در عمق معنا بخشی خودش در دل حضور تاریخی حسین علیه السلام بودنی دیگر را تجربه کند و خود را در ساحتی از عالم و نسبت عمیق‌تر از مناسبات مادی و مدرنیته بیابد و این صیرورت تاریخی را به تماشا بنشیند و احساس کند. اربعین، همان صیرورت تاریخی است که با حسین علیه السلام شروع شد تا دستِ افتاده ی انسان زمینگیر این تاریخ و زمانه را بگیرد و در افقی و ساحتی حاضر کند که طلب پنهان و نهفته ی وجودی هر انسانی است که در این تاریک خانه ی وهم آلودِ این سویی گم شده، یا غبار شهوت‌ها و غضب‌ها آن را مسکوت گذاشته است و اما اربعین آغازی بر پایان همین سکوت تاریک خانه ی عالم غبار آلودی است که بشر می خواهد از پوستین دروغین دیروزش به در آید و در فهمی جدید و عالمی جدید در نسبتی جدید با خودش روبرو شود و اربعین بستر چنینی بودن و شدنی است که از آن تعبیر به صیرورت تاریخی انسان می کنیم صیرورتی که انسان در عالی ترین نحوه ی حضور خودش با حقیقت قرار می گیرد همان حس حضور و شهود حق که تماماً بودن و هستی است و دیگر معنایی از کنید و یا دوگانگی در میان نیست همانی که محی الدین از آن تعبیر به حق الیقین می کند و یا صدرا آن را رهایی انسان از قیود و مقام اطلاقی انسان تعبیر می کند و این همان افقی است که با اربعین به روی انسان گشوده شده است تا خود را و بقیه را در وجه اطلاقی یک حقیقت قدسی به تماشا بنشیند و اگر بپرسی چیست؟ بایست بگوییم که فقط هستی است باید به افق شهودی اربعین حسینی نظر کرد و نظر بازی را از همین بستر شروع کرد آنگاه فقط تماما حقیقت است و حقیقت و لذت تماشای آن و حضور در بیگرانگی و دوری از بیگانگی های قیودات و مناسبات و شئونات شهر مدرن ..... شاید کسی بپرسد که در مسجد چه باید کرد؟ این پرسشی است که جواب دادن به آن انسان را در مسجد متحیر می کند عوض آنکه راهی جلوی روی او قرار دهد در حالی که مسجد محل حضور و شهود و رویارویی و انس حضور است و اعمالی که در مسجد انجام می‌شود جهت تقویت این حسِ حضور و رویت و لقاء حق است نه آنکه برای خود معنایی مستقل داشته باشد. بنابراین در مسجد باید حاضر شد و به این حضور شدت بخشید تا بودن و هستی یافت شود و حس پوچی و بیهودگی و گمگشتگی را از خود برانیم و در یک حیات متعالی و حضور بی‌کرانگی و قدسی در مسجد خود را احساس کنیم یک حس حضوری در عین بودن در نسبت با احدیت و گزنه هر چه از مسجد بگوییم یا برای شخص معین کنیم که باید در مسجد چه بکند او را متحیرتر کرده ایم! اعتکاف نیز از همین جنس است روزه در مسجد همراه با خلوت و سکوت و اعمالی که در اعتکاف دنبال می شود سنخ شدت حضور دارد تا آنکه بخواهد کار خاص مستقلی باشد. اربعین هم به شرح ایضاً یافتنی است بعد از یافتن، و شدنی است بعد از شدن. باید در مسیر اربعین حس حضور را شدت بخشید و پیاده روی خود عمل مستقل نیست! بلکه در مسیر صیرورت انسان در تاریخی است که از حسین علیه السلام می‌گذرد و بایست در این طریق و مشی کردن حضوری بعد از حضوری برایمان تثبیت شود و شدت بودن در ما بیش از پیش شود. اربعین، قدم زدن در ساحت قدیم الاحسانی (حضرت احدیت) عالم توحید است که انسان در این تاریخ طلب آن را در وجودش احساس کرده است و به سوی آن قدم برداشته است و نشانه ی این طلب، حضور شهدایی است که در این سالهای اخیر در ما ظهور کرده است و تشییع شهدایی که انسان‌هابی با آرمان و اندیشه ی همان طلب در زیر این تابوت‌ها حاضر شده‌اند. آری شهدا این طلب و این حقیقت را پیش روی ما نهاده اند و ما مشتاقانه به استقبال این حقیقت تاریخی افتاده ایم تا ما هم جزو این قافله ی قدسی در دل تاریخ توحیدی حسینی باشیم و اربعین، جواب عطش تاریخی انسان آخرالزمانی است که هیچ چیز جز اصیل‌ترین بودن‌ها (بودن با حق) و حقیقی‌ترین انسان‌ها (انسان کامل) او را اشباع و ارضاء نمی کند. باید به استقبال حضور اربعین رفت تا حقیقت ما را دربرگیرد و آنگاه است که انسان در صیرورت تاریخی خود حاضر شده است.... این مطلب را در آستانه ی حرکت به کربلا در کنار موکب چایی حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام نگاشتم همراه با چای عزای سیدالشهدا علیه السلام و شاید آنگاه که این مطلب خوانده شود این کمترین در مسیر زیارت سیدالشهدا علیه السلام باشم و امیدوارم دعای خیر جناب استاد و دوستان بدرقه ای باشد تا در این سفر شهودی حضوری اربعین بیش از پیش حاضر شویم.

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید به لطف الهی در منزلی حاضر شده‌ایم که ذیل نظر به حضرت سیدالشهداء «علیه‌السلام» در حال تجربه بودنی هستیم که این، نهایی‌ترین بودن است تا خود را و بقیه حاضران در صحنه اربعینی را آینه نمایش حقیقت قدسی بنگریم آن هم وقتی ماورای کثرت‌ها به هستیِ جان‌ها نظر کنیم، در آن صورت است که حیرت می‌کنیم چه اندازه خداوند در این عالَم و در این جان‌ها به ظهور آمده است.
همان‌طور که فرمودید و خوب هم فرمودید این اربعین، جوابِ عطش تاریخی انسان آخرالزمانی است که هیچ چیز جز اصیل‌ترین بودن که بودنِ «بالحقّی» است او را راضی نمی‌کند. به این فکر کنید وقتی رغبت به زندگی در انسان می‌میرد که زندگی را به پایین‌ترین شکل آن که فروافتادن در توهّمات دنیایی است، تقلیل دهیم و متوجه حضوری که حضور در بیکرانه توحید است، در میدان‌های ظهور انوار توحید، نگردیم و این یعنی عدم حضور در حماسه‌ای که تندبادِ طلب، در نهایی‌ترین حضور در این زمانه با انقلاب اسلامی و پیرو آن در رخداد اربعینی پیش آمده است. تندبادی که خداوند به حرکت در آورده تا هرکس خواست در زمانه ظهور ایمان در ایمان وارد شود، خود را به آن بسپارد بدون آن‌که تفصیلاً بداند بنا است تا کجاها جلو برود. همین اندازه می‌توان احساس کرد که: «پرّ کاهی است در مصاف تند باد / خود نداند در کجا خواهد فتاد.»
در سه جلسه‌ای که در خدمت رفقا تحت عنوان «باز اربعین» بود عرایضی شد، آن نکات می‌تواند إن‌شاءالله همچنان ما را متوجه افق گشوده‌ای بنماید که در آن از یک طرف انسان را در نهایی‌ترین حضور مدّ نظر قرار دهیم و از طرف دیگر تاریخی را که اشاره به نهایی‌ترین تاریخ که طلوع ظهور حضرت ولی عصر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» است رامدّ نظر آوریم. https://eitaa.com/matalebevijeh/14529موفق باشید    

 

34218

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت استاد طاهرزاده: استاد بنده طلبه هستم و خودم را در آینده در کسوت یک فرد ذوابعاد می بینم. فردی که بتونه مسائل رو از چند وجه ببینه و بررسی کنه. توی بررسی که از اساتید انقلابی کردم متوجه شدم جناب عالی و استاد رائفی پور و حاج آقای پناهیان و استاد حسن عباسی و آیت الله مصباح و شهید مطهری و عین صاد و از همه مهم تر رهبری و امام خمینی، همون اشخاصی هستند که من می پسندم و دوست دارم شاگردی این بزرگواران رو بکنم. حالا سه تا موضوع پیش آمده . ۱. آیا این طور مطالعه صحیح هست؟ این همه استاد و این همه کتاب و سخنرانی؟ ۲. اگر صحیح هست چه طوری شروع کنم؟ از کجا شروع کنم؟ هر کدام از این بزرگواران توی آثارشان سیر مطالعاتی دارن. باید سیر مطالعاتی همشون رو شروع کنم؟ البته همه ی این ها جدا از دروس حوزه و یادگیری زبان خارجی هست. ۳. آیا برای ذو ابعاد شدن و مطالعات میان رشته ای داشتن این کارهایی که می خوام بکنم کافی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید جنابعالی که بحمدلله در کسوت طلبه می‌باشید اگر خود را با مبانی قرآنی و روایی، ذیل حضرت امام و رهبر انقلاب حاضر کنید، خودتان شخصیتی خواهید شد برای تحلیل و تبیین هرچه بیشتر آنچه به عنوان عطای الهی به بشر امروز شده است به نام انقلاب اسلامی. موفق باشید

33687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد گرامی، بنده بیش از ۱۲ سال است که با آثار شما مانوسم و به شدت متاثر از شما هستم و حقیقتا در بین علمای حاضر افق فکری شما را به شدت به مقام معظم رهبری نزدیک می بینم و شاید هم نزدیکترین! اما از یک طرف خود آقا در بین علمای معاصر، دانشجویان و اهل علم را به دستگاه فکری مرحوم آیت الله مصباح یزدی ارجاع می دهند اونم با تعابیری عجیب و تمجید زیاد از استاد مصباح!!! اما از طرف دیگری شما استاد گرامی بعد از فوت استاد مصباح جلسه ای برای بزرگ داشت این عالم ربانی نگذاشتید و صحبتی نکردید! در صورتی که از استاد فاطمی نیا گرفته تا حاج قاسم عزیز تا علامه حسن زاده تا شهید حججی تا نادر طالب زاده، حرف زدید و تفصیل کردید اجمال ها را. چرا در مورد ایشان صحبت نکردید؟ چون بنده سایت را زیر و رو کردم چیزی ندیدم! شاید هم بنده درست نگشتم و نگاه نکردم. این تناقض بین تاکید رهبری بر استاد مصباح و سکوت شما در مورد ایشان چیست!؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله در سال‌های قبل شبهای جمعه در منزل ایشان خدمت‌شان می‌رسیدیم و از مباحث کلامی ایشان بهره‌مند می‌شدیم. در جلسه‌ای که در مرکز «سیمای هنر و اندیشه/ سُها» به صورت میز گرد شکل گرفت، عرایضی نسبت به تعهد و حساسیت‌های ایشان نسبت به اسلام و انقلاب خدمت رفقا عرض شد. موفق باشید

33470

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: از صوت بدن اخروی برای من سوالی مطرح شد. و آن اینکه آیا در قیامت می‌شود که یک روح بدن اخروی اش، مثلا دارای سه سر باشد، مثلا هم سرش گرگ باشد هم میمون و هم خوک؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که به گفته جناب صدرالمتألهین: «النّفس فی وحدته کلّ القوا» می‌باشد بنابراین هر نفسی در حالت طبیعی بدن واحد خود را شکل می‌دهد و تدبیر می‌کند. موفق باشید

33439

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: اینکه درعرفان بعد از اعیان ثابته (پایین تر از اعیان ثابته) را وجود می گویند مگر بالاتر از اعیان ثابته یعنی غیب الغیوب وجود ندارند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «اعیان ثابته» مربوط به مقامِ امکانی انسان است، در دل عالم وجود. و این بدین معنا نیست که قبل و بعد از آن، «وجود» مطرح نباشد. موفق باشید

33089

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیز و بزرگوار سلام: اگر گاهی بخواهیم خودمان را در لحظه محک بزنیم و میزان تقوای خود را بسنجیم تا کمی امید به قلبمان بیاید، باید به چه نشانه هایی توجه کنیم؟ کلا محک میزان تقوا در وجود یک نفر از دیدگاه خود شخص چیست؟ من معصوم نیستم. اما تلاش بسیار زیادی برای رسیدن به تقوای واقعی می کنم. ولی باز گناهان فراوانی دارم و گاهی ناامیدی وجودم را فرا می گیرد.😔

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک آن‌که حضرت ربّ العالمین نظر به بنده خود دارد آن است که آن بنده نسبت به رعایت دستورات او حساس است و خود او اگر غفلتی برای بنده‌اش پیش آید میل به توبه را در او ایجاد می‌نماید. به این سخن جناب مولوی نیز نظر کنید که می‌فرماید:

آن یکی الله می‌گفتی شبی

تا که شیرین می‌شد از ذکرش لبی

گفت شیطان آخر ای بسیارگو

این همه الله را لبیک کو

می‌نیاید یک جواب از پیش تخت

چند الله می‌زنی با روی سخت

او شکسته‌دل شد و بنهاد سر

دید در خواب او خضر را در خضر

گفت هین از ذکر چون وا مانده‌ای

چون پشیمانی از آن کش خوانده‌ای

گفت لبیکم نمی‌آید جواب

زان همی‌ترسم که باشم رد باب

گفت آن الله تو لبیک ماست

و آن نیاز و درد و سوزت پیک ماست

حیله‌ها و چاره‌جوییهای تو

جذب ما بود و گشاد این پای تو

ترس و عشق تو کمند لطف ماست

زیر هر یا رب تو لبیک هاست

موفق باشید

33069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من سوالی در مورد کارهایی که اجنه برای زندگی انسان میکنن داشتم. چند وقت پیش متوجه شدم روی چادرم مویی دوخته شده. و بعد از اون اختلاف بین من و همسرم و روابط خانوادگیمون خیلی زیاد شده. طریقه نجات از این شرایط چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» خوانده شود. عمده آن است که متوجه باشیم هر اندازه روح ما توحیدی و عمل ما با تقوا همراه باشد، شیاطین را بهتر از خود دور می‌کنیم و به همین جهت باید با عزم توحیدی زندگی را ادامه داد و در مقابل چنین صحنه‌هایی ایستادگی کرد. موفق باشید

نمایش چاپی