بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: رهبری تاکید داشتند که وزیر آموزش و پرورش مشخص گردد ولی هنوز مشخص نشده است به نظرتان این دولت در راستای منویات رهبری حرکت می کند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که رهبر معظم انقلاب مکرر فرمودند به این دولت اعتماد و امید دارند. البته تعیین وزیری در شأن آموزش و پرورش کار آسانی نیست. موفق باشید

34870
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رضوانه: با عرض پوزش از جناب استاد و کاربران عزیز که وقت می‌گذارند و این وجیزه‌ی ناچیز را مطالعه می‌کنند. پیش از مطالعه از جناب استاد با اطاله‌ی وقت شریف‌شان در وسط ضیافت توحیدیِ ماه خدا عذرخواهم و محتاج دعاهای توحیدی‌تان هستم. به مناسبت شهادت افق گشای جناب حضرت آوینی نوشته‌ای را به خدمتتان ارسال می‌کنم تا شاید ما را هم جزو خادمان و نوکران این شهیدان به حساب آورند.

آوینی و هنر اشراقی انقلاب اسلامی در طلیعه‌ی طلوع انقلاب اسلامی در میان اندیشه‌های عصر خویش از بلوک شرق و کمونیست و جامعه‌های کارگری و احزاب کمونیستی چین و شوروی و بلوک غرب و تفکر لیبرال و اندیشه‌های اومانیستی و سکولار غربی، «انقلاب اسلامی» در تاریخی حاضر شد که جهان در سیطره‌ی این اندیشه‌ها در جریان بود. امام (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) با نور فهم الهی خود متوجه‌ی شروعی دیگر در تاریخ بود که دیگر نه شرق برای بشر سخنی نو دارد و نه غرب می‌تواند مأمن و مونس انسان این زمانه شود، بنابراین امام سخنی تازه را در انداخت از انسان و جهان و از تاریخی که با انسان میان شرق و غرب در حال طلوع است، و مطلع الفجر این انسان شروق توحیدی، عالم جدیدی است به نام «انقلاب اسلامی» که بنیاد آن توحید است، درست نقطه‌ی مقابل اندیشه‌ی اومانیسم و خودبنیادیِ انسان. در این شروع و آغاز، فهمی جدید و مناسباتی جدید در تاریخ شکل گرفت و تقابلی نو را با اندیشه‌های زنده‌ی تاریخ غرب درانداخت و بنای تازه‌ای را برای نظام اجتماعیِ بشر پی‌ریخت تا انسان در تعالیِ اراده و اختیار در چنگال هوس تمدن غرب، انسانیت‌اش لگدمالِ خیالات و توهّمات مناسبات عالم مدرن نباشد و نظمی را تأسیس کند تا در آن انسان در قامت خلیفه‌ی الهی خود را برانداز کند. این شروعی بود از یک آغاز که در اندیشه‌ی مکتبی امام (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) جا گرفته بود و برای آن طرح نهضتی را در انداخت که ساختمان وجودی انسان را از مراتب ملک تا ملکوت در نظر دارد و جنبه‌ی قدسی انسان را فدای جنبه‌ی مادی و ملکی او نمی‌کند. انسان در اندیشه‌ی امام به تعبیر آیت الله جوادی آملی:

«انسان حقیقی کسی است که در محدوده حیات حیوانی و طبیعی نایستد.» همچنین می‌فرمایند: «انسان حقیقی در سایه تعلیم قرآن کریم به انسانیت دست یافته، از وضعیت روشنی بهره‌مند است و در همه امور حیات خود می‌تواند با شفافیت سخن بگوید. او می‌داند از کجا آمده است و به کجا می‌رود و نیز رابطه‌ی خودش را با جهان اطراف و روابطی که بین اجزای عالم برقرار است را می‌داند.»

این سخنان به خوبی می فهماند که سخن از انسان دیگری در میان است و حرفی نو از عالمی دیگر از تاریخ به میان آمده است. شهید آوینی(رحمت الله علیه) از جمله کسانی بود که این «طلوع تاریخی مکتب امام» را فهمید و تقابل تاریخی جبهه‌ی تمدنی حق و باطل را دریافت و خود را در ذیل اندیشه‌ی قدسی تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی حاضر کرد تا مبیّن و معلّم این مکتب انسان‌ساز خمینی شود. در اصل، آوینی راوی عالم توحیدی امام (سلم الله علیه) شد و دست به ابر روایت تاریخ تمدن توحیدی اسلام شد. تاریخی با حضورش در برابر مکاتب عالم مدرن حرفی تازه از انسانی جدید در تاریخ داشت. سخن از تولد انسانی دیگر با ابعاد متعالی و مکتبی انسان‌ساز با نگاه به افق ملکوتی عالم بود و آوینی هنر فهم این عالم را در خود داشت و آن را پرورش داد تا خود را معلم و راوی حکایت انسان عصر انقلاب اسلامی کند. «روایت فتحِ آوینی»، قصه‌ی حضور انسان ملکوتی است که در زمین، جنود خداوند است، همان انسانی که در مقاومت خرمشهر خدا را به صحنه‌ی زمین آورد و امام فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» یا در سخنانی دیگر امام در مقاومت این بسیجیان فرمود:

«این جانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را که دست خداوند بالاى آن است مى‌ بوسم و بر این بوسه افتخار مى‌ کنم. شما دِیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید یا لَیْتَنى‌ کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیما.»

 تماماً سخن از اندیشه‌ای دیگر در تاریخِ دیگر است و آوینی این اشراق قدسی را در طلوع انقلاب اسلامی در مکتب امام (رضوان‌الله‌تعالی‌‌علیه) به خوبی درک کرد و از همه مهم‌تر آن است که آوینی در این اشراقِ تاریخی و در این تاریخِ توحیدی حاضر شد و «هنر» را که اساساً مقوله‌ای است خنثی که ذاتاً نه حُسْن می‌پذیرد و نه قُبح، بلکه ماهیتی است برآمده از اندیشه‌ها و مکاتب و فرم و محتوای آن را اندیشه‌ها هستند که تأمین می‌کنند. و آوینی به «هنر» ارزش داد و «تقدس» بخشید در روزگاری که هنر در خدمت هرزه‌انکاری‌ها و در ذیل اندیشه‌هایِ نیست‌انگار و ابتذال به‌سر می‌برد، آوینی آن را تقدس بخشید و «هنرِ انقلابی» را بنا نهاد. البته منظور سخن این نیست که او آغازگر هنر انقلاب اسلامی بود، نه! او جزو اولین‌های آغاز هنر انقلاب اسلامی بود. آنچه کار آوینی را ارزش بخشید این بود؛ «هنر» را خوب می‌شناخت و تأثیر هنر بر انسان ر ا خوب درک کرده بود و اثرپذیری انسان از هنر را آگاه بود. فلذا «هنرِ مقدس» را برای حضور در عالمی جدید در مواجهه با انسان انتخاب کرد. به همین جهت ما کار آوینی را به نام «هنر اشراقی انقلاب اسلامی» گذاشتیم.

 بزرگترین سرمایه‌ای که آوینی با آن به ساحت هنر باریافت آن بود که بنیادهای معرفتی و اندیشه‌ای غرب را خوب می‌شناخت و از مکتب انسان توحید امام هم کاملاً آگاه بود، فلذا تقابل ذاتیِ هنر انقلاب اسلامی را با هنر غرب مدرن در بنیادهای معرفتی آنها می‌دید، فلذاست که کارِ آوینی مشحون و مملو از مفاهیم قدسی و معارف اشراقی است. آوینی «هنر» را غایت نمی‌دید بلکه فاعلیت هنر را در غایت قدسی انسان جستجو می‌کرد و روایت فتح، تجلی این‌چنین نگاهی است که آوینی در آن زیست می‌کند. آوینی در عالم خمینی خود را پیدا کرده است و با تاریخ خمینی زندگی می‌کند و حیاتِ انسان این تاریخ را هم در مکتب امام جستجو می‌کرد و این تاریخ را عصر بیداری انسان نامید، چرا که او خوب کارد به استخوان نشسته‌ی نهیلیسم را به جان آدمی در جهان مدرن هم به خوبی چشیده است، و هم درک کرده، و هم انسانِ خودبنیاد عالم مدرن را می‌شناسد که در آن‌جا سخن از ایثار و بذل جان و فداکاری و ساحتِ معنا جایی ندارد، آنجا تمام مناسبات انسان در طبیعت و ماده است که تعیین می‌شود و انسانِ بُریده از معنا با خود زیست می‌کند و انسان در رابطه با خدا معنایی ندارد و خدا در مناسبات آن‌ها مرده است و جایی برای حضور خدا نمی‌ماند و این جاست که آوینی به دنبال خدایی می‌گردد که خمینی به تاریخ آورد، خدایی که در سنگر رزمنده‌ی سیزده سال حاضر است و در ایثارِ آن مادرِ پیری که تمام دارایی‌اش یک مرغ است که آن را هم برای رزمندگان هدیه می‌دهد؛ حاضر است. خدایی که در تمام صحنه‌های جبهه، خودش را نشان می‌دهد و رزمندگانی که وقتی از آنان می‌پرسی این‌جا چه می‌کنید؟ می‌گویند البته که ما کاری نمی‌کنیم، اینجا هر کاری که شده، کار خدا بود.

آری! آوینی قهرمانِ فهم تاریخی است که با «انقلاب اسلامی» طلوع کرد و کوشید تا این طلوع را با هنر مقدس و متعالی به انسان نشان دهد و انصافا آوینی موفق بود در ارائه‌ی «هنر انقلاب اسلامی»، و باید گفت استادِ تمام هنر انقلاب اسلامی، چرا که او از یک سو بایست فهم و ادراک این حقیقت قدسی را که در ساحت ملکوتی است و از جنس معناست به ساحت خیال بیاورد تا بتواند از محسوس پلی بزند برای فهم آن حقیقت معقول و معنا، و این کارِ انسانی است که خود نیز از عالم معنا بهر‌ه‌ای داشته باشد و در افق خیال دستی بر آتش؛ و آوینی این هر دو را داشت. هم خوب «معنا» را می‌یافت و هم برای نمایش آن در صورت محسوس از خیالِ ناب بهره برده بود. آوینی شاگرد اشراقی مکتب امام است که در این اشراق، خود را حاضر کرده است و با حضور در آن به سر منزلِ مقصودِ انسانیِ خویش هم نایل شد. حضور در دل یک حقیقت اشارت به آن است که ابتدا انسان آن طلوع قدسی را بیابد و بفهمد و تصدیق کند و بعد از آن در دل آن شروع و طلوع شروق نور آن مکتب قرار بگیرد، در هر جایگاهی که باشد، بعد از آن این مکتب است که او را در دل این اشراق راهنمایی می‌کند البته که اراده‌ی قرارگرفتن در این مسیر به دست انسان است که خود را وارد به این عالم بکند آنچنان که شهید باقری‌ها و باکری‌ها در آن قرار گرفتند و جبهه ی دفاع مقدس را به بهترین نحو و با استمداد از شروق این نور تابیده در مکتب خمینی به بهترین وجه اداره کردند و مگر راهی به غیر از این برای ادامه‌ی انقلاب اسلامی هست پیش روی جوانان بسیجی‌مان که داعیه‌دارِ ادامه انقلاب اسلامی هستند؟؟!!

البته سخن در باره‌ی آوینی بس بیش از این و مفصل‌تر است و می‌شود در باب گفتگو‌های او در موضوعات مختلف سخن‌ها گفت و از بنیاد‌های اندیشه‌ای او در مسایل گوناگون سخن گفت و نظام اندیشه‌ای شهید آوینی را بررسی کرد که جای کارهای زیادی هم هست برای امتداد معنا بخشی به کار های آوینی و بررسی های تاریخی کارهای او در انقلاب اسلامی و هنر انقلاب اسلامی. هنر در اندیشه ی کلان رهبران انقلاب اسلامی هم بسیار مهم و مورد توجه بوده است. امام خمینی (رضوان الله علیه) فرمودند:

تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقل‌دهنده اسلام ناب محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدی- علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم‏ آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی و اسلام مرفهین بی‏درد، و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.» (صحیفه نور، ج ‏۲۱، ص: ۱۴۵ و ۱۴۶).

 در سخنان امام هم دقیقاً هنر ابزاری است برای غایت و تعالی انسان و تقابلی است در برابر هنر مبتذل و تقابل با ساحت ماده و طبیعت و هوس. هنری که فاعلیت و برانگیزاننده‌ی انسان باشد برای پیشبرد عالم انسان حقیقی و بریده از معنویت و باطن عالم ماده نباشد. سخن از هنری است که منشا و مبدا آن عالم معناست و صورت این هنر، تصویر معنایی است که رهاورد سفر به حقیقت و یافت معنا باشد. و آوینی شاگرد همین مکتب معرفتی است. و در آخر این نوشته لازم یدانم سخنانی از رهبر معظم انقلاب را شاهدی بیاوریم بر اندیشه های هنر توحید حضرت امام (رضوان الله علیه) تا با بازخوانی این اندیشه‌ها و گفتگو پیرامون آن بتوانیم هنر انقلابی را اعتلا ببخشیم و ساحت هنر ر ا از چنگال خشونت و توهم و خیالات ناپاک اندیشه ی غرب در آوریم و از اسارت عالم ماده و طبیعت و هوی و هوس نجات دهیم و این نیازمند گفتگو پیرامون بنیان‌های معرفتی هنر مقدس و هنر انقلاب اسلامی است، از این جهت که ۱. هنر چیست؟ ۲. هنرمند کیست؟ ۳. هنر، خیر یا شر است؟ ۴.... و سؤالات بسیاری که اساساً در علم برتر یا به قولی در زبان برتر علم از آن سخن گفته می شود که در قالب فلسفه‌ی هنر به این سوالات جواب داده می‌شود.... به امید آن‌که بتوانیم در امتداد اندیشه‌های قدسی امامین انقلاب، راهی برای ادامه‌ی هنر انقلاب اسلامی قدمی بر داریم.

 اما «هنر» در کلام مقام معظم رهبری«حفظه‌الله‌تعالی» این‌چنین است:

«شک نباید کرد که انقلاب به هنر نیازمند است و هنر انقلاب از آنجا که باید حامل مفاهیمی نو و قهراً ناآشنا باشد و از آنجا که باید با همه معارضه‌ها وخصومت‌هایی که هیچ انقلابی از آن مصون نیست، درگیر شود و از آنجا که باید معارف نوین را در ذهن‌ها راسخ و ماندگار سازد، ناگزیر باید هنری ممتاز و فاخر و پیشرو باشد. ***** ابزارهای هنری بی شک، رساترین، بلیغ ترین و کاری ترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است. ***** هنر یک شیوه بیان است، یک شیوه ادا کردن است. منتها این شیوه بیان، از هر تبیین دیگر رساتر، دقیق تر، نافذتر و ماندگارتر است. دقت در هر یک از این چند تعبیری که عرض کردم: رساتر بودن، دقیق تر بودن، نافذتر و ماندگارتر بودن، در فهم معنای هنر کمک می کند. ای بسا که یک گزارش غیر هنری، گر چه علمی و تحقیقی و دقیق، خاصیت ارائه هنری را نداشته باشد. بارها گفته ام که هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیام های حق و باطل نیست .******  کار هنر با محتوی پایان نمی یابد، قالب نیز ارزش بسیار دارد. ظرف نازیبا، مظروف زیبا را زشت جلوه می دهد و برای ساختن ظرف زیبا در عرصه هنر، تنها استعداد کافی نیست، آموزش هم ضرورت دارد. هنرمندانی که قدرت آموزش اصول هنری را در خود می بینند، باید به یاری جوانان بشتابند. ****** شعر و هنر، زیباترین قالب برای همه پیام های نوین و مایه گسترش و نفوذ این پیام ها تا همه جای خطه وسیع دل ها و جان های انسانی ست و شاعران و سخن سرایان آگاه، همیشه توانسته اند والاترین معارف انسانی را در کتیبه روزگار با نقشی جاودانه، به نسل های بعد از خود بنمایانند. ***** هنر دقیق ترین و رساترین وسیله انعکاس اندیشه ها و آرمان های شریف می باشد. ***** هنری که در خدمت حق، انسانیت و راستی و درستی قرار داشته باشد، ارزشمند محسوب می شود. ***** اگر در جامعه، درخشش هنر وجود داشته باشد، فضای جامعه درخشان می شود. ***** هنر در جمهوری اسلامی یک وسیله و ابزار و از شمار بهترین هاست. اگر جمهوری اسلامی حرفی برای گفتن و یا ایده ای برای عرضه کردن دارد، این عرضه باید با بهترین شیوه ها که همان هنر است انجام گیرد. **** هنر امروز ایران، هنر مقاومت است، نه هنر تسلیم و سازش. این گونه هنر، شرط اصلی آگاهی و زمان شناسی و نیز شجاعت و گستاخی در برابر تهاجم وحشیانه ای است که در آن از همه ابزارها برای سرکوبی و به ذلت کشانیدن ملت ما استفاده می شود. بنده از ته دل و از بن دندان، ایمان راسخ و قطعی دارم که هنر آینده این کشور، هنری جوشنده و هنری برتر خواهد بود. همان طور که در میدان های دیگر مشاهده کردیم.»

 این‌ها مجموعه‌ای بود از سخنان رهبر معظم انقلاب پیرامون «هنر» که در جلسات مختلف ایراد فرمودند که هر کدام از آن جای بحث و تفصیل دارد که در این وجیزه نمی‌گنجد، اما راهی است و اشارتی است برای بازخوانی اندیشه‌های امامینِ انقلاب پیرامون «هنر انقلاب اسلامی» .

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در مورد شخصیت شهید آوینی بزرگ در همین یک جمله جنابعالی نهفته است که او توانست متوجه طلوع تاریخی شود که با حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به ظهور آمد و آن شهید بزرگوار بیش از آن‌که به حاشیه‌های اطراف خود مشغول شود، نظر به چشم‌اندازی انداخت که در آن، همه بودنِ بیکرانه خود را حاضر دید و فهمید چه آینده بزرگی در این حضورِ تاریخی در انتظار بشری است که بنا دارد در امروزِ خود از دیروز و فردایش غافل نباشد، بشری که از اکنون‌زدگی که قصه ظلمات جهان امروزِ غربی است، خود را آزاد کرده است. با نظر به شهید آوینی و سیره و سخن او ما نمادِ انسان متفکری را در کنار خود می‌یابیم تا در عمق حضور تاریخی‌مان همه آنچه قابل درک و قابل تفکر است، را تجربه کنیم. اگر این‌همه به آن شهید بزرگوار خود را نزدیک می‌کنیم، به علت آن است که بنا داریم در شخصیت انسانِ عصر انقلاب اسلامی به دورترین افق‌ها بنگریم و با مردمانِ امروز خود سخن بگوییم، سخنی که تمام ابعاد گسترده انسان آخرالزمانی را مخاطب قرار داده.

بگذار بیش از آن‌که بنده از شهید آوینی سخن بگویم، کاربران محترم به آنچه شما به‌خوبی در این مورد سخن گفته‌اید؛ نظر کنند. تلاشی برای در میان‌گذاردن شخصیتی که می‌تواند متذکر جامعیت جوانان امروزین ما باشد. موفق باشید     

34267
متن پرسش

با سلام و احترام و وقت بخیر: استاد سیر رجوع به قرآن چگونه است؟ آیا اول ادبیات عرب بخونیم؟ اول تفسیرالمیزان بخونیم؟ یا مستقیم به خود قران و ترجمه رجوع کنیم؟ هر طور که باید باشد بنده را راهنمایی بفرمایید. با تشکر. اجرکم عندالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بهترین شکل رجوع به قرآن آن است که انسان تا حدّی با ادبیات عرب آشنا باشد و سپس به معارفی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» که مقدمه تفکر و تدبر نسبت به قرآن است بپردازد و آن‌گاه با تفسیری مانند «المیزان» راه انس با قرآن را هموار کند. ۲. حال اگر شرایط ارتباط با ادبیات عرب کارساز نبود، معرفت نفس و برهان صدیقین و سپس حدود ۱۰۰ جلسه به بحث‌هایی که در سوره‌هایی مثل سوره روم و عنکبوت و آل‌عمران و نساء شده است؛ بپردازند و سپس به المیزان رجوع کنند، إن‌شاءالله نتیجه می‌گیرند. موفق باشید

33422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: در قسمت جستجوی پرسش ها کلمه خراباتی و مناجاتی رو زدم، پرسش ۲۴۷۳۷ ملکی تبریزی رو مناجاتی گفته، امام را خراباتی، پرسش ۲۴۵۵۱: ملکی تبریزی رو مناجاتی گفته، فکر کنم برعکس گفته شده. اصلاح بفرمایند دوستان. می خونیم گیج میشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو سؤال را دیدم. در هر دو سؤال حکایت مناجاتی بودن آیت الله ملکی تبریزی و خراباتی‌بودن امثال حضرت امام در میان است و از نظر بنده همین‌طور است زیرا به مخاطب محترم گفته می‌شود: «فکر می‌کنم جنابعالی بیشتر خراباتی هستید تا مثل آیت اللّه شجاعی و یا آیت اللّه ملکی تبریزی، مناجاتی» یعنی آیت الله شجاعی و آیت الله ملکی تبریزی مناجاتی‌اند ولی امثال حضرت امام، خراباتی. موفق باشید

33384

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

ضمن عرض سلام محضر شما استاد عزیز و التماس دعا در سفر اربعینی که در پیش دارید. سوال بنده اینست که برای اربعین تا کجا جا دارد با زن و بچه برویم؟ در پرسشهای قبلی جواب حضرتعالی را دیدم ولی هنوز ابهاماتی در ذهنم هست شما فرمودید اگر دچار رنج و مشقت غیر قابل تحمل می‌شوید و ممکن است نتوانید بهره ببرید، نروید بهتر است و.... این برای خود پدر و مادر صادق است برای فرزند چطور است؟ مثلا یک کودک ۴ ساله آیا فرقی می‌کند این فضا را ببیند یا نبیند؟ آیا پدر و مادر باید به این فکر کنند که بردن این فرزندان خردسال بجز دست و پاگیری برای خود و همراهان نتیجه دیگری ندارد؟ یا نه ممکن است نتایجی برای آنها هم داشته باشد؟ اگر پدر و مادر تقسیم وقت کنند مثلا به صورت دو نیمه ۷ روزه یکی برود و دیگری فرزندان را نگه دارد و بعد دیگری برود و چون زمان را کوتاه می‌کنند باز هم ممکن است به نتایج مطلوب و بهره زیارت نرسند، کار خوبیست؟ به طور کلی از طرفی عشق می‌گوید در هر صورت برو و عقل می‌گوید تدبیر کن شما بودید چه می‌کردید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کودک خردسال ۴ ساله توان درک و حفظ خاطره‌های آن سفر مبارک را دارد. آری! مگر آن‌که به زحمت بیفتد و آن بیشتر مربوط به کودکان یکی دو ساله است. إن‌شاءالله سفری است بسی مبارک و زندگی‌ساز. موفق باشید

33024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد گاهی مسولیت هایی به عهده ما قرار می‌گیرد که در حالت معمول به عهده ما نیست، اما در شرایطی مجبور به انجام آن (یا اینکه با شناختی که از فرهنگ مدارا داریم آن ایجاب می کند) با وسایلی هستیم، که از رضایت صاحبان آن بی اطلاعیم اما به طور معمول روال انجام کار با همین مواد، وسایل و این ترتیب و نظم وهماهنگی بوده است تا جایی که ما مطلعیم (یا شاید مسائل دیگری که...)، در این مواقع عملکرد صحیح چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به حضور در بستر تاریخ انقلاب اسلامی و ذیل ولایت مقام معظم رهبری‌«خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». بدین معنا اگر در آن بستر با موضوعاتی روبرو شدیم، خود به خود آنچه مصلحت است انتخاب می‌شود. موفق باشید

32461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: کتاب شناخت اهل بیت علیهم السلام به نورانیت ، رو خوندم بسیار مطالب زیبایی داشت. تشکر می‌کنم از آقای طاهرزاده. سئوالم اینکه در دو روایت داریم که ایمان ابوذر و سلمان به یک اندازه نبوده. چه طور حضرت علی علیه السلام به هر دو نفر که ظرفیت و تحمل یکسان ندارند، حدیث نورانیت را بیان کرده است؟ سوال ۲: راوی این حدیث از نظر رجال حدیث فرد مورد اعتماد نیست و ۳۰۰ سال بعد از سلمان رحمت الله علیه در قرن ۴ این حدیث را آورده است. شما چگونه مطالب او را تایید می‌کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید از این جهت هر دو آن بزرگوار ظرفیت چنین سخنانی را داشته باشند. ۲. شواهد و روایات دیگری داریم که در مجموع می‌توانیم نکات این روایت را نیز تأیید کنیم. موفق باشید

32092

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خسته نباشید و خدا قوت: استاد معنای عبد چیست؟ چرا باید ما انسان ها عبد باشیم؟ و اگر قرار است عبد باشیم، چرا باید عبد خدا باشیم؟ و اگر قرار است عبد خدا باشیم چه کار کنیم؟ میشه کتابهایی از خودتان و دیگران معرفی کنید تا مطالعه کنیم و با عقل و قلب بپذیریم که باید عبد باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در دومین جلسه شرح سوره حمد شده است. خوب است به سایت رجوع فرمایید. https://lobolmizan.ir/sound/908#sound-row-3932. موفق باشید

31175

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به سوال 31171 عرض می‌شود که با توجه به اینکه نفس ناطقه داشتن مورد شهود راستین عرفاست را حقیقتا نمی‌توان منکر شد و ما نباید تسلیم نگاه های تقلیل گرایانه بعضا پوزیتیویستی غرب شویم چون غرب نفس ناطقه داشتن انسان را هم پذیرا نیست گرچه هیچ دلیلی بر نفیش ندارد اما اینکه علم هیئت منسوخ شده باشد هم صحیح نیست و خود غربیان هم می‌گویند در عمل نجوم جدید بیشتر به کار ما می آید نه آنکه بطلان هئیت قدیم را ثابت کرده باشند اما نظر مرحوم مطهری هم چون ایشان در غرب شناسی کامل نیستند نظری متخصصانه نیست والله اعلم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر چه هست با طرح نظریات کپرنیکی آن نوع هیئت که زمین را مرکز عالم می دانست به هم ریخت إلا اینکه مطلب را طور دیگر توجیه کنیم والله اعلم. موفق باشید

29792

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: پرسش بنده درباره بنیاد اخلاق در نگاه شما است. به طور ساده اگر این سوال مطرح شود که مثلا چرا عفت آری و هرزگی نه، شما چگونه جواب می دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت به افقی که انسان به سوی خدا برایش گشوده است، راه‌هایی را باید طی کند جهت نزدیکی به آن حقیقت الهیه. و عقاید صحیح و اعمال صالح یا اخلاق برای رسیدن به آن مقصد است. موفق باشید

27206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: بین روح و نفس تفاوتهایی وجود دارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث فلسفی تفاوت چندانی بین نفس و روح گذاشته نمی‌شود. موفق باشید

27168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خسته نباشید. سوال با کد ۲۷۱۳۷ پاسخ داده نشد و در ایمیل بنده هم جوابش نبود کجا جواب را ببینم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: موفق باشید

۲۷۱۳۷- باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید به مشاوران متدین و تجربه‌دار که با این موارد روبه‌رو هستند، رجوع شود. پیشنهاد بنده آقای دکتر قاسم‌زاده به شماره‌ی 03132306295 می‌باشد. موفق باشید

 

26752

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا می توانم فشارهای اقتصادی شخصی خود، و مشکلات معیشت و زندگی خودم را (با وجود تلاش) از لطف ابتلایی خدا بدانم؟ یا آن لطف فقط مختص اولیاست؟ چون هر روزی که مشکلی دارم گویی اصلا مشکلی ندارم! و آن اضطراب که بقیه راجع به زندگی من دارند بیشتر مرا متعجب می کند. ابتلائاتی که خدا به افرادی که دوسشان دارد می دهد، لیاقت می خواهد آیا من که لایق هم نیستم می توانم آن گونه فکر کنم؟ یا نباید به این شکل نگاه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین صفا یعنی «در بلا هم می‌چشم الطاف او». موفق باشید

33770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض سلام خدمت استاد عزیز: آیا نبوت اصلی عقلایی است؟ در این صورت استدلال عقلی آن چیست؟ استدلالی که در مقدمه خداوند و قائده ها لطف و حکمت و ..... در نظر گرفته نشود چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در ابتدا باید عقل انسان متوجه ربّ انسان شود که انسان را تنها رها نمی‌کند. ولی پس از آن باید بتوانیم نسبتی با وجه انسانی خود با انسانیت رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه وآله» از طریق رعایت شریعت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بیابیم. کتاب «مبانی معرفتی نبوت و امامت» که روی سایت هست، در مورد این سؤال إن‌شاءالله کمک خواهد کرد. موفق باشید

33588

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمت الله خدمت استاد بزرگوار: استاد در مسیر طلبگی بر سر دوراهی قرار گرفتم و خواهشمندم بنده رو راهنمایی بفرمایید. امسال سال پنجم طلبگی رو در تهران به پایان می‌رسانم و باید برای سطح ۲ تصمیم جدی بگیرم؛ از طرفی علاقمند و دغدغه کار با نوجوانان و دانش آموزان رو دارم و مناسب می‌بینم سال بعد وارد سرباز طلبگی و آموزش و پرورش شوم و پیشه معلمی رو دنبال کنم و دروس حوزه را در کنار آن مطالعه کنم. از طرفی علاقمندم سال آینده وارد موسسات تخصصی فلسفه و حکمت قم بشوم و از محضر اساتید بزرگواری مثل استاد امینی نژاد، یزدان پناه و... استفاده کنم. وضعیت نابسامان معلمان شهرم، نیاز دانش آموزان به مسائل دینی و نبود روحانی در این بین، علاقه به تدریس، فراهم شدن یه بستر اقتصادی برای ازدواج و... مشوق راه اول هستند. بهره مندی از محضر اساتید بزرگوار، علم آموزی، فاصله نگرفتن از فضای علمی و معنوی و عزیز حوزوی، به ثبات رسیدن وضعیت علمی و معنوی و شخصیتی و... از مشوق های راه دوم هستند. کتابهای فلسفی و معرفت النفسی شما رو مطالعه کردم، بدایه رو هم مطابق توصیه شما با استاد امینی نژاد مطالعه کردم و می‌خواهم نهایه را آغاز کنم به لطف خدا. الان مانده ام چه تصمیمی بگیرم! چقدر می‌توان روی استفاده از اساتید بوسیله صوت درسشان حساب باز کرد؟ حضور در قم چقدر ضروری‌ست؟! مطالعه دروس حوزوی کنار معلمی چقدر به صلاح است و ممکن؟! و... ممنون میشم راهنمایی بفرمایید و به ایمیلم ارسال بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انتخاب آسانی نیست ولی گویا راه پیش‌آمده در معلمی با توجه به معارفی که در حوزه طی کرده‌اید، برکات خاص خود را برای شما و دانش‌آموزانتان پیش می‌آورد که إن‌شاءالله در دل آن کار، در مسیر حکمت و عرفان و قرآن هم قدم‌های خوبی برمی‌دارید. موفق باشید

33511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم استاد عزیز: تا کنون در مورد ظهور حضرت حجت عج و اظهارات حصرت آیت الله بهجت و آیت الله ناصری ره مطالب فرمودید. ولی واقعا هیچ کس این جواب ها به دلش نمی‌نشیند و بسیار باعث دلزدگی می‌گردد، آخر جناب استاد عزیز شما توجه کنید در آن جمع که افرادی بودند و همه که عارف بالله نبودند وقتی سوال از ظهور می‌شود معلوم است که منظورشان دولت احمدی نژاد و رئیسی نیست که قبل از آن هم دولت حضرت آیت الله خامنه ای بهتر و عالی تر وجود داشت این را نمی‌شود به زور به ظهور نسبت داد. معلوم است حضرت آقا فرموده حوادث یمن را دنبال کنید پس منظورشان همان ظهور واقعی بوده یا اشتباه فرموده اند و جنابعالی می‌خواهید آن اشتباه را درست جلوه بدهید. آخر جناب استاد این چه رقم توجیهی است که شما اندر دفاع از ایشان می‌فرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بنده این‌طور می‌فهمم. زیرا قبول ندارم آن عزیزان آن سخن را به خطا و اشتباه گفته‌اند که مثلاً پیران شما نیز ظهور حضرت را درک می‌کنند تا عده‌ای این روزها آن بزرگان را متهم به دروغ‌گویی کنند.

33256
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: سوالاتی از خدمتتان داشتم. ۱. در مورد کلمه تاریخ که مکرر از آن در بیانات و کتب خود استفاده می کنید، اگر تعریف تاریخ را به آنچه مرسوم است حساب نکنیم، آیا می توانیم بگوییم که تاریخ در بیان شما به این معنی است که اگر تاریخ را با اجزا آن بخواهیم تعریف کنیم، هر تاریخ جدید یعنی یک استکبار جدید و یک نماد جدید اراده خدا و لوازم و اشخاص آن در اجتماع؟ و اگر اینگونه است زمان مثلا آیت الله قاضی را باید چگونه بنامیم؟ ۲. در بررسی افراد و رفتار افراد جامعه این را کنجکاو بودم که مثلا چه می شود که یک نوع پوشاک، یک نوع بیان و گویش، یک نوع سبک زندگی و... به سرعت در جامعه باب می شود، با دقت در افراد متوجه میشم که اکثرا هرچند آنچه در سطح جامعه، باب شده را ناخوشایند می دانند ولی برای هم سطح شدن و به نظر آنها عقب نماندن از یک رسم خود را با آن رسم هماهنگ می کنند.حال در بیان شما جمله ای با عنوان اینکه بشر این دوران میخواهد با "بودِ"خود زندگی کند وبه کمتر قانع نمی شود، حال که بود هر شخص به وسعت جهان است، سوال اینکه ما تا چه حد می توانیم تبعیت افراد از مُد را تقلای آنها برای زندگی با بود خود بدانیم، وآیا اصلا این تبعیت از رسم باب شده هر روز در جامعه را می توانیم در این حوزه بحث کنیم یا نه صرفا تبعیت از دنیا طلبی و... است که قبلا هم بوده. ۳. در ادامه مطلب و سوال دوم آیا وجهی از این زندگی با بود خود منتهی کم رنگ تر را در دوران انسانهای قدیم هم داریم؟ ۴. آیا می توانیم یکی از علل حوالت بشر این دوران به ساخت ابزار برای زندگی خود را علت زندگی در بود جهانی خود بدانیم؟ ۵. در آخر اینکه خواست سوال کنم که چه کتابی را به عنوان منبع موثق مطالعه تاریخ ایران و اسلام معرفی می کنید؟ ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است به این نکته توجه شود که «وجود» در هر عصری حضور و ظهوری مناسب آن عصر و تاریخ دارد، این نکته‌ای است که می‌توان از آیه «كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في‏ شَأْن» مدّ نظر آورد. این خدا همواره در هر تاریخی به صورتی زنده و فعّال در صحنه است، از جمله در انقلاب اسلامی. خدایی که نیچه مرگ آن را مطرح می‌کند، خدای مفهومی است که به عنوان واجب الوجود در ذهن‌ها جای دارد ولی خدای پیامبران و در این زمان خدای امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌عليه»، خدای دیگری است و این است، خدایی که عین بقا و حضور است. انقلاب اسلامی متذکر این شأن از حضور خداوند در این تاریخ می‌باشد. ۲. بشر آخرالزمانی آزادی را جزو ذات خود می‌داند و اگر آن را با هویت قدسی‌اش همراه نبیند، گرفتار نوعی پوچی و سرگردانی می‌شود و عملاً تن به هر کاری می‌دهد که در بشر جدید ملاحظه می‌کنید. ۳. بشر دیروز بیشتر با باورهایش زندگی می‌کرد و نسبت به این امر در آرامش بود. ۴.  همین‌طور است. ۵. به نظر می‌آید کتاب «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهان بین دو جهان» و جزوه  «انقلاب اسلامی و فهم امام خمینی از انسان و جهان مدرن» https://lobolmizan.ir/leaflet/1005?mark=%D8%A7%D9%86%D9%82%D9%84%D8%A7%D8%A8%20%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید  

33152

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: رهبری در دیدار اخیر با پوتین فرمودند در قضیه اوکراین چنانچه شما ابتکار عمل را به دست نمی‌گرفتید، طرف مقابل با ابتکار خود، موجب وقوع جنگ می‌شد. این جمله را حقیر نتوانستم هضم کنم و تا حدودی جا خوردم و نسبت به رهبری دچار تردید شدم. سابق شخصی گفته بود ایران مستعمره روسیه است ولی باور نداشتم اگر غرب حمله می کرد که متجاوز آنها بودند ولی الان پوتین متجاوز است به فرض برای قصاص قبل از جنایت پوتین صلاح دیده حمله کند تجزیه آن کشور چه معنایی دارد؟ خطر را مرتفع کند ولی تمامیت ارضی کشور اوکراین که از حقوق آن ملت است را به چه حقی نقض نمود؟ جدایی کریمه نیز مگر محل اشکال نیست؟ حضرتعالی نیز سابق فرمودید با این‌همه ترس از اسلحه‌ها بیشتر کارآمد است تا به‌کاربردنِ آن‌ها، و از این جهت ظاهراً نیاز به جنگ نبود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قضیه، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد و عظمت سخنان مقام معظم رهبری را وقتی خواهیم فهمید که در جریان عمیق خطرات اوکراین و فاشیست‌ها نازی آن جریان باشیم. شمّه‌ای از آن را یکشنبه شب در شبکه افق کارشناسان خبره بر ملا کردند. اگر فرصت کردید به کانال آقای دکتر مرتضی محیط در تلگرام سر بزنید بد نیست. در ضمن مصاحبه آقای علیزاده با آقای محیط را که کانال مطالب ویژه گذاشته است برای شروع کمک می‌کند. https://eitaa.com/matalebevijeh/9840  موفق باشید

33064

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود:برخی از شیعیان و اهل سنت قایل به ازدواج ام کلثوم دختر امام با عمر هستند؟ سال چند این اتفاق افتاد؟ ( سالش است که برایم مهم است)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل این موضوع هستم ولی زمان آن را نمی‌دانم. موفق باشید

33027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و وقت بخیر خدمت استاد عزیز: سوالی داشتم می‌خواستم ببینم مگر خداوند نعمت ها ی خود را برای انسان نیافریده تا لذت ببرند پس چرا بعضی از مردم خود را به خاطر ساده زیستی از استفاده از آن محروم میکنن. مثلا لباس زیبا نمیپوشن یا خانه های خود را زیبا نمیکنن و مثلا فرش زیبا بیندازن و یا وسایل تزیینی زیبا استفاده کنن اگر هنر یک استعداد است پس چرا ما از تابلوهای زیبا و ارزشمند که بدست هنرمندانمون درست شده و یا از مبل های زیبا نباید استفاده کنیم به خاطر ساده زیستی و یا لباس متنوع نپوشیم چه اشکالی داره که هم به دیگران کمک کنیم هم خودمون از زندگیمون لذت ببریم یا این افراد عقیده دارن ماشین خوب ومدل بالا سوار نشیم اگر به خاطر مستحق ها است آیا در زمان حصرت سلیمان هیچ فقیری وجود نداشت که خداوند چنین کاخ و مالی به آن حصرت داده بود. لطفا مرا از سردر گمی نجات دهید. ممنون التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر اُنس با حضرت محبوب که بالاترین لذّات است، باید از هر آنچه ما را مشغول لذات وَهمی و خیالی می‌کند و از آن لذت حقیقی باز می‌دارد، فاصله گرفت. چرا که نفرموده‌اند از دنیا استفاده نکنید، خواسته‌اند ما با عنوان‌های اعتباری و لذات وَهمی خود را از آن لذت حقیقی محروم ننماییم. موفق باشید

32817
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز: با توجه به صحبت های اخیر حضرت آقا برای معلمان و تاکید بر اندیشه های امام در آموزش و پرورش در مقطع ابتدایی از چه سنی شروع کنیم و با کدام کتاب امام شروع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده حضوری است که معلمان باید با احساس مسئولیت نسبت به نسلی که در مقابل خود دارند، برای خود شکل دهند و زندگی را در همین حضور و احساس مسئولیتْ احساس کنند که موجب رضایت درونی غیر قابل توصیفی خواهد شد. در مورد حضرت امام عمده توجه به شخصیت تاریخی ایشان است که باید از این جهت الگو و اسوه باشد. موضوع معارف عرفانی حضرت امام «رضوان الله‌تعالی‌علیه» امر دومی است که به نظر می‌آید کتاب  «مصباح‌الهدایه» مبنای خوبی را به مخاطبان می‌دهد. شرح آن کتاب را در سایت می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

 https://lobolmizan.ir/sound/653

32291
متن پرسش

سلام و رحمت خدا بر استاد گرامی: استاد چند تا سوال داشتم خدمتتون، ۱. یکی از نزدیکان منکر احکام مسافر مثل نماز و روزه شکسته هستن و استدلالشون این هستش که چون قبلا وسایل ایاب و ذهاب مثل الان نبود و مسافرت با سختی و مشقت انجام می‌شد برای همین گفتن بعضی از عبادات شکسته انجام شود اما امروزه با توجه به پیشرفت سیستم حمل و نقل دیگه این حکم شکسته بودن عبادات مسافر منقضی شده و باید عبادات کامل انجام بشه ۲. باز یکی از نزدیکان صحبتش اینه که دلیل اینکه من نماز نمیخونم تنبلی نسبت به مقدمات نماز هستش از جمله وضو گرفتن، و میگن آیا بهتر اینه که بدون وضو نماز بخونم یا اینکه کلا بیخیال نماز شم؟ ممنون میشم استاد گرامی اگر راهنمایی بفرمایید

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این موارد باید به روایات مربوط به نماز مسافر رجوع شود که آیا به جهت آن بوده است که مسافرت‌ها زمان زیادی را می‌طلبیده؟ و یا دلایل دیگری از جمله تغییر فضایی که انسان در آن قرار می‌گیرد، در میان است؟ فقهای بزرگ با تفقّه نسبت به مجموعه روایات به این نتیجه نرسیده‌اند که علت قصر نماز صرفاً طولانی بودن مسافت بوده است. ۲. برای انس با حضرت حق در نماز شرایطی لازم است که از جمله آن شرایط، وضو می‌باشد با دقایقی که در وضو مطرح است مثل آن‌که باید با آب مطلق انجام شود اشاره به بیکرانگی و بیرنگیِ حضرت معبود و این‌که فرموده‌اند: «پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز» و لذا وضو نوعی پاک‌شدن خاصی است ماورای پاک‌شدن‌های جسمانی. که در کتاب‌های مربوط به فلسفه وضو از آن سخن رفته است. موفق باشید

31972

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و احترام محضر استاد معزز حفظک الله تعالی: با توجه به بحث آخرالزمان و شرایط ظهور غیب و باطن در عالم، راه های رسیدن به غیب در ابعاد فردی و اجتماعی به چه صورتی امکان پذیر است؟ با تشکر از استاد معزز و همکاران گروه فرهنگی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در بستر انقلاب اسلامی به عنوان نور توحید این زمانه صادقانه حاضر شویم، به همان اندازه ابعاد توحیدی و غیبی و باطنی آن بیشتر برایمان ظهور می‌کند. موفق باشید

31841

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام نظریه روح معنا چقدر می تواند در تفسیر قرآن موثر باشد؟ آیا این نظریه را می توان برای همه استدلال کرد یا اینکه بیشتر دوقی است و چشیدنی؟ چنانچه مورد تایید حضرتعالی است، را ههای رسیدن به این درجه چیست؟ (مسیر عرفان و رشد اخلاق یا عقل و فلسفه)

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت همان نگاه هرمنوتیکی به متون می‌باشد که ما متوجه روحی باشیم که الفاظ متون‌، اشاره به آن دارند و این حساسیت خوبی است برای نزدیک‌ شدن به معانی متون دین. موفق باشید

31671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: خدا بهتون سلامتی و طول عمر بده. استاد اینکه فرمودین نفس بر تن تسلط تکوینی داره و خواست و اراده تکوینی دارد بر تن، آیا میتونه اراده و تسلط تشریعی هم داشته باشه؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اراده تشریعی در حوزه اختیار انسان است که خود ما باشیم. موفق باشیم. موفق باشید

نمایش چاپی