بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا خیرتان دهد. استاد بنده دانشجو هستم و الحمدالله علاقه زیادی به مطالعه دارم و توانایی مطالعه روزی ۸ ساعت را نیز دارم. اما چندیست حراس این را دارم که نکند کمیت کتاب هارا زیاد کنم و از کیفیت آنها بکاهم. حقیر معمولا سه چهار کتاب را باهم مطالعه میکنم که معمولا یکی از آنها رمان آئینی است و بقیه هم کتب اخلاقی و معرفی. حال از شما میخواهم بفرمایید آیا این شیوه درست است و یا این تعداد را باهم مطالعه کردن مانع تمرکز است ؟ و اینکه برای ما دانشجویان که امکان مباحثه نداریم ، چگونه میتوان مطالعات را تثبیت کرد؟ و اینکه در کل با توجه به تجربه تان ، اگر ممکن است تجربیاتی از شیوه صحیح کتاب خواندن با بفرمایید. سپاس گزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اشکال داشته باشد. در رابطه قسمت دوم سؤال، به قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» رجوع فرمایید. موفق باشید

27413
متن پرسش
سلام علیکم: آیا این جمله و عبارت می تواند صحیح باشد که: عقیده و افکار تمام احاد جامعه محترم است لذا نباید راه قرائت های متکثر را بست و در عین حفظ امنیت و عدم اجازه به ایجاد بستر بر هم خوردن آرامش جامعه، افکار مختلف جامعه که محترمند مطرح شود و لذا باید حتی مخالفان اندیشه و ولایت اسلامی یا سایر قرائت های دینی بتوانند آزادانه نظرات و عقاید خود را ابراز کنند و اجازه راه اندازی شبکه تلویزیونی و رادیویی به احزاب و اقلیت های دینی داده شود و افکار آزادانه اعلام نظر و مطالب نقادانه صریح اعلام کنند و رسانه ها و ظرفیت های تبلیغی جامعه ها در اختیار یک قرائت مکتبی و مذهبی از شریعت توحیدی قرار نگیرد تا فضا برای قرائت های متکثر بسته شود و یک قرائت و طرح اجتماعی حاکم شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در این مورد شده است. از آن جهت که اسلام و نظام اسلامی چنین اجازه‌ای ندارد تا به جریان‌هایی که باطل می‌داند، اجازه دهد از امکانات جامعه‌ی اسلامی استفاده کنند. ولی در عین حال، مانعِ آن‌ها نیز نمی‌شود که خودشان با امکانات خود فعالیت کنند مگر آن‌که قصد براندازی داشته باشند، که محارب محسوب می‌شوند. موفق باشید

27412

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در قرآن کریم در مواردی انسان مورد نکوهش و مذمت قرار گرفته است و در مواردی از خلقت انسان و شخص بشر تعریف و تمجید شده است. دلیل این به ظاهردوگانگی قرآنی چیست و آیا انسان ها ذاتا موجوداتی دو قطبی به اصطلاح هستند که می توانند با اختیار و ظرفیت خود، به مقام تعریف و تمجید الهی برسند و در عین حال به اسفل سافلین سقوط کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در طبع و فطرت است. انسان از نظر طبعِ حیوانی خود رجوع به پستی‌ها دارد و از نظر فطرت الهیِ خود، نظر به خوبی‌ها. موفق باشید

27263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوي سلامتي براي استاد عزيز: بنده حقير در زمان هايي كه لطف الهي نصيب اينجانب مي شود و موفق به انجام اعمال عبادي نماز و روزه مي گردم، شديدا علاقه دارم كه همه آنها را به نيابت از بعضي از صلحا و شهدا و به قصد قربتا الي الله انجام دهم، اين عمل از لحاظ سلوك ديني مناسب است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. زیرا در افق شخصیت آن عزیزان، خود را ادامه می‌دهید. موفق باشید

26516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: بزرگوار من به عنوان یه جوان دانشجو واقعا یه سوالی شدید ذهنم رو درگیر کرده. اینکه در این برهه از زمان و تاریخ و زمانه امروزه دقیقا تکلیف من چیه که عمرم رو و زندگیم رو در اون راه وقف کنم؟ اولویت برای من فرهنگه، اقتصاده، چیه بالاخره؟ من اهل مطالعه هستم ولی تا الان نتونستم یه جواب قانع کننده پیدا کنم. احساس می کنم به یک استادی که نفس الهی داشته باشه نیاز دارم. اگر لطف کنید بنده رو راهنمایی کنید ممون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه فعلاً برایتان مقدور است را انجام دهید و خود را آماده کنید تا نسبت به آنچه در آینده برایتان پیش می‌آید، آمادگی لازم را داشته باشید. در تقویت صدق و تواضع نیز تلاش کنید. موفق باشید

26369

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: مشکلی در مسیر خود دارم که چند سالی است به طور جدی برایم مطرح شده و نمی توانم از صحت آن سر در بیاورم و آن را به درستی حل کنم. از نعمت های الهی بوده که زیبا به دنیا بیایم، البته از نظر خودم خیلی هم زیبا نیستم که مورد توجه قرار گیرد به این اندازه. از زمانی که کودک بودم وقتی کسی در مورد زیبا بودنم صحبت می کرد خیلی حس بدی پیدا می کردم و فکر می کردم که آن شخص مرا نمی بیند و به چیز دیگری خیره شده و از درون درد می کشیدم، بعدها فراموش کردم و در جریان زندگی از یاد بردم که انسان‌ها ممکن است آدم را به اشتباه بندازند. تا چند سال پیش قبل از به دنیا آمدن فرزند دومم و تحولات روحی متعددی که برایم پیش آمد احساس بسیار قوی در درونم به وجود آمده که بیشتر کسانی که می شناسم صرفا به خاطر ظاهرم مرا دوست می دارند و متأسفانه این احساس را در واقعیت هم به اثبات رسانیده اند. پیری دارد کم کم می آید و فکر مرگ آنقدر قلبم را گاهی درگیر می کند که حسرت کسانی را می خورم که ظاهرشان مانع رشدشان نمی شود. اطرافیانم سال ها مرا در مورد خود به اشتباه انداخته اند و من هم آنچه گردو بود را مروارید پنداشتم. بعد از آشنایی با کتب شما، و بحث ده نکته معرفت نفس، تغییرات زیادی در درونم پیش آمده و وقتی می بینم که در دنیای واقعی انسان ها چگونه در مورد ظاهر افراد به خطا می روند و قضاوت ها می کنند قلبم به درد می آید. وقتی می بینم پسرم را که ظاهر زیبایی دارد بیش از دخترم مورد اکرام قرار می دهند ناراحت می شوم. هم برای دخترم که او به واسطه دختر بودن شایسته اکرام بیشتر است و هم برای پسرم که از همین کودکی انسان ها در مورد خودش او را به خطا می اندازند و گردو را مروارید نشانش می دهند. زمانی از دیدار شخصی با آیت الله بهجت می خواندم که آن شخص بینی آیت الله را در ذهن خود مورد تمسخر قرار می دهد و آیت الله بهجت به ایشان از راز دلش می گوید که برای من مهم نیست بینی ام را تمسخر کنی و می بخشم اما مواظب باش کس دیگری را مسخره نکنی بسا که تو را نبخشد. آن شخص اگر می دانست حسرت انسان هایی که زیبا هستند و دلبسته این زیبایی شده اند چقدر زیاد است هرگز به خود اجازه نمی داد حتی به ذهنش این موارد خطور کند. چه کنم؟ به انسان ها به چشم زیبایی و زشتی نگاه نمی‌کنم، اما برای خودم نگرانم این موضوع باعث شده نمی توانم به راحتی خودم و بدنم را از هم تشخیص بدهم. از طرفی وقتی می بینم دارم پیر می شوم درد زیادی احساس می کنم. نمی دانم دلبسته این جسم هستم یا نه؟ از کجا بفهمم که جسمم چقدر مانع رشدم شده؟ حسرت بیشترم از آن است که چهره دنیا را کسی خودش کسب نکرده اما در آن دنیا هر کس خودش چهره اش را رسم می‌کند و من در آن روز چگونه خواهم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جلسه‌ی اخیر شرح سوره‌ی جاثیه، تحت عنوان «مواجهه‌ی وجودی با عالم و احساس حضور در ابدیت» شده است. إن‌شاءاللّه سعی بفرمایید خود را در آن افق حاضر کنید. موفق باشید

34409
متن پرسش

سلام استاد گرامی. روح الله عجمیان متولد ۲۲ بهمن هم بوده!! چقدر همه چیز جوره در مورد شخصیت این شهید! اسم، چهره، انگار یه خمینی دیگری رو شد ولی پرده نشین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً هم عرض شد. واقعاً آن شهید بزرگوار عزمی از جنس عزم حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در او بود. برای این‌که کاری بکند، کارستان. و واقعاً خداوند از طریق آن شهید بزرگوار رسواییِ بی‌نهایتی را بر پیشانی دشمنان انقلاب نصب کرد. مسلّماً یکی از آرزوهای آن شهید بزرگوار بود تا معلوم کند کسانی که مقابل کلیّت انقلاب اسلامی قرار دارند، تا کجاها از نظر انسانیت در سقوط هستند و راز سجده او در آمبولانس، همانند شکر حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» بود در قتلگاه. از آن جهت که حضرت متوجه شدند آنچه باید از طریق ایشان انجام می‌شد و آن رسواییِ جریان اُموی بود؛ به خوبی انجام شد. موفق باشید  

33706

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: میدونم متنم طولانیه و حوصله میخواد ولی شما همیشه آخرین پناهگاه من بودید. استاد یه روزی با قرآن لذت می‌بردم، تو نماز محو می‌شدم، عاشق روزه بودم در به در لا به لای کتابا و نمازا و عبادت ها دنبال حقیقت بودم و خلاصه بی خدا نبودم. آروم آروم سنم که بیشتر شد و موعد ازدواج نزدیک شد و رسید و به تاخیر افتاد منم بیشتر دچار شهوت و گناه شدم و هر بار توبه کردم و به خدا و تواب بودنش امید داشتم و از ته دل بر می‌گشتم. اما بالاخره بدترین نوع گناه شهوانی را کردم که روم‌نمیشه بگم. الان که می‌نویسم دارم اشک می‌ریزم و قبلش ام می‌دونستم دارم چه اشتباهاتی می‌کنم ولی زورم به خودم نرسید. من ضعیف شدم، خرد شدم، شکست خوردم و شیطان و نفش هر جوری که میخوان با من برخورد میکنن و بدتر از همه لذت گناه های آخر جوری تو وجودم رفته که نمیتونم از ته دل توبه کنم و توبه ای که از ته دل نباشه پذیرفته نیست! من دلم برای خدام خیلی تنگ شده! دلم برای نماز شب داره میترکه!‌ دلم واسه اهل بیت تکه تکه میشه ولی زورم کم شده و نمیدونم چه کنم! میدونیم شاید بگید خدا توبه پدیره و توبه کنم ولی اراده ام نابود شده و لذت گناه توان توبه را گرفته و نمیتونم قطع رابطه کنم! ولی من دلم برای خدام و تنهای های با اون خیییییییلی تنگ شده خیییییلی!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در همین حال به عفت از گناه توجه کنید که چه جهانی را مقابل شما می‌گشاید و چه نوع عصمت زیبایی را به شما برمی‌گرداند که از همه آن لذّات، نورانی‌تر و آرامش‌بخش‌تر است. موفق باشید

33132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: لطفاً پاسخ سوال مرا بر اساس علم عرفان جواب دهید نه برهان صدیقین! سوال: من هستم وغیر از من هم چیزهای زیادی هستند. دو نظر هست یا وحدت وجود است یا کثرت وجود. اگر بگوییم کثرت وجود حق است، در جهان هستی هم خدا هست و هم در کنار خدا هستی های دیگر. حال اگر کثرت وجود را نپذیریم، باید وحدت وجود را بپذیریم که معنای آن این است که فقط خدا هست. حال می پرسیم، پس این اشیا چه هستند؟ در پاسخ یا باید بگوییم که اینها مظاهر خدایند. می‌پرسیم مظاهر خدایند آیا وجود دارند؟ اگر پاسخ بله باشد باز کثرت وجود می شود. اگر نه باشد، می شود همه ی این چیزها خدا، اگر بگوییم این چیزها اصلا نیست می شویم سوفسطایی، نظر شما درباره عبارات بالا چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در مقام جامعیت اسماء در جلوات مختلف اسمائ به نور اسمای حسنایش به ظهور می‌آید و هرچه هست، مظاهر اسمای حسنای او می‌باشد. پس همه موجودات «بالحقّ» در صحنه هستند، در نتیجه کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت در میان است. امری که مولایمان حضرت امام المتقین «علیه‌السلام» در منظر خود چنین می‌یابند که فرمودند: «ما رَأيْتُ‏ شَيْئاً إلّا وَ رَأيْتُ اللّهَ قَبْلَهُ وَ مَعَهُ وَ بَعْدَه»[1] نديدم چيزى را مگر آن‏كه قبل از آن چيز و با آن چيز و بعد از آن چيز، «الله» را ديدم. در اين نگاه واقعاً انسان مواظب است ذهنيات او در نگاهش به واقعيت، دخالت نكند و لذا هر چيز را تجلى خالق آن چيز مى‏‌بيند. موفق باشید

[1] ملا محسن فيض كاشانى، علم اليقين، ج 1، ص 49

32707

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: بعد از خواندن کتاب جایگاه رزق در عالم هستی این سوال برام پیش آمده که علت اینکه ایشان دو گونه رزق رو که در نامه ۳۱ نهج البلاغه آمده، برخلاف نظر دیگران که می گویند رزق دوگونه یعنی یک نوع رزق که بدنبال انسان می آید و نیاز به تلاش نیست و نوع دوم که باید انسان به دنبال او رفت، ایشان در این کتاب می فرمایند رزق دوگونه یعنی رزقی که مقدر هست و رزقی که مقدر نیست درصورتی که رزق به چیزی گفته میشه که انسان ازاون برخوردار بشه اگه بهش نرسی که رزق نیست. خواستم بپرسم برچه مبنایی نظرشان راجع به رزق اینگونه است؟ ممنون میشم اگر پاسخ بدید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که این نوع روایات می‌فرمایند رزق نوع دوم از نوع نیازهای اصلی انسان نیست ولی از آن جهت نام رزق به آن نهاده شده که انسان می‌تواند از آن برخوردار شود هرچند نیاز اصلی او نباشد. موفق باشید

32543
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرانقدر و با تشکر از شما به خاطر مطرح کردن مباحث «حکمت جهان بین دو جهان» در راستای فتح تکنیک انیمیشن توسط انقلاب اسلامی لطفا راهنمایی بفرمایید. «آدمی در عالم خاکی نمی آید به دست عالمی دیگر بباید ساخت و از نو آدمی» در چنین عالمی صحبت از حقایقی حی و حاضر است که آدمی را در شأن حقیقی خودش یعنی انسانیت گمشده حاضر می‌کند. و انیمیشن تلاش می کند چنین عالمی را برپا کند و انسانیّت را از نو بسازد. در همین راستا با برپایی عالمی خیال انگیز قوانین ذهنی مخاطب را در هم می شکند و در آن، معانی را دوباره بازیابی می کند تا حقایقی مثل دوستی، انسانیت، وفاداری، قدرشناسی که در دنیای روزمره مورد غفلت واقع می شوند، برای گشایش در جریان داستان به صحنه بیایند و ارزش آنها دوباره توسط مخاطب کشف شوند. روح و جانِ انیمیشن بر تکنیکِ اغراق استوار است. تکنیکی که تلاش می کند با ایجاد جذابیت به ادراک مخاطب وضوح ببخشد و با غرق کردن مخاطب، او را از ظاهر عبور دهد و به باطن برساند. اما در انقلاب اسلامی که داستان ها در عالمِ نور برپا می شود و عالم خیال راهی به سوی حقایق نورانی عقلی دارند، جایگاه تخیّل فراتر است و اشاره به حقایق دارد. عالم انقلاب اسلامی نه به گذشته رجوع دارد و نه به خیالِ دنیای مدرن، بلکه جهانی است بین دو جهان و مناسبات و ارتباطات خاص خود را دارد و نشان می‌دهد این نحوه از ارتباطات خبر از حقیقتی می‌دهد که در عالم جاری است. به همین خاطر وقتی نحوه ی حضور اولیاء الهی را در کتاب ها می خوانیم و نوع ارتباطاتی که با افراد و محیط پیرامون خود برقرار می کردند در عرصه خیال خود با صورت حقایق مانوس می شویم. به همین منظور عالم انقلابِ اسلامی گمشده ی صنعت انیمیشن است. عالمی سراسر نور که خیال انگیزترین و حقیقی ترین است و پر است از ظرائف که فقط با زبان استعاره می شود به آن اشاره کرد. عالمِ رؤیت حقیقتِ غیب در جلوه ی زیباترین، که فقط از راه عشق ممکن است. عشق حواس ظاهری را مستغرق می کند و انسان را از ظاهر به باطن عبور می دهد. جذبه های عشق و تجلی توحید، عالم خیال انگیزی را برای شخصیت داستان رقم می زند و او را با حقایق مأنوس و مرتبط می کند. از طرفی عشق به حقیقت، که در پرتو نور انقلاب اسلامی در جان ها تابیده شده، خبر از اَحسنُ القصص و زیباترین روایت ها می‌دهد. عشق همیشه به حسن تعلق می‌گیرد و به قبح تعلق نمی‌گیرد. انقلاب اسلامی عالم اَحسنُ القصص است و قصه های آن بهترین نوع بیان عشق هستند. عشقی که از فراق خانواده ها و وصال امام و بسجی ها در جبهه ها و جذبه های معشوق ازلی و ابدی در حضور شهادت گونه روایت می کند. و پُر است از «اذا السماء النشقت»، از لحظات اضطراری که آسمانِ قلب ها شکافته می شود و نور حقیقت به قلب می تابد. اما چنین عالم غیبی چطور در انیمیشن رؤیت می شود؟ غیبی که دیده نمی شود ولی شخصیت داستان تلاش می کند با نحوه ارتباطاتِ نو و پاکی که با خودش، خدا و خلقِ خدا برقرار می کند، از حضور در حریم کبریایش محروم نشود. تکنیکِ اغراق در انیمیشن و خلاقیت در آن می تواند مسئولیت ظهور زیبایی چنین حریمی را بر عهده بگیرد، زیرا که حریم، نحوه ی ارتباط وجودی انسان است با حقیقت از درون تا بیرون. جنس چنین اغراقی بسیار مهم است زیرا در خلقِ فرم و حرکت، جهت گیری و حدود چنین اغراقی در نسبتِ با حقیقت، خود را می یابد و معنی می شود. چنین اغراقی که شیفتگی است و از جوشش عشق درونی نسبت به حقیقت ظهور می‌کند، نه تنها بر کثرت بیان نمی افزاید بلکه وحدت اثر هنری را تشدید می کند. و تکنیک و جنسِ اغراقِ شاعرانه در جایگاه حقیقی خود قرار میگیرد. از طرفی خلاقیت و جستجوی فرم در طراحی چنین عالمی، با معرفت نسبت به مناسباتِ آن ظهور میکند. و امید است تکنیک انیمیشن در آرزوی بیان" ما عرفناک حق معرفتک " باشد. و وجودِ هنرمندان، در پرتوی ایجاد چنین خلاقیتی متعالی می شود. برای مثال در چنین عالمی شخصیتِ داستان، در ارتباط با مادر، با شأن و مقامِ مادر در هستی مرتبط می شود. خلاقیت در فرمِ ظهورِ شأن در این ارتباط، خودِ معنا است. یا به عبارتی خلاقیت ظهورِ معنا است. و بیان در حفظ احترام آن هر چند اغراق آمیز می نمایاند اما از بیان حقیقت درمانده است. مانند خم شدن فرزند در بوسیدن دست مادر. اینکه اغراق باعث توجه به اهمیت مساله شود، خود، حقیقت است. وقتی نماز ظهر عاشورا در هجوم حمله ی دشمن اقامه می شود. و یا عبارت «هل من ناصر ینصرنی؟» برای در معرض هلاکت شوندگان ظهور می کند. حقیقت است خودش در اغراق (برای مستغرق کردن) تجلی می کند. و این همان توحید است. همان حرکت حبّی است. این مساله که آیا «تقوی باعث اغراق در تصویر می شود؟» نیز تفکر برانگیز است. نحوه ی سجده کردن امام خمینی در بستر بیماری حسی از اغراق در پرستش را منتقل می کند. و چه اغراق قشنگی زمانی که به پیشگاه بزرگی چنان با حس پرستش خود را به سجده می اندازند. بیننده خوش توفیق هم که از تصاویر دوربین مدار بسته می بیند، مستغرق می شود و به شهود می رسد. الحمدلله رب العالمین و در هر صورت همین که حقیقتی هست که در نسبت با او رفتار ها خیال انگیز می شود جایگاه اغراق را مشخص می کند. در نهایت نحوه ی اغراق و جهت گیری اغراق و باطنی که به سوی او اشاره دارد همگی می تواند مخاطب را مستغرق در عبودیت جاری در صحنه کند و از ارزش ها صحبت کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می‌فرماید: «وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا عِنْدَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ»(حجر/21) هیچ چیزی در این عالم که ما با آن روبه‌رو هستیم، نیست مگر آن‌که اصل و حقیقت آن نزد خداوند می‌باشد که همان وجه فوق حسّی و گشوده آن چیز است، وجهی که با اشارات می توان با آن روبه رو شد و جهان کمّی خود را به جهانی کیفی تبدیل نمود. و حقیقتاً همان‌طور که فرموده‌اید این زبان استعاره است که در این رابطه معجزه می‌کند و صنعت انیمیشن می‌تواند از طریق صحنه‌هایی خاص، اشاره‌کننده به چنین جهانی باشد. در بحث خود به خوبی جایگاه انقلاب اسلامی و رسالتی که در دل این انقلاب برای ساختن انسانی نو مدّ نظر است را به میان آوردید تا به گفته خودتان انسانیتی نو مطابق طلب انسان آخرالزمانی به میان آید. موفق باشید.

32315
متن پرسش

سلام علیکم استاد: گفته میشه که ماه رجب ماه لطف و رحمت خدا و ماه نزول رحمت هست. منتها نمی‌دانم چرا برای من عکس این است با آمدن ماه رجب در قبض و گرفتگی عجیبی هستم و احساس بی توفیقی می‌کنم. آن حس حضور حضرت حق ، سوز و مراقبه را که قبل از رجب داشتم و در روز های آخر جمادی الثانی بیشتر شده بود، با آمدن رجب کاملاً از بین رفت. سوالم این است که چرا با آمدن رجب بجای آنکه احساس حضور قوی تر شود و.... دقیقا برعکس آن اتفاق افتاده و دچار سردی و قبض و بی میلی در عبادت شدم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً این حالت هم در جای خود حکمتی دارد تا بیشتر از قبل متوجه خودآگاهی نسبت به خود گردیم و بفهمیم «در بلا هم می‌چشم الطاف او». این حالت منحصر به شما نیست، ولی چیز خوبی است از آن جهت که نمی‌دانیم «زیر دریا خوش بُوَد یا روی او / قهر او دلگش بود یا لطف او». موفق باشید

31952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر استاد: شخصی از زمان گذشته و آینده و از کثرات دنیا فارغ شود و در زمان حال نفس ناطقه خود را هر روز مستمر چندین ساعت توجه اشخاصی زنده مثل امام زمان روحی فداه و یا شخصی اصلا ندیده و از دنیا رفته مثل صحابی پیامبر و فرشتگان مجرد توجه کند و فرد در عالم خیال مونده باشد و وارد عالم عقل نشود تجرد عقلی نداشته باشد می شود اتحاد نفس و روحی و ارتباط بین اشخاص زنده و فوت شده داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید مطمئن بود زیرا به ما فرموده‌اند: «كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ» پس باید فکر خودمان در ایجاد شخصیت خود با رعایت دستورات شرع و معارف الهیه در میان آید. موفق باشید

30678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
لطفا به سوال شماره 30648 پاسخ دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد تخصصی‌تر از آن است که بتوان طی یک سؤال و جواب روشن نمود. به خصوص که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» به عنوان یک فقیه متوجه‌ی این امور هستند. موفق باشید

27248

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد این سخن نقل شده از علامه طباطبائی سوال دارم:
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام سخن رفیق!؟ موفق باشید

26948

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: این بار پیام دادم در انتهای این سال پر از خیر و برکت از شما تشکر کنم. به مدد و لطف الهی که از کانال شما به من رسید صوت سوره زمر را می شنیدم که مطالبی را در باب ذکر فرمودید. یعنی بعد از فهمیدن این مطالب انرژی من هزار برابر شد برای طی مسیر تازه فهمیدم، اگر علاقه دارم به حوزه و به حفظ قرآن و به مطالعه و شنیدن سخنرانی و... در واقع می خواهم با تمام وجود غرق در او باشم، آنجا که یاد او بیشتر می شود و آنجا که حضور او بیشتر حس می شود دیگر نمی گذارم شیطان با ایجاد شک و دو دلی در انجام کارهایی که نور خداوند در آنهاست مرا از نور حق محروم کند. با برنامه ریزی این امر را محقق کرده ام و تازه مراقبت هایی را در زمینه رعایت آداب اسلامی برای خودم در نظر گرفتم که در حال عمل به آن هستم البته اعمالی با تمام لذت، فهمیدم انسان از ماده نیست که انرژی می گیرد برای انجام خیرات بیشتر، بلکه از عالم غیب به او انرژی می رسد در اثر ذکر به معنای واقعی، با اینکه با شما از طریق صوت ها و نوشته هایتان آشنا شدم ولی واقعا به عنوان استاد، شما را دوست دارم و با تمام وجود از خداوند آرزوی بهترین ها را برای شما دارم. این را صمیمانه می گویم که به سمت هر استادی کشیده شدم دائما به سفره ای که شما پهن کردید برگشتم و با آموزه های شما آنها را تطابق دادم. کی من بی مقدار می توانم شکر این نعمت بس بزرگ را به جا بیاورم؟ شما برآیم مانند پدر بودید. سال نو شما مبارک استاد عزیز و صبور.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:

عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد

 از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد

از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور

تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد

کفرت همگی دین شد تلخت همه شیرین شد

حلوا شده ای کلی حلوات مبارک باد

بر شما نیز طلوع بهار و تحقق سال نو مبارک باد. موفق باشید

34930

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: میگم یه سوالی مدتی برام پیش اومده اگر آدم توبه کرد، که کرد، «فتلقی آدم من ربه»... پس چرا دوباره «قل نهبطوا منها جمیعا» اومد؟ توبه اش قبول نشد؟! پس چرا هبوط کرد دوباره؟ اگر آثار عمل گناه تا این حد باقی میمانه پس توبه دقیقا چیکار میکنه؟ " توبه آثار عمل رو از بین نمیبره؟ " قبل از توبه آدم و آیه «فتلقی آدم من ربه» هم اومده که «قل اهبطوا بعضکم لبعض عدو»... یعنی قبل از توبه هم باید هبوط می‌کرده.... ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «هدف حیات زمینی» عرایضی در این رابطه شده است مبنی بر آن‌که خداوند از همان ابتدا بنا دارد خلیفه‌ای در زمین قرار دهد و در این صحنه‌ها که ملاحظه می‌کنید به آدم نشان داد که اتفاقاً زمینی باید باشد و از زمین که صورت برزخیِ آن «شجره»، است و آدم به آن نزدیک شد؛ باید شروع کند. موفق باشید

34068

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و خسته نباشید به استاد عزیز: چه کار کنم در نماز حضور قلب داشته باشیم؟ من به معنای آن توجه دارم بعضی وقتها گریه می کنم ولی همیشه این طور نیست ولی هرکاری می کنم چشم دل باز نمی شود و چیزی نمی بینم چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ در آیام ماه رجب و شعبان یک حالی می شوم ولی بعد آن حال معنوی می رود. در اعتکاف هم شرکت می کردم چند روز یک حالی دارم بعد از بین می رود چه کنیم آن حال برای همیشه باشد؟ با ما در آن حال سکوت زیاد دارم و دوست ندارم با کسی ارتباط برقرار کنم قبلاً خوابهای خوب داشتم ولی دیگه کم شده چه کار کنیم خواب خوب ببینیم و چشم برزخی باز شود؟ یکی از اولیا خدا دیدم آیت الله محمد تقی بهجت پشت سرش نماز خواندم دلم یک حالی می شد چند بار از نزدیک دیدم بدنم می لرزید ولی بعد آن معنویت تمام می شود چه کار کنیم چشم دل باز شود؟ سیر معنوی و سیر سلوک کنیم به خدا و اهل بیت علیه السلام برسیم، در نماز و روزه توجه به حق داشته باشیم؟ چگونه توجه به اسما الهیه داشته باشیم آیا با ذکر حل می شود؟ ذکر یونسیه شما تجویز می کنید یا اذکار دیگر اگر می شود راهنمایی کنید. اگر کسی در دنیا به آن مقامات که گفته شد نرسید آیا ضرر و خسران کرده و گناه کرده؟ این که مثلاً می گویند حضرت امام در نماز حضور نداشتند بعد در تشهد نماز حضور داشتند در نماز پرواز روح جسم داشتند و چشم دلشان باز بود و به تمام معنا پرواز داشتند چیزهای می دیدند و آیت بهجت هم همین طور در نماز چیزهای می دیدند اصلا در دنیا نبودند و در آسمانها هستند. ما چه کنیم مثل آنها باشیم برای ما که این اتفاقات نمی افتاد و ببینیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تقویت معارفی که جان را نسبت به حقیقت بیدار می‌کند مثل «معرفت نفس» ۲. توجه به نحوه‌ای از بودن که بهترین بودن است با نظر به توصیه‌های مولایمان علی «علیه‌السلام» به امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» ۳. با طمأنینه و با حضور قلب، عبادات را انجام دادن، به امید آن‌که خداوندعنایات خاصه خود را از ما دریغ ندارد. موفق باشید

34015
متن پرسش

سلام استاد جان: دلشکسته ام و خسته از شنیدن شنیدن شعار توهین به رهبری قلبم به درد آمده. دعایم کن استاد جان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل روز برای هرکس روشن است که در زیر این آسمان جدای از حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه»، انسانی به تقوا و بصیرت و دلسوزی برای مردم مثل شخص رهبر معظم انقلاب وجود ندارد. حال در نظر بگیرید چه چیزی پیش آمده است که عده‌ای درست بغض ایشان را در خود پرورانده‌اند. آیا بدتر از این می‌شود که انسانی با چنین توهین‌هایی به چنین شخصیتی تا این اندازه سقوط کند؟! آیا این حکایت مقابله ظلمات آخرالزمانی در مقابل حقیقت آخرالزمانی نیست؟!! و ما را به آن فکر نمی‌اندازد که همان‌طور که عده‌ای در صدر اسلام گرفتار بغض نسبت به حضرت علی «علیه‌السلام» بودند، در این زمانه پیش آمده است؟ خوشا به حال آنانی که تمام وجودشان محبت به حضرت آیت الله خامنه‌ای«حفظه‌الله» شده است و مانند حاج قاسم فهمیدند رمز عاقبت بخیری در این تاریخ را در کجا پیدا کنند. آن‌جایی که آن شهید بزرگوار فرمود : «واللّه واللّه واللّه از مهمترین شئون عاقبت به خیری، رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکان انقلاب را به دست دارد. موفق باشید        

33504

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا درست است که بگوییم که نفس عین شنیدن و دیدن است اما دیدن و شنیدن عین نفس نیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زیرا وجهی از عین حقیقت، عین آن حقیقت نیست. موفق باشید

33116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد محترم: در توحید ماه رجب اینطور فرمودید که فناهست و توحید ماه شعبان بقا هست. ماه رجب تجلی جلال الهی و نفی منیت هاست و هیچ بودن سالک و فقر او، ولی ماه شعبان تجلی جمال الهی و انس او با سالک است، ماه رجب سبحان ربی الاعلی می شود، ماه شعبان بحمده می شود. سوال: ۱. در مورد ماه ذلحجه چگونه است؟ فرمودید که توحید فنایی عرشی هست، این چه تفاوتی با فنای ماه رجب دارد؟ ۲. اذکار ماه های رجب و شعبان توحیدی هست، ولی اشهد ندارد، به نظرم آمد اشهد ماه ذلحجه به تشهد نماز شبیه است. شاید همان مطالبی که برای تشهد نماز در کتاب آداب نماز خواندیم برای ماه ذلحجه هم شبیه باشد؟ یعنی همان توحید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فنای عرشی، جامع‌ترین نحوه فنا است در آن حدّ که سالک بودِ خود را به بود حضرت حق در همه عوالم احساس می‌کند و در واقع کثرتش عین وحدت، و وحدتش عین کثرت است. رزقنی الله و ایّاکم. ۲. نکته خوبی است بدان معنا که در عین وحدت، از کثرت غافل نیست. موفق باشید

33061

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود: در رد تکامل کور داروینی بهترین کتاب چیست؟ آثار اندیشمندان مغرب زمین کدام یک ترجمه شده است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی از کتاب‌های خوب در این مورد کتاب آقای لوکنت دونوئی تحت عنوان «سرنوشت بشر» می‌باشد. در ضمن عرایضی در جلسات اولیه شرح سوره سجده در این مورد شده است. موفق باشید

32971

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: یکی از اقوام مون با ارتباط تلفنی با یک نفری که آن شخص با اینکه مکان سکونتش خیلی دور تر از روستای ما است ولی با انجام کارهایی مثلا مکان اشیا را می فهمد و... چه کاری انجام دهم که دست آن شخص از آنجا کوتاه شود؟ و دیگر از فهمیدن آن مطالب عاجز بماند و... ۲. حرز امام جواد چه تاثیری در جادو داره؟ چه اذکاری و سوره هایی برای بسته شدن راه جادو خوبه؟ ۳. در جایی خواندم ذکر هو ظاهر و باطن.... را به تعداد دفعاتی بگیم راه مکاشفه و شهود باز می شود آیا درست است؟ ۴. برای گفتن ذکرها به چه کتاب معتبری رجوع کنیم؟ ۵. بعضی از مواقع سوره الرحمن را می خواندم چیزهای عجیبی می دیدم در خانه یمان دلیلش چیست؟ ۶. برای تسلط و اراده ام در خواب چه کار کنم؟ ۷. بنده نسبت به خوابیدن شهوت دارم یعنی خوابیدن را دوست دارم و وقتی می خوابم خوابم طولانی میشه چه کار کنم تا از این عادت بیرون بیام؟ سپاس و تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که این سایت بتواند جوابگو باشد چنانچه کاربران محترم از کتاب‌های استاد سؤالاتی برایشان پیش آمده است، مطرح بفرمایند تا ایشان جواب دهند. موفق باشید

32940
متن پرسش

با سلام: ان شاءالله امسال عازم حج هستم و سوالاتی داشتم که خدمتتان تقدیم می کنم ۱. در متون و سخنرانی های جنابعالی بحثی حول حج داشته اید؟ ۲. در حج چه خبر است و به دنبال چه باید بود؟ ۳. لطفا منبعی برای مطالعه معرفی نمایید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که به جزوات «حقیقت حج بیت الله الحرام» https://lobolmizan.ir/leaflet/177?mark=%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%AA%20%D8%AD%D8%AC  و

«وظیفه حجاج پس از برگشت» https://lobolmizan.ir/quest/24482?mark=%D8%AD%D8%AC%D8%A7%D8%AC  رجوع فرمایید. موفق باشید

32889

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد عزیزم سلام؛ راز و فلسفه عمیق تحقق عدالت اجتماعی که از اهداف عالیه انبیأ و اولیای الهی می باشد؛ چیست!؟ چه ارتباطی واقعا بین عدالت، تقرب و معنویت است‌!؟ بنده خیلی دارم تأمل می کنم در این موضوع اما هنوز به جواب متقن و دقیقی نرسیدم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه فکر کنید که به رسول خود می‌فرماید غنایم را بین فقرا تقسیم کنید تا «لا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِياءِ مِنْكُم‏» ثروت بین اغنیاء دست به دست نگردد و معنای عدالت همین است و نتیجه آن موجب می‌شود تا جامعه در بستری سالم و با آرامشی کامل مسیر قرب إلی الله را دنبال کند به جای آن‌که دغدغه افراد آن باشد که مواظب باشند کسی جیب آن‌ها را خالی نکند. موفق باشید

نمایش چاپی