بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29164

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: علامه حسن زاده روحی له الفدا، می فرمایند: «اكثار و دوام آيه نور موجب انكشاف حقايق است. چنانچه خودش نور است و عين نور است و با آداب آن نور على نور است. چنانچه عددش نور است و با اين عدد كه در نزد خواص با شرايطى منظور است سبب شرف حضور با هر النور مولود عالم نور است. از رسول الله (صلى الله عليه و آله) است كه: اللهم اجعل لى فى قلبى نورا و فى سمعى نورا و فى بصرى نورا خداوندا در هر يك از دل و گوش و ديده ام نورى قرار ده (كه به مدد نور تميز دهم و به مدد نور بشنوم و به مدد نور ببينم).» بنده چندان به کنه معنای این الفاظ راه نمیابم و سوالی دارم. از آنجا که علوم مدرن شاید مسیری متفاوت نسبت به علوم الهی دارد، اگر در حل مسائل علمی مدرن مانده باشیم، آیا تداوم بر ذکر آیه ی نور می‌تواند کمکی در حل مسائل علمی مدرن بکند؟ و تداوم زیاد روی این آیه عوارض خاصی برای انسان های عادی که گنهکار هم هستند ندارد؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن فرد باید تجربه کند. اگر صلاح باشد نور الهی کمک خواهد کرد. موفق باشید

27664

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: طاعات و عباداتتون قبول استاد. روزتون مبارک استاد بزرگوار. خدا حفظتون کنه ان شاءالله به تمام حاجاتتون برسید و سلامت و پیروز باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. موفق باشید

27258
متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مباحث معرفت النفس و انسان شناسی مطابق شریعت حقه محمدی (ص) و اینکه جوامع هم متشکل از زندگانی مجموع آحاد انسان کنار هم در سرزمین ها و کشورها و خاکهای مختلف است، آیا می توان چنین استنباط کرد که جامعه و موطن و سرزمین مانند تن انسان می ماند که اگر به استخدام افلاک و عالم قدس و آزادی حقیقی انسانها در بیایید، آنگاه موطن و سرزمین و جامعه ارزشمند و قیّم است مانند تن که اگر به استخدام من در آمد آنگاه من انسان به شکل مناسب تدبیر کرده و انسان به مقام خلیفه اللهی و محل ظهور جامعه اسماء الله تبدیل می شود و گرنه صرفا ناسیونالیسم و وطن گرایی و تاکید روی جامعه و موطن بدون در نظر گرفتن اینکه آیا اینجا کشوری است در استخدام عالم قدس و معنا و حقایق ناب، خود یک خطای بزرگ معرفتی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ناسیونالیسم یک توهّم و به یک معنا، شرک است ولی درک اراده‌ی الهی در تاریخ در ملتی خاص، قابل تفکر است مثل آن‌که می‌فرماید در برهه‌ای از زمان، بنی‌اسرائیل را بر همه‌ی انسان‌ها برتری بخشید «وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ». موفق باشید

27061
متن پرسش
سلام علیکم: آیا کلمات خداوند سبحان در قرآن و انبیاء و اوصیای ایشان نیز باید با بیطرفی مورد قضاوت قرار گیرد و اگر میل نفسانی انسان به سمت اثبات و حقانیت سخنان خدا و پیامبر باشد مانع اندیشه و قضاوت صحیح درباره کلمات ایشان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیش‌فرض‌نداشتن برای فهمِ سخنان آسمانی، غیر از گرایش‌نداشتن نسبت به آن سخنان است. یادداشت‌هایی که در مورد «زبان قرآن» اخیراً تایپ شده است، قسمتی از آن را خدمتتان ارسال می‌دارم: موفق باشید

۱. قرآن از یک حقیقت واحدی صادر شده و به همین جهت تمام آیات آن دارای پیوستگی هستند. مشکل آن هایی که در قلب هایشان زیغ است آن است که[1] کلام خدا را با کلام مردم عادی مقایسه می‌کنند.

۲. آن «اللّه» که جامع کمالات است در قرآن با ما سخن می‌گوید و در سخنان خود، خود را به ما نشان می‌دهد. اگر او را بشناسیم می‌توانیم به سخن او گوش فرا دهیم. قرآن، قرآن خدایی است که به سخن آمده و با ما در کتابش آشکار می‌گردد. باید بتوانیم از طریق قرآن در حضور خدایی قرار بگیریم که با ما سخن می‌گوید. امام صادق«علیه‌السلام» در همین رابطه می‌فرمایند: «لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِي كَلَامِهِ وَ لَكِنَّهُمْ لَا يُبْصِرُون‏» (بحارالأنوار، ج ‏۸۹، ص ۱۰۷.) بدرستى كه خداوند در كلام خود براى بندگان خود تجلّى كرده است و ليكن آن ها نمی بینند.

۳. قرآن اسرار حضور خداوند در عالم را بر روی ما باز می‌کند از آن جهت که هماهنگ تکوین عالم است. یعنی از یک جهت حضور خدا در عالم و دیگر حضور خدا در کلام او به میان آمده است و اگر هرکس در کلامش حاضر می‌شود، خداوند در قرآن ظاهر شده آن‌هم در عین هم‌زبانی با انسان‌ها. قدرت درست‌دیدن را به انسان‌ها هدیه می‌کند.

۴. قرآن همان بودن خدا در عالم است، به همان اندازه که برای دین خدا در مظاهر باید «وجودبین» شد و از محدوده‌ی ماهیات عبور کرد، به همان اندازه باید با تدبّر در قرآن و نگاهِ وحدت‌نگریعنی تمامیتیِ معنادار، خدا را در قرآن دید.

۵. برای شنیدن کلامی این‌چنین گسترده که خدا را می‌نمایاند باید گشودگیِ لازم را در خود ایجاد کنیم و از تنگناهای سوءِ فهم و سوءِ‌اخلاق خود را آزاد نماییم وگرنه سخن گسترده‌ی خدا را در شخصیت تنگ خود اسیر می‌کنیم، و این است معنای تفسیر به رأی.

۶. برای گوش‌سپردن به سخن خدا لازم است ابتدا به «خود» گوش فرا دهیم تا بیابیم فطرت ما چه‌چیزی را طلب می‌کند و با این گشایشِ اولیه می‌توان به سراغ خدا رفت و از ضیقِ قلبی آزاد شد. شنیدن سخن خدا با گوشِ فطرت ممکن است و آن تنها گوشی است که همواره در مقابل سخن خدا گشوده است. مگر نه آن است که تنها کسی که می‌فهمد گوش فرا دهد؟

۷. زبان واقعی که سطحی و همراه با پراکنده‌گویی نباشد، حتماً زبانی است که تأویل‌بردار است، زیرا بی‌بنیاد و بی‌ریشه نیست. و زبان قرآن، زبانی است که به عالی‌ترین شکل می‌خواهد حقیقت را ظاهر کند. لذا به همان اندازه وجوهِ مستور و تأویلی دارد در عین آن‌که دریچه‌ای به سوی حقیقت است و هنر قرآن به ظهورآوردنِ حقایقی است که مستورند و این غیر از گزارش‌کردنِ حقایق است و به همین جهت حقیقت را در متن حادثه‌های تاریخی نشان می‌دهد و هر آنچه هست را با زبان اشاره نشان می‌دهد.

۸. قرآن، عامل اظهارِ حقایقی است که در هستی پنهان‌اند و از این جهت خداست که سخن می‌گوید و نه انسان. خداوند خود سخن می‌گوید و تجلیِ آن حقیقت، صورتِ گفتار می‌شود و اولین کسی که از آن گفتار بهره‌مند می‌گردد، رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌باشند. این معجزه نیست که خدا سخن می‌گوید؟

۹. با نظر به قرآن، «بودنِ» ما برای ما روشن می‌شود و احساسی به وسعت حضور در همه‌ی عوالم به سراغ ما می‌آید.

۱۰. اندیشیدن به سخن خدا در قرآن، یک نوع گوش‌دادن به ندای خداوند است و این مهم‌ترین و سخت‌ترین کاری است که انسان باید برای شخصیت خود شکل دهد از آن جهت که خداوند در عین آشکاری در کلام قرآن، خود را در همان کلام مخفی نگه داشته و در صورتی انسان می‌تواند این دو نحوه نگاه را در خود بپروراند که به توحید جمعِ اضداد برسد، توحیدی که حضرت حق در عین اول‌بودن، آخر است.

 


[1] - اشاره است به آیه‌ی ۷ سوره‌ی آل‌عمران که می‌فرماید: «أَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ» اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‏ انگيزى كنند و به دنبال تاویل آن هستیند.

26796
متن پرسش
سلام علیکم: مقصود استاد شهید مطهری از این که فرموده اند: مبارزه کردن با نفس اماره سرپنجه ای بسیار قوی تر از عقل و ایمان می خواهد؛ چیست؟ آیا مگر قوی تر از عقل و ایمان هم چیزی هست که از پس نفس اماره برآید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به شوق إلی اللّه فکر کنید که انسان در آن راستا حاضر است فرزند خود را ابراهیم‌وار به قربانگاه ببرد. موفق باشید

26299
متن پرسش
در پرسخ و پاسخ ۲۶۲۸۷ فرمودید روح توحیدی انقلاب و نظام، بی نظیر و عالی است همچنین مشکلات اجرایی به خود مردم برمی گردد که خود را اصلاح کنند و در دام های شیطان نیفتند که اشتباهشتان به پای دین و انقلاب نوشته شود. آیا این برداشت من از فرمایش تان درست است که شما معتقدید، انقلاب اسلامی صدای رسای توحید در این عصر است و مردم باید خود را ذیل جبهه این انقلاب با مقیاس کلان تمدن سازی ببینید و به صدایش پاسخ دهند و این مشکلاتی که می بینیم ناشی از عدم توجه به حقیقت نورانی نهضت در اثر عواملی نظیر غربزدگی، التقاط بین اسلام و غرب، رفتارهای ناسیونالیستی یا حتی سنت گرایی شدید است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و مطمئن باشید راهی که از طریق انقلاب اسلامی شروع شده است، به صورت غیر منتظره‌ای ما را از معضلاتی که به جهت همان التقاطی که فرموده‌اید؛ پیش آمده، آزاد می‌کند. در این مورد عرایضی در شرح سوره‌ی فتح شده است. موفق باشید

25720

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با وجود گذشت چهار دهه از پیروزی انقلاب، همچنان نیروهای انقلابی در کار تشکیلاتی و فعالیت های گروهی فرهنگی دچار مشکل اند و حتی پایگاه های بسیج هم از این قاعده مستثنی نشده اند. گویی در استفاده از ابزار رسانه و هنر جهت تحکیم مبانی انقلابی همچنان مشکل وجود ندارد یا بهتر بگوییم یک رکود و سکون خاصی حاکم گردیده است. با توجه به توصیه ایی که حضرت آقا در بیانیه گام دوم انقلاب مبنی بر آماده شدن نیروهای انقلابی و عزم راسخشان جهت حرکت بسمت قله انقلاب و طلوع خورشید ولایت عظمی (عج) داشتند و اتفاقات مهمی در کشور مثل همین انتخابات مجلس را پیش رو داریم که ان شاء الله مجلسی در طراز گام دوم انقلاب باشد، اساساً راهکار پویایی و قوت فعالیت های فرهنگی و تشکیلاتی نیروهای انقلابی و رهایی از ایستایی و قانع شدن به وضع و حد موجود چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این سؤالات، کلّی است و نکته‌ی خاص و مشخصی که اقتضای جواب‌دادن به یک سؤال است را در این مورد نمی‌توانم عرض کنم و چیزی بیش از آن‌چه عرض شده، ندارم. موفق باشید

39907
متن پرسش

سلام علیک استاد عزیز: در مورد زندگی پس از زندگی سوالی مطرح شد که مجموعه جوابهای شما را در این مورد که در ایتا ارسال شده بود مطالعه کردم از توجه شما ممنونم جزاک الله خیرا. برداشت بنده این از آنها این شد که شما آن مشاهدات را یک تجربه شخصی می‌دانید و... ولی چه اشکال دارد بگوییم حقیقتا این افراد با برزخ حقیقی متصل شده و واقعیاتی از نعمت‌ها و ثواب و عقاب را نسبت به خود و دیگران دیده اند و چشیده اند. فرموده بودید چون نکیر منکر و پاسخ به سوالات نبوده جنبه شخصی داشته که مثلا در ذات خود اموری را مشاهده کرده‌اند در حالی که به گفته آیت الله فاطمی نیا با استناد به روایات سوال و جواب قبر مربوط به کسانی است که یا ایمان را کامل کرده اند و یا کفر را کامل کرده اند و اکثر انسانها به حال خود رها شده و با صور اعمال و اخلاق خود سرو کار دارند خصوصا اینکه بعضی از اینها در سرد خانه و غسالخانه بوده و حقیقتا مرده‌اند و گزارش از اقوام گذشته و حالت‌های آنها داده اند و حتی پیام‌ها و کمک‌ها و رفع بعضی مشکلات و بدهی‌ها را درخواست کرده اند که کسی از آن خبر نداشته و همگی مطابق با واقع بوده اند مثل جریان معراج که برای پیامبر اکرم پیش آمد که به خاطر لطافت و پاکی نفس بود یا آنچه برای آیت الله قوچانی و خیلی از اولیا در اثر ریاضتهای شرعی نسبت به مرتبه آنها پیش میاید ولی همین ادراکات برزخی و فوق طبیعی به دلیل قهری و مثلا تصادف و بیماری و انصراف نفس از بدن برای افراد عادی هم ممکن است پیش بیاید حضرت آیت‌الله حسن زاده رحمت الله علیه در کتاب انسان در عرف عرفان دلایل معرفت النفسی آن را بیان کرده و جمله ای در این رابطه دارند که / نوم و نوم مغناطیسی بیهوشی. کما مرگ طبیعی و مرگ ارادی هیچکدام موضوعیت در تمثیلات برزخی ندارند بلکه اصل انصراف نفس از بدن است و به هر دلیل این انصراف صورت گیرد تمثیلات برزخی و ادراکات فوق طبیعی شروع می‌شود و خصوصا اینکه پرده و حجاب اصلی برای مشاهدات برزخی همین بدن و تعلق به آن است «لقد کنت فی غفلت من هذا فکشفنا عنک غطایک.»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این احوال، حضورِ برزخی و احتضارِ قبل از آن که هویت انسان را از هویت دنیا به هویتِ برزخی تبدیل می‌کند، برای حضور در جهانی دیگر؛ بحثِ دیگری است. و این‌که طرف در برزخ می‌گوید: «حَتَّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ (99) لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فيما تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُونَ (100) مؤمنون) از این جهت مسلّم این حضور که در برنامۀ خوب «زندگی پس از زندگی» مطرح است، حضور برزخی نیست و بحث ملکین نکیر و منکر و یا بشیر و مبشّر، بسیار عمیق‌تر از این حرف‌ها می‌باشد. و در این مورد فکر نمی‌کنم بیان این مباحث به این سادگی‌ها باشد. عرایضی در این رابطه در کتاب «معاد...» که روی سایت هست، شده است. موفق باشید

34205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا عبارات زیر صحیح است؟ من یک درخت را دیدم. در درخت من قدرت را دیدم. این قدرت صفت خداست. صفت از ذات خدا جدا نیست. پس من خدا را دیدم. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در صورتی که درخت را آینه بگیریم, نه آنکه جسم  درخت و یا صورت آن مد نظر باشد. مثل آنکه وقتی کسی شما را ملاقات می‌کند حیات و فهم شما را ملاقات نماید و نه جسم و صورت شما را. و لازمه این آن است که انسان نسبت به اسماء و صفات الهی با عبور از حس گرایی, آگاهی نسبی داشته باشد. موفق باشید

33461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا همان طور که روح بی بدن نیست، آیا می توان گفت ملائکه هم تجلی دارند و تجلی آنها جسم است؟ سوال دوم آیا می توان گفت که جبرئیل هم تجلی (بدن) دارد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرشتگان مظاهر اسمی و یا اسماء الهی می‌باشند و در هنگام تجلی، در عین القای نور اسماء می توانند در موطن خیال نیز ظهور داشته باشند. موفق باشید

33308
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: جناب استاد شما می‌فرمایید که روح انسان زن و مرد ندارد و زن و مرد بودن تنها مخصوص بدن است اما سوال حقیر اینجاست که اگر چنین است که شما می فرمایید، تفاوت ها و خصوصیات اخلاقی که به روح نسبت داده می‌شود و در زن و مرد متفاوت است را چگونه می توان با فرمایش شما تطبیق داد؟ برای مثال روح زن بسیار لطیف تر و مهربان تر از مرد است و روح مرد سرسخت تر و جدی تر از زن است و این خصوصیات به بدن مربوط نمی‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! روح یا نفس ناطقه از جهت مجردبودنش، زن و مرد برایش معنا ندارد ولی به هر حال همین‌که روح‌ بدنِ زن‌بودن و یا مردبودن را برای خود انتخاب می‌کند، حکایت از آن دارد که گرایشی در درون آن‌ها نسبت به زن‌بودن و مردبودن هست و سعی شده این نکته در کتاب «خویشتن پنهان» مورد بحث و بررسی قرار گیرد. موفق باشید

32833
متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده عزیز و آرزوی توفیق و سلامتی؛ امروز در کانال مطالب ویژه، یک کلیپی که آهنگ خواننده ای درباره دسته بندی های سیاسی جهان و حزب باد بود را مشاهده کردم که حضرتعالی درباره اش نوشتید که این مورد نشانه بارز پوچی در ضع کنونی عالم است و تا به انقلاب اسلامی و حضور همه جانبه در برابر استکبار و به صحنه آوردن انسانیت انسانها که مظهرش شهید سلیمانی (ره) است، نظر نیفکنیم، از این پوچی خلاص نخواهیم شد. و همان موقع که این کلیپ و توضیحات حکیمانه ذیل آن‌را دیدم، به یاد نکته ای از دستورات مولایمان حضرت صادق (ع) به عبدالله بن جندب افتادم که حضرت می‌فرمایند: [لَو اَنَّ شيعتَنا اسْتَقامُوا لَصافَحَتْهُمُ الملائكةُ و لاََظَلَّهُمُ الغَمامُ وَ لاََشرَقُوا نَهاراً و لأَكَلُوا مِن فَوقِهِم و مِن تَحتِ اَرجُلِهِمْ و لَما سَأَلُوا اللّهَ شَيئاً اِلاّ اَعطاهُم] و شما در تفسیری که بر این حدیث داشتید به زیبایی تبیین نمودید که با مد نظر گرفتن ائمه معصومین و عدم تعلق قلبی به فرهنگ دشمنان اهل البیت و مجاهدت در دنیا و دلسوزی برای برادران دینی، از غفلت در روزمرگی ها نجات میابیم و و تمرکز ما بسمت جهت کمالی که طالبش هستیم تنظیم گشته و به چنان توفیقی می‌رسیم نه تنها از بهره های معنوی و طبیعی عالم بهره می‌بریم، بلکه به کمک انوار الهی به درخشندگی رسیده و تاریخ خود را متاثر می‌سازیم و ناکامی در مسیرمان نخواهد بود. به نظرم وجه اشتراکی که بین پیام حاکم بر آن کلیپ و این فرمایش حضرت بود، شاید این بود که امام معصوم بعنوان مقصد جانها و عین الانسان و حقیقت انسانیت هر انسان، راهی را نشان می‌دهد که بوسیله مجاهده و عدم تعلق در برابر نیست انگاران و جبهه تاریخی استکبار و دولت ابلیس و ایضاً حساسیت نسبت به اتصال ایمانی که باید بر جامعه مومنین حاکم باشد، بتوانیم از برکات حیات وسیع انسانی و رهایی از پوچی و فرار از خود مستفیض بشویم و توفیق تاثیر گذاری بر تاریخ و زمانه و خدمت به انسانیت انسانها بیابیم. چنانچه روح کلان و حرکت اصلی انقلاب عزیزمان و سیرت امام راحل و خلف صالح شان همین بوده و اگر جز این بود این همه تقلا برای نابودی این اتفاق مبارک و نفرت از آن، معنایی نداشت و اساساً نباید شاهد می بودیم که حتی در آن سوی مرزهای ایران یعنی در کشمیر، وقتی خبری از جسارت به تصویر شهید سلیمانی و رهبر حکیم انقلاب پخش شد، آنچنان فورانی از خشم راه بیفتد که حتی پلیس هند را مجبور به عذرخواهی و ادای احترام به تصویر آن دو بزرگوار بکند و همچنین مراسم زیبا و عجیبی بمناسبت سالگرد پیروزی انقلاب در مسجد عروه الوثقی لاهور پاکستان به راه بیفتد که بعضا در کشور خودمان هم نظیر ندارد. هرچند در بسیاری از حرکتها و موقف ها و جزئیات، آنچنانکه شایسته بود بر مسیر نجات بخشی که امام ششم تببین نمودند، استقامت بورزیم، مقاوم نبودیم و از همین جا لطمه دیدیم و فراموش کردیم روح انقلاب اسلامی در انفتاح تاریخی متعالی و شکستن انسداد تمدن معاصر غربی و به عرصه آوردن بنیان انسانیت است و حتی دلبسته به عناوین موهومی چون ژاپن اسلامی شدیم یا نفهمیدیم که بحمدالله ما اقیانوس شده ایم و دیگر برکه کوچکی که براحتی گل آلود شود، نیستم. البته با روح کلی انقلاب و تجلی ولایت خداوندی در ولایت نائب امام و خونهای مطهری که در جهت پیشبرد نهضت ریخته شد و وعده الهی مبنی بر «ان الله لا یضیع اجر المحسنین»، پر امید هستیم که می‌توانیم به درخشندگی و تاثیر بر تاریخ و ناکام نبودن در اهداف عالیه برسیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید بزرگ‌ترین بصیرت در این تاریخ که مادرِ بصیرتِ بصیرت‌ها می‌باشد، درک روحی است که به جهت اسارت در فرهنگ مدرنیته گرفتار نیهیلیسم یا نیست‌انگاری شده است و حقیقتاً درک این مشکل، اولین قدم است برای رجوع به شریعت آخرالزمانیِ اسلام عزیز که در مواجهه با ظلمانی‌ترین ظلمات، یعنی ظلمات آخرالزمان می‌تواند جواب عمیق‌ترین حضور انسان را در عرشِ وجودش به او عطا کند.

حقیقتاً حرکت توحیدی انقلاب اسلامی آینده‌ای را نوید می‌دهد که نه حضور در گذشته است و نه حضور در جهان سکولارزده؛ بلکه حضور در آینده‌ای است که نام آن را می‌توان «جهان بین دو جهان» گذارد. جهانی که نه جهان گذشته است و نه جهان سکولار، بلکه حضور در امروز است ولی با هویت قدسی، راهی که می‌تواند نسل امروز و فردای ما را در آن جهان حاضر کنند و از این جهت هنوز می‌توان درباره تعهد به انسان فکر کرد و هنوز می‌توان به ذات عاشقانه انسان فکر نمود و هنوز می‌توان حرکت انقلابی و دینی را یک «عشق» دانست و اگر این عشق فهمیده شود زندگی در این تاریخ با همه مشکلاتش‌، رضایتمندانه‌ترین شکل از زندگی خواهد بود به طوری که مشکلات روزمرّه آن‌چنان برجسته نمی‌شوند تا این عشق و این بسطِ شخصیت در دیگر انسان‌ها بمیرد. موفق باشید

32616
متن پرسش

مدرک قرآنی که ثابت می کند اسلام نه برای ما و نه برای هیچ کشوری نیامده است، جز عربستان این نه توهین به پیغمبر است و نه بقرآن، یک نفر خدمتی به ایران و ملت ایران کرد و کارهای قبلیش را جبران کرد که آن شخص دکتر قمشه‌ای بود و هست که قرآن فارسی را چاپ کرد ولی متاسفانه چون حقیقت را روشن کرد، رژیم چاپ مجدد را ممنوع کرد ، ( چون دیدند که باید بروند سراغ الاغ سواریشون و دیگر دکانی ندارند) چرا؟ مگر هر آنچه در کتاب قرآن بوده نگفته؟ حقیقت تلخ است؟ ﺍﮔﺮ ﻗﺮﺁﻥ را ﺑﺎﻭﺭ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ خدا ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ. ﺑﺪﺍﻧﯿﺪ ﮐﻪ بر اساس گفته ﺍﻟﻠﻪ ما ایرانی ها و دیگر کشور ها بجز عربستان ﺑﺎﯾﺪ ﺯﺭﺗﺸﺘﯽ بمانیم و دیگر کشورها به آیین خود، یهود و عیسی و... باقی بمانند. ﺍﯾﻦ گفتهء آشکار ﺍﻟﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﻨﺪﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺗﮑﺮﺍﺭ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺟﺎﯼ ﻫﯿﭻ تردیدی ﻧﺒﺎﺷﺪ: ﮐﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻫﺎ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﻣﺤﻤﺪ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﮐﻪ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺍﺳﺖ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﮐﻨﻨﺪ. ﺩﺭ زیر ﺁﯾﻪ ﻫﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ با آدرس ﺑﺮﺍی شما آورده شده تا باور کنید👇👇👇 ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ، ﺁﯾﻪ ۴ «ﻭَﻣَﺎ ﺃَﺭْﺳَﻠْﻨَﺎ ﻣِﻦ ﺭَّﺳُﻮﻝٍ ﺇِﻟَّﺎ ﺑِﻠِﺴَﺎﻥِ ﻗَﻮْﻣِﻪِ ﻟِﻴُﺒَﻴِّﻦَ ﻟَﻬُﻢْ ۖ ﻓَﻴُﻀِﻞُّ ﺍﻟﻠَّـﻪُ ﻣَﻦ ﻳَﺸَﺎﺀُ ﻭَﻳَﻬْﺪِﻱ ﻣَﻦ ﻳَﺸَﺎﺀُ ۚ ﻭَﻫُﻮَ ﺍﻟْﻌَﺰِﻳﺰُ ﺍﻟْﺤَﻜِﻴﻢُ.» (ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﯿﭻ ﻗﻮﻣﯽ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ﺑﻐﯿﺮ ﺍﺯ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ خودشان ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﯾﺪ.) ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻧﺎﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻥ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺑﻮﺩ. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻟﻨﺤﻞ ( ﺯﻧﺒﻮﺭ) ﺁﯾﻪ ۳۶: «ﻭَﻟَﻘَﺪْ ﺑَﻌَﺜْﻨَﺎ ﻓِﻲ ﻛُﻞِّ ﺃُﻣَّﺔٍ ﺭَّﺳُﻮﻟًﺎ ﺃَﻥِ ﺍﻋْﺒُﺪُﻭﺍ ﺍﻟﻠَّـﻪَ ﻭَﺍﺟْﺘَﻨِﺒُﻮﺍ ﺍﻟﻄَّﺎﻏُﻮﺕَ.» ( ﻣﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺭﺳﻮﻟﯽ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻳﻢ که می‌گفت: ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺑﭙﺮﺳﺘﻴﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻫﺮﮔﻮﻧﻪ ﺑﺘﯽ ﺍﺟﺘﻨﺎﺏ ﮐﻨﻴﺪ.) ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻡ ﯾﮑﺘﺎ ﭘﺮﺳﺘﯽ ﺭﺍ هماهنگ ﺑﺎ ﺧﻮﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺁﻭﺭﺩ. ﺳﻮﺭﻩ ﯾﻮﻧس ﺁﯾﻪ ۴۷: «ﻭَﻟِﻜُﻞِّ ﺃُﻣَّﺔٍ ﺭَّﺳُﻮﻝٌ ۖ ﻓَﺈِﺫَﺍ ﺟَﺎﺀَ ﺭَﺳُﻮﻟُﻬُﻢْ ﻗُﻀِﻲَ ﺑَﻴْﻨَﻬُﻢ ﺑِﺎﻟْﻘِﺴْﻂِ ﻭَﻫُﻢْ ﻟَﺎ ﻳُﻈْﻠَﻤُﻮﻥَ» ( ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﺍُﻣﺘﯽ ﺭﺳﻮﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺁﻥ ﺭﺳﻮﻝ ﺁﯾﺪ ﻭ ﺣﺠﺖ ﮐﻨﺪ، ﺣﮑﻢ ﺑﻪ ﻋﺪﻝ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺳﺘﻢ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﯾﺪ.) ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﯾﺮﺍن، ﺯﺭﺗﺸﺖ بود. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻟﺸﻌﺮﺍﺀ (ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ) ﺁﯾﻪ ۱۹۵، ۱۹۸ ، ۱۹۹ «ﺑِﻠِﺴَﺎﻥٍ ﻋَﺮَﺑِﻲٍّ ﻣُّﺒِﻴﻦٍ، ﻭَﻟَﻮْ ﻧَﺰَّﻟْﻨَﺎﻩُ ﻋَﻠَﻰٰ ﺑَﻌْﺾِ ﺍﻟْﺄَﻋْﺠَﻤِﻴﻦَ، ﻓَﻘَﺮَﺃَﻩُ ﻋَﻠَﻴْﻬِﻢ ﻣَّﺎ ﻛَﺎﻧُﻮﺍ ﺑِﻪِ ﻣُﺆْﻣِﻨِﻴﻦَ» ۱۹۵ ﻭ ﺁﻥ (ﻗﺮﺁﻥ) ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻋﺮﺑﯽ ﺁﻣﺪ ۱۹۸ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﻋﺮﺑﯽ نمی‌دانند ﻧﺎﺯﻝ می کردیم ، ۱۹۹ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻔﻬﻤﻨﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ. ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ آشکارا می گوید : ﻗﺮﺁﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺎ ﭘﺎﺭﺳﯽ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ. ﺳﻮﺭﻩ ﺳﺠﺪﻩ ، ﺁﯾﻪ ۳: «ﺃَﻡْ ﻳَﻘُﻮﻟُﻮﻥَ ﺍﻓْﺘَﺮَﺍﻩُ ۚ ﺑَﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟْﺤَﻖُّ ﻣِﻦ ﺭَّﺑِّﻚَ ﻟِﺘُﻨﺬِﺭَ ﻗَﻮْﻣًﺎ ﻣَّﺎ ﺃَﺗَﺎﻫُﻢ ﻣِّﻦ ﻧَّﺬِﻳﺮٍ ﻣِّﻦ ﻗَﺒْﻠِﻚَ ﻟَﻌَﻠَّﻬُﻢْ ﻳَﻬْﺘَﺪُﻭﻥَ» (ﺍﯼ ﻣﺤﻤﺪ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻗﻮﻡ ﺗﻮ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﯾﻢ ﭼﻮﻥ ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺭﺳﻮﻟﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺎﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺗﻮ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺳاﻟﺖ ﮐﻨﯽ، ﺷﺎﯾﺪ ﮐﻪ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺷﻮﻧﺪ.) ﻣﺎ ﺯﺭﺗﺸﺖ ﺭﺍ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﮐﺘﺎﺑﺪﺍﺭ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﻗﺒﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻫﯿﭻ ﻟﺰﻭﻣﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﺎ ﺣﻤﻠﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺁﻥ کشتارها ﻭ ﻏﺎﺭﺕ ﻭ ﺑﺮﺩﻩ ﮔﯿﺮﯼ ﺭﺍ انجام دهند و ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ این داستان ادامه دارد. ﺳﻮﺭﻩ ﺍﻧﻌﺎﻡ (ﭼﻬﺎﺭﭘﺎﯾﺎﻥ) ﺁﯾﻪ ۹۲ «ﻭَﻫَـٰﺬَﺍ ﻛِﺘَﺎﺏٌ ﺃَﻧﺰَﻟْﻨَﺎﻩُ ﻣُﺒَﺎﺭَﻙٌ ﻣُّﺼَﺪِّﻕُ ﺍﻟَّﺬِﻱ ﺑَﻴْﻦَ ﻳَﺪَﻳْﻪِ ﻭَﻟِﺘُﻨﺬِﺭَ ﺃُﻡَّ ﺍﻟْﻘُﺮَﻯٰ ﻭَﻣَﻦْ ﺣَﻮْﻟَﻬَﺎ ۚ ﻭَﺍﻟَّﺬِﻳﻦَ ﻳُﺆْﻣِﻨُﻮﻥَ ﺑِﺎﻟْﺂﺧِﺮَﺓِ ﻳُﺆْﻣِﻨُﻮﻥَ ﺑِﻪِ ۖ ﻭَﻫُﻢْ ﻋَﻠَﻰٰ ﺻَﻠَﺎﺗِﻬِﻢْ ﻳُﺤَﺎﻓِﻈُﻮﻥَ.» ﺍﻳﻦ ﻧﯿﺰ ﻛﺘﺎﺏ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﻣﺒﺎﺭﻛﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎ ﻧﺎﺯﻝ ﻛﺮﺩﻩ‌ﺍﻳﻢ و ﺗﺼﺪﯾﻖ ﮐﻨﻨﺪﻩء ﻛﺘﺐ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ ﭘﻴﺸﻴﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻬمترﻳﻦ ﺟﺎﻣﻌﻪ (ﻣﮑﻪ) ﻭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺣﻮﺍﻟﯽ ﺁﻥ (ام القرا) ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺩﻫﯽ: ﺁﻧﺎنکه ﺑﻪ ﺁﺧﺮﺕ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ (ﻛﺘﺎﺏ) ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﻭ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ (ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ) ﺭﺍ بجا ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﺛﺎﺑﺖ می کند ﮐﻪ ﻣﺤﻤﺪ ﻓﻘﻂ ﺑﺮﺍﯼ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﯼ ﻣﮑﻪ ﻭ ﺍﻃﺮﺍﻑ ﺁﻥ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺷﺪﻩ. ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﯾﻦ ﺣﺘﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻋﺮﺏ ﺯﺑﺎﻥ می دانند ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﭘﯿﺮﻭﯼ ﮐﻨﻨﺪ ﭼﻮﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺯﻧﺪﮔﯽ می کنند ﻧﻪ ﺩﺭ ﻣﮑﻪ ﻭ ﺣﻮﺍﻟﯽ آن. 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که واژه‌های قرآنی را باید مطابق همان قرآن معنا کرد و نه با معانی عرفی و روزمرّه. قرآن در خطاب به رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه وآله» می‌فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» (سبأ/28) یعنی ای پیامبر! ما تو را نفرستادیم مگر برای همه بشریت تا آن‌ها را بشارت دهی که راه‌های سعادت کدام است و از راه‌های هلاکت آن‌ها را حذر دهی و مشکل آن است که اکثر مردم متوجه چنین رسالتی و بهره‌های فراوان آن نیستند. و یا می‌فرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذي خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»(بقره/ (21) هان ای همه مردمان! پروردگار خود را عبادت کنید که شما را و قبل از شما را خلق کرد، امید است که در مسیر بندگی خداوند اگر درست عمل کنید به تقوای لازم که موجب سعادت دنیایی و آخرتی شما است برسید.

حال با توجه به این نوع آیات باید پرسید آن‌گاه که خداوند می‌فرماید پیامبر را به سوی قوم خودش فرستاده، منظور مردم شهر و قبیله‌اش می‌باشد یا قوم هر پیامبری در هر تاریخی همه انسان‌هایی هستند که در آن تاریخ حاضرند؟ و امروزه با حضور اسلام به عنوان آخرین دین، همه بشریت از صدر اسلام تا قیام قیامت قومِ آخرین پیامبر هستند و به همین جهت هرگز ایرانیان در مواجهه با اسلام احساس نکردند که اسلام دین قوم عرب می‌باشد و در نتیجه با حضور فعّال خود توانستند نقش عظیمی در به ظهورآوردن ابعاد متعالی اسلام داشته باشند و اگر فرمود: «و لکل امة رسول» خواست بفرماید برای امت‌های گذشته نیز پیامبرانی بوده‌اند مثل حضرت عیسی «علیه‌السلام» که در زمان خود رسولِ همه بشریت بودند و آن‌چنان نبود که مسیحیان غیر اورشلیم بگویند او مربوط به مردم اورشلیم است. موفق باشید   

32564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: وقت عالی بخیر. نظر شما درباره واکنش ما به برنامه عصر جدید چیست؟ برنامه ای است که ظاهرا بیشتر آکروبات بازی و سرود و نقاشی و تئاتر نشان میده و ما بینش شاید یک اثر هنری ارزشی هم نشون بده. نمیدونم در مجموع اثر خوبی داره روی جوونا یا نه؟ فکر می‌کنم اشکالش این باشه که جوونا رو علاقه مند کنه به همین نوع کارها که بیشتر خودنمایی توش مطرح هست و اونها رو نسبت به فعالیت های عمیق مثل مطالعه و عبادات بی رغبت کنه. البته این استنباط من هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به طور مستقیم هیچکدام از برنامه‌های عصر جدید را نتوانسته‌ام تماشا کنم مگر آن کلیپ‌های خوبی که رفقا به طور گزینشی از آن برنامه گرفته‌اند که عموماً کلیپ‌های خوبی بوده است. به نظر بنده باید همه جوانب موضوع را بررسی کرد و این‌که مسئولان تنظیم برنامه عصر جدید، مخاطب خود را چه کسانی قرار داده‌اند و آیا نسبت به آن مخاطب، چشم انداز و افقی مقابل او گشوده‌اند؟ هرچند که آن افق چندان هم آرمانی نباشد. ولی در هر صورت باید در راستای معنابخشی به انسان باشد و عبور از پوچیِ دوران. موفق باشید

32535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام و خدا قوت خدمت استاد عزیز: استاد بنده با مطالعاتی که داشتم به این نتیجه رسیدم که خرید جهیزیه برای زن الزام آور نیست و این کمک های که برای خرید جهیزیه صورت می‌گیرد باید از طرف مرد باشد نه زن نیازمند کمک باشه! چه طور مردم را به اینکه خرید جهیزیه الزام آور برای زن نیست راهنمایی کنیم چرا که این امر سبب کاهش قوامیت و مردانگی درست مرد میشه و مشکلاتی زیادی را به دنبال دارد که بنیاد خانواده را ضعیف بار می‌آورد.

متن پاسخ

       باسمه تعالی: سلام علیکم:  این موارد را تا حدّی عرف جامعه تعیین‌ می کند و به همین جهت شهرهای مختلف، نحوه برخوردشان با چنین موضوعی متفاوت است که البته هر کدام حُسن‌هایی دارد به شرطی که افراط و تفر یط در میان نباشد. موفق باشید  

32478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله. سلام علیکم: خدا قوت براتون قبلا پیام فرستادم و از مشکلاتم گفتم و شما هم محبت فرمودین جواب دادین و انشالا دعامون هم می کنید. یه مشکل...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. إن‌شاءالله با برخورد خوب با همسرتان و امیدوارکردنش نسبت به زندگی و احترام به او و نظراتش، وضع ایشان بهتر می‌شود. با طعنه و انتظار بیش از توانش، او را ناتوان نکنید تا همین امر بستر نزول رحمت الهی گردد. موفق باشید

32385

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

جناب استاد با عرض سلام و احترام: احتراما حدیثی از حضرت پیامبر در موضوع دروغ گفتن و وعده دروغ به همسر دادن به شرح ذیل می باشد: کلینى، کافى، ج ۲، ص ۳۴۲، ح ۱۸. قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ کُلُّ کَذِبٍ مَسْئُولٌ عَنْهُ صَاحِبُهُ یَوْماً إِلَّا کَذِباً فِی ثَلَاثَةٍ رَجُلٌ کَائِدٌ فِی حَرْبِهِ فَهُوَ مَوْضُوعٌ عَنْهُ أَوْ رَجُلٌ أَصْلَحَ بَیْنَ اثْنَیْنِ یَلْقَى هَذَا بِغَیْرِ مَا یَلْقَى بِهِ هَذَا یُرِیدُ بِذَلِکَ الْإِصْلَاحَ مَا بَیْنَهُمَا أَوْ رَجُلٌ وَعَدَ أَهْلَهُ شَیْئاً وَ هُوَ لَا یُرِیدُ أَنْ یُتِمَّ لَهُمْ. البته در برخی سایت ها می گویند منظور دروغ مصلحتی و با هدف حفظ و تحکیم و بنیان خانواده است و برخی این روایت را فاقد سند می دانند نظر حضرت عالی درباره ی این موضوع و روایت چیست؟! مثلا ما موقع خواستگاری وعده ی فراهم کردن شرایط مالی مانند خرید خانه و خودرو و مثلا کنار آمدن با نحوه پوشش و برخی خلق و خوهای طرف مقابل را بدیهم در حالی که می دانیم حقیقت چیز دیگریست به نوعی نفی خود کرده و زمینه ساز مشکلات عمده در آینده را فراهم کرده ایم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دروغ در موضوع سوم را باید در فضای دو موضوع قبلی مدّ نظر قرار داد به آن معنا که بخواهیم از خشونت و دوگانگی عبور کنیم. مثل آن‌که طرف از ما چیزی را طلب می‌کند که اگر از همان ابتدا بگوییم نمی‌شود، ناراحت می‌گردد. لذا چیزی نمی‌گوییم و یا قبول می‌کنیم و سپس می‌گوییم نشد و امکانش نبود. موفق باشید

31886
متن پرسش

سلام: نمی دانم چه شد این هفت خان برای ارسال پرسش طراحی شد. اول کلمه کلیدی مثلا گرانی را وارد می‌کنیم ۲۰۰، ۳۰۰ پرسش همه را باید بررسی کنی (خود کلمه را جستجو میکند نه موضوع را بنابرین بسیاری از سوالات غیر مرتبط هم می آید فقط به صرف آنکه گرانی در آن بود) این بررسی برای اینست که باید تایید کنیم سوال را در سوالات نیافتیم برای آنکه دروغ نگوییم باید سوالات را بررسی کرده باشیم بعد وارد ارسال که میشویم کد امنیتی، نام را نمی‌دانم برای چه می‌خواهید بعد هم که بعضا ارسال با خطا روبرو می‌شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کلمه کلیدی کمک می‌کند تا کاربران محترم با نظر به سابقه موضوعی که در نظر دارند، سؤال خود را مطرح کنند ۲. کد امنیتی موجب می‌شود تا عده‌ای فضای ارائه نظرات خود به سایت را با مجموعه‌ای حروف نامفهوم از نوع چینی و انگلیسی اشغال نکنند. مشکلی که در سایت قبلی برای ما پیش می‌آمد و ما مجبور بودیم فرصت زیادی جهت حذف آن حروف صرف کنیم. موفق باشید

31185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد بزرگوارم در حدیثی که امام محمدباقر به جابر یزید جعفی می‌فرمایند: دوستدار ما محسوب نخواهی شد اگر تمام مردم شهرت بگویند تو آدم بدی هستی و... چرا این حدیث دو گونه ترجمه می شود؟ در تحف العقول ترجمه شده اگر بگویند آدم بدی هستی ولی تو ناراحت نشی از ما نیستی ولیکن در جاهای دیگری ترجمه شده اگر بگویند تو آدم بدی هستی و تو ناراحت بشی از ما نیستی مادامی که خودت رو به کتاب و سنت... حتی من یادمه خود شما هم اوایل به شکل دوم ترجمه می‌کردید و حتی امام (ره) رو مثال می‌زدید که فرموده بودن اگر تمام اینها که دارن میگن درود بر خمینی، بگن مرگ بر خمینی برام فرقی نداره، ولیکن اخیرا به صورت اول ترجمه می‌فرمایید. لطفا راهنمایی کنید. چون دو معنای کاملا متضاده. متشکرم. ماجور باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیلی خوب دقت کرده‌اید. آری! در آموزه‌های دینی ما هست که نباید نگران نظر مردم بود به همان معنایی که داریم: «ماشاءالله و لا ماشاء النّاس». ولی با دقت در فضای حدیث مذکور، به نظر می‌آید که حضرت به جابربن یزید جعفی بنا دارند متذکر شوند که به نوعی اخلاق اجتماعی فکر کند و سعی نماید نگاه سایرین را نسبت به مسیری که شروع کرده است، مثبت نماید. موفق باشید

30996

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بنام خدا: آیا مدت زمان اعمال حق فسخ ناشی از تخلف از شرط، نامحدود است؟ مثلا چنانچه شرط شود که در صورت عدم پاس شدن چکِ خریدار، فروشنده حق فسخ معامله را دارد، آیا فروشنده می تواند مثلا چک را دو سال ‌بعد از تاریخ آن به بانک ببرد و گواهی عدم پرداخت بگیرد و دو سال و نیم بعد از تاریخ چک مدعی فسخ گردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را از دفتر مرجع تقلیدتان سؤال بفرمایید. موفق باشید

29836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: جوابی که به سوال ۲۹۸۲۳ دادید سوال دیگری برایم بوجود آورد. شما که در کتاب گفتید من فکرم نیستم بلکه یک منی هست که یکی از خصوصیاتش فکر کردن است ولی در این جوابی که به من دادید فرمودید انسان همان فکر کردن است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در علم حصولی، علمِ به علم هست. ولی در علم حضوری، انسان فقط علم است. به گفته‌ی جناب مولوی: «ای برادر تو همان اندیشه‌ای». موفق باشید

29725

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: استاد می گویند علوم حکمی نظری به دنبال کشف حقیقت است و علوم حکمی عملی به دنبال خیر و مصلحت: ۱. با توجه به اینکه علوم عملی مربوط به اخلاق و رفتار انسان است آیا فاقد حقیقتی برای کشف شدن است؟ چطور؟ ۲. فرق علم حضوری با حکمی عملی چیست؟ ۳. فقه در کجا قرار می‌گیرد؟ باتشکر و آرزوی سلامتی برای شما استاد گرانقدر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مبنای علم اخلاق و تزکیه باید معارفی باشد که آن اعمال را پشتیبانی کند و موجب انگیزه‌ی عمل اخلاقی باشد. ۲. در علم حضوری، معلوم عند العالم است. ۳. فقه، آداب قرب الی الله را برای انسان روشن می کند. موفق باشید

28798

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در کتاب روح مجرد پاورقی صفحه ۵۳ درباره مرحوم انصاری دارد که ایشان به قدری بدنشان نحیف و ضعیف بود که جز استخوان چیز دیگری نبود، چه حالتی بر ایشان وارد بوده که به این وضعیت دچار شده بودند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: افراد متفاوتند. ولی رویهمرفته وقتی انسان جز به روح خود نظر نکند از هر امری که روح را مشغول بدن کند، فاصله می‌گیرد. موفق باشید

28259

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: خدمتتون عارضم که شما روز شنبه این هفته بعد از جلسه تفسیر فرمودید باید وارد جهان توحیدی بشم و توصیه کردید برهان صدیقین رو کار کنم. اما استاد من یه فکری کردم دیدم باید یه چیزیو شما برام حل کنید تا با آسودگی وارد مباحث بشم. شما فرمودید برای یادگیری نخونیم. من خودم خیلی علاقه دارم کتابای زیادی رو بخونم فقط برای اینکه بلد باشم. اما استاد یه چیزی ته قلبم هست که میگه بخون تا بقیه بدونن بلدی و اگه پرسیدن فلان کتاب رو خوندی بگی آره. سر این وقتی با خودم کنار میام که باید برای رضای خدا بخونم باز از ته قلبم می شنوم که اینا رو بخون تا از علمای بزرگ که اینقدر با سواد بودن عقب نمونی. استاد آیا این صدا، صدای شیطانه که از ته قلبم میاد؟ ممنونم راهنماییم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه می‌خواهد باشد. شما برای آن‌که وارد جهانی شوید که اندیشمندان مراحل آگاهیِ بشر در آن جهان‌اند، باید آثار آن‌ها را دنبال بفرمایید. موفق باشید

28133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: نمی‌دونم چرا مدتی مخصوصا وقتی هر کتابی از مباحث و یا یک شهید و از این موارد را می‌خوانم پر از ظرفیت و فعل خوب می‌شویم ولی همین‌که هفته ای عقب بیافتد و نخوانم انگار که همه چیز را با اینکه یادمان هست ولی بسیار کم ظرفیت و پر خطا می‌شویم و چقدر حسرت اون احوالات را می‌خوریم که برگردد. چکار کنم که به یک ثباتی برسم؟ حتی بخاطر این موضوع قرصهای اعصاب هم می‌خوردم که دچار احوالات نامناسب می‌شدم. این موضوع خیلی من را عذاب می‌دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به همین حالات که برای انسان پیش می‌آید قرآن توصیه به صبر را به میان می‌آورد تا انسان همواره متذکر باشد چگونه در بحران‌های روحی همواره بر عهد اصلی خود با خداوند محفوظ بماند. موفق باشید

نمایش چاپی