با سلام خدمت استاد محترم: در توحید ماه رجب اینطور فرمودید که فناهست و توحید ماه شعبان بقا هست. ماه رجب تجلی جلال الهی و نفی منیت هاست و هیچ بودن سالک و فقر او، ولی ماه شعبان تجلی جمال الهی و انس او با سالک است، ماه رجب سبحان ربی الاعلی می شود، ماه شعبان بحمده می شود. سوال: ۱. در مورد ماه ذلحجه چگونه است؟ فرمودید که توحید فنایی عرشی هست، این چه تفاوتی با فنای ماه رجب دارد؟ ۲. اذکار ماه های رجب و شعبان توحیدی هست، ولی اشهد ندارد، به نظرم آمد اشهد ماه ذلحجه به تشهد نماز شبیه است. شاید همان مطالبی که برای تشهد نماز در کتاب آداب نماز خواندیم برای ماه ذلحجه هم شبیه باشد؟ یعنی همان توحید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فنای عرشی، جامعترین نحوه فنا است در آن حدّ که سالک بودِ خود را به بود حضرت حق در همه عوالم احساس میکند و در واقع کثرتش عین وحدت، و وحدتش عین کثرت است. رزقنی الله و ایّاکم. ۲. نکته خوبی است بدان معنا که در عین وحدت، از کثرت غافل نیست. موفق باشید
سلام استاد گرامی: روزگار خوش و تنتون سالم و روحتون قرین قرب حضرت عشق، استاد شما خیلی قشنگ با مساله تجرد جوانان برخورد میکنین و اونو واسشون یه معضل و مشکل بزرگ نشون نمیدین و جوان رو روحش رو به بالاتر از اون پرواز میدین و میخواین جوان به وسعت ابدیت نظر داشته باشه، آدم احساس آرامش میکنه نه شکست و کمبود و تحقیر، اما برعکس شما عده ای کارشناس مسایل خانواده هستن که این تجرد رو یه بحران وحشتناک بزرگ نشون میدن و میگن هر طور شده ازدواج کنین خودتونو به در و دیوار بزنین اما ازدواج کنین حتی اگر شده با مرد متاهل چه اشکالی داره، و اینطور القاء میکنن که اگر ازدواج نکنی بدبخت میشی و هزاران مشکل پیدا میکنی، جوان بیچاره مخاطب این حرفها هم فقط و فقط استرس و اضطراب از آینده نامعلومی پیدا میکنه که این جماعت سیاه و تاریک جلوش میدن اونم از کارشناس خانواده ای که اتفاقا از قشر روحانی هستن، استاد اینان رو یه نصیحتی بفرمایید که اگر دوا نیستن لااقل روح و روان جوان رو به هم نریزن و بذارن زندگیشون رو بکنن .با امید به خدای همیشه زنده و در صحنه. تشکر فراوان از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که جواب سوال شماره 33025 عرض شد بالاخره فراموش نکنید با همه مسائلی که مسائل جنسی دارند و اسلام هم آنها را نفی نکرده است ولی جایگاه آنها در موطن بدن انسان و کششهای بدنی ما می باشد و نباید حد آن را در محدوده فطریات و نفس ناطقه آن قرار داد که حکایت بعد اصیل ما را مد نظر دارد و جهانی است بسی گسترده که هم اکنون میتوان در آن حاضر شد. حتماً قصه اویس قرنی را دارید که جهانی غیر از جهان آنهایی برای خود انتخاب کرد که با ازدواج جهان خود را شکل داده اند. بحث در تشویق به عدم ازدواج نیست بحث در آن است که اگر از نظر روحی افرادی خود را در شرایطی دیگر احساس میکنند آنها را درک کنیم و موقعیت آنها را پاس بداریم. به حضرت یحیی میتوان نظر کرد که خداوند در وصف آن حضرت می فرماید: « …سیدا و حصورا و نبیا من الصالحین» . ( یحیی ) رهبر خواهد بود و حصور و پیامبری از صالحین. و حصور به معنای کسی که از ازدواج کردن خود داری می کند نیز آمده است. موفق باشید
سلام استاد وقت بخیر: نظرتون در باره آیت الله منتظری چیست (اگر طرح عمومی بعضی مباحث ممکنه آسیب هایی داشته باشه جواب رو بصورت خصوصی ارسال فرمایید)
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهترین جواب برای سؤال شما نامهای است که مرحوم احمد آقای خمینی تحت عنوان «رنجنامه» به آقای منتظری نوشتند. از جمله جاهایی که میتوانید آن نامه را مطالعه کنید به آدرس زیر است. موفق باشید https://portal.anhar.ir/node/18366#gsc.tab=0
سلام خدمت استاد عزیزم: بنده و تعدادی از رفقای مذهبی و انقلابی شهرستان خمین با مباحث و آثار جنابعالی مأنوس و مرید و مشتاق دیدار حضوری و واقعی شما هستیم؛ لذا بدین وسیله از حضرتعالی دعوت بعمل می آوریم جهت بهره مندی خاص در زادگاه بنیان گذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی «ره» یعنی شهرستان خمین حاضر شوید. حتما استحضار دارید؛ شهرستان خمین از توابع استان مرکزی است و مسافت اصفهان تا خمین حداکثر ۳ ساعت است. واقعا خیلی خرسند و خوشحال میشویم که حداقل یک روز را در زادگاه امام خمینی «ره» حضور و خدمت گزار شما باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما شوم بالاخره سنّ بنده توانایی هر کاری بخصوص مسافرت را برایم مشکل کرده است و از آن طرف، کارهای زمینمانده اجازه نمیدهد تا آنها را رها کنم. بنا بر آن است که بر اساس سنوات قبلی سفری به گلپایگان داشته باشیم که البته زمان آن هنوز روشن نشده. امید است توفیق ملاقات عزیزان نیز برایم پیش آید. در این مورد خوب است که با جناب آقای دکتر نقدی به شماره 09133710835 صحبت بفرمایید تا ان شاءالله هماهنگ شویم. البته عجله نکنید. موفق باشید
سلام و خدا قوت: برای پایان نامه ارشد در رشته کلام جدید به فکر موضوع هستم. از نگاه شما این روزها اولویت کدام یک از محورهای کلام جدید بیشتر است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد کمتر فکر میکنم. شاید موضوع «ولایت الهی» در ابعاد زندگی اجتماعی انسانی برای مخاطب مهم باشد، اگر بتوانید آن را بپرورانید و تفاوت حضور ولایت الهی در امور اجتماعی و غفلت از آن حضور در نظامهای سکولار، را مشخص کنید. موفق باشید
با سلام و قبولی طاعات و عبادات و التماس دعای مخصوص به مناسبت ایام لیالی مبارک قدر. استاد گرامی مطلبی در جایی مشاهده نمودم که گفته بود خواندن آیه مبارکه ۲۹ سوره مومنون فلان تعداد و بعد از نماز صبح و یا به گمانم عصر باعث خانه دارشدن و یا اگر کسی قصد جابجایی دارد برای او کارساز است سوالم اینه چه اتفاقی در نفس فرد می افته با خواندن أین آیه که باعث خانه دارشدن او میشه؟ و اینکه در زمینه مسکن یه نظراتی هست هرکس یه چیز میگه یکی میگه بحث خانه های مهر صحیح نیست یکی بحث بنیاد مسکن امام ره را مطرح میکنه و آیا میشه از این مطلب یعنی خواندن این آیه استفاده کرد برای بحث ساماندهی به بحث مسکن به صورت صحیح؟ آخه یه جورایی خیلی مبحث حول بحث مسکن وجود داره از یه طرف ساماندهی دلال ها از یه طرف دولت از یه طرف حاشیه نشینی از یه طرف از بین رفتن بحث خانواده در اثرعملکرد غلط دولت های قبلی از یه طرف بالا رفتن سن ازدواج که یکیشم خودم باشم به خاطر عدم توانایی تهیه مسکن و اجاره بالا برای آقایان که زیربارازدواج نمیرن.
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع مسکن بسیار پیچیدهتر از این حرفها است. آری! اذکار و ادعیه در کنار برنامههای دینی و عقلانی کارساز است. ولی امروز ما با بحران مسکن روبهرو هستیم و اگر موضوع با جدیّت تمام دنبال نشود با یکی از خطرات بزرگ خود نسبت به آینده روبهرو خواهیم شد در آن حدّ که انقلاب اسلامی و نظام اسلامی را تهدید میکند. باید بسیار زیربناییتر از این حرفها به مسکن فکر کرد. به نظر بنده یادداشت آقای دکتر سید مهدی ناظمی قرهباغی که در کانال تلگرامی ایشان مطرح است، نکات قابل تفکری را در مقابل ما میگذارد. موفق باشید
چند سطری از یادداشت «پدیداری به نام خانه به دوشی»
🔴 سید مهدی ناظمی قره باغ
🔶«...«خانه به دوشی» غیر از مستأجری است. مستأجر می تواند محترم و با آرامش زندگی کند. خانه به دوشی، یک مسأله اقتصادی نیست. همچنان که هیچ یک از معضلات بزرگ اجتماعی که رویکرد سرمایه سالارانه آفریده است، اقتصادی نیست. اقتصاد، پوششی است تا مانع فهم ماوقع این بحرانها گردد. ...»
🔶«... خود خانه، با هر کیفیت و سبکی که باشد، حداقل به چند سال زمان نیاز دارد تا انسان بتواند با آن انس بگیرد و اعضای خانواده متناسب با نیازهای خود و متناسب با تغییرات در زمان، زیر و بم آن را بشناسند و در فرآیند آزمون و خطا، با آن انس بگیرند. خانواده ای که اجازه نداشته باشد با محل زندگی خود انس بگیرد، یکی از اساسی ترین وجوه انسان بودن خود را، یعنی انس گرفتن را، مخدوش و محقر می بیند و از عوارض متعدد و خطرناک این مخدوش شدن، متأثر می گردد....»
🔶«... بحران مسکن در ایران، که برآمده از تلقی برساخته شده سرمایه ای نسبت به زمین و مسکن است، اولاً فاقد پایگاه تئوریک است، زیرا از نظر فقهی، زمین مالکیت پذیر نیست، ثانیاً فاقد توجیه اقتصادی است زیرا این انباشت سرمایه هیچ تأثیر مثبتی در اقتصاد کلان کشور ندارد. بحران مسکن بطور کلی و بحران شدید اجاره نشینی بطور خاص، ناشی از پدیده سرمایه داری افسارگسیخته جهان سومی در ایران است. این سرمایه داری بعد از افول چند ساله، سال ۶۸ با سیاستهای راستی-رانتی-امنیتی مجدداً زنده شد و به تدریج با بحرانی شدن اقتصاد و تثبیت ادبیات سرمایه داری در فضای اقتصاد و سیاست کشور، بسط پیدا کرد و با بحران سیاسی رها کردن کشور طی سالهای ۹۲ تا ۱۴۰۰ به اوج خود رسید ...»
متن کامل در فایل پی دی اف بعدی همین کانال
@sayyedmahdinazemi
سلام علیکم و خدا قوت: ۱. اگر بخواهیم به طور کلی با زندگی و شخصیت و اندیشه و نظریات جناب آقای ابن عربی آشنا بشیم چه منبع و کتابی رو پیشنهاد میکنید؟ ۲. به نظر شما کتاب طلای سرخ کتاب معتبر و خوبی هست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده کتاب آقای دکتر محسن جهانگیری تحت عنوان «ابن عربی» در این رابطه میتواند کمک کند. ۲. مسلّم کتاب «طلای سرخ» که جناب شعرانی از شارحان مهم ابن عربی تنظیم کردهاند، ظرایف دقیقی دارد و بنده نکاتی از آن را خلاصه کردهام که تحت عنوان «گزیده ای از کتاب طلای سرخ» در سایت المیزان به آدرس زیر هست. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/leaflet/426?mark=%D8%B7%D9%84%D8%A7%DB%8C%20%D8%B3%D8%B1%D8%AE
سلام: در جزوه «جایگاه تفسیر المیزان و روش استفاده از آن» و در ذیل عنوان «احاطه علامه طباطبایی بر موضوعات روز» به تفسیر آیات ۵۰ الی ۵۴ سوره انعام ارجاع داده اید، که تصور میکنم اشتباهی در ارجاع رخ داده، زیرا بنده آن عبارتی که ذکر کرده اید را در این آیات ندیدم. به نظرم ارجاع صحیح، آیات ۵۱ به بعد سوره مائده باشد. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر تذکر بجایی است ان شاء الله در اسرع وقت اصلاح می شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید امثال حاج آقا نوراللّه در مواجهه با دنیای مدرن به آن نتیجه رسیدند، نه آنکه آن را تنها روش بدانند بلکه بیشتر، بحثِ «اکل میت» بوده است و پیشبینی شیخ شهید نیز در آن بسترِ تاریخی به خوبی درست درآمد که حاصلِ آن پارلمان، رضاخان شد تا بالاخره با انقلاب اسلامی، نگاهِ آن دو بزرگوار جمع شد و به اصطلاح متمم قانون اساسیِ شیخ شهید با تحقق شورای نگهبان تأمین گشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه هدف بزرگ باشد و انسان نسبت به آن فکر کند، به همان اندازه نظر به خود به عنوان حجاب آن راه، تقلیل مییابد. در این مورد بد نیست به جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» که در سایت هست، سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید تفاوتی نکند. زیرا ایرانیتِ ما با سابقهی حکمت خسروانی که دارد که نقشِ مقابله با اهریمن را به عهده داشته؛ نتیجهی نهاییاش را ظاهر میکند. موفق باشید
سلام استاد: به تازگی در فضای مجازی در مورد یک شبکه ی اجتماعی به نام «وتواپ vetoapp» (که قرار است به زودی عضو گیری کند) صحبت می شود. بنا بر اعلام طراحان، این شبکه اجتماعی قرار است سامانه ای جامع برای «همه پرسی» ایرانیان را فراهم کند که در آن اعضا بدون «کاربر فیک» وارد شده و موضوع «همه پرسی» را انتخاب میکنند و در صورت اینکه پنجاه به اضافه یک اعضا موافق «همه پرسی» باشند آن موضوع به «همه پرسی» گذاشته خواهد شد. با توضیحات فوق (بنا بر سخنان اخیر رهبری در مورد اینکه مردم صلاحیت کافی را برای اظهار نظر در مورد هر موضوعی را ندارند) تکلیف ما در مورد این «اپ» چیست؟ آیا عضویت در این سامانه، مغایر منویات «رهبری» است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه اصل موضوعی که میفرمایید برای بنده مبهم است، نمیتوانم نظر بدهم. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رضوانه: با عرض پوزش از جناب استاد و کاربران عزیز که وقت میگذارند و این وجیزهی ناچیز را مطالعه میکنند. پیش از مطالعه از جناب استاد با اطالهی وقت شریفشان در وسط ضیافت توحیدیِ ماه خدا عذرخواهم و محتاج دعاهای توحیدیتان هستم. به مناسبت شهادت افق گشای جناب حضرت آوینی نوشتهای را به خدمتتان ارسال میکنم تا شاید ما را هم جزو خادمان و نوکران این شهیدان به حساب آورند.
آوینی و هنر اشراقی انقلاب اسلامی در طلیعهی طلوع انقلاب اسلامی در میان اندیشههای عصر خویش از بلوک شرق و کمونیست و جامعههای کارگری و احزاب کمونیستی چین و شوروی و بلوک غرب و تفکر لیبرال و اندیشههای اومانیستی و سکولار غربی، «انقلاب اسلامی» در تاریخی حاضر شد که جهان در سیطرهی این اندیشهها در جریان بود. امام (رضواناللهتعالیعلیه) با نور فهم الهی خود متوجهی شروعی دیگر در تاریخ بود که دیگر نه شرق برای بشر سخنی نو دارد و نه غرب میتواند مأمن و مونس انسان این زمانه شود، بنابراین امام سخنی تازه را در انداخت از انسان و جهان و از تاریخی که با انسان میان شرق و غرب در حال طلوع است، و مطلع الفجر این انسان شروق توحیدی، عالم جدیدی است به نام «انقلاب اسلامی» که بنیاد آن توحید است، درست نقطهی مقابل اندیشهی اومانیسم و خودبنیادیِ انسان. در این شروع و آغاز، فهمی جدید و مناسباتی جدید در تاریخ شکل گرفت و تقابلی نو را با اندیشههای زندهی تاریخ غرب درانداخت و بنای تازهای را برای نظام اجتماعیِ بشر پیریخت تا انسان در تعالیِ اراده و اختیار در چنگال هوس تمدن غرب، انسانیتاش لگدمالِ خیالات و توهّمات مناسبات عالم مدرن نباشد و نظمی را تأسیس کند تا در آن انسان در قامت خلیفهی الهی خود را برانداز کند. این شروعی بود از یک آغاز که در اندیشهی مکتبی امام (رضواناللهتعالیعلیه) جا گرفته بود و برای آن طرح نهضتی را در انداخت که ساختمان وجودی انسان را از مراتب ملک تا ملکوت در نظر دارد و جنبهی قدسی انسان را فدای جنبهی مادی و ملکی او نمیکند. انسان در اندیشهی امام به تعبیر آیت الله جوادی آملی:
«انسان حقیقی کسی است که در محدوده حیات حیوانی و طبیعی نایستد.» همچنین میفرمایند: «انسان حقیقی در سایه تعلیم قرآن کریم به انسانیت دست یافته، از وضعیت روشنی بهرهمند است و در همه امور حیات خود میتواند با شفافیت سخن بگوید. او میداند از کجا آمده است و به کجا میرود و نیز رابطهی خودش را با جهان اطراف و روابطی که بین اجزای عالم برقرار است را میداند.»
این سخنان به خوبی می فهماند که سخن از انسان دیگری در میان است و حرفی نو از عالمی دیگر از تاریخ به میان آمده است. شهید آوینی(رحمت الله علیه) از جمله کسانی بود که این «طلوع تاریخی مکتب امام» را فهمید و تقابل تاریخی جبههی تمدنی حق و باطل را دریافت و خود را در ذیل اندیشهی قدسی تاریخ توحیدی انقلاب اسلامی حاضر کرد تا مبیّن و معلّم این مکتب انسانساز خمینی شود. در اصل، آوینی راوی عالم توحیدی امام (سلم الله علیه) شد و دست به ابر روایت تاریخ تمدن توحیدی اسلام شد. تاریخی با حضورش در برابر مکاتب عالم مدرن حرفی تازه از انسانی جدید در تاریخ داشت. سخن از تولد انسانی دیگر با ابعاد متعالی و مکتبی انسانساز با نگاه به افق ملکوتی عالم بود و آوینی هنر فهم این عالم را در خود داشت و آن را پرورش داد تا خود را معلم و راوی حکایت انسان عصر انقلاب اسلامی کند. «روایت فتحِ آوینی»، قصهی حضور انسان ملکوتی است که در زمین، جنود خداوند است، همان انسانی که در مقاومت خرمشهر خدا را به صحنهی زمین آورد و امام فرمود: «خرمشهر را خدا آزاد کرد.» یا در سخنانی دیگر امام در مقاومت این بسیجیان فرمود:
«این جانب از دور دست و بازوى قدرتمند شما را که دست خداوند بالاى آن است مى بوسم و بر این بوسه افتخار مى کنم. شما دِیْن خود را به اسلام عزیز و میهن شریف ادا کردید و طمع ابرقدرتها و مزدوران آنان را از کشور خود بریدید و سخاوتمندانه در راه شرف و عزت اسلام جهاد کردید یا لَیْتَنى کُنْتُ مَعَکُمْ فَافُوزَ فَوْزاً عَظیما.»
تماماً سخن از اندیشهای دیگر در تاریخِ دیگر است و آوینی این اشراق قدسی را در طلوع انقلاب اسلامی در مکتب امام (رضواناللهتعالیعلیه) به خوبی درک کرد و از همه مهمتر آن است که آوینی در این اشراقِ تاریخی و در این تاریخِ توحیدی حاضر شد و «هنر» را که اساساً مقولهای است خنثی که ذاتاً نه حُسْن میپذیرد و نه قُبح، بلکه ماهیتی است برآمده از اندیشهها و مکاتب و فرم و محتوای آن را اندیشهها هستند که تأمین میکنند. و آوینی به «هنر» ارزش داد و «تقدس» بخشید در روزگاری که هنر در خدمت هرزهانکاریها و در ذیل اندیشههایِ نیستانگار و ابتذال بهسر میبرد، آوینی آن را تقدس بخشید و «هنرِ انقلابی» را بنا نهاد. البته منظور سخن این نیست که او آغازگر هنر انقلاب اسلامی بود، نه! او جزو اولینهای آغاز هنر انقلاب اسلامی بود. آنچه کار آوینی را ارزش بخشید این بود؛ «هنر» را خوب میشناخت و تأثیر هنر بر انسان ر ا خوب درک کرده بود و اثرپذیری انسان از هنر را آگاه بود. فلذا «هنرِ مقدس» را برای حضور در عالمی جدید در مواجهه با انسان انتخاب کرد. به همین جهت ما کار آوینی را به نام «هنر اشراقی انقلاب اسلامی» گذاشتیم.
بزرگترین سرمایهای که آوینی با آن به ساحت هنر باریافت آن بود که بنیادهای معرفتی و اندیشهای غرب را خوب میشناخت و از مکتب انسان توحید امام هم کاملاً آگاه بود، فلذا تقابل ذاتیِ هنر انقلاب اسلامی را با هنر غرب مدرن در بنیادهای معرفتی آنها میدید، فلذاست که کارِ آوینی مشحون و مملو از مفاهیم قدسی و معارف اشراقی است. آوینی «هنر» را غایت نمیدید بلکه فاعلیت هنر را در غایت قدسی انسان جستجو میکرد و روایت فتح، تجلی اینچنین نگاهی است که آوینی در آن زیست میکند. آوینی در عالم خمینی خود را پیدا کرده است و با تاریخ خمینی زندگی میکند و حیاتِ انسان این تاریخ را هم در مکتب امام جستجو میکرد و این تاریخ را عصر بیداری انسان نامید، چرا که او خوب کارد به استخوان نشستهی نهیلیسم را به جان آدمی در جهان مدرن هم به خوبی چشیده است، و هم درک کرده، و هم انسانِ خودبنیاد عالم مدرن را میشناسد که در آنجا سخن از ایثار و بذل جان و فداکاری و ساحتِ معنا جایی ندارد، آنجا تمام مناسبات انسان در طبیعت و ماده است که تعیین میشود و انسانِ بُریده از معنا با خود زیست میکند و انسان در رابطه با خدا معنایی ندارد و خدا در مناسبات آنها مرده است و جایی برای حضور خدا نمیماند و این جاست که آوینی به دنبال خدایی میگردد که خمینی به تاریخ آورد، خدایی که در سنگر رزمندهی سیزده سال حاضر است و در ایثارِ آن مادرِ پیری که تمام داراییاش یک مرغ است که آن را هم برای رزمندگان هدیه میدهد؛ حاضر است. خدایی که در تمام صحنههای جبهه، خودش را نشان میدهد و رزمندگانی که وقتی از آنان میپرسی اینجا چه میکنید؟ میگویند البته که ما کاری نمیکنیم، اینجا هر کاری که شده، کار خدا بود.
آری! آوینی قهرمانِ فهم تاریخی است که با «انقلاب اسلامی» طلوع کرد و کوشید تا این طلوع را با هنر مقدس و متعالی به انسان نشان دهد و انصافا آوینی موفق بود در ارائهی «هنر انقلاب اسلامی»، و باید گفت استادِ تمام هنر انقلاب اسلامی، چرا که او از یک سو بایست فهم و ادراک این حقیقت قدسی را که در ساحت ملکوتی است و از جنس معناست به ساحت خیال بیاورد تا بتواند از محسوس پلی بزند برای فهم آن حقیقت معقول و معنا، و این کارِ انسانی است که خود نیز از عالم معنا بهرهای داشته باشد و در افق خیال دستی بر آتش؛ و آوینی این هر دو را داشت. هم خوب «معنا» را مییافت و هم برای نمایش آن در صورت محسوس از خیالِ ناب بهره برده بود. آوینی شاگرد اشراقی مکتب امام است که در این اشراق، خود را حاضر کرده است و با حضور در آن به سر منزلِ مقصودِ انسانیِ خویش هم نایل شد. حضور در دل یک حقیقت اشارت به آن است که ابتدا انسان آن طلوع قدسی را بیابد و بفهمد و تصدیق کند و بعد از آن در دل آن شروع و طلوع شروق نور آن مکتب قرار بگیرد، در هر جایگاهی که باشد، بعد از آن این مکتب است که او را در دل این اشراق راهنمایی میکند البته که ارادهی قرارگرفتن در این مسیر به دست انسان است که خود را وارد به این عالم بکند آنچنان که شهید باقریها و باکریها در آن قرار گرفتند و جبهه ی دفاع مقدس را به بهترین نحو و با استمداد از شروق این نور تابیده در مکتب خمینی به بهترین وجه اداره کردند و مگر راهی به غیر از این برای ادامهی انقلاب اسلامی هست پیش روی جوانان بسیجیمان که داعیهدارِ ادامه انقلاب اسلامی هستند؟؟!!
البته سخن در بارهی آوینی بس بیش از این و مفصلتر است و میشود در باب گفتگوهای او در موضوعات مختلف سخنها گفت و از بنیادهای اندیشهای او در مسایل گوناگون سخن گفت و نظام اندیشهای شهید آوینی را بررسی کرد که جای کارهای زیادی هم هست برای امتداد معنا بخشی به کار های آوینی و بررسی های تاریخی کارهای او در انقلاب اسلامی و هنر انقلاب اسلامی. هنر در اندیشه ی کلان رهبران انقلاب اسلامی هم بسیار مهم و مورد توجه بوده است. امام خمینی (رضوان الله علیه) فرمودند:
تنها هنری مورد قبول قرآن است که صیقلدهنده اسلام ناب محمدی- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- اسلام ائمه هدی- علیهم السلام- اسلام فقرای دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگانِ تاریخِ تلخ و شرم آور محرومیت ها باشد. هنری زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه داری و کمونیسم خون آشام و نابودکننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگی و اسلام مرفهین بیدرد، و در یک کلمه اسلام آمریکایی باشد.» (صحیفه نور، ج ۲۱، ص: ۱۴۵ و ۱۴۶).
در سخنان امام هم دقیقاً هنر ابزاری است برای غایت و تعالی انسان و تقابلی است در برابر هنر مبتذل و تقابل با ساحت ماده و طبیعت و هوس. هنری که فاعلیت و برانگیزانندهی انسان باشد برای پیشبرد عالم انسان حقیقی و بریده از معنویت و باطن عالم ماده نباشد. سخن از هنری است که منشا و مبدا آن عالم معناست و صورت این هنر، تصویر معنایی است که رهاورد سفر به حقیقت و یافت معنا باشد. و آوینی شاگرد همین مکتب معرفتی است. و در آخر این نوشته لازم یدانم سخنانی از رهبر معظم انقلاب را شاهدی بیاوریم بر اندیشه های هنر توحید حضرت امام (رضوان الله علیه) تا با بازخوانی این اندیشهها و گفتگو پیرامون آن بتوانیم هنر انقلابی را اعتلا ببخشیم و ساحت هنر ر ا از چنگال خشونت و توهم و خیالات ناپاک اندیشه ی غرب در آوریم و از اسارت عالم ماده و طبیعت و هوی و هوس نجات دهیم و این نیازمند گفتگو پیرامون بنیانهای معرفتی هنر مقدس و هنر انقلاب اسلامی است، از این جهت که ۱. هنر چیست؟ ۲. هنرمند کیست؟ ۳. هنر، خیر یا شر است؟ ۴.... و سؤالات بسیاری که اساساً در علم برتر یا به قولی در زبان برتر علم از آن سخن گفته می شود که در قالب فلسفهی هنر به این سوالات جواب داده میشود.... به امید آنکه بتوانیم در امتداد اندیشههای قدسی امامین انقلاب، راهی برای ادامهی هنر انقلاب اسلامی قدمی بر داریم.
اما «هنر» در کلام مقام معظم رهبری«حفظهاللهتعالی» اینچنین است:
«شک نباید کرد که انقلاب به هنر نیازمند است و هنر انقلاب از آنجا که باید حامل مفاهیمی نو و قهراً ناآشنا باشد و از آنجا که باید با همه معارضهها وخصومتهایی که هیچ انقلابی از آن مصون نیست، درگیر شود و از آنجا که باید معارف نوین را در ذهنها راسخ و ماندگار سازد، ناگزیر باید هنری ممتاز و فاخر و پیشرو باشد. ***** ابزارهای هنری بی شک، رساترین، بلیغ ترین و کاری ترین ابزار ابلاغ و تبلیغ پیام است. ***** هنر یک شیوه بیان است، یک شیوه ادا کردن است. منتها این شیوه بیان، از هر تبیین دیگر رساتر، دقیق تر، نافذتر و ماندگارتر است. دقت در هر یک از این چند تعبیری که عرض کردم: رساتر بودن، دقیق تر بودن، نافذتر و ماندگارتر بودن، در فهم معنای هنر کمک می کند. ای بسا که یک گزارش غیر هنری، گر چه علمی و تحقیقی و دقیق، خاصیت ارائه هنری را نداشته باشد. بارها گفته ام که هر پیامی، هر دعوتی، هر انقلابی، هر تمدنی و هر فرهنگی تا در قالب هنر ریخته نشود، شانس نفوذ و گسترش ندارد و ماندگار نخواهد بود و فرقی هم بین پیام های حق و باطل نیست .****** کار هنر با محتوی پایان نمی یابد، قالب نیز ارزش بسیار دارد. ظرف نازیبا، مظروف زیبا را زشت جلوه می دهد و برای ساختن ظرف زیبا در عرصه هنر، تنها استعداد کافی نیست، آموزش هم ضرورت دارد. هنرمندانی که قدرت آموزش اصول هنری را در خود می بینند، باید به یاری جوانان بشتابند. ****** شعر و هنر، زیباترین قالب برای همه پیام های نوین و مایه گسترش و نفوذ این پیام ها تا همه جای خطه وسیع دل ها و جان های انسانی ست و شاعران و سخن سرایان آگاه، همیشه توانسته اند والاترین معارف انسانی را در کتیبه روزگار با نقشی جاودانه، به نسل های بعد از خود بنمایانند. ***** هنر دقیق ترین و رساترین وسیله انعکاس اندیشه ها و آرمان های شریف می باشد. ***** هنری که در خدمت حق، انسانیت و راستی و درستی قرار داشته باشد، ارزشمند محسوب می شود. ***** اگر در جامعه، درخشش هنر وجود داشته باشد، فضای جامعه درخشان می شود. ***** هنر در جمهوری اسلامی یک وسیله و ابزار و از شمار بهترین هاست. اگر جمهوری اسلامی حرفی برای گفتن و یا ایده ای برای عرضه کردن دارد، این عرضه باید با بهترین شیوه ها که همان هنر است انجام گیرد. **** هنر امروز ایران، هنر مقاومت است، نه هنر تسلیم و سازش. این گونه هنر، شرط اصلی آگاهی و زمان شناسی و نیز شجاعت و گستاخی در برابر تهاجم وحشیانه ای است که در آن از همه ابزارها برای سرکوبی و به ذلت کشانیدن ملت ما استفاده می شود. بنده از ته دل و از بن دندان، ایمان راسخ و قطعی دارم که هنر آینده این کشور، هنری جوشنده و هنری برتر خواهد بود. همان طور که در میدان های دیگر مشاهده کردیم.»
اینها مجموعهای بود از سخنان رهبر معظم انقلاب پیرامون «هنر» که در جلسات مختلف ایراد فرمودند که هر کدام از آن جای بحث و تفصیل دارد که در این وجیزه نمیگنجد، اما راهی است و اشارتی است برای بازخوانی اندیشههای امامینِ انقلاب پیرامون «هنر انقلاب اسلامی» .
باسمه تعالی: سلام علیکم: همه حرف در مورد شخصیت شهید آوینی بزرگ در همین یک جمله جنابعالی نهفته است که او توانست متوجه طلوع تاریخی شود که با حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» به ظهور آمد و آن شهید بزرگوار بیش از آنکه به حاشیههای اطراف خود مشغول شود، نظر به چشماندازی انداخت که در آن، همه بودنِ بیکرانه خود را حاضر دید و فهمید چه آینده بزرگی در این حضورِ تاریخی در انتظار بشری است که بنا دارد در امروزِ خود از دیروز و فردایش غافل نباشد، بشری که از اکنونزدگی که قصه ظلمات جهان امروزِ غربی است، خود را آزاد کرده است. با نظر به شهید آوینی و سیره و سخن او ما نمادِ انسان متفکری را در کنار خود مییابیم تا در عمق حضور تاریخیمان همه آنچه قابل درک و قابل تفکر است، را تجربه کنیم. اگر اینهمه به آن شهید بزرگوار خود را نزدیک میکنیم، به علت آن است که بنا داریم در شخصیت انسانِ عصر انقلاب اسلامی به دورترین افقها بنگریم و با مردمانِ امروز خود سخن بگوییم، سخنی که تمام ابعاد گسترده انسان آخرالزمانی را مخاطب قرار داده.
بگذار بیش از آنکه بنده از شهید آوینی سخن بگویم، کاربران محترم به آنچه شما بهخوبی در این مورد سخن گفتهاید؛ نظر کنند. تلاشی برای در میانگذاردن شخصیتی که میتواند متذکر جامعیت جوانان امروزین ما باشد. موفق باشید
تاریخِ مَستی هاست. به این ویدئو دقت کنید! افراد در صحنه همه مسَتند چه آن بسیجی عزیزی که مست توحید است و خود را در حضور تاریخی جستجو میکند و گویا خدا او را در بر گرفته و بودنش بودن توحیدیست و چه آن اغتشاش گرانی که آنقدر به رذالت افتادند و آنقدر بد شده اند که در مقابل حضور خدا قرار گرفتند و مست شیطانی لایعقل شدند! با آن همه خشونت که خود نمیدانند از کجا آمده! شاهد آن جاست که خود ضاربین میگویند نفهمیدیم چه کردیم جوگیر شدیم. به یاد دارم در نوجوانی برای اولین بار که خوب به واقعه کربلا نگریستم و در جمله کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا تعقل کردم از خود یک سوال بزرگ پرسیدم: که اگر من در آن روز بودم به راستی در کدام قوم قرار می گرفتم؟ به این رسیدم که آن مردمانی که برای آن جنایت آمده بودند مسلمان بودند به اهل نماز و روزه و تقوا! خوب دیدم تفاوتی نمیبینم در خودم با آن ها پس چیست؟! بر آن شدم که جدا فکری به حال خود بکنم زیرا غیر از حرف و پای منبر و خیالات است این امر جدی است! پس به سوی خدا روان شدم و از او خواستم پرورگارا به صدق و راستی ناتوانم و فقیرم و نمی خواهم از یزیدیان باشم اما راه حل را نمیدانم پس یاریم کن کسی را جز تو ندارم. جدا چیست چاره وقتی در واقعه های توحیدی قرار میگیریم اختیار از کف میرود و حقیقت آنچه هستیم هویدا می شود. اکنون این ویدئو شاهدیست بر حضور خدا با انقلاب اسلامی و برحق بودنش و دشمن آن که دشمن ترین دشمنان حق است یعنی باعث و بانی اصل این دشمنی، آمریکا. البته گویا زمان سلحشوری با دشمن آغاز شده این حسی است که در مواجه با اغتشاشگران خالص در خود میبینم زیرا افراد گمراه بسیار کم شدند بلطف خدا و روز به روز غربالی شدید است. https://uupload.ir/view/vid_20221107_152954_371_ymqe.mp4/
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به ما به خوبی فرمودهاند در آخرالزمان انسانهای متوسط و میانه نداریم، یا در اوج ایمان و صفا و روحانیت خود حاضرند و یا در اوج ظلمات و تکبّر و خودخواهی. اینجا است که باید مواظب باشیم اگر در تمام ابعاد ایمان حاضر نشویم، خطر آنکه چون جواب همه ابعاد وجودی خود را ندادهایم، در لشکر مقابل لشکر حضرت صاحب الزمان «عجلاللهتعالیفرجه» قرار گیریم. مثل آنکه دیدیم چه کسانی در ابتدا در کنار حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» بودند ولی بعد در مقابل ایشان قرار گرفتند. موفق باشید
سلام: استاد شرمنده. خیلی عصبی هستم و هرچه قدر دکر و قران و نماز می خونم تاثیری نداره. نمی دونم چکار کنم. لطفا راهنمایی کنید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید معارف توحیدی و الهی خود را رشد دهید. در این مورد مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» که روی سایت هست پیشنهاد میشود. موفق باشید
سلام علیکم و رحمت الله: ان شاءالله طاعات و عبادات قبول باشه و عیدتون هم مبارک. دختر ۲۲ ساله ای دارم دانشجوی رشته ی ریاضی. الحمدلله پایبند به دین عزیز هست. و بعلت اینکه اطرافیان پسر تحصیلکرده ندارند همه خواستگارانش عادی هستن و خیلی تمایلی بهشون نداره حالا یه طلبه ای به خواستگاری آمدن .ولی همین رو هم قبول نمیکنه به خاطر جو بدی که در مورد این قشر د ر جامعه وجود داره وگرنه خودش خیلی ناراضی نیست. چطور باهاش حرف بزنیم تا فانع بشه. خدا خیر به شما بده که این پیامها رومیخونین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال زندگی باید در مسیر تعادل دنیا و آخرت باشد و در این رابطه باید با خواستگاران مواجهه شد که آیا در این فضا، زندگی را جلو میبرند یا نه؟ و بیش از این نباید سختگیری کرد. موفق باشید
سلامعلیکم: وقت بخیر. آیا استفاده از اینستاگرام به دلیل حذف مطالب مربوط به حاج قاسم و نادر طالب زاده و ... مصداق «لن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» نمیشود که لازم باشد در این فضا حضور نداشت؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید نباید از این صحنهها به راحتی خارج شد مگر آنکه با عزمی کلّی همه جریانهای انقلابی با تصمیمی واحد، آن رسانه را ترک کنند. موفق باشید
سلام و عرض ادب: آیا حضرت استاد افکار جناب کمیلی در باب وحدت را که کوتاه آمدن از بعضی عقاید شیعه است رو قبول دارند تا اهل سنت از ما راضی بشن؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای کمیلی از اساتیدی هستند که همه همت خود را صرف میکنند تا آنچه حضرت امام و رهبر معظم انقلاب بر وحدت بین شیعه و سنی تأکید دارند، محقق شود و هرگز نباید تلاشهای چنین افراد دلسوز را به معنای تقلیل عقاید حقه شیعه بیان کرد. آری! ما نسبت به بعضی از عقاید برادران اهل سنت، انتقاد داریم ولی تقابل نداریم و این سیره ائمه معصومین «علیهمالسلام» است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوارم: فرارسیدن شهرالله مبارکتان. استاد بزرگوارم امروز در سخنرانی تان شنیدم که فرمودید گاهی فردی در اشراق قرار میگیرد و یک اراده محکمی به قلبش القاء می شود که مثلا بحارالانوار را کامل مطالعه کند، بعد اگر این اشراق ادامه داشته باشد بر این همت باقی می ماند و آن کار رو به اتمام میرساند، حال سوالم اینه که چه کنیم مشمول این عالم اشراقی بشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سایه رعایت تقوای الهی و دستورات عبادی است که به لطف الهی نفحاتی که به سراغ انسان میآید، پایدار میماند و با توجه به این امر، رهبر معظم انقلاب در روز دوم ماه رمضان فرمودند: «بدون مراقبه هم گاهی حال برای انسان پیدا میشود امّا این حال باقی نمیماند؛ اگر مراقبه بود، آن حال معنوی هم برای انسان باقی میماند.» . موفق باشید
با سلام و عرض خسته نباشید: بنده مدتی است طی نرم افزاری با افراد خارجی ارتباط گرفته ام و با زبان انگلیسی با آنها در ارتباط هستم. به نظر شما با توجه به شرایط کنونی جهانی با آنها چه مباحثی را در میان بگذارم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید مباحث «خود شناسی» به همان معنای معرفت نفسی آن بتواند باب گشودهای باشد برای فهم بیشتر معاد و پیرو آن درک دقیق نقش انبیاء در آبادکردن ابدیتِ انسان. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مورد سوال ۳۱۹۸۳ خواستم بگویم که مضمون کلیپ اینست: «علامه حسن زاده به آن عالمی که به دیدارش رفت فرمود میخواهم در گوشتان چیزی بگویم که اطرافیان شما نفهمند. آن عالم هم گفت باشد و گوشش را جلو اورد تا حضرت علامه در گوششان چیزی بگوید. ولی حضرت علامه بجای حرف زدن در گوش آن عالم، صورتشان را بوسیدند و اطرافیان از اینکه حضرت علامه این کَلَکِ شیرین را سوار کرد تا صورت آن عالم را ببوسد خندیدند و لذت بردند.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: «کار نیکان را قیاس از خود مگیر». صفای کار را ببینید و فضایی که ایجاد شده. در آن فضا قضیه متفاوت خواهد بود. خدا رحمتشان کند که چقدر دلْ زنده بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش فکر نکردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید اگر با کتاب «هستی و زمان» از هایدگر و شرح دکتر جواد صافیان، شروع کنید خوب باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! مثل وقتی که میترسیم، قلب ما میزند به عنوان مرکز مادیِ احساس ما. در حالیکه احساس، امری روحی و مجرد است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی در رابطه با «نحوهی مطالعه» شده است. لذا چنانچه مبانی خود را با مباحثی مثل «معرفت نفس» محکم کنید در هر موضوعی که جهت مطالعه وارد شوید در افق آن مبانی، آن موضوعات را درک میکنید و این، انسجام خوبی جهت تفکر میباشد. موفق باشید
