بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز دو سوال دارم: ۱. منظور آیت الله شجاعی در مقالات از توبه از نکاح چیست؟ ۲. من عشق وافری به تعمق در کتب دارم ولی می ترسم نتوانم کتابهای بیشتری بخوانم و این موضوع مرا به وسواس می ندازد که زودتر کتاب را تمام کنم و به همین جهت از خواندن آنها لذت نمی برم با اینکه خیلی علاقه دارم. روش خواندن شما استاد عزیز چگونه است که این همه کتاب را خوانده اید و به آن مسلط هستید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چیزی به یاد ندارم. ۲. باید سعی کنیم با عالَمِ نویسنده‌ی کتاب زندگی نماییم و در روحانیت او وارد شویم. برای بنده بعضاً برای بعضی از کتاب‌ها پیش آمده است که نگران بوده‌ام اگر آن کتاب تمام شود، چه کار کنم. تفسیر «المیزان» یکی از آن نوع کتاب‌ها بود. موفق باشید

26284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. با توجه به پاسخی که به سوال ۲۶۲۱۶ دادید شخصا صرفا به کلیه مباحث امام خمینی عشق می ورزم بخصوص با شرح کامل و زیبایی که شما برای آن مباحث دارید و گاها احساس سیر به جلو را داریم ولی قبول بفرمایید هر انسانی شاید نتواند با این سبک پیش برود. من خودم نیاز به ارتباط دارم. یعنی باید حضور آن استاد را احساس کنم. همانطور که با شما با وجود بعد مسافت حضورتان را احساس می کنم، اما آرزوی قلبیم همیشه این بوده که ای کاش امام خمینی استاد من بودن ولی ایشون رحلت کرده پس طبیعتا باید با کتب ایشان ارتباط برقرار کرد درحالیکه روح من با این قضیه بصورت مطلق اقناع نمیشه. بنظر شما در این زمانه که افرادی چون من از نبود فیزیکی امام بهره نبردن چگونه به جز کتاب می توانند از فیض ایشون بهره ببرن همانطور که یک استاد در عرفان شاگرد خود را پیش می برد و از فیضش شاگرد استفاده می کند؟ ۲. آیا با هدیه های معنوی به روح امام می توان به روح ایشان نزدیک شد و مدد گرفت؟ همانطور که یک شاگرد از استاد عرفان بهره می برد و مراحل سلوک را طی می کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روح استاد است که همراه انسان می‌تواند کمک لازم را انجام دهد و به همین جهت توصیه می‌شود ارادت خود را نسبت به استاد حفظ کنید. ۲. کار خوبی است، إن‌شاءاللّه نتیجه‌بخش است. موفق باشید.

33995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر. بنده چند وقتی هست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بعضی موارد روانپزشکان در این مورد کارهایی کرده‌اند که خوب است نسبت به پیشنهادهای آن‌ها فکر کنید. ولی از ورزش و مطالعه و انس با دوستان غفلت نشود. پیشنهاد می‌شود سری هم به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

33721

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرامی: من نماز شب میخونم، ولی با بیحالی و کسالت. خیلی دلم میخواد تو نماز شب اشکی داشته باشم ولی یه موقع به خودم میام که نماز تموم شده. چطور میتونم تو نماز شب اشک داشته باشم؟ آیا من خیلی گنه کارم که نمیتونم گریه کنم؟ کلا برای چیزهای دیگه هم خیلی به ندرت اشکم در میاد. سوال دیگر اینکه من برای جبران گناه غیبتی که باعث شده حق الناس به گردنم بیاٌفتد استغار می‌کنم، قرآن میخونم و نماز استغفار میخونم و بسیار بعد از ارتکاب به غیبت پشیمان می‌شوم و خودم رو سرزنش می‌کنم آیا راه دیگری هم هست برای جبران؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به معارف عمیق قرآنی، إن‌شاءالله افق‌های معنوی و چشم‌اندازهای قدسی در منظر انسان قرار می‌گیرد و آن‌جا است که عباداتتان در راستای حضور بیشتر نسبت به آن افق‌ها و چشم‌اندازها معنای بهتری پیدا می‌کند. در این مورد خوب است که به صوت جلسه ۶۷ بحث «در راستای بنیان‌های حکمت جهان بین دو جهان» رجوع فرمایید. https://eitaa.com/khanehtolab/557 موفق باشید

33220

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: البته می دانم سئوالم شاید جالب نباشد. به نظر شما اینکه به شکلی اسماء متبرکه جمع آوری بشوند و بعد با رعایت احترام خمیر شوند کاری لازم هست یا نه؟ چون الآن به نظرم بازیافت که وجود دارد ظاهرا خیلی درهم جمع می شود و شاید خودش نوعی بی احترامی با شد! مثلا یکی شغلش را بگذارد اینکه مثلا جعبه هایی بدهد به مساجد یا... که افرادی که اسماء متبرکه حالا روزنامه ی دارای اسم های متبرکه یا.. را بدهند بعد آن فرد جمع آوری کند و تحویل مراکز مناسبی بدهد که خمیر می کنند؟ یا نه هر فرد خودش برود خاک کند یا در آب جاری بیاندازد؟ راستش من خودم چند سالی است اسمایی که جمع کرده ام هنوز همت نشده است امحاء کنم. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً سازمان بازیافت شهرداری قسمتی را که مربوط به اسماء متبرکه است به طور مجزا مشخص کرده‌اند. کافی است که ما برگه‌هایی که دارای اسماء متبرکه هست را به آن مراکز تحویل دهیم و نه به ماشین‌های بازیافت. موفق باشید

33183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد: این بی حجابی که خیلی داغون و ممکلت هم خواست درست که بدتر شد. حجاب زوری نتیجه عکس داد. من یک پیشنهاد دارم و به چند جا هم نظرم را گفتم که این بار چون مصادف با محرم است یک بار ‌پولهای نذر شکم برای امام حسین را جمع آوری به شود در قالب یک پویش همدلی برای مبارزه با بی حجابی و نذر کتاب به هر خانواده که زن در آن است و پیشنهاد و نظر من کتاب زیبای شما بود استاد، زن آن گونه که باید باشد. تمام مسایل و مشکلاتی که الان زنها با آنها در ارتباط اند شما قشنگ از دید قرآن بیان کرده آید. مرکز پخش کتاب شما با بقیه هست امنا مساجد ها هست ها مشورت و پولها جمع آوری و نذر کتاب قشنگ زن آن گونه که باید باشد به شود. من به پویش همدلی اصفهان پیام و اسم کتاب شما را داده ام با چند تا از مساجد محله هم صحبت و کمک کنید این کار یک پویش همگی و خدا پسندانه بشود. با اجبار و زور که حجاب نمی شود خوب نتیجه اش این شد‌. تازه شلوار های جلوباز وعلنی روسری ها برداشته شده. سپاس و تشکر که این کار صورت بگیرید اگر خوب است. یک نفر هم با خواندن این کتاب فکرش درست بشود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید به هر شکل ممکن جایگاه حجاب را که نوعی فرهیختگی است برای زنان، تا ابعاد زمینی آن‌ها آسمانی شود؛ تبیین کنیم. اتفاقاً تصور بنده این است شرایطی فراهم شده است که گوش‌ها بهتر از قبل آماده‌اند که جایگاه حقیقی حجاب را بشنوند و متوجه باشند حجاب برای زنان نوعی از حضور عرشی آن‌ها است در عالم تا با جامعیتی گسترده در زندگی و در جامعه حاضر شوند و نگذارند مخاطبان آن‌ها آنان را تنها در بُعد جنسی مدّ نظر قرار دهند. موفق باشید

32835

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام استاد عزیز و گرامی: یک سوال مدتها ذهن مرا به خود مشغول کرده است. همیشه می‌خوانم که فلان عالم در اثر احترام به پدر و مادر به مقاماتی رسیده اند. از آن طرف وقتی زندگی علما را می‌بینیم، متوجه مراتب بالای اخلاقی و اعتقادی والدین بزرگوار ایشان می شویم. من در خانواده ای بزرگ شده ام که از کودکی اهمیتی به مسائل اعتقادی نمی دادند و در کل رفتار بسیار نامناسبی با فرزندان خود داشتند و این مشکلات اثرات فراوانی بر روحیه و زندگی جوانی ما گذاشت. من تلاش فراوانی برای حفظ حرمت می کنم. ولی باز هنگام آزار و تندی از سوی آنها بی طاقت می‌شوم و تندی می کنم و گاهی به عدالت خدا شک می کنم که چرا پدر و مادری که روح و روان فرزند خود را آزار داده اند، اکنون فرزند محکوم به سکوت و خوش رفتاری است و با کوچکترین اعتراضی درهای رحمت به روی او بسته می‌شود. این موضوع من را در مسیری که در پیش گرفتم تا به معرفت و شناخت خدا برسم، دچار ناامیدی شدید می کند. ممنون میشوم من را راهنمایی بفرمائید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته اساتید اخلاق و سلوک، آن کس که در خانواده‌ای دور از توحید با همت بلند خود، یک قدم به سوی توحید بردارد، صدها برابر جلوتر از آن کسی است که در فضای توحیدی خانواده قدم‌هایی به سوی توحید برداشته باشد و از این جهت باید بسیار امیدوار باشید که خداوند چگونه در دل چنین شرایطی محبّت خود را در جان‌تان ایجاد کرده است. موفق باشید

32703

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خسته نباشید. طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شاءالله. استاد شرمنده وقت با ارزشتون رو می‌گیریم. دو تا سوال داشتم. تازگیا محبت و علاقه عجیب و خوبی به آیت الله فاطمی نیا در ما ایجاد شده.‌ می‌خواهم به ایشان نزدیک شم هم راه و روش زندگی و هم معرفتی، چکار کنم؟ آیا این حس خوبیه؟ سوال دوم اینکه آنهایی که طلب شهادت می‌کنند از خدا و اصرار دارند به این امر، صاحب چه ویژگی هایی هستند؟ طلب شهادت و شوق رسیدن به شهدا باشد ولی در عمل و زندگی شباهتی به آنان نداشته باشی می‌شود؟ چرا باید از خدا طلب شهادت کنیم، به چه هدفی؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. دوست‌داشتنِ علمای فرهیخته حتماً از عنایات الهی است و کافی است در جواب این نوع دوست‌داشتن‌ها، سخنان ایشان را با جدّیت کامل دنبال کنید إن‌شاءالله معارف ارزشمندی نصیب‌تان می‌شود. ۲. طلب شهادت در راستای حضور بیشتر در تاریخ الهی است که شروع شده، و اتفاقاً در همین رابطه رهبر معظم انقلاب می‌فرمایند شهدا بعد از شهادت‌شان دست‌شان بازتر است. موفق باشید

32499
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد گرامی، و با تشکر از زحمات شما، لطفا در راستای رسیدن به «سینما، ایوان نظر» در انقلاب اسلامی راهنمایی بفرمایید. می‌دانیم بیان سینمایی حال مخصوص به خود را دارد و حال حسی است که در نسبت با وجود صورت می گیرد. فرم، جهت و نحوه ی حرکت در رجوع به حقیقت در بیان سینمایی، اگر با نظر به مقام جامعیت صورت گیرد، مظهر اسم «الصمد» یعنی «به سوی او» می شود. و اگر در فیلمنامه و کارگردانی رجوع به حقیقت در مقام جامعیت نباشد و اگر حیات حقیقی دیده نشود، شرّ ما خلق (آنچه فیلمنامه و کارگردانی خلق کرده) مخاطب را گرفتار می کند، زیرا هر حقیقتی در مقام جامعیتش خودش است و اگر هر چیزی از جامعیت جدا شد از حقیقتش خارج می شود. وقتی فیلمنامه و کارگردانی وجود خاصی نباشد، نه خودش را ببیند و نه غیر را، و فقط حق ببیند. خدا خودِ رجوع به حق «الصمد» را به او می دهد. و تا وقتی بقیه چیزها را حس می کند و وجود برایشان قائل است، توحید اش کامل نیست. از طرفی صحنه های فیلمنامه اشاره ایی است به پایگاه وجودی ایی که فیلمنامه نویس در خود، آن پایگاه را می شناسد. پایگاه قرب به حق. و فیلمنامه نویس برای نوشتن صحنه ها در عالم خیال، عقل و یا قلب خود مستقر شود و مخاطب را با خود در همان لایه از وجود حاضر می‌کند و با حرکت بین صحنه ها مخاطب را در لایه های وجودیِ حس، خیال، عقل و قلب عبور می دهد تا به جامعیت برساند. مبنای این حرکت در لایه های وجودی، جاذبه و کششی است که در معنا و حقیقت داستان وجود دارد و در تطبیق با جذابیت های تکنیک سینما به تصویر در می آید. رسیدن به نوع و جنس چنین جذابیتی در تصویر بسیار اهمیت پیدا می کند زیرا جذابیت سینمایی تحریک ایجاد می کند و این تحریک منشا حرکت می شود و اگر دقت نشود جذابیت در بیان تصویر به سمت تحریک غرایز و یا تحریک احساسات می رود. در صورتی که جذابیتی از جنس انقلاب اسلامی که بر جامعیت قلب استوار است خودش محرّک است و ریشه در محبت انسانِ کامل دارد، چنین حرکتی، حرکت شوقیِ شخصیت داستان و حرکت حبّیِ حضرت حق را تعریف می کند. از آنجایی که با حرکت حبّی، تجلی حقیقت رخ می دهد، جامعیت نشانه ها و جاذبه های چنین حرکتی در تصویر بسیار اهمیت پیدا می‌کند. محبت به جنبه ی وحدانی در عالم حاضر است و اگر در قلبِ فیلمنامه و کارگردانی نور محبت انسان کامل (مقام جامعیت) باشد، جذبه های چنین نوری در بیان سینمایی، قلب مخاطب را تسخیر می کند و محرّک او برای عمیق شدن در لایه های وجودی می شود. ظهور محبت به انسان کامل با اجتناب از صفاتی که متضاد با این محبت است صورت می‌گیرد. سفر شخصیت اصلی داستان در ابعاد وجودی او در عالم حس، خیال و عقل می گذرد تا در حیات انقلاب اسلامی به قلب برسد. اینکه حضور در هر کدام از این ابعاد وجودی، منجر به رفتارهای مخصوص به خود از شخصیت می شود، فیلمنامه و کارگردانی را هدفمندتر می کند و مستقل ندیدن شخصیت ها و حرکات و تاکید کردن بر حالات وجودی نه بر حالات نفسانی از ویژگی هایی است که در نظر گرفته می شود. از طرفی شخصیت اصلیِ تنها وجود ندارد. شخصیت اصلی به نور جامعیت در صحنه است. هویت شخصیت اصلی که در نسبت حق و خلق تعریف می شود در گفتار و رفتار و حالات او منعکس می شود. او که مأوایی در حقیقت یافته، برای اینکه همواره خودش را در آن مأوا بیابد، ایستادگی و مقاومت می‌کند. او که به علم حضوری می رسد، هم رجوع دارد و هم تحقق. مخاطبی که با شخصیت اصلی (مجلای کمالات الهی) همراه می شود، هر لحظه خود را در عین ربط بودن، محتاج بودن، فقیر بودن و مضطر بودن به حق احساس می کند و از طریق وجود او به همه ی حقیقت منتقل می شود. وقتی رجوع به حقیقت در فیلمنامه و کارگردانی باشد، کثرت ها شخصیت دار نمی شوند و ترکیب بندی صحنه چشم ها را به حضور حق می اندازد و بر ماهیات تأکید نمی کند. زیرا صورت ماهیات که در ذهن واقع می شود، سایه علم حق است که از طریق حق در کارگردانی اشراق می شود. و تصاویر آن طور که هستند جز برای قلبی که به حقایق منور شده و حجاب ها بر طرف شده محقق نمی شود. و اگر کارگردانی خلوص قلب نداشته باشد و مقصدش حق نباشد، عالم داستان چهره اش را به او نشان نمی دهد. زیرا نفس با "واهب صُوَر" صورت ابداع می‌کند و کارگردانی از تعلقات عقلی، خیالی (ذهنی) عبور می کند و با تمام وجود به حق رجوع می کند و از واهبِ صور طلب می کند که صورت های داستان را که اصالت دارد به او نشان بدهد تا جزئیاتی که متصل به مقام کلی است در تصویر ظهور کند. زیرا عالم مثال، علم است و انسان را با حقیقت مرتبط می کند و از آنجایی که وجود علمی همان وجود ذهنی است، سینما باید بر بنیان علم باشد، علمی که با قرب به حضرت حق آشکار شود تا بتواند وارد عالم مثال شود و شهود صورت گیرد. نفس با مقام علمی آنچه می بیند متصل می شود و با نازل شدن در عالم مثال صورت وجودی را در موطن خیال می بیند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً در تاریخی هستیم که با تصاویر و صحنه‌های سینمایی اموری را می‌توانیم به مخاطبان‌مان بنمایانیم و گوشزد کنیم که مقصد و مقصود انبیای الهی بوده است چیزی که ملاحظه کردید اخیراً آقای شهاب حسینی متذکر آن شدند. و البته نباید وقتی می‌خواهیم معانی قدسی را در قالب داستان و فیلم آوریم، به صورتی سطحی و حالت مستقیم اخلاقی درآوریم؛ بلکه باید آن مفاهیم حالت «اشارت» داشته باشد و نه صراحت.

آنچه در متن جنابعالی مطرح است، امری است که خواهی نخواهی باید در این تاریخ مدّ نظر فیلم‌سازان ما باشد هرچند همه آن محقق نشود. ولی نباید به صرف آن‌که این امور به قول آن‌ها «انتزاعی» و قابل تحقق نیست به‌کلّی از تحقق آن‌ها منصرف شد. سینمای فاخر نیاز ما جهت ارائه اهداف انقلاب اسلامی می‌باشد. موفق باشید     

32450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرانقدر: اعیاد مبارک. استاد جان، در جایی شنیدم ذکر «یا موثر» به سکون واو، باعث کشف استعدادهای درونی می شود، درست است؟ در ثانی آیا ذکری هست که با مداومت بر آن، انسان دقیقا در جایگاهی قرار گیرد که می بایست؟ از لطف شما سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این امور نیستم. پیشنهاد اصلی بنده تدبّر در قرآن است که به تعبیر قرآن، خود قرآن ذکر حکیم است. موفق باشید

32116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: حدیثی در کانال گذاشته شده امام على عليه السلام: «بدى، در سرشت هر كسى نهفته است. اگر صاحبش بر آن چيره شود، پنهان مى گردد و اگر بر آن چيره نشود، آشكار مى گردد» این حدیث یعنی در تعین اول که نور پیامبر صادر شده هم بدی در سرشتش نهفته است، لطفا توضیح فرمایید چگونه می‌شود که در وجود پیامبر که سراسر نور و توحید است بدی نهفته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث را باید ببرید در موضوع آیه‌ای که می‌فرماید: «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» که بحثِ الهام در آن‌جا مطرح است زیرا ذات و فطرت انسان، توحیدی است و سرشت اصلی هر انسانی، توحید است و نمی‌شود از این جهت گفت که هرکس دارای سرشت بدی و یا سرشت خوبی است. موفق باشید

30415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با تشکر از مباحث مفید در خصوص کتب مقالات آیه الله شجاعی. یک سوال داشتم. در موضوع تضییع وقت و جلوگیری آن از خلوت دل اشاره ای به مثنوی می فرمایید. اما شعر مولانا را نمی گویید. ممکن است بفرمایید منظورتان کدام اشعار از مثنوی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به یاد ندارم. موفق باشید

30356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد اصغر طاهرزاده: با توجه به جواب شما به سوال 30342 درباره مستحبات، آیا این امر را قبول دارید که اگر اشتغال بیش از حد به این مستحبات باعث کوتاهی و ترک واجبات شود نه تنها ثواب ندارد عقاب هم دارد؟ در جامعه متاسفانه افرادی داریم که به تکالیف خود عمل نمی کنند و به جای آن به مستحبات چسبیده اند! مسلما این مستحبات وقتی خوب است که با تدبر در معانی اذکار و پس از انجام واجبات باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر اعمال مستحبی ما را از وظایف اجتماعی خود باز دارد و یا صرفاً عادت شود، چیز خوبی نیست. ولی از آن طرف هم تأکید اولیای الهی آن است که با انجام مستحبات، نقصِ اعمال واجب خود را جبران کنید. به هر حال در هیچ چیزی افراط و تفریط خوب نیست. موفق باشید

29575
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در پاسخ پرسش ۲۹۵۳۴ فرمودید وجود نور است و چنانچه به هر مخلوقی به وجه وجودی آن نظر شود با نور حضرت حق رو برو می شویم. در کتاب تسنیم ۲ آیت الله جوادی آملی ص ۳۲۰ و ۳۲۱می فرماید که «الله نور السموات والارض»، نور تکوینی و نور اصل هستی است و این نور همگانی بر سراسر جهان پرتو افکنده است «فاینما تولو فثم وجه الله»..اما نور ایمان نور خاص تکوینی و نور خاص الهی است. سوال این است که برای نظر به وجه وجودی مخلوقات و نور حضرت حق، از کدام هدایت باید بهره برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از هر دو، آری وقتی متوجه‌ی نور آسمان‌ها و زمین شدیم و عالَم را آینه‌ی ظهور نور حضرت الله یافتیم، می‌یابیم همان خداوند که نور آسمان و زمین است، معبود ما است و وارد وادی ایمان می‌شویم و عملاً توجه به هر دو وَجه حضرت حق، به هدایت خداوند است تا هم او را نور آسمان‌ها و زمین بیابیم و هم او را معبود جان‌ها بشناسیم. موفق باشید     

28733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با عرض ادب و احترام استاد عزیز: سوال اینکه نمی خواهیم با وسیله، موتور، ماشین دوچرخه یا... برای مردم مزاحمتی پیش بیایید و از بچگی که بیشتر و الان چند سال است که مرتقبم بیشتر ایجاد مزاحم برای مردم نباشد اما غفلت یا حواس پرتی مان بعضی وقته گل می‌کارد. یا با موتورکه هستیم چراغ قرمز عجله (خیلی کم) می‌کنیم و منظور اصلیم حق مردم به گردنم است چه کار کنم از این حق مردم؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با استغفار و عدم ادامه‌ی مزاحمت. موفق باشید

28524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: با توجه به اینکه روح آدمی بی زمان و مکان است می‌توان گفت ذات انسان بی زمان و مکان است و فقط تا زمانی که انسان در دنیاست، زمان و مکان برایش معنی می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. و به همین جهت نفس ناطقه زمان و مکان را می‌فهمد. موفق باشید

28395

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: آیا آیات قرآن صرفا با گزاره های عرفی صادر می گردد یا اینکه همه یا بعضی از آنها تحقیقی می باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گزاره‌های کلام الهی، فطرت انسان را با همه‌ی ابعادی که دارد، مخاطب قرار می‌دهد و فکر نمی‌کنم بتوان آن گزاره‌ها را در دوگانگی عرفی یا غیر عرفی معنا کرد. موفق باشید

28299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. کاش تو سایت که سرچ می‌کردیم تو عناوین صوت ها هم نتایج جست و جو رو می آورد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انشاالله در سایت جدید که در حال تهیه میباشد قابل انجام خواهد بود. موفق باشید

27637

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظر شما در مورد لایوهای اینستاگرامی میلاد دخانچی که به رابطه قرآن و علوم انسانی می پردازد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور کلّی معتقدم در جای خود آن مطالب قابل توجه است و نباید آن نگاه، نادیده گرفته شود. موفق باشید

26683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقت بخیر: این عبارت صحیح است؟ حرکات و سکنات انسان حقیقت جو و خواهان کمال، می بایست با تدبیر نفس او مطابقت داشته باشد و آن یعنی عمل دقیق به امور شرعیه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است و لذا باید سعی کرد در راستای جستجوی حقیقت دستورات شریعت الهی را دنبال نمود. موفق باشید

26438

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مباحث معرفت شناسی، متفکرین اسلامی و مفسرین قرآن به آیه «اتّقوا اللّه و یعلّمكم اللّه» که تقوى به معناى دورى از انواع بدیها و زشتی‏هاست و افراد آلوده از درك بسیارى حقایق محرومند یعنی کسى كه تعصّب قومى، حزبى، نژادى و... دارد، حق را آنگونه كه هست نمی فهمد و اگر آیینه را صیقل دهیم، عكس را درست نشان می دهد. آیا این مطلب، به نحوی اشاره دارد انسان برای فهم حقایق، برای اینکه تمام ابزار را اعم از عقل و حس و شهود و وحی را حکیمانه بفهمد و به راهی که صرفا یک جانبه است مثل حس گرایان و پوزیتیویستها نرود، نیازمند تقواست و تقوا مهم ترین نکته در معرفت شناسی است؟ علت این همه تاکید روی متقی بودن برای فهم حقایق چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. تقوایی که شریعت الهی در جوانب مختلف متذکر آن است موجب می‌شود تا ابعاد مختلف انسان از وجهِ ملکوتی خود غفلت نکند و عملاً در هر صحنه‌ای بصیرت ملکوتی او در میان باشد. موفق باشید 

25955
متن پرسش
سلام علیکم: رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم، مهم ترین جهاد را پرورش نهال امید به آینده می دانند و نشانه ها و علائمی از رشد را هم تبیین می کنند. آیا با وجود آلام و مشکلات و مصائبی که امروز مردم را درگیر کرده که هنوز پس از چهل و یک سال، دغدغه اصلی بجای فرهنگ و تمدن انقلابی، تهیه اقلام ضروری و گرانی و بیکاری است و از طرفی رفتارها و مفاسد اخلاقی که نقیض شریعت هست را در جامعه ملاحظه می نماییم، آیا امید رهبر انقلاب، مبتنی بر یک پیش بینی و پیشگویی با نظر به دوردست و یک پیش گویی پیامبر گونه است یا با همین محاسبات ساده و محسوس ایشان امید دارند یا اینکه با نظر به حکمت و سنتی الهی از رشد و امید صحبت به میان می آورند؟ آیا با وجود این تلاطمات، می توان نشانه های رشد که مبنای امیدواری است را پر رنگ و قوی دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که آمریکا در تحقق اراده‌های خود در این زمانه موفق نمی‌شود، حکایت از آن دارد که آینده از آنِ جبهه‌ی ضد استکباریِ انقلاب اسلامی است. موفق باشید

25765
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز چند مدتی است عجیب با خودم کلنجار میرم. در حین کار فرهنگی و انجام بعضی فعالیتها و گفتگو با برخی دوستان، می شنوم که رسماً به من به چشم یک متحجر نگاه می کنند. گویی یک شخص رادیکال با قرائات بسته فقهی را دیده اند. نمی دانم چرا وقتی هم با آنها گفتگو می کنم پاسخ هایی هر چند گاهی تند و تلخ برای علت رادیکال دانستن من می دهند و گاهی با کلی گویی حرف خود را می زنند و می روند و همان برداشت را از من دارند. نمی دانم! در طول این مدت زندگی واقعاً تلاش من این بوده که نظام فکری ام مبتنی بر تعصبات و تقلیدها و سلسله عادات نباشه و با مطالعه کتب مختلف و شنیدن نظرات متعدد، سعه خودم را بالا ببرم و بتونم با نظام فکری منطقی و استدلالی جلو برم ولی چرا در حین کار فرهنگی، برخی دوستان من رو رادیکال و با دیدگاهی بسته ایدئولوژیک و متحجر و یا حتی تا مقام اخباری مسلکی می بینند. قطعا کار من هم ایراد دارد و اشکال دارد و بلاشک من هم در تبیین بسیاری مسائل کبود داشته ام اما نمی دانم چرا رادیکال و اِخباری باید از سوی برخی خطاب قرار بگیرم. امیدوارم حتی اگر مرا اخباری مسلک و رادیکال هم می دانند حساب من را با جبهه انقلاب جدا کنند و خصوصیت مرا به زعم خویش بپای انقلاب بنویسند و این بزرگترین ترس من است. نمی دانم شاید هم تلنگری به من است که باید به قول جناب نظامی: آینه ار نقش تو بنمود راست / خود شکن آینه شکستن خطاست. ببخشید که مزاحم اوقات شریف شدم ولی خوشحالم شخصیتی مثل شما و بیانات تان برای من روح بخش است. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در مأوایِ انقلاب اسلامی با همه‌ی انسان‌ها به حکم انسانیت‌شان باید رابطه داشته باشیم، ولی اگر بعضی‌ها انتظار دارند که ما از اصلِ انقلابِ توحیدی‌مان دست برداریم تا متحجر نباشیم؛ محال است. در همین راستا کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» نوشته شد. موفق باشید  

35135

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: اخیرا جناب غنی نژاد ابتدا مناظره ای با جناب درخشان و بعد مناظره ای با جناب علیزاده داشتند و در هر دو مناظره به نظر می رسد جناب غنی نژاد موفق تر ظاهر شدند. اگر لیبرالیسم جریانی خلاف انقلاب اسلامی است چرا اولا انقلاب در مصاف آن موفقیت لازم را به دست نیاورده است و ثانیا لااقل در بحث و گفتگو این طور که دیده شد انقلاب نمی تواند افرادی را بپروراند که بر غنی نژادها فائق آیند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مناظره آقای غنی نژاد با آقای درخشان حقیقتاً آقای درخشان با همه بار علمی که داشتند بسیار ضعیف وارد شدند. ولی در مورد مناظره آقای علیزاده با آقای غنی نزاد هرچند که آقای علیزاده میتوانست حکیمانه تر ورود کند و عمق فاجعه لیبرالیسم و یا نئولیبرالیسم را به آن صورتی که در عمق افکار آقای غنی نژاد بود نشان دهد؛ ولی به نظر می آید وسیله ای شد تا اتفاقاً جوانان ما به فکر فرو روند که چه خطری نه تنها اقتصاد ما بلکه اقتصاد جهان را تهدید می‌کند. آخرین کلمات آقای علیزاده نکته خوبی را به میان آورد. آری! جریان لیبرالیسم با روشهایی که عقل غربزده این دوران را مخاطب قرار می‌دهد، قدرت عوامفریبی بیشتری دارد و ما باید در همین رابطه نیز توانایی خود را در نشان دادن آن حیله به میان آوریم. موفق باشید

33563
متن پرسش

سلام علیکم! در جواب یکی از سوالات فرمودید که رهبر انقلاب با حکمت و صبر دارند جامعه را به سمت اهداف عالی حرکت می‌دهند. اگر امکانش هست کمی توضیح بدهید که ایشان در رابطه با فساد اقتصادی و اختلاس و بی عدالتی و تبعیض و ظلمی که در جامعه به وجود آمده، بعضا افراد پر ادعا و متنفذ نظام در آن دست دارند، چه اقدامات عملی انجام داده‌اند؟ آیا ایشان این قدر تنها و مجبور هستند که نتوانند کاری کنند؟ یا تخواسته‌اند کاری بکنند و تقصیر دارند؟ اگر کمی مصداقی بحث کنید ممنون می‌شوم. بهرحال این سوالی است که اکثریت جامعه را این روز ها مشغول کرده‌است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً نیز عرض شد جایگاه رهبری و روش سلوکی ایشان در حفظ انقلاب و هدایت مردم، روش آن کسی است که مواظب است برای آبادکردن دهی، شهری را خراب نکند و از این جهت با این‌که بعضاً دولت‌ها آن‌طور که شایسته و بایسته است، رهنمودهای عدالت‌گرانه ایشان را دنبال نمی‌کنند؛ صلاح انقلاب آن است که بدون مقابله مستقیم با دولت‌هایی مثل آقای هاشمی و یا روحانی، آرام‌آرام مسیر را به سوی دولت‌های عدالت‌گرا سیر دهند تا اصل انقلاب که بنیان نجات انسان جدید است، محفوظ بماند. ملاحظه می کنید که سال‌ها در نفی بنگاه‌داریِ بانک‌ها و یا تأکید بر خصوصی‌سازی و یا کوتاه‌کردن دست دولت‌ها در امور؛ تأکید می‌کردند و می‌کنند. ولی آن‌طور که باید دولت‌ها عمل نکردند. و این‌جا است که می‌فهمیم کار بزرگ مقام معظم رهبری در راستای حفظ انقلاب بالاخره بستر تحقق آن اهداف فراهم می شود وگرنه ما بودیم و کشوری دست‌نشانده. در حالی‌که این استقلال و در بستر آن، انتخاب‌هایی که در پیش است، جهانی برای ما پیش می‌آورد بیرون از گردونه جهان مدرن. موفق باشید        

نمایش چاپی