سلام و عرض ادب: استاد عزیز در بحث حرکت جوهری درباب شبهه بقاء موضوع فرمودید: که موضوع همان عین حرکت است که در بستر حرکت حرکت میکند سوالم اینجاست که آیا بستر حرکت از نوع حرکت در مقولات است یا نوع دیگری است یا اساسا سوال اشتباه است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه باشیم حرکت نیز در ذات خود امری است وجودی، حال میتوان پذیرفت که ما با ذات حرکت روبهرو هستیم. بنابراین چیزی گم نمیشود تا گفته شود در حرکت از چیزی عبور میکنیم و به چیز دیگری میرسیم . زیرا آنچه که در صحنه است ذات حرکت یا حرکتی است که جوهری میباشد. از این جهت دیگر شبهه بقای موضوع معنا نمیدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است حتی به ایشان عرض کردم صوت مباحث قرآنیشان که نظر به سیاست قرآنی دارد را در سایت مخصوصشان بگذارند و بنا شد به رفقایشان دستور بدهند تا این کار بشود. ولی نمیدانم چرا نشد با اینکه بحمدلله ایشان در این موارد صاحبنظر هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جناب حافظ بنا دارند در مقابل تنگناهایی که زمانه بر ایشان تحمیل میکند تسلیم نشوند و متوجه راهی شوند که باید طی کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق«جلّ جلاله» به رسول خد «صلواتاللهعلیهوآله» میفرمایند: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) ای رسول ما اینطور نیست که تو هرکس را که مایل بودی، هدایت شود؛ هدایت گردد ولکن هرکس را که خداوند بخواهد هدایت میشود و اوست که دانای دانا نسبت به هدایتشدگان میباشد و از این جهت اگر خداوند قلب آنها را شایسته هدایت نیابد حتی سخنان اولیای الهی بر آنها مؤثر نمیافتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متنی ارسال نشده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شمارهی تماس ایشان 09136032342 میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بررسی کنید، انسانهای فرهیختهی واقعی، تنها از طریق پیامبران و ائمه «علیهمالسلام» به آن فرهیختگی رسیدهاند. راه اصلی سعادت را آنها میگشایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب مذکور را نمیشناسم و معتقدم تا مبانیِ معرفتی لازم بهدست نیاید، راهکارهای مذکور آن طور که باید و شاید نتیجهبخش نیست. سیر مطالعاتی در سایت، راه کارِ مفیدی است إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا ایشان را رحمت کند، بسیار دلسوز و گشادهروی و فهمیده بودند و مسلّم آینده بیشتر از امروز و دیروز به ایشان نیازمند خواهیم بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همانطور که متذکر هستید حذف افکار و افرادی که معاند نظام اسلامی نیستند، کاملاً به ضرر نظام است. میماند دادنِ مسئولیت اجراییِ کشور به افراد که در این مورد نباید ریسک شود. ۲. تنگنظری، خطر بزرگی است و باید آن را نقد کرد و افراد را متوجهی سعهی صدر نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب که چیزی نمیگوید که قابل فهم نباشد، میگوید با درونِ خود ارتباطی مستقیم داشت. با خودِ واقعیت باید ارتباط برقرار کرد، نه با پیشفرضهای ذهنی. میگوید نگاهمان به امور باید با پیشفرضهای ذهنی همراه نباشد و با ساکتکردنِ آنها با هرچیزی روبهرو شویم تا مشخص شود عالّم، زیبا و قابل پذیرش است. بنده مسلّم همهی مطالب کتاب را تأیید نمیکنم، ولی کلیّت آن را به عنوان روش سلطه بر پیشفرضهای ذهنی مفید میدانم. به قول خودش، «من تنها زمانی میتوانم به حرفهای شما گوش کنم که ذهنم مشغول پچپچ و نجوایِ با خودش نباشد، یعنی درگیر یک مجادله و گفتگویِ درونی نگشته باشد». به هر حال در این دنیا این نوع پیشنهادها کمک میکند تا وقتی با متون دینی خودمان روبهرو شویم اولاً: بهتر بفهمیم و ثانیاً: قدر آنها را بدانیم. با اینهمه فکر میکنم بد نیست با «تفکر زائد» کار را ادامه دهید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتش در این موارد اطلاعتم در حدّی نیست که بتوانم نظر دهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً شرایط و فضای جلسات و مباحث طوری است که بیش از دعایی که در آخر میشود در آن موقعیت، آن نوع آمادگی که میفرمایید نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بر این مبنا باشد که شما میفرمایید، درست است. ولی وقتی انسان مدرن از ابتدا بر اساس هوس خود سعی میکند استعدادهای طبیعت را در اختیار بگیرد، قضیه فرق میکند. در جلسات مباحث «عقل تکنیکی» این موضوع تا حدّی روشن شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «کید» یعنی نقشه و برنامه و به خودی خود مذموم نیست لذا در قرآن داریم که هم کفار کید میکنند و هم خداوند کید مینماید. «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْدا.» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشخصاً بفرمایید چه نکتهای مدّ نظر دارید تا در همان مورد ورود شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است سری به بحث «انقلاب اسلامی، طلوعی بین دو جهان» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید ادرس بحث http://lobolmizan.ir/post/1651
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مباحث «ده نکته در معرفت نفس» رجوع فرمایید. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز و آرزوی توفیقات روزافزون برای حضرتعالی: هرچند پیش از این هم حداقل در این چند ساله اخیر، حضرتعالی بسیار در باب این امر سخن گفتید و بنده نیز توسط همین پرسش و پاسخها، عرایضی خدمتتان کرده بودم و بسیار از پاسخهای تان استفاده برده بودم، اما حیفم آمد به جهت پرسش ۳۹۲۵۴، باز هم از این مسئله حیاتی امروزمان، سخن نگوییم. آن پرسش، نمونهای از دغدغه و دلهرهای در سطح بسیاری از مردم دلسوز ما، در جریان این حجم سنگین آتش توپخانه خصم دین و ملت علیه اذهان و قلوب آحاد جامعه بود که انصافاً هم انسان ممکن است با دیدن بسیاری از مطالبی که از حنجرههای مختلفی در فضای حقیقی و مجازی اشاعه داده شود [حتی چه بسا از سوی برخی افراد ظاهرالصلاح] و ایضاً کاستیها و چالشهایی که علی الارض هم وجود دارند، در خود فرو رود و بگوید «واقعاً گویا شرایط، تیره و تباه است و به بن بست خوردهایم!». قصد نوشتن این وجیزه هم این نبود که بنویسم در باب ارمغانهای مادی و معنوی این مسیر عظیمی که در طی ۴۶ سال گذشته آمدهایم [ولو به استناد مراجع و دادههای مراکز جهانیای که دل خوشی هم از ما و انقلاب مان ندارند و عزیزانی هم مثل حجت الاسلام راجی در کتبی نظیر دو جلد صعود چهل ساله به آن پرداختهاند] و ظرفیتهای معتنابه کشور و وجود عناصری مانند آیت الله رئیسی (ره) که مشی و عزم شان، تبلور بسیج گری این ظرفیتها و عبور از چالشها و تنگناهایی بود که از آن به فشار حداکثری تعبیر میشد و نه تنها به شکست انجامید بلکه امروز حتی وزیر خارجه آمریکا نیز از پیچیدگی و پویایی مرموز جامعه ایرانی و بی ثمری امتداد سیاست دههها تلاش برای تغییر نظام در ایران میگوید: https://eitaa.com/IMANI_mohammad/5576 غرض اصلی اطاله کلام حقیر، این بود که به بهانه آن پرسش، غُرری از بیانات بسیار مهم دیده بان حکیم انقلاب در ۲۷ مهر ۱۴۰۱ را مرور کنیم که متاسفانه غالباً زود از کنار سخنان این عزیز بدون تدبر لازم، گذر میکنیم و حتی گاهی اوقات، بعنوان جملاتی انگیزشی به آنها مینگریم:
«من درباره همین افق دید و اینکه حالا چگونه بایستی افق دید را تصحیح کرد، عرض بکنم. از اوایل انقلاب اسلامی، غربیها در تبلیغاتشان اینجور وانمود میکردند که نظام جمهوری اسلامیِ بر اثر انقلاب بهوجودآمده، رو به زوال است؛ از همان روزهای اول [میگفتند] رو به زوال است. گاهی میگفتند دو ماه دیگر، گاهی میگفتند یک سال دیگر، گاهی میگفتند پنج سال دیگر؛ زمان معین میکردند! یک عدهای هم متأسفانه در داخل -حالا یا از روی غفلت، بعضیها هم از روی بدخواهی- همین را ترویج میکردند. زمان امام، یک روزنامهای برداشت یک مقاله مفصلی نوشت، به نظرم تیتر هم زدند -از آن تیترهای درشت صفحه اولی- که مضمونش این بود، حالا عینش یادم نیست که خلاصه نظام در حال فروپاشی است! امام آنوقت جواب دادند، گفتند: شما خودتان در حال فروپاشی هستید؛ نظام، محکم و مستحکم ایستاده. نه اینکه حالا چون امام بود و هیبت امام مانع میشد. نه خیر! زمان امام هم میگفتند. بعد از رحلت امام، در سال ۶۹، بعضی از موجهین -آدمهای موجهی هم بین شان بودند؛ چهرههای معروف نظام و موجه که سابقهی کاری هم در نظام داشتند- یک اعلامیهای دادند که نظام در لبه پرتگاه است؛ یعنی همین روزها است که خلاصه قضیّه تمام بشود! کِی؟ سال ۶۹. در سال ۸۲ یک عده از نمایندگان مجلس، نامه نوشتند به بنده؛ یک نامه واقعاً غیر منصفانهای بود، خیلی غیر منصفانه بود. یک چیزهایی را گفتند، یک سؤالهایی از ما کردند که جوابش را خودشان باید میدادند؛ چون هم مجلس دست خودشان بود، هم دولت دست خودشان بود؛ باید آنها جواب میدادند، از من سؤال کرده بودند! آن وقت مضمون آن نامه و خلاصهاش این بود که باید تسلیم بشوید و الا کارتان تمام است! مال سال ۸۲ است. تسلیم نشدیم، ایستادیم و ان شاء الله باز هم خواهیم ایستاد. خب، این کار دشمنان ما بود که مکرر این کار را انجام دادند. آنچه به نظر من در این زمینه ما بایستی نگاه کنیم، این است که ببینیم تحلیل مان از اوضاع چیست؛ تحلیل درست کنیم. دو نظام تحلیلی وجود دارد: یک نظام تحلیلی این است که کار در مقابل هنجارهای همهگیر جهانی، بیفایده است؛ فایدهای ندارد. یک هنجارهای بینالمللی وجود دارد، دولتها بر اساس این هنجارها شکل گرفتهاند، قدرت گرفتهاند؛ آمریکای مقتدر و ثروتمند بر اساس این هنجارها [شکل گرفته]، اروپا همین جور، دیگران همین جور؛ در مقابل این هنجارها بیخود نایستید! از بین میروید. این یک تحلیل. [فقط] امروز هم این را نمیگویند؛ همین طور که عرض کردم، چهل سال است همین حرفها را مرتب دارند میگویند. آن وقت آن کسانی که این تحلیل را میکنند، دیگران را متوهم تصور میکنند! میگویند اینها دچار توهم اند -مثلاً بندهی حقیر؛ در رأس شان خود من-. [میگویند] اینها دچار توهم اند خیال میکنند دارد کار پیش [میرود]. این یک تحلیل. یک تحلیل هم نه؛ تحلیل واقع بینانه است. این تحلیل، واقعیات را میبیند؛ نه فقط واقعیات خوب را، واقعیات بد را هم میبیند. ما هرگز نقاط منفی را انکار نکردهایم. بنده در ملاقاتهای مسئولان، در این جلساتی که ماه رمضانها هست که همه آنها را [دعوت میکنیم]، بیشترین نقاط ضعف را تذکر میدهم؛ در جلسات خصوصی خیلی بیشتر. و توجه به این نقاط ضعف وجود دارد، نه اینکه نیست؛ من بارها گفتهام ما عقبیم؛ در این شکی نیست، اما آن طرف قضیه این است که ما از انتهای قافله، یک حرکت پرشتابی را شروع کردهایم حالا به نزدیکهای جلو رسیدهایم؛ این یک واقعیت است. هنوز به آن جلو نرسیدهایم اما خیلی پیش رفتهایم، باز هم پیش خواهیم رفت. ما در مسائل گوناگون کشور پیشرفت کردهایم؛ در دانش پیشرفت کردهایم، در مدیریتها پیشرفت کردهایم. ضعفها هست؛ بعضی از مسئولین ما، بعضی از دولتهای ما کوتاهیهایی داشتهاند؛ اینها وجود دارد اما حرکت، حرکت انقلاب است؛ پیشرفت انقلاب است. شما نگاه کنید ببینید جمهوری اسلامی چهل سال پیش کجا بود، امروز کجا است؛ بیست سال پیش کجا بود، امروز کجا است. با گذشت چهار دهه میتوان فهمید که کدام یک از این دو تحلیل، واقع بینانه است؛ تحلیل غربگراها و غربیها واقع بینانه است و ما متوهم ایم یا نه، تحلیل انقلاب، واقع بینانه است؛ [و] آنها متوهم اند. واقع قضیه، این است. حرکت انقلاب، حرکت محکمی است؛ شما جوانها یکی از بزرگترین نشانههایش هستید. بعد از گذشت چهار دهه و بعد از این همه دشمنی و بعد از این همه تبلیغات؛ دلیل بهتری از این وجود دارد برای اینکه نشان بدهد آن تحلیل، تحلیل غلطی است و تحلیل درست، تحلیل انقلاب است؟»
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متذکر سخنان رهبر بصیر و زمانشناسِ انقلاب شدهاید، آری! دو تحلیل در میان بوده و هست. و همانطور که در جواب کاربر محترم سؤال شماره 39268 عرض شد بالاخره با انقلاب اسلامی ذیل تاریخی که در مواجهه با جاهلیت مدرن آغاز شده، جریانهای شیفتۀ غرب این حضور را برنمیتابند. ولی به گفتۀ رهبر معظم انقلاب که شما نیز متذکر شدهاید «با گذشت چهار دهه میتوان فهمید که کدامیک از این دو تحلیل، واقعبینانه است». راستی! چرا غرب در نسبت با انقلاب اسلامی، نگران آیندۀ خویش است؟ مگر حضور انقلاب اسلامی چه نوع حضوری است که فرهنگ مدرنیته تحمل حضور آن را ندارد؟ اینجا است که متوجه میشویم به لطف الهی با حضور در انقلاب اسلامی در راهی حاضر شدهایم که نظر به آیندهای ارزشمند و متعالی دارد که همان صراط مستقیم است. صراطی که هر اندازه بیشتر در آن حاضر شویم و ادامه دهیم، بیشتر به آن آیندۀ متعالی که در منظر حضرت زهرای مرضیه«سلاماللهعلیها» بود؛ نزدیک میشویم. بر عکسِ حضور در تاریخی که با فرهنگ مدرنیته پیش آمده که به گفتۀ آقای دکتر رضا داوری اردکانی در کتاب خوب «بلای بیتاریخی و جهان بیآینده» فرهنگ غرب عین بیآیندگی است. موفق باشید
سلام استاد گرامیک کتاب «ادب عقل و خیال و وهم» خواندم بسیار زیبا بود. سوالاتی برایم پیش آمد. البته هنوز کتاب جایگاه جن شیطان و ملک رو نخوندم و قصد خواندن آنرا دارم. دو تا فرزند دارم. سوالاتی در مورد جن برایشان پیش آمده پرسیدند من جوابهایی دارم ولی بخاطر اینکه از اینترنت یا شخص خاص یا جایی که معتبر نیست جستجو نکنند و به حقیقت درست نرسند گفتم خودم انجام بدم. روی این حساب خواستم از منبع معتبر راستی آزمایی کنم و بهترین جا سایت شما رو میدانم از این رو لطفا جواب هر سوال را جداگانه بدهید تا بتوانم جمع بندی کنم و به بچه ها بگویم چند سوال راجع به جن داشتم میخواستم بدونم کدام حقیقت داره کدام خرافات یا زاییده وهم خیال هست؟ ۱. چندین بار شنیدم که افراد مختلف گفته اند مثلا کتاب یا شی خواصی را در جایی گذاشتند و بارها مراجعه کردند ولی نبود و بعد از چند روز دیدن سرجایش بوده با اینکه چندین مرتبه اونجا را جستجو کردند حتی با دقت ولی نبوده و بعد از مدتی آنجا پیدا شده خوب آیا این حقیقت داره که اجنه برمیدارند اگر بله چطور؟ آیا مثل تصرف مرتاض ها با قدرت روحی انجام میدهند یا در این عالم تصرف میکنند و با جسمشان مثلا برمیدارند؟ ۲. اگر چیزی را برمیدارند واقعا برای چه منظوری هست مثلا همان کتاب به چه کارشان میآید؟ ۳.چون شنیدم جنس جن از آتش است و قابلت ظاهر شدن با جسم را هم دارند جنس بدن آنها در زمان تصرف در عالم ماده چگونه است آیا هم جنس عالم ماده میشوند؟ ۴. از قدیم میگفتند که جن شبیه انسان ظاهر میشود ولی موهای طلایی با دست و پای شبیه به سم حیوانات و چشمان تیغه ای مثل گربه سانات دارد. آیا این خرافات هست یا زمان ظاهر شدن در عالم ماده به هر شکلی بخواهند درمیایند مثلا شبیه به گربه، پرنده یا حتی انسان؟ ۵. از آنجایی که میدانم کسی که دنبال دیدن جن برود خود را از مقام انسانیت پایین تر میآورد و پست تر میکند تا جن را ببیند و عقیده دارم این کار بیهوده ای هست چرا نزول کنیم؟ صعود کنیم برای مقام دیدن ملک و امام زمان (عج) پس بهتره دنبال معرفت اللهی باشیم تا دیدن جن. حال اینکه میگویند فلانی جن رو دیده و مشکلی برایش حل شده یا برعکس بوجود آمده چگونه است مثل داستان قوز بالا قوز ۶. اینکه میگویند جن ها در خرابه یا در حمامهای قدیمی ظاهر میشوند حقیقت داره؟ ۷. اینکه میگویند جن از فلز مثل سنجاق یا از بسم الله هراس داره چگونه است؟ ۸. اگر در هر شرایطی کسی با جن مواجه شد چکار کند؟ بخاطر این میگویم که شنیدم جن کافر و مسلمان داریم هم خوب هم بد، منظور اینکه آیا آسیب میتوانند بزنند؟ ۹. اینکه گاهی اوقات یک دفعه یه لرز شدید در روح و بدن حس میکنیم و به اصطلاح عامیانه میگویند عزراییل از کنار روحت رد شده واقعیت داره؟ ۱۰. اینکه گوش سوت میکشه میگویند اگه گوش چپ باشه دارن پشت سرت بدیهات و میگن اگه گوش راست سوت بکشه دارن خوبیهات رو میگن درسته؟ ۱۱. منظور از همزاد که از بچگی میگفتند و هنوز میگن چیست؟ استاد بچه ها سوالات زیادی دارن نمیخواهم جواب غلط بدم. الان دوره علم و پیشرفت فکر و عقلانیت است خرافه در زندگیها زیاد آمیخته. لطفا تک تک جواب بدید تا بدونم کدام خرافه یا حقیقت هست و ان شالله جمع بندی کنم که جواب بچه ها را درست و منطقی بدهم تا یک عمر اشتباه فکر نکنند. بسیار تشکر از حوصله ای که به خرج دادید. حلال بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیاری از سؤالها با مطالعه کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» إنشاءالله رفع میشود. در جواب قسمت ۴. سؤال باید عرض کنم، نه. در شماره ۷ نیز، نه. در شماره ۸ با ذکر «لا اله الاّ الله» و ذکر صلوات منصرف میشوند . ۹ و ۱۰ و ۱۱، نه. موفق باشید
سلام و ادب: ضمن آرزوی محرم شدن در طواف کعبه حقیقت رمضان و نسیم رمضان چنان می وزد که گویی یا باید چنان بال پرواز گشود که تا قرب حق در تمام مراتب و نسبت ها در وقت سحرگاهی انقلاب اسلامی، زمینی آسمانی شد یا که لباس احرام درآورد و به پوچی زمانه دست توافق داد و خود را در حداقل های احساس بودن در رنج بی ثمر دید. گویا یارای قرب از رمضان است در این سحر انقلاب اسلامی اشارتی چند و کنج فراغتی اندک نصیب مردمان شده جهت بازخوانی اندیشه های اصیل تاریخ، شما را تمنایی است ز ایشان مبنی بر اشارت های مواج در دریای طوفانی انقلاب اسلامی در عصر آرام طلب عقل پیشه مدرن تا حاج قاسم وار به دل طوفان های مقدس زمانه زده و بدون دل بستگی به فضیلت های کوچک، موقعیت های تاریخی خود را در «وقت حاضر» بیابند و ساحل های دور و نزدیک انسانیت را در عین پیوند دادن، درنوردد و دیگر بار، بارقه های امید خدایی بودن و خدایی شدن بشر را در آسمان ظلمت زده زمانه مدرن به روشنای چشم دلها بنشاند که نشانده و باز خواهد نشاند تا دلها ببینند که راه تا بی نهایت آسمان گشوده هست حضرت استاد هر کدام که باشد تفسیر، معارف، یا چند اثیر اخیرتان پیرامون نگاه زنده به اسلام در آیینه انقلاب اسلامی را یارای مواج کردن دلهای بیقرار است اما به کدام نظم و سامان باید پیش رفت به نظم جهان بین دو جهان، ندای بی صدا یا حکمت های حضور!؟ در نخستین گام به کدام موج تحول باید که پای دل داد و طوفان عشق را لبیک گفت؟ جان را هر دم طلب تازه خدای دگریست. التماس دعا در لیالی قدر.🙏🌹😍
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی به سلوکی باید اندیشید که در این زمانه در دلِ انقلاب اسلامی پیش آمده و حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» در افق این تاریخ، ما را «شدنی» میخواند که شخصیت خود او با آن ابعاد گستردهاش، صورتِ متعیَّنِ آن سلوک میباشد؛ در هر کجای انقلاب اسلامی که حاضر شویم، از بیراهههای جهان مدرن به بزرگراهِ اصیل این تاریخ گام نهادهایم تا در خود بیابیم که کدامین سخن را باید زمزمه کنیم تا «خود» باشیم و «خود» شویم. از گوشسپردن به ندای بیصدای انقلاب اسلامی تا آن جهانی که بین دو جهان حاضر شده است و بنا دارد ما را در بر بگیرد و «بودنی» به وسعت بودنِ همه انسانیت آخرالزمانی به ما عطا کند. موفق باشید
استاد گرامی سلام: وقت شما بخیر. طاعات شما مقبول. بنده اولین سالی که با گروه ساحت حضور آشنا شدم و در کلاسها شرکت کردم برای ماه رمضان با توجه به کتاب رمضان دریچهی رؤیت، احساس میکردم وظیفهی م این هست که در ماه رمضان خیالات خودم را کنترل کنم و نگذارم هرز برود فکر میکنم امسال خیلی نیاز مبرم به این امر داشتم. به خصوص که بعضی مزاحمتها و مانع تراشیها با فعال کردن خیال برای بنده رخ میداد. در روز اول ماه رمضان هم آقا به این امر اشاره داشتند که ماه رمضان بستر مناسبی برای چنین امری است. خدا را شکر الان این را به عنوان سپر محکم مد نظر دارم و امیدوار به لطف خداوند هم هستم. در مورد مسائلی که چند بار عرض کردم که باعث تحیر و تعجب بنده می شد و خیلی من را انگشت به دهان می کرد، تصمیم گرفتم دیگر صحبتهای او را دنبال نکنم چون دلیلی که مرا وا می داشت که رفتارهای او را دنبال کنم دیگر الان وجود ندارد و دوم اینکه نهایت حرفها و کید و مکر و حیلهی او همین چیزهایی هست که در این ایام نشان داده و چیز دیگری ندارد «و إن کید الشیطان کان ضعیفا» مکر ایادی شیطان که از او هم ضعیفتر. من اینقدر خوشبین به همه چیز هستم که فکر میکردم این پشمینه پوش تند خو و دراز قبا دار ممکن هست از روش خودش دست بردارد اما دیدم اینطور نیست منم دوست ندارم خودم را معطل او کنم. لطفا اگر موضوع و مطلبی هست که باید در این ماه به آن توجه کنم بفرمایید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در روایات به ما فرمودهاند که شیطانی را در ماه رمضان به بند میکِشند که امر به فحشاء میکند. ولی شیطان وسوسهگر در میدان است و ما از طریق توجه به سیره اولیای الهی باید از وسوسههای شیطان که شاید در ماه رمضان بیشتر هم باشد، عبور کنیم. به همین جهت جناب مولوی فرموده: «ره لقمه چو بستی ز هر حیله برستی / وگر حرص بنالد، بگیریم کَریها». و منظور از نالیدن حرص، همان وسوسه است که با بستنِ ره لقمه، فعّالتر به میدان میآید و ما با بیاعتنایی به آن وسوسهها و خود را به کَریزدن، از آن وسوسهها میتوانیم عبور کنیم. موفق باشید
خادمان قرارگاه خدمت رسانی مردمی شهید والامقام آقا مصطفی ردانی پور در نظردارند با توجه به اوضاع نامناسب اقتصادی موجود و عدم بضاعت عده ای از خانواده های عرصه جهاد فرهنگی و همچنین مدافعان حرم اتباع؛ با توجه به ایام ماه مبارک رمضان و در راستای اجرای فرامین مقام معظم رهبری مدظله العالی در زمینه مواسات مومنانه اقدام به جمع آوری کمک های مردمی و توزیع آن بصورت اطعام غذای گرم و بسته ارزاق جهت رفع گوشه ای از مشکلات این خانواده های آبرومند داشته باشند. لذا از جنابعالی تقاضامندیم درصورت صلاح دید توصیه های ارزشمند خود را جهت هر چه بهتر انجام دادن این امر مهم مرقوم فرمایید. با تشکر.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این کار تنها یک عمل خیر و ثواب نیست، نوعی حضور در تاریخی است که با انقلاب اسلامی شروع شده از جنس حرکت امام علی «علیهالسلام» که همیانِ غذا را بر دوش میانداختند تا نشان دهند فرزندان اسلام چه اندازه نسبت به مشکلات مردم حساسند. در این مورد رفقایی که مایلند به عزیزان و خادمان قرارگاه خدمترسانیِ مردمی شهید ردانی کمک نمایند، میتوانند کمکهای خود را به شماره کارت 6037997324144840 به نام آقای نجوکی واریز نمایند. موفق باشید.
سلام علیکم و خدا قوت: ۱. میخواستم بدونم به نظر شما دیوان اشعار امام خمینی تا چه حد حاوی و دارای مباحث عرفانی و سلوکی هست یعنی آیا مثلاً اون مراحل سلوک و مباحث غلیظ عرفانی رو میشه در این دیوان پیدا کرد ؟ ۲. به نظر شما برای سلوک و افزایش حب خداوند انس گرفتن با اشعار و دیوان کدام یک از عرفا بهتر هست؟ مثلا بیشتر اشعار (حافظ) رو توصیه میکنید یا اشعار (امام خمینی) یا (علامه حسن زاده آملی) قاعدتاً افراد مذکور شعرهای غنی و عرفانی دارند اما میخواستم بدونم اگر قرار باشه یک کدامش رو توصیه کنید کدوم رو توصیه میکنید؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام ارزش خود را دارند. آری! واقعاً دیوان حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» نکات عرفانی خوبی دارد ولی عنایت داشته باشید زبانِ عرفان در شعر، زبان خاصی است با اصطلاحات خاص. پیشنهاد میشود اگر فرصت کردید مباحث «ما و حافظ» که در سایت هست را دنبال بفرمایید. امید است که شروع خوبی باشد. https://lobolmizan.ir/hafez موفق باشید
با سلام خدمت استاد گرانقدر: ۱. چه کنیم از وسوسه شیطان خلاص بشویم به خصوص خیلی حسرت گذشته را میخورم به خصوص در بحث مالی خیلی حرص میخورم با توجه به تورم، چون پول داشتم با خود درگیرم چرا فلان چیز را نخریدم ۲. احساس میکنم خیلی می ترسم از کمترین چیز هم می ترسم. کلا از بچگی خیلی ترسو هستم برای آرامش و ثبات قلب چکار باید بکنم؟ ممنون از راهنمایی
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی بفرمایید با معارف توحیدی ناب متوجه عالَمی بشوید که بسی قابل مقایسه با امور دنیایی نیست. پیشنهاد میشود معارف توحیدی را با دنبالکردن شرح سوره «زمر» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
