بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30390

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: این مطلب را برای یکی از نمایندگان انقلابی و فعال نوشتم که البته تا کنون پاسخی نداده اند می خواستم نظر حضرتعالی را جویا شوم تشکر. «امیدوارم آنچه می‌نویسم برای رضای خدا باشد و آنچه مصلحت مردم و نظام است به دل شما بیندازد جهت پیگیری و تحقق آن. جناب آقای ... به نظرم یک فرصت استثنائی برای شما و نیروهای انقلابی مجلس پیش آمده که اگر دیر بجنبید از دست می رود! و آن هم خلاصه تغییر بنیادی و واقعا انقلابی در قوانین مربوط به انتخاب رئیس جمهور است. برای توضیح مثال استاد عزیزم طاهرزاده را می‌زنم آن زمان که مدیر کل آموزش و پرورش بودند می فرمودند {نقل به مضمون} در اوج جنگ غلامحسین کرباسچی و ملک مدنی که مشغول ساخت کاخ استانداری بودند در جلسه ای با قهقهه می گفتند در شهرداری ها طوری فرهنگ سازی کردیم که تا صد سال دیگر هم کسی وارد شهرداری شود همین را که ما می خواهیم عمل می کند! برای رسیدن به این خواستشان اجرای قانون شوراها را تا زمان خاتمی که فرهنگسازیشان تکمیل شده بود مسکوت گذاشتند و عملکرد شوراها هم که این واقعیت تلخ را نشان داد! قطع به یقین این حضرات ضعف اساسی و بنیادی قوانین انتخاب رئیس جمهور را می دانند و اقدام نمی کنند و خواص اهل حق هم متاسفانه منفعل عمل می کنند! آیا واقعا نمی شود شرایط انتخاب شدن و حساب پس دادن رئیس جمهور و وزرا را چنان تنظیم کرد که منافقان طمع نکنند و بنا به قول امیرالمومنین علیه السلام کسانی که از قیامت می ترسند آن هم با خواهش و التماس در جامعه اسلامی مسئولیت بپذیرند. چرا بعد از ۴۲ سال از انقلاب هنوز تعریف دقیق و علمی برای رجل سیاسی نداریم با آنکه شورای نگهبان دست یاری دراز کرده است. چرا برای استخدام یک فرد در یک اداره دهها آزمون و فیلتر هست چرا برای یک ازدواج می شود تست شخصیت داد و آدم ترسو، بخیل، طمعکار، کم ظرفیت و عصبی مزاج و غیره را تشخیص داد، چرا بنده توانستم با طراحی یک آزمون ساده میزان ولایت پذیری دانش آموزان و همکارانم را تشخیص دهم اما برای انتخاب رئیس دولت همه اینها غیرممکن می شود؟! اصلا چرا باید به یک فرد رای دهیم؟ چرا نباید تیم وزرا و برنامهاشان از اول روشن باشد؟! چرا در شخص ولی فقیه ویژگیهایی است که توسط خبرگان رصد می شود و در صورت عدول از آن شرایط از این مقام ساقط می شود ولی برای رئیس دولت چنین شرایط و آیتم های تبین نمی شود که برای عموم مردم واضح باشد و حضرت آقا هم بدون محضورات برعزل او استناد کند؟ از حضرت عالی خواهشمندم از اندیشمندان کمک بگیرد و از ثانیه ها و دقیقه های فرصت باقی مانده تا انتخابات و تکلیف را مشخص کنید و الا درب بر همان پاشنه می چرخد! به آقای ... هم گفتم ای کاش به جای پی گیری آب و بهداشت و آموزش و پرورش و ... این قانون را اصلاح بنیادی می کردید و آب را که از سرچشمه گل آلود است زلال می کردید. بنده که ناتوانم ولی با تمام وجودم جهت تکمیل این طرح در خدمت شما هستم و برای موفقیتتان دعا می کنم. از نماینده ای انقلابی که اصل وظیفه اش قانون گذاری و نظارت است انقلاب در اصل این قوانین و نظارت ها انتظار دیگری نیست امیدواریم بعد از آن سراغ خود مجلس هم بیایید و از تکرار مجلس لاریجانی، کروبی و ناطق و هاشمی جلوگیری کنید و ریل گذاری را عوض کنید. من الله توفیق»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بخواهیم و نخواهیم این کار باید بشود. و اتفاقاً در جریان لایحه‌ی بودجه برای اولین بار بحث جرم‌انگاری را مطرح کردند، به همین معنایی که اگر بر اساس مصوبه‌ی مجلس عمل نشد، جرم حساب شود. موفق باشید

30389

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: گر تکنولوزی به جایی رسید که توانست مغز دو انسان یا سر دو انسان را عوض کند به نظر شما چه اتفاقی در هویت شخص میافتد با توجه به اینکه یک سری اطلاعات در مغز بایگانی شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» بحث شده است که در هر صورت، نفسی که خود را متعلق به آن بدن بداند، در میان است و اطلاعات همه مربوط به نفس ناطقه‌ی انسان است. موفق باشید

29979

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همانطور که در علوم جدید بیان شده است که اجسام متصل نیستند و اکثر فضای آنها خالیست و در این فضای خالی الکترونها و ... شناورند در حالیکه ما اجسام را متصل می یابیم. سوال اینست که آیا این مثال ثابت نمی کند که بین ذهن و عین تطابق صد درصدی نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. ما در حدّ توان خود متوجه‌ی واقعیات امور می‌شویم. مگر آن‌که با چشم خداوند عالَم را بنگریم که این در شأن انسان کامل است. به همین جهت به ما فرموده‌اند با نگاه اولیای الهی عالم را بنگریم. موفق باشید

28493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز لطف می‌کنید جواب سوال ۲۸۴۷۶ را ارسال کنید. ایمیل دریافت نکردم در پاسخ به سوالات هم جواب داده نشده. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این‌طور جواب داده شد:

۲۸۴۷۶ باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا وقتی آن شخص گم می‌شود، شما هم احساس می‌کنید گم شده‌اید؟!! در حالی‌که خداوند و اولیای الهی و قرآن و روایت همواره در روبه‌روی شماست و می‌توانید در یک زندگی طبیعی مثل سایر مؤمنین در معنابخشیِ خود آزادانه جلو بروید و متوقف در هیچ شخصی نباشید. موفق باشید

28117
متن پرسش
سلام علیکم: در چند پرسش و پاسخ اخیر که درباره هویت دینی و تعلق خاطر مردم به اسلام انقلابی و هندسه انقلاب شد، به نظرم ایجاد برخی سوالات از سوی عزیزان، به این جهت بود که شاید از جهاتی مطلب تان برایشان روشن نشد. حضرتعالی را تا جایی‌که خودم از طریق ارتباط با شما و آثارتان می‌شناسم، از سالهای پیش نسبت به اینکه تفکر تاریخی تراز در این عصر و زمانه تفکر درباره انقلاب اسلامی و گزیدن ماوایی در مسیر عظیم آن و همراهی با صدا و ندای فطری آن است، دغدغه داشته اید و در همان کتاب آشتی با خدا که از اولین کتب چاپ شده شما بود سعی در گشودن عالمی مقابل انسانهای این زمان و این دوره بودید که عالمی به سعه ارتباط و انس با حقیقت لایقف عالم و وجود احدیت است و مظاهرش در آیینه امام و آقا و شهدای عزیز به ظهور آمده است. در طی این سالها هم با شناختی که بر مطالب تان داشتم و ان شاء الله شناخت ناقص و معیوبی نباشد، معتقدید آن جنبه نامطلوب و برخی عدم تقیّدات به شرایع و برخی نابهنجاری ها و کاستی ها، ناشی از نگشودن توحیدی برای عبور از مدرنیته و نیهیلیسم این دوران به سمت آشتی و یگانگی با مولا و رب العالمین توسط امثال من هست که نام خود را نیروهای گفتمانی انقلاب یا جبهه فرهنگی انقلاب یا افسران جنگ نرم گذاشته ایم، است و در عرصه اجتماعی توقع دینی است که غایتش حیات طیبه و وحدت شخصیت است و در عرصه های مختلف اجتماعی حرف برای گفتن دارد و تابع مدرنیسم نیست بلکه دریچه و افقی برای عبور از آن بسمت توحید نظام ساز و انسان ساز است. با وجود سیل ویران گیر تهدید کننده هویت که جنگ نرم و به اصطلاح ناتوی فرهنگی بود، خود ما اگر آموزش و پرورش و صدا و سیما را منفعل و ضعیف می‌دیدیم و بسیار انتقاد از آن می‌کردیم ولی چقدر توجه کردیم به اینکه افراد جامعه صاحب فکر شوند و به خودآگاهی در این عصر برسند و چرا بسیاری از فعالیت های فرهنگی مان پوچ شد. ولی حضرتعالی در همان پرسش ها و پاسخ ها مردم را از دین فاصله گرفته و سکولار نخواندید و به نظرم حرف شما هم این نبود بلکه از کم کاری و پوچ شدن برنامه های فرهنگی می‌گفتید که همسو با مطالب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود بود و نه اینکه مانند متفکران سکولار غیر انقلابی، مردم را جدا و معارض انقلاب و دین بخوانید و مردم را به دین گریزی و کمرنگی هویت دینی در بینشان عنوان کنید. خود شما بسیار راسخ بارها گفته اید انقلاب، دین فردی در باورهای تنگ فردی را در اجتماع آورد و آن موقع که حوادث آبان ۹۸ پیش آمد و مردم تهران در میدان انقلاب قائله را ختم دادند، فرمودید این نشانگر توحید نابی است که مردم را بسمت خود برده است و این عبور مردم از تفکرات غیر نابی است که زیر لوای انقلاب می‌خواهند ماوا بگزینند و در اصل مقابل مکتب امام مکتب تراشی و رقابت می‌کنند و مردم به ریشه ها باورمندند و مطابق داده ها اعتقاد به حل مشکلات در بستر نظام دارند جز آن مردمی که بی تفاوت اند یا معارض و برانداز انقلاب و مع الاسف بسیاریشان سرسپردگان استکبار شده اند و زندگی و تحلیل هایشان در راستای اهداف مدرنیته و لیبرال دموکراسی و مخالفت با انقلاب و نظام و عدم علاقه به بقای آن است. و واقعا اگر پشتوانه مردم نبود چگونه انقلابی و حکومتی به نام دین چهار دهه دوام می‌آورد چیزی که در دوره انبیاء و اولیاء الهی محقق نشد و چگونه انسانهای طرازی مثل حججی و احمدی روشن و سلیمانی و آوینی و شهریاری تربیت شدند و چگونه استحاله عظیمی مثل حوادث سال ۸۸ با حضور عجیب و حیرت آور نهم دی خنثی شد و همه اینها به نظرم شاهدی است که روح و وجه عریق توحیدی و عرفانی انقلاب و اسلام با وجود برخی ظواهر در دل مردم سخت نفوذ و رسوخ کرده چیزی که رهبر انقلاب در سخنان نیمه شعبان خود به آن اشاره داشتند. هنوز که هنوزه اگر کسی از من سوال کند چرا اینقدر به انقلاب علاقه داری و بخاطرش جوش و خروش و نیرو صرف می‌کنی و زندگی ات تمام تبیین و دفاع از انقلاب شده است، دقیقا همین جمله زیبای شما در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی را مطرح می‌کنم که انقلاب اسلامی در تداوم همان ایام الله است که خداوند درباره اش می‌فرماید «و ذکرهم بایام الله» یعنی بشر وقتی تجلی اسماء الهی را در خود دید و در آینه خویش، خدا را به نظاره نشست حالا آماده می‌شود خدا را در آیینه اجتماع و با تولی به اولیاء الله و جامعه سازی به تماشا بنشیند. امید ما البته به انقلاب بیش از این حرفهاست و این مشکلات و کاستی ها را خیری باید ببینیم که فرصتی برای تفکر در انقلاب و کنار زدن حجابهای آن و بنای مسیر تمدن نوین اسلامی و گذار از توسعه و مبانی تمدنی مدرن بسمت تمدن نوین انقلابی و اسلامی است و ان شاء الله همانگونکه شهید آوینی فرمود حضور امام دلیلی است بر اینکه ما به وضع موعود نزدیک هستیم و اکنون در بین الطلوعینی هستیم که صبح در انتظار آن است. من بشخصه امیدم خیلی زیادست و احساس ناامیدی نمی‌کنم و از زاویه دید کلان که به بحث نگاه می‌کنم می‌بینم در مسیر تمدن سازی قطعا این مشکلات هست ولی مگر انقلابی که حتی به تعبیر کسینجر نظم وستفالی و نظم نوین مبتنی بر توسعه دموکراسی را به چالش کشید و نشان داد آنطور که امثال فوکویاما فکر می‌کردند انقلابی در دنیای سوم ناشی از توسعه نیافتگی است و ما با بسط و الگوسازی توسعه نوین و مورد نیازشان انقلاب را کنترل و سیطره تمدنی مدرنیته را مستحکم می‌کنیم، نیست و اتفاقا انقلاب اسلامی شاهدی بر گذار از تمدن مدرن و تربیت انسان ابزار ساز و ارضا کننده حال درونی و قالب دورن او برای تغییر نظام عالم، هست و اتفاقی در مقیاس تمدنی رخ داده است. البته طی این مسیر و اینکه مشکلات خار راه ما نشود و زمین گیرمان و منحرف نکند مستلزم صبر و بصیرتی چنان است که امیرالمومنین درباره اش فرمود: «لا یحمل هذا العلم الا الاهل البصر و الصبر» بلخشید مطلب طولانی شد؛ ارادت زیادی خدمتتان دارم ان شاء الله موید باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدای را شکر که بنده را قابل دانست و روح و روان پاک امثال شما را متوجه‌ی عرایض این حقیر کرد، با آن جمع‌بندیِ خوبی که از مباحث دارید.

اگر در این دنیا بنا باشد ما به عالَمی نظر کنیم که خوب است مأوای ابدی و حیاتِ پیشِ روی ما باشد، مأواگزیدن در روح پاک رفقایی امثال جنابعالی است. آری برادر! آنچه گفتی، نه آن بود که من گفته بودم و نه آن‌ بود که از من شنیده و یا خوانده‌اید؛ خدا خودش لطف کرد تا ما را مفتخر کند تا در محضرش از او غفلت نکنیم و عجیب است که می‌توانید در پیش خود آرام‌آرام آن‌گاه که به لطف الهی به ۴۰ سالگی برسید، شما نیز ندا سر دهید: «ربّانی ربّی اربعین سنة» راهی که در بستر انقلاب اسلامی انسان را به چنین فضایی وارد کند، یقیناً مطلوب انبیاء در طول تاریخ بوده است. خدا کند نسبت به آن مُعجب نگردیم تا به جای تواضع در مقابل سایر اندیشه‌ها، تحقیر یا بی‌تفاوتی آن‌ها را پیشه کنیم. موفق باشید    

27507
متن پرسش
استاد بزرگوار سلام: آیا شما به این معتقدید که فلسفه حاکم بر غرب مخصوصا فلسفه منتهی به مدرنیته و فلسفه شکاک غرب نوعی بیماری فکریست؟ درود بر شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! فیلسوف در هر تاریخی روحِ آن تاریخ را به ظهور می‌آورد و در جای خود، مردمِ آن زمان را به تفکر نسبت به موقعیت خود دعوت می‌کند. موفق باشید

27126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید آیا برای شرایط الان در مورد آیه ۱۸ سوره نمل و عبارت «ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ» ، و #در_خانه_می مانیم و stay_home# میشه تعبیری داشت؟ خیلی ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن جمله پیشنهاد رئیس مورچه‌ها بود برای این‌که از لگدمال‌شدن لشکر حضرت سلیمان در امان باشند. نمی‌دانم این‌جا هم مصداق دارد یا نه؟! موفق باشید

26716

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: با توجه به تفسیر آیه ۲ سوره فیل «أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیل» آیا هر نوع کید و مکر مذموم است؟ آیا ممکن است اهل ایمان، مکر و کید بورزند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «کید» یعنی نقشه و برنامه و به خودی خود مذموم نیست لذا در قرآن داریم که هم کفار کید می‌کنند و هم خداوند کید می‌نماید. «إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً وَ أَکِیدُ کَیْدا.» موفق باشید

26494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد جان: اگه ممکنه مراحل زندگی حضرت امام رو با سفرهای چهارگانه ملاصدرا تطبیق بدین. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم خود حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» بر اساس احوالات خودشان بتوانند آن مراحل را بفرمایند. آن‌چه ما از آن مرد الهی دیدیم، منزلِ نهایی بود که سیر «فی الحق بالحق الی الخلق» می‌باشد برای دستگیریِ خلق تا ظهور مولایمان حضرت مهدی «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه». موفق باشید

38361
متن پرسش

سلام علیکم: با عرض ادب و احترام محضر استاد طاهرزاده. به تازگی شعری از مقام معظم رهبری منتشر شده است یکی از ابیاتِ وَزین این است: «گامی به راه و گامی در انتظار دارم / سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم» خواستم شرحی بر این بیت (بخصوص مصراع دوم) بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً آن‌گاه که انسان مسیر حضور در ایمان را شناخت و یا بگو مسیر ایمان در مقابل او گشوده شد، این گام‌ها و قدم‌ها است که رفتن آغاز می‌کند، رفتنی که اگرچه می‌رویم ولی در هر قدمی افقی گشوده می‌شود و انتظاری پیش می‌آید که قدم دوم را طلب می‌کند به همان معنای ظهور صراط و طلب صراط مستقیم که گامی بعد از گامی، معنای بودن می‌شود. و این‌جا است که انسان به زیبایی در حیرتی قرار می‌گیرد که فقط می‌داند همچنان باید در بستر ایمان جلو و جلوتر برود و پرگاروار با چرخش خود، زندگی را ترسیم کند و این سرگشتگی و حیرت، معنی حقیقی ایمان است از آن جهت که نه چیزی در دست داریم که فکر کنیم به چیزی رسیده‌ایم، و نه آن همه حضور را که هیچ چیز نیست و فقط حضور است، می‌توان نادیده گرفت. این‌جاست که در ادامه بیت می‌فرمایند: «چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم» و این یعنی حاضرشدن در ایمان، حتی آن‌جایی که گویا خزان‌گونه ناله سر می‌دهیم: «الهی قلبی محجوب» در همان حال ایمانِ بهاری در صحنه است. موفق باشید      

   در جریان دیدار رمضانی امسال شاعران با رهبر انقلاب، حجت‌الاسلام انصاری‌نژاد از شعرای برجسته کشور که به‌تازگی کتابی با عنوان «امین شعر انقلاب» تدوین و منتشر کرده، از حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درخواست کرد تا غزل منتشر نشده‌ای از سروده‌هایشان را برای انتشار در چاپ جدید این کتاب در اختیارش قرار دهند. 

🔹رهبر انقلاب نیز با تقدیر از آقای انصاری‌نژاد با این پیشنهاد موافقت و غزلی از سروده‌های معظم‌له در اختیار این شاعر قرار گرفت.
گامی به راه و گامی در انتظار دارم
سرگشته روزگاری پَرگارـ‌وار دارم
دلبسته‌ی امیدی در سنگلاخ گیتی
رَه بی‌شکیب پویم، دل بی‌قرار دارم
یک عمر میزدم لاف از اختیار و اینک
چون شمع، اشک و آهی بی‌اختیار دارم
گو ابرِ غم ببارد تا همنشین عشقم
از غم چه باک دارم کاین غمگسار دارم
نبود روا که گیرم جا در حضیض پَستی
سیلم که هستی خود از کوهسار دارم
سرشارم از جوانی هر چند پیر دهرم
چون سرو در خزان نیز رنگ بهار دارم

از خاک پاک مشهد نقشی است بر جبینم
شادم «امین» که از دوست، این یادگار دارم
سیدعلی خامنه‌ای

34334
متن پرسش

به نام خداوند جان داده‌های راه حقیقت. قصه حقیقت به سراپرده سرزمین ناآشنایی رفته است، در عالم سخن‌های بسیار از پی هم ادعای درستی و توانای شدن سر می‌دهند و انسان به گمان خویش بر فراز خوشبختی زیست می‌کند. اما هرگاه که از سرزمین درون خویش می‌گذرد و منظره‌های پرجاذبه بیرون مهر سکوت بر لب می‌گیرند، قصه آرام آرام ضرب آهنگ دیگری به خود می‌گیرد و ندای درد و رنج سر می‌دهد و انسان را به عمق قدمگاه‌های تاریخ خود می‌برد. این تشنه خسته راه پر پیچ و خم تاریخ، پس از تلاش‌های بزرگ و طاقت فرسا برای سیراب معناشدن، خود را همچون صحرای خالی از هر منظره‌ی یگانه با حقیقت (حتی انسانیت) یا همچون قایق شکسته‌ی سپرده به موج‌های بی‌بنیاد دریای ناآرام زمانه می‌یابد. دل از همه نواهای موسیقی آرامش بخش نوازندگان حیات (حتی شکل مرسوم ادیان و مذاهب) برکنده و خود را آواره‌تر و نا آرام‌تر از همیشه‌ی تاریخ تکیه داده بر توقف‌گاه تاریخ امروزین خود می‌یابد. دوره‌های مختلف حیات انسان را با منظره‌های رنگارنگ و متفاوتش در تابلوی جان خود به تماشا می‌نشیند. گاه می‌خندد، گاه می‌گرید، گاه می‌بالد، گاه می‌نالد و گاه هم حیران، فارغ از توان انجام واکنشی خاص، تنها نفس کم رمق سردی را از عمق وجود خود به سرزمین ملک جسم می‌رساند. در این حال انسان همه کس و همه چیز را رنگ باخته و ناتوان از یاری خویش می‌یابد و نامطمئن زمزمه مرگ خواهی سر می‌دهد. اما چه سان!؟ او که منظره مرگ را همچون پرنده‌ای آنسان ترسا بر آسمان صحرای(دریا) وجود خود ناآشنا و خوف انگیز می‌نگرد. انسان به تاریخ خود کی و کجا این چنین خود را آواره و تهی از یگانگی با حقیقت دیده و قصه‌های سرگردانی سروده است. ناگاه در این توقف‌گاه سرد زمانه بی‌فکری، پیری خرابات نشین دگربار در میکده هستی به روی تاریخ بشریت گشود و صحرای وجود تاریخ را ندای حقیقت فرا گرفت و پرنده‌ی حیات بر آسمان زمین جان عالم و آدم پر پرواز گشوده و آواز خوان، ترانه‌های معنویت و تفکر می‌سراید. انسان حیرت زده با خود حدیث نفس می‌کند که مگر منظره‌های زیبای حیات در این تاریخ نخشکیده‌اند!؟ راه ها که همه سرابند... پس این نغمه جان سوز هستی از کجای تاریخ می‌آید!؟ نفس حیات بخش از که گرفته است!؟ زخم های نهفته ی تاریخ جان انسان را از که شنیده و کجا دیده که این چنین از موقف رنج، عاشقانه می سراید. ای پرنده بنیاد برافکن آرام جان بخش؛ جان ها به تکاپو وا داشته ای!!! از کدامین سرزمین پر پرواز به این تاریخ گشوده ای؟ سرزمین تاریخ ما را که ابر افق نیستی (نیهیلیسم- نیستی- هیچ چیزگی) تیره و تار کرده است. از کدام خورشید روشنایی خبر آورده ای که این چنین گرم نور، انسان را به آغوش کشیده ای و به او و خصلت هایش حیات متعالی تازه ای بخشیدی و انسان حقیقتا رسید و شد. ترانه های تو قصه تاریخ انسان را معنای دگری بخشید و انسان تو در مسیر تاریخ عالم از اول بر قله‌ها بوده یعنی «آدم» بوده است. عجبا که حوّای قصه تاریخ تو، عاشق آدم بوده است و آدم قصه تاریخ ما دلبسته ی هوا، انسان های تاریخ در قصه تو دیگر غریب نیستند هرکدام گامی‌اند به سوی ظهور و سرایش نهایت زیباترین نغمه های وجود در جان عالم و آدم. گویی هستی و امانت دار راز آن (انسان) در میعادگاه زمان (تاریخ) به میقات هم رسیده و در آغوش هم آرام جان یافته اند. هستی با ترانه های ایثار وجود، هر انسانی را که می‌خواهد انسان اصیل تاریخ خود (نه متوقف در منازل و مناسک و نه ابر قهرمان های سینمای مدرن) باشد به این میقات جان، فرا می خواند. آسیه ها و مریم ها، سلمان ها و مقداد ها، رستم ها و آرش ها، امیر کبیر ها و دلواری ها، نوری ها و مدرس ها و هر انسان آزاده ی رنج دیده و جان داده در راه حقیقتی، رنگ تحقق به خود دیده اند. اما تو ای پرنده حیات؛ در میعادگاه شهادت سلیمانی، ابومهدی و یاران آزاده شان در راه انسان و انسانیت، چه سروده‌ای می‌نوازی که این چنین بر جان هستی شراره های عطش اشتیاق می بارد و عالم و آدم گریه شوق وصال سر داده اند.

در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد                  عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

 ای آوای برآمده از جان های زخم خورده از تاریخ فراق حقیقت، ای آرام جان ده سامان برانداز، جان ها همه زمزمه تو بر لب دارند، چشم ها همه باران تو می بارند و انسان ها همه (مسلمان، مسیحی، یهودی، مرد و زن، کودک، پیر و جوان، و هر آزاده ای) دست دل در دست هم در آغوش مهر تو آرام جان گرفته اند. لب از قصه رازآلود سکوت هستی برگیر و با ما سخن راز بگو... از خورشید آسمان هستی (خدای بی نظیرت) از ماه گمشده آسمان شب این تاریخ (انسان کامل اصیل غایب از نور حجاب دیده های ما) از کشتی روان در دریای مواج زمانه؛ حرم امن الهی انسان در این تاریخ (جمهوری اسلامی ایران) از ناخدای خداداده‌اش؛ همو که همه چیز را در نسبت با او یافتی و غزل غیب نطق کردی که: «والله والله والله، یکی از مهمترین شئون عاقبت بخیری رابطه دلی و قلبی با این حکیمی است که امروز سکان این کشتی (انقلاب) را به دست گرفته است. در قیامت خواهیم دید که این مهمترین محور محاسبه است.» از ملت ساکن این کشتی (مردم خداجوی غیرت مند اصیل ایران) همانها که در گوشه گوشه کشتی نجات این تاریخ، بر بلندای موج های طوفان حوادث تاریخ مدرن، ترانه جان برکفی و پرواز دادن جان تا آسمان معشوق ازلی را سر داده و زیباترین ها و نهفته های ظرفیت هستی را در ظرف وجود خود به نمایش گذارده و خواهند گذاشت. مادران و زنان این ملت، جان مایه های اصیل فرهنگ ایران و اسلام را با شیر برآمده از شیرازه جان، به کام فرزاندان خود نوشانده و می نوشانند. فرزندان آنها از کودکی قصیده جاماندگی و اشتیاق و ترانه ی حماسی حیا و غیرت سروده و در ادوار عمر خویش چشم انتظار میعادگاه منزل مقصود، در دل طوفان حوادث تاریخ شجاعانه به پیش می تازند. همه در هوای تو به جان دریافته اند که در یگانگی با هستی جاری در این کشتی نجات، ملت و ناخدای عاصف گون آن، روزگار حیات سپری کنند و در قرار آنها قرار یابند و در بیقراری آنها، بی قراری... موسیقی دلنواز سراییده های مهر تو جان های بسیاری را به کشتی امن الهی انسان دعوت داده است از سراسر جهان: ایران، فلسطین، لبنان، عراق، سوریه، یمن و... از بزرگ زرتشتیان کرمان، مردم مظلوم و محروم سیستان، مردم سیل زده خوزستان، آن دختر مسیحی لبنانی که هر صبح با عکس روی تو دفتر قصه ی روز خود می گشاید یا آن فرمانده داعشی که بعد از درماندگی در جاده بیمارستان، تو را ضامن سلامتی جسم و جان خود و همسر باردارش یافت و بعدها با چند هزار نفر بر دروازه قصیده های عاشقانه مقاومت تاریخ، زانوی ادب تسلیم بر خاک نهاد گرفته تا آهوان چشم انتظار گرفتار در برف و هزاران هزار نمونه دیگر... به گمان انسان اصیل امروز، پرنده هستی دیگر با نظر به سنت های اصیل تاریخ جان انسان، اقیانوس وار در تاریخ امروزین زیست می کند و رودها و دریاهای تفکر و فرهنگ های مختلف (از جمله خرد تکنیک) را در بر گرفته و گل و لای آن را نشانده و از آن خود می کند تا نه اسیر تجدد بشود و نه گرفتار در تحجر آنانکه سوار بر کشتی نجات این تاریخ نشده اند چگونه در عین تلاش های سخت، یارای جان سالم به در بردن از موج های بنیاد برانداز تحجر و تجدد این زمانه را خواهند شد و خود را جان در نهاده در طوفان نیهیلیسم زمانه نخواهند یافت!؟ هم چنان که نسل ها از انسان قربانی شده و خواهند شد. و اما آنانکه سوار بر کشتی نجات تاریخند؛ اگر در منظره های افق گشوده هستی در برابر این حرکت، خود را حاضر نیافته و با نظر جان انداختن با آن یگانه نشوند، با هر موجی از دریای طوفانی تاریخ مدرن، لرزه ها بر تارک جانشان می افتد و شاید که سرانجام خود را افتاده به دریا و جان به در نهاده بیابند. آواز حرکت این کشتی، نه غریب، که جان آشنای هر انسان آزاده ی زنده دلی است و در طریق حقیقت، حماسه وار دریای تاریخ را در می نوردد و به پیش می‌تازد. هر راه، برنامه، تصمیم و اقدام خارج از جهت حقیقی حرکت این کشتی، به فروبستن شرایط ظهور حقیقت حیات این حرکت منتهی شده و ما را به بحران ها و آثار مخرب تحجر(ایستایی و توقف) و تجدد (دوگانگی توسعه و عدم توسعه؛ نیهیلیسم- نیستی- هیچ چیزگی) دچار کرده و خواهد کرد. سخن عشق نه آنست که در قلم و مصحف به یکباره در آید یا که زمانی به سر آید و السلام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه می‌بینم در این سخنان؟! آیا این کلمات همان آینه‌هایی نیستند که به ما مژده داده‌اند «حقیقت» و «وجود» در زبان به ظهور می‌آید و موجب می‌گردد تا انسان در چنین کلماتی که سروشی از روح‌الامین است، مأوا گزیند؟!

تنها می‌توانم در مواجهه آنچه گفتید عرض کنم دوباره و باز دوباره باید این نوشته را که نمی‌دانم از چه کسی است که این اندازه به او نزدیکم؛ خواند. آری! قصه سکراتی است بس سهمگین برای عبور از جهانی و حضور در جهانی دیگر. باور کنید در خواندن آن کلمات، قصه آنچه بر نسل ما نیز گذشت را، می‌خواندم.

شنیده بودم که هایدگر معتقد است برای عبور از خشونت کمّیت‌گرا و انجمادِ مدرنیته تکنیک‌زده باید زبانِ شاعرانه‌ای به میان آید و جناب دکتر سید احمد فردید تا این‌جاها را خبر داد که آنچه هایدگر به دنبال آن بود همین انقلاب اسلامی است با خدایِ حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». و حال، معلوم شد، آری! معلوم شد که در دل همین انقلاب اسلامی زبانی در حال گشوده‌شدن است که گزارشی است از «وجود» و «هستی انسان».

در بیابان سرد دیروز که به گفته شما همه کس و همه چیز رنگ ‌باخته بود؛ از سروده‌شدن ترانه‌ای گفتی که پیر خرابات‌نشینِ این زمانه یعنی حضرت روح الله به سرودن آغاز کرد و این بود که این «ما»، «ما» شدیم و ما حاج قاسم و حاج قاسم، همه ما. و این آغاز عبور از آوارگیِ دوران‌مان بود. آغاز برای آنانی که آن آوراه‌گی و پوچی را چشیدند، وگرنه چگونه می‌یافتند سرود حضرت روح الله دوای دردِ آنان است؟ مگر لسان‌الغیب ما نسرود:

طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

آری برادر! آنانی که تیغ پوچیِ جهان معناگریزِ مدرنیته بر استخوان‌شان ننشسته، کجا می‌توانند معنی انسانی را درک کنند که بنا است نه‌تنها در آسمان ملکوت، حقیقت خود را جستجو کنند – که این قصه عارفان دیروز بود- بلکه بنا بر آن است که با عقل تکنیکی آزاد از گِشتل، حقیقتِ گشوده و گسترده انسانی خود را در زمین جستجو نمایند تا دو سر هر دو حلقه هستی را به هم پیوند زنند و همچون آخرین پیامبر به تعبیر جناب آیت الحقّ محمد بلخی در مثنوی:

آن یکی نقشش نشسته در جهان           وان دگر نقشش چو مه در آسمان

این‌جاست که زبانِ او و کلماتش به عنوان آخرین پیامبر، کلمات خداوند می‌شود و آخرین انسان که باید گفت دیگر فراانسان است، در کلماتش متولد می‌گردد. پس باز باید منتظر ماند، منتظر کلمات و الفاظی که اگر ظاهرشان حرف است و صوت، آینه‌هایی هستند گشوده‌تر از آسمان. با توجه به همه این سخنان، باز نوشته شما را خواهم خواند. موفق باشید         

33488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض تسلیت: در جریانِ کشته شدن مرحومه مهسا_امینی چند مطلب ذهن بنده را درگیر خود کرده است که از استاد گرامی، ملتمسانه خواهان حل این گره های ذهنی هستم: ۱) گروهی هستند که فقط از جنبه فقهی - یعنی اینکه حجاب واجب است پس باید رعایت بشود و اگر رعایت نشود معصیت بزرگی رخ داده است - به این پدیده نگاه می‌کنند. آنها معتقدند شخص بی حجاب در هر صورتی گناهکار است چون قوانین دینی این عمل را نهی کرده است. آنها وقتی با شخص کم‌حجابی روبه‌رو می‌شوند از دیدگاه یک گناهکارِ معصیت زده به آن شخص نگاه می‌کنند؛ این دیدگاه تا چه حدی صحیح است؟ ۲) گروهی هستند که تفکراتی خارج از مباحث فقهی و حلال و حرام دارند. این گروه معتقدند این واقعه از جنبه های حقوقی، سیاسی، امنیتی و اجتماعیِ زیادی برخوردار است که این جنبه ها بر بحث های فقهی مقدم اند و باید ابتدائا مورد بررسی قرار بگیرند. ۳) گروهی می‌گویند: «در زمانه اهل بیت علیهم السلام گشت ارشاد وجود نداشته و حتی در زمان خلافت امام علی علیه السلام نیز شواهدی نداریم که گروهی به دستور ایشان بروند در خیابانها و چشم بدوزند به ناموسِ مردم تا اگر پوشِشَش موافق فقه اسلامی نیست، او را به عدالتخانه کوفه ببرند تا ارشادش کنند. واقعا ضرورت گشت ارشاد در چیست؟ حتی اسنادی موجود است که اصلاح طلبانِ تندروی افراطی در اوایل انقلاب این قضیه را ساخته اند و خودش نتیجه ی جریان نفوذ در ایران است. شما به عنوان یک متفکر که سالهاست در اندیشه امام و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) غور کرده اید و در مباحث فلسفی و عرفانی راهبرد مخصوصی دارید، این پدیده را چگونه بررسی می‌کنید؟ با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مقاله‌ای قبل از جریان فوت خانم امینی در رابطه با « حجاب و آزادی» تحت عنوان «تقابل حجاب و آزادی، چرا!» نوشته شده که إن‌شاءالله در اسرع وقت در سایت «لبّ المیزان» قرار می‌گیرد. خوب است به آن مقاله رجوع شود. ۲. عنایت داشته باشید جایگاه اصلی گشت ارشاد، تذکر به افرادی است که با ظاهری مستهجن، نظام جامعه و بخصوص خانواده را مختل می‌کنند و اگر هم از چنین افرادی خواسته می‌شود جهت بعضی از آموزش‌ها وارد ماشین گشت ارشاد شوند تا به مراکز مربوطه منتقل گردند، بنای سخت‌گیری نیست. حال اگر بعضاً افراط و تفریطی صورت بگیرد، امر دیگری است. ۳. مسلّماً فوت خانم امینی امری است اتفاقی و این غیر از آن است که جایگاه گشت ارشاد به‌کلّی نفی شود. موفق باشید

32731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: برای کسب معارف توحیدی برای یه شخص با شغل آزاد ولی آشنا با ادبیات عرب و احکام شرعی و سیره بزرگان چه کارهایی باید کرد؟؟ پیرو سوال ۳۲۷۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه را دنبال نمایید و به عنوان شروع خوب است که همین شرح خطبه اول نهج‌البلاغه که در کانال «مطالب ویژه» بارگذاری شده است، را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh موفق باشید

32168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد عزیز پارادوکسی برایم پیش آمده ممنون میشم کمکم کنید. مگر قاعده اصلی این نیست که شریعت منطبق بر تکوین است. پس چرا در حضرت یعقوب آنچنان که در فیام یوسف پیامبر هم نشان داد همزمان با دو خواهر ازداج کرده بودند؟ اشاره به آیه ۲۳ سوره نسا هم استدلال گفتارم هست. مگر نه این که حلال خدا و حرام او از ازل تا ابد تغییر نمی کنند. این دو را چگونه جمع کنیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته علامه طباطبایی، شریعت در ادوارِ مختلف متفاوت می‌شود به اعتبار شرایط ظهور آن حقیقت تکوینی. و در همین رابطه ایشان معتقدند فرزندان حضرت آدم با خواهران خود ازدواج کردند. موضوع تفاوت ظهور حقیقت تکوینی در شرایط مختلف مثل آن‌که آب در جایی که زمینه نمک در میان است، با شوری ظهور می‌کند و در جایی که زمینه شکر در میان است با شیرینی ظهور می‌کند. موفق باشید

32074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد روزتون بخیر: در مورد شناخت عالم سوالی داشتم. آیا عالم محدود است یا بی نهایت است؟ چه عالمی که با عقل درک می شود و چه عالمی که با خیال و یا با قلب درک می‌شود می‌توانم درک کنم که از این جهت که ذهن یا تفکر ذهنی نمی تواند درک قلبی داشته باشد محدود است اما می‌خواهم بدانم در فضای خودش انتهایی دارد و یا بی نهایت می‌تواند پیش برود آیا عالم ماده بی نهایت است یا محدود است آیا سلوک در طول و در عرض عالم محدود است و انتهایی دارد و یا تا بی نهایت ادامه دارد؟ این ها سوالات من هستن ممنون میشم پاسخ بدین ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ماده در ذات خود محدود است. ولی این بدان معنا نیست که مثلاً اگر ما در عالم ماده حرکت کنیم به جایی برسیم که آن‌جا دیگر ماده نباشد. زیرا تا ما با ابعاد مادی خود جلو برویم، همواره با ماده روبه‌رو هستیم. منتها ماده در ذات خود کثرت‌بردار است بدین معنا که مثلاً کره زمین تمام می‌شود، ولی ما باز با گازهای موجود در خلأ روبرو هستیم، برعکسِ عالم مجردات که نامحدود است بدین معنا که مثل زمین کثرت‌بردار نیست. موفق باشید

31974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی: صبح جمعه وقتی فهمیدم که برخی از همشهری های ما لوله انتقال آب به یزد رو تخریب کردند یاد این جمله زیبا افتادم که: «کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا» بله همه روز عاشوراست و همه جا کربلاست و این ما انسانها هستیم که در حادثه ها امتحان می شویم و شخصیت حقیقی خودمان را بروز می دهیم و وای بر کسانی که شمر وار آب را بر هم وطنان ما در یزد بستند ما حق کشاورزان اصفهان رو نادیده نمی گیریم اما آیا با این کار احقاق حق شد؟ «إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ»

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این موارد بهترین راه آن است که شرایط را طوری فراهم کنیم تا مسئولان، زمینه بهترین تصمیم‌گیری را داشته باشند. و به نظر بنده با این اقدامات، شرایط را برای بهترین تصمیم‌گیری سخت‌تر می‌کنیم. موفق باشید

31882

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد گرانقدر: چندی است پیرامون راه اندازی مدرسه ای تحت عنوان مدرسه تراز که در برگیرنده تمامی ابعاد مورد نیاز برای یک انسان در قالب دانش آموز باشد. نیازمند معرفی منابع اعم از کتاب و مقالات مورد تایید هستم که حجیت شرعی داشته باشم و در مسیر بتوانم محکم و ثابت قدم پیش بروم. توصیه شما رجوع به چه منابعی است؟ ضمنا نظر شخص شما را نسبت به کتاب تئوری انتخاب دکتر ویلیام گلسر می‌خواستم جویا بشم که محتوای ارائه شده از نظر شما مورد تایید است؟ ممنونم از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منبع اصلی در این مورد قرآن است که با رجوع به تفسیر «المیزان» جواب خود را می‌یابید و حقیقتاً در موضوعی که بنا دارید وارد شوید، باید کاملاً با مطالب تفسیر المیزان آشنا باشید. ۲. در جریان کتاب مذکور نیستم. موفق باشید

31856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من تازه با آثار شما آشنا شدم وده نکته در معرفت النفس را مطالعه کردم. سوالهایی برام پیش آمده با توجه به احادیثی که در زیر می‌آورم الصّادق (علیه السلام)- عَنْ مُحَمَّدِبْنِ‌الْقَاسِمِ‌النَّوْفَلِیِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی‌عَبْدِاللَّهِ‌الصَّادِقِ (علیه السلام) الْمُؤْمِنُ یَرَی الرُّؤْیَا فَتَکُونُ کَمَا رَآهَا وَ رُبَّمَا رَأَی الرُّؤْیَا فَلَا تَکُونُ شَیْئاً. فَقَالَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا نَامَ خَرَجَتْ مِنْ رُوحِهِ حَرَکَهًٌْ مَمْدُودَهًٌْ صَاعِدَهًٌْ إِلَی السَّمَاءِ فَکُلَّمَا رَآهُ رُوحُ الْمُؤْمِنِ فِی مَلَکُوتِ السَّمَاءِ فِی مَوْضِعِ التَّقْدِیرِ وَ التَّدْبِیرِ فَهُوَ الْحَقُّ وَ کُلَّمَا رَآهُ فِی الْأَرْضِ فَهُوَ أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ. فَقُلْتُ لَهُ وَ تَصْعَدُ رُوحُ الْمُؤْمِنِ إِلَی السَّمَاءِ؟ قَالَ نَعَمْ. قُلْتُ حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْءٌ فِی بَدَنِهِ؟ فَقَالَ لَا لَوْ خَرَجَتْ کُلُّهَا حَتَّی لَا یَبْقَی مِنْهُ شَیْءٌ إِذاً لَمَاتَ. قُلْتُ فَکَیْفَ یَخْرُجُ؟ فَقَالَ أَ مَا تَرَی الشَّمْسَ فِی السَّمَاءِ فِی مَوْضِعِهَا وَ ضَوْؤُهَا وَ شُعَاعُهَا فِی الْأَرْضِ فَکَذَلِکَ الرُّوحُ أَصْلُهَا فِی الْبَدَنِ وَ حَرَکَتُهَا مَمْدُودَهًٌْ. امام صادق (علیه السلام)- محمد بن قاسم نوفلی از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «چه بسا مؤمن خوابی ببیند و بعداً همان طور که دیده، برایش اتفاق می‌افتد، و نیز چه بسا خوابی ببیند و هیچ نباشد»؟ پس امام فرمود: «وقتی مؤمن بخوابد، از روحش حرکتی کشیده شده تا آسمان خارج می‌شود، و آنچه را که روح مؤمن در ملکوت آسمان که جایگاه تقدیر و تدبیر است ببیند، درست است و آنچه را در زمین ببیند، تخیلات واهی است». به او گفتم: «آیا روح مؤمن به آسمان بالا می‌رود»؟ فرمود: «آری». گفتم: «آیا تا آنجا که در بدنش چیزی نماند»؟ فرمود: «نه، اگر همه‌اش خارج شود تا این که هیچ چیز در بدنش باقی نماند می‌میرد». گفتم: «پس چگونه خارج می‌شود»؟ فرمود: «آیا نمی‌بینی خورشید در جای خود در آسمان است و نور و پرتویش در زمین؟ روح هم همین طور است، یعنی اصلش در بدن است و جنبش و حرکتش کشیده شود». تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۶ الأمالی للصّدوق، ص۱۴۵/ بحارالأنوار، ج۵۸، ص۳۲الصّادق (علیه السلام)- أَنَّ رُوحَ آدَمَ (علیه السلام) لَمَّا أُمِرَتْ أَنْ تَدْخُلَ فِیهِ فَکَرِهَتْهُ فَأَمَرَهَا أَنْ تَدْخُلَ کُرْهاً وَ تَخْرُجَ کُرْهاً. امام باقر (علیه السلام)- چون روح آدم (علیه السلام) فرمان یافت که [در بدن] او داخل شود، از این‌کار کراهت داشت [زیرا روح از عالم ملکوت است و تناسبی با تن خاکی ندارد]؛ خداوند نیز به او فرمان داد که به ناچار داخل شود و [هنگام مرگ نیز] به ناچار بیرون آید. تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۴۸۸ بحارالأنوار، ج۱۱، ص۱۰۸/ نورالثقلین در ده معرفت فرمودید روح مکان مند نیست پس چرا در این احادیث که ذیل ایه 29 حجر آمده... واینطور فهمیدم که خدا در بدن اصل را قرار داده ودر بیرون فرع را پایگاه اصلی روح هر کس بدن اوست. آیا این احادیث با سخن شما یکیست؟ یا معنی دیگری دارد؟ از حضرتعالی بسیار سپاسگزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! منظور از حضور نفس در بدن همان توجه و تدبیر نفس است که به یک معنا در بدن حاضر است بدون این که مانند پدیده‌های مادی نیاز به جا و مکان داشته باشد. موفق باشید

31658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: سوال حقیر پاسخ داده نشد. سابق خوانده بودم صدرا معاد جسمانیش را منحصر در نفوس ناقصه می‌داند و معاد نفوس کامله و مقربین را روحانی می‌داند این صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن سؤال به شماره ۳۱۶۵۰ جواب داده شد. در این مورد خوب است به جلد ۷ و ۸ و ۹ اسفار رجوع فرمایید زیرا بحث آن مفصل‌تر از آن است که با یک کلمه و یک جمله روشن شود. موفق باشید

31541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من متن رو کپی کردم در محل درج سوال ولی الان دیدیم که چیزی نیست! فک می‌کنم مسکل فنی داشته باشه سایتتون. مربوط به سوال ۳۱۵۳۴ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت این‌طور جواب داده شد: 31534- باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام متن؟!!! موفق باشید

31354

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پس از صبر جمیلی که داشتیم بالاخره دولت فقر روحانی که گرانی را ارزانی کرد به تاریخ پیوست و بار گران رفت. سوالات قبل که در طول این دولت فخیمه پرسیده شده بود را که بعضا بررسی می کردم احساس می‌شود شاید به علت عدم تضعیف دولت یا دلایل دیگر حقایق را به طور کامل بیان نفرمودید. از طرفی صحبت های رهبری در پایان دولت هاشمی و خاتمی را که مقایسه می کنم با صحبت آخر رهبری با دولت روحانی به این نتیجه می‌رسم که صرف غربگرا بودن باعث چنین عملکرد ضعیفی نمی‌شود. نکته ای یکی از نامزدها در انتخابات ظاهرا بیان فرمودند که اگر در نتیجه آزمونی مشخص شود که همه تستها را اشتباه زده است اینجا نمی توان گفت شانسی زده است بلکه جواب درست سوالات را می‌دانسته که تعمدا همه را غلط زده است حال بدون تعارف بیان فرمایید داستان روحانی چه بود؟ جاسوس بود؟ غربی‌ها از او آتو داشتند؟ موتور انقلاب اسلامی را می‌خواست پایین بیاورد؟ نگاه لیبرالیستیش باعث این وضع شد؟ ضعف های اخلاقیش کار دستش داد؟ یا نه او تلاشش را کرد و عوامل خارج از اراده اش از زمین و آسمان داخل و خارج بهم دست داد تا ناکام شود؟ یا نه علی رغم این عوامل عملکرد خوبی داشت؟ دولت اسبق که حمایت های جناب طاهرزاده هم پشتوانه اش بود تحریم ها از پا انداختش یا ونزوئلا اندک تحریمی بهش وارد شد به چه فلاکتی افتاد. اما بالاخره دولت روحانی نگذاشت اقتصاد فروبریزد هسته ای را حفظ کرد. نشانش آنکه ظرف چند ماه به ۶۰ درصد رسیدیم با این وجود تاکنون هیچ قطعنامه ای صادر نشده است، شاید حضور ایران در منطقه کار دستمان داد به هر رو قضاوت جامع استاد را در مورد دولت سابق خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که این روزها بهتر در حال روشن‌شدن است اصل مذاکره با آمریکا چیزی نیست که با اهداف انقلاب اسلامی مغایر باشد. آنچه دولت آقای روحانی را ناکام کرد اولاً: اعتماد بیشتر به جهان غرب بود و ثانیاً: اصلاح همه امور را به موضوع برجام متصل نمودند. موفق باشید

31187
متن پرسش
﷽ سلام علیکم و رحمة الله: استاد مهربانم، با توجه به اینکه خدا همه جا حاضر است، و ما هم عین ربطیم یعنی حضور سراسری در همه عوالم از آن خداست درسته؟! و ما هیچگاه حضور سراسری نداریم. فرمودید؛ ما به سوی او هستیم یعنی ما به سوی حضور سراسری او هستیم. خب، یعنی احاطه او همه جایی و دائمی است و ما فقط نسبتیم تا عطای یقین به بالاترین شدت حضوری لا هو الا هو؟! چه کنیم که به کمال انقطاع مطلوب از ندیده شدن خود و دیگران برسیم و فقط او را ببینیم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در عبودیت خود عمیق‌تر شویم، در هویت تعلّقی خود، خود را عمیق‌تر احساس می‌کنیم. عمده آن است که به خود و به عالَم نگاهی وجودی پیدا کنیم. عرایضی تحت عنوان «معنای حضور در جهان بین دو جهان و انسان آخرالزمانی» در کانال «مطالب ویژه» شده است. خوب است نظری به آن مطلب داشته باشید. موفق باشید

31182

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت! در صوت انقلاب اسلامی، جهانی میان دو جهان گریزی به «فقه حکومتی» زدید برای عبور از غرب و... سوال بنده این است که در حال حاضر فقیهی می شناسید که با این دید یعنی تمدن سازی به سراغ علوم انسانی رفته باشه؟ آقای عبدالحسین خسروپناه بحث هایی در مورد نظام فقهی و... دارد، آیا ایشون در این راه قدم بر می دارند و میشه از ایشون به عنوان فقهی حکومتی نام برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله حرکت خوبی در بین روحانیون معتقد به انقلاب در راستای فقه حکومتی در جریان است که از جمله آنها استاد محترم جناب آقای دکتر خسرو پناه می باشند و یا فعالیتهایی که استاد علی دوستی و غیره در حال انجام آن هستند. موفق باشید

30829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: طاعات و عبادات قبول درگاه حق و طلب دعا از جنابعالی. استاد از کجا بفهمیم رویتهایی که ممکن است پیش آید رحمانی است یا شیطانی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نسبت با قرآن و روایات مربوط به ائمه معصومین «علیهم‌السلام» و سیره آن‌ها می‌فهمیم که آنچه پیش می‌اید ما را به عبودیت و تواضع دعوت می کند یا به تکبّر. موفق باشید

30598
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: با توجه جواب سوال ۳۰۵۹۱ با دو طیف مدیرانی که می خواهند ایفای نقش کنند همراه هستیم که ۱. اعتقادی به تاییدات و ۲. به نقدهای ما نسبت به جهان مدرن ندارند چه باید کرد؟ مثلا بعضی در تاییدات از گادامر و هایدگر و کانت همراه نیستند و گروه دیگر نقدها را در نمی یابند که مثلا زندگی به سبک جدید سکنی را ربوده است و ... لطفا تفقدی بفرمایید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  چه بخواهیم و چه نخواهیم آینده‌ی ما، حضور در جهانی است بین دو جهان. و مدیرانی که در چنین جهانی حاضر نباشند، یا شیفته‌ی غرب می‌شوند و یا در نوعی گذشته‌گرایی متوقف می‌گردند. انقلاب اسلامی با روح تاریخی خود به هر حال مدیرانی در ترازِ خود را به ظهور می‌آورد هرچند این امری است فرآیندی. موفق باشید

نمایش چاپی