باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مطالعات فقهی لازم را جهت معممشدن ندارم و همانطور که در جوابهای قبل عرض شد؛ رویهمرفته طلبه باید بعد از رسائل و مکاسب، معمم شود. حال اگر دائم نمیتواند، بحث دیگری است. بالاخره اگر در ملبسشدن، نفس امّاره هم در میان است باید به نفس اماره بیمحلی کرد، نه آنکه از ملبسشدن کوتاه بیاییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه این سخنان آیت الله جوادی را با نظر به اشاراتی که از مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» نسبت به آقای هاشمی داریم نمیتوانیم قبول کنیم؛ حرفی نیست. آیندهای که ایشان در تصور خود دارند و معتقدند آن آینده با تفکر آقای هاشمی به میدان میآید، آیندهای نیست که ما با تصور نسبت به تمدن انقلاب اسلامی داریم یکی باشد. آقای هاشمی میخواست آیندهای را برای ما شکل دهد که به قول خودشان، ما یک ژاپن اسلامی شویم. در حالیکه بنا است ما تمدن دیگری باشیم آزاد از سیطرهی نظام استکباری، و معنایِ دیگری از زندگیِ زمینی را در افق نگاه انسانها قرار دهیم. میماند که اولاً: فلسفه و عرفان را باید نفی کنیم، در حالیکه امثال حضرت امام به قول خودشان، حاصلِ روایات «کافی» و فقه «جواهری» و فلسفهی «صدرایی» هستند و از شرحهای ایشان نسبت به مکتب محیالدین نمیتوان غافل بود. ثانیاً: آیا از آیت اللّه جوادی به عنوان یک استاد معارف دینی نمیتوان استفاده کرد؟ رفیق سالکی داشتم که انصافاً در بعضی از امور باطنی و صفای روحانی مورد حسرت بنده بود، با این حال به طریقی حضرت امام به ایشان خبر داده بودند که فرزندم را جهت تربیت به شما نمیسپارم. زیرا ایشان آن بصیرت لازم را در امور اجتماعی از خود نشان نمیدادند. البته موضوعِ تربیت غیر از تعلیم است. آری! از علماء جهت تعلیم باید استفاده نمود، ولی برای تربیت خود و شکلدادن به شخصیت، امروز اسوهی ما رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه»اند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا این بندههای خدا کمی، در توهّم قرار دارند. در برجام دنبال چیزی میباشند که واقعیت خارجی ندارد. ظاهراً تهدیدهای بوش و اوباما که گفته بودند گزینههای نظامی روی میز است، ترسیدهاند و آن را جدّی گرفتهاند. و لذا به همین راضی شدهاند که آمریکا دیگر به ما حملهی نظامی نخواهد کرد. فراموش کردهاند این کشور صاحب دارد و سیاسیون، تنها چند صباحی میآیند و میروند؛ حال یا با کارنامهی در راستایِ تحقق اهداف نظام اسلامی و یا با کارنامهای سختْ غربزده! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه متوجهی اصل مسئله هستید، بهخصوص در توجه به جایگاهِ استدلال. همین امر موجب شده که جناب ملاصدرا در حکمت متعالیه، جهت عرفانی را مدّ نظر قرار دهد. اگر بتوانید سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» که بر روی سایت است، بزنید؛ میبینید که سراسر کتاب تفصیل همین مسئلهی مهم است. انتخاب حوزه در راستای انجام رسالت تاریخی میتواند باشد. به این معنا که بتوانیم جبههی توحیدیِ مقابلِ استکبار جهانی را در فضای نرمافزاری قوت ببخشیم. ولی در رابطه با سیر حضوری، اگر حکمت متعالیه را درست جلو ببرید و کار را به عرفان محیالدین بکشید؛ جوابهای خوبی میگیرید. و در فلسفهی غرب نیز، هایدگر در این رابطه برای شما حرف دارد. موفق باشید