بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31687

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام و عرض خسته نباشید خدمت شما استاد گرانقدر با توجه به سؤال 31662 و پاسخ جنابعالی: ما نباید دولت سیزدهم را مورد انتقاد قرار دهیم؟! آیا این درست است که به بهانه اعتماد به جناب آقای رئیسی مقابل کج روی ها سکوت کنیم؟! با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آموزه‌های دینی به ما فرموده‌اند تا آن‌جا که ممکن است به افراد اعتماد کنید مگر آن‌که عکس آن ثابت شود. موفق باشید

31272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده تازه با این کانال آشنا شده ام و ممنون می شوم سوالم را پاسخ بفرمایید در رابطه با اینکه چرا باید برای موجود شدنمان طبق روایات سپاسگزارم باشیم. ۱. وقتی نبودیم بنابراین بود و نبودمان فرقی نمی کرد. ۲. اگر الان بما وجود عطا شده مگر قبلا کجا بودیم که حالا باید از وضعیت خودمان سپاسگزار باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست نکاتی در این رابطه می‌یابید. به این معنا که بودنِ ما یعنی نسبتی با خدا داشتن، خدایی که عین کمال است و پاسداشتِ این بودن از طریق عبودیت، یعنی به منبع کمال مطلق متصل بودن و چنین بودنی را تجربه کردن و با آن به‌سربردن. موفق باشید

31027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید: در ادامه ی سوال تحلیلی که جناب حجت الاسلام والمسلمین حمید رسایی در کانال خود منتشر کرده اند را برای شما می فرستم. به نظر شما این تحلیل درست است؟ و این مدل رأی دادن به آقای رئیسی کار درستی است؟ به دلیل طولانی شدن سوال از شما عذر خواهی می کنم. با تشکر تحلیل: ♻️ قاعده ترجیح صالح مقبول بر اصلح، در انتخاب بین رئیسی و جلیلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه مطلبی که از صحبت های آقای رسائی می‌فرمایید ارسال نشده است. موفق باشید

30921

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. برای سوال 30902 جوابی در سایت نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که بتوانیم سؤال و جواب را در معرض نظر عموم کاربران قرار دهیم. به صورت شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد: 30902- باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این موارد، مواردی نیست که بنده بتوانم حرفی برای گفتن داشته باشم. همین اندازه می‌دانم که آری! رعایت حقوق مساوی برای همسران دائمی است. موفق باشید

30850
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض خدا قوت بابت مباحث عالی و عالی و عالی از خداوند متعال عمری بلند همراه با عزت و سلامتی و درک زمان حضور حجت بن الحسن (عج) را خواهانیم. طبق گزارشات جدا شدن روح از جسم، بیان شده که مروری از کودکی تا جدا شدن روح را نشان می دهند و شخص به اعمال نیک و غیر نیک آگاه می شود. بنده خیلی نگرانم و خیلی مضطرب که با اون شرمندگی چکار کنم!؟ نگرانیم در مورد مرگ بیشتر از شرمندگیه که بندگی نکردم و نتونستم مورد رضای خالقم باشم. بسیار مشتاق مباحث معادم. این مسئله را چطور حل کنم؟ چکار کنم خداوند منان اون مرحله را ببخشد و یا نمایش ندهد؟ و سوال بعدی اینکه برای انس بیشتر با حیات ابدی سیر مطالعاتی وجود داره؟ می خواهم قبل مرگم علم و آگاهی هدفمند و منظم همراه با اُنس بیشتر داشته باشم. شرمنده مزاحم وقت شریف شمامیشیم. التماس دعا. «سوال خصوصی می باشد لطفا پاسخ صرفا ایمیل گردد»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث دل‌خوشی بیجا نیست، ولی فراموش نکنید که: «تو مگو ما را بدان شَه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». مائیم و خدایی که رحمت آن بیکرانه است. پیشنهاد می‌شود اگر با حوصله کتاب «شرح سوره جاثیه» را دنبال بفرمایید، إن‌شاءالله نکات ظریفی در رابطه با معاد روبه‌روی شما به ظهور می‌اید. موفق باشید

30741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در پاسخ به سوال ۳۰۷۰۴ پاسخی فرمودید: اما از نظر آماری نتیجه مثبت کاذب هم میتونه توی نتایج باشه. به این فکر کنیم که یک فرزند سندروم داون باشه و پزشک تشخیص بده با آزمایشات مکرر ولی به صورت قانونی اون فرد اجازه سقط نداره! و نتیجه اش چی میشه؟ فرد آیا دیگه سقط نمی کنه یا میره به صورت غیرقانونی این‌کار رو میکنه که عواقبش بدتره! در کل به جای حذف صورت مساله میتونن به بررسی آزمایش ها و صحت نتایجشون و کنترل اونها بپردازن! در هر صورت استرس اینکه نکنه بچه دچار مشکل به دنیا بیاد خیلی زیاد میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد خود صاحب‌نظران معتقدند نمی‌توان به این نوع غربا‌لگری که فعلاً در میدان هست، اعتماد کرد. زیرا موارد نقض آن کم نبوده. حال آیا علم می‌تواند تا آن‌جا پیشرفت کند که از چنین ضعف‌هایی مبرّا شود؟ إن‌شاءالله. موفق باشید

30526

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: نظرتون راجع به تفسیر صافی از فیض کاشانی چیه؟ در کنار المیزان بخونیم خوبه یا المیزان کافیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن کتاب به خودی خود تفسیر نیست بلکه جمع روایات است نسبت به آیات تا بتوانیم نظرات خاص ائمه علیهم‌السلام را در رابطه با آیات بدانیم و از این جهت نکات خوبی به دست می‌دهد ولی تفسیر کاری است که علامه در المیزان انجام داده‌اند. حال اگر با این رویکرد به تفسیر صافی نیز رجوع شود، مفید خواهد بود ولی در هر حال به عنوان تفسیر آیات نباید آن را قلمداد کرد. موفق باشید

30286
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: ۱. آیا در بهشت هم ترفیع درجه داریم یا بعد از سپری کردن صراط هرکس وارد بهشت شد در همان مقامی که هست میمونه؟ ۲. آیا فرد در هر درجه ای از بهشت باشه به اون راضیه یا اینکه به مقامات بالاتر حسرت میخوره؟ ۳. اینکه در شرح حال غسل دادن حضرت زهرا توسط حضرت علی می‌شنویم که می‌گویند حضرت را از زیر لباس غسل دادن به چه دلیل هست؟ آیا بحث احترام به حضرت هست یا اینکه می‌گویند بعد از فوت همسر، مردش بر اونا محرم میشه؟ اساسا دلیل اینکه یک عمر با یک فرد با تمام عشق و علاقه زندگی کردی و پس از مرگ نامحرم بشی چی میتونه باشه؟ از شما سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرموده‌اند «الیوم، یومُ العمل و غداً یوم الحساب» بنابراین در بهشت، ترفیع درجه نداریم، ولی رفع حجاب، آری. ۲. در روایت داریم شرایطی برای اهل بهشت فراهم می‌کنند که او حسرتی نسبت به آنچه نیافته است، نداشته باشد. ۳. چیز خاصی در این مورد به نظر بنده نمی‌رسد. موفق باشید

29789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: یه سوال همیشه از نوجوونی ذهن من رو درگیر کرده و اون اینه می گن با دعا حتی قضای خدا تغییر می کنه پس چرا برای یه خواسته اون قدر باید درخواست کنیم که اصلا عمرمون می‌ره دعاهمون مشکل داره واقعا نمی فهمم؟ مثلا طرف از ۲۰ سالگی دعا می کنه ازدواجش جور بشه تازه ۳۵ سالگی این اتفاق میوفته بعضی وقتا می گم شاید اصلا ازدواج نباید بکنه با اون دعا میشه ۳۵ نمی دونم به هرحال این حدیث رو نمی فهمم با واقعیت جور در نمی یاد. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع از موضوعاتی است که مفصل در آموزه‌های دینی ما بحث شده است. همین اندازه باید گفت دعا، در بستر خودش نقش‌آفرین است لذا اگر شرایط آن به هر دلیلی فراهم نباشد و خداوند آن را برآورده سازد، معلوم نیست به ضرر دعاکننده نباشد. شاید بعداً ما از خداوند تشکر کنیم که دعاهای‌مان را مستجاب نکرده. موفق باشید

29514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در شرح مقالات فایل ۲۹ فرمودید: «آنکه کف را دید گردد مست او» که مقام شهود است، خودی دارد، یعنی من عاشق شدم، و آنکه دریا دید گردد غرق او، که مقام فنا ست، مقام فوق شهود، یعنی توحید خودت را هم نبینی، دیگر هیچ خودی باقی نمی ماند. در کتاب مجتهد امین در مرحله هفتم سفر اول، فنا و بقا را توضیح می دهد که مفهوم آیه «فاینما تولو فثم وجه الله است» یعنی آن فنایی که شما در بیت دوم فرمودید، همین فنا است؟ یعنی مشاهده خداوند به وجه یا همان مشاهده خداوند در موجودات، و نگریستن به موجودت از آن جهت که آیه و نشانه و مرآت حق هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این دو نگاه، یکی باشد. زیرا وجه الله همان مظاهری هستند که اسمای حسنای خداوند را می‌نمایانند. موفق باشید

29452

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خوب هستید؟ چرا بعضی کتاب های شما پی دی اف نیست الان من پول ندارم «ایقاظ النائمین» رو بخرم دانشجو هستم چیکارکنم؟ صادقانه گفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌هایی که مربوط به بنده می‌باشد همه‌ی آن‌ها پی‌دی‌اف شده است. ولی «ایقاظ النائمین» که از جناب صدرالمتألّهین است مربوط به انتشارات خاص خودش می‌باشد. موفق باشید

29217

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا وقتی مجلس خبرگان قانون اساسی برای تدوین قانون اساسی و به همه پرسی گذاشتن آن تشکیل شد، در آن مجلس خبرگان نفراتی که توده ای و عضو مجاهدین خلق و لیبرال مذهبی به اصطلاح بودند، حضور داشتند و توانستند در انتخابات شرکت کنند؟ مگر مردم در ۱۲ فروردین ۵۸ به جمهوری اسلامی که حکومتی اسلامی و متکی به ایمان اسلامی و تعهد مسئولین به اسلام و قانون گذاری مطابق شرایع اسلام و تطبیق با حدود و احکام و سنجه های اسلامی است رای نداده بودند، پس چگونه توده ای و مجاهد خلق و لیبرال مذهبی توانستند در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی که قرارست قانونی مطابق قوانین و شرایع الهی است تنظیم کند، نامزد بشوند و چند نفرشان هم رای بیاورند هر چند تعدادشان کم بود و اکثریت مجلس خبرگان قانون اساسی نیروهای انقلابی و خط امامی بودند ولی چندین توده ای و ملی مذهبی و مجاهد خلق هم حضور داشتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید به این فکر کنیم که آن افراد رویهمرفته در آن زمان انقلاب حضرت امام را پذیرفته بودند و یا به سعه‌ی اسلام فکر کنیم که برای دیگران نیز جای و جایگاه قائل است. موفق باشید

29070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید معنای تجرد روح چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی محدودیت‌های ماده را ندارد مثل محدودیت زمان و مکان. موفق باشید

28473

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و ارادت استاد گرامی! پدر و مادرم در سال های آغازینی که به سن تکلیف رسیده بودم، برای انتخاب مرجع تقلید، به من گفتند: آقای مکارم آسان تر گرفته اند(!) ایشان را به عنوان مرجع تقلید انتخاب کن و بنده چنین کردم. در آن مدت، مهم ترین مساله ای که مطابق فتوای ایشان عمل کردم، وقتی بود که دانشگاه اصفهان قبول شدم و برای نماز و روزه هایم به حکم ایشان رجوع نمودم. سال آخر دانشجویی که با شما آشنا شدم و مطابق تفکرات و تعالیم شما، ارادتمند و عاشق رهبرم شدم، با یک روحانی، برای تغییر مرجع تقلید و مقلد رهبر شدن، مشورت کردم. ایشان جواب صریحی به من ندادند فقط گفتند: باید یقین به اعلم بودن ایشان نسبت به آقای مکارم داشته باشید. این حقیر نیز چون قلبا به این یقین رسیده بودم، مرجع تقلید خود راتغییر داده و مقلد رهبر شدم و در این 7-8 سال مطابق فتوای ایشان عمل کرده ام. تا این که سال گذشته به حوزه رفتم. با استاد فقه خود در این باره صحبت کردم و اکنون در درستی کار خود شک کرده ام. هر چند همچنان قلبم تصدیق میکند ایشان در غیر سیاست نیز اعلم از غیر هستند. آیا می توانید در این زمینه، این حقیر را راهنمایی بفرمایید؟ آیا با توجه به این که انتخاب اولیه ام براساس علم نبوده و بر مبنای سخن افراد غیر عالم، مرجع تقلید خود را انتخاب نموده ام، میتوانسته ام مرجع خود را تغییر دهم؟ لطفا اگر پاسخ به سوالم برایتان ممکن نیست، راهنمایی بفرمایید به کجا و چه کسی مراجعه نماییم؟؟؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:
همانطور که در رساله آمده، اگر شخصی بدون تحقیق از مرجعی تقلید کند مانند کسی است که اعمالش بدون تقلید بوده. بنابر این بایستی از اساتید خود در حوزه تحقیق کرده و اعلم را پیدا کنید.

بنده مقام معظم رهبری را اعلم میدانم. اگر شما هم پس از تحقیق، به ایشان رسیدید میتوانید به تقلید خود ادامه دهید

28282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد سیر مطالعاتی شما رو با چند نفر از دوستان ادامه می‌دهیم. جلسات هفتگی خانگی تشکیل می‌دهیم و هم یک جمع بندی از مباحث می‌کنیم هم گفتگوهایی در زمینه های سیاسی ، جامعه و سبک زندگی و ...داریم، ‌یک‌جورایی می‌خواییم به دین هم کمک کنیم، حالا ۱. چون شما در کتاب آنگاه فعالیت های فرهنگی پوچ می می شود فرمودید مواظب فعالیت های فرهنگی مون باشیم، این نوع جمع شدن ها و تبادل نظرها مشکلی دارد بفرمایید؟ ۲. بنده در جمع هایی که مباحث دینی یا در کلاس های این نوع زیاد حرف می‌زنم، همش میخام چیزایی که از شما یاد گرفتم هرجا جاش بود بگم، این نوع حرف زدن ها هم شهوت کلامه؟ یا تلفنی زنگ میزنه در مورد مباحث دینی زیاد حرف می‌زنم اینقد مطالب شما برام نو و جدیده که انگار میخام همه بدونن، این خودنمایی است؟ جواب رو در کانال قرار بدید. اجرکم عندا...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی هم خوب است. عمده رویکردی است که باید مدّ نظر رفقا باشد و آن رویکرد، به سوی حقیقت است تا خداوند افق حضور انسان در هستی را در مقابل انسان بگشاید. ۲. به حکم اظهار حق و نوعی بسط‌دادنِ حقیقت، سخن گفته شود انسان احساس حضور در عالم را در خود پیدا می‌کند. موفق باشید

27373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: پیرو پاسخی که به یکی از خوانندگان سایت دادید که در مورد کتاب «تفکر زائد» پرسیده بودن من حدود چهارده سال پیش با این کتاب آشنا شدم و همون موقع که خوندم متوجه شدم که این کتاب کتابی در کنار بقیه کتاب ها نیست بقیه کتاب های دکتر مصفا رو هم خوندم هرچند می دونستم این خوندن ها الکیه حرف همونیه که در کتاب «تفکر زائد» گفته شد تقریبا بعد از اون کتاب هیچ کتابی نخوندم. حتی کتاب های شما رو هم می خونم دقیقا می بینم وقتی در خودشناسی مقداری بحث مسئله اوج می گیره بحث همون تفکر زائده اینکه انسان باید برای برطرف شدن این گرفتاری هزینه بده رو در این مورد بنظرم چندان کوتاهی نکردم هزینه مالی، جانی، ابرویی،... انگار هیچ چیز دیگه ای مهم نبود، به جد می گویم حتی اگر هزینه رفع این مشکل صد بار کشته شدن هم بود حاضر بودم آن را بپردازم ولی این مشکل و این جهنم رفع نشد. چند اشاره به این موضوع بعد خوندن این کتاب هرکتابی می خوندم آخرش دقیقا به همین نکته می رسیدم. نمونه بارز و کامل: ادیپ شهریار که با فهمیدن واقعیت چشمان خود را کور کرد و از شهر گریخت ... نمونه: زشترین انسان (در کتاب چنین گفت زرتشت آن نویسنده ملعون) که به زرتشت گفت من زشترین انسان هستم من قاتل خدایم و هیچ چشمی یارای دیدن مرا ندارد و زرتشت پس از دیدن او سه روز بیهوش شد. نمونه: دیوی که در مثنوی بدنبال آینه بود و ... نمونه: احادیث درباره حضور قلب در نماز و اینکه از نماز اون مقدار قبوله که حضور قلب داشته باشی نمونه: کتاب چهل حدیث و ... مواردی که درباره ضبط خیال ذکر کرده اند. در کتاب های شما هم دیدم در کتاب شرح جنود عقل امام بعد از چند جلسه به همین موضوع اشاره کردید که بدون این موضوع بقیه یافته ها دردی دوا نمی کند (تقریبا به این مضمون در ذهنم مونده) شاید آن حدیث اگر بنی فاطمه او را بشناسند بحرص او را تکه تکه خواهند کرد. نیز از همین جنس باشد دوبار به وضوح و حضور با این زشت ترین انسان روبرو شده ام. لحظه ای که حس می کنی کاش در بدترین جای جهنم نقطه ای باشد و بتوانی از زشتی آنچه که هستی به آنجا پناه ببری در ابتدا بسیار متعجب بودم که چرا چنین حقیقتی را در کتب های اسلامی نیاورده اند (دکتر مصفا چندان رنگ مذهبی ندارند فقط با مسائل مذهبی به هر دلیل به تقابل بر نمی کنند) تا اینکه بعضی اشاره ها رو در جاهای مختلف دیدم. آنجایی که حداد به شهید مطهری در مورد حضور در نماز تذکر می دهند و... البته پس از آشنایی با آثار شما (ادب خیال و ..) دیدم شما به این مورد توجه دارید و البته آثار مصفا و کریشنا مورتی رو هم معرفی کرده و روی آنها تاکید هم دارید با توجه به اینکه جوابی برای این موضوع نداشتم هیچگاه مطرحش نمی کردم و اولین باره که به این صورت مطرحش کردم مشکل من اینه که به اون نتیجه ای که باید نرسیدم و در این مورد از شما کمک می خوام. چکار باید کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی مهم کتاب «تفکر زائد» آقای مصفّا در این است که به خواننده‌ی خود تذکر دهد چگونه با آنچه اندیشه‌ی صحیح را به حاشیه می‌برد و انسان را با آن حاشیه ها درگیر می‌کند و از هدف اصلی و اندیشه‌ی جهت‌دار بازش می‌دارد و فکر می‌کنم با توجه به این امر، انسان سعی می‌کند از هر کتابی و از هر گفتگویی و حتی در ارتباط با خود، راه را گم نکند. این چیزی است شبیه سخن مولانا که می‌گوید: «رهروِ پیغمبرانی رَه سپر / طعنه‌ی خلقان همه، بادی شمر». آقای مصفّا در کتاب «همراه با پیر بلخ» بحث تفکر زائد را بیشتر تفصیل می‌دهند. ایشان نخواسته‌اند در جای یک انسان راهنما به امور قدسی بنشینند، بلکه تحت تأثیر کریشنامورتی، روشِ برخورد با موضوعات را آزاد از تفکر زائد با خواننده در میان می‌گذارند. موفق باشید

27083

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پیرامون صحبت شما رو در مورد کرونا؛ این جمله «وانصره بالرعب» که در دعاهای امام زمان هست رو میشه الان ازش تعبیری داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید آن نکته که می‌فرمایید جا دارد، از آن جهت که مؤمنین در مصائب هم به برکاتی می‌رسند که بعضاً در راحتی‌ها به‌دست نمی‌آید. موفق باشید

27070
متن پرسش
سلام و عرض ادب: من مدتهاست دچار حالاتی میشم که نمیدونم از کجا نشعت می گیره از پارسال تابستان وقتی داشتم تو کوچه به سمت خونه می رفتم احساس کردم انگار از خود جدا شدم. البته بگم من چیزی من باب جدایی ندیدم و فقط احساس غریبگی داشتم و اونی که داشت راه می رفت و نمی شناختم و این موضوع به دفعات برای من اتفاق افتاده اوایل فکر کردم به نسیان دچار شدم اما به واقع چیز دیگری بود من در عرض چند ثانیه انگار در جسمم نبودم و این کسی که می رفت رو نمی شناختم با دفتر آیت الله سیستانی تماس گرفتم مسائلی رو بیان کردن و گفتن و توجه نکن اما خیلی دوست دارم ببین این چه حالیه در سلامت عقلی کامل هستم و هیچ مشکلی من باب هضیان و توهم و مالیخولیا ندارم در زمانی که دچار این حال میشم کاملا مسلطم بر راه و اینکه کجا میخوام برم و فقط اندازه ی چند لحظه من دو نفر میشم و این جسم رو نمی شناسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد بنده چیزی برای گفتن ندارم. موفق باشید

24891
متن پرسش
با سلام و احترام خدمت استاد محترم: در کتاب «چگونگی فعلیت یافتن باورهای دینی» فرموده بودید، در حال بودن یعنی اینکه عملا اراده ای را قرار ندهید و اراده ها را به خداوند واگذار کنید. بنده در موقعیت ها متوجه نمی شوم کدام اتفاق اراده و خواست الهی است. آیا ممکن است اراده خداوند مثلا در کاری بوده و من آن کار را رد کرده باشم، چه کار کنم که مطمئن باشم طبق خواست و اراده الهی حرکت می کنم؟ البته در مسیر دینی کاملا متوجه هدایت های حساب شده خداوند می شوم ولی در زندگی دنیایی ام نمی دانم چه کار می کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال باید متذکر حضور حضرت حق بود مثل ماهی که در دریا است و آبِ سرچشمه آن را احاطه کرده است و در عین حال به سوی سرچشمه در حرکت است. موفق باشید

33613
متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: امیدوارم سلامت و همچنان پر انرژی در راه انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانهای آن باشید. استاد عزیز مطلبی در مورد ریشه آشوب ها و اغتشاشات اخیر در کانال پیام رسان ایتا نوشته ام. اگر زحمتی نیست نظر شریفتان را مطرح فرمایید. ممنون و متشکرم. مطلب: یکی از دوستان مطلبی در مورد ریشه اغتشاشات و آشوب‌های اخیر جوانان و نوجوانان دهه هفتادی و هشتادی نوشته بود. به ذهن اینجانب نیز رسید که مطالبی را برای تحقیق و بررسی در ریشه های این آشوب ها و اغتشاشات مطرح کنم. در نظر بنده برای یافتن ریشه‌ی این آشوب ها باید بین دو امر تفاوت قائل شویم و هر کدام را جداگانه بررسی کنیم. امر اول فاعلیت فاعل است که باید بررسی شود چه کسانی یا چه عواملی منجر به این آشوب شده اند و با چه ابزاری آتش آور معرکه در این آشوب و آشوب های قبل بوده اند. و برنامه‌ریزی قبلی آنها برای رسیدن به یک آشوب چیست؟ امر دوم قابلیت قابل است که باید بررسی شود جوان و نوجوان دهه هشتاد و هفتادی در چه شرایطی است که این قابلیت را دارد تا عوامل بیرونی در درون او اثر بگذارد و او را وادار به شرکت در اغتشاشات و آشوب ها کند. در این پست به قابلیت درونی دهه هشتادی و هفتادی پرداخته می‌شود و ان‌شاء‌الله در پست دیگری در مورد عوامل بیرونی نکاتی مطرح خواهد شد. ریشه های درونی مطرح شده در ذیل به صورت عبارت های کوتاه نوشته شده و امید است که دوستان در مجالس خود به صورت مفصل مورد بررسی قرار دهند. ♦️ ریشه آشوب های خیابانی در حسرت و عقده زندگی لاکچری است که سالهاست توسط رسانه ها و خصوصا اینستاگرام، در ذهن و خیال هر کسی تصویر سازی شده است، و نرسیدن به آن زندگی مساوی تباهی و نابودی است. وقتی در ذهن نوجوان و جوان کنونی قران و نظام جمهوری اسلامی، مانع رسیدن به آن زندگی باشد، او مجاز به آشوب و براندازی نظام است و ذهن او حکم می‌کند که قران را بسوزاند. ♦️ ریشه آشوب ها شهوتهای خفته در وجود نوجوانان دهه ۸۰ و جوانان دهه ۷۰ است. شهوت هایی که علاوه بر اقتضای سن، شعله گرفته از تصویرسازی های خیال است که از خیابانها و فضای مجازی در ذهن او ایجاد شده است و نظام جمهوری اسلامی را مانع و مخالف و ضد آن می‌بیند. ♦️ ریشه های آشوب، ناشی از خشونت پنهانی است که ریشه در نبودن محبت در خانواده‌ها دارد. ♦️ ریشه های آشوب ناشی از عدم ثبات است. ثباتی که در عدم حضور فعال و موثر پدر در خانواده و عدم عزت و احترام پدر و مادر در خانواده نابود شده است. ♦️ ریشه‌های آشوب ناشی از خشونت پنهانی است که ناشی از رشد دوران کودکی آنها در کودکستان‌ها است. ♦️ ریشه آشوب در خشونت های روحی است که ناشی از عدم ارتباط های عاطفی با فامیل و صله ارحام است. ♦️ ریشه آشوب ها و آتش زدن پلیس و تلاش برای کور کردن پلیسی دیگر و بریدن گلوی مامور در نفهمی و کوری ناشی از مشروب خواری بسیاری از دهه هشتادی هاست. ♦️ ریشه حمله به خانواده با ظاهر مذهبی و کور کردن یک چشم از طفل آنها، در بسم الله نگفتن والدینشان هنگام رابطه زناشویی و شریک شدن جن در بسته شدن نطفه آنهاست. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که والدین خورده‌اند و تبدیل به نطفه شده است. ♦️ ریشه در لقمه حرامی است که توسط خود جوان و نوجوان خورده شده است و بدن و مغز و .. او تشکیل شده است. ♦️ ریشه در خشونت پنهانی است که از سبک زندگی آپارتمانی و بزرگ شدن دهه هشتادی ها در آپارتمان است. ♦️ ریشه درخشونت پنهانی است که ناشی از شهر نشینی به صورت مدرن است. تفاوت شهر نشینی مدرن با شهرنشینی گذشته در این است که به کمک تکنولوژی شهر مدرن، شهر غریبه هاست. همسایه ها غریبه اند، همسفران هواپیما و قطار همدیگر را نمی‌شناسند. مشتری فروشگاههای زنجیره ایی همدیگر را نمی‌شناسند. شهر مدرن شهر غریبه هاست. ♦️ ریشه در تهور و جسارت بیش از حدی است که ناشی از زندگی در شهر مدرن است به صورتی که نه کسی او را می‌شناسد و نه او کسی را می‌شناسد. ♦️ و...... ♦️ و...... ریشه های فوق و سایر ریشه ها این قابلیت را در درون یک جوان و نوجوان ایجاد می‌کند که مطیع رسانه‌ها شود. خصوصا رسانه هایی که عامل تمام بدبختی‌ها و گرفتاری‌ها را دین و قران و نظام جمهوری اسلامی معرفی می‌کنند. نتیجه قابلیت جوانان و فاعلیت دشمنان این می‌شود که جوان و نوجوان دهه هفتادی و هشتادی به این یقین می‌رسند که تنها و تنها راه نجات، حذف دین و بر اندازی نظام جمهوری اسلامی است، حتی به قیمت نابودی آینده و از دست دادن جان.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به نکات خوب و دقیقی اشاره نموده‌اید وریشه‌یابی کرده‌اید. آری! حدّاقل خوب است که کاربران محترم یک‌بار هم که شده نکاتی که متذکر شده‌اید را مدّ نظر قرار دهند زیرا از این طریق، تفکر نسبت به مسائل جامعه سراغ انسان می‌آید. موفق باشید   

33593

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد خدا قوت: استاد در منازل السائرین منزل محاسبه، دو سوال خدمتتون دارم: ۱. استاد چه نگاه هایی ظلمت میاره؟ به دلیل بی حجابی اطرافیان، من نگاه بهشون نمی‌کنم ولی در حوزه ی دید من هستند. مثلا سر سفره پای خواهر زنم رو می‌بینم که نمیشه چشمم رو ببندم یا مثلا زن هایی که سن و سال شون زیاد هست حدود ۵۰ سال آستین شون رو بالا می‌زنند جوراب نمی‌پوشند گردن شون مشخصه از اقوام من هم هستند. استاد من گیر کردم بین نامحرم هایی که حجاب ندارند نمی‌دونم تا چه حد میتونم نگاه کنم ۲. استاد از نظر فقهی من گناه نمی‌کنم. وقتم رو هم از صبح تا شب مدیریت می‌کنم. نمی‌دونم چه چیزهایی رو گناه حساب کنم. آیا نظر به کثرات رو باید گناه حساب کرد؟ استاد خدا خیرتون بده

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این‌که چیزی به چشم انسان بخورد، غیر از آن است که انسان اراده کند تا آن را ببیند. حالت دوم است که نهی شده است. ۲. امام صادق «علیه‌السلام» فرموده‌اند: «حُبُّ اَلدُّنْيَا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَةٍ. دوستى دنيا سر هر گناه است. از این جهت باید مواظب باشیم انگیزه‌های ما در زندگی منحصر به داشتن دنیای بیشتر نشود. موفق باشید

33290

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت شما! می خواستم بدانم که از نظر وجودی آیا مخلوقات در طول خداوند هستند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مخلوقات به عنوان ماهیت امر وجودی نیستند. آری! «وجود» تشکیک بردار است و مطلق وجود، مطلق کمال است و بقیه مراتب وجود، پرتو وجود مطلق می باشند. موفق باشید

32731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: برای کسب معارف توحیدی برای یه شخص با شغل آزاد ولی آشنا با ادبیات عرب و احکام شرعی و سیره بزرگان چه کارهایی باید کرد؟؟ پیرو سوال ۳۲۷۰۴

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌شود خطبه‌های توحیدی نهج‌البلاغه را دنبال نمایید و به عنوان شروع خوب است که همین شرح خطبه اول نهج‌البلاغه که در کانال «مطالب ویژه» بارگذاری شده است، را دنبال بفرمایید. https://eitaa.com/matalebevijeh موفق باشید

32621

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و قبولی طاعات و عبادات: استاد گرامی بنده کتابی از شما که در مورد شیطان بود را مطالعه کردم اما به تازگی فیلمی را دیدم به نام اغماء که در مورد شیطان بود که در شخصی تصرف تام کرده بود برای همین چند سوال برایم پیش آمده اگر امکان دارد پاسخ مرا بدهید. ۱. آیا شیطان می‌تواند در شخصی تصرف کند یعنی وارد بدن یک شخص بشود واز طریق او راه برود و حرکت کنه؟ ۲. اگر می‌تواند پس خدا چه کاره است آیا نمی‌تواند جلوی شیطان را بگیرد و نگذارد چنین کاری بکند؟ ۳. گفته اند که شیطان در مخلصین راه ندارد آیا نمی‌تواند برای مومنین به شکل انسان ظاهر بشود و زندگی شأن رابه هم بریزد در همه امورات زندگی او از قبیل ازدواج شغل و بچه داری تصرف کند وهمان گونه که خودش می‌خواهد پیش برود به طوری که خود شخص اصلا متوجه نشود شیطان است. ۴. با این همه تفاسیر پس قدرت خدا کجاست چرا جلوی شیطان را نمی‌گیرد؟ آیا با استغفار و توبه تنها می‌توان از سر شیطان در امان ماند یا سرش را نابود کرد؟ بسیار تشکر از لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید که خداوند در قرآن می‌فرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ (1) مَلِكِ النَّاسِ (2) إِلهِ النَّاسِ (3) مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ (4) الَّذي يُوَسْوِسُ في‏ صُدُورِ النَّاسِ (5)

مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ (6)

با توجه به آیات فوق می‌فرماید برای آزادشدن از وسوسه‌های خنّاس که مصداق کامل آن شیطان است باید رجوع به پروردگار انسان‌ها یعنی خداوند داشت و معلوم است که اگر انسان از خداوند و دستورات او غفلت نماید گرفتار شیطانی می‌شود که به تعبیر قرآن، دشمن انسانیت است. همه مشکلات بشریت به هر شکلی که باشد ریشه در غفلت او نسبت به رجوعی دارد که باید به پروردگارش بکند. موفق باشید

32590

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد: در سوال شماره 7652 درمورد صحبت های آقای پناهیان در مورد نزدیکی ظهور فرموده بودید سخنان آقای پناهیان منطقی است وفرموده بودین خودتان عرایضی در این مورد داشتید می خواستم آن عرایض را پیگیری کنم لطفا بفر مایید منظورتان کدام عرایض بوده؟ ممنونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایض بنده را می‌توانید در کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید

نمایش چاپی