بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
10356
متن پرسش
سلام و عرض ارادت، مطلبی درمورد آفات عزاداریها هست که می خواستم نظرتون رو درباره این مطلب و اساسا کم یا زیاد بودن خطرش جویا بشم: «البته به قول دوستان، ما فنی خوانده ها نباید خیلی در این مسائل دخالت کنیم، ولی مساله ای که سالهاست بشدت آزارم می دهد، نفوذ عالم اومانیستی و خودبنیادی غربی در اشعار آئینی و مذهبی و عاشورایی ماست. همین جا بگویم که آنهایی که نگران آهنگ نامناسب و ریتمیک شدن مداحی ها هستند، اتفاقا ریشه را باید در همین رخنه فرهنگ اومانیستی پیدا کنند. چه آنکه وقتی فرهنگی آمد، لوازمش را نیز با خود خواهد آورد؛ شعری که با نظر به نفس و انانیت انسان سروده می شود، مسلما باید با آهنگ های غربی و به قول بعضی ها لس آنجلسی خوانده شود و این، غیر از آهنگ و نوای اشعاری است که با نظر به حقایق ثابته جهان و از ملکوت عالم در گوش شاعر زمزمه و بر زبان او جاری می شود. این را گفتم، برای آن عده ای که فکر می کنند مشکل ما، ضعف آهنگ سازی و نبود آهنگ سازان حرفه ای در کنار مداحان است و غافلند که ریشه این معضلات را باید در مشکلاتی بس عمیق تر از آن دید. و اما آنچه در ابتدا ذکر شد: شعرهای اومانیستی! یک مقایسه بسیار ابتدایی و ساده بین اشعار مداحان قدیمی با اشعاری که در حال حاضر بر زبان مداحن ما جاری است، ما را به نقطه هولناکی می رساند؛ جای دو چیز عوض شده: «حسین» و «من» یعنی چه؟ در اشعار قدما دقت کنید!، «حسین» محور است و دیگر مفاهیم حول وجود او به طواف مشغول اند، گاهی از مظلومیت «حسین» می گویند، گاهی از مصائب «حسین» می خوانند، در پاره ای از بیت ها کرامت و عطوفت «حسین» به میدان می آید، شجاعت «حسین» بار حماسه اشعار را به عهده می گیرد، و در اوقاتی ذکر ولایت «حسین» می شود و آرزوی ورود در جرگه شیعیان او ... . خلاصه اینکه «حسین» یا تو بگو «الله» نقطه کانونی و خورشید نورافشان است و دیگران هویت و نورانیت خود را در گردش به دور این کانون جستجو می کنند. و اما کمی به اشعار حال حاضر دقت کنید تا به نقطه هولناک ذکر شده برسید؛ جابجایی «حسین» با «من»! در مداحی های امروز، آنچه در مرکز قرار گرفته و اساسا موضوعیت دارد «من» است. گاهی از عشق و دیوانگی و جنون «من» می خوانند، گاهی از دلتنگی «من» برای زیارت کربلا و دیگر عتبات می گویند، گاهی این «من» هوس می کند که در کنار فلان ضریح یا در فلان مجلس بمیرد، جناب «من» برای بعد از مرگش هم به فکر است که «حسین» در خدمتش قرار گیرد و او را از احوالات هولناک محاسبه و مجازات نجات دهد... . خلاصه اینکه «حسین» و همه حضرات معصومین و یاران و فرزندان «حسین»، همه باید دور کانون «من» بگردند و جنون و مرگ و بعد از مرگ و سیر و سیاحت «من» من را تامین کنند یا به قول آقایان، حال «من» را خوب کنند. نمی خواهم حال حضورتان در روضه ها را خراب کنم، ولی کمی به وضعیت غالب مداحی ها امروزه دقت کنید، آیا غیر از همین هاست که در بالا ذکر شد؟! این سینه ها به نام «حسین» زده می شود و به کام «من» و در آخر باز هم می گویم، علمای اسلام به داد اسلام برسید! ما هرچه داریم از محرم و صفر است، نگذارید هرچه داریم را از ما بگیرند! شاید بگویید که این فرهنگ اومانیستی در همه ابعاد زندگی و مولفه های آن نفوذ کرده که جلسات عزاداری اباعبدالله علیه السلام هم جزئی از آن است، ولی کمک کنید که تطهیر فرهنگ مان از نفسانیت و رجوع به «الله محوری» از جلسات «حسین» شروع شود که «حسین و قیام حسین، الی الابد نقطه اصلاح جوامعی است که از «الله» به انحراف کشیده شده اند»»
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که متوجه‌اید بعضاً در مداحی‌های ما، مداح‌ها از فنایی که باید در محضر حسین«علیه‌السلام» داشته باشند تا نور حسین«علیه‌السلام» بر جانشان تجلی کند غافل‌اند و باید حساب آن‌ها را از شعرای آئینی که حقیقتاً میهمان حسین«علیه‌السلام»‌اند و از حسین«علیه‌السلام» می‌گویند، جدا کرد. موفق باشید (مداحی با کدام محور؟)
9741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: 1. می خواستم بدانم چند نوع نگاه به غرب وجود دارد؟ (اگر در کتابهایتان قسمتی هست ذکر کنید.) 2. تا جایی که فهمیدم نگاه شما نگاه ذات گرایی و کل گرایی به غرب هست (مثل فردید و..) و من به آن وحدتی که در پس تاریخ اندیشه غربی می بینند، قائل نیستم. لذا معتقدم که غرب یک مجموعه متشکل از اجزایی است که باید در باب هر یک از این اجزاء به طور جدا بحث، تحلیل و داوری کرد. نمی توان با نگاهی کلی و جوهرگرایانه بدان نگریست. می توان به مانند برخی دانشگاهیان به یکباره گفت که آزادی ای که در غرب از آن سخن می رود، برآمده از نفسانیات است، و یا مانند برخی از مدرسان بزرگ حوزه آزادی غربی را بی بندوباری دانست. احاله کردن آزادی های اجتماعی و سیاسی به نفسانیات و بی بندوباری گونه ای ساه اندیشی است. مثلاً آیا می توانیم بگوییم که آزادی بیان امری باطل و بیهوده است، به صرف اینکه متفکران غربی یا فیلسوفان لیبرالیست از آن سخن به میان آورده اند؟ 3. تفاسیر متفاوتی از هایدگر و فردید دارند که حتی بعضا شما هم تا جایی که اطلاع دارم روشتون این است که این جریانات را ذیل تفکر و روش امام و بحث وجود بینی تان معنی می کنید اگر می شود کتابی در این زمینه معرفی کنید؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «پرسش از حقیقت انسان» از آقای دکتر اصغر مصلح در شناخت نگاه هایدگر و نسبت آن با نگاه محی الدین و پیرو آن نگاه به حقیقت وجودی انقلاب اسلامی، کتاب خوبی است. موفق باشید
9664

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اگر طلبه ای با لباس روحانی با خانواده اش بره کوه صفه روزهای جمعه که وضعیت حجاب نامناسبه هتک حرمت لباسه؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اشکال داشته باشد، زیرا نفس حضور در کوه صفه، حضور در مجلس عیش و عشرت نیست تا وَهنِ لباس روحانی باشد. شاید بعضا همین حضور تا حدّی جوّ را تغییر دهد. موفق باشید
9057
متن پرسش
با سلام. بنده کتاب «ادب خیال، عقل و قلب» را مطالعه کردم و بسیار لذت بردم. سوال بنده از استاد محترم اینجاست که برای پر کردن خیال از چیزهای خوب به منظور جلوگیری از ورود خیالات فاسد و بی ثمر، آیا فکر کردن و تلقین کردن به اینکه، داریم با یک شهید زندگی میکنیم و او همیشه همراه ماست و ما هم داریم در خیالات با او صحبت میکنیم و خلاصه افکار خود را صرف انس با او کرده ایم، برنامه مناسبی است به جهت قدسی شدن خیال؟ اگر هست ملزومات این کار و راه های با برکت تر کردن این برنامه چیست؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به رویکرد شهداء که همیشه نظر به جنبه‌ی متعالی زندگی داشتند، می‌توان این کار را کرد و این نظر به واقعیت است، از آن بالاتر می‌توانیم دائماً در زیر سایه‌ی مولایمان حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» زندگی کنیم. موفق باشید
9034
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر. استاد عزیز صادق زیباکلام رو برام توضیح بده چجوریه؟؟ استاد نکنه ما توهم داریم و میگیم مرگ بر آمریکا؟؟؟! تا الان فکر میکردم کسی وجود نداره که ندونه آمریکا دشمنه! ولی وقتی زیباکلام روشناختم قاطی کردم! استاد یا اون قاطی کرده یا ما!!!! مرگ بر آمریکا چرا؟ استاد خیلی مصمم حرف میزنه و از تاریخ یه چیزایی میگه که من تا حالا نمیدونستم !!! استاد خواهشا برام توضیح بده صادق زیبا کلام چی میگه...
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه دهید بنده در همان وظیفه‌ای که برای خود تعریف کرده‌ام باقی بمانم تا انبوه سؤالات معرفتی بی‌جواب نماند. موفق باشید
8990
متن پرسش
سلام استاد: در سوالی که فرمودید باید کسی که میخواهد طلبه شود نمره ی بالای 15 در عربی داشته باشد واقعا تعجب کردم، یعنی شما فکر میکنید نمره کاشفیت دارد؟ من در سیر مباحث خود شما دریافتم که این گونه مباحث اعتباری است که از غرب به ما رسیده است، اما میبینم خود شما هم به چنین چیزهایی توجه دارید. شما افراد زیادی را در تاریخ ببینید که از جهت نمره یا ضعیف در برخی درسها بودند اما موفق بوده اند و اینها در حوزه هم بوده است - شاید اشکالم به ظاهر مهم نباشد اما اهمیتش برای من از این جهت است که این پاسخ شما با چه افقی هست؟ و احساس کردم با مبانی خود شما همخوانی ندارد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث نمره نیست، ولی بعضی از دروس حوزه نیاز به حافظه‌ای مطلوب دارد. بنده در بین بعضی طلبه‌ها این تجربه را به‌دست آورده‌ام که تنها علاقه‌مندی کافی نیست، باید استعداد مناسب فهم دروس نیز در میان باشد چون وظیفه‌ی طلبه فهم مطالب و ارائه‌ی آن است، برای ارائه‌ی آن نیاز به استعداد مناسب خود را دارد. موفق باشید
4435
متن پرسش
سلام استاد گرامی، میخواستم ببینم سوالاتی را که بدون مشخص کردن عنوان خاص منتشر میکنید دلیل خاصی دارد؟ یعنی نمی خواهید محتوای آن سوالات خیلی در نظر عموم قرار بگیرد که با عنوان "بدون موضوع" آن ها را منتشر میکنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنوان مناسبی به نظرمان نمی‌رسد. اگر برای سؤالات عنوان تعیین نکنیم سایت به طور خودکار آن سؤال را تحت عنوان «بدون موضوع» ثبت می‌کند. موفق باشید
2348

دولتبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت حضرت استاد بعد از فتنه 88 امام خامنه ای فرمودند که فتنهای پیچیده تر از این در راه است بعد از مدتی از این کلام نورانی بعضی از منتقدان دولت از جمله بعضی اطرافیان آیت الله مصباح حفظه الله (البته شاید موضع خود ایشان هم بوده است) گفتند منظور حضرت آقا از این فتنه گروه انحرافی دولت است وحسابی روی این قضیه مانور دادند وبعد از اینکه لیدر این گروه یعنی آقای مشایی از صحنه تلویزیون محو شد باز جنگ ودعوا که آقا کجا رفته. گذشته از اینکه این نوع برخوردها با یک جریان سیاسی وحتی انحرافی درست است یا درست نیست آیا واقعا از جملات رهبری همینطور بر می آید که منظور ایشان همین بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: با توجه به سخنان مقام معظم رهبری«حفظه‌الله» در ملاقات با هیئت دولت و این‌که فرمودند: «در این سال‌هایی که دولت نهم و دهم بر سر کار بودند تا امروز، گفتمان انقلاب و ارزش‌های انقلاب ....... کاملاً برجسته شده»، باید طوری مسائل را تحلیل نکنیم که مخالف نظر رهبری باشد. موفق باشید
365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما. همان طور که می دانیم حضرت امام حسن مجتبی (ع) و امام جواد الائمه (ع) با توطئه همسرانشان به شهادت رسیدند. لطفا بفرمایید که شبهه ای که می گوید این امامان در انتخاب همسر نعوذ بالله اشتباه داشته اند و معصوم نیستند را چگونه پاسخ می گوییم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی علیکم السلام موضوع علم امام از موضوعات مهم کلامی است که در آن‌جا جایگاه علم امام روشن می‌شود و این‌که آیا از آن علم باید در این امور هم استفاده کرد و یا علم به سلسله علل است تا روند عالم را بشناسند و در هدایت انسان‌ها استفاده کنند. در این رابطه نوشته‌ای را که قبلاً در رابطه‌ با این‌که چرا علی«علیه‌السلام» با این‌که می‌دانستند شب نوزدهم ماه رمضان ضربت می‌خورند به مسجد رفتند را خدمتتان عرض می‌کنم، إن‌شاءالله جوابتان را می‌توانید در آن در آورید. سئوال: اگر پیامبر وامامان (علیهم‌السلام) علم غیب داشتند ، چرا رفتارشان آنچنان عادی است که گویا هیچ اطلاعی از غیب ندارند ؟ آیا اگر واقعاً علم غیب داشتند نباید خودشان را در معرض هلاکت قرار نمی‌دادند . جواب: اولاً : قرار نیست امامان از علم غیبی که خداوند در اختیار آنها گذارده تا بشریت را هدایت کنند ، در زندگی عادی و به نفع شخصی خود استفاده کنند و نظام زندگی را از مجاری عادی خارج کنند . به همین جهت با اینکه منافقین را می‌شناختند با آنها با حفظ ظاهر برخورد می‌کردند و یا در قضاوت هرگز از علم غیب استفاده نمی‌کردند . ثانیاً: علم غیب ، مسیر حوادث را تغییر نمی‌دهد بلکه علم به مسیر حوادث است از طریقی که واقع می‌شود . یعنی امام علم دارد که فلان حادثه با چه عللی حادث می‌شود ، در واقع علم غیب ، علم به سلسله زنجیره‌ای علل است که اراده خود فرد یکی از اجزاء این سلسله است و علم به سلسله و زنجیرة علل ، سلسله و زنجیره را تغییر نمی‌دهد ، یعنی امام پی‌‌‌می‌برد که فلان حادثه به طور حتم در فلان زمان واقع می‌شود . یعنی علم به غیب ، علم است به آنچه پیش خواهد آمد و این علم، مسیر حوادث را تغییر نمی‌دهد و تکلیفی هم نمی‌آورد تا امام تلاش برای تغییر واقعه کند ، زیرا که علم به نظام تکوینی و غیبی عالَم است ، می‌بیند که این فرد به خاطر اعمالش طبق نظام تکوین سرنوشتش چنین می‌شود . ثالثاً: علم امام ، علم است به آنچه در لوح محفوظ هست و حتمی‌الوقوع است و لذا آنچه حتمی‌الوقوع است تکلیف به آن تعلق نمی‌گیرد. و امری را انسان در موردش تلاش می‌کند که امکان شدن و نشدن دارد ، پس علم امام ربطی به تکالیف خاصه او ندارد . رابعاً: چون امام به مقام رضا به قضای الهی رسیده ، اصلاً دوست دارد آنچه را خدا اراده کرده است واقع شود . لذا چون در قضای الهی رانده شده که مثلاً علی(علیه‌السلام) به دست ابن‌ملجم شهید شود ، امام اصلاً جز این مطلب را طلب نمی‌کند ، و این غیر از آن است که انسان در شرایط عادی باید از مهلکه خود را رها کند ، چون این مهلکه‌ها را در نظام عالم تکلیف، برای او ایجاد می‌کنند و او هم باید با اراده و اختیار خود در مقابل آنها تلاش کند. برعکس، آن حقایق غیبی را برای امام از طریق علم غیب می‌نمایانند و خبر از نظام حتمی و قضای رانده شده به او می‌دهند تا در هدایت مردم به حقایق آگاهی داشته باشد و هدایتش همه جانبه باشد، نه اینکه این علوم غیبی برای او تکلیف و موضع‌گیری شخصی در برداشته باشد
310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام. همانطور که می دانیم استنشاق عطر در حال اعتکاف بر معتکف حرام است. اگر اشتباه نکرده باشم شما در جزوه اعتکاف و چگونگی ورود به عالم آن گفته اید که این حکم برای این است که معتکف حتی به اندازه استنشاق یک بوی خوش در عالم ماده نماند و به کلی به دنبال سیر در عالم معنا باشد. این در حالی ای است که استفاده از عطر برای نمازگزار در حالت عادی مستحب نیز هست. مگر اسلام نمی پسندد که حالاتی که در اعتکاف بر شخص معتکف ظاهر می شود در تمام احوالات زندگی عادی نیز حفظ گردد و به عبارت دیگر "رجال لا تلهیهم تجارت و لا بیع عن ذکر الله" ؟ ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی علیکم السلام هر عبادتی از جهتی در کمال انسان نقش دارد، در موضوع اعتکاف که استعمال عطر در آن کراهت دارد و یا مراسم حج که مُحرم نباید به هیچ‌وجه از عطر استفاده کند،یک نکته دنبال می‌شود و در عباداتی مثل نماز نکته‌ای دیگر. آری! یک وقت سالک باید از کثرات به سوی وحدت عبور کند،در این‌جا هرچیزی که شائبه‌ی نظر به کثرات را دارد باید رها کند. ولی یک وقت سالک باید در کثرت، نظر به وحدت کند و کثرات را جلوه‌‌های وحدت بنگرد که نماز نمونه‌ی چنین موضوعی است و استعمال عطر در نماز برای آن است که عطر، نمودی از روح بهشت ببیند و در آینة‌ی کثرت‌ها، بدون انزوا از آن‌ها، نظر به وحدت کند.در حالی که در اعتکاف سالک باید سعی کند نظر خود را به کلی از کثرت ها بر گرداند.

19368
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت استاد عزیز: آیا نتیجه انتخابات امسال یعنی برای سالها انقلاب در محاق. تحلیل خود را از چرایی این واقعه و پیامدهای آن بفرمائید؟ با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی شب گذشته در همین رابطه مطرح شده است که جهت اطلاع به آدرس: http://lobolmizan.ir/sound/1173#5090 (فایل شماره 19 با عنوان «ضعف ایمان و پذیرش داوری جهان استکبار») که در سایت، بخش جلسات هفتگی، قسمت صوت جلسات هفتگی، بخش سوره نساء، فایل شماره 19 قرار گرفته است، رجوع فرمایید. در ضمن در این مورد خوب است به سؤال و جواب شماره‌ی 19384 به آدرس http://lobolmizan.ir/quest/19384 رجوع فرمایید موفق باشید.

11335

زبان شعر+بازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید مدام مزاحمم لطفا نظرتون را به ایمیلم بدید . بسمه تعالی: «زبان شاعران» عهد شاعرانه عهد یگانه‌گی بشر است با عالم، انسان ماقبل متافیزیک، مستحیل در عالم بود. بین او و وجود فاصله و کثرتی نبود، اما انسانِ عصر 2500 ساله‌ی متافیزیک، به‌خصوص این 400ساله‌ی اخیر عصر بیگانگی بشر از هستی است، او در این تاریخ احساس تنهایی می‌کند. آدمی در میان شلوغ بازار مدرنیته و تکنولوژی گم کرده ای دارد که همان یگانگی خود با وجود است ولی جذابیت وهمی تکنولوژی آنقدر شدید است که انسان را به غفلت انداخته و فراموش کرده که در پی چه بوده اما هرچه هم که در فراموشی به سر ببرد باز احساس نگرانی و بی سر پناهی می‌کند چرا که «خودگم‌کرده»ای دارد که عالم وهمی مدرنیته اجازه‌ی دیدنش را به او نمی‌دهد. انسان حاضر در جست‌وجوی تکیه‌گاهی است برای نیل به آرامش ولی نمی‌داند کجا پیدایش کند. در واقع آدمی به دنبال خدایی‌ست که نیچه خبر از مردنش داد و البته این مردن به معنای تمام‌شدن نیست بلکه به معنای گم‌شدن او در وهمی‌ست که همه‌چیز را در خود فرو برده، بشر امروز هرچه هم که بخواهد از خدا سخن به میان آورد آخر باز در دام متافیزیک است و سخنش را به زبان متافیزیک می‌شنوند. اما آن زبانی که انسان گوش دلش را به آن می‌سپارد و هچون معجونی معجزه می‌کند و آدمی را به ورطه ی آرامش پرتاب می‌کند زبان شاعران است. شاعر سخنی از خود نمی‌گوید بلکه انسان را دایم متذکر هستی می‌کند. به طور مثال اگر به آرامگاه حضرت حافظ سری زده باشیم می‌بینیم هر کس با هر گرایشی و هر تعلق مذهبی و غیر مذهبی با ایشان ارتباط بر قرار می‌کند و تفألی به کتاب ایشان برای اتصال و ارتباط با عالم قدس می‌زند. در اینجا حضرت حافظ بهانه‌ای بیش نیست. باید گفت انسان به دنبال گمشده‌ی خود است در واقع به دنبال خود گمشده‌ای است که مستحیل در عالم بود ولی حال در دورستان دیار غربت گم‌شده است و بشر در این بی‌سرپناهی و ترس، به حضرت حافظ پناه آورده و ایشان را تجلی و زبان هستی می‌بیند و در محضرشان به آن آرامش حقیقی می‌رسد، بله به واقع این شاعراست که بشر را از دست این عالم متافیزیکی می‌رهاند و مسیری غیر از مسیر پیچ در پیچ توهمی مدرنیته نشان می‌دهد و دست آدمی را در دست همان خدایی که نیچه خبر از مرگ او داد می گذارد. عصرجمعه 93/11/10
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که این متن در معرض دید کاربران عزیز نیز قرار گیرد. همین‌طور که می‌دانید «زبان شعر» در این‌جا در مقابل زبان اهل بازار و زبان تفکرِ صرفاً محاسبه‌گر است. این زبان هیچ گزارشی از عالم بیکرانه‌ی قدسی در خود ندارد و بشر را تخته‌بندِ عالم ناسوت می‌کند. آری! زبان محاسبه‌گر، محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» را که زبانش اشاراتی بس متعالی به عالم قدس داشت، متهم به شاعربودن می‌کرد و می‌خواست بگوید محمد«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» توهّم‌زده است زیرا عقلِ بازاری غیر از پول، هرچه باشد را توهّم می‌داند. زبان مرحوم شهید آوینی زبان شعر بود زیرا با عقل قدسی خود وجه قدسی انسان این عصر را مورد خطاب قرار می‌داد. موفق باشید

10724
متن پرسش
سلام: چگونه است که مسلمانان در کشورهای دیگر قادرند که روسری بگذارند اما خارجی ها در کشور مسلمان نمی توانند مطابق اعتقاد خودشان باشند و روسری نگذارند؟ هرکس در هرجا باید تابع قانون آن کشور باشد یا دین خود یا هر دو؟ لطفا تفصیلا پاسخ دهید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکه در هر کشور باید تابع قوانین کشوری باشد که وارد آن می‌شود. در کشور ایران خارج از بحث مذهبی‌بودنِ روسری سرکردن، قانوناً داشتن روسری برای خانم‌ها الزامی است. خارج از این موضوع، دینِ ما است که تکلیف ما را و حتی تکلیف قانون را تعیین می‌کند. موفق باشید
10283
متن پرسش
سلام حضرت استاد: خسته نباشید. 1- در فصل آخر حیات زمینی فرموده اید انسان موجودی است اخلاقی و در حد دانستن حقایق متوقف نمی شود و معرفت عقلی و قلبی با تاکید بر معرفت قلبی نظر داشته اید. چرا خیلی ها با داشتن معرفت عقلی بر بد بودن خیلی کارها در حد دانستن حقایق متوقف شده اند ولو سطح این معرفت بسیار پایین باشد؟ 2- من خیلی ها را دیده ام که با ظلم از همسرشان جدا شده اند و در زندگی جدیدشان هم موفق نشده اند علت این نیست که نور مودت و رحمت را خدا افاضه می کند و با ظلم به دیگری شایستگی گرفتن نور را از دست می دهند؟ 3- حضرتعالی فرموده اید اگر کسی دنبال نگاه حرام قبل از ازدواج باشد باعث پر رنگ شدن بعد لذت غریزه می شود و بعد از ازدواج دستخوش بازیهای خیال می گردد و اگردرست فهمیده باشم نور مودت و رحمت را نمی گیرد و گرفتار خلا می شود با این اوصاف خیلی ها باید مشکل پیدا کنند اینطور نیست؟ 4- چرا خیلی ها از ازدواج پشیمانند یا می گویند ازدواج آن چیزی نبود که ما فکر می کردیم؟ می تواندبه خاطر نبود نور مودت و رحمت باشد حالا به هر دلیل این نور را دریافت نکنند چه به خاطر تصورات غیر واقعی از زندگی مشترک یا دنیاخواهی یا ازدواج با معیارهای شیطانی و... در هر صورت این نور نیست، درست است حضرت استاد؟ 5- اینکه حضرت حق فرموده اند اگر با زنی به خاطر زیبایی یا ثروت ازدواج کنید شما را به همان واگذار می کنم یعنی همین ها را برایش عادی می کند و روحش از دریافت نور آرامش خدادادی محروم می شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر کسی عزم و قصدش آن باشد که تا قرب الهی جلو رود، به‌خوبی موانع آن سیر را می‌یابد و می‌بیند چگونه دستورات شرع مقدس در این سیر کارساز است و جایگاه دستوراتی که ما را از بعضی از اعمال نهی می‌کند را به‌خوبی می‌شناسد و همین‌طور که می‌فرمایند می‌فهمد چگونه نگاه به نامحرم از سر لذّت او را از سلوک محروم می‌کند و لذا ارزش استغفار را نیز می‌یابد که چگونه حضرت حق توّاب است و رویکرد بنده‌اش را از گناه به سوی عبودیت سامان می‌دهد. البته در مورد زیبایی همسر باید افراد در انتخاب همسر از ظاهر او خوششان بیاید و این غیر از آن است که تنها به خاطر زیبایی‌اش با او ازدواج کنند. موفق باشید
8581
متن پرسش
در برخورد با کسانی که عقاید دفاع از قمه زنی یا لعن علنی و یا کلا کارهایی که موجب ضربه زدن به شیعه می شوند البته از روی جهل چگونه باید رفتار کرد که هدایت شوند یا باعث مشاجره نشد.
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: آن‌ها را باید متوجه نظام‌سازی کرد که لازمه‌ی ساختن یک نظام الهی این حرکات نیست. باید مکتب تشیع را درست نشان داد. موفق باشید
7874
متن پرسش
با سلام. اینجانب علاقه مند به شعر و شاعری میباشم و در نظر دارم در کنار مطالعه کتابهای دینی و مذهبی بصیرت زا از کتابهای معتبر تفسیر اشعار شاعران نامی استفاده کنم. کتابهایی مثل حافظ نامه از استاد خرمشاهی به نظرم مفید میباشد. حال به نظر استاد محترم آیا وقت گذاشتن بر این کتابها میتواند علاوه بر مطالعه اشعار در افزایش بصیرت اینجانب تاثیر گذار باشد؟ اگر مناسب است چند ساعت در روز مناسب اختصاص به این کار باشد .
متن پاسخ
باسمه‌تعالی: سلام‌علیکم: کار خوبی است و حافظ و مثنوی و سنائی و عطار به انسان بصیرت توحیدی می‌دهند ولی حافظ‌نامه‌ی آقای خرمشاهی خیلی نتوانسته است حافظ را نشان دهد هرچند شرح در خور دیگری هم از حافظ نیست که بخواهم معرفی کنم. موفق باشید
6205

کار فرهنگیبازدید:

متن پرسش
سلام . بنده کوچک‌ترین شاگردتونم که فعلا ساکن شهرکوچکی هستم که توی اون هیچ کار فرهنگی و معرفتی جدی انجام نمیشه .خود من تا مبحث معاد شما رو تا جلسه حدود20 کار کرده ام و تفسیرهای سوره‌های اعراف و زمر را در جلسه بودم . الان به من پیشنهاد شده که برم واسه‌ی خانم‌های خانه دار تفسیر قرآن بگم . از اونجایی که کارشناسی مهندسی دارم و واسه کنکور ارشد علوم قران می‌خوندم قصد نداشتم فعلا کار فرهنگی کنم . ولی الان که طلبیده شدم حس می‌کنم نرفتنم کم‌گذاشتن واسه‌ی اسلام و انقلاب میشه و این جفاست . با این حال ازتون سوال دارم کسی با مطالعات و رشد روحی کم من شایسته‌ی چنین جایگاهی هست که تفسیر قران بگه ؟ اگه موافقید، میشه نظرتون رو نسبت به شروع با کدوم سوره مطرح کنید؟ و اینکه از چه منبعی استفاده کنم بهتره ؟ ‌المیزان و یا منبع دیگری ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به مخاطبانتون بفرمایید که ادعایی ندارید و می‌روید تفاسیر را نگاه می‌کنید و می‌ایید شرح می‌دهید. شاید از سوره‌ی قیامت شروع کنید و در دل آن مباحث ده نکته معرفت نفس هم برایشان مطرح کنید خوب باشد و آرام‌آرام سوره‌ی عنکبوت و سوره‌ی روم را مطرح کنید. نظرتان به المیزان باشد ولی از تفسیر نمونه هم استفاده کنید. موفق باشید
5791
متن پرسش
«بسم الله الرحمن الرحیم» سلام علیکم من یه دانش آموز سال چهارم دبیرستان هستم که سال بعد کنکور دارم و رشته ام ریاضی هست.اما به علت علاقه ی زیادی که به زبان انگلیسی دارم تصمیم گرفتم کنکور زبان بدم و در یکی از دانشگاه های مطرح و خوب کشور قبول شم. اما برای اینکه کارم ارزش داشته باشه و پیش خدا شرمنده نباشم تصمیم گرفتم به این نیت رشته ی "زبان و ادبیات انگلیسی" رو بخونم که بتونم دین خدا رو به افرادی که فارسی زبان نیستد یاد بدم(که البته اول باید خودمو درست کنم و سطح علمم در زمینه دین اسلام و تشیع رو ارتقاء بدم )،دوست دارم بتونم یک آدم مفید برای امام زمانم باشم(چون شنیدم توی قیامت درباره ی اینکه برای امام زمانت چه کردی از آدم سوال میشه) می خواستم بدونم آیا این نیت من درسته؟ آخه من یک حدیث رو شنیدم که یکی از معصومین فرمودند "خود را شبیه به کفار نکنید" می خواستم بدونم یاد گرفتن زبان اونا اشکال داره؟ ممنونم،در پناه حق...
متن پاسخ
باسمه تعالی‌: سلام علیکم: مسلّم یادگرفتن زبان انگلیسی تشَبّه به کفار نیست، تشبه به کفار با همرنگ‌شدن با فکر و فرهنگ و آداب آن‌ها محقق می‌شود – آن‌هم از آن جهت که آن فکر و فرهنگ و آداب از نگاه کفرآمیز آن‌ها ریشه گرفته باشد-. اگر سعی کنید در معارف اسلامی خود را توانمند کنید و با آن نیت آموزش زبان انگلیسی را دنبال کنید کار خوبی است. موفق باشید
2360
متن پرسش
باسلام درجلسه ای اینطورگفته شدکه یکی ازبدبختی های زنان ما این است که زنانه ترین احکام انان رامردان مینویسند(چون نمیتوانندوضعیت زنان رادرک کنند )یاگاهی اوقات زنان در شرایط روحی وجسمی مناسبی نیستنددرحالی که طبق حکم تمکین درهرزمانی باید خواسته شوهرشان را ارضاکنندوچرا زنان مانتوانند درامور زنانه از زن مجتهدی (اگرموجودباشد)تقلیدکندویکی دیگرازمشکلات زنان مااین است که قاضی های دادگاههای خانواده مردهستنددرحالی که بیشتر شاکیان زنان هستند وشاید خوب ازحقوق زنان دفاع نشود لطفا در رابطه بااین موارد نکاتی را ذکر کنید
متن پاسخ
باسمه تعالی؛ علیکم السلام: این نگاه، نگاه فمینیستی به زن است که زن و مرد را در دو جبهه‌ی مقابل همدیگر می‌بیند در حالی‌که دین الهی توسط خالق زن و مرد نازل شده و چه مرد آن را اجرا کند و چه زن، نظر به همه‌ی انسان‌ها دارد. ما باید تلاش کنیم در همه‌ی امور دین الهی اجرا شود تا نه حقی از زن ضایع گردد و نه حقی از مرد. موفق باشید
221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام آیا در آیات و روایات برای ظهور حضرت مهدی(سلام الله علیه) روز خاصی از ایام هفته نقل شده است؟ (اینکه برخی میگویند ظهور در روز جمعه صورت میگیرد و عده ای ظهور را در روز شنبه میدانند،بر چه اساسی است؟) خیلی ممنون(از دست این استادا با این تحقیق دادناشون البته دور از جون شما)
متن پاسخ
باسمه تعالی علیک السلام: روایات مربوط به آخرالزمان سخت تأویلی است و بیشتر به باطن امور اشاره دارد و لذا ممکن است منظور از جمعه، روز جمعه نباشد، بلکه زمانی باشد که جامع زمان‌هاست، همان‌طور که مقام انسان کامل، مقام کَوْنِ جامع است و همه‌ی مراتب هستی در آن مقام جمع است. موفق باشید
9463

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: طاعات شما قبول درگاه حق. اینجانب در ماه رمضان روی این حدیث آقا رسول الله(ص) خیلی تفکر کردم که می فرمایند: چگونه باشید آنگاه که زنانتان فاسد و جوانانتان فاسق گردند و شما هم امر به معروف و نهى از منکر ننمایید؟ گفتند: اى پیامبر خدا، چنین چیزى امکان دارد؟! فرمود: آرى، بدتر از این هم ممکن است، چگونه باشید آنگاه که امر به منکر و نهى از معروف کنید؟! گفتند: اى پیامبر خدا، مگر چنین چیزى می‏شود؟! فرمود: آرى، از این بدتر نیز می‏شود زمانى که معروف را منکر و منکر را معروف بپندارید؟! ( ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول / ترجمه حسن زاده - قم، چاپ: اول، 1382ش) استاد گرانقدرم، من واقعا گیج شده ام نمیدانم وظیفه ام نسبت به جامعه چیست؟ اکنون کار به جایی رسیده است که انگار من بخاطر حجابم یا بخاطر شرکت نکردنم در مجالس رقص و موسیقی باید از همه معذرت خواهی کنم! استادچرا اینگونه است؟ من میدانم عالم مردم عوض شده است و باید عالم انسان تغییر کند. اما اینقدر روزه سکوت گرفتیم که نه تنها عالم عوض نشد بلکه دیگر امر به معروف و نهی از منکر هم گویا بی فایده است. استاد گرامی ام! البته فکر نکنید این حقیر خیلی خانم مجتهده امین هستم. نه، من نیز دوران جاهلیت را گذرانده ام و مزه تلخ پوچی های دنیا را چشیده ام و در نهایت با معرفت نفس، خدای نفس خویش را شناختم. آری من از نهایت شب به طلوع فجر رسیدم و هنوز هم راهی بس دراز در پیش رو دارم. استاد مهربانم، شاید سرزنشم کنید از این سخن که میخواهم بگویم و بفرمایید تو کجا و نفحات رحمانی کجا؟ اما امسال شبهای قدر از از خداوند متعال خواستم برای رسالتم نسبت به خانواده ام و نسبت به همنوعانم یاریم دهد. آنگاه سوره ابراهیم علیه السلام در وجودم تجلی کرد، آیا وقت بت شکنی به مسلک ابراهیم خلیل برای من نرسیده است؟؟؟!!! (یا دلیل المتحیرین)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما همه وظیفه داریم هیچ‌کدام از ابعاد بت زمانه یعنی غرب را نپذیریم و به صورتی ریشه‌ای آن‌طور که رهبری عزیز جلو می‌روند با غرب و استکبار برخورد کنیم و مطمئن باشید وقتی معنای تمدن غربی به بی‌معنایی تبدیل شد بسیاری از مشکلات حل می‌شود لذا در امور فردی و امور اجتماعی با روش حکیمانه باید به غرب پرداخت. موفق باشید
9439

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یکی از نقاط ضغف عمده من مقایسه زندگی و نعمتهای خودم با دیگران است البته نه اینکه همیشگی باشد ولی هست. حال این نعمت می خواهد معنوی باشد یا مادی. از این مقایسه بسیار ناراحتم، چون نتیجه آن اضطراب و عدم رضایت از زندگی خودم است. حتی باعث گم شدن من در زندگی شده است. چه کنم برای رهایی از این قیاسها و آرام شدن؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: توصیه‌های رسول خدا«صلواة‌اللّه‌علیه‌وآله» به اباذر یک دستگاه اخلاقی بسیار ارزشمندی است. سی‌دی «ای اباذر» شرح آن دستورات است، می‌توانید از گروه فرهنگی المیزان تهیه کنید. موفق باشید
6547

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسلام محضراستادطاهرزاده بنده دررشته روانشناسی کودکان استثنایی درمقطع کارشناسی ارشدمشغول تحصیلم امسال میخواستم به حوزه بیایم لکن حوزه موافقت نکرد که به طور همزمان مشغول تحصیل دردانشگاه وحوزه باشم ومجبور شدم ازشرکت درحوزه منصرف شوم سوال من اینست که 1_دراین 2سال چه کنم وچگونه خودرا برای حوزه آماده کنم 2_باتوجه به این که من ازکودکی فردی تقریبا منزوی بوده ام ودرتعامل بادیگران ضعف دارم صلاح است که به حوزه بیایم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید در طول تحصیل در دانشگاه کتاب‌های معرفتی و اخلاقی را مطالعه کنید خوب است. فکر می‌کنم اندیشه‌های قرآنی و روایی که در حوزه به‌دست می‌آورید روحیه‌ی ارتباط صحیح با دیگران را در شما تقویت می‌کند. موفق باشید
4991
متن پرسش
سلام علیکم سوال 2373 در دفاع از مولوی و حافظ است و اینکه اینها ولایت تکوینی ائمه را تماما قبول دارند اما در سوال 845 استاد می گوید که محی الدین و مولوی حاکمیت غیر معصوم را پذیرفته اند و لذا سیرشان سیر توحیدی ابراهیمی نیست. این تناقض چگونه حل می شود یا اینکه نظر استاد عوض شده است؟ (ضمنا در پاسخ سوال 2379 استاد دنبال حدیث سوال شده بودند که حدیث ذیل پیدا شد: 10- حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ بْنِ نَاتَانَةَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ عُمَارَةَ بْنِ مُوسَى السَّابَاطِیِ‏ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ ع قَالَ: مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ الْمَفْرُوضَاتِ فِی أَوَّلِ وَقْتِهَا فَأَقَامَ حُدُودَهَا رَفَعَهَا الْمَلَکُ إِلَى السَّمَاءِ بَیْضَاءَ نَقِیَّةً وَ هِیَ تَهْتِفُ بِهِ حَفِظَکَ اللَّهُ کَمَا حَفِظْتَنِی وَ اسْتَوْدَعَکَ اللَّهُ کَمَا اسْتَوْدَعْتَنِی مَلَکاً کَرِیماً وَ مَنْ صَلَّاهَا بَعْدَ وَقْتِهَا مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ فَلَمْ یُقِمْ حُدُودَهَا رَفَعَهَا الْمَلَکُ سَوْدَاءَ مُظْلِمَةً وَ هِیَ تَهْتِفُ بِهِ ضَیَّعْتَنِی ضَیَّعَکَ اللَّهُ کَمَا ضَیَّعْتَنِی وَ لَا رَعَاکَ اللَّهُ کَمَا لَمْ تَرْعَنِی‏(امالی شیخ صدوق ص 256. در بحار و وسایل الشیعه هم با تفاوتهایی این حدیث آمده است)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال 845 عرض شده عرفای مذکور حاکمیت سیاسی و اجتماعی برای ائمه قائل نیستند و این یک ضعف است برای آن‌ها ولی اینها معتقد به حاکمیت تکوینی اولیاء معصوم می باشند، چون عرفا خیلی برای مسائل اجتماعی و سیاسی و حاکمیت در این امور جایگاهی قائل نیستند. در حالی‌که سیره‌ی پیامبران ابراهیمی غیر از این است و باید حاکمیت جامعه در دست کسانی باشد که حکم خدا را حاکم می‌کنند. از ارسال روایت تشکر می‌کنم. موفق باشید
3879
متن پرسش
با عرض سلام و ارادت قلبی استاد گرامی ، برای شروع سیر مطالعاتی (به صورت دقیق و عمیق) کتب وآثار شما (از برهان صدیقین ،حرکت جوهری ،معاد،تا سلوک دینی و..) با توجه به این که پایه ششم حوزه هستم آیا نیاز به کتابی، به عنوان مقدمه ی سیر ،وجود دارد(مثل بدایه الحکمه و نهایه یا کتب معرفتی مثل کتب شهید مطهری و غیره..) ممنون از لطف بی انتهایتان.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای سیری که در سایت هست نیاز به مقدمه ندارد ولی به عنوان طلبه ضرورت دارد که هروقت فرصت شد کتاب بدایه و نهایه را حتماً مطالعه کنید و از کتاب‌های شهید مطهری در هیچ زمانی فاصله نگیرید بنده دلایل خود را در جزوات «مطهریِ فردای تاریخ ما» عرض کرده‌ام. موفق باشید
نمایش چاپی