بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30137
متن پرسش
سلام علیکم: یکی از برداشتهای بنده حقیر از مباحث معاد شناسی جنابعالی این است که نفس بعد از مرگ به دلیل انصراف از بدن مادی و مشغلیات دنیوی تمرکز و توحد شدیدی برای آن ایجاد شده و سه رکن اصلی یعنی عقاید اخلاق و اعمال جسمیت یا عینیت خارجی پیدا می‌کند (از کوزه همان برون تراود که در اوست) یعنی نفس خودش ایجاد می‌کند و خودش لذت می‌برد یا رنج می‌کشد آیا این برداشت درست است؟ اگر اینگونه باشد چرا صحبت از عالم برزخ می‌شود در حالی که برزخ مرتبه متوسط وجود خود انسان است؟ و قیامت هم مرتبه عالیه وجود انسان. پس انسان فقط با خودش سر و کار دارد آن هم به نحو علم حضوری و باز اگر غیر از این عالم برزخ هم هست نحوه ادراک انسان نسبت به عالم برزخ چگونه است؟ آیا هم خودش را ادراک می‌کند و هم عالم برزخ را و ادراک خودش همان ادراک عالم برزخ است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث قیامت صغری یعنی برزخ و قیامت کبری یعنی قیامت، بحث سیر از خودمان در خودمان است ولی از اجمال به تفصیل که از طریق نفخه‌های الهی انجام می‌گیرد. موفق باشید 

30126
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد گرامی: با توجه به اینکه در حال حاضر شهر اصفهان در وضعیت زرد قرار گرفته برنامه حضرتعالی در رابطه با جلسات تفسیر قرآن روز های شنبه در چه شرایطی هست؟ از طرفی جلسات روز دوشنبه رو به دلیل مشغله های کاری برامون مقدور نیست که حضورتون شرفیاب بشیم. از طرفی هم دلمون برای تفسیر قرآن تنگ شده و هم برای خود شما. به امید دیدار مجدد. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله ازهمین شنبه جلسات شروع می‌شود. موفق باشید

29987

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یکی از کاربران فایلهای تفسیر، نهج البلاغه و پرسش و پاسخهایتان به صورت آفلاین فرستاده بودند. اخیرا هرچه جستجو کردم گویا در بین سوالات نبود. اگر میسرست لینک آنها را بار دیگر در سایت قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به پرسش وپاسخ 29673 مراجعه فرمایید موفق باشید

29602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد اینکه یک فرد روحیه انقلابی رو بدست بیاره یه بحثه و اینکه این روحیه رو نگه داره و خسته نشه بنظرم مهمتره. بنظرتون چگونه میشه این روحیه مثل افرادی مثل حاج قاسم چندین سال نگه داشت و نه تنها خسته نشد بلکه روز به روز باطراوت تر بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «عقل و ادب ادامه‌ی انقلاب اسلامی در این تاریخ» بر همین اساس تدوین و در حدود ۶۰ جلسه شرح داده شد. تصور بنده آن است که راهی است برای تفکر. موفق باشید

29391

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: آيا در حقيقت ذات آتش بر ذات خاك برتري دارد؟ يعني از نظر مرتبه وجودي آيا آتش بالاتر از خاك قرار دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. همه در مرتبه‌ی ماده هستند. موفق باشید

27767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقت شما بخیر. استاد من مدت هاست که می‌خواهم بر خطوراتم غلبه کنم ولی هربار که عزم کردم که انجام دهم به دلیل نگرفتن نتیجه خودبخود رها می‌کنم و اصلا فراموش می‌کنم. ولی دوباره بعد از مدتی به خودم می‌آیم و می‌بینم چقدر غرق در اوهام خویشم. استاد واقعا دیگه اوهام و خواطرم از کنترلم خارجه و به شدت آزارم میده و زندگی عادی من رو تحت شعاع قرار داده به طوری که با کوچک ترین اتفاقی هجمه خطورات منفی بر من وارد میشه و در جامعه و جمع بسیار معذب هستم چه برسد مسیر تذکیه نفس که با وجود خطورات شدید همیشه دچار عجب و... هستم و نیتم را دچار اخلال میکنه. استاد به نظرتان چی کار کنم؟ آیا روزی یک ربع توجه به نفس کارساز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در راستای همین مسائل عزیزان تنظیم شده است و إن‌شاءاللّه با عمل به راه‌کارهای مطرح در آن، در مسیر اصلاح مشکلات مذکور قرار خواهید گرفت. موفق باشید

26695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: بنده در فضاهای مجازی با شعرهای عرفانی با نام حلمی که از سید نوید حلمی است آشنا شدم. با اینکه توان تشخیص صحیح بودن اشعار و ایدئولوژی ایشان را ندارم. نظر و راهنمایی شما را خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نیستم. موفق باشید

26310

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یادداشت پروفسور فرامرز رفیع‌پور در مورد شهید سلیمانی (رحمة الله علیه): «سلیمانی را کسی می‌تواند درک کند که عاشق خدا باشد و نه فقط آماده‌ی دادن جان خود برای خدا، بلکه سخت مشتاق باشد و در عمل بر آن اصرار داشته و شجاعت آن را نیز داشته باشد. این بالاترین درجه‌ی عرفان عملی است و این یک معیار برای سنجیدن خود ماست. امثال سلیمانی را هنوز می‌توان در بین رزمندگان جان‌برکف ما یافت. اما دنیاپرستان داخلی و مخصوصا خارجی کجا می‌توانند این را ادراک کنند؟! و باز این یک معیار مهم پیشرفت ایران است. پیشرفت نه بر اساس معیارهای گول‌زننده‌ی توسعه‌ی ظاهری که ما همیشه از آن عقب و دنباله‌روی تحقیرشده‌ی غرب باشیم؛ [بلکه پیشرفت، بر اساس معیار صحیح]. معیار پیشرفت، معیار الهی است. انسان‌هایی را می‌توان پیشرفته خواند که به بالاترین درجه‌ی شناخت خالق و صانع متعال رسیده باشند و در راه او آمادگی ازخودگذشتگی داشته باشند. حسین(ع)، درجه و اندازه‌ی این عشق و ازخودگذشتگی را در آن زمان تعیین نمود و سلیمانی‌ها در این زمان. خداوند از طریق اینان مجدداً در این زمان نمونه‌ای از چنان انسان پیشرفته را به ما نشان می‌دهد.» بعدالتحریر: «در مورد متن سلیمانی عزیزمان باید دو نکته را برای پیشگیری از سوءتفاهم به متن بالا اضافه کنم: ۱. اگر ما در کنار دانش قبلی خود، دانش کشورهای غربی را در زمینه‌ی بیولوژی، نجوم، پزشکی، جامعه‌شناسی، علوم انسانی و... نمی‌داشتیم، نمی‌توانستیم به این درجه از شناخت خالق و صانع عظیم و درک قرآن کریم برسیم. ۲. در کشورهای غربی نیز همه دنیاطلب نیستند و اکثر دانشمندان به معرفت الهی رسیده‌اند، اما عرفان نظری و عملی بدون تردید در ایران بیشتر پیشرفت کرده است.» منبع: https://eitaa.com/rafipoor
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد ارجمند جناب آقای پروفسور رفیع‌پور در مورد سید شهدای مقاومت فرمودند آن شهید توانست به جایی برسد که سختْ مشتاقِ لقای الهی باشد. در ضمن، تذکرات بعدی ایشان نیز تذکرات حکیمانه‌ای است. موفق باشید

25934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: در مبحث اعتقادی مشکلی پیدا کردم که تبدیل به فکر مکرر و دردناک برایم شده و آن فشار و رنج از بی نهایت بودن هستی ما در آن جهان هست، اینکه خود ذات هست بودن دردناک و بار و رنج هست و بی نهایتی یعنی چی هدفداری و بی نهایتی در تضاد هست. حد داشتن آرام بخش است. حوصله و طاقت برای بی نهایت وجود ندارد. خلاصه این مسأله از لحاظ روانی برایم بیماری روحی و روانی تبدیل کرده است آیا راهی برای بهتر شدن این حالت هست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم ابدی هرچه هست بقاء هست و زیباترین زندگی در آغوش بقاء قرار دارد. در این مورد بد نیست به کتاب «عالم انسان دینی» سری بزنید. موفق باشید

24347

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب. استاد عزیز در رابطه با فرمایش شما مبنی بر اینکه در راه کسب معرفت خیلی سوال نکنیم یه تشبیهی به ذهنم رسید لطفا ملاحظه بفرمایید: استاد عزیز مکرر می فرمایند سوال نکنید. سوال حجاب است و «اسرار طریقت نشود حل به سوال».. به ذهنم رسید انسانی که می خواهد شنا را بیاموزد وقتی در آب پرتاب می شود اگر دست و پا بزند فرو می رود و راه به جایی نمی برد. قدم اول در آموختن شنا و حرکت در آب آرام بودن و دراز کشیدن و حتی نفس نکشیدن است تا با حبس نفس و سکون اعضا خود را روی سطح آب نگهدارد و سپس به آرامی با حرکات مناسب به راه بیفتد انسان هم باید در وادی معرفت در مقابل نور معارف بی حرکت و آرام بنشیند و دست و پای الکی نزند تا به فضل الهی او را در مسیر مناسب خودش و به طریق مناسب خودش به راه بیاندازند و در دریای مواج معارف موفق به شنا شود و الا به محض افتادن در آب غرق می شود. التماس دعا
متن پاسخ

24347- باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم همین‌طور است. البته در صورتی که انسان در مسیر شریعت قرار داشته باشد و معارف اولیه‌ را کسب کرده باشد. آری! در آن صورت «خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

33764

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد بزرگوار: من چند سالیست درسهای شما را کار می‌کنم، اما مدتهاست حس پوچی دارم، حس می‌کنم از عمرم استفاده نکردم، نه می‌توانم دنیا داشته باشم نه عقبا، حوصله ام هم کم است، حضور قلب در نماز ندارم، مصداق همان ویل للمصلینم، از جوانی خیلی اهل مستحبات نبودم، حالا هم حوصله ام کم است، کلی نماز و روزه هم به گردن دارم، کلا احساس درماندگی و ناامیدی می‌کنم، به نظرتون چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مجهز شدنِ هرچه بیشتر نسبت به معارفی که حضرت علی «علیه‌السلام» با امام حسن «علیه‌السلام» در میان گذاشته‌اند که در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» می‌توانید دنبال بفرمایید و با توجه به شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» می‌توانید مدّ نظر قرار دهید؛ امید است به آن حضوری که به دنبال آن هستید دست یابید. موفق باشید

33517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: شما یک جا الله را مظهر می دانید در حالیکه در جای دیگر می فرمایید: الله به اضافه صفت خاص می‌شود اسم. این تناقض نیست که یکجا الله مظهر و جای دیگر ذات است!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حرف آن است که ذات، به صفت خاص می‌شود اسم. از جمله اسم «الله» که ذات است با جامعیتِ صفات. به همین جهت عرض می‌شود نمی‌توان این نوع معارف را به صِرف سؤال و جواب آموخت. پیشنهاد بنده آن است که اگر استعداد ادامه معارف حِکمی و عرفانی را در خود می‌یابید، مباحث مربوط به «اسفار» جناب صدرا و فصوص «ابن عربی» را دنبال بفرمایید. موفق باشید

32792

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خسته نباشید. می‌خواستم نظر شما رو در مورد کار کردن طلاب بدونم . ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید طوری باشد که شخصیت علمی آن‌ها و تعمقی که باید در علوم مربوطه داشته باشند، ضربه نخورد. زیرا بالاخره زندگی طلبگی همواره با سادگی و کم‌خرجی همراه بوده است. موفق باشید

32575

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب و اوقات به خیر: خانم هایی که مشغول تحصیل هستند، آیا باید از تقاضا و دریافت هزینه از والدین خود خجالت بکشند؟ یعنی این احساس شرم  و گاهی عذاب وجدان که در مقابل والدین  برای دریافت هزینه ای دارد حق است و الهی یا آزار شیطان است؟ آیا حال که وظیفه داشتن درآمد را ندارد باید تمرکز کامل خود را روی معارف و دروس خود بگذارد و یا یافتن و تلاش برای پیدا کردن شغل و درآمد مستقل را جزء اهداف خود قرار دهد؟ یا آینده خود را به خدا بسپارد و وظیفه علمی طلبگی خود را به درستی انجام دهد؟ درآمد مستقل داشتن برای خانم ها چه جایگاهی دارد؟ گاهی حس می‌کنم باید سریع تر وارد فضای کسب درآمد شد و گاهی به این معارف نگاه می‌کنم و دو روزه دنیا. راهنمایی راهگشای بفرمایید ممنون می‌شویم. اصلا باید به پس انداز فکر کرد و یا با همان انفاق ها و قرض های کوچک راه آینده را گشود و تامین کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در این‌که در شرایط خود باید تقدیر الهی را احساس کرد و چندان خود را گرفتار توهّمات ننمود؛ بحثی نیست و از این جهت نباید امثال جنابعالی دغدغه کسب درآمد داشته باشید. زیرا بالاخره خداوند چنین شرایطی را پیش آورده تا بهره لازم را از زندگی خود ببرید و خداوند کسی که در مسیر کسب علم قدم بگذارد نسبت به زندگیِ دنیایی‌اش تنهایش نخواهد گذارد و لذا جایی برای شرمندگی نسبت به وابسته بودن به درآمد والدین، نمی‌‌ماند این خداوند است که رزق افراد را بعضاً در سفره دیگران از جمله در سفره والدین‌شان قرار می‌دهد. آن‌ها باید شاکر باشند که محل رزق فرزندان‌شان شده‌اند و شما هم باید شاکر باشید که خداوند از طریق والدین که منّتی بر شما نمی‌گذارند، رزق‌تان را می‌رساند. با آرامش و شادی تمام همین نحوه حضور را باید درک کرد.آری! طبیعی است که بعضاً راه‌های رسیدن رزق، تنگ است و بعضاً گشوده، و این هیچ ربطی به ما ندارد. موفق باشید

32374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام پسری جوان هستم: اخلاقم به شدت تند است و همه را عاصی کرده، اول از همه خودم. دلم البته اندکی مهربانتر از مزاجم است، و این تندی خیلی عذابم می‌دهد. علاقه مند به مباحث معنوی هستم و برخی آثار حضرتعالی را نیز خوانده ام. اما با این خلق تند چگونه می‌شود منتظر شکافتن حجابهای ظلمانی نفس و دستیابی به نور غیب شد؟ شما را به خدا راهکاری بدهید. هم برای خودم و این که بتوانم ان شاء الله پس از رهایی خودم از این باتلاق ظلمانی، برخی دیگر را که مثل خودم درگیر این مشکلند نجات دهم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که بحمدلله متوجه این نوع ضعف‌ها در خودتان شده‌اید حکایت از آن دارد که حضرت ربّ العالمین متوجه شما هست و فرشتگان او شما را نسبت به چنین ضعف‌هایی متذکر می‌شوند. پیشنهاد می‌شود با حوصله کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» را بنوشید. موفق باشید

32153
متن پرسش

سلام استاد عزیز و گرانقدر: در مورد متن زیر اگر پاسخی که بعضی جوانان را قانع کند بیان بفرمایید سپاسگزار خواهم بود، شرمنده هر جا کم می آورم مزاحم وقت شما می شوم ان شالله حلال بفرمائید: حادثه هواپیمای اوکراین، واقعا بدترین اتفاق ممکن در بدترین زمان ممکن، برای بدترین پرواز ممکن بود که به بدترین نحو ممکن به اطلاع مردم رسید. یعنی اگر مسافرین هواپیما بسیجیا یا طلبه‌ها بودن که میرفتن کربلا یا نجف، شاید واکنشهای داخلی و خارجی به این اتفاق جور دیگری بود. کما اینکه در اتفاق تشییع چند روز قبل در کرمان که بالای ۷۰ نفر زیر دست و پا له شدن و جونشون رو از دست دادن، هیشکی انگار دلش نسوخت، رسانه‌ها چیزی درباره‌ش نگفتن، خبرگزاری های خارجی درحد یک خبر معمولی مطرحش کردن تمام. درحالیکه کوتاهی مسئولین کرمان تو این موضوع اگر بیشتر از کوتاهی اتفاق هواپیما نباشه، کمتر نبوده. چون وضعیت، وضعیت جنگی نبود. می‌شد تدبیر کرد، تا ازدحام بودجود نیاد. جالبه هیچ‌کدام از مسؤلین خاطی در کرمان نه توضیحی دادن نه بازخواست شدن و نه استعغا دادن. بعدشم ماجرا کلا به‌دست فراموشی سپرده شد. کلا مسئولین ما با استعفا میونه خوبی ندارن. در حادثه هواپیمایی حداقل یه نفر استعفا می‌داد، تا حداقل یکم داغ این حادثه کم بشه، حتی بصورت صوری. البته این‌که اومدن جلوی دوربین و معذرت خواهی کردن در نوع خودش تو کشور ما کم‌نظیر بود. من که تا حالا ندیدم یه مسئول بیاد معذرت‌خواهی کنه. واقعیت این هست که مسائل و اتفاقاتی که در کشور رخ میده، مبهم باقی میمونه و متأسفانه مسئولین ذیربط، به اندازه کافی درباره سؤالات و شبهاتی که وجود داره صحبت نمیکنن. که در بیشتر اوقات به ضرر خود حاکمیت تموم میشه. مثلا درباره اتفاق آبان ماه توضیحی داده نشد و سوالات و شبهات مردم رو دیگران جواب دادن، با آمارهای مختلف. چون خود مسئولین نیومدن درست توضیح بدن و توجیه کنن مردم را ولی چرا چنین نمی کنند خدا می داند و چرا رهبر انقلاب از آنها توضیح نمی خواهند و پی گیری نمی شود. الله اعلم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با روبروشدن با اتفاقاتی که پیش می‌آید باید به انگیزه‌ها نظر کنیم به همان معنایی که مولای ما علی «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «ضَعْ أَمْرَ أَخِيكَ عَلَى أَحْسَنِهِ» فعل و آنچه از برادرت صادر می‌شود را حمل بر صحت بنما، مگر آن‌که خلافش ثابت شود. در مورد جریان هواپیما همچنان‌که تحقیقات آن مشخص شد و سازمان هواپیمایی جهانی نیز تصدیق کردند مربوط به خطای انسانی بود و قصدی به عنوان تروریسم که بعضی از محافل آمریکایی می‌گویند، در کار نبود و در راستای خطای انسانی، ده نفر خطاکار شناخته شده‌اند که در مسیر دستورات قضایی قرار دارند. در مورد شهدای کرمان که ظاهراً کمتر از ۷۰ نفر بوده‌اند؛ این بود که پیش‌بینی نشده بود که چنین جمعیتی در صحنه حاضر شوند. در حالی‌که کوچه‌ها و محل تشییع تا گلزار شهدا چنین ظرفیتی را برای این‌همه جمعیت نداشت. حتی رفقایی که در تهران در نماز میت آن شهید حاضر شدند می‌فرمودند اگر تجربه سال‌های گذشته برای برنامه‌ریزان نماز میت در تهران نبود، آن‌جا هم نزدیک بود چنین مشکلاتی پیش می‌آمد. موفق باشید

31502
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخ سوال ۸۶۳۱۴ و دلایل تاریخی و قرآنی مبنی بر رد چنین عقیده ای. لطفاً در صورت امکان بفرمایید دلیل شما چیست که انقلاب پیامبر با وجود ولی الله امام معصوم از دست امام خارج و به آن سه نفر می رسد حکومت امام مجتبی با وجود حضور ولی الله و هیچ نقصی از جانب معصوم به خاطر مردم منحرف از دست ولی خدا خارج می شود و صدها سال به ظلمت بنی امیه و بنی عباس فرو می رود ولی انقلاب اسلامی با هزاران هزار ظلم و جفا و بی عدالتی و بدترین و وحشیانه ترین برخورد های سیستماتیک در زندانهایش که نمی از یمی توسط هکر ها پخش شد و احتمالا در آینده شاهد موارد وحشتناک دیگر خواهیم بود بیمه است و خداوند ویژه حتی ویژه تر از امامان معصومش نگاهش می دارد و سنت هایش را می شکنند. در ضمن جناب استاد دو سه سال است دارم درباره زندانها و بازداشتگاهها تحقیق و مطالعه می کنم سالها شما به ما توصیه کردید یک بار هم این شاگرد کوچک جسارتا توصیه می کند سه ماه تفسیر المیزان و فصوص الحکم و اسفار و ... را موقتا بگذارید کنار و فقط درباره زندانها بازداشتگاهها و جنایاتی از تجاوز جنسی تا تهمت‌های کثیف برای ساکت کردن تا وحشیانه ترین شکنجه های روحی و جسمی را در سطحی وسیع نه موردی و شخصی ملاحظه کنید و شاید به این نتیجه برسید در زندانهای هارون الرشید هم با مخالفان چنین جنایاتی نمی شد می توانم موارد متعدد که خودم در جریانش بودم را بیان کنم که جگر آدم خون می شود. مگر این عهد نامه مالک اشتر نیست که امام می فرماید: «خون ها و خونریزی های بناحق. زیرا هیچ چیز، بیش از خونریزی بناحق، موجب کیفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نکشد و رشته عمر را نبرد. خداوند سبحان، چون در روز حساب به داوری در میان مردم پردازد، نخستین داوری او درباره خون هایی است که مردم از یکدیگر ریخته اند. پس مباد که حکومت خود را با ریختن خون حرام تقویت کنی، زیرا ریختن چنان خونی نه تنها حکومت را ناتوان و سست سازد، بلکه آن را از میان برمی دارد یا به دیگران می سپارد» نمی دانم از خون‌های ریخته شده در این زندانها و باز داشتگاهها خبر دارید یا نه احتمالا نه. واقعا آقای خامنه ای اگر خبر دارند که در زندانهایش چه می گذرد که وای بر ما اگر هم ندارند باز وای بر ما. جناب استاد یکی از اقوام دور کارگر بی سواد از شدت فشار اقتصادی یک عکس در پروفایلش از خامنه ای گذاشته بود و زیرش نوشته بود دیکتاتور اگر بخواهیم بگویم چه شد وقت شریفتان را می گیریم. یکی دیگر از هم محله ای ها آن هم آدم معمولی بعد از شکنجه ها و شکستن دنده اش و تزریق آمپول به او گفته بود حرفی بزنی اینبار زبانت را می برم. اینها حقیقتا نمی از یمی است. نه استاد آنقدر ها هم که شما فکر می کنید این حکومت دیگر مقدس نیست و به نام اسلام ظلم و جنایت سر به آسمان می ساید و بر اساس آخرین آمار بهداشت جهانی ما نهمین کشور مصرف کننده الکل شده ایم. واقعا دلیل شما برای نگاه ویژه تر خداوند به این انقلاب منحرف شده به تعبیر آیه الله موسوی زنجانی که در آن بیانه در هفت بند مورد به مورد انحراف از سیره پیامبر و اهل آلبیت و قرآن را آن هم در اوایل انقلاب نوشت و به عزلت رفت چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بعضی از رفقا آن‌طور که شایسته است به جواب‌ها دقت نمی‌کنند. بحث در وجود اسلام است که تا قیام قیامت، مأوای انسان‌هایی است که بنا دارند زیر سایه خدا زندگی کنند و در این تاریخ، ذیل اسلام مأوای ما انقلاب اسلامی می‌تواند باشد وگرنه گرفتار انواع پوچی‌ها و افسردگی‌ها خواهیم شد. عرایضی در کتاب «کتاب آینده دینداری ما چگونه محقق می شود؟» شده است و إن‌شاءالله کتاب، این روزها از زیر چاپ در می‌آید. موفق باشید

31436

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی: سلام: خدا قوت. مطلبی از شهید شفیعی در گروه دیدم مادر شهید عقیقی داشت که روز خاکسپاری عربی باو میده و میگه با لب شهید متبرک کنند و وقتی مادر میاد اون روبرگردونه از مرد عرب اثری نمیبینه این عقیق به توصیه علما برای شفا باقی میمونه و حکایتهای شفای زیادی ازش هست. کلیپ رو کامل نگاه نکردم چون تحملش نبود. کاش دوربینها می‌تونستند فضای خونه کوچیک شهید که توش بدنیا اومده و همونجا زیارت عاشوراهاش رو خونده و اشک هاش رو به تنش مالیده ضبط کنند. خواستم بگم ماجرای عقیق و کاروانهایی که به بهانه شفا راهی دروازه ری قم می‌شدند و نوع بودن این مادر شهید تا چند سال پیش هم خودش نحوی زندگیست که کاش استاد به اون هم اشاره کنند. شهید چند بار مادر رو شفا میده و برمیگردونه انگار باید در خونه باز باشه با مادر و نقطه عروج و تربیت این شهید خودش کارها بکنه. و رحم مکانی باشه برای ساختن بقیه قلوب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه شهدای عزیز ما این‌چنین است با مأموریت‌هایی متفاوت و رجعتی که هرکدام به صورتی در پیش دارند. موفق باشید

31320
متن پرسش
سلام استاد عزیز وقت تون بخیر: راستش سوال مهمی راجع به یکی از نزدیکانم داشتم. دو بار تایپ کردم با جزئیات متاسفانه، دستم خورد پاک شد. بطور خلاصه توضیح میدم، کسی که نه خدا رو به خدایی قبول داره، نه قرآن و نماز و امام معصوم رو و نه استاد یا شخص عاقلی که در این جهات راهنماییش کنه، با این فرد باید چه برخوردی داشت؟ آیا امیدی به اینکه بالاخره یک دستگیره‌ی درونی پیدا کنه و از تباهی نجات پیدا کنه هست؟ چون نیمی از سن جوانی‌اش گذشته و شخصیتش کامل شکل گرفته، حس می‌کنم با کافری طرف هستم که باید بدون توجه بهش راه خودمو برم. اما نمیدونم آیا این شیوه درست هست یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، به خود افراد مربوط است. نهایتش اگر زمینه داشته باشند می‌توان به آن‌ها تذکر داد. ولی خداوند به پیامبر خود نیز می‌فرماید: «إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ ۚ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ» (قصص/56) هرکه را که دوست داشته باشی هدایت شود نمی‌توانی هدایت کنی، ولکن هرکس را خداوند بخواهد هدایت می‌شود و خداوند است که می‌یابد چه کسی شایسته هدایت است. موفق باشید

31174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان گفت یک تحلیلگر بورس زمانی که نمودار را تحلیل می کند و حرکت آینده یک سهم را پیش بینی می کند در حقیقت با فرشته ای که حرکت این سهم بدست اوست ارتباط گرفته است؟ و دقیقتر اینکه به مقامی از تجرد و حالت حضور، دست پیدا می کند که مراتبی از حرکت به سمت اطلاق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فکر نمی کنم که این نوع پیش بینی ها در رابطه با حضور در حقایق عالم باشد. اگر درست هم پیش بینی بشود، بر اساس قواعد اقتصادی مطرح در اعتباریات انسانها انجام می شود. موفق باشید

31116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا جلسه دوشنبه ها رو مثل شنبه قبل از نماز نمی‌گذارید؟ مثلا ساعت هفت چهل و پنج؟ خیلی دیر میشه بعد از نماز.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون بیشتر مردم محل در جلسه حاضرند و این جلسه بیشتر برای مردم محل گذاشته شده و هر ساله در طول تابستان جلسه تعطیل می‌شد و امسال رفقا اصرار داشتند تعطیل نشود. به همین جهت با کوتاه‌بودن شب‌ها روبه‌رو شده‌ایم. موفق باشید

30809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: آیا جملات زیر درست است؟ لطفا شرح دهید «می‌توان اجزای مختلف بدن را عوض کرد (مثل پیوند کلیه و ...) در حالیکه نفس ثابت و پایدار باشد ولی نمی توان مغز را عوض کرد و در عین حال نفس و جان همان نفس و جان قبلی باشد. و اگر زمانی دانشمندان بتوانند مغزی را به بدنی پیوند بزنند نفس آن بدن همان نفس بدن قبلی (بدن صاحب مغز) خواهد بود؛ مگر اینکه نفس جدید در مغز قبلی تصرفی کرده و آن را همراه با خود نماید.» با تشکر از توجهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ انسان اگر توانست در آن فرآیند، آن بدن را جهت تبدیل قوه‌هایش به فعلیت تدبیر کند، می‌پذیرد و آن بدن را تدبیر می‌نماید وگرنه از آن منصرف می‌شود. موفق باشید

30610

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام علیکم: قبول دارید در عصری زندگی می‌کنیم که همه نسبت به هم بدبین هستیم؟ اگر اینچنین است چگونه از این مرض خلاص شویم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان‌ها به حقیقت توحید، نظر کردند و حقیقت در منظر آن‌ها قرار داشته باشد، هرکس را به اندازه‌ای که نسبتی با حقیقت دارد، اجر می‌نهند. موفق باشید

30421

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و دوام توفیقات استاد گرامی: در وادی معرفت و سلوک انفسی مطرح می‌شود که شخصی که می‌خواهد وارد این وادی بشود نباید هیچ خواسته ای داشته باشد. سؤالم این است که ۱. چقدر این نظریه قابل قبول است؟ ۲. چه حد و حدودی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! جز طلب عنایت حضرت حق سالک، طلب دیگری ندارد و حدّ و حدود آن را شرع منوّر -که فدایش شوم – تعیین می‌کند. موفق باشید

30293

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در جایی فرمودید پیامبر عموما خودش را از مردم حفظ می‌کرد ولی در جاهای کمی که با مردم معاشرت داشت با روحی بسیار گشوده معاشرت می‌کرد. و یا در جای خواندم که شخصی چندین بار درب خانه امام رفته و امام راهش نداده، اینها چگونه با رحمت رحمانی پیامبر که طبیب دوار بوده سازگار است؟ آیا این گوشه نشینی (سلوک فردی) همان رهبانیت نمی‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. با مردم بودن، غیر از آن است که انسان، تنهایی نداشته باشد. ۲. آن قضیه که امام آن افراد را راه ندادند، به جهت ادعایی بود که می‌کردند و پس از آن‌که از آن ادعا دست برداشتند، امام اجازه‌ی ملاقات دادند. که بحث آن را می‌توانید در سلسله مجلدات «امام شناسی» آیت الله حسینی تهرانی دنبال کنید. موفق باشید

نمایش چاپی