بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26513
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه اساتید می گویند جمال الهی انسان را عاشق می کند و انسان دل از مظاهر می کند، این جمال همان جلوه های رحمانیت و رحیمیت است؟ همان تجلیاتی که فرمودید اگر در قلب تجلی کند فرد دغدغه دنیایی ندارد و سختی ها صورت رحمت به خود می گیرد و ...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمال الهی در همان مخلوقات ظهور می‌کند مثل تشییع پیکر مبارک سردار شهدای مقاومت. ولی انسان در نظر به مخلوقات می‌تواند به حضرت حق منتقل شود به همان معنایی که جناب مولوی می‌فرماید: «دیده آن بایدکه باشد شَه شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید

26241

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خاصیت و ویژگی این عالم ماده چیست که قرب به خدا و کسب کمالات روحی فقط در اینجا محقق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در میدان امتحان، انسان عهد خود را با خدا اثبات کند. موفق باشید

26058
متن پرسش
استاد مهربان سلام: با توجه به اینکه این جسم آلی همان نفس است در این موطن، چرا وقتی با چشم یا بینایی به دست و پا و بدن که همان جسم آلی یا نفس در این موطن هستند نگاه می کنیم فرقی بین ادراک جسم آلی که خودمان باشیم و اشیا خارجی در کیفیت ادراک نیست؟ در صورتی که ما می گوییم حواس دریچه ادراک خارج است، اما ما با حواس جسم آلی که همان نفس در این موطن است را درک می کنیم، این یعنی جسم آلی خارجیت دارد؟ در صورتی که جسم آلی خودمان هستیم و خودمان که از خودمان خارجیت نداریم که با بینایی که دریچه خارج است می توانیم خود را ببینیم، آیا اینگونه است که در جسم آلی در این موطن حواس ما از همدیگر خارجیت دارند چون با این خارجیت است که ما می توانیم حواس را از هم تفکیک کنیم مثلا چون بینایی در جسم آلی در این موطن از لامسه خارجیت دارد می توان همچون ادراک اشیا اطراف دست و پا و بدن را دید و ادراک کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس، جسمِ آلی است به این معنا می‌باشد که تا در این دنیا و با ابزارهای این دنیایی به‌سر می‌برد، برای تحقق آن‌چه در موطن نفس‌بودنش اراده می‌کند از دست و پا و چشم استفاده می‌نماید و خودش آن را احساس می‌کند که چنین است. موفق باشید

24522
متن پرسش
سلام: تسلیت بنده را هم پذیرا باشید. ان شاءالله سلمان با اولیای خدا همنشین باشد. در جواب کاربری فرمودید «امید است که آن مصیبت، بسترِ رحمت واسعه‌ای باشد که از طریق آن متذکر راه‌های نرفته‌ای باشیم که با هرچه بیشتر نزدیک‌شدن به آن‌هایی که گمان می‌کردیم باید از آن‌ها فاصله داشته باشیم؛ آن رحمت گشوده‌تر گردد» لفطا این جمله را بیشتر تبیین کنید. چگونه این مصیبت می تواند بستر رحمت واسعه حق باشد؟ آن راه ها چه راه هایی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که با نسل سوم، افق‌هایی برای حضور تاریخی انقلاب اسلامی گشوده شده است و آرزوهایی در آن‌ها به میان آمده است که برای تحقق آن‌ها باید نحوه‌ی دیگری عمل نمود و آن نسل دغدغه‌ی عمل به نحوه‌ی دیگر را دارند که آن، با گشودگیِ انقلاب در این تاریخ همراه است بدین معنا که باید بسیاری از افراد را که رویهمرفته انقلاب اسلامی را در مقابل استکبار پذیرفته‌اند، از آنِ خود بدانیم  و این معنایی است که بنده با مصاد ف‌شدنِ کسانی‌که جهت عرض تسلیت خدمت‌شان در جلسات ترحیم متوجه شدم و امیدوار به آینده‌ای گشتم که بزرگ‌تر از گذشته‌ی ما است. موفق باشید

33981
متن پرسش

با سلام.استاد عزیز: در دو مورد خواستم عرض کنم که یکی در مورد اینکه خب شاید قبل از اتفاقات اخیر متعجب و نگران بودیم از اینکه بی حجابی ها چقدر داره زیاد میشه، ولی بعد از این اتفاقات اخیر شاید شرایط برای کشف حجاب خانم ها راحت تر بود و دیدیم که زن ایرانی حتی در این شرایط هم حجاب را انتخاب کرده و ذاتا عفت بیشتری نسبت به بعضی کشورها دارند در اینجا بود که این عبارت قلعه ی بی سکنه به ذهن می آید که، چقدر راحت و به سرعت بی حجابی همچون قلعه ی بی سکنه ی متروکی شد که طرفدارانش چه مُغرض و چه فریب خورده از این به بعد فهمیدن که با بی حجابی چیزی را فتح نمی کنند بلکه تنها می شوند و چه به سرعت بنیانش در ایران فرو ریخت، و در اینجا چقدر زیبا می شود برای تقریب به ذهن دید و فهمید که «یدالله فوق ایدیهم» در ورای همه ی قدرت به ظاهر مسلط غرب چگونه یک شبه کار ظهور حضرت قائم را فراهم کرده و تمدن غربی در مقیاس بزرگترِ قلعه ی بی حجابی چگونه بی سکنه می شود. ۲.  در مورد شهدای عزیزی که در این چند وقت شهید شدند شاید نسبت به بقیه شهدا برای ما واقعه ملموس تر بود که، به نظرم رسید که در برهه های ظهور اراده حق، جبهه استکبار فضای وهمی وارونه از حق در اذهان مردم جعل می کنه که اون فضا با بهره گیری از این خاصیت انسان که همانقدر که تشنه حق است می تواند ضد حق باشد، یک روز جبهه یزید در کربلا می سازد و یک روز بعضی صحنه های شهادت این شهدای اخیر. و جای تعجب اینکه به نظرم شاید برخی از این اغتشاشگران رو که بسیجی و روحانی و... را شهید کردند اگر در فضای بی طرفی در مواجهه با داستان کربلا قرار دهیم شاید در جبهه حق باشند اما امروز چطور شیطان جن وانس برایش حق را اشتباه معرفی می کنند که می توانند به راحتی وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشته و یزیدی عمل کنند. استاد آیا جبهه های حق در طول تاریخ در هر مرحله به جهت وسیع تر شدن بوده که جبهه مقابلش و شاید مردم توان درک آن را نسبت به دین قبلی نداشته و تبدیل به جبهه تقابل می شدند با توجه به پیشینه وعبرت هایی که از تاریخ های قبل خود داشتند؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! امروز بی‌حجابی در این شرایط که تاریخ انقلاب اسلامی همواره در طلوعی متعالی است، حقیقتاً قلعه بی‌سکنه‌ای است و یقیناً چنین افرادی خواسته یا ناخواسته گرفتار تنهایی و افسردگی و پوچی می‌شوند زیرا این بی‌حجابی که پیش آمده است، یک بی‌حجابیِ عادی نیست، بلکه مقابله با نظام مقدسی است که شهدای عزیز در بقای آن جان‌ها فدا کردند. ۲. به شرایط تاریخی آخرالزمان فکر کنید که تقابل جبهه ظلمانیِ نهایی از یک طرف، با جبهه نورانی نهایی از طرف دیگر به میان آمده است و دیگر حدّ وسطی در میان نیست. این‌جا است که می‌بینیم عده‌ای که تا دیروز گمان می‌کردیم و گمان می‌کردند انسان‌های متوسطی هستند، چه اندازه در ظلمات فرو افتاده‌اند در آن حدّ که می‌توانند آن جسارت‌ها را به آن بسیجی عزیز که نماد معنویت و روحانیت جوانان امروزینِ این تاریخ بود، بکنند. موفق باشید  

33555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: پس از آن که من مباحث ده نکته در معرفت نفس را مطالعه و شرح صوتی آن را گوش دادم و از طریق تجربی متوجه من (خودم) شدم، سوال ۱. آیا در این تجربه من با معلوم زنده (منظورم من است)، ارتباط برقرار کرده ام؟ سوال ۲. آیا این تجربه کردن نفس در سوال یک که گفتم علم حضوری بود؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که در علم حضوری، وجودِ معلوم نزد عالِم است پس خود معلوم زنده، خودتان هستید نه آن‌که دوگانگی بین خودتان و معلوم‌تان باشد تا بحث ارتباط به میان آید. موفق باشید

33252
متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی و عزیز: موضوع قمه زنی در عزای سیدالشهدا. ممنون میشم این دیدگاه من رو بخونین و نظرتون و بدین. اولا بگم من واقعا از رو قلب و دل به این نتیجه رسیدم نه از روی ترس یا احساسات. دوما من حدود ١۵ سال در عاشورا قمه زدم پس اگه نظرم رو میگم آدمی نیستم که تجربه قمه زنی نداشته و الکی حرف میزنه، پس نه جو گیر شدم نه تعصب بیجا دارم. بلکه واقعا به این باور رسیدم. سوما من از ١۵ سالگی مرجع تقلید داشتم و چند تا عوض کردم. اول آیت الله بهجت و الان مرجع من رهبر است که علت تغییر آن را میگم حالا دیدگاه من: استاد گرامی من بعد از چندین سال قمه زنی در محرم که از سر شور حسینی بود و لحظه شماری می‌کردم برای فرا رسیدن عاشورا زندگی را سپری کردم تا اینکه اون سالی که فتوا بر حرام بودن قمه صادر شد که وجود من بهم ریخت اوایل بسیار ناراحت بودم که این چه دین و اسلام و انقلابی هست که با عزاداری مخالفه پس فرقش با طاغوت مخالف عزاداری چیه؟ چون نتونستم بپذیرم و تحلیل کنم بر خلاف نظر مراجع میرفتم قمه می‌زدم حتی مدتی به فکر رفتم کلا مرجع تقلید رو بیخیال بشم ولی دلم رضا نداد همیشه تو بحث ها درگیر میشدم ناراحت میشدم تا اینکه ٣ سال بعدش تو یک سخنرانی در محرم یک جمله بصورت تصادفی از سخنران شنیدم که مسیر تفکر من تغییر کرد اگه بگم زندگیم تغییر کرد بهتره اون سال تو اون جلسه گفت شور حسینی خیلی خوبه ولی مهمتر شعور حسینی هست و هر کدوم نباشه کار میلنگه و این دو مکمل هم هستند این جمله به قدری مرا درگیر کرد که خوب شور معلومه چیه ولی شعور چیه که این بابا گفت افتادم دنبال تحقیق که چرا قمه زنی حرام شده و این همه سال می‌زدن الان به ما رسید حرام شد؟ فهمیدم اولا مثلا ٢٠ سال پیش تکنولوژی پیشرفتش کمتر بوده گوشی و... نبوده، دهات اینوری از بغلی بیخبر بوده و.... ولی الان لحظه ای بصورت زنده دنیا در ارتباطه و یه خبر آنی پخش میشه، دوما این زمانه جهش اسلام و تشیع سرعت بالاتری گرفته و شده مورد بحث و نقد ٨ میلیارد آدم سوما در عصر حاضر ایران شده مرکز توجهات جهان چرا؟ چون هم مرکز اسلام هم مرکز تشیع جهان اسلام هم مهمتر از همه پرچم این انقلاب و اسلام که کلی خون بپاش ریخته شده بدست رهبری هست که هم مسلط بر فقه و احکام دینه هم مسلط بر امور خارج از کشور و سیاست هست و بر جهان اسلام آگاه و تدبیر داره و این موضوع رهبر باعث شد من به یقین برسم که اعلم تر از همه مراجع در این زمانه رهبر هست و باعث شد تغییر مرجع بدم و رهبر رو انتخاب کنم خوب دیدم با یه فتوا روبرو شدم که ١۵ سال انجام دادم و حالا باید ترک کنم وقتی فکر کردم و تحقیق دیدم شعور حسینی یعنی جلوتر مراجع حرکت نکنم پشت سرشون باشم به قول معروف زودتر از امام جماعت ارکان نماز و انجام نده پس اگه شک دارم راجع به فتوا باید از خود امام حسین ع بپرسم که نمیشه پس باید سراغ امام زمانه خودم امام مهدی عج برم منم آدم عادی سرتاپا گناه که توفیق میخاد ندارم تشرف کنم پس چی؟ میمونه علما و مراجعی که بیشتر از من میفهمن خوب یه مرجع تقلید که نمیاد یه عمر مرجعیت رو خراب کنه و آخرتش رو بسوزونه پس رو استنباط شرایط خاص الان دنیا نظر داده حرامه. من مقلد باید پشت سرش باشم پس باید بپذیرم چرا که اگر امتحانی باشه که چقدر در نبود امام معصوم بر نظر علما و مراجع پایبندیم بعدشم الان باید کل رو دید نه خود را صلاح مصلحت زمانه و اسلام و دیدن که میگن نزنین. یه وقت امام حسن با اون قدرت و لشکر تن به صلح داد مصلحت دید یه وقت برادرش امام حسین با ٧٢ تا با اینکه میدونست شهید میشن صلاح دونست قیام کنه. حالا یک نفر روی کج فهمی شبهه کنه امام حسین تن به خود کشی داد ولی نفهمه مصلحت قیام بوده که در هر دو برادر اگر این کار انجام نمیشد اسلام از بین می‌رفت الانم همین طوره مصلحت نیست که حرام کردن چرا شاید اونور دنیا یکی بخاد دنبال دین برتر بره که حقشه شروع کنه به تحقیق خوب کجا میره اول صوت و تصویر و فضای مجازی ماهواره و.... وقتی صحنه قمه زنی که واقعا از رو اخلاص برا امام حسین میزنن رو میبینه ولی خبر از اخلاص که نداره تصویر رو میبینه میگه پس راست می‌گفتند ایران مرکز تروریسته و خون ریزن و این چه دینی هست که خشونت داره و زده میشه و میشه حکایت داعش که با این ترفند نفرت از اسلام رو داشت رواج می‌داد و یه جور برداشت اون نفر میشه هم راستا با داعش اونم ایرانی که این همه هجمه دنیا بخاطر انقلاب که پرچمش و بدست صاحب واقعیش امام زمان عج خواهد داد. ببینن این کار توش انجام میشه رو این حساب تصمیم گرفتم دیگه تا زمانی که حرام است انجام ندم گفتم نکنه خدای نکرده بشه حکایت خوارج که زمان مولا علی ع بجای پشت سر جلو حرکت کردند و سر ورقه های قران فریب خوردند و قران ناطق که امام معصوم بود رو رها کردند و شد یکیشون ابن ملجم. گفتم نکنه ناخواسته به اسم عزاداری بجای جذب کمک به دفع کنم و مثلا جماعتی بشه که فرض کنیم سد معبر کنن راه بسته بشه و روضه بخونن به اسم محرم و کسی اورژانسی مریض و گرفتار معطل بمونه و به خطر بافته رو این حسابها من شک تو هیچ مدل عزاداری نمیارم ولی عقل میگه اون مدلی که حرام کردند مصلحتی بوده که به نفع خود محرم و دستگاه سیدالشهداست. پس در آخر به این نتیجه رسیدم که بجای قمه زنی عملی برتر انجام بدم مثل شرکت در جلسات روضه روضه ای که قدمتی دیرین داره در همان کربلای ١۴٠٠ سال پیش خونده شد و گفت انا قتیل العبرات من تشنه اشکهایم مگه کسی که کفشهای عزادارها رو جفت میکنه یا سرویس بهداشتی مجالس عزاداری را نظافت میکنه رو امام حسین نمی‌پزیره و فقط مثلا قمه رو می‌پزیره. این شد که جریان فکری من رو کلمه شعور حسینی تغییر کرد و میتونم بگم شعور حسینی یه جورایی همان بصیرتی هست که رهبر سالهاست بر آن تاکید دارند و چند سالی هست که دیگه قمه نزدم و بیشتر فکر کردم در علت و هدف قیام کربلا. ببخشید طولانی شد حال نظر مبارکتان را بفرمایید تا اگر جایی تفکر خطا رفته اصلاح کنیم. با تشکر وقت شما گرفته شد. حلال کنین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! چه اندازه خوب متوجه شده‌اید که: «شور حسینی در کنار شعور حسینی انسان را وسعت می‌دهد و به تعالی می‌رساند». و همان‌طور که می‌فرمایید انسان در این جهان باید حضور اسلام را در ابعاد کلی مدّ نظر قرار دهد و نه در ابعاد فردی و شخصی. امید است خوانندگان عزیز، سؤال کاربر محترم را از ابتدا تا انتها با دقت مطالعه فرمایند. زیرا آن عزیز نکات ارزشمندی را با خود و با ما در میان گذاشته است. موفق باشید   

33040

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: بنده ۱۳سالمه و به خاطر مسائلی دو بار خودکشی ناموفق داشتم. با اینکه از آخرت می‌ترسم ولی با این حال خیلی وسوسه میشم که دوباره این کارو انجام بدم. تمام ترسم اینکه نتوانم جلوی خودم رو بگیرم و مورد بعد بحث شهوت و میل جنسی هست که با این سن در من به وجود اومده و درحال بیشتر شدن است چه کنم که بر گناهانم غلبه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه ابعاد معرفتی خود را از یک طرف و اراده خود را از طرف دیگر تقویت کنید إن شاء الله از این معضلات عبور خواهید کرد. در مورد اول کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «آشتی با خدا» را که هر دوی آنها روی سایت هست پیشنهاد می‌شود و در مورد دوم ورزش کردن و پیاده روی و حضور با رفقای ایمانی در مسجد. موفق باشید

32966
متن پرسش

با سلام: در جلسه روز دوشنبه نظر گذرایی به سخنان مقام معظم رهبری در مرقد امام خمینی «رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» فرمودید که کار مفید و لازمی بود و حساسیت ما را نسبت به فرازهای سخنان رهبر معظم انقلاب بیشتر کرد. لطفاً چنانچه ممکن است همچنان این کار چه با سخنان ایشان در آن جلسه و چه با دیگر سخنان‌شان ادامه داشته باشد بخصوص که فرمودید می‌توان با سخنان مقام معظم رهبری برخوردی سلوکی داشته باشیم و حضور توحیدی خود را در آینده با نظر به سخنان ایشان احساس کنیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله به خوبی متوجه مسئله شده‌اید و حقیقتاً همان‌طور که ما در امور فردی باید نسبت به دستورات شرع مقدس برخوردی سلوکی داشته باشیم تا بیشترین بهره را ببریم، در امور اجتماعی شریعت مقدس نیز چنانچه برخورد سلوکی بنماییم، بهره ما از شریعت مقدس، بهره سالکان إلی اللهی می‌شود که به تعبیر حضرت روح الله «رضوان‌الله تعالی‌علیه» ره صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند. و از خدا تقاضامندیم تا توفیق تأمّل بیشتر نسبت به سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» را به ما بدهد تا نسبت به سلوک اجتماعی خود در این زمانه بی‌بهره نمانیم. از جمله برکات جلسه دوشنبه شب آن بود که یکی از حضار یعنی جناب استاد آقای علی پیرعلی پس از آن جلسه، اشعار خوبی را در رابطه با سخنان مقام معظم رهبری سروده‌‌اند که ذیلاً تقدیم می‌شود. موفق باشید.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اَلا ای رهبر فرزانه ما!

کلام ناب و ای دُردانه ما

به صحن و مرقد پیر جماران

فضا ازعطر توشد نورباران

سخن‌های تو نغز و دُرّ ناب است

که «روح الله، روح انقلاب است»

مبادا روح حق تحریف گردد

نظام، وارونه و تضعیف گردد

کنون کارعدو تحریکِ ملت

تقابل با نظامِ با اُبهت

مشاورهای خائن درکنارش

که آمار غلط داده به یارش

که خائن بر عدویند و به مایند

بطون خویش را رسوا نمایند

کنند القاء، رسید ایران به بن بست!!

عدو با ساده لوح گردیده همدست

به دوران امام هم حرف این بود

که گردد انقلاب شش ماهه نابود

گذشته زان زمان هشتاد، شش ماه

کشد دشمن ز غیظِ خویش، صد آه

نرسد این نظام هرگز به بن بست

شماها اهل بن‌بستید و هم پست

نبرد این زمان، جنگ رسانه

دروغ و تهمت و مکر و فَسانه

کنون تبیین جهاد مؤمنین است

که سایت اینک سلاح مرد دین است

به سبک غرب زیستن، ارتجاع است

ولو «تی‌شرت و «لی» و«ادکلن» است

چو خواهی بنگری ایمان مردم

بکن تشییع حاج قاسم، تجسم

به روحانیت اَر خواهی ارادت

ببین تشییع بهجت با درایت

بباید گردد ایمان کار صالح

سلام فرمانده و یا ابا صالح

انیس جان و ای جانم رضاجان

ولیِّ نعمت و شمس خراسان

دعا بنما که قائم رخ نماید

که اسرار الهی را گشاید

دعا کن خامنه‌ای زنده باشد

که بر ما سایه‌اش پاینده باشد

دعا کن تا که دریابیم شهیدان

به برهان و به عرفان و به قرآن

نماز قدس را برپا نماییم

دلان مرده را احیا نماییم

32842

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز و بزرگوارم خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید. سال‌هاست هر کجا در مسیر بندگی حق دچار مشکل می شوم سریع برای شما پیام می‌فرستم و پاسخ شما را به لطف خدا کلید حل مشکل می‌کنم. بر این نعمت خدای را سپاس. استاد جان سوالی برایم پیش آمده. بنده و همسرم هر دو از آثار شما بهره بسیار برده و نظرات صائب شما را قبول داریم. مدتی است همسر من یک استاد پیدا کرده و پیش ایشان می رود ظاهرا استادشان انقلابی و در خط رهبری است اما اینطور است که افراد برای حل مشکلاتشان می آیند نزد ایشان و ایشان نگاه می‌کند و مشکلشان را می فهمد و... امشب همسرم می‌گفت که در جلسه استاد جن آمده همه رو زده به جز استاد و این زدن مثل این است که از چند طبقه به پایین پرت شده باشی و... به همسرم می‌گویم که راه هدایت، رفتن به دنبال این راه ها نیست اینها نتیجه ای برایت به همراه نمی آورد و....اما گوش نمی دهد، بهشون گفتم در کتاب جن و جادو و....استاد طاهرزاده میگن دنبال این مسیر ها نروید و....در نهایت قرار شد شما رو حکم قرار دهیم و از شما بپرسیم، و نظر شما رو راهنمای مسیر قرار دهیم. ممنون از لطف شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً در این جلساتی که جنیّان جرأت می‌کنند حاضر شوند، حتی اگر تأثیر هم نداشته باشند؛ نباید شرکت کرد. نفسِ طمعِ جنّیان برای حضور در این جلسات، نشانه آن است که از معارف توحیدیِ عالیه و سلوک ربّانیِ الهی چندان در میان نیست. موفق باشید

32655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: شرمنده از مزاحمت مجدد درباره سوالی که داشتم در سوال ۳۰۹۵۲ تا حدودی پاسخم را پیدا کردم. اما مسئله ام اینست که گویی جنگ بین دنیا و آخرتم مرا سخت گرفتار و ملول کرده، ازطرفی نمی دانم بعنوان یک خانم در جمع ها و جامعه مثلا لباسهای مشکی و ساده باید بپوشم که نظر نامحرم جلب نشود یا لباسی بپوشم که مثلا قشر نوجوان را هم جذب کند و دلزده نکند؟ که در اینصورت حکم آن را در نظر نامحرمان نمی دانم، البته گویا آنچه باید افراد را جذب کند منزلت من باید باشد نه این امور؛ اما من نمی توانم تعادل را دریابم نهایتا این مسئله ی لباس، گاهی برایم وسواس فکری پیش می آورد و خودش غفلتی برایم شده که مزاحم شما شدم راستش حتی مثلا با چادر که هستم روسری غیر از رنگ مشکی جلوی نامحرمان سختم هست و نمی دانم درست است و مشکلی ندارد یا نه، یا من وسواس دارم؟ افسوس ها دارم که چرا اینقدر به جای تعالی، ارزش سیر و بودنم را تخفیف داده ام و می دهم، که به جای کسب لباس تقوی و پیروی از صاحبان سیره، خودم را اسیر خودم کرده ام ، که ندانستم «ان العزه لله جمیعا» استاد اگر بطور مثال عفو کامله ی الهی به من برسد آیا در آنصورت خجلت زدگی کارها و غفلت هایم نابود می شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نباید تا این حدّ حساس بود بالاخره مؤمنین باید خوش‌سلیقه باشند و در ظاهر آن‌ها، آن زیباییِ طبیعی و خوش‌سلیقگی معلوم شود. آنچه مورد تأیید نیست حالتی است که به طور غیر طبیعی رنگ‌های لباس ذهن‌ها را به خود مشغول کند مثل آن‌که کسی به جای روسری روشن به رنگ صورتی، روسری روشن به رنگ قرمز جیغ داشته باشد. در این موارد خوب است به جزوات مربوط به «زن» که روی سایت هست رجوع شود. موفق باشید

32537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم: سلام استاد خدا قوت. ممنونم از زمانی که میذارید من دانشجوی سال آخر روانشناسی هستم و قصد ورود به حوزه رو دارم اما در کم و کیف اون سردرگمم مسئله کلی اول: ۱. به صورت کلی ضرورت ورود به حوزه و رسالت و جایگاه حوزه کجاست؟ دنبال اون معنایی می‌گردم که جایی غیر از حوزه نمیشه پیدا کرد با توجه به سیستماتیک شدن حوزه (به معنای منفی اون) کند، غیر اجتماعی و دیر بازده بودن، و مشکلات معیشت و.... چیزی که من متوجه میشم حوزه به خودی خود موضوعیت نداره و این حوزه اصطلاحی حاصل یه سیر تطور تاریخی اجتماعی هست. پس اینطور نیست که خود این ساختار مشار الیه باشه. پس باید یه اتفاقی اونجا بیفته که جای دیگه نیست دنبال اون معنا هستم. مسئله کلی دوم: ۲. من قصد دارم در همین ایام ازدواج کنم. بر فرض اثبات لزوم ورود شخصی مثل من به حوزه، چطور باید وضعیت معیشت ازدواج و حوزه در سال های ابتدایی (با فرض لزوم ازدواج) رو مدیریت و با هم جمع کنم؟ با توجه به نقش های ما در جامعه و انتظار جامعه از ما و... عده ای صرفا تمحض در درس رو لازم میدونن و عده ای کار در کنار تحصیل رو وظیفه طلاب. و عده ای معتقدند کار طلاب باید از جنس طلبگی و در مسیر طلبگی باشه حالا آیا جنس برخورد با رزق برای طلاب وضعیت خاصی داره؟ آیا این قضیه به نسبت روحیه، میزان اعتقاد به رزق، و یا هر فاکتور دیگه ای نسبیه؟ در آخر وظیفه من چی هست؟ و چطور باید بفهمم؟ ۳. در آخر با توجه به این که به نسبت عامه طلاب سن ما دانشگاهی ها بالاتره و از جهاتی برتری و از جهاتی ضعف داریم راه خلصی رو پیشنهاد می‌کنید که فرد با توجه به شرایط فردی و... دروس رو زودتر بخونه، ارتقایی، یا مثلا سیر حوزه را با ترفند هایی زودتر تموم کنه و بعدا تعمق رو زیر نظر اساتید با برنامه خودش پیش بره، یا هر کار دیگری که جبران عقب ماندگی زمانی ما باشه؟ در یکی از سوالات دیدم فرمودید حضرت آقا و شهید مطهری هم از همین ساختار پرورش یافتند چیزی که به ذهن بنده میرسه اینه که اولا ساختار حوزه ای که این حضرات و علمای سلف گذروندن تا حدود زیادی مثل الان نیست و لااقل بسط ید بسیار بیشتری داشتن دوما چیزی که به نظر میرسه این علما هم خودشون بودن که کار رو به جایی رسوندن و به قولی جزو استثنائات هستن. همون جمله معروف که اگر کسی میخواد به جایی برسه خودش باید یه کاری بکنه حوزه و دانشگاه چیزی به دست نمیده. خیلی لطف می کنید پیشاپیش ممنون از پاسختون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد معیشت، در زندگی طلبگی بخصوص در موقعیتی که جنابعالی می‌فرمایید؛ کارِ ساده‌ای نیست و بالاخره باید والدین تا حدّی کمک‌کار باشند. ۲. آری! باید خودتان از حوزه و بستری که فراهم شده، استفاده کنید و به همین جهت نیاز است که ابتکار عمل را خودتان به‌دست بگیرید. و این‌جا است که ارتقایی‌خواندن جا دارد. موفق باشید

32309

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض ادب و احترام: جناب استاد بنده واقعا دغدغه ظهور را دارم و به طور جدی تصمیم گرفته ام خود را برای ظهور آماده کنم. شاید اشتیاق بنده را به پای جوانی و... بگذارید اما بنده بارها روی این موضوع دقیق شده ام و فکر کرده ام و متوجه شده ام که نمی‌توان بیشتر از این بدون حضور شخص امام (عج) به زندگی ادامه داد. و وقتی دنیا از اساس مشکل دارد و انحراف دارد، و سبک‌زندگی و تفکرمان از پایه ایراد دارد، نمی‌توان بی تفاوت به زندگی ادامه داد و مشغول اهداف شخصی شد. جناب استاد بنده به لطف خدا رتبه سه رقمی در کنکور کسب کردم و اکنون در رشته و دانشگاهی درس می‌خوانم که آرزوی خیلی‌هاست. و اطمینان دارم اگر توفیق باشد و بر روی درس رشته خود متمرکز شوم، تا آخرین درجات می‌توانم پیش بروم. اما این اهداف و دغدغه‌ها در برابر دغدغه ظهور بسیار کوچک و ناچیزند... خلاصه بگویم، از آرزوهای شخصی خود گذشته ام اما نمی‌دانم چطور باید برای ظهور آماده شوم و مهمتر از آن، چطور در امر ظهور موثر باشم؟ البته بنده کسی نیستم و از حد معمول هم توانم کمتر نباشد، بیشتر نیست. اما می‌دانم اگر انسان خودسازی صحیحی داشته باشد، می‌تواند تا حد فوق‌العاده‌ای در اطراف و اطرافیان اثر بگذارد؛ مانند شهید بهشتی می‌تواند «یک ملت» باشد و مانند شهید سلیمانی «یک مکتب» . بیشتر از عمر و توان و استعدادم هم چیزی ندارم که در این راه بگذارم. اما همین‌ها را نمی‌دانم چطور به کار بگیرم که به درد ظهور آقا بخورد. بارها سیر مطالعاتی یا مراقبه جدی را شروع کرده ام اما از ترس اینکه مبادا راه را اشتباه بروم، متوقف شده ام. آن طور هم که شواهد نزدیک‌بودن ظهور را نشان می‌دهند، زمانی برای آزمون و خطا ندارم. متاسفانه در رشته سخت و پرکاری هم درس می‌خوانم و با اینکه نسبت به دروس دانشگاه بی‌اعتنا شده ام و به «پاس کردن» قناعت می‌کنم (تا بتوانم زمانم را صرف مطالعه و ... کنم) اما باز هم نمی‌توانم تمام وقتم را خالی کنم. به همین دلیل می‌ترسم کند پیش بروم و دیر شود... از خودخوری و سرگردانی خسته شده ام و آمدم از شما راهنمایی بگیرم. لطفا لطفتان را از بنده دریغ نفرمایید و بفرمایید که اکنون دقیقا باید چه کنم؟ مطالعه کنم یا ابتدا به مراقبه و خودسازی اخلاقی بپردازم؟ اگر بناست مطالعه کنم تا چه حد جلو بروم و اگر بنا به مراقبه است با چه روشی؟ و در مورد مطالعه، استاد بنده متوجه شده ام که استعداد کلامی و فلسفی دارم. به همین خاطر گفتم شاید بهتر باشد قبل از یک سیر مطالعه اسلامی، یک سیر مطالعه برای فلسفه اسلامی داشته باشم و با صوت تدریس اساتید پیش بروم. آیا شما این رویه را تایید می‌کنید؟ و از آنجایی که فلسفه خواندن به هر حال زمان می‌برد، به نظرتان برای ظهور «دیر نمی‌شود؟!» با سپاس فراوان از اینکه راهمان را روشن می‌کنید. اجرتان با خدا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده در دنبال‌کردن دقیق قرآن است با کمک‌گرفتن از تفسیر المیزان تا بستر حضور انسانی که تمام وجودش ظهور قرآن است، فراهم شود و او «فهم» گردد و تنها نماند. سیر مطالعاتی سایت می‌تواند مقدمه ورود به فهم تفسیر المیزان باشد. دنبال‌کردن کامل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام بسیار کارساز است. موفق باشید

32010
متن پرسش

سلام استاد عزیز: استاد عزیز شخصیت حقیر طوری است که در کنار بحثهای فکری به کارهای اجرایی فرهنگی هم می پردازم ولی گاهی انسان با کوه مشکلات و موانع روبرو می‌شود که آدم کم می آورد از طرفی به حضرت آقا نگاه می کنیم می بینیم با این اطلاعات وسیعی که از مشکلات دارند خود را نمی بازند و به اصطلاح کم نمی آورند این رویکرد از چه طریقی حاصل می شود و چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بسی مهم است که انسان وسعت خود را بشناسد بخصوص در این تاریخ که انسان، جهانی شده است و اگر به حضور جهانی خود فکر کند، می‌تواند در همه آن‌جاهایی که باید حاضر شود، حاضر گردد بدون آن‌که کاری او را از کاری باز دارد. گویا اگر تا دیروز ۵ پیامبر اولی‌العزم داشتیم، امروز بسیاری از انسان‌ها می‌توانند اولی‌العزم باشند. آیا به قول خودتان به رهبر انقلاب و حضرت امام و علامه طباطبایی نظر نکرده‌ایم که چگونه در جهان خود حاضر بودند؟ موفق باشید      

32007

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد: استاد اولین جایی است که خواستگاری رفتم و چند جلسه ای صحبت کردیم و فکر می‌کنم تا الان در کلیات تناسب با همدیگر داریم ولی در یکسری مسایل اختلافاتی است که تصمیم گیری را برایم مشکل کرده و از طرفی نمی‌خواهم الکی مورد را کنار بگذارم و سراغ موارد بعدی بروم و از طرفی هم فکر می‌کنم این مسایل هم قبل ازدواج باید حل بشود تا پیش زمینه مشکلی در آینده نشود. مثلا من اصلا اهل موسیقی نیستم ولی خانم اهل موسیقی هستند و من گفتم نمی‌تونید موسیقی رو کنار بگذارید؟ گفتند نه و یکسری مواقع نیاز به موسیقی دارم و به این نرسیدم که این موسیقی هایی که گوش میدم مشکل دارد و حرام است و نهایتا جاهایی که مشترکا دو نفر هستیم میتونم گوش ندم ولی به صورت انفرادی و در خلوت گوش میدم. من هم حرمت موسیقی هایی رو که گوش می‌دهند نمیدونم ولی حتی اگر حرام هم نباشد من اصلا اهل گوش دادن به موسیقی نیستم و فکر می‌کنم اثرات وضعی خودش را روی خانم دارد و برای بحث تربیت فرزند و اینکه خانم قرار است مادر بچه های من بشوند این مسئله اهمیت دارد. این نکته رو هم بگم که خانم حافظ قرآن هم هستند واین هم یکم من رو سردرگم کرده که کسی که حافظ قرآن است و مأنوس با قرآن است مگر می‌شود اهل موسیقی باشد. لطفاً بنده رو در این امر راهنمایی کنید. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که موسیقی از نظر ذاتی حرام نیست و لذا نمی‌تواند اثر وضعی داشته باشد و با این‌که بنده در مورد موسیقی صاحب‌نظر نیستم؛ ولی به این فکر کنید که بنا نیست همسر شما در جاده برداشت شما از دین، حرکت کند. باید هر دو در جاده‌ای که خداوند مقابل شما قرار داده و حرام و حلال و مکروه و مستحب را تعیین کرده است حرکت کنید و همدیگر را تحمل نمایید. موفق باشید

31815

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: بنده بعضی جاهای شرح شما بر کتاب از برهان تا عرفان رو متوجه نمیشم. به همین علت مجبورم به صورت سوال اونها رو مطرح کنم. ممنون بابت توجهتون. در جلسه اول بیان می‌کنید که نورانیت اگر قابل اشاره کردن باشه که دیگه توحید نیست. چرا؟ اینجا منظورتون از توحید چیه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان حضور نور یگانه عالم است. ما به اشیاء می‌توانیم اشاره کنیم ولی به یگانگی عالم که نمی‌توان اشاره کرد. موفق باشید

31574

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: خداوند بر توفیقاتتان بیفزاید. استاد جان طبق آموزه های دینی ما موظفیم با دوستان اهل بیت دوست و با دشمنانشان دشمن باشیم. در فضای جامعه امروز و با گسترش رسانه های معاند که کمر بسته اند عقاید شیعیان را نابود کنند (این دشمنی از اینجا پیداست که به عقاید و دیدگاه های اهل سنت که ضعف درش کم نیست کسی کاری نداره. خودتان که بهتر مستحضرید.) خیلی از افراد فامیل و آشنا و... تحت تاثیر قرار گرفته و بعضا ایمان و عقایدشان کامل تغییر کرده. بعد در گروه های خانوادگی مطالبی می گذارند که خب خشم دینی انسان رو بر می انگیزه به عنوان نمونه چندی پیش برادرم، که خیلی برام عزیزه، عزاداریهای امام حسین علیه السلام، در لرستان که گل می‌مالند و.... رو در گروه خانوادگی نوشت: اینها چرت و پرته (العیاذبالله). من هم ذیلش نوشتم چرت و پرت تمام زندگی و هیکل تو و امثال توست! استاد جان اگر کسی به شخص من هر چه بگوید می‌توانم حلم به خرج دهم اما در قبال اهل بیت علیهم السلام جواب افراد رو می دهم. حال سوالم این است نکند من باید با روش ارشاد پیش بروم و با نرمی و ملایمت. چون اینها بهرحال معاند نیستند اما شدیدا تحت تاثیر فضای رسانه های صهیونیستی ضد شیعه قرار گرفته اند. یا اینکه مدارا با ایشان، جری ترشان می کند؟ لطفا راهنماییم کنید. متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! و آری! باید با روش ارشاد و تذکر و دلیل و سکوت، کار را جلو برد زیرا اینان جاهل‌ِ قاصرند و نه معاندِ مقصر. موفق باشید

31562

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: وقت بخیر. استاد بنده همیشه ناراحت و بسیار عصبی هستم. نماز می خونم و قرآن می خونم ولی فایده ای نداره به نظرتون چکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد پیشنهاد می‌شود کتاب حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در شرح حدیث «جنود عقل و جهل» را با حوصله و استمرار دنبال فرمایید. موفق باشید

31528

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه فرمودید نور امام حسین (ع) را باید در خود کشف کرد و مبحث نور امام، آیا این نور همان نور خاص هست که در آیه ۳۵ سوره نور توضیح می دهید؟ در این آیه فرمودید که «الله نور السموات و الارض» نور همگانی است که در همه موجودات است و آخر آیه که به این شکل بود که «یهد الله لنوره من یشا» فرمودید که لنوره، نور خاص حق است. آیا نور امام هم همین نور خاص حق می شود؟ ۲. آیا جایگاه این نور خاص فقط قلوب مومنین است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! نور خدا در مظهریت والایی مثل حضرت امام حسین «علیه‌السلام» به ظهور می‌اید. ۲. قلوب مؤمنین ظرفیت قبول آن نور را بیشتر از بقیه انسان‌ها دارا می‌باشند. موفق باشید

31497

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نظر شما راجع به رد شدن صلاحیت وزیر آموزش و پرورش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده وزیری تحول‌خواه بود. فکر نمی‌کنم وزیر بعدی که مجلس عملاً مجبور می‌شود به او رأی دهد، بهتر از ایشان باشد. موفق باشید

31410

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ما چیکار کنیم در مورد امام زمان (عج) یه موقعه اینجوری نباشیم. تو سپاه یزید نباشیم رو در روی اماممون نباشیم؟ ما هم نماز می خونیم ما هم قرآن می خونیم سپاه یزید هم همین کارا رو می کردن. ولی چرا رو در روی امام حسین علیه السلام قرار گرفتن امام رو شهید کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفهمیدند نباید در تاریخ جاهلیت نباشند. ما نیز باید در مقابله با تاریخ مدرن در تاریخ انقلاب اسلامی و ذیل رهبری انقلاب حاضر باشیم. موفق باشید

30763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد، عبادات قبول. استاد چقد احتیاج داریم این روزا به محبت خدا، حالا بد، دلا گرفته، همه خسته، اوضاع ناجوانمردانه سرد است! هر جا رو نگاه می‌کنی پر از غمه، آیا خدا نمی‌خواهد تجلی دیگری کند؟ استاد چقد حسرت زمان جنگ رو می‌خورم، شهید میشدن جوونا، سخت بود، اما توش عشق بود، محبت بود، نشاط بود، خدا بود، اما حالا .... خوشا به حال شهدا که رفتن و ندیدن این روزای دنیا رو، استاد من دیگه بریدم خسته شدم، گاهی های های گریه می‌کنم، یاد روزایی که هیئت می‌رفتم و مسجد و زیارت، یاد روزایی که می‌تونستم با آرامش عزیزانم رو در آغوش بگیرم، استاد ما بدیم، گنه کاریم اما یکم امتحانمون سخت نشد؟ متی نصرالله؟ یا مهدی (عج) متی ترانا و نراک؟ هل الیک یاین احمد سبیل فتلقی؟ این المضطر الذی یجاب اذا دعی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم این جهان و این انسان و اسلام عزیز ظرفیت آن را دارد که در چنین شرایطی نیز جهانی را مناسب این تاریخ در مقابل ما بگشاید؟ مگر علمای بزرگ ما در زمان رضاخان که هزار برابر بدتر از ویروس کرونا بود؛ نتوانستند آن زیبایی‌های دینداری را به ظهور آورند و شخصیت آیت الله شاه‌آبادی‌ها شکل گرفتند؟ موفق باشید 

30589

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و تبریک سال نو خدمت استاد ارجمند: می‌خواستم نظرتان را درباره شخصیت آقای نادر ابراهیمی و کتاب سه دیدار ایشان که به زندگی حضرت امام می‌پردازد بدانم. ایشان در این کتاب که درباره حضرت امام است سخنانی دو پهلو مطرح می‌کنند که از سویی درباره زمانه حضرت امام درست است از سویی با توجه به تعریف و تمجید ایشان در ابتدای کتاب از پدر روح الله زم حس برانگیختگی و اعتراض به وضع موجود را می‌دهد. سپاس از لطفتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن کتاب نیستم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید

30474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام: بعد از خواندن دکتر داوری و مباحث جهانی بین دو جهان احساس غربت در مواجهه با بعضی از این به اصطلاح اهل فکرها به انسان دست می دهد انگار در وطن خویش انسان غریب است احساس حضرتعالی چیست؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور می‌شود با مطالعه‌ی کتاب که هنوز به منصه‌ی ظهور نیامده، جهانی گسترده مقابل انسان گشوده می‌شود و سایر انسان‌هایی که به نحوی به دنبال حقیقت‌اند، از آنِ ما خواهند شد. موفق باشید

29383

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده و عرض تبریک بابت میلاد پیمغبر و امام صادق جواب سوال 29319 هنوز ایمیلی برای اینجانب فرستاده نشده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی این‌طور جواب داده شد: 29319- باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده مدارا و خوش‌برخوردی و به اصطلاح، ریشخند و امیددادن به آینده، إن‌شاءالله کارساز خواهد بود. موفق باشید

نمایش چاپی