بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یکی از دوستان به مصاحبه ای از فالاچی نویسنده معروف فرانسوی با امام راحل اشاره می کرد و می گفت وقتی از امام سوال شد، علی الظاهر بسیاری از اقدامات اصلاحگرانه شما شبیه سیاستهای شاه است پس شما چرا بدنبال تغییر حکومت هستید، گویی امام فرموده اند که هر اقدامی حتی مثبت در بستر حکومت طاغوت که سیاست گذاری اش مبتنی بر قوانین الهی و دستورات اولیاء او نباشد، باطل و خارج از بستر شرع است. آیا این مطلب مطابق اصول اعتقادی ما صحیح است یا بحث دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا باید جهت‌گیری‌ها الهی باشد تا برکات معنوی شامل جامعه گردد وگرنه موجب نفس امّاره می‌شود. موفق باشید

25023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: از کجا متوجه بشم افکاری که به ذهنم خطور میکنه و یک موضوع و یا گره و مشکلی بدرستی حلاجی و ریشه یابی میشه حاصل فکر من هست یا یک انکشاف معنوی و روحانی است؟ (مثلا به هنگام دریافت وام قرض الحسنه از مسیر درست نه بانک و... این گره کوری که در زندگی ایجاد شده بخاطر اینه که موقع دریافت آن به درامدت امید داشتی نه به خدای خودت و این گره حاصل این غفلت هستش و یا تعداد اذکار و عبادات در روز با توجه بیشتر انجام بده و ....امثال این موارد منظورم هستش)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید بر اساس دستورات شرع الهی تصمیم بگیرید و یا با کسی که در شریعت و احکام آن غور کرده است، مشورت کنید. موفق باشید

34311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من حالم خوب نیست. دانشجوی شریف ام. فعال بسیج دانشجویی. روز به روز بیشتر از معارف الهی مخصوصا از سیر شما بهره مند می‌شوم. ولی همین که کمی در تزکیه نفس جلو می‌روم سقوط می‌کنم و در گیر لهو و لعب می‌شم. استاد من دوست دارم آن حیات طیبه را، آن حقیقت را لمس کنم اما تعلقات دست و پای من را بسته. استاد مثل تشنه‌ای که آب را در چند قدمی‌اش می‌بینه اما فلجه و نمی‌تونه به سمتش حرکت کنه. استاد لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرار سلوک همین است که گاهی ما در «بسط» قرار می‌گیریم و حضرت ربّ العالمین با نور جواد و درخشش خود به سوی ما می‌آید و به قول حافظ ممکن است که ما در طمع خام قرار گیریم و گمان کنیم دیگر مطلب تمام شد. ولی بعد از مدتی ما در «قبض» قرار می‌گیریم به این معنا که «نه هنوز!» راه‌ها در میان است تا با «صبر» و شکیبایی و عدم بی‌قراری همچنان راه را ادامه دهیم در آن حدّ که به ما فرموده‌اند در قیامت آن‌قدر پاداش پایداری در دین را در شرایط صبر و قبض، به ما می‌دهند؛ که از خدا می‌خواستیم ای کاش همیشه در قبض بودیم. هرچه هست به قول جناب مولوی: «ای برادر عقل یک دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

33796

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه فتنه های آخرالزمان دارد با سختی عجیبی به سمت مان سرازیر می شود و اینکه تا همین یکسال قبل تصور این شرایط سنگین نیز برایم محال بود؛ واقعا الان چه باید کرد؟ از دولتهایی که برای نسل ما یعنی دهه هشتادی ها هیچ برنامه ریزی ای نکرده اند و نمی‌کنند و همچنان بی خاصیت، در حال گذران هستند؛ تا هجوم آماج رسانه ای از داخل و خارج و دوست و دشمن!!! شرایطِ بسیار پیچیده‌ای برای ما جوانان به وجود آمده است. در کلاسهای درسی مان را که نگاه می اندازیم می‌بینیم که از ۲۵ نفر دانش آموزی که هستند تنها و تنها ۵ نفر از آنها، واقعا انقلابی هستند (البته خداوند به ما رحم کند تا بتوانیم در مسیر مقدس شهدا همچنان ثابت قدم باشیم). درست است که گروه کوچکی به گروه بزرگی به پیروزی می‌رسند و این وعده قرآنی است ولی آنهایی هم که قرابتی با انقلاب ندارند فرزندان همین ایران خودمان هستند کدام فعل ما باعث رنجش آنها شده است؟ همه آنها که از سر لجبازی با انقلاب مشکل ندارند! ما تازه وارد اجتماع شده ایم و این حجم از فشار واقعا طاقت مان را کاهش داده است. توصیه جامع شما چیست؟ واقعا ما از معارف ناب، تحلیل های مؤثر و رسانه های جذاب محرومیم و در تنگنا قرار داریم. دوست هم نداریم (ابدا) که از مسیر مستقیم انقلاب اسلامی خارج بشویم. به عنوان یک جوان ایرانی عرض می‌کنم که دوست ندارم از مسیر مستقیم انقلاب اسلامی خارج بشوم گویی همیشه باطل جذاب تر می نمایاند پس چرا عصای موسی نمی آید که با اعجاز اللهی اش ساز و کار باطل را ببلعد؟ منظورم اصلا اعتراض به امر اللهی نیست! هر چه خدا خواست همان می‌شود. اما بالاخره ما باید بتوانیم کار کنیم، مسئله هایمان را بشناسیم، تلاش کنیم و آنها را مرتفع سازیم معارف مان چه باشد؟ روش بهره برداری مان چگونه باشد؟ وظیفه مان چیست؟ این تشنگی و این ولع مان را چگونه پاسخ دهیم؟ واقعا چرا اینقدر باید احساس تنهایی بکنیم در صورتیکه در ۲۲ بهمن میلیونها نفر به خیابانها می آیند؟ گویی تنها گذاشتگان تاریخیم عمل به سخن رهبری چگونه باید باشد؟ ما که در سخن حاضریم جانمان را هم فدای ایشان و آرمان ایشان بکنیم ان شاءالله در عمل هم چنین باشد ولی فهم جامع و کامل سخنان ایشان برایمان دشوار است. فهم کلام ولی خدا نیاز به ترجمه دارد مفسری بیاید و بگوید و کشف کند تا ما جوانان گام دوم انقلاب، تهی از مبانی نباشیم والله سخت است. ولی امیدواریم که «اِنَّ مع العُسر‌ِ یُسرا» متأسفانه خوبان این زمانه به جوانان اهمیت چندانی نمی دهند. (شما تنها کسی هستید که من می‌شناسم و می‌توانم به عنوان یک راهنما، پیر، مرشد و استاد به او اعتماد کنم. من از نظر معرفتی در فقر به سر می‌برم و همین فقر باعث شده که تشنگی ای برای معارف داشته باشم؛ لذا واقعا از سر صدق با شما گفتگو می‌کنم و انتظار دارم که آن الهام اللهی که به قلب تان می‌رسد، آن اشراق قدسی را به طور شفاف برایم بیان کنید. هر چند من شاید دلم برای درک آن مبانی آماده نباشد اما شاید یک دل آماده این سؤال را بخواند و پرواز کند.) با تشکر 🌹

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که باید به خود آییم و جوانان خود را با ظرفیت گسترده‌ای که دارند، درست درک کنیم و در این مورد کوتاهی‌هایی داشته‌ایم؛ بحثی نیست. بحث در آن است که امثال شما که از همین نسل هستید، چگونه با وقار و فهم و حکمت، خود را نشان دهید که با سبکی که از شما می‌بینند بقیه جوانان نیز به خود آیند که گمشده خود را در چه شخصیت‌هایی باید بیابند و چگونه از سلبریتی‌های آن‌چنانی فاصله بگیرند. در این صورت است که جوانان ما با سعه صدری که در امثال شما و بخصوص با کلیّت بیشتر در رهبر معظم انقلاب می‌بینند؛ نه‌تنها انگیزه مخالفت‌شان کم می‌شود، بلکه متوجه می‌شوند برای عبور از امپراطوری توهّم باید به حقیقتی نظر کنند که در دل انقلاب اسلامی به ظهور آمده است. عرایضی در رابطه با آینده انقلاب اسلامی در این تاریخ تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است. امید است که مفید افتد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11872

33642
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. استاد عزیزم برخی از دوستان ما اینطور فکر می‌کنند که فقط شیعه اثنی عشری مومن محسوب می‌شود و اهل سعادت و نجات است و منظورشان از شیعه، اطاعت از ائمه اثنی عشر نیست بلکه مقصودشان، محبت و اعتقاد به ولایت و امامت و خلافت بلافصل امیرالمومنین علی علیه السلام و یازده امام بعد از ایشان و بغض نسبت به خلفاء ثلاثه و سایر دشمنان آن حضرات است. و پیروان سایر ادیان و مذاهب و مکاتب را یا منکر و معاند می‌دانند که فرجامشان شقاوت و عذاب الهی است یا مستضعفینی می‌دانند که فرجامشان با خداست و سعادت و نجاتشان معلوم نیست. اما بنده فکر می‌کنم معصومین علیهم السلام در قله ایمان و سعادت هستند و سایر انسان‌ها به اندازه‌ای که از لحاظ فکری و عملی به آنان نزدیکتر باشند از ایمان و سعادت بهره‌مند خواهند بود. چه بسا کسی در ظاهر شیعه باشد یعنی اذعان به امامت ائمه اثنی عشر و بغض غاصبین حق آنان را داشته باشد ولی فرسنگ‌ها از خط فکری و عملی معصومین علیهم السلام فاصله داشته باشد یا حتی در تقابل با خط فکری آنان باشد مانند امثال شیرازی و یاسر الحبیب و غیره و چه بسا کسی شیعه نباشد اما از نظر خط فکری و عملی به معصومین علیهم السلام نزدیک باشد مانند شهدای غیر شیعه انقلاب اسلامی. البته مومن‌ترین و سعادتمندترین انسان‌ها بعد از معصومین علیهم السلام، شیعیان واقعی آن حضرات هستند همچون حضرت سلمان و امام خمینی رضوان الله تعالی علیهما لکن سایر انسان‌ها از هر دین و مذهب و مکتبی که باشند اگر نسبت به آنچه از حقیقت و آیات الهی که در زندگی برایش آشکار می‌شود، انکار و استکبار و تکذیب نداشته باشند و با جان و دل آن را بپذیرد و به آن پایبند باشند، اهل ایمان و سعادت و نجات خواهند بود اگرچه در پاره‌ای از مسائل مستضعف باشند. این فکر بنده است که دوستان آن را انحراف می‌دانند و اکنون که دستم از دامان پر مهر امام زمانم عجل الله تعالی فرجه الشریف به ظاهر کوتاه است و نمی‌توانم همچون اصحاب عصر ائمه علیهم السلام عقیده ام را بر آنان عرضه کنم و صحت و سقم آن را بفهمم خواهشم از شما که عمر خود را در تعلم و تعلیم معارف اهل بیت علیهم السلام گذرانده‌اید این است که نظر خود را نسبت به ایمان و سعادت و نجات اخروی غیر شیعه با اشاره به ادله‌ای که در خاطر شریف دارید بفرمایید و اگر اشتباه و انحرافی در فکر بنده ملاحظه فرمودید اصلاح بفرمایید. همواره ارادتمند و دعاگوی شما هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که جنابعالی متوجه شده‌اید. عنایت داشته باشید که ۴ امامِ اهل سنت در آموزه‌های خود تحت تعلیم حضرت امام باقر و امام صادق «علیهماالسلام» بوده‌اند و به‌جز وهّابی‌ها بقیه اهل سنت عملاً شیعه و محبّ اهل بیت‌اند. از طرفی وقتی رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اطلبوا العلم ولو بالصين» علم را طلب کنید ولو این‌که در دورترین مناطق یعنی در چین باشد. و این نشان می‌دهد که تا این اندازه باید اندیشه و فهم سایر ملل و ادیان و فرق دیگر را مدّ نظر داشت و قابل استفاده دانست. موفق باشید

32393

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم. بی مقدمه میرم سر حرف اصلیم...... دعا کنید. یاعلی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر شما باید این باشد که در همین فضای سخت، استعدادهای خود را شکوفا کنید. زنان بزرگ همواره در دلِ سختی‌ها و نداری‌ها توانسته‌اند فرزندان بزرگی همچون علامه طباطبایی‌ها بپرورانند. از طرفی رابطه محبت‌آمیز خود و فرزندان‌تان را به بهانه‌هایی که می‌فرمایید از مادر و پدر خودتان و والدین همسرتان قطع نکنید تا گشایش لازم حاصل شود. با محبت و گشاده‌رویی، کار جلو می‌رود. موفق باشید

31811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: استاد چطور سوء تفاهمات را رفع کنیم طوریکه به اشتباه نیفتیم؟ گاهی حتی با گفتن حقیقت کسی حرف ما را باور نمی کند!

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: با ارتباطی نرم و با برخوردی شیرین و با صفا، إن‌شاءالله سوء تفاهم‌ها از بین می‌رود.
فرهنگ «مدارا» که در متون دینی و روایات بر آن تأکید می‌شود، حکایت از آن دارد که انسان‌ها می‌توانند با حضور در سنتی خاص و تاریخی معین به فهمی نائل شوند که محصول و برآیند گفت‌وگوی طرفین است، بدون آن‌که نتیجه نهایی گفت‌وگو از قبل قابل پیش‌بینی باشد. بلکه رابطه‌ای دیالکتیکی در میان است و از این جهت گفته می‌شود «فهم»، یک رخداد است که به گفته جناب گادامر با ادغام افق‌ها پیش می‌آید.
معلوم است که در سنت مدارای مدّ نظر دین، هرکدام از افراد افق‌هایی را مدّ نظر دارند که آن مدارا از سنت و تاریخی که افراد در آن هستند شکل گرفته و در بستر گفت‌وگویی که پیش می‌آید «فهم» رخ می‌دهد و بدین لحاظ فهم، امری است تاریخی و همواره رو به جلو.
با توجه به این امر نظر می‌کنیم به روایات وارد شده از طریق رسول خدا و ائمه معصومین.
روايت شده كه خداوند تبارك و تعالى به رسول گراميش «ص» وحى نمود؛ همچنان كه در برابر فرائض و واجبات مسئوليت دارى و نسبت به آن‌ها مؤاخذه مي‌شوى، در باره مدارا كردن با مردم مؤاخذه خواهى شد. (بحار الأنوار، ج‏68، ص: 90)
رسول خدا«ص» فرمودند: «مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ» ‏(الكافى، ج 2، ص 117.) مدارا با مردم نيمى از ايمان است و نرمش با آن‌ها نيمى از زندگانى. این بدان معنا است که باید اندازه فهم مردم را از دین و وظایف دینی رعایت کرد.
رسول خدا«ص»  می‌فرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ- مُدَارَاةُ النَّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ وَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ خِفَّةُ لِحْيَتِه‏» ريشه‏ خِرد پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است در غير ترک حق، و از خوشبختى مرد است كمىِ نزاع و جنگ.
از حضرت باقر «ع» هست که: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْ‏ءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ»‏ براى هر چيزى قفلى است، و قفل ايمان نرمش است. و یا می‌فرمایند: «مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِيمَان‏» هر كه را نرمش بهره دادند، برای او بهره‌ای از ایمان را مقرر کرده‌اند.
از حضرت صادق «ع» هست که فرمودند: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِيلُهُ أَضْغَانَهُمْ». (اصول كافى، ترجمه كمره‏اى، ج‏4، ص: 359) به راستى خدای تبارك و تعالى اهل نرمش است نرمش را دوست دارد و از نرمشِ او با بنده‏ ها است كه كينه‏ ها را از سينه‏ هاى آن‌ها در كشد. مسلّم یکی از موارد رفق با مردم همان است که انتظار نداشته باشیم همه آن‌طور که ما دین را می‌فهمیم آن‌ها هم به همان صورت بفهمند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «ص»: «الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْم»‏ نرمش ميمنت دارد و سخت‌گيرى شوم است. و همچنان حضرت می‌فرمایند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلَّا شَانَهُ‏» نرمى روى هر چه گذاشته شد، آن را زينت داد و از هر چه برداشته شد، زشتش ساخت. پس در واقع با رفق و مدارا بهتر می‌توان افراد را با خود همراه کرد و نسبت به آنچه حق می‌دانیم وارد نمود.
پیامبر خدا «ص»  می‌فرمایند: «إِنَّ فِي الرِّفْقِ الزِّيَادَةَ وَ الْبَرَكَةَ وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْر» در نرمى، زيادى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد از خير محروم گشت. این نشان می‌دهد اگر علامه دهر هم باشیم ولی اهل مدارا نباشیم برکتی برای خود و دیگران نداریم.
امام صادق «ع» فرمودند: «مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر» از هر خاندانى كه نرمى دور شد، خير از آن‌ها دور گشت. (الكافي، ج‏2، ص: 119) و رسول خدا «ص» می‌فرمایند: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض»‏ خداوند به همان‌گونه‌ای که به من در مورد واجبات امر کرده، در مورد مدارا با مردم نیز امر فرموده. زیرا در چنین فضایی است که انسان‌ها احساس می‌کنند می‌توانند وارد تاریخی شوند که با انقلاب اسلامی شروع شده و انقلابیون به آن‌ها سخت‌گیری نمی‌کنند. موفق باشید   

 

31600

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: یکی از مسائل شرعی که بررسی می کردم و مساله ایست که تقریبا جمیع فقهای شیعه قائل به حرمت آن هستند ظاهرا حدود ۱۰ تا روایت در موردش وارد شده است یکی دو روایت از آنها می‌گوید اشکالی بر انجام آن فعل نیست از بقیه روایات هم یکی دو روایتش از نظر سند معتبر است و آن فعل را نهی می‌کند. برای اعتبار سنجی اسناد هم می‌دانید که ۴ کتاب اصلی در رجال داریم که به آنها مراجعه می‌شود اما سوالات حقیر: ۱. هزار سال پیش دو نفر آدم ثقه هر کدام با مثلا ۱۰ تا واسطه با معصوم نقل کردند فلان کار را نکنید الان بعد از هزار سال ما چگونه عمل میلیونها نفر را محدود کنیم بخاطر حرف دو ثقه در هزار سال پیش؟ ۲. ثقه بودنشان را از کجا بفهمیم؟ ۴ تا کتاب است بر اساس آن عمل می‌کنند خوب کی گفته این ۴ کتاب صحیح است؟ از کجا بفهمیم مولفینش خود ثقه هستند؟ اصلا مگر ثقه یابی به این سادگی هاست؟ مثلا این کتب رجالی که باز می‌کنیم مثلا نوشته زید بن بکر: ثقه. ما سرنوشتمان را چگونه به یک کلمه بدهیم حال شما ثقه یابی را بیاورید با توجه به امروز بررسی فرمایید ده ها سال انسان در یک خانه با دیگری زندگی می‌کند و نمی‌تواند او را بشناسد خود من پس از ۳۰ سال زندگی متوجه شدم یکی از اقوام بعضا خلاف واقع می‌گوید با اینکه می‌پنداشتم انسان ثقه ایست یا خود حقیر که خط قرمزم صداقت است و اصلا زندگیم را بخاطر صداقت تا حد زیادی باختم فعلا دو سال است که مرخصی بدون حقوق گرفتم چون در آن سالی که کار می‌کردم صادق بودم ولو به ضررم باشد و می‌توانم ادعا کنم یک دروغ هم در آن سال نگفتم نتیجه این شد که این صداقت ها را سیستم کاری برنمی تافت و علیه من به کار گرفته شد در شرف اخراج قرارم داد که با کلی دوندگی به مرخصی رساندمش. حال حقیر با این سطح از صداقت باز در موقعیت هایی متوجه شدم خلاف واقع از زبانم خارج شده است ببینید چقدر شناخت حتی خود انسان هم سخت است چه رسد به دیگران. جمع بندی حقیر اینست که در دوران غیبت با این حال و روز روایات که مطلب اجماعی اش یکی دو روایت دارد چه برسد به مسائل اختلافی فقها. خود را نباید معطل این ظنیات نمود. مهم ترین مساله شرعی یعنی اصل دستگاه امامت تعطیل است بقیه که به طریق اولی تعطیل خواهند بود. بنظرم سعی کنیم اخلاقیات را رعایت کنیم مسائل فقهی نیاز به رعایت ندارد. مگر بعضی مسلمات که یقین داریم حرامند مثل قتل
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که در این موارد بحث در دلِ سنتی است که آن افراد یعنی افرادِ ثقه آن سخنان را می‌گویند و می‌توان به آن سخنان اعتماد کرد و این غیر از گفتن خبر واحد یا منفرد است و البته این نوع مباحث، مباحثی نیست که بتوان در دل یک سؤال و جواب مختصر بررسی و تحلیل نمود. هر موردش را باید در دل سنت مربوط به آن خبر بررسی نمود. موفق باشید

31529

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار در آیه «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ» از دو اسم مبارک واسع و علیم می توان نتیجه گرفت که این قوم تجلی اسم واسع و اسم علیم خداوند می شوند؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برداشت خوبی است زیرا بالاخره مؤمنین واقعی چنین خصوصیاتی دارند. موفق باشید

30823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام حق سلام بر استاد: با تعمقی که بنده در باب انانیت نمودم احساس می‌شود اعتقاد به معاد ریشه در انانیت دارد و اینکه نفس آدمی بقا طلب است و در تورات هم آمده است که پس از تمرد آدمی در نزدیک شدن به درخت معرفت نیک و بد (اینجا هاست که عظمت کتاب مقدس رخ می‌نماید فقط حقیقت و آگاهی و علم ارزش آن را دارد که امر الهی را امتثال نکرد چه امر مربوط به فعلست و علم عین ذات پس سایر تفاسیر که شجره مربوط به شهوت یا کثرت و ... است همه فروکاست مقام آدمیست بلکه شجر وحدت بود) حق او را از درخت جاودانگی و حیات بازداشت (انانیت فقط در سایه جهل مستدامست «فَلَمَّا تَجَلَّىٰ رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَىٰ صَعِقًا» پس بنابرین دلیلی وجود ندارد که بگوییم الی الابد هستیم و این بقا طلبی اوج انانیت است و آن سخن استاد مبنی بر باقی به بقای حق بودن خالی از اشکال شاید نباشد و قول حق نیستی محض در وجود نیروانایی حق است من بنظرم می‌رسد که مرگ را پایان آدمی بدانیم هستی 60 ، 70 سالی در وجود حبابی آدمی متجلی می‌شود و تمام چه دلیلی دارد مثلا ریخت مرا الی الابد ببیند و تحمل کند. می‌ماند خبر انبیا که آن را به دو وجه می‌توان به تفسیر کشید یک بگوییم مثلا مسائل معاد تمثیلی‌است یا بهتر بگوییم تادیبی‌است برای خلقی نادان که جز ترساندن با جهنم آدم بشو نیستند و ازین روست که قرآن اینقدر خشیت نامه است و الا قیامتی که در کار نیست یا قول دوم را بپذیریم که ظاهرا در جزوه الهیات مسیحی استاد ملکیان آمده است و آن اینکه طبق دین مسیحیت عالم آخرت پس از مدتی ولو طویل پایان می‌پذیرد و ابدی نخواهد بود درین قول بنظر من هم مسئله انانیت مرتفع می‌گردد و هم مسئله عدالت تا داوری بین خوبان و بدان که درین عالم میسور نیست محقق گردد گر چه بنظر من همان قول اول انانیت کمتری دارد و مسئله عدالت هم لحظه موت حق می‌تواند آنچنان المی به فرد وارد کند که کفاره گناه صد پشتش باشد و بالعکس در لحظه آخر چنان لذتی به فرد نیکوکار بدهد که الف الف جمیع اعمالش باشد من که بحمدالله قانع به همین دو دم هستیم و اگر فعل نیکی داشتم لذت یک نفس و لذت یک آن هستیم فوق همه اعمالم هست و جزای آنها. و اصلا اینکه حق به یادم بود کافیست و نمی‌خواهم بیش از این مصدع اوقاتش باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. واژه‌ی «انانیت» به عنوان یک واژه‌ی اخلاقی، نظر به خودبینی انسان دارد از آن جهت که نفیِ غیر و نفیِ حق می‌کند و این غیر از طلب حضور در عالم بیکرانه‌ی حقایق است که طلبِ ذاتی هر انسان است به اعتبار هویت تعلّقی و عین الرّبطی او نسبت به «وجود» ۲. بحث تجرد نفس که انسان می‌تواند خود را ماورای زمان و مکان احساس کند، حکایت از حضور و وجود ابدی ما دارد. موفق باشید

30679

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در سلسله گفتگوهایی از دکتر نصراله حکمت که یک جلسه هم با شما گفتگویی داشتند و یک جلسه با دکتر صافیان که بنده دنبال کردم، می‌خواستم نظر شما را درباره نظر دکتر حکمت درباره قانون و نوع دینداری حکومت ما در ایران و... که مطرح شد بدانم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد صحبت نشد، ولی ایشان در مباحث فلسفی و عرفانی زحمت کشیدند و سعی دارند با دلسوزیِ لازم مطالب عرفانی و فلسفی را ارائه دهند. موفق باشید

30548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: وحدت و کثرت و شرور با سلام و تشکر: استاد لعن زیارت عاشورا و بحث وحدت و کثرت چطور فهمیده می شود؟ اصلا تبری جزو فروع دین ما است. در زمان ما که بازار عرفان ها داغ است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر آن لعن‌ها به کسانی اطلاق کنیم که بنیان انحراف بشر را گذاشته‌اند و حجاب تاریخ شدند، مثل قابیل و یا قاتل حضرت یحیی و یا ابن‌ملجم؛ معنا دارد. قرآن هم می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ» دشمنان خدا و دشمنان خود را که دشمنانِ انسانیت‌اند، ‌دوست نگیرید. موفق باشید

29712
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: در مورد شهید عزیز فخری زاده. یک نکته اینکه ایشان را به عنوان دانشمند مطرح می کنند. کشور ما بشکر خدا در جایگاهی نیست که محتاج دانشمند های خاصی باشد، دانشمندان و محققین زیادی در کشور وجود دارند، مشکل کشور ما مشکل مدیریت مجموعه های مختلف است، و شهید بزرگوار از این جنبه که مدیر بزرگ و توانمندی بودند خار چشم دشمنان بودند. کاری که یک مدیر انجام میده شاید صدتا دانشمند نتونن انجام بدن. تا حدودی که آشنایی داریم می بینیم معمولا کارها از این بُعد مشکل دارند «کمبود مدیران توانمند، با اخلاص، مجاهد، انقلابی» نکته دوم زمان ترور شهید بزرگوار هست: اول از نگاه دشمنان، که گمان می کنند می توانند با یک ترور حساسیت بر انگیز و با یک تهییج رسانه ای (رسانه ها بودند که برای شخصی که برای اغلب ما ناشناخته بود لقب معادل سردار سلیمانی در امور هسته ای می دادند و اتفاقا این هماهنگی زیاد و بافاصله زمانی کم خبر از یک کار مشترک می داد) باعث تهییج مردم انقلابی شوند، که نتیجه آن تصمیم و اقدامی از سوی ایران انجام بشه که بتونن از اون سوء استفاده کنند. غافل از اینکه این کشتی را نوح است کشتیبان و ان شاء الله برسیم به آن جایی که فرمود: «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا» و نکته دوم که بنظرم می رسه اینکه، گویا چنین انسانهای بزرگی، در سطحی فراتر از زندگی ما، خود تصمیم می گیرند که خودشان را در این شرایط فدای انقلاب کنند. نه اینکه بگوییم دشمن آمد ترور کرد. نه اینکه با پهباد هدف حمله قرار گرفت. در مورد این دو مورد که عرض شد نظر شریفتون رو خواست جویا شوم. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی راهی از طرف خداوند به سوی بشر در تاریخی گشوده شود، اگر انسان‌ها در آن راه قدم بگذارند، این خداوند است که مسیر را برای آن‌ها می‌گشاید تا در همه‌ی ابعادی که نیاز آن تاریخ است، رشد کنند و قصه‌ی شهید حاج محسن فخری‌زاده و شهید حاج قاسم سلیمانی قصه‌ی به ظهورآمدن انسان‌هایی است که در همه‌ی ابعاد مناسب این تاریخ و از جمله در مدیریت رشد لازم را داشته‌اند، اینان پروریده‌های دست خداوند هستند. ۲. آری! قبلاً هم عرض شد وقتی ما متوجه باشیم دشمن این انقلاب به تعبیر حضرت سجاد «علیه‌السلام» احمق و جاهل است، حتماً انسان‌های احمق و جاهل نمی‌توانند کاری به نفع خود انجام دهند. موفق باشید      

29631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده چند بار مستهجن ترین عکسها و فیلمها را دیدم و خیلی هم پشیمان شدم و گریه کردم ولی چه کنم که این تصاویر از ذهنم پاک نمی شود و دارد دیوانه ام می کند اوضاع من خرابه حریف خودم نمیشم. کمکم کنید. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دنبال نکنید، خودش خود به خود می‌رود. زیرا ریشه‌ی این صورت‌ها در خیال و توهّم است و آنچه می‌ماند توحید است که در فطرت انسان‌ها جای دارد. پیشنهاد می‌شود سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. موفق باشید

29586
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در بحث تجلیات جمال و جلال فرمودید که خداوند با تجلی جلالی قبضی ایجاد می کند و عیب های بنده را به او نشان می دهد و می گوید عیب ها را برطرف کن. در مبحثی دیگر فرمودید اوایل سلوک دری باز می کنند، راهی نشان می دهند و بعد اون احساسات معنوی می رود و می گویند حالا باید این راه را بروی. در تفسیر آیه ۳۷ سوره نور اینطور بود که این افراد یخافون هستند و می ترسند که قلب آنها با یک حرص دنیایی وارونه شود و ذکر خداوند نداشته باشد. در سوره زمر هم این مطلب بود که اگر جایی خودت را دیدی و عمل خودت، آنجا قلبت بی خدا می شود و قلب بی خدا بدبخت شده. حالا مشکل این هست، من خودم که گرفتار یه قبض بدی شدم، حس می کنم همه اینها هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی این نوع قبض‌ها چون با روحیه‌ی انتظار جهت بسطِ بعد از قبض است، به سرانجام خوبی می‌رسد و اساساً سلوک بدون قبض نمی‌شود. زیرا مؤمن باید قبض را و عبور از قبض را تجربه کند. موفق باشید

29582
متن پرسش
سلام علیکم استاد: ان‌شاءلله که سلامت باشید. استاد من شنیدم که سالک در عالم برزخ هم سیر داره و رشد طولی میکنه ۱. آیا این سالک که در دنیا به اکملیت نرسید در عالم برزخ می‌رسد؟ یعنی این سالک بعد از مرگ فانی در ذات احدی می‌شود؟ ۲. فقط سالکانی که از مرتبه نفس به قلب ارتقا پیدا کردن منظور است یا سالکانی که هنوز در عالم طبیعت نیز گرفتارند در آن عالم سیر دارند؟ ۳. پس با این شرایط چه سالکی که کمتر زحمت کشیده و چه آن سالکی که بیشتر زحمت کشیده چه آن سالکی که سیرش کند بوده و چه آنی که تند بوده در نهایت به یک مقصد می‌رسند. پس وجه تمایز افراد چیست؟ التماس دعا. در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آن‌که به ما فرموده‌اند: «اَلیوم یوم العمل و غداً یوم الحساب» پس تکامل به معنای دنیایی آن تا اول سکرات است ولی از آن به بعد حجاب‌ها از مؤمنین رفع می‌شود و به اندازه‌ای که مقامات عالیه‌ی عالم ابدیت را مدّ نظر دارد، با رفع حجاب‌ها به سوی آن مقامات سیر می‌کند و از این جهت، افراد متفاوتند که معارف آن‌ها متفاوت است. موفق باشید

29375

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: عیدتون مبارک باشه. گر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شوی استاد، اهل هنر، منظور چه کسانی هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر در آن شعر به معنای نظر به چشم‌اندازهای حقیقت و عبور از خودبینی‌ها و غرض‌ورزی‌ها می‌باشد به همان معنایی که جناب مولوی فرمودند

چون غرض آمد، هنر پوشیده شد / صد حجاب از دل به سوی دیده شد. موفق باشید

29026

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده در درس خواندن دچار مشکلم. مباحث خیلی خیلی عالی و روحبخش فلسفه و عرفان و کتب معرفتی رو میخونم و در لحظه می‌فهمم ولی بعد از اندکی از حافظه ام میره. مشکل حافظه پیدا کردم. چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خاصی لازم نیست انجام دهید. همین‌که مطالب را ادامه دهید خودتان إن‌شاءالله اهل فکر می‌شوید، به جای آن‌که بخواهید آن حرف‌ها در حافظه‌ی شما بماند. موفق باشید

28808

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: فرق بین حق بودن با خوب بودن چیست؟ این که شما در بیانات خود خیلی تاکید دارید که ما باید کارمان بر اساس حق باشد نه صرفا خوب به چه معناست؟ مگر هر حقی خوب نیست؟ آیا مگر می‌شود کار بدی هم حق باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حق و خوب از هم جدا نیستند، ولی در بعضی موارد اموری را خوب می‌دانیم که معلوم نیست حق باشد. مثل عواطف افراطی که انسان نسبت به فرزند خود دارد و قرآن می فرماید: «أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ ۚ» الا ای اهل ایمان، زنان و فرزندان شما هم برخی (که شما را از طاعت و جهاد و هجرت در دین باز دارند) دشمن شما هستند، از آنان حذر کنید. موفق باشید

28516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده چند سال است دچار افسردگی شده ام و تحت درمان می باشم. اما خیلی وقتها حالم بد می شود و از کار و زندگی می افتم. اگر درمان را قطع کنم که کاملا فلج می شوم. به قول خودتان از قول مولوی در این چند سال به هرجمعیتی نالان شدم و راههای مختلفی رفتم برای بهبودی. سیر مطالعاتی سایت را شروع کرده ام اما به همین دلیل بدحالی خیلی کند پیش می روم. حال معنوی ندارم. خواهش می کنم کمکم کنید راهی پیش پایم بگذارید. زکاتم ده که مسکین و فقیرم. خواهش می کنم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا به حضور در جمعِ رفقایی که اهل این مباحث هستند، فکر کرده‌اید؟ موفق باشید

28418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: با توجه به اینکه امام حی و حاضر واسط فیض برای بشریت و تمام موجودات هستند و هرگونه عنایت از جانب خداوند متعال از طریق آن امام به ما می رسد، نقش بقیه امامان معصوم که شهید شدند در توسل ها و زیارت ها چگونه است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذیل نظر به امامِ حیّ حاضر، وجود مقدس همه‌‌ی ائمه «علیهم‌السلام» آینه‌هایی هستند تا ابعادی از حیات آخرالزمانی ما را متذکر شوند. موفق باشید

28271

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: متوکل بن هارون در مقدمه صحیفه سجادیه، روایتی نقل کرده که حضرت صادق (علیه الصلاه و السلام) می‌فرمایند قیامی که قبل از قیام قائم ما باشد، ثمره اش ابتلاء و شدت است. آیا تمام قیامهای پیش از ظهور من جمله اصلی ترین آنها یعنی انقلاب اسلامی هم مشمول همین بحث و قاعده هستند یا منظور چیز دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگان در تفسیر روایت فوق می‌فرمایند اگر به عنوان مهدی امت قیام کند، به آن مشکلات گرفتار می‌شود. پس شامل هر قیامی نمی‌گردد. موفق باشید

28174
متن پرسش
سلام علیکم: آیا کشوری مثل چین یا روسیه علیرغم تفاوت و ایستادگی که هم اکنون مقابل آمریکا دارند، اساسا مواجهه جدی با آمریکا و روح آمریکایی دارند و حرفی برای گفتن مقابل روح لیبرال دموکراسی دارند و سخنی و افقی دیگر را باز می‌کنند یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فعلاً روح حاکم بر سیاستمداران چینی و روسی همان روح غربی است، ولی از آن‌جایی که روح لائوتسه‌ای در چین و روحِ ارتودوکسی در روسیه نهفته است؛ می‌توان امیدوار بود در نوعی بازگشت به آن خردهای نهفته، آنان را از روحِ غربی جدا کند. موفق باشید

27542

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در رابطه با حضور همه جانبه حق در هستی و با توجه به بحث حضور و ظهور و اینکه موجودات حقیقی در وجودشان شدت و ضعف دارند مثل علم (که کسی عالم تر است) و اینکه مادیات شدت و ضعفی در وجودشان نیست؛ اگر کسی در زندگی دنیایی به دنبال تهیه وسایلی برای زندگی باشد در زیر سایه بندگی خدا و برای بندگی خدا در بحث کیفیت آن وسیله (که مثلا عمر بیشتری دارد و یا بهتر است) وظیفۀ بندۀ خدا چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به دنبال بهتر بود مگر آن‌که موجب تقویت کالای خارجی و تضعیف کارخانه‌های ایرانی بشود. موفق باشید

27498

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ابوتراب: سلام علیکم استاد طاهر زاده: می خواستم سوره نجم آیه ۵۸ رو ختم بگیریم برای رویای صادقانه ممنون میشم راهنمایی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمی‌دانم. موفق باشید

نمایش چاپی