بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: احتراماً پیرو فرمایش شما مبنی بر مدارا کردن با خانواده بخصوص همسر ابهامی برای اینجانب پیش آمده و آن این است که آیا باید مسائل مربوط به سیر و سلوکی مثل نماز شب‌، بیداری بین الطلوعین، گوش ندادن به آهنگ و ... را انجام داد و در مقابل با طعنه ها یا مخالفت ها مدارا کرد و یا این نوع مسایل رو بخاطر رضایت خانواده ترک کرد به امید رضای خدا. با اینکه محرزه بعضی کارها معصیته مثل آهنگای امروزی. قاعده عقلی و حکم کلی در این موارد که مخالفت همسر رو بهمراه داره نه از باب اذیت شدن بلکه از بابت تندرویی و خشک مذهبی دونستن این نوع رفتارها و عقاید چیه؟ اگه با مدارا کردن هم نتیجه مطلوبی حاصل نشه چی؟ اینکه من اجازه هیچ کاری رو نداشته باشم مبادا ایشون ناراحت شن واقعا درک و تحملش سخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواردی که انسان باید در پیش خود باشد و ربطی به زندگی مشترک ندارد؛ مدارا لازم نیست. آری! در مورد موسیقی می‌توان تا آن‌جا که مطمئن به حرمت آن نیستیم حمل بر صحت کرد. موفق باشید

29803
متن پرسش
سلام و ادب: استاد عدم فهم مقدم بودن خود شناسی بر خدا شناسی یا خدا شناسی بر خود شناسی ذهنم را مشغول می کند. لطفا چاره ای بفرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره وقتی به خود بیاییم متوجه‌ی نحوه‌ای از وجود مجرد که ذات خودمان باشد، می‌شویم و می‌فهمیم موجود مجرد، فوقِ زمان و مکان است و این نوعی در آستانه‌ی درک حضور خداوند در عالَم می‌باشد. موفق باشید

29148

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مورد سوال ۲۹۱۴۲، بنده با خوندن کلمه «میلیونی» تعجب کردم و رفتم بررسی کردم. دیدم ایران طبق آمار جهانی جزو سیرترین کشورهای جهانه. توصیه می‌کنم قبل از درج یک کلماتی قبلش حتما بررسی کنید چون سیاه نمایی توسط اصلاحات تو کشور ما بسیار زیاد انجام گرفته و با استفاده از همین سیاه نمایی های کاذب به دنبال فتنه هستن و بودن. آمار جالبی رو هم دیدم که فقرا و نیازمندان خیابانی معمولا نان و غذا قبول نمیکردن. (تا قبل امسال حداقل)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. بنده نخواستم به سؤال‌کننده نسبت به آن مطلب اشکال کنم، وگرنه اشکال جنابعالی وارد است. بیشتر منظور بنده آن بود که متوجه شویم موضوع رزق، چیز بالاتر از این اموری است که عده‌ای گمان کنند کسی می‌تواند رزق مقسوم آن‌ها را از آن‌ها بگیرد مگر آن‌که خود انسان کوتاهی‌هایی داشته باشد. موفق باشید

29084

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: سوال بنده در رابطه با شخصیت علامه محمد حسین حسینی تهرانی می باشد و سوالاتم در این رابطه است که اولا آیا مبانی سلوکی و عرفانی ایشان قابل اطمینان است چون نظرات متفاوتی در مورد اون می بینم. دوما نظر شما در مورد کتاب تفسیر نور ایشون چیست؟ سوما آیا قبول دارید که ایشون دچار انحراف در مبانی عرفانی هستند؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه حسینی طهرانی در زمره‌ی دانشمندان حکمت و عرفان هستند و هرگز در مبانیِ عرفانی دچار انحراف نیستند. شاید طرفداران افراطی ایشان که بقیه را نفی و طرد می‌کنند؛ موجب این نوع افکار شده. ولی این موارد ربطی به شخص ایشان ندارد.  کتاب مذکور را مطالعه نکرده ام. موفق باشید

28975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون به خیر. استاد عزیز با توجه به حضور حضرت عالی در جبهه های دفاع مقدس و همچنین سابقه ی مسئولیت اجرایی در بنیاد شهید لطفا بفرمایید در مورد دانشجویی مثل بنده که به تازگی مسئولیت کانون دفاع مقدس دانشگاه رو برعهده گرفتم: ۱. چه افقی رو در مورد فعالیت های مربوط به شهدای دفاع مقدس و شهدای مقاومت باید در نظر داشت؟ ۲. به نظر شما امروزه چه قالب هایی برای ارایه ی محتوای مناسب به مخاطبان دانشجو موثر و مفید هست؟ آیا قالب خاصی به طور مثال معرفی کتاب یا حضور در فضای مجازی مد نظرتون هست؟ ۳. وظیفه ی شخص بنده در قبال این مسئولیت چیه؟ ۴. اگر توصیه ای خارج از چهارچوب سوالاتی که عرض کردم دارید بفرمایید. خوشحال میشم که از دانش و تجربه ی حضرت عالی استفاده کنم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به این نتیجه رسیده‌ام که باید جوانان با معارفی آشنا شوند که به کمک آن‌ها امام شهداء را بفهمند. کتاب‌هایی مثل «آشتی با خدا» و یا «ده نکته در معرفت نفس» باب خوبی را در رابطه با فهمِ قدسی از مسائل در مقابل افراد قرار می‌دهد. موفق باشید

28776

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید من برای یه کاری خیلی تلاش کردم و وقت گذاشتم. بعد از اتمام اون کار، صاحب کار حتی یه تشکر خشک و خالی هم نکرد و کار رو بنام خودش تموم کرد. استاد من میدونم که کاری که برای خداست نباید از کسی توقع تشکر داشت و این چیزا. ولی من برای این مطلب آنقدر ناراحت شدم که چرا این همه وقت و انرژی گذاشتم. می‌خواستم ببینم چجوری کینه اون فرد رو از دلم خارج کنم و اساسا چرا من باید ناراحت بشم وقتی میدونم که توقع نباید داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است که این موارد را انسان امتحان بداند و این نوع افراد را انسان‌های ضعیفی بشمارد که در جهان تنگ خود به‌سر می‌برند و آن‌ها را در جهان تنگ خود به خودشان واگذارد. موفق باشید

28494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در راه گذار از تمایز سوبژه و ابژه که ماحصل اندیشه مدرنیته هست، فرمودید راه اینست بجای اینکه دین را در حد دانایی و آشنایی با یکسری مفاهیم بیاوریم، نظر به حقایق قدسی کنیم و آنها را مد نظر بگیریم تا جهت ما در آن راستا باشد. منظور از نظر به حقایق قدسی و مد نظر قرار دادن حقیقت متعالی چیست و چگونه این امر وسیله عبور از تمایز سوژه و ابژه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بسیار مهم و قابل بحث است. فکر می‌کنم خوب است مدتی در مباحثی که تحت عنوان «تفکر قرآنی» مطرح شد و به‌خصوص در جلسه‌ی ۲۵ سوره‌ی جاثیه وقت گذاشته شود. موفق باشید

28084
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار، به نظرم یکی از نظریات و بینش های معیوب و غیر دقیق که ما هم از آن ضربه خورده ایم و اتفاقا از جهت تمدنی رویکرد غیر متقن و نازله ای است همین بحث گزینش گری در مقابل تمدن مدرن است. می‌گویند خب مدرنیته و غرب معاصر بعنوان علمدار مدرنیته، بالاخره همه چیزش که بد نیست جاهای خوب را می‌گیریم و قسمت های بد آن را حذف می کنیم مثلا تکنیک غرب را می‌گیریم و خب مبانی اخلاقی و معرفتی مدرنیته و تکنولوژی آن را نمی پذیریم که یادم هست خودتان چندین سال پیش در شبکه سه برنامه گره در نقدش فرمودید تکنیک و ابزار در خدمت اهداف است و بشری که مبتنی بر تصرف در طبیعت به قصد تمتع هر چه بیشتر مبنا می‌گذارد، می آید الکترو پمپ می‌سازد و آن‌را در آن بستر تعریف می‌کند. بانک را میاوریم درونش عقود اسلامی را می‌گذاریم و چند مصوبه خود بانک اسلامی پدید می آید. در روانشناسی و انسان شناسی می آییم با حذف بخشهای مغایر با معارف خود و اضافه کردن چند آیه و حدیث و سخنان حکما که یعنی اسلام هم روانشناسی دارد، روانشناسی اسلامی و مناسب برای دانشگاه ها را مطرح می‌کنیم. این گزینش گری و اینکه بگوییم جاهای خوب تمدن مدرن را می‌گریم جاهای بدش را کنار می‌گذاریم و تکنیک هم مانند چاقو است که اگر در خدمت صالحین بود به عمل خیر می‌رود و اگر در اختیار فرد ناباب آلت قتاله می‌شود، به نظرم واقعا دیدگاه معیوب و ضعیف و بدور از بینش تمدنی و نگرش تمدنی شخصیتهای اصیلی مانند شهید آوینی است که اساسا در برابر این گزینش گری در موضع انتقادی از آن بودند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: غرب، به عنوان یک فرهنگ در نگاه به عالم و آدم، یک کلّ واحد است و غفلت از آن غفلت از تهاجم فرهنگی است که از طریق تکنیک غربی نفوذ می‌کند و فرهنگ‌های بومی ملت‌ها را که عامل بقای تاریخیِ آن‌ها است، از بین می‌برد و البته این غیر از عقل تکنیکی است که امروز، غرب با غرب‌زدگیِ خودش آن را زیر پا گذارده است ولی بحمداللّه مراکز دانش‌بنیان در بستر انقلاب اسلامی بنای ادامه‌ی علمی عقل تکنیکی را به عهده گرفته‌اند. موفق باشید   

27387
متن پرسش
سلام بر استاد: اول آیا امام زمان دارای نسل هستند؟ دوم اگر فردی دارای علم انساب اعلام کند که فردی از ناحیه پدر به امام زمان می رسد آیا قابل قبول است؟ سوم آیا مبنایی یا روشی برای شناسایی این افراد یا صحت علم آنها وجود دارد؟ چهارم آیا دانستن این موضوعات تاثیری در ادامه مسیر زندگی خواهد داشت؟ پنجم آیا مشخصاتی از ظاهر امام زمان برای تشخیص ایشان در رویا یا دنیای خارج وجود دارد؟ شکرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم باید به دنبال این نوع دانستن‌ها رفت. این‌ها علمِ نافع نیست. موفق باشید

27285
متن پرسش
استاد گرامی سلام: آیا آیه مبارکه «ادعونی استجب لکم» فقط در زمان حیات دنیوی کاربرد دارد یا پس از مرگ چه در برزخ و چه در قیامت هم می توان از خدا چیزی خواست مثلا طلب بخشش؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب» امروز روزِ طلب و عمل است و فردا مطابق ملکات خود زندگی می‌کنیم و نمی‌توانیم اراده‌ی جدیدی داشته باشیم. موفق باشید

26950

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده دانشجوی معلم ابتدایی هستم؛ اما به دلیل فضای مذهبی که از ایام دبیرستان داشتم به درس های حوزوی علاقه داشتم ناگفته نماند که بنظر خودم استعداد و توانایی علوم انسانی و حوزوی را هم داشتم؛ اما به دلیل مخالفت خانواده و همچنین شک و تردید های خودم در هنگام انتخاب مسیر آینده؛ وارد تعلیم و تربیت شدم؛ اکنون اگر حوزه را در نظر نگیرم بسیار از جایی که هستم راضی ام اما چون هم علاقه و هم استعداد حوزه را داشتم و از طرفی می دانم حوزه واجب کفایی بوده دائما متحیرم از طرفی نمی توانم از تربیت معلم هم انصراف بدهم چون جریمه سنگینی دارد و قادر به پرداخت آن نیستم. حقیر هم اکنون آثار آقای وکیلی؛ علامه طهرانی؛ و بعضا آثار حضرتعالی و عین صاد را مطالعه می کنم یا در سیر مطالعاتی ام قرارداده ام تا مطالعه کنم. آیا حضور در تعلیم و تربیت واجب کفایی نیست؟ بنده اگر همزمان با معلمی؛ در معارف دین هم عمیق شوم؛ و همچنین در زمینه تعلیم و تربیت هم در رشته فلسفه تعلیم و تربیت ادامه تحصیل بدهم وظیفه ام را درست انجام داده ام؟ اگر نه؛ لطفا دقیق مرا راهنمایی کنید که مسیر درست پیمودن در آموزش و پروش برای انجام درست وظیفه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه در جای خوبی قرار دارید. اگر منوّر به حکمت و معارف عالیه و اخلاق فاضله بشوید، دانش‌آموزان شما از گفتار و حرکات شما زندگی خود را می‌یابند. موفق باشید

26367

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقتتون بخیر. وقتی برای شخصی از معاد جسمانی مطرح شده توسط ملاصدرا گفتم این آیه «ضرب لنا مثلاً و نَسِيَ خلقه، قال مَن يحيي العِظام و هي رميم قل يحييها الذّي انشاها اوّل مرّةٍ و هو بكل خلقٍ عليمٍ» رو مطرح کرد و منظورش این بود که عین بدن دنیایی با توجه به این آیه محشور می شود. چه جوابی برای این شبهه وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی «نحوه‌ی حیات بدن اُخروی» بحث شده است که حضرت رضا «علیه‌السلام» این آیه را از نوع جدال خداوند با طرف مقابل می‌دانند و می‌فرمایند همان‌طور که خداوند به بنده‌اش دستور می‌دهد جدال کند، خودش نیز جدال کرده است. خوب است که در مورد دلایل نحوه‌ی بدن اُخروی به آن جزوه رجوع شود. موفق باشید

26154
متن پرسش
با سلام استاد گرامی: وقت بخیر. پس از شهادت سپهبد سلیمانی من فهمیدم که خیلی عمرم به هدر رفته و واقعا در مسیر بندگی کاری نکرده ام، از کجا شروع کنم؟ چه کنم که در خسران دنیایی و آخرتی قرار نگیرم، من متاهل ام و دو بچه کوچک دارم، تربیت اونها هم اولویت من هست اما من تا خودم رو تربیت نکنم، چطور باید اونها رو تربیت کنم؟ بسیار سر در گم هستم، کمک کنید. با سپاس فراوان از اینکه وقت می گذارید برای ما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن‌چه آن سردارِ عزیزِ سفرکرده گفت، فکر کنید. راه روشن است.

آن شهید بزرگوار می‌گوید:

«رزمنده‌ها! یادگاران جنگ! یکی از شئون عاقبت به‌خیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به‌خیری این است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به‌خیری رابطه‌ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سُکّان انقلاب را به‌دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهم‌ترین محور محاسبه، این است.»

موفق باشید   

25954

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شخصی می گفت: چیزی به نام فطرت نداریم بلکه خوب یا بد بودن بعضی کارها بر اثر عوامل اجتماعی و فرهنگی بوده، مثلا ممکن است در زمان پیامبر ۴ همسری بودن مورد پذیرش بوده اما در زمان ما، اگر کسی بیشتر از ۱ همسر داشته باشد نسبت به زن اول خود یک نوع حس خیانت و بدی پیدا می‌کند. در جواب باید چه گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن می‌فرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» یعنی جهت جان خود را به سوی دینی متعادل سوق بده که آن منطبق است با سرشتی الهی که مردم را مطابق آن سرشته است. حال با توجه به چنین سخنی انسان باید خود را در مقابل این بیان الهی ارزیابی کند و بنگرد آیا می‌تواند مبنایی در جان خود نسبت به سخنان الهی بیابد؟ آن مبنا، همان فطرت است. موفق باشید

24683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: بنظر حضرتعالی می تواند گفت در آیه ۱۲۳ طه، مراد از «اهبِطا» امر به هبوط حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما باشد و در آیه ۳۶ سوره بقره، مراد از «اهبِطُوا» حضرت آدم و حوا سلام الله علیهما و ابلیس لعنت الله علیه باشد؟ یا می شود گفت مراد از «اهبطوا» تمام انسان هایی که در روز الست قالوا بلی گفته اند باشد کما اینکه حضرتعالی به نقل از آیت الله جوادی حفظه الله تعالی فرمودید: نزدیکی به شجره ممنوعه از مقام آدمیت سر زد نه آدم علیه السلام و الا معنی نداشت که با نزدیک شدن آن حضرت، همه ما هبوط کنیم. با تشکر از شما استاد عزیز بابت حوصله و وقتی که برای ما می گذارید، خداوند با اولیایش محشورتان بفرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر همین‌طور می‌آید زیرا بالاخره شیطان هم در آن بهشت بود و از جهتی «اهبطوا» شامل او هم شد. موفق باشید

32206

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد ارجمند: استاد ببخشید وقت ارزشمند شما را می‌گیرم. اول از شما طلب دعای خیر برای خودم دارم و ثانیا از آن طلبه ای که برای خدا و این انقلاب امام در فضای مجازی کار می‌کند تشکر مب‌کنم. در موضوع «علم تو استاد توست» تأملاتی کردم. خواستم ببینم آنچه برداشت کردم را صحیح می‌دانید؟ آیت الله بهجت اولا فرمودند که علم تو استاد توست اما آیا فرمودند و قید کردند که علم تو برای همیشه استاد توست؟ مثلا آیا نمی‌شود احتمال داد که شخص مراجعه کننده، مثل منِ حقیر، عامی و تازه به دوران رسیده بوده و آیت الله منظورشان این باشد که، برای تو فعلا عمل به دانسته هایت کافی است تا بعد؟ مثلا ما در حدیث هم شخص مخاطب امام را در نظر می‌گیریم اینجا هم عقل می‌گوید باید چنین کنیم. دوماً، آیا لزوما هر علمی علم قابل اعتماد است؟ مثلا نمی‌شود آن علم خود باعث گمراهی ما بشود و هر چه پیش رویم بیشتر بر گمراهی ما بیفزاید؟ با توجه به آیه وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ این احتمال بعید نیست. و من ضعیف از کجا بفهمم که علمم حیله‌ی شیطان و نفسم نیست؟ چهار روز دیگر هر کس بر اساس علمش رفتار کند چه نتایج بدی که گریبان گیر ما نمی‌شود مثلا کشف های شیطانی و... سوماً، فرض کنیم علممان درست باشد، منبع علم هم مهم است. بالاخره این علم از کتاب بدست می آید؛ اما برخی علوم را شاید نشود نوشت و گفت بلکه مثلا باید چشاند؛ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ. چه کسی باید این علم را از الله دریافت کند جز کسی که مخلَص باشد؟ اینگونه مواقع منبع علم استاد می شود. در این مرحله، استاد تو علم توست. خیلی ممنون یا علی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مرحوم آیت الله بهجت در کدام فضا آن سخن را فرمودند. در آن جزوه که حتماً لازم است همه آن مطالعه شود؛ نظر به رهنمودهای علمایی همچون حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی و امثال شهید مطهری‌ها شده و در این فضا، خودِ آن علوم برای سیر إلی الله به ما کمک خواهند کرد. موفق باشید

31982
متن پرسش

سلام استاد: این جلسه اول پانزده نکته از عقل تکنیکی رو که با صحبت های شما جلو آمدم حس کردم تاریک شدم، اشکال کار کجاست؟ آخه شما همش توجه به ملکوت میدید این سری انگار برعکس شد یا نحوه نگاه من غلطه؟ ممنون از شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هنوز هم نظر به ملکوت است ولی آن‌چنان زمانه وسعت یافته است که می‌توان در این تاریخ آخرالزمانی نور ملکوت را حتی در همین عالَم طبیعت نیز مدّ نظر آورد. ولی تفکر غربی به جای آن‌که طبیعت را آینه نظر به ملکوت کند و از این حوالت تاریخی بهترین بهره را برگیرد، طبیعت را به عنوان منبع انرژی مدّ نظر آورد و تکنولوژی را نیز در راستای استخراج انرژی‌های زمین به کار گرفت که إن‌شاءالله در جلسات بعدی در این رابطه صحبت خواهد شد. موفق باشید    

31981
متن پرسش

لا موثر فی الوجود الی الله: با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی در رابطه با تفسیر آیه ۳۰ سوره دهر همانطور که در جلسه فرمودید جناب علامه طباطبایی (ره) «یشاء» رو غیر از فعل خدا می دانند به این جهت که جبر پیش نیاید منتهی سوالی که برای این حقیر پیش آمده است که در متون دینی عبارت هایی هست که یشاء رو کنار یفعل آورده است مثلاً در یکی از اذکار هنگام غروب آفتاب و یا در تعقیبات نماز مغرب داریم که می فرماید: الحمدلله الذی یفعل ما یشاء و لا یفعل ما یشاء غیره حال اون چیزی که به ذهن این حقیر رسید این هست که وقتی اراده هایی که مربوط به خود انسان مطرح باشه اشاره به یشاء داره مثل رفتن به مسجد یا میخانه اما زمانی که اراده های الهی مطرح باشه به تعبیری حضرت حق می خواهد سنت های خودش رو در نظام هستی جاری کنه یفعل رو کنار یشاء میاره مثل آمد و شد شب و روز و یا پیروزی جنگ بدر که می فرماید و ما رمیت اذ رمیت و یا اینکه خرمشهر را خدا آزاد کرد. به نظر شما این برداشت درسته؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست می‌فرمایید. آری! حضرت حق هر فعلی را که اراده کند انجام می‌شود و لذا فرموده‌اند اراده او عین فعل او است. ولی در مورد انسان اگر خداوند فعل انسان را اراده کند، عملاً اراده انسان و اختیار انسان منتفی خواهد بود و به همین جهت حضرت پروردگار فرمودند: «وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا». که ای انسان‌ها! شما طلب و خواستی ندارید جز همان طلب و خواستی که حضرت رب العالمین که علیم و حکیم است می‌خواهد و لذا باید طوری عمل کنید و تقوا پیشه نمایید که آنچه را که حضرت حق برای شما می‌خواهد موجب سعادت شما شود. و در همین رابطه جناب مولوی می‌فرماید:

چون خدا خواهد که پردهٔ کس درد

میلش اندر طعنهٔ پاکان برد

ور خدا خواهد که پوشد عیب کس

کم زند در عیب معیوبان نفس

چون خدا خواهد که‌مان یاری کند

میل ما را جانب زاری کند

ای خنک چشمی که آن گریان اوست

وی همایون دل که آن بریان اوست

موفق باشید                 

31733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: به نظر حضرتعالی زمانی که انسان خیرات را که به ارواح مؤمنین و مومنات هدیه می کند می تواند اجنه مومن را هم در ثواب آن شریک کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر بدی نیست ولی بنده در این مورد فکر نکرده‌ام. موفق باشید

30760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتی در فراز های ادعیه و مناجات فکر می‌کنم یه برداشتی می‌کنم که نمی‌دانم آن برداشت درسته یا غلطه (خصوصا برای بنده که مقدمات لازم برای فهم ادعیه را نخواندم) و آن فراز را با نظر به آن برداشتی که کردم می‌خوانم. گاهی مدتها یک فرازی که به دلم نشسته را با آن برداشت می‌خوانم. طوری که حالت قلبم با آن برداشت شکل می‌گیرد. حال سوالم اینه اگه برداشت غلط باشه چی؟ برخورد خدا با من در موقع خواندن آن فراز چطوریه؟ یعنی منظورم اینه خدا کدام را برآورده میکنه؟ حالت قلبیم رو؟ یا خود فراز رو؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شما در دل سنت‌های اسلامی به متون دینی رجوع می‌کنید و به همین جهت رویهمرفته نباید نگران بود که ممکن است برداشت‌هایتان غلط باشد و نتیجه‌ای که به دنبال آن هستید، نگیرید. آری! می‌توان تلاش کرد برداشت‌‌ها را عمیق و عمیق‌تر کرد. خداوند می‌فرماید: من مطابق گمان بنده‌ام با او برخورد می‌کنم. «أنا عند ظنّ عبدی بی». موفق باشید

30157

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: کتاب استاد شجاعی را در باب معاد مطالعه کردم در مورد اینکه آیا در برزخ صبح و شام به چه صورت است هنوز درک و تصور درستی پیدا نکرده ام. عالم انسانی که عوض شده و خورشید و ماه و گردش اینها هم که معنا ندارد لذا چگونه قران کریم می‌فرماید ما فرعون را صبح و شام به اتش عرضه می‌کنیم؟ آیا اصلا شب و روز در برزخ معنا می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در برزخ هنوز انسان‌ها نسبت خود را با دنیا قطع نکرده‌اند که نتوانند ناظر به کلیات امور دنیا نباشند. در شرح مباحث کتاب «معاد» در این مورد عرایضی شد. موفق باشید

29724

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما قائل به انفتاح باب علم در زمان غیبت هستید یا انفتاح؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه خداوند در تجلی است و بستگی به قبول قابل دارد. موفق باشید

29693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یک بنده خدایی این سوال را برای بنده فرستاده و درخواست جواب کرده، لطفا عنایت بفرمایید و جواب را مرحمت فرمایید: سوال اول: آیا عقل کاشف از واقعیت است؟ چرا؟ سوال دوم: این که این براهین فلسفی که بیان شده برای اثبات واجب الوجود و این که بی نهایت است و به قول فلاسفه «واجب الوجود : ماهیّته إنّیّته» و عقل نیز این ها را می پذیرد و ما هم قبول داریم که صحیح اند، ولی از کجا بدانیم که در واقع و نفس الامر نیز این گزاره های عقلی جریان دارند و مطابقت با واقع و نفس الامر هستند؟ و به عبارت دیگرچه طور می شود به این براهین اعتماد کرد البته از جهت این که این ها حکایت گر از واقع هستند؟ و به چه دلیلی ثابت می شود که این براهین فلسفی، حاکی و حکایت گر از واقع و نفس الامر می باشند؟ و چه طور می فهمیم که این احکام عقلی منتزع و برگرفته از عالم واقع و نفس الامر می باشند؟ شاید کسی بگوید که این براهین فلسفی که احکام عقلی اند از جمله مفهوم واجب الوجود و ممکن الوجود و براهین اثبات واجب الوجود و براهینی که ثابت می کنند واجب الوجود بی نهایت است و... که این ها یعنی این براهین و استدلالات عقلی مذکور در علم فلسفه صرف گزاره های ذهنی هستند و صرف چیدمان عقلی ای بیش نمی باشند و منتزع و حاکی و حکایت گر از عالم واقع و نفس الامر نمی باشند و صرف استدلالات عقلی هستند همین و بس! خب به این مستشکل چه جوابی می شود داد؟ و در صورت جواب چه دلیلی بر جواب می باشد (جواب با ذکر دلیل لطفا)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این موارد با دکارت، کار شروع شود. بحث دکارت در جزوات «فلسفه‌ی غرب» در قسمت نوشتارهای سایت هست. موفق باشید

28262

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اگه بخواهیم تفسیر های شما رو به یاری خدا هفته ای ۳ بار گوش بدیم روزی چقدر قرآن تلاوت کنیم با تدبر؟ آیا خوبه ماهی یک بار قرآن ختم کنیم یا کمتر بخوایم با کیفیت بیشتر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ابتدا بیشتر به تفاسیر قرآن نپردازید و به آیاتی که فکر کرده‌اید، تدبّر کنید؟ و حتی اگر برایتان ممکن بود همان آیات را حفظ نمایید. موفق باشید

27505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد لطفا بفرمایید که چگونه باید به سوال اینکه هدف در زندگی چیست جواب داد؟ و چطور باید معاد را معنا کرد و آن را دید تا از یک سرزمینی با خوشی های خیلی خوب نجات پیدا کرد؟ قیامت چگونه جایی باید باشد تا جواب‌گویِ این همه امکانات متکثر و محدودیت‌ها برای انسان باشد؟ عجیب نیست که خالق واحد عالمی مثل دنیا خلق کرده است که درنهایت کثرت و رهاشدگی است و انسان را در آنجا آورده و بعد او را فرامی خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید مطالعه‌ی کتاب «آشتی با خدا» نکاتی را جهت فکرکردن در این امور در مقابل شما بگشاید. موفق باشید

نمایش چاپی