بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
33225
متن پرسش

سلام: استاد مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام آن جا که در مورد عوامل تربیت سخن می گویند در آخر یکی از عوامل را « کار» معرفی می کنند. - نخست می گویند: «انسان‌ یک موجود- به یک اعتبار- چند کانونی است. انسان جسم دارد، انسان قوّه خیال دارد، انسان عقل دارد، انسان دل دارد، انسان... استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص277» - بعد درباره ی «کار و تمرکز قوّه خیال» می گویند: «ولی نفس انسان جور دیگری است، همیشه باید او را مشغول داشت؛ یعنی همیشه باید یک کاری داشته باشد که او را متمرکز کند و وادار به آن کار نماید و الّا اگر شما به او کار نداشته باشید، او شما را به آنچه که دلش می‌خواهد وادار می‌کند و آن وقت است که دریچه خیال به روی انسان باز می‌شود؛ در رختخواب فکر می‌کند، در بازار فکر می‌کند، همین‌طور خیال خیال خیال، و همین خیالات است که انسان را به هزاران نوع گناه می‌کشاند. اما برعکس، وقتی که انسان یک کار و یک شغل دارد، آن کار و شغل، او را به سوی خود می‌کشد و جذب می‌کند و به او مجال برای فکر و خیال باطل نمی دهد.» - جای دیگر می گویند: «انسان باید کاری را انتخاب کند که آن کار عشق و علاقه او را جذب کند .... پس در مورد کار، این جهت را باید مراعات کرد و آن وقت است که خیال و عشق انسان جذب می‌شود و در کارْ ابتکاراتی به خرج می‌دهد.» - زیر عنوان «کار و آزمودن خود» می خوانیم: «اگر انسان دست به کاری زد و دید استعدادش را ندارد، کار دیگری را انتخاب می‌کند و بعد کار دیگر تا بالاخره کار مورد علاقه و موافق با استعدادش را پیدا می‌کند. وقتی که آن را کشف کرد، ذوق و عشق عجیبی پیدا می‌کند و اهمیت نمی‌دهد که درآمدش چقدر است. آن وقت است که شاهکارها به وجود می‌آورد که شاهکار ساخته عشق است نه پول و درآمد. با پول می‌شود کار ایجاد کرد، ولی با پول نمی‌شود شاهکار ایجاد کرد. واقعاً باید انسان به کارش عشق داشته باشد.» با اینکه ایشان در جاهای دیگر با کارزدگی موافق نیستند. _ می خواستم بدانم اگر بنا باشد هدف عبودیت باشد اینکه از یک طرف انسان در عین حال به تمام واجبات و محرمات و.. توجه داشته باشد اعتقادی اخلاقی فقهی و.. آن هم براساس اعتقاد و ایمان به خدا. از طرف دیگر کمال و سعادت ما در قرب به خدا به یک معنا افزایش معرفت حضوری و قلبی و توجه به خدا. البته می توانیم در کلام و سخن بگوئیم کار را برای رضای خدا انجام بدهیم ولی آیا وقتی انسان به «کار» وشغلش عشق بورزد و غرق در کار شود آیا واقعا از توجه به ابعاد دیگر مسائل دیگر و هدف اصلی باز نمی ماند آنهایی که کارشان و شغل شان را واجبات عینی گذاشته اند (مثلا اهل علوم دینی) چقدر باید روی اخلاص کار کنند تا حداقل برای خودشان یک کم دلشان خوش باشد که در راه هدف کار می کنند چه برسد به دیگران. اگر این طور باشد الآن دانشمندان آمریکایی که در بخش های مختلف کار می کنند و غرق درعلم و تخصص وکارشان هستند هم...! آنها هم که در حال ساخت سلاح های دقیق و مخرب اند بلاخره با علاقه به اینکه یک علم و تخصصی دارند موقعیت اجتماعی و... دارند مشغول کارند آیا انسان بهتر نیست ساده ترین مشاغل را داشته باشد ولی خودش را گول نزند * چه طور می شود عشق و علاقه به کار(از هر نوعی: هنری فنی علمی) البته وقتی که به عنوان عامل تربیت شد[؟!] واقعا در راستای هدف اصلی { عبودیت نجات توجه به تمام ابعاد و استعدادها انجام تمام واجبات و محرمات...} باشد و نه مانع آن. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا مرحوم شهید مطهری را به جهت این‌چنین دقت‌ها رحمت کند. ابتدا خوب است سعی کنیم متوجه فضا و بستری باشیم که آن مرحوم متذکر جایگاه کار می‌شوند و این‌که چگونه وقتی کار در راستایی باشد که انسان در واقع خود و استعدادهایش را کشف کند متوجه می‌شود اگر او خود را متوجه اموری جدّی ننماید خیال او، او را مشغول می‌کند. با توجه به این امر رویکرد انسان به کار، رویکردی حکیمانه و قدسی و معنوی می‌شود و لذا در هر کاری که وارد شود در واقع آن میدان برای او میدان کشفِ بیشتر خود او می‌باشد و از این جهت به آن کار عشق می‌ورزد. حال چه آن کار، کاری باشد که مرحوم صاحب جواهر با پشتکارهای شبانه‌روزی خود انجام می‌دهد و چه کاری که مرحوم شهید شهریاری بدان مشغول می‌باشد. در هر دو حال اولاً: در راستای احیای خود قدم گذاشته است و ثانیاً: منوّر به الهاماتی می‌شود که در آن مسیر، مددکار او خواهد بود و این‌جا است که فرق اساسی بین این افراد و آن کارشناسانی خواهد بود که صرفاً اسیر امیال خود و کاری است که هیچ وجه متعالی مدّ نظر آن شخص نیست. موفق باشید      

33216
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: ضمن عرض تسلیت ماه محرم و تشکر از تبیین شما در برنامه ی حسینه ی ایران. آیه ایی که از شأن الهی مطرح فرمودید به صورت ویژه توجهم رو جلب کرد. در راستای رسیدن به فرم حقیقی روایتِ سینماییِ داستان های شهادت و تجلی شأن الهی لطفا راهنمایی بفرمایید. خیلی ممنون. متن زیر با عنوان «توفیق صحنه» در کنار بیاناتی که در برنامه فرمودید تهیه شده است. صحنه ی اجرا اگر حقیقی باشد خودش تیم برپایی قصه را برای تجلی حقیقت فرا می خواند. همانطور که دشت کربلا در صحنه ی رویارویی ها و تجلی حقیقت چنین بود. و اینکه آیا حضور در صحنه می تواند پنجره ایی رو به ملکوت باشد و مکان و زمان صحنه تقدیر الهی را بر صحنه، جاری کند، طلب تیم اجرایی ست. صحنه هایی که در بازسازی دفاع مقدس برپا می شود هرچند با شبیه سازی مکان تلاش می کند در فرم روایت داستان صداقت داشته باشد، اما چگونه می‌تواند روحی که شخصیت ها را در برگرفته است نشان دهد و پدیدار شناسانه داستان را روایت کند، وقتی از اتصال شخصیت با حقیقت زمان غافل است و درک حقیقت فضای جبهه بر عوامل اجرا پوشیده است. اما هرچند این طور به نظر می‌رسد که حجاب زمان و مکان بر تجلی حقیقت جاری صحنه اثر می‌گذارد، ولی حقیقت توحید در تاریخ نفوذ دارد و جنس این یگانگی در صحنه ایی که برپا می شود احساس می شود. و اگر تیم برپایی، حقیقت توحید را در زمان خودش احساس کرده باشد می تواند روح توحید قصه را در حجاب تکنیک، جلوه گر کند. تاریخ، گذشته است. اما نگاه حقیقی به گذشته، نشانی از آینده دارد. و برای همین نحوه ی روایت سینمایی که بیانی از شأن الهی را می‌خواهد به صحنه بیاورد بسیار اهمیت دارد. «کل یوم هو فی شان» انسان آخرالزمانی نمی‌خواهد وجود خودش را در بعد مادیات و حتی در بعد تخیل احساس کند. بلکه می‌خواهد وجود خودش را در ابعاد متعالی اش احساس کند. و رجوع به قصه های دفاع مقدس که جزئیات فرم داستانی دارند و شهادت را به عرصه می آورد از این رو مورد توجه است. پدیدار شناسی اکنون و رجوع به سینمای انقلاب اسلامی و در درخواستِ مخاطب، برای رؤیت جلوه شهادت؛ اهمیت استفاده از تکنیک را پر رنگ تر می‌کند. و همانطور که «ما رأیت الا جمیلا» خبر از نحوه ی بودن و دیدن متعالی می‌دهد. امید است با تکنیک زیباتر دیدن و به صحنه آوردن خلوص ها، ایثارها و شهادت ها و روایت ابعاد متعالی انسان، آن نحوه بودن متصل به نگاه متعالی برای مخاطب رقم بخورد. با تشکر فراوان از زحمات شما.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. حقیقتاً می‌توان در تاریخی گام نهاد که حضوری باشد کنار شهدای کربلا و روحی را به میان آورد که انسان در هر جای و جایگاهی که قرار می‌گیرد، مظهر تذکر به آن فکر و فرهنگ باشد، چه در امور اقتصادی و چه در امور فرهنگی. و از این جهت است که اگر انسان با آن روح و روحیه دست به کار امور هنری شود، عملاً نوری را منعکس می‌کند که انعکاس‌دهنده انوار کربلا به خانه جان مخاطبان است و لذا مائیم و راهی که در مقابل‌مان در دل سنتِ حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» به عنوان انقلاب اسلامی در این تاریخ گشوده شده است، حال هرچه می‌خواهیم باشیم، مهم آن است که در دل چنین حضوری، خود را تعریف کرده باشیم که فرمودند: «من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش/ چون به فکر سوختن افتاده‌ای، مردانه باش». موفق باشید

33178

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت شماک بنده معلم بودم و تازه بازنشسته شده ام. من از اول مشتاق مسایل فلسفی و عرفانی بودم. حدود ۷ سال قبل با آثار علامه حسن‌زاده آملی و استاد صمدی آملی آشنا شدم. من عرفان را دوست داشتم. من گفتم بهتر است به جای عرفان های دیگر به عرفان شیعی رجوع کنم. من تمام گفته های استاد حسن زاده و استاد صمدی را سمعا وطاعتا از روی حسن نیت کار کردم و اصلا فکر نمی کردم که مخالفینی داشته باشد. تا اینکه حدود ۲ سال پیش با تفکرات آقای میلانی آشنا شدم و نتیجه آن شد که آنچه از استادان حسن زاده و صمدی یاد گرفته بود دچار شک شدم. من از نظر روانی به هم ریختم. من آرزو داشتم هرچه زودتر بازنشسته شوم تا اساسی روی عرفان و فلسفه کار کنم، اما آرزویم بر باد رفت. الان نه می توانم دست از تفکرات عرفانی و فلسفی ملاصدرا دست بردارم و نه دفع شبهات حسن میلانی را بکنم، سر دو راهی هستم. لازم به ذکر است من بسیاری از کتابها و صوت های شما را استفاده کرده‌ام. بارها برهان صدیقین و ده نکته معرفت نفس را کار کرد ده ام. الان اصلا کلا از حسن میلانی عرفان و فلسفه صدرا بدم می آید. از دین دارم بیزار می‌شوم. با این دو راهی چکنم. افکار میلانی از یک طرف و افکار عرفانی از سوی دیگر همانند دو آهنربای پر قدرت من را به سوی خود می کشند. استاد عزیز باید چکار کنم؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در سخنان آقای میلانی، منطقی که شخصیت ما را در سعه وجودی‌اش جلو ببرد، ندیدم. آنچه ایشان تأکید می‌کنند برداشت‌های سطحی خودشان است از دین اسلام و بیشتر برای متوقف‌کردن انسان در ظواهر دین، خوب است. بشر جدید طالب وسعتی است که راه هایی چون عرفان و حکمت می‌تواند به او کمک کند. نباید به او پیشنهاد کنیم «چراغ خرد خاموش کن و کورکورانه تقلید نما». موفق باشید

33021
متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بپرسم دانشجویی با شرایط من - که خب در رشته سخت و پرکاری هم تحصیل می‌کنه - اگر که به‌طور کاملا جدی دغدغه ظهور رو داشته باشه، چطور می‌تونه ایفای نقش کنه؟ مثلا چطور می‌تونه فعالیت فرهنگی داشته باشه در این زمینه؟ آیا لازمه که عضو تشکل‌ها بشه یا نه؟ و نکات دیگه‌ای اگر که لازم می‌دونید بفرمایید لطفا. و یه مورد دیگه اینکه در صحبت‌های بعضی از سخنرانان بزرگ دینی یا سیاسی که در حوزه مهدویت فعالیت می‌کنن، می‌بینیم و می‌شنویم که تاکید دارن کار در زمینه مهدویت باید "اصل" باشه نه در حاشیه زندگی. اما من یه بخشی از سخنرانی حضرت آقا رو شنیدم فرمودن که خروجی‌های دانشگاه‌ها باید مثل شهید چمران باشن. حالا سوال من اینه که شخصی با شرایط من که در یکی از بهترین رشته‌ها و بهترین دانشگاه‌ها درس می‌خونه و این توانایی رو در خودش می‌بینه که چه در زمینه درس و چه پژوهش تا حد خیلی زیادی پیش بره، با توجه به دیدگاه‌های رهبری، آیا درسته که درسش رو فدای انجام این فعالیت‌های فرهنگی کنه و مثلا به پاس‌کردن دروس قناعت کنه به‌خاطر کار برای امام زمان؟ یا نه باید تو مسیری قدم برداره که براش ساخته شده؟ با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در عین تلاش کامل در رشته تحصیلی‌تان باید معارف اسلامی را با عمق لازم فرا بگیرید تا زمینه تدبّر در قرآن برایتان فراهم شود. چرا روی خود کم حساب می‌کنید و ظرفیت جوانان آخرالزمانی را به صحنه نمی‌آورید؟! ۲. به نظر بنده اگر عملاً در دروس خودتان با عمق لازم حاضر شوید و به نهضت تاریخ دانش‌بنیانی که مقام معظم رهبری مدّ نظر دارند، ورود کنید بهتر می‌توانید در خدمت حضرت صاحب‌الأمر«عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» قرار گیرید. زیرا ما در این تاریخ باید به صورت‌های مختلف، کارآمدی نظام اسلامی را به نمایش بگذاریم و این وظیفه ما در این تاریخ است و عامل یأس دشمن. موفق باشید  

32733

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض رحمت و ادب و احترام استاد گرامی: در روز قیامت که از آن به «یوم ندعوا کل اناس بامامهم» تعبیر شده است مردم با عالمان و اساتید خود فراخوانده می شوند، چرا که یکی از انواع پیشوایی، پیشوایی و امامت علمی است و در آنجا آشکار می شود که متعلمین از شئون وجودی این استاد و عالمند و ندا می آید که یاران سلمان، یاران مقداد، یاران خمینی، یاران علامه طباطبایی حاضر شوند و با هم محشور باشند. در آن روز به شفاعت‌شان محتاجیم و در حال حاضر به رسم ادب الهی دعاگوی شما هستیم. اما یک سوال هم از محضرتان داشتم الحمدلله به لطف الهی و فضل و عنایتش در محضر کلام شما در ماه مبارک رمضان جهانی دیگر گشوده شد از رحمت بی منتهای الهی و معاشقه با حضرت حق در کاممان ریخته شد فقط یک نگرانی همیشه داشته و دارم برای نگهداری این الطاف رحمانی آن هم در ایام عید فطر هست که به رسم دیرینه به شهرستان می‌رویم برای صله رحم در کنار پدر و مادر خود و همسر و خانواده ها، اختیاری برای روزه گوش و ... نیست سعی در روزه زبان از مباح هم عملا مقدور نمی‌شود چون با صله رحم در تضاد می افتد. همیشه حضور در جمعی که انتخابی نیست از بابت نور مومنانه اما لازم شرعی است از بابت دستور دین به صله رحم بنده حقیر را نگران می‌کند و هرچه می‌گویم خدا هست نگران نباش اما هجمه شیطان در این جمع برای غفلت آسیب رسان می‌شود استاد محترم جمع این دو چگونه است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این را طبیعی بدانید که ما در دل بهارهای معنوی با خزان‌های خطورات روبه‌رو می‌شویم و در دل همین تقابل‌ها، ساخته خواهیم شد آن‌گاه که طمأنینه خود را حفظ کنیم. ۲. به هر حال باید به سوی مردم رفت و در مواجهه با همین مردم، دینداری خود را شکل داد زیرا:

ز آب خُرد، ماهی خرد خیزد / نهنگ، آن بِه که در دریا ستیزد.

موفق باشید   

32577

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ضمن قبولی طاعات وعبادات و تبریک سال نو و حلول ماه مبارک رمضان؛ استاد مدتی ست که میل و کششی به سمت قرآن ندارم ونمی‌تونم قرآن را قرائت کنم. انگار یک مانعی ایجاد شده. البته خیلی وقته که خواندن تفسیر رو شروع کردم و خیلی تشنه رجوع به تفاسیر هستم. الان هم در حال مطالعه تفسیر سوره برائت مقام معظم رهبری می‌باشم. با این اوصاف می‌خواهم بدانم برای ماه مبارک خواندن تفسیر کفایت می‌کند یا قرائت ارجحیت دارد که متاسفانه این توفیق از بنده سلب شده. در لحظات ناب رمضان محتاج دعای خیرتان هستیم. در پناه قرآن باشید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بگذارید در افق حضور در محضر حق در چنین شرایط برجسته که در ماه رمضان پیش آمده است، هر آنچه به سراغ‌تان آمده است، کار خودش را بکند. به گفته جناب شهریار، آری! در این شرایط «هرچه پیش آید خوش آید».

هر چه در پیشم از آن زلف پریش آید خوش آید
من دلی درویش دارم هر چه پیش آید خوش آید

چشمم از ابر بهاری کم نیارد، گو ببارد
آری این باران رحمت، هر چه پیش آید خوش آید 

در پریشان روزگاریهای هجران ‌شهریارا
یار اگر پیشم بدان زلف پریش آید خوش آید

موفق باشید

32501

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام حق استاد دلسوز سلام علیکم: استاد بنده یک روز در هفته شرح مقالات را گوش می دهم که الان جلسه ی نهم هستم و یک روز کتاب مقالات را مطالعه می کنم و یک روز هم (یک ساعت) سیر مطالعاتی را با نکته برداری پیش می روم. دعاهای کمیل و ندبه و صباح و عهد را مداومت دارم ولی غالبا حواسم پرت می شود. برای چهار روز باقی مانده از هفته چه پیشنهادی دارید تا به لطف خدایمان بهتر در این راه پیش بروم؟ و استاد امان از این زبان که دیوانه ام کرده گاهی اصلا انگار نه انگار که عضوی از بدن من است و باید از من فرمان ببرد چکار کنم که انقدر حرف نزنم؟ خدا روحتان را به خودش نزدیک کند و لبخند امام زمان روزیتان ان شاءالله

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از اُنس با قرآن از طریق تفسیر، غافل نباشید و پیشنهاد بنده آن است که ابتدا صوت‌های سوره آل‌عمران که در سایت هست را دنبال فرمایید. ۲. از ورزش و فعالیت‌های بدنی غفلت نفرمایید. موفق باشید

32342
متن پرسش

سلام استاد جان: التماس دعا دارم این ماه شریف. استاد در خصوص خطبه ۸۰ نهج البلاغه، دلیل این بیانات حضرت امیر رو متوجه نمی شم. اگر بگوییم منظور حضرت عایشه است، خب چرا جمع بستن و فرمودن نساء؟ یا حداقل می‌فرمودن برخی نساء. در عین حال که اگر بعد از جنگ جمل این خطبه ایراد شده باشه و منظور حضرت عایشه باشه ولیکن در حرفهاشون کل زنها رو زیر سوال برده باشن، العیاذ بالله انگار از روی عصبانیت یه چیزی گفتن، و این با آیه «ما ینطق علی الهوا» هم خوانی نداره، اگر هم واقعا منظور حضرت بی عقلی خانم‌هاست، آیا به صرف مرد بودن ابوجهل عاقل تر از حضرت زهرا سلام الله علیها بوده العیاذبالله؟ یزید عاقلتر از حضرت زینب بوده؟ این صحبت‌ها اگر بیانات حضرت امیر باشن واقعا توجیه پذیر نیستند و من به عنوان یک زن که حافظه تاریخی ام پر است از ضعیفه و... قلبم درد می‌گیرد از اینکه امام محبوبم چنین نگاهی از زن داشته باشد. متشکرم از بذل وقتتون استاد مهربان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آیه 97 سوره نحل که می‌فرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و با توجه به سخنان حضرت علی «علیه السلام» در جای جای نهج‌البلاغه که نشان می‌دهد آن حضرت تسلط کامل بر ابعاد قرآنی دارند؛ باید جایگاه خطبه مذکور را در فضای تاریخی‌اش  مدّ نظر قرار داد. بخصوص که سید رضی نیز متذکر می‌شوند آن خطبه، بعد از جنگ جمل ایراد شده و حضرت بنای برخورد مستقیم با همسر پیامبر را نداشته‌اند، لذا به اشاره سخن گفته‌اند. نمونه‌های این نوع سخن‌گفتن را در شخصیت حضرت امام خمینی نیز ملاحظه می‌فرمایید. مثلاً یک‌جا فرمودند شیاطین بر سر جای خود بنشینند؛ و منظور نماینده خاصی بود ولی نمی‌خواستند مستقیماً نام او را ببرند. در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» سؤال و جوابی مطرح شده که در رابطه با سؤال جنابعالی می‌تواند مفید باشد:

سؤال: گاه شبهاتي راجع به جايگاه زن در اسلام مطرح مي‌شود و به آياتي از قبيل 5 و 6 سوره مؤمنون ، 24 سوره نساء و 14 سوره آل عمران و آياتی که مضموني به ظاهر مردسالار دارد استناد شده و مي‌گويند در خطبه 80 نهج‌البلاغه زنان افرادي کم عقل خوانده شده‌اند يا به علت عادت ماهيانه که امري غير ارادي است براي آنها نقص در ايمان قائل شده‌اند. لطفاً راجع به خطبه حضرت و آيات نامبرده توضيح بفرماييد.

جواب: در مورد خطبه ۸۰ نهج‌البلاغه که سید رضی صراحت دارد که پس از جنگ جمل ایراد شده و با توجه به این‌که روش سید رضی تقطیع‌کردن خطبه‌های حضرت بوده و قسمت‌هایی را می‌آورده که جنبه‌ی بلاغت آن زیاد بوده معلوم می‌شود عایشه مورد خطاب است. به گفته‌ی آیت‌الله‌جوادی این خطبه هیچ پایگاهی ندارد، چون برهان‌هایی می‌آورد که خود را نقض می‌کند، لذا به اهلش وا می‌گذاریم. برای آن‌که فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانیم باید آیات زیادی را مدّ نظر قرار دهیم، در ضمن در رابطه با موضوع کنیزان که در جنگ اسیر می‌شدند و به عنوان غنائم جنگی خرید و فروش می‌شدند، لازم است مفصلاً بحث شود، همین قدر بدانید که اسلام با ورود آن‌ها در خانواده‌ی یک مرد مسلمان نه‌تنها پناهی برای او ایجاد می‌کرد و جلوی فحشاء گرفته می‌شد، زمینه‌ی مادرشدن او پیش می‌آمد و جهت شخصیت او تغییر می‌کرد که البته شرح آن احتیاج به بحث طولانی دارد. اما در مورد شخصیت زن در اسلام، عنایت داشته باشید ابتدا باید آیات صریح را که موضوع را روشن می‌کند مورد توجه قرار داد و سپس بقیه‌ی آیات را بر مبنای آن‌ها تحلیل نمود.

در ضمن در رابطه سؤال شماره 32126 که فرموده بودید؛ خوب است به سؤال 32347 رجوع فرمایید. موفق باشید

    

31568

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یک کلیپ سه دقیقه‌ای از برنامه زندگی پس از زندگی است. خواهش می‌کنم ببینید و نظرتون رو بگید. ببخشید مزاحم وقت گران‌بهایتان شدم. لینکش اینه: https://tabnakjavan.com/fa/news/38910/%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA%DB%8C-%D8%B9%D8%AC%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%AF%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%AD%DB%8C%D9%88%D8%A7%D9%86%D8%A7%D8%AA-%D9%81%DB%8C%D9%84%D9%85
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اشکالی در موضوع نیست. معلوم است که انسان در شرایطی که بدنش قدرت جذب کامل روح را ندارد، مثل وقتی که تصادف کرده است، روح او کمی آزادتر می‌تواند خود را در زمان‌ها و مکان‌های دیگر حاضر کند که بحث آن در مباحث معرفت نفس شده است. موفق باشید

31506
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. استاد یه سوال داشتم، اونم مگر بجز این است که (من) انسان فقط وجود دارد، خوب اگر چنین است دیگر چرا در هر عالمی برای من انسان تنی وجود دارد؟ خوب همون منِ انسان در صحنه باشد و من خودم بدون هیچ بدنی در مثلا برزخ حضور داشته باشم، چرا باید من با تن ظاهر شود؟ من، خودم باشم بدون هیچ تنی. چرا خداوند عالم رو طوری قرار داده اند که من باید با تن ظاهر شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال هر موجودی در موجودیت خود ظهوری دارد حتی خداوند با اسماء خود در مظاهر مختلف ظهور می‌کند وگرنه موجودی صرفاً ذهنی و انتزاعی بدون هر گونه واقعیت. موفق باشید

30428

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و درور بر استاد: از آنجا كه علم به يقين در خدا جز بديهيات است اگر ما همين قدر بدانيم كه خدا وجود باشعوريس كه بر عالم و هستي حاكم و حكيم داناست و هرچه اراده كند يقينا محقق خواهد شد آيا شناخت بيشتري بايد صورت بگيرد در اين عالم در مورد خدا؟ آيا تسليم در برابر حوادث كافي نيست براي ادامه زندگي؟ آيا خدا مي‌خواهد ما بيشتر بدانيم در مورد خودش؟ آيا تسليم بودن در برابر علم خداوند كافي نيست؟ آيا بايد شناخت بيشتري در اين جهان و علم هاي كه هست بايد كسب كرد تا به هدف انسانيمون رسيد يا كمال در تسليم محض در برابر خداوند و انسانيت انساني است و خير رساندن به ديگران؟ سوال من اينكه آيا لازمه تحقيقي كه فلاسفيون و عرفا كردن كه همش به علم بينهايت خدا منتهي مي‌شود و نورانيت و رحمانيت آيا لازمه به فراتر از اين دست يافت؟ آيا بايد تفحص بيشتري كرد؟ آيا شناخت بيشتر لازمه زندگيس؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که حضرت صادق «علیه‌السلام» به نقل از کتاب «عقل و جهل» اصول کافی می‌فرمایند جواب خدا به بندگان بر اساس عقل و معرفت آن‌ها نسبت به خداوند است. با توجه به این امر می‌توان گفت هر اندازه معرفت ما به خداوند بیشتر باشد، عبادات ما و فعالیت‌های ما برکت بیشتری پیدا می‌کند. موفق باشید

30216

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده یه دختر محصل هستم. بعضی وقت ها با خودم فکر می‌کنم نکنه این راهی که دارم میرم اشتباه باشه. چرا از حرف های رهبر اطاعت می‌کنم و برام مهمه؟! چرا واسه انقلاب تلاش می‌کنم دوست ندارم به نظام بد بگن؟! کار فرهنگی و جهادی چرا؟! گاهی وقت‌ها با خودم میگم که از کجا معلوم من هم مثل بعضی از افراد که روی اعتقاد خودشون تعصب دارن اینجور نباشم!!! نمیدونم چرا بعضی وقت‌ها به ‌این چیزا فکر می‌کنم. شاید خدا میخواد من عمیق به مسائل نگاه کنم. کتاب انقلاب و بازگشت به عهد قدسی شما رو مطالعه کردم خیلی جاها به مطالب کتاب فکر می‌کنم و مطمئن میشم. می‌خواستم یه چیزی بهم بگین به این اطمینان برسم که این راه درسته. چرا باید پیرو ولی فقیه باشیم آیا سندی داره؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی معرفتی خود را قوت بخشید مثل «ده نکته در معرفت نفس». وقتی جایگاه وجودی خود را در هستی دنبال کردید و پس از آن‌ در نسبت با شریعت الهی و توجه به حقّانیت آن، جایگاه انقلاب اسلامی را یافتید، از آن جهت که انقلاب، جبهه‌ی توحیدی این زمان است در مقابل استکبار؛ با اطمینان می‌توانید در دفاع از انقلاب اسلامی و رهبری خود را جلو ببرید. مباحث سوره‌ی «فتح» اگر با حوصله دنبال شود، افق‌هایی را در این مورد می‌گشاید. موفق باشید

29875

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا آیت الله مکارم اعلم هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از اهل فن و اساتید حوزه که در درس آقایان شرکت کرده‌اند بپرسید. موفق باشید

28898

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام‌: ببخشید استاد یکسری مباحث در بعضی جاها در حال تدریس است با عنوان ثروت ایمان که گفته میشه یکسری قوانین در عالم هستی هست اگه بهش عمل بشه به هر چیزی بخواهیم می‌رسیم و هر اتفاقی برای ما میفته خودمون رقمش می‌زنیم و اتفاقات ناگوار به خاطر بی قانونی ما هست و قانون اولشون خود مرکزیت هست بعدی قانون انرژی و .... از آیات قرآن و سخن ائمه هم استفاده می شود می‌خواستم نظر شما را راجع به این مباحث بدانم یکسری افراد هم میگن با عمل به قوانینش آرامش پیدا کردن. من خودم میگم اگر همه چیز به خود ما و رفتارمان برمی‌گردد پس امتحان و آزمایش الهی چه نقشی دارد. با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این موارد با نوعی توهّم و القائات روانی همراه است. موفق باشید

28530

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: رمانی تحت عنوان «گاه ناچیزی مرگ» اثر محمد حسن علوان در مورد زندگی ابن عربی توسط انتشارات مولی منتشر شده است. می‌خواستم در صورتی که مطالعه کرده اید نظرتان درباره این کتاب را بدانم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. کتاب را ندیده‌ام. موفق باشید

28403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: یک شبهه لطفا جواب دهید. لطفا مبسوط و مستند پاسخ دهید چون مخاطبم قشر دانشجو و پرسشگر است در صورت امکان در اسرع وقت پاسخ دهید. اینکه گفته می شود در چند سال آینده یک انقلاب مانند انقلاب اسلامی که در سال ۵۷ رخ داد اتفاق می افتد و یک دگرگونی در نظام جمهوری اسلامی ایران داریم به چه صورت است؟ سوال دوم: اینکه امام خمینی توسط کارتر علم شده است و با توجه به اینکه محمدرضا شاه قدرت بسیاری پیدا کرده بود آمریکا از ترس نفوذ شاه در جهان امام خمینی را روی کار آورد حال اینکه این با استکبار ستیزی امام اصلا همخوانی ندارد. سوال سوم: مشکلات اقتصاد و گرانی بسیار بیشتر از این می شود تا جایی که سکه بهار آزادی به ۸۰ میلیون تومان می رسد؟ باتشکر و سپاس ل
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این ادعا را باید مدعی اثبات کند، مگر ما باید مسئول حرف‌های بی‌پایه‌ی افراد باشیم؟ ۲. این یک ادعای بدون دلیل است که بیشتر به توهّم و خواب‌زدگیِ افراد نزدیک است. چرا خود را مشغول این حرف‌ها می‌کنید؟! مگر به ما نفرموده‌اند: «اذا مرّوا باللّغو مرّوا کراماً»؟ در این مورد می‌توانید به جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که روی سایت هست، مراجعه فرمایید ۳. این هم یک ادعاست. اتفاقاً با وضع افول آمریکا که کارشناسانِ غربی آن را پیش‌بینی کرده‌اند، سیطره‌ی دلار به شدت از بین خواهد رفت. موفق باشید

28300
متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. اگر بخواهیم نفس رحمانی را در دستگاه توحیدی و هستی شناسی عرفانی به داخل مثال های نفس انسان و شئونات نفس بکشانیم و از طریق مثال های نفس شناسی، مقوله ی نفس رحمانی را تببین کنیم، چطور می‌شود؟ می‌شود یک مثالی بزنید که مبتنی بر مباحث معرفت نفس باشد و مقوله ی نفس رحمانی را هم داخل آن مثال داخل کرده باشید؟ یعنی نفس رحمانی را در مثال های مبتنی بر معرفت نفس به چیز باید تشبیه کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً همینطور مثال می‌زنند که انسان معنایی را در ذهن در نظر می‌گیرد و سپس وقتی آن را با صوت به ظهور می‌آورد عملاً تنفسی صورت گرفته که حامل آن معناست. موفق باشید

28279

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: استادجان! پدر بنده دارای شغل آزاد هست. از جمله مشاغلی می باشد که وقت زیادی را برای آن باید صرف کرد. از طرفی هم در عین وقتی که برای مغازه میزارم! پدرم از بنده انتظار دارد که برای مغازه وقت بیشتر بزارم! هرچه قدر هم با اشکال مختلف به پدرم گوشزد می کند که من برای رسیدن به اهدافم نیاز به وقت دارم! (وقتی که صرف مطالعات معرفتی، علمی و اجرایی برای انقلاب می گردد.) استاد عزیزم واقعا تحت فشارم که گاها متاسفانه با پدرم پرخاشگری می‌کنم. واقعا باید چکار کرد؟ برایم دعا کنید تا ان شاءالله فرجی حاصل گردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با احترام به ایشان و کمک در حدّی که امکان دارد، درس و بحث را بهانه بیاورید تا از وقت‌گذاشتنِ بیشتر در حدّی آزاد شوید. موفق باشید

28099
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۸۰۸۸ نمی‌دانم منظورتان را درست متوجه شده ام یا نه. آیا شما معتقدید امروز دینداری در جامعه امروز ایران کمرنگ شده و مردم بینش سکولار و دین حداقلی مانند آنچه که امثال آقای سروش را مطرح کردند، هستید؟ کمی مبهم بود مطلب برایم. که آیا شما معتقدید در اثر عدم توجه تمدنی و حکمی و عرفانی ما به اسلام و انقلاب و توجه زیاد بر فقه اصغر نه فقه اکبر، مردم و جوانان دین گریز و هویت دینی بین شان کمرنگ شده و دیگر اکثریت مردم ایران سکولار و فاصله گرفته از دین هستند و هویت دینی الان در بین مردم آنچنان موثر نیست؟ چون خودتان سابقاً می فرمودید با وجود اینکه ما هنوز در رسیدن به افق تمدنی آینده مان مشکل داریم، ولی دین فردی که هر کس در باورهای فردی اش باشد در عرصه اجتماعی آمد و حاضر شد و ۲۲ بهمن را خلق کرد. راستش دلم لرزید که آیا واقعا مردم دین گریز و سکولار شده اند و دیگر اکثریت مومن و معتقد به انقلاب و ریشه هایش نیستند و آیا نظام مردم را دین گریز کرده است و جز اقلیتی، اکثریت با اسلام و انقلاب تعارض و تضاد دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده معتقدم مردم از امثال بنده انتظار داشتند و دارند که ابعادی از دین خدا را مطرح کنیم که بتوانند در دنیای طوفان‌زده در اثر مدرنیته، حیات فعّال دینی داشته باشند و ما مقصریم که دینِ حدّاقلی را در اختیارشان گذاشتیم و عملاً امروز می‌بینیم که ظاهر مردم چندان به دین مقیّد نیستند وگرنه روحِ مردم آماده‌ی دینِ عمیق می‌باشد همان دینی که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در اواخر عمر مطرح کردند. موفق باشید.

27470
متن پرسش
با سلام: چند روز پیش از این یکی از کاربران عزیز گلایه فرموده بودند که کتابها فیزیکی باشد. ضمن عرض احترام به ایشان از استاد عزیز تشکر می کنم که اپلیکیشن ایشان بسیار عالی بود و باعث استفاده ی حداکثری از وقت می گردد. در ضمن اینکه با توجه به شرایط کشور و شرایط جهان در خصوص محیط زیست باید به سمت کتابهای الکترونیکی حرکت کنیم. در ضمن اینکه کتابهای الکترونیکی سرعت انتشار مطالب را هزار برابر کرده است. با احترام و ارادت و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال فضای مجازی جهانی شده است که نمی‌توانیم خود را نسبت به آن جدا بدانیم، هرچند بنده هم هنوز نمی‌توانم با نوشته‌های بر روی مانیتور آن‌طور ارتباط برقرار کنم که با کتاب برقرار می‌کنم. موفق باشید

26433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چون من احساس نیاز دارم همزمان وجود غنی را احساس می کنم. چون احساس نیاز و احساس غنی دو امر متضایف هستند. پس در بود و نبود همراه هم هستند مانند مفهوم پدری و فرزندی. یعنی من هر وقت احساس نیاز کردم احساس نیاز وجود من است و آن غنی که احساس می کنم خداست. آیا این جملات درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌شود این‌طور هم روی موضوع حساب کرد. موفق باشید

25272

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: وقت بخیر. ببخشید کتاب منازل السایرین کدوم ترجمه کامل ترین و بهترینه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توان یکی را بر دیگری ترجیح داد، هرکدام حسن خود را دارد. ولی ترجمه‌ی جناب آقای محسن بینا و ترجمه‌ی جناب دکتر شیخ الاسلامی را می‌توان مدّ نظر داشت. موفق باشید

24641
متن پرسش
جناب استاد سلام: نظر بنده در موضوع علم به عالم خارج این است: با توجه به اینکه نفس وجودی مجرد و بدن وجودی مادی است، و بدن نسبت به نفس با توجه به مجرد بودن نفس و مادی بودن بدن، نوعی خارجیت دارد، لذا نفس اولین علم به خارج را از طریق ارتباط نفس و بدن پی می برد و می فهمد، که این علم کاملا بدیهی است و خطایی در آن راه ندارد و از همان ابتدا از این طریق عالم خارج برای نفس مشخص است. لطفا نظرتان را در مورد نظر بنده بفرمایید. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف درستی است از آن جهت که نفس با شناختِ بدن متوجه‌ی قواعدی می‌شود که بین محسوسات و وجودش برقرار است. موفق باشید

24245

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طاعات و عبادات قبول حق! می بخشید استاد! اگه بخواهیم بگیم همه افراد از ما بهترند و برتر یه نحو حقارتی در خود احساس می کنیم که آن وقت چون آنها را بزرگتر از خود می دانیم یک سری کارهایمان را برای جلب توجه آنها انجام می دهیم. (بالاخره بزرگند دیگه) یعنی چگونه بین اینکه فقط خدا را عظیم بدانیم و بین تواضع با دیگران جمع ببندیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند بالذات ربّ عظیم است و بقیه به اعتبار نزدیکی به خدا مورد احترام هستند و نه بالاصاله؛ همین که این نکته مدّ نظر باشد مشکلی پیش نمی‌آید. موفق باشید

33714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: می‌خواسم بدونم اینکه میگن فرد حرامزاده حتما عاقبت به شر می‌شود و دشمنان امام حسین هم اکثرا حرام زاده بوده اند تکلیف آن بچه چیست؟ او که گناهی نکرده است و در جریان نبوده است چرا به خاطر گناه دو نفر دیگر فرد پاک و معصوم دیگری باید حرام زاده و بدبخت و عاقبت به شر شود؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع با این فرض است که خود آن کودک، قبل از تولدش، خودش آن رحمِ زنایی را جهت پرورش خود انتخاب کرده باشد. ولی از جهت دیگر بزرگان دین می‌فرمایند شخصی که حتی نطفه‌اش از طریق زنا بسته شده باشد، می‌تواند اگر خودش انتخاب کند، از اولیای الهی بشود، ولی برای این‌که قبح زنا ریخته نشود، باید مسئولیت‌هایی مثل امامت جمعه و جماعت و یا منسب قضاوت برای او نباشد. موفق باشید

نمایش چاپی