با سلام خدمت استاد عزیز: در رابطه با سوال ۳۴۰۲۳ نصیحت این حقیر آن است که در جایگاه یک فقیه ننشینید و فتوا ندهید! با تشکر!
باباسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال بحث در تذکر نسبت به یک قاعده است. تذکر به قاعده فقهی، نشستن به جای فقها نیست!! همانطور که اگر فقیهی در رابطه با مباحث کلامی یا فلسفی نظر داد، نباید گفت چرا در جای متکلّمین یا فقها نشستهاید؟ در مورد قاعده تترس، بد نیست به کتاب «جاذبه و دافعه» مرحوم شهید مطهری نیز رجوع فرمایید. موفق باشید
با سلام استاد عزیز: در سوالات سایت راجع به خودکشی به این جمع بندی رسیدم که چون ناامیدی و یاس نوعی کفر است و نتیجه آن پوچی و بدبینی و عدم امید به لطف خدا میشه در نهایت خودکشی هم نوعی کفر حساب میشه و فرصت توبه سلب میشود و در کل کاریست که نه تنها رضایت خدا در ان نیست بلکه قهر خدا را نیز به دنبال دارد و بدتر از همه نوعی فریب دادن خود واقعی است چرا چون به ظاهر تن رو کشته ولی نفس که حیات ابدی داره قابلت نابود شدن نداره که انسان بخواهد انجام بده و تا زمانی که خدا بخواهد این ممکن الوجود هست. حال استاد عزیز بخشی مردم عقیده دارن کسی که خودکشی میکند به هر دلیلی به جایی رسیده که نمیتواند تسلیم این شود که همه کاره عالم خداست و این پوچی و ناامیدی که از گناهان کبیره هست و فرصت توبه از بین میرود باعث جهنمی شدن فرد شده پس اصلا در تشییع جنازش شرکت نمیکنن. بخشی دیگه طبق همین اصول در خاکسپاری شرکت میکنن بخاطر ثواب ولی باز ته دلشون میگن کار خوبی نکرده و مثل بقیه اموات دل درست نمیرن. بخشی دیگه فقط در خاکسپاری میرن ولی برای ٣ و ٧ و ۴٠ شرکت نمیکنن و میگن کسی که خودکشی کرده مجلس گرفتن براش اشتباهه. چون بدون توبه به دست خودش جهنمی شده و موارد مختلف. حال سوال من اینه که واقعا برای کسی که خودکشی کرده بالاخره اطرافیان و خانوادش چند نفری مجبورند به خاک بسپارندش برای همسایگان یا هم محلی ها و ... آیا در تشییع جنازش باید شرکت کرد؟ آیا مراسم باید گرفت مثل ٣ و ٧ و ۴٠ و آیا این مراسمات بهش میرسه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات خوبی اشاره میفرمایید. آری! شاید بتوان گفت برای احترام به بازماندگان او در آن مراسم شرکت کنیم وگرنه برای چنین افرادی نباید احترامی قائل شد. البته موضوع بیماریهایی که منجر میشود افراد اختیار خود را از دست بدهند، که به اصطلاح پزشکان دوقطبی گفته میشود، موضوع متفاوت است. موفق باشید
سلام استاد بزرگوار: ایام به خیر. استاد من سالها دغدغه ندانستن وظیفه ام را داشتم و همه اش در جا میزدم. تا روزی که به لطف خدا حج بیت الله الحرام نصیبم شد و وظیفه برایم روشن شد الحمدلله الان مدتی است که وظایف گوناگونی روی دوشم احساس میکنم (اعم از مادرداری، همسرداری، بچه داری و وظایف اجتماعی) اما در حد و حدود این وظایف مستأصل شده ام. تا فرزند جدید می آوریم نگران نرسیدنم به مادر هستم تا مشغول نوشتن میشوم نگران نرسیدن به بچه ها تا مشغول هماهنگی و شرکت در جلسات مرتبط با موضوع جمعیت میشوم نگران نرسیدن به همسر و... این گونه است که انکار در حال زندگی نمیکنم و در لحظه نمیدانم به کدام عمل برسم و چطور بین وظایفم جمع ببندم. موقع انجام دادن هر وظیفه نگران وظایف دیگر هستم و به فکر گذشته یا آینده و لذت عمل به وظیفه را نمیچشم. استاد میشه بهم وقتی بدهید حضوری در این موضوع خدمت برسم و بیاری خدا قلبم از نور کلامتون روشن بشه؟ ممنون که دعامون میکنید. عاقبت تون به خیر
باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز به ملاقات حضوری نیست. بیشتر باید به حضوری که در سوره مرسلات بحث شد، توجه کرد. به همان معنایی که «کاری از کاری بازمان ندارد» و این یعنی حضورِ توحیدی که در وصف حضرت حق مولایمان علی «علیه السلام» می فرمایند: «لَا يَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ » کاری او را از کاری باز نمی دارد زیرا در مقام توحید هر چیزی در اندازه خودش مدّ نظر انسان قرار می گیرد. به همان معنایی که عقل و شرع جایگاه هر چیزی را روشن می کنند. آری! کار آسانی نیست ولی سلوک توحیدی خود به خود چنین احوالی را برای انسان پیش می آورد و حتی به الهاماتی مفتخر می گردد. عمده استقرار در همان حالت توحیدی است که به تعبیر آیت الله حسن زاده موجب می شود تا «دست در کار و دل با یار» باشد. موفق باشید
با سلام: آیا این بیان صحیح است که از کتاب جریان شناسی آقای خسروپناه میگویند جریان عقلانیت اسلامی شامل حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، شهید مطهری و رهبر معظم انقلاب، ایت الله جوادی آملی معتقد به سازگاری دین و مدرنیته است (و سازگاری دین و مدرنیته و به نفع دین را مد نظر دارد و دغدغه دین و مدرنیته را دارد) و در حالی که جریان تجدد ستیزی فلسفی (حذف مدرنیته) شامل فرهنگستان علوم اسلامی به ناسازگاری دین و مدرنیته قائل است و در واقع جریان تجدد ستیزی فلسفی داره راه دیگه از راه جریان عقلانیت اسلامی (حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، شهید مطهری و رهبر معظم انقلاب) را حرکت میکنه؟ و هم چنین در رابطه با موضوع مطرح شده در کتاب ها و مطالب تون هم معرفی فرمایید بسیار سپاس گزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته آری! نمیتوانیم بیرون از تاریخ مدرن در جهان حاضر شد و همانطور که فرمودهاند حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حقیقتاً متوجه این امر شدهاند که در همین تاریخ باید نظر به وجوه قدسی بشر امروز کرد و واقعاً برای خود بنده نیز مسئله است که چگونه فرهنگستان بهکلّی فلسفه را اعم از فلسفه اسلامی و فلسفه غرب را نفی میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه پذیرفتن ولایت نایب امام که در جواب سؤال 31418 نقش ایشان مطرح شد، عملاً نوعی بیعت با رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» است. تصور بنده آن است که آن نوع قطببازیها بیشتر نوعی بیعت باید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم کدام نکته از مطالب آقایان منظور نظر جنابعالی است بالاخره این عزیزان فرزندان انقلاب هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در رابطه با این مسائل در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی شده است مبتنی بر آنکه ابزارهای جسمانی بدن، محل ظهور قوای نفس ناطقهاند و نباید آنها را به جای نفس ناطقه قلمداد نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث «تجرد نفس» را با وسعت زیاد در کتابهای «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» دنبال بفرمایید. در بحث «معاد» مبتنی بر آن مباحث که مخاطب در جریان آن بوده است، صحبت میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همهی معارف انبیاء مبتنی بر توحید است و تفاوت در عمق بیشتر توحیدی است که در اسلام ملاحظه میفرمایید. مثل توحید سورهی «قل هو الله احد» که چگونه او در عین آنکه «احد» است و همهی هستیِ بیکرانه را شامل میباشد، «صمد» است و باید به سوی او رفت. که بحث مهمی است. و جمع آن، نگاه توحیدیِ خاصی را میطلبد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بشر امروز آنچنان وسعت و ظرفیت دارد که با برنامهریزیِ لازم این امور را با هم جمع کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهترین شکلی که این موضوع را میتوان دنبال کرد، منزل 99 «منازلالسائرین» میباشد به معنای منزل «جمع». بنده سعی کردهام در جلسهی پنجم سورهی فتح نکاتی در این رابطه مطرح شود به این معنا که:
این همان درکِ آرامآرام وحدت وجود است که هر چقدر سالک جلو برود با عمق بیشتری در آن حاضر میشود و جناب خواجه عبدالله انصاری در منزل «جمع» که نود و نهمین منزل از منازل صدگانهی سلوک است، از آن سخن میگوید و میفرماید: «و اَمَّا جمع الوجودِ: فهو تلاشى نهايةِ الاتّصالِ في عين الوجود مَحْقاً.» و جمعُ الوجود عبارت است از تلاشی و فناءِ نهایت اتصال در عین وجود به صورت محق شدن آن علوم در عین وجود. و سپس میفرماید: «و الجمعُ غايةُ مقاماتِ السالكين، و هو طَرَفُ بحرِ التوحيد.» مقام جمع، غایت مقامات سالکین است و آن کرانهی دریای توحید میباشد.
مقام جمع مقامی است که وحدت شخصی وجود در آن جریان مییابد و تمام ریاضتها برای همین است که برای سالک جز خدا نماند و هیچ مانع و حجابی در میان نباشد.
خوب است که به اصل جلسه که در بنر سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً با توجه به آیهای که متذکر شدید، میتوانید اندازه و جایگاه بخششها را مشخص کرد و جناب خواجه سعید ابوالخیر در همین رابطه میفرماید:
چون تیشه مباش و جمله بر خود متراش
چون رنده ز کار خویش بیبهره مباش
تعلیم ز اره گیر در امر معاش
نیمی سوی خود می کش و نیمی می پاش
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عاشق حتماً راحتی معشوق را میخواهد ولی در کورهی ابتلاء، زندگی او را با جدّیت بیشتر آشنا میکند تا از آرزوهای دنیاییاش بکاهد و بیشتر با جهانی که معنویت در آن جلوه دارد، بهسر ببرد و البته که بالاخره این مشکلات را خودش حل میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در تاریخی هستیم که آیت اللّه بهجت میفرمایند: «علم تو، استاد توست» باید سعی کرد با معارف الهیه جلو رفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجود استاد یعنی گشوده شدن جهانی که با حضور در آن جهان، همهی مناسبات شکل خاص خود را به خود میگیرد و اینجا است که وقتی شخصیتهایی مثل حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» در مقابل انسان به ظهور آید، حضرت آیت اللّه بهجت«رحمتاللّهعلیه» میتوانند بفرمایند «علم تو استاد توست». زیرا در این شرایط، معارف الهیه با نظر به جهانی که حضرت امام در مقابل ما گشودهاند، مناسبات خاص خود را به ظهور میآورند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. واقعاً: «شراب آنگه شود صافی که در شیشیه بماند اربعینی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همواره در نظر داشته باشید که به ما فرمودهاند: «اذا مرّوا باللّغو مرّوا کراما» بنابراین همینکه درگیر نشویم، خداوند راههایی جهت عبور از این نوع مشکلات فراهم میکند ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءاللّه میتواند مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «تمدنزایی شیعه» و کتاب «امام خميني «رضواناللّهتعاليعليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» افقی را در این رابطه به میان میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. شاید ائمه «علیهمالسلام» در مقابل سؤالات و شبهاتی که پیش آمده، لازم دیدهاند از آن واژهها استفاده کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دغدغهی بهجایی است. ولی ظاهراً آنچه از طریق مقام معظم رهبری و وزارت امور خارجه انجام شد، کاری است که باید انجام میشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن عقلی، معنا ندارد، همان بدنِ برزخی است که سراسر تعقل میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا اتحاد نفس و بدن را انضمامی میدانند. لذا در عین آنکه نفس، میتواند برای تبدیل قوههایش به فعل، بدن را تدبیر کند عین بدن نیست تا با ترک آن حقیقت آن ناقص گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از کتاب «آشتی با خدا» بگیر تا حالا، سعیام در همین روش است. تبیین دین، همان حساسیت نسبت به این موضوع است که افقِ جهانی که انسانها در آن زندگی میکنند را مدّ نظر قرار دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بدن اخروی دارای شدتِ وجودی بیشتری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین آنکه نباید به او سختگیری کرد زیرا ممکن است استعداد لازم را در آن امور نداشته باشد و سرخورده شود؛ روشی که پیشنهاد میکنیدممکن است نتیجهبخش باشد. در هر حال، رفاقتتان را حفظ کنید. موفق باشید