بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با مطالعه کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم سوالی برایم پیش آمد ممنون میشم راهنمایی بفرمایید، ۱. شما فرمودید که برای عبور از مدرنیته باید روح و عالَم انسانها عالم دیگری شود، و این کار با تَحَکُّم و.. شدنی نیست، حال اگر باید ابتدا زمینه تفکری ما اصلاح شود و دین حقیقی اسلام را بشناسیم و زندگی با اسماء الهی و تسلیم خدا بودن در تمام شئون زندگی را سرلوحه زندگی قرار دهیم، آیا به نظر شما اینگونه دینداری کردن که لازمه اش ابتدا معرفت حقیقی است را باید اینگونه شروع کرد که مثلا در آموزش و پرورش در دانشگاه و... قرآن را بهتر بشناسانیم، مثلا مباحث عرفان و مباحث ملاصدرا و کتب اشخاصی مثل شما را با توجه به ظرفیت مقاطع تدریس بشوند. واقعا بنظرم جا دارد که کتابی مثل هدف حیات زمینی آدم در کتب تدریسی در آموزش و پروش گنجانده شود. ۲. آیا به نظر شما جا دارد که پیگیری و آموزش مباحث فلسفه و عرفان و... در حوزه های علمیه پررنگ تر از قبل پیگیری شوند؟ با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در آموزش و پرورش، کار مشکل است و إن‌شاءاللّه به مرور با حضور دولتمردانی که نسبت به گرایش به غرب باید تجدید نظر کنند، کار با معرفت نفس شروع شود، خوب است. و در حوزه نیز باید با نظر به مکتب صدرا، کار جلو رود. در این مورد عرایضی تحت عنوان «حکمت متعالیه و انقلاب اسلامی و دنیای پیچیده ی امروز» خدمت رفقا در شهر قم شد که در قسمت یادداشت ویژه‌ی سایت می‌توانید آن را دنبال کنید. موفق باشید

27169

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: آیا شما برای به چاپ رساندن اصوات شرح زیارت جامعه کبیره خودتان اقدامی کرده اید؟ از شما می خواهم که کار را انجام دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد شده است، ولی کار بسیار سنگینی است. موفق باشید

26492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد محترم: اثر گرانقدر جنابعالی بعنوان «جایگاه رزق انسان در هستی» رو مطالعه می کردم که سوالی برایم پیش آمده۔ از استنباط جنابعالی پیرامون روایت امیرالمومنین فهمیده می شود که رزق بر دو قسم است؛ یکی وهمی و غیر حقیقی و دومی حقیقی و از مقدرات۔ اما بطور عمومی آن روایت اینطوری ترجمه می شود که رزق حقیقی بهرحال به انسان می رسد ولی اگر او خواست بیشتر از آن بدست بیاورد باید تلاش و کوشش بکند۔ این دو رویکرد به یک روایت کاملاً در مقابل هم قرار دارد چون بنظرم رزق غیر حقیقی اصلاً مال ما نیست که بخواهیم بدنبالش برویم۔ لطفاً این مسئله رو برایمون روشن فرمایید۔ علاوه ازین اگر مقدور باشد لطفاً کتابی رو معرفی فرمایید که جایگاه ریاضی و هندسه رو در عرفان اسلامی تبیین کرده باشد۔ خیلی ممنون۔ خداوند حفظتون فرمایند بحق پنجتن آل عباء آل کساء صلوات الله علیهم۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم آن رزقی را که می‌فرمایید که اگر بیشتر از رزق حقیقی انسان‌ها بخواهند باید تلاش بیشتر کنند؛ شاید وَهمی هم نباشد، ولی نیازِ منطقی او نیست و عملاً به دنبال او رفتن او را از کارهای مهمش باز می‌دارد. ۲. چیزی در ذهن ندارم. موفق باشید

26378

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: برای ترک گناه غیبت شنیدنش و گفتنش راهکار می خواستم. میدونم که ترک کامل زمان‌می برد اما واقعا ما در خانواده و فامیلی هستیم که به شدت اهل غیبت اند و اصلا اگه غیبت نکنند انگار نمی توانند کنار هم بنشینند. تذکر هم فایده نداشته گاهی خودم هم متاسفانه آلوده این گناه میشم. از شما استاد بزرگوار خواهشمندم راهکار و معرفی کتاب فایل صوتی کاربردی اگر در این زمینه دارید به بنده معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرح حدیث «جنود عقل و جهل» از حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که بنده نیز در شرح آن عرایض داشته‌ام و فایل‌های صوتی آن را می‌توانید از جناب حاج آقا نظری به شماره‌ی ۰۹۱۳۶۰۳۲۳۴۲ تهیه فرمایید در این مورد که نیاز دارید، خوب است. موفق باشید 

26273

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد نظرتون در مورد رد صلاحیت ها چیه؟ به سیستمی که به امثال علی مطهری صلاحیت نمیده ججور میشه رای داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته بر این اعتقاد هستم که اعضای شورای نگهبان به دنبال بهانه‌گیری نیستند. ولی از نظر شرع و قانون حقّ ندارند کسانی که مقیّد به رعایت مبانی انقلاب نیستند را، به عنوان نمایندگان این ملت تأیید نمایند حال چه آن افراد آقای علی مطهری باشد و چه آقای صادقی. موفق باشید 

26005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ببخشید که استثنائا این بار سه مطلب مجزا فرستاده می شود احتمال میدم که ضرورتی درکار هست. اگر هم زودتر تحقیق می کردم شاید ضرورتی برای مطلب اول نمی بود. علی ای حال پیشاپیش از اطاله کلام پوزش می طلبم ولی احتمال میدم مفید واقع شود و از حضرتعالی تقاضا دارم همه مطلب را مطالعه فرمایید چون به احتمال زیاد مطلب مهمی است: پس از مدتی تفکر عمیق و سرچ در مطالب یک مساله تقریبا برایم روشن شد که احتمال می دهم حکایت از واقعیت می کند یعنی اقرب به واقع است چون مسأله مهم، واقع است ولایعلم الواقعیات الا الله والمعصومین البته این کلام بنده است و حدیث یا چیزی نیست. بنظر می آید حضرتعالی هم در این سایت به نوعی تحت شعاع این واقعیت قرار گرفته اید و لااقل تا این الان از متن جوابهایی که می دهید بنظر می آید به این مساله یا علم ندارید یا علم دارید ولی ملتفت نیستید یا ملتفت هستید ولی محتاج تعمق بیشتر هستید وکاربردی کردن آن علی ای حال مهم در علم کشف واقع است و احتمالا ما با دنیای تر و تمیزی سر و کار داریم که باید مودب و خونسرد بشینیم و قوانین از پیش تعیین شده آن را کشف کنیم: عرضم این است که به نظر می آید واقع این است که حضرتعالی قبل از سوال باید سن سوال کنده را برجسته نمایید که ظاهرا در سایت شما اجمالا این لحاظ شده ولی بسرعت از آن رد شده اید مرحله یک سن ۱۲تا۲۰ مرحله دو ۲۰ تا۴۰ و مرحله سه ۴۰ تا ۶۰ عنایت شود اینها حدودی و تقریبی است ولی اجمال قضیه این است و داخل اصل بحث نمیشم چون نیاز به تخصص است و تخصص تفصیلی ندارم. بوضوح می بینم این سایت و سایتهای دیگر درگیر با این موضوع است و عزیزان پاسخگو حتی بعضی از بزرگان دراین دام می افتند. حق و واقعیت این است که احتمالا الهیون در این یکی مساله قطعا در سلسله طولی واقعیات زیر مجموعه روان شناسان هستند مثل قبول طبیب برای شفا. شاید حل مشکل به این شکل باشد که پاسخگو باید روانشناس الهی باشد والا اگر از علم روانشناسی کم اطلاع باشد قطعا در دام بی نهایت سوال، سوال کنندگان می افتد. مرحله اول نوجوانی و مرحله سوم و میان سالی مشترک است سوالات حول محور مبدأ و هستی و امثالهم است مرحله دوم این دو نوع سوال رنگ می بازد و حول واقعیات هستی و به عبارتی نوعی معقولیت ذاتی می چرخد لا اقل غالبا. خوب حالا چی می خواهم بگویم: جناب استاد باید عزیزانی که سوال می کنند را با این عبارت مورد خطاب قرار دهند با اختلاف الفاظ و اشتراک معنا برای هرکدام: مرحله اولی ها ۱۲تا ۲۰: «سوال کننده محترم به پرسشهای در زمینه مبدا و معاد خیلی خوش آمدید ملتفت باشید این سوالات و احتمالا شروع صدها سوال دیگر اقتضای ورود شما به این سن است و تا حدود این سن شما درگیر این سوالات هستید اصلا ناراحت نباشید و یادتان باشد بزودی به ثبات لازم خواهید رسید ...» عنایت بفرمایید استاد با این عبارات خطاب جزیی یا کلی مثلا اول سوالات که نوشتید قابل توجه کاربران گرامی اینها را بیاورید. این باعث رنگ باختن همه سوالات و وحشت ناشی از آن است خیلی از سوالات ناشی از وحشت سایه انداختن مرحله است نه نفس سوال با قبول نفس خیلی سوالات و لزوم توجه و پاسخ مستدل و واقعی و با حوصله به آن. مرحله دوم: «پرسشگر گرامی عنایت داشته باشید سوالات حضرتعالی نوعا و غالبا در این سن حول محور مسائل زندگی، زناشویی، عدالت، تحکیم ایمان واقعی، و...می باشد والی آخر» مرحله سوم چهل سال تا تقریبا شصت «پرسشگر گرامی به مرحله سوالات درباره هدف زندگی یا احتمالا بازنگری در مبدا و معاد و سوالات مشابه خیلی خوش آمدید و این را بدانید شروع این سوالات شروع بهار جدید زندگی شماست و منتظر ورود شما به این مرحله بودیم التفات داشته باشید این سوالات و هجوم سوالاتی از این دست اقتضای دوره سن است با حفظ آرامش و طمانینه و مدیریت این مرحله مخصوصا در بدو هجوم این سوالات به سلامت روانی خود کمک کرده و ما را در یاری دادن به شما همراهی کنید و این را بدانید که هیچ مشکلی وجود ندارد و سیستم شما سالم است و ابدا جای نگرانی نیست فقط صبور باشید و از غور در وادی دام این مرحله از سن و سوالات و بحران این دوره پرهیز نمایید.» عنایت بفرمایید استاد با این کار دقیقا بهداشت روانی، اعتقادی و سلامتی سیستم را مورد هدف قرار می دهید و شاید صدها سوال رنگ ببازند. مشکل در سوال و جواب نیست بحث ریشه ای تر است. تعداد بسیاری از عزیزان که باید عمر عزیز را در عبادات و خدمت به خانواده و اجتماع طی کنند وارد این دام این مرحله می شوند باید سریعا یا قبل از آن، آنها را از ویروس های این مرحله واکسینه کرد والا کار کمی سخت شده و باعث استهلاک عصبی می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث دینی که ورود ما در آن است، فطرت انسان‌ها مخاطب قرار می‌گیرد. با توجه به آن مبنا و بستر متذکر نکاتی می‌شویم که در معارف دینی مطرح است. در این رابطه همه‌ی انسان‌ها «فطرهم علی التوحید». و این غیر از آن نوع تقسیم‌بندی‌ها است که مطرح می‌فرمایید. موفق باشید

25993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
مجاهد: بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: فرموده بودید اهل کتاب به پیامبر اسلام و قرآن کریم که وحی خداوند به ایشان است ایمان دارند ولی باز می توانند مسلمان نباشند و اهل کتاب بمانند. استاد عزیز مگر احکام و اعتقادات اسلام ناب مختص کسانی است که قبلا شریعت نداشته اند؟ مگر می شود قرآن را قبول داشت و باز به کتبی رجوع کرد که حق و باطل در آن به هم آمیخته و به فرمایش قرآن تحریف شده؟ مگر می شود به نبی اسلام و کتابش ایمان داشت و «اطیعوا الله و الرسول و اولی الامر» را قبول نداشت؟ و مگر همین که اهل کتابی که اعتقاد به وحدانیت خدا و حقانیت رسول و کتاب داشت مسلمان نامیده نمی شود و اطلاق اهل کتاب بر آنها جز به اعتبار ماقبل است؟ و مگر خدا همراه تبعیت از ابراهیم سلام الله علیه تبعیت از نبی مکرم اسلام و عترت مطهرشان را ذکر نکرده و نفرموده: «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین آمنوا»؟ و مگر تبعیت جز عمل به اوامر و نواهی آنهاست که برخی ناسخ احکام گذشته و برخی کامل کننده آنهاست و برخی بیان احکام واقعی تحریف نشده است؟ و با وجود آن چطور می توان با عمل به شریعت تحریف شده و منسوخ نزد خدا معذور بود؟ و آیا وصول به آیین ابراهیمی ناب جز از مسیر نبی اسلام و عترت طاهرینشان ممکن است؟ و آیا اقتضای کمالی که خدای متعال نظام عالم را چه در تکوین و چه در تشریع بر آن اساس قرار داده است، سیر به مراتب عالیه نیست و با آمدن فیض اکمل الهی با نبی مکرم اسلام، مسیرهایی غیر از آن می تواند مطلوب ذات الهی باشد؟ امیدوارم گره های ذهنی حقیر را با حوصله بخوانید و به پاسخی اجمالی بسنده نفرمایید و تفصیلا مسئله را روشن نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است و عرایضی در بحث آیات مربوط به این بحث، در شرح سوره‌‌های آل‌عمران و نساء و مائده شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که خود اسلام، اجازه داده که بر همان دین خود به صورت صادقانه بمانند و در هیچ جای قرآن نمی‌فرماید بیایند مسلمان شوند. بد نیست چنان‌که فرصت کردید صوت شرح آیات سوره‌ی آل‌عمران را دنبال بفرمایید. موفق باشید

25524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد، طبق تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی، در مراتب وجود قبل از انسان، فرشته است و قبل از فرشته، جن قرار می گیرد. چرا با وجود اینکه جن هم موجود مختار و صاحب علم و شعور است و حتی در سوره جن هم به اون اشاره شده، از فرشته درجه اش پایین تره. مگر ما نمیگیم انسان بدلیل مختار بودن از فرشته بالاتر هست و سعه وجودی بیشتری داره، پس چرا جن هم که مختار و صاحب شعور هست، از فرشتگان در مراتب وجود بالاتر نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید به این جهت باشد که درجه‌ی وجودی جنّ در حدّ خیال است و به همین جهت هم شیطان که از جنّ است در حدّ خیال می‌تواند حاضر شود و انسان‌ها را وسوسه کند، واللّه اعلم. موفق باشید

25102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده به رشته روانشناسی خیلی علاقه دارم و مطالعات زیادی هم در این رابطه انجام دادم که با مباحث معرفت نفس خیلی هم پوشانی دارند و احساس می کنم که میشه از این طریق فعالیت های خیلی خوبی انجام داد. یکی از پرسش کننده ها هم مثل اینکه در پرسش شون گفتند که چنین قصدی دارند. خواستم ببینم امکانش هست بنده حقیر رو به ایشون مرتبط کنید؟ پرسش کننده سوال ۲۵۰۷۹. خیلی ممنون از لطفتون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون آن سؤال‌کننده‌ی محترم خانم هستند، ما صلاح نمی‌دانیم. مگر آن‌که خود ایشان با مطالعه‌ی این سؤال، اعلام آمادگی بفرمایند. موفق باشید

24607

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
شرط نجات در عالم آخرت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت شریعت الهی و لاغیر. موفق باشید

35710
متن پرسش

سلام علیکم و خدا قوت خدمت استاد: متأسفانه وقتی این حجم از ناسپاسی و انتقاد از اصل نظام جمهوری اسلامی رو می بینم، بخوبی متوجه ناآگاهی و عدم مطالعه تاریخ سلطنت منحوس شاهنشاهی میشم مردم در فقر و نادانی و امکانات بسیار اندک جرات نطق کشیدن نداشتند، نه گاز، نه کولر، نه خودرو و.... مسافرت با هواپیما که اصلاً.... و از طرفی بی عفتی و فحشا بیداد می کرد. کاباره، مشروب فروشی و... زن یا معلم بود در نهایت اگر به سربازی! می رفت در سپاه دانش! و یا منشی جنسی بود! در شهر بزرک ما فقط یک دکتر زن بود! از پاکستان و هند! دکتر وارد می کردند! عکس زنان برهنه در سر در سینما ها، ولنگاری در پارک و... خانواده های مذهبی رو عاجز کرده بود! سال ۵۵ هم کلا حجاب رو ممنوع کرده بودند و محرمانه ابلاغ کرده بودند به مراکز آموزشی و دانشگاهی... خفقان بیداد می کرد و در جمع های خصوصی هم کسی جرات نداشت اسم شاه رو به زبان بیاره چه برسه که انتقاد کنه! همسرم قبل از ازدواج با من در حالی که ۱۵ سال حدودا داشت در اتاق موسوم به اتاق فوتبال خونریزی معده کرد بینی ش شکست و برای همیشه از انجام فریضه روزه محروم شد. ساواک وحشیانه به خانه ها حمله می کرد و حتی اجازه حجاب به اهل خانه نمی داد! شب ها از ترس ساواک خواب درستی نداشتیم! داماد های خانواده که روحانی بودند در زندان ساواک در بند بودند یکی شون رو روی صندلی فلزی زیرش آتش روشن کرده بودند و با بوی گوشت سوخته اش زندانیان سیاسی رو آزار می دادند! ولی با وجود فقر مفرط هیچ شعار اقتصادی داده نشد! « استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی » بعد هم جنگ و روز شب های بدون همسر و پدر و برادر و بمب های شیمیایی و.... انقلاب فقط برای انسان سازی بوجود آمد چنانکه از نامه امام خمینی عزیز به گورباچوف پیداست که دعوت به تعلیم حکمت صدرایی کرده و خودشان تفسیر انفسی سوره مبارکه حمد رو شروع کردند که متأسفانه با تنگ نظری بعضی نیم کاره ماند ولی الحمدلله سد جهل و نادانی شکسته شد! اگر امروز از شاگردان علامه طباطبایی و علامه حسن‌زاده آملی و... بهره می‌بریم همانند علامه سعادت پرور و شاگردان شان استاد مروجی سبزواری و دیگر شاگردان مانند استاد صمدی آملی و استاد امینی خواه و خود جناب استاد طاهرزاده و.... بخاطر انقلاب اسلامی و مجاهدان آن هست. اگر امروز مردم بدون ترس از شکنجه و دستگیری از صدر تا ذیل رهبری عزیز و دیگر کارگزاران نظام رو می کوبند بخاطر آن رنج ها و مجاهدت ها و خون های پاک به زمین ریخته شده است! ما برای چریدن و خور و خواب به دنیا نیامده ایم! آمده ایم انسان شویم و به بالا ترین مقامات الهی عروج کنیم تا از بال فرشتگان الهی هم گذر کنیم. که الحمدلله این امکان در سایه رهبری عزیز و امنیت بوجود آمده این امکان فراهم آمده است و اساسا بنا به گفته بزرگی رزق و روزی دست رییس جمهور و مغازه و.... نیست و اینها رب و پروردگار ما و روزی رسان ما نیستند و در جای جای قرآن کریم آمده است که تقوا و استغفار و انفاق و عمل صالح و... عامل روزی پر برکت هست و گناه و فحشا و.... سرچشمه رزق را می‌خشکاند! از طرفی رزق زیاد را خداوند عامل طغیان انسان می داند و مستکبران را مانند ترامپ با رزق زیاد مجازات می کند و می فرماید اگر ترس از دست دادن ایمان مومنین نبود نردبانی از طلا برای مفسدین قرار می دادم! و ظرفیت رزق زیاد را امیرالمومنین علی علیه السلام دارد که هنوز عرقش از حفر چاه و رسیدن به آب خشک نشده در خواست قلم برای انفاق و بخشیدن آن می کند و خدا را سپاس می گوید که خانواده اش بهره ای از آن ندارند! و در ختم کلام همت کنیم و از وجود استادان الهی و شاگردان شایسته آنان که اکنون به راحتی در دسترس ما هستند، استفاده کافی و وافی را برای طی مقامات انسانی ببریم تا ان شاالله حجاب های ظلمانی و حتی ان شاالله نوری را از بین ببربم و از خداوند جز خودش را طلب کنیم. با احترام و التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین به این‌همه بصیرت. آری! بزرگ‌ترین خطر آن‌جا است که انسان نعمت‌های الهی را نبیند و خدای ناکرده کفران نعمت کند و نعمت بزرگ استقلال و امکان ادامه زندگی دینی و شرافت انسانی، نادیده گرفته شود. در آن صورت است که خدای ناکرده حضرت حق نعمت خود را می‌گیرد و در آن صورت، فاسقان و مترفان بر مردم حاکم می‌شوند. در کلمات جنابعالی تذکرات دلسوزانه به جایی هست و بحمدلله اکثر مردم مانند جنابعالی متوجه این امر هستند که انقلاب اسلامی عطای بزرگ الهی است تا ما در ابعاد متعالی خود بیش از پیش حاضر شویم و در جهانی دیگر که مسلّماً جهان توهّمیِ دنیای مدرن نیست؛ حاضر شویم. و این است آن تأکیدی که منجر می‌شود تا نعمت الهی بیش از پیش به ما ارزانی گردد. موفق باشید    

33489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم خدمت آقای طاهرزاده: بنده سرباز هستم و اوایل خدمت خودم را می‌گذرانم. حدود سه ماه خدمت هستم. در این سه ماهی که سرباز بودم، تغییرات مثبت زیادی داشته‌ام. به عنوان مثال فرصت گناه کردن از من گرفته شد و مثلا نمازهایم را مرتب می‌خوانم که البته همه از لطف خدا بود. ولی مسئله‌ای ذهن من را درگیر کرده و آن هم این که من در سربازی (که در یگان پاسدار هستم) بیشتر از نماز و بیشتر از گناه نکردن (حداقل گناه‌هایی که انسان به راحتی متوجه‌شان می‌شود) کار بیشتری در حین خدمت نمی‌توانم انجام بدهم! مثلا وقت نمی‌کنم قرآن بخوانم یا مستحبی انجام بدهم! حتی گاهی اوقات سر وقت نماز صبح به مشکل بر می‌خورم. بنابراین چند سوال داشتم. ۱. اول این که در این دو سالی که خواهد آمد، بر فرض این که ان‌شاءالله عمری باشد، اگر نتوانم بیشتر از این کارها (نماز و گناه نکردن) کار دیگری انجام بدهم، آیا در رشد و سیر تکامل خودم دچار خسران نمی‌شوم؟ مثلا در زندگی عادی می‌شد کارهای بیشتر انجام داد! آیا در خدمت دچار خسران و عقب‌افتادگی نخواهم شد!؟ ۲. سوال بعد با توجه به این که خدمت سربازی، اجباری و با اکراه صورت می‌گیرد و به مدت دو سال در زندگی انسان وقفه‌ای ایجاد می‌کند، می‌خواستم بپرسم نظر بزرگان دین راجع به خدمت سربازی در زمانه ما چیست؟ از آنجایی که معنای سربازی با معنای سربازی زمان قدیم تفاوت پیدا کرده و هر سربازی لزوماً خدمتی انجام نمی‌دهد. نظر بزرگان دین و مراجع تقلید و اساتید اخلاق و همچنین خود شما راجع به این دو سال خدمت اجباری سربازی چیست؟ ۳. و سوال بعدی این که، من در مواقع نماز صبح به دلیل عوض کردن پست‌های نگهبانی گاهی اوقات به مشکل بر می‌خورم. زمانی که پست نگهبانی من مصادف با زمان بین اذان صبح و طلوع خورشید می‌شود. می‌خواستم بپرسم که اگر سر پست نگهبانی نماز بخوانم (که مثلا هر کاری غیر از نگهبانی دادن ممنوع است) و با توجه به این که در جای حساسی هم نیستیم و در شهر تهران می‌باشیم، تکلیفم چیست؟ آیا نباید سر پست نگهبانی نماز بخوانم و بگذارم نمازم قضا شود؟ در این صورت مرتکب گناه می‌شوم؟ آیا سر پست نگهبانی نماز بخوانم؟ که ممکن است کسی من را در آن حالت ببیند و برایم دردسر شود و در طول خدمت اذیت شوم و اذیتم کنند. با توجه به این که صحبت کردن با بالادستی‌ها و مسئولین مربوطه بیفایده است می‌خواستم از شما راهنمایی بگیرم. در زمانی که این اتفاق می‌افتد، تکلیف بنده چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باقی‌ماندن بر وظیفه در حدّ توان، به خودی خود نوعی بندگی به حساب می‌آید. ۲. خدمت سربازی یک امر قانونی و اجتماعی است و مثل همه قوانین اجتماعی باید رعایت شود. ۳. شاید بتوان به عنوان واجب الهی، سریعاً نماز صبح را بدونه هرگونه مستحباتی انجام داد. البته در این مورد خوب است که به مرجع تقلید خود رجوع فرمایید. موفق باشید

32990
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز بنده مباحث جهان بین دو جهان و... را دنبال کردم، خواستم لطف بفرمایید در این موارد ذیل راهنمایی بفرمایید. ۱. ما باید به قدر نیاز و نه بیشتر، از تکنولوژی استفاده کنیم و همراه آن خودسازی کنیم تا راهکار حل مشکلات جامعه و اداره ی آن از طرف خداوند افاضه شود. ۲. علم تکنولوژی مثل برق و انرژی هسته ای و سدسازی و گاز و فاضلاب و... اراده خدا بوده تا ما با ابزار او را بیابیم منتهی باید کنار ورود این علوم به قولی ضمیمه فرهنگی داشته باشد تا ما متناسب با فرهنگ وافق زندگی خود از آن بهره ببریم، چه بسا راهکار برخی مشکلات امروز ما استفاده از همان صنعت است اما نه به شکل مخرب غربی. ۳. راهکار برخی مشکلات مورد اول و راهکار برخی دیگر مورد دوم است، و در اصل ما سالیان قبل باید با سبک زندگی دینی و صحیح زمینه را برای افاضه راهکار درست زندگی و مشکلات از جانب خداوند فراهم می کردیم. و در آخر اینکه بحث دانش بنیانی که رهبر انقلاب فرمودند را باید در کدام مورد پی بگیریم؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید و از این جهت حقیقتاً با همه کوتاهی‌ها و ضعف‌هایی که داریم باید به آینده‌ای که در پیش است امیدوار بود.

در موضوع استقرار در روحیه‌ای که فرهنگِ دانش‌بنیان بر ما و جامعه ما به ظهور آید، باید جدّی فکر کرد زیرا دانش‌بنیانی که ما در فضای تاریخیِ انقلاب اسلامی به دنبال آن هستیم و إن‌شاءالله به ظهور می‌آید و ما را به نتایج درخشان می‌رساند جمعِ بین روحیه علمی و کند و کاو در دلِ طبیعت است برای کشف استعدادهای آن همراه با روحیه قدسی. و به همین جهت بنده جناب شیخ‌بهائی را نمادِ فرهنگ دانش‌بنیان دانستم از آن جهت که شخصیت علمی و ریاضی‌دانی و معماری را در کنار حکمت و عرفان در خود جمع کرده بود. ما نیز در هر کجا که هستیم چه زنان خانه‌دارمان و چه مهندسین و چه مسئولین کشور در هر رده‌ای که هستند باید متوجه باشند روحیه‌ای تحت عنوان «دانش‌بنیان» به سوی آن‌ها آمده است تا در خود شخصیتی را دنبال کنند که همواره آن شخصیت، جمعِ بین وجوه قدسی آن‌ها در عین حضور علمی باشد، حتی با نرم‌افزارهای تلفن همراه خود فعالیت‌های علمی خود را در راستای وجه قدسی‌شان قرار دهند؛ که این کم‌ترین کاری است که باید نسبت به آن بی‌تفاوت نبود و نباید بهانه آورد که مثلاً دوره ما گذشته است و یا ما وظیفه بچه‌داری و خانه‌داری را به عهده گرفته‌ایم. نه! روحیه «دانش‌بنیان» در همه جا باید ما را در بر گیرد و انسانی متولد شود که از یک طرف کم‌تر از جناب ادیسون نیست و از طرف دیگر زنان ما کم‌تر از بانو امین و مردان ما کم‌تر از علامه طباطبایی نباشند. موفق باشید   

32693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: طاعات قبول. چند تفسیر قرآن عرفانی و اخلاقی از تفاسیر موجود پیشنهاد می‌کنید؟ مثلا تفسیر منسوب به ابن عربی یا خواجه عبدالله انصاری چطور است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً همین تفاسیری که نام بردید در بازار هست. البته تفسیری که مشهور به تفسیر ابن عربی است از جناب عبدالرّزاق کاشانی است و بنده نیز از آن استفاده کرده‌ام تفسیر «المحیط الاعظم و البحر الخضم» از جناب سید حیدر آملی نیز نکات ظریفی دارد. موفق باشید

31263
متن پرسش
استاد گرامی سلام: سوال من کلی و در خصوص چگونگی اثر خیرات بر اموات می باشد. سوالات مختلفی پیرامون این موضوع برایم مطرح است. مثلا اگر یک سوره قدر بخوانیم چه اتفاقی می افتد آیا مثلا عذاب از میت برداشته می‌شود؟ اگر اینطور است مدت برداشته شدن این عذاب چه مقدار است؟ یا اگر دو سوره بخوانیم اثرش دو برابر می شود؟ آیا خیرات های مختلف اثرات مختلفی دارد؟ آیا برای کسی که همه لعنتش می کنند یه نفر پیدا شود فاتحه بخواند اثری برایش دارد؟ آیا اگر کسی خودش اعتقادات محکمی نداشته باشد و برای اموات خیرات کند آیا اثرش به میت می رسد؟ و... گاهی فکر می کنم این مسئله بیشتر برای آرامش بازماندگان طرح شده و اثری بر اموات ندارد. بطور کلی من دچار یک نوع سردرگمی در خصوص این موضوع هستم. لطفا تا حد امکان بطور مفصل این موضوع را تحلیل بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد ارتباط اموات با ملکاتی که در دنیا برای خود شکل داده‌اند، بحث مهمی است و خوب است به کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» که روی سایت است رجوع فرمایید. در آن‌جا روشن می‌شود که متوفی نسبت به کسی که بر سر مزارش می‌رود، نظری خاص می‌اندازد و اگر در شخصیت دنیایی‌اش اهل ایمان و توحید باشد، اذکار توحیدی زائر او، در هرچه زنده‌کردن ملکات متوفی مؤثر است و اثر آن نور توحیدی، ما به‌القوه‌های او را به فعلیت می‌آورد و یا از اجمال به تفصیل می‌کشاند. موفق باشید 

31054

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد گرامی: اگر در مورد انتخاب فرد اصلح در ریاست جمهوری به جمع بندی رسیدین بفرمایید تا ما هم استفاده کنیم. بعضی افراد هستند که واقعا دست و دل من برای رای دادن به اونها نمیره. البته نظر شما را بر انتخاب و علاقه خودم ترجیح می دهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی می‌شود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جناب‌عالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.

30890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت حضرتعالی: انسان در زندگی فرا مادی برزخ این قوای شهوی و غضبی را هم با خود می برد؟ نوع ظهور این قوا آنجا چگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قوا در نسبت با این دنیا و خصوصیاتی که در این دنیا برای انسان نسبت به بدن او پیش می‌آید مربوط است. موفق باشید

30541

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. سلام استاد: ما در مجموعه ای می خواهیم مبنا و مباحث تفکر دکتر داوری را باز کنیم. به ذهنمان رسید قبل از آن برای هم زبانی بیشتر و همواری راه سه کتاب حضرتعالی راجع به غرب، گزینش تکنولوژی، علل تزلزل و مدرنیته و توهم را کار کنیم نظر حضرتعالی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای خودتان نیاز نیست ولی برای افرادی که در این وادی‌ها نیستند می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

30222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. این قضیه که میگن اگه کسی در تشییع جنازه دیده بشه ولی اون شخص در تشییع جنازه شرکت نکرده تفسیر به این میکنن که مرگ نفر دیده شده نزدیک است، درست است یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم!! موفق باشید

29823

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: در کتاب خویشتن پنهان فرمودید که آقای دکارت به شاگردش گفت تو همانی که به همه چیز شک می‌کند. استاد من می‌خواهم بگویم حتی آن چیزی که آقای دکارت می‌گوید هم درست نیست. آن که به همه چیز شک می‌کند فکر من است نه خود من! تنها چیزی که می‌شود گفت اینست که بگوییم من خودم خودم هستم؛ همین!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر ما جز «فکرکردن» هستیم که جناب دکارت می‌گویند: «من فکر می‌کنم، پس هستم».!! موفق باشید

29660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد شما در مباحثتون در تفسیر سوره فاطر می فرمودید که یکی از اصول دین ایمان به ملائکه است و اینقدر مهم دانستید مسئله ملک شناسی رو، با توجه به اهمیت این موضوع نه تنها بزرگان دیگه هم مثل اصول دیگر دین به این موضوع کمتر پرداختن شما کتابی درباره ملک شناسی ندارید!چرا؟! خودتون فرمودید بعد توحید ملک شناسی. ۲. مگر خداوند ستار العیوب نیستن پس چه طور هفته ای دوبار اعمال ما خدمت امام زمان میرسه؟این اعمال شامل همه چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی شهید مطهری «رحمت‌الله‌علیه» اصول دینی که در بین ما شیعیان مطرح است در مقابل اشاعره و معتزله می‌باشد وگرنه اموری مثل امر به معروف و یا همین ایمان به فرشتگان، بسیار اصولی‌تر است در فضای قرآنیِ بحث. ۲. حضرت ربّ العالمین «ستارالعیوب» اند تا عیب مردم فاش نشود و از ادامه‌ی کمالات مأیوس گردند. ولی حضرت ولیّ عصر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حجّتِ همه‌ی انسانیت‌اند و به نور آن حضرت، انسان‌ها سر و سامان می‌گیرند. مگر می‌شود آن حضرت در جریان وضع انسان‌ها نباشند؟! موفق باشید

29654

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ان شاءالله طاعات و عبادات شما مورد قبول حضرت حق واقع بشه. آیا دین با فرهنگ متفاوت هستن؟ اصلا دین و فرهنگ چه رابطه ای با هم دارند؟ اگه کتاب جزوه یا سخنرانی از حضرتعالی موجود هست یا از دیگر علما سراغ دارید و معرفی بفرمایید تا بنده مبسوط به این موضوع بپردازم ممنون میشم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ، ترجمه‌ی کالچر است و نظر به آداب خاصی دارد که در فرهنگ غربی مدّ نظر می‌باشد. به همین جهت بحث یوروپ کالچر مطرح شده، ولی بعداً خود به خود معنایِ خِرد قوم را به خود گرفته، حال چه آن خرد، دینی باشد و یا غیر دینی. در ایران فرهنگ، به معنای خِردی است که روح ایرانی همراه با تشیع شکل داده. در مورد منبع، به طور مشخص چیزی در ذهن ندارم. موفق باشید 

29640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت شما: می‌خواستم بپرسم آیا میشه ۴۰ شب نماز غفیله رو به نیت تعجیل فرج امام زمان خواند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیّت خوبی است ولی نباید امری را بر حضرت تکلیف کنیم که چه موقع تشریف بیاورند. آری! تقاضای تعجیل در فرج را باید از خدا داشت، ولی اگر بعد از ۴۰ روز نیامدند، بدهکار نباشند بلکه برکات آن حضرت شامل حال ما شود. موفق باشید

29291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: از آنجا که بنده در مجلس شورای اسلامی مشغول به کار هستم و تقریبا جریانهای سیاسی و بعضا مباحثی را می‌شنوم که شاید اتفاقی و... باشد و از آنجا که در منطقه ی جنوب شهر تهران زندگی می‌کنم و تقریبا از فضاهای موجود و جریان های به اصطلاح کف خیابان آشنایی دارم از حضرت عالی سوال و درخواست راهنمایی دارم که با توجه به شرایط موجود احساس شدید می‌شود که جامعه روحانیت خیلی کم کاری می‌کنند. حداقل برای دفاع و پشتیبانی از رهبر غریب که از سخنان ایشان پر واضح است تنها مانده اند و از اطرافیان هم این موضوع شنیده می‌شود. و مردم که این فشار اقتصادی و روحی اجتماعی را دارند از طرف یک شخص روحانی به جامعه تحمیل شده (رییس جمهور) را به حساب جامعه روحانیت و به اسم اسلام آخوندی می‌گذارند! حامعه روحانیت باید حداقل حرکتی عملی (اعتصاب، راهپیمایی مصالحت آمیز با یک پیام واحد و یک لیدر و نقشه ی واحد مثل زمان انقلاب ورود کنند تا حداقل مردم شخص ولی جامعه را (نه ولایت فقیه) را هدف قرار ندهند تا مردم کمی به لباس پیغمبر امیدوار بشوند و دیگر لازم نباشد همه چیز را از ملا جماعت ببینند. البته درسته که عوامل سیاسی و دیگر جریان ها هم شدیدا دخیل اند ولی جامعه روحانیت باید ورود عملی بدون ترس از هیچ فضایی حتی شهید شدن اقدام عملی کنند. شاید دیگر به اصطلاح جام زهری در کار نباشد ان‌شاءالله البته که نیست ما به اسلام، انقلاب، رهبر مقتدر و حکیم خود ایمان داریم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید از هر مسیری آماده ی جهاد و حمایت از ولی فقیه هستیم تا کسی جرات نکند هر حرفی را به لباس پیامبر بزند و فکر و عمل غلط در مورد این انقلاب بکند. باور بفرمایید اهل احساس و هیجان نیستم، اول بخاطر حرف ها و رفتار های آقایون سیاسی و رجال بعد هم عدم مطالبه گری که دارد به صورت تحریف اسلام و انقلاب و تبلیغات شدید خارجی و داخلی صورت می‌گیرد و مردم را به این سو می‌برد عرض می‌کنم تا ان‌شاءالله با ورود عملی نه فقط شعار و محکوم کردن جامعه روحانیت بساط این فتنه هم جمع شود که خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده راه‌کارِ اصلی آن است که روحانیت با نشان‌دادن سجایای اخلاقی و ساده‌زیستی و خدمت به مردم و تواضع، نشان دهند روحانیتِ اصیل چه جایگاهی دارد. کاری که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» یک‌تنه انجام می‌دهند. عمده آن است که همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند کاری انجام شود که موجب هتک حرمت رئیس جمهور و تضعیف دولت نباشد. موفق باشید

28664
متن پرسش
سلام علیکم: عید الله الاکبر را خدمت شما تبریک و تهنیت عرض می‌کنم. امسال عید غدیر با سومین سالگرد شهادت شهید حججی مقارن هست. با توجه به این امر و مطالبی که درباره شهید حججی هم در جزوه مربوط به این شهید و هم در مباحث جزوه اخیرتان بنام عصر جدید انقلاب اسلامی نوشتید، مطلبی به نظرم آمد که خواستم خدمتتان ارسال کنم: کارآمدی هر تفکر و مکتب و مسیری، به این هست که ببینیم چه انسانی توانسته بسازد. غدیر بعد از ۱۴۰۰ سال زنده‌ است و کارآمدترین مکتب انسان‌سازی هست؛ چون فقط یک میوه‌ و محصولِ او، این سروقامتِ سرجداست. عید غدیر امسال، چه زیبا و پرمعنا با روز شهادت محسن حججی، این پرچمِ بلندِ تنها مکتب انسان‌سازِ بشریت، یکی شده است. رهبر عزیز انقلاب در کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن، بیان می‌دارد که انبیاء آمده‌اند تا "کارخانه انسان سازی" بسازند. یعنی کارخانه‌ی ساختِ محسن حججی‌ها را بنا کنند. این کارخانه‌ی انسان‌سازی‌ در واقع همان جامعه اسلامی ا‌ست. نقشه‌ی این بنا با انبیاء ترسیم شد و حال می‌باید معمارانی در قامت امام، امت عهده‌دار پیاده‌سازی آن می‌شدند؛ پس نبوت ختم شد و امامت آغاز شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. حرکت‌های توحیدی در تاریخ همچنان نور خود را از باطن به ظاهر می‌آورند و این نکته‌ای است که انسان‌های توحیدشناس می‌فهمند و علاوه بر آن‌که متذکر آن می‌شوند، آن حرکت را به طریقی که می‌فهمند جلو می‌برند. موفق باشید

نمایش چاپی