بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26267

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: یک سوال در خصوص تربیت فرزند داشتم. من پسری ۱۴ ساله دارم که رفتار و عملکردش نسبت به سنش بسیار بچه گانه می باشد. بنابر اظهارات دبیران و مربیان و دوستان مسجدی اش بسیار بچه گانه رفتار می کند و زود قهر و گریه می کند و لجبازی های بچه گانه می کند با توجه به رویت رفتارش در خانه متوجه شدیم که بسیار تودار می باشد و احتیاجاتش را اصلا مطرح نمی کند و در حضور فامیل با کودکان جمع هم بازی می شود. استاد از شما خواهشمندم بنده را در ادامه تربیت فرزندم راهنمایی بفرمایید و در صورت وجود مشاور مذهبی در این زمینه به بنده معرفی کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه هستید در این رابطه‌ها باید با یک مشاور صاحب‌نظر مشورت فرمایید. جناب آقای دکتر قاسم‌زاده إن‌شاءاللّه می‌توانند مفید باشند. شماره‌ی دفتر ایشان ۳۲۳۰۶۲۹۵ می‌باشد. موفق باشید 

26005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ببخشید که استثنائا این بار سه مطلب مجزا فرستاده می شود احتمال میدم که ضرورتی درکار هست. اگر هم زودتر تحقیق می کردم شاید ضرورتی برای مطلب اول نمی بود. علی ای حال پیشاپیش از اطاله کلام پوزش می طلبم ولی احتمال میدم مفید واقع شود و از حضرتعالی تقاضا دارم همه مطلب را مطالعه فرمایید چون به احتمال زیاد مطلب مهمی است: پس از مدتی تفکر عمیق و سرچ در مطالب یک مساله تقریبا برایم روشن شد که احتمال می دهم حکایت از واقعیت می کند یعنی اقرب به واقع است چون مسأله مهم، واقع است ولایعلم الواقعیات الا الله والمعصومین البته این کلام بنده است و حدیث یا چیزی نیست. بنظر می آید حضرتعالی هم در این سایت به نوعی تحت شعاع این واقعیت قرار گرفته اید و لااقل تا این الان از متن جوابهایی که می دهید بنظر می آید به این مساله یا علم ندارید یا علم دارید ولی ملتفت نیستید یا ملتفت هستید ولی محتاج تعمق بیشتر هستید وکاربردی کردن آن علی ای حال مهم در علم کشف واقع است و احتمالا ما با دنیای تر و تمیزی سر و کار داریم که باید مودب و خونسرد بشینیم و قوانین از پیش تعیین شده آن را کشف کنیم: عرضم این است که به نظر می آید واقع این است که حضرتعالی قبل از سوال باید سن سوال کنده را برجسته نمایید که ظاهرا در سایت شما اجمالا این لحاظ شده ولی بسرعت از آن رد شده اید مرحله یک سن ۱۲تا۲۰ مرحله دو ۲۰ تا۴۰ و مرحله سه ۴۰ تا ۶۰ عنایت شود اینها حدودی و تقریبی است ولی اجمال قضیه این است و داخل اصل بحث نمیشم چون نیاز به تخصص است و تخصص تفصیلی ندارم. بوضوح می بینم این سایت و سایتهای دیگر درگیر با این موضوع است و عزیزان پاسخگو حتی بعضی از بزرگان دراین دام می افتند. حق و واقعیت این است که احتمالا الهیون در این یکی مساله قطعا در سلسله طولی واقعیات زیر مجموعه روان شناسان هستند مثل قبول طبیب برای شفا. شاید حل مشکل به این شکل باشد که پاسخگو باید روانشناس الهی باشد والا اگر از علم روانشناسی کم اطلاع باشد قطعا در دام بی نهایت سوال، سوال کنندگان می افتد. مرحله اول نوجوانی و مرحله سوم و میان سالی مشترک است سوالات حول محور مبدأ و هستی و امثالهم است مرحله دوم این دو نوع سوال رنگ می بازد و حول واقعیات هستی و به عبارتی نوعی معقولیت ذاتی می چرخد لا اقل غالبا. خوب حالا چی می خواهم بگویم: جناب استاد باید عزیزانی که سوال می کنند را با این عبارت مورد خطاب قرار دهند با اختلاف الفاظ و اشتراک معنا برای هرکدام: مرحله اولی ها ۱۲تا ۲۰: «سوال کننده محترم به پرسشهای در زمینه مبدا و معاد خیلی خوش آمدید ملتفت باشید این سوالات و احتمالا شروع صدها سوال دیگر اقتضای ورود شما به این سن است و تا حدود این سن شما درگیر این سوالات هستید اصلا ناراحت نباشید و یادتان باشد بزودی به ثبات لازم خواهید رسید ...» عنایت بفرمایید استاد با این عبارات خطاب جزیی یا کلی مثلا اول سوالات که نوشتید قابل توجه کاربران گرامی اینها را بیاورید. این باعث رنگ باختن همه سوالات و وحشت ناشی از آن است خیلی از سوالات ناشی از وحشت سایه انداختن مرحله است نه نفس سوال با قبول نفس خیلی سوالات و لزوم توجه و پاسخ مستدل و واقعی و با حوصله به آن. مرحله دوم: «پرسشگر گرامی عنایت داشته باشید سوالات حضرتعالی نوعا و غالبا در این سن حول محور مسائل زندگی، زناشویی، عدالت، تحکیم ایمان واقعی، و...می باشد والی آخر» مرحله سوم چهل سال تا تقریبا شصت «پرسشگر گرامی به مرحله سوالات درباره هدف زندگی یا احتمالا بازنگری در مبدا و معاد و سوالات مشابه خیلی خوش آمدید و این را بدانید شروع این سوالات شروع بهار جدید زندگی شماست و منتظر ورود شما به این مرحله بودیم التفات داشته باشید این سوالات و هجوم سوالاتی از این دست اقتضای دوره سن است با حفظ آرامش و طمانینه و مدیریت این مرحله مخصوصا در بدو هجوم این سوالات به سلامت روانی خود کمک کرده و ما را در یاری دادن به شما همراهی کنید و این را بدانید که هیچ مشکلی وجود ندارد و سیستم شما سالم است و ابدا جای نگرانی نیست فقط صبور باشید و از غور در وادی دام این مرحله از سن و سوالات و بحران این دوره پرهیز نمایید.» عنایت بفرمایید استاد با این کار دقیقا بهداشت روانی، اعتقادی و سلامتی سیستم را مورد هدف قرار می دهید و شاید صدها سوال رنگ ببازند. مشکل در سوال و جواب نیست بحث ریشه ای تر است. تعداد بسیاری از عزیزان که باید عمر عزیز را در عبادات و خدمت به خانواده و اجتماع طی کنند وارد این دام این مرحله می شوند باید سریعا یا قبل از آن، آنها را از ویروس های این مرحله واکسینه کرد والا کار کمی سخت شده و باعث استهلاک عصبی می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث دینی که ورود ما در آن است، فطرت انسان‌ها مخاطب قرار می‌گیرد. با توجه به آن مبنا و بستر متذکر نکاتی می‌شویم که در معارف دینی مطرح است. در این رابطه همه‌ی انسان‌ها «فطرهم علی التوحید». و این غیر از آن نوع تقسیم‌بندی‌ها است که مطرح می‌فرمایید. موفق باشید

25993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
مجاهد: بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: فرموده بودید اهل کتاب به پیامبر اسلام و قرآن کریم که وحی خداوند به ایشان است ایمان دارند ولی باز می توانند مسلمان نباشند و اهل کتاب بمانند. استاد عزیز مگر احکام و اعتقادات اسلام ناب مختص کسانی است که قبلا شریعت نداشته اند؟ مگر می شود قرآن را قبول داشت و باز به کتبی رجوع کرد که حق و باطل در آن به هم آمیخته و به فرمایش قرآن تحریف شده؟ مگر می شود به نبی اسلام و کتابش ایمان داشت و «اطیعوا الله و الرسول و اولی الامر» را قبول نداشت؟ و مگر همین که اهل کتابی که اعتقاد به وحدانیت خدا و حقانیت رسول و کتاب داشت مسلمان نامیده نمی شود و اطلاق اهل کتاب بر آنها جز به اعتبار ماقبل است؟ و مگر خدا همراه تبعیت از ابراهیم سلام الله علیه تبعیت از نبی مکرم اسلام و عترت مطهرشان را ذکر نکرده و نفرموده: «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین آمنوا»؟ و مگر تبعیت جز عمل به اوامر و نواهی آنهاست که برخی ناسخ احکام گذشته و برخی کامل کننده آنهاست و برخی بیان احکام واقعی تحریف نشده است؟ و با وجود آن چطور می توان با عمل به شریعت تحریف شده و منسوخ نزد خدا معذور بود؟ و آیا وصول به آیین ابراهیمی ناب جز از مسیر نبی اسلام و عترت طاهرینشان ممکن است؟ و آیا اقتضای کمالی که خدای متعال نظام عالم را چه در تکوین و چه در تشریع بر آن اساس قرار داده است، سیر به مراتب عالیه نیست و با آمدن فیض اکمل الهی با نبی مکرم اسلام، مسیرهایی غیر از آن می تواند مطلوب ذات الهی باشد؟ امیدوارم گره های ذهنی حقیر را با حوصله بخوانید و به پاسخی اجمالی بسنده نفرمایید و تفصیلا مسئله را روشن نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است و عرایضی در بحث آیات مربوط به این بحث، در شرح سوره‌‌های آل‌عمران و نساء و مائده شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که خود اسلام، اجازه داده که بر همان دین خود به صورت صادقانه بمانند و در هیچ جای قرآن نمی‌فرماید بیایند مسلمان شوند. بد نیست چنان‌که فرصت کردید صوت شرح آیات سوره‌ی آل‌عمران را دنبال بفرمایید. موفق باشید

25536

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در اندیشه اسلامی، مفهوم یقین بالاتر است یا مفهوم یقظه؟ اساساً این دو مفهوم در چه مراتبی از سیر و سلوک قرار می گیرند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یقین، مراحلی دارد برای درک بیشتر حقیقت. ولی یقظه، منزلی از منازلِ سلوک است. موفق باشید

25185

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام: اعظم الله اجورکم. ضمن عرض ادب و احترام، با توجه به مطالبی که در سخنان شما هست به نظر می رسد بر این عقیده هستید که هجوم مغولان به غرب و خصوصا اسلام به تحریک مسیحیان صورت گرفته است. ممنون می شوم اگر منابعی برای تحقیق بیشتر معرفی نمایید. آنچه بنده به صورت سطحی یافته ام، به این نتیجه رسیده که احتمالا حمله مغولان به سرزمین خوارزم به تحریک خلیفه عباسی و حمله ایشان به بغداد به تحریک مارکوپولو بوده است. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در حدّ فعالیت‌هایی که مارکوپولو آن تاجر ونیزی فعالیت داشته است و مرحوم جلال آل احمد در ابتدای کتاب «غرب‌زدگی» متذکر آن می‌شود، اطلاع دارم و از حرکات مغولان، می توان فهمید مقابله با کلیّت اسلام بوده است. با این‌همه جای تحقیق بیشتر دارد. موفق باشید

24293

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مدتی است عقد کرده ام. مخالفت خانواده ام خصوصا خواهر بزرگ و مادرم رو داشته ام از اول تا اکنون. حال گاهی این حرفها کاملا زندگیم رو متزلزل می کنه شدید و همسرم رو با زنان زیباتر مقایسه می کنم و... چه کنم استاد، خیلی درگیرم؟! با تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید همسری که خداوند وارد زندگی شما کرده است عطای الهی است و به گفته‌ی پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» هرچه در دیگر زنان سراغ دارید، در همسر خودتان هست. مواظب باشید با توهّماتِ بی‌جا نسبتِ خود را با عطای الهی به هم نزنید. موفق باشید

32797
متن پرسش

سلام استاد: ظاهرا که اوضاع خوب نیست و دولت اذعان کرده خودروی داخلی و ملی کیفیت مطلوبی نداره و واردات خورد رو آزاد قراره بشه. از قیمت اقلام لازم و رضایت مردم هم نمیشه حرف زد اصلا. البته من میدونم که خیلی چیزها رو نمیدونم ولی خب لااقل ظاهر الان اینه. و چی میشه که شما امیدوار هستین به آینده دولت و ملت رو لطفا با ما در میان بذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در مباحث «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» عرض شده ما نه می‌توانیم در ادامه غرب‌زدگیِ خود، خود را ادامه دهیم آن‌طور که آقای هاشمی عملاً بعد از دفاع مقدس شروع کردند و این شد که امروز ما با آن روبه‌رو هستیم، و نه می‌توانیم با گذشته سنتی خود که بیشتر در اخلاقِ فردی حاضر بودیم امکان حضور در این جهان را داشته باشیم. و از این جهت اعتقاد بنده آن است که انقلاب اسلامی در ذات خود نظر به جهان دیگری دارد که در منظر رهبر معظم انقلاب می‌باشد و بر اساس آن می‌فرمایند نباید با روحیه انفعالی و یا ناامیدی، امروزِ خود را تحلیل نمود. آری! انقلاب اسلامی به عنوان حرکتی توحیدی حتماً آینده ارزشمندی در پیش دارد. عرایض مختصری در کنار شهدای گمنام کوهستان قائمیه شد. خوب است که نظری به آن بیندازید. موفق باشید

32322
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: در بحث عقل تکنیک بنده چندین سوال دارم اما از آن جایی که جلسه آخر بحث به سینما کشیده شد و بنده چندان اهل سینما نیستم نمی‌دانستم چطور این سوالات را مطرح کنم که در جریان بحث باشد. در قالب یک پیام سوالهایم را می‌نویسم هرچند فکر می‌کنم بیان شفاهی آنها بهتر اصل سوال را منتقل کند. اگر سوالات را مناسب بحث یافتید بفرمایید تا در شرایطی مناسب به بحث گذاشته شود. ۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ... ۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟  ۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟ ۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بجهت فهم بهتر سوال وجواب برای کاربران گرامی، متن جواب به همراه متن سوالات آورده میشود:

۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ...

جواب: در این‌که ما با به ظهورآوردن پدیده قنات برکات بهترین تعامل با طبیعت را نشان دادیم؛ بحثی نیست. ولی آن عقل بنا نداشت تکنیک بسازد و با طبیعت مطابق آن تکنیک تعامل کند. سعی کرد استعداد طبیعت را به سوی مزرعه جهت دهد. ولی در تاریخی که «وجود» به صورت عقل تکنیکی به میان آمده، بنا بر آن است که چیزی از دل طبیعت خلق شود و امری را از طبیعت متولد کند که آن امر در ضمن، نمایانگر حقیقت باشد که در پنهان طبیعت نهفته است و این یعنی انکشاف برای رویارویی با حقیقت که البته در حجاب گِشتل از بین رفت.

۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟

جواب: به نظر بنده این نوع فعالیت‌ها در راستای عقل تکنیکی نیست. اینان به نحوی به طبیعت تجاوز می‌کنند زیرا حکمت جستجوی حقیقت که همان روبه‌روشدن با نفس ناطقه در تعامل با بدن باید پیش آید در این علوم حاکم نیست.

۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟

جواب: باید حساس بود که با وجهی و بُعدی به نام «خیال» که در انسان هست، با امور مواجه شد به همان معنایی که در روایت خود داریم قرآن علاوه بر عبارات کتاب خدا، همان کلمات به اموری بسی بالاتر اشاره دارد. نمونه آن را در عرایضی که اخیراً در بحث سوره «تین» شد می‌توانید ملاحظه کنید.

۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟

جواب: به نظر بنده با نظر به جواب اول و رویکرد شاعرانه به عالم و آدم، بشر امروز نیاز به این عقل که تقدیر او است، دارد. باید متذکر آن امر شد و احساس می‌شود شرایط گفتگو از آن در حال فراهم‌شدن است. موفق باشید

31537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: در یکی از سخنرانی های قدیمی شعری خواندید با این مضمون که کارهای بیهوده برای خود ایجاد کرده ایم و از مشغله زیاد و کمبود وقت گله مندیم. آن شعر چیست و از کیست؟ خدا حفظ کند شما را ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی که یادم نیست. بالاخره گفته‌اند: «دور می‌بینی سراب و می‌دوی / عاشق آن بینش خود می‌شوی» یا «کارسازِ ما به فکر کار ماست / فکر ما در کار ما آزار ماست». موفق باشید

31413
متن پرسش
عرض سلام و درود: بنده از مطالعه کنندگان آثار شما استاد عزیز هستم. می خواستم بپرسم تا حالا کتاب انسان خدا گونه یووال نوح هراری رو مطالعه کردید؟ آنچه که شما از آینده پیش بینی می کنید، با نظرات ایشون خیلی متفاوته. شما از گذار از مدرنیته حرف می زنید، اما ایشون از فرو رفتن هر چه بیشتر صحبت میکنن. ایشون معتقدند واسطه هایی مثل هوش مصنوعی و علوم اعصاب، دیدگاه های فلسفی رایج مثل (خود من) و متافیزیک رو کنار خواهند گذاشت. صرفا خواستم عرض کنم که کتاب های ایشون، به شدت پرطرفدار هستند و ۲ کتاب انسان خداگونه ، و ۲۱ درس برای قرن ۲۱، به شدت ایده های شما رو به چالش می‌کشند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار مهم‌تر از این حرف‌ها می‌باشد. باید به نیازهای بشر جدید فکر کرد که بنا دارد بدون زیر پاگذاشتن تاریخ مدرن از هویت قدسی خود سراغ بگیرد.              همه چیز گواه آن شورمندی دینی است که کربلا آینه آن بود، نیاز بشر آخرالزمانی است، تا جواب نیاز ظرفیت ایمانی خود را بدهد و این بالاتر از آن ایمانی است که در مقام علم الیقین و حتی عین الیقین سراغ انسان می‌آید. به همین جهت وقتی شب عاشورا حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» به اصحاب خود به عنوان امام زمان‌شان اجازه دادند که بروند، با اصرارِ تمام ماندند؛ زیرا متوجه شده بودند چه شرایطی پیش آمده و در چه شرایطی قرار گرفته‌اند، شرایطی که درک حق الیقینی تاریخی و شور ایمانی خاصی، در بستر حضور در تاریخ قدسی، سراغ آن ‌ها می‌آمد و آن ها متوجه آن حضور بودند.

موفق باشید

31357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خواهر خانم بنده، خانمی ۳۴ ساله، مقید و مذهبی هستند. خواستگاری دارند از لحاظ اعتقادی معمولی می باشند که مرجع تقلید ندارد و به گفته خودشان حدود سه سال است که سخنرانی های آقای حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای را گوش می دهند. اگر امکان دارد نظرتان را در مورد این وصلت و آقای حسین محی‌الدین الهی قمشه‌ای بفرمایید. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نباید چندان سخت‌گیری کرد. همین‌که طرف مقیّد به انجام واجبات باشد، برای یک زندگی کافی است. آن موارد مربوط به امور شخصی خود شخص است ما نباید دخالت کنیم. موفق باشید

31299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو تا سوال داشتم اینکه اول کتاب طوبی محبت مرحوم حاج اسماعیل دولابی و سخنرانی های ایشان نظرتان چیست؟ و دوم کتاب چگونه نماز خوب بخوانیم کتاب خوبی است یا نه چون آشنایی ندارم. ممنون از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی خوب است و بنده هم استفاده کرده‌ام. ۲. بنده کتاب را ندیده‌ام ولی فکر می‌کنم می‌تواند برای خواننده خود مفید باشد. موفق باشید

31263
متن پرسش
استاد گرامی سلام: سوال من کلی و در خصوص چگونگی اثر خیرات بر اموات می باشد. سوالات مختلفی پیرامون این موضوع برایم مطرح است. مثلا اگر یک سوره قدر بخوانیم چه اتفاقی می افتد آیا مثلا عذاب از میت برداشته می‌شود؟ اگر اینطور است مدت برداشته شدن این عذاب چه مقدار است؟ یا اگر دو سوره بخوانیم اثرش دو برابر می شود؟ آیا خیرات های مختلف اثرات مختلفی دارد؟ آیا برای کسی که همه لعنتش می کنند یه نفر پیدا شود فاتحه بخواند اثری برایش دارد؟ آیا اگر کسی خودش اعتقادات محکمی نداشته باشد و برای اموات خیرات کند آیا اثرش به میت می رسد؟ و... گاهی فکر می کنم این مسئله بیشتر برای آرامش بازماندگان طرح شده و اثری بر اموات ندارد. بطور کلی من دچار یک نوع سردرگمی در خصوص این موضوع هستم. لطفا تا حد امکان بطور مفصل این موضوع را تحلیل بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد ارتباط اموات با ملکاتی که در دنیا برای خود شکل داده‌اند، بحث مهمی است و خوب است به کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» که روی سایت است رجوع فرمایید. در آن‌جا روشن می‌شود که متوفی نسبت به کسی که بر سر مزارش می‌رود، نظری خاص می‌اندازد و اگر در شخصیت دنیایی‌اش اهل ایمان و توحید باشد، اذکار توحیدی زائر او، در هرچه زنده‌کردن ملکات متوفی مؤثر است و اثر آن نور توحیدی، ما به‌القوه‌های او را به فعلیت می‌آورد و یا از اجمال به تفصیل می‌کشاند. موفق باشید 

31114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من به اجبار مادرم در دانشگاه علمی را می‌خوانم که می‌دانم هیچ منفعتی نه برای من دارد و نه برای کشور و اگر از دانشگاه انصراف بدهم مادرم بسیار ناراحت و اذیت می‌شود. در صورتی که می‌دانم آن علم هیچ منفعت دنیایی و آخرتی ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مانند بسیاری از دانشجویان در حاشیه علم رسمی، فعالیت‌های علمیِ دینی و اجتماعی خود را داشته باشید. ما نیز در زمان خودمان در کنار دروس رسمی دانشگاهی، ده‌ها کتاب از شهید مطهری و مرحوم دکتر شریعتی می‌خواندیم. به عنوان مثال بد نیست برای شروع کار، ارتباطی با کانال مطالب ویژه داشته باشید@matalebevijeh. موفق باشید

31103

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ادب: آیا شما صحبت هایی که راجع به فتنه واکسنی و سوءقصد به جان مسلمین و خصوصا رهبر انقلاب توسط واکسن (ایرانی نه خارجی) را قبول دارید؟ اگر چنین است پس اعتماد به دانشمندان کشورمان چه می شود؟ اعتماد به فهم و حکمت رهبر انقلاب چه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نمی‌توان به حدس‌هایی که افراد به نام طبّ سنتی در این رابطه نظر می‌دهند اعتماد کرد. بنا نیست که نظریات علمی را به‌کلّی نادیده گرفت. بناست بین نظریات تجربه‌شده طبّ سنتی و طب جدید جمع نمود. موفق باشید

31022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و گرامی: «یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ» همانطور که می‌دانید این فرازی از دعای نورانی جوشن کبیر هست. آیا میشه گفت این فراز خلاصه و لب مطلب مسئله وجود است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. وقتی «وجود» را حضوری مدّ نظر داشته باشیم و نه مفهومی. موفق باشید

30712

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرانمایه: ببخشید وقت شما رو می‌گیرم. در بحث شرف الشمس دیدم که شما سفارش کرده بودید که زیاد این بحث ها رو دنبال نکنید ولی چون دیدم گروهی این انگشتر و مطلب حک شده آن را جادو می‌خوانند و می‌فرمایند مملکت رو دارند با جادو نگه می‌دارند (و احتمالا خواستند به شخص رهبری اشاره کنند) خواستم نظر شما رو جویا شوم. و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها نیست. تنها می‌توان گفت روایات محکمی پشت قضیه‌ی «شرف الشمس» وجود ندارد، نه این‌که یک جریان جادوگری در صحنه است! تازه مگر جادوگران چقدر قدرت دارند که بتوانند مملکت را اداره کنند؟!! اگر می‌توانستند خودشان را از این فقر و فلاکت‌ها نجات می‌دادند. موفق باشید

30682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: من حدود یک سال است که با مباحث شما آشنا شدم. معرفت نفس و برهان صدیقین را به لطف خدا هم آن گروهی گذراندم. البته گروه دیگه ادامه ندادند. متاسفانه دچار کسالت های شدید و بی حالی می‌شوم و برای ادامه مسیر نیازمند همراهی با شخص یا گروه را دارم. البته به لطف خدا و فراگیری برخی مباحث مشکل زود رنجی ام حل شده ولی این کسالت دست و پایم را می‌بندد و مرتب دچار سردرگمی مسیر میشم. البته تا وقتی با گروه همراه بودم چنین مشکلی نبود ولی اکنون آن گروه دیگه اینطور فعالیت ندارند. اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید برای خود جهانی داشته باشید و تا مدتی مباحث عمیق را دنبال کنید، حتی اگر گروهی نبود که با شما همراهی کند. مباحثی مثل معاد را که کتاب آن روی سایت هست و باید با صوت‌هایی که کتاب را شرح می‌دهد، کار کنید. در ضمن گروه‌هایی مثل https://eitaa.com/joinchat/1627979789C936ab2a90c و https://eitaa.com/joinchat/2778398828Cfed1dac2b8 و https://eitaa.com/joinchat/2809856099C3b4af1d5b8 إن‌شاءالله مفید خواهند بود. موفق باشید

30542

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: نسبت سه کتاب شما راجع به نقد تمدن غرب با کتاب جهانی بین دو جهان چیست؟ تکلیف آنها چه می‌شود؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن کتاب‌ها فرهنگ مدرنیته نقد می‌شود ولی در کتاب «جهانی بین دو جهان» با فیلسوفان غربی که آن‌ها هم دغدغه‌ی نجات بشر غربی را داشته‌اند، همراه می‌شویم. موفق باشید

30501
متن پرسش
با عرض سلام و تبریک عید مبعث: با توجه به اینکه اعطای وجود در ید حق تعالی است لکن ظاهرا چگونگی آن را خود ظهورات رقم می‌زنند. سوالی که پیش می آید اینست که به نحوه وجود وجودات که نظر می‌کنیم طراحی هوشمندی مشاهده می‌شود که بخصوص در جمادات اسناد آن به خود موجود که علی الظاهر از شعور عاری اند محل تامل است. مثلا نحوه انقباض و انبساط آب که بر خلاف اکثر ماده ها است و باعث می‌شود دریاچه ها و .. کاملا یخ نزنند که امری بسیار حیاتیست درین مورد و سایر موارد دست مبارک الله قابل مشاهده است
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام عالَم به اعتبار آن‌که از طرف حضرت حق، خلق و تدبیر می‌شود؛ نظام اَحسن است و امکان تحقق هر ممکن‌الوجودی مشروط به جای‌گرفتن در نظام احسن الهی می‌باشد. آری! امکان، ذاتیِ ممکن‌الوجود است ولی تحقق آن به اذن الهی است در نظام احسن. موفق باشید

30069
متن پرسش
سلام: استاد ببخشید جوابی که به سوال ۳۰۰۶۲ دادید رو نفهمیدم. بگذارید جور دیگر سوالم رو بپرسم. وقتی می‌گوییم خدا به دلیل حضور کاملتری که نسبت به امام زمان دارد به انسان نزدیکتر است یعنی چه؟ این نزدیکتر بودن خدا نسبت به امام زمان چه جوری است؟ یا وقتی می‌گوییم خدا نسبت به امام زمان حضور تمام تری نزد انسان دارد یعنی چه؟ این تمام تر بودن یعنی چه؟ تشکر استاد. ببخشید وقتتون رو می‌گیرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد این واژه‌ها را باید در بستر باوری فهمید که خداوند همه‌جا هست، ولی نزدیکی او به ما غیر از نزدیکی ما به اوست. او به ما نزدیک است به اعتبار مطلق‌بودنش، ولی ما به اندازه‌ای که از حجاب‌های دنیایی آزاد شویم، به او نزدیک می‌گردیم و نزدیکی او را می‌فهمیم. در مورد حضور هم، قضیه از همین قرار است. در این مورد خوب است که مباحث «برهان صدیقین» را دنبال بفرمایید. موفق باشید

30027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در فایل صوتی افضل یقین که روی کانال گذاشته بودید، فرمودید هرچه از حاکمیت عالم طبع و طبیعت رها شویم، آزاد می شویم و یقین می کنیم که نظام عالم با حکومت ملکوتی اداره می شود. و جایی دیگر هم «لا خوف علیهم و لاهم یحزنون» را فرمودید خداوند نشان می‌دهد که در صحنه ها کارگردانی می کند. الان مشکل اینجاست، که بنده حدود چهار سال است در مساله ای حالت بلاتکلیف پیدا کرده ام، وقتی به اهل بیت (ع) توسل می کنم، نشانه هایی و هدایت هایی می یابم، که انگار ملائک و یا همون نظام فوق عالم طبیعت و اسباب می خواهند جهتی را نشان دهند، ولی برای خودم این موضوع حجت عقلی نیست یعنی در نظام اسباب طبیعت هنوز برای من اتفاقی نیافتاده، که بخواهم یقین به چیزی پیدا کنم کاش می توانستم به یک یقین و آرامش و ثبات درونی برسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این رابطه به جهانی نظر کرد که به نور دعا و مناجات، مقابل ما گشوده می‌شود. مباحث «مناجات التّائبین» إن‌شاءالله می‌تواند این موضوع را به تفصیل در آورد. موفق باشید

29986

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: از کسی شنیدم که می گفت: «هنر غربی ما را از خیالی به خیال دیگر می برد و در خیال بیشتر غوطه ور می کند و هنر اسلامی ما را از خیال عبور می دهد و به عقل می رساند.» آیا از نظر حضرتعالی این تعبیر درست و کامل است؟ اگر ممکن است مقصود و معنای این عبارت رو هم بفرمایید. تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته می‌توان آن را پذیرفت ولی کلی نیست. مطالعه‌ی کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» می‌تواند در این مورد فکری را با شمادر میان بگذارد. موفق باشید

29400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: درسته شما می گین صبر ولی تحمل هم حدی داره. انقدر وضع مملکت خرابه به خصوص بخش اداری که مسئولین کوچکترین انگیزه ای برای زندگی کردن درست رو تو ایران برای یه جوون باقی نمی ذارن شرایط رفتن رو هم دارم و خدا شاهده فقط به خاطر آقای خامنه ای هست که مردد میشم چون مسئله مهاجرت جوانان ایشون رو ناراحت میکنه. و این ارزش نداره. و اگر نه جوان نخبه تو این کشور هیچ جایگاهی نداره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌همه، امّ القرایی که حقیقتاً مأوایی برای شما می‌تواند باشد، در خدمت انقلاب اسلامی‌بودن است در هرکجای دنیا که می‌خواهید باشید. کارگری در این کشور ولی زیر سایه‌ی ولیّ فقیه بودن، بر ریاست جمهوری در کشورهای دنیای سرمایه‌داری، شرافت دارد. موفق باشید

29291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: از آنجا که بنده در مجلس شورای اسلامی مشغول به کار هستم و تقریبا جریانهای سیاسی و بعضا مباحثی را می‌شنوم که شاید اتفاقی و... باشد و از آنجا که در منطقه ی جنوب شهر تهران زندگی می‌کنم و تقریبا از فضاهای موجود و جریان های به اصطلاح کف خیابان آشنایی دارم از حضرت عالی سوال و درخواست راهنمایی دارم که با توجه به شرایط موجود احساس شدید می‌شود که جامعه روحانیت خیلی کم کاری می‌کنند. حداقل برای دفاع و پشتیبانی از رهبر غریب که از سخنان ایشان پر واضح است تنها مانده اند و از اطرافیان هم این موضوع شنیده می‌شود. و مردم که این فشار اقتصادی و روحی اجتماعی را دارند از طرف یک شخص روحانی به جامعه تحمیل شده (رییس جمهور) را به حساب جامعه روحانیت و به اسم اسلام آخوندی می‌گذارند! حامعه روحانیت باید حداقل حرکتی عملی (اعتصاب، راهپیمایی مصالحت آمیز با یک پیام واحد و یک لیدر و نقشه ی واحد مثل زمان انقلاب ورود کنند تا حداقل مردم شخص ولی جامعه را (نه ولایت فقیه) را هدف قرار ندهند تا مردم کمی به لباس پیغمبر امیدوار بشوند و دیگر لازم نباشد همه چیز را از ملا جماعت ببینند. البته درسته که عوامل سیاسی و دیگر جریان ها هم شدیدا دخیل اند ولی جامعه روحانیت باید ورود عملی بدون ترس از هیچ فضایی حتی شهید شدن اقدام عملی کنند. شاید دیگر به اصطلاح جام زهری در کار نباشد ان‌شاءالله البته که نیست ما به اسلام، انقلاب، رهبر مقتدر و حکیم خود ایمان داریم. خواهشمندم راهنمایی بفرمایید از هر مسیری آماده ی جهاد و حمایت از ولی فقیه هستیم تا کسی جرات نکند هر حرفی را به لباس پیامبر بزند و فکر و عمل غلط در مورد این انقلاب بکند. باور بفرمایید اهل احساس و هیجان نیستم، اول بخاطر حرف ها و رفتار های آقایون سیاسی و رجال بعد هم عدم مطالبه گری که دارد به صورت تحریف اسلام و انقلاب و تبلیغات شدید خارجی و داخلی صورت می‌گیرد و مردم را به این سو می‌برد عرض می‌کنم تا ان‌شاءالله با ورود عملی نه فقط شعار و محکوم کردن جامعه روحانیت بساط این فتنه هم جمع شود که خواهد شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده راه‌کارِ اصلی آن است که روحانیت با نشان‌دادن سجایای اخلاقی و ساده‌زیستی و خدمت به مردم و تواضع، نشان دهند روحانیتِ اصیل چه جایگاهی دارد. کاری که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» یک‌تنه انجام می‌دهند. عمده آن است که همان‌طور که مقام معظم رهبری فرمودند کاری انجام شود که موجب هتک حرمت رئیس جمهور و تضعیف دولت نباشد. موفق باشید

نمایش چاپی