بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار: آیا امکان طلسم، سحر، جادو، و دخل و تصرف اجنه در زندگی شخصی، برای قشر مذهبی سطحی و غیر مذهبی جامعه که به علت غلبه واهمه سحر و جادو رو قبول دارند هست؟ مثلا کسی به دلیل کینه و حسد و انتقام جویی بدون اطلاعشان طلسمشان کند یا به واسطه اجنه زمینه و بستر بیماریهای صعب العلاجی را برایشان فراهم کند که ختم آن بیماری به فوت طرف بیانجامد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند چنین امکانی به انسان‌ها نداده است که بتوانند سرنوشت بقیه را در اختیار بگیرند و یا در ادامه عمر آن‌ها تصرف کنند. در این مورد عرایضی در کتاب «جایگاه جن و شیطان و جادوگر» شده است خوب است به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

31415

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: راه نجات از «حال» زدگی چیست؟ (مثلا در مقابل مراقبه) تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معرفت نفس و نظر به ابدیت، در این مورد نقش‌آفرینند. پیشنهاد می‌شود اگر می‌توانید کتاب «سوره جاثیه و راز زمین‌گیری ملت‌ها» را با حوصله مطالعه بفرمایید. موفق باشید

31111

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیزم: ببخشید مزاحم وقتتون میشم‌ استاد من طلبه سطح دو هستم که درسم به لطف خدا تمام شده خیلی دلم می‌خواست ادامه دهنده حوزه باشم ولی حقیقتا انگار خدا فعالیت بسیج محله رو گذاشت جلوی راهم و باز هم به لطف خدا مربی حلقه صالحین دختران نوجوان رو به عهده گرفتم که تعداد دختران قابل توجه هست. خدا رو شکر با روحیه شادی که خداوند نصیبم کرده تونستم خیلی نزد خودم جذبشون کنم. در مرحله اول معرفت النفس رو با زبان راحت براشون گفتم. به نظرم یه درس جدید و خوبی براشون بود و جالبه خیلی دلشون می‌خواد از قیامت بدونن، ولی استاد الان دغدغه من این شده که متاسفانه اکثر این دختران گل که واقعا دلشون پاکه و خیلی دوست داشتنی هستند و آماده دریافت بسیاری از معارف هستند گرفتار شدید دوستیهای مجازی مخالف شدن، تمام دغدغه من شده که چه کار باید بکنم؟ واقعا نمی‌دونم تو این امر چه جوری راهنمایشون کنم و چه جوری بهشون بفهمونم که این راه درست نیست. مطلب دیگه که گاها استاد پیش خودم فکر می‌کنم من لیاقت ندارم تو بسیج و این نوجونها خدمت کنم، من هنوز خودم گرفتار خیلی گناهان هستم چه جوری میتونم راهنمای کسان دیگر باشم؟ استاد واقعا دلم می‌خواد هرچی از مال و جان دارم در راه کمک برای هدایت این دختران بردارم ولی گاها از خودم نامید می‌شوم لطفا راهنمایی کنید و واقعا مثل همیشه برامون دعا کنید که هم از گناهان خودمون دور بشیم و هم خدمتی کرده باشیم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار مباحث «ده نکته در معرفت نفس» توجه دادن به توصیه حضرت امیرالمؤمنین به امام حسن «علیهماالسلام» که در کتاب «فرزندم؛ این چنین باید بود» مطرح شده کمک‌شان می‌کند تا آرام‌آرام متذکر شوند اگر گرفتار رابطه‌های غیر شرعی شوند از حضور در جهان‌های گسترده معنویت محروم می‌گردند. موفق باشید

31093
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: ضمن تشکر و عرض احترام و خدا قوت استاد جان برای درک حرکت جوهری در عالم و وجوب به کار گیری آن، این مثال را می‌توان مطرح کرد که حرکت جوهری در عالم مثل موج دریایی است که موجبات حرکت کشتی ها را فراهم می‌کند، حال اگر کشتی ما با التزام به امور شرعیه و دیگر التزامات بصورت صحیح بر این موج نشست به مقصد خواهد رسید و اگر کشتی با رویکردی گناه آلود صدمه دید و سوراخ شد، همان موج آن‌را غرق خواهد کرد. ناظر به یکی از یادداشت‌های حضرتعالی که فرموده بودید انسان کاری نکند که بواسطه غفلت و انجام گناهان، خداوند بهترین بندگانش را بدستان او به شهادت برساند. یعنی همان موجی که کشتی را به مقصد می‌رساند همان موج باعث غرق شدن کشتی دیگر خواهد شد. لذا حرکت در جوهر عالم در وجودی مانند انسان این ظهورات را خواهد داشت. یک جلوه در وجود انسانی وارسته مثل سردار شهید سلیمانی ظهور می‌کند و در همان حال در وجودی پلید مثل ترامپ.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مباحثی مثل «حرکت جوهری» مباحث فلسفی و وجودی است و نباید با مسائل اخلاقی و ارزشی و اعتباری خلط کرد. در بحث حرکت جوهری، بحث در ذات عالم ماده است که عین حرکت و عین قبول از عالم بالا است تا قوه عالم ماده به فعلیت برسد و جهان عالم ماده قیامت شود. انسان‌ها در بستر چنین عالمی می‌توانند خود را تغییر دهند و خود را به کمال برسانند. موفق باشید

31078

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام: با توجه به سوال 31066 عرض می کنم که پاسخ حضرتعالی ناظر به ۴۸ درصدی است که شرکت کردند بحث من در ۳۰ میلیونیست که علی رغم وجوب عینی شرکت در انتخابات و گناه کبیره بودن احتمالی عدم شرکت باز شرکت نکردند و ۴۰ درصد شرکت کنندگان هم به رئیسی رای ندادند و سرجمع حدود ۳۰ درصد کل ملت حاضر به رای به جناب رئیسی شدند بنحوی که گفته می‌شود رئیسی در مقابل آرای باطله به پیروزی رسیدند. اینها حقایقیست که نمی‌توان نادیده گرفت همانطور که در رسانه ملی نه اشاره ای به درصد مشارکت دیدم و نه حدود ۴ میلیون رای باطله بنابرین مشخصا جایگاه ۴۰ میلیون نفری که یا نیامدند و اگر آمدند به رئیسی رای ندادند را تبیین فرمایید. اینها موحدند یا کافر و اگر موحدند این نحوه سلوک چه رابطه ای با توحید می‌تواند داشته باشد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید مسئله را بسیار بالاتر از این حرف‌ها دید و در افقی که حقیقت نظام اسلامی به ظهور آمده است، مطالب این انتخاب را دنبال کرد. عرایضی در این مورد شد که متن عرایض بنده در جواب سؤال یکی از کاربران همراه با سؤال ایشان ذیلاً خدمتتان ارسال می‌شود. موفق باشید

رخداد انتخابات ۱۴۰۰ و فتح خرمشهری دیگر

31072-  سلام علیکم و تشکر ویژه از شما و همکاران تون. متأسفانه عده‌ای بر عقاید خلاف واقعِ خود اصرار می‌ورزند و متوجه نیستند بسیاری از مشکلات امروز ما به جهت ضعف‌های اساسی دولت آقای روحانی و روحیه اصلاح‌طلبیِ آن دولت است که بیش از اندازه به خارج امیدوار بود و از امکانات داخلی که جوابگوی بسیاری از نیازهای جامعه بود، غفلت کرد.

جالب آن است که آن دولت با امیدواری به دشمنان ما، می‌خواسته مشکلات ما را حل کند و حال، عده‌ای به جای پشت‌کردن به این دولت و افکار به اصطلاح اصلاح‌طلبیِ آن‌ها، درست به انقلاب اسلامی و به رهبر انقلاب و حتی به اسلام و خدا پشت کردند. ما نمی‌دانیم با این افراد چه باید کرد که چگونه به جای اعتراض به این دولت، هم‌زبان با دشمنان اسلام و ملت؛ در گردونه «ما رأی نمی‌دهیم» قرار گرفتند یعنی در کنار براندازهایی مثل مسیح علینژاد.

جناب استاد بفرمایید بالاخره ما با این ضعف‌هایی که در بین بعضی از مردم ما هست، چه کار باید بکنیم؟ و این‌که مردم بر خلاف آن جریان در چنین شرایطی تا این اندازه در انتخابات حاضر شدند را چگونه باید بنگریم؟

31072- باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همان‌طور که به‌خوبی و حکیمانه فرموده‌اید مشکلات، هست ولی هنر ما آن است که گرفتار تبلیغات دشمنان‌مان نشویم و جایگاه قاتل و شهید را عوض نکنیم. در این‌که آقای روحانی با برجسته‌کردنِ جریان مذاکرات با غرب از یک طرف، و جدّی‌نگرفتن توانایی‌های مردم و امکانات کشور از طرف دیگر، شکستی را به ما تحمیل کردند؛ حرفی نیست. سخن در آن است که اولاً: به روشی دوستانه و مسالمت‌آمیز، آن عده‌ای که رأی ندادند را آگاه کنیم که سختْ به خطا رفتند و آن‌ها را از آنِ خود بدانیم. ثانیاً: که از همه مهم‌تر است به رخداد عجیب حضور چشم‌گیرِ مردم در انتخابات ۱۴۰۰ فکر کنیم. زیرا چنانچه متوجه شرایطی باشیم که از یک طرف دشمنان خارجی به‌وجود آوردند و از طرف دیگر، افرادِ نادان داخلی بدان دامن زدند؛ می‌فهمیم چه معجزه بزرگی رخ داده است. به نظر این حقیر ابداً این حماسه، کم‌تر از فتح خرمشهر نیست.

به این نکته فکر کنید که مسلّم این نوع حضور چشم‌گیرِ مردم در چنین شرایطی جلوه‌ای است از شئونات اصیل انقلاب اسلامی و طلوع افقی که می‌رفت به غروب بگراید، ولی باز نسیم رحمت الهی بر میمنه جانِ مردمان وزیدن گرفت و افقِ حضور ما در آینده‌ای بزرگ گشوده شد.

بحث در این‌جا مربوط به شخصِ خاصی نیست، حتی اگر آن شخص، جناب آقای رئیسی باشند. بحث در افقی است که در بستر انقلاب اسلامی در این تاریخ در مقابل ملت گشوده شد و امیدواریِ خاصی بر جان‌ها طلوع کرد در آن حدّ که افراد، حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی را دوباره احساس کردند. گویا «لیلة القدری» پیش آمد و فرشتگان نازل شدند و مردم با عزمی دوباره ذیل رهبرِ خود نَفَس تازه کردند. و مطمئن باشید در مسیری قدم گذاشتیم که ادامه دفاع مقدس است و خارج‌شدن از ریلی که دولت سازندگی در مقابل ما قرار داد و با غرب‌گرایی و غرب‌زدگی، ما را به این روز انداخت. «فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ» (حشر/۲).

صحنه به خودآمدنِ ملت در انتخابات ۱۴۰۰ از جنس برگشتِ جناب زردتشت از کوهستان است تا دوباره «خدا» به جامعه برگردد و ما راز ماندگاری‌مان را که در دفاع مقدس مزمزه کردیم و معنای پیروزی را با تکیه بر امکانات خود و محبت به دیگری چشیدیم، دوباره احساس کنیم.

اندازه پیروزی هر ملتی به اندازه ناکامی دشمنان آن ملت است و از آن جهت، ما در انتخابات ۱۴۰۰ پیروزی خود را می‌توان بزرگ دانست که دشمن تا حدّ براندازی با تمام نیرو و با برنامه چهل‌ساله خود به صحنه آمده بود. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم. بلکه همچنان که قرآن می‌فرماید: « اِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ ۚ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا» (آل‌عمران/ ۱۴۰) اگر به شما ضربه‌ای وارد شد که شد، همانند آن بر دشمنان شما وارد شد و پیروزی و شکست بین شما و او چرخید و چرخید تا معلوم شود چه کسانی بر عهد ایمانی خود پایدارند. آری! بنا نیست در این هماوردی تلفات ندهیم، بنا آن است که بنگریم چگونه افقی که در این صحنه با انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده شد، افقی است بس امیدوارکننده؛ در حالی‌که دشمنان ما خواستند این افق تیره و تار بماند و ما ناامید از ادامه راه آینده خود باشیم، ولی می‌بینید که بحمدلله باز این انقلاب اسلامی است که همچنان می‌درخشد و مردم ما پیروزی خود را جشن می‌گیرند، نه به خاطر آن‌که بهره‌ای از دنیا نصیب آن‌ها شد، شادی آن‌ها به جهت پیروزی اخلاق بر خشونت و پیروزی حضور در تاریخ قدسی بر غرب‌زدگی است و البته هرکسی متوجه این پیروزی نمی‌شود، مگر آن‌هایی که مزه رأی‌دادن خود را برای بسطِ انسانیت‌شان در هویت اجتماعی ذیل اسلام چشیدند.

مردم در این مرحله، ذیل رهبری که نایب الإمام بود و روحِ زمان را می‌شناخت؛ پیک انقلاب شدند از آن جهت که انقلاب اسلامی در این تاریخ، پیکِ خداوند است و تا قلب‌های این ملت منوّر به الهامِ الهی نشده بود، مسلّم چنین صحنه‌ای پیش نمی‌آمد. راستی را! آن پیرزن و پیرمردِ بی‌سوادی که از ما می‌خواستند روی تعرفه‌شان بنویسیم «رئیسی»، از جناب آقای رئیسی چه می‌دانستند؟! جز آن است که خداوند خواست از این طریق، قلب‌ها را به سوی افقی بکشاند تا قدمی دوباره برای نزدیکی به اهداف مقدس انقلاب برداشته شود؟

آری! این طور نیست که باز عادت پیشین، سر بر نیاورد. ولی وقتی افقِ توحیدی، جان‌‌ها را متذکر آینده‌ الهی‌شان بکند همچنان‌که ملاحظه کردید قلب‌ها همواره به سوی آن افق برمی‌گردند، مگر آن‌که دشمنانِ حقیقت سعی کنند چهره اصلی این انقلاب الهی را واژگونه نمایند، به همان شکل که سعی کردند با برپاکردن سقیفه، نور اهل‌البیت «علیهم‌السلام» و ادامه اسلام در آن مسیر دیده نشود و ما اگر در درست‌نشان‌دادنِ انقلاب اسلامی اصرار بورزیم، مسلّماً تبلیغات دشمن پایدار نمی‌ماند و دشمنِ بی‌تدبیر بالاخره به نحوی نادانی و حماقت خود را با شهادت سردارِ دل‌ها، مظهر حضرت دوست، حاج قاسم سلیمانی نشان می‌دهد.

ما با رجوع به انتخابات ۱۴۰۰ این را فهمیدیم که چگونه فتحی و فتوحاتی در پیش داریم تا دشمن انقلاب اسلامی همچنان رسوا و بی‌خاصیت شود و مشکلاتی که هست به بهترین نحو رفع گردد و این را شما، در نحوه احساسی دنبال خواهید کرد که به رأی‌دهندگان برگشت. احساسی که از هزاران بهشت دلنوازتر بود، گویا همه فرشتگان آمده بودند تا جان‌ها، راهِ گمشده خود را دوباره پیدا کنند.

ثُمَّ جَعَلْنَاكُمْ خَلَائِفَ فِي الْأَرْضِ مِنْ بَعْدِهِمْ لِنَنْظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُونَ آیه ۱۴ سوره یونس

شرح مطلب را در کانال « https://eitaa.com/soha_sima» می‌توانید دنبال بفرمایید.

30890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت حضرتعالی: انسان در زندگی فرا مادی برزخ این قوای شهوی و غضبی را هم با خود می برد؟ نوع ظهور این قوا آنجا چگونه خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قوا در نسبت با این دنیا و خصوصیاتی که در این دنیا برای انسان نسبت به بدن او پیش می‌آید مربوط است. موفق باشید

30784

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید که وقتتان را می‌ گیرم.بین تشکیل حکومت دینی و برطرف شدن مفاسد اجتماعی چه رابطه ای برقرار است؟ به عبارت دیگر حکومت توحیدی چه مولفه‌هایی در خود دارد که موجب ریشه کن شدن بسیاری از مفاسد اجتماعی می‌گردد؟ اگر در آثارتان به این مطلب پرداخته آید لطفاً معرفی کنید. تشکر از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه در بستر حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی، در تقابل با استکبار، خود را تعریف کنیم خود به خود مفاسد اجتماعی را زیر پا خواهیم گذارد و همه وجهِ حاج قاسمی خود را می‌یابند و دنبال می‌کنند. ولی اگر از این نحوه حضور و رسالت غفلت شود، حتی اگر طرف سوابق مبارزاتی هم داشته باشد، پشیمان می‌شود و گرفتار انواع انحرافات و رانت‌ها خواهد شد. موفق باشید

30705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ضمن تشکر از پاسخی که درباره سوال بنده مبنی بر چگونگی فهم حقانیت اسلام دادید، سوال جدیدی برای بنده پیش آمد و آن اینکه شما فرمودید باید با تدبر در قرآن، حقانیت قرآن و عمق توحید قرآن را بفهمیم و احتیاجی به نفی سایر ادیان نیست، حالا وقتی با خواندن خود قرآن ذهن به جای تایید و تصدیق قلبی، پر از سوال و شبهه از خود آیات قرآن شود چه؟ مثلا بنده با خواندن آیه ای که مربوط به زدن زن هاست، در قرآن دچار حیرت و سوال یا بهتر بگم شکی شدم که سالهاست بی پاسخ مانده. طبیعی است که در کنار شبهات وارده بی نهایت و آیاتی که دستاویز این شبهات گرفته اند، و مهمتر از همه نبود جواب های قانع کننده، انسانی که ایمان و یقین ندارد همینها را دلیل بر اختلاف در قرآن یا منطقی نبودن بعضی از آیات می‌داند و تصدیق قلبی بر این حقانیت در او ایجاد نمی‌شود. به نظر شما مشکل کجاست و راه حل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبّر در قرآن به معنای آن است که روح هر آیه و سوره با عمق کامل دنبال شود. همین نکته را که می‌فرمایید بنده در شرح آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی نساء با نظر به شواهد موجود و نظر بزرگان، متذکر شدم که موضوع مربوط به ترک خانه و احتمال همبسترشدن با مرد غریبه است که برای حفظ حرمت خانواده به جای آن‌که حدّ شرعی در دادگاه به صورت علنی اجرا شود، برای حفظ حریم خانواده فرموده‌اند تنبیهی که حکایت از ناراحتی مرد از نحوه‌ی رفتار همسرش باشد، إعمال شود، به اعتبار آن‌که بحث نشوزِ زن در میان است. زیرا در فضای کلی آموزه‌های دینی رعایت زنان به صورت جدّی توصیه و از طریق اولیای الهی عمل شده. به عنوان نمونه پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «وَ مَنِ اتَّخَذَ زَوْجَهً فَلْیُکْرِمْهَا‌» هر کس همسری را اختیار می کند، بر او واجب است که او را اکرام کند. و باز حضرت می‌فرمایند: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِنِسَائِکُمْ وَ بَنَاتِکُمْ‌» بهترین مردان، مردانی هستند که با زنان و فرزندانشان به خوبی رفتار کنند. و حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «اَکَثَرُ الخَیرِ فی‌النِّساءِ.» بیشترین خیر و برکت همراه با زنان است. موفق باشید

30130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید: یک سوال داشتم خدمت استاد من دختری هستم ۴۰ ساله نه بد حجابم نه زشتم نه خدای نکرده فرد مشکل دار تو یک خانواده مذهبی بزرگ شدم درس خوندم پدرم جانباز. ولی سوالم اینه با این همه خصوصیات اصلا دیده نمیشم. برای ازدواج هر کسی میاد حرف میزنه میره. تنها ایرادشون اینکه دلت پاک خوبی لیاقت تو رو نداریم. پیش دعا نویس رفته خواهرم میگه تو همزاد داری نمیزاره ازدواج سر بگیره دعا داد هیچی نشد. من دیگه خسته شدم از تنهایی و این مشکلات یک راه چاره ای برام بزارین. خواهشن. متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این پدیده را نباید ساده گرفت. گویا بنا بر آن است که مسئولیتی را در مسیر انقلاب و تعالی معارف به عهده‌ی چنین خواهرانی گذاشته شود. عرایضی در جزوه‌ی «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده_ی امروز» شده است. خوب است که به آن جزوه به آدرس زیر رجوع شود. موفق باشید

 http://lobolmizan.ir/leaflet/1719/

29660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد شما در مباحثتون در تفسیر سوره فاطر می فرمودید که یکی از اصول دین ایمان به ملائکه است و اینقدر مهم دانستید مسئله ملک شناسی رو، با توجه به اهمیت این موضوع نه تنها بزرگان دیگه هم مثل اصول دیگر دین به این موضوع کمتر پرداختن شما کتابی درباره ملک شناسی ندارید!چرا؟! خودتون فرمودید بعد توحید ملک شناسی. ۲. مگر خداوند ستار العیوب نیستن پس چه طور هفته ای دوبار اعمال ما خدمت امام زمان میرسه؟این اعمال شامل همه چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی شهید مطهری «رحمت‌الله‌علیه» اصول دینی که در بین ما شیعیان مطرح است در مقابل اشاعره و معتزله می‌باشد وگرنه اموری مثل امر به معروف و یا همین ایمان به فرشتگان، بسیار اصولی‌تر است در فضای قرآنیِ بحث. ۲. حضرت ربّ العالمین «ستارالعیوب» اند تا عیب مردم فاش نشود و از ادامه‌ی کمالات مأیوس گردند. ولی حضرت ولیّ عصر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حجّتِ همه‌ی انسانیت‌اند و به نور آن حضرت، انسان‌ها سر و سامان می‌گیرند. مگر می‌شود آن حضرت در جریان وضع انسان‌ها نباشند؟! موفق باشید

29305
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: تو شرح کتاب جنود عقل و جهل حضرت امام خمینی (ره)، بحث صبر عن الله فرمودید که حضرت امام خمینی ابتدا سلوکی داشتند و حالات معنوی و محو حق بودن، بعد به حکم وظیفه و به امر خدا اومدن بین مردم و همین بین مردم اومدن برای عارف و کسی که محو حق هست خیلی سخته. آیا تو این زمانه هم کسی که دغدغه هدایت مردم رو داره و میخواد به زندگی مردم به لطف خدا، جهت الهی بده، بهتره مثل امثال امام خمینی ابتدا مراحل سلوکی رو طی کنه که وصل به حق باشه و آرامشی به دست بیاره بعد به حکم وظیفه بیاد بین مردم یا اینکه از همون ابتدای کار هم بین مردم باشه هم سلوکی داشته باشه؟ در کدوم صورت نتایج بهتری به دست میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحمدلله سفره‌ای که از طریق حضرت امام روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» گشوده شد به عنوان انقلاب اسلامی، هرکس در آن بستر وارد شود از نظر سلوکی یک‌شبه رهِ صدساله را طی می‌کند به شرطی که خود را نبیند و دست و دلش محل ظهور کمالات انقلاب باشد مانند شهدا که نشان دادند چگونه انقلاب اسلامی، بستر تعالی انسان می‌شود. موفق باشید

29155
متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا در مورد این بیت حافظ (ره) توضیح بفرمایید. با تشکر پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در موضوع «عدل الهی» از این شعر سخن گفته شد و مرحوم شهید مطهری نیز ورودی داشته‌اند. جناب حافظ نظر دارند به نظر پاکِ پیری که در افق نگاه او، آنچه در نگاه بقیه خطا پنداشته می‌شود، خطا نیست و نگاه پاک او خطاپوش است زیرا از منظر خالق عالم به عالم می‌نگرد به جای آن‌که از منظر نگاه مردم به عالم بنگرد. آنچه را ما خطا می‌بینیم به جهت آن است که از منظر خود به عالم می‌نگریم. آری! «اگر در دیده‌ی مجنون نشینی / به‌جز از خوبی لیلی نبینی». موفق باشید

28881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: استاد من با اینکه مباحث عمیق معرفتی رو مطالعه کردم و حدودا یک سال و نیم هست که درگیر کتاب مصباح الهدایه و رساله الولایه هم هستم، ولی انگار این مباحث به جان من ننشسته. استاد من با اینکه متاهل هستم ولی شدیدا حس بی کسی و بی هویتی دارم. الان ۲۸ سالمه ولی فقط درس خوندم تا الان و هیچ کس نیستم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم سری به شرح غزل 88 حافظ که روی سایت هست بزنید. موفق باشید

28549

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
ضمن عرض سلام و خسته نباشید: فرق «الهی العفو» و «استغفرالله ربی و اتوب الیه» چیست؟ از لحاظ تاثیری که می‌گذارند چه تفاوتی دارند؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنر ما در رجوع به حضرت حق است جهت رفع نقائص. تفاوتی بین اذکار مذکور نیست. موفق باشید

28195

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت الهی بر شما: خیلی شرمنده چنین سوالی می کنم! مستند جناب عالی در اینگونه ترجمه کردن روایت چیست؟ مقصودم این است که مطالبی در ترجمه روایت آمده که در متن روایت نیست، خواهشمندم منبع اصلی ترجمه تان را برایم بفرستید! باز هم عذر خواهم و متشکر! یا علی این هم روایتی که فرمودید با ترجمه جناب عالی: رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اُحِبُّ الصِّبيانُ لِخَمسٍ : الأوَّلُ : أنَّهُم هُمُ البَكَّاؤونَ ، وَالثّاني : يَتَمرَّغونَ بِالتُّرابِ، وَالثّالِثُ : يَختَصِمونَ مِن غَيرِ حِقدٍ ، وَالرّابِعُ : لا يَدَّخِرونَ لِغَدٍ شَيئا، وَالخامِسُ : يُعَمِّرونَ ثُمَّ يُخَرِّبون » ۱. گریه می کنند چرا که گریه کلید بهشت است. ۲. قهر می کنند ولی زود آشتی می کنند چرا که دلی بی کینه دارند. ۳. چیزی را زود خراب می کنند چون دلبستگی به دنیا ندارند. ۴. با خاک بازی می کنند چون غرور ندارند. ۵. هر چه دارند می خورند چون غم فردا ندارند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه مد نظر بود، اصل روایت است ولی ترجمه‌ی آن به جهت شرحی که داشت، بدون آن‌که نیاز به تطبیق با روایت باشد آورده شد؛ و گر نه می‌توانستیم عینا مطابق روایت موضوع را دنبال کنیم. موفق باشید

28080

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: می‌توان گفت درنده خویی حیوانات وحشی، بازتاب رفتار جامعه بشری است؟ خیلی به این موضوع فکر کردم که چرا در طبیعت عده ای از حیوانات محکوم به ضعف هستند و عده ای جبراً درنده. مکانیسمی که حضرت حق تعالی در چرخه طبیعت تدبیر فرمودند را نمی‌فهمم که گرگ درنده است و آهو درحال فرار از درنده و جدیدا زنده خواری هم پدیده ای نوظهور در حیوانات وحشی مطرح شده است. اینکه شاید اثر وضعی رفتار جامعه بشری در ظهور این رفتار از حیوانات تاثیر داشته باشد و از طرفی در دولت کریمه حیوانات نیز در صلح هستند حقیر را به طرح این سوال از حضرتعالی مجاب کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست اسماء الهی و حاکمیت اسماء جمال و جلال است. به همین جهت فرموده‌اند حتی شیطان هم به یک معنا مظهر اسم جلال الهی است تا هرکس اجازه‌ی نزدیکی به آستانه‌ی حضرت حق را نداشته باشد. موفق باشیدl

27904

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید کتاب جنود عقل و جهل، مباحثش را به همین ترتیب باید گوش داده بشه؟ یا میشه طبق نیاز مثلا بحث توکل اول گوش داده بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید ترتیب کتاب که بر اساس روایت مذکور است، چیز خوبی باشد. ولی با اینهمه اگر نیاز به موضوع خاصی مثل توکل است، این امکان در متن کتاب هست که به همان موضوع رجوع شود. موفق باشید

27489
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از چند سوال قبل که دیروز روی سایت آمد، فرمودید رجوع به حضرت حق برای انسانها نسبی است ولی در بستر اسلام. چگونه رجوع انسانها به حق، نسبی است و در عین حال در بستر سلوک و سیر الی الله هست و این مطلب تان نظر به چه دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تفاوت رجوع مولایمان علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» به خداوند و رجوع این بنده‌ی حقیر به حضرت معبود، فکر کنید که رجوع آن حضرت در بستر اسلام به حضرت حق نسبت به رجوع این حقیر، مثل قلّه است در مقایسه با درّه، ولی چون هر دو در بستر اسلام است حقیقت، در این تفاوت‌ها گم نمی‌شود. موفق باشید  

27449
متن پرسش
با سلام و آرزوی سلامتی: استاد می توان گفت دنیای پیرامون (خیابان و کوچه و ...) سراسر تاریک و ظلمت است و انسان ها با توجه به قوه ی الهی که برای همه بشر به عنوان پیش فرض است قادر به دیدن هستند و مومنان به سبب شامل شدن به لطف الهی بهتر می بینند. یعنی انسان ها با نور خود می بینند و مومنان بهتر. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرکس در جهان کیفی خود زندگی می‌کند به همین جهت، جهانِ اولیای الهی که در منظر خود خدا را دارند و عالم را بالحق می‌نگرند، فوق‌العاده با کیفیت است. به گفته‌ی جناب مولوی:

آن جهان و راهش ار پیدا بُدی

کم کسی یک لحظه در اینجا بدی.

موفق باشید   

27358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله خدا قوت و عمرتون با برکت. استاد، من یه سوال دارم این که آیا برنامه ریزی کردن به خصوص در زمینه مطالعه کتاب با اینکه آدم باید حس و حال مطالعه داشته باشه منافاتی داره. حقیقتش من چند سالی هست که خیلی کتاب میخونم مذهبی، اجتماعی، شعر و....اما هیچ وقت نمیتونم برنامه ریزی کنم براش. مثلا شما به دوستان می فرمایبد که سیر مطالعاتی شما را دنبال کنن من هم چندین بار خواستم این کار را انجام بدم و برنامه ریزی کردم منتها اصلا نمیتونم مطابق برنامه پیش برم مثلا یه مدت فقط دلم میخاد شعر بخونم و حس و حال شعر دارم، یه روز حالم فقط با مطالعه ی کتابای شما خوب میشه، یه دفعه حس و حال خوندن کتابای مثلا دکتر شریعتی را دارم. خلاصه که در یک هفته ممکنه من چند کتاب را نبمه خوانده داشته باشم. آیا این روش من بی نظمی فکری یا توجه زیاد به حس و حال دلم آیا درسته که حسم من را به یه سمت بکشونه یا باید دلم را مدیریت کنم و برنامه منظم داشته باشم؟ ممنون از راهنمایی تون. عاقبتتون به خیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر می‌خواهید مسیرتان بالاخره به سوی تفسیر «المیزان» و قرآن و به روایات بیفتد؛ آن مقدمات و سیر مطالعاتی را با یک برنامه‌ی جدّی دنبال بفرمایید. موفق باشید

27277
متن پرسش
سلام خدمت استاد محترم: نکته ای سالهاست برایم سوال است و این است که منازلی که در سلوک الی الله هستند آیا یکی هستند و همه باید به آنها برسند یا هرکس منزل مخصوص خود را دارد. یعنی مثلا ما یک مقام فنا داریم که همه باید به آن برسند یا هرکس فنای مخصوص خودش را دارد؟ مثلا عنداللهی شدن و قرب خدا یکی است یا هرکس قرب مخصوص خودش را دارد؟ چون همیشه فکر می کنم بسیاری از مردم از جمله خود من استحقاق قرب و لقا و عندیت و فنا و بقا و سایر کمالات را نداریم و مخصوص انسان های بزرگ است. سوال دومم این است که من دلم به بهشت و حور و قصور راضی نمی شود و دوست دارم به جنت لقا برسم آیا در حد خودم می توانم به آن برسم یا مخصوص اولیای خاص الهی است؟ و سوال سوم من اینکه آیه شریفه ی «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی ....» خطاب خداوند به شخص خاصی است یا امکان دارد به آدمهای معمولی هم این خطاب برسد و به اطمینان و بهشت لقای الهی نائل شوند؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. می‌توان گفت در بستر شریعت الهی هرکس در مسیر خودش به سوی خدا می‌رود، ولی در بستر شریعت الهی. ۲. وقتی انسان تنها به خدا نظر داشت، به خدا می‌رسد. ۳. هرکس توانسته باشد با توکل به خدا نگران هیچ قدرتی در این عالم نباشد، به مقامِ نفس مطمئنه نایل می‌شود. موفق باشید

27042

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت شما استاد عزیز: بنده یک مشکلی دارم و آن اینکه از حضور در یک جمع بیزارم. به شدت خجالتی ام. به نظر شما چطور می توانم بر آن غلبه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعات خوب، حرف‌های مفیدی برای گفتن پیدا می‌کنید و حضورتان در جمع برای خودتان و بقیه مفید خواهد بود. موفق باشید

26661

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: نمیدونم قبلا در پرسش‌ها این سوالها بوده یا نه. ببخشید. ۱. اینکه عده ای می‌گویند فراماسونها توانایی سفر در زمان دارند و اتفاقات را بصورت برنامه کودک نشون ميدند تا چه حد درسته؟ ۲. فیلمهای علمی تخیلی فانتزی که در مورد آخرالزمان می‌سازند بخصوص در آمریکا حقیقتا نسبتی با فهم آنها از آخرالزمان و طرح و نقشه ی آنها دارد یا صرفا برای سرگرمی مردم و جذاب بودن مسائل آخرالزمانی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌ها سعی دارند به تصور خودشان آینده‌ی جهان را طوری که می‌خواهند بسازند. فکر کرده‌اند خداوند سرنوشت و آینده‌ی بشریت و جهان را در اختیار آن‌ها قرار داده. بیشتر، نوعی شیطنت است «و إنّ کید الشّیطان کان ضعیفاً». موفق باشید

26392
متن پرسش
با عرض سلام: در نظام مردمسالاری دینی و مطابق با الگوی سیاست دینی به‌ویژه در عصر غیبت حضرت، چرا با وجود اینکه انتخابات یکی از راه های تامین مقبولیت نظام و ولایت است و حتی به تعبیری می تواند به مثابه حضور برای دفاع و بیعت با انقلاب باشد، باید این پر بحث راهکار لیبرالیسم تکرار شود که مثلاً رئیس جمهوری که ۲۴ میلیون رای آورده و تقریبا منتخب یک چهارم ملت است، باید برای همگان تصمیم بگیرد و مصالح عمومی را تنظیم کند و هم چنین ولی فقیه هم او را تنفیذ می کند و در سایر انتخابات اعم از خبرگان و مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا هم چنین چیزی هست؟ آیا این مطلب مشکل دار نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با کلّیّت نظام است که انتخابات، جزئی از آن کلیت است و در دل این نظام پذیرفته شده است که رأیِ اکثریت برای عموم قابل پذیرش باشد. موفق باشید

26390
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، من مطلبی رو با مطالعه آثار غرب شناسی حضرتعالی متوجه شدم که می خواستم در این باره از خودتان هم سوال بکنم. آیا این را می شود گفت که غرب جدید و نئولیبرالیسم که جدیدترین نحله فکری جبهه مدرنیته است، به جهت تبعیت و اسلوب سازی از آن سخن بیکن که بشر مدرن را به ارضای امیال و حال درونی با تغییر طبیعت و تثبیت معرفت و درک خودمان بر جهان هستی ترغیب می کرد و می گفت جهان مطابق میل و تفکر منهای دین باید تغییر کند و بر مبنای بیکن انتظار ما از حکمت نظام خلقت، خیلی متوقعانه و بدور از واقعیت است، بشر درگیر یک نوع اسارت فکری و یا حتی شرک و تکثرگرایی بدون اتصال به اصل وحدت و بودن، گشت و رگه های شرک و اسارت فکر دیده می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم متوجه‌ی نکته‌ی خوبی شده‌اید به‌خصوص که از عالَم در تفکرِ مدرن، چیزی را توقع دارند که خارج از واقعیتِ این دنیاست و به همین جهت موجب این‌همه بحران شده‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی