باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در ادامه کار، مباحث معاد را همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید و سپس آرامآرام در اُنس با تفسیر المیزان قرار گیرید و البته از مباحث انقلاب اسلامی هرگز غافل نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چندان نمیتوان به حدسهایی که افراد به نام طبّ سنتی در این رابطه نظر میدهند اعتماد کرد. بنا نیست که نظریات علمی را بهکلّی نادیده گرفت. بناست بین نظریات تجربهشده طبّ سنتی و طب جدید جمع نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مباحثی مثل «حرکت جوهری» مباحث فلسفی و وجودی است و نباید با مسائل اخلاقی و ارزشی و اعتباری خلط کرد. در بحث حرکت جوهری، بحث در ذات عالم ماده است که عین حرکت و عین قبول از عالم بالا است تا قوه عالم ماده به فعلیت برسد و جهان عالم ماده قیامت شود. انسانها در بستر چنین عالمی میتوانند خود را تغییر دهند و خود را به کمال برسانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر در جای خود لازم است ولی از درک قلبی و علم حضوری نیز نباید محروم بود. در آنجا بحث از احساس «هست» و «وجود» خودمان در میان است و تأکید علامه طباطبایی در کتاب «رسالة الولایه» در اینکه اگر بتوانیم درکی وجودی از خود پیدا کنیم که عملاً با نوعی سلوک همراه است، در آن حال درک اتصال به حضرت حق برایمان پیش میآید و عبودیت تکوینی خود را احساس میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها نیست. تنها میتوان گفت روایات محکمی پشت قضیهی «شرف الشمس» وجود ندارد، نه اینکه یک جریان جادوگری در صحنه است! تازه مگر جادوگران چقدر قدرت دارند که بتوانند مملکت را اداره کنند؟!! اگر میتوانستند خودشان را از این فقر و فلاکتها نجات میدادند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظام تکوینی عالم در جای خود لایتغیّر است و این ما هستیم که باید نسبت خود را با آن شکل دهیم و تنظیم کنیم. آری! تکویناً عین ربط به حضرت حق هستیم حال اگر با عبادات و دستورات شرعی عبودیت خود را بپرورانیم، تشریع ما عین حقیقت و تکوین ما میشود. ولی اگر در عبودیت خود سهلانگاری کنیم از حضور در حقیقت تکوینی خود محروم میشویم و این نوعی سرگردانی است که خودمان باید مواظب باشیم پیش نیاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» در کتاب «مصباح الهدایه» بحثی را در مورد باطن نبوت و ظاهر آن میفرمایند که شاید بتوان با تعیّن اول و ثانی تطبیق داد. ولی به نظر میآید با محدودکردن سخنان گستردهی اولیای الهی در قالب قیاسی که ارسطو تنظیم کرده است، مطلب، تقلیل پیدا میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! البته بحث آن مفصل است و اصل آن بحث که طی مصاحبهای با حوزهی هنری بوده است؛ إنشاءالله در اختیار عزیزان قرار داده میشود. آری! منظور آن بود که بگذاریم هنرمند در هنر خود به جوشش درآید، نه آنکه با دستور و بخشنامه بخواهیم او را محدود کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید خوب است. جلد اول کتاب «مقالات» از مرحوم آیت الله محمد شجاعی در این مورد نکات خوبی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان نحوه که آیت الله حسنزاده پیشنهاد میکنند خوب است که سیر نخوریم و تنقلاتخور هم نباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است طرف بیدین نباشد و نسبت به رهبر انقلاب مخالف نباشد، بقیهی امور را میتوان تحمل کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه مد نظر بود، اصل روایت است ولی ترجمهی آن به جهت شرحی که داشت، بدون آنکه نیاز به تطبیق با روایت باشد آورده شد؛ و گر نه میتوانستیم عینا مطابق روایت موضوع را دنبال کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید خودمان مواظب باشیم که از طریق سخنرانیها و کتابها، تفکری به سراغمان آید تا إنشاءاللّه مفید افتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه همچنان سعی دارید از امور اعتباری به طرف امور حقیقی سیر کنید، خود به خود وَهم و واهمه، ضعیف و ضعیفتر میشود. در این مورد اُنس با کتابهایی مثل «جوان و انتخاب بزرگ» و «آشتی با خدا» و «ده نکته در معرفت نفس» إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به شرطی که به خاطر خوبیهای آن انسانها آنها را دوست بدارید و نه با انگیزه های سودجویانه و یا احساساتی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بنده هم همین است که با انقلاب اسلامی وارد جهانی میشویم که از طریق فرهنگ مدرنیته گم شده است. عرایضی در مقدمهی کتاب «گوشسپردن به ندای بیصدای انقلاب اسلامی» و یا در نوشتار «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هرکس در جهان کیفی خود زندگی میکند به همین جهت، جهانِ اولیای الهی که در منظر خود خدا را دارند و عالم را بالحق مینگرند، فوقالعاده با کیفیت است. به گفتهی جناب مولوی:
آن جهان و راهش ار پیدا بُدی
کم کسی یک لحظه در اینجا بدی.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقلها در آن زمان با رجوعِ بهتر به وَحی الهی و امامِ حیّ و ظاهر، رشد میکند. مثل رشد سیاسی که مردم ما نسبت به مردم جهان در راستای رجوع به ولیّ فقیه دارا شدهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است حتی از امام صادق «علیهالسلام» داریم: «و اذا قامَ القائِمُ بَعَثَ في اقاليم الارض، في كلّي اقاليم رَجُلًا، ثم يَقُولُ لَهُ، عهدُكَ في كفّك، فأذا وَرَدَ عَلَيكَ ما لاتفهمَه و لاتعرفُ الْقَضاء فيه، فَانظُر الي كفّك وَ اعمَل بِما فيها»[1] وقتى قائم قيام كند به هر ناحيه از نواحى زمين كسى را مى فرستد و مى گويد تعهّد و پيمانت - دستورالعمل تو- در كف دست تو است، چون امر مهمّى به تو روى آورد كه تو آن را ندانى و در انجام آن سرگردان شوى به كف دستت بنگر و تصميم خود را بگير و عمل كن. این یعنی یاران امام همچون بزرگانی که نام بردید خود را در تاریخ حضور امام حاضر مییابند و مطابق روح آن تاریخ عمل میکنند. موفق باشید
[1] - بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۵- محمدبن ابراهيم نعمانى، الغيبه، ص ۳۱۹ ..
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوهی «معارف اسلامی ۱» که بر روی سایت هست، بحثی در رابطه با یگانگی خداوند شده است که آن قسمت را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید
۷. يگانگي خداوند: در قرآن هست كه بقية گناهان اگر توسط انسان ادامه نيابد بخشيده ميشود، ولي فقط شرك است كه چنانچه انسان توبه نكند بخشيده نميشود، چون اصل تعادل انساني در انديشة شركآلود، فرو ريخته است. در انديشة شركآلود است كه انسان جهتي بهسوي خداوند ندارد ولي ميشود انسان در عيني كه جهتي الهي دارد به جهت غلبة هوس گناهي را انجام دهد.
برهان وحدت خداوند: علاوه بر اثبات وجود خداوند، بايد متوجه بود كه خداي واحدي در جهان هستي هست، چون ميبينيم نظم جهان نظمي است ارگانيكي و يك آهنگي و انداموار. يعني همة اجزاء آن در خدمت همة اجزاء است، مثل بدن كه هر عضوي در خدمت همة بدن است، فرض چند تدبيري در چنين نظام يك آهنگي، محال است. زيرا از چند ذات متفاوت آثار و برنامههاي متفاوت ظاهر و تدبير ميشود كه در جهان چنين چيزي وجود ندارد.
اشكال: مگر حالا جهان ناهماهنگ نيست كه آب تر ميكند و آتش ميسوزاند؟
جواب: اينكه اجزاء جهان همديگر را محدود ميكنند را نبايد ناهماهنگي ناميد، ناهماهنگي آن است كه قانوني، قانوني را در نظام عالم نقض كند و ديگر آن قانون در جاي خود مؤثر نباشد، در حالي كه با همين محدودكردنها طبيعت به مقصد ميرسد. مثل دوكفة ترازو كه در عين جهت متفاوتي كه دارند كار توزين را عملي ميسازند.
اشكال: چرا فرض نكنيم كه دو يا چند خدا در امر تدبير جهان به توافق رسيدهاند كه به خاطر مصلحت با هم اختلاف نكنند و مانع تدبير يكديگر نشوند؟
جواب: توافق در نظام معني ميدهد براي رسيدن به هدفي مشخص، در حالي كه خدا يعني آن كس كه خالق نظام است و فعل او همان نظام است و توافق يعني پيروي چند نفر از قواعد عقلي موجود در نظام. مثل دو مهندس كه توافق ميكنند در اين قسمت كه استحكام بيشتري دارد پايههاي پل را قرار دهند چون هيچكدام از اين مهندسين خالق نيستند، بلكه برروي استفاده از مخلوقي كه خدا آفريده است توافق ميكنند. در حاليكه خدا خالق پديدههاست، و بههمين جهت توافق براي خدا معني ندارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی آخر که فرمودید، نکتهی مهمی است. جزوهی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» إنشاءاللّه میتواند متذکر این امر باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید جمع این دو کار آسانی نیست و نیاز به بصیرت توحیدی خاصی دارد که از یک طرف علمِ خدا، علمِ به واقعیت است و از طرفی واقعیت، بر اساس نظام احسنی که باید محقق شود در نظر حضرت پروردگار شکل میگیرد. از این جهت باید هر دو موضوع را مدّ نظر قرار داد که بحث آن مفصل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق در هر تاریخی آمادگی مردم را جهت ظهوری که رحمت خود را به بشریت بدهند، مدّ نظر دارند. لذا این برای یک ملت و تاریخ هم صدق میکند. یعنی: «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده خواهر محترم خانم چنگیز کار خوبی را ارائه دادهاند. امید است که کاربران بتوانند از زحمات ایشان بهرهمند شوند و البته توصیههایی که لازم است به ایشان بشود تا با توجه آمادگیهای ایشان، کارِ شروعشده روز به روز بهتر شود. رویهمرفته چیز خوبی در معرض نگاه کاربران قرار گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علمای علم کلام میفرمایند اختیار در مورد خدا یعنی اینکه کسی خدا را مجبور به کاری نمیکند و این غیر از اختیار برای انسان است که بین چند چیز باید یکی را انتخاب کند. موفق باشید
