بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر امیدوارم در سلامت باشید. بنده طلبه پایه ۶ حوزه علمیه تهران هستم. سوالم از خدمتتون اینه استاد ما طلبه ها جز درس قطعا مطالعات آزاد علمی کنار درس هم داریم، در موضوعات مختلف مخصوصا معارف، اخیرا دچار حالی شدم، این حال که خب این‌همه کتاب خواندی و این همه در موضوعات مختلف مطالعه کردی وقتی خروجی نداری چه فایده، صرفا یه کسی می‌شوی که خیلی زیاد کتاب خوانده ولی خروجی درستی در اون موضوعات بیرون نداده چه فایده. درحالی که شان طلبه این نیست که فقط صرفا کتاب بخواند ولی نداند قرار است از این مطالعه چه چیزی را به دست اورد. یکی از دوستانم بهم گفت اگه ندونی برای چه مسئله ایی مطالعه می‌کنی و اینکه بعد مطالعه ایی که کردی خروجی درستی نداشته باشی برای ارائه، فایده نداره. آیا این نظر درسته استاد؟ من با این حالم چه کنم؟ احساس می‌کنم فایده ایی انگار ندارم فقط دارم مطالعه می‌کنم. درحالی که می‌بینم بعضی از دوستان به اندازه در جایی مشغول کار فرهنگی هستن اما به هر دری میزنم برای انجام کار محتوایی و فرهنگی درست نمی‌شود. به قدری علاقه مند به تدریس در مدارس هستم ولی استاد هرکاری می‌کنم برای این اتفاق ولی نمی‌شود، در کجا دچار اشتباه شدم، ریشه این حال بنده از کجاست؟ آیا باید بعد از هرکتابی که می‌خوانم ولو به اندازه که یادداشت خروجی داشته باشم؟ ممنونم به فرزندتان کمک کنید استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». وقتی فعلاً فرصت خوب‌مطالعه‌‌کردنِ دروس رسمی حوزه و معارف اسلامی و قرآن و روایات و نهج‌البلاغه را دارید، آن فرصت را از دست ندهید. به وقتش شرایط استفاده‌رساندن فراهم می‌شود. موفق باشید

29493

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده مشکل اساسی در بیدارشدن برای نماز صبح دارم، تا جایی که نذر هایی هم کرده ام که مانع از به تأخیر افتادن نماز صبح یا قضا شدن آن بشود ولی وقتی نذری نباشد باز نماز صبحم یا قضا می‌شود یا با تأخیر خوانده می‌شود، اگر در این باره راهنماییم کنید ممنون می‌شوم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما اراده کنید که سر وقت بیدار شوید، دیگر هرچه پیش آمد را بپذیرید و بی‌دلیل روح و روان خود را آزار ندهید. زود خوابیدن و غذای سبک‌خوردن را فراموش نکنید. موفق باشید

29155
متن پرسش
استاد گرامی سلام: لطفا در مورد این بیت حافظ (ره) توضیح بفرمایید. با تشکر پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت آفرین بر نظر پاک خطاپوشش باد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرایضی در موضوع «عدل الهی» از این شعر سخن گفته شد و مرحوم شهید مطهری نیز ورودی داشته‌اند. جناب حافظ نظر دارند به نظر پاکِ پیری که در افق نگاه او، آنچه در نگاه بقیه خطا پنداشته می‌شود، خطا نیست و نگاه پاک او خطاپوش است زیرا از منظر خالق عالم به عالم می‌نگرد به جای آن‌که از منظر نگاه مردم به عالم بنگرد. آنچه را ما خطا می‌بینیم به جهت آن است که از منظر خود به عالم می‌نگریم. آری! «اگر در دیده‌ی مجنون نشینی / به‌جز از خوبی لیلی نبینی». موفق باشید

28101

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار، با توجه به اینکه در پاسخ به آن پرسش فرمودید ما هنوز اندر خم هیچ کوچه ای نیستیم و مردم دین را جدی نمی گیرند، خودم بشخصه تشکیک کردم. از طرفی درباره دینداری مردم در عصر انقلاب و با توجه به شاخصه های دینداری در یک جامعه، همین سوال از آیت الله میرباقری پرسیده شده بود و ایشان در جواب گفته بودند بی‌شک جامعه ما دین دار تر شده است. شاخص اصلی دینداری ولایت و تولی با اهل بیت است. اصلی ترین شاخص دینداری دفاع از پرچم خدا در مقابل پرچم کفر است و این همان چیزی است که مردم ما طی این چهل سال بار سنگین آن را بر دوش کشیدند و سختی‌های این مسیر را تحمل کردند. این حجم هجوم دشمن به هر ملتی شده بود قطعا سقوط کرده بود. اگر ملتی زیر پرچم مستکبرین بروند اما شب ‌و روز نماز بخوانند باز هم در دینداری ضعف دارند. عنصر شهادت طلبی که این گوهر را امام در بین مردم تثبیت و عمومی کرد، تجمعات عظیم مثل اربعین و راهیان نور و مربوط به انقلاب اسلامی و بر افراشتن پرچم حق در جامعه از شاخصه‌های مهم دینداری مردم هستند و در ارزیابی نسبت به مظاهر دینداری باید به موج هجوم دشمن توجه کرده و نباید جامعه را متهم به بی دینی کرد. برخی در دوره‌ای با انقلاب همراهی می‌کردند اما وقتی سختی‌های راه را دیدند گذشته را مورد انتقاد قرار دادند اگر این دسته می‌خواستند جلودار مردم باشند هرگز انقلاب نمی‌کردند. جامعه شیعه از اول دوران غیبت که با مفهوم انتظار آشنا شده است منتظر تحقق دولت کریمه‌ای بوده که همه انبیا در جهت تحقق آن تلاش کردند. خود من واقعا این تشکیک و ابهام بیشتر شد که واقعا آیا جامعه را باید دینی دانست و با شاخصه های دینداری جامعه ما در کدام نقطه ایستاده است و خب مطلب تان کمی برایم نامانوس بود و از جهاتی ویژه مبانی که خودتان در کتب مربوط به بحث انقلاب ویژه انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی داشتید، خودم دچار شک شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن وجهی که استاد میرباقری می‌فرمایند واقعاً همین‌طور است که مردم خوب و نجیبی داریم. ولی اگر بحث در نظر به وجهی از مردم بود که ما با آن روبه‌روئیم، از آن جهت آن‌طور که انتظار می‌رود مقیّد به آداب دینی نیستند؛ عرض بنده این است که این تقصیر امثال ماها می‌باشد که مردم را با معارف ناب توحیدی که از یک طرف خدا را در همه‌ی مناسبات حاضر ببینند و از طرف دیگر خود را در محضر حضرت حق و ابدیت حس کنند، کار نکردیم. موفق باشید

27415
متن پرسش
سلام علیکم: در مباحث اتحاد عقل و عاقل و معقول، تبیین می شود که صورت صُوَر خارجی همان معلوم بالذات و حقیقی اند که در ذهن ما نقش بسته می شود و تصویر و درک صور آن اشیاء خارجی در ما خودش عین تعقل است و چون تعقل از مراتب و افعال شخص عاقل است پس اتحاد این سه مورد را داریم. وجه تمایز این مطلب ویژه اینکه ما صور اشیا را در خود می سازیم و این خودش تعقل است و تعقل از مراتب نفس و عقل و خود شخص، با بحث فنومن ها و نومن های کانت چه هست که منجر می شود او به آن نوع دیدگاه برسد که اساسا اشیاء خارجی در عقل و تعقل ما معرفت ما را شکل می دهند و این دوگانه بین خود پدیدارها و آن صورت معرفتی ما هست و ما با قالب عقل خود به پدیدارها شکل می دهم و رسما دیگر بعد از او حتی می گویند ما کاری به نومن ها نداریم و خود حضرتعالی در کتاب سلوک ذیل شخصیت امام از آن بعنوان شکاکیت جدید غربی نام می برید، چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این رابطه در نگاه فلسفه‌ی اسلامی در کتاب «معرفتِ نفس و حشر» شده است. از آن جهت که معلومات خارجی، معدّ‌ هستند تا نفس ناطقه با نظر به «واهب‌ الصور» صورتی مطابق معلوم خارجی ابداع کند که البته بحث آن مفصل و به نظر بنده بسیار مفید خواهد بود. موفق باشید

27312
متن پرسش
با سلام و عرض تبریک اعیاد ماه شعبان: با استادی در مورد کتاب ارزشمند «آنگاه که فعالیت های فرهنگی پوچ می شود»، شما بحث کردیم که ایشان یه سری نقدهایی به عنوان شما کردند. لازم دیدم از حضور شما در مورد نحوه نامگذاری عنوان سوال کنم. ایشان نمی گویند که عنوان وقتی عام و فراخناک باشد خالی از اشکال و مسامحه نیست. این عنوان هم دست کمی از قبلی ندارد قابل نقد است فعالیت های فرهنگی روایی معنایی ندارد. همچنین در مورد اینکه این عنوان پاسخگوی نیاز عصر جدید و عصر امام زمان نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر مقدمه‌ی کتاب با دقت خوانده شود، معلوم می‌گردد کتاب، به چه چیزی نظر دارد که منجر به چنین عنوانی شده است. با اینهمه آیا پس از ۲۰ سال که از طرح موضوعات کتاب گذشته است، معلوم نشد ما با روش مفهومی، همچنان در فعالیت‌های دینی زمین‌گیر هستیم، در مقابل بمب‌بارانِ شبهاتی که به ما می‌شود انفعالی برخورد می‌کنیم؟!! بعضی از عزیزان هنوز متوجه‌ی تاریخی که با دوگانگیِ سوبژه و اُبژه به‌کلّی از حضور تاریخِ انبیاء بیرون هستیم را، نشناخته‌اند، وگرنه دلسوزی‌شان سر جای خودش ارزشمند است. موفق باشید

27301
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: عجیب است که چگونه گادامر در تبیین هرمنوتیک؛ افق معنایی مولف را نادیده می گیرد و تنها به افق معنایی متن و افق معنایی مفسر می پردازد. حال دو سوال مطرح است: اول: ایشان بر چه مبنایی افق معنایی مولف را حذف کرده اند؟ دوم: آیا با هرمنوتیک گادامری می توان اسلام را مطالعه و تبیین کرد در حالی که وقتی مولف در هرمنوتیک فلسفی گادامر کنار زده شود در واقع معصومین و خود حضرت حق کنار زده شده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث معصومین را باید به عنوان تعیّنات حقیقت در نگاه هایدگر و گادامر از بحث تجلیاتِ حقیقت در تاریخ جدا کرد، تجلیاتی که مؤلف را نیز در بر می‌گیرد. و هرمنوتیک، نظر به روحِ تاریخی می‌اندازد که مؤلف نیز مظهر آن است و به نظر بنده چون امثال هایدگر و گادامر زودتر از ما با به‌حجاب‌بردنِ حقیقت از طریق فرهنگ مدرنیته روبه‌رو شدند و لذا ما برای نظر به متون مقدس خود می‌توانیم از دقت‌های آن‌ها استفاده کنیم به‌خصوص که کربن معتقد است در آخرین ملاقات که با هایدگر داشته است، بحث فراتاریخی که به میان می‌آید به معنی راهی خواهد بود برای نظر به اولیای الهی. موفق باشید   

26352
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه می گویند انسان از جهت تکوینی، در انتخاب بویژه انتخاب دین، اکراه و اجباری ندارد ولی از نظر تشریعی، پرودگار از طریق انبیاء بویژه سیدالمرسلین، موظف به انتخاب دین حق و تسلیم شدن است و در این عرصه تکلیف بر دوش دارد و مواخذه در قیامت خواهد شد که تشریعاً هم خود را آزاد می دانسته یا نه، آیا صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ادامه‌ی آیه‌ی «لا اکراه فی الدین» می‌فرماید «قد تبیّن الرشد من الغی»، یعنی اگر توصیه به دین می‌شود و حتی از سرباززدن از آن بازخواست می‌گردد، به علت آن است که حقیقتاً تکویناً و مطابق فطرت و تشریعاً مطابق وَحیِ الهی مسیر رشد از مسیر غیّ و انحراف روشن شده است. پس این‌طور نیست که افراد به بهانه‌ی «لا إکراهَ فی الدّین» گمان کنند نظام عالَم نسبت به هر کاری که آن‌ها بکنند، بی‌تفاوت است. موفق باشید  

25631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در شرایط تخییر بین کمک مالی به فقرا و کمک به بنای مسجد از نظر شما کدام افضل است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به موقعیت دارد. ولی به هرحال فقرا، ارجحیت دارند. موفق باشید

25381

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدمت استاد سوالی داشتم. یکی می خواستم بدانم نظر شما در مورد بایزید بسطامی چیست و انسان چگونه می تواند به معشوق خود حضرت صاحب الزمان (عج) برسد در صورتی که خیلی مراقبه داشته ام و جایی خواندم فردی از آقای قاضی با اصرار شدید تقاضای دیدار را کرده اند ظاهرا ذکری بوده آیه نور بوده و از کجا می شود پیدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بایزید عارفی بزرگ و قابل اعتماد است. فهمِ اشارات او کار آسانی نیست. ۲. نمی‌دانم. موفق باشید

24809
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد گرانقدرم. مناجات حضرت یوسف که در جایی فرموده بودید برای آمادگی برای مرگ می خواندم در مفاتیح است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همان سخن حضرت یوسف «علیه‌السلام» است که در محضر حق عرضه می‌دارند: «أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّني‏ مُسْلِماً وَ أَلْحِقْني‏ بِالصَّالِحينَ» (یوسف/101). موفق باشید

34043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و درود: استاد عزیز بنده گاهی اوقات به خاطر یه موضوعات پیش پا افتاده چنان در استرس و فشار و خشم قرار می گیرم که خواب شب رو ازم میگیره و هرکاری هم که انجام میدم آروم نمیشم و ذهنم متوجه همون موضوع هست و کارم به بد اخلاقی با اطرافیان و گناهان دیگه می‌کشد با اینکه در کتابهای شما خوندم «هرچه خود را از کثرات دور کنیم و به هست مطلق نزدیک کنیم به آرامش می‌رسیم و از اضطراب و ناآرامی دور می‌مانیم.» حتی با دانستن این مطالب بازم آروم نمیشم و موضوع و مشکل رو بزرگ می‌بینم و با ذکر گفتن هم آروم نمیشم. چکار کنم که از کنار این مسائل راحت عبور کنم و لحظه لحظه زندگیم سراسر از وجود حضرت حق باشه و آرامشی بدست بیارم که از دستش ندم. به قول معروف بیدی نباشم که با این بادها بلرزم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین مأوا برای استقرار روح و روان انسان و رسیدن به آرامشی بنیادین، نظر به سنت‌های لایتغیر الهی است که همه‌چیز در بستر آن سنت‌ها جاری می‌شود. در این رابطه خوب است به بحث «راهی برای حضور در جهان خدا» رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12047 موفق باشید

32797
متن پرسش

سلام استاد: ظاهرا که اوضاع خوب نیست و دولت اذعان کرده خودروی داخلی و ملی کیفیت مطلوبی نداره و واردات خورد رو آزاد قراره بشه. از قیمت اقلام لازم و رضایت مردم هم نمیشه حرف زد اصلا. البته من میدونم که خیلی چیزها رو نمیدونم ولی خب لااقل ظاهر الان اینه. و چی میشه که شما امیدوار هستین به آینده دولت و ملت رو لطفا با ما در میان بذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در مباحث «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» عرض شده ما نه می‌توانیم در ادامه غرب‌زدگیِ خود، خود را ادامه دهیم آن‌طور که آقای هاشمی عملاً بعد از دفاع مقدس شروع کردند و این شد که امروز ما با آن روبه‌رو هستیم، و نه می‌توانیم با گذشته سنتی خود که بیشتر در اخلاقِ فردی حاضر بودیم امکان حضور در این جهان را داشته باشیم. و از این جهت اعتقاد بنده آن است که انقلاب اسلامی در ذات خود نظر به جهان دیگری دارد که در منظر رهبر معظم انقلاب می‌باشد و بر اساس آن می‌فرمایند نباید با روحیه انفعالی و یا ناامیدی، امروزِ خود را تحلیل نمود. آری! انقلاب اسلامی به عنوان حرکتی توحیدی حتماً آینده ارزشمندی در پیش دارد. عرایض مختصری در کنار شهدای گمنام کوهستان قائمیه شد. خوب است که نظری به آن بیندازید. موفق باشید

32486

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: در فص شیثی روایت کوتاهی آوردید «فرزند سر پدرش است» چرا نگفته فرزند سر مادرش است یا فرزند سر والدینش هست؟ مگر فرزند طلب عین ثابته مادرش نبوده؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمله «الوَلَدُ سرُّ أَبیه»‏ (فرزند، راز پدر خویش است)، به عنوان سخن معصوم در منابع روایی که امروزه در دسترس ما است وجود نداشته، بلکه گفته‌ای مشهور است که در مواردی به آن استناد می‌شود. اما مولانا که متوفای قرن هفتم بوده و شاید به منابعی دست‌رسی داشته که اکنون در دست‌رس ما نیست، این عبارت را در کتاب مثنوی خود به عنوان حدیثی از پیامبر اسلام (ص) اعلام کرده است:  «بهر این فرمود آن شاه نَبیه / مصطفى که الوَلَد سِرُّ أبِیه» و ابن عربی با توجه به این سخن موضوع خود را در آن فصّ مطرح فرموده است. موفق باشید

32322
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: در بحث عقل تکنیک بنده چندین سوال دارم اما از آن جایی که جلسه آخر بحث به سینما کشیده شد و بنده چندان اهل سینما نیستم نمی‌دانستم چطور این سوالات را مطرح کنم که در جریان بحث باشد. در قالب یک پیام سوالهایم را می‌نویسم هرچند فکر می‌کنم بیان شفاهی آنها بهتر اصل سوال را منتقل کند. اگر سوالات را مناسب بحث یافتید بفرمایید تا در شرایطی مناسب به بحث گذاشته شود. ۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ... ۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟  ۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟ ۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بجهت فهم بهتر سوال وجواب برای کاربران گرامی، متن جواب به همراه متن سوالات آورده میشود:

۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ...

جواب: در این‌که ما با به ظهورآوردن پدیده قنات برکات بهترین تعامل با طبیعت را نشان دادیم؛ بحثی نیست. ولی آن عقل بنا نداشت تکنیک بسازد و با طبیعت مطابق آن تکنیک تعامل کند. سعی کرد استعداد طبیعت را به سوی مزرعه جهت دهد. ولی در تاریخی که «وجود» به صورت عقل تکنیکی به میان آمده، بنا بر آن است که چیزی از دل طبیعت خلق شود و امری را از طبیعت متولد کند که آن امر در ضمن، نمایانگر حقیقت باشد که در پنهان طبیعت نهفته است و این یعنی انکشاف برای رویارویی با حقیقت که البته در حجاب گِشتل از بین رفت.

۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟

جواب: به نظر بنده این نوع فعالیت‌ها در راستای عقل تکنیکی نیست. اینان به نحوی به طبیعت تجاوز می‌کنند زیرا حکمت جستجوی حقیقت که همان روبه‌روشدن با نفس ناطقه در تعامل با بدن باید پیش آید در این علوم حاکم نیست.

۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟

جواب: باید حساس بود که با وجهی و بُعدی به نام «خیال» که در انسان هست، با امور مواجه شد به همان معنایی که در روایت خود داریم قرآن علاوه بر عبارات کتاب خدا، همان کلمات به اموری بسی بالاتر اشاره دارد. نمونه آن را در عرایضی که اخیراً در بحث سوره «تین» شد می‌توانید ملاحظه کنید.

۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟

جواب: به نظر بنده با نظر به جواب اول و رویکرد شاعرانه به عالم و آدم، بشر امروز نیاز به این عقل که تقدیر او است، دارد. باید متذکر آن امر شد و احساس می‌شود شرایط گفتگو از آن در حال فراهم‌شدن است. موفق باشید

32038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی با عرض سلام و احترام خدمت استاد ارجمند: نامه حضرت امام به همسرشان را یکبار دیگر می خواندم، برایم همواره سوال است که چگونه می توان تا این حد در عشق و علاقه ی به همسر عمیق و ظریف بود؟ و این عشق و علاقه ی انسان به انسان را تا پایان عمر مانند روز های اولش تداوم بخشید؟ چه کنیم استاد که آنچنان بشویم؟ با کمال تشکر از لطف حضرت عالی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی روح لطیف و لطیف‌تر شود، انسان خوبی‌ها و کمالات الهی و تکوینی همدیگر را درک می‌کند زیرا زن و مرد آینه جمال و جلال الهی هستند. همسر انسان آینه جمال الهی است و شوهر او آینه جلال حضرت حق است و این وهمیّات و توهّمات شیطانی است که مانع نظر به حقیقتِ همدیگر می‌شود. خوشا آن خانواده‌ای که متوجه این سنت الهی و اراده ربّانی باشند که هر کدام عطای الهی برای دیگری هستند و نمی‌گذارند شیطان، نداشتن‌هایی که مصلحت‌شان بود را به رُخ بکشاند و از داشتن‌هایی که بستر تعالی آن‌ها می‌باشد غفلت کنند. مگر ملاحظه نکردید که شیطان چگونه ما را از بهشت که همه آنچه برای بودنِ ما کافی بود؛ ما را به چیزی دعوت کرد که حضرت معبود به آن دو فرموده بودند: «وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ». موفق باشید

31834

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد گرامی: عیدتون مبارک. من ۴ ماهه که عروسی کردم و یک هفته بعد از عروسی مادرم را پیش خودم آوردم چون هیچ جایی را نداشت و پیش اقوام بود در حال حاضر پیش من زندگی میکنه. اما همسرم بشدت مخالفه و همیشه سر این موضوع با من دعوا میکنه نظر شما چیه من مادرم رو کجا ببرم؟ نه هزینه دارم نه سرمایه ای خیلی جاها مراجعه کردم اما بی فایده بود خود. هشمندم راهنماییم کنید. من بین مادر و همسر گیر کردم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرف امروزی جامعه آن است که افراد نیاز دارند در زندگی خود تنها باشند پس اگر چاره‌ای دارید که مادرتان داخل زندگی‌تان نباشد، بهتر است. البته اگر همسر شما تحمل کند تا عزّت آن مادر حفظ شود مطمئن باشند برکات زیادی در زندگی‌اش وارد می‌شود. ولی این نباید تحمیلی باشد. موفق باشید

31732

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در خصوص جوابی که به سوال ۳۱۷۳۰ دادید یک سوالی برایم پیش آمد. هر چند شاید خیلی مهم نباشد و مزاحمتان باشم. ولی ظاهرا شما حرف سوال کننده محترم را تایید کردید. یعنی تایید کردید که علامه خودشان دیدار حق را در اربعین انتخاب کردند. خواستم بگویم علامه که اربعین به رحمت خدا نرفتند. علامه دو روز قبل از اربعین به رحمت خدا رفتند، نه روز اربعین!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در روح اربعینی و حسینی آن مرد بود بخصوص که در روز اربعین ایشان را به خاک سپردند و إن‌شاءالله با همه اربعینی‌های تاریخ به سوی معبود خود سیر کردند. موفق باشید

31731

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد جلسه ۲۷ فص شیثی و عین ثابته صدام دو سوال دارم. ۱. صدامیت صدام به کلیت و به جزئی چه فرقی با هم دارند؟ ۲. اگر صدام با اختیار خود به سمت صدامیت جزئی نمی‌رفت چه می‌شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شخصیت خود را در کلیت و جزئیت، خودش انتخاب کرده است و در همین رابطه صدامیت خود را با انتخاب‌های جزئی، فعلیت می‌بخشد. موفق باشید

31613
متن پرسش
سلام علیکم استاد ارجمند: لطف می‌کنید اشکالی اگر در متن زیر هست بفرمایید: «مساله اینه همان طور که رئیس جمهور بر اساس رای اکثریت مردم انتخاب میشه هر چند که فرد شایسته ای نباشه و ولی فقیه هم رای اکثریت مردم را میپذیرن هر چند نظر شخص خودشون چیز دیگه ای باشه، در مورد دیگر موضوعات جامعه هم همین طوره ولی فقیه پا به پای فهم و ظرفیت مردم قدم برمیدارن و مطابق آنچه که اکثریت مردم خواهان آن هستن نظر کارشناسان را مطرح میکنن نه نظر شخصی خودشون را. مثلا الان که اکثر مردم گوش شون به حرفهای پزشکی رایج و سازمان بهداشت جهانی هست، نظر کارشناسان آنها را اعلام میکنن و بر اساس اون پیش میرن. وظیفه کسانی که با تحقیق و تعقل و یا بر اساس تخصص خودشون به این نتیجه رسیدن که نظر کارشناسی اعلام شده صحیح نیست، اینه که مردم را آگاه کنن و به بالا رفتن ظرفیت و فهم عموم مردم کمک کنن تا خواست اکثریت مردم به سمت دیگه ای برگرده مثلا خواستار درمان با طب سنتی بشن، دقیقا مثل انتخابات که خواص جامعه سعی میکنن مردم را در مورد اصلح بودن کاندیدایی آگاه کنن. وقتی خواست اکثریت مردم تغییر کرد ولی فقیه هم نظر آن کارشناسان را اعلام میکنن، ولی فقیه مثل پدر و مادری هستن که دست بچه را میگیرن و هواش را دارن تا خودش راه رفتن را یاد بگیره و البته از خطرات جدی حفظش میکنن»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان صورت که حضرت حق به رسول خود فرمود: «وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ) (آل‌عمران/ 159) رهبر معظم انقلاب نیز در این بستر عمل می‌کنند و اگر نظر مردم را تفویض می‌نمایند، با آن نگاه است که در مجموع، آن انتخابات مخالف مقاصد شریعت نمی‌باشد. در سایر مواردی هم که رهبری پس از مشاوره با کارشناسان نظر صریح داده‌اند باید نظر ایشان را دنبال نمود به اعتبار این‌که در موقعیت «حکم» هستند حتی مراجع تقلید نیز معتقدند وقتی حاکم اسلامی که فقیه باشد حکم کند بر همه مراجع تبعیت از حکم ایشان واجب است. موفق باشید        

31441

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: دانشجوی دندان پزشکی ترم ۳ هستم. به تازگی دریافتم که این علم و شرایط دانشگاه و دوستان نمی‌تواند مرا به هدف اصلی زندگی نزدیک کند. نمی‌دانم که مسیر خود را ادامه دهم یا علم لاینفعی که معلوم نیست بعد از اینکه پولدار شدیم چه بلایی برسر دنیا و آخرتمان خواهد آورد را ادامه دهم؟ نظر شما بر اینکه همزمان تحصیل، استادی جهت سیر و سلوک انتخاب کنم چیست؟ اگر مثبت است چه کسی را به عنوان استاد به من معرفی می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروزه انسان‌ها دارای آن‌چنان وسعتی شده‌اند که می‌توانند چندین علم را در خود جمع کنند. بنابراین سعی بفرمایید در عین ادامه دروس رسمی دانشگاهی خود به مباحث حِکمی و قرآنی و روایی رجوع داشته باشید و از آثار شهید مطهری غفلت نفرمایید. موفق باشید

31022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز و گرامی: «یَا نُورَ النُّورِ یَا مُنَوِّرَ النُّورِ یَا خَالِقَ النُّورِ یَا مُدَبِّرَ النُّورِ یَا مُقَدِّرَ النُّورِ یَا نُورَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً قَبْلَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً بَعْدَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً فَوْقَ کُلِّ نُورٍ یَا نُوراً لَیْسَ کَمِثْلِهِ نُورٌ» همانطور که می‌دانید این فرازی از دعای نورانی جوشن کبیر هست. آیا میشه گفت این فراز خلاصه و لب مطلب مسئله وجود است؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همین‌طور است. وقتی «وجود» را حضوری مدّ نظر داشته باشیم و نه مفهومی. موفق باشید

30923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: بنده طلبه درس خارج هستم و مدتی هم با برخی اساتید اخلاق موثق در ارتباط بوده و هستم. مساله و مشکلی که دارم نوعی تحیّر همه جانبه است. کشش های مختلف در همۀ زمینه ها اعم از زمینه های علمی و عرفانی یا زمینه های دنیایی مرا به این سو و آن سو دعوت می کنند. مثلا وقتی کتابی عرفانی یا شرح حالی از بزرگان عرفانی مطالعه می کنم، عزمی در من برای پیمودن جدی تر این مسیر ایجاد می شود اما مثلا روزی دیگر که بحثهای علمی می شود، کشش به آن سمت دارم و کشش های دیگر مثل معنویات رو به سردی می رود. اینها مثال بود و در امور جزئی تر در مسائل مختلف این گرفتاری در من وجود دارد تا جایی که گاهی با خودم می گویم اصلا من چه کار می کنم، من کی هستم، چرا اینگونه هستم و .... آیا شما راهی برای رهایی از این بلاتکلیفی و حیرت سراغ دارید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید شخصیتی را که می‌پسندید و منشِ ایشان با روحیه شما می‌خواند در نظر بگیرید و مطابق شخصیت ایشان، کارهای خود را سر و سامان دهید. شخصیت رهبر معظم انقلاب در دوران طلبگی برای طلبه‌ها نمونه خوبی است. ولی با اینهمه باز به ذوق و روحیه شما ربط دارد که چه کسی را برای ادامه شخصیت خود انتخاب کنید. موفق باشید

30705

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ضمن تشکر از پاسخی که درباره سوال بنده مبنی بر چگونگی فهم حقانیت اسلام دادید، سوال جدیدی برای بنده پیش آمد و آن اینکه شما فرمودید باید با تدبر در قرآن، حقانیت قرآن و عمق توحید قرآن را بفهمیم و احتیاجی به نفی سایر ادیان نیست، حالا وقتی با خواندن خود قرآن ذهن به جای تایید و تصدیق قلبی، پر از سوال و شبهه از خود آیات قرآن شود چه؟ مثلا بنده با خواندن آیه ای که مربوط به زدن زن هاست، در قرآن دچار حیرت و سوال یا بهتر بگم شکی شدم که سالهاست بی پاسخ مانده. طبیعی است که در کنار شبهات وارده بی نهایت و آیاتی که دستاویز این شبهات گرفته اند، و مهمتر از همه نبود جواب های قانع کننده، انسانی که ایمان و یقین ندارد همینها را دلیل بر اختلاف در قرآن یا منطقی نبودن بعضی از آیات می‌داند و تصدیق قلبی بر این حقانیت در او ایجاد نمی‌شود. به نظر شما مشکل کجاست و راه حل چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تدبّر در قرآن به معنای آن است که روح هر آیه و سوره با عمق کامل دنبال شود. همین نکته را که می‌فرمایید بنده در شرح آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی نساء با نظر به شواهد موجود و نظر بزرگان، متذکر شدم که موضوع مربوط به ترک خانه و احتمال همبسترشدن با مرد غریبه است که برای حفظ حرمت خانواده به جای آن‌که حدّ شرعی در دادگاه به صورت علنی اجرا شود، برای حفظ حریم خانواده فرموده‌اند تنبیهی که حکایت از ناراحتی مرد از نحوه‌ی رفتار همسرش باشد، إعمال شود، به اعتبار آن‌که بحث نشوزِ زن در میان است. زیرا در فضای کلی آموزه‌های دینی رعایت زنان به صورت جدّی توصیه و از طریق اولیای الهی عمل شده. به عنوان نمونه پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» فرمودند: «وَ مَنِ اتَّخَذَ زَوْجَهً فَلْیُکْرِمْهَا‌» هر کس همسری را اختیار می کند، بر او واجب است که او را اکرام کند. و باز حضرت می‌فرمایند: «خَیْرُکُمْ خَیْرُکُمْ لِنِسَائِکُمْ وَ بَنَاتِکُمْ‌» بهترین مردان، مردانی هستند که با زنان و فرزندانشان به خوبی رفتار کنند. و حضرت صادق «علیه‌السلام» فرمودند: «اَکَثَرُ الخَیرِ فی‌النِّساءِ.» بیشترین خیر و برکت همراه با زنان است. موفق باشید

30702

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: بین کیفیت عبادت و کمیت آن کدام ارجح است؟ مثلا در خواندن ۱۰۰۰ رکعت نماز در ماه مبارک و ۱۰۰ رکعت هم در شبهای قدر بهر حال حضور قلب کمتر است و در این موارد به عبادت کمتری بسنده کنی و با توجه بیشتر بهتر است یا همان نمازهای طولانی تر را بخوانی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشت‌اش نه به کوشش دهند». در حدّی باشد که بتوانید رویهمرفته کیفیت و کمیّت را جمع کنید. موفق باشید

نمایش چاپی