بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13027
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: فایل صوتی رهایی از بد گمانی را گوش دادم مشخص شد که نباید به مومنان بدبین بود و یا اگر موردی هم دیدیم با دلایل مختلف حمل بر صحت کنیم ولی بعضی مواقع ما عیب و یا گناهی را در مومنی می شناشیم مثلا یقین داریم بعضا غیبت می کند. در حدیث داریم «إن الله سبحانه یحب ان یکون نیت الانسان لانسان جمیلا» این برداشت درست است که اگر ما بدی از کسی سراغ داریم نباید نظر به بدی او بکنیم بلکه نظر به ایمان او بکنیم تا رابطه ما با او در عشق و صفا بماند؟ در حدیث دیگر می فرمایند با بدی شخص بد باشید نه با خودش. راه بد بودن با بدی چگونه است است همین که ما در باطن با بدی او بد باشیم کفایت می کند و نیازی نیست که او را با بدی اش در نظر داشت؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا بدی در جان مؤمن ریشه ندارد و پس از مدتی تلاش می‌کنند از آن عمل بد جدا شود. پس ما نباید او را عین عمل بدش قلمداد کنیم. موفق باشید

13026
متن پرسش
با سلام و درود فراوان خدمت شما استاد گرامی: بنا بر توصیه شما مطالعه کتاب «جایگاه رزق در هستی» را شروع کردم و به انتها رسیده است و مطالب مبسوطی فرموده اید. خدا خیرتان بدهد. حال: در صفحه 179 کتاب مذکور بند "قاعده ای منطقی" آورده اید که بنا به فرمایش علی(ع)لقمان به فرزندش فرمود: در مراحل سه گانه، دوران جنینی و دوران شیرخوارگی و دوران کودکی، خداوند شرایط رسیدن رزق را - بدون آنکه نیاز باشد، تو خود را به زحمت اندازی - فراهم کرد (صفحه 180). حال یک سوال دارم و اینکه ما در برخی از قسمتهای جامعه خودمان ایران و دیگر جوامع بشری مانند آفریقا و کشورهای فقیر، شاهد هستیم نوزادانی با سوءهاضمه شدید به دنیا می آیند که در زمان جنینی به علت کمی مواد غذایی که مادر بتواند خود و جنینش را تقویت کند، نوزادی متولد می شود که از همان ابتدا سوءهاضمه دارد و رشد کافی نداشته است یا در ابتدا می میرد یا یا پس از مدتی به علت همان سوءهاضمه و نبود موادغذایی کافی و مناسب دچار مشکلات عدیده ای می گردد، و به رشد کامل جسمی و مغزی نمی رسد. یا اینکه ناتوان می ماند یا اینکه می میرد (بارها از تلویزیون یا عکسها مشاهده کرده ایم که کودکانی با شکم های بادکرده و اندامی استخوانی). البته جایگاه بهداشت را نمی توان نادیده گرفت. حال جایگاه رزق آن مخلوقات خداوند کجاست؟؟؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که مطمئنیم حضرت حق به عنوان رزّاق حتماً رزق هر مخلوقی را خلق کرده است، در این‌گونه موارد که ذکر می‌فرمایید باید بررسی کنیم تا معلوم شود رازِ این مشکلات کجاست. آیا خودشان آن‌طور که باید در تهیه‌ی رزق تلاش نکرده‌اند؟ آیا ظالمی رزق آن‌ها را از آن‌ها گرفته و آن‌ها تلاش نمی‌کنند حقّ خود را از دست او بگیرند؟ در اطراف خودمان می‌بینیم مواردی را که طرف خودش با دست خودش و با ایجاد آرزوهای بلند دنیایی رزق خود را از بین برده است و با تهیه‌ی چیزهایی که نیاز نداشته، امکان تهیه‌ی ارزاقی که نیاز دارد را از دست داده است. موفق باشید

13025
متن پرسش
سلام استاد: آیا لباس روحانیت در سلوک تاثیر دارد؟ شاید سوال خنده داری باشد ولی به هرحال برایم سوال شده. اگر می شود دیدِ عرفانی که می شود به ملبس شدن کرد را بفرمایید که کمی دلگرم شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لباس روحانیت از آن جهت که می‌تواند شما را در عالَم انسان‌هایی وارد کند که آن‌ها ماوراء روزمرّگی‌های اهل دنیا نظر به حقایق داشته و متذکر آن حقایق هستند، جایگاه خاصی دارد. به یک معنا در لباس روحانیت انسان اگر آمادگی لازم را داشته باشد راحت‌تر خود را در عالم بیکرانه‌ی وجود احساس می‌کند. موفق باشید

13024
متن پرسش
سلام استاد: آنهایی که می آیند فلسفه را نقد می کنند آیا خدا را می فهمند؟ اصلا عارفی در تاریخ داشته ایم که تفکر فلسفی و امثالهم نداشته باشد؟ بنده خیلی فکر کردم. به نتیجه ای رسیدم که: اگر هم داشتیم یا طرف عارف نبوده است. یا آن تفکرات را داشته منتها علنی نکرده. چون احساس می کنم یک انسان بدون آن تفکر همیشه در حجاب حضرتِ حق است کسی که در حجاب است چگونه می تواند حق را بفهمد. و ریشه نفهمیدن آنها را هم از این قضیه می دانم. یعنی آن حجاب عظیم باعث شده که به جهل مرکب بیفتند. و برای منِ حوزوی. زجر آور است که می بینم برخی با این تفکر درس اخلاق هم می گویند. و خدای قوم یهودی به طلاب و مردم معرفی می کنند. بعضی وقتها با خودم می گویم: آنها استاد تواند آیت الله هستند و.... ولی در انتها نمی توانم قبول کنم و می گویم استاد هستند که باشند. حرفی که می زنند اشتباه است. سعی دارد حجاب خودش را به بقیه هم انتقال دهد. و به نظر می رسد با این تفکرات زمینه ورود به تفکر تجدد و مدرنیته نیز فراهم می شود ناخواسته. نظر شما را در مورد عرایضم می خواستم بدانم استاد عزیز. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر فلسفی یکی از انواع تفکر است که نظر به وجود دارد و اصل وجودی هر موضوعی را به صورت مفهومی مدّ نظر قرار می‌دهد و بالاتر از آن تفکر عرفانی است که در آن قلب نظر به حقیقت موضوعات می‌اندازد و پایین‌ترین معرفت، معرفتِ حسی است. در معرفت حسی بسیاری از معارف عالیه در حجاب می‌رود. با توجه به این عرایض می‌خواهم عرض کنم نمی‌توانیم بگوییم اگر کسی تفکر فلسفی نداشت از طریق آگاهی‌های فطری نمی‌تواند حقایق دین را تصدیق کند. ولی آن‌هایی که تفکر فلسفی را نفی می‌کنند مسلّم ضعف‌هایی در بصیرت خود برای خود شکل می‌دهند. موفق باشید

13023
متن پرسش
با سلام: سوالی داشتم از محضر استاد گرامی در باب خواب و رویا. چند سال اخیر خواب دیدم که از دنبا رفته ام و خودم را در قبر دیدم و بعد آن دچار فشار و عذاب قبر شدم. راستش این فشار و عذاب خیلی خاص بود، طوری که خودم احساس کردم این فشار جسمی نبود و روحم متالم شد و الان هم هر طور که می خوام بیان کنم اصلا قابل بیان نیست و تا بدین روز چنین دردی را احساس نکرده ام. بعد از خواب وقتی چهره خود را در آیینه دیدم، دو رگ گیجگاه سرم متورم شده بود و از آن موقع تا الان یک احساس درد و ناراحتی روحی در من پیدا شده که زیاد خوشایند نیست. خلاصه فکر می کنم به این اتفاق به خاطر این بود که من قبلش دچار یک خطا شده بودم. با توجه به سر رشته ای که استاد عزیز در بحث معاد و روح دارند، نظرتان درباره این خواب و پیامش چیست؟ یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نوع تأثیرات نشان از نقش و تأثیر روح در خواب بر بدن دارد به جهت آن‌که در خواب حواس پنجگانه‌ی انسان مشغولیت کم‌تری برای روح ایجاد می‌کند، بعضاً تأثیر روح بر بدن بیشتر است و در همین رابطه گفته می‌شود بیش از 90٪ سکته‌های قلبی در خواب است زیرا روح در آن شرایط، با صورتِ خاصی روبه‌رو می‌شود و به حالتی گرفتار می‌گردد که منجر به فشار بر روی قلب می‌گردد. موفق باشید

13021
متن پرسش
سلام و احترام خدمت استاد بزرگوار: در دعای جوشن کبیر در فراز 81 چنین مناجاتی هست: «یا من خلق الاشیاء من العدم» سوال من اینجاست که در فلسفه داریم که عدم نمی تواند سبب و یا محل تغییر و خلقتی باشد. ولی در این فراز چنین بیان شده که از عدم هم ممکن است خلقت صورت گیرد. لطفا توضیح بفرمایید. ممنون. دعاگویتان هستم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این فراز سخن از آن است که خداوند علت حقیقی اشیاء است و لذا اشیاء را با اراده‌ی خود خلق می‌کند نه آن‌که لازم باشد از چیزی چیزی بسازد مثل آن‌که بنّا از آجر و سیمان، ساختمان می‌سازد. موفق باشید

13020
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز در پاسخهایتان تامل کردم فکر کنم پاسخ این سوالات قضیه را کامل روشن کند (البته اگر پاسخ نفرمایید حق دارید چون چند بار سوال کردم) 1. اهل البیت (ع) صداقت محض هستند و کلی روایت داریم که فلان عمل چنین ثوابی دارد پس ثواب قطعی است ولی اینکه ما شامل چنین ثوابی بشویم باید خوف و رجا باشیم آیا این برداشت درست است؟ ۲ . چه کنیم که دیدگاه خوف و رجایی شوق ما را برای انجام عبادت کم نکند مثلا وقتی زیارت امام حسین (ع) ثواب حج مقبول دارد آیا دیدگاه خوفی باعث نمی شود شوق ما کمتر بشود؟ ۳. اگر کسی در مرتبه ایمان خودش رجا به ثواب اعمالش بیشتر از خوف نداشتن ثواب باشد در حد خود قابل قبول است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سخنی که در رابطه با ثواب عمل از اولیاء معصوم صادر شود عین حقیقت است، تحقق آن ثواب در رابطه با اندازه‌ی نیّت ما برای ما ظهور پیدا می‌کند و لذا هرکس با امید به ثواب، آن عمل را انجام می‌دهد منتها باید مواظب باشد که مُعجَب نشود و از خدا طلب‌کار نشود. موفق باشید

13019
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد مشکلى که بنده دارم اين است که بعد از مقدارى مطالعات معرفتى و طاعات و عبادات وهمى سراغ بنده مى آيد و تصورى از بنده خوبى بودن و درست بودن به من دست مى دهد و فکر می کنم بزرگان هم همین شکل بوده اند با ریاضت و سنی بیشتر حتى برخى مواقع خودم را فردى داراى کرامت و مستجاب دعا تصور مى کنم، با اينکه مى دانم همه اش توهم است و گناهان خودم را مى دانم و تا آخر عمر هم توبه کنم آن گناهان پاک نمى شود اما نمى توانم از اين وهم و غرور رها بشم که البته می دانم وهم اینکه تو بنده خوبی هستی از فریب های شیطان است. لطفا جهت رفع اش راهنمایی بفرمایید. آیا برای رفع به جای مطالعه ی معارف به تهذیب بیشتر نفس بپردازم موثر است؟ و یا شاید وسعت بنده در حد این معارف (مانند سیر شما) نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌بینید که در موقعی که شرایط، شرایطِ رجوع به حق است - مثل نماز - کم دارید پس معلوم می‌شود راه بسیاری در پیش است. ملاک انسان در قرب و بُعد الهی‌بودن، حضور قلب است نه انبوه اطلاعات. موفق باشید

13018
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد برای بنده این مسئله خوف از خدا و ترس از خدا که در قرآن و روایات آمده مقداری نامفهوم است. برخی موارد ترس از خدا جهت محرومیت از نگاه و نظر خدا و لقای خدا می باشد اما روایات وایاتی است که ترس از عذاب را مطرح می کند و خوف از خدا جهت مجازات نشدن که حالت اول مثل ترس از معشوق است ولی دومی مثل ترس از حاکم این مسئله در اصل به چه شکل مطرح می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس مطابق نظری که به حضرت حق و الطاف او دارد و با تصور از محرومیت از آن الطاف، ترسِ از خدا برای او معنا می‌یابد. یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از بهشت محروم می‌شود و یکی می‌ترسد که اگر خدا را تبعیت نکند، از نظر الهی محروم می‌گردد و این را حرمان بزرگ می‌داند در آن حدّ که آن برایش از جهنم و عذاب آن سخت‌تر است. موفق باشید

13017
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: استاد عزیز آیا شما کتاب و نوشته ای در رابطه قضا و قدر دارید؟ لطفا منبعی در مورد فهم ساده ی این موضوع معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در دی‌وی‌دیِ عقاید بحثی در رابطه با «عدل الهی» و «قضا و قدر» شده است. بحث «جبر و اختیار» هم کمک می‌کند. از کتاب «انسان و سرنوشت» مرحوم شهید مطهری غافل نباشید. موفق باشید

13016
متن پرسش
با عرض سلام و وقت بخیر: خدا داری یعنی چه؟ شما فرمودید خدا دانی مثل آدرسی است که به ما می دهند و راه زندگی ماست و ابزار و اسباب پیمودن راه همان طور که خداوند در سوره کهف می فرمایند عبارت است از: عمل صالح و در عبادت پروردگار هیچ کس را شریک او قرار ندادن و غیر خدا را در زندگی موثر قرار ندادن بعد از ساختن زندگی خود با این اعمال و نگاه ها از کجا بفهمیم که به خدا داری رسیده ایم؟ حتما باید شهود غیب حاصل بشه؟ ۀیا امکان ندارد شهودی غیر الهی برایمان حاصل بشه و ما اشتباه گرفتیم که الهی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌که انسان سعی کند با حضور قلب به حضرت حق رجوع نماید، از خدادانی به خداداری سیر خواهد کرد. مباحث کتاب «رسالة الولایه» در این مورد کمک می‌کند إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13015
متن پرسش
سلام علیکم: آقای طاهرزاده یه مدتی است که از خدا دور شدم (در طول روز حواسم بهش هست ولی درگیرش نیستم و روزمو باهاش سپری نمی کنم) از این وضعیت خودم ناراحت و خسته ام، چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به خودتان یک برنامه‌ی سلوکی، اخلاقی بدهید. پیشنهاد می‌کنم مباحث شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» را دنبال فرمایید. موفق باشید

13014
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در یکی از صحبت های حاج آقا بهجت در تلویزیون مطلبی را فرمودند: که مؤمن و کافر در برزخ می گویند کاش زودتر آمده بودیم. سؤال اینه که کافر که به خدا میگه برم گردون عمل صالح انجام دهم چطور می گوید کاش زودتر آمده بودم این دو نوع برخورد کافر با هم تناقض دارد. لطفاً توضیح فرمائید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت آیت اللّه آن باشد که کافران خوشحا‌لند که زودتر به برزخ آمده‌اند که گناه بیشتر نکنند. موفق باشید

13013
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در بحث هدف حیات زمینی بحث سجده ملائکه و ابلیس هست، ملائکه حامل تمام اسماء نیستند و باید در مقابل مقام جامع اسماء سجده کنند، اما آیا ابلیس هم که از جن هست باید دارای مقام جامع اسماء شود چون در قرآن می فرماید جن و انس را خلق نکردم جز برای عبادت، جنی که در عالم ماده است آیا مثل انسان باید جامع اسماء را کسب کند، یا حامل چند اسم شود، اگر مقامش این است که باید جامع اسماء را کسب کند خوب مثل انسان می شود، پس چرا باید به انسان سجده کند؟ و در این زمینه اگر منبعی جهت مطالعه بیشتر هست معرفی فرمائید؟
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که شیطان در مقام ملائکه بود و خطاب برای سجده‌ به آدم ، به «مقام» تعلق گرفت و مقامِ ملائکه مقام اسماء تقدیس و تسبیح بود، باید مقام جنّیان نیز همین اندازه باشد و عبادت جنّیان در عالَم در راستای همان اسمی است که می‌شناسند، منتها باید متوجه شوند که مقام آدم مقام جامعیت اسماء است و در این راستا باید از پیامبران تبعیت کنند. موفق باشید

13012
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: شما در برهان صدیقین فرمودید که هر جا پای وجود است پای کمال است خدا عین هستی است پس عین کمال است، حالا ما می گوییم خدا غضب می کند، خدا منتقم است یعنی صفت غضب و انتقام را به خدا نسبت می دهیم، آیا یعنی غضب و انتقام جنبه وجودی کمال است و ذات احدی آن را داراست یا انتقام و غضب کمال نیست و جنبه عدمی دارد؟ و در ضمن وقتی می گوییم خدا غضب کرد بر فلان قوم آیا به این معنی است که به صفت غضب جلوه کرد و چیزی را خلق کرد یا معنای دیگری دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت حق از آن‌جایی که عین کمال است و از او جز کمال صادر نمی‌شود وقتی غضب کند بدین معنا است که کمالی را که به بنده‌اش داده است، از او سلب می‌کند و معنای «لعنت خدا» به همین معنای «اخذ فیض» است. موفق باشید

13011
متن پرسش
سلام علیکم: برای دانشجویان رشته ی حقوق جهت نیل به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی از منظر پزوهشی و اجرایی چه فعالیتی را پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد خاص رشته‌ی حقوق پژوهشی را نمی‌شناسم و در تخصص بنده نیست. منتها عرایضی در رابطه با انقلاب اسلامی در کتاب‌هایی مثل «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» عرایضی داشته‌ام که می‌تواند افقی را در مقابل شما بگشاید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید

13008
متن پرسش
سلام: آیا می توان گفت علت بیماریهای روحی و روانی و شک و تردید در امور مختلف و خارج شدن از اعتدال ارتکاب گناه می باشد؟ و راه حل این مشکل و درمان آن، گناه نکردن و انجام دستورات شرع مقدس است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم اساس همه‌ی انحرافات روحی، تغییر جهت از حضرت حق به سوی غیر حق است و جبران آن توبه و برگشت به سوی حق است، منتها بعضاً آن‌چنان روح گرفتار انحراف می‌شود و در تدبیر اعضای بدن ناتوان می‌گردد که شما باید به کمک اعضاء بدن بیایید که این‌جا نقش پزشک ظهور می‌کند و تازه مسئله‌ی اختلالات روانی در جای خود قابل بحث است. موفق باشید

13007
متن پرسش
سلام: برای شروع کردن تفسیر آقای جوادی آملی از کدام سوره شروع کنیم خوب است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین روش آن است که از همان ابتدای سوره‌ی حمد شروع فرمایید. موفق باشید

13006
متن پرسش
سلام: بنده برایم حل نشده که چرا باید لباس روحانیت بپوشم. تمامی کارهای تبلیغی ام را می توانم انجام دهم. می توانم سخنرانی بکنم. می توانم تبلیغ بروم. می توانم نماز و... بعلاوه مقبولیت این لباس روحانیت کمتر شده و بدون آن می شود بهتر تبلیغ کرد. مگر ما روایت نداریم کسی وارد مسجد شد و نتوانست تشخیص دهد رسول خدا صلوات الله علیه کدام اند. چون حضرت رسول مانند بقیه افراد لباس می پوشیدند، حضرت علی (ع) هم که لباسهای وصله دار و... پس ما طلبه ها چه لزومی دارد همرنگ مردم نباشیم؟ اساتید می گویند لباس روحانیت مقدس است. اگر مقدس است پس چرا افرادی مثل کدیور هم از آن بر تن دارند؟ این لباس مقدس نیست. این راه مقدس است که این لباس را هم مقدس کرده. ولی لزومی نمی بینم که الان در وضع فعلی و لیز بودن جوانان برای تبلیغ ما، لباس روحانیت مؤثر باشد، بلکه اثر عکس در آن می بینم. مثلا چند وقت پیش با یکی از دوستان که ملبس اند ده دقیقه بیرون بودیم و عدم مقبولیت مردم را در همان ده دقیقه دیدیم. مهم نیست که مردم چه می گویند. درست است ولی با این وضع که نمی شود تبلیغ کرد! اتفاقا اگر خوب نگاه کنیم در تهران می بینیم بیشترین تاثیر را غیر ملبس ها گذاشتند مثل استاد رائفی پور که اصلا طلبه هم نیست. اگر مطالبم غلط است بفرمایید. راهنماییم کنید چون با این تصمیم بزرگ کمی فاصله دارم و در تردیدم. ببخشید طولانی شد. خیلی وقت بود می خواستم با شما مشورت کنم. التماس دعا. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی لباس روحانیت در فرهنگ ما جایگاه بسیار عمیقی دارد و پشتوانه‌ی آن یک تاریخ صفا و علم و ایثار و مجاهده‌ی کسانی است که با این لباس تاریخ ما را به نورانی‌ترین حقایق عالَم یعنی اسلام و تشیع منوّر کرده‌اند در آن حدّ که اگر کسی بخواهد عمیقاً جامعه‌ی شیعه را متذکر ابعاد معنوی خود بکند، راحت‌ترین و سالم‌ترین بستر همان کسوت روحانیت است با لوازمی که این کسوت دارد. حال اگر بعضاً لباس روحانیت را افرادی می‌پوشند که روحانی نیستند و یا افرادی که لباس روحانیت نمی‌پوشند ولی روحانی هستند، این را نباید به عنوان یک موضوع اصیل در متن تاریخ تشیع قلمداد کرد. بالاخره اسلام و شیعه در لباس روحانیون منوّر به معارف اسلامی پایدار می‌ماند. خیابان جایگاه اندازه‌گیری لباس روحانیت نیست، قلب انسان‌های متدیّن و طالب حقیقت در مقابل شخصیت‌هایی که مجهز به معارف اسلامی و در کسوت لباس روحانیت‌اند، بهتر به آرامش می‌رسند زیرا در این لباس در جستجوی مطهری‌ها و علامه طباطبایی‌ها هستند. آیا می‌توان از مردم انتظار داشت که مطهری‌ها را در لباسی غیر از لباس روحانیت جستجو کنند؟ چه انتظار سخت و سهمگینی است که به مردم چیزی را تحمیل کنیم که مطابق سابقه‌ی تاریخی آن‌ها نباشد؟ به حضرت آیت اللّه بروجردی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عرض کردند طلبه‌ای را گرفته‌اند که دزدی کرده است؛ آن مردِ بصیر جواب دادند: دزدی را گرفته‌اند که در لباس طلبگی خواسته است بهتر دزدی کند. گرگ در لباس میش می‌آید تا بیشتر گوسفندان را بدراند، آیا باید میش‌ها را متهم نمود؟! خوب است به جواب سوال شماره 12439 نیز رجوع فرمائید: موفق باشید

 

13005
متن پرسش
سلام: ۱. کی می شود که حضرت الله عاشق یک انسان شود؟ و آثارش در آن انسان ظاهر شود؟ ۲. اگر انسانی یک عشق و علاقه ی مجازی تجربه کرده باشد ولو حرام، الان در راه سلوک باشد آیا می توانید از آن عشق استفاده کند و کمی عشق به خدا را بفهمد؟ بقول آن دانشمند:از لمس برگ به حقیقت جنگل پی برد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تعبیر جناب شیخ الرئیس ابن‌سینا: حضرت حق عاشق کمال است و چون خود او عین کمال است عاشق خودش است و هرکس به اندازه‌ای که کمالات واقعی داشته باشد و به یک معنا به او نزدیک باشد به او عشق می‌ورزد 2- عشق‌هایی که در مسیر حرام محقق شود به گفته‌ی مولوی: «عشق‌هایی کز پی رنگی بود/ عشق نبود عاقبت ننگی بود» و تنها با توبه و روی‌گرداندن از آن لذّاتِ وَهمی، حقیقت نور خود را بر ما می‌نمایاند. موفق باشید

13004
متن پرسش
سلام: خدا قوت. دروغ گفتن به شوخی حرام اخلاقی است؟ در عرفان اینکار حرام می شود برای سالک؟ آن حدیث شریفی که داریم حضرت علی (ع) امام العارفین فرمودند: «ولو باالمزاح» این مزاح که حضرت فرمودن چیست؟ این حدیث شریف را وقتی با احادیث دیگر در این رابطه ها جمع کنیم نتیجه کلی می توانیم بگیریم که: دروغ به شوخی برای عموم مردم اشکال ندارد ولی برای سالک دور از اشکال نیست و حتی حرام است؟ ۲. در تمامی اعمال دایره برای سالک تنگ تر می شود؟ و همین تنگ تر شدن باعث می شود دریچه رو به خدا گشاده شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو نگاه شما را ارزشمند می‌بینم. همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! در این مسیر انسان می‌بیند نه‌تنها بقیه‌ی راه‌ها تنگ، بلکه پوچ و بیراهه است تنها رجوع به حضرت حق، راهِ گشاده و حقیقی است. موفق باشید

13003
متن پرسش
سلام عليكم: منظور از عبارت «و من يتوكّل علي الله فهو حسبه» (كه در قرآن كريم آمده) دقيقا چيست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چقدر خوب است که در این مورد سری به تفسیر قیّم المیزان بزنید. در آن‌جا برای شما روشن می‌شود اگر خدا را وکیل خود بگیرید و در ذیل برنامه‌های الهی عمل کنید و راضی باشید به آن‌چه پیش می‌آید، شما را خدا و برنامه‌های خدا را بس است و جای هیچ دغدغه‌ای نمی‌ماند به شرطی که برای خدا تواضع کنید و برای خدا عمل نمایید. موفق باشید

13001
متن پرسش
سلام علیکم: اقای طاهرزاده در مطالعاتی که انجام می دهم چند مشکل دارم 1. از یک طرف فکر می کنم باید کتاب های زیادی مطالعه و همین طور کتاب خواند تا به جایی برسم از این طریق بعد از چند روز در خود خلا و پوچی احساس می کنم (در حالی که کتاب های خوبی از شما و... می خوانم) و حس می کنم وقتم دارد از بین می رود از طرف دیگر می خواهم کتابی را با تمرکز و تعمق بخوانم می بینم اینطوری خیلی طول می کشد بنابراین بعد از مدتی این نوع مطالعه را ترک می کنم و وقتی می بینم زمان بر است از اینکه به جایی برسم ناامید می شوم چون می گویم عمرم کوتاه است با نصف روز مطالعه که نمی شود. 2. بنده گوش دادن صوت و نکته برداری را خیلی مفید تر از مطالعه می دانم. آیا اینطور ادامه دهم؟ 3. آیا گوش دادن ۲ الی ۳ صوت از شما یا آقای یزدان پناه مشکل دارد؟ کتاب ادب عقل را خوانده ام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با برنامه و بدون دلواپسی و بدون افراط و تفریط و با رعایت سایر وظایف از جمله وظایفی که فرزند نسبت به خانواده دارد، باید جلو بروید. کتاب سرمایه‌ی بسیار بزرگی است و عموماً بعداً هم باید با رجوع به کتاب‌هایی که مطالعه کرده‌اید شخصیت علمی خود را ادامه دهید. آری! گوش‌دادنِ صوت، حال و هوای خود را دارد و افق را راحت‌تر برای انسان روشن می‌کند ولی «چه خوش بُود که برآید به یک کرشمه، دوکار» هم مطالعه و دقت در کتاب‌ها، و هم گوش‌دادنِ صوت‌ها و فهم افق‌ها. موفق باشید

13000
متن پرسش
سلام: آیا کتاب خوب و جذاب درباره ی حجاب در نظر دارید؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب در این مورد بسیار هست و هرکدام هم خوبی‌های خود را دارد بنده سعی کردم در کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» در بحث «عالَم عفاف» روشن کنم اگر زنان عالَم عفاف را در خود حسّ کنند حتماً حجاب را با جدیّت تمام می‌پذیرند. موفق باشید

12999
متن پرسش
سلام علیکم استاد: آیا عمل انسان چه خیر و چه شر به محض انجام دادن جز نفس انسان می شود؟ اگر اینگونه است در دنیا یا در آخرت؟ 2. در یکی از پرسش و پاسخ ها دیدم فرموده بودید زبان مقدر است. اگر در فکر باشد و به زبان جاری نشد مقدر نیست درست است؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- از آن‌جایی که فطرت انسان با خوبی همراه است عمل خیر او سریعاً در شخصیت او تثبیت می‌شود و عمل شرّ او بنا به روایت، 24 ساعت همچنان هست تا اگر او توبه نکرد و بر آن اصرار داشت جزء شخصیت او می‌گردد 2- با توجه به این‌که حضرت حق در حدیث قدسی می‌فرماید: «انا عند ظنّ عبدی» پس آن‌چه هم در گمان ما می‌گذرد می‌تواند منشأ تحقق باورهای‌مان گردد. موفق باشید

نمایش چاپی