بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31268

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: اگر کسی بخواد همه کتاب اسفار رو نخونه و مطالب مهم ترش رو بخونه شما پیشنهاد می کنید که چه جلد هایی از اون بخونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: الهیات به معنی‌الأخص که تا حدودی با جلد پنجم اسفار شروع می‌شود، نکات بسیار ارزشمندی را با مخاطبانش در میان می‌گذارد. موفق باشید

30640

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در شرح مناجات شعبانیه یک جای آن فرمودید، وقتی راه باز شد و دل آمد وسط، هم ملک می آید و هم شیطان که با التماس و ناله باید از این مرحله رد شد، اینکه در مورد ماه شعبان گفته میشه باید راه پیدا بشه، و اون راه در ماه رمضان کمک می کنه، منظور از این راه آیا دل هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با عقل، در میدان می‌آییم تا همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی 30639 عرض شد آرام‌آرام دل، منوّر شود. موفق باشید

29887
متن پرسش
سلام: در تفسیر المیزان در آیه ۲۱۳ بقره بیان شده است که روزگاری بر نوع بشر گذشته که در زندگی اتحاد و اتفاقی داشته، به خاطر سادگی و بساطت زندگی امتی واحد بوده اند و هیچ اختلافی در بین آنان نبوده است و دلیل این معنا جمله بعد است که می‌فرماید: «فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین....» حال سوال من این است که چه ربطی بین این دو جمله است یعنی به چه دلیل بعث انبیا و حکم کتاب در موارد اختلاف نتیجه و فرع امت واحده بودن مردم قرار دارد؟ آیا در این زمینه خودتان فرمایشات داشته اید؟ اگر داشته اید حتما معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در رابطه با آن آیه در زمانی که سوره‌ی مبارکه‌ی بقره بحث شد؛ انجام شد ولی ضبط نشده. نکته‌ی بسیار دقیقی را علامه‌ی طباطبایی و به تبع ایشان، مرحوم شهید مطهری دارند که در ابتدای امر مردم در حدّی ساده و سطحی بودند که تنوعی در فهم و اندیشه‌ی آن‌ها نبود، ولی در سیر به سوی خودآگاهی‌ها، تفاوت‌ها شکل گرفت و این‌جا است که باید آن سیر با هدایت الهی از طریق انبیاء جلو می‌رفت به جای آن‌که به گذشته برگشت شود و لذا انبیاء آمدند تا سیر خودآگاهی به کمال خود نایل شود. موفق باشید 

29816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱. شما را آزاد اندیش و روشنفکر دینی می دانم. ۲. احساسم این است که پامنبری ها و اطرافیان و هم مباحثه های ضعیف انسان را راکد می کنند. ۳. فکر می کنم خیلی سخت مطالب را ارایه می دهید و نمی خواهید مخاطبین اهل سوق و سازمان و درگیر موضوعات اجتماعی را درک می کنید. ۴. اصرار دارید لذت های خود را به دیگران بچشانید. اصلا درک درستی از روابط اجتماعی ندارید که اینگونه آسمانی حرف می زنید. ۵. اصلا می فهمید مخاطبین شما گرفتاری هایی دارند که با طرز فکر شما از درد خود دور می شوند و مخدر می گیرند. چرا آخوندی حرف می زنید. این چه غرور و جدایی است که ثمره قرآن و اهل بیت است. ۶. چرا فکر می کنید بقیه باید تلاش کنند تا حرف شما را بفهمند. از شما که سابقه اجرایی داشته اید خیلی انتظار می رفت تا تصویر درستی از مخلوقات غرب بدهید و تصویر درستی از کار درست در فضاهای سازمانی با این همه ظلم های سیستمی ارایه دهید. ۷. طرز تفکر شما در رابطه با رزق و علم و نورانیت و هدایت... حاکی از نوعی انجماد فکری شماست. ۸. بدتر از همه اینکه شما به جای اینکه سردار سلیمانی را درک کنید و رازش را بفهمید او را در قالبهای فکری و گفته های خود تفسیر می کنید. ۹. روزی خواهد آمد که مردانی در این سرزمین روشنگری خواهند کرد و مردم را نورانی و قدسی می کنند و گفته های شما را عملی می کنند. تعارفات را کنار گذاشته و مانند امام خمینی آزاد اند و خود را با رهبری تنها و محصور بین آخوندها و سردارها و انقلابیون ظاهری و دنیا دوست مقایسه نمی کنند. امیدم این است اگر اشتباهی و خطایی در گفتار داشتم خیلی روشن من را هدایت کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چاره‌ی مشکلات را در فهم درست حضور تاریخی‌مان که با انقلاب اسلامی پیش آمده، می‌دانم و در این راستا وظیفه‌ی خود را تشخیص داده‌ام تا در مسیرهایی که امثال آقای امجد گرفتار شدند، گرفتار نشویم. موفق باشید

29576
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: وقتتون بخیر باشه. من با نماز خوندن و قرآن خوندن به مشکل خورده‌ام از این بابت که نتیجه ای که باید رو نمی‌گیرم. در زمان حضرت رسول اکرم و امیرالمومنین، مسلمانان وقتی نماز خواندن حضرت رسول اکرم را می دیدند، نماز حضرت امیرمومنان را می دیدند و وقتی خود نماز می خواندند متوجه بودند که نمازشان فرعی است که اصل آن همان نمازی است که در رسول اکرم مشاهده می کنند، اگر هم ادا در می آوردند ولی با این وجود در محضر یک حقیقت متعالی قرار داشتند نماز خواندن ما چی؟! با کدوم حقیقت ارتباط داریم؟ وقتی نماز می خونیم کدوم صحنه ای از عبادات معصومین در افق دیدمان هست؟ همینطور تلاوت قران. هر کور و کچلی که در زمان پیامبر حضور داشت، وقتی قران می خواند متذکر آن صحنه هایی بود که حضرت رسول اکرم وحی را بر جان انسان ها تلاوت می کرد و افراد با خواندن قران آن تذکر را برای خود تکرار می کردند. قرآن خواندن ما چی؟ اصلا قران خواندنمون چه ربطی به آن تذکری داره که مسلمانان صدر اسلام از اون بهره مند بودند دعا خواندنمون هم همین وضعیت رو داره. مسلمانان مناجات های پیامبر رو می دیدن، مناجات های حضرت امیرالمومنین، دعای حضرت سیدالشهدا، مناجات های حضرت زین العابدین برای نمونه مناجات حضرت داوود کجا، که کوه و دشت همراه حضرت خدا را بخوانند بعد این وسط جایگاه ما چی هست؟ اینکه کلماتی رو تکرار کنیم که از حقیقت آن، حتی از دیدن یک نمونه ظهور حقیقت آن در افراد بی خبریم، این چه دعایی شد، این چه نمازیه، این چه قرآنیه؟ با این اوصاف از اسلام، از دینداری چی برای ما می مونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به جهت همین مسائلی که برای رفقا در شرایط جدید پیش می‌آید عرایضی در مباحث «با دعا، در آغوش خدا» در شرح مناجات التّائبین داشتم. که مطلب روی سایت هست. در آن‌جا عرض شده که باید منتظر نوعی از کفر که مقدمه‌ی ایمان برتری است، باشیم. که بحمدلله برای شما پیش آمده. آری! با رویکرد گشوده‌شدن جهانی که جهانِ کیفیت‌ها است، در مقابل ما در راستای عبور از سیطره‌ی جهان کمیّت‌ها می‌توان به نماز و قرآن رجوع کرد تا با جهانی روبه‌رو شویم که به گفته‌ی جناب مولوی:

آن جهان و راهش ار پیدا بود / کم کسی یک لحظه در این‌جا بود. موفق باشید

در جایی این‌طور نوشته شد:

باید گاه به گاه خود را گم کنیمهمان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. مردان نظام اگر خود را در آینده‌ی تاریخ خود حاضر نکنند و همچنان در گذشته متوقف باشند، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کنده‌اند. زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌اند. مردانی می‌خواهیم که معنای سعه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره‌ی دریاچه‌بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم گاه به گاه خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی و نه یک وجود خشکِ ساکن.

29360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه انسان ولو در سوء اختیار هایش هم مصالحی هرچند در واقع به ضررش باشد در نظر می‌گیرد. مثلا فردی را برای رسیدن به ثروتی به قتل می‌رساند ولی بالاخره آن ثروت نفعی به همراه دارد و چنین است که می‌بینیم بسیار کمند افرادی که بدون دلیل مثلا خود را کور کنند یا هرچه ثروت دارد به آتش کشد و... و در خودکشی نیز می‌بینیم که فرد آن را پلی برای عبور از وضع نامطلوب به مطلوب می‌داند پس اشکال در صغراست نه کبری. حال سخن از عین ثابت و سوء اختیارش که می‌شود چه دلیلی دارد که فرد انتخاب کند عقب مانده ذهنی باشد نه تیزهوش و سایر مشکلاتی که واقعا از خود آن افراد هم بپرسیم مطلوبشان نیست از طرفی اگر پای انتخاب در میان بیاید اینکه نیمی زن بودن را انتخاب کنند و نیمی مرد جای تردیدست و نیز در منحنی هوش می‌بینیم که درصد پایینی عقب مانده اند به همان نسبت تیزهوش و اکثریت متوسطند و این مسئله و مسئله جنسیت و بسیاری از مسائل دیگر مبتنی بر قانون احتمالات است و جایی برای انتخاب دیده نمی‌شود و مسئله دیگر در مورد انتخاب والدین اینست که این انتخاب ازلا صورت گرفت یا بتدریج صورت می‌گیرد اگر ازلیست مکانیسم این انتخابها را تشریح فرمایید چگونه در یک انتخاب ازلی چنان انتخابهای دقیقی صورت پذیرفت که در عالم خارج امکان تحقق آن بدون آنکه قانون احتمالات خدشه ای ببیند باشد و اگر تدریجی است مثلا در عصر آدم که یک پدر و مادر بودند حق آن دو را عرضه کرد به تمام عین های ثابته از بین آنها مثلا ۱۰ نفر قبول کردند به همین ترتیب در هر عصری مدام والدین را به عین های ثابته باقی مانده عرضه می‌کند و تعدادی آن‌هم دقیق بر پایه احتمالات می‌پذیرند. باز سوال است که اگر هزار عین ثابت به پدر مادری ابراز تمایل کردند اینجا حق به چه نحوی انتخابها را سامان می‌دهد آیا دراین مورد انتخاب با اوست آیا بهتر نیست بگوییم کلا انتخاب با اوست و بحث اختیار داشتن عین ثابت صحیح نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انتخاب اولیه را نفی کنیم، بحث حجتِ بندگان در مقابل خداوند پیش می‌اید که با مبنایی‌ترین مبانی که توحید است، نمی‌خواند و ابن عربی در این‌جاست که بحث «اعیان ثابته» را به میان می‌آورد. از طرفی مگر مردم در همین دنیا به هر دلیلی در شعف انتخابی قرار نمی‌گیرند که در نسبت با شرایطی که با آن روبه‌رو می‌شوند؛ مطلوب نیست ولی برای خودشان مطلوب است؟ موفق باشید

29261
متن پرسش
سلام علیکم: چرا حضرت رسول (ص) که در مقام عقل اول و تعلیم به ملائکه اند، برای دریافت وحی به واسطه که حضرت جبرائیل باشد نیاز دارند و باید این ملک بر وجود مقدس حضرت وحی را ارائه کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب جبرائیل، مقامِ تعیّن اسم علیم خداوند است و این خداوند است که چون بخواهد به اسم علیم خود به ظهور آید و با تعیّن خاص کلمات ظاهر شود به صورت جبرائیل جلوه می‌کند. موفق باشید  

29198

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. چند وقتیست با نظرات شخصی آشنا شدم که عرفا را صرف مشهوری می گوید چون دعوت به خود می کردند مشهور شده اند وگرنه اولیایی تحت قبایی لا یعرف احدهم و می گوید ما چرا وقتمان را باخواندن کتاب و دنبال استاد گشتن هدر دهیم اگر از خود خدا بخواهیم خود خدا جلوی ما قرار می دهد استاد و کتاب را چه در خواب چه ... و در کوچکترین کار ها هم استخاره انجام می دهد و دقیق هم می گوید و هر کس که این شخص را می بیند بسیار سریع جذبش می‌شود و می گوید راهم را پیدا کردم و به آرامش رسیدم و این شخص می‌گوید راه فقط با عمل به ظاهر شریعت و سپردن به خود خدا باز می‌شود و هیچ راه سختی نیست. ۲. در جایی که به این شخص گفتم از کجا این غیبی که می‌بینند شیطانیی نباشه می‌گوید پیامبر چگونه به راحتی با دیدن جبرائیل پذیرفتش؟ ۳. از کجا بفهمیم قدر نفسش است یا شیطانیست و یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک و حجت برای ما قرآن و سیره‌ی اولیای الهی است. اگر این افراد ما را به سیره‌ی ائمه‌ی معصومین «علیهم‌السلام» و قرآن نزدیک می‌کنند، مورد احترامند و ملاک، معارف توحیدی است و نه درست‌درآمدنِ استخاره. آنچه به ما دستور داده‌اند «تفقّه» در دین است و علما و عرفا هرکدام به نحوی تفقه در دین دارند و از این جهت مورد احترامند. موفق باشید

29179
متن پرسش
استاد عزیز سلام و عرض ادب: خدا لحظات زندگیتون رو قرین رحمت و شادیهای معنوی کند. در ده نکته فرمودید که آنها که اجلشان با تصادف قرین شود در بحث ما نیست آیا مرگ اینها جزء مرگ بخاطر گناهان نیست؟ اگر مقدور است راهنمایی بفرمایید یا مرجعی رو معرفی کنید. پیشاپیش از بزرگواری شما ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «خویشتن پنهان» عرایضی در این رابطه شده است. به هر حال نمی‌توان علت آن نوع مرگ‌ها را تنها به گناهان مربوط کرد. شاید مصلحت‌های دیگری در کار بوده تا آن‌ها با مرگ خود نقش‌آفرینی‌هایی داشته باشند. موفق باشید

28607

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: نظر شما در خصوص فضای فکری و نظرات آقای حسین الهی قمشه ای چیست؟ البته سؤال خیلی کلی است، منظور کلیات نظرات ایشان است نه جزییات. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نظر جنابعالی را به جواب سؤال شماره‌ی ۲۱۲۹۳ و ۶۰۵۵  جلب می‌کنم. موفق باشید    

28498

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: خواهشمندم اصلِ چرایی و دلیل حجیّت [عکس نقیض] را بیان نموده و نحوه استفاده آن در ماهیت و محدودیت نداشتن حق تبارک و تعالی را بطور واضح شرح فرمایید. این همان برهانی است که مرحوم علامه طباطبایی در نهایه الحکمه برای ماهیت نداشتن حق تبارک وتعالی اقامه فرموده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد و موضوعات در یک سؤال و جواب نمی‌گنجد، درس و بحث می‌خواهد و مباحثه با استاد منطق‌تان. موفق باشید

28442

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده حدودا یکسال پیش با خواندن یک سری وصیت نامه شهدا، علاقه مند به نظام و رهبری شدم و تا قبل از آن تقریبا می‌توان گفت اصلا سیاست و این گونه مسائل برایم مهم نبود. من با خواندن وصیت نامه های شهدا علاقه به نظام و رهبری پیدا کردم و طوری که عکس شهدا و رهبری را به دیوار اتاقم زدم اما مشکل من این است که تقریبا می‌توان گفت ۹۹ درصد فامیل ما ضد نظام هستند و مدام در حال شایعه پراکنی یا فقط دیدن تلخی‌های جامعه و تحلیل های اشتباه هستند حرف من و خانوادم را هم قبول ندارند و من متاسفانه اطلاعات خیلی زیادی در حد شبهاتی که می اندازند را ندارم که جوابشان را بدهم، وظیفه من چیست مخصوصا همه ی مشکلاتی که دولت ایجاد کرده، زیر سر خانواده ما می‌بینند چون رهبر را دوست داریم و عکسش رو به دیوار زدیم. لطفا راهنمایی کنید من چگونه رفتار کنم برخی اوقات حرف های خیلی زشتی نسبت به رهبری می‌زنند مثلا مادربزرگم، من هم می‌دانم بحث ختم به دعوا می‌شود خب من باید چیکار کنم؟ خیلی متشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد نباید وارد بحث شد، به همان معنایی که قرآن می‌فرماید: «وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا» مؤمنین چون با امور لغو و حرف‌های بیهوده روبه‌رو می‌شوند با بزرگواری از آن می‌گذرند و خود را همسنگ چنین افرادی نمی‌کنند. موفق باشید

28079

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بر مرکب همت نشستم و عزم کوه قاف نمودم با شور و شوق می تاختم و با نخوتی از حرکت و جریانِ مستمر، به مناظر پیرامونم که یکی پس از دیگری می آمد و می رفت می نگریستم، آهسته آهسته، احساس تفاوت نسبت به انسان های اطرافم در وجودم نقش بست و دیگر خود را محیط بر انسان ها و حتی ملائک می دیدم، راهی تا اظهار ادعای ولایت هم باقی نبود، که ناگاه با دعای دلسوخته ی نمی دانم شاید والدینم، شاید اساتیدم و شاید ‌... عزیزی دیگری، نجاتم دادند و حقیقت را برایم روشن ساختند. دیدم خبری از صعود نبود، بلکه وهم مرتبا تصاویر را برایم جابجا می‌کرد، دقیقا مانند آنکه در ماشینی می نشیند و تصاویری را بر شیشه های ماشین یکی پس از دیگری تعویض و تبدیل می‌کنند و هیچ خبری از حرکت نیست. نمی‌دانم شاکر باشم که قدم آخر سقوط را برنداشتم و یا نالان باشم که دانستم عمری‌ ایستا بودم. فقط در حیرت شدم و تمام عالم با تمام هیاهویش برایم در سکوت بود. سرد و خشک شدم. و ناگاه چون چنین شدم به عنقا رساناندم. و اما دیگر توان ذوق هم نداشتم مانند کسی که تمام توانش را ستاندند و عصاره اش را نزد معشوق بردند. از طرف یکی از سالکین راه دوست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه بیشتر باید سعی کنید با تعمق در معارف الهی جایگاهی وسیع‌تر برای خود بیابید، حتی از دلِ معارف الهی به جای خیالات واهی با عالم مثال روبه‌رو می‌شوید. پیشنهاد می‌شود بحث «جهان گمشده در عالم خیال» به آدرس  http://lobolmizan.ir/sound/1292 دنبال کنید. موفق باشید

27250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد: قصد داشتم رذایل اخلاقی خود را مانند ترس، خجالت، عدم اعتماد بنفس و غیره را در خود از بین ببرم که با مباحث شما آشنا شدم و حالا حدود دو سال و نیم است مباحث شما را دنبال می‌کنم و کتابهای ادب خیال عقل و قلب، جوان و انتخاب بزرگ، آشتی با خدا، ده نکته از معرفت نفس، خویشتن پنهان، برهان صدیقین و حالا هم کتاب معاد بازگشت به جدیترین زندگی را مطالعه می کنم. در حین مطالعات و روشن شدن بعضی مسائل خواستم به دانسته‌هایم عمل کنم و به اندازه ای به خدا نزدیک شوم و رذايل اخلاقیم را بر طرف کنم ولی هر بار یک شبهه و مسئله پیش می آید و انگیزه و اراده ام برای کار از بین می‌رود. بعد کلی وقت می گذارم شبهه و مسئله حل می شود دوباره یک شبهه و مسئله دیگر، و در دل آن شبهه یک شبهه و مسئله دیگر پیدا می شود و حالتی پیدا کرده‌ام که برای یک موضوع اینقدر شبهه و مسئله ایجاد می‌شود یا ایجاد می کنم که خود را به زمین می زنم و انگیزه و اراده ام برای کار از بین می‌رود. و کارهای عبادی که قبلاً انجام می دادم دیگر انگیزه‌ام برای آنها کم می‌شود و همچنین اعتقاداتم به قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیه‌السلام و تقریباً تا از نظر عقلی قانع نشوم شور و انگیزه‌ای ندارم. اين حالت قرار است تا کی ادامه پیدا کند؟ اصلاً بعضی وقتها می گویم چه می شد مثل بعضی ها بودم که خیلی مسلط به مسائل از نظر عقلی نیستند ولی از نظر اعتقادی و اخلاقی خیلی عالی هستند. باید از کجا شروع کنم آیا کتاب محضرات آیت الله سبحانی خوب است؟ مشکل از کجا است؟ لطفاً راهنمایی کنید. خیلی شرمنده که طولانی شد. با تشکر. لطفاً در سایت یا به ایمیلم جواب بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: این حالت بد نیست بگذارید در عبور از چنین شبهات، فربه و فربه‌تر شوید. ثانیاً: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را که بر روی سایت هست اگر دنبال کنید، دمِ دست‌تر به جواب‌هایتان إن‌شاءاللّه می‌رسید. ثالثاً: به متن جلسه‌ی ۶ از «مناجات التائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» که در کانال «مطالب ویژه» به آدرسhttps://eitaa.com/hasannazari110 هست رجوع فرمایید. موفق باشید

27155
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سال نو شما مبارک حدود ۲۰ ساله که از مطالب پر بار شما استفاده می کنم. همینطور از اساتید دیگه نیز توفیق بهره گیری داشتم اما فکر می کنم عبادات من در کنار این کسب معارف من رو به کمال سوق نداده چون مورد قبول واقع نشده برای این حرفم علت دارم استاد عزیز سه الی چهار روز است که افتادم در دام شهوت میدونم گناه هست اما توان مبارزه با خودم را ندارم. استاد عزیز کارهایی کردم که شرم می کنم اما چون من رو به این شکل نمی شناسید براتون تعریف می کنم. من که از فضای مجازی فقط بهره گیری معنوی داشتم. استاد عزیز اینها طی این سه الی چهار روز و کاملا اتفاقی و یهویی رخ داد. دیروز به خدا گفتم خدایا من از پس خودم بر نمیام میدونم اشتباه می کنم ولی استغفار کنم یعنی تو رو مسخره کردم چون هنوز قلبا پشیمون نیستم به خدا گفتم با همه این احوال بهت میگم ببخش هرچند قلبا پشیمون نیستم، اما کمکم کن من متاهلم اهل خیانت نیستم ولی بدجوری به این درد مبتلا شدم تمام مطالب شما و اساتید در خصوص شهوت و همه مسائل اخلاقی را خوندم مطالب میاد جلوی چشمم اما قدرت مبارزه ندارم و تنها حرفی که میتونم به خودم بزنم اینه که از دست بوس میل به پابوس کرده ای خاکت به سر ترقی معکوس کرده ای. حالا با این توجه که هنوز قلبا پشیمون نیستم اما نگران و مضطربم خواهشا به من بفرمایید چکار کنم تا بیشتر از این در این لجن مال دست و پا نزنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مرحله، از دام‌های شیطان است که شیطان در مسیر رجوع به حضرت حق پیش می‌آورد. ولی شیطان بیچاره نمی‌داند که کید او ضعیف است و شما به لطف الهی از این مرحله عبور می‌کنید و این را نیز متوجه می‌شوید که نباید مغرور شد و گمان کنیم بی‌عنایات الهی کسی به جایی می‌رسد. موفق باشید

27072
متن پرسش
سلام علیکم: در نقد دموکراسی گفته می شود که معایب بزرگی مثل سرنوشت مردم بازیچه ی هوس گروهی از مردم قرار می گیرد، مردم چون تجربه ی سیاست خارجی یا اقتصادی ندارند از داوری صحیح نسبت به امور سیاسی ناتوانند؛ همه رهبران از نیکان نیستند و نمی توان به آنها اعتماد کرد. رهبران برای کسب رأی درصدد جلب رضایت مردمند نه تأمین مصلحت واقعی آنها و در حکومت دموکراتیک آزادی در عقیده اگر چه خوب است ولی باعث از بین رفتن وحدت جامعه می شود. حال واقعا با این مباحث وجه تمایز بین مردمسالاری دینی و دموکراسی چیست و می شود دموکراسی را اساسا با این مشکلات در بستر دین تعریف کرد و در هویت دینی که قصد تحقق حکم الهی بر جامعه را دارد، گذاشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به جهت همین مشکلات که در دل دموکراسی به صِرف دموکراسی نهفته است. بنای نظام اسلامی آن است که انتخاب مردم در بستر سنت و شریعت الهی انجام گیرد و معنای حضور شورای نگهبان در انتخابات از همین قرار است تا کلّیّت نظام و اهداف قدسی آن همواره محفوظ بماند. موفق باشید

27067
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد گرانقدر: جدیدا سوالات زیادی به ذهن حقیر می رسد یا مکشوف می شود. جواب مرحمت کنید ممنون می شوم: آیا درست است بگوئیم که جهنم برای هیچ انسانی ابدی نیست؟ اگر خواهید گفت طبق وعده های قرآن، جهنمِ خالد داریم از کجا معلوم که مخاطب آن جن نباشد که به اصل خود (آتش) باز خواهد گشت؟ حالت خیربینی حقیر خیلی قوی شده و نمی دانم درست است یا خیر؟ ضمن اینکه در دستورات الهی و در عمل، سست تر از قبل نشده ام. تعلیم یا تذکری مرحمت فرمایید. ایدکم الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظر ابن‌عربی هم همین است که انسان در عذاب، مخلّد نیست. ولی علامه‌ی طباطبایی دلایلی دارند بر مخلّدبودنِ عذاب، از آن جهت که وقتی انسان در شرک فرو رفت در دوری از رحمت الهی فرو رفته است و این همان مخلّدبودن در عذاب است. ۲. الحمداللّه، شکر کنید. موفق باشید

26860

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد نظرتون راجع به این متن از آقای داود صمدی آملی چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مؤمن! کدام صحبت؟!! موفق باشید

25789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم! استاد پناهیان در سلسله مباحثی، راهبرد اصلی نظام تربیت دینی (تنها مسیر) را جهاد با نفس یا مدیریت تمایلات نامید. نظر شما در این باره چیست!؟ آیا می شود نظام تعلیم و تربیت را حول محور جهاد با نفس تعریف کرد!!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن بسیار درستی است. موفق باشید

25762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا امروز جریان انقلابی و بسیجی ما بصورت کلان می توان گفت درگیر تحجر و یا رکود و سکون است؟ بسیاری هر چند شاید به تندی می گویند نیروهای انقلابی از فهم ضروریات جامعه غافل اند و برداشتهای فقهی ایدئولوژیک اند و نگاه عطوفت و مهربانانه ای جهت جذب حداکثری ندارند. آیا این مورد با وجود اینکه نسل نیروهای جوان مومن انقلابی بیشتر شده اند و آنها شروع به فعالیت فرهنگی کرده اند و بسیاری از عیب ها را هم پاک کرده اند، صدق می کند و اساساً می شود گفت جریان انقلابی به سکون افتاده و هیچ برنامه بلند مدتی بر کشور و تمدن ندارد و هنوز در گذشته مانده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز آموزه‌های دینی ما در حدّ مفاهیم دینی است و به اگزیستانس انسان کمتر نظر می‌شود. قرآن و روایات به جای آن‌که افقی در مقابل جان انسان بگشایند، موضوعاتِ آموختنی شده‌اند. عرایضی در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» شده است. موفق باشید

25653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: برای فهم بهتر برهان صدیقین چه کنیم؟ با توجه به اینکه هم متن را خوانده ام هم صوت را گوش داده ام. موضوع برایم نامفهوم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودش به مرور روشن می‌شود. موفق باشید

24907
متن پرسش
سلام استاد عزیزم‌: ببخشید استاد من یه مشکل بزرگ دارم. اینکه میدونم خدا ما رو ول نمیکنه و ما عین فقریم. ولی وجودا این رو حس نمی کنم و تا میام دعا کنم، این فکر میاد سراغم که چه فایده داره من خودم باید کارام رو درست کنم. از طرفی هم می بینم حتی کاری رو هم که سپردم به خدا، آخرش جوری شده که بازم می بینم زوایایی که از قبل تدبیرش نکردم و ازشون غافل بودم، خدا هم یاری نرسوند، این مساله بیشتر من رو به این میندازه که باید خودت روی همه چی فکر و برنامه ریزی کنی. لطفا من رو راهنمایی کنید. آیا از نظر عملی یا فکری باید خودم رو اصلاح کنم یا چیز دیگه؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «با توکل، زانوی اشتر ببند». ما در حدّ فهم و توان خود امور خود را تدبیر می‌کنیم ولی به عنایت الهی، بیشتر امیدواریم که فرمود« «مِن حیث لا یحتسب» از آن‌جایی که تو گمان نمی‌کنی نتایج کارت را به بهترین نحو به تو می‌دهیم. موفق باشید

24838

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
چه کنیم که سهل انگار نباشیم و نماز را اول وقت بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گناه نکنید، پر حرف نباشید، آرزوهای دنیایی را کم کنید، بی‌خود در جانِ خود، کینه از افراد را جای ندهید. موفق باشید

24698

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در یکی از سخنرانی هایی که انجام دادین شما فرمودین که ما انسان ها هر کدوم خواستیم در زمان کدام پیامبر (ص) به دنیا بیاییم. ادله هایی که بر این مسئله دارید رو بی‌زحمت ذکر کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به مباحث مربوط به «اعیان ثابته» رجوع فرمایید. موفق باشید

32210

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و رحمه الله. خیلی خلاصه و مختصر از جنابعالی راهنمائی طلب می‌کنم، چند وقتی خدا توفیق داده سحرها بلند میشم و مقداری قرآن می‌خوانم و بیشتر ذکر و تسبیح و صلوات تا اذان صبح و نماز و به کار و زندگی روزمره می‌رسم. خیلی دوست دارم مقداری از این زمان را به نماز شب اختصاص بدم اما نمیدونم چرا دلم راضی نمیشه از این جهت که انگاری این اسم نماز شب برای من خیلی بزرگ و غیرقابل دسترسه یا من لیاقت این مدل بندگان و خواص را ندارم یا اگر بخونم و کسی متوجه بشه و پخش بشه شاید اذیت بشم از نگاه و صحبت دیگران. واقعا نمیدونم نماز شب بخونم یا نه!! فقط دو رکعت نماز اول سحر میخونم بدون هیچ نیت خاصی و صرفا شکر خدا. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با خود مدارا کنید إن‌شاءالله شرایطی پیش خواهد آمد که نماز شب، خودش خود را به عنوان یکی از راه‌های زیبا جهت اُنس با خدا، نشان می‌دهد. موفق باشید

نمایش چاپی