بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25521
متن پرسش
سلام: آیا در بحث جوهر و عرض مثلا یک سیب باید سیب را یک واحد جوهر و عرض دار بدانیم یا سلول های سیب یا مولکول های یک سلول یا اتم های یک مولکول یا ذرات یک اتم؟ این بحث تقسیم بندی های کوچکتر باعث شده نتوانم با این مبحث ارتباط قوی برقرار کنم. لطفا مسئله را روشن کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً بحث جوهر و عرض ربطی به تقسیمات علوم تجربی ندارد. «عقل» در نظر به مثلاً این‌ سیب می‌اندیشد که رنگ و وزن آن را «عرض» بنامد و ذاتی را که با این رنگ و وزن ظهور کرده، «جوهر». که البته این در جای خود یک فرض عقلی است وگرنه در خارج، دو قسمت نداریم که یک قسمت جوهر باشد و یک قسمت عرض. موفق باشید

25419

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: وسوسه شیطان یک بار به بهانه علم٬ انسان را دچار عالم کثرات و شجره کرد اما امروز به بهانه ابدیت به سمت شجره دیگری دعوت می کند (آنچان که در تعالیم مکتب کابالا است) این شجره دوم چیست و چه اثری دارد؟ ممنون از اینکه وقت می گذارید. دعا گوی شما هستیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به بودنی گسترده‌تر از دنیا و آخرت باید نظر کرد. بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» که بر روی بنر سایت هست می‌تواند متذکر این امر باشد. موفق باشید

33866
متن پرسش

سلام علیکم: ان شاء الله مشمول عنایات الهی و توجهات حضرت ولیعصر(عج) باشید. امروز در کانال مطالب ویژه صوتی از حضرتعالی تحت عنوان «انتقام گیری جهان استکبار از انقلاب اسلامی به قیمت رسوایی جهان مدرن» منتشر شد که باز هم نوع نگاه و تدبر شما در وقایع اخیر و موقِف کنونی انقلاب اسلامی، نغز و حکیمانه بود و به تدبر عمیق تر و تمدنی تر در وقایع اخیر دعوت می نمود. سوال مهمی را هم در آن صوت درباره اینکه چرا جریان روشنفکری و تجددگرای داخلی، دوشادوش و هم افق با نظام سلطه و پرچمداران تمدن غربی و ایضاً جریان ارتجاع و تحجر به صحنه نبرد با انقلاب و غایات آن آمد، مطرح فرمودید که حقیقتاً جای تأملی عمیق دارد. بشخصه به نظر بنده می آید که ریشه این مسئله ای که مطرح فرمودید در آنجاست که گویا اساساً جریان روشفکر و تجددگرا، متوجه روح و ذات انقلاب اسلامی نیست و آن‌را صرفاً جنبشی سیاسی با مشارکت و حتی سهم آفرینی بالسویه آحاد فعالان سیاسی_اجتماعی عصر پهلوی جهت نیل به اهداف و غایاتی در بستر همین جهان مدرن و عالم انسان غربی می بینند و هم اکنون نیز آن‌را از دست رفته و رو به انهدام و چونان پوسته ای ظاهری می بینند؛ بماند که برخی شان اساساً حتی انقلاب اسلامی را در حد یک انقلاب هم نمی دیدند و یا به سبک شیوه های فکری_فرهنگی آمریکا و ناتو در جنگ سرد و افرادی چون آیزیا برلین و جرج اورول، بر طبل نفی هرگونه پایبندی به اصول و آرمانگرایی و برآوردن نوایی در برابر نیهیلیسم و قفس تنگ عهد غربی می کوبیدند و یا حتی با نظریاتی چون «موج سوم» بدنبال هضم و تحلیل واقعه عظيم بهمن ۵۷ بودند. کتاب «حلزون های خانه به دوش» شهید آوینی، حکایتی از این غفلت تاریخی و اصرار عجیب جریان روشنفکری بر جدال مستمر و مقاومت در برابر تذکر انقلاب اسلامی به وضعیت عالَم و آخرین تطورات مدرنیته و انسان غربی که همان نیهیلیسم و پوچ گرایی و غفلت از حضور و بودنی قدسی و با طلب متعالی آخرالزمانی در پهنه جهان است که با مطالعه آن حتی به این نتیجه می‌توان رسید که گویا اساساً جریان روشنفکری مایل و طالب است تا رسالت خود را بر تخطئه و نفی اصالت انقلاب اسلامی و ابعاد تمدن ساز آن تعریف کند و مغموم است که چرا روشنفکران، وارثان انقلاب نگشته اند. و متأسفانه هنوز هم این تفکر و صبغه فکری، علاقه ای به تدبر در جایگاه تمدنی انقلاب اسلامی و علت رقابت و انتقام گیری جهان استکبار از آن بویژه در وقایع اخیر ندارد و حتی به مطرح نمودن ادعاهای عجیبی و مسئولین گریزی از سابقه خود رسیده است. شاهد بودیم اینان بیانیه نوشتند که ریشه مسائل اخیر، اصرار بر اجرای اسلام حداکثری و سودای پیاده سازی همه جانبه اسلام در جامعه ایرانی است؛ سخنان رهبر انقلاب و رئیس جمهور که فرمودند وقایع کنونی نشانه ابتکار عمل ملت ایران و پیشروی انقلاب اسلامی و حرکت کشور بسمت رفع کاستی ها و قدرت فراگیر و همچنین واکنش عصبی دشمنان نسبت به ابطال استراتژی ها و فشارهای حداکثری شان است را ساده لوحی و امری تبلیغاتی خوانند؛ بیانیه وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه را مظهری از تداوم رویکردهای غلط حکمرانی دیدند؛ به نسخه پیچی های سکولار و مبتنی بر تلورانس در حیطه تکالیف فرهنگی حاکمیت من جمله پوشش روی کردند؛ به راهپیمایی مثل ۱۳ آبان که به تعبیر دکتر کچویان از عجایب انقلاب اسلامی آن هم در جهان امروزین، امثال همین تجمعات مردمی جهت تجدید عهد جمعی و پافشاری بر اصول و مبادی سیاسی در اقصی نقاط یک مملکت حتی جائیکه پوشش رسانه ای ندارد، می‌باشد، اشاره ای ندارند و کوچکترین تاملی در این نیروی و ظرفیت اجتماعی ندارند؛ و نهایتاً از اتلاف و فرسودگی اندیشه انقلابی و عدم توجه به آزادی سخن‌ها راندند. متاسفانه در گفتگوها و مناظراتشان هم چنین به نظر می‌رسد که گویا سخن و اندیشه انقلابی را داستان آرزومندی و عامل تشدید معضلات می بینند و کلیت حضور جهانی و روح لطیف انقلاب اسلامی و به ظهور آمدن اقوام متعمق آخرالزمانی در عصر انقلاب اسلامی که شهدا مظهر اعلای آن و سیره و زعامت متعالی امامین انقلاب را نمی بینند بلکه قائل به جلوه و بروز ناکاستی ها و عیوب و معضلات مبتلابه در سطح کلان و به پس رفتن قوت انقلاب است و بجای بحثی متفکرانه و تحلیلی کلان تر از عرصه ملی و بین المللی، به تداوم همان رویکردهای سابق مشغولند؛ ناگفته نماند که بسیاری از عیوب و ناکاستی ها ثمره نگاه غربزده در مواجهه تمدنی با غرب و ساختارهای شبه مدرن از عصر قاجار و پهلوی و الگوهای تجویز شده از دولت سازندگی به این سوست که خود روشنفکران و توسعه گرایان در سطوح تصمیم سازی و استراتژيک همین نظام، تجویز الگو کردند و جهت پیاده سازی الگوهای نئولیبرال در ایران، دولتها را بسوی پیگیری سیاستهایی چون کاهش جمعیت و انبوه سازی آپارتمان و خصوصی سازی ها و تعدیل ساختاری و اخذ وام های خارجی و توسعه پول اعتباری و ترغیب و تسهیل گری مدل تحصیل و اشتغال غربی و رها سازی مدیریت فضای سایبر و عدم توجه به محوریت نهاد خانواده هدایت کردند که شما بهتر از من واقفید همه این موارد، چونان دانه های تسبیح به هم متصل و در راستای یک نوع سبک حکمرانی و ساختار حیات اجتماعی و سبک زندگی است و تجلی دین حداقلی است که اتفاقاً منشا مشکل و تعارض می‌گردد و یقیناً ضلع فرهنگی و خانوادگی اقتصاد نئولیبرال یا شبه مدرن، برهنگی است و چنانچه بخواهیم بر حجاب و پوشش و حفظ حریم حیاء و عفاف تاکید کنیم، نمی‌توان بر مدل تحصیل و اشتغال بانوان در توسعه غربی پا فشرد و خانواده را محوریت نداد. البته بنده هم قائلم ما بعنوان دلسوزان و علاقه مندان به انقلاب اسلامی در اشاعه و مطرح ساختن حقیقت انقلاب و اسلام عزیز بعنوان دین آخرالزمانی به جامعه ویژه جوانان هم نسل حقیر، غفلت و کاهلی داشته ایم و الا بعض اهالی این جامعه نیز گمشده و جام جم خود را در مأوای روشنفکری با سوابق و آمال خاص آن، جستجو نمی نمودند و متوجه بودند با اتکاء و دل سپردن به جهان غرب و روشنفکران، عبور از تنگناها میسر نیست که همانا سبب بیماری نمی‌تواند داوری شفابخش باشد و قطعاً این تکلیف ماست که با تذکر به عالم انسان دینی و حقيقت این انقلاب و شیوه حکیمانه زعامت رهبر بزرگوارمان در استمرار انقلاب اسلامی و عدم استحاله آن و حفظ اصالت آن بسوی تمدن نوین پیش رو، افق روشن این مسیر را بگشاییم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که فرموده‌اید حقیقتاً تحلیلی خوب و حکیمانه نسبت به حقیقت تاریخیِ انقلاب اسلامی بود و تلاشی برای فهم جریان‌هایی که نتوانستند خود را در این تاریخ قدسی حاضر کنند بخصوص روشنفکران، که به قول جنابعالی رسالت خود را بر تخطئه و نفی اصالت انقلاب اسلامی فهمیدند. و هنر ما، آری! هنر ما این است که رازِ عدم درک جریان روشنفکری را نسبت به روح قدسی انقلاب اسلامی بفهمیم و بدانیم حضور در تفکر مدرن حتی حضور در اندیشه متفکران فلسفه غربی برای رسیدن به هویت قدسی انسان که اگر با دیانت و شریعت الهی جبران نشود باز همان پوچی و نیست‌انگاری است که جناب نیچه متذکر آن شد. این‌جا است که اولاً: راز حضور انقلاب اسلامی در جهان مدرن معلوم می‌شود که چه اندازه برای ادامه همین جهان، جود انقلاب اسلامی ضروری است. ثانیاً: رمز و راز کینه پنهانِ نه‌تنها جریان سیاسی جهان مدرن، بلکه جریان روشنفکری نیز معلوم می‌شود از آن جهت که در مقابل انقلاب اسلامی، متوجه عریانیِ خود شدند ولی نخواستند بپذیرند، به همان معنایی که جناب مولوی علت مقابله با انبیاء را این‌طور به میان می‌آورد که آن‌ها در اعتراض به انبیاء گفتند:

جان ما فارغ بد از اندیشه‌ها

در غم افکندید ما را و عنا

طوطی نقل شکر بودیم ما

مرغ مرگ‌اندیش گشتیم از شما

موفق باشید         

33692

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیز طاهرزاده عرض ادب و احترام. مطلب زیر را در پیام رسان ایتا در کانال نوشته ام. اگر ممکن است و زحمتی نیست آن‌را بخوانید و نظر شریفتان را مرقوم فرماید. با تشکر. مطلب: عصای موسی ♦️ مقدمه اول: همه مخلوقات خداوند تولدی دارند و اجلی. ♦️ مقدمه دوم: ابلیس از جنیان است. جنس او از زبانه آتش و از مخلوقات خداوند است. ♦️ مقدمه سوم: اجل اکثر مخلوقات خداوند، پنهان است ولی اجل ابلیس، مشخص و معلوم است. چون زمانی که ابلیس از درگاه خداوند رانده شد، از خداوند درخواست طول عمر تا روز قیامت را داشت. ولی خداوند تقاضای او را نپذیرفت و فقط تا وقت معلوم به او عمر داد. (سوره ص آیه ۸۱ و سوره حجر آیه ۳۸) ♦️ مقدمه چهارم: در روایات، وقت معلوم، زمان قیام حضرت بقیه الله الاعظم معرفی شده است به صورتی که حضرت، گردن ابلیس را در مسجد کوفه می‌زنند و زمین را برای همیشه از وجود منحوس او پاک می‌کنند. ♦️ مقدمه پنجم: روایات زیادی وجود دارد که ایرانیان، نقش اساسی و مهمی در ظهور حضرت مهدی علیه السلام دارند، به گونه ایی که اکثر یاران حضرت، ایرانی هستند. ♦️ مقدمه ششم: روایاتی وجود دارد که قبل از قیام حضرت بقیه الله، فردی از قم قیام می‌کند و با یارانی پولادی حکومتی در ایران ایجاد می‌کند. کشته های آنها شهید هستند، آنها از حکومتشان کوتاه نمی آیند تا آنکه پرچم حکومتشان را تحویل حضرت بقیه الله دهند. ⭕️ نتیجه: آیا معقول و منطقی نیست که تمرکز اصلی ابلیس و لشکریان او به جایی باشد که آنجا، محل تولد و رشد و تربیت یاران اصلی قاتل خودش باشد؟ ⭕️ نتیجه: آیا شیاطین تمام تلاششان را نخواهند کرد که جوانان شیعه ایرانی را با انواع حیله ها و فسادها و ... مشغول کنند تا برای مدتی هم که شده، بیشتر عمر کنند و به تباهی بنی آدم بپردازند؟ ⭕️ نتیجه: آیا ابلیس و لشکریان او با اغوای مسئولان و انحراف و فساد آنها ضربه بیشتری به نظام زمینه ساز نخواهد زد و آیا این کار ایمان ایرانیان شیعه را مثل خوره نخواهد خورد؟ ⭕️ نتیجه: ریشه تمام اختلاس ها و فساد های بزرگ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و ... و ریشه تمام‌ کوتاهی های مسئولین و ریشه اصلی نبودن عزم و عدم جهاد برای اصلاح قوانین به این موضوع بر می‌گردد که: اجل ابلیس ملعون بسیار نزدیک شده است و او با تمام قوای جنی و انسی به ایران و ایرانی و حکومت زمینه ساز ظهور حمله کرده است و ملعون تا جایی که می‌تواند سنگ اندازی کرده و ایجاد موانع می‌کند. ⭕️ نتیجه: اگر ما بتوانیم این امر مهم را برای مردم ایران و خصوصا نسل جوان تبیین کنیم، توانسته ایم قدم بسیار بزرگی در رفع شبهات برداریم و بسیاری از جوانان را از نابود شدن در فتنه های آخر الزمان نجات دهیم. امر مهم این است: ایرانیان با انقلاب اسلامی، زمینه ساز ظهور حضرت بقبه الله الاعظم هستند و ریشه اصلی همه تحریم ها و گرفتاری ها و اختلاس ها، ابلیس ملعون است با هدف ضربه زدن به ایمان ایرانیان و تخریب حکومت زمینه ساز ظهور. ⭕️ و باید توجه داشت که ممکن است قسمتی از مسئولان نیز نفوذی انگلیس و صهیونیسم و شیطان بزرگ باشند و برای تخریب، عمداً خلاف و خطا کنند. @barayemardanejang

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه آنچه می‌فرمایید نکات قابل توجهی است ولی فراموش نفرمایید که: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفاً» بنابراین به لطف الهی با حضور رهبر حکیم انقلاب و مسئولان دلسوز، نقشه‌های آن‌ها همه بی‌ثمر خواهد شد. موفق باشید

31602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بپرسم اینکه می‌فرمایید در حضور تاریخی باید با دعا منتظر تجلیات و الهامات الهی بود، چه جوری بین الهامات و اوهام فرق قایل بشیم؟ اگر بفرمایید با عقل، عقل که از جنس استدلاله آدم اگه بخواد تو حیطه عقل باشه تو حیطه الهام نیست اگر هم در حیطه الهام باشه در حیطه عقل و استدلال نیست، چه جوری بین اوهام و الهام تفاوت قایل بشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر سنت و سیره اولیای الهی و شریعت حقّه آن تجلیّات به ظهور می‌آیند و ما نیز با توجه به آموزه‌های دینی جایگاه آن ها را درک می‌کنیم و از آن‌ها بهره‌مندمی‌شویم. موفق باشید.

30945
متن پرسش
سلام استاد: این جمله: وقتی خود را به صراحت در معرض تکنولوژی قرار دهیم به ناگهان خود را درگیر فراخوانی آزاد بخش می یابیم این جمله از مقاله پرسش از تکنولوژی است این به چه معناست؟ از عقل تکنیکی توضیح بیشتر بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب آقای مارتین هایدگر، با نظر به ماهیت اصیل تکنولوژی به عنوان عطای الهی جهت درک بیشتر طبیعت، انسان‌ها ناگهان خود را درگیر فراخوانی آزادبخشی می‌یابند جهت انتخابی گشوده نسبت به ارتباط‌شان با طبیعت. که بحث آن مفصل است. پیشنهاد می‌شود در کنار مطالعه کتاب، صوت مباحث را نیز دنبال بفرمایید. موفق باشید

30742

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و تبریک به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک رمضان: سخنرانی دکتر امامی جمعه در زمینه ارائه طرحشان در مورد فلسفه اسلامی را که شنیدم به نظرم رسید خوب است برای شما هم ارسال کنم: https://www.boxara.ir/home/index.php/s/FJRSCZMatBq6K9t التماس دعا در این ایام عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله جناب آقای دکتر امامی‌جمعه با تعهد و دلسوزی و احاطه‌ای که روی فلسفه‌ی اسلامی دارند، تلاش می‌کنند این تراث بزرگ که در فردا بیشتر از امروز و دیروز به آن نیاز است، همچنان سرزنده بماند. بنده به سهم خود برای ایشان آرزوی موفقیت دارم و توصیه‌ی بنده به رفقا همیشه این بوده که از آثار نوشتاری و گفتاریِ این استاد مجاهد استفاده‌ی کامل ببرند. موفق باشید

30510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحيم سلام عليكم استاد بزرگوار: با توجه به فرمايشات شما و ديگر اساتيد بزرگوار به اين نتيجه رسيده ام كه امروزه، زنان بايد براي تعالي جامعه قدم بردارند. با توجه به تجربه اي كه از حضور در جامعه دارم و خصوصا مشكلات جامعه زنان، راهكارهاي ارزشمند دين من جمله تعدد زوجات، متعه (در صورتي كه سبك زندگي زن نباشد و به دليل كوتاهي مسئولين و تامين نيازهاي مالي و به كررات نباشد)، قواميت مرد و ... در صورتي كه عاملان آن مردان هوسباز و متاثر از قاجار نباشند به نفع جامعه زنان است. تفكرات فمينيستي بيشترين آسيب را به جامعه زنان وارد كرده است چراكه مانع شناخت خود و طي كردن مسير زنانه زنان شده است. وليكن استاد بزرگوار دلسوزاني در مقام تبيين و تبليغ به شيوه اي اين قواعد فقهي را بيان مي كنند كه زنان از دين دلزده مي شوند. همانطور كه فرموديد در ابتداي انقلاب گاهي امر به معروف و نهي از منكر كردن هاي انقلابيون باعث طرد شدن افراد و پيوستن به جبهه مقابل مي شد. گاهي شاهد تحقير و توهين به زن از طرف اين بزرگواران در مقام تبيين احكام الهي هستم و بهانه شان هم مقابله با فمينيسم است. شما اين حد از قاطعيت و اين شيوه تبيين را با توجه به كثرت تعداد دختران لازم مي دانيد؟ از آنجايي كه به عنوان معلم نظام حقوق زن در اسلام قصد فعاليت دارم از شما خواهشمندم راهنمايي بفرماييد چگونه عمل كنم تا گرفتار افراط و تفريط نشوم و در كجا بايد قاطعيت داشت و در كجا بايد ملايمت و ملاطفت به خرج داد؟ چگونه از تعدد زوجات حضرت رسول صلوات الله عليه بگويم كه غيرت زنانه، در عدم پذيرش اين امور باعث كنار گذاشتن دين و زير سوال بردن دين و ديانت نشود؟ در نهايت چگونه عمل كنم كه انجام وظيفه كرده باشم؟ سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به نظر رهبر انقلاب توجه شود: در نظر حضرت آیت الله العظمی خامنه‌ای بنابر ادله‌ی معتبر دینی چند همسری مردان، مباح اما غیر مستحب است، اما از آنجا که مطابق دلایل قرآنی جواز آن مشروط به اطمینان از رعایت عدالت بین همسران شده است، بنابراین هر گاه از نظر عقلایی عدم تحقق رعایت عدالت بین همسران محتمل باشد، ازدواج مجدد شوهر جایز نیست. همچنین در نگاه کلان معظم‌له به خانواده به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی در زندگی انسان و ضرورت شکل‌گیری خانواده و مراقبت و حفاظت از آن، عواملی در استحکام این بنیان الهی و شکل‌گیری آن مؤثر است از جمله: حفظ محبت و اعتماد متقابل زوجین، اصالت نقش مادری و تربیتی بانوان، پرهیز از راه یافتن نگاه مادی به خانواده و تجمل‌گرایی و رقابت‌های مادی خانواده‌ها، ترویج ازدواج آسان و نقش مهم و مؤثر والدین در آن، وظیفه دستگاه‌های حکومتی و رسانه‌ها در تسهیل امر ازدواج جوانان. بر این اساس از آنجا که در جامعه و کشور ما ازدواج مجدد مردان غالبا به ضرر استحکام خانواده و موجب تضعیف محبت زوجین و گاه فروپاشی خانواده است، نگاه معظم‌له به آن خوشبینانه و مثبت نیست و از این روست که این جمله در بیان ایشان تکرار شده است که: «خدا یکی و محبت یکی و یار یکی» موفق باشید

30363
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: راه رسیدن به مقام شهادت چیست؟ سردار سلیمانی می‌گفتند هر کس صبح شهادت را ننوشد شام مرگ را خواهد چشید. من می خواهم طبق دعای رهبرم آخرین روز عمرم شهادت باشد. لطفا راهنمایی کنید مدتی است که تنها آرزویم وصال خدا شده است و حتی بهشت برایم جذابیتی ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وصال با خدا با قاعده‌ی «خود را مبین که رستی» حاصل می‌شود. در این مسیر عبودیت حضرت حق، راه‌گشا می‌باشد آن‌هم با سعه‌ی صدر محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله». امامِ شهدا، معارفی را در این رابطه در کتاب‌هایشان برای ما به ودیعه گذاشتند و راهی هم در مقابل استکبار در بستر انقلاب اسلامی معلوم کردند تا ما تنها نمانیم و از شهدا عقب نیفتیم. موفق باشید

30158
متن پرسش
سلام علیکم:‌ در برزخ و قیامت هر کسی بر اساس عقاید و اعمال و اخلاق خود دنیایی دارد که مخصوص خود اوست لذا ارتباط آنها با با یکدیگر به چه صورت است و آیا ارتباطی با هم دارند؟ آیا تداخل دنیاهای آنها با یکدیگر معنا دارد و از بهشت هم استفاده می‌کنند؟ در مورد اهل جهنم هم همینطور. مثلا فرموده‌اند فلان خصوصیت چنان تعفنی ایجاد می‌کند که همه اهل جهنم از آن معذب می‌شوند در خالی که این بو متعلق به کسی است که آن خصلت عارض او شده و دیگران چرا باید معذب شوند؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در قیامت انسان‌ها در عین آن‌که پیش خودشان هستند، آن‌جایی که اذن دارند می‌توانند نزد همدیگر باشند. اگر بتوانید با حوصله‌ی جدّی به صوت‌های شرح کتاب «معاد» بپردازید، راحت‌تر این مسائل‌تان روشن می‌شود. موفق باشید

30134

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: توفیق حاصل آمد فایل سوالاتتان که آن دوست عزیز در یکی از سوالات قرار داده بود از آخر به اول بررسی کنم و تا کنون به اواسط سال 94 رسیدم آنچه درین 5 سال که من مطالعه کردم توجهم را بخود جلب نموده است اینست که بمرور شاهد سوالات و انتقاداتی از رهبری هستیم و شما هم مکرر دیدم می‌گویید که نباید بخاطر دهی شهری را به آتش کشید. درحالیکه استاد این ده نیست که آتش گرفته بلکه کم کم کل کشور است که در شعله ها در حال سوختن است و امید مردم به رهبریست و از او درین آتشفشان مصائب و فلاکتها متوقع آتشنشانی هستند. با توجه به اینکه بسیاری از افرادی که به این سایت مراجعه می‌کنند تعلق خاطر به انقلاب، دین، معارف و... دارند و از طرفی طرح انتقاد از رهبری مخاطرات امنیتی خود را می‌تواند به همراه بیاورد و بسیاری مطرح نمی‌کنند یک سینه حرف موج می زند در دهان ما / از بیم جان اگرچه خموشیم چون حباب. باز این همه سوال از رهبری چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟ حتی کار بجایی می‌رسد که یکی از کاربران که حزب اللهی و متدین است می‌گوید که مواضع رهبری بعضا با عقل موافقتی ندارد و این را امتحانی برای مومنین می‌بیند. استاد حال این سوالات را نمونه گیری ای بدانید از جامعه. جامعه ای که در آن دیگر فقط متدینین قرار ندارند واقعا ذهنیت افراد جامعه نسبت به رهبری چیست و چه شده است که رهبری اینطور ذهن و ضمیر آحاد مردم نسبت به ایشان به تردید افتاده است. همانطور که مرحوم هاشمی کوکب دولتش به سردی گرایید مورد هجمه ها از سوی اصلاح طلبان و بسیاری از مردم قرار گرفت، شکست پشت شکست، در مجلس، ریاست جمهوری و ... 88 به بعد که فوق العاده تحت فشار قرار گرفتند خبرگان را از او گرفتند با رد صلاحیت تیر آخر را زدند روحانی را پیش کشید و بقول خودش فکر کنم گفته بود روحانی 3 درصد رای داشت با حمایت من 50 درصد شد و بعد خبرگان را دیدیم رای اول شد و در آخر آن تشییع میلیونی و این اوج سیاست و کیاست ایشان را نشان می‌دهد نسبت به رهبری هم از 88 به این سو که متاسفانه ایشان تضعیف شده اند. حقیر در سالیان اخیر منتظر بودم که کی ایشان بار دیگر سربر می آورند و مورد اقبال قلوب آحاد جامعه قرار می گیرند در 98 که اسامی تهران را از رادیو گوش می‌کردم خوشحال شدم که مردم بازگشتند لیست اسامی بود بدون خواندن تعداد آرا. تا اینکه کم کم تعداد آرا هم در رادیو خوانده شد و چون آرا کم بود به تردید افتادم و بعد که درصد مشارکت پایین را دیدم متوجه شدم نه هنوز خورشید رهبری پشت ابرهایی بس تیره در انتظار طلوعی دوباره نشسته است و اینکه آیا ایشان می‌توانند بسان هاشمی ورق را بسوی خود بازگردانند برایم معماییست ناگشوده. کی استاد کی شاهد طلوع رهبری خواهیم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضع و جایگاه رهبر معظم انقلاب، موضع اظهار حقایق قرآنی برای نظام اسلامی و پاسداری از انقلاب و قانون اساسی است. بررسی هویت ایشان باید مبتنی بر آن باشد که آیا در این حیطه موفق بوده‌اند یا نه؟ در عین آن‌که ایشان معصوم نیستند، ولی چون مبتنی بر متون قابل اعتماد سخن می‌گویند، متفکرانه عمل می‌کنند. بدین لحاظ نباید جایگاه ایشان را در رأی مردم جستجو کرد. به گفته‌ی افلاطون، مگر مردم در موضوع متفکران، صاحب‌نظرند؟ و یا برای متخصص قلب، باید به متخصصان این امر رجوع کرد، یا به عموم مردم؟ در این‌جا است که جایگاه مجلس خبرگان رهبری به عنوان یک امر کاملاً علمی مطرح می‌شود. موفق باشید

30121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت تون بخیر. من در جریان خواستگاری که کار جدی می‌شد، دچار ترس و دلهره زیادی شدم که قبلاً تجربه نکرده بودم. برای همین رو آوردم به استخاره و بعد از اینکه جواب استخاره بد آمد با توافق طرفین بخاطر استخاره کار را دنبال نکردیم. الان تقریبا چهار ماه از استخاره قبلی زمان می‌گذرد، برای خواستگاری مجدد باید دوباره استخاره گرفته شود یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. خود انسان باید تا آن‌جا که ممکن است و بر اساس ملاک‌های دینی و عقلانی، موضوع را انتخاب کند. موفق باشید

30100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: من یکی از علاقه های همیشگی ام مطالعه کتاب بوده و همیشه آرزو می کردم که فرصتی بیابم و بتوانم کتاب های مختلف خود را مطالعه کنم. حتی وقتی حالم بد بود با مراجعه به کتابفروشی و سیر در لا به لای کتاب ها روحیه می گرفتم. از طرفی به مباحث دینی هم خیلی علاقه مندم و توفیق حفظ قرآن را نیز داشته ام. اما مدتی است (حدودا دو ماه) که هیچ میل و رغبتی نسبت به هیچگونه مطالعه و یا عمل عبادی ندارم. در واقع در خودم نوعی سیری حس می‌کنم که گویا همه چیز برایم تکراری است و هیچ جذابیتی برایم ندارد. حتی وقتی برخی از مباحث معرفت النفس و... را مطالعه می کنم انگار نه انگار که مطلب مهمی است و زود خسته می شوم. واقعا نمی‌دانم چه کنم. هر موضوعی و هر کاری را که برای اقدام در پیش می گیرم این حالت را حس می‌کنم. حتی کارهای عملی نیز همین‌گونه اند. احساس می‌کنم دیگر هیچ چیزی برایم جذابیت ندارد و در من انگیزه ایجاد نمی کند. خیلی ممنون میشم اگر من را راهنمایی کنید که از این حالت نجات پیدا کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: می‌توان گفت این همان قبضی است که باید پیش بیاید تا پس از آن به بسطی برسید جهت حضور در عالَمی برتر. موفق باشید

29934
متن پرسش

با سلام استاد: خیلی دوست دارم ریاضت بکشم یکم سجده طولانی یا رکوع طولانی و ... داشته باشم نمی توانم! روحم موافقت نمی کنه چه کنم استاد؟ برای نجاتم از بی عزمی چه کنم؟ تا کی امروز و فردا؟ آثار شما را بعضا مطالعه کردم جسارتا اگر بشه ارجاع ندهید. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به افقی نظر کنید که در پیشِ رو دارید. نوشته‌ای که در مورد حاج قاسم تحت عنوان « حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه» عرض شد خدمتتان ارسال می‌شود. در موردآن  فکر بفرمایید. موفق باشید

حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه

باسمه تعالی

مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى‏ نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً (۲۳/ احزاب)

۱. حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز می‌کند و چون شورمندی در شخصیت انسان‌ها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را می‌نمایاند.

۲. ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی می‌کند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همه‌چیز و حتی از خود بگذرد و دست‌شستن از زندگی، تنها از عهده‌ی کسی برمی‌آید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظه‌ی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه می‌کند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشه‌ی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن می‌باشند.

۳. حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیب‌ترین قدمی است که تنها با حاج قاسم‌ها به ظهور می‌آید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟ 

۴. این نکته‌ی بسیار مهمی است که وقتی انسان نداند آرمان‌ حقیقی‌اش چه باید باشد، سرگردان اهداف تهی می‌شود و عملاً خود را در امورِ پراکنده، پراکنده می‌کند و برای نجات از این پراکندگیِ شخصیت، حضرت احدیت جان و قلب انسان را به سوی خود جلب میکند، تا انسان از پراکندگی شخصیت نجات یابد و به خود آید. به خودآمدن، همان احیاء و زنده‌شدن قلب است. زیرا در آن صورت توجه جان انسان به حقیقتِ یگانه‌ی عالم می‌افتد و احساس زنده بودن قلب، در خود انسان پیش می‌آید و در این حال چشم انداز و میدان دید انسان تنها حقیفت خواهد شد و هرجا آن را بیابد می شناسد.

۵. مهم آن‌جا است که هرکدام سعی کنیم تکلیف‌مان را نسبت به حقیقت بدانیم و دائم به این فکر باشیم که خودمان حجاب حقیقت نباشیم تا از تجلیات انوار الهی که ما را متوجه چشم اندازی می‌کند که در پیش روست، استفاده کنیم و افق عالم را صبح طلوع حقیقت در نظر بگیریم و هم‌اکنون از آن بهره‌مند شویم. در آن صورت خدا را در تاریخ‌های مختلف و در مناظر مختلف نظاره خواهیم کرد

۶. فهمِ شأن خدا در هستی به این معنا است که انسان به اقتضای ذاتش که وجودی است گشوده، می‌تواند تجلیّات انوار الهی را در خود احساس کند و با همه‌ی موجودات که بهره‌ای از وجود دارند رابطه برقرار کند و آن‌ها را بفهمد و نسبت به وجودِ آن‌ها فکر کند و با موجودات گفتگو نماید. در این حالت است که انسان می‌یابد چگونه تشییع‌کنندگانِ سردار، مظهر انوار الهی بودند.

۷. ما انسان‌ها هر بار حینِ رو برو شدن با یک رخداد تاریخی و یا انسانی بزرگ، چیزی متفاوت را می فهمیم. تعدد دلالت‌ها هر بار یک تعدد تاریخی است. این تعدد از این‌جا ناشی می‌شود که هر بار به گونه‌ای متفاوت از سوی تجلیات الهی مورد خطاب قرار می‌گیریم و این است که باید بدانیم از حاج قاسم سخن گفتن تمام شدنی نیست.

29818

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: شرط استفاده از صوتهای فصوص و منازل السائرین شما چی هستش؟ چه مراحلی و با چه کیفیتی حرمت شرعی استفاده از فایلها رو بلا مانع میکنه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا «ده نکته در معرفت نفس» و سپس «برهان صدیقین» و بعد از آن مباحث «معاد» که همه إن‌شاءالله با شرح صوتی آن دنبال شود و در کنار آن اُنس با مباحث قرآنی مثل سوره‌ی آل‌عمران؛ دنبال شود می‌توان آماده‌ی دنبال‌کردن مباحث شرح فصوص شد. موفق باشید

29658

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: یکی از دوستان بنده که در سطح سه حوزه تحصیل می کنند، برای پایان نامه موضوعی را می خواستند. با توجه به اینکه رشتشون تفسیر قرآن هست و خانم هم هستند. موضوع پیشنهاد نمی فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً در این موارد، ورودی نداشته‌ام. موفق باشید

29480

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: منظور از انس با قرآن کریم چیست؟ دقیقا چه کاری باید صورت گیرد؟ به چه کتبی برای فهم دقیق این موضوع مراجعه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از فهم ظاهری آیات به کمک ادبیات عرب، از تفسیری مثل تفسیر «المیزان»، کار می‌آید. موفق باشید

28817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. تا حالا دو بار سئوالم پرسیدم ولی جوابش را داخل سایت پیدا نکردم. سئوال یکی از دوستانم که با مباحث شما آشنا هست را تقدیم می‌کنم. می‌گوید شب قدر پارسال از خدا خواستم تا از دریچه کمک به خلق، خودش را به من نشان دهد و از این راه خدا رادر زندگی بیابم. متاهل هستم و صاحب یک فرزند. در خانه شخصی خودم زندگی می‌کنم. از مال دنیا یک خودرو و یک پلاک زمین مسکونی دارم. تصمیم دارم با فروش این اموالم، پولی را تهیه کرده و صرف کمک به فقرا ایرانی و غیر ایرانی کنم. نظر شما درباره این روشم چیست؟ معتقدم برای رسیدن به خدا باید از همه اینها و تعلقات گذشت یا اینکه با عبادات معمول و کمک های خیّرانه متعارف باید خدا را به صحنه روح و قلب خود حاضر کنیم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: باید آنچه در زندگی نیاز دارید و نداشتن آن موجب زحمت برای خانواده می‌شود، را نگه بدارید و در این مسیر حتماً نباید از فقرا غفلت کرد. موفق باشید

27766

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله استاد: میخاستم بدونم جهان بینی حضرت آقا مبتنی بر عرفان اسلامیه؟ ایشون خودشون فرمودن در عرفان نظری هیچ ورودی ندارم و از طرفی نسبت به نحله عرفا خیلی علاقه نشون میدن.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم دنبال‌کردن نگاه عرفانیِ حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» است و دقت بر روی حکمت صدرایی که بحمداللّه رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» خیلی خوب روح و روان و قلب خود را در این میدان‌ها پرورانده‌اند. موفق باشید

27158

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا یار و نگهدار شما باشد. اخیرا کلیپی به دستم رسید که صحبتهای آقای علوی تهرانی بود و میگفتن شرف الشمس کار بهاییت است و شیعیان باید از آن احتراز کنند و هوشیار باشند. نظر حضرتعالی چیست؟ ممنونم و تمنای دعا دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست اهل تحقیق، معتقدند چندان نباید قضیه‌ی «شرف الشّمس» را دنبال کرد. موفق باشید

27147

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: استادی داشتیم که به ما گفته بودند شعبان باغی است که انسان را به تالار مهمانی ماه رمضان می رسانند. از طرفی با مطالعه مباحث جهان گمشده عالم خیال که فرمودید محبت به خداوند یعنی محبت به پیامبر و محبت به پیامبر یعنی سیره ایشان در عالم خیال. آیا آن باغ همان محبت به پیامبر در موطن خیال می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی آن نوع بلوغی که بتوانیم در عالم مثال و خیال حاضر شویم، سلوک عرفانیِ خاصِ خود را می‌طلبد. به همین جهت نام «جهان گمشده» بر آن نهاده شد. موفق باشید

27022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب و تبریک این ایام: در آیه ۵۵ سوره مدثر حضرت حق می فرماید «وَ مَا یَذْکُرُونَ إِلا أَنْ یَشَاءَ اللَّهُ هُوَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ»؛ مقصود از اینکه خداوند در قرآن خود را اهل تقوی و اهل مغفرت می داند، چه می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اوست که در میدان حضورش در شخصیت بندگان، آن‌ها را منوّر به کنترل از بدی‌ها می‌کند زیرا خود او عین خوبی است و اهل مغفرت است به لحاظ آن‌که بدی‌ها را می‌پوشاند تا انسان‌ها در ادامه‌ی راه مأیوس نگردند. موفق باشید

26719

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به این آیه سوره مبارکه فتح «انّا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً»، آیا مقام شهادت از شئون انحصاری مقام نبوت و امامت است، یا همانند مقام عصمت، افراد غیرمعصوم هم می توانند در مراتبی از مقام شهادت برخوردار شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه‌ی مذکور، نظر به حضور رسول خدا صلوات‌الله‌علیه‌وآله در عالم دارد که چگونه ناظر بر همه‌ی مناسبات عالَم هستند ولی در جای دیگر شاهد، شامل ائمه و مومنین هم می‌شود. می‌فرماید: وَكَذٰلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَيَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا موفق باشید

26696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تحیت: مدتی هست که اوهامات بنده به شدت زیاد شده و خودشون را در نماز نشان می دهند به گونه ای که اصلا از نماز خواندن چیزی نمی فهمم. بعد به آن می رسم که خب پس رب ما کو؟ کجاست؟ مگر حضرت علی علیه سلام نمی گفت من خدای نادیده را نمی پرستم؟ پس کو؟ مگر در نماز هر شب ماه رجب اول سوره کافرون خاونده نمی شود که نفی می کند و بعد سوره توحید که می گوید الله صمد؟ پس کو؟ اصلا ما چی را نفی می کنیم وقتی حق را نمی بینیم؟ خلاصه به شدت درگیر هستم. لطفا راهنمایی عملی بفرمایید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی سایت ان‌شاءالله کمک می‌کند. موفق باشید

26562

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام: در خواب دیدم در حال سجده هستم و پیشانی ام بجای مهر بر زغال افروخته است ولی سوختنی در کار نبود و خنک بود و پیشانی ام نمی سوخت. با توجه به اینکه سعی در صفای باطن و خودسازی دارم برایم تعبیرش مهم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً خدمت رفقا عرض شد، تعبیر خواب، علمی است که در اختیار هرکسی نیست و بنده تعبیر خواب نمی‌دانم. به راهی که قدم گذاشته‌اید، امیدوار باشید.  موفق باشید

نمایش چاپی