بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13588
متن پرسش
بسم الله با عرض سلام خدمت استاد: دیشب در یک مجلس روضه یک روحانی شروع کرد به سخنانی که برایم خیلی عجیب بود... گفت بعضی فضائل امیرالمومنین را بعضی ها ساخته اند برای کوبیدن امیرالمومنین علیه السلام مثل کشیدن تیر از پای حضرت علی علیه السلام و گفت مگر حضرت علی علیه السلام نعوذ بالله بچه است که می خواهند حواس او را پرت کنند و تازه از پسر او سوال می کنند که چه کنند... در مورد راوی ها هم حرف زد که گفت موثق نیست ... جالب تر این بود که کلی به مولوی و مثنوی بد و بی راه گفت و می گفت قضیه ی تف کردن در صورت حضرت علی علیه السلام دروغ است و این را برای این در آوردند که بعدا بگویند حضرت علی علیه السلام هم هوای نفس داشت و بعد بلند شد یک دور زد تا هوای نفسش را از بین ببرد، و می گفت اینها دروغه!!! و استناد هم به کتاب و حرف آقای ری شهری می کرد ... حاج آقا تا حالا این حرف ها را نشنیده بودم واقعا برام سوال شد این قضیه ها ایراد دارند؟؟!! التماس دعا یاعلی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از این آدم‌های بیگانه از معارف عمیق دینی همه‌جا هست. بیچاره اسلام که در دست این‌ها افتاده است. حضرت امام اینان را تحت عنوان «مقدسان نادان» نام می‌برند. اینان ظرفی را که آقا مصطفی«رحمة‌اللّه‌‌علیه» از آن آب می‌خورد آب می‌کشیدند، چون پدر او حکمت و عرفان تدریس می‌کرد. اینان غافل‌اند که حساسیت لازم در مورد سند برای روایات اخلاقی و عرفانی ما خیلی در گذشته معمول نبوده است. بشتر موضوعات سینه به سینه منتقل می‌شده است. موفق باشید

13583
متن پرسش
ما تجلیات و پرتوهای وجود امام و ظهورات اوییم که او در هر مظهری به شکلی خود را می نمایاند امام خود برتر ماست یعنی حقیقت امام است که در آینه های مختلف صور مختلف به خود گرفته و همه اوست و نمایش اوست مانند نفس انسان و حالات او و صفات او که هر صفتی خود انسان است و حقیقت او نفس ناطقه است... این مبنا در مورد رابطه همه ائمه با ما صادق است چون در مقام تجرد محض همه آنها یک حقیقت واحد اند .... صوت شما رو هم در مورد اعیان تدریس مصباح امام شنیدم بسیار نافع بود اما رابطه عین ثابت پیامبر (ص) و ائمه (ع) چطوره چه نسبتی هست؟ من این مبنا رو از کتابی ک در مورد زیارت عاشورا داشتین برداشت کردم آیا درست فهمیدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت غیبی و نوری ائمه و پیامبر یک حقیقت است و لذا عین ثابته‌ی آن‌ها، همه محل تجلی اسم اللّه اعظم است. نور تشیع مظهر حقیقت نور ائمه‌ی معصوم است. به اندازه‌ای که هرکس توانسته باشد آن نور را بگیرد، ولی از نظر تکوین وجود همه‌ی مخلوقات پرتو وجودی واسطه‌ی فیض است. لذا لازم است بین جایگاه تکوینی و تشریعی آن عزیزان خلط نشود. موفق باشید   

13582
متن پرسش
با سلام و احترام: امسال هم قصد پياده روي اربعين داريد؟ در سايت حج و زيارت براي اين منظور ثبت نام كرده ايد؟ امكان دارد كه ما هم در خدمت شما باشيم؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز مانند سال گذشته در کاروانی که زحمت رفتن به کربلا را به عهده گرفته بودند؛ امسال نیز ثبت نام کردم. شماره تلفن عزیزان عبارت از: 09136032342 می‌باشد. موفق باشید

13580
متن پرسش
سلام: ایام محرم را به استاد گرامی تسلیت می گویم: چند سوال داشتم: در سخنرانی 14 مهر فرمودید هایدگر در نقد غرب خوب است. و زبان تاریخ را فهمیده. حال دو سوال پیش می آید. 1. برای استفاده از کتب فلسفه غرب چه سیر مطالعه ای طی کنیم؟ چیزی که ارزش داشته باشد. 2. ما برای فهم زبان زمانه چه بکنیم. آن طلاب سخنرانی مرحوم فلسفی را گوش می دادند. ما چه کسانی را گوش کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بعد از فلسفه‌ی اسلامی و فهم دقیق اندیشه‌ی صدرایی، نوشته‌های دکتر داوری شما را آماده می‌کند تا با فهم نگاه تاریخی هگل به تفکر هایدگر برسید و او را به‌عنوان یک مذکِّر نسبت به اهداف قدسی انقلاب اسلامی بیابید. موفق باشید

13579
متن پرسش
با سلام: استاد محترم، وظیفه شیعه در دهه اول محرم طبق سخنان امام رضا (ع) به ابن شبیب عزاداری برای امام حسین (ع) است ولی با توجه به نیاز به تدارکات در مراسمات و برقراری نظم اینگونه جلسات و... عمدتا توفیق عزاداری از بنده صلب شده است. لطفا راهنمایی فرمائید تا از قافله عزاداران حسینی عقب نمانیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر تلاش‌های جنابعالی در بستر تحقق عزاداری واقعی و ارائه‌ی معارف حقه‌ی اهل‌البیت توسط سخنرانان باشد، ثواب کار شما کم‌تر از عزاداری نیست. ولی اگر تلاش شما در بستر پذیرایی‌های غیر مفید مثل شام‌دادن به عزاداران است، بهتر است که این‌کار را نکنید. موفق باشید

13578
متن پرسش
سلام عليکم استاد: غرض از مزاحمت در مورد رابطه بين روح انسان با تن انسان اينکه گفته مى شود روح انسان نظر مى کند به تن و تن را در اختيار مى گيرد و وقتی نظرش را بر می دارد آزادتر مى شود مانند رویای صادقه. براى نظر کردن که گفته مى شود مٽال ملموس مى زنيد و معنى اين واژه نظر کردن يعنى چه؟ يعنى همان اراده کردن؟ و اینکه گفته می شود نظر امام مبانی میل را عوض می کند این نظر کردن یعنی چه مدل در بر گرفتنی؟ در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که موضوع، موضوعی است تکوینی، خوب است بحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح آن را دنبال فرمایید. کتاب و بحث بر روی سایت هست. موفق باشید

13577
متن پرسش
سلام استاد: خدا قوت: در پاسخ به سوال 5437 فرموده بودید: «علیکم السلام: در مسیر دینداری تا یک جا عقل است که اظهار نظر می‌کند و ما را با اعمال شرعی جلو می‌برد ولی از یک جا به بعد قلب به میدان می‌آید، حال انسان متوجه می‌شود از نظر قلبی دست‌اش خالی است و به تعبیر شما احساس می‌کند در یک بیابان است که هیچ‌یک از گرایش‌های شرعی را در خود ندارد. از این‌جا به بعد، بعد از آن ادباری که فرمودید، آرام‌آرام به خود می‌آیید و از طریق قلب وارد وادی ایمان می‌شوید و به لطف الهی برزخ شما شروع می‌شود و آنچه را مؤمنین متوسط در برزخ با آن روبه‌رو می‌شوند و 7000 سال طول می‌کشد که به خود آیند و با پای قلب که تنها وسیله‌ی سیر در برزخ است بروند، شما إن‌شاءاللّه در این‌جا شروع خواهید کرد لذا اولاً: صبر در دینداری را فراموش نکنید و مواظب حرام و حلال الهی باشید. ثانیاً: صبر کنید تا از این حالت بگذرید خیلی بی‌تابی نکنید. موفق باشید» استاد ممکنه مصادیقی از مواردی که در این برزخ با آن روبرو می شویم را بفرمایید، منظورم برزخی هست که در این دنیا شروع می شود یعنی وقتی با پای قلب فرد وارد وادی ایمان می شود، به دنبال نشانه هایی هستم برای تشخیص وضعیت، اگر در این باره کتابهایی هم معرفی کنید ممنون میشم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد می‌کنم بحث‌هایی که در کتاب «معاد» شده است همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید تا إن‌شاءاللّه جواب کاملی نسبت به سؤالات خود داشته باشید. موفق باشید

13576
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: در مورد سوال 13555 که یکی از دوستان درباره استاد کامل داشتن برای سیر و سلوک سوال کرده بودند بنده عرضی دارم خدمتتون شاید نشنیده باشید. من خودم از حجه الاسلام علی بهجت فرزند آیت الله بهجت در یک مصاحبه خواندم که از قول آیت الله بهجت می گفتند پدرم فرمودند نظر آیت الله قاضی در اواخر عمر از لزوم داشتن استاد کامل عوض شده بود و ضروری نمیدونستن. فرزند آقای بهجت از ایشون می پرسند چرا این رو به عموم نمی فرمایید که ایشون می فرمایند این رو شاید نپذیرند از من چون اون دستور آقای قاضی مشهور شده. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی مهمی است. نشنیده بودم ولی مسلّم سخن آیت اللّه بهجت نمی‌تواند جدای از نگاه آیت اللّه قاضی به موضوعِ استاد باشد. موفق باشید

13574
متن پرسش
با سلام و احترام: ایرادی که به ولی فقیه می گیرند این است که تعداد زیادی از نمایندگان خبرگان نماینده رهبری در استان ها به عنوان امام جمعه هم هستند و این در بی طرف بودن ایشان نسبت به رهبر بی تاثیر نیست. دیگر این که اعضای شورای نگهبان که می توانند عضو مجلس خبرگان شوند وظیفه شان تعیین خبرگانی است که بعضا از رقبای سیاسی ایشان هستند. این ایرادها را چگونه جواب دهیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این طور اشکال کرده‌اند که: در خصوص نظارت مجلس خبرگان‏ دور مطرح است. اشكال اين است كه رهبرى، فقهاى شوراى نگهبان را نصب مى‏كنند، و فقهاى شوراى نگهبان صلاحيت اعضاى مجلس خبرگان‏ را بررسى و تأييد مى‏كنند و مجلس خبرگان‏ شخص رهبر را گزينش مى‏كنند. پس به اين ترتيب رهبر درصدر و ذيل اين سلسله، قرار مى‏گيرد و اينجا دور فلسفى يعنى توقف شئ بر نفس خود پيش مى‏آيد. به اين دليل كه صلاحيت فقهاى خبرگان‏ توسط فقهاى شوراى نگهبان تأييد مى‏شود و فقهاى شوراى نگهبان كسانى هستند كه توسط رهبر منصوب شده‏اند. در جواب باید گفت: اين حالت دور محسوب نمى‏شود و تالى فاسد دور را به همراه ندارد، چون وظيفه‏ى شوراى نگهبان در حدّ تأييد اجتهاد و عدم سوء پيشينه‏ى كانديداهاى نمايندگى مجلس خبرگان است و همه‏ى افرادى كه در حدّ اجتهاد هستند مى‏توانند خود را كانديدا كنند و مردم به هركدام كه صلاح ديدند رأى دهند. در حالى‏كه وقتى دور پيش مى‏آيد كه شوراى نگهبان عده‏اى را به عنوان مجلس خبرگان انتخاب كند - بدون امكان كانديداشدن مجتهدين - و بعد هم همان افراد، مجلس خبرگان را تشكيل دهند - بدون انتخاب مردم -. در رابطه با اشکالی که جنابعالی می‌فرمایید وقتی به جا است که متوجه نباشیم وظیفه‌ی خبرگان آن است که اگر عدم صلاحیت رهبری محرز شد، بتوانند آن را تشخیص دهند و او را عزل کنند. و مسلّم دین و تقوای عموم بالاتفاق چنین روحانیونی به آن‌ها اجازه نمی‌دهد که نسبت به امری این‌چنین مهم، مسامحه نمایند. موفق باشید

13573
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سوالم اینه که با توجه به موضوع اقتصاد مقاومتی که رهبر عزیز می فرمایند و گویا هیچ دولتی نمی خواهد آن را انجام دهد چطور می توانم اقتصاد مقاومتی را در زندگی شخصی خودم پیاده کنم؟ آیا این کار برکاتی برای زندگیم دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- باید مطالبه‌ی ما از مراکز تصمیم‌گیری، موضوع اقتصاد مقاومتی باشد و نگذاریم نسبت به آن سهل‌انگاری کنند 2- با سادگی در زندگی و خرید جنس ایرانی، اقتصاد مقاومتی را در امور شخصی یاری می‌کنیم 3- اگر بتوانیم در تولید مایحتاج مردم، بدون وابستگی به بیرون کشور قدمی برداریم، عملاً در بستر تحقق اقتصاد مقاومتی قدمی برداشته‌ایم و گرفتار پروژه‌های ناتمام فرهنگ مدرنیته نشده‌ایم. موفق باشید

13572
متن پرسش
با عرض سلام: آیا تناسخ یعنی خارج شدن روح از یک بدن و رفتن در یک بدن دیگر محال می باشد. چرا؟ لطفا اگر منابعی برای مطالعه بیشتر و عمیق تر در این مساله هست اعلام بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاصدرا در ابتدای کتاب «معرفت نفس و حشر»، دلایل غلط‌بودن نظریه‌ی تناسخ را با همین عنوان مطرح می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

13569
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ما (جنبش حیا) یک گروه هستیم که با هدف گفتمان سازی و فرهنگ سازی امر به معروف و نهی از منکر تشکیل شده و در حال فعالیت هستیم. بعد از سخنان نوروزی حضرت آقا و همچنین مطالعه ی کتاب ها و بحث های حضرت عالی درباره تمدن سازی اسلامی، این سوال برای ما مطرح شده است که جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در تمدن سازی اسلامی چیست و همچنین با برقراری تمدن اسلامی امر به معروف و نهی از منکر چگونه در جامعه نقش ایفا می کند؟ (البته سوال ما اکنون بیشتر در بخش اول یعنی جایگاه امر به معروف در تمدن سازی اسلامی، تمرکز دارد). به راحتی با توجه به آیه ی شریفه «الذین ان مکانهم فی الارض اقاموا الصلوه و ءاتوا الزکوه و امروا بالمعروف و نهوا عن المنکر و لله عقبه الامور» (41/حج) و همچنین سخنان حضرت آقا «برای ایجاد یك تمدّن اسلامی - مانند هر تمدّن دیگر - دو عنصر اساسی لازم است: یكی تولید فكر، یكی پرورش انسان. فكر اسلامی مثل یك دریای عمیق است؛ .....البته در آحاد مردم هم نقش‌آفرینیِ دینی هست؛ از راه امر به معروف و نهی از منكر؛ از راه آماده‌سازی خود برای این‌كه در یك جایگاه نقش‌آفرین قرار گیرند.» چهاردهم مهر سال 79) و همچنین از جمله در سخنرانی نوروز 94 در حرم رضوی علیه السلام که فرمودند: «هرکدام از این چهار شاخص (نماز و زکات و امر به معروف و نهی از منکر) به‌نحوی ترجمان ساخت و هندسه‌ی نظام اسلامی است.» و همچنین در میان اقشار مختلف مردم قم در تاریخ 19/10/ 68 نیز فرمودند: «این (امر به معروف و نهی از منکر)، تضمین‏کننده‏ی حیات طیبه در نظام اسلامی خواهد بود. عمل کنیم تا آثارش را ببینیم.» حال با توجه مطالب بالا اگر نظرتان را درباره رابطه ی بین تمدن سازی اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ و برای تحقیق و مطالعه ی بیشتر چه مسیری را پیشنهاد می کیند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که آیه‌ی مذکور را متذکر شدید ملاحظه کنید که خداوند در آیه‌ی مذکور می‌فرماید آن وقتی که مؤمنین محلی و جایگاهی را در زمین پیدا کردند و به یک معنا وقتی نظامی را تشکیل دادند و در متن آن نظام با اقامه‌ی صلوات و دادن زکات، نظام ارزشی و اقتصادی خود را تثبیت نمودند، بدیهی است که برای پایداری و تعالی آن نظام از یک طرف باید دلایل حقّانیت ارزش‌های خود را با امر به معروف به گوش افراد جامعه و به گوش جهانیان برساند. و از طرف دیگر باید آفات و آسیب‌های نظام را بشناسند و در نقد و نفی آن‌ها به معنای نهی از منکر تلاش کنند. به همین جهت امر به معروف و نهی از منکر در راستای یک نظام و نسبت به اهداف آن نظام، معنا دارد. و ما امروز در شرایط خاصی هستیم. زیرا هنوز مبانی معرفتی نظام توحیدی انقلاب اسلامی برای آحاد مردم تبیین نشده است تا در مقابل آن، مُنکَرِ آن نظام به‌خوبی معلوم شود و بتوانیم معنا کنیم که چرا نهی از منکر می‌کنیم؟ با توجه به این امر است که معتقدم ما از یک طرف باید مبانی معرفتی حضرت امام را جهت تحقق تمدن آینده، تبیین کنیم و از طرف دیگر، غرب را و جایگاه استکباری و ضد تمدن توحیدی آن را نقد نماییم. این است معنای امر به معروف و نهی از منکر تاریخِ امروز ما. موفق باشید

13567
متن پرسش
با عرض سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام محرم خدمت حضرتعالی: استاد بنده 2 تا خواب دیده ام که البته خواستم نظرتان را بدانم در این رابطه زیرا به شدت ذهن من را به خود درگیر کرده است: 1. خواب دیدم در قبرستانی هستم و رهبری نیز در آنجا حضور دارند. بنده دیدم سر قبر شهدا هستند و در حال نیایش هستند و سریع رفتم پیش ایشان دست مبارکشان را بوسیدم و بعد عرض کردم آقا نصیحتی بفرمایید. فرمودند مراقب چشم خود باشید. خواب دوم: باز در قبرستانی بودم دیدم قبر مرحوم انصاری همدانی و آقای ملکی تبریزی با اینکه در دو قبرستان هستند کنار هم می باشند به فاصله کمتر از یک متر به شدت به قبر های ساده ناگهان گفتم آبی روی قبر این بزرگان بریزم روی قبر آقای ملکی ریختم ناگهان زیر قبرشان دیدم یک گودال به شدت بزرگ ولی از بس که تاریک بود قابل رویت نبود به یکی از اقوام گفتم پاشو بریم تا نیوفتادیم در اینجا رفتم جلوتر اومدم نیفتم انگار یکی هولم داد و افتادم پایین ولی انگار از بالا پیش مردمی که جمع بودند میگفت تناب دادیم ولی 25 سال طول می کشه بیاد بالا و ناگهان از ترس این 25 سال از خواب پریدم. خواهش می کنم ما را از دعای خود محروم نفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده حقیقتاً علم تعبیر خواب ندارم. موفق باشید

13566
متن پرسش
سلام جناب استاد: با آرزوی قبولی عزاداری تان. بنده در شبکه اجتماعی تلگرام کانالی را جهت بازخوانی آثار و دیدگاه های شما بزرگوار و بحث و پیگیری بیشتر راه اندازی کرده ام که اگر شما اجازه بدهید فعال شود. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده برای جنابعالی و سایر عزیزان که در فضای مجازی متذکر معارف الهی و اخلاق ربّانی هستند، آرزوی موفقیت دارم و مسلّم چیزی نیست که بتوان از آن چشم‌پوشی کرد و میدان را به دشمنان اسلام داد. موفق باشید

13563
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: با آرزوی سلامتی شما و قبولی طاعات و عبادات: استاد چند وقتیه به یاری خدا تمام تمرکز و مطالعات خودم و روی توحید قرار دادم. استاد یه مشکل بزرگ دارم، وقتی میخوام دعا کنم وقتی میخوام خدا رو صدا بزنم چیکار کنم؟ تو ذهنم که وجودی نمیتونم بسازم چون این وجود مخلوق ذهنمه، نمیتونمم وقتی خدا رو صدا میزنم یه وجود مجهول رو صدا بزنم، اسم الله رو صدا بزنم. استاد گیجم خیلی این مسئله اذیتم میکنه با اینکه خیلی در زمینه توحید کتاب خوندم اما هنوز نمیدونم باید چیکار کنم؟ خواهش می کنم کمکم کنید اگه کتاب یا مقاله ای صلاح میدونید بهم معرفی کنید. ان شاءالله خدا به شما استاد عزیز سلامتی عنایت کنه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت صادق«علیه‌السلام» جهت توجه به موضوع فوق و اين‏كه اولًا: قلب انسان كاملًا با خدا آشنا است و خداوند در نزديك‏ترين شرايط به انسان است. ثانياً: مى‏تواند با خدا روبه‏رو شود، ما را متوجه نكته‏اى مى‏كنند كه خداوند در قرآن به آن اشاره فرموده است كه‏: «فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ‏ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ»،[1] و هنگامى كه بر كشتى سوار مى‏شوند خدا را با تمام خلوص مى‏خوانند و چون آن‏ها را به سوى خشكى رساند و نجاتشان داد، در همان حال شرك مى‏ورزند. بعد از طرح اين آيه حضرت فرمودند: آن‏وقت كه فرد در دريا اميد به هيچ‏چيز ندارد و به قدرتى لايزال متوسل مى‏شود «فَذَلِكَ الشَّيْ‏ءُ هُوَ اللَّهُ‏ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيْثُ لَا مُنْجِيَ وَ عَلَى الْإِغَاثَةِ حَيْثُ لَا مُغِيثَ»،[2] آن قدرت لايزال كه در آن حالت، آن فرد بدان متوسل مى‏شود همان خدايى است كه قادر بر نجات است، در آن موقعى كه هيچ نجات دهنده‏اى براى او نيست، و او فريادرس است، در شرايطى كه هيچ فريادرسى را در منظر خود نمى‏يابد. حديث مذكور؛ از بهترين نكته‏ها براى خدا يابى است. چون اولًا: ما را متوجه خدايى مى‏كند كه مافوق خداى مفهومى است و در آن شرايط خاص او را روبه‏روى خود مى‏يابيم، يعنى همان خدايى كه از طريق قلب بايد با آن مرتبط شد. ثانياً: اين خدا را انسان در وجود خود مى‏شناسد و احتياج نيست با كتاب و درس و مدرسه وجود او را براى خود اثبات كند. ثالثاً: و از همه مهم‏تر اين‏كه كافى است حجاب‏هايى كه خود را براى ما نجات‏دهنده و فريادرس مى‏نمايانند كنار رود، يك‏مرتبه قلب ما خود را با آن خدا روبه‏رو مى‏بيند. به همين جهت حضرت مى‏فرمايند: او خداى قادر بر نجات است آن موقعى كه هيچ نجات‏دهنده‏اى نيست، «حَيثُ لا منجى». وقتى در منظر جان انسان مشخص شود كه هيچ نجات‏دهنده‏اى نيست و همه آنچه ما به عنوان نجات‏دهنده به صورت وَهمى و دروغين به آن‏ها دل بسته بوديم، از منظر قلب كنار رفته‏اند، و وقتى روشن شود همه آنچه ما به عنوان فريادرسِ خود به آن‏ها دل بسته بوديم، از صحنه جان رخت بربسته‏اند، خداوند در عمق جان ما به عنوان فريادرس ظاهر مى‏گردد و ما با او روبه‏رو مى‏شويم. موفق باشید

 


[1] ( 1)- سوره عنكبوت، آيه 65.

[2] ( 1)- قَالَ رَجُلٌ لِلصَّادِقِ( ع) يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ دُلَّنِى عَلَى اللَّهِ مَا هُوَ فَقَدْ أَكْثَرَ عَلَى الْمُجَادِلُونَ وَ حَيرُونِى فَقَالَ لَهُ يا عَبْدَ اللَّهِ هَلْ رَكِبْتَ سَفِينَة قَطُّ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: فَهَلْ كُسِرَ بِكَ حَيثُ لَا سَفِينَة تُنْجِيكَ وَ لَا سِبَاحَة تُغْنِيكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ فَهَلْ تَعَلَّقَ قَلْبُكَ هُنَالِكَ أَنَّ شَيئاً مِنَ الْأَشْياءِ قَادِرٌ عَلَى يخَلِّصَكَ مِنْ وَرْطَتِكَ قَالَ: نَعَمْ قَالَ: الصَّادِقُ( ع) فَذَلِكَ الشَّى‏ءُ هُوَ اللَّهُ الْقَادِرُ عَلَى الْإِنْجَاءِ حَيثُ لَا مُنْجِى وَ عَلَى الْإِغَاثَة حَيثُ لَا مُغِيثَ.« معانيالأخبار»، ص 4-« توحيد صدوق»، ص 231.« بحارالانوار»، ج 3، ص 41.

13562
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. نظر شما درباره کتاب خصائص الحسینیه آیت الله شوشتری چیست؟ 2. به نظر شما این کتاب بهتر است یا کتاب نفس المهموم؟ (منظور از بهتر بودن نزدیکی و دوری از فضای مباحث شماست، بنده مباحث شما را دنبال می کنم). با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از کتب مذکور ارزش خود را دارند. کتاب «نفس المهموم» جمع‌بندی خوبی دارد به‌خصوص که شخصیت ارزشمندی مثل آیت اللّه شعرانی آن را ترجمه کرده‌اند. موفق باشید

13561
متن پرسش
با سلام: چند وقتی میشه با افرادی وارد بحث شدیم که با امام حسین (ع) مخالفت میکنن علت رو پرسیدم میگن در تاریخ طبری آمده که امام حسین (ع) به شمال ایران حمله کرده و ایرانیان رو کشته و مخالفت دوم اینه که میگه من قیام عاشورا رو قبول ندارم و جواب علت این سوالش هم اینه که امام حسین (ع) و یزید بر سر یک دختر این جنگ رو شروع کردن. جسارتا یه جواب دندان شکن می خواستم تا اونا رو سر جای خودشان بشونم با آرزوی روز افزون و سربلند اسلام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به همان تاریخ طبری با دقت نظر کنند، جریان حرکت امام حسین«علیه‌السلام» را در آن فضای تاریخی در رابطه با احیاء دین جدّشان پیامبر، به‌خوبی متوجه می‌شوند. و یا سری به نظر دانشمندان غیر شیعه به‌خصوص دانشمندان اهل سنت بزنند که چگونه همه متفق‌اند که حرکت امام حسین«علیه‌السلام» در مقابل جریان منحرف امویان صورت گرفته. بنده نظر بعضی از دانشمندان اهل سنت را در کتاب «راز شادی امام حسین«علیه‌السلام» در قتلگاه» که بر روی سایت هست، آورده‌ام. بدیهی است که یک محقق نباید نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» را با قرائت امویان دنبال کند! همچنان‌که دفاع مقدس 8 ساله را نباید با قرائت صدامیان بررسی نمود. موفق باشید

13560
متن پرسش
سلام استاد: با توجه به آیات قرآن آیا چشم زخم حقیقت دارد؟ ممنون از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی. در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» عرایضی در این مورد شده است. کتاب بر روی سایت است. موفق باشید

13559
متن پرسش
سلام علیکم حقیر طلبه هستم. با توجه به لزوم داشتن اطلاعات سیاسی و تحلیل سیاسی و بصیرت سیاسی (و رجوع مردم به روحانیت درباره ی مسائل سیاسی) که مقام معظم رهبری خیلی روی آن تأکید کردند، در این راستا چه کار کنم و چه کتابهایی مطالعه کنم؟ مثلا برای اطلاعات سیاسی، گوش دادن به اخبار کافی است یا باید به چه منابع دیگری رجوع کنیم؟ این حقیر خوب می دانم که یکی از وظایف مهم روحانیت، حفظ انقلاب از تحریف و انحراف و حفظ ارزشها و آرمان های انقلابی است، با توجه به اینکه دشمنان داخلی و خارجی درصدد تحریف انقلاب اسلامی و تحریف اهداف انقلاب اسلامی هستند، برای مقابله با این جریانات و بصیرت کافی پیدا کردن درباره ی انقلاب اسلامی و حفظ انقلاب از تحریف، چه کار کنم و چه کتابهایی را مطالعه نمایم؟ تمام کتابهای جناب عالی را تهیه کردم، آیا فقط کتاب های خودتان را در این زمینه مطالعه کنم یا به کتابهای دیگری هم رجوع کنم؟ لطفا در زمینه ی بصیرت سیاسی و انقلاب اسلامی و دفاع از آرمانه و ارزش‌های انقلابی و مواردی که بیان شد، هر کتابی را که برای یک طلبه، سودمند می دانید معرفی کنید. با تشکر از زحمات استاد و التماس دعا از ایشان در این شبهای غمناک ولی بصیرت افزا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آرام‌آرام بعد از فهم انقلاب اسلامی از طریق کتاب‌های مربوطه و دقت بر روی کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» با تمرکز بر روی سخنان مقام معظم رهبری از یک طرف و اُنس طولانی با صحیفه‌ی حضرت امام؛ إن‌شاءاللّه بصیرت لازم را که اقتضای این تاریخ است، به دست خواهید آورد. البته برای یک طلبه دروس رسمی حوزه، اولویت دارد. موفق باشید 

13558
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد سوال 13546 که فرمودید عین سخنان نیچه و هایدگر را ذکر کنم به آن دسترسی ندارم ولی آقای داوری در کتاب فلسفه ایدیولوژی و دروغ چنین می گویند: «در طی دو هزار و پانصد سال در فلسفه سخن این بوده است که نظر تکلیف عمل را روشن می کند. از نیچه به بعد فیلسوفان مخصوصا درباره این نسبت تامل کرده اند. هیدگر بر این قضیه روشنایی بسیار افکند و شاگرد او هانا ارنت به صراحت تقدم عمل را اثبات کرد» و در جایی می فرماید: «غرب از ابتدای تاریخ جدیدش دو وضع داشته است در هر دو وضع عمل بر نظر تقدم دارد. اگر در تاریخ فلسفه از زمان سقراط تا دوره جدید علم مقدم بر عمل بود در تفکر جدید غربی اراده بر عمل مقدم انگاشته شد.» و یا: «برای پاسخ دادن به این پرسش ها باید در معنای نظر و عمل و نسبت آنها با یکدیگر بیشتر تامل کرد. شاید ما در طرح مساله مرتکب اشتباهی شده باشیم ما از کجا می دانیم که آدمی صاحب دو قوه و توانایی نظری و عملی است؟... پس بیاییم نظر و عمل را از هم جدا ندانیم و فکرکنیم که نظر و عمل گرچه دو جلوه ی متفاوتند دو امر مستقل و منفک از یکدیگر نیستند یعنی عمل بدون نظر و نظر بدون عمل معنی ندارد. ولی باز وقتی به نظر و عمل می اندیشیم ناگزیر دوبین هستیم اگر نظر در برابر عمل قرار گرفت با سعی در به هم پیوستن شان دوگانگی منتفی نمی شود.»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عرض کردم این حرف درستی است که در نگاه نیچه و هایدگر، عمل بر نظر مقدم است، ولی در فضای فلسفه‌ای که آن‌ها در آن قرار دارند، نه آن‌که بتوانیم آن نگاه را در فلسفه‌ی اسلامی جستجو کنیم. فضای فلسفه‌ی آن‌ها با عقل دیگری جلو می‌رود. به همین جهت عرض شد باید با متون خود آن‌ها حرف آن‌ها را فهمید نه با نگاه انتزاعی خودمان. موفق باشید

13557
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: در باب عزاداری برای امام حسین (ع) در المراقبات بسیار تاکید بر عزاداری مخفی که باعث کم شدن احتمال ریا می شود، شده است. نحوه و میزان حضور در مجالس عمومی و عزاداری در خلوت باید چه صورتی باشد؟ آیا در اقامه عزاداری اصل بر گریه و اشک ریختن است و سایر امور مانند سینه زنی و . . . فرع است؟ آیا می توان برای به اصطلاح شور کرفتن مجلس و رونق مجلس امام حسین (ع) و سرد نشدن آن اعمالی را انجام داد که ناشی از جوشش دل نیست؟ (بحث ریا در این امور اخیر مدنظر است) تشکر فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون از طرف حضرت صادق«علیه‌السلام» جمع‌شدن شیعیان در کنار هم و عزاداری کردن آن‌ها برای امام حسین«علیه‌السلام» تأیید شده است، آن‌چه ما فعلاً در مراسم عزاداری انجام می‌دهیم، خوب است. منتها باید مواظب باشیم حالت ریایی به خود نگیرد. توصیه‌ی آیت اللّه ملکی در جای خود به عنوان یکی از مسیرهای سلوک، بسیار با ارزش است. موفق باشید

13556
متن پرسش
با عرض سلام: در بعضی اذکار و منجمله در زیارت عاشورا که صد بار لعن و سلام داریم در روایت آمده که می توانی ذکر را بگویی و بعد بگویی تسع و تسعین مره و یا مأه مره. اولا چرا دو نحوه وارد شده و ثانیا از نظر ریاضی بهتر نیست که مأه مره بگوییم؟ چون مره یعنی تکرار و به عبارتی یعنی آن یک مرتبه که گفته ایم را ضربدر عدد مذکور کرده ایم و بنابراین اگر ضربدر صد کنیم مقصود از ذکر حاصل شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی دارد که شما چگونه آن ذکر را تصور کنید. اگر وقتی آن ذکر را گفتید، آن را یک‌بار در نظر بگیرید، می‌گویید علاوه بر آن یک‌بار، نود و نه بار دیگر هم رویش. ولی اگر معنای آن ذکر را با گفتن آن ذکر در نظر بگیرید، می‌گویید آن معنا، صدبار باشد. موفق باشید

13555
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: از عرفای بزرگ به کرات بحث رجوع به استاد کامل مطرح شده است. آیا رسیدن به کمال به معنای خاص آن در عرفان (سفرهای چهارگانه) در عضر حاضر بدون رجوع به استاد کامل میسر است؟ از بزرگان پس از سید علی قاضی (ره) (گو اینکه در کمال ایشان اختلافی نیست) کدام یک از ایشان به این مرتبه نایل آمده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جزوه‌ی «روش سلوکی حضرت آیت اللّه بهجت» شده است. و تأکید ایشان بر این‌که می‌فرمایند در حال حاضر علمِ تو استاد توست، در آن‌جا مورد بررسی قرار گرفته است. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

13554
متن پرسش
سلام: گفته می شود به تعداد انفاس راه وجود دارد برای رسیدن به خدا آیا این حرف درست است به نظر اینجانب؟ راه دین فقط می تواند انسان را به کمال برساند از طرفی گفنه می شود «سبح لله ما فی السموات و ما فی الارض» همه موجودات دارند به سمت خدا می روند «انا لله و انا الیه راجعون» آیا انسانهای بد هم دارند به سمت خدا می روند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روایتی که می‌فرماید: « الطرق‏ إلى‏ اللّه‏ الخالق، بعدد أنفاس الخلائق» نظر به سیر الی اللّه در متن شریعت دارد. به این معنا که هرکس در شریعت الهی قصد رجوع به حضرت حق دارد تفاوت در برداشت‌های از دین و عمل به آن متفاوت است، به تفاوت کثرت انسان‌ها. و در این مورد نباید انتظار داشته باشیم هرکس مثل ما سیر إلی اللّه داشته باشد. به خود إلی اللّه در روایات توجه کنید یعنی مسیری که به سوی خدا است، مگر انسان‌های بد مسیر به سوی خدا دارند؟ البته موضوع سیر تکوینی، موضوع دیگری است که این روایت به آن نظر ندارد. موفق باشید

13551
متن پرسش
با سلام: جناب استاد طاهرزاده در کتابهاشون معتقد هستن که نبی اکرم (ص) و اهل بیت (ع) ایشون حقیقتی ورای نفس دارند که عالم از اون حقیقت شکل گرفت در قوس نزول و و اون حقیقت صادره ی اول هست. آیا منظور از اون حقیقت عین ثابت پیغمبر اکرم (ص) هست که محیط بر تمام اعیان ثابته هست که وقتی در قوس صعود با مقام صادر اول متحد میشن یعنی به تمامه کمالات عین ثابت خودشون رو دارا شدن؟ و عین ثابت ایشون هم دارای مقهم لایقفی هست. آیا میتونیم بگیم صادر اول عین ثابت پیغمبر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جمع‌بندی حرف خوبی است، ولی فراموش نفرمایید که صادره‌ی اول، مخلوق است و تحت سیطره‌ی خلیفة اللّه می‌باشد که مقامش مرز بین امکان و وجوب است و عین ثابته‌ی محمدی«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» مقام اتحاد با اسم اللّه است. شاید مباحث شرح کتاب «مصباح الهدایه» از امام در این مورد کمک کند. مباحث بر روی سایت هست. موفق باشید

نمایش چاپی