باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم یکی از بهترین مطالبی که اندیشمندان دینی در نسبت با ماهیت تکنولوژی باید دنبال کنند، نکاتی است که جناب آقای مارتین هایدگر در مقالهی عالمانهی «پرسش از تکنولوژی» به میان آورده است. از آن جهت که روشن میکند مسیر تکنولوژی که مسیر انکشاف و الثیا بود به گشتل و به محاسبهپذیربودنِ طبیعت تبدیل شد و معتقد است برای عبور از این معضل باید نظر به منجی داشت، البته به همان معنایی که خود هایدگر میگوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان با خودآگاهیِ لازم نظر به جایگاه کتب انحرافی بکند، بهخوبی مییابد چه اندازه بوی گند نفس امّارهی نویسندگان آنها جان را آزرده میکند. آری! طبیعی است که انسان باید به دنبال حق باشد تا باطلبودنِ باطل را بشناسد وگرنه اگر به دنبال هوس خود بود، غرقِ لجن اندیشههای باطل میشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چه اشکال دارد؟ مگر نداریم که پیامبر اکرم «صلی الله علیه و آله» فرمودند: «تَخَلَّقُوا بِاَخْلاقِ اللّه» ۲. نبوت ختم شده، ولی ولایت الهی همچنان در اولیاء الهی ادامه دارد ۳. چرا که نه؟! مگر مقام معظم رهبری ادعای استقلال از شریعت پیامبر دارند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی از علم جفر نمیدانم که آیا در این رابطهها هم نقش و تأثیر دارد یا نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید همهی امور را به خدا واگذار کرد و در بستر اینچنین توکلی وظایف خود را نیز انجام دهیم مثل آنکه از خود دفاع نماییم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واللّه اعلم. آنچه برای بنده مسلّم است تاریخی است که در آن تاریخ، انقلاب اسلامی حرف اول و آخر را خواهد زد. موفق باشید
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: متن زیر مقاله ای مختصر به نام صور اسرافیل است که در مورد شهادت شهید سلیمانی می باشد که در آن ادعاهایی شده است که تمایل دارم نظر حضرتعالی را در مورد آن جویا شوم. از صبر و لطف شما سپاسگزارم. باسمه تعالی صور اسرافیل افراد جامعه به گونههای مختلفی هستند. برخی در زندگیشان برای دیگران آوردهای دارند و برخی ندارند. برخی اطرافیان خود را رشد میدهند و برخی نه و برخی بعد از مردن خود نیز میتوانند به بقیه خیری برسانند و برخی اینچنین نیستند. اما واقعه شهادت حاج قاسم سلیمانی از سنخ هیچ کدام از این موارد نیست! شهادت این فرد با شهادت کلیه شهدای انقلاب اسلامی متفاوت است. اینکه بیان میشود جنس شهادت جنس دیگری میباشد، به همان معنی است که جنس شهادت یاران اباعبدالله (ع) نیز با شهادتهای پیش از خود فرق داشت. با شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا (ع) فرق داشت. هیچکس نمیتواند شهادت شهید حججی را با شهادت شهید همت و امثالهم مقایسه کند. لازمه قیاس، سنخیت در نوع است. البته توجه داشته باشید این ادعا به هیچ معنا تلقی کننده پایین بودن و کم ارزش بودن شهادتهای آن بزرگواران نیست؛ بلکه نشان دهنده اهمیت و ارزش شهادتهای شهید حججی و سلیمانی است. مگر شهادت سلیمانی با شهادت کاظمیها و خرازیها چه تفاوتی دارد؟ چه چیزی باعث شده است که ما جنس شهادتهای آنها را جدای از هم بدانیم؟ آیا علت آن در نحوه شهادت آنها است؟ آیا در زمان و مکان شهادت است؟ آیا علت آن مصالح امنیتی و سیاسی کشور است؟ بدیهی است که پاسخ تمامی این سوالات منفی است. سوالاتی که برخی با پاسخ مثبت، آن را هنر شهادت شهید سلیمانی معرفی میکنند و به بیراهه میروند. باید در این دقت کرد که آنچه در این شهادت تمایز ایجاد کرده است و این شهادت را در ادامه شهادت شهید حججی قرار داده است، «رشد تکوینی انسانها» در اثر این شهادت بوده است. شاید به کار بردن این عبارت برای برخی بسیار محل اعراض و مناقشه باشد و آن را بیمبنا و ابتر تلقی کنند. اما باید دانست که آنچه پس از شهادت شهید سلیمانی رخ داد، دقیقا نشانههایی از همان رشد تکوینی و بیداری در مردمان بود. شهادت شهید سلیمانی نه در ابتدای انقلاب بلکه در سال ۲۰۲۰ اتفاق افتاده است. در این زمان، بلوغی به صحنه آمده است که ابتدای انقلاب هم شاهد آن نبودهایم. این اتفاق در زمانه کنونی که مدرنیته و تکنیک جولان میدهند رقم خورده است و نه در فضای نابالغ تکنیکی ابتدای انقلاب و با این همه، انسانهایی که در این فضا زیست کردهاند چنین تشییع جنازهای را رقم زدهاند. این برخورد و بازتابهای حسی و عقلی مردم را در نظر بگیرید، اگر همین برخوردها عینا و دقیقا در زمان انقلاب یا اصلا در دوران ائمه اطهار اتفاق میافتاد، جای شگفتی داشت اما اکنون که این حادثه در چنین شرایطی و در این زمانه رخ داده است، جای بسیار بسیار شگفتی دارد! از خودتان سوال بپرسید! این انسانهایی که در تشییع جنازه چنین کردند، از کجا آمدهاند؟ این انسانهایی که از شهرهای خودشان به تهران رفتند، از کجا آمدهاند؟ آری این ملت در گذشته نیز برای رحلت پیشوای خود حضرت روحالله (ره) چنین رفتار مشابهی را بروز دادند اما رخ دادن بسیار کمیتر و کیفیتر آن برای یک سردار جنگی که هر لحظه در میدانهای جنگ انتظار شهادتاش میرود، توسط این انسانها، مدهوش کننده است. انسانهایی که هر یک خودشان و با دعوت خودشان به صحنه آمدهاند و بدون اختیار عقل معاش خود، خود را به صحنه میرسانند، آیا چیزی جز لبیک به ندای اصرافیلی حقیقت است؟ چیزی جز شوق برای رویت حقیقت و لمس آن است؟ آیا این انسانهایی که چنین عظمتی را رقم زدند، غیر از انسانهای امروزی و غیر از من و شما بودیم؟ آیا ما باید خودمان را گول بزنیم و بگوییم این انسانِ در بند توهم و غربگرای امروزی که در تشییع جنازه آنچنان وارد میشود، انسان امروزی نیست و آنها را از دل تاریخ هزاران هزار سال پیش و از میان عمارها و سلمانها بیرون کشیدهایم و برای مدتی به تاریخ امروزی چسباندهایم تا نمایشی را اجرا کنند و سپس در گذر زمان متوقف شوند؟ یا باید با عینکی دیگر و به دور از تعصبات ذهنی تحلیل کنیم؟! به همین خاطر است که شما باید برای تحلیل این ماجرا فقط به درون خودتان رجوع داشته باشید تا از گزند این تعصبات رهایی یابید و صرفا آنچه را که دریافت کردهاید را به زبان بیاورید و نقش ببندید. از خودتان سوال بپرسید چرا خبر شهادت در دل شما انقلابی ایجاد کرد؟ آیا شما چیزی به غیر از چند خط متعارف از آقای سلیمانی شناخت داشتید؟ چرا با وجود این شناخت بسیار کم و اندک، این شهادت در درون شما تاثیرگذار شد؟ تاثیرگذاری که تاثّر آن به اختیار شما نبود و ناخوانده بر درون شما وارد شد و هرکسی که توانسته باشد حدی از غل و غش را در وجود خود زدائیده باشد، این ورود تکوینی را نیز یافته است و به استقبال آن رفته است. اینگونه و با طرح این سوالات خواهید فهمید که جنس این شهادت با شهادتهای اول انقلاب فرق میکند. در واقع این همان جنس غلیظ شده شهادت شهید حججی است. شهادتی که فرای از قبل و بعد از شهادت، خودِ شهادت موجب رشد تکوینی میشود. این رشد است که موجب تکاپوی انسانِ تحت سلطه عقل غربی میشود و اینچنین بیگدارانه و با اشتیاق خاصی حرکت میکند و گریه میکند و میلرزد. رشدی که بسیاری را در برگرفت، بدون آنکه آنها طلبی از آن داشته باشند. مائدهای ناخواندهای بود که بر دلهای ما نازل شد. از خودتان سوال بپرسید آیا این اتفاق جز وعده نزدیکی ظهور چه خبر دیگری دارد؟ ظهوری که وقتی اتفاق بیفتد انقلابی در قلوب میشود و تصعیدی در علوم میشود که شواهد آن در روایات ما فقط خاک میخورد. باید دانست در عصر کنونی یک اتفاقی که توانسته است حیات غربی انسان کنونی را اینچنین به مخاطره اندازد، قطعا در زمان ظهور نیز به همین نحو تقلب قلوب خواهیم داشت و انسانها از نوعی به نوع دیگر به پا خواهند خواست و این اتفاق آنقدر سریع است که میتوانیم آن را دفعی و لحظهای قلمداد کنیم و در این تقلب لحظهای، انسانها رشد میکنند و مهیای رکاب موعود میشوند. همانگونه که در این ایام نیز مزهای از آن را چشیدیم و بدون آنکه به اختیار کام خود را باز کرده باشیم. همین مزه است که سنخ متفاوتی را رقم زده است. مزهای که از آن بوی ظهور استشمام میشود و مزهای که انتظار چشیدن آن را در آن ایام داریم. از خودتان بپرسید آیا وقوع چنین سنخ از اتفاقها، غیر از زائیدگی در عقل اربعینی است؟ آیا چیزی جز مسخ قلوب و عقولی که در اربعین رخ میدهد را در اینجا میبینیم؟ و اگر صادقانه به خودتان رجوع کنید، این تاثیر را مییابید و بدانید که هر چقدر این تاثیر را بتوانید بیشتر ادراک کنید، میتوانید ظهور مهدی موعود (عج) را بهتر ادراک کنید. چرا که این اتفاقات همه آمادگی برای انسانهاست تا بتوانند زمینه مقلب القلوب شدن در زمان ظهور را در خودشان ایجاد کنند. «همه هستی همگام با انسانی است که در راه هدایت گام بر میدارد» امام موسی صدر. حدیث سحرگاهان، ص ۲۸۴
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نکات دقیقی را در این نگاه دیدم. عرایضی نیز تحت عنوان «آیا همهی ما قاسم سلیمانی بودیم؟» شده است که متن آن را این روزها إنشاءاللّه بر روی سایت خواهید دید. آری! همینطور که نویسندهی محترم مقالهی فوق میگوید انقلاب اسلامی ظرفیتهایی دارد که روز به روز بیش از پیش به ظهور میآید و ما باید منتظر ابعادی از انقلاب اسلامی باشیم که هنوز به ظهور نیامده است، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. سیطرهی روح شتابزدهی مدرنیته، انسانهای اکنونزده را به بار میآورد ولی همچنانکه در جواب سؤال شمارهی ۲۶۴۲۳ عرض شد جهان دیگری در حال طلوع است که دیگر وعدههای دوران مدرن را جز فریب نمیبیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باطنِ نبوت و رسالت که ولایت است، وجه و جنبهی ارتباطِ نبیّ با عالم غیب است، وگرنه نبوت و رسالت هر دو وجهِ نظر به خلق از طریق پیامبر میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. مولای ما به گشودگیِ انسانیِ خود با حقیقتِ گشودهی عالَم زندگی را معنا کردهاند همان چیزی که مولوی را مولوی کرد و او در گزارش احوالِ خود، مثنوی را سرود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای کتاب «معرفتِ نفس و حشر» شرح صوتی بسیار ضعیفی هست ولی برای کتاب «معاد» شرح صوتی آن خوب است و فکر میکنم کتاب «معاد» و شرح صوتی آن در حدّ زیادی برای رجوع به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» کفایت می کند هرچند آن کتاب نیز در جای خود نکات ارزشمندی را از طرف جناب صدرالمتألهین با مخاطب در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرض این است که رفقا مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و یا آنچه در کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» را مطالعه کرده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیال منفصل همان عالَم مثال است که بین عالم عقل و عالم ناسوت قرار دارد و خیال متصل مرحله و مقامی از نفس ناطقه است که بین عقل و حسّ میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این نوع مقالات را که غیر از کتاب و جزوه هستند، باید در قسمت «یادداشت ویژه» دنبال بفرمایید. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد ارجمند: استاد سوالی ذهنم را مشغول کرده و بدنبال آن میخواهم نظر شما را بدانم. پیشاپیش بگم صفحاتی که ابن عربی را جست و جو کردم بسیار بود و من وقت بررسی همه را نداشتم پس همه پرسش ها را بررسی نکردم. ۱. آیا امکان دارد از زمان جناب ابن عربی تابحال عرفایی بوده باشند که چه بسا خیلی بیشتر و بهتر از او معارف توحیدی و اسرارش را گرفته باشند اما در پی انتشار آن برنیامده باشند. برای مثال اگر صفت علم خدا در آنها تجلی کرده باشد چه بسا بتوانند علوم مختلف را هم یکجا ثبت کنند چه برسد به عرفان و اسرارش. ۲. بطور کلی چرا عرفا با اینکه احتمالا در بخشی از عمر خود علم الهی را درک کردند، اما در پی انتشار بر نمی آیند؟ ۳. بنظر شما آنچه در فصوص یا فتوحات آمده چند درصد اسرار توحیدی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه میتوانیم در این رابطه بگوییم سنت حضرت حق است که در هر دوره تاریخی آنچه بشریت ظرفیت آن را دارد در بستر اسلام از طریق قلبهای آماده به بشریت میرساند و محال است اگر بشریت ظرفیت درک امری از انوار قدسی و توحید ربّانی و علم حقیقی را داشته باشد، از آن دریغ شود به همان معنایی که حضرت حق در قرآن میفرماید: «يَسْئَلُهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ في شَأْنٍ» الرحمن/ (29) خداوند شأن مناسب آن طلب و تقاضا را در مظهور یا مظاهری به ظهور میآورد. موفق باشید
سلام خدمت استاد گرامی: استاد در خصوص بعضی موارد که سوال بعضی از دوستان هست که درگیر گناه هستیم (عموما جنسی) و بارها توبه می کنیم و توبه می شکنیم اغلب هم شما پاسخی به این مضمون داده اید که توبه نشانه این است که خدا شما را به حال خود رها نکرده و اگر صد بار توبه شکسته ای باز آی و اینکه آنقدر این توبه را ادامه دهید تا به نور آن مشکلات حل شوند و توجه به مهمان ناخوانده بودن گناهان (البته صحبت و پاسخ شما روح خودش رو داره و من صرفا تیتر راه کار رو منظورم بود) بعضی موارد پیش میاد دوستی سوالی می پرسه، سعی می کنم به پاسخ شما ارجاعش بدم ولی وقتی ماها متن پاسخ رو برای کسی ارسال می کنیم اون حضور شما هم کمتر دیده میشه و شاید بیشتر راهکار برای افراد می مونه. سوالم این بود آیا با این وجود و با این نگاه ، هنوز نمی شه یک راهکاری هم ارائه داد که از شر این شیاطین خلاصی پیدا کرد؟ مثلا آیا به کسی که در سوریه و یا در یمن در برابر دشمنان می جنگه صرف این دلگرمی که بالاخره جبهه حق پیروز است کافیست یا این که باید یه دفاع ضد موشکی بهش داد که بتونه تهاجم هوایی رو دفع کنه، یک عبادتی، ذکری، دعایی چیزی بالاخره مثلا نمازهای نافله و دعاهای در تعقیب اون و یا چه بدانم استاد سامانه پدافند هوایی نیازمندیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! دفاع ضد موشکی که به خوبی بر آن تأکید دارید، همان حضور در تاریخ انقلاب اسلامی است که انسان معنای خاصی از جنس معنایی که شهدا برای خود یافتند، مییابند و از این طریق با مقابله با صحنههای فساد دشمن به زیباترین شکل پاکدامنی و عفت خود را حفظ میکند زیرا میداند که قضیه، تهاجم فرهنگی و شبیخون فرهنگی است و لذا زشتیِ این نوع گناهان را از زاویه اجتماعی و سیاسی آن مدّ نظر قرار میدهد. و اینجا است که توبه او راهی میشود برای هرچه بیشتر نزدیکشدن به جهانی که شهدا در آن وارد شدهاند یعنی توبهای سلحشورانه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: الهیات به معنیالأخص که تا حدودی با جلد پنجم اسفار شروع میشود، نکات بسیار ارزشمندی را با مخاطبانش در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که مستحضرید بحث «جهان بین دو جهان» موضوعی است که نیاز به بحث و تفصیل زیاد دارد که در سه کتاب اخیر بنده که فعلاً یکی از آنها به چاپ رسیده است، تا حدی افق حضور در جهان بین دو جهان روشن می شود. آری! همان طور که می فرمایید باید ماورای جریانهای سیاسی و حزبی، انسان خود را در این تاریخ حاضر کند و مسلم حضرت صاحب الأمر «عجل الله تعالی فرجه» که صاحب زمان هم هستند، صاحب همه جهان ها می باشند.
آری! مسلم نسبتی بین اراده الهی در جوابگویی نیاز انسانها مطابق تاریخ و تقاضای انسانها در تاریخ در صحنه است که در کتابهای مذکور تا حدی بدان پرداخته شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید و موضوع، رسانهای شد و به همین جهت نه خدا اجازه میدهد چنین روحیههایی در بستر رژیم جعلی اسرائیل ادامه پیدا کند و نه نظام اسلامی از این که اسرائیل باید از صفحه روزگار برداشته شود؛ کوتاه میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره در فضای گفتمانی است که میتوان حتی غفلتهای وهابیون را متذکر شد. مگر آنهایی که مأمور به ایجاد اختلاف بین مسلمین هستند که همین نکته را نیز میتوان با بلوغی که در جهان اسلام پیش آمده، روشن کرد. رویهمرفته جهان اسلام آمادگی ایجاد همبستگی را در عین تحمل نگاههای متفاوت و برداشتهای متفاوت دارد مشروط بر آنکه ما بنا را بر این نگذاریم که همهی آنها باید شیعه شوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متعرض نظام اجتماعی جامعهی مسلمانان باشند، به اعتبار آنکه قواعد و قوانین جامعه را رعایت نکرده، بر او حدّ جاری میشود. ولی اگر تظاهر به روزهخواری نکند، مشکلی ندارد. مشکلش بین خود او و خداوند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه بتوانید نکاتی که آقای دکتر داوری را میفرمایند را بفهمید؛ خوب است که آثار ایشان رادر کنار خود داشته باشید. اخیراً متنی تحت عنوان «نوع مواجهه با متفکران در بستر انقلاب اسلامی» در حال تهیه است که إنشاءالله میتواند بهتر جواب این سؤال را بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این جملهی آیت الله بهجت فکر کنید که میفرمایند: «علم تو استاد توست». بنابراین در این زمانه بیشتر باید معارف دینی خود را تقویت کنید تا همان معارف، شما را جلو ببرد. در این مورد خوب است به جزوهی «روش سلوکی آیت الله بهجت» که در قسمت نوشتاری سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز فرصتی برای ادامهی آن مباحث فراهم نشده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جهان باید حاضر شد. فکر میکنم بعد از مدتی که در امر وکالت حاضر شدید، آن حضور قلب و طمأنیهای که به دنبال آن هستید بهدست آورید. موفق باشید
