بسه تعالی: سلام علیکم: هر عنایت که داری ای درویش / هدیهی حق بدان، نه کردهی خویش.
میتوان هر دو حالت را آهنگی به سوی وحدت حضرت احدی دانست و سینه را گشاده کرد برای معارفی بالاتر، بالاتر از معارف مفهومی. مثنوی جناب مولوی در این مورد ، آب گوارایی خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به رویکردی که دارید إنشاءاللّه به مرور حل میشود. پیشنهاد میشود کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» در منظرتان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث فقهی داریم که فضیلت یک فکر آن است که دشمن، مؤید آن باشد و از این جهت صحبتهای آقای امید دانا را میتوان در این رابطه جای داد: «خوشتر آن باشد که سر دلبران ** گفته آید در حدیث دیگران» در مورد صحبتهای آقای آقامیری نمیتوانم نظر بدهم چون صحبتهای کمی از ایشان را دنبال کردهام، هرچند کار ایشان را قبول ندارم و فکر میکنم آثار سوئی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بحثهای «معرفت نفس» در ۱۰ جلسه و مباحث معاد در ۷۰ جلسه، بسیاری از این امور را نهتنها «فهم» میکند، بلکه ما را برای حضور در جایگاهی دیگر عبور میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از رفقایی که در این امور وارد هستند سراغ استاد محمد سلطانی را گرفت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:۱. آقای سروش در آن مصاحبه حقایق ظریفی را منکر شدهاند که بنده در بحث «نگاه الهیاتی ما به ویروس کرونا» از جهتی نظرم به سخنان آقای سروش در آن مصاحبه بود ۲. آقای دکتر عبدالکریمی بعضاً سخنانی در تأیید آقای محمد شبستری که منکر کلّیِ وحی الهی است؛ گفتهاند که موجب میشود انسان احساس کند بعضی از دلسوزیهایشان در رابطه با آیندهی ایران اصالت ندارد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آرامآرام محرم میشوید تا به امکان رابطهی بدون حجاب برسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی این نکته فکر کنید که اسماء الهی بر اساس امکانِ ذاتی و ظرفیت اشیاء بر آنها تجلی میکند. بد نیست در این مورد به بحث «رجوع به اصلِ اصلها» در قسمت «یادداشت ویژه» سایت رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چیزی از علم جفر نمیدانم که آیا در این رابطهها هم نقش و تأثیر دارد یا نه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور به صورت خصوصی جواب داده شد:
۲۵۹۳۶. باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به شرایطتان دارد. اگر جمعتان بتواند صوت سورهی عنکبوت را گوش دهند و هرکس نظر خود را مطرح کند، بهتر است. ولی اگر اینطور نمیشود و افراد همراهی نمیکنند، بزرگی از طایفه، مدیریت کار را به عهده بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم بد نیست سری به مباحثی که در رابطه با آزاداندیشی در کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» شد، بزنید. به هر حال زمانه زمانهای است که باید با گفتوگوهای اندیشههای مختلف، حقیقتْ به ظهور آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید نیاز بدن تأمین شود ولی نه اینکه انسان دائم به فکر خوردن باشد. ۲. به همان صورت سه روز در ماه. ۵ شنبهی اول و آخر ماه، و چهارشنبهی وسط ماه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر وجودی، بودِ ما از خدا است و قبل از آنکه خدا ما را ایجاد کند از نظر امکانِ ذاتی در علمِ خدا بودهایم. چون همهی این امور به صورت حضوری بوده است در حافظهی ما که امورِ حصولی تنها جای میگیرند، نمیماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای کتاب «معرفتِ نفس و حشر» شرح صوتی بسیار ضعیفی هست ولی برای کتاب «معاد» شرح صوتی آن خوب است و فکر میکنم کتاب «معاد» و شرح صوتی آن در حدّ زیادی برای رجوع به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» کفایت می کند هرچند آن کتاب نیز در جای خود نکات ارزشمندی را از طرف جناب صدرالمتألهین با مخاطب در میان میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که بنده مطالب را به صورتی دقیقتر تنظیم کردم، همان مطالب را خدمتتان ارسال میدارم: موفق باشید.
برکات شناخت ذاتِ گشودهی انسان نسبت به حقیقت
باسمه تعالی
«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَميعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» (مائده/ 105)
۱. هویت انسان، تعلقی است یعنی وجود او عین ربط به حضرت حق است و بدین لحاظ در ذات و وجودش نسبت به حق گشوده است.
۲. از آن جهت که ذات انسان نسبت به خداوند گشوده است، هر لحظه با نور اسماء الهی و تجلیّات جدیدی با خداوند روبهرو است.
۳. با توجه به آنکه انسان نسبت به حق و حقیقت موجودِ بستهای نیست، با تفکری ایستا از خداوند و با ذات خود، عملاً از حقیقت دور میافتد.
۴. انسان در ذات خود میتواند خدا را بیابد و به ایمانی برسد که همواره آن ایمان، زنده است و نوری است علی نور. این ایمان هر اندازه با بقیهی افراد و افکار مواجه شود، با ظهور ابعاد عمیقتری از خود زنده و زندهتر میگردد و به ایمانی بتشکن نایل میشود زیرا بهخوبی متوجهی حجابهای به حاشیهبرندهی حقیقت میباشد.
۵. ذات انسان با هویت تعلقیاش ذاتی است پویا و همواره امکان تجربهی تجلیّات انوار الهی را به صورتی جدید و جدیدتر دارد. و در همین رابطه باید گفت انسان نسبت به حقیقت، باز و گشوده است.
۶. وقتی انسان توجه خود را به سوی خدا باز و گشوده نگه دارد، ذات خود را عین ربط به حضرت حق و انوار و اسماء الهی احساس میکند. در مقابلِ این حالت، نگاهی است که توجه ما را از تجلیّات انوار الهی باز دارد و این خیانت بزرگی است به بشریت توسط مقدسان احمق که نه آزادی را میفهمند و نه حقوق انسانی را، و با خودمطلقانگاریِ خویش هیچ حقی برای دیگر اندیشهها حتی در بستر اسلامیت قائل نیستند. گویا هر اندیشهای جز فهم آنها باید در خاکروبهها ریخته شود.
۷. بشر موجودی است که «سو» دارد به سوی حقیقت، و اگر خود را پاس دارد - به همان معنای عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم- وارد سلسلهمراتبی میشود که تا ابدیت مقابل خود را گشوده مییابد. خودش به سوی قیامت میرود نه آنکه او را ببرند.
۸. انسانی که خودش به سوی قیامت و ابدیت خود سیر کند، انسانی است که در مسیر هدایت قرار دارد. انحراف و گمراهیِ سایر انسانها ضرری به او نمیزند، یعنی «لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ».
۹. با توجه به آیهی فوق، باید به ملکوت رازآمیزِ درون خود نظر کنیم تا معلوم شود چه اندازه نسبت به حقیقتی که سراسر عالم را پر کرده است یگانه و درهم تنیدهایم. جایگاه مباحث «معرفت نفس» و «فعلیتیافتن باورهای دینی»، در اینجا است تا معلوم شود چرا حضرت حق میفرمایند: «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُم» زیرا ملکوت خدا در شما است و شما به آن خوانده شدهاید. از این طریق است که نه سکولاریته و نه ارتجاع و نه بیخردی میتواند میداندارِ زندگیها شود.
۱۰. وقتی انسان خود را ملکوتی دید، جایگاه اخلاق و رابطهی اخلاقی با بقیه معنی مییابد و انگیزهی اخلاقی با طراوت و شادابیِ تمام به میان خواهد آمد. در این حالت توصیههای اخلاقی باری بر دوش ما نخواهد بود، بلکه چشماندازی است برای هرچه بیشتر گشودهشدن و نیوشایِ تجلیّات انوارِ الهیگشتن.
۱۱. قرآن میفرماید: «وَ لا تَكُونُوا كَالَّذينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ»(حشر/۱۹) همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و در نتیجهی فراموشیِ غایت خود که همان خدا است، راه به سوی خدا را که خود آنها باشند؛ فراموش نمودند. و این نشان میدهد که نفسِ انسان همان راهی است که انسان باید از طریق آن به سوی خدا سیر کند و فراموشکردنِ غایت به معنای فراموشکردنِ راه است و طریق انسان به سوی خدا همان نفس اوست یعنی طریق انسان، خودِ انسان است مثل همان تحولات گوناگونی که از جنین تا پیری در انسان محقق میشود و همچنان ادامه مییابد تا برزخ و قیامت.
۱۲. وقتی انسان به جهت ذات مجردی که دارد میتواند در همهی عالم و عوالم حاضر باشد، چرا باید گرفتار سوبژهکردنِ عالم گردد و قابلیتِ بشری خود را گم کند و از حضوری که برای او در حدّ «اَلآن قیامتی قائم» تعیین کردهاند، محروم گردد.
۱۳. از آنچه گذشت برمیآید که دین خدا به ما «درون» میدهد و راهِ ما را به ما مینمایاند و آن راه، جز خودمان به سوی حضرت معبود نیستیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده بهتر است بعد از کتاب «نهایه» مطالعه شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم که حوزه امکان چنین کاری را میدهد یا نه. ولی فکر میکنم اگر طلبه تماماً فکر و ذکر خود را مشغول دروس رسمیِ حوزه بنماید، نتیجهی بیشتری میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیال منفصل همان عالَم مثال است که بین عالم عقل و عالم ناسوت قرار دارد و خیال متصل مرحله و مقامی از نفس ناطقه است که بین عقل و حسّ میباشد. موفق باشید
سلام: به نظر می رسد با توجه به مقاومتی که اوکراین دارد و حتی شهر خرسون را علی رغم الحاقش به خاک روسیه باز پس گرفت امیدی به پیروزی جناب پوتین نباشد. انتظاراتمان را جناب پوتین برآورده نکرد و حدود ۹ ماه ابرقدرت اول هسته ای در باتلاق اوکراین افتاده است و خوف آن هست که ما را نیز با خود به زیر کشد و در نظم جدید باز شاهد تفوق غرب باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه هستید که موضوع، بسیار پیچیدهتر از اینها میباشد. جنگی است تمام عیار و حضور در نظمی جدید که مسئله مقابله غرب اعم از آمریکا و روسیه در زمین اوکراین یکی از ابعاد آن است. به آمریکا فکر کنید که خواسته و نخواسته در تلاش است تا بلکه از افولِ خود جلوگیری کند و همین امر افول آن را تسریع میکند و در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظهالله» میفرمایند: «اینکه آمریکا مجبور میشود دست و پایش را از جهان جمع کند. الان آمریکاییها در بسیاری از مناطق دنیا پایگاه دارند؛ در منطقهی ما، در اروپا، در آسیا، پایگاههای نظامی با جمعیّتهای زیاد، پولش را هم از خود آن کشور بیچارهای که در آنجا پایگاه هست میگیرند؛ هزینههایش را او باید تأمین کند و آمریکاییها بخورند و آقایی کنند! این دیگر تمام میشود؛ دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد. این، آن خطّ اصلی اوّل، از خطوط اساسی نظم جدید آیندهی جهان. خطّ اساسی دوّم؛ انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتّی علمی، از غرب به آسیا. امروز قدرتهای غربی هم اقتدار سیاسی دارند، هم اقتدار علمی دارند، هم اقتدار فرهنگی دارند، هم اقتدار اقتصادی دارند؛ یعنی خیلی چیزها دارند، البتّه تعبیر درستترش این است که بگوییم داشتند، و دارند آرامآرام از دست میدهند؛».
با توجه به این نکته اساسی آری! باید به آیندهای فکر کرد که ایران از طریق انقلاب اسلامی در نظم جدید حرفها دارد در راستای غفلت بزرگی که جهان مدرن نسبت به معنابخشیِ انسان دارد. موفق باشید
سلام استاد عزیز: در مباحث معادشناسی حدیثی را مطرح کردید از امام رضا (ع) که می فرمایند: هر کس که بگوید قیامت بعد می آید از ما نیست. اگه ممکنه منبع این حدیث رو بگید. من از این حدیث در جایی استفاده کرده ام و از من منبع خواستند
باسمه تعالی: سلام علیکم: در روايت داريم كه راوي از حضرتامامرضا (ع) ميپرسد: مرا از بهشت و جهنم خبر دهيد، آيا هم اكنون آنها خلق شدهاند؟ حضرت فرمودند: بلي، و رسولالله (ص) وقتي به معراج رفتند داخل بهشت شدند و آتش را ديدند. راوي ميگويد: عدهاي از مسلمانان ميگويند بهشت و جهنم مقدر شدهاند ولي خلق نشدهاند. حضرت فرمودند: آنها از ما نيستند و ما هم از آنها نيستيم:
«مَنْ اَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنّار كَذَّبَ النَّبِيُّ (ص) وَ كَذَّبْنا وَ لا مِنْ وِلايَتِنا علي شَيْئٍ وَ يَخْلُدُ في نارِ جَهَنَّم. قالالله عزوجل: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتي يُكَذِّبُ بِهَاالْمُجْرِمُونَ يَطُوفُونَ بَيْنَها وَ بَيْنَ حَميمٍ انٍ».
پس كسي كه منكر خلقت فعلي بهشت و جهنم شود، پيامبر و ما را تكذيب كرده است و از دوستان ما نيست و براي هميشه در آتش است. خداوند در آيه ۴۴ سوره الرحمن فرمود: اين است جهنمي كه گناهكاران انكار ميكردند و هم اكنون گناهكاران بين آن جهنم و آبجوشان در حال طوافاند.[1] موفق باشید
[1] - قَالَ: قُلْتُ لِلرِّضَا(ع): يَابْنَ رَسُولِ اللَهِ! أَخْبِرْنِيعَنِ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ، أَهُمَا الْيَوْمَ مَخْلُوقَتَانِ؟! فَقَالَ: نَعَمْ، وَ إِنَّ رَسُولَ اللَهِ(ص)قَدْ دَخَلَ الْجَنَّةَ، وَ رَأَيالنَّارَ لَمَّا عُرِجَ بِهِ إلَيالسَّمَآءِ. قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: فَإنَّ قَوْمًا يَقُولُونَ: إنَّهُمَا الْيَوْمَ مُقَدَّرَتَانِ غَيْرُ مَخْلُوقَتَيْنِ! فَقَالَ(ع): مَا أُولَئِكَ مِنَّا وَ لاَ نَحْنُ مِنْهُمْ. مَنْ أَنْكَرَ خَلْقَ الْجَنَّةِ وَالنَّارِ فَقَدْ كَذَّبَ النَّبِيَّ(ص)وَ كَذَّبَنَا وَ لَيْسَ مِنْ وَلاَيَتِنَا عَلَيشَيْءٍ وَ خُلِّدَ فِينَارِ جَهَنَّمَ! قَالَ اللَهُ عَزَّوَجَلَّ: هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِييُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ * يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَ بَيْنَ حَمِيمٍ ءَانٍ. (توحيد صدوق، باب ما جاء فيالرُّؤْيَه، حديث 21 ص 118).
سلام و عرض ادب: صوتهای معرفت نفس را در کانال جستجو کردم فقط دو جلسه بود فقط همین است یا باز هم هستند؟ باید جای دیگه ای جستجو کنم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آدرس صوتهای مذکور ذیلاً ارسال میشود. موفق باشید
https://lobolmizan.ir/sound/641?mark=%D8%AF%D9%87%20%D9%86%DA%A9%D8%AA%D9%87
بسمه تعالی. سلام علیکم: یکی از آشنایان بنده که در آمریکا زندگی می کند در یک موضوعی درخواست راهنمایی داشتند که خواستم نظر شما را در این باره جویا شوم. مسئله این است که در آینده ای نزدیک سلمان رشدی در یکی از مناطق نزدیک زندگی این دوست ما برنامه ای (سخنرانی یا هر چیز دیگری) دارد، حال سوال دوست ما این است که آیا واجب است که به محل این برنامه برود تا او را بکشد و به سزای عملش برساند؟ این در حالی است که طبیعتا او (سلمان رشدی) تحت محافظت ویژه ای خواهد بود. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید موضوع به این سادگیها نباشد. البته بنده در این موارد صاحبنظر نیستم. موفق باشید
با تو سجده خواهیم کرد با سلام. هواداران تیم فوتبال لیورپول سرودی ساختهاند که در آن خطاب به محمد صلاح، بازیکن مصری خود میگویند: «اگر گل بزنی مسلمان خواهم شد. به خاطر تو به مسجد خواهم رفت و مسلمان خواهم شد.» محمد صلاح هر بار که گل میزند، همانجا وسط زمین سجده میکند و هوادارن لیورپول به افتخارش میخوانند که «با او سجده خواهند کرد.» از لیورپولیها که بگذریم، برخی از هواداران دیگر تیمهای لیگ جزیره نیز محمد را بهانه کرده و مسلمان شدهاند. بِن بِرد که هوادار تیم ناتینگهام فارست و دانشجوی مطالعات خاورمیانه است، محمد صلاح را هدیهی خدا و الهامبخش خود برای روی آوردن به اسلام معرفی میکند. اِمی و نیکی، دو خواهر انگلیسی، نیز میگویند با الهام از اخلاق این بازیکن مصری مسلمان شدهاند. اروپاییها پیش از این نیز بازیکنان مسلمانی چون فرانک ریبری، مسعود اوزیل، آردا توران، حاتم بن عرفا، و کریم بن زیما را دیده بودند؛ اما هیچکدام از آنها به دلیلِ مشکلات و درگیریهای اخلاقی، نتوانستند کاریزمای اعجوبهی آنفیلد را داشته باشند. محمد نه تنها در زمینِ فوتبال که در خارج از زمین نیز مسلمان متفاوتی است. او آنقدر خوب است که هیچ یک از مسئولان فوتبال جزیره نگران رفتار مذهبی او در زمین مسابقه نیستند. پیارا پاوار، مدیر اجرایی یوفا در مبارزه با نژاد پرستی، بیآنکه نگران باشد مبادا سجدههای بعد از گل محمد به تنشهای مذهبی بیانجامد، میگوید: «این اولین بار است که شاهد وجود چنین واکنش مثبت و تحسینآمیزی در خصوص مسائل مذهبی هستیم.» هیچ بعید نیست ماه رمضان آینده، بسیاری از لیورپولیها با محمد صلاح روزه بگیرند و به عشق او و فوتبال جذّابی که دارد، عید فطر در کنارش نماز بخوانند. این بازیکن مسلمان مصری، به تنهایی به اندازهی صدها کتاب و همایش اروپاییها را با اسلام آشتی داده است. محمد حقیقتِ پیش روی ماست. حقیقتی که میگوید در جهان امروز، آنقدر که افراد با تعهد و سلوک اخلاقیشان میتوانند دین خود را نمایندگی کنند، متکلمان و الاهیاتدانان نمیتوانند. این بازیکن مسلمان مصری با جذابیّتهای اخلاقی و فوتبالِ خیرهکنندهاش کاری کرده است که مراکز آموزشی و تبلیغی با سالها تلاش و صرف هزینههای گزاف از عهدهاش بر نیامدند. او نشان داد که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» سلام استاد وقتتون بخیر عزاداریهاتون مقبول. اگر زحمتی نیست میخواستم نظرتون را درمورد این مطلب بدونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم : شاید بتوان گفت آقای محمد صلاح بهانه است تا بشر امروز که طالب وسعتی بیشتر از حضور در جهان کمیتها و سکولارزدهاست؛ با او نظر به آن جهانِ کیفیتها بیندازند. در حالیکه جهان مسیحیت به جهت سطحیبودنش نتوانسته است آن افق را در مقابل جوانان این تاریخ بگشاید. آری! این جوانان به جهت صفای شخصیتی که آقای محمد صلاح از خود نشان داده، خود را با ابعادی برتر در او جستجو میکنند. عمده آن است که متوجه باشیم این تاریخ، ظرفیت جوابگویی به انسانهایی که در طلب هویتی برتر هستند را دارد . اگر بتوانیم آن هویتِ برتر را بنمایانیم. البته و صد البته فکر نمیکنم روحی که انقلاب اسلامی به صورتی نرم و نامرئی به ظهور آورده است، در این صحنهها بیتأثیر باشد. بالاخره آنها از طریق حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی و حاج قاسم سلیمانی افقی را در مقابل خود یافتهاند که ارادت به آقای محمد صلاح برای نزدیکی به آن افق است. میماند که اگر نتوانند از طریق او به نوعی از حضور تاریخی دست یابند و وجه وجودیِ بیکرانه خود را در این صحنهها احساس نکنند، سرخورده خواهند شد. زیرا موضوع، یک موضوع اخلاقی نیست بلکه موضوع، پیداکردن شخصیتی است که زندگی را در ابعاد تاریخی آن به معنای حقالیقینِ تاریخی معنا کند. نقش حاج قاسم را نمیتوان در این موارد نادیده گرفت. گویا به دنبال حاج قاسمی هستند به اسم محمد صلاح..
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! باید شرایط امر به معروف را فراهم کرد وگرنه با امر به معروفهای مستقیم به بیحجابها ممکن است تأثیر لازم را همیشه نداشته باشد. به نظر میآید امروز باید با معارف الهی جایگاه احکام الهی را برای مردم مشخص نمود و در آن راستا امر به معروف جایگاه خود را پیدا میکند و تأثیر خود را میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه جناب صدرالمتالّهین میفرمایند: «المعرفة بذر المشاهده». آری! معارف عالیه خود به خود مقدمه و بذر مشاهده آن حقایقی است که انسان بدان معرفت یافته است. موفق باشید