باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به جزوات «زن و حضور تمدنی» و «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و «زن دیندار، در نسبتی جدید با عالم.» رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز چنین اعتقادی دارم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امکانِ ما، از ما است و خداوند وجودِ ما را به ما میدهد. وقتی ذات انسان، امکانِ صرف است و امکان، همان ظرفیت و استعداد است، پس وجوددهیِ حضرت ربّ العالمین به یک مرحله ختم نمیشود بلکه از آنجایی که انسان امکانات بیشماری در وجود خود دارد همواره خود را میتواند از طریق عبادات و معارف آماده کند برای تجلی وجودی شدیدتر تا آنجایی که کلّ اسماء الهی را در خود شکل دهد و در اوج قرب با حضرت ربّ العالمین قرار گیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ذات حضرت حق فوق درک عقل و مبرا از چگونگی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر عهد خود باید ماند تا إنشاءاللّه حقانیت موضوع بیش از پیش گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سلوک إلی اللّه مراحلی دارد. آری! انسان به جایی میرسد که از جهت خود دیگر از این تفاوتها آزاد میشود. ولی این بدین معنا نیست که ما در مسیر زندگی خود و زندگی با دیگران، رعایت اموری که بر عهده داریم را فرو گذاریم. مگر پیامبرخدا «صلواتاللّهعلیهوآله» نبودند که سعی میکردند در کنار آن وارستگیِ فوقالعادهشان، آراسته باشند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک موضوع وجودی و وجدانی است و تعریفبردار نیست، بلکه انسان باید آن را احساس کند. مباحث شرح کتاب «عقل و ادب ادامهی انقلاب اسلامی در این تاریخ» برای چنین احساسی کمک خواهد کرد. موفق باشید
سلام: خواهش می کنم خواهران مذهبی و غیر مذهبی محترم با احترام این متن را بخوانند و ببینند آیا اگر به خود صادقانه نگاهی بیندازند آیا چنین نیست؟ بنده پسری جوان هستم و خودمو گذاشتم به جای دختران نوجوان و جوان تا ببینم واقعا به عنوان یک بشری که در این زمانه رشد کرده چگونه میبودم: حتما بسیار معترض بودم و یقه بزرگان دین را میگرفتم و میگفتم حجابی که در بسیاری از مذهبیون میبینم حجاب نیست! زیرا پوچی پشت آن میبینم و آن را نوعی اجبار یا پذیرشی روانی یا تحت حرفهای وحشیانه پدر مادرها میبینم و میگفتم برای من استدلال فلسفی و فقهی و احساسی نیاور و شاید میرفتم جلوی امثال مراجع تقلید با تندی و کم حجابی میایستادم و جّدی میگفتم تو به من زندگی یا جهانی بده اگر داری! چون اول به حیاتی زندهِ اکنونی نیاز دارم که آزادی و انتخاب در آن معنا داشته باشد، اگر یافتم و آن حیات جاودان بود و خود را در آن یافتم آنوقت با گفتگوی با آن جهان، انتخاب میکنم حجاب یا هرچه خواست. زیرا اولاً: تشنه زندگی و معنایی هستم که دروغ و مُرده و چون جهانهای بسیاری از مستدللین مدعی نباشد که عقلی و احساسی و دستوری و لحظهایست! و باور بفرمایید قطعاً با هر گشت ارشاد یا مردم مذهبی که مثل حیوان یا کودکی، دست آموز میخواستند به من بدون درک و از بیرون امر و نهی کنند برخورد جدی میکردم و حتماً آنها را خورد میکردم! اتفاقا وقتی آن دختر نوجوان را دیدم جلوی چند سپاهی با جدیت ایستاده و فریاد میزند لذت بردم! (نه بخاطر سوء استفاده دشمن، نه بخاطر دروغ دشمن، نه بخاطر تلفیق حق و باطل) ! بلکه بخاطر اینکه آمده تا بگوید من تشنه ام. مدتها بود دوست داشتم از دست مذهبیون نا آگاه تندروِ قلدرِ متکبر راحت شوم تا شرایطی پیش آید که بفهمند این دختر، دختر توست و حجاب خانواده تو هم در این بیمعنایی تفاوت چندانی با بیحجابی ندارد فقط تو قلدری و خود برتربینی! عذر میخواهم واقعاً در این موارد جدی هستم و بلطف خدا شرایطی پیش آمد که تازه انقلاب اسلامی بعد از سکوت بسیار و صبر و آرام آرام قدم برداشتن و حفظ کلیت انسانیت و اسلام به گفت آید و این برآورده شدن یکی از آرزوهایم بود که به لطف خدا حضور توحیدی اسلامی و انسانی پیش آمده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آنچه میفرمایید اعتراض است و اتفاقاً بعد از اغتشاشها که حضور در میدان دشمن بود، تازه باید شروع شود. ما باید با اعتراض، همدردی کنیم ولی نباید از زمان و مکان خود گم بشویم.
در دل همین اغتشاشات باید به فکر اصلاح بود. مقاومت مدنیِ آرام حتی در فضای مجازی امر مبارکی است و از این طریق میتوان جریان برانداز را مأیوس کرد و پس زد و به جوانان خود نیز تذکر داد توقعات غیر قابل تحققشان است که آنها را گرفتار رسانههایی مثل اینترنشنال میکند زیرا گمان میکنند باید به آن توقعات برسند و چون نرسیدهاند، در آن سطح از خشم که با دشمنان ایران مدیریت میشود، فرو میافتند در فرهنگ خشمی که اروپا در دو جنگ جهانی اول و دوم گرفتار آن شد و بیش از ۶۰ میلیون مردم آن قاره خودشان همدیگر را به قتل رساندند.
از آن طرف باید به تَرَکهای ریزی که در جامعه پنهان است فکر کرد و نسبت به صلح بین مردم که در ذات انقلاب اسلامی و روح حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» و رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» نهفته است، بسیار تلاش نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! این همان «یشرب به المقربون» است که به نور توحید امام، «رحیق مختوم» همراه با توحید «شراب تسنیم» که صورت توحید ائمه است؛ نوشیده میشود. ۲. حالت دوم درست است که هر منزلی در چشماندازِ خود منازل بعدی را مدّ نظر دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال زمینه و علتِ مُعدّه مقدمه است تا فیضان الهی به ظهور آید و اینطور نیست که تصور کنیم مثلاً خداوند بدون بستر تحقق ارادهاش امری را محقق کند. و در همین رابطه در حدیث است: «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها - یا ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب - فجعل لکل شیء سببا و لکل سبب شرحا و جعل لکل شرح علما و جعل لکل علم بابا ناطقا. خداوند امتناع دارد که امور عالم را جاری کند مگر از طریق وسائط و اسبابی. خداوند برای هر چیز سببی و برای هر سبب حکمتی و برای هر حکمتی دانشی و برای هر دانشی دروازه گویایی قرار داده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینطور است. عرایضی قبلاً در جواب سؤال شماره 31009 شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به آیهی «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ» فکر کنیم با توجه به اینکه برای زمین هم مانند آسمان هفت مرتبه قائل شده، میفهمیم قضیهی هفت آسمان ربطی به علم هیئت بطلمیوسی ندارد. مثلاً ما در ورایت داریم رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در سفر معراجی، حضرت عیسی «علیهالسلام» را در آسمان چهارم زیارت کردند. پس همانطور که هفت آسمان، هفت مقامِ طولی به سوی حقیقت است، هفت زمین نیز، هفت سقوط طولی به سوی رذالت میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: غضب، مثل همهی احوالات روحی مربوط به نفس ناطقه است به اعتبار تعلّقی که برایش پیش میآید چه تعلق به بدن و یا غیر بدن، و چه تعلق مثبت و غضب مقدس و چه تعلق منفی و غضب مذموم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار آسانی نیست. از جزوات «تاریخ فلسفهی غرب» که روی سایت هست میتوانید شروع بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر میکنم همینطور که عمل میکنید خوب است. آنچه رزق شما باشد به لطف الهی از طریق همان کتابها که در اختیار دارید، به شما میرسد. ۲. بستگی به ذوق خودتان دارد. آری! بالاخره از کتابهای حضرت امام و علامه نباید غافل بود ولی بقیه را بر اساس روح و روحیهی خودتان دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: زمان به این معنا که در اثر حرکت زمین به دور خود و به دور خورشید پدید میآید که همه ناشی از حرکت است؛ نداریم إلاّ مقایسههایی که همان تأخیر و تقدم میباشد. آری! در جایی میفرماید: «تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ» ملائکة اللّه که سیر از عالمِ ارض به عالم عرش دارند، یک روز آن سیر برابر پنجاه هزارسال است نسبت به سالهای دنیا. و یا آنجا که میفرماید: «وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ» یک روز نزد خدا مانند هزار سال از سالهای شماست؛ بیشتر میخواهد غیر قابل شبیه بودنِ آن شرایط را با این شرایط روشن کند وگرنه آنجا حرکت زمین و خورشید نیست که این نوع زمانها باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم با حضور حضرت «عجلاللّهتعالیفرجهالشریف» این تکنولوژی که تجاوز به طبیعت است، از صحنه خارج میشود و چیزی که کشف استعدادهای طبیعت میباشد و در ابتدای رنسانس به میان آمد ولی نفس امّارهی بشر آن را به حاشیه برد، مدّ نظر قرار میگیرد. عرایضی در این مورد در کتاب «تمدنزایی شیعه» شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که رهبر معظم انقلاب «حفظهاللّه» فرمودند نظام آموزشیِ کشور نیاز به تحول دارد. به نظر میآید روش شما خوب باشد که کلیّات دروس را بشناسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنکه در کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» بحثی در رابطه با اشک بر امام حسین «علیهالسلام» شده است، در یادداشت ویژه نیز نکاتی عرض شده که در ذیل خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
جایگاه اشک بر حسين (ع)
قال الحسین (ع) : أ َنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ لَا يَذْكُرُنِي مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر [1] من كشته ام براى اشك، مؤمن يادم نكند جز آنكه گريه اش گيرد.
اشكي كه در شيعه هست با ناراحتيهاي عاطفي و احساساتي فرق اساسي دارد، اشك براي حسين(ع) عامل رابطه انسان است با مقاصد قدسي و لذا نه تنها شادي و نشاط را از شيعيان نميگيرد، بلكه شادي و نشاط در زندگي شيعيان موج ميزند. ولي نبايد آن را با لذتگرايي يكي گرفت، زيرا تفاوت زيادي است بين آن شادي كه با پرهيزکاري همراه است و روح معنوي دارد با آنچه امروز در غرب هست كه لذتگرايي در آن مقصد و معبود شده است. در شيعه، شور زندگي با يادآوري غم غربت نسبت به عالم قدس همراه است و با فرهنگِ مرگ آگاهي راه خود را از قهقهههاي اهل غفلت جدا كرده و سعي دارد خود را در فرحِ حضورِ با حق حفظ كند و اشك بر حسين (ع) نوعي طلب آن فرح است و آنهايي كه غم غربت در اين دنيا را ميشناسند ميفهمند حزن مقدس چه حلاوتي دارد و مواظباند گرفتار لذتگرايي و خوشگذراني اهل دنيا نشوند و از ارتباط با حقايق وجودي عالم محروم گردند.
شیعه و غم و شادی و اشک
در زندگی شیعه شادی و طرب موج میزند، اما نباید آن را با لذتگرایی یکی گرفت، تفاوت زیادی است میان آن شادی که با پرهیزکاری همراه است و ویژگی معنوی دارد و آنچه امروز در فرهنگ غرب هست که در آن لذّتگرایی مقصد و معبود شده است.
در شیعه شور زندگی یا فرح، با یادآوری نوعی غمِ غربت نسبت به وطن معنوی، همراه است، که موجب حزن میگردد. این حالت از جمله حالاتی است که در اشعار عرفانی ما هویدا است و معلوم است که این حزن با ناراحتی عاطفی فرق بسیار دارد.
از آنجا که ما مرگ را در پیش داریم ناممکن است چون غافلان از غیب و قیامت از زندگی لذّت مستانه ببریم، و لذا فرهنگ شیعه در این «مرگآگاهی» راه خود را از قهقهههای مستانهی اهل غفلت جدا کرده است و با حزنی معنوی در فرحِ حضور است و متوجه است که ما در مقام موجوداتی معنوی با این عالم بیگانهایم و یک نحوه باطنگرایی را دائماً مدّ نظر داریم.
آنهایی که غم غربت را میشناسند در دل حزن مقدس، فرح و حلاوتی مییابند که قابل مقایسه با شادیهای اهل دنیا نمیباشد.
دیدگاه شیعه با پیروی از ائمه «علیهمالسلام» این نکته را دائماً مدّ نظر دارد که این جهان ناقصتر از آن است که بتوان با نور حقیقت به طور کامل ارتباط پیدا کرد.
اگر این غم مقدس نبود عناصر شادیبخش افراطی بر زندگی تشیع غالب میشد و به مردمی تبدیل میشدند که بیشتر لذتگرا و خوش گذرانند.
حزن شیعه نیز به جهت احساس غم غربت یا حزن معنوی او است که خود را و بقیه را در این غم شریک میبیند و اگر این حزن معنوی نبود، خیلی زود فرح، شکل شادیِ بیمحتوا به خود میگرفت و گرفتار لذّتجویی حسی میشد.
جایگاه عزاداری برای امام حسین «علیهالسلام»
۱. عزادران امام حسین«علیهالسلام» با حضور در مراسم عزای آن حضرت، در واقع خویشتن را مصیبتزده و داغدارِ حادثهی عاشورا مییابند، گریه سر میدهند و بیتاب میشوند.
۲. در اشک برای حسین«علیهالسلام» آرامشی ویژه و لذتی خاص هست متفاوت با غمها و اشکهای زندگی روزمرّه، غم معنویت، غم سوختن برای مظلوم، غمی است منشأ حرکت، و پویایی اجتماعی افراد را افزایش میدهد و به قلب و روح انسان نشاط همدلی با مظلوم را پدید میآورد و لذا از تکرار این غم و اشک ملول نمیشود.
۳. مهر و محبت به امام معصوم در ژرفای احساسات و عواطف شیعیان آن حضرت جای دارد و با تلاش شیعیان این پیوندِ عمیق عاطفی هرسال تکرار میشود، آنهم تلاش برای پیوندی عمیقتر. و لذا رسول خدا«صلواةاللهعلیهوآله» فرمودند: «إِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَةً فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَا تَبْرُدُ أَبَدا» [2] برای شهادت حسین «علیهالسلام» در قلوب مؤمنین حرارتی است که هرگز خاموش و سرد نمیشود.
۴. با توجهِ عاطفی به حضرت امام حسین «علیهالسلام» سایر ابعاد شخصیت امام و اسلام مدّ نظر قرار میگیرد تا علاوه بر نظر به آزادگی و ظلمستیزی و ایثار و حقیقتجویی که غذای جان انسان است، به مقام امامت نیز نظر شود و آن دری میشود برای فهم معارف اسلامی از طریق روایات آن بزرگان، و فربهشدن در فضائلی چون صبر و حلم که زمینهی نزدیکی به امامان معصوم میگردد و مرز تولّی و تبرّی که عامل نجات جامعهی اسلامی است شکل میگیرد و معنویت به عنوان یک ارزش جا باز میکند.
5- گریه بر امام حسین «علیهالسلام» از نوع گریههای نیمهشب اولیاء الهی است که حسین «علیهالسلام» توانست آن را برای عموم مردم عملی کند و خودِ آن حضرت بهخوبی متوجه بودند که صحنهی کربلا عامل چنین گریههایی باید باشد تا زمینهی اُنس قلب با حقایق فراهم شود و حجابها بین عبد و معبود رفع گردد. چرا که هرکس ناظر آن اندازه زیبایی وفاداری بین حسین «علیهالسلام» و ابوالفضل عباس یا بین امام حسین «علیهالسلام» و حرّ شود، از عمق فطرت گریه سر میدهد تا از اتصال به این زیباییها محروم نباشد و موجب پایداری بر عهد خود با حقیقت میشود و پیوندی جاودانه را که بین جان انسان است با دل اولیاء الهی به صحنه میآورد.
بنا به فرمایش امام خمینی «رضواناللهعلیه»؛ «هر مکتبی تا پایش سینهزن نباشد، تا پایش گریهکن نباشد، حفظ نمیشود. گریهکردن بر عزای امام حسین «علیهالسلام»، زنده نگهداشتن نهضت و زنده نگهداشتن همین معنی است که یک جمعیتِ کمی در مقابل یک امپراتوری بزرگ ایستاد... آنها از همین گریهها میترسند. برای اینکه این گریهای است که گریه بر مظلوم است، فریاد مقابل ظالم است».
با لباس سیاه به تنکردن و سینه و گریه جمعی نهایت تعلق خاطر را نشان میدهد که تا چه اندازه به آرمانهای شخص مظلوم وفادار است و نیز کودکان این جامعه را متوجه چنین تعلق خاطری میکند و با نمادهای کربلا و عاشورا آشنا مینماید.
رسول خدا (ص) فرمودند: «كُلُّ عَيْنٍ بَاكِيَةٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ- إِلَّا عَيْنٌ بَكَتْ عَلَى مُصَابِ الْحُسَيْن»[3] هر چشمى فرداى قيامت گريان است غير از چشمى كه در مصيبت حسين «علیهالسلام» گريه كند.
روایت فوق خبر از عمق تأثیر اشک بر امام حسین «علیهالسلام» در عمیقترین ابعاد انسان میدهد که در قیامت ظاهر میشود.
آنکس که عاطفهی خود را درست مدیریت کند و بخواهد بهترین مصداق را جهت تغذیهی عواطف بیابد، میپذیرد اشک برای اباعبدالله «علیهالسلام» موجب صیقل قلوب و گشادگی روح میشود و عامل رشد ایمان و حفظ آن از یک طرف، و دوری از دنیا و صفات رذیله از طرف دیگر میشود.
اشک برای حسین «علیهالسلام» نمونهی به فعلیترسیدن ایمان است، زیرا ایمانی که به پاککردن قلب و زلالساختن دل و دگرگونی آن منتهی نشود، ایمانِ فعلیتیافته نیست و نمیتوان به وسیلهی آن، انس با خدا را از یک طرف، و ایثار و فداکاری و جهاد از طرف دیگر بهدست آورد.
اشک برای حسین«علیهالسلام» موجب احیاء قلوب و آزادی عقل از اسارت هوسها و غفلت ها است و در همین راستا حضرت رضا «علیهالسلام» به «دعبل خزایی» میفرمودند: قصیدهی خود را در رابطه با شهادت حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» بخواند و حضرت با تمام وجود اشک میریختند و دو بیت نیز به آن اضافه نمودند.
«والسلام»
باسمه تعالی: سلام علیکم: امیرالمؤمنین «علیهالسلام» میفرمایند: با عمل آنها مخالف باشید و نه با خود آنها. آری! محبت به مردم، غیر از همراهی با آنهاست. با محبت و احترام، زمینهی علاقهمندشدن به دین را در آنها باید فراهم کرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکر به مردم توسط مجامع فرهنگی و تلویزیون و متفکران جامعه راهی است که باید در پیش است. مشکل آن است که هنوز زبان مناسب این تاریخ در مجامع فکری و فرهنگی ما به ظهور نیامده است زیرا تفکر، تاریخی است و معانی گذشتهی الفاظ، پس از مدتی دیگر تأثیر گذشته را ندارد و در اینجاست که باید از نگاه هرمنوتیکی غافل نبود و این هنوز برای متفکران دینی ما بهخوبی روشن نشده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید میتوان بر روی نظر دوم قرار گرفت زیرا تربیت نیز میتواند در هماهنگی با فطرت انجام گیرد که وجه الهی انسان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: احتمالاً با صور ذهنی خود که در حالِ خوشِ احساس روح برایشان پیش میآید، روبهرو میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف خوبی است و در مباحث «برهان صدیقین» مطالبی در این رابطه عرض شده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برای آنکه میخواهد صبرت را ببیند. مگر نشنیدهاید:
پردههای دیده را داروی صبر / هم بسوزد هم بسازد شرح صدر // آینة دل چون شود صافی و پاک / نقشها بینی برون از آب و خاک // هم ببینی نقش و هم نقاش را / فرش دولت را و هم فراش را
موفق باشید
