بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25596
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد گرامی: ببخشید یک سوال: حضرت آقا بیانیه گام دوم را با این عبارت شروع می‌فرمایند: الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله‌ الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین. این عبارت برای چه مواقع و مواردی استفاده می‌شود؟ چرا حضرت آقا از این عبارت در ابتدای بیانیه استفاده کرده‌اند؟ ما در حال شرح بیانیه گام دوم انقلاب هستیم و این سوال برای‌مان پیش آمد. قطعا پاسخ شما برای بسیار راهگشاست. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب با آن مقدمه‌ی دقیق و حکیمانه، ما را متوجه می‌کنند که حضور تاریخی انقلاب اسلامی دیگر محدود به شیعیان نیست بلکه از حوزه‌ی حضور در جمع مسلمین نیز گسترده‌تر آمده است. موفق باشید

25337

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم و رحمة الله: وقت شما بخیر. استاد گرامی، من خانم خانه‌داری هستم که مدتی است برای کمک به اقتصاد خانواده خودم و نیازمندان به یک شغل خانگی هم می پردازم. در روز حدود یک ساعت وقت برای قرآن خواندن و دنبال کردن سیر مطالعاتی شما در نظر گرفته ام. حال سوال من این است که وقتی من کسانی را می شناسم که از نداری خود و فرزندانشان به معنی واقعی کلمه با شکم گرسنه می خوابند آیا جا ندارد که از همان یک ساعت هم صرف نظر کنم و باز هم بیشتر به کار بپردازم تا ان شا الله بتوانم بیشتر یا زودتر به آنها کمک کنم؟ از اینکه همیشه روشنگر ذهن و دل ما بوده اید متشکرم. حق نگهدارتان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به طور مشخص کسی باشد که با شکم گرسنه بخوابد و بتوانید در رفع گرسنگی آن اقدام کنیم، هیچ راهی به ارزش آن کار نیست. می‌ماند که گاهی باید به صورت عمیق‌تری دلسوزی نمود به آن معنا که گفت: «سرشک از رُخم پاک کردی چه حاصل / تو کاری بکن کز دلم خون نریزد». سیره‌ی ائمه «علیهم‌السلام» در عین رفع نیازهای جزئی دلسوزی‌آن‌ها آن بود که چنین نقیصه‌هایی در عالم وجود نداشته باشد. موفق باشید

24512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید من آدرس و متن روایاتی که استاد در مورد اینکه فرمودند همسر هم مثل پدر و مادر انتخابی نیست را می خواهم لطفا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع، مطلبی است که عرفا به‌خصوص ابن‌عربی تحت عنوان «عین ثابته»ی هرشخص مطرح می‌کنند. شاید با آن روایتی که می‌فرماید: «خلق الارواح قبل از ابدان» بتوان تطبیق داد. موفق باشید

24412

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: فرمودید مولوی نشسته بود و شخصی به وی درباره فتوحات محی الدین گفت و مولوی چهره اش در هم شد زیرا وی با شهودات خود سیر می کرده و نمی توانسته با محی الدین همراهی کند. حال چگونه می شود امثال بنده که هنوز در پله اول هستیم هم با گزارش شهودات محی الدین و هم مولوی همراهی و سیر و سلوک کنیم؟ آیا می شود همزمان بفهمیم بر آن دو چه می گذشته در حالی که حتی شخصی مثل مولوی اصلا نمی خواسته یا نمی توانسته بفهمد که بر محی الدین چه می گذشته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکدام از آن بزرگواران در ساحت و ذوق خود هستند و صاحبِ آن ساحت و ذوق‌اند. این ما هستیم که می‌خواهیم از آن‌ها بهره مند شویم. درختِ زردآلو، هلو نمی‌دهد ولی ما می‌توانیم از هلو و زردآلو استفاده کنیم. موفق باشید

24346
متن پرسش
سلام علیکم: در موضوع هنر شناخت روح زمانه، الان در این زمانه ما ۱۳۹۸زمانه چه زمانه ایی می باشد؟ آیا زمانه گوسفنده؟ یا... و چه کار کنیم که گرفتار این زمانه نشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه چیزی نمی‌دانم. ولی شواهد موجود حکایت از تجلی اسم قهّار خداوند برای دشمنان انقلاب اسلامی دارد که نمونه‌ی بسیار خوب و روشن آن را در تحقیر ترامپ به عنوان مظهر استکبار توسط رهبر معظم انقلاب می‌توان مشاهده کرد. موفق باشید

24135

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد: سوالی که برایتان ارسال کردم. ظاهرا ایمیل را بد وارد کردم یا مشکلی پیش آمد برای ایمیل حقیر ‌که پاسخ حضرتعالی ارسال نشده است. مرا ببخشید. اگر می شود دوباره بفرستید ممنون می شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌روز از طریق پیام‌رسان سروش جواب ارسال شد. موفق باشید

33696

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

المنه لله که در میکده باز است. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و احترام: اگر بر اساس دیدگاه صدرای جان بشر، آن به آن از نفحه توحیدی قیامت می‌گردد و جلوه ای نو از آفرینش هویدا می‌گردد، پس جایگاه آن یوم الدینی که در قرآن بدان اشاره شده است و در آن روز خورشید خاموش و ارض هموار می‌گردد چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت، نهایت حضوری است که جان بشر در نهایی‌ترین منزل با آن روبه‌رو می‌شود و همه آن مقدمات منجر به آن حضور می‌گردد. موفق باشید

31719
متن پرسش
بسمه تعالی بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: در راستای مواجه با بهترین نحوه بودن؛ لازم دیدم کتاب جایگاه جن و انس و ملک جنابتان را مطالعه کنم اما با تعدادی ابهام مبنایی و اساسی رو به رو شدم که متاسفانه در کتاب به آن پرداخته نشده است. ۱. جادو روی کره زمین از کجا شروع شد؟ و چرا شروع شد؟ ۲. اگر بنا بوده زمینه ی به کمال رسیدن انسان در زمین فراهم شود و عوامل ماورایی؛ اسباب مزاحمت این آرامش را در سلوک انسانی موجب نشود و ایضا در فقه و شرع هم جادو و جادوگری حرام است؛پس جایگاهش در نظام احسن الهی کجاست که جادو و جادوگری به کره زمین راه پیدا کرد؟ ۳. جایگاه جن در عالم هستی دقیقا چیست؟ اگر ملک مظهر فطرت مطلق و حیوان مظهر غریزه مطلق و انسان دارای جمع فطرت و غریزه و بستری برای انتخاب و اختیار اوست؛ پس جن در این نظام احسن دقیقا چه جایگاهی دارد؟ (ما فکر می‌کردیم اجنه همان فرزندان جناب ابلیس هستند که با آنها فرزندان آدم اغوا می‌شوند؛ اما در این کتاب ذکر شده که اجنه خوب و بد و شیعه و کافر دارند پس با این حساب باید تعریف دقیقی از جایگاه جن و حکمت حضور او در نظم احسن الهی داشته باشیم) ۴. محل زندگی اجنه در کره زمین است؟ اگر جواب مثبت است در کجاها سکونت دارند؟ در بیابان ها؟ زیر زمین؟ و یا؟ ۵. آیا اجنه قدرت نظام سازی و تشکیل تمدن دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در کتاب مذکور مطالعه فرمودید آیات متذکر می‌شوند جنّیان از استعداد خود استفاده می‌کنند و جادوگران از استعداد منفی آن‌ها در مسیر جادوگری قرار می‌گیرند. جنّیان مخلوقاتی هستند با فطرت الهی برای بندگی و مثل بقیه مخلوقات، مختارند تا خوبی کنند یا بدی. ۴. وجودشان محدودیت مکانی ندارد زیرا جنس‌شان جنس مادی صِرف نیست. ۵. ظاهراً نه. زیرا اساساً پیامبری برای آن‌ها نازل نمی‌شود. موفق باشید

31284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید عرفان نظری چیست؟ اگه بخواهم بر معرفت نفس ظفر یابم باید عرفان نظری هم بخوانم؟ در چه حد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحثی مانند «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و «معاد» در واقع نوعی معرفت نفس به حساب می‌آید. آری! عرفان نظری مانند «فصوص الحکم» ابن‌عربی نیز در این رابطه نقش‌آفرین است. موفق باشید

31137

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد گرامی در حدیث امام رضا علیه السلام که فرمودند: «لااله الا الله حصنی و..... به شرطها و شروطها و انا من شروطها» اگر منظور حضرت از انا، اشاره به مقام ولایت است، چرا فرمودند «من» شروطها؟ یعنی بقیه شرطها چی هست؟ ممنونم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصل، توحید است و امام مظهریتِ متعیّن توحیدِ الهی است و انسان‌هایی که در جستجوی نور توحید هستند، آن را باید در امامی که مظهر آن نور است دنبال کنند وگرنه باور توحیدی آن‌ها در حدّ مفهوم متوقف می‌شود. موفق باشید

30979
متن پرسش

عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیز: به نظر شما شهید سلیمانی از چه راهی خودشون رو ذیل شخصیت حضرت امام رشد دادن؟ آیا شروع این سلوک فوق‌العاده از مطالعه بوده؟ یا ایشون راهی غیر از مطالعه رو در پیش گرفتن؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی در کنار مطالعه متونی که منجر به معارف خوبی برایش شده بود به قول خودش متوجه شد جمهوری اسلامی حرم است و لذا همه همت خود را در حفظ جمهوری اسلامی گذاشت یعنی نظامی که مردم و اسلام هر دو در کنار هم مهم و محترمند. موفق باشید

30913

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: چهار ماه هست درگیر یک رابطه عاطفی غیرمستقیم هستم. پسرعلاقه اش را نشان داد و محبت او به قلبم کاملا وارد شد. از همان اول شدید متوسل به حضرت زهرا و امام زمان و وائمه شدم و گفتم اگر صلاح من نیست همین اول محبت او را از دلم خارج کنید ولی روز به روز محبتش بیشتر شد. اما رابطه بهم خورد و من حالم بد است شدید. ماه رجب و شعبان و رمضان من در این احوالات گذشت و من پس از رمضان پر از حس شکست و تنهایی عمیق و بی خوابی و بی اشتهایی و غم خواهد شد. چرا چنین شد؟ سی ساله هستم و محبتم از روی بچگی و ناپختگی نبود و نیست. چرا امورم هیچکدام سامان نمی‌گیرد و هرچه بیشتر متوسل می‌شوم شکسته تر و گره های بیشتر؟ دعایم قبل از این ماجرا، هر شب در طول یکسال در نیمه شبها و شبانه روز، گشایش و فتح و دعای «ربنا تحملنا ما لا طاقه لنا» و دعای «رب انی مسنی الضر و انت ارحم الراحمین بود» حالم قبل این جریان سخت بود و حال اکنون بسی تنهاتر شدم و گرفتار. بسیار دلشکسته ام. دیگر پناه و چاره ای نمی‌شناسم. به که باید امید بست؟ چرا تقدیرات من گره اندر گره است؟ تشکر استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به امر دیگری فکر کنید که بنا است با تجربه‌ای که در این صحنه‌ها برایتان پیش می‌آید آن امر، بیش از پیش برایتان روشن گردد. عرایضی در جزوات «زن و در جهان‌بودن در این تاریخ» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گسترده‌ی امروز» شده است که می‌تواند کمک کننده باشد إن‌شاءالله. موفق باشید

30516

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من پرسشگر شماره 30478 هستم. ممنون از پاسخی که دادید. اما انتظار مرا برآورده نکردید. چون ازتون خواستم طبق قرآن و سیره اهل بیت جواب بدید اما بیشتر ادله و نظرات خودتون رو گفتید. من هم نظرات خودم رو می‌نویسم و ممنون میشم اگه جایی اشتباه میکنم راهنمایی کنید سپاس. سوال ۱: در روایات داریم که پیامبر اکرم (ص) در اواخر عمر خود از مردم حلالیت خواستند. چرا ایشان با این وجود که می‌دانستد گناهی مرتکب نشدند این کار را کردند؟!! بنظر من برای اینکه سنتی را برای ما به جای بگذارند و فرهنگ سازی کنند تا ما در هر مقامی که باشیم باید حق الناس را اولویت قرار دهیم و یکی از مهمترین آنها تعهد و قول هایی هست که می‌دهیم و اگر به هر علتی نتوانیم بدان عمل کنیم باید از طرف مقابل حلالیت گرفته و در صدد جبران آن برآییم. این عمل، ایجاد اعتماد بسیار در طرف دیگر می‌کند که می‌توان در آینده نیز از آن بهره های مضاعف برد. سوال ۲: با توجه به سیره حضرت علی (ع) در برخورد با مخالفین خود در جنگ نهروان، که ایشان با وجود اینکه خوارج منطقه ای را گرفته بودند و به آن حضرت تهمت های ناروا می‌زدند و بر ضد ایشان تبلیغ می‌کردند نه تنها با آنها مقابله نکردند بلکه پیوسته به نزد آنان پیک صلح و نصیحت می‌فرستادند. حضرت وقتی دست به شمشیر بردند که مطمئن شدند آنان در پی ظلم و کشتار مردم بیگناه هستند. از طرفی در آن زمان امکان زندان کردن طولانی مدت یا زندان أبد وجود نداشت اما الان می‌توان کسانی‌که مخالف نظام هستند و قتلی انجام ندادند ولی توبه هم نمی‌کنند در زندان با آموزشهای صحیح قرآنی آشنا شوند و راه توبه را برآنان هموار کنیم که دین اسلام دین رحمانیت است و برای هدایت مردم نازل شده است همان گونه که پیامبر (ص) در عزیمت حضرت علی (ع) به یمن به ایشان توصیه کردند که اگر خداوند یک مرد را به دست تو هدایت کند، برایت بهتر است از آنچه که خورشید برآن طلوع و غروب می‌کند و همینطور می‌فرمایند: «مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان نصف زندگی است.» سوال ۳: یکی از بهترین عملکردهای مثبت حکومت در آن زمان، عذر خواهی وزارت اطلاعات از مردم بود که نشان دهنده بزرگ منشی آنان بود. سوال ۴: تامین امنیت دانشگاه با چه کسی است جز دولت و دستگاه های انتظامی و امنیتی؟! حال که این اتفاق افتاد آنان با بازماندگان و خانواده های جان باختگان و مجروحان چه برخوردی داشتند و آیا جبران خسارتی شد؟! و با مسئولین انتظامی و امنیتی آن وقت چه برخوردی شد که در کار خود سستی کردند؟! سوال ۵ که پاسخ آن را ندادید و سوال ۶: متاسفانه بخاطر عدم وجود پایگاه هایی که مردم بتوانند اعتراض خودشان را اعلام کنند ناچار شدند و به خیابان آمدند و بسیاری انسان بیگناه کشته شد مثل سال 98 که براندازها در صف مردم نفوذ کردند و باز مردم بودند که سرخورده شدند. اما مسئله آنجاست که چرا حکومت نتوانست صف معترضان را از معاندان جدا کند آیا نمی‌توانست با تمهیداتی، یا با استفاده از رسانه های مختلف به مردم عادی اعلام خطر کند؟! از طرفی چرا باید به طرف مردم تیراندازی کرد در صورتی‌که تعداد معدودی برانداز مسئول تخریب و اغتشاش بودند و 99 درصد مردم غیر مسلح بودند؟! تا جایی‌که من می‌دانم متاسفانه بعد از آن اتفاقات نیز حکومت به افراد معترض که کشته شدند هیچ توجهی نکرد و مانند دیگرانی که مسلح و برانداز بودند برخورد شد. شاید یکی از دلایلی که امام علی (ع) بعد از خلافت به دنبال قصاص خون عثمان نرفتند آن بود که تعداد زیادی بیگناه بین قاتلان بودند و جدا کردن آنها سخت بود پس باید صبر می‌کردند و امور را اصلاح می‌کردند تا در وقت مناسب قاتلین را دستگیر کنند وگرنه می‌توانستند با یک یورش غافلگیرانه همه آنهایی که خانه عثمان را محاصره کرده بودند را بگیرند و قصاص کنند چون بر ضد خلیفه شورش کرده بودند. من در جایی از قرآن و احادیث اهل بیت (ع) ندیدم اجازه داده باشند کسی را به صرف برانداز بودن کشت یا اعدام کرد مگر آنکه قتلی انجام داده باشد یا فسادی از آن رخ داده باشد که امنیت و آرامش مردم را به طور جدی در خطر اندازد. سوال ۷: یکی از انتقادات وارد بر دولت های جمهوری اسلامی آن است که فرهنگ و شیوه اعتراض صحیح را به مردم آموزش نمی‌دهد و متاسفانه اگر مردم عادی که معترض هستند نتوانند خودشان را به صورت صحیح ابراز کنند و آزادانه حرفشان را بزنند ناگزیر اعتماد خود را از دست می‌دهند و احساس حقارت می‌کنند و در نهایت به تخریب و خدایی نکرده اسلحه دست می‌برند. نظرسنجی دانشگاه مریلند اعتبار بالایی ندارد چون علاوه بر اینکه جامعه آماری آن به طور دقیق مشخص نیست روش نظر سنجی آنان نیز زیاد قابل استناد نیست. اما در اینکه اکثریت مردم اسلام و حکومت اسلامی را دوست دارند شکی نیست. سوال ۱۰: در سیره پیامبر (ص) و امام علی در حکومت داری می‌بینیم که آنان بر سر اصول کوتاه نمی آمدند. به طوری که بسیاری معتقد بودند روش امام علی (ع) در برقراری عدالت و مساوات، باعث می‌شود دیگران بر ایشان بشورند و حکومت ایشان در نهایت عمری نداشته باشد که همانگونه هم شد. اما ما به عنوان پیرو ایشان باید از خود بپرسیم چرا ایشان طبق خطبه ۱۲۶ نهج البلاغه شعارشان این بود که: من حق و عدالت را نمی‌گذارم و مصلحت را بردارم؟! برای ایشان حکومت ذره ای ارزش نداشت بلکه پریایی عدالت و اصلاح امت، ملاک عمل بود و برای حفظ حکومتشان از آن کوتاه نیامدند تا اینکه جان خود را در راه اهداف والای انسانی و اسلامی فدا کردند. سوال ۱۱: این برمی‌گردد به همان مصلحت اندیشی بیجا. چرا باید بعضی مسئولین ما حقوق ۳۰ یا ۴۰ میلیون تومان داشته باشند بغیر از پاداش و ... و بعضی باز هم اختلاس کنند؟! بنظر من این که چند نفر را بگیرند، محاکمه کنند و حتی اعدام کنند فقط صورت مسئله را پاک کردن است باید از ریشه آن را زد و مصلحت را کنار گذاشت و برای حفظ آبروی نظام با آقازاده ها و مسئولین رده بالا برخورد قاطع کرد. و قوانین سخت گیرانه که پیامبر (ص) و امام علی (ع) اجرا می‌کردند را تصویب کنند. شاید با برخورد قاطع، آبروی نظام موقتـاً در جوامع بین الملل کم شود (چون تعداد زیادی از سران حکومت و دولت را باید دستگیر کنند) اما به جای آن در بین مردم بیشتر و بیشتر می‌شود. این سخنان درد دلی بود از سر دلسوزی و محبت، به این مردم عزیز و اسلام پربرکت. لطفا در نظراتی‌که دادم اشتباهات بنده را بگیرید. خداوندا ما را به راه راست هدایت فرما و چشم دلمان را بینا کن بر نور علم الهی. آمین یا رب العالمین.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب آن سؤال عرض شد و به نظر بنده خودِ جنابعالی هم قبول دارید، مسائل سیاسی و اجتماعی ابعاد گسترده‌ای دارند که در حیطه‌ی سؤال و جواب نمی‌گنجد. هنوز هم بر همان جواب، تأکید دارم. در مواردی که فرمودید در بعضی موارد با جنابعالی همراه هستم، و در بعضی موارد نگاه متفاوتی به موضوع دارم ولی در فضای سؤال و جواب، نهایتاً بنده می‌توانم نظر کلّی خود را بدهم تا سؤال‌کننده روی آن فکر کند و هرگز انتظار نیست که او فکر خود را تعطیل و نظر بنده را بپذیرد. موفق باشید

30443

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱. نظرتون راجع به الاتقان سیوطی در علوم قرآن چیه و چقدر کار در علوم قرآنی برای طلاب ضروریه و در چه موقعی باید آن را کار کرد؟ ۲. درمان عدم معاصرت حوزه با تاریخ معاصر و انقلاب اسلامی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور جدّی روی آن کتاب کار نکرده‌ام تا نظر دهم. ۲. توجه به توحیدی که در مواجهه با آن، این تاریخ ظهور کرده، راه حل موضوع می‌باشد. موفق باشید

30408

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در مرحله چهارم مراقبه ماه رجب فرمودید احساس تبدیل به شهود می شود و متوجه حضرت ذات شدن. در کتاب حقیقت نوری اهل بیت هم فرمودید، برای فهم حقیقت حضرت علی (ع) باید ذات بین شویم. ارتباط با خود ذات. و فرمودید که نفس ناطقه متوجه نور می شود، رویت نور می کند، با ذات روبرو می شود، هر دو مطلب به یک معناست؟ یعنی شهود ماه رجب، همان متوجه نور شدن و رویت نور کردن است؟ روبرو شدن با ذات یعنی روبرویی با نور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! ولی در آن کتاب «نور» به عنوان مثال زده شد. به هر حال دل، وقتی زنده گشت در هر منظری نظر به ذات حقیقت در جلوه‌های مختلف دارد. مطلب در فص شیثی بهتر طرح شده. موفق باشید

30217

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا. سلام علیکم: بنده همواره از آثار بنانی و بیانی جنابعالی استفاده کرده و دلیل راهم بوده و هست جسارت بنده را ببخشید خواستم از جنابعالی برای موضوعی کمک بگیرم. در حال فیش بر داری از آثار حکماء با محوریت آثار آیت الله جوادی آملی با موضوع علم نافع و اتحاد بین عالم و معلوم و ارزش داشتن هر علمی به معلوم آن، می باشم. لطفا در عنوان آن کمکم کنید چون در حد مقاله پژوهشی بنای کار دارم. آثار جنابعالی را در این خصوص معرفی کنید - پوزش بنده را بپذیرید. ان شاءالله سلامت باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گمان می‌کنم کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» جهت دنبال‌کردن علم نافع و کتاب «معرفت نفس و حشر» جهت بررسی اتحاد علم و عالم و معلوم بتوانند نکاتی را متذکر شوند. موفق باشید

30104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد عزیز آنچه که از بعضی دروس معرفت النفس شما فهمیده ام نفس انسان حقیقتی دارد که این حقیقت قوایی دارد که این قوا در موطن بدن که نفس برای خود می‌سازد (البته اگر اشتباه نکنم نفس کلی) ظهور پیدا می‌کند مثلا قوه بینایی در محل چشم و شنوایی در گوش که بین اینها تناسب هم باید باشد حال از معرفت نفس بخواهیم به بکی از شوءون معرفت رب منتقل شویم آیا می‌توان گفت که خداوند متعال هم برای ظهور اسما و صفاتش در عالم ناسوت اول موطن آفرینی می‌کند بعد اسما خود را در هر موطنی ظهور می‌دهد مثلا حقیقت آدمیت از مخزنی که جامعیت اسمایی دارد در بدن تسویه شده حضرت آدم متجلی می‌شود و حقیقت خروس از مخزن خاص خود در نطفه خروس و حقیقت کلی هر درختی و موجودی در موطن خاص خود که استعداد دریافت آن اسم و فیض را دارد و بر اثر حرکت جوهری و اعمال اختیاری و پیروی از شریعت (البته در مورد انسان) هر چه قابلیت و استعداد قویتر شد تجلی و ظهور هم شدیدتر می‌شود که البته این قاعده در عالم ناسوت درست است و در مورد موجودات ملکوتی خود آنها ظهور اسماء هستد نه موطن هایی که اسما در آنها ظهور می‌کند. آیا این تلقی و برداشت درست است؟ اگر درست است با این آیه قران کریم که می‌فرماید «و ان من شی الا عندنا خزاینه و...» چگونه قابل جمع است که این آیه ظاهرا خود هر شی را تنزل یافته عالم اسما می‌داند نه چیزی که اسما در آن ظهور پیدا کرده است یعنی خود همین آتش تنزل یافته اسم قهار است و خود همین درخت تنزل یافته اسم حی است نه موطنهایی که اسم حی یا قهار در آنها ظهور کرده (عنایت فرموده در صورت امکان با تفصیل بیشتری راهنمایی بفرمایید) جزاک الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به روایت «کُنتُ کنزاً مخفیاً فأحببت أن اُعرف فخلقتُ الخلق لکَی اُعرف» می‌فهمیم حضرت حق مخلوقات را خلق کرده‌اند تا شناخته شوند. از طرفی خود را در آن مخلوقات می‌چشند، ولی خودی را که نازله‌ی آن چیزی است که در ذات خود دارند یعنی در عین حضور ذات، نازله‌ی ذات خود را در آینه‌ی تفصیل به نمایش می‌نشیند. موفق باشید

29901
متن پرسش

استاد گرامی، با اهدای سلام و دعای خیر: احتراماً با عنایت به زحمات حضرتعالی که در راستای تبیین دین متحمل می شوید بنده عرضی داشتم: یک مثلث را تصور فرمایید که یک نوکی دارد و یک قاعده، هر چه از قاعده که جمعیت کثیری می توانستند بهره ببرند به سمت نوک حرکت می کنید زاویه بسته می شود و افراد کمتری می توانند با شما همراه باشند، منظورم این است که بجای اینکه افراد کمتری را به قله ببرید افراد بیشتری مخصوصاٌ جوانان را تا دامنه کوه ببرید. به عبارت دیگر برای مباحث معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری و انقلاب اسلامی و معاد و مهدویت بیشتر وقت و انرژی بگذارید هنوز به تعداد انگشتان یک دست در این خصوص هنوز شاگرد تربیت نفرموده اید و این خیلی حیف است به قول یکی از دوستان اصفهانی به مزاح می گفت خدا هم یک دوره ده نکته باید بگذراند! ما باید کاری کنیم این مباحث عمومی شود و همه آحاد جامعه بهره ببرند. این سلسله مباحث اولیه می توانند جوانان ما را بیمه کنند تا با کوچکترین بادی اعتقادشان را به باد نبرد. از اینکه سلامت هستید خوشحالم و آرزوی توفیق روزافزون برای شما سرور گرامی دارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با استعدادی که در این نسل شکل گرفته، دیگر به کم‌تر از معرفت نفس و امثال این معارف تا رسیدن به عرفان و حضوری همچون حاج قاسم، قانع نمی‌شوند. بحث در ایمانِ شورمندانه است. آخرین نوشته‌ در مورد حاج قاسم را که هنوز آفتابی‌اش نکرده‌ام، خدمتتان ارسال می‌کنم. موفق باشید بفرمایید

حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه

باسمه تعالی

حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز می‌کند و چون شورمندی در شخصیت انسان‌ها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را می‌نمایاند.

ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی می‌کند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همه‌چیز و حتی از خود بگذرد و دست‌شستن از زندگی، تنها از عهده‌ی کسی برمی‌آید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظه‌ی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه می‌کند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشه‌ی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن می‌باشند.

حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیب‌ترین قدمی است که تنها با حاج قاسم‌ها به ظهور می‌آید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟ 

والسلام: طاهرزاده

29071

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: بنده در مجموعه فرهنگی فعالیت می‌کنم. من با مطالعه برخی از آثار شما حقیقتا خود رو در عالمی دیگر حس می‌کنم و خدا را شکر حال معنوی خوبی هم دارم ولی وقتی در مجموعه تربیتی کنار دوستان خودم حاضر میشم اون حال معنوی ازم گرفته میشه چون وقتی دور هم می‌نشینیم سخن لغو زیاد رد و بدل میشه و بعضی وقت کار به تمسخر و... هم میرسه. در مجموعه، احساس می‌کنم توجه به مسائل جزئی و کثرات باعث شده که ما از اون هدف واقعی که قرب الهی هست غافل بشیم و نتونیم درست خودمون رو بسازیم برای مثال بعضی وقت ها از روش غیر دینی برای رسیدن به اهداف الهی استفاده می‌کنیم. حال من دو سئوال دارم:۱. اگر بدونم که این مجموعه من رو از حیات معنوی دور میکنه (منظورم همون سلوک واقعی که امام خمینی تو این تاریخ آوردن) باید بمونم و با دوستان ادامه بدهم یا اینکه از مجموعه بزنم بیرون؟۲. اغلب دوستان تو مجموعه من رو از مطالعه آثار شما منع میکنن (نه به این معنی که آثار شما خوب نیست بلکه روحیه من به آثار شما نمیخوره) و بهم میگن فعلا مباحث معرفت النفس نخون چون منزوی میشی و...من چه برخوردی باید داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که در همین کثرات و جمعِ افراد متوجه‌ی وحدت الهیه باشیم. ولی اگر واقعاً شرایط موجب غفلت روح و قلب می‌شود، هجرت لازم می‌اید. موفق باشید

28811

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام حالتون خوبه عزاداریهاتون قبول باشه. میخاستم بدونم شما اطلاعاتتون رواز کجا میارید؟ آیا جوابهایی که می‌فرمایید از اعتقادات خودتون هست یا نه؟ آیا این جوابها حاصل تجربه های شما هست؟از اینکه شما دلسوزانه به سوالات ما جواب میدید شکی نیست ولی این حق رو به ما بدیند که نسبت به شخصیت علمی و فلسفی شما از نگاه یک شاگرد نسبتا پیگیر. اینکه شما به راحتی به سوالات ما جواب میدید آیا قصدتون یک دیالوگ فلسفی هست بین خودتون و کاربرای محترم. در یک جمله رسالت شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه‌ی همه‌ی ما است که نسبت به فرهنگ دینی جامعه که تنها راه نجاتِ همه‌ی ما است، حساس باشیم. آری! بهترین شکل، همان دیالوگ می‌باشد که در این‌جا به صورت سؤال و جواب عمل می‌شود. موفق باشید

28634
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: سوالم در خصوص عید غدیر و قربانه. آیا استدلال بنده درست است که عید قربان روز امتحان ولی خدا بود که سرافراز بیرون آمد لذا زیاد به ما مربوط نیست، اما عید غدیر روز امتحان مومنان است و اتفاقا به همین دلیل بسیار مهمتر از عید قربان است. شاید اینکه اهل سنت عید قربان را اینقدر بزرگ برگزار می‌کنند تزئین شیطان است که از مسئله اصلی ایشان را دور نگه دارد. آیا استدلال بنده به نظر شما درست است؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عید قربان، انسان با نفس حیوانی خود روبه‌رو می‌شود تا آن را قربانی کند و از موانعی که باید عبور نماید، عبور کند. و در عید غدیر، با وجهِ یَلی اللّهیِ خود یعنی وجه بی‌واسطه‌ی خود با حق که همان ولایت اللّه است، روبه‌رو گردد که مظهر تامّ و تمام آن در آینه‌ی جمال مولایمان علی «علیه‌السلام» است. عید غدیر را پاس می‌داریم، زیرا در آن روز، حجاب‌های بین انسان و حضرت ربّ العالمین مرتفع می‌شود و قربی که عطای الهی به اولیای الهی است، به سراغ انسان‌هایی می‌آید که آمادگی آن را داشته باشند. باز باید در این رابطه یک لحظه از جمال پر جلال حضرت مولا غفلت نکرد و در این روز کوی به کوی و منزل به منزل در جستجوی خود بود، یعنی وجه «یَلی اللّهی» و یا عین الربطیِ خود. موفق باشید  

27156

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در خصوص مبحث توحید چه کتبی را توصیه می فرمایید؟ کتابی که مباحثش سبک باشد و برای جوانانی که اطلاعات دینی متقنی ندارن بتواند مفید باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید مباحث «معرفت نفس» از آن جهت که منجر به معرفت ربّ می‌شود، مفید باشد. مثل کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» و «آشتی با خدا» که همه بر روی سایت هست. موفق باشید

27057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا عقل بدون معلم می تواند به رشد و بالندگی برسد و حقایق را کشف کند ویژه اینکه حضرت امیر (ع) یکی از اهداف بعثت و ارسال انبیاء را اِثاره دفائن عقول می داند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برای پرورندان عقل، انسان‌ها نیاز به راهی دارند تا عقل رشد کند و قرآن و روایت و سیره‌ی ائمه، همان راه پرورش عقل است. موفق باشید

26261

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: استاد بنده با این اتفاقاتی که این چند وقت گذشت خیلی به حال بعضی ها غبطه خوردم و از خدا خواستم من را هم در این مسیر قراردهد. استاد بنده با توجه به شناختی که از انقلاب و جایگاه آن در این جهان، مقابله آن با استکبار جهانی و تمدن منحط غربی دارم می خواهم کاری برای انقلاب کنم کاری که نامم در تاریخ بماند و از فکر من ارتزاق شود و به مثابه یک مکتب، همانند امام، آوینی، سپهبد سلیمانی. با توجه به این که می بینم این انقلاب جای کار خیلی دارد و من بعنوان یک زن نمی دانم کجای انقلاب را دست بگیرم می دانم که اولویت من مادری و شوهر داری و خانه داری است اما استعدادهایم را چه بکنم؟ نمی دانم کدامشان را متمرکز کنم و پرورش دهم به حدی که برای انقلاب راهگشا باشد و مکتب بسازد. استاد مستاصل و درمانده شده ام نمی دانم طلب هایی که دارم آیا به آن ها می‌رسم یا فقط توهم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به جزوات «زن و حضور تمدنی» و «حضور نرم و نقش مؤثر زن در این تاریخ» و «زن دیندار، در نسبتی جدید با عالم.» رجوع فرمایید. موفق باشید

26245
متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار درمورد اعیان ثابته می توان گفت مقدار رشد و قابلیتهای تعالی انسانها معین است و در این دنیا افراد در بستر رشد خود مختار به انتخابها هستند؟ (منظورم از محدودیت و بستر رشد، استعدادهای افراد در تعالی است مثلا من براساس عین ثابته ام قابلیت تعالی ای که مثلا حضرت امام (ره) داشتند را ندارم و وسعت وجودیم در حد پایین تری است حتی اگر رشد زیادی هم داشته باشم).
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است از آن جهت که هرکس شخصیت خاصی را برای خود پذیرفته است و با انتخاب‌هایش به دنبال آن است. موفق باشید

نمایش چاپی