باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا معاصر آقای دکارت است و ما میتوانستیم در آن تاریخ در بسترِ فرهنگی خودمان تاریخی را شروع کنیم که در عین جهانیبودن، با عبور از اصالت ماهیت و برگشت به اصالت وجود، از طریق حکمت متعالیه، وجه انسانی اصیلی را به میان آوریم که هویتهایی شبیه بزرگانی چون شاهآبادیها و طباطباییها و امام خمینیها را به جهان عرضه کنیم و مردم اگزیستانس خود را در تشیعی آنچنانی دنبال کنند. چیزی که پس از ۴۰۰ سال باز از طریق انقلاب اسلامی بدان برگشتیم به آن شکل که دیگر تفکر شیعه در دیوارهای محدود باورهایش زمینگیر نیست و تکتکِ مردم ما گویا هرکس به خودی خود جهانی است که به میدان آمده است. صفویه، شروعِ بسیار مهم تاریخی ما بود ولی درست ادامه نیافت بهخصوص که پای امین استرآبادی بنیانگذارِ اخباریگری به عنوان یکی از رفقای شاهعباس به دربار باز شد که هنوز نحوهی بودنِ او سختْ مبهم و سؤال برانگیز است که چگونه این حجازی پایش به دربار صفویه باز شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً عرض شد که بنده صوت یکی از جلسات ایشان را گوش دادم، بحمداللّه ایشان بر اساس مبانیِ صدرایی و روایات و آیاتی که مربوط به این نوع مباحث است، سخن میگویند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:چرا که نه! مگر علمای ما در هر زمانی مطابق روح آن زمان، حقیقت را به میان نمیآوردند؟ علامهی طباطبایی «رحمتاللّهعلیه» در مواجهه با دنیای جدید و موضوعاتی که بعد از مشروطه به میان آمد، قرآن را مطابق چنین شرایطی به نطق آوردند و حقیقت را مطابق روح این زمان ظاهر کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده جا دارد که اینطور نسبت به آیات که فرمودید فکر شود ۲. حرف خوبی است. ولی بعضی از سر جهالت با انقلاب اسلامی مخالفت میکنند، اینها را نباید دشمن بدانیم. ۳. همینطور است. ۴. هرچه جبههی حق با صفای بیشتر، حق را بنمایاند، مخالفانِ آن خود به خود بیشتر در باطلبودنِ خود فرو میروند و آن را ظهور میدهند تا در زمان حضور حضرت، حیرانی بشر چندان نسبت به جبههی حق و باطل شدید نباشد. ۵. تشخیص پلیدترین افراد، کار مشکلی است و به همین جهت نمیتوانیم به آن بپردازیم، مگر آن وقتی که حضرت ظهور کنند و سردمدارانِ جبههی مقابله با حضرت به میدان بیایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا به روشی که در جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» پیشنهاد شده، کار را جلو بردهاید؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر این حقیر در آن روایت و جریان نظر به ششصدبالِ حضرت جبرائیل، منظور مرتبهای از حضور است که خیال، قوت بیشتری دارد و از این مرحله عبورکردن، به معنای عبور کلی از خیال نیست از آن جهت که خیال، بُعدی از ابعاد انسان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اعلان رؤیت ماه نظر زعیم، حجت است و لاغیر. موفق باشید
المنه لله که در میکده باز است. بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و احترام: اگر بر اساس دیدگاه صدرای جان بشر، آن به آن از نفحه توحیدی قیامت میگردد و جلوه ای نو از آفرینش هویدا میگردد، پس جایگاه آن یوم الدینی که در قرآن بدان اشاره شده است و در آن روز خورشید خاموش و ارض هموار میگردد چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن حالت، نهایت حضوری است که جان بشر در نهاییترین منزل با آن روبهرو میشود و همه آن مقدمات منجر به آن حضور میگردد. موفق باشید
سلام: آقای صمدی آملی در جایی میگوید اصل جمله دکارت که «من فکر میکنم پس هستم» مربوط به ابن سینا هست که به نظر ایشون دکارت باید ذکر میکرده که بوعلی این جمله را گفته حال سوال من اینست که اگر این حرف درست باشد پس تاریخی با دکارت شروع نشده و روح جدیدی در تاریخ با آقای دکارت دمیده نشده نظر شما چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه اینطور نیست. آنچه ابنسینا میگوید اساساً با جمله دکارت متفاوت است. جناب ابنسینا در اینکه انسان با نظر به علم به خود به صورت حضوری امکان شک برایش منتفی است، سخن به میان آورده. و این غیر از آن است که جناب دکارت بنا دارد مبنای سوبژگیِ انسان را به میان آورد که از طریق کانت به رشد کامل رسید و عملاً تاریخ جهان انسان مدرن پیش آمد. درک سخن دکارت با فهم تاریخی که او در آن است ممکن است. نباید سخن متفکران غربی را در دل فلسفه خود تفسیر کرد زیرا در این صورت باز در محدوده فلسفه خود میمانیم و توصیه بنده به رفقایی که فلسفه اسلامی میدانند آن است که گمان نشود فقط یک فلسفه داریم، غافل از آنکه فلسفهها داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: والله اعلم. ولی از شخصیت آیتالله حسنزاده که بنده از نزدیک لمس و تجربه کردهام؛ این برمیآید که بر مبنای خاص آن سخن را فرمودند. ولی به هرحال این امری نیست که بنده یا جنابعالی بر آن اصرار داشته باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شریعت الهی وظایفی را بر عهده ما گذاشته است چه در امور فردی و چه در امور اجتماعی و ما چنانچه به حکم تبعیت از احکام الهی در بستر شریعت نبوی عمل بکنیم، عبودیت خود را در مقابل ربوبیت حضرت ربّ العالمین شکل دادهایم و این یعنی رسیدن به تقوا، از آن جهت که حضرت حق میفرماید: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» (بقره/۲۱). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید، یک نگاه است به حقیقت و اگر مظاهر آن حقیقت مد نظر نیاید عملاً در حد یک باور انتزاعی میماند و این برای انس با خدا کافی نیست. باید انسانها در عین نگاه توحیدی به عالم و آدم، مظاهر تام و تمام توحید را بیابند و زیر سایه آنها موحدانه زندگی کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. امید است رفقا بتوانند از این پیج در اینستاگرام استفاده نمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به امر دیگری فکر کنید که بنا است با تجربهای که در این صحنهها برایتان پیش میآید آن امر، بیش از پیش برایتان روشن گردد. عرایضی در جزوات «زن و در جهانبودن در این تاریخ» و «هویت قدسی زن و حضور در جهان گستردهی امروز» شده است که میتواند کمک کننده باشد إنشاءالله. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کار، گوهر وجودی انسان را از قوه به فعل میآورد و ظرفیتهای پنهان او را آشکار میکند. وقتی با هر چیزی در هر شرایطی روبهرو شدیم، همان شرایط را وظیفه و کار خود بدانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نکته، نکتهی درستی است ولی با نظر به افقی که امثال حضرت امام و علامهی طباطبایی گشودهاند؛ میتوانیم جایگاه منظومهی فکری افراد را نسبت به مسائل اجتماعی و سیاسی و معرفتی در این زمان، فهم کرد. البته رفقای زیادی هستند که گوشه و کنار مشغول طرح مباحث میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر بحث «اول ما خلق الله» باشد مقام پیامبر خدا «صلواتاللهعلیهوآله» از هر آنچه نامِ خلق بر آن گذاشته شود، افضل است. ولی بحث تجلیات نوری مثل اسمای الهی، امر دیگری است و شاید بتوان ملائکهی عالین را از جنس تجلیات نوری دانست. حضرت امام در کتاب «مصباح الهدایه» نکات ظریفی دارند که میتوان به آن نکات فکر کرد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی شود به حکم وظیفه و با برنامه، وارد شویم و امیدوار به رحمت الهی باشید تا به نقش خود. و در این حالت، دیگر کار را به خدا میسپاریم، هرطور خودش خواست نتیجه حاصل میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً روشن نیست. هرچه هست فرهنگِ فاطمی حتماً رجعت دارد، چه با حضور شخصی آن حضرت باشد و چه نباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این دیگر مربوط به امثال شهید مطهریها است که ملاحظه میکنید در عین چشیدن فلسفهی اسلامی، متوجه میشوند سری به فلسفهی غرب بزنند. کتاب «فلسفهی تاریخ» ایشان گواه خوبی بر این مطلب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! انسانها در منش و شخصیت پذیرفتهی خود مستقرّند تا در داناییهایشان. و به همین جهت در توصیههای دینی به ما میفرمایند باید معارف بهدستآمدهی خود را به قلب برسانیم تا جزء شخصیت و بصیرت و منش و ملکه ما شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم:ما در فرهنگ دینی خودمان بحمداللّه از همان ابتدا به راهنماییِ ائمه «علیهمالسلام» علومی مثل تعلیم و تربیت و اخلاق و تفسیر و فلسفهی اسلامی داشتهایم و این نوع علوم همیشه لازم است. ولی بحث علوم انسانی که این سالها به میان آمده و موضوع جامعهشناسی و یا روانشناسیِ دینی را به میان آورده، به نظر بنده سخنان آقای دکتر داوری مهم است که معتقدند این علوم، در بستر فرهنگ غربی برای رفع مشکلاتی است که آن فرهنگ درست کرده است و باید از این زاویه به آنها نگاه کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به این آیه فکر کنید که میفرماید: «إِلَّا مَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَ كَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» (فرقان/۷۰) مگر آن کسانی که از گناه توبه کنند و عمل صالح به جای آرند، پس خدا گناهان آنها را بدل به حسنات گرداند، و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است. یعنی با روحیهی جهادی نهتنها گناهان از بین میرود، بلکه به حسنات و خوبیها تبدیل میشود. و این چیز عجیبی است که با رجوعِ آنچنانی به اسلام محقق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دروس رسمی آموزش و پرورش به حاشیه نرود، کار خوبی است، بعضا هم نتیجه دادهاست و بعضا نیز حالت افراطی پیدا کردهاست. موفق باشید
